هدف تعلیم و تربیت و اینکه انسانِ محصول نهایى تعلیم و تربیت باید چگونه انسانى باشد، همواره از موضوعات مهم و بحث برانگیز بوده، اندیشه هاى تربیتى بسیارى را تحت تأثیر قرار داده است. این مقاله به روش تحلیلى توصیفى، مبانى فلسفى اندیشه هاى تربیتى فارابى و غزالى را بررسى مى کند. در مبانى هستى شناسى فارابى، خداوند را به عنوان عقل کل، واجب الوجود و سازنده جهان و نظم و هماهنگى آن به ذهن انسان متبادر مى کند. از نظر وى، براى رسیدن به این هدف در معرفت شناسى، باید انواع معرفت را در نظر داشت. در نظام ارزش شناسى فارابى، مقصود انسان رسیدن به سعادت است که براى نیل به آن، نیازمند شناخت عواملى است که در گرو انجام رفتار صحیح، و انجام رفتار صحیح مشروط به آن است، و از طریق تعلیم و تربیت، باید تمام ظرفیت هاى وجودى انسان شکوفا شود. غزالى در هستى شناسى، به خدامحورى و غایت مندى آن معتقد است. همچنین انسان در معرفت شناسى، از راه آموزش متعارف در مدارس به شناخت دست مى یابد که این کار به یارى عقل و حواس صورت مى گیرد. وى به تربیت اخلاقى توجه داشت و مبناى فلسفه آموزش را تحقق سعادت انسان مى داند.
هدف این مقاله شناسایی مؤلفه های اساسی انسان شناسی عرفان اسلامی و دلالت های آن در تربیت شهروندی است. پرسش های پژوهش عبارت اند از: 1) انسان براساس مکتب عرفان اسلامی چه ویژگی هایی دارد؟ و 2) دلالت های انسان شناسی عرفان اسلامی در تربیت شهروندی چیست؟ جهت بررسی انسان شناسی عرفان اسلامی و نوع نگاه عرفان اسلامی به انسان می توان به چهار مؤلفة بنیادی عرفان اسلامی؛ یعنی وحدت، عشق، معرفت و خودآگاهی، و اخلا ق مداری توجه کرد. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش استنباط فلسفی، به بررسی مؤلفه های انسان شناسی عرفان اسلامی و استخراج دلالت های آن در تربیت شهروندی پرداخته شده است.
نتایج نشان می دهد که انسان شناسی عرفان اسلامی با بیان مؤلفه های خود از انسان، زمینه ها و قابلیت هایی را برای او فراهم می کند که در پرتو آن می توان دلالت هایی را در تربیت شهروندی استخراج نمود. شهروندانی که با تکیه بر عشق و محبت و اخلاق مداری و بر مبنای شناخت عالم درونی خویش به شکل یکپارچه و متحد به حل مسائل شهروندی و کمال خود در اجتماع خواهند پرداخت.
امروزه تربیت معنوی به عنوان یکی از انواع تربیت مورد اقبال رویکردهای دینی و غیردینی تربیت است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه سبک زندگی انسان معنوی از دیدگاه اسلام انجام شد. جامعه آماری شامل تحقیقات، مقالات، پایان نامه ها و کتاب هایی درخصوص مبانی ارزش شناسی و تربیت معنوی است که از بین آنها، پژوهش هایی که با هدف تحقیق تناسب داشت، به عنوان نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها با استفاده از روش سندکاوی به مطالعه کتاب ها، مدارک، اسناد، پایگاه ها، مقاله ها و پژوهش های دردسترس پژوهشگر که به بررسی مفاهیم ارزش شناسی و تربیت معنوی اعم از پژوهش های اسلامی و غیراسلامی پرداخته شد و سپس داده ها، استنباط و تفسیر شد. هر مبنای تربیتی از یک مبنای فلسفی متأثر است؛ یافته های پژوهش حاکی از آن است که زندگی انسان معنوی معطوف به عشق، مشارکت و زایایی و سازندگی خلاقانه است، نه متمرکز بر مالکیت مادی، قدرت، و سلطه. براساس این یافته پیشنهاد می شود که این نوع تربیت دراختیار مربیان و دست اندرکاران تعلیم وتربیت برای اجرای آن در مدارس و در سطوح مختلف تحصیلی قرار گیرد.