فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۶۸۱ تا ۸٬۷۰۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
همدردی، یکی از مفاهیم اخلاقی– تربیتی در ادبیات و فرهنگ زیستی و اجتماعی انسان-هاست. همدردی و همدلی از نظر معنایی بسیار نزدیک به هم هستند اما با این حال تفاوت ظریفی نیز دارند. همدردی را قدرت ورود به احساسات یا ذهن فرد دیگر گفته اند و همدلی قدرت ورود به شخصیت فرد دیگر و تصور تجربیات او بیان شده است . در پژوهش حاضر سازه ی همدلی و همدردی در داستان های دخترک کبریت فروش: کریستین آندرسن. سرود کریسمس: چارلز دیکنز. ننه مهربون: حسین مجیدی. شاهزاده خوشبخت: اسکاروایلد. ملکه زنبورها: دوستی و بهترین نان برای مهربان ترین حیوان: فرج الهی. مهمان-های ناخوانده: باربر، به روش تحلیل محتوا بررسی شده است. از سوی دیگر مفهوم همدردی و همدلی در آموزه های دینی مورد بحث واقع شده است. پژوهش حاضر یک مطالعه ی کیفی است که به هدف بررسی سازه ی مذکور و تجلی آن در ادبیات دینی و داستانی صورت پرداخته است. پیامد این مفهوم مخاطب را متوجه حضور دیگری می نماید. برای این امر درک دیگران و همدلی با دیگران به تربیت معنا می بخشد و جهان انسانی را زیباتر می کند.
کاوشی قرآنی در اطلاق و نسبیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
5 - 38
حوزههای تخصصی:
اطلاق و نسبیت اخلاقی با این پرسش آغاز می شود: آیا احکام اخلاقى با تغییرِ شرایط، زمان، مکان، افراد و ج وام ع، تغییر می کند و یا همواره، ثابت اند و بی هیچ تقیید و تخصیصی، شامل همه افراد، در همه زمان ها و مکان ها می شوند؟ برخی مکاتب، اخلاق را امری نسبی دانسته که قوانین آن با تغییر شرایط، زمان، مکان، افراد و جوامع، دگرگون خواهد شد؛ در حالی که شماری از مکتب ها، قوانین اخلاقی را اموری ثابت، جاودانه و ناوابسته به زمان، مکان، شرایط و افراد می دانند. پژوهش پیش رو کاوشی در باب اطلاق و نسبیت اخلاقی در گستره وحی قرآنی است و به روش کتابخانه ای- اِسنادی و تحلیل محتوایی، توصیفی و استنباطی انجام شده است. نتایج نشان می د هد براساس داده های قرآنی نظام اخلاقی اسلام، بر قوانین و احکامی ثابت و مطلق استوار است و دلایل و شواهد قرآنی پرشمار از اطلاق اصول اخلاقی حمایت می کند و نسبیت اخلاقی را مبانی و نتایج نسبیت اخلاقی را بر نمی تابد و آن را مردود می داند.
اخلاق در سایه سکوت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
101 - 121
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار ضمن تبیین اجمالی سخن سالاری و شلوغی زایدالوصف حاکم بر جهان مدرن به ویژه پس از عصر دیجیتال، از به محاق رفتن سکوت و غفلت از اهمیت آن سخن رفته است. معنای سکوت و تحلیل و تعریف آن و بررسی ارتباط این پدیده با مفاهیمی چون بیان، سخن و صدا دستمایه بخش بعدی بحث است. معرفی گونه های گوناگون سکوت از قبیل سکوت معنایی، آوایی، راهبردی، ترفندی، نشانه ای و… بخش بعدی بحث را قوام بخشیده است. پس از تمهید مقدمات مذکور و بر اساس مباحث گفته شده، زیستِ ساکتانه یا زندگی مبتنی بر سکوت معرفی و مصادیق اخلاقی، دینی و عرفانی آن تبیین شده است. کارکردهای اخلاقی و سه گانه سکوت از منظر اخلاق اسلامی بخش دیگری از نوشتار پیش رو را به خود اختصاص داده است. در بخش پایانی، نقش محوری و مغفول سکوت در اخلاق صلح مورد تأکید قرار گرفته و از خطرات دیدگاه های کلام محور به این مقوله سخن به میان آمده است. بر اساس یافته های مقاله، «سکوت» جزئی مهم از زیست اخلاقی بوده و مشخصاً مبنایی است مناسب و مستحکم برای اخلاق صلح.
نمودهای تأثیر گذار بر رفتار شهری در داستان های معاصر با محوریت داستان های جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی سیمای شهر و ویژگی ها و نمودهای شهری در پنج اثر داستانی حوزه ادبیات جنگ است. بدین منظور، پنج اثر داستانی حوزه ادبیات جنگ (دفاع مقدس)، گزینش شد. محتوای آن ها از نظر عناصر و نمودهای شهری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد، در این آثار جنگ در شهرها، بمباران، فقر و قحطی، ویرانی و نابودی فضای ظاهری شهرها و عناصر شهری در اثر جنگ از بیشترین بسامد برخوردارند. در تمامی این آثار، شهر سیمایی تیره و غم آلود دارد. گورستان ها و بیمارستان ها مملو از شهید و مجروح است. اغلب مردم شهر، یا مهاجرت کرده اند یا آن ها که مانده اند فقر مانع رفتن آن ها گردیده. عناصر مدرنیته شهری ابزاری هستند در بستر جنگ. همچنین رویکرد به ادبیات داستانی جنگ از بعد عناصر شهری، حاکی از آن است که اغلب نام شهرهای درگیر جنگ بیشترین کاربرد را داشته اند.
اثربخشی بسته اموزشی درس دین و زندگی مبتنی برتئوری انتخاب پر مسئولیت پذیری و عمل به باورهای دینی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف سنجش اثربخشی بسته آموزشی درس دین و زندگی مبتنی بر نظریه انتخاب بر مسئولیت پذیری و عمل به باورهای دینی در دانش آموزان دختر پایه دهم در سال تحصیلی 1403-1402 بود.
روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل به تفکیک جنسیت بود. جامعه آماری شامل 360 نفر از دانش آموزان دختر پایه دهم منطقه 18 تهران بودند، که نمونه آماری شامل دو گروه 30 نفره انتخاب شد. ابزار پژوهش، بسته آموزشی و پرسش نامه مسئولیت پذیری کردلو و پرسش نامه عمل به باورهای دینی معبد بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بود.
یافته ها: بسته آموزشی بر مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر در سطح اطمینان 95% اثر معنادار است. (266/15F=، 01/0P<) و مقدار اندازه اثر نشان می دهد که میزان اندازه اثر آموزش بر مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر نوجوان برابر 35 درصد بوده است، هم چنین این آموزش برعمل به باورهای دینی دانش آموزان دختر نوجوان در سطح اطمینان 95 درصد اثر معنادار ندارد. (117/0F=، 05/0P>) و میزان اندازه اثر آموزش برعمل به باورهای دینی دانش آموزان دختر نوجوان کم تر از 1 درصد بوده است.
نتیجه گیری: مداخله پژوهش گر منجر به افزایش میزان مسئولیت پذیری دانش آموزان در نمونه آماری شد و با فراگیری اصول نظریه انتخاب، دانش آموزان دست به انتخاب های مسئولانه و مؤثر می زنند، این روش آموزش و مداخله منجر به افزایش میزان عمل به باورهای دینی دانش آموزان در نمونه آماری نشد.
راهکارهای تحصیل روحیه شکرگزاری از دیدگاه متون اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
145 - 172
حوزههای تخصصی:
شکرگزاری از خداوند از فضایل فراموش شده در جامعه اسلامی است. در قرآن و روایات اسلامی بر انجام این فضلیت اخلاقی تأکید بسیار شده و آثار شگفت انگیز و معجزه آسایی برای آن ذکر نموده اند، همچنانکه از ناشکری به شدت نهی و سرزنش شده است. برای ترویج و گسترش این آموزه دینی و بهره مندی از آثارِ شگرف آن در زندگی لازم است تا راهکارهای آراسته شدن به آن بررسی شود. هدف از این پژوهش، ارایه راهکارهای تحصیل روحیه شکرگزاری از خداوند از دیدگاه متون اسلامی است. برای رسیدن به این هدف، به روش توصیفی تحلیلی، متون اسلامی به ویژه متون روایی، بررسی شد و شش راهکار کلی برای آن به دست آمد که بدین قرار است. نخست: توجه و یادآوریِ نعمت هایِ ظاهری و مادی، دوم: توجه و یادآوریِ نعمت های پنهان و معنوی، سوم: مقایسه خود، با زیردستان در امور مادی، چهارم: مقایسه وارونه، پنجم: مقایسه با وضعیتِ بدتر، در امور ناخوشایند و ششم: مقایسه داشته ها و نداشته ها.
حکمت عملی به مثابه سلوک عملی در حکمت متعالیه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
51 - 74
حوزههای تخصصی:
ددر حکمت متعالیه ملاصدرا عملاً اثبات کرد که استدلال، ذوق، اشراق و آنچه از راه وحی به دست می آید، به یک حقیقت منتهی می شود.ملاصدرا بر اساس اصالت وجود و وحدت سنخی وجود مباحث و مسائل فلسفی را نیز به عنوان یک حقیقت واحد تبیین و تحلیل نمود ولذا بسیاری از تمایزات و دوگانگی ها در حکمت متعالیه به وحدت و اتحاد منجر گردید. چنانکه تمایز و دوگانگی قوای نظری و عملی انسان نیز به وحدت و هماهنگی و اتحاد قوا منتهی شد . و حکمت عملی که از ابن سینا در نظام فلسفه اسلامی از رونق افتاده بود در حکمت متعالیه در کنار حکمت نظری به عنوان مراتب حقیقت واحد حکمت در تلفیق با سلوک عملی و عرفانی مجددا احیاءگردید. مساله این پژوهش، بررسی رویکرد صدرا به حکمت عملی و مبانی و نتایج آن است، روش: سند پژوهی به طریقه توصیفی و تحلیلی. یافته های پژوهش: در حکمت متعالیه، حکمت عملی به عنوان سلوک عملی متمایز و اعم از اصطلاح رایج فلسفی مشائی و جامع بین حکمت مشاء، عرفان و دین ، در کنار حکمت نظری به عنوان مراتب حقیقت واحد حکمت ارائه شده است.
حمایت از کرامت و حقوق زنان و کودکان در مخاصمات مسلحانه از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
255 - 268
حوزههای تخصصی:
بیش از نیمی از زنان و کودکان جهان در کشورهایی زندگی می کنند که جنگ و درگیری را تجربه کرده اند. جامعه بین المللی نمی تواند مصائب آنها را نادیده بگیرد. به نظر می رسد در درگیری های معاصر چندان به حقوق بین الملل بشردوستانه توجه نشده است. استفاده مکرر از سلاح های شیمیایی و منفجره در مناطق شهری، خشونت جنسی، آوارگی، کشتار جمعی و... نشانه عدم پایبندی به حقوق بشر می باشد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی با توجه به مخاصمات مسلحانه سال های اخیر به بررسی رویکردهای حقوق بین الملل نسبت به زنان و کودکان پرداخته است و همچنین به نقد و بررسی سازوکارهای حمایتی و حقوق بشری نسبت به زنان و کودکان در مخاصمات مسلحانه در نظام بین الملل حقوق بشردوستانه پرداخته است. دشمن همواره سعی دارد که از طریق فشار بر افراد غیرنظامی، حریف خود را تسلیم خواسته های خود کند و در این رقابت ناعادلانه، زنان و کودکان اولین قربانیان بی دفاع و بی پناه هستند. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به اصول حقوق بشردوستانه بین المللی که به صورت واضح در اسناد بیان شده است، لازم و ضروری است که توسط طرفین درگیر؛ عواملی چون اصل کرامت انسانی، اصل محدودیت در استفاده از سلاح های غیرمجاز و ابزارهای جنگی غیرمعمول، اصل تفکیک میان نظامیان و غیرنظامیان، اصل منع درد و رنج بیش از اندازه، اصل تناسب، اصل حفظ محیط زیست، اصل ضرورت نظامی و اصل احتیاط، که از جمله اصول اساسی حقوق بشردوستانه هستند، باید در مخاصمات مسلحانه بین المللی و داخلی، مورد توجه و احترام قرار گیرند.
اخلاق علم آموزی درآثار علمی و سیره عملی عالمان دینی در یکصد سال اخیر حوزه علمیه قم(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معرفت اخلاقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
127 - 152
حوزههای تخصصی:
از ورود آیت الله حائری به قم و تأسیس حوزه علمیه در سال 1340ق تا کنون که یکصدسال از آن می گذرد، از منظرهای مختلف می توان این بازه زمانی را بررسی کرد. این پژوهش کوشیده است با توجه به این سده، اقدامات علمای حوزه علمیه درباره اخلاق علمی را مد نظر قرار دهد. بر اساس مطالعه نظام مند صورت گرفته در باب آثار و سلوک علمای حوزه علمیه قم، توجه به شئونات اخلاقی در محیط علمی، رعایت احترام شاگردان، پیگیری احوال و مشکلات طلاب و رعایت ادب در گفتار و کردار از جمله موضوعاتی است که در سیره و سبک علمی آنان مشهود است. انعکاس این تلاش ها در چهار محور تألیفات و نگاشته های علما در باب اخلاق علم؛ سخنرانی ها و خطابه هایی در باب بایدها و نبایدهای اخلاقی تعلیم و تعلم؛ روش ها و مواجهه های اخلاقی علما با طلاب (سیره اخلاقی علما)؛ و فعالیت های فرهنگی و اخلاقی صورت گرفته در باب اخلاق علم، قابل ترسیم است. این پژوهش با تبیین تاریخی و به روش «توصیفی- تحلیلی» عهده دار این مهم گردیده است.
رویکردی انتقادی به اخلاق پژوهی سفرنامه نویسانِ دوره قاجار در مورد ذبح حیوانات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
117 - 137
حوزههای تخصصی:
دوره قاجار از مهم ترین دوره های تاریخ معاصر ایران و اوج حضور اروپاییان در ایران است. در این دوره سفرنامه نویسان اروپایی به صورت سیاحت شخصی و گاه به صورت هیئت های اعزامی از سوی ابرقدرت های اروپایی در ایران حضور پیدا می کردند. این افراد شامل سیاحان، پزشکان، شخصیت های سیاسی و اقتصادی و حتی میسیونرهای مذهبی بوده اند، سفرنامه نویسان هر کدام باانگیزه و بینشی خاص، بنا بر روحیه و جنبه فرهنگی و اجتماعی خود و درحالی که فرهنگ سرزمین خود را به همراه دارند به بررسی وضعیت طبیعی جغرافیایی تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی محل سفر خود می پردازند، سفرنامه نویسان در گزارش های خود بر تضییع حقوق حیوانات اشاره کرده اند، برای نمونه گزارشاتی از ذبح حیوانات در ایام محرم و اعیاد نقل کرده و این سلب حیات را یکی از موارد تضییع حقوق حیوانات دانسته اند. این پژوهش در صدد پاسخ گویی به این سؤال است که آیا این اتهام و سوءبرداشت سفرنامه نویسان از تضییع حقوق حیوانات درست است؟ این فرضیه دنبال می شود که سفرنامه نویسان، اولا با اهدا ف و اغراض سوء این گزارشات را بیان کرده اند. ثانیا به دلیل درهم تنیدگی فقه و کلام و اخلاق در سنت اسلامی ایجاد مرز مشخص بین ادله اخلاقی و کلامی در مرضوع ذبح حیوانات امکان پذیر نیست و از طرفی هم اسلام، انسان را مجاز به استفاده از حیوانات می داند، ولی برای حیوانات حقوق و آداب اخلاقی قرار داده است که رعایت آن بر همگان واجب است. روش نگارش این نوشتار؛ توصیفی، بر اساس گزارش های سفرنامه نویسان دوران قاجار و سپس از روش تحل
نقد و بررسی دیدگاه طه عبدالرحمن در باب رابطه دین و اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رابطه میان دین و اخلاق، همواره یکی از موضوعات محوری در فلسفه اخلاق و فلسفه دین بوده است. طٰه عبدالرحمن - فیلسوفِ نامدار مراکشی - یکی از جریان ساز ترین اندیشمندان جهان عرب به شمار می آید و آراء و ایده های او در مسائل گوناگون فلسفی، او را به متفکری نظام ساز بدل کرده است. در باب رابطه دین و اخلاق نیز عبدالرحمن با طرح نظریه «اتحاد و یگانگی اخلاق و دین» به دنبال درافکندن طرحی نو است. به اعتقاد او، نگرش های رایج به رابطه اخلاق و دین، برخاسته از تفکری است که دوگانگی را، پیش فرض گرفته است؛ در حالی که اخلاق و دین دو تافته جدا بافته نیستند که دوگانگی میان آن دو معنا داشته باشد. در این مقاله، پس از بررسی نحوه نگرش عبدالرحمن به «اخلاق» و «دین»، به تحلیل و ارزیابی دیدگاه او در باب رابطه دین و اخلاق پرداخته و روشن خواهیم ساخت که او در اثبات اتحاد مفهومی و مصداقی دین و اخلاق ناکام بوده است.
رویکردی کیفی به خاستگاه «آسیبهای کنشگری بانوان مبلغ بر ایفای نقش های خانوادگی آنان» و ارائه راهکار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
155 - 187
حوزههای تخصصی:
بانوان مبلغ دین، کنشگرانی هستند که برای گسترش معارف دین، میان دختران و زنان جامعه اسلامی تلاش می کنند. فعالیت بهینه این بانوان، مستلزم آن است که اخلاق تبلیغ به مثابه اخلاق حرفه ای رعایت شود. یکی از آسیب های شناسایی شده در زمینه اخلاق تبلیغ دینی بانوان، ضعف برخی بانوان مبلغ در ایفای نقش های خانوادگی به دلیل فعالیت های تبلیغی است. پژوهش حاضر با تمرکز بر این آسیب ها و توجه به اخلاق تبلیغ دین، این سوال را از جامعه بانوان مبلغ، پی گرفته است که آنان مطابق با تجربه زیسته شان، منشأ آسیب های کنشگری تبلیغی در عرصه خانواده مبلغ را جه می دانند و برای برون رفت از این آسیب ها، چه راهکارهایی دارند؟ هدف پژوهش، برداشتن گام های نخستین در تنظیم اخلاق حرفه ای زنان مبلغ است. روش این مقاله کیفی است که با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون نوشته شده است. داده ها با روش مصاحبه به دست آمده و با تکنیک تحلیل مضمون تحلیل شده است. یافته ها می رساند، منشأ آسیب های اخلاقی بانوان مبلغ در عرصه خانواده به وجود آمدن تنگناهای زمانی، عملیاتی، احساسی و مالی است که بر اثر تلاقی وظائف مربوط به کنشگری تبلیغی و مناسبات درون خانواده ایجاد می شود.
دیدگاه های تربیتی راغب اصفهانی در کتاب قیم (ذریعه الی مکارم الشریعه - مطالعه تربیتی استقرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
217 - 236
حوزههای تخصصی:
دانش اخلاق در میان مسلمانان با رویکردهای متفاوتی روبرو بوده که به پیدایش دستگاه های اخلاقی و تربیتی مختلفى مانند رویکردهای عقلی، عرفانی، نقلی و تلفیقی منتهی شده است. رویکرد اخلاق تلفیقی تلاش کرده از ظرفیت های ممتاز مکتب فلسفی، عرفانی و نقلی استفاده کرده و نگاهی ترکیبی به علم اخلاق داشته باشد که از پیشروان آن، راغب اصفهانی است. وی در کتاب ارزشمند الذریعه الى مکارم الشریعه، پیوند خوبی بین رویکرد فلسفی و دینی ایجاد کرده است. آنچه از بحث در پژوهش حاضر قابل برداشت می باشد این است که راغب نسبت به عقل-گرایی تاکید بسیاری دارد و عقل را سرآمد فضائل نفسانی می داند و به عقل به عنوان سرسلسله زنجیره وار فضائل اخلاقی می نگرد. ویژگی بحث های راغب، تلفیق مباحث فلسفی اخلاقی با آیات، روایات و دین مبین اسلام است. نظریه اخلاقی راغب اصفهانی را از جهت ساختار کلی باید در زمره نظریات فضیلت گرایانه افلاطونی - ارسطویی دانست. با این وجود، دیدگاه های تربیتی اخلاقی آن، محتوای کاملاً قرآنی دارد و چنان به آیات و روایات اسلامی آراسته شده که رنگ و بوی فلسفی آن کمتر به چشم می خورد. ابتکار مهم راغب در بحث فضایل اخلاقی و تربتیی که برگرفته از قرآن کریم بود، افزودن فضایل توفیقی هدایت، رشد، تسدید و تأیید به فضایل اخلاقی فلسفی بود. علیرغم کارهای بدیع و شگرف راغب اصفهانی و با وجود آثار عمیقی که از خود بر جای گذاشته، ناشناخته مانده و علت این امر تأثیرپذیری عمیق غزالی از راغب در مباحث اخلاقی است.
کارکردهای عقل در فقه الاخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
53 - 71
حوزههای تخصصی:
تحلیل کارکردهای عقل در اخلاق اسلامی و رویکرد فقه اخلاقی این علم سبب رشد و تعالی اخلاق اسلامی می گردد. کارکردهای عقل در علم اخلاق اسلامی گاهی به نحو ابزاری است که در منابع نقلی کاربرد دارد و گاهی نیز به نحو مستقل است که از حکم عقل مستقل برای بهره مندی در احکام و مباحث کلان علم اخلاق استفاده می شود. توجه به این نوع از کارکردهای عقل زمینه عمق بخشی به مفاهیم و گزاره های اخلاقی را فراهم خواهد کرد. هدف پژوهش پیش رو ضرورت نحوه به کارگیری عقل در اخلاق اسلامی به نحو مستقل است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی تحلیلی بهره گرفته شده است. به همین جهت به تحلیل نقش های مختلف عقل مستقل در تعیین احکام اخلاقی و همچنین به نقش عقل مستقل در مسائل کلان اخلاق و تنسیق آن اشاره شده و نمونه هایی از به کارگیری آن نیز در علم اخلاق اسلامی ارائه شده است که برخی از نتایج کارکرد عقل مستقل در اخلاق اسلامی بدین شرح است: کشف علل و حِکَم احکام اخلاقی، کشف قواعد عام اخلاقی به منظور کشف احکام موارد جزئی، تحلیل موضوعات احکام اخلاقی و تشخیص مصادیق موضوعات اخلاقی، مشارکت در تنسیق علم اخلاق،تعیین حکم اخلاقی در موارد خلاء حکم.
چیستی و چرایی اخلاق مدیریت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
52 - 68
حوزههای تخصصی:
امروزه الزامات سازمانی تأثیری گریزناپذیر بر حیات و رفتار فردی و اجتماعی ما دارند و از این رهگذر، منشأ بسیاری از کنش های اختیاری و صفات اکتسابی ما آدمیان خواهند بود. در چنین وضعیتی بسیار محتمل است که مسئولیت اخلاقی این کنش ها و صفات، نه بر عهده افراد و گروه ها، بلکه تا حدود زیادی بر عهده سازمان ها و نهادهای اجتماعی باشد. سازمان ها و نهاد های اجتماعی با شخصیت حقوقی شان متعلق مسئولیت اخلاقی می شوند که وظیفه پی گیری و تأمین الزامات این مسئولیت بر عهده مدیران آن سازمان ها و نهادهاست. به این ترتیب، مفهوم «اخلاق مدیریت» شکل می گیرد که در این مقاله نخست به روشی توصیفی ۔ تحلیلی و با نگاهی تازه این مفهوم را بازخوانی کرده ایم و با عنایت به ویژگی های کاربردی مسائل اخلاقی در مدیریت به اشکالاتی که ممکن است بر ضرورت اخلاق در عرصه مدیریت وارد شود، پاسخ گفته ایم و در ادامه، تقریرهای گوناگونی که از ضرورت اخلاقی بودن مدیران در متون اخلاق کاربردی این حوزه آمده است را با اتخاذ رویکردی اسلامی، تحلیل و بررسی کرده ایم. در نتیجه این تحلیل، کوشیده ایم تا با اصلاح انگاره های کارکرد گرایانه و سود انگارانه محض، به نگاهی اصیل و نامشروط به ضرورت اخلاق برای مدیریت دست یابیم.
بازخوانی انتقادی مؤلفه های سعادت در نظریه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
135 - 165
حوزههای تخصصی:
هرگونه نظریه پردازی دربارهٔ مفهوم سعادت، مستلزم تبیین مؤلفه های مختلف آن (از جمله مقدمات، شروط، مصادیق و اجزا) است. توجه به نقش بنیادین سعادت در حکمت عملی که به عنوان واسطه و تضمین کنندهٔ امتداد عملی فلسفه شناخته می شود، بیانگر اهمیت مضاعف چنین تبیینی در کاربست عملی نظریه خواهد بود. در نظریهٔ سعادت ارسطو که بر عناصر مفهومی خاصی مانند خیر/غایت أعلی، خودبَسندگی، کارکرد، فضیلت و فعالیت مُبتنی است، دو فضیلت نظری و اخلاقی به عنوان اجزای سعادت و مواردی همچون ثروت، دوستی و سلامتی به مَنزلهٔ شروط آن مطرح شده اند؛ اما ابهام موجود در سخنان ارسطو سبب بروز اختلافی اساسی در میان مفسران آثار وی و نیز در آراء فیلسوفان مسلمان گردیده و آنها را به دو گروه طرفداران «سعادت غالب» و «سعادت جامع» تقسیم کرده است که در دیدگاه اول تنها فضیلت نظری دارای اهمیت ذاتی و اولی است و در دیدگاه دوم، فضایل نظری و اخلاقی به طور همزمان مورد توجه ذاتی قرار می گیرند. ریشه یابی ابهام مذکور و ارائهٔ راهکاری برای رفع آن در جهت افزایش کارآمدی عملی اهدافی هستند که در این نوشتار از طریق بازخوانی انتقادی نظریهٔ ارسطو به روشی تحلیلی مورد پِی جویی قرار گرفته اند. به نظر می رسد می توان با پایبندی به تعریف سعادت به عنوان «غایت بالذات» (در مقابل غایت نهایی) و توجه به کلّ ماهیت نوعیه (به جای فصل) در استدلال موسوم به «برهان کارکرد»، نظریه «سعادت شامل» را پیشنهاد نمود که مؤلفه های سعادت را توسعه می دهد، طبقه بندی مناسبی از آنها ارائه می نماید و درنتیجه کارآمدی عملی بیشتری در حلّ تزاحم های میان آنها خواهد داشت.
تأملی در نظریه نوین «لکه اخلاقی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
95-116
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر برای نخستین بار در زبان فارسی به استقبال مفهوم «لکه اخلاقی» رفته و به تشریح و مطالعه انتقادی آن می پردازد. لکه اخلاقی عبارت است از تحقّق حالت منفی در شخصیت اخلاقی فرد بی آنکه فرد در تحقّق منشا آن دخالتی داشته باشد. اصطلاح «لکه اخلاقی» اصطلاح نوینی است، با این حال، واقعیت این مباحث و مسمای لکه اخلاقی در نوشته های متقدم تر نیز دیده می شود. در مقاله حاضر - برای تبیینِ بیشتر این اصطلاح - مقایسه ای میان این اصطلاح، با بخت اخلاقی و گناه متافیزیکی برقرار و پیامدهای احتمالی لکه اخلاقی، یعنی شرم، تأسف عامل، مسئولیت اخلاقی و جبران نیز به گفت و گو نهاده شده است. دیدگاه مختار در بحث لکه اخلاقی آن است که این نظریه از انسجام لازم برخودار نیست و تقریر آن با ایرادهای متعددی مواجه است. تأمل در زوایای این مفهوم نشان می دهد که لکه اخلاقی، همان رسوایی و بدنامی است که بیش از آن که یک امر اخلاقی باشد، یک امر اجتماعی است. اگر چه انگیزه طراحان ایده لکه اخلاقی مبنی بر فراموش نکردن جنایت ها علیه بشریت و تلاش برای عبرت آموزی از آنها، انگیزه ای قابل دفاع بوده، اما انگیزه صحیح موجب تصحیح ایده نمی گردد.
تبیین دلالت های تربیتی «رساله الحقوق»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مطالعات تربیتی در وجه رایج خود در زمان حاضر با غلبه رویکردهای سکولار و لیبرال مواجه است و لازم است تربیت پژوهی اسلامی و در دل آن هم زمان با رشد قلمروِ مطالعات فقه تربیتی، عرصه حدیث پژوهی تربیتی نیز رشد متوازنی را تجربه کند؛ همان طورکه لازم است ادبیات «حقوق تربیتی» با هدف ارتقای «تقنین تربیتی» و کمک به حوزه «حکمرانی تربیتی» مورد توجه قرار گیرد. براین اساس، نوشتار حاضر درصدد است «رساله الحقوق» امام سجاد(ع) را که نظامی از حقوق و تکالیف را ارائه کرده است، مورد شرح و تفسیر و دلالت یابی قرار دهد. روش پژوهش، توصیفی و استنباطی است و مؤلف تلاش کرده است که در ابتدا مضامین و معانی مربوط به تربیت را براساس ضوابط فهم متن کشف کند؛ سپس با گردآوری، تجمیع و طبقه بندی مجموعه مدالیل و معانی تربیتی استنباط شده، آنها را در چهار محور صورت بندی نماید. برخی از نتایج مهم به شرح زیر است: تربیت بر والدین و حکومت واجب است و مردم در قبال همدیگر و بخصوص کودکان وظیفه اصلاحی و تربیتی به نحو رجحانی بر عهده دارند. محوری ترین مفهوم در حقوق معلم عبارت است از رعایت حریم شخصیت / نقش معلم (اکرام و احترام). تربیت براساس انگاره پدری (نسبت به همه کودکان و مردم) و انگاره امانت داری (نسبت به دانش) تصویرسازی می شود و تربیت ماهیتاً نوعی اعانه و احسان است که بر شبکه ای از حقوق و تکالیف طولی و عرضی و الزامی و غیرالزامی (واجب و مستحب) قوام یافته است.
عصری سازی شاخصه های اخلاق مدارا در گفت و گو با نسل z بر مبنای مناظرات اعتقادی امام رضا علیه السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
135 - 162
حوزههای تخصصی:
رفق و مدارا یکی از مهم ترین شاخصه های تربیت، به خصوص تربیت دینی و اعتقادی است. نسل جوان امروز (نسل z و نسل α) که در هجوم اندیشه ها و شبهات انحرافی به خصوص از طریق فضای مجازی می باشد، بیش از هر زمان دیگری به شیوه های نوین و درست تربیت اعتقادی و دینی نیاز دارند. با نگاهی به زندگی ائمه (ع) می توانیم مشابه وضعیت امروز را در زمان امام رضا (ع) بیابیم و با الگوگیری از ایشان در جهت یافتن شیوه درست تعلیم و تربیت عبادی بکوشیم. نکته ای که در سیره امام رضا (ع) به چشم می خورد، مناظرات بسیار مفید و کارآمد ایشان است که می توان از آن ها به عنوان نمونه کاملی از تربیت درست عبادی یاد کرد. در این پژوهش ما شاخصه رفق و مدارا را در مناظرات ایشان بررسی نموده و تلاش کردیم راهبردهای ایشان را با شرایط و وضعیت موجود تطبیق دهیم و راهکارهای نوین را با الگوگیری از سیره رضوی ارائه کنیم. مهمترین شاخصه های عصری سازی مناظرات اعتقادی امام رضا (ع) با توجه به ویژگی های نسل نوین عبارتند از: بیان آزادانه عقاید و احساسات شخصی و تمایل به گفت و گو، محترم شدن عقاید و حقوق دیگر انسان ها، مورد اعتماد واقع شدن و تعهد به اصول اخلاقی.
تبیین و تحلیل مرزهای حجاب و عفاف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله کانونی این مقاله ، توصیف و تحلیل تمایزات دو مقوله حجاب فقهی و عفاف اخلاقی است. این دو در پیشینه پژوهشی تمایز روشنی ندارند و به تبَع ، در قوانین اجتماعی یکسان انگاری شده اند. این مقاله با روش توصیفی۔ تحلیلی و انتقادی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای ، از هفت تمایز عمده میان این دو مفهوم سخن خواهد گفت. «حجاب» به معنای پوشش بدن بانوان ، تکلیفی بیرونی و وظیفه ای فقهی است ، اما «عفاف» به معنای خویشتن داری در مسائل جنسی ، امری درونی و فضیلتی اخلاقی است. همه زنان و مردان موظف به انجام رفتارهای عفیفانه اند ، اما همه زنان مکلف به رعایت حجاب نیستند. شاخص «حجاب» ، امری کمّی و قابل اندازه گیری است ، اما شاخص «عفاف» امری کیفی و وابسته به فرهنگ است. «عفاف» وظیفه ای عقل پذیر با توجیه پیشینی است ، اما «حجاب» به خودی خود ، تکلیفی عقل گریز با توجیه پسینی است. «عفاف» ، مصالح و مفاسدی برای جامعه دارد و در نتیجه ، تکلیفی اجتماعی است ، اما «حجاب» به خودی خود و صرفِ نظر از موارد انطباق با «عفاف» مصالح اجتماعی ندارد و از باب مراعات دستورات تعبدی برای فرد مفید است.