فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، در قلمرو ادبیات مدیریت آموزشی، مهم ترین ابعاد و مؤلفه های رهبری آموزشی در آثار منتشرشده مبتنی برآموزه های اسلامی شناسایی شدند. روش: رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و روش آن فراترکیب به شیوه مرور نظام مند است. جامعه پژوهش را تمامی منابع علمی اعم از کتب، مقالات علمی-پژوهشی و مروری، پایان نامه ها و رساله هایی که مرتبط با حوزه مدیریت و رهبری اسلامی با تأکید بر مدیریت و رهبری آموزشی تشکیل دادند که پس از غربال گری درنهایت تعداد بیست ونه منبع (بیست و سه پژوهش، پنج پایان نامه و یک کتاب) مورد تحلیل قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاکی از مفهوم شناسی مدیریت و رهبری آموزشی در شش بعد اخلاقی، مدیریتی، رهبری، توسعه حرفه ای، زیستی و ویژگی های فردی مدیران و راهبران آموزشی می باشد که بر اساس دوازده مقوله و شصت وچهار مفهوم کلیدی معرفی شدند. یافته های حاصل از پژوهش از حاکی از شناسایی شش بُعد اصلی ناظر به بعد اخلاقی، مدیریتی، رهبری، توسعه حرفه ای، زیستی، و ویژگی های فرد مدیران و راهبران آموزشی می باشد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر جامعیت ابعاد رهبری آموزشی با اتکاء به آموزه های اسلامی در مفهوم وسیع دانش و مهارت های مدیریت و رهبری سازمانی، رشد و توسعه فردی و اخلاق حرفه ای دلالت دارد. از این رو با اتکاء به این ابعاد و مؤلفه ها می توان برای توسعه شایستگی های حرفه ای مدیران آموزشی و ارزیابی عملکرد مبتنی بر شایستگی ها بهره برداری نمود.
راهکارهای اصل مودّت درتدبیرمنزل بارویکرد مقابله با جنگ نرم (براساس سبک زندگی امام (ع) و حضرت زهرا (س))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
275 - 291
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه راهکارهای مقابله با جنگ نرم، بر اساس اصل مودّت در تدبیر منزل براساس سبک زندگی امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) می باشد. در عصر معاصر با وجود پیشرفت علم، یکی از آسیب های اساسی جوامع، کمبود آرامش و فقدان «مودّت» در تدبیر منزل است که در صورت غافل شدن از این آسیب ها در جنگ نرم، ضررهای فراوانی بر خانواده های اسلامی وارد خواهد شد. در این نوشتار، با مروری اجمالی در مفهوم «مودّت وتدبیر منزل»، و تکیه بر روش داده کاوی متون و تحلیل اسناد موجود در سیره ی امام علی(ع) و فاطمه(س)، راهکارهای اصل مودّت در تدبیر منزل با رویکرد دفاع نرم که شامل: ساده زیستی، خودکفایی در امور منزل، حمایت از حقوق همسر، تجمل و زیبایی، انجام وظایف نسبت به خانه و خانواده، شناسایی، بررسی و تبیین شده است. یافته های پژوهش با توجه به آیات قرآن کریم و روایات معصومین(ع)، بیانگر اهمیت اساسی اصل «مودّت» در تدبیر منزل می باشد.
کاربرد اخلاق در شکل گیری دانشگاه فضیلت مدار(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کاربرد اخلاق در رشد و شکل گیری دانشگاه در حول محور فضیلت مداری در پژوهش های پیشین به صراحت و به صورت تخصصی بررسی نشده است. لذا، هدف از انجام پژوهش حاضر ، بررسی کاربرد اخلاق در شکل گیری دانشگاه فضیلت مدار می باشد. رویکرد پژوهش، کیفی بوده و با رویکرد تحلیل مضمون و در یک دوره یک ساله از پاییز 1401 تا پاییز 1402 انجام پذیرفته است. نمونه آماری شامل گروه خبره 20 نفری از اساتید دانشگاه و محققین در حوزه تحت مطالعه بوده که با رویکرد گلوله برفی انتخاب شده است. برای بررسی اعتبار اطلاعات و الگوی مستخرج از مصاحبه ها، از دو روش بازآزمایی و توافق درون موضوعی استفاده شده و از اعتبار یافته ها اطمینان حاصل شده است. یافته ها در قالب مدل اخلاق در شکل گیری دانشگاه فضیلت مدار در قالب 219 کد باز، 40 مفهوم و سه مقوله محوری (تداخل اخلاق در سطح فردی، تداخل اخلاق در سطح دانشگاهی (حرفه ای) و تداخل و کاربرد موازین اخلاقی در سطوح کلان) که هر کدام در قالب دو مقوله اجتنابی و حمایتی بخش بندی شده اند، شکل یافته است. نتایج حاکی کارکردهای انکارناپذیر و حساس اخلاق در شکل گیری و توسعه الگوی دانشگاه فضیلت مدار است که در راستای دستیابی به آن، بایستی به دستاوردهای تحقیق حاضر در قالب الگوی تداخل اخلاق در تشکیل دانشگاه فضیلت مدار توجه ویژه ای نمود.
طراحی و اعتباریابی مقیاس مدارا بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ساخت مقیاس مدارا بر اساس آموزه های اسلامی و بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی آن بود. روش پژوهش کیفی کمی (اکتشافی متوالی) بود. 320 آزمودنی که در سال تحصیلی 1399-1400 در دانشگاه های مشهد، مشغول به تحصیل بودند، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. ابزار این مطالعه شامل مقیاس مدارا، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و مقیاس تاب آوری (CD-RISC) بود. ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI)، به ترتیب، 84/0 و 82/0 بود. ضریب پایایی گاتمن با 84/0 نیز حاکی از پایایی مناسب برای این مقیاس است. آلفای کرونباخ 76/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی سه عامل را برای مقیاس مدارا نشان داد: برخورد بردبارانه، گذشت نرم خویانه و هدایت خردمندانه. تحلیل عاملی تأییدی نیز برازش ساختار سه عاملی مدل را مورد تأیید قرار داد. به علاوه، بین همه خرده مقیاس ها و نمره کلِّ مدارا با همه خرده مقیاس ها و نمره کلِّDASS همبستگی معنادار منفی و همچنین بین نمره کلِّ مدارا و مقیاس تاب آوری (CD-RISC) همبستگی معنادار و مثبت وجود داشت؛ بنابراین، مدارا می تواند یک مهارت بین فردی در برنامه های آموزش مهارت های زندگی مد نظر قرار گیرد و سطح سلامت اجتماعی را در جامعه افزایش دهد.
کاوشی پدیدارشناسانه بر تجربه گریز از اخلاق پژوهشی در رشته های علوم اجتماعی و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
۱۴۸-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کاوشی پدیدارشنانه بر تجربه گریز از اخلاق پژوهشی در رشته های علوم اجتماعی و رفتاری است. این پژوهش با رویکرد کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شد. جامعه پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی با مدرک دکتری رویکرد تجربه زیسته در تخلف پژوهشی بود، که 14 نفر از آنها از طریق نمونه گیری هدفمند با تکنیک ترکیبی گلوله برفی و در دسترس تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه سازمان یافته و عمیق صورت بود. برای تحلیل داده ها از روش چند مرحله ای کلایزی استفاده شد. یافته های بیانگر استخراج سه مضمون اصلی گریز از اخلاق پژوهشی در سطح فردی (7 مولفه)، گریز از اخلاق پژوهشی در سطح دانشگاه (5 مولفه) و گریز از اخلاق پژوهشی در سطح جامعه (6 مولفه) بود. از آنجایی که مصادیق گریز از مسائل اخلاقی علاوه بر سطح فردی و دانشگاهی در سطح جامعه هم نمود دارد، لذا در راستای فرهنگ سازی و گسترش مسائل اخلاقی در رشته های علوم اجتماعی و رفتاری نیازمند است دست اندارکاران آموزشی و پژوهشی دانشگاه در همکاری با سیاستگزاران کلان و کلیه ذینفعان در سطح جامعه هم افزایی لازم را داشته باشند.
نقش نظام اخلاقی قرآن کریم در سلامت جسم انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
131 - 150
حوزههای تخصصی:
سلامت جسمانی به عنوان یکی از ابعاد سلامت در کنار سلامت معنوی، روانی و اجتماعی در بسیاری از نظام ها و مکاتب مورد توجّه قرار گرفته است .در این میان قرآن کریم با تبیین مفاهیم اخلاقی با وسعتی در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان، در صدد تبیین یک نظام فکری و معرفتی به نام«نظام اخلاقی» مشتمل بر سه عنصر مرتبط و منسجم؛ اهداف، مبانی و اصول می باشد.و با دور روش پیشگیری و درمان در صدد تأمین و ارتقای سلامت معنوی انسان می باشد. از این رو این پژوهش در صدد است با روش توصیفی و تحلیلی به این سؤال اساسی پاسخ دهد که نقش نظام اخلاقی قرآن چگونه بر سلامت جسم انسان تأثیرگذار می باشند؟ نظام اخلاقی قرآن با دو روش؛ پیش گیری و درمان در صدد تأمین سلامت جسم انسان می باشد .آگاهی بخشی، زدودن رذایل اخلاقی، رعایت بهداشت و پاگیزگی در ابعاد، پاگیزگی بدن و لباس و بهداشت جنسی و بهداشت تغذیه از روش های پیش گیری نظام اخلاقی قرآن در سلامت جسم می باشند. روش های درمان به دو بخش روش درمان از طریق اسباب باطنی و معنوی و درمان از طریق اسباب ظاهری تقسیم می شوند. تقوا، صله رحم، نماز ، قرآن ، دعا، توبه و استغفار از روش-های اسباب باطنی و روزه داری، پرهیز از اسراف و پرخوری انیز مهم ترین اسباب مادی در سلامت جسم می باشند.
موانع سیاسی فرهنگی توسعه گردشگری میان ایران و آسیای میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
147 - 172
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف پژوهش حاضر، مطالعه و بررسی وابستگی متقابل میان کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و ایران در خصوص وجود شبکه ای در هم تنیده از اشکال گسترده ای از روابط و پیوندهای امنیتی، سیاسی و فرهنگی در منطقه و بررسی عوامل و موانع رشد گردشگری میان ایران و مناطق آسیای مرکزی و قفقاز می باشد. حوزه مطالعاتی پژوهش حاضر شامل ضرورت انکار ناپذیر رشد و توسعه گردشگری میان کشورهای آسیای مرکزی، قفاز و ایران در سطح منطقه و بررسی موانع رشد گردشگری در این منطقه است. نیازی که با توجه به موانع و چالش های بی شماری که در منطقه وجود دارد در صورت مرتفع نشدن چشم انداز روشنی را در پیش روی نمایان نمی سازد. روش بررسی مطالعه حاضر، بر اساس نظریه سازه انگاری مورد بررسی قرار گرفته است. مهم ترین پرسش این پژوهش آن است که چه موانع عمده بر سر راه رشد و گسترش توسعه گردشگری میان ایران و آسیای مرکزی و قفقاز وجود دارد؟ یافته های پژوهش در پی اثبات این فرضیه است که، با توجه به در نظر گرفتن جنبه های اخلاقی موثر در توسعه گردشگری و با توجه به میراث تمدنی مشترک میان ایران و آسیای مرکزی و قفقاز مهم ترین فرصت فرهنگی در جذب گردشگران خارجی و ضعف در دیپلماسی فرهنگی، وجود رقبای فرهنگی منطقه ای و فرامنطقه ای و ایران هراسی از موانع اصلی توسعه گردشگری در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز شده است.
شناسایی مؤلفه های اثرگذار معماری بر تربیت کودک، مبتنی بر رویکرد اسلامی: فضاهای آموزشی پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
139 - 171
حوزههای تخصصی:
تأثیرپذیری کودک از محیط کالبدی پیرامون خود، مؤید جایگاه و نقش معماری در تربیت کودک است. این در حالی است که پژوهش های اندکی درباره نقش و قابلیت محیط های فیزیکی در شکل دهی به رفتارها و کنش های کودک صورت گرفته است. پژوهش حاضر بنای آن را دارد تا مبتنی بر پژوهش های صورت گرفته درباره آموزه های تربیتی متون دینی مسلمانان، تبیینی از مؤلفه های کالبدی و راهکارهای مؤثر معماری بر تربیت و پرورش کودکان ارائه دهد. پژوهش ازمنظر نوع داده ها کیفی است و داده ها به 2 روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده اند. دراین راستا در گام نخست مؤلفه های تربیتی کودک که محیط کالبدی قابلیت پاسخگویی به آن ها را دارد ازطریق تحلیل محتوای کیفی مطالعات صورت گرفته، استخراج شدند. بررسی صورت گرفته نشان داد که محبت و مهرورزی، تکریم کودک و دادن عزت نفس به او، بازی با کودک و تنوع فعالیت ها، آزادی کودکان، تعامل و نشاط اجتماعی، نظم و انضباط فکری، تفکر عقلانی و پرسشگری، الگوگیری و آشنایی با احکام دین از شاخص های تربیتی متون دینی است. در گام دوم درجهت تکمیل و لحاظ کارآمدی مؤلفه های استخراجی، مصاحبه نیم ساختاریافته با مربیان 5 پیش دبستانی در اصفهان انجام شد. مربیان به صورت هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه یافت. درنهایت درراستای انطباق نتایج با نظر کودکان از آن ها خواسته شد تا فضای آموزشی مطلوب خود را نقاشی کنند. یافته های پژوهش ضمن تأیید نقش مهم محیط کالبدی در پاسخگویی به این مؤلفه های تربیتی، نهایتاً نشان داد که توجه به مؤلفه های محیطی همچون آرامش و امنیت روانی، تنوع و جذابیت فضایی، ارتباط با طبیعت، انعطاف پذیری، تعاملات گروهی و گاه بازی در فضای معماری می تواند قابلیت محیط را درجهت تربیت کودک ارتقاء دهد.
بررسی میزان تطابق برنامه درسی قصدشده و اجراشده دروس تعلیم و تربیت اسلامیِ رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
67 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تطابق برنامه درسی قصد شده و اجرا شده دروس تعلیم و تربیت اسلامی در رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه اساتید و دانشجومعلمان بوده است. روش پژوهش بر مبنای هدف کاربردی و بر اساسِ روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی اساتید دروس تعلیم و تربیت اسلامی و دانشجومعلمان ورودی 1399 و 1400 رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان شهید بهشتی اقلید بود. در بخش اساتید از روش نمونه گیری سرشماری استفاده و تمامی اساتید (12 نفر) برای نمونه انتخاب شدند. در بخش دانشجومعلمان، از 425 دانشجومعلمان محصل در دروس تعلیم و تربیت اسلامی، 200 نفر با روش تصادفی ساده برای نمونه پژوهشی انتخاب شدند. وضعیت برنامه درسی اجرا شده با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و فرم مشاهده رفتار مدرسان بررسی شد. داده های جمع آوری شده با کمک شاخص های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد در مجموع، میزان مطابقت مؤلفه های اهداف، محتوا، روش های تدریس و شیوه ارزشیابی برنامه درسی قصد شده دروس تعلیم و تربیت اسلامی با برنامه درسی اجرا شده از دیدگاه اساتید و دانشجومعلمان کمتر از حد متوسط بوده است. از نظر اساتید و دانشجویان مؤلفه ارزشیابی در درس اسناد، قوانین و سازمان آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران و مؤلفه اهداف در درس نقش اجتماعی معلم از دیدگاه اسلام، میانگین بالاتر از حد متوسط را نشان دادند. همچنین در درس فلسفه تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران، از نظر اساتید تنها مؤلفه محتوا میانگین بیشتر از حد متوسط را نشان داد. با عنایت به نتایج حاصل، دانشگاه فرهنگیان با تدوین برنامه درسی قصدشده منسجم تر و برگزاری دوره های آموزشی مؤثر برای اساتید می تواند به اهداف ترسیم شده در دروس تعلیم و تربیتی دست یابد.
الگوی توانمندسازی معلم تراز انقلاب اسلامی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توانمندسازی معلم تراز انقلاب اسلامی مطالعه و انجام شد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نظر رویکرد فراترکیب و از نظر استراتژی پژوهش، داده بنیاد بود. جامعه پژوهش مجموعه مقالات مرتبط با معلم بودند که با رویکرد اسلامی، منویات مقام معظم رهبری و سایر اندیشمندانِ و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از سال 90 تاکنون انجام شده بودند. روش نمونه گیری نظری و به صورت تمام شمار انجام شد و 38 پژوهش پیرامون این مفهوم گردآوری شدند که اعتبار مجلات نیز به واسطه نمایه شدن در پایگاه (WOS) و دارا بودن ضریب تأثیر بالا مورد ارزیابی قرار گرفت و با فن کدگذاری اشتراس و کوربین تحلیل شدند. در یافته های پژوهش مقوله محوری «توانمندسازی معلم تراز انقلاب» با 3 مؤلفه تعهد، تخصص و تعلق شناسایی شدند. با در نظر گرفتن شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر و راهبردهای توانمندسازی، در نهایت پیامد توانمندسازی به معرفی معلمی حکیم پرداخت که از طریق عقلانیت وحیانی، انجام امور از روی اتقان و استحکام و با رویکرد پیشگیرانه و رشدمدار به دنبال طراحی برنامه هایی است تا علاوه بر استحکام تا حدی از انعطاف برخوردار بوده و زمینه تعالی وجودی بیشتر متربیان را فراهم آورند.
رابطه علی و معلولی بین اخلاق و حفاظت از محیط زیست در آیین بودائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
109 - 130
حوزههای تخصصی:
ادیان مختلف جهان راهکارهای سازنده ای درزمینه حل مشکلات گوناگون بشر ارائه داده اند. آیین بودائی از همان بدایت کار به محیط طبیعی توجه زیادی معطوف داشت. در رابطه با اهمیت پژوهش حاضر باید گفت، پژوهش هایی که بر روی متون مقدس بودائی صورت گرفته، توجه چندانی به دیدگاه های زیست محیطی این آیین نداشته و اغلب به بررسی جنبه های فلسفی، روان شناختی و درمانی آن پرداخته اند. با توجه به مشکلات زیست محیطی عدیده ای که زندگی گیاهی، جانوری و انسانی را به صورت بحرانی در معرض تهدید قرار داده، جهان معاصر نیازمند تحقیقات گسترده ای پیرامون حفاظت از طبیعت است تا شاید بتوان از لابه لای این تحقیقات به نظریه واحدی دست یافت و از تجربیات کارگشای مکاتب دیگر استفاده نمود. دستاورد اساسی این پژوهش، نشان دادن این مسئله خواهد بود که چگونه آیین بودائی با پیوند اخلاق و محیط زیست، سعی در حفظ طبیعت دارد. تحقیق حاضر با توسل به روش تحقیق تاریخی و با مراجعه به منابع دست اول(اصیل) و همچنین تحقیقاتی، سعی در پیشبرد هدف ویژه تحقیق خواهد داشت. نتایج حاصل از پژوهش نیز بیانگر آن است که ازنظر بودا، تغییر جزو سرشت طبیعت است؛ اما رذایل اخلاقی (ظلم، آز، احتکار، اسراف، دزدی، تکبر و غیره) به صورت امری علی و معلولی نابودی جهان را تسریع خواهد نمود.
طراحی الگوی نقش رهبری آموزشی در هدایت پذیری دانش آموزان با تأکید بر قرآن کریم: سبک رهبری هادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی نقش رهبری آموزشی در هدایت پذیری دانش آموزان، در پی ترسیم فرایند هدایت پذیری دانش آموزان و دست یابی به راهبردهایی برای ایجاد آن فرایند در مدرسه بوده است. روش: روش پژوهش، روش نظریه پردازی داده بنیاد اشتراوس و کوربین است که در آن از آیات قرآن کریم به عنوان مبنا و از تجربه تجربه گران تربیتی استفاده شده است. روش نمونه گیری این پژوهش، نظری، هدف مند و در دسترس و نمونه پژوهشی آن، در مرحله اول آیات شریفه مرتبط با سیره دو پیامبر اولوالعزم حضرت نوح (ع) (114 آیه) و حضرت ابراهیم (ع) (30 آیه) و آیات شریفه مرتبط با هدایت پذیری (78 آیه) و در مرحله دوم شانزده نفر از فعالان تربیتی است. یافته ها: در این پژوهش، در گام نخست، عوامل و موانع هدایت پذیری از آیات قرآن کریم استخراج شد که نتیجه آن، دست یابی به 19 عامل بیرونی و درونی برای هدایت پذیری ازجمله انسان های الهی، خردمندی، تنبّه طلبی، کنش صبورانه شکرپایه و...؛ و 40 مانع بیرونی و درونی هدایت پذیری از جمله محیط ناهم گون، جهل متعصبانه، شک معاندانه، کنش ظالمانه و... است. در این بخش عوامل و موانع درونی هدایت پذیری در سه دسته بینشی، گرایشی و کنشی سامان دهی شده اند. در گام دوم پژوهش نیز، با بهره گیری از یافته های گام نخست و مصاحبه با تجربه گران تربیتی، پدیده محوری، راهبردهای رهبری آموزشی برای هدایت پذیری دانش آموزان و هم چنین عوامل و شرایط زمینه ای تأثیرگذار بر هدایت پذیری متربیان، به دست آمد که نتیجه آن، تعیین «سبک رهبری هادی» به عنوان پدیده محوری؛ ارائه 23 راهبرد عام – در سه محور راهبردهای تربیتی هادی، راهبردهای مدیریتی هادی و راهبردهای محیطی هادی – و 11 راهبرد خاص – همانند ذائقه سازی دینی، عقل پروری علم پایه و عزم محور و – در زمینه هدایت پذیری و ترسیم شرایط زمینه ای در سه بخش نهادهای رسمی، نیمه رسمی و غیررسمی بوده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، می توان گفت، رهبری آموزشی با به کارگیری سبک رهبری هادی و اجرای راهبردهای هدایت پذیری، زمینه ساز ایجاد مؤلفه های هدایت پذیری در دانش آموزان خواهد بود.
دلالتهای ارتباط معنایی حیات و تربیت درآیه 24 سوره انفال و تاثیر آن بر مبانی تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
137 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق، کشف پیوند معنایی تربیت با حیات در آیه 24 سوره انفال است که در آن تصریح شده که اجابت دعوت خدا و رسول او سبب زنده شدن انسان ها است. از آن جا که سول خدا نیز در این آیه موضوعیت دارد؛ موضوع ولایت نیز به پل ارتباطی بین تربیت و حیات انسانی تبدیل می شود که جای تحقیقات دقیق تری دارد. تحقیق حاضر با رویکرد کیفی و روش استنباطی انجام شده است.بخش اول آیه مورد نظر، میدان تحقیق و جامعه نمونه تحقیق را تشکیل می دهد. آیه مذکور این است که :أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ"(انفال : 24) ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که خدا و رسول شما را خواندند استجابت کنید تا بدین وسیله به حیات دست یابید. همان طور که در آیه مشاهده می شود مفردات بنیادین آیه فوق این موارد است که در این تحقیق تلاش می شود رابطه آن ها با تعلیم و تربیت روشن شود : ایمان، استجابت، خدا و رسول، هنگامه دعوت، حیات بخشی. اولا بخش اول آیه، به لحاظ اجزاء چه ارتباطی به تعلیم و تربیت دارد؟ دوم این که این معانی با سایه های معنایی خود و سایر آیات و روایات مرتبط چه شبکه ای از معانی را تشکیل می دهند؟ سوم این شبکه معنایی چه مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، دین شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی ای را برای تعلیم و تربیت فراهم می کند؟ چهارم این مبانی تربیتی چه اهداف، اصول، روش هایی را برای تعلیم و تربیت اقتضا می کنند؟ دریافته های تحقیق پس از تفاصیل مبنایی مشخص می شود از جمله علائم حیاتی انسانی بر اساس مبانی تربیتی حیات طیبه، هماهنگی او با اولیاء الله در اعتقادات، تحیت و سلام در روابط اجتماعی و همچنین حیاء و عفاف در حوزه اخلاقی است.
نقش آموزه های دینی در تربیت شهروندی دانش آموزان: تبیین دیدگاه معلمان و متخصصان تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
151 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین دیدگاه معلمان ابتدایی و متخصصان تعلیم و تربیت از نقش آموزه های دینی در تربیت شهروندی دانش آموزان در سال تحصیلی 1401-1402، بود. رویکرد پژوهش کیفی به شیوه تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان پژوهش معلمان دوره ابتدایی شهرستان مرودشت و متخصصان تعلیم وتربیت دانشگاه شیراز بودند که به صورت هدفمند (14 معلم ابتدایی و 6 متخصص تعلیم و تربیت)، با شیوه معیار اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضامین اتراید استرلینگ (2001) بود که منجر به شناسایی مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه شد. اعتبار یافته ها از روش ساخت مسیر ممیزی و مطابقت دادن با اعضا به دست آمد. نتایج به دست آمده از مصاحبه ها شامل 124 مضمون پایه، از جمله ارتقا امیدواری، امانت داری، رازداری، پرهیز از قضاوت عجولانه، احترام و ادب، حفظ محیط زیست، رعایت قوانین کشور، امربه معروف و نهی از منکر، توجه به سلامت روح و جسم و شش مضمون سازمان دهنده بُعد اول شامل «اعتقادی اخلاقی»، «اجتماعی سیاسی»، «اقتصادی حرفه ای»، «زیبایی شناختی هنری»، «زیستی بدنی» و «علمی فناورانه» متناسب با ساحت های سند تحول بنیادین و 18 مضمون سازمان دهنده بُعد دوم برمبنای طبقه بندی هر ساحت در سه بُعد «شناختی»، «عاطفی» و «رفتاری» و درنهایت، یک مضمون فراگیر باعنوان دین و شهروندی بود. نتایج به دست آمده در خصوص نقش دین در تربیت شهروندی، حاکی از نگاه جامع و عمیق آموزه های دینی در چگونگی تربیت شهروندی در ابعاد فردی اجتماعی بود که باید موردِ توجه متخصصان، معلمان، برنامه ریزان و والدین قرار گیرد.
تحلیلی از نقش معاشرت در بازآموزی رفتارهای اجتماعی بر اساس آموزه های دینی( با تاکید بر شیوه الگویی)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
107 - 134
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظری، تحلیلی و بررسی اسنادی، به واکاوی نقش معاشرت به شیوه الگویی در بازآموزی رفتارهای اجتماعی بر اساس آموزه های دینی می پردازد. دین اسلام، بر اولویت اخلاق بر همه امور تاکید و رسالت پیامبر اسلام را بر آن مبتنی می کند. در جامعه اسلامی، اهداف نظام تربیتی بر رشد ارزش ها و فضایل اخلاقی، بر اساس ایمان به خدا، تربیت افراد متعهد و تحکیم برادری و سایر ارزش های اخلاقی و اجتماعی تاکید دارد. یافته های پژوهش حاکی است که روش الگویی در تربیت اسلامی و معاشرت با الگوهای ماندگار در جامعه، موجب شکوفاسازی استعداهای فطری، خودشناسی، کمال خواهی، زیبایی جویی، آزادی و استقلال طلبی و نیز شکل گیری شخصیت فرد به شیوه الگوپردازی، الگودهی و الگوزدایی می شود. دراسلام، الگوپردازی و الگودهی، به شیوه ایجابی است، و الگوزدایی، گونه ای از تربیت سلبی است. در شیوه ایجابی، اصل بر «آماده س ازی و رغبت انگی زی» است، اما در رویکرد س لبی، بر استخراج و استکشاف درون مایه های مخاطب از طری ق پیرای ش و زدای ش موان ع راه رش د، ب ا هدف ش کوفاسازی قابلیت ه ای نهفت ه فرد استوار است. در شیوه نخست، با بیان ویژگی های مثبت الگوها، نوعی جذب، انجذاب و دلدادگی و در الگوزدایی، با بیان ویژگی های منفی، نوعی دلزدگی در فرد ایجاد می شود. بنابراین، در آموزه های دینی بر خلاف نظریه ساترلند و کرسی، افزون بر الگوزدایی و توصیه به اجتناب از معاشرت با دوستان ناباب، بر ارائه الگوهای ناب و الگوپردازی و الگودهی نسبت به همنشیان و دوستان شایسته در بازآموزی رفتارهای اجتماعی تاکید شده است.
تحلیل مسائل اخلاقی در عصر رسانه های نوین و شبکه های اجتماعی( ارائه چارچوب اخلاقی و راهکارهای کاربردی)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
75 - 106
حوزههای تخصصی:
چهاردهه گذشته شاهدهمگرایی بازارهای متفرق به یک بازارجهانی یکپارچه، همزمان بارشد سریع جمعیت بودهاست.ظهور رسانه های نوین وفناوری های اینترنتی، تسریع و جهانی شدن انتشاراطلاعات راشتاب بخشیده و ازمرزهای سنتی ژئوپلیتیک فراتر رفته است. این تغییر پارادایم منجربه ظهوربستر رسانه های اجتماعی به عنوان منابع اصلی تولیدوتوزیع محتوای خبرنگاری شده است.ماهیت تعاملی این بسترها،ارتباطات بین فرهنگی بی سابقه ای را تسهیل کرده است. با این حال این انقلاب دیجیتال همچنین مجموعه ای ازچالش های اخلاقی رابه وجودآورده است.ادغام محتوای تولید شده توسط کاربرازرسانه های اجتماعی در رسانه های خبری اصلی و گسترش استفاده ازهشتگ درمیان خبرنگاران، حوزه های مناقشه برانگیز اخلاقی ایجاد کرده که نیازمند بررسی دقیق هستند. این تحولات مسائلی چون نقض مالکیت معنوی، انتشار اطلاعات نادرست و نقض حریم خصوصی را در پی داشته است. علاوه بر این، گسترش رسانه های اجتماعی نگرانی های اخلاقی از جمله دستکاری محتوا، استفاده ازتیترهای گمراه کننده و ترویج گفتار نفرت انگیز را تشدید کرده است.این مطالعه تحلیل جامعی ازاخلاق رسانه های نوین و شبکه های اجتماعی انجام می دهد، مسائل اخلاقی موجود را شناسایی می کند و رویکردهای مختلف اخلاقی در این اکوسیستم های دیجیتال را به طور انتقادی ارزیابی می نماید. بر اساس این تحلیل ها، پژوهش حاضر یک چارچوب اخلاقی جامع ارائه می دهد که بر اصولی چون شفافیت،مسئولیت پذیری واحترام به حقوق فردی ومنافع جمعی استوار است. همچنین، راهکارهای عملی برای مقابله با چالش های چندوجهی ناشی از فضای رسانه های دیجیتال پیشنهاد می دهد، از جمله توسعه سواد رسانه ای، بهبود سیستم های تأیید اعتبار محتوا و تقویت مکانیسم های نظارتی. این پژوهش با هدف کمک به ایجاد یک فضای رسانه ای اخلاقی تر و مسئولانه تر، زمینه را برای حل معضلات اخلاقی در عصر دیجیتال فراهم می کند.
اثر بخشی آموزش مفاهیم دینی به شیوه قصه گویی بر کنترل خشم و رشد اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر اثر بخشی آموزش مفاهیم دینی به شیوه قصه گویی بر کنترل خشم و رشد اخلاقی دانش آموزان بود. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. در ابتدا بسته آموزشی استخراج شده و توسط متخصصین از لحاظ اعتبار محتوایی با روش شاخص نس بت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی مورد بررسی و تائید قرار گرفت. جامعه آماری دانش آموزان پسر پایه ششم مدرسه خلیج فارس ارومیه بودند که در سال ۱۴۰۲-۰۳ تحصیل می کردند و ۳۰ نفر از دانش آموزان به صورت در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفته و به مدت ۱۳ جلسه توسط نویسنده سوم در تاق سمعی بصری مدرسه خلیج فارس آموزش مفاهیم دینی به صورت قصه را دریافت نمودند. لازم به ذکر است قبل از اجرای جلسات آموزشی، از هر دو گروه پیش آزمون و در انتها پس آزمون به عمل آمد. در این مطالعه دانش آموزان پرسش نامه های رشد اخلاقی لطف آبادی (۱۳۸۸) و والدین پرسشنامه خشم محمدکریمی (۱۳۹۱) را در مرحله پیش و پس آزمون تکمیل نمودند و داده های مطالعه به روش تحلیل کواریانس چند متغیره با نرم افزار اس پی اس اس 21 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مفاهیم دینی به روش قصه منجر به افزایش رشد اخلاقی (۰۵/۰>p) و کاهش خشم (۰۰۱/۰>P) دانش آموزان پایه ششم شد. نتیجه گیری: از نتایح مطالعه استنباط می شود استفاده از روش های آموزشی مانند قصه مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی بر بهبود رفتار و شناخت دانش آموزان مؤثر است.
واکاوی راهکارهای اثربخشی تبلیغ دینی در فضاهای مجازی و برون رفت از مشکلات پیش رو با تاکید بردیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در عصر ارتباطات، بهره گیری مناسب از رسانه های مدرن در فضای های مجازی برای تبلیغ دینی ضروری است؛ زیرا سلطه رسانه ها بر زندگی بشر، تبلیغ سنتی را با چالش جدی مواجه ساخته است. این پژوهش به شیوه توصیفی، تحلیلی و اسنادی و با تاکید بر آراء آیت الله مصباح یزدی تدوین یافته و درصدد پاسخ به این پرسش است که راهکارهای اثربخشی تبلیغ دینی در فضاهای مجازی و برون رفت از چالش های پیش رو از منظر آیت الله مصباح کدامند؟ یافته های پژوهش حاکی است که امروزه رسانه های مدرن رقیب دین، سنت ستیز، و عامل تغییر نگرش و رفتار نسل جدید شده است. ازاین رو، ورود جدی مبلغان دینی به فضاهای مجازی، به عنوان فرصتی مغتنم برای تبلیغ دین ضروری است. بدین منظور، در سه رکن ارتباطات(پیام، فرستنده و گیرنده)، پایبندی به دین و آموزه های دینی و اخلاقی، راهکار برون رفت از چالش های پیش روست. در «پیام»، پایبندی به اخلاق حرفه ای در تولید محتوای دینی جذاب و در »فرستنده»، بی نیازی ازخلق، مدارا و امانتدای و در «گیرنده»، مخاطب شناسی، رعایت سطح فهم مخاطب و اعطای بینش درست از جمله راهکارهای برون رفت از چالش های پیش رو و کارآمدسازی تبلیغ دینی در فضای مجازی است.
آسیب شناسیِ پژوهش های ایرانی در حوزه اخلاق فناوری اطلاعات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
53 - 74
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پژوهش هایی - هرچند ناکافی - درباره موضوعات و مسائل اخلاقی فضای مجازی و هوش مصنوعی در ایران انجام شده، اما پایایی و پویایی این شاخه پژوهشی نوپدید مستلزم شناخت نقاط ضعف این آثار و به طور کلی، هر گونه فعالیت در این زمینه و چاره اندیشی برای اصلاح آنهاست. هدف پژوهش حاضر که در این راستا انجام شده، شناسایی و بررسی برخی از کاستی ها و معرفی عوامل و زمینه های آنهاست، تا زمینه اصلاح فراهم شود. روش تحقیق از نظر گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و به جهت بررسی، تحلیلی و انتقادی بوده است. یافته های تحقیق بیان گر آن است که حوزه پژوهشیِ اخلاق فناوری اطلاعات (اَخفا) در کشور ما با آسیب هایی چون ورود دیرهنگام و ناکافی، ضعف تحلیل اخلاقی، پراکنده پژوهی، کمبود پژوهش های تولیدیِ مبتنی بر آموزه های دینی و فقدان ارتباط مناسب با جامعهٔ هدف دست به گریبان است. در این مقاله پس از بررسی این کاستی ها، مواردی چون نوپدید بودن این شاخه پژوهشی، کمبود محقّقانِ اَخفاپژوه، فقدان مراکز تخصصی و کم رونق بودن فضای نقد علمی، به عنوان علل و عوامل بروز این کاستی ها معرفی شده اند.
هدف گذاری تربیت جنسی برای مدارس دوره ابتدایی با نظر به آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
221 - 246
حوزههای تخصصی:
«هدف گذاری تربیت جنسی برای مدارس دوره ابتدایی با نظر به آموزه های اسلامی» و به عبارت دیگر، تعیین هدف نهایی، اهداف میانی و اهداف جزئی تربیت جنسی برای این دوره تحصیلی، هدف اصلی این پژوهش است. اهداف تربیت جنسی، ویژگی هایی در ساحت جنسی متربی اند که فرایند تربیت در پی تحقق آنها است. تعیین این اهداف در محیط ها و دوره های سنی مختلف، نقشه راه تربیت را تا حد زیادی ترسیم می کند. روش پژوهش، ترکیبی از روش قیاس عملی و روش اجتهادی است. جامعه تحقیق همه آیات و روایات مرتبط با امر جنسی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اهداف تحصیلی مصوب سال 1397 است. نمونه گیری صورت نگرفته و نمونه با جامعه یکسان است. بر اساس یافته های این پژوهش، هدف نهایی تربیت جنسی در دوره ابتدایی، بر اساس آموزه های اسلامی «صیانت کودک از بلوغ جنسی زودرس و انحراف جنسی و ایجاد آمادگی برای زندگی عفیفانه در آینده» است. اهداف میانی در این دوره عبارتند از: احساس خودارزشمندی، خویشتن داری، حیا و صیانت از سوء استفاده جنسی. اهداف جزئی در سه دسته اهداف شناختی مانند آشنایی با الگوهای عینی حیا و عفاف، اهداف گرایشی مانند علاقه به حیا، عفاف و پوشش مناسب و اهداف رفتاری_مهارتی مانند خویشتن داری در امور روزمره، صورت بندی شده اند.