فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
117 - 140
حوزههای تخصصی:
همگام با تغییرات صورت گرفته در نظام آموزشی کشورمان، پس از تدوین سند تحویل بنیادین آموزش وپرورش، در آموزش دوره ابتدایی نیز تغییراتی ایجاد شد که چالش هایی را درپی داشت. در همین راستا، هدف اصلی از تحقیق حاضر، بازنمایی تجارب معلمان مدارس ابتدایی چندپایه روستاییِ استان قم درخصوص چالش های نظام دوری بوده است. این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شده و جامعه آماری آن، شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی چندپایه روستایی بوده است که به طور مداوم، بیش از سه سال پیاپی منتهی به سال تحصیلی ۱۴۰1-۱۴۰2 به دانش آموزان چندین پایه در یک مدرسه آموزش داده اند. نمونه گیری نیز با استفاده از شیوه هدف مند ملاک محور با رعایت اصل اشباع نظری ازطریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند انجام شده است و داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شده اند. برای اعتباربخشی به داده ها از دو راهبرد بازبینی اعضا و تحلیل همگنان استفاده شده و برای بررسی پایایی، نوشته ها واکاوی و سعی شده است طی فرایند رمزگذاری، معنای رمزها تغییر نکند. یافته ها نشان می دهند تجربه معلمان روستایی در نظام دوری، در سه مضمون کلی، شامل چالش های حرفه ای، چالش های سازمانی و چالش های رابطه ای مشخص شده است و این سه مضمون کلی به استخراج شانزده مضمون فرعی انجامیده اند. عرضه آموزش های ضمن خدمت تخصصی آموزش در نظام دوری، ایجاد بسترهای لازم، و ارتقابخشیدن سطح آگاهی والدین درخصوص تقویت رابطه خانه و مدرسه از توصیه های این پژوهش است.
واکاوی اخلاق حرفه ای اساتید دانشگاه فرهنگیان از منظر دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۱۲۶-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهم در تعلیم و تربیت رعایت اخلاق حرفه ای از سوی آموزش دهندگان است. این تحقیق با هدف بررسی کیفیت رعایت اخلاق حرفه ای از سوی استادان دانشگاه فرهنگیان از منظر دانشجومعلمان انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و با روش پدیدارشناسی توصیفی است. میدان پژوهش دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان استان مرکزی است که طی مصاحبه با نفر سیزدهم، اشباع داده ها حاصل شد. جمع آوری داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل آنها با روش کلایزی انجام شد. نتایج پژوهش مبنی بر پایبندی و عدم پایبندی به رعایت اخلاق حرفه ای ذیل شش بُعد ویژگی های فردی، آموزشی، ارزش های اجتماعی و فرهنگی، تعهدات سازمانی، ویژگی های اعتقادی و بُعد تربیتی به دست آمد. یافته ها نشان داد استادان در حد متوسط به موارد اخلاق حرفه ای پایبندند.
تبیین میدان معناشناسی واژه عفت در قرآن و روایات از منظر محور هم نشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
183-200
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین روش های شناخت معنای واژه ای در زبان، استفاده از مفاهیم هم نشین و جانشین آن واژه است. دیدگاه معناشناختی با توجه به روابط هم نشینی و جانشینی، می تواند دیدگاه قرآن و روایات را درباره مفاهیم اخلاقی و ارزشی تبیین کند. عفت واژه اى است که بر گونه ای از بازدارندگی و خویشتن داری در انجام فعل حرام و زشت یا گدایی و درخواست بی مورد دلالت دارد. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای با تأکید بر حوزه معناشناختی به بررسی واژه عفت درآیات و روایات پرداخته و با عنایت به روابط مفهومی عفت با دیگر مفاهیم هم نشین و جانشین، گستره معنایی این واژه و مفاهیم نو و کارآمد و چرایی هم نشینی و جانشینی این واژگان را به جای عفت بیان کرده که برای تعیین حدودوثغور این واژه و جلوگیری از سوء برداشت های شخصی ضروری است. بر اساس یافته های این پژوهش تعدادی از مفاهیم همچون هتک، حرص، شهوت رانی و گدایی مفاهیم متقابل عفت هستند و قناعت، نشانه اسلام و تشیع، غیرت، عقل و بهترین عبادت، مفاهیم غیرمتقابل و هم نشین عفت هستند که ارتباط معنایی وثیقی با عفت دارند و واژههای کف، امتناع، صبر و حفظ و آیات یا جملاتی در قرآن کریم جانشین واژه عفت هستند.
بررسی اثربخشی آموزش درس اخلاق حرفه ای معلم بر جهت گیری مذهبی و تنیدگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
141 - 168
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش درس اخلاق حرفه ای معلم بر جهت گیری مذهبی و تنیدگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کرمان انجام شد. روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کرمان در نیمسال اول تحصیلی 1400-1401 بود. 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) به طور تصادفی تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت آموزش اخلاق حرفه ا ی معلم در 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه جهت گیری مذهبی ثناگویی زاده و جان بزرگی(1390) و تنیدگی تحصیلی سان، دون، هو و ژو (2011) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره و با نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش اخلاق حرفه ای معلم به طور معنی داری موجب افزایش جهت گیری پایبندی مذهبی، کاهش جهت گیری ناپایبندی مذهبی و دوسوگرایی و کاهش تنیدگی تحصیلی دانشجویان شد (001/0> P). میزان این تاثیر براساس مقدار اندازه اثر بر جهت گیری پایبندی مذهبی 53/0، ناپایبندی مذهبی 47/0، دوسوگرایی 36/0 و تنیدگی تحصیلی 32/0 بود. بر این اس اس می توان پیش نهاد کرد که از این آموزش و راهکارهای موجود در جلسات آموزش اخلاق حرفه ای نظیر مسئولیت پذیری، تعهد حرفه ای و شغلی، مقابله با استرسورهای تحصیلی و سازگار شدن با محیط شغلی و تحصیلی در جهت افزایش جهت گیری مذهبی و کاهش تنیدگی تحصیلی دانشجومعلمان استفاده شود.
جایگاه اخلاق حسنه در مبنای داوری پذیری در حقوق ایران و اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داوری پذیری به معنای قابلیت ارجاع یک دعوی به داوری در همه کشورهای دنیا از منابع و الزاماتی سرچشمه می گیرید که این منابع مبانی داوری پذیری را تبیین می نمایند. یکی از این منابع اخلاق حسنه می باشد. اخلاق حسنه که جزو منابع الزامی غیر موضوعه می باشد در قواعد حقوقی تمام کشور ها وجود دارد. هم در حقوق ایران و هم در حقوق کشورهای اروپایی ارجاع دعوی به داوری در خصوص موضوعات حقوقی منطبق با اخلاق حسنه ممنوع است. اما تعریف اخلاق حسنه و مصادیق آن در تمام کشورها یکسان نیست. ممکن است موضوعی در حقوق ایران به دلیل ممانعت با اخلاق حسنه قابل داوری پذیری نباشد و برعکس در حقوق کشورهای اروپایی قابل داوری پذیری باشد. بنابر این.با توجه به ارزش و اهمیت داوری، بررسی این مبنا بسیار اهمیت دارد. در حقوق کشورهای اروپایی دکترین حقوقی و رویه قضایی به استناد به آراء قضات و تفسیرهای حقوقی سعی بر محدویت معیار اخلاق حسنه و سایر مبانی فوق در داوری پذیری دعاوی نموده است تا دعاوی بیشتری قابل ارجاع به داوری باشد.
راهکار سنجش باورهای توحیدی قلبی براساس اندیشه علامه طباطبائی و آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
غالباً کشف باورهای توحیدی قلبی را غیرممکن انگاشته اند و از کاربرد آنها در تحقیقات مربوط به دانش های انسانی غفلت شده است. این پژوهش راهی را برای زدودن این کاستی می پیماید و با بهره گیری از تبیین علامه مصباح یزدی درباره «مراتب توحید» که اهمیت و ضرورت باور به ربوبیت تشریعی الهی را در میان مراتب توحیدی مطرح کرده است، وارد بحث می شود. سپس از اندیشه علامه طباطبائی درخصوص عوامل انگیزشی بهره برده که مطابق آن، ارزش ها از باور قلبی متأثرند و سایر عوامل انگیزشی برای تأثیر بر ارزش ها، نیازمند تأثیرگذاری بر درک قلب هستند. نتیجه حاصل از تطبیق و ترکیب این دو اندیشه، بیان می دارد که باور قلبی نسبت به ربوبیت تشریعی الهی، نخستین و ریشه ای ترین عامل در ایجاد و گسترش ارزش هاست. با قوت گرفتن این باور، شاهد غلبه ارزش های معنوی هستیم و در صورت تضعیف آن، غلبه ارزش های مادی را نظاره خواهیم کرد. اهمیت این تأثیرگذاری تا جایی است که با سنجش ارزش ها و کشف غلبه مادی یا معنوی آنها در عرصه های فردی و اجتماعی، می توان به ضعف و قوت باور مزبور پی برد. این تحقیق از نوع کیفی بوده و از روش توصیفی تحلیلی استفاده کرده و از روش کلامی روان شناسی نیز در گزینش، چینش، تحلیل و ارائه گزارش نهایی بهره برده است.
نقش میانجی گری کیفیت زندگی اسلامی در رابطه بین کمال گرایی تحصیلی با هوش معنوی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی کیفیت زندگی اسلامی در رابطه بین کمال گرایی تحصیلی با هوش معنوی دانش آموزان انجام شد. روش: نوع پژوهش همبستگی به ش یوه معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کرمان به تعداد 1046 نفر در سال تحصیلی 1401-1400 بود. 342 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زندگی اسلامی نامقی (1394)، کمال گرایی تحصیلی رسولی و بهرامی (1395) و هوش معنوی عبداله زاده و همکاران (1387) استفاده شد. داده ه ا به ش یوه م دلسازی مع ادلات س اخت اری با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 23 و SPSS نسخه 22 تحلیل شدند یافته ها: رابطه مستقیم متغیر کیفیت زندگی اسلامی بر کمال گرایی تحصیلی (182/11 = t، 35/0 = ) مثبت و معنادار است، رابطه مستقیم متغیر هوش معنوی بر کمال گرایی تحصیلی (224/8= t، 24/0 = ) مثبت و معنادار است. همچنین رابطه مستقیم متغیر هوش معنوی بر کیفیت زندگی اسلامی (716/13 = t، 59/0 = ) مثبت و معنادار است. رابطه غیر مستقیم متغیر هوش معنوی بر کمال گرایی تحصیلی با نقش میانجی کیفیت زندگی اسلامی (23/0 = ) مثبت و معنادار است. نتیجه گیری: کمال گرایی تحصیلی یکی از علل عدم موفقیت دانش آموزان است و آن چه را که موجب بهبود آن می شود توجه به کیفیت زندگی اسلامی و هوش معنوی می باشد. بنابراین با افزایش هوش معنوی و بهبود کیفیت زندگی اسلامی می توان کمال گرایی تحصیلی را در دانش آموزان کاهش داد
آموزه های اسلامی درباره حقوق حیوانات در مواجهه با دیدگاه پیتر سینگر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
23 - 40
حوزههای تخصصی:
احیای توجه ویژه به حقوق حیوانات و مبارزه با هر گونه تعدی در حق حیوان، در کنار طرح دغدغه های اخلاقی خود به دیگران، از نقاط قوّت پیتر سینگر، از مدافعان حقِّ حیات حیوانات است. او با طرح مسئله برابری و لزوم توجه برابر به حیوان و انسان، از لزوم تغییر رفتار با حیوانات سخن گفته و با انکار برتری انسان بر حیوان، تمام بهره گیری ها از حیوان را استفاده ابزاری و توجه ویژه انسان به افراد نوع خود را ناپسند و غیر اخلاقی می شمارد. در این نوشتار، با نگاهی کلی به نوع اندیشه سینگر درباره حیوانات، منظر اسلام در این باره تبیین شده و تأکید می گردد که با توجه به جایگاه ویژه انسان در عالم هستی و تفاوت های وجودی او با حیوانات، استفاده هدفمند و مسئولانه او از حیوان به لحاظ اخلاقی مجاز است و آنچه محکوم است ترجیح بدون دلیل یک نوع بر نوع دیگر است و برتری انسان بر حیوان نه تنها تجویز نگاه برتری جویانه او به حیوان نیست، بلکه مایه مسئولیت پذیری و رعایت بیشتر حقوق حیوان است.
وجوب تربیت نوجوان توسط والدین با تأکید بر استقلال در تصمیم گیری از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
363 - 388
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی «وجوب تربیت نوجوان توسط والدین با تأکید بر استقلال در تصمیم گیری از منظر فقه تربیتی» طرح ریزی شده است. ویژگی بارز دوره نوجوانی استقلال طلبی است و از آنجایی که وظیفه تربیت فرزند برعهده والدین است، این سؤال مطرح می شود که میزان استقلال و حدود مداخله والدین در تصمیم گیری نوجوان به چه مقدار است؟ این پژوهش با گردآوری اطلاعات و بررسی آثار تربیتی و فقهی مربوط به تربیت نوجوان به روش تحلیلی- تفسیری و بررسی ادله ای همچون آیات، روایات، قواعد فقهی و عقل انجام شده است. مهمترین یافته های این تحقیق عبارت است از: 1. تربیت فرزندان برعهده والدین است؛ هرچند در چگونگی آن دو دیدگاه در فقه تربیتی مطرح است: الف. والدین برای تربیت فرزندان خود می توانند آنها را تنبیه بدنی کنند. ب. والدین اجازه استفاده از تنبیه بدنی را در تربیت فرزند ندارند. 2.قاعده های فقهی «سلطنت بر اموال و نفس» و «اکراه» هرچند شخص را مستقل در تصمیم گیری می داند اما مقید به انجام افعالی شده است که از دید عقلا با شأن انسانی مغایرتی نداشته باشد. 3. با توجه به محدودیت عقل در مسائل شرعی و مطرح شدن وظیفه تقلید، می توان نتیجه گرفت که عقل استقلال کامل در تصمیم گیری شرعی را ندارد. 4. والدین می توانند زمینه هدایت و راهنمایی نوجوان در تصمیم گیری درست را با تربیت صحیح و همه جانبه او فراهم کنند. در نتیجه، در مواردی که تصمیم گیری نوجوان موجب ترک واجب یا انجام فعل حرام یا ضرر و زیانی می شود که با کرامت انسانی تناسبی ندارد، والدین می توانند در فرآیند تصمیم گیری نوجوان مداخله کنند.
آسیب شناسی مفهوم حجاب و عفاف از نگاه صاحب نظران حوزه تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آسیب شناسی آموزش و نهادینه سازی مفهوم حجاب و عفاف در دوره دوم ابتدایی است، که از نظر هدف کاربردی است . روش:روش این پژوهش کیفی می باشد و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیان انجام پذیرفته است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، با روش نمونه گیری هدفمند و بکار گیری معیار اشباع نظری با 39 نفر از ﻣﻌﻠﻤﺎن دوره اﺑﺘﺪایی شهر تهران، کارشناسان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺸﺎرکﺖکﻨﻨﺪﮔﺎن ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ مصاحبه انجام شد. برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کد گذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده ی استخراج بالغ بر 298 کد باز از مصاحبه ها و نیز احصاء 50 کد محوری و 7 کد انتخابی است. یافته ها:نتایج نشان دهنده آسیب های آموزشی-درسی، عرفی-اجتماعی، پرورشی- تربیتی، روانی-عاطفی، حاکمیتی-قانونی، فرهنگی-هویتی و فلسفی - اعتقادی می باشد که لازم است مورد توجه سیاستگذاران این حوزه قرار گیرد. نتیجه گیری : لازمه مواجهه با آسیب ها توجه به آسیب ها و راهکارهای احصاء شده است .
تبیین مؤلفه ها و الزامات اخلاق اسلامی در صورت و سیرت شهر ایرانی۔اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
119-146
حوزههای تخصصی:
اعتقادات، احکام و اخلاق، را به عنوان سه رکن اسلام، می توان در شهر ایرانی۔اسلامی نیز تبیین کرد. صورت و سیرت شهر ایرانی۔اسلامی نیز مؤلفه هایی دارد که در هر کدام تحقّق احکام و اخلاق اسلامی ضروری است. عدم توجه به اعتقادات، احکام و اخلاق اسلامی به آشفتگی و انحراف جسم و روح شهر و تغییر هویت اسلامی می انجامد. کم توجهی به احکام اسلامی در معماری و شهرسازی در ایران معاصر، به تولید بناها و فضاها و بافت های شهری ناسازگار با آموزه های اسلامی انجامیده است. هدف این پژوهش استخراج مؤلفه های صورت و سیرت شهر ایرانی۔اسلامی و الزامات اخلاق اسلامی در شکل گیری آن است که با روش پژوهش تحلیل محتوای متون و به شیوه کتابخانه ای و اِسنادی انجام شده است. صورت شهر دارای مؤلفه های شهروندان، بناها و فضاها و زیرساخت های شهری و طبیعت شهر است. سیرت شهر نیز مؤلفه های اعتقادات و باورها، احساسات و عواطف، سنت ها و آیین ها، معانی و پیشینه شهر را در بر می گیرد. اخلاق اسلامی مشتمل بر اصول و آموزه هایی چون قصد قُرب الهی، پای بندی به فرائض، کرامت انسانی، تعظیم شعائر الهی، خیرخواهی، و اعتدال است که در صورت و سیرت شهر امکان تجلّی و تبلور دارند.
امکان سنجی طرح احکام وضعی در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
7 - 28
حوزههای تخصصی:
یکی از تمایزات ادعایی میان دو علم فقه و اخلاق اسلامی، وجود احکام وضعی در فقه و عدم آن در اخلاق است. بررسی صحت این ادعا پرسش اصلی این مقاله است؛ «آیا احکام وضعی در اخلاق نیست؟». در این مقاله سعی شده با روش تحلیل مفهومی، احکام وضعی فقهی و احکام ارزشی اخلاقی تحلیل و نسبت آنها با هم سنجیده شود. حاصل آنکه احکام ارزشی در اخلاق همانند احکام وضعی در فقه از سه خصوصیت توصیف، ارزش گذاری و اقتضای عمل برخوردار هستند و در واقع احکام ارزشی بخشی از احکام وضعی هستند. در نتیجه نه تنها اخلاق عاری از احکام وضعی نیست، بلکه در حوزه تبیین احکام ارزشی دستاوردهایی دارد که برای تبیین احکام وضعی فقهی نیز مفید است. همچنین در اخلاق اسلامی از برخی احکام وضعی غفلت شده که با طرح دوباره و گسترش آنها می توان به ارتقاء مباحث اخلاق کمک شایانی کرد.
تجارب زیسته دانش آموزان مقطع متوسطه دختر از چالش کشف حجاب در مسیر مدرسه ( یک مطالعه پدیدارشناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از اجرای پژوهش حاضر، احصاء تجارب زیسته دانش آموزان دختر مقطع متوسطه از چالش کشف حجاب در مسیر مدرسه بود. روش : روش پژوهش؛ مبتنی بر رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی بود. برای گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و برای تحلیل داده های پژوهش، از تحلیل مضمون بهره گرفته شد. یافته ها:در این مطالعه، ده مضمون کلی در سه بعد محوری شامل برداشت ناصواب ارزش حجاب، دستاویز نمودن ارزش حجاب و القاء تفکر حجاب مانع آزادی جای گرفتند. همچنین ابعاد زمینه های فرهنگی، اجتماعی و شخصی و خانوادگی مبتنی بر تسهیل پدیده حجاب و ابعاد درک شدن به جای طرد شدن، عدم تبیین و روشن نگری مطلوب و مغفول بودن الگو های عملی و شعارزدگی مبتنی بر بازدارنده بودن پدیده حجاب شناسایی شد. نتیجه گیری : بر اساس یافته های این پژوهش می توان استنتاج نمود که مواجهه با چالش کشف حجاب دانش آموزان در مسیر مدرسه مستلزم تغییر نگاه دستگاه های اجرایی به مقوله حجاب است و باید از مواضع برخورد های سطحی و شتاب زده دوری نموده و مسیر تبیین و روشن نگری را جایگزین ساخت. هم چنین نیاز است که در زمینه نیاز های واقعی دانش آموزان و نسل جوان، توسط جامع عمومی و ذینفعان، فرهنگ سازی شده و از پتانسیل نهادهای اجتماعی، آموزشی و رسانه ای و حتی سیاسی بهره گیری شود. چنانچه رویه موجود در رابطه با پدیده حجاب دانش آموزان و نسل جوان تداوم یابد و به فرایند مواجه آن کم توجهی شود؛ موجب شکاف عمیق تری در آینده نزدیک خواهد شد.
«لقاء اللّه» به مثابه «غایت نهایی اخلاق» از دیدگاه توماس آکوییناس و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقالهٔ حاضر به روش توصیفی۔تحلیلی و استنباطی و با هدف بررسی غایت نهایی اخلاق، آراء ملاصدرا و آکوئیناس - دو متفکر برجسته مسلمان - را مقایسه کرده و در صدد تبیین محورهای مشترکی نظیر سعادت بخشی و لذت آفرینی درمفهوم «لقاء اللّه» وگونه های مختلف لقاء اللّه در دنیا وآخرت از دیدگاه این دو فیلسوف برآمده و ضمن تحلیل و صورت بندی دیدگاه ها و استدلال های مبتنی برآن، همسویی این دو اندیشمند در مبانی و سویه های نظری را نشان داده است. ادله آکوئیناس بر اثبات لقای الهی به مثابه غایت نهایی اخلاق بیشتر برپایه لزوم وحدت وتعالی غایت نهایی و عشق الهی اقامه شده وادله ملاصدرا دو سویه متفاوت دارد: برخی از آنها بر دیدگاه عام هستی شناسانه و برخی بر دیدگاه خاص انسان شناسانه او استوار است. ملاصدرا هیچ مانعی را جز موانع اخلاقی نظیر اِفراط در شهوت و غضب، مانع تحقّق لقای الهی نمی داند و بر امکان همگانی و همیشگی این نحوه از شهود - حتی در این دنیا - و غایت الغایات بودن آن تأکید دارد، اما آکوئیناس ضمن اشتراک نظر در خطوط اصلی، دیدگاهی متفاوت در مورد امکان قُرب الهی و لقاءاو دارد.
بررسی تطبیقی رویکردهای پیشگیرانه از شهادت زور از منظر اخلاق، فقه امامیه و حقوق ایران و مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
93 - 112
حوزههای تخصصی:
شهادت به عنوان ابزار و از ادله مشترک در اثبات دعوی، در فقه امامیه و حقوق ایران و مصر، دارای جایگاهی پر اهمیت است. لذا برای پیشگیری آن از آفت تزویر بایسته است اقداماتی در دو حوزه پیشینی و قبل از وقوع یعنی عدم ابتلا به جرم شهادت زور و حوزه پسینی و بعد از وقوع جرم، یعنی حوزه درمان پرداخت. در این مقاله در حوزه پیشینی و کنشی به بررسی رویکردهای اخلاق و عدالت در فقه و حقوق ایران و مصر پرداخته شده و معتقد است توجه به عدالت در شاهد به عنوان پلیس درونی، عنصری بازدارنده از ارتکاب شهادت زور می باشد و بکارگیری عامل اخلاق تضمین کننده در بازدارندگی از شهادت زور محسوب می گردد. در حوزه اقدامات پسینی و واکنشی ضمن پرداختن به مجازاتهای مختلف، بر بکارگیری مجازات تشهیر که از مختصات و شاخصه فقه می باشد به عنوان اقدام اساسی و اصلی بازدارنده از تکرار جرم شهادت زور، تصریح شده است. و در تطبیق سه نظام یاد شده خلاء عناصر عدالت و اخلاق و تشهیر در حقوق مصر و نیز فقدان این مجازات در حقوق ایران به عنوان نقاط ضعف هر یک از نظامات حقوقی یاد شده تلقی گردیده است.
اعتبارسنجی و هنجاریابی مقیاس فروتنی فکری (CIHS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: انسان ها خواسته یا ناخواسته ارزش های اخلاقی ومعرفتی را نقض می کنند و به دنبال پیدا کردن راه های متعددی برای توجیه رفتار غیراخلاقی و غیر فکری خود هستند. به همین خاطر فهم و پرورش فضیلت فروتنی فکری اهمیت ویژه ای دارد. این درحالی است که نه تنها دانشجویان درحال تحصیل در دانشگاه بلکه اساتید و عالمان دین هم چون دیگر اندیشه ورزان به صورت آشکار و پنهان دست خوش آفت ها و آسیب های اخلاقی می شوند. تواضع فکری به معنای آن اس ت ک ه انس ان بدان د واعتراف کند از دیگران برتر و بهتر نیست و دچار تکب ر در س احت اندیش ه و اجتهاد، احساس و تعلقی خاص ب ه اندیش ه و رأی به خ ود نشود، زیرا امکان داوری بی طرفانه را از او سلب می کند. هدف این پژوهش هنجاریابی و اعتبارسنجی مقیاس فروتنی فکری است.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، هم بستگی از نوع تحلیل عاملی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بودند که ۳۳۵ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها به روش آنلاین جمع آوری شدند. ابزارهای به کارگرفته شده مقیاس فروتنی فکری و مقیاس فروتنی ارتباطی، مقیاس خودکارآمدی و مقیاس قدردانی بود. به منظور تعیین روایی از تحلیل عاملی تأییدی، روایی هم گرا و روایی صوری و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی آزمون - بازآزمون استفاده شد. داده ها نیز توسط نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و ایموس تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی، برازش قابل قبولی برای ساختار مکنون پرسش نامه برای چهار عامل استقلال منطق و خود، گشودگی به بازنگری در دیدگاه خود، احترام به دیدگاه دیگران، نداشتن تعصب فکری به دست داد. هم چنین نتایج روایی هم زمان نشان داد پرسش نامه از روایی مطلوبی برخوردار است. ضرایب آلفای کرونباخ نیز نشان داد که پایایی عوامل چهارگانه از ۶۲/۰ تا ۸۶/۰ است که نشان می دهد پرسش نامه از پایایی قابل قبولی برخوردار است و همین طور روایی هم گرای مقیاس نشان داد که بین مقیاس فروتنی فکری و فروتنی ارتباطی، خودکارآمدی، قدردانی هم بستگی معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: باتوجه به یافته های این پژوهش، مقیاس فروتنی فکری دارای ویژگی های روان سنجی مناسبی است و می توان از آن به عنوان ابزاری مناسب در جهت بررسی فروتنی فکری استفاده کرد.
تبیین نظام فضایل از دیدگاه ناصر خسرو(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
73 - 94
حوزههای تخصصی:
با عنایت به اینکه انسان موجودى است خردمند واعمال و رفتارش را مطابق با اراده و اختیار خود انجام می دهد ، پس هنگام تعارض انگیزه ها و گرایش ها در خویشتن از انتخاب اصلح بهره می گیرد. نوشتار پیشِ رو ، با هدف بررسی تبیین نظام فضایل وجایگاه آن در نظام اخلاقی ناصر خسرو به رشتهٔ تحریر در آمده است. از این رو ، در پی پاسخ به این پرسش هاست که نظام فضایل در دیدگاه ناصر خسرو چیست؟ زمینهٔ شکل گیری آن چگونه بوده و چه آموزه های اخلاقی می توان از آن استخراج کرد؟ این پژوهش به روش تحلیل منطق فرارونده و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای ابتدا به تببیین نظام فضایل و سپس به تبیین شروط لازم برای تحقّق معیار های مذکور و در پایان به استخراج آموزه های اخلاقی پرداخته است. یافته های حاصل از مفاهیم نظام فضایل : اعتدال ، راستگویی ، عدالت ، تقوا و مفاهیم حاصل از شروط لازم برای تحقّق فضایل : خدا شناسی ، عقل ورزی ، عدم دلبستگی به دنیا ، دینداری و علم توأم با عمل و آموزه های اخلاقی ، تحقّق سلوک اخلاقی ، زهد و قُرب ربوبی است.
مؤلفه های اخلاق کاربردی در تربیت دانشجوی منتظرمبتنی بر آرمان شهر مهدوی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
121 - 144
حوزههای تخصصی:
از جمله دغدغه ها و راه کارهای تقویت و توان مندی نظام دانشگاهی درجامعه اسلامی، تبیین مهندسی اخلاق وتحقق حرکت عملی به سوی آن دردانشجوی بایسته و تربیت یافته مهدوی و مطابق با آرمان شهر الهی است. عوامل مختلفی می توانند در تحقق بقا و تداوم این مسأله ایفای نقش نموده و جامعه دانشگاهی را برای زمینه سازی و تبلور حقیقی این هدف یاری رسانده و آماده نمایند. در آرمان شهر مهدوی برخورداری از مهندسی اخلاق پایدار ومطلوب اسلامی ازمعدود مفاهیمی است که مورد توجه و تأکید خاص قرار گرفته است و تأمین کننده منافع و مصالح اعضای آن و موجب اسقرار نظم و امنیت اجتماعی و توسعه عدالت فردی و اجتماعی است. باور به حقیقت این موضوع، می تواند مردم را حول محور خود جمع کند و برای دست یابی به هدفی یکپارچه گرد هم آورده و به آنان هویت واحد دهد و به دنبال آن قدرت اجتماعی را تقویت گرداند و ارتباطات اجتماعی را در جامعه علمی و دانشگاهی تحکیم بخشد. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بررویکردکاربردی و باهدف نشان دادن امکان تحقق و ایجاد مهندسی اخلاق اسلامی دردانشجوی ایده آل و بایسته مهدوی و در ساحت نظام اجتماعی جامعه منتظر و عصر غیبت به تبیین پتانسیل و ظرفیت اندیشه مهدویت در تقویت و تحکیم این رویکرد براساس برنامه ها وآموزه های آرمان شهر الهی و معنوی آن پرداخته ایم .
مقایسه انتقادی نقش احساس در قضاوت های اخلاقی بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی و پنج نظریه مرتبط در باب روانشناسی اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
65 - 88
حوزههای تخصصی:
برای حدود 2000 سال فضای غالب در گفتمان اخلاق، فضای حاکمیت عقل و عقلانیت بوده است و تاثیر پذیرفتن از احساس در اخلاق، نوعی ضعف به حساب می آمده است. از سال 2000 میلادی به بعد با پیشرفت علم عصب شناسی و ورود آن به حیطه بررسی قضاوت های اخلاقی، مجال جدیدی پیش روی محققین اخلاق گشوده شد و به آنها اجازه داد تا علاوه بر بحث های فلسفی، بحث های تجربی را نیز در نظریه پردازی درباره نقش احساسات در اخلاق مطرح نمایند. این پژوهش با روش توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای تلاش می کند تا پنج نظریه اصلی در ارتباط با نقش احساسات در اخلاق، یعنی عقل گرایی، مدل پردازش دوگانه، مدل شهود گرایانه اجتماعی، احساسات گرایی نوین و مدل ترکیبی را مورد بررسی قرار می دهد. در ادامه دیدگاه علامه طباطبائی به عنوان فیلسوفی که برای اول بار در فضای اسلامی از نقش احساسات در اخلاق سخن گفته، به صورت تطبیقی با دیدگاه های موجود مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نقاط ضعف و قوت آن نشان داده می شود.
مؤلّفه هاى روان شناختى عزّت نفس از منظر قرآن کریم و منابع حدیثى با رویکرد مقایسه ای و تأکید بر اخلاق کاربردی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای رویکرد اخلاق کاربردی، «عزّت نفس» احساس ارزشمندی و توانمندی است. از آنجایی که عزّت نفس مهم ترین گوهری است که خداوند به انسان عطا فرموده است و این ویژگی مهم تنها به اشرف مخلوقات داده شده و یکی از تفاوت های انسان با سایر موجودات است و این فضیلت اخلاقی محرّک سایر فضیلت ها در کاربردی سازی اخلاق است وانسان را در انجام برنامه های اخلاقی یاری می کند، لذا تبیین مؤلّفه هاى عزّت نفس در مکاتب روانشناسی و آموزه های قرآن و حدیث و نهایتاً کشف مؤلّفه هاى روانشناختی عزّت نفس بر اساس قرآن و منابع حدیثی با تأکید بر اخلاق کاربردی، زمینه مناسبی برای تدوین راه کارهای تقویت آن با رویکرد اسلامی فراهم می کند که تقویت عزّت نفس با رویکرد اسلامی، بسیاری از آفات تقویت عزّت نفس با رویکرد روان شناختی سکولار را ندارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی مفهوم عزّت نفس را با یک رویکرد مقایسه ای از منظر مکاتب روانشناسی و آموزه های قرآن و حدیث، جهت کشف مؤلّفه هاى روان شناختى آن با تأکید بر اخلاق کاربردی مورد بررسی قرارداده است. این مؤلّفه ها مواردی از قبیل خودارزشمندی و حرمت نفس، خودآگاهی، احساس شادکامی و سعادتمندی، هدفمندی در زندگی، ایفای نقش و اثرگذاری در محیط اجتماعی، پایبندی به اصول و معیارهای الهی و انسانی و توانایی اتکاء بر قدرت الهی می باشد.