فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۱
۱۴۷-۱۶۲
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی چالش های استفاده از سامانه همانندجو و ضوابط موجود در دانشگاه های ایران برای استفاده از این سامانه و صیانت از صداقت علمی در آموزش عالی ایران است. در این مقاله سه بستر اصلی اخلاق پژوهش؛ صداقت علمی، سامانه همانندجو با نظر به مفروضه های بنیادی آن و امکانات در دسترس و مورد استفاده دانشگاه ها در اجرای ضوابط، مد نظر قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که صداقت علمی ناظر به تعهد به کشف، انتشار و استقرار حقیقت، صرفاً با اتکا به سامانه همانندجویی محقق نمی شود. به علاوه استفاده از این سامانه به عنوان منبع انحصاری برای استقرار صداقت علمی به نتایجی منتهی می شود که بر خلاف انتظار و نیز هدف هایی است که سامانه همانند جو برای تحقق آن تأسیس شده است. بنابراین نشان داده می شود که چگونه ضوابط دانشگاه ها برای استفاده از سامانه همانند جو به اقدامی قانونی برای وارونه سازی ملاک های صداقت علمی منتهی می شود.
تبیین تربیت معنوی برای کودکان از منظر کل گرایان و نقد آن با تأکید بر آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تبیین تربیت معنوی برای کودکان از منظر کل گرایان و نقد آن با تأکید بر آموزه های اسلامی است. برای این منظور در بخش نخست مقاله، با استفاده از روش پژوهش تلفیقی یا سنتز پژوهی، رویکرد کل گرایان به تربیت معنوی کودکان در ابعاد مبانی فلسفی، مفهوم تربیت معنوی برای کودکان و دلالت های تربیتی آن تبیین می شود و در بخش دوم نیز با استفاده از روش کاوشگریِ فلسفیِ انتقادی و با تأکید بر دیدگاه اسلامی، رویکرد کل گرایان به تربیت معنوی کودکان نقد می شود. برای رسیدن به هدف پژوهش همچنین با استفاده از روش گلوله برفی، مهم ترین اندیشمندان تعلیم و تربیت کل گرا در مغرب زمین در حوزه تربیت معنوی کودکان انتخاب شدند و طبق معیارهایی مشخص، مهم ترین آثار ایشان گزینش و مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که مبانی فلسفی رویکرد کل گرایان با آموزه های اسلامی ناسازگار است؛ زیرا مرجع امر معنوی طبق رویکرد کل گرایان، امری مبهم و موهوم است. هم چنین، این رویکرد حاکی از نوعی وحدت وجودِ مبتنی بر همه خدایی و یگانگی انسان، طبیعت و خداست. این در حالی است که طبق آموزه های اسلامی مرجع امر معنوی، وجودی واحد (الله جل جلاله) است که می توان او را به واسطه صفات و افعالش شناخت. درعین حال، رویکرد مذکور نکات و روش های تربیتی مفید و مناسبی دارد که با آموزه های اسلامی سازگار است؛ مانند توجه به پرورش کلیت کودک و تربیت هنری.
رویکردی تحلیلی– استنتاجی برای تدوین الگوی تربیت زیست محیطی با تکیه بر آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در چارچوب یک رویکرد تحلیلی- استنتاجی، الگویی مفهومی برای تربیت زیست محیطی بر اساس آموزه های قرآن کریم ارائه خواهد شد. بدین منظور در گام نخست، ازمنظر قرآن کریم و با استناد به مجموعه ای از تفاسیر معتبر، انسان موجودی دارای اختیار، عقل، فطرت، واجد هویت جمعی و توأمان برخوردار از ابعاد جسمانی و روحانی توصیف شده است و طبیعت نیز با اوصافی همچون آیت هستی، مسخر انسان، قدسیت، حیات بخش بشر و مجموعه ای قانونمند و منظم معرفی می شود. همین توصیفات متعاقباً مبنای تدوین یک الگوی تربیتی با محوریت محیط زیست قرار خواهد گرفت. مؤلفه های این الگوی تربیتی به ترتیب مشتمل بر مبانی، اهداف، اصول و روش ها هستند. بدین ترتیب که در ابتدا برگرفته از توصیفات فوق الذکر، پنج گزاره به عنوان مجموعه مبانی تربیتی استنتاج می شود. آنگاه برای هر یک از این مبانی پنج گانه به تفکیک، یک هدف، یک اصل و یک یا چند روش تربیتی ارائه می شود. درواقع الگوی تربیتی معرفی شده در این مقاله بر پایه تناظر و توالی منطقی این مبانی، اهداف، اصول و روش ها در طول یکدیگر بنا نهاده شده است. الگوی تربیتی پیشنهادشده در اینجا معطوف به تمامی مبادی تربیتی یعنی شناختی، گرایشی و ارادی است. این الگو منطقاً می تواند شرایطی را به وجود آورد که رابطه انسان با طبیعت تنظیم شود و نهایتاً منجر به آبادانی و صیانت از آن شود. ازاین رو می توان انتظار داشت که یافته های پژوهش حاضر، در نظامات رسمی تعلیم وتربیت کشور و ایضاً در حوزه فرهنگ عمومی مورداستفاده تصمیم سازان واقع شود.
جایگاه و نقش تلبّس در اخلاق کنشگری روحانیت: لباس پیامبر و لباس پیام بری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴ (پیاپی ۶۶)
173 - 202
حوزههای تخصصی:
لباس روحانیت شیعه، در جامعه ما به تدریج شکلی متمایز و هویتی نمادین یافته است. پرسش از جایگاه و نقش این لباس در اخلاق کنشگری روحانیت، دغدغه اصلی این جستار است. بازشناسی هویت، کارکردها، هنجارها و مسائل اخلاقی تلبس، مبتنی بر روش تحلیلی-تاریخی نشان داد که انتساب نمادین و تاریخی آن به پیامبر اسلام9، مطلوبیت دینی این نوع تلبس و ماهیت نمادین آن (که دلالت بر نقش اجتماعی روحانیت و هویت ارتباطی این نقش دارد)، موجب شده این لباس، نه تنها لباسی دینی و مقدس تلقی شود، بلکه همان گونه که در فرهنگ عمومی کنشگران شیعی مشهور است، از جایگاه «لباس پیامبر» و «لباس پیام بری» و پیام رسانی دینی برخوردار شود. بازشناسی کارکردها و هنجارها و مسائل اخلاقی تلبس به لباس پیامبر و پیام بری از دیگر نتایج این جستار است.
اخلاق جهل در پرتو جهالت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
123 - 144
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با توجه به رویکردی مطالعاتی موسوم به جهالت شناسی(Agnotology) در گام نخست چند دیدگاه کلی نسبت به کارکردهای اجتماعی و اخلاقی جهل را بررسی می نماید. در ادامه و مبتنی بر این دیدگاه ها، تلاش بر این است تا چند نمونه و مثال عینی از مزایای اجتماعی یا فضائل اخلاقی مبتنی بر جهل مورد تحلیل قرار گیرند؛ مقولاتی چون آزادی اجتماعی، عادت، مهارت، فراموشی، محرمانگی، حریم خصوصی، تخصص گرایی و سانسورهای اخلاقی. انواع جهل یا تقسیم بندی های گوناگون از مجهولات نیز دستمایه ادامه نوشتار پیش رو است. اینکه رابطه اخلاق با هر یک از این دسته های جهل یا مجهولات چیست، بخش نهایی مقاله را تشکیل می دهد که سعی شده با استمداد از تفکیک دیرپا اما مغفول مانده میان دو مفهوم فضیلت و مزیت(به معنای کارکرد) اخلاقی، تبیین بهتری از آن صورت گردد.
تحلیل فقهی – اخلاقی "حق بر محیط زیست سالم" به عنوان یک حق انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
105-122
حوزههای تخصصی:
حق بر محیط زیست سالم، از حقوق بنیادین بشر و مسئله ای حیاتی در دنیای کنونی است که حساسیت و توجه به آن، از رشد ارزشمندی برخوردار است. پیشرفت علم و فناوری، راه تسلط و بهره کشی روز افزون از طبیعت را هموار کرده است. تا آنجا که حفاظت از آن و پیشگیری از آلودگی آن، یکی از مسائل مهم اواخر قرن بیستم به شمار می آید. در این مقاله علمی – پژوهشی که از نوع توصیفی – تحلیلی می باشد با رویکرد فقهی – اخلاقی حق بر محیط زیست سالم به عنوان یک حق انسانی مورد کنکاش قرار گرفته است. پرسش اصلی مقاله این است که در فقه و مبانی اخلاقی چه تدابیری برای تحقق "حق بر محیط زیست سالم بعنوان یک حق بشری" اندیشه شده است؟ بر اساس یافته های پژوهش، از دیدگاه اسلام، حفظ طبیعت و عدم تخریب آن یک وظیفه الهی، قلمداد شده، عدم توجه به آن از نظر اخلاقی مذموم و آسیب به آن موجب خسارت است.
تحلیل اصل یاددهی- یادگیری در برنامه ریزی درسی با تأکید بر منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
205 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل مؤلفه های اصل یاددهی- یادگیری با تأکید بر منابع اسلامی در برنامه ریزی درسی است. راهبرد یاددهی- یادگیری، جایگاهی ویژه در برنامه ریزی درسی دارد؛ به گونه ای که غفلت از آن و بی توجهی به مؤلفه های لازم برای شکل گیری فرایند مطلوب یاددهی- یادگیری، به میزانی قابل ملاحظه بر تعلیم و تربیت دانش آموزان اثر می گذارد. این پژوهش ازنوع تحقیقات کاربردی است و جمع آوری داده های موردنیاز برای انجام دادن آن با استفاده از روش فیش برداری صورت گرفته و به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای مضمون به شیوه توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، مجموعه ای از کتاب های اسلامی و روایی را شامل می شود و یافته های تحقیق نشان می دهد مؤلفه های اصل یاددهی- یادگیری برای برنامه ریزی درسی در منابع اسلامی بدین شرح اند: سودمندی و ارزشمندبودن علم؛ شیوه های یاددهی- یادگیری؛ عوامل مؤثر بر یادگیری؛ فرایند یاددهی- یادگیری.
بررسی ارزش اخلاقی غیبت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عالمان اخلاق، یکی از ناهنجاری های اخلاقی در حوزه زبان را «غیبت کردن» از دیگران برمی شمارند. درباره غیبت، پرسش هایی اساسی مطرح است: از جمله اینکه آیا غیبت کردن همواره بد است، یا ممکن است در برخی موارد، خوب تلقی شود؟ پاسخ به این پرسش، بر اساس معیارهای مختلف قابل تبیین است. در این پژوهش، بر اساس معیار قرب الهی به این پرسش پاسخ داده شده است. تحلیل گزاره های اخلاقی بر اساس این معیار، به این نتیجه رهنمون می شود که غیبت کردن بسته به شرایط واقعی، می تواند دارای ارزش اخلاقی مثبت یا منفی باشد. بنابراین، غیبت را می توان به دو دسته مذموم و ممدوح تقسیم کرد. به همین دلیل، در مواردی که غیبت موجب صلاح واقعی فرد و جامعه است، خوب و در شرایطی که موجب فساد اخلاقی فرد و جامعه است، بد می باشد. بر اساس این معیار، تمام استثنائاتی که در باب غیبت بیان شده را می توان مصادیقی از غیبت مذموم شمرد که منجر به مفاسد واقعی فردی و اجتماعی می شوند. روش این نوشتار، کتابخانه ای توصیفی تحلیلی است.
آمیختگی فقه و اخلاق در گزاره های فقهی باب معاملات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به رغم این که مسائل فقهی باب معاملات عرصه های پیگیری اغراض عقلایی در سطح معیشت و به منظور تأمین منافع مالی فردی و اجتماعی اند و در نگاه نخست، گمان می رود که همه چیز تابعی از منافع و مصالح تجاری آدمیان است و تنها قید محدود کننده گزاره های حقوقی این باب، اصل تعادل و توازن در معاوضات است، اما با ژرف نگری در این موضوع، زمینه های وسیعی از آمیختگی فقه و اخلاق در این حیطه می توان یافت. در این مقاله به روش توصیفی۔ تحلیلی و با تعمّق و تدبّر در اصول اخلاقی و احکام فقهی معاملات گونه های متعددی از تأثیرگذاری اخلاق در فقه را برجسته شده و مجموعه ای از احکام معاملات که برخوردار از جنبه اخلاقی هستند شناسایی و دسته بندی شده است و از این رهگذر، تلاش شده تا با ارائه تصویری جامع و منسجم از گزاره های حقوقی فقه، شبهه مغایرت فقه و اخلاق نیز زدوده شود.
اصول راهنما در حل چالش های اخلاقی جنگ از منظر عقل و نقل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
81-103
حوزههای تخصصی:
یکی از بحران های مهم بشر در طول تاریخ، جنگ و پیامدهای ناگوار آن در جوامع مختلف بوده است. اخلاق جنگ، به عنوان یکی از مباحث مهم اخلاق کاربردی، ضمن واکاوی ابعاد و و ملاحظات اخلاقی جنگ و نیز اخلاقیات رفتاری حین جنگ، به بیان قواعد و هنجارهای لازم جهت کنترل اقدامات خشونت آمیز بین نیروهای متخاصم و ارائه راهکار برای حل چالش ها و تعارضاتی می پردازد که بین اصول نظامی و اخلاقی رخ می دهند. نگارنده بر خلاف واقع گرایان که جنگ را بکلی بی ارتباط با اخلاق می دانند بر این باور است که رعایت موازین اخلاقی در این حوزه ضروری است و این امر می تواند به کاهش خشونت و تبعات منفی جنگ کمک کند. از این رو، در این مقاله تلاش شده تا برخی از مهم ترین و پرکاربردترین اصول راهنما در حلِّ چالش های اخلاقی جنگ که با اتکا به عقل و نقل قابل اصطیاد و استخراج اند، برشمرده و بررسی شوند. از جمله این اصول می توان به اصالت اخلاق، اصل کرامت، اصل عدالت، اصل تفکیک، اصل تناسب، و اصل صلح ورزی اشاره کرد.
آسیب شناسی تعلیم وتربیت دینی در دانش آموزان متوسطه (از دیدگاه متخصصان تعلیم وتربیت، معلمان و دانش آموزان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر، شناسایی آسیب های تعلیم وتربیت دینی در نظام آموزش وپرورش رسمی کشور و ارائه راهکارهای مناسب درجهت کاهش آنها باتوجه به نگاه معلمان، متخصصان و دانش آموزان در این زمینه می باشد. در عصر جدید که تقریباً همه روزه، شاخص های دانش و مهارت های زندگی در آن، از نو تعریف می شوند، یکی از مهم ترین مسائلی که توجه اغلب صاحب نظران تعلیم وتربیت را به خود جلب و پژوهش در این زمینه را ضروری نموده، رویکرد طرح نوین تربیت دینی در حوزه نظام آموزش وپرورش رسمی کشور است. این پژوهش در رویکرد کیفی و با روش مصاحبه نیمه سازمان یافته انجام گرفته است. جامعه پژوهشی، اساتید تعلیم وتربیت دانشگاه ها، معلمین دینی و پرورشی و دانش آموزان دوره متوسطه می باشند که به صورت هدف مند انتخاب شده اند و از اصل نمونه گیری با حداکثر تنوع و رسیدن به نقطه اشباع بهره گرفته ایم. رویکرد تجزیه وتحلیل داده ها نیز رویکردی توصیفی- تفسیری است. یافته ها نشان داد که عوامل آسیب زا و موانع تربیت دینی را می توان به: 1. عوامل مربوط به مسئولان و برنامه ریزان درسی و آموزشی و 2. عوامل مربوط به فرایند برنامه درسی (نیازسنجی، اهداف، محتوا، روش، معلم، فراگیر، زمان، مکان، ارزشیابی) تقسیم نمود. درنهایت با تجدیدنظر در تدوین همه مراحل برنامه ریزی درسی و هماهنگی بین بخشی همه نهادهای جامعه و توجه به برنامه درسی پنهان، بخشی از این آسیب ها قابل پیشگیری هستند.
مقایسه تطبیقی نظریه عصبیت ابن خلدون، کاریزمای وبر و نخبگان پارتو در ظهور و سقوط سلسله قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
265-284
حوزههای تخصصی:
تاریخ، دانش واکاوی پیشامدهای گذشته سپری شده است. برمبنای این علم، حوادث تاریخی در یک سلسله زمانی و مکانی مورد بحث و تدقیق قرار می گیرند. هدف این پژوهش، مقایسه ی تطبیقی نظریه های عصبیت ابن خلدون، کاریزمای وبر و نخبگان پارتو در ظهور و سقوط سلسله قاجار می باشد تا خلاهای تحقیقاتی در رابطه با این موضوع به نوعی انجام گیرند. روش پژوهش مقایسه تطبیقی-تاریخی است. همچنین در این روش از اسناد نیز استفاده خواهد شد. یافته های پژوهش بر این قراراند که ابن خلدون در مقدمه خویش مفهوم عصبیت را در تبیین چونی و چرایی تطور دورانی تاریخ، ظهور و سقوط سلسله ها بکار بسته و تعمیم داده است. عصبیت در نظر ابن خلدون یکپارچگی وهمبستگی اجتماعی میان گروه، قبیله، قوم و ملت است. ماکس وبر نیز منابع سه گانه مشروعیت و اقتدار سیاسی را در جنبش های اجتماعی بر سه وجه (سنت، عقلانیت و کاریزما) دانسته است. کاریزما در اصطلاح به ویژگی و خصوصیت کسی اطلاق می شود که فی نفسه و بشخصه و یا در نظر دیگران، دارای قدرت رهبری فوق العاده است. همچنین در نظریه جابجایی نخبگان پارتو، در بین افراد یک گروه، شایسته ترین افراد آن گروه را نخبگان (Elite) می نامند. نتایج پژوهش بر این قرارند که در پی افول تدریجی سلسله صفوی و حمله افغان ها، عصبیت، کاریزمایی، نخبگی و معالا مشروعیت فرمانروایان و حاکمان صفویه زیر سوال رفت و نادرشاه نیز پس از مدتی فرمانروایی و حکومت جای خویش را به کریم خان زند داد؛ ولی با مرگ کریم خان و در دوران حکومت لطفعلی خان زند، سران اهل قاجار و بخصوص آغا محمد خان قاجار با نیروی عصبیت، کاریزمایی و نخبگی که در میان اهل خویش داشت، در ۱۱۱۷ خورشیدی توانست آنها را مقهور و سبب ظهور سلسله قاجار گردید. ولی باز طی سنت محتوم تطور دورانی تاریخ، مرگ زود هنگام وی، سبب شد که وارثان او ناتوان از بسط و گسترش سیطره خویش در کنار عوامل خارجی جهانی موثر همچون جنگ های ایران و روس، جنگ جهانی اول، دخالت انگلیس، در کنار عوامل داخلی و معالا با کاهش نیروی عصبیت، کاریزما و نخبگی در عقبه حاکمان قاجار، زمینه را برای برکناری احمدشاه و سقوط سلسله قاجار و برآمدن رضا خان و ظهور سلسله پهلوی در ۱۳۰۴ خورشیدی فراهم آورند.
تبیین مطالبات مقام معظم رهبری از نظام آموزش وپرورش در گام اول انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب تجدید مطلعی خطاب به ملت ایران و به ویژه جوانان است که به مثابه منشوری برای دومین مرحله خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی خواهد بود. یکی از حوزه های که نقش بسزایی در تحقق اهداف گام دوم انقلاب دارد، حوزه آموزش وپرورش است؛ چراکه از یک سو، بخش مهمی از این اهداف طی فرایند تعلیم و تربیت حاصل می شود و از سوی دیگر، بخشی از این اهداف، توسط نیروی انسانی تربیت یافته در نظام آموزشی تحقق می یابد؛ لذا برای تحقق اهداف گام دوم انقلاب باید به بهبود نظام آموزش وپرورش توجه خاصی کرد. برای بهبود نظام آموزش وپرورش باید چالش های آن در گام اول انقلاب بررسی تا در گام دوم مرتفع شود و بستر تحقق اهداف فوق را فراهم آورد. جهت بررسی چالش های نظام آموزش وپرورش در گام اول، به مطالبات مقام معظم رهبری در مورد آموزش وپرورش می پردازیم؛ چراکه مطالبات ایشان به مثابه چراغی، روشنی بخش اذهان در مورد چالش های آموزش وپرورش است. با این اوصاف، هدف از پژوهش حاضر، تبیین مطالبات مقام معظم رهبری از نظام آموزش وپرورش در گام اول انقلاب است. روش مورداستفاده، روش اسناد کاوی بوده و بیانات ایشان درباره آموزش وپرورش با تأکید بر سال های پایانی منجر به چهل سالگی انقلاب بعد از ابلاغ سیاست های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش وپرورش کشور تحلیل شد. پس از تحلیل بیانات، مطالبات ایشان در قالب چهار مقوله کلان یعنی سیاست گذاری آموزشی، معلم، محتوای آموزشی و فضای آموزشی، احصا گردید که همین مطالبات می تواند سرلوحه حرکت نظام آموزش وپرورش در گام دوم انقلاب و تربیت دانش آموزان تراز جامعه اسلامی باشد.
اخلاق اقتصادی در اندیشه توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
10 - 24
حوزههای تخصصی:
امروزه به زعم فیلسوفان اخلاقِ فضیلت، نسبت به اقتصاد جهانی شده نمی توان صرفاً با حد و مرزهای حقوقی احاطه پیدا کرد. همچنین نمی توان صرفاً با قوانین گوناگون و با تکیه بر منافع شخصی، مانع از پدید آمدن بحران های اقتصادی شد، بلکه به مجموعه ای از فضلیت های اخلاقی نیاز داریم. اما کدامین فضیلت ها باید بر اقتصاد جهانی شده ی امروز حاکم باشند؟ برای پاسخ، می توان به نظریه ی اخلاقی توماس آکوئینی رجوع نمود که بر اساس پیوند میان فضیلت و عدالت شکل گرفته است. دیدگاه او، می تواند پاسخگوی بسیاری از مباحث مطرح در اخلاق اقتصادی باشد. در این جستار، نخست به این مسئله توجه خواهیم نمود که چگونه نظریه ی فضیلت توماس، با تأکید بر نور طبیعی عقل، می تواند برای غیر مسیحیان و حتی غیر متدینان هم کارآمد باشد. سپس توضیح خواهیم داد که چگونه نظریه ی توماس در خصوص "حق طبیعی"، فضیلت و عدالت را با یکدیگر متحد می سازد. سپس به چالش میان تنوع فرهنگی و وحدت اخلاقی در اقتصاد و تجارت جهانی شده ی امروز خواهیم پرداخت.
بررسی تأثیر داستان های فکری برگرفته از سیره حضرت فاطمه (س) بر رشد اخلاقی دانش آموزان دختر پایه ششم دبستان در شهرستان شهربابک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
137 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان تأثیر داستان های فکری برگرفته از سیره حضرت فاطمه (س) بر رشد اخلاقی دانش آموزان بوده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شبه آزمایشی بوده و در انجام آن از طرح پیش آزمون−پس آزمون با دو گروه گواه و آزمایش استفاده شد. جامعه آماریشامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم دبستان شهرستان شهربابکبوده کهبا استفاده از نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته با طیف پنج درجه ای لیکرت بود. روایی پرسش نامه با استفاده از روش دلفی به دست آمد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ حاصل شد که بیانگر پایایی قابل قبول (بیش از ۸/۰) بود. مؤلفه های رشد اخلاقی عبارت بودند از: حق مداری، پذیرش مسئولیت، کمک به دیگران، راستگویی، وفای به عهد و بخشش اشتباهات دیگران. داده های حاصل با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی در محیط نرم افزار spss تحلیل شدند. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، در سطح آمار توصیفی از فراوانی درصدی تراکمی، شاخص مرکزی و پراکندگی و در سطح آمار استنباطی از آزمون t مستقل و آزمون مقایسه میانگین t مستقل و t تک متغیره استفاده شد. با استفاده از این آزمون ها رتبه بندی میانگین ها به تفکیک گویه های هر یک از مؤلفه های اخلاقی صورت گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از داستان های برگرفته از سیره حضرت فاطمه (س) در برنامه فلسفه برای کودکان و با بهره گیری از حلقه موسوم به اجتماع پژوهشی بر رشد اخلاقی دانش آموزان تأثیر مثبت داشته است. پیشنهاد پژوهشگر استفاده از داستان های بومی و برگرفته از فرهنگ اسلامی همراه با شخصیت های الگو برای تربیت اخلاقی کودکان است.
رابطه همگنانه اخلاق و فقه در آیات امربهمعروف و نهی ازمنکر (با محوریت تأثیرگذاری و حاکمیت اخلاق)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲ (پیاپی ۶۴)
11 - 34
حوزههای تخصصی:
علم فقه و علم اخلاق، دو دانش اصیل اسلامی اند که تأثیر متقابلی بر یکدیگر دارند و مکمل و متعاضد هم به حساب می آیند؛ چراکه هدف مشترکی را که همان امتثال اوامر الهی و تقرب به اوست، دنبال می کنند. امربه معروف و نهی ازمنکر، از جمله واجبات فقهی اند که اخلاق، جلوه ویژه ای در آن ها دارد. در واقع، این واجبات، بدون پشتوانه اخلاق عملاً تأثیر مفید و ماندگاری بر فرد و جامعه ندارند. در آیات قرآن کریم هم ضمن بیان ابعاد مختلف وجوب امر به معروف و نهی ازمنکر، بر حاکمیّت روح اخلاق بر آن ها تأکید شده است. ازاین رو، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، درصدد بیان ارتباط همگنانه بین اخلاق و فقه در آیات امربه معروف و نهی ازمنکر است. در تبیین این ارتباط، بر محوریت تأثیرگذاری و حاکمیت اخلاق بر فقه تأکید می شود؛ همان گونه که دیگر آموزه های فقهی اسلامی نیز از چنین پیشینه و پشتوانه ای برخوردارند.
بازشناسی مؤلفه های شاگردپروری در عرفان اسلامی با تأکید بر منش معلمی جنید بغدادی، بایزید بسطامی و نجم الدین کبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
7 - 33
حوزههای تخصصی:
«عرفان اسلامی» یکی از منابع غنی در فرهنگ اسلامی−ایرانی است که با رجوع به آن، می توان دلالت های ارزشمندی برای تعلیم و تربیت اسلامی، بازشناسی نمود. یکی از این دلالت ها، «شاگردپروری» است. بسیاری از عرفای مسلمان، ضمن اهتمام به سیر و سلوک عرفانی، به پرورش شاگرد نیز التفات ویژه ای داشته اند. در این راستا، پژوهش حاضر به مطالعه احوال، اقوال و منش شاگردپروری سه عارف مشهور یعنی جنید بغدادی، بایزید بسطامی و نجم الدین کبری پرداخته و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، بیست و چهار مؤلفه شاگردپروری را بازشناسی نموده است. در گام بعدی، مؤلفه های اولیه (خرده مضمون ها) در قالب دو مضمون سازمان دهنده (منش فردی و منش میان فردی) دسته بندی شدند و در نهایت همه آنها در ذیل مضمون فراگیر «منش شاگردپروری» قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از میان مضمون های استنتاج شده، شش مضمون «عبودیت و بندگی خداوند، حسن خلق، تخصص و تبحر علمی، کلام نافذ و تأثیرگذار، مجاهدت در کسب علم و حفظ حرمت و شخصیت شاگردان» از بیشترین فراوانی برخوردار بوده و از مهم ترین ویژگی های معلم شاگردپرور محسوب می شوند. تدوین شبکه مضامین، چارچوب مفهومی از رابطه مضمون های شاگردپروری و الگوی «معلم شاگردپرور» از دیگر یافته های این پژوهش به شمار می آید.
رابطه روابط والد فرزندی با هویت دینی در دانشجویان : نقش تعدیل کننده جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه والد فرزندی با هویت دینی در دانشجویان با نقش تعدیل کننده جنسیت انجام شد. روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان دانشگاه های تهران (68800 دانشجو) در سال 98-1397 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه هویت دینی سلگی، دلاور و برجعلی(1394)، پرسشنامه روابط والد فرزندی Fine, Moreland & Schwebel(1983) بود. جهت تحلیل داده ها از روش رگرسیون سلسله مراتبی و آزمون Z استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات زنان در روابط با پدر و روابط با مادر بالاتر از مردان بوده و بین هویت دینی با روابط با پدر و روابط با مادر همبستگی معناداری وجود دارد. متغیرهای پیش بین همراه با اثر تعاملی جنسیت با روابط والدفرزندی 12 درصد واریانس هویت دینی را تبیین می کنند. در روابط والد فرزندی با هویت دینی ، جنسیت مرد نقش تعدیل کننده بیشتری داشته است. نتیجه گیری: بنابراین به نظر می رسد جنسیت می تواند رابطه روابط والدفرزندی با هویت دینی را تحت تاثیر قرار دهد. .
جایگاه مؤلفه های آداب و مهارت های زندگی اسلامی (طرح کرامت) در کتاب های درسی دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که به منظور بررسی جایگاه مؤلفه های آداب و مهارت های زندگی اسلامی (طرح کرامت) در کتاب های درسی دوره اول ابتدایی انجام شده، از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها از نوع تحلیل محتواست که به روش تحلیل محتوای آنتروپی شانون انجام شده است. جامعه آماری کتاب های دوره ابتدایی و نمونه آماری پژوهش شامل کتاب های درسی پایه های اول، دوم و سوم (دوره اول) ابتدایی است که به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش، سیاهه محقق ساخته تحلیل محتوای آداب و مهارت های زندگی اسلامی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشترین ضریب اهمیت در پایه اول مربوط به مهارت ارتباط با خدا با ضریب اهمیت 161/0، در پایه دوم مربوط به مهارت ارتباط با خدا با ضریب اهمیت 118/0 و در پایه سوم مربوط به مهارت ارتباط با خدا و همدلی با ضریب اهمیت 127/0 است. در پایه اول به مهارت های شرافت و خودآگاهی، پایه دوم به مهارت های عزت نفس و خودآگاهی و در پایه سوم به مهارت های مدیریت هیجانات و خودآگاهی توجهی نشده است.
تبیین رویکردهای اخلاقی متفاوت در پیشایندها و پیامدهای خرید نمایشی بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر مصرف نمایشی از نگاه بانوان با سبک زندگی متفاوت شامل دانشگاهیان و حوزویان و همچنین بررسی این مسئله است که مصرف نمایشی در افراد منجر به چه کنش هایی می شود. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی است و از نظر روش شناسی با استفاده از نظریه داده بنیاد به بررسی و تحلیل دیدگاه بانوان به مصرف نمایشی کالاهای لوکس می پردازد. روش گردآوری داده ها میدانی و با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته در دو گروه از افراد جامعه آماری شامل 15 نفر از بانوان دانشجو دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران و 15 نفر از بانوان طلاب حوزه علمیه جامعه الزهرا قم می باشد. نتایج حاصل از مطالعه بیانگر تفاوت بین باور و دیدگاه گروه اول و دوم نسبت به مفهوم مصرف نمایشی بوده و نشان می دهد بانوان دانشجو تمایل بیشتری به مصرف نمایشی کالاهای لوکس داشته و بانوان طلاب تمایل کمتری به مصرف نمایشی دارند و به دنبال کنترل آن از طریق توجه به اخلاق اسلامی و زندگی دینی می باشند. این تفاوت در دیدگاه دانشجویان و طلاب براساس عوامل علی شامل عوامل ساختاری، رفتاری، روانشناسی و اجتماعی ایجاد می شود. این پژوهش برای اولین بار به مفهوم مصرف نمایشی از دو دیدگاه با رویکردهای فکری متفاوت و مقایسه آن ها در کشور ایران پرداخته است.