فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: تقویت تفکر خلاق برای رشد فعلی و آینده کودک و جامعه ضروری است و ادبیات کودک می تواند نقش مهمی را در پرورش مهارت های تفکر و خلاقیت داشته باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان به کارگیری مؤلفه های خلاقیت گیلفورد در مجلات فارسی کودکان صورت گرفت. روش: روش پژوهش، تحلیل محتوا و جامعه آماری مطالب داستانی و غیرداستانی 12 مجله معتبر فارسی کودکان فهرست شده در تقسیم بندی شورای کتاب کودک است. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای برای مطالب داستانی و غیرداستانی است. ابزار گردآوری اطلاعات سیاهه وارسی محقق ساخته ای است که بر اساس مؤلفه های هشت گانه تفکر خلاق گیلفورد تهیه شد. روایی ابزار بر مبنای پژوهش های پیشین و پایایی با ضریب همبستگی درون گروهی تأیید شد. یافته ها: میانگین مؤلفه های تفکر خلاق گیلفورد در مطالب داستانی و غیرداستانی مجلات متفاوت است. در مطالب داستانی، حساسیت به مسئله دارای بیشترین میانگین و پیچیدگی و پس از آن ترکیب کمترین میانگین را داشتند. همچنین میانگین میزان پرداختن به مؤلفه حساسیت به مسئله در بین مطالب غیرداستانی بیش از سایر مؤلفه ها بود و کمترین میزان میانگین نیز به مؤلفه ارزشیابی تعلق گرفت. در مطالب داستانی مجله «سه چرخه» و در مطالب غیرداستانی مجله «نبات» به مؤلفه های خلاقیت توجه بیشتری داشتند. نتیجه گیری: مجلات کودکان فارسی باید توجه بیشتری به مسئله خلاقیت داشته باشند، این مهم با رویکرد فعلی آنان قابل دستیابی نخواهد بود و باید در خط مشی خود پیرامون انتشار آثار فاقد محتوای خلاقانه تجدیدنظر اساسی نمایند.
شناسایی، تبیین و رتبه بندی شاخص ها و عوامل ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی صورت پذیرفت. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی و به صورت کمی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل متخصصان، صاحبنظران و مدیران متخصص مستقر در استان خوزستان بود که در زمینه شرکت های دانش بنیان و تجاری سازی فعالیت داشتند. پرسشنامه محقق ساخته به صورت تصادفی بین 160 نفر نمونه تحقیق که به روش تمام شماری انتخاب شده بودند، توزیع شد. از آنجا که حجم جامعه با حجم نمونه برابر است از روش تمام شماری استفاده شد. در پرسشنامه، روابط بین عناصر و شناسایی شاخص ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS3 و رتبه بندی شاخص ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد و نتایج با استفاده از ضریب هماهنگی کندال در معرض آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحقیقات نشان داد که شش شاخص اصلی با 22 شاخص فرعی بر ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی تأثیر دارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد شاخص های ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی به ترتیب اهمیت به شرح زیر است: شاخص فعالیت های آموزشی و پژوهشی، شاخص مدیریت و سیاست گذاری، شاخص بسترها و زیرساخت ها، شاخص ارتباطات و شبکه های علمی، شاخص نشر و اشاعه دانش و شاخص نوآوری. نتیجه کلی نشان داد که علوم انسانی می تواند پیشران تجاری سازی در ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان باشد. همچنین شرکت های دانش بنیان این فرصت را برای حوزه های علوم انسانی فراهم می کند که از حالت نظری فاصله بگیرد و با کاربردی کردن رشته های علوم انسانی در عرصه عمل و محیط واقعی جامعه، ایفای نقش کند. در نهایت مدل شاخص ها و عوامل ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی ارائه گردید.
اطلاعات بدنمند در یوگا: طرح موضوع در مرز مشترک اطلاعات و تعمق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف در مقاله حاضر با نشان دادن اهمیت دو مفهوم: 1) رفتار اطلاعاتی لذت بخش و متعالی و 2) اطلاعات بدنمند، یافتن دامنه های پژوهشی در مرز مشترک رفتار اطلاعاتی، مطالعات تعمقی است. رو ش شناسی : مقاله مفهومی حاضر مبتنی بر مباحث رفتار اطلاعاتی زندگی روزمره و متعالی است که تاکنون در ادبیات علوم اطلاعات به صورت مفهومی و تجربی ارائه شده است. نخست، ضرورت تحقیق در این حوزه با رویکرد مبتنی بر بدن، مطرح و سپس یوگا به عنوان زمینه ای برای ظهور رفتارهای اطلاعاتی متعالی توصیف خواهد شد. یافته ها : زندگی انسان دارای جنبه های عمیقی است که تعامل اش با اطلاعات نه برای حل مسائل و انجام کارهای روزمره، بلکه به منظور لذت و درک معناست که به آن «سطح بالاتر زندگی روزمره» گفته می شود. یکی از نمونه های ظهور آن در زندگی انسان ها تمرینات تعمقی، همچون یوگاست، که تعداد هنرجویان آن در ایران و جهان رو به افزایش است و افراد زیادی یوگا را به عنوان اوقات فراغت جدی دنبال می کنند. نوع اطلاعات در این بافت متفاوت از آنچه به صورت سنتی می شناختیم است و اطلاعات وابسته به بدن، مبتنی بر حواس و تجربه های بدنی است. اطلاعات بدنمند حوزه جدیدی است که علوم اطلاعات بر آن متمرکز شده و تلاش می کند مفهوم اطلاعات را با توجه به نقش بدن آن گونه که در زندگی افراد تجربه می شود توصیف کند. نتیجه گیری : با توصیف نقش دانش بدنمند و رفتارهای اطلاعاتی متعالی در بافت یوگا، بخشی از مرزهای مشترک میان رشته علم اطلاعات با مطالعات تعمقی مشخص و پرسش ها و مسائل پژوهشی در این زمینه مطرح شد.
An Evaluation of the Usability of Tourism Destination Websites of Iran and Malaysia: an ANP and DEMATEL Hybrid Method(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
127 - 147
حوزههای تخصصی:
Background: Official websites of tourism destinations provide an important digital content and are considered as widely-used tools of introducing destinations and presenting tourism products to the potential tourists. Improving the usability of websites helps the tourism destinations in achieving their goals. Websites usability is measured based on different criteria. Purpose: This paper evaluates and compares the usability of Iran and Malaysia official tourism destination websites –which are regarded as quite comparable in their tourism products and market- using seven criteria of content, visual attractiveness, infrastructure, interaction and responsiveness, navigation, customization, and product provision. Method: In order to do this evaluation, pairwise comparison questionnaires of the criteria were developed based on DEMATEL and ANP techniques and were answered online by 10 tourism experts in Iran. Websites’ usability analysis was performed using a combination of two MCDM (Multiple Criteria Decision Making) techniques that are DEMATEL and ANP so that the causal relations of the criteria are identified along with the ranking of their significance. Findings: The findings of the research show “infrastructure” as the dispatcher criterion, “product provision” as the receiver, and “content” as the most important criterion in the usability of tourism destinations’ websites. The findings also revealed the superiority of Malaysia’s official tourism website as compared to that of Iran.
Impact of Social Media Marketing on Consumer-Based Brand Equity for Tourism Destination: Evidence from Isfahan, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
149 - 170
حوزههای تخصصی:
Background: Destination branding and social media strategy may be a major and strong marketing and promotional tool for destination marketers. Today tourism has been greatly affected by social media platforms. Besides being a major source of information, these tools can facilitate the interaction process among tourists and provide them with customized and personalized offers. These activities can ultimately lead to enhanced destination brand equity. Purpose: The present study attempts to investigate the impact of social media marketing on consumer-based brand equity components for tourism destinations. Method: The sample of the study totaled 149 visitors from Isfahan. Online questionnaires and convenience sampling methods were used to collect data research. The research hypotheses were tested using smart PLS software. Results: The results showed that there is a statistically positive and significant impact of social media marketing on destination brand awareness, destination brand image, destination brand quality, and destination brand loyalty. Conclusion: As the results show, social media marketing is an effective marketing tool to improve tourism marketing that in turn can enhance destination brand equity. These results are beneficial for tourism destination marketers and managers. Social media marketing as a prominent marketing tool can strengthen destination brand equity and potentially influence tourists’ behavior
Library and Information Science Education in India: Growth, Development, Problems and Prospects(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۳, Summer & Autumn ۲۰۲۱
45 - 61
حوزههای تخصصی:
The purpose of the study is to explore the history and growth of the Indian LIS education system, its sustainability, and describe a critical review of recent UGC proposed Learning Outcomes-based Curriculum Framework (LOCF) syllabi. The formal LIS education which was started before independence with few universities currently witnessed a phenomenal growth of LIS departments/schools in the county. The structured questionnaire and survey methods were used to collect relevant data about availability of various courses and supplemented by searching websites and personal contacts. The findings of the study indicates that that 237 universities/colleges/ polytechnic institutes and professional associations found offering LIS education from six months certificate course to a doctoral research program. The survey revealed that at present B.A. (Hons.), B.Sc. (H), Dip. in LIS (3 years), CLIS, BLIS, MLIS, MLIS (two years integrated), PGDLAN, M. Phil., Ph.D., and D.Litt. courses are available in 31 states and UT of Indian universities/colleges in Library and Information Science. The study also finds that during the span of 20 years (2001-2020) 105 LIS departments came into existence primarily in private universities and colleges. The latest UGC proposed LOCF syllabi for BLIS also examined its acceptability and sustainability as a uniform model curriculum framework for the LIS departments in India, In addition, the study describes key issues, challenges and recommendations to enhance LIS education scenario.
ارائه و ارزیابی مدل فرهنگ اطلاعاتی در دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
195 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف: فرهنگ اطلاعاتی مفهوم نوینی است که بیانگر جهت گیری سازمان به اطلاعات، و نیز ارزش ها، هنجارها و رفتارهای مرتبط با اطلاعات در سازمان است. پرداختن به این مفهوم به ویژه در سازمان های دانش بنیان مانند دانشگاه ها اهمیت زیادی دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای سنجش فرهنگ اطلاعاتی در دانشگاه های دولتی ایران است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با رویکرد ترکیبی اکتشافی انجام شد. جامعه آماری پژوهش اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی ایران بودند. اعضای نمونه پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی با استفاده روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در بخش کیفی برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که بعد از تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری داده ها، مدل مفهومی پژوهش تدوین گردید. در ادامه برای سنجش اعتبار مدل پژوهش، داده های کمّی با کمک پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدند که برای بررسی برازش مدل پژوهش از روش معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: با تحلیل داده های کیفی، 57 کد اولیه به عنوان مؤلفه های شکل دهنده فرهنگ اطلاعاتی شناسایی شدند که این کدها در قالب 16 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی دسته بندی گردیدند. در بخش کمّی، برازش مدل پژوهش نشان داد، مدل فرهنگ اطلاعاتی دانشگاه های دولتی ایران از برازش بالایی برخوردار است. بدین ترتیب، برای سنجش فرهنگ اطلاعاتی در دانشگاه های دولتی ایران می توان از این مدل شامل 4 بُعد اصلی ارزش ها و هنجارهای اطلاعاتی، بهره مندی از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، مدیریت اطلاعات و ارتباطات و تعاملات بهره گرفت. نتیجه گیری: پژوهش حاضر با ارائه مدل فرهنگ اطلاعاتی، امکان سنجش و پایش فرهنگ اطلاعاتی را در دانشگاه های دولتی ایران فراهم کرده است. همچنین این پژوهش می تواند مبنایی برای انجام پژوهش های بیشتر در این زمینه و بسط مبانی نظری این حوزه باشد.
رابطه بین تسهیم دانش و رفتار شهروندی سازمانی با خلاقیت سازمانی در مؤسسات آموزش عالی (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلاقیت سازمانی همواره تحت تأثیر متغیرها و عوامل گوناگونی قرار داشته است. یکی از مؤلفه های اثرگذار بر خلاقیت سازمانی، فرآیندهای مختلف مدیریت دانش و پدیده رفتار شهروندی سازمانی است. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین تسهیم دانش و رفتار شهروندی سازمانی با خلاقیت سازمانی در مؤسسات آموزش عالی بود. نوع پژوهش، توصیفی-همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان ستادی دانشگاه قم به تعداد 344 نفر بودند که از میان آن ها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 260 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از سه پرسشنامه استاندارد تسهیم دانش، پرسشنامه استاندارد رفتار شهروندی سازمانی و پرسشنامه محقق ساخته خلاقیت سازمانی استفاده شد. جهت سنجش روایی پرسشنامه ها از روایی محتوایی و سازه استفاده گردید. پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای تسهیم دانش 91/0، رفتار شهروندی 82/0، و خلاقیت سازمانی 85/0 به دست آمد. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و در سطح استنباطی(تی تک نمونه ای، ضریب رگرسیون و مدل معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و Amos گرافیک انجام گردید. یافته ها نشان داد میانگین همه مؤلفه های رفتار شهروندی سازمانی در ابعاد مختلف، بالاتر از حد متوسط و میانگین رفتار تسهیم دانش و خلاقیت سازمانی کارکنان، پایین تر از حد متوسط بود. ضریب رگرسیون نشان داد هم تسهیم دانش و هم رفتار شهروندی سازمانی قابلیت پیش بینی خلاقیت سازمانی کارکنان را دارند. ضرایب تحلیل مسیر نشان می دهد که اثرات رفتار تسهیم دانش و رفتار شهروندی سازمانی روی خلاقیت سازمانی کارکنان، مثبت و معنادار است. بر این اساس می توان گفت لازمه بهبود خلاقیت سازمانی، گستردگی و تنوع اطلاعات موجود در افراد، تسهیم دانش و رفتار شهروندی سازمانی بین کارکنان است.
تحلیل نشانه شناسانه از مؤلفه های مؤثر بر تفسیر و شکل گیری مفهوم جهت کاربست در هستی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مشکلات هستی شناسی کم توجهی به فرایندهای شکل گیری معنا در ذهن انسان است. هستی شناسی دارای ساختار ارجاعی است و تنها با برقراری روابط بین مفاهیم سعی دارد معنا را بازیابی کند؛ اما به مسئله شناخت و فرایندهای تفسیر و شکل گیری مفهوم در ذهن و خلق معنا در انسان توجهی ندارد. هدف پژوهش حاضر این است که با استفاده از الگوی سه وجهی نشانه پیرس و تمرکز بر مؤلفه تفسیر این الگو، مؤلفه هایی را که در شکل گیری مفهوم در ذهن انسان و خلق معنا تأثیر دارند شناسایی و برای کاربرد در هستی شناسی معرفی کند. برای رسیدن به این هدف از عاشورا به عنوان یک چندمعنایی استفاده شده است. روش: این پژوهش کیفی در دو گام انجام شده است. در گام نخست، صفحات شخصی اینستاگرام پنج گروه (افراد پرطرفدار، مداحان، پدیدآورندگان آثار عاشورایی، مردم عادی، و افرادی با نگاه متفاوت) به عنوان جامعه پژوهش، انتخاب و یادداشت های منتشرشده در صفحات ایشان با روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. در گام دوم 10 نفر از پدیدآورندگان آثار عاشورایی درزمینه های نقاشی، ادبیات، خوشنویسی، فیلم و کاریکاتور انتخاب و تجربه زیسته آنها در خلق آثار با روش پدیدارشناسی تحلیل شدند. یافته ها: تعداد 29 مقوله اصلی و 292 مقوله فرعی از تحلیل محتوای کیفی، 6339 یادداشت صفحات اینستاگرام در گام نخست و 8 مقوله اصلی و 47 مقوله فرعی از تحلیل مصاحبه های پدیدآورندگان آثار عاشورایی در گام دوم، شناسایی و استخراج شدند. نتیجه گیری: تفسیر فردی از یک واقعه و تشکیل مفهوم و الگوهای ذهنی در وی به سه جهان ( جهان شخصی، جهان اجتماع و جهان فناوری) وابسته است که تجربه ها و پیش داشته های ذهنی و همچنین بافتی که فرد در آن قرار دارد را شکل می دهند. مفهوم، بافت محور است و تفسیر آن فقط به تفسیرگر فردی بستگی ندارد؛ بلکه وابسته به بافت اجتماعی است. ترجیح شخصی انسان، تنها راه تفسیر نشانه ها وعامل تعیین کننده اصلی در شکل گیری نظام های معنایی مانند هستی شناسی ها نیست. بافتی که انسان در آن به سر می برد، قواعد اجتماعی و همچنین عادت ها، محدودیت هایی را برای تفسیر ایجاد می کند. براین اساس، استفاده از نظام ارجاعی و قواعد منطق و همچنین به کارگیری ابزارهای هوش مصنوعی و علوم رایانه به تنهایی نمی تواند در هستی شناسی به بازنمایی معنا کمک کند؛ بلکه ویژگی های فردی، بافت، پیش داشته های ذهنی و مؤلفه های موجود در سه جهان شخصی، اجتماعی و فناورانه در شکل گیری مفهوم و ساخت معنا مؤثر، و توجه به آن ها در هستی شناسی به ویژه در موضوع های چندمعنایی و بافت محور مانند عاشورا ضروری است.
ارائه مدل بهینه کاربردپذیری فناوری های وب معنایی در نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات در کتابخانه و ارزیابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل بهینه کاربردپذیری فناوری های وب معنایی در نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات در کتابخانه مبتنی بر نظر خبرگان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و ارزیابی آن با روش مدل سازی معادلات ساختاری واریانس محور است. روش: پژوهش براساس رویکردهای کیفی (تحلیل اسنادی و پنل دلفی) و کمّی (تحلیل عاملی تأییدی) انجام شده و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه پژوهش را خبرگان علم اطلاعات و دانش شناسی با فعالیت در حوزه کاربردپذیری فناوری های وب معنایی تشکیل داده اند. در کل، دوازده نفر از خبرگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و به روش پنل دلفی در این پژوهش مشارکت داشته اند که در سطح بین المللی گزینش شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری واریانس محور و مدل سازی کمینه مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال.اس. صورت گرفته است. یافته ها: مدل مفهومی پژوهش حاضر، کاربردپذیری فناوری های وب معنایی در فعالیت های چهار بخش نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات در کتابخانه، شامل فراهم آوری، سازمان دهی، فهرست پیوسته دسترسی همگانی (اُپک)، و پروفایل کاربری را نشان داده است. مدل مفهومی با استفاده از برازش سه مدل اندازه گیری، ساختاری، و کلی انجام شده است. به منظور اطمینان از پایایی پرسش نامه، مقادیر پایایی آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی محاسبه شدند. مقادیر آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی پژوهش حاضر مساوی و بالاتر از 7/0 به دست آمدند که پایایی مطلوب پرسش نامه را تأیید می کنند. روابط معنی دار بین مؤلفه های فناوری های هستی شناسی + اسکاس + داده های پیوندی با بخش های سازمان دهی، فراهم آوری، و اُپک برای انجام فعالیت هایی همچون سازمان دهی و مدیریت دانش، پیوند بین فراداده ها، پیوند بین منابع مرتبط، تبدیل اطلاعات کتاب شناختی به فرمت آر.دی.اف.، انتشار و اشتراک گذاری داده ها، رابط کاربری کاربرپسند، کنترل واژگان، گسترش پرس وجوی کاربر، و رتبه بندی معنادار نتایج جست وجو با توجه به نیاز اطلاعاتی کاربر و نیز روابط معنی دار بین فناوری های فواف+ داده های پیوندی در بخش اُپک، برازش مطلوب مدل ساختاری را تأیید کرده اند. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان دهنده مطلوبیت و مقبولیت ساختار متغیرهای مکنون در سطح شاخص ها و مؤلفه های مدل پیشنهادی است. مقدار نیکویی برازش مدل پیشنهادی با 64/0 برابر شده است که نشان دهنده برازش قوی مدل کلی است. نتیجه گیری: وجود فناوری های وب معنایی در نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات در کتابخانه به گزینش، ذخیره و سازمان دهی، و بازیابی معنایی اطلاعات منجر می شود که این امر بین کاربر و نظام کتابخانه ای ارتباط و تعامل معنایی ایجاد می کند. با توجه به برازش قوی مدل پیشنهادی در این پژوهش، می توان از آن به منزله مدلی متناسب با نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات در کتابخانه برای ذخیره، جست وجو، و بازیابی معنایی اطلاعات استفاده کرد.
تحلیل محتوای صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران و مشارکت کاربران آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : شبکه اجتماعی اینستاگرام یکی از ابزار های پراستفاده و محبوب کاربران است که کتابخانه های عمومی نیز از آن برای ارتباط با کاربران و معرفی خدمات خود استفاده می کنند. تحلیل محتوای پست ها و ارزیابی مشارکت کاربران، یکی از شاخص هایی است که می توان از آن برای سنجش میزان محبوبیت محتوای ارائه شده در اینستاگرام استفاده کرد. بنابراین این پژوهش بر آن است تا ارتباط میان محتواهای ارائه شده در صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران و نحوه مشارکت کاربران آنها را مورد واکاوی قرار دهد. روش شناسی : پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل 10132 پست از 110 صفحه اینستاگرام کتابخانه عمومی ایران بوده است. به منظور تحلیل محتوای جامعه پژوهش از سیاهه وارسی ساخته شده توسط پژوهشگر استفاده شده و پس از دسته بندی انواع محتواهای آن، میزان مشارکت کاربران آنها با فرمول نرخ مشارکت کاربر صفحات اینستاگرام محاسبه شده است. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که پست های منتشرشده در صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران به ده دسته اطلاع رسانی رویدادهای آینده، رویدادهای انجام شده، اطلاعیه های عمومی در مورد کتابخانه، اخبار محلی و عمومی، فناوری، پیام های الهام بخش و احساسی، معرفی منابع کتابخانه، پست های مناسبتی، پشت صحنه و سایر موارد تقسیم شده است. بیشترین محتوای ارائه شده در پست های صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی، متعلق به دسته های رویدادهای انجام شده، معرفی منابع کتابخانه و اطلاع رسانی رویداد های آینده بوده است. بیشترین میزان مشارکت کاربران به ترتیب متعلق به دسته های رویدادهای انجام شده، معرفی منابع کتابخانه و اطلاع رسانی رویدادهای آینده است. در زمینه مشارکت کاربران در بین قالب های استفاده شده نیز، قالب های عکس و متن، عکس و فیلم و متن به ترتیب بیشترین مشارکت را دریافت کردند. نتیجه : استفاده مناسب از هشتگ ها، قالب های محتوایی جذاب همچون عکس و فیلم و محتوای کاربرپسند همچون رویدادهای انجام شده، اطلاع رسانی رویدادهای آینده، معرفی منابع کتابخانه و پیام های احساسی و الهام بخش مشارکت کاربران را افزایش خواهد داد.
University Libraries Reaction to Covid-19 Pandemic: The Foremost Central Libraries in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
85 - 97
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study is to explore the university libraries’ responses to the COVID-19 pandemic and determine their services patterns. Method: This study is a qualitative exploration by collecting data through phone and online interviews of selected heads or assistants of thirteen university libraries. The interview recordings were transcribed with the help of callX software. The content of the interviews was analyzed and coded using MaxQDA software and led to the extraction of 220 initial codes. Findings: Almost all the central libraries of the studied universities limited their in-person services during Covid 19 pandemic but engaged with the users and tried to increase digital and remote services. Revamping their web pages, Flexibility in presenting services, development of information dissemination to users were the most important services and activities that central libraries presented in the pandemic era. Two of the most significant services which they have started during this period are librarian booking and online videoconference interviews with the users. Conclusion: although Covid 19 quickly invaded libraries and reduced the opportunity for a quick response, some of the studied central libraries took advantage of the crisis and provided suitable services to students such as setting up digital reference desks, purchase of software to organize electronic resources in the library, online reference interview with users etc.
چارچوبی برای امکان سنجی ایجاد واسپارگاه مدیریت اطلاعات سوانح طبیعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به افزایش سوانح طبیعی و تأثیر آن بر روند تولید اطلاعات، طراحی و ایجاد نظام های پایدار اطلاعات برای تسهیل جریان اطلاعات و افزایش به کارگیری اطلاعات اهمیت ویژه ای یافته است و این در حالی است که پژوهش های امکان سنجی در این بافت به لحاظ کمی و کیفی ضعیف است. پژوهش حاضر به هدف طراحی چارچوب و ابزاری برای امکان سنجی واسپارگاهی با دسترسی باز برای مدیریت اطلاعات سوانح طبیعی در ایران انجام گرفته است. روش: پرسشنامه ای خود-تنظیم از اجزای کلیدی یک واسپارگاه با دسترسی آزاد به همراه ابعاد مهم پژوهش های امکان سنجی اعتبارسنجی شد و در اختیار خبرگان حوزه های مدیریت اطلاعات و فناوری و سوانح طبیعی قرار گرفت و داده های گردآوری شده به روش دلفی فازی تحلیل شد. یافته ها: چارچوب نهایی امکان سنجی شامل هفت بُعد فناورانه، اقتصادی، حقوقی، عملیاتی، زمانی، فرهنگی و رفتاری (تلوس توسعه یافته که با عنوان اختصاری تلوس.سی.بی معرفی شده) برای 44 شاخص اصلی ایجاد واسپارگاه مدیریت اطلاعات سوانح طبیعی اعتبارسنجی شد و به عنوان ابزار ارزیابی امکان ایجاد واسپارگاه به تأیید خبرگان حوزه مدیریت اطلاعات و فناوری سوانح طبیعی رسید. اصالت: چارچوب ارائه شده اولین چارچوب ارائه شده برای امکان سنجی واسپارگاه دسترسی باز در بافت مدیریت اطلاعات سوانح طبیعی ایران است که به شیوه ای نظام مند و علمی و بر پایه نظرات خبرگان حوزه مدیریت اطلاعات و فناوری سوانح طبیعی طراحی و اعتبارسنجی شده است، و ضمن آن، چارچوب توسعه یافته تلوس (تلوس.سی.بی.) به عنوان یکی از ابزارهای اختصاصی امکان سنجی واسپارگاه ها برای آزمودن فناوری های مشابه و بافت های مشابه به جامعه پژوهش های بین المللی حوزه مدیریت اطلاعات معرفی می شود.
بررسی و ارزیابی وضعیت به کارگیری اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین وضعیت موجود استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور و عوامل مرتبط با آن است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی کشور بودند که تعداد 899 نفر از آن ها در پژوهش مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار اس پی اس اس صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد میزان استفاده از اسباب بازی ها در کتابخانه های عمومی کشور بالاتر از حد متوسط است. از نظرِ استفاده از نوع اسباب بازی، تمایل به استفاده از اسباب بازی های گروهی بیشتر از اسباب بازی های فردی است که در این میان، دو دسته اسباب بازی های فکری و آموزشی بیشترین استقبال را از سوی مراجعان داشتند. بررسی میزان رضایت کاربران از بخش اسباب بازی نشان داد اگرچه رضایت کلی از این بخش بالاتر از حد متوسط بود اما تنوع و کیفیت پایین اسباب بازی ها از عوامل نارضایتی از بخش اسباب بازی هستند. همچنین، یافته های پژوهش نشان داد از دیدگاه کتابداران، استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی اثربخشی بالایی داشته و باعث ثبت تجربه مثبت از کتابخانه در ذهن مراجعان، تقویت روحیه جمع گرایی در کودکان و افزایش مراجعه به کتابخانه شده است. در نهایت، یافته ها حاکی از آن بود کتابداران دانش و توانمندی های اندکی در زمینه اسباب بازی ها و کار در بخش اسباب بازی دارند. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر با بررسی وضعیت موجود استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور و شناسایی نقاط قوت و ضعف مرتبط با اسباب بازی، بخش اسباب بازی و کتابداران بخش اسباب بازی، اطلاعات دقیقی را پیشِ روی مدیران و کارشناسان نهاد برای برنامه ریزی دقیق تر و رفع کاستی های این حوزه قرار می دهد. این پژوهش همچنین مبنایی برای انجام پژوهش های بیشتر در این حوزه و بسط مبانی نظری آن فراهم می کند.
ارزیابی محتوای پیشینه ی پژوهش در مقالات پژوهشی دو رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی و جامعه شناسی (1399- 1394)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
95-106
حوزههای تخصصی:
هدف: پیشینه ی پژوهش یکی از مباحث اصلی در متون و مقالات پژوهشی است، به گونه ای که تدوین مقالات پژوهشی در راستای پیشینه ی پژوهش و آثار گذشته صورت می گیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی محتوای پیشینه ی پژوهش مقالات پژوهشی دو رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی و جامعه شناسی است. روش پژوهش: پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کمی انجام شده که به بررسی 60 مقاله پژوهشی دو رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی و جامعه شناسی پرداخته است. ابزار پژوهش چک لیست بوده که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون که برابر با 74% و روایی آن زیر نظر استاد راهنما و مشاور مورد تأیید واقع شده است. برای سنجش داده ها از نرم افزار اس. پی. اس. اس[1] استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، در خصوص ربط موضوعی پیشینه های پژوهش، وضعیت پیشینه ی پژوهش مقالات پژوهشی در وضعیت مطلوبی قرار دارند، اما وضعیت پیشینه های پژوهش از لحاظ توجه به رویکرد انتقادی و تجزیه و تحلیل پیشینه های پژوهش برای درک بهتر موضوع در وضعیت مناسبی قرار ندارند. در ارتباط با انسجام و کافی بودن توضیحات پیشینه ی پژوهش وضعیت رشته ی علم اطلاعات به نسبت رشته ی جامعه شناسی موفق تر عمل کرده است. نتایج آزمون من وایتنی نشان می دهد، در خصوص موارد مورد بررسی به جز تحلیل انتقادی پیشینه های پژوهش تفاوت معناداری مشاهده نمی شود. نتیجه گیری: به نظر می رسد پژوهشگران به محتوای پیشینه ی پژوهش توجهی کافی نمی کنند و تنها برای حفظ ساختار ظاهری، پیشینه های پژوهشی آورده می شود که بار اطلاعاتی زیادی ندارند.
اقدام پژوهی رویداد نوآورانه کتاب و کودک: به منظور بهبود وضعیت مطالعه و کتاب خوانی کودکان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آن است که علاوه بر شناسایی چالش های اقدامات پیشین، با پرورش ایده های نوآورانه از طریق برگزاری رویداد های نوآوری به رفع این چالش ها کمک کند. روش: نخست، از طریق مرور نظام مند ادبیات و سپس از طریق مصاحبه با افراد صاحب نظر و به کارگیری روش تحلیل مضمون، چالش های اقدامات سنتی در حوزه کتاب کودک شناسایی شد. در ادامه، با استفاده از راهبرد اقدام پژوهی، تلاشی متمرکز به منظور ایده پردازی در حوزه کتاب و کودک با هدف ایجاد آشتی میان کودکان و کتاب خوانی و افزایش رغبت به مطالعه در کودکان و رشد و پرورش ایده های خلاقانه در این حوزه در قالب یک رویداد استارتاپی صورت گرفت. یافته ها: ابتدا چالش های موجود در حوزه کتاب و کودک در 4 حوزه زیرساختی، فرهنگی، محتوایی، و اقتصادی شناسایی شد و سپس رویداد نوآورانه کتاب و کودک به عنوان رویداد استارتاپی در قالب اقدام پژوهی که شامل چهار فاز برنامه ریزی، اقدام، مشاهده و بازتاب است بررسی شد. اصالت/ارزش: چالش های متعدد شناسایی شده در حوزه ترویج کتاب کودک لزوم ابتکارات نوآورانه را به وضوح آشکار کرد. ازاین رو، رویداد نوآورانه کتاب و کودک در فرایندی پویا ضمن شناسایی و ارزیابی اولیه طرح های نوین کاربردی، آن ها را به چالش کشیده است و ضمن توانمندسازی آن ها از بُعد فنی، بازار و کسب وکار، زمینه لازم برای تجاری سازی طرح را فراهم آورد. در این رویداد، سعی شد با ایجاد ارتباط مستقیم بین ناشر و نویسنده، دست واسطه ها کوتاه و در نتیجه جلوی پرهزینه بودن نشر گرفته شود، به این صورت که ناشران بعد از مشاهده ایده اولیه روی آن سرمایه گذاری کردند.
مروری نظام مند بر پژوهش های مکان یابی کتابخانه های عمومی با استفاده از نظام اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با مرور نظام مند متون پژوهشی در حوزه مکان یابی کتابخانه های عمومی ایران با استفاده از نظام اطلاعات جغرافیایی به تحلیل وضعیت آن پژوهش ها از جنبه های گوناگون می پردازد. بر این اساس، مشکلات و مؤلفه های موردتوجه در مکان یابی کتابخانه های عمومی ایران بر اساس متون پژوهشی بررسی شده است. روش: مطالعه حاضر از نظرِ هدف کاربردی و مبتنی بر مطالعه نظام مند با مدل پریسما است. برای جمع آوری داده ها، کلید واژه های مرتبط با موضوع پژوهش در پایگاه های اطلاعاتی معتبر جست وجو و 372 مقاله پژوهشی بازیابی شد. با مطالعه و بررسی چکیده مقاله ها و در صورت لزوم، نتایج، مقالات تکراری و غیرمرتبط حذف شدند. در نهایت، با اعمال پیمایش اولیه و متناسب با معیارهای ورودی و خروجی، مطالعات توسط پژوهشگران کنترل شد و 29 مقاله باقی ماند. ابزار پژوهش از نوع سیاهه وارسی بود. اطلاعات به دست آمده با تلخیص مطالب در قالب جدول ارائه شده است. یافته ها: یافته های مرور نظام مند نشان می دهد توزیع کتابخانه های عمومی در ایران نامتوازن و از نظرِ دسترسی نامناسب هستند. مؤلفه های موردتوجه، آسایش (81/32 درصد)، سازگاری (25/31 درصد) و کارایی (18/17 درصد) بودند. همچنین یافته ها نشان داد در پژوهش های انجام شده در این حوزه کمتر به نقشه و رویکرد مهندسی ساختمان توجه شده است. اصالت/ارزش: با مرور پژوهش های حوزه مکان یابی کتابخانه های عمومی، یافته های این حوزه از نظرِ وضعیت توزیع کتابخانه ها، مطلوبیت دسترسی به آن ها و مؤلفه های مؤثر در مکان یابی مشخص شد. این پژوهش تصویری کلی نسبت به آنچه انجام شده و آنچه بهتر است در تعیین مکان کتابخانه های عمومی رعایت شود برای پژوهشگران آینده ارائه می کند.
شبکه های اجتماعی و مدیریت دانش: بررسی میزان استفاده دانشجویان دانشگاه های ممتاز شهر تهران از شبکه های اجتماعی و پیام رسان برای مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از ویژگی های جامعه شبکه ای، گسترش شبکه های «اجتماعی و پیام رسان» و از جمله کارکردهای این شبکه ها، مدیریت اطلاعات و دانش است. مقاله حاضر قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که دانشجویان دانشگاه های ممتاز شهر تهران به عنوان نخبگان جامعه تا چه اندازه توانسته اند از شبکه های یاد شده برای مدیریت دانش استفاده کنند؟
روش پژوهش: از روش پیمایشی با نمونه گیری تصادفی در میان دانشجویان ۷ دانشگاه ممتاز تهران بر اساس رتبه بندی پایگاه استنادی علوم جهان اسلام برای ارائه توصیفی از وضعیت فعلی استفاده شده است. برای تحلیل عمیق تر یافته ها و ارائه راهبردهایی از جنس سیاستگذاری از مصاحبه عمیق استفاده شده است.
یافته ها: در حالی که 50.۱ درصد دانشجویان معتقدند شبکه های مذکور به بخش از زندگی روزمره ایشان تبدیل شده است، اکثریت دانشجویان، صرفاً مصرف کننده محتوا با اولویت محتوای سیاسی هستند. بیشترین محتوای مرتبط با دروس، صرفاً دنبال کردن اخبار کلاس هاست. بر اساس شاخص های تعیین شده برای سنجش میزان استفاده دانشجویان از این شبکه ها برای مدیریت دانش، ۷ درصد دانشجویان به هیچ وجه از شبکه های یاد شده برای مدیریت دانش استفاده نمی کنند. ۴۹ درصد در مقادیر کم و خیلی کم، 15.5 درصد در مقادیر خیلی زیاد و زیاد و 28.4 درصد تا حدودی از شبکه های مذکور برای مدیریت دانش استفاده می کنند. در ادامه پژوهش راهبردهایی از جنس سیاستگذاری برای اصلاح الگوی استفاده از این شبکه ها پیشنهاد شده است.
نتیجه گیری: شبکه های اجتماعی از ظرفیتی بسیار مهم برای مدیریت دانش برخوردار هستند و اساساً مفهوم شبکه های اجتماعی و مدیریت دانش به دلیل ناشی شدن هر دو مفهوم از انقلاب اطلاعاتی، توسعه جوامع اطلاعاتی و در نهایت شکل گیری و توسعه شبکه های اجتماعی دارای پیوندی اجتناب ناپذیر با یکدیگر هستند. یافته ها نشان داد که در سطح ۷ دانشگاه ممتاز شهر تهران هنوز استفاده از شبکه های اجتماعی برای مدیریت دانش در سطح مطلوبی نیست؛ اما تنها ۷ درصد دانشجویان از هیچ یک از گویه های مرتبط با مدیریت دانش شامل اخذ مشاوره های علمی و پژوهشی از استادان، استفاده از ظرفیت کار تیمی برای فعالیت های علمی و ...، استفاده نکرده اند.
واژگان کلیدی: شبکه های اجتماعی؛ مدیریت دانش؛ دانشجویان؛ دانشگاه های تهران؛ سیاستگذاری
طراحی الگوی بومی مدیریت دانش برای سازمان های پژوهش محور (مورد مطالعه: جهاد دانشگاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
323 - 352
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به ارائه مدل بومی مدیریت دانش در سازمان های پژوهش محور کشور و ضرورت اجرا و پیاده سازی آن در این گونه سازما ن ها پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها آمیخته اکتشافی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه پیمایشی مقطعی است. نمونه بخش کیفی 31 نفر از خبرگان جهاد دانشگاهی و بخش کمّی 100 نفر از مدیران و نخبگان جهاد دانشگاهی بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه و پرسشنامه بوده و داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS بررسی و تحلیل شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا و تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار (EQS) استفاده گردید. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد این الگوی بومی، دارای هشت بُعد کلیدی با 55 مولفه حیاتی و ابعاد زیرساختی فرهنگ، ساختار و تکنولوژی می باشد که ارتباط بین ابعاد، مولفه ها و زیرساخت ها در قالب مدل مفهومی و به صورت ماتریسی طراحی و ارائه شده است. نتیجه گیری: اغلب سازمان های پژوهش محور در ایران فاقد الگویی منسجم در حوزه مدیریت دانش می باشند و یا مشکلات متعددی در زمینه پیاده سازی و اجرای آن دارند. ارائه یک الگوی بومی متناسب با فرهنگ و ساختار کشور ایران می تواند این سازمان ها را از طریق مدیریت سیستماتیک دارایی های فکری به سمت توسعه و دستیابی به مزیت رقابتی سوق دهد. بنابراین، با ایجاد زیرساخت های لازم در حوزه فنآوری اطلاعات، فرهنگ سازی و اصلاح فرایندها و ساختار سازمانی می توان مدیریت دانش را در سازمان های پژوهش محور اجرا و پیاده سازی نمود.
تحلیل محتوای مقالات فصلنامه مطالعات مدیریت گردشگری (1391-1398) بر مبنای الگوی مشارکت نویسندگان و ویژگی های روش شناسی، استنادی و عملکردی مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۸
161 - 192
حوزههای تخصصی:
مطالعه روند تولید مقالات علمی در هر حوزه دانشی، از یک سو می توانند تصویری شفاف از خط سیر علمی یک نشریه ارائه دهد و از سوی دیگر، شکاف ها و خلأهای پژوهشی را در آن حوزه، شناسایی نماید. در این میان بررسی پژوهش های انتشار یافته در حوزه گردشگری، می تواند درک صحیحی از رویکردهای نظری، روش ها و تکنیک های مورد استفاده محقق و چگونگی پیشرفت نظری و روشی در این حوزه را فراهم سازد و اطلاعاتی مستند در خصوص سیر تحول و روند انجام این پژوهش ها در طول یک دوره زمانی مشخص ارائه دهد؛ ضمن آنکه چشم اندازی شفاف در زمینه محدودیت ها، آسیب ها و موارد نیازمندِ توجه بیشتر را، برای پژوهشگران و نیز مدیران و برنامه ریزان این حوزه فراهم می آورد. مسئله اصلی این پژوهش، شناخت مقالات علمی منتشر شده در نشریه «مطالعات مدیریت گردشگری» بر مبنای چهار مؤلفه: ویژگی ها و الگوی مشارکت نویسندگان، ویژگی های روش شناسی، استنادی و عملکردی مقالات است. روش پیشبرد پژوهش توصیفی بوده و به طور خاص از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و شیوه تحلیل آنها کمّی است. نمونه های مورد مطالعه تع داد 219 مقاله(N=219)، شامل کلیه مقالات انتشار یافته در نشریه مطالعات مدیریت گردشگری، طی سال های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۸ در ۸ دوره و ۳۲ شماره(۴۸-۱۷) است. نتایج این پژوهش ضمن ارائه تصویری روشن از الگوهای مشارکتی نویسندگان و نیز ویژگی های روش شناسی، عملکردی و استنادی مقالات، خط سیر و روند ثبات یا تغییرات به وجود آمده در هر یک از الگوها و ویژگی های مورد مطالعه در این نشریه را طی هشت سال، آشکار نموده است.