فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۱۲٬۸۸۳ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
33 - 40
حوزههای تخصصی:
شهرت سلطان علی مشهدی (841-926ق.) در خوشنویسی با خط نستعلیق، به دو موضوع کثرت کتابت نُسخ خطی نفیس در سایه ی حمایت حکومت تیموریان همچنین تألیف اولین رساله ی آموزشی در خط نستعلیق در سال 920 هجری ق. برمی گردد. در میان آثار متعدد سلطان علی مشهدی، نسخه ای بدون تاریخ از بوستان سعدی با قلم خفی نستعلیق در کتابخانه موزه ملی مَلک موجود است که از قوت قلم و پختگی قابل توجهی برخوردار است اما در کتاب های نسخه شناسی مشهور، ثبت نشده است. در پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای، به روش اسنادی، توصیفی و تطبیقی، به ارزیابی شباهت ها و تفاوت ها و مقایسه ی سبک خط نستعلیق بوستان موزه ملک با سبک آثاری از سلطان علی مشهدی که شکی در صحت انتسابشان به وی نمی باشد پرداخته و ضمن معرفی انواع مختلف جعل آثار هنری و ارائه نمونه هایی از جعل های صورت پذیرفته، صحت رقم سلطان علی مشهدی در ذیل کتاب مذکور مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت. در انتها درمی یابیم که ریتم مدات، پیوستگی سطرها و سنجیده سوار نمودن حروف و کلمات روی یکدیگر، چینش نقطه ها و حتی رقم سلطان علی در اثر بوستان سعدی موزه ملک شباهتی قابل قبول با دیگر آثار سلطان علی مشهدی دارد و ما را در نیل به پاسخ این سؤال که آیا بوستان سعدی مورد بحث، اثر سلطان علی مشهدی است یا خوشنویس دیگری دیوان مذکور را کتابت نموده و در زمان های بعد به نام سلطان علی جعل شده است؟ رهنمون خواهد ساخت.
بررسی تحلیلی مظاهر و مضامین رقص شیوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین هندو در بطن فرهنگ و تمدن هند، آکنده از اشاره ها و تعبیرهای عرفانی و حکیمانه است؛ شیوا به همراه برهما و ویشنو، «تثلیث» هندویسم را تشکیل می دهند. بیان نمادین در رقص های آیینی، یکی از مهم ترین شاخه های هنری است که می تواند به مثابه مطالعاتی جامعه شناختی، دینی، عرفانی و اعتقادی و به طور کلی تحت عنوان مطالعات فرهنگی، خصوصیات زیباشناختی و محتوایی آثار هنری را پژوهش و بررسی کند. رقص های آیینی یکی از جذاب ترین حوزه هایی است که علاوه بر جنبه های زیباشناختی در فرم های حرکتی، دارای مفاهیم و معانی عرفانی، دینی و روایی است و در توالی زمان و مکان تحقق پیدا می کند. رقص های آیینی در تمدن های مختلف بر اساس محتوای معرفتی و عرفانی یا روایی (اساطیری، تاریخی و...) شکل گرفته اند که در بعضی موارد، مضمون هایی مشابه با یکدیگر دارند. هنر در فرهنگ های سنتی و دینی، بستر مناسبی برای تجلی مضامین عرفانی، معنوی و روایی است؛ بنابراین می توان از طریق پژوهش در این نوع آثار هنری، علاوه بر کشف معانی نمادین، محتوای رمزی اشاره های حرکتی آن ها را نیز دریافت. «ناتاراجا» یا رقص شیوا یکی از مضمون های باشکوه در اسطوره شناسی هندو است؛ منبع الهام بخش هنرمندان و نمادی از عبادت برای مردم و حامل بسیاری از معانی، پیام ها و استعاره هاست. حالت رقص شیوا موضوع کار بسیاری از مجسمه های مفرغین هنرمندان سده های دهم و دوازدهم میلادی قرار گرفت. این مجسمه ها، نماد شناخته شده و محبوب هندو، به عنوان نمادی از فرهنگ هند استفاده می شوند. این مقاله به توصیف، تحلیل و بررسی جلوه های نمادین رقص شیوا، ارتباط بین ویژگی های نمادین شیوا و اسطوره های هندی پرداخته است.
بررسی طرح تاج شاهان در سکه های ایران از دوره هخامنشی تا ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۵۰
23 - 32
حوزههای تخصصی:
همواره در تاریخ پادشاهی دنیا شاهی بدون تاج قابل تصور نیست. پادشاهان ایرانی نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند. تاج شاهان ایران باستان به عنوان یکی از مظاهر سلطنت و قدرت، در آثار هنری گوناگونی همراه با نقش پادشاه در حالی که وی را از دیگر اشخاص متمایز می سازد، نمایان شده است. یکی از آثار هنری مهم که نقش شاهان ایران همراه با نماد قدرتشان یعنی تاج، برروی آنها توسط هنرمندان خوش ذوق و قریحه ی ایرانی حک شده است، سکه ها می باشند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی_تاریخی است که از طریق گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و نیز مشاهده سکه ها در برخی موزه ها انجام پذیرفته است؛ ضمن اینکه مطالعه سیر تحول طرح تاج شاهان دست یابی به تفاوت ها و تشابهات تاج ها را امکان پذیر می نماید. در این جستار تلاش نگارندگان بر این است که، سیر تحول تاج شاهان نقش شده بر روی سکه های سه امپراتوری بزرگ ایران باستان(هخامنشی، اشکانی و ساسانی) را مطالعه نمایند. هدف از بررسی تاج شاهان در ادوار تاریخی ایران باستان شناخت، بازشناسی، تشخیص و تفکیک آنان از یکدیگر از طریق مطالعه سکه ها می باشد؛ چرا که هر پادشاهی تاج مخصوص به خود را داشته و بعضاً علاوه بر طرح تاج نقوش، جنس و نمادهای مورد استفاده متفاوت بوده است.
مطالعه تطبیقی ویژگی های هزار و یکشب صنیع الملک و وجوه خاص سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۵۰
33 - 42
حوزههای تخصصی:
نقاشی های هزار و یکشب از ممتازترین آثار هنری ایران در تمام دوران قاجار است. این مجموعه به دست صنیع الملک و شاگردانش به عرصه تصویر درآمد و دارای ویژگی هایی است که آن را از دیگر مجموعه های مشابه در سایر ادوار تاریخی هنر ایران متمایز می کند. در این مطالعه با روش تطبیقی - تحلیلی به بررسی وجوه خاص هزار و یکشب با سینما پرداخته شده است. با این تعبیر به این مجموعه با برشمری و تحلیل این ویژگی ها از زاویه دیگری نگریسته شده است. واقع گرانمایی، چینش صحنه ها، کادر بندی، ترکیب بندی، زمان و پویایی، شخصیت پردازی، طرح داستان مصور، روایتگری و نقطه اوج، مراحل سه گانه پیش تولید، تولید و پس تولید، پیوند نوشته و تصویر، ارتباط اقتباس و منبع آن و نور پردازی از بحث هایی هستند که در قسمت اصلی این مقاله مورد بررسی و قیاس با ویژگی های سینمایی قرار گرفته اند. بین تکنیک های سینمایی و روش هایی که در خلق هزار و یکشب به کار گرفته شده است مشابهت های ظریفی وجود دارد. این مشابهت ها میل به تحرک و پویایی در تصاویر نقاشی ایران را در این بازه زمانی نشان می دهد. همچنین به چگونگی فراتر رفتن صنیع الملک از رسانه نقاشی در این مجموعه و وجود ظرفیت برای ورود تصاویر متحرک می پردازد.
ساختار بصری نقاشی های دیواری تبریز (در سه دهه اخیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت سامان دهی نقاشی های دیواری به منظور رفع آلودگی های بصری شهر ها امری اجتناب ناپذیر است؛ زیرا بخش عمده ای از ناآرامی های روانی و مشکلات فرهنگی کلان شهرهای کنونی متأثر از ناهماهنگی های محیطی است. استفاده صحیح از هنر نقاشی دیواری می تواند در تلطیف نماهای شهری نقش مؤثری ایفا کند. این شاخه از هنر نقاشی، ضمن داشتن اصول و معیارهای ثابت، دارای قواعدی ویژه مناطق مختلف است؛ این اصول و ضوابط می توانند به منزله معیار سنجش کیفیتِ آثار نقاشی دیواری مورد استفاده قرار گرفته، بر اساس آن ها عیوب و کاستی های موجود بررسی شوند. این مقاله در پاسخ به این سؤال تنظیم شده است که آیا نقاشی های دیواریِ تبریز، از نظر فنّی و بر اساس اصول و معیارهای هنری و زیبایی شناسی، در سطح قابل قبولی قرار گرفته اند. بدین منظور، در این پژوهش 55 نمونه عکاسی شده از نقاشی های به اجرا درآمده در سطح شهر تبریز (به منزله جامعه آماری)، به روش مشاهده و تحقیق میدانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. برای تشخیص سطح کیفیت هنری آن ها، به روش کتابخانه ای، به منابع معدود امّا مستدل و تخصصی استناد شده است. این آثار از دو جنبه بصری و محتوایی قابلیت بررسی داشتند؛ ولی با توجه به گستردگی مباحث در این مقاله، صرفاً به مطالعه ساختار بصری آن ها پرداخته شده است. بر اساس یافته های تحقیق و با توجه به اصول و قواعد مرتبط با ساختار بصری نقاشی های دیواری، دلایل ضعف و کاستی ها با روشی علمی و به دور از هرگونه پیش داوری تبیین شده است. نمونه های موجود در این مجموعه در رعایت اصول فنی و سبک و مناسبات فرهنگی نمود ضعیفی دارد و فاقد ایده های نو، سبک و تکنیک مورد انتظار از یک اثر هنری است.
نقش همه جلوة نقاش شد!؛ تصویری کردن شعر و نوشته در کلاس هنر
حوزههای تخصصی:
یافته های کارگاهی یک برنامه مستند؛ بررسی موردی مراسم عروسی در همدان
حوزههای تخصصی:
سه گانه طراحی واحد بنیان، تولید سفارشی انبوه و شخصی سازی محصولات صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
67 - 79
حوزههای تخصصی:
هر چند امروزه در طی فرآیند ساخت یک کالا، عواملی چون فن آوری بسیار پیچیده، سامانه ها ی تولیدی بسیار وسیع، تقاضاهای غیرقابل پیش بینی در بازار، عمر بسیار کوتاه کالا، و همچنین رقابت شدید در بین شرکت ها بعنوان چالش های مهم مطرح است، لیکن استفاده ازشیوه ها ی جدیدی در تولید، همچون فن آوری و راهبرد طراحی واحد بنیان و تولید سفارشی انبوه می تواند روشی جهت افزایش سرعت کار، حرکت به سوی صنعت نوین و راه کارهایی ثمربخش برای مقابله با این چالش ها به شمار آید. محصولات مبتنی بر طراحی واحد بنیان با قابلیت چیدمان های مختلف از جمله راه کارهایی است برای تولید محصولات متعدد که نیاز مشتریان متفاوت را در یک زمان بر طرف می کند. تولید سفارشی انبوه، با ایجاد مرزهای جدیدی در رقابت ها ی تجاری، کمک می کند تا نیاز ها و خواسته های مشتریان را بیشتر مورد توجه قرار داده تا آنها بتوانند با شخصی سازی محصولات، رضایتمندی و خشنودی بیشتری را در هنگام استفاده از کالاهای خود تجربه نمایند. در این تحقیق به صورت موضوع پژوهی، اصول، مفاهیم و تعاریف،روش های گوناگون، موارد کاربرد و مراحلمختلف، وجوه تمایز و چالش های سه گانه طراحی واحد بنیان، تولید سفارشی انبوه و شخصی سازی محصولات صنعتی بررسی و تدوین گردیده است.
مقایسه نظم شبه تناوبی شاه گره با ساختار شبه بلوری سیلیکون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۵۰
69 - 80
حوزههای تخصصی:
تزئینات در هنرهای اسلامی به طور کلی به سه قسم گیاهی، هندسی و کتیبه ای قابل تقسیم است. تزئینات هندسی را در ایران گره چینی یا گره سازی می نامند. در این مقاله به بررسی، کشف و توصیف ساختار هندسی گره چینی و مقایسه نظم موجود در آن با نظم موجود در ساختار های طبیعی بر مبنای روش تحقیق توصیفی پرداخته شده است و این فرضیه را مطرح می سازد که علت تشابه میان برخی اجزای معماری سنتی با بعضی ساختارهای طبیعی، تقلید عینی از طبیعت نیست، بلکه رجوع و وقوف معماران سنتی به قدر و هندسه و اصولی است که مبنای شکل گیری مخلوقات عالم نیز می باشند. به جهت اثبات فرضیه تحقیق ابتدا به بررسی ادبیات و پیشینه تحقیق پرداخته شده و در این راستا تاریخچه گره چینی، انواع گره چینی و روش های ترسیم گره و شیوه های گسترش هندسی گره چینی را مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت نیز به مقایسه نظم شبه تناوبی موجود در گره های خود متشابه (شاه گره) با نظم شبه تناوبی شبه بلور ها پرداخته شده است. و در این مقایسه، نمونه موردی گره های خود متشابه، شاه گره ایوان غربی مسجد جامع اصفهان و نمونه موردی شبه بلور ها، ساختار شبه بلور عنصر سیلیکون در نظر گرفته شده است.
بررسی تأثیرات نقاشی ساسانی بر دیوارنگاره های سغدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
23 - 32
حوزههای تخصصی:
این مقاله با توجه به آثار مکتوب و تصویری باقی مانده از هنر ساسانی و سغدی که در زمان امپراتوری ساسانی در دوره هایی زیرمجموعه این پادشاهی بوده است به بررسی تأثیرات هنر ساسانی بر دیوارنگاره های سغدی می پردازد؛ جامعه آماری مورد بررسی 3 نمونه از نقش -برجسته ها و نقاشی دیواری های ساسانی و 6 نمونه از نقاشی دیواری های سغدی می باشد. روش تحقیق، توصیف و تحلیل نگاره ها ست و هدف بازشناسی تأثیرات نگاره های ساسانی بر دیوارنگاره های سغدی است، زیرا به اعتقاد بسیاری پژوهشگران نقاشی سغدی عامل انتقال ویژگی های نگاره های ساسانی به نگارگری ایران پس از اسلام می باشد و نتیجه حاصل از آن نشان می دهد علی رغم موقعیت درخشان سغد، همواره تأثیرات هنری ساسانی در نقاشی سغدی تأثیر گذار بوده است، بیشتر تأثیرگذاری نگاره های ساسانی برنگاره های سغدی در ویژگی های صوری نگاره ها از نظر فضای تصویری، استفاده از رنگ های تخت و درخشان، و نادیده گرفتن توالی زمانی و ابعاد مکانی و رویکرد به شیوه خطی می باشد، لیکن نقاشی سغدی از اصالت خاص خود بهره مند است و بنا به خاستگاه فرهنگی خویش همواره سعی درحفظ ارزش های فرهنگی و هنری خود می نمودند. سغدیان در نقاشی های خود نه تنها از ساسانیان بلکه از فرهنگ های تصویری دیگر سرزمین ها مانند خوارزم، هند و یونان نیز تأثیر گرفته اند.
تأثیر روایت مدرن بر موج نوی سینمای ایران (مورد کاوی: فیلم های گاو و شازده احتجاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینمای ایران از آغاز تا امروز تحولات مختلفی را به خود دیده است. جریانی به نام موج نو سینمای ایران، در دهه های 40 و 50 هجری شمسی، ساختار سینمای ایران را دگرگون کرد. فیلم هایی که تا آن زمان تولید می شدند از لحاظ فرم، و ساختار سینمایی و به ویژه شیوه روایتگری در سطح بسیار نازلی قرار داشند و اصول متعارف فیلمسازی غالباً در آنها رعایت نمی شد. در دهه های 40 و 50 هجری بر اثر عوامل اجتماعی و تغییرات که در مناسبات سنتی جامعه رخ داد، فیلمسازانی که با محافل روشنفکری، فرهنگی، ادبی و هنری جامعه ایران و نیز جهان در ارتباط بودند، فیلم هایی برخلاف سینمای غالب تولید کردند که دارای ارزش های زیباشناختی فراوانی بودند. خاستگاه اصلی موج نو، ادبیات داستانی و به ویژه ادبیات داستانی مدرن است. ارتباط سینماگران با ادبیات، موجب تحول در شیوه های روایتگری آثار سینمایی آنها گردید. در پژوهش حاضر، با استفاده از توصیف و تحلیل و به شکل کیفی، ادبیات و روایت مدرن، چگونگی شکل گیری آن، تأثیر ادبیات داستانی مدرن بر شکل روایت در فیلم های گاو و شازده احتجاب(از مهم ترین آثار موج نو) مورد پژوهش قرار گرفته، و نتایج به دست آمده که نشان دهنده تأثیر جریان ادبی مدرن بر موج نو می باشد، ارائه گردیده است.
به یاد کودکی! در تصاویر کتاب های درسی
حوزههای تخصصی:
بررسی و فن شناسی تحول هنر نقاشی در دورة اول قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احوال و آثار محمد علی بیک نقاشباشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۱ شماره ۴۹
57 - 64
حوزههای تخصصی:
محور اصلی این مقاله بر این نکته استوار است که محمد علی بیک، نقاشباشی شاه طهماسب دوم و نادرشاه علاوه بر اینکه از بازماندگان علی قلی بیک جبادار، نقاش فرنگی ساز دوره شاه عباس دوم، بلکه پدر محمد باقر، نقاش نامدار دوره زندیه و اوایل قاجاریه هم هست. نکته دیگر این مقاله اثبات این فرضیه است که محمدباقر هم پدر محمد حسن اصفهانی، نقاش زیرلاکی دوره قاجار است. سومین نکته که در این مقاله تائید شده اینست که محمدحسن اصفهانی هم طبق سند قباله ای که در دست است برادر نجفعلی یا آقا نجف، نقاشباشی دوره قاجار، و یا به سخن دیگر، فرزند دیگر محمدباقر و یا نواده محمد علی بیک نقاشباشی است. نگارنده برای اثبات این نکات به منابع مکتوب و مصور به ویژه به رقم های نقاشان یادشده مراجعه نمود و با استناد به رقم های آمده در آثار محمدباقر و نیز اطلاعات آمده در تذکره آتشکده آذر بیگدلی درباره محمدعلی نقاشباشی و محمدباقر در دو مرقع نقاشی کاخ گلستان تهران و نیز اشارات دیگر این ارتباط را هر چه بیشتر تقویت کرد. آنچه در این مقاله درخور اعتناست تداوم هنر نقاشی در خانواده علی قلی بیک جبادار در چندین نسل متوالی است که سه تن از آنها یعنی خود علی قلی بیک جبادار و محمد علی بیک و نجفعلی یا آقا نجف به منصب نقاشباشی دست یافته اند.
بازتاب اندیشه هگل در تراژدی آنتیگونه سوفوکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هگل در کتاب پدیدارشناسی روح و در فلسفه هنرهای زیبا خود، به مسئله تراژدی و چگونگی شکل گیری آن می پردازد. اکثر پژوهندگان غربی مدعی هستند که از زمان ارسطو تاکنون هیچ یک از اندیشمندان اروپایی نتوانسته اند تراژدی و کمدی را آن طورکه هگل تبیین کرد مورد تحلیل قرار دهند و تاکنون همواره نکته گیری های ژرفش، اندیشمندان پس از او را به تأمل واداشته است. نمونه تراژدی یونانی در نظر هگل، آنتیگونه سوفوکلس است. هگل در اثر معروف خود فلسفه هنرهای زیبا به شرح و بسط تراژدی آنتیگونه می پردازد. در طول تاریخ فلسفه در حوزه های مختلف رابطه هنر و فلسفه به وضوح مشاهده می شود. اگرچه هگل متن کاملی در مورد زیبایی شناسی منتشر نکرد تا با علم منطق مقایسه کند، این به این معنا نیست، که او هنر و زیبایی را در مرز نظام فلسفی خود پایین آورده، در واقع نظریه زیبایی شناسی هگل از قلب نظام فلسفی اش ناشی می شود، و تنها می تواند دور نمایی از آن سیستم شناخته شود. بر این اساس ما در این اوراق در پی آنیم که بسته به بضاعت خویش، لحظه های بی زمان فراز و فرود تراژدی را، به تحریر کشیده و رخداد «وجدان معذب (آگاهی معذب)» هگلی را شرح داده، «برخورد تراژیک» را مصور کرده و دقیقه ای بازاندیشی کنیم.
طرّاحی فضا و مکان درنمایش های سنتی- مذهبی ایران؛ یک پیشنهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز، قهوه خانه ها در شمار نهادهای اجتماعی- فرهنگی تأثیرگذاری بودند که در ادامه ی فعالیت های خود به جایگاهی ثابت جهت اجرای نمایش های سنتی- مذهبی ایرانی و برخی خرده نمایش ها تبدیل شدند. پژوهش حاضر در پی بررسی جایگاه گذشته و اکنون این مکان ها در حوزه ی اجرای نمایش های سنتی- مذهبی و پاسخگویی به این پرسش است که؛ آیا می توان ضمن اجرای نمایش های ایرانی در اشکال احیاشده آنها ، فضاها و مکان های تازه ای را نیز برای اجرای نمایش در دیگر نهادها و کانون های اجتماعی و فرهنگی معاصر ایجاد کرد؟ بنابراین هدف اصلی این پژوهش ، ارائه ی راهکار و الگویی عملی و کاربردی بر مبنای نیاز جامعه ی امروز بوده است. روش تحقیق، مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و در گردآوری اطلاعات اولیه نیز از روش اسنادی و علی الخصوص سفرنامه های مستشرقین بهره برده شده است. به این ترتیب در این مقاله ابتدا به موضوع قهوه خانه ها، شرایط ایجاد، شکل گیری و تطور آنها به عنوان جایگاهی ثابت برای اجرای نمایش های ایرانی پرداخته شده، سپس رابطه ی فضا و معماری قهوه خانه ها با فضا و مکان نمایش های ایرانی بررسی و تشریح شده است. در نتیجه گیری نیز مهم ترین یافته ی پژوهش، پیشنهاد الگویی برای توسعه و پایداری اشکال اجرایی نمایش های ایرانی در دوران معاصر و نمودار اجرایی آن است.
گوپت و شیردال در خاور باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
13 - 22
حوزههای تخصصی:
این نوشتار تلاش دارد با نگاهی بر اساطیر و نقشمایه های به جای مانده بر روی آثار هنری، کهن الگوهای گوپت و شیردال را در هنر مردمان خاور کهن تا پایان دوره آهن (سده ششم پ.م) با تأملی ژرف تر بر نمونه های ایرانی پیگیری کند، و در این راه به پی جویی تحلیلی و تطبیقی ارتباط میان این فرهنگ ها بپردازد. گوپت (انگاره ترکیبی شیر، گاو و پرنده با سر انسان) و شیردال (انگاره ای با بدن شیر و سر عقاب) از بن مایه های کهن مورد استفاده در هنر خاور باستان از هزاره سوم پیش از میلاد به بعد هستند. به نظر می رسد آغازین نمونه های این انگاره را مصریان ساخته اند و پس از آن مردمان میانرودان، عیلام و ایران باختری آن را بر دست سازهای هنری خویش نقش کرده اند. عقاب، انسان، شیر و گاو هرکدام دارای نیروی سحرآمیز و فرمانروای قلمرو خویشتن بودند. هنگامی که درهم آمیخته می شدند، برای نیایشگاه ها به نگاهبانانی شکست ناپذیر بدل می گشتند. بهره گیری از این نماد به عنوان نشان شگفت انگیز نیروی برتر در مصر، میانرودان، ایران، آناتولی، یونان و هند با نام ها و توصیفات گوناگون رایج گشت و اهمیت بسیاری در اساطیر، هنر و فرهنگ این سرزمین ها یافت.