فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۵۱۱٬۸۴۹ مورد.
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
1 - 13
حوزههای تخصصی:
دوران سلطنتی ناصرالدین شاه دوران ظهور ژانرهای جدید در نقاشی و کاربرد گسترده واقع گرایی در نقاشی ها متاثر از هنر اروپایی است. منظره پردازی یکی از این شیوه های نو در تصویرپردازی بود که پیش از این، به صورت ژانری مستقل و تکنیک ها و شیوه های بازنمایی جدید، متداول نبود. در تاریخ نقاشی ایران، منظره پردازی غالبا جزئی تکمیل کننده تصویر بود و برای پرداخت فضاهای خالی یا جدا کردن بخش های نقاشی از یکدیگر یا برای تصویرسازی در پس زمینه مورد استفاده قرار می گرفت. در مقاله حاضر ضمن بررسی زمینه های ظهور منظره پردازی با اسلوب جدید، این پرسش ها دنبال می شود که نهاد قدرت با مولفه ها و وی ژگی های نقاشی منظره پردازی در عصر ناصری چه رابطه ای داشت؟ چگونه آثار منظره پردازانه عرصه ظهور قدرت شدند و نگاه شاهانه و سوگیری مناسبات قدرت را در عصر ناصری رویت پذیر کردند؟ روش شناسی مقاله حاضر برای پاسخ به پرسش های پژوهش مبتنی بر تحلیل گفتمان است که با مطالعه اسناد، تصاویر و نمونه آثار انتخاب شده، به تحلیل روابط میان نهاد سلطنت، قدرت پادشاه، نظام آموزش جدید و تاثیر عکاسی بر منظره پردازی پرداخته می شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است منظره پردازی در عصر ناصری، در ثبت مکان نگاره ها و چشم اندازهای شهری برآمده از گفتمان مدرنیته و تجددخواهی شاه است. منظره هایی از چشم اندازهای سرزمینی در طول سفرهای ناصرالدین شاه و منظره های شهری از چشم انداز بالای کاخ، و تصورپردازی های ناصرالدین شاه همه در امتداد نگاه شاهانه است. تصاویر منظره در واقع مدیوم سیاسی برای ثبت حدود و ثغور ممالک محروسه و متعلقات شاه بود و آپاراتوس نگاه شاهانه، چه دیدن و چگونه دیدن از زاویه نگاه ناصرالدین شاه را تثبیت می کرد.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گسترش فرهنگ مصرفی در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
14 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین گسترش نمودها و نشانه های فرهنگ مصرفی در کلان شهر تهران است. ساکنان کلان شهرها به طور مستمر و فزاینده در معرض هجوم ایماژها، نشانه ها و نمودهایی از فرهنگ مصرفیِ برآمده از نظام بازار هستند که وفور، تکثر و اثرات قوی آن، فردیت و خودآگاهی و قدرت انتخاب مصرف کنندگان را دایماً در معرض تهدید و تخریب قرار می دهد. این وضعیت اثرگذاری قاطعی بر عواطف، احساسات، سلایق، خلق و خوها و سبک های زندگی کنشگران دارد، طوری که گاهی می توان از شیوع سبک های زندگی مصرف گرا در میان ساکنان کلان شهر صحبت کرد که پیامدهای نظیر ناخرسندهای عاطفی، ملالت های روانی و فرسودگی های ذهنی را در پی دارد. میدان مطالعه پژوهش حاضر ساکنان کلان شهر تهران است. روش مورد استفاده، کمی و از نوع پیمایشی است که داده های آن با استفاده از پرسشنامه محقق ساز گردآوری شده است. شیوه نمونه گیری از نوع احتمالی است که بر مبنای آن 363 نفر موفق به تکمیل پرسشنامه شده اند. از آنجا که داده ها از توزیع و پراکندگی تقریباً نرمالی برخوردار بوده است، از روش های پارامتریک آماری استفاده شده است. یافته ها نشان دهنده آن است که بین فرهنگ مصرفی و متغیر های موردبررسی رابطه معنا داری وجود دارد. در بین عوامل زمینه ای بین متغیر های سن و درآمد و فرهنگ مصرفی ارتباط معناداری دیده شده است و فرضیه لوکس گرایی با 59درصد قوی ترین تبیین کننده و پیش بینی کننده فرهنگ مصرف گرایی بوده است. این امر را می توان معلول همان نظام بازار سرمایه داری و متنوع جامعه مدرن دانست. فرهنگ مصرفی به عنوان سازه ای اجتماعی با کمیت و کیفیت متفاوت در وضعیت های رفاهی گوناگون افراد، از نظام جهانی و ابعاد متفاوت آن تأثیر می پذیرد.
تله فضایی فقر و پیامدهای برساخت کولبری در مناطق مرزی کردستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
41 - 57
حوزههای تخصصی:
با بررسی پیشینه پژوهش ها و مطالعات مرزی، پیداست که تحلیل ها در باب علل و پیامدهای اجتماعی- فرهنگی کولبری محدود می باشد. به همین منظور، پژوهش حاضر با استفاده از مفاهیم فضا، تولید فضا و تله فضایی فقر در پی دستیابی به این مهم با مطالعه جامعه مرزنشینان شهرستان بانه و مریوان در استان کردستان می باشد. روش انجام پژوهش، کیفی بوده که با استفاده از روش نظریه زمینه ای و کاربست نمونه گیری هدف مند و گلوله برفی، 56 نفر از افراد مطلع و درگیر در پدیده کولبری به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. اطلاعات به روش تحلیل زمینه محور و کدگذاری باز و محوری با استفاده از شیوه اشباع نظری و مدل پارادایمی بیان شده اند. یافته های تحلیلی نشان می دهد که تله فضایی فقر، برساخت پدیده کولبری را در مناطق مرزی کردنشین به دنبال داشته است. کنشگران مرزی به واسطه شرایط علّی حاکم از جمله فشار اقتصادی، نبود منبع درآمد جایگزین، جبر محیطی و ضعف درآمد پیله وری و همچنین غالب بودن بسترها و زمینه هایی همچون ضعف بخش کشاورزی، نبود صنعت و اشتغال صنعتی و ضعف اشتغال گردشگری و با شرایط مداخله گر و مکانیسم هایی همچون امنیتی کردن مناطق مرزی و تاریخی بودن تجارت در منطقه، تنها استراتژی را استفاده از توانایی های جسمی خود یافته و به کولبری روی آورده اند. همین استراتژی، پیامدهایی اجتماعی- فرهنگی در قالب 5 مقوله محوری به دنبال داشته است که از جمله تخریب سرمایه های انسانی بومی، رشد مصرف گرایی، تنزل کرامت انسانی و حقوقی افراد، رشد فضاهای فقرپرور و حاشیه نشین، تداوم چرخه فقر و بازتولید کولبری در میان ساکنان مناطق مرزی غرب کشور از جمله استان کردستان را به دنبال داشته است.
تحلیل پارادایم فکری و ترسیم نگاشت علمی پژوهش های بین المللی در حوزه بازی پردازی در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر با هدف درک بهتر موضوعات مختلف بررسی شده در تولیدات علمی حوزه بازی پردازی در آموزش، مقالات منتشر شده در مجلات معتبر بین المللی، میزان همکاری های علمی میان پژوهشگران و قرابت مباحث علمی بر مبنای واژگان مورد ارزیابی قرار گرفت. بر این اساس مطالعه نظام مند کلیه مقالات پژوهشی منتشر شده در پایگاه اطلاعاتی Web of Science که در فاصله زمانی سال های 2012 تا 2024 به چاپ رسیده اند، مطالعه شد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار VOS viewer ورژن 11/6/1 انجام شد. برای تحلیل داده ها، پژوهش های انتخاب شده از منظر سال انجام تحقیق، پرکارترین نویسندگان، هم تألیفی نویسندگان و کاربرد واژگان کلیدی بررسی شدند. براساس نتایج، مشخص شد که بیشترین پژوهش ها در چه سالی انجام گرفته است. همچنین نویسندگانی که دارای بیشترین پژوهش بودند، شناسایی و معرفی گردیدند. در قسمت کلیدواژه های پرکاربرد هم کلمه بازی پردازی (Gamification) به عنوان پرکاربردترین کلمه در مقالات شناسایی شد. بررسی جامع مقالاتی که در پایگاه Web of Science منتشر شده است و همچنین بررسی مهم ترین نویسندگان، مقالات و کلمات کلیدی در این حوزه، کمک شایانی به پژوهشگرانی می کند که برای انجام پژوهش جدید به این اطلاعات نیاز دارند
نقش فناوری هوش مصنوعی در کاربردهای مالی اسلامی و بررسی جنبه های کیفری آن
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان یکی از فناوری های پیشرفته عصر دیجیتال، نقش مهمی در بهبود کارایی و سرعت بخشیدن به فرآیندهای مالی و اقتصادی ایفا می کند. با افزایش استفاده از این فناوری در سیستم مالی اسلامی، بررسی جنبه های حقوقی و کیفری آن به ویژه از منظر تطابق با اصول شرعی اهمیت بیشتری یافته است. هدف از این مطالعه، بررسی کاربردهای هوش مصنوعی در نظام مالی اسلامی و تحلیل فرصت ها و چالش های کیفری و حقوقی آن است. این پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی می تواند ابزاری قدرتمند برای تشخیص و پیشگیری از جرائمی مانند کلاهبرداری، پول شویی و تأمین مالی تروریسم باشد، درحالی که استفاده نادرست از آن، می تواند منجر به چالش های قانونی نظیر نقض حریم خصوصی، تقلب الگوریتمی و تلاعب در بازارهای مالی شود. همچنین، به منظور جلوگیری از سوءاستفاده های احتمالی، ضرورت تنظیم گری دقیق و تدوین قوانینی که مسئولیت ها و محدودیت ها را در چارچوب شریعت تعیین کنند، مورد تأکید قرار گرفته است. یافته های این تحقیق می تواند به نهادهای مالی اسلامی کمک کند تا ضمن بهره گیری از هوش مصنوعی، از پیامدهای منفی و جرائم مالی مرتبط با آن جلوگیری کنند.
جرم انگاری جنایات بین المللی در کشورهای تاجیکستان، بوسنی و افغانستان
حوزههای تخصصی:
هم زمان با تصویب معاهده مؤسس دیوان بین الملل کیفری (اساسنامه رم) و تثبیت اصل صلاحیت تکمیلی این دیوان، جنبشی جهانی برای تصویب قانون داخلی جرم انگاری کننده جنایات بین المللی به راه افتاد. این قوانین ضمن تأمین دغدغه های داخلی، صلاحیت تکمیلی دیوان را با وقفه روبرو می ساختند؛ زیرا صلاحیت لازم برای محاکم داخلی در رسیدگی به جنایات بین المللی را فراهم می آوردند. در این نوشتار، با تمرکز بر قوانین داخلی سه دولت دارای جمعیت اکثریت مسلمان به این سؤال پاسخ داده شده است که تصویب قوانین داخلی در این حوزه با چه ضرورتی صورت پذیرفته و تجربیات این دولت ها چه تفاوت هایی با یکدیگر دارد؟ در این راستا، مقاله پیش رو با روش تحلیلی توصیفی، قوانین سه دولت بوسنی و هرزگوین و تاجیکستان و افغانستان سابق را با چهار معیار «میزان تأثیرپذیری قانون داخلی از اساسنامه رم»، «تقدم یا تأخر زمان قانون گذاری»، «دامنه جرائم»، «دامنه مجازات ها» مورد ارزیابی قرار داده است. بر اساس یافته های این مقاله، به دلیل تقلیدی و منفعلانه بودن قوانین یادشده، می توان مبتنی بر مؤلفه های دینی و ملی، الگویی را در خصوص تصویب قوانین جرم انگاری کننده جنایات بین المللی طراحی و به تصویب برساند؛ الگویی که به دلیل فقدان نظیر، قابلیت الگوبرداری توسط دیگر دولت های مسلمان یا سازمان های میان دولتی اسلامی تحت قالب هایی همانند تقنین مشترک یا قانون گذاری نمونه را خواهد داشت.
The Arbitrator’s Jurisdiction in Uncovering Fraudulent Evidence: In Light of the Practices of the International Chamber of Commerce(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
When parties to a dispute select arbitration as their means of resolving the conflict, they relyon evidentiary materials to present claims or defenses. In this context, the likelihood of oneparty engaging in fraudulent practices in the presentation of evidence and utilizing fraudulentmaterials to influence the arbitration process is significant. According to the arbitration practicesof the International Chamber of Commerce (ICC), it has been established that an arbitratorlacks independent and direct authority to uncover such fraudulent evidence. However, whenthe opposing party challenges the evidence as fraudulent and raises allegations of fraud in thearbitration, the arbitrator is obliged to address this objection and examine the validity of eachpiece of evidence according to its nature. Failure by the arbitrator to consider such evidence canundermine the credibility and value of the arbitral award. When the award issued by the arbitrationauthority is tainted by falsehood and fraud, it loses its enforceability. Therefore, delineating thescope of the arbitrator’s authority in the face of fraudulent evidence is of paramount importance.Analyzing arbitration practices and the conduct of arbitrators, particularly within the frameworkof the ICC when confronted with fraudulent evidence, will ultimately contribute to theestablishment of a unified procedure. This article employs a descriptive-analytical methodology,utilizing library resources to address the question of what the scope of the arbitrator’s jurisdictionis in uncovering fraudulent evidence.
واکاوی تجربه زیسته سالمندان روستای سقزچی از رنج اجتماعی: رویکرد چند وجهی نگری روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
219 - 240
حوزههای تخصصی:
رنج اجتماعی به نوعی در تمامی اداوار زندگی وجود دارد، اما در دوره سالمندی ماهیت آن بسیار متفاوت است. به همین خاطر، پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه زیسته سالمندان در صدد درک مفهوم رنج اجتماعی دوره سالمندی از نگاه سالمندان بوده است. روش این پژوهش براساس رویکرد چند وجهی نگری روش شناختی با لحاظ اتنوگرافی و پدیدارشناسی تفسیری می باشد؛ شیوه نمونه، نمونه گیری هدفمند بوده و با لحاظ قاعده حداکثر تنوع، اشباع نظری با مصاحبه عمیق و حضور در میدان و مشاهدات میدانی از سالمندان روستای سقزچی حاصل آمده است. در رابطه با انواع رنج اجتماعی مقولاتی چون رنج ناشی از ناتوانی در انجام کارها، بیماری و بدن درد، تنهایی و کم رنگ شدن روابط اجتماعی، احساس محرومیت، حس سر بار بودن و در ارتباط با نحوه کنار آمدن سالمندان با سالمندی مقولاتی چون مراوده با همسایگان، خود توانمندسازی سنتی، دلداری سالمندانه، همجوشی با نوه ها حاصل آمد.
بررسی ویژگی های روان سنجی (روایی و پایایی) پرسش نامه سواد ارزشیابی معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت و اعتبارسنجی (روایی و پایایی) پرسش نامه سواد ارزشیابی معلمان تربیت بدنی انجام شد. روش تحقیق آمیخته اکتشافی بود که در بخش کیفی از ۱۵ کارشناس، استاد دانشگاه، سرگروه آموزشی و معلم خبره تربیت بدنی و در بخش کمی از ۲۶۰ معلم تربیت بدنی (30 نفر مطالعه پایلوت و 230 نفر مطالعه اصلی) از 29 استان کشور استفاده شد. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش تحلیل مضمون بررسی شدند. در بخش کمی نیز از پرسش نامه محقق ساخته «سواد ارزشیابی معلمان تربیت بدنی» و تحلیل های آماری توصیفی و استنباطی با نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل استفاده شد. پرسش نامه اولیه با ۷۰ گویه طراحی و روایی صوری و محتوایی آن توسط استادان صاحب نظر تأیید شد. در مطالعه پایلوت که بر روی ۳۰ معلم انجام شد، روایی معنایی بررسی و اصلاحات لازم بر روی گویه ها اعمال گردید. همچنین، ضریب پایایی با آلفای کرونباخ ۰٫۹۵ محاسبه شد. تحلیل عاملی اکتشافی منجر به حذف ۱۵ گویه با بار عاملی کمتر از ۰٫۵ و تشکیل مقیاس نهایی با ۵۵ گویه و ۹ عامل شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان دهنده برازش مطلوب مدل و قرارگیری کلیه بارهای عاملی و شاخص های برازش در محدوده قابل قبول بود.
تحلیل تجربه های عرفانی ازدیدگاه اقبال لاهوری و تاثیرآن بر اندیشه های کلامی او
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۶
69 - 92
حوزههای تخصصی:
اقبال با واکاوی سیر تاریخی اندیشه های دینی در پی ره یافتی جدید از نظام معرفتی دین برآمد و درصدد بود که با ایجاد یک اندیشه منسجم فلسفی آرای خود را با تمامی جوانب حیات فردی و اجتماعی انسان ها پیوند بدهد. او از منظر تجربه دینی به حیات دینی می نگریست و با تعمّق در آیات قرآن و بهره گرفتن از تجربیّات آفاقی و انفسی، جهت نیل به تجربیّات عرفانی و دست یابی به «خود» برتر، به دنبال ارائه نوعی تبیین فوق طبیعی از دین برآمد و ضمن بررسی فلسفه دین، با نوعی الهیات طبیعی حاکم بر جهان که مبتنی بر عقلانیت افراطی بود، به مخالفت برخاست. او میراث کهن اسلام را می کاوید. شیوه های کلامی گذشتگان را توان رویارویی با نیازهای روز نمی دید، درنتیجه با نقبی به دنیای درون خود در پی دستیابی به حقیقت، به مقوله ای بنیادین و ضروری از دین نایل شد که عمیق ترین آن تجربه های عرفانی بود. اقبال با درنظرداشتن ترقیات اخیرعلم و معرفت بشری با روشنگری های خود در این مسیر در پی احیا و نوسازی فلسفه ی دین برآمد. نگارندگان در این پژوهش برآنند ضمن پرداختن به ماهیّت تجربه دینی- عرفانی از منظراندیشمندان غربی، با روشی توصیفی- تحلیلی مؤلفه های تجربیات عرفانی را از دیگاه اقبال لاهوری تحلیل کنند و تاثیر این مؤلفه ها را براندیشه های کلامی او مورد تحلیل و بررسی قراردهند. از نتایج این پژوهش می توان به این موارد اشاره کرد که اقبال ضمن تاثرپذیری از آرای متکلمین گذشته محدودنگری های آنان را جوابگوی نیازهای عصر نمی بیند و با انتقاد از روش آنان، مسلک عارفان را می ستاید و از طرف دیگر تکامل اجتماعی و سعادت بشری را نیازمند تعبیری روحانی از جهان می بیند.
مقایسه تطبیقی عناصر داستان در داستان کوتاه های اُ.هنری وجمال زاده
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۶
93 - 119
حوزههای تخصصی:
اُ.هنری و جمال زاده از تأثیرگذارترین داستان نویسان در قالب داستان کوتاه هستند. از جمال زاده به عنوان قصه نویس پیشتاز معاصر، پدر داستان کوتاه در زبان فارسی و آغازگر سبک واقع گرایی در ادبیات فارسی نامبرده شده است. اُ.هنری نیز، به خاطر خلق آثار فاخر در قالب داستان کوتاه، به عنوان استاد بزرگ داستان کوتاه جهان، مشهور است. هدف از این پژوهش مقایسه تطبیقی عناصر داستان در سه داستان کوتاه (کباب غاز، پاشنه کش و دوستی خاله خرسه) از محمد علی جمال زاده و همچنین سه داستان کوتاه (پلیس و سرود کلیسا، پاندول و آخرین برگ) از اُ.هنری است. این جستار با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی عناصر داستانی از قبیل: پیرنگ، کشمکش، تعلیق و غافلگیری، شخصیت پردازی، درونمایه، زاویه دید، صحنه پردازی و گفت و گو می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که هر دو نویسنده از شخصیت های باورپذیر و عوام جامعه در خلق داستان های خویش بهره برده اند. همچنین زبان طنزگونه هر دو موجب شده است که بسیاری از عبارت ها و جمله های آنها تبدیل به ضرب المثل گردد. به جز داستان پاشنه کش و آخرین برگ که شخصیت های پویایی دارند، چهار داستان دیگر دارای شخصیت های ایستا هستند.
Radical Ethnic Minorities in Ulysses: Leopold Bloom as an Event-Oriented Rebel
حوزههای تخصصی:
In James Joyce’s Ulysses, Leopold Bloom emerges as one of the greatest Irish characters, a temporally indomitable rebel who shatters the regular chronology and enters into the self-created heterogeneous world for the sake of challenging Irish nationalistic sacredness. The multiple characteristics of Leopold’s subjective perception of time directs us to Alain Badiou’s distinctive ontological reading, in which he proposes the term void as an ignored ontological heterogeneity triggered by the state’s monolithic structuration. By localizing the void under the name of the event, the required condition will be prepared for the eligible subject, namely, a rebel to engage idiosyncrasy in hope of changing a future that is still in the formation. By examining Ulysses, this article explores the ways in which Leopold’s mind embraces a plethora of immediate impressions in the form of failed inconsistencies that can be used as a personal artifact in social context laden with anti-colonial sentiments to first, provide self-created truths, and then reexamine structured situations at the sudden moment of excess, bracing itself for new causal events. Moreover, the article examines miscellaneous, pithy insignificant events as narratorial tropes cast across the spatial-temporal plane of Ulysses, diverging the narrative from linear narration, and at the same time distracting the character from approximating their centrality.
Shaping Individual and Collective Identities: The Trace of Cultural Memory in Kazuo Ishiguro's A Pale View of Hills in the Realm of Jan Assmann Theory
حوزههای تخصصی:
Kazuo Ishiguro explores human emotions, trauma, and love in his novels, with memory playing a central role in shaping characters' identities. This study, drawing on Jan Assmann's cultural memory theory, investigates the role of memory in shaping individual and collective identities in Kazuo Ishiguro's A Pale View of Hills. The study explores how personal and cultural memories influence characters' perceptions, beliefs, and interactions, shaping their sense of self and societal integration. It highlights how suppressed memories, unresolved traumas, shared historical memories, and societal narratives contribute to identity formation. Characters in the novel navigate trauma, loss, and identity construction amidst cultural memory and spatial dislocation. The experiences of characters like Etsuko and Sachiko illustrate the crucial role of memory in shaping individual and collective identities. The study reveals the intricate interplay between personal and collective memory as depicted through Etsuko's reflections on past tragedies and societal contexts in the novel. Ishiguro's exploration of memory, trauma, and identity construction showcases the profound impact of memories on both personal and collective identities. The findings demonstrate how the past continues to shape the present and influence personal and shared cultural histories.
تأملی بر ناتورالیست و سمبولیسم، محملی برای بیان رئالیسم در ادبیات معاصر
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷
95 - 120
حوزههای تخصصی:
زبان منطق شعری آنها غالباً آمیخته با نماد و تمثیل است. آن ها، در جهت پرداختن به رسالت شعری، به مفهوم برجسته ساختن واقعیات پنهان جامعه و بی دارگری افراد جامعه، از تلفیق هنر و واقعیت بهره می گیرند. منظور از شعر نمادین این نیست که بگوییم شاعر برای بیان برخی از مفاهیم درون شعر از نماد یاری جسته است. در حقیقت، کمتر شعری را می توان در دوران معاصر پیدا کرد که در آن نماد به کار نرفته باشد. در اینجا، شعر نمادین شعری است که حیات معنایی آن، در کلیّت خود، با نماد شکل یافته باشد. شبکه نمادین شعر مدرن فارسی فقط به واژه ”شب“ و واژه های متضاد آن محدود نمی شود، بل بسیاری از مفاهیم وابسته به آن مانند تاریکی، روشنایی، صبح، هوای سحری، مه، ابر، خزان، زمستان، بهار و مانند اینها را نیز در بر می گیرد که شعر فارسی را به امکانات نمادین گسترده ای مجهز ساخته است. این شبکه نمادین به دست شاعرانی که پس از نیما آمده اند رفته رفته گسترش یافته و سنت بزرگی را در زمینه تصویر فضای سیاسی در شعر فراهم آورده است.در این مقاله، برای روشن ترشدن مسئله رئالیسم و تأثیرپذیری این مکت ب در جریان شعر معاصر با ژرف ساخت ناتورالیسم و سمبولیسم، به تجزیه وتحلیل و تأثیروتأثر مکاتب یاد شده می پردازیم و تا به این نتیجه برسیم که کدام شاعر یا شاعران معاصر، از این هنر بیشترین بهره را برده اند؟
بازتاب عشق زمینی در اشعار مهستی گنجوی (مطالعه موردی شکستن تابوهای ادبی در شعر زنانه)
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷
225 - 240
حوزههای تخصصی:
مهستی گنجوی ، یکی از شعرای برجسته رباعی سرا در قرن پنجم و ششم هجری است که توانسته در رباعیاتش تصاویری زیبا و روشن در قالب عشق و روابط عاشق و معشوق خلق کند. او در اشعارش با جلوه آفرینی و ایجاد تضادهای رنگارنگ، رابطه ی عاشق و معشوق را به گونه ای بیان می کند که از نظر برخی بزرگان، هیچ کدام از شعرای قدیم نتوانسته اند مانند او با ملاحت و حلاوت سخن بگویند. از آنجایی که اشعار مهستی دارای سبکی ویژه بوده، هدف اصلی این پژوهش نشان دادن ویژگی های زنانه مهستی در رباعیاتش و بررسی جایگاه او به عنوان شاعری پیشرو و نوآور در زمان خود و بررسی سه عنصر اصلی ادبیات غنایی «عشق»، «عاشق» و «معشوق» است. اهمیت این پژوهش در تحلیل بازتاب زنانگی در اشعار مهستی و ارزیابی نقش او در توسعه محتوای عاشقانه در شعر فارسی به چشم می خورد که می تواند به فهم اوضاع اجتماعی، فرهنگی و ادبی آن دوره کمک شایانی کند. این پژوهش به صورت کتابخانه ای و توصیفی بررسی شده است . با بررسی آثار مهستی گنجوی در می یابیم، او شاعری نوگرا و شجاع در دوره سلجوقیان است که با اشعار خلاقانه و آزاداندیشانه اش، به توصیف عشق زمینی و معشوقان متنوع پرداخته و نقش مهمی در غنای محتوای عاشقانه در ادبیات فارسی ایفا کرده است.
تحلیل روابط تجاری روسیه و هند و ظرفیت های ایران در گسترش همکاری های تجاری با روسیه
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۴)
21 - 44
حوزههای تخصصی:
روابط تجاری روسیه و هند در سال های اخیر تحت تأثیر تحولات ژئوپلیتیکی و تغییر در اولویت های اقتصادی روسیه، به ویژه در واکنش به تحریم های غرب، به شدت گسترش یافته است. روسیه در مسیر تنوع بخشی به شرکای تجاری خود، هند را به عنوان یکی از مهم ترین مقاصد صادراتی خود برگزیده است. سهم هند از صادرات روسیه که در سال ۲۰۲۰ تنها ۱.۷ درصد بود، در سال ۲۰۲۳ به حدود ۱۵ درصد افزایش یافته است. این رشد عمدتاً ناشی از صادرات گسترده انرژی، به ویژه نفت خام و مشتقات آن، بوده که تنها در سال ۲۰۲۳ ارزشی بالغ بر ۵۸ میلیارد دلار داشته است. در مقابل، واردات روسیه از هند رشد کمتری داشته و سهم آن از واردات روسیه در همین بازه زمانی فقط از ۱.۱ درصد به ۱.۹ درصد افزایش یافته است، که نشان دهنده عدم توازن در ترکیب تجاری دو کشور است. با وجود افزایش کل حجم تجارت دوجانبه که در سال ۲۰۲۳ به ۶۵.۷ میلیارد دلار رسید، ترکیب کالاهای مبادله شده بیانگر وابستگی شدید هند به منابع انرژی روسیه و وابستگی کمتر روسیه به کالاهای صنعتی هند است. صادرات هند به روسیه در سال ۲۰۲۳ حدود ۴.۳ میلیارد دلار برآورد شده که شامل کالاهایی چون ماشین آلات، داروها و تجهیزات صنعتی است. در مقایسه، صادرات روسیه به هند بیش از ۶۱ میلیارد دلار بوده و بر بخش انرژی متمرکز است. این روند گویای رویکرد روسیه به استفاده از بازار هند نه تنها برای تأمین ارز، بلکه به عنوان مسیر جایگزین برای دور زدن تحریم ها است.
بررسی اثرات غیر خطی مالیاتِ تورمی بر نابرابری توزیع درآمد: رویکرد NARDL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پیامدهای توزیعی تورم، نقشی گسترده در نظریات رشد و نابرابری داشته و همواره مورد بحث و مطالعه بوده است. طی سال های اخیر، با برجسته شدن پیامدهای توزیعی سیاست های پولی، درک رابطه بین تورم و نابرابری توزیع درآمد به اولویتی بسیار مهم در سیاست گذاری تبدیل شده است. یک متغیر بسیار مهم در سال های اخیر و بویژه در کشورهای در حال توسعه که از نرخ های تورم بالا رنج می برند، مالیات تورمی است که منجر به کاهش در قدرت خرید افراد و کسب و کارها به نفع دولت می شود. مالیاتِ تورمی بخشی از ثروت کسب وکارها و خانوارها است که در نتیجه تورم به دولت منتقل شده است. روش: با توجه به این موضوع، این مطالعه به بررسی اثرات غیر خطی مالیات تورمی بر نابرابری توزیع درآمد در ایران با رویکرد ARDL غیرخطی ( NARDL ) طی دوره زمانی 1360 تا 1400 می پردازد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد مالیات تورمی اثرات مثبت و معناداری بر نابرابری توزیع درآمد در ایران داشته است. همچنین براساس سایر نتایج مطالعه، این اثرات غیر خطی بوده است. نتیجه گیری: تأثیر مالیات تورمی بر نابرابری توزیع درآمد از یک الگوی غیرخطی تبعیت می کند.
تحلیل ساختار مالکیت در پرتفوی سهام سرمایه گذار ریسک پذیر و ریسک گریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه و سرمایه سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
99 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: رشد بلندمدت و مداوم اقتصادی نیازمند تجهیز و تخصیص بهینه منابع در سطح اقتصاد ملی است و این مهم بدون کمک بازارهای مالی بویژه بازار سرمایه گسترده و کارآمد امکان پذیر نیست. یکی از مباحث مهمی که در بازارهای سرمایه مطرح است و باید موردتوجه سرمایه گذاران اعم از اشخاص حقیقی یا حقوقی قرار گیرد، بحث انتخاب سبد سرمایه گذاری بهینه است. سرمایه گذاران سعی می کنند شرکت هایی را انتخاب کنند که جز شرکت های برتر و از رتبه بندی بالایی برخوردار باشند. هدف این پژوهش، تحلیل ساختار مالکیت در تشکیل پرتفوی بهینه سهام است. روش: بدین منظور از اطلاعات مالی 119 شرکت بورسی و با استفاده از الگوریتم قورباغه اقدام به تشکیل پرتفوی سهام شده است و ساختار مالکیت در پرتفوی سهام ریسک پذیر، ریسک گریز مورد مقایسه قرارگرفته است. یافته ها: نتایج نشان می دهد الگوریتم هوش مصنوعی قورباغه توانایی تشکیل سبد بهینه سهام را دارد و به طورکلی ساختار مالکیت در سبد سرمایه گذار ریسک پذیر و ریسک گریز تفاوت معناداری ندارد. نتیجه گیری: همان طور که انتظار می رود سبد بهینه سهام برای طیف افراد ریسک پذیر و ریسک گریز متفاوت است و افراد با توجه به روحیه سرمایه گذاری از بعد میزان ریسک پذیری می توانند اقدام به تشکیل سبد بهینه سهام متفاوت نمایند و انتظار بازده مدنظر را داشته باشند و ساختار مالکیت دولتی، خانوادگی، نهادی و مدیریتی در سبد سهام سرمایه گذار ریسک گریز و ریسک پذیر دارای محتوای اطلاعاتی نیست.
بررسی اثرگذاری شوک قیمتی نفت و ارز بر تغییرات قیمتی مسکن در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه و سرمایه سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
201 - 228
حوزههای تخصصی:
هدف: اقتصاد جمهوری اسلامی ایران یک اقتصاد تقریباً تک محصولی است که بخش عمده درآمدهای آن از فروش نفت تأمین می شود. ازآنجایی که تغییر قیمت نفت، باعث ایجاد شوک های درآمدی می شود، بررسی اثر این نوسانات بر بازار مسکن ضروری به نظر می رسد. در این مطالعه اثر شوک های قیمتی نفت و ارز بر قیمت مسکن طی یک دوره ۱۶ ساله در بازه زمانی سال های 1385 تا 1400 مطالعه گردید. روش: در این بررسی از داده های مربوط به قیمت مسکن، قیمت نفت خام اوپک و در نهایت نرخ مبادله ارز (دلار) در مقابل ریال به عنوان نماینده بازار ارز استفاده شد. همچنین برای تخمین و بررسی داده ها از مدل الگوی مدل خود توضیح برداری ساختاری ( SVAR ) استفاده شد که می تواند شوک های وارد بر بازارهای مختلف را بررسی کند. این روش برخلاف روش VAR ، با اعمال محدودیت های نظری و اقتصادی، مدل موردمطالعه را به واقعیت ها نزدیک می کند. در این مطالعه، ابتدا با استفاده از روش دیکی- فولر تعمیم یافته، مانایی متغیرهای موردنظر بررسی شد، سپس به منظور تخمین و یافتن رابطه بلندمدت، از آزمون هم انباشتگی به روش یوهانسن استفاده شد. پس از مشخص شدن محدودیت های مدل، مدل استفاده شده در این مطالعه به روش SVAR ، تخمین زده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد تکانه های قیمت نفت در بلندمدت بر قیمت مسکن اثر مثبت و در میان مدت اثر منفی داشت. همچنین مشخص شد شوک های نرخ ارز در میان مدت بر قیمت مسکن اثری مثبت و معنادار دارد و در بلندمدت نیز این تکانه ها باعث ایجاد اثرات منفی در قیمت مسکن است. نتیجه گیری: مهم ترین نتیجه این بود که با بروز شوک در قیمت نفت و ارز بعد از 9 دوره و نبود تکانه های دیگر، قیمت مسکن دوباره با ثبات روبرو شد. همچنین نتایج نشان داد که مهم ترین عامل پیش بینی کننده قیمت مسکن در میان متغیرهای مورد مطالعه، تکانه های ارزی است.
بررسی نقدشوندگی سهام و اهرم مالی مازاد: نقش هزینه های نمایندگی در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، ظهور ابزارهای مالی نوآورانه در بازارهای سرمایه، علاوه برافزایش جذابیت این بازارها برای سرمایه گذاران، به پیشرفت دانش مالی، به ویژه در حوزه مالی رفتاری منجر شده است. با توجه به اهمیت آشنایی با این حوزه در کنار تحلیل های تکنیکال و بنیادی، این پژوهش به بررسی رابطه بین نقدشوندگی سهام و اهرم مالی مازاد با در نظر گرفتن نقش تعدیل کننده هزینه های نمایندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. روش شناسی پژوهش: این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش حذف سیستماتیک در بازه زمانی 1396 الی 1402 جمع آوری شده اند. یافته ها : یافته ها نشان می دهد که بین نقدشوندگی سهام و اهرم مالی مازاد رابطه معناداری وجود دارد. با این حال، نقش تعدیل کننده هزینه های نمایندگی در این رابطه تایید نشده است. اصالت/ارزش افزوده علمی: نتایج این پژوهش می تواند برای سیاست گذاران، مدیران و سرمایه گذاران در راستای بهبود تصمیم گیری های مالی و مدیریت بهینه ساختار سرمایه از اهمیت بالایی برخوردار باشد. این مطالعه با بررسی نقش تعدیل کننده هزینه های نمایندگی، به درک بهتر رابطه بین نقدشوندگی سهام و اهرم مالی مازاد کمک می کند.