فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۵۱۱٬۸۴۹ مورد.
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱
14 - 24
حوزههای تخصصی:
با خلق آثار نقاشیخط در مکتب سقاخانه، هنرمندانی با بهره بردن از اصول خوشنویسی به عنوان نمادی از هنرهای سنتی و نیز برگزیدن فضای هنری نوگرا، راهی تازه را در هنر مدرن تجسمی ایران گشودند . دو نمونه از آثار نقاشیخط دوره معاصر، یکی آثار حسین زنده رودی و دیگری تصاویر « هو » از حمیدرضا قلیچ خانی است. در این پژوهش با تحلیل نشانه شناسانه، به مفاهیم نوشتاری و تصویری، نوع خط و تکنیک به کار رفته و دسته بندی اشکال و نقوش موجود در آثار این دو هنرمند پی خواهیم برد . هدف از این پژوهش مطالعه بصری آثار حسین زنده رودی و حمیدرضا قلیچ خانی است. همچنین به بررسی مفاهیم موردنظر دو هنرمند در خلق آثار و دستیابی به ساختار علمی مستحکم تر پرداخته شده که از مطالعه و دسته بندی آثار حاصل می شود و به خلق هنری آگاهانه در بین هنرمندان معاصر منجر شده است . سؤالات مطرح شده عبارتند از -۱ مفهوم نوشتار و تصویر در آثار هنرمندان مذکور از منظر نشانه شناسی تصویری چیست؟ -۲ استفاده از کدام خط و تکنیک خوشنویسی در آثار این دو هنرمند کاربرد دارد؟ -۳ اشکال موجود با رویکرد نشانه شناسی تصویری، در کدام دسته بندی قرار می گیرند؟ نوع این پژوهش بنیادی، کیفی و با روش توصیفی و تحلیل محتوا و همچنین رویکرد آن نشانه شناسی است. در گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و مطالعه بصری آثار استفاده شده و چارچوب نظری آن برمبنای نشانه شناسی تصویری رولان بارت است . بررسی آثار حسین زنده رودی و حمیدرضا قلیچ خانی نشان می دهد که نظام های رمزگانی آثار، دلالت های صریح و ضمنی دارند و در مواجه با دلالت های صریح، با سطح اولیه یا بازنمودی آثار روبه رو هستیم .
ارائه مدل مفهومی همگرایی فناوری های نوظهور در زیست بوم رایانش شناختی به منظور ارتقای امنیت سایبری
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش پیچیدگی و فراوانی تهدیدات نوین سایبری، حفاظت از زیرساخت های حیاتی و داده های حساس را به چالشی حیاتی در عصر دیجیتال تبدیل کرده است. در این میان، همگرایی فناوری های نوظهور به عنوان راهکاری نوین برای بازتعریف پارادایم های امنیت سایبری مطرح می شود. این پژوهش با تمرکز بر پتانسیل های ترکیبی این فناوری ها، به بررسی امکان تبدیل رایانش شناختی از یک مفهوم نظری به ابزاری عملیاتی در مقابله با تهدیدات پیشرفته می پردازد. این مطالعه با بهره گیری از روش فراترکیب و پیروی از چارچوب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو، به تحلیل نظام مند در حوزه های رایانش ابری، رایانش کوانتومی و رایانش شناختی پرداخته است. بر این اساس، یک مدل مفهومی سه لایه توسعه یافته که لایه زیرساخت شامل تلفیق منابع ابری و رایانش کوانتومی، لایه شناختی شامل الگوریتم های خودآموز و تحلیل شناختی و لایه کاربرد شامل بهینه سازی تصمیم سازی امنیتی است. همگرایی این فناوری ها موجب کاهش زمان تشخیص ناهنجاری ها، افزایش دقت پیش بینی حملات و بهینه سازی مصرف منابع رایانشی می شود. همچنین، ادغام پردازش کوانتومی در لایه زیرساخت، امکان حل مسائل غیرخطی امنیتی را در مقیاس در پی دارد. یافته ها مؤید آن است که زیست بوم پیشنهادی نه تنها آگاهی وضعیتی امنیت سایبری را ارتقا می دهد، بلکه از طریق یادگیری تقویتی و توزیع هوشمند منابع، قابلیت پاسخگویی به تهدیدات ناشناخته را نیز فراهم می کند. این پژوهش گامی اساسی در جهت تبدیل رایانش شناختی به یک سامانه خودگردانِ مقیاس پذیر است که می تواند به عنوان راهکاری پیشگیرانه در معماری امنیت سایبری ملی به کار گرفته شود.
Phenomenology of the girls’ psychological distress caused by the loss of the father: A qualitative study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to provide a phenomenological analysis of psychological distress caused by the loss of the father in female adolescents in Tabriz, Iran.Methods: This phenomenological study was conducted using a qualitative approach. Seven female adolescents who had lost their fathers in childhood due to illness were selected using purposive sampling. The data were collected through semi-structured interviews until data saturation. The interview texts were analyzed using Colaizzi’s method.Results: The findings of the study showed that psychological distress experienced by the girls by the absence of their fathers could be described with three main categories and eleven subcategories. The identified categories were emotional pressures (deprivation of companionship, deprivation of a supporter, mother’s pressure, recalling memories and worries), social pressures (others’ mistakes, hiding, inhibition, and limited relationships), and economic pressures (self-reliance and financial problems).Conclusion: The dimensions of psychological distress experienced by male and female adolescents due to the absence of their fathers or mothers should be considered in psychological assessments and interventions.
بررسی و اولویت بندی جاذبه های گردشگری با استفاده از مدل F-TOPSIS، مطالعه موردی: شهرستان بستان آباد استان آذربایجان شرقی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ازمسائل مهم در زمینه گردشگری، شناخت پتانسیل ها، رتبه بندی زیرساخت ها و جاذبه های گردشگری در نواحی مختلف یک شهرستان و توزیع متعادل این زیرساخت ها و تسهیلات هست. شهرستان بستان آباد با دارا بودن جاذبه های متعدد طبیعی، تاریخی و فرهنگی می تواند سالانه گردشگران زیادی را به خود جذب کند. هدف این مقاله اولویت بندی جاذبه های گردشگری شهرستان بستان آباد میباشد. روش شناسی: این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و پیمایشی تدوین شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل F-TOPSIS استفاده گردیده است. جامعه آماری این پژوهش تعداد 30 نفر از فعالان بخش گردشگری است که با استفاده از ابزار پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شده است. از ضریب آلفای کرون باخ برای سنجش پایایی پرسشنامه به میزان85% استفاده شده است. نتایج و یافته ها: نتایج حاصل از مدل تاپسیس فازی، مکان های گردشگری شهرستان بستان آباد جهت بازدید گردشگران را میتوان به ترتیب زیر اولویت بندی نمود. طبق نتایج حاصل از مدل تاپسیس فازی، مکان های گردشگری شهرستان بستان آباد آبگرم معدنی بستان آباد، با امتیاز 530 رتبه یک، دریاچه قوری گل با امتیاز (528/0) رتبه دوم، غار آغ بولاق، با امتیاز (478/0) رتبه سوم، خانه پدری استاد شهریار با امتیاز (465/0) رتبه چهارم و دره شاهیوردی، پیست اسکی سهند، شهرتاریخی اوجان، مزار خسته قاسم، مسجد جانبهان و سد و کاروانسرای روستای الخلج به ترتیب با امتیاز (460/0)، (460/0)، (435/0)، (415/0)، (370/0) و (361/0) در رتبه های پنجم تا دهم قرار دارند.
بررسی چگونگی استفاده از فناوری اطلاعات برای بهینه سازی فرایندها و افزایش بهره وری در کسب و کارهای محلی (مطالعه موردی: شهر ارومیه)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات نقش مهمی در بهره وری مالی کسب و کارهای کوچک دارد. این ابزارها امکان مدیریت بهتر منابع، کاهش هزینه ها، و بهبود فرآیندهای عملیاتی را فراهم می کنند. درکسب و کارهای کوچک که منابع مالی و انسانی محدودتر هستند، استفاده از فناوری اطلاعات به عنوان یک عامل استراتژیک می تواند به بهبود عملکرد مالی کمک کند. روش شناسی: هدف پژوهش حاضر، بررسی چگونگی استفاده از فناوری اطلاعات برای بهینه سازی فرایندها و افزایش بهره وری در کسب و کارهای محلی (مطالعه موردی: شهر ارومیه) می باشد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی - نظری و ازنظر روش، توصیفی– تحلیلی است. اطلاعات و داده های موردنیاز از طریق روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. در این پژوهش از روش دلفی فازی و BWM فازی استفاده شده است. لازم به توضیح بوده که اطلاعات لازم از طریق روش دلفی فازی جهت تایید و غربالگری معیار ها استفاده شده است که در سه مرحله انجام گرفته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: هدف اصلی، شناسایی و تحلیل فرصت ها و چالش های پیش روی این کسب وکارها در زمینه به کارگیری IT، و ارائه راهکارهای عملی برای ارتقای عملکرد آن ها است. اهمیت این پژوهش ناشی از نقش حیاتی کسب وکارهای محلی در توسعه اقتصادی شهر، ایجاد اشتغال، و بهبود کیفیت زندگی شهروندان است. نتایج به این صورت است که معیار، حضور آنلاین (C2) با وزن 0.16 اولویت اول، معیار، دسترسی به اینترنت(C1) با وزن 0.132 اولویت دوم، معیار ، افزایش بهره وری(C9) با وزن 0.082 اولویت سوم را کسب کرده است. همچنین نرخ سازگاری پژوهش 0.076 شده است که نشان دهنده سازگاری بالای مقایسه زوجی است.
تبیین رابطه توانمندسازی روان شناختی پیرامون تاب آوری روستاییان در مقابل کووید 19(مطالعه موردی: روستاهای کنویست شهرستان مشهد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توانمندسازی جامعه روستایی یک امری بسیار راهبردی برای ایجاد توسعه همه پتانسیل های موجود در جامعه است تا افراد به صورت فردی و گروهی توانمند شوند و برای رسیدن به این بخش از مهارت حفظ تاب آوری ضرورتی اجتناب ناپذیر است. لذا این تحقیق بر اساس ارتباط بین توانمندسازی روان شناختی پیرامون تاب آوری روستاییان در برابرکرونا انجام شده است. منطقه موردمطالعه روستاهای دهستان کنویست شهرستان مشهد است. روش شناسی: روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توص یفی می باشد. جامعه موردمطالعه شامل افراد موجود در 11 روستای کنویست شهرستان مشهد به تعداد 4712 نفر و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 302 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. روش تحقیق بر اساس پرسشنامه محقق ساخته تنظیم شده است. روایی پرسشنامه توسط اساتید دانشگاه مورد تأیید می باشد؛ و همچنین ضریب پایایی ترکیبی (CR) ) برای تمامی متغیرها بیش از 7/0 می باشد که نشان دهنده ثبات و همبستگی درونی مطلوب بین آیتم هاست. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار پی ال اس (PLS) و نرم افزار(SPSS) استفاده گردیده است. یافته ها و نتایج: نتایج حاکی از آن است که رابطه بین خود تعینی با تاب آوری با ضریب مسیر (476/0) و عدد معنی دار 857/2 و بین سطح معنی داری با تاب آوری با ضریب مسیر (319/0) و عدد معنی دار 964/3، بین اثرگذاری با تاب آوری با ضریب مسیر (521/0) و عدد معنی دار 371/2 رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بین عزت نفس، اعتماد و شایستگی با تاب آوری رابطه مثبت و معنی داری وجود نداشت. درنهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
ارزیابی سطح پایداری محلات شهری در شهر کربلا
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با تغییر یافتن در شیوه های معیشتی و پیامدهای ناشی از آن، به همراه نبود حفظ تعادل در متغیرهای اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی، محله ها دچار فروپاشی شدند و نتوانستند به نیازهای ساکنان خود پاسخ دهند. امروزه بسیاری از محلات مسکونی به دلیل فقدان برخی از شاخص های مطلوب زندگی با مشکلاتی مواجه هستند. این وضعیت باعث می شود که مفهوم محله به عنوان یک عامل حفظ هویت اجتماعی تضعیف شود و ناپایداری سکونتی در آن ها نمایان گردد. توسعه شهری پایدار بر پایه این اصل بنا شده است که فضای یک شهر در داخل محله ها شکل می گیرد و بر همین اساس ادامه می یابد. از این رو، توسعه محله ای به عنوان یک اقدام اساسی در جهت دستیابی به توسعه پایدار به شمار می آید.، از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سطح پایداری محلات شهری در شهر کربلا تدوین یافته است. روش بررسی: روش پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز در این بررسی از طریق روش های میدانی و اسنادی گردآوری شده اند. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر 6 محله از محلات واقع در اطراف می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و جهت رسیدن به هدف تحقیق و سنجش و ارزیابی پایداری ابعاد (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) از مدل بارومتر پایداری بهره برده است. به منظور افزایش اعتبار پژوهش حاضر، برای ارزیابی روایی پرسشنامه از نظرات متخصصان و استاد راهنما بهره گیری شده است. همچنین، برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. با توجه به اینکه مقدار به دست آمده از ضریب آلفای بالای 7/0 نشان دهنده قابلیت اعتماد بالا است، نتایج محاسبه آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه برابر با 804/0 به دست آمده که بیانگر قابلیت اعتماد بالای ابزار تحقیق می باشد. یافته ها و نتیجه گیری: پیرو شاخص های به کاررفته در پژوهش و نتایج حاصله از مدل بارومتر پایداری در پژوهش حاضر به لحاظ پایداری کل، محله عباسیه شرقی با کسب امتیاز (0.90) در سطح پایدار، محله عباسیه شرقی با کسب امتیاز (0.82) در سطح پایداری بالقوه، محلات عباسیه غربیه و الجمعیه به ترتیب با کسب امتیازهای (0.53) و (0.54) در سطح متوسط، محله الحسین با امتیاز (0.30) در سطح ناپایداری بالقوه و محله المخیم با کسب امتیاز (0.04) در سطح ناپایدار قرار گرفته اند. متوسط میزان پایداری از لحاظ رفاه اکوسیستم در محلات مورد مطالعه برابر 0.54 و رفاه انسانی نیز برابر با 0.50 است که نشان از وضعیت پایداری متوسط هر دو دارد. طبق نتایج حاصل از پژوهش حاضر، میانگین کل محلات مورد مطالعه به لحاظ پایداری کل برابر با 0.52 و در سطح متوسط قرار دارد. با توجه به اینکه سطح پایداری محلات مورد مطالعه متفاوت است لذا برنامه های توسعه ایی متناسب با نقاط ضعف و قوت هر محله و بر اساس سطوح پایداری هریک از آن ها ضروری می نماید.
توان سنجی ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی مناطق حفاظت شده شهرستان مشکین شهر با استفاده از مدل های کمّی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ژئوتوریسم شکلی از گردشگری می باشد که موجب رشد و پایداری جغرافیایی منطقه، محیط زیست، فرهنگ، میراث تاریخی و زیبایی شناختی آن و هم چنین بهبود زندگی ساکنین آن منطقه می شود. ژئوتوریسم حرکت نوینی به سمت توسعه روستائی است، هدف از این پژوهش، ا توان سنجی ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی مناطق حفاظت شده شهرستان مشکین شهر با استفاده از مدل های کمی می باشد. روش شناسی: روش پژوهش در این مطالعه، مبتنی بر مدل سرانو-گونزالز-تروبا و کوبالیکوا است. مدل سرانو-گونزالز-تروبا برای ارزیابی ژئوسایت های واقع در نواحی حفاظتی مناسب می باشد. ارزیابی ژئوسایت ها در این روش بر مبنای سه معیار اصلی صورت می گیرد که به ارزیابی ارزش های علمی و مدیریتی کمک می کند و روش مناسبی برای منطقه مورد مطالعه به شمار می آید.. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از ارزیابی مدل سرانو-گونزالز-تروبا نشان داد که منطقه حفاظت شده شیروان دره سی با کسب حداکثر امتیارات از نظر تنوع اشکال ژئومورفولوژیکی و زمین شناسی در رتبه اول قرار دراد. هم چنین با کسب بیش ترین امتیاز از نظر دسترسی و تنوع چشم انداز نسبت به سایر مناطق مورد مطالعه از پتانسیل بالایی جهت مطالعات میدانی و جذب گردشگر برخوردار است. با توجه به نتایج حاصله در رده دوم منطقه گندمین با کسب امتیار 5/8 دارای مناطق حفاظت شده مناسبی برای تحقیقات میدانی و جذب توریسم دارد. بنابراین، بر اساس اعتبارسنجی معیارهای مدل می توان نتیجه گیری کرد که منطقه حفاظت شده شیروان دره سی در مشکین شهر با کسب بالاترین امتیاز، پتانسیل بسیار زیادی برای توسعه دارد. در نهایت، پیشنهاد می گردد که در مطالعات آتی برای ارزیابی مناطق حفاظت شده، از زیرمعیارهای تاثیرگذار انسانی نیز استفاده گردد.
تحلیلی بر الگوی پراکندگی فضایی و پوشش دهی خدماتی داروخانه ها در سطح نواحی شهر رشت با استفاده از قابلیت های تحلیل فضایی و آمار فضایی در محیط ArcGIS
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ازآنجاکه استفاده بهینه از زمین و ساماندهی کالبدی شهر بر پایه کارایی، حفظ محیط زیست، تحقق عدالت اجتماعی و دسترسی عادلانه به خدمات، از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری به شمار می رود، مکان گزینی و الگوی پراکنش فضایی کاربری های شهری باید در راستای تأمین نیازهای تمامی اقشار جامعه و باهدف ارتقای رفاه و آسایش شهروندان صورت گیرد. ازاین رو، ارزیابی کیفی و کمی کاربری ها در ساختار فضایی شهر و بررسی تناسب مکانی آن ها در پهنه های مشخص، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. داروخانه ها ازجمله واحدهایی هستند که نقش مهمی در پاسخ گویی به نیازهای متنوع شهروندان درزمینه بهداشت، درمان و سلامت ایفا می کنند. به همین دلیل الگوی پراکندگی فضایی آن ها تأثیر زیادی بر سطح پوشش دهی خدمات دارویی دارد. با توجه به ماهیت فرا محله ای فعالیت داروخانه ها در این پژوهش پراکندگی این واحدها در مقیاس نواحی شهرداری رشت موردبررسی قرار گرفته است. روش شناسی: در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، از مدل های مختلف تحلیل فضایی در محیط نرم افزار ArcGIS شامل تحلیل لکه داغ، وزنه فراوانی، تحلیل خودهمبستگی فضایی، تراکم جمعیت نواحی در ارتباط با تعداد داروخانه و تحلیل چندضلعی های تیسن استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده وزنه فراوانی داروخانه ها در نواحی 1-3، 3-2 و 2-2، وضعیت معنادار ناحیه ۲-۱ به لحاظ میزان بالای Z در تحلیل لکه داغ، قرار داشتن 7.27 واحد داروخانه به ازای هر 10000 نفر در ناحیه 2-2، بازنمایی موقعیت های معطوف به نزدیک ترین داروخانه در چهارچوب تحلیل مبتنی بر چندضلعی های تیسن و نتیجه تحلیل حاصل از خودهمبستگی فضایی که نشان دهنده الگوی پراکنش تصادفی داروخانه ها در سطح نواحی شهر رشت، که هرکدام با دلالت هایی از الگوی پراکنش در سطح شهر رشت همراه بودند که در متن مقاله به آن ها پرداخته شده است.
تحلیل الگوی فضایی توزیع و پوشش خدماتی واحدهای صنفی با بهره گیری از تحلیل ها و شاخص های آمار فضایی در محیط GIS (مطالعه موردی: عینک فروشی های طبی شهر اردبیل)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توزیع فضایی خدمات شهری، عاملی مؤثر در کیفیت زندگی و تحقق عدالت فضایی است. مراکز عرضه کالاها و خدمات مرتبط با سلامت بینایی نیز علاوه بر نقش اقتصادی، از منظر بهداشتی حائز اهمیت اند. رشد جمعیت و توسعه کالبدی شهر اردبیل، نیاز به ساماندهی این خدمات را افزایش داده است. هدف این پژوهش بررسی الگوی فضایی توزیع و پوشش خدماتی واحدهای صنفی عینک فروشی در سطح شهر اردبیل با بهره گیری از قابلیت ها و ابزارهای مربوطه در محیط ArcGIS می باشد. روش شناسی: روش پژوهش توصیفی–تحلیلی است و داده ها از طریق مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده اند. جامعه آماری شامل کلیه مراکز فروش خدمات بینایی در سطح شهر اردبیل است. تحلیل داده ها با ابزارهای مکانی در محیط ArcGIS انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: از مجموع ۳۸ واحد شناسایی شده، ۳۴ واحد در منطقه ۱ قرار دارند، درحالی که مناطق ۴ و ۵ فاقد این خدمات اند. نواحی ۱-۱ و ۲-۱ دارای بیشترین تراکم اند. تحلیل خوشه ای نشان داد که ناحیه ۱-۱ و به ویژه محله ۰۸-۱ به عنوان لکه های داغ با سطح اطمینان ۹۹٪ شناخته شده اند؛ یعنی نواحی ای که تراکم خدمات در آن ها به مراتب بیشتر از حد میانگین شهر است. این تمرکز بالا می تواند به ازدحام و دسترسی نامتوازن منجر شود. در مقابل، در حلقه های چهارم تا هفتم فاصله از مرکز شهر، هیچ واحدی در این نواحی مستقر نشده است. شاخص میانگین نزدیک ترین همسایگی (۰.۲۱۵۶۰۲) نیز وجود الگوی خوشه ای در توزیع را تأیید می کند. بنابراین، گسترش هدفمند این مراکز در نواحی کم برخوردار برای افزایش عدالت فضایی و بهبود دسترسی، ضروری به نظر می رسد.
مطالعه تطبیقی سیاست های اقتصادی دولت های رفسنجانی و احمدی نژاد و پیامدهای آن در عرصه توسعه سیاسی و اجتماعی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه تطبیقی سیاست های اقتصادی دولت های رفسنجانی و احمدی نژاد و پیامدهای آن در عرصه توسعه سیاسی و اجتماعی کشور می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اسناد و قوانین مرتبط با استفاده از روش فیش بردای بوده است. در پاسخ به این سؤال که سیاست های اقتصادی دولت های رفسنجانی و احمدی نژاد چگونه بوده است؟ و پیامدهای آن در عرصه توسعه سیاسی و اجتماعی کشور کدام اند؟ نتایج نشان داد که دولت هاشمی رفسنجانی، با شعار و هدف بازسازی و توسعه روی کارآمد، ولی پس از اجرای اقداماتی در عرصه اقتصاد، فرهنگ و،... تغییرات قابل توجهی در حوزه ساخت اقتصادی، اجتماعی و متعاقب آن ساخت سیاسی به وجود آمدکه ازجمله آن ها می توان به تضرر اقشار پایین جامعه و در پی آن باعث تضعیف وجوه پوپولیستی، به کارگیری تکنوکرات ها در دولت، توزیع نسبی قدرت اقتصادی، رشد و نوسازی جامعه در برخی از زمینه ها، گسترش کمی و کیفی طبقه متوسط جدیددر جامعه، افزایش فشار اقتصادی بر طبقات پایین و نارضایتی آنان و توسعه و نوسازی اقتصادی و گسترش طبقه متوسط جدید اشاره کرد و همچنین دولت احمدی نژاد نیز که از درون بستری اقتصادی و با شعار برقراری عدالت و به واسطه حمایت اقشار پایین جامعه روی کارآمد، اقدام به اتخاذ سیاست های در عرصه اقتصاد کرد که باعث ایجاد سیاست های توزیعی و در عرصه خارجی، توسعه و گسترش روابط اقتصادی با کشورهای جهان سوم، ایجاد تغییراتی در قراردادهای اجتماعی (یا همانکارکرد توزیعی) میان خودو طبقات اجتماعی، رابطه بین ارتش، اقتصاد و سیاست، غیر یکپارچه شدن دولت وتبدیل دولت اصول گرا به یک دولت غیر یکپارچه شد.
تحلیل اثرات عوامل اقتصادی بر تخلفات ساختمانی (مطالعه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
45 - 63
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده شهرنشینی و افزایش تقاضای مسکن، باعث شد تا تخلفات ساختمانی به صورت قابل توجهی افزایش یافته و تبدیل به یک چالش جدی در نظام شهرسازی شود. شهر خرم آباد در سال های اخیر با روند افزایشی تخلفات ساختمانی مواجه بوده است. در سال 1401 حدود 2450 میلیارد ریال جرائم ساختمانی در شهر خرم آباد برای ساخت وسازکنندگان در نظر گرفته شده است. هدف از این پژوهش، بررسی چگونگی تأثیرگذاری شاخص های اقتصادی بر میزان تخلفات ساختمانی در شهر خرم آباد طی سال های 1393 تا 1401 بود. پژوهش حاضر در زمره پژوهش های کمی مبتنی بر تحلیل های همبستگی و رگرسیونی است و داده ها و اطلاعات موردنیاز به روش اسنادی از منابع و مراجعی چون سالنامه های آماری استان لرستان و همچنین آمار درج شده در پایگاه داده های شهرداری خرم آباد گردآوری گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که شاخص مبلغ تخلفات ساختمانی در کمیسیون های بدوی و تجدیدنظر، با تمام شاخص های اقتصادی به جز شاخص تعداد پروانه های ساختمانی رابطه معنادار دارد. شاخص قیمت مسکن، شاخص قیمت اجاره و شاخص قیمت نگهداری و تعمیر واحدهای مسکونی در سطح معنی داری 99 درصد و با ضریب بالای 90/0 با مبلغ تخلفات ساختمانی بیشترین همبستگی را داشتند. طبق نتایج پژوهش، شاخص مبلغ تسهیلات پرداختی بانک ها به بخش ساختمان و مسکن نیز در سطح معنی داری 99 درصد با مبلغ تخلفات ساختمانی ارتباط معنادار و همبستگی بسیار بالا دارد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون از بین 12 شاخص مستقل اقتصادی، پنج شاخص شامل متوسط اجاره بهای ماهانه در قراردادهای منعقد شده بین موجر و مستأجر به ازای یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی، مبلغ تسهیلات پرداختی بانک ها به بخش مسکن و ساختمان، شاخص قیمت مسکن، شاخص قیمت نگهداری و تعمیر واحدهای مسکونی و ارزش افزوده بخش ساختمان بیشترین تأثیرگذاری را بر تخلفات ساختمانی در شهر خرم آباد داشتند.
مدل سازی بارش- رواناب حوزه آبخیز چالوس رود با استفاده از HEC-HMS تحت سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
125 - 142
حوزههای تخصصی:
مدل های هیدرولوژیکی متفاوتی در حوضه های رودخانه های مختلف برای شبیه سازی داده های رواناب بارش های در دسترس، کاربری اراضی و ویژگی های خاک استفاده می شوند. هدف از این مطالعه، استفاده از مدل HEC-HMS برای شبیه سازی بارش- رواناب حوزه آبخیز چالوس رود به عنوان یک ابزار مفید برای پیشگیری و کاهش خطرات سیلابی باشد. پس از تهیه نقشه کاربری و خاک (تحت نرم افزار HWSD-Viewer فائو) و استفاده از نسخه توسعه یافته مدل (تحت GIS الحاقی)، اطلاعات مکانی منطقه مورد مطالعه و پارامترهای هیدرولوژیکی، مستقیماً در نرم افزار HEC-HMS محاسبه شدند. پس از تهیه نقشه های خاک، شیب، داده های بارش و دبی روزانه (ورودی های مدل) طی سال های 2017- 1981 برای شبیه سازی رواناب، مدل واسنجی و صحت سنجی شد. در منطقه مورد مطالعه، روش های شماره منحنی (CN)، روندیابی ماسکینگام و هیدروگراف واحد برای مدل تنظیم شد. در ارزیابی مدل نیز از آماره های ضرایب تبیین (R2) و نش- ساتکلیف (NSE) استفاده شد. مقادیر R2 (71/0 و 64/0) و NSE (67/0 و 72/0) دوره های واسنجی و صحت سنجی نشان دهنده تطابق خوب بین جریان های مشاهده ای و شبیه سازی شده بود. همبستگی بین مقادیر شبیه سازی و مشاهده ای خوب بود، اما حجم کل ذخیره دبی برای این سال ها کمی بیش ازحد برآورد شد. بر این اساس، مدل به خوبی جریان دبی روزانه را شبیه سازی نمود. نتایج به دست آمده توسط مدل HEC-HMS به عنوان یک مدل جایگزین برای مدل های دیگر در پیش بینی رواناب، رضایت بخش و قابل قبول است. به طوری که، هیدروگراف خروجی این مدل در تلفیق با روش های دیگر مدل های هیدرولوژیکی (HEC-RAS و SWAT) می تواند در زمینه های مختلف مطالعاتی و مدیریتی برای رویدادهای حدی مورداستفاده قرار گیرد.
تبیین علّی موانع و چالش های استقرار حکمروایی یکپارچه منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
41 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش "تبیین علّی موانع و چالش های استقرار حکمروایی یکپارچه منطقه ای و تعیین عامل کلیدی این چالش ها در مدیریت یکپارچه فضایی است". این پژوهش اکتشافی به منظور یافتن فرایندها و عامل کلیدی است. از روش گرندد تئوری برای کشف عامل کلیدی چالش های استقرار حکمروایی یکپارچه منطقه و از پنل تخصصی 15 نفره برای این منظور استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است اقتصاد سیاسی رانتی به عنوان عامل کلیدی شکل دهنده به موانع و چالش های متعدد استقرار حکمروایی یکپارچه منطقه ای در ایران به شمار می آید. کاربست ره آورد اقتصاد سیاسی رانتی موجب غلبه ساختار ملی مدیریت بر ساختار منطقه ای می شود، و نتوانسته رویکردهای مشارکتی که در آن کلیه بخش ها و نهادهای حکومتی، عمومی، خصوصی و مردم نهاد با همدیگر مشارکت دارند را نهادینه سازد. نتایج این پژوهش گویای این موضوعات است که حکمروایی منطقه ای به مثابه بستر نهادی شایسته برای تجلی قدرت متکثر تلقی شده و در رابطه با موانع و چالش های استقرار، این بستر نهادی قدرتمند بر اساس دو مفهوم کلیدی اقتصاد سیاسی و نهادگرایی تبیین شده است. مدیریت فضایی با طراحی مکانیسم های نهادی-قانونی، اقتصادی، زیست محیطی، اصلاح سیستم آموزش و اصلاح فرهنگ منجر به استقرار حکمروایی یکپارچه منطقه ای می گردد. لیکن این استقرار در متن و زمینه اقتصاد سیاسی نهادگرا با ساختار منعطف، باز و یکپارچه روی خواهد داد. زمانی مدیریت فضایی به عنوان طبقه محوری به ظهور می رسد که اقتصاد سیاسی به آن اعتقاد داشته باشد زیرا فرایند استقرار حکمروایی یکپارچه منطقه ای در طول اعتقاد اقتصاد سیاسی به ایجاد مدیریت فضایی قرار دارد.
اثربخشی آموزش فرزندپروری با رویکرد آدلر - درایکورس بر همدلی و جرأت ورزی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۶
79 - 110
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش فرزندپروری با رویکرد آدلر - درایکورس بر همدلی و جرأت ورزی دانش آموزان دبستان دخترانه زهرا مردانی2 با طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مادرانِ دانش آموزان مقطع دبستان زهرا مردانی2 شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بود و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. گروه نمونه شامل ۳۰ نفر از مادران، به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند و به پرسشنامه علاقه اجتماعی علیزاده و همکاران (1394) پاسخ دادند. گروه آزمایش، در یک دوره ی 10 جلسه ای 60 دقیقه ای فرزندپروری با رویکرد آدلر - درایکورس شرکت داده شدند و در پایان دوره ی آموزشی، گروه کنترل و آزمایش 15 نفره مورد پس آزمون قرار گرفتند. کلیه آموزش ها و آزمون ها به صورت مجازی صورت گرفت. داده ها به کمک SPSS تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس برای مقایسه همدلی و جرأت ورزی در گروه های آزمایش و کنترل درمرحله پس آزمون نشان داد به ترتیب سطح معناداری با مقدار 001/ 0و 011/0 در دو گروه دارای تفاوت معنادار هستند. باتوجه به بالاتر بودن میانگین نمرات گروه آزمایش در پس آزمون، می توان نتیجه گرفت که آموزش فرزندپروری با رویکرد آدلر درایکورس بر همدلی و جرأت ورزی کودکان تأثیر معناداری داشته و باعث افزایش همدلی و جرات ورزی در کودکان شده است.
تأملی در دیدگاه علامه طباطبایی در خصوص عدم ارتباط تولیدی میان ادراکات اعتباری و حقیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
1 - 18
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در حوزه ی ادراکات اعتباری عدم ارتباط تولیدی آن ها با ادراکات حقیقی است که علامه طباطبایی مطرح کرده است. بر این اساس، امکان استنتاج قضایای حقیقی از اعتباری و بالعکس نفی می شود. دلیل عمده ی این مدعا تغییرپذیری اعتباریات، ثبات ادراکات حقیقی و فقدان رابطه ی نفس الامری میان موضوع و محمول در اعتباریات است. بر اساس تحلیل پژوهش حاضر از نظر منطق صورت، استنتاج در برخی فروض تشکیل شده از ادراکات حقیقی و اعتباری بدون اشکال است و نبود رابطه ی نفس الامری در اعتباریات موجب سلب رابطه ی منطقی میان خود آن ها و بین آن ها و ادراکات حقیقی نیست. همچنین، هرچند مواد استدلال در اعتباریات یقینی نیستند، در فرض وجود اعتباریاتی ثابت، استفاده از مواد یقینی در استدلال تشکیل شده از اعتباریات بدون مانع است. ضمن آنکه ثابت نبودن ادراکات اعتباری، درصورتی که کبری و نتیجه هر دو اعتباری باشد، موجب بروز اشکال نخواهد بود؛ زیرا، مادامی که اعتبار در کبری وجود دارد، اعتبار نتیجه هم وجود خواهد داشت.
تحلیل قرآنی امامت انتصابی از دیدگاه فریقین با تأکید بر آیات 124 بقره، 34 آل عمران و 68 قصص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۱
97 - 122
حوزههای تخصصی:
مسئله امامت از مباحث اساسی در کلام اسلامی بوده و همواره علت اصلی بروز اختلاف، در عقاید فریقین است. بررسی ادله قرآنی، در تبیین جایگاه مقام امامت، به عنوان عاملی مهم در استمرار تعالیم و هدایت اسلامی می تواند مؤثر باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای، ادله قرآنی امامت انتصابی را بر اساس آیات 124 بقره، 34 آل عمران و 68 قصص مورد بررسی تطبیقی قرار داده و دیدگاه های فریقین را مقایسه می کند. یافته ها نشان می دهد که از نظر امامیه، سه آیه فوق در اثبات امامت انتصابی، مکمل یکدیگرند و جعل امامت، همچون جعل نبوت، بر اساس اختیار مطلق الهی بوده و رابطه آن با ذریه معصوم، ضرورت وجود امام معصوم را در جهت حفظ آموزه های دینی و هدایت امت اسلامی دوچندان می سازد. برخلاف دیدگاه اهل سنت که امامت را امری انتخابی و بی ارتباط با خاتمیت تلقی می کند، این پژوهش بر اساس سه آیه فوق، انتصاب امامت را تبیین کننده خاتمیت و عامل تداوم رسالت پیامبری معرفی می کند. بررسی دقیق مفاهیم «جعل»، «ذریه» و «اختیار الهی» در سه آیه فوق و ارتباط معنایی بین آن ها، نشان دهنده این است که امامت با انتخاب بشری نبوده، بلکه همچون نبوت، جعلی از سوی خداوند است. این نتایج در راستای ادله امامیه مبنی بر اثبات انتصاب امامت ائمه معصوم و جایگاه آن در حفظ خاتمیت، مقبول تر به نظر می رسد. نوآوری این پژوهش در ارائه خوانشی جدید از پیوستگی و همبستگی این سه آیه در ارتباط با اثبات امامت انتصابی و مقایسه آن با دیدگاه های اهل سنت است.
مفهوم شناسی و مصداق یابی «دابّه الأرض»؛ بر پایه شواهد درون متنی و برون متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۱
171 - 192
حوزههای تخصصی:
«دابّه من الأرض» در آیه 82 سوره نمل ذکر شده است. عموم مفسران اهل سنت آن را حیوانی خارق العاده دانسته اند که در آستانه قیامت خروج خواهد کرد و برخی از ایشان تنها جنبه حیوانی دابّه را پذیرفته و درباره جزئیات آن توقف کرده اند. اما در تفاسیر شیعه، اغلب امام علی، مصداق دابّه و زمان خروج او آستانه قیامت یا رجعت ذکر شده است. طبق هر دو نظر، دابّه با مردم گفت وگو نموده، یا آنان را مجروح و یا به نسبت ایمان و کفرشان علامت گذاری می کند. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر شواهد درون متنی، شامل سیاق و آیات هم موضوع و نیز شواهد روایی و تاریخی، به نتایجی نو در چگونگی اثبات مفهوم و مصداق «دابّه الأرض» دست یافته است. بر این اساس، نتیجه پژوهش این است که مصداق مفهوم دابّه، امام علی و زمان خروج او نیز جنگ بدر بوده است که ایشان نقش تعیین کننده در آن نبرد داشته و موجب هلاکت ده ها تن از سران مشرک گردیده است.
معناشناسی تاریخی واژه «حنیف» و شناسایی تحول معنایی آن با تأکید بر نفی ارزش های موهوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۱
219 - 245
حوزههای تخصصی:
واژه «حنیف» یکی از واژگان غریب قرآن کریم است که تاکنون پژوهش های متعددی درباره آن سامان یافته است. دلیل غرابت معنایی این واژه آن است که معنای ریشه ای واژه «حنیف»، «منحرف» و «نجس» است، درحالی که در قرآن کریم این واژه به معنای «موحّد» به عنوان وصف حضرت ابراهیم(ع) به کار رفته است. روشن است این تحول معنایی عمیق، با توجه به مخاطب خاص و با هدف مشخصی رخ داده است. شناسایی این تحول معنایی و دلیل کاربرد «حنیف» در معنای «موحّد»، مسئله این پژوهش است. برای پاسخ به این پرسش، از روش معناشناسی تاریخی استفاده می شود. واژه «حنیف»، در برخی آیات در گفتمان جدلی بین قرآن و اهل کتاب برای انکار باورهای نژادپرستانه و خرافی بنی اسرائیل به کار رفته است. استفاده از دانش معناشناسی تاریخی می تواند دلایل تحول معنایی واژه «حنیف» را در ارتباط با دو مؤلفه معنایی «سلامت» و «ابراهیم»(ع) تبیین نماید. هدف از کاربرد واژه «حنیف» به جای واژه «موحّد»، در قرآن کریم به چالش کشاندن باورهای نژادپرستانه و خرافی اهل کتاب، ارزش های غیرواقعی و بنیان نهادن یک نظام اندیشه موحدانه و عقلانی، در اندیشه اسلامی بوده است. فهم معنای التزامی و تاریخی واژه «حنیف» به عنوان مهم ترین و اصلی ترین ارزش قرآنی، می تواند دلیل کاربرد این وصف را برای حضرت ابراهیم(ع) در قرآن با توجه به بافت متنی تبیین نماید. معنای التزامی واژه «حنیف» می تواند ارزش های موهوم نژادپرستی، جنسیتی، مکانی و مادی را نفی کند و ارزش حقیقی توحید را اثبات نماید.
مقایسه اثربخشی آموزش های بار شناختی و خودتعیین گری بر شیفتگی و رفتار کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۷
224 - 239
حوزههای تخصصی:
شیفتگی تحصیلی و رفتار کمک طلبی از متغیرهای مهم برای دانش آموزان است و زمینه پیشرفت تحصیلی را در آن ها ایجاد می نماید. هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی آموزش بار شناختی و خودتعیین گری بر شیفتگی تحصیلی و رفتار کمک طلبی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه نواحی شش گانه اصفهان در سال تحصیلی 1403- 1402بودند. روش نمونهگیری به صورت نمونه گیری دردسترس بود و بدین منظور 63 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه دارای ملاک ورود به مطالعه به طور تصادفی در سه گروه گمارش شدند. در ابتدا از بین نواحی شش گانه اصفهان ناحیه 3 به تصادف انتخاب شد و از بین مدارس متوسطه دوره دوم دخترانه ناحیه 3، دبیرستان غیر دولتی هدف سازان به تصادف انتخاب گردید. در این دبیرستان با برگزاری فراخوان، از دانش آموزانی که تمایل به شرکت در این پژوهش داشتند دعوت به عمل آمد. از بین افراد دارای ملاک های ورود، به تصادف 63 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 23 نفری گمارده شدند. گروه آزمایش اول دوره بسته آموزشی بار شناختی شریف منش و همکاران ( 1400) در 6 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دوم بسته آموزشی خودتعیین گری جلیلی و همکاران ( 1397) را در 12 جلسه 90 دقیقه ای طی نموند گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های شیفتگی تحصیلی مارتین و جکسون (2008) و رفتار کمک طلبی ریان و پینتریچ (1997) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 و با روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر انجام شد. آموزش های بار شناختی و خود تعیین گری، شیفتگی تحصیلی دانش آموزان و پذیرش کمک طلبی را افزایش داده و اجتناب از کمک طلبی را کاهش داده اند و اثرات آموزش ها در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است. اما بین دو مداخله آموزشی تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. آموزش بار شناختی و خودتعیین گری می تواند یادگیری و شیفتگی و کمک طلبی تحصیلی دانش آموزان را بهبود بخشد. معلمان باید از این روش ها برای کاهش بار شناختی و تقویت انگیزه درونی دانش آموزان استفاده کنند.