فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۸۹ مورد.
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
61 - 96
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شخصیت های گذشته از جمله مسائل مهمی است که مورد توجه ادیبان معاصر بوده و بازتاب گسترده ای در آثارشان داشته است. ادب معاصر فارسی وارد مکالمه ای جدی با ادبیات کلاسیک ایران شده است و از امتیازات آن از جمله پویایی و سرزندگی، غنای عاطفی، عمق معنا، تناسب و هارمونی زبانی بهره کامل گرفته و پاره ای از اوصاف آن- به ویژه شعر بعد از قرن هشتم- را یک سو نهاده است. شاعر معاصر از رهگذر فراخوان شخصیت های گذشته به بیان آرا و اندیشه های خود در مسائل متعدد می پردازد؛ در این رساله تلاش بر این است تا با ذکر نمونه های فراخوان شخصیت در میان اشعار احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث و محمدرضا شفیعی کدکنی، نقش و جایگاه شخصیت های تاریخی و کیفیت و نحوه بازآفرینی آن ها مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به نظر می رسد آفریدن آثاری اصیل، قرار گرفتن در موقعیتی متناقض نماست. از یک سو نویسنده و شاعر خود را از امتیازات سنت های ادبی بی نیاز نمی داند و از طرف دیگر تلاش می کند از سیطره اقتدار و نفوذ آن ها برکنار باشد. بنابراین شاعران خلاق، مجذوب یا مرعوب چهره های شاخص و آثار آن ها نمی شوند بلکه رابطه ای منطقی با سنت برقرار می کنند.
انقلاب در زبان شاعرانه: تلفیق امر نشانه ای و نمادین ژولیا کریستوا در دیوان شمس مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ژولیا کریستوا متفکری پسا ساختارگراست که اندیشه هایش در تحلیل متون ادبی نور تازه ای بر فهم متون پیچیده ی ادبی و هنری تابانده است. بخشی از نظریه های وی مربوط به امر نشانه ای و نمادین در زبان است. در اندیشه ی کریستوا زبان حاصل ترکیب این دو ساحت می باشد و تصور کارکرد یکی از این دو ساحت به تنهایی غیر ممکن است. پژوهش حاضر در پی این است تا بر اساس چارچوب نظریه ی زبان کریستوا و روش تحلیلی-توصیفی تلفیق اعجاب انگیز و تمام عیار امر نشانه ای و نمادین را در غزلیات دیوان شمس مولانا ردیابی کند و نور تازه ای بر ابعاد ناشناخته ی هنر کلامی او بگستراند. از دید این رهیافت، دیوان شمس تجسم عالیترین نمونه ی نظریات کریستوا در حوزه ی زبان و روانکاویست چرا که از برآیند تلاقی و آمیزش دو امر نشانه ای و نمادین در زبان شعری غزلیات شمس، نابترین نمونه ی یکپارچکی و درهم تنیدگی این دو ساحت به نمایش گذاشته می شود و نوعی ژوئیسانس شعری پدیدار می شود. در این اثر مفاهیم و مضامین عرفانی و فلسفی عمیق در قالب و شکل به غایت موسیقایی و زیبایی شناختی ارائه شده اند.
ارائه الگویی جهت تعیین تأثیر مولفه های رفتاری حسابرسان بر نوع اظهارنظر آنان در گزارش های حسابرسی با اتکا بر فناوری هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسنده مسئول ، جناب دکتر امیررضا کیقبادی، استادیار- دانشگاه آزاد واحد تهرانa.keyghobadi@iauctb.ac.ir ORCID : 0000-000217717257 =====================================================================================پروین کریمی دانشجو شماره دانشجویی 400101301004 parvinkarimi4410@gmail.com https://orcid.org/0000-0002-6975-587X tel: 09123897281 چکیده ادغام هوش مصنوعی در الگوی اظهارنظر حسابرسان بهبود قابل توجهی در قابلیت اعتماد گزارش های مالی ایجاد می کند. الگوریتم های هوش مصنوعی قادر به شناسایی خطاها، ناهنجاری ها و فعالیت های تقلبی احتمالی هستند که ممکن است در بررسی دستی مشاهده نشوند. این افزایش دقت یافته های حسابرسی، بهبودی در نتایج حسابرسی ایجاد می کند و اعتماد سهامداران را بالاتر می برد. هدف اصلی این تحقیق ارائه الگویی برای تعیین تأثیر مولفه های رفتاری حسابرسان بر نوع اظهارنظر آنان در گزارش های حسابرسی، با اتکا بر فناوری هوش مصنوعی، می باشد. جامعه آماری این تحقیق در دو بخش مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری بخش کیفی شامل خبرگان سازمان حسابرسی است که برای غربالگری و شناسایی مولفه های رفتاری از آن ها استفاده می شود، این بخش شامل مصاحبه هایی با 15 نفر از خبرگان سازمان حسابرسی است. جامعه آماری در بخش دوم شامل تمامی حسابرسان سازمان حسابرسی و شرکت های حسابرسی مستقل می باشد. بر اساس بررسی ها، تعداد حسابرسان سازمان حسابرسی در سال 1402، 191 نفر و تعداد شرکت های حسابرسی مستقل 208 شرکت است که هر کدام حداقل سه حسابرس دارند، که تعداد 261 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که مدل پژوهش توانست اهداف اصلی، یعنی شناسایی تأثیر مؤلفه های رفتاری و کیفیت حسابرسی بر اظهارنظر حسابرسی را محقق کند. ضرایب به دست آمده از معادلات ساختاری نشان دهنده تأثیر معنادار این متغیرها بر نتایج حسابرسی است، ویژگی هایی نظیر ارزیابی مناسب کنترل های داخلی، دانش حرفه ای و انعطاف پذیری حسابرسان به عنوان مؤثرترین عوامل بر اظهارنظر حسابرسی شناسایی شدند.
تأثیر پیچیدگی صورت های مالی بر بازده سهام:مطالعه ای تجربی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در پژوهش حاضر بررسی تأثیر پیچیدگی های صورت های مالی بر بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می باشد. مطالعه حاضر بر مبنای هدف اجرا، از نوع پژوهش کاربردی است و از منظر زمان بصورت مقطعی است که به شیوه همبستگی صورت گرفته است اطلاعات مورد نیاز جهت آزمون و تحلیل فرضیه ها از صورت های مالی و یادداشت های توضیحی همراه این صورت ها استخراج شده است که در واقع تعداد 142 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه ی آماری تعیین و در بازه زمانی سال های 1393 تا 1399 تدوین شده است. در این مطالعه به منظور تعیین حجم نمونه از روش حذف سیستماتیک (غربالگری) استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد فرضیه اول یعنی پیچیدگی در صورت های مالی بر بازده سهام تأثیر مثبت دارد و فرضیه دوم یعنی تقلب در صورت های مالی بر بازده سهام تأثیری ندارد.
ارائه مدل توسعه سیستم های اطلاعات مدیریت ورزش قهرمانی کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
13 - 28
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل توسعه سیستم های اطلاعات مدیریت ورزش قهرمانی کشور انجام گردید. روش تحقیق حاضر از نوع کیفی بود در این پژوهش با توجه به هدف مطالعه، شرکت کنندگان بر اساس نمونه گیری هدفمند از بین اساتید دانشگاهی که به حوزه سیستم اطلاعات مدیریت اشراف دارند انتخاب شدند. در نهایت تعداد 14 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق حاضر در بخش کیفی از کدگذاری استفاده گردید. با توجه به نتایج تحقیق حاضر مشخص گردید که شرایط عوامل علی موثر بر توسعه سیستم های اطلاعات مدیریت ورزش قهرمانی کشور شامل جنبه های ملی، جایگاه ورزشکاران، پاسخگویی، جنبه های مربوط به کیفیت و اعتماد عمومی می باشد. همچنین با توجه به نتایج تحقیق حاضر مشخص گردید که عوامل زمینه ای موثر بر توسعه سیستم های اطلاعات مدیریت ورزش قهرمانی کشور شامل پویایی، تعالی درونی، دانش فنی، سیستم انگیزشی و تحول مدیریتی می باشد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر مشخص گردید که عوامل مداخله گر موثر بر توسعه سیستم های اطلاعات مدیریت ورزش قهرمانی کشور شامل شرایط کلان و شرایط خرد می باشد. همچنین با توجه به نتایج تحقیق حاضر مشخص گردید که راهبردهای موثر بر توسعه سیستم های اطلاعات مدیریت ورزش قهرمانی کشور شامل راهبردهای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت می باشد.با توجه به نتایج تحقیق حاضر مشخص گردید که پیامدهای سیستم های اطلاعات مدیریت ورزش قهرمانی کشور شامل پیامدهای ورزشی، پیامدهای اجتماعی، پیامدهای ملی و پیامدهای فردی می باشد.
شناسایی عوامل موثر بر برند ملی ورزشی در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
143 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر شناسایی عوامل موثر بر برند ملی ورزشی در ایران بود. تحقیق حاضر از نظر ماهیت پژوهش، اکتشافی - کاربردی؛ نحوه و روش پژوهش، کیفی؛ پارادایم حاکم بر پژوهش، تفسیری و روش تجزیه و تحلیل داده ها تئوری داده بنیاد روش ناساختاریافته گلیزر و منبع گردآوری داده ها شامل مصاحبه می باشد. جامعه آماری متشکل از مدیران و خبرگانی است که در زمینه مدیریت ورزشی در حوزه برندسازی ملی از طریق ورزش تخصص علمی را دارند. برای انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته، مدیران، متخصصین مدیریت ورزشی کشور به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند و سپس به بیان آراء و دیدگاه های خود درباره سؤالات مصاحبه پرداخته اند. در پژوهش حاضر نظرات 12 نفر تا رسیدن به حد اشباع نظری جمع آوری گردید. پایایی مصاحبه ها با استفاده از روش مطالعه توافق درون موضوعی 80/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از روش مقایسه مداوم در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی توسط نرم افزار مکس کیودا نسخه ۲۰۱۸ استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که برای رسیدن به برندملی در ورزش ایران نیاز به الزاماتی است که بخشی از این الزامات مربوط به عوامل شناسایی شده می باشد و مدیران ورزشی کشور باید در این زمینه گام های موثری بردارند. استفاده از نخبگان ورزشی با گرایش های سیاسی مختلف، عدم تبغیض نژادی یا قومیتی، استفاده از تمدن غنی، تقویت افکارعمومی ورزشی جهان، تقویت دیپلماسی ورزشی با جهان، تقویت توریسم ورزشی در ایران، توسعه تعاملان بین المللی ورزشی، بازنگری قوانین دست و پاگیر برای توسعه ورزش، برآورد شدن نیازهای و منافع ورزشی پیشنهاد می شود.
هوش مصنوعی، ایجاد یا آشکارگی(بازخوانی مساله هوش مصنوعی مبتنی بر نظریه انکشاف علم صدر المتالهین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا برخلاف فیلسوفان پیش از خود، علم را از مقولات جدا ساخته و ذیل وجودشناسی قرار داده است. تعریف خاص ملاصدرا از علم دارای لوازمی است که یکی از آن ها نظریه انکشاف است. با پذیرفتن علم به عنوان وجود و با توجه به مساوقت وجود با همه کمالات،مساوقت همه موجودات با کمالات(ازجمله علم) قابل انتاج است. با فرض پذیرش نظریه انکشاف به عنوان دیدگاه اصلی ملاصدرا درادراک، می توان علم و آگاهی را به همه موجودات تسری داده و برای همه آن ها، سطحی از آگاهی متناسب با مرتبه وجودی شان لحاظ کرد. همچنین یکی از چالش های فلسفی در هوش مصنوعی، بحث از امکان یا عدم امکان به وجود آمدن ماشین هوشمند است. چنانچه فرض طرح شده(نظریه انکشاف) را بپذیریم، می توان این مساله فلسفی را از منظری دیگر به بحث گذاشت؛ یعنی مساله،از ایجاد هوش به آشکارگی یا انکشاف هوش تبدیل خواهد شد. براین مبنا، می توان گفت تعبیر «ایجاد هوش» ناصواب بوده یعنی به شیوه ای متفاوت قابل طرح است و آن امکان آشکار شدن هوش یا عدم این امکان درماشین هوشمند به عنوان یک جسم است. در این پژوهش اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای گردآوری شده و تحلیل آن مبتنی بر مساله مورد بحث در مسائل هوش مصنوعی انجام شده است.
حضور ایزدبانوی ناهید در داستان های ایرانی مشابه با داستان چینیِ Ye Xian (براساس رویکرد تاریخی و جغرافیایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۶۱
245 - 288
حوزههای تخصصی:
«Ye Xian»، نام قهرمان یکی از شاخص ترین داستان های چینی است که داستان حول محور جدال نامادری و دخترش با وی می چرخد. دریافت لباس آبی به همراه کفش زرین برای شرکت در جشنواره توسط نیروی متافیزیکی که به ازدواج «Ye Xian» با پادشاه منجر می شود، مهم ترین تشابه با داستان «سیندرلا» است. علاوه بر اشتراکات پیشین، توانایی «Ye Xian» در ارتباط با البسه/پوشاک و وجود نیروی متافیزیکی در استخوان های مخلوقی (ماهی یا گاو) با نمونه هایی از داستان های ایرانی تشابه دارد. داستان «بی بی سه شنبه زرتشتیان» امتداد منطقی نمونه های متنوع همین داستان با اسامی مشابه یا نامشابه همچون «ماه پیشانی» در نواحی مختلف ایران است. بُعد زنانه و اسامی قهرمانان داستان، اهمیت پارچه و پوشاک، وجود انواع نمادهای آب و ایزدبانوی ناهید، گره گشایی توسط نیروی جادویی از وجوه مشترک همه داستان هاست.
تطابق ادوار و وقایع تاریخی با جغرافیای زیارتگاه ها و بقاع متبرک ایران به شکل گیری داستان های مشابه در سیستان، شهر ری و خراسان منجر شده است. علاوه بر رنگ آبی می توان گاو و ماهی را به عنوان دیگر نمادهای آب و ایزدبانوی ناهید برشمرد. «پارس بانو» یکی از سلسله داستان های «پیر-ان زرتشتی» است و مشابه با داستان مقبره «بی بی شهربانو» در شهرری است که به پیوند داستان ها و نمادهای اسلامی و پیشااسلامی منجر شده است. چراکه پارس بانو و شهربانو، بیوه امام حسین(ع) را خواهر اعلام می کند. اسامی قهرمانان، «شهربانو/فاطمه/بی بی» است که در اصل به یک شخصیت اشاره دارد. نقوش پارچه های ابریشمِ مکشوفه از مقبره بی بی شهربانو، سردیس های گاوسان ساسانی در معبد ناهید بیشاپور به همراه ایوان موزاییکی اش ارائه دهنده اطلاعات تصویری و نمادین در ارتباط با این داستان هاست.
Attending Inclusive EFL Teachers Identity for Students with Special Educational Needs(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ مرداد و شهریور ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
119 - 145
حوزههای تخصصی:
Although instructional strategies, obstacles, solutions, and technologies designed to assist students with special educational needs (SEN) learning a foreign language were much discussed both in special and inclusive schools, little evidence addresses how English as a foreign language (EFL) teachers construct their identities as legitimate inclusive school practitioners as they witnessed and encountered a range of disabilities. To fill this void, this study reports on a narrative inquiry scrutinizing how Indonesian inclusive EFL teachers construct their identity in teaching 15 students with SEN. Drawing upon Johnston's framework of teacher identity, this study showcases how inclusive EFL teachers cultivated a positive rapport with students with SEN through the utilization of a personal approach and the incorporation of humor in teacher-student relation. Regarding professionalism, they perceived it as service-oriented by consistently motivating all of their students, particularly those with SEN, exhibited tolerance for the regular ones, and implemented co-education or peer-mediated instruction strategies. In light of teachers’ religious beliefs in English language teaching (ELT), they accomplished well by embedding numerous character values, referred to as profile pelajar pancasila, in English classrooms. The implications of this study are to bring potential implementations of specialized teaching strategies training of professional development for inclusive EFL teachers and differentiated assessment for students with SEN.
مقایسه اثربخشی آموزش امنیت هیجانی و غنی سازی آن با شفقت به خود بر عزت نفس، دلبستگی و شایستگی اجتماعی - هیجانی در زنان خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در چارچوب نقش خانه داری، جامعه اغلب از زنان خانه دار انتظار دارد که رفتارهای منفعل، عاطفی، مطیع و فداکارانه داشته باشند. این انتظارات به مرور زمان درونی شده و تأثیرات منفی در سلامت اجتماعی، مهارت های ارتباطی و عزت نفس زنان خانه دار در روابط اجتماعی می گذارد. با این حال، مطالعه ای به بررسی مقایسه ای آموزش امنیت هیجانی و غنی سازی آن با شفقت به خود بر عزت نفس، دلبستگی و شایستگی اجتماعی - هیجانی در زنان خانه دار، نپرداخته است. هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش امنیت هیجانی و غنی سازی آن با شفقت به خود بر عزت نفس، دلبستگی و شایستگی اجتماعی - هیجانی در زنان خانه دار انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه به همراه پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان خانه دار شهر مشهد در تابستان سال 1402 بود که از میان آن ها 45 نفر بر اساس معیارهای ورود و خروج مطالعه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در سه گروه 15 نفری شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه های آزمایش اول و دوم طی 12 جلسه 90 دقیقه ای به ترتیب تحت آموزش امنیت هیجانی (کترال، 2006) و آموزش امنیت هیجانی غنی شده با شفقت به خود (صالحی، 1402) قرار گرفتند. گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. پرسشنامه های عزت نفس (روزنبرگ، 1965)، دلبستگی (کولینز و رید، 1990) و شایستگی اجتماعی- هیجانی (ژو و ای، 2012)، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش امنیت هیجانی و آموزش امنیت هیجانی غنی شده با شفقت به خود باعث ارتقاء عزت نفس، دلبستگی و شایستگی اجتماعی - هیجانی در زنان خانه دار شدند (05/0 >p) و آموزش امنیت هیج
ارائه الگوی پیدایش مدیریت ذره بینی؛ چگونگی شکل گیری مدیریت ذره بینی با روش مدل سازی ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
81 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف: در میان سبک های غیر کارکردی مدیریت، سبک و شیوه ای وجود دارد که به لحاظ ریزبینی، توجه به جزئیات، و ظرافت بیش از حد در تصمیم گیری با عنوان مدیریت ذره بینی شناخته می شود. مدیرانِ دارای این سبک فاقد انعطاف پذیری و چابکی برای تغییر هستند و گاه به علت فقدان دوراندیشی و ریزبینی بیش از حد سازمان را با مخاطراتی مواجه می سازند. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی پیدایش مدیریت ذره بینی و چگونگی شکل گیری آن با روش مدل سازی ساختاری تفسیری انجام شد. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش بر پایه پژوهش های آمیخته به صورت کیفی و کمی با رویکرد متوالی اکتشافی در پارادایم قیاسی استقرایی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است که در فاز کیفی از روش تحلیل محتوا و در فاز کمی از روش پیمایش بهره گرفته است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که اعضای نمونه آن با روش نمونه گیری گلوله برفی و بر اساس اصل کفایت نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی و پایایی آن با روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان گذار تایید شد. همچنین ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن با روش روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون سنجیده شد. یافته ها: نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی مؤلفه های مدیریت ذره بینی و ارائه مدل چگونگی شکل گیری این سبک غیر کارکردی است. مدل مدیریت ذره بینی در این پژوهش در چهار سطح اصلی و بر اساس بسترهای شکل گیری، عوامل همبسته و مداخله جو، عوامل اصلی بروز مدیریت ذره بینی، و پیامدهای آن تدوین شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که ریزبینی و نبود فرهنگ دوراندیشی، نبود فرهنگ آینده نگری، فرهنگ مبتنی بر عقلانیت محدود، سندروم بازخورد سریع، شخصیت ریزنگر، انگیزش پایین جهت تغییر، اثر زهرآگین موفقیت، مدیریت بر مبنای راه حل رضایت بخش، مدیریت غیر یادگیرنده، فشار ساختاری، جمود فکری، ارتباطات بسته، جابه جایی اصل و فرع، و عدم تفکر سیستمی باعث به وجود آمدن مدیریت ذره بینی برای سازمان ها می شود.
اثربخشی برنامه توالی واجی لیندامود بر کنش های اجرایی و خودپنداشت تحصیلی کودکان با اختلال نارسایی توجه – فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه _ فزون کنشی یکی از اختلالات شایع دوران کودکی است که کودکان با این اختلال در هماهنگی با آموزش ها و محیط اجتماعی دچار کام نایافتگی می شوند. بنابراین این پژوهش با هدف اثربخشی برنامه توالی واجی لیندامود بر کنش های اجرایی و خودپنداشت تحصیلی کودکان با اختلال نارسایی توجه _ فزون کنشی انجام شد. روش: این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه _ فزون کنشی شهرستان خمام در سال تحصیلی 1403 _ 1404 بود. نمونه پژوهش 24 نفر از دانش آموزان جامعه آماری مذکور بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با روش تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 16 جلسه هفتگی در دوره آموزشی برنامه توالی واجی لیندامود به صورت گروهی شرکت کردند، در حالی که گروه گواه آموزش های معمول مرکز آموزشی خود را دریافت می کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس نارسایی در کنش های اجرایی (بارکلی، 2012) و خودپنداشت تحصیلی (چن، 2004) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-25 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد برنامه توالی واجی لیندامود اثربخشی قابل توجهی بر گروه آزمایش داشت؛ بدین معنا که نمرات کنش های اجرایی (05/0>P، 76/55 =F) و خودپنداشت تحصیلی (05/0>P، 23/45 =F) گروه آزمایش افزایش یافت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد برنامه توالی واجی لیندامود با تقویت دیداری و شنیداری و توسعه تفکر انتقادی و حل مسئله به بهبود کنش های اجرایی و خودپنداشت تحصیلی در کودکان با اختلال نارسایی توجه _ فزون کنشی منجر شده است؛ بنابراین می تواند به عنوان یکی از محورهای آموزشی و درمانی توسط متخصصان و درمانگران اجرا شود.
تحلیل فقهی - حقوقی حد محاربه در صورت ارتکاب قتل و یا جرح
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: محاربه از مهم ترین جرائم حدی در فقه اسلامی است که در آیه ۳۳ سوره مائده به آن اشاره شده است. در فرضی که محارب مرتکب قتل یا جرح شود، سؤال از تقدم و تأخر مجازات قصاص و حد محاربه، همچنین اختیارات حاکم شرع، محل اختلاف میان فقهای امامیه است. در فرضی که محارب مرتکب قتل یا جرح گردد، بحث های دامنه داری پیرامون چگونگی اجرای حد و نحوه جمع میان حدود و قصاص شکل گرفته است. مسأله اصلی این است که آیا در صورت ارتکاب قتل توسط محارب، امام یا حاکم شرع همچنان در اجرای حدود اربعه مخیر است یا آنکه مجازات قتل تعیّن می یابد. مواد و روش ها: در این مطالعه به روش تحلیلی- توصیفی عمل شده است. ملاحظات اخلاقی: تمامی اصول اخلاقی در نگارش این مقاله رعایت شده است. یافته ها و نتیجه گیری: این مقاله با بررسی آرای فقهای امامیه از متقدمان تا متأخران، سه دیدگاه عمده را تحلیل کرده است. اول، تخییر مطلق حاکم حتی در فرض قتل. دوم، تعیّن قتل در صورت قتل توسط محارب و سوم، تفصیل بین قتل به قصد مال و غیر آن. سپس به تطبیق این نظرات با مواد ۲۸۳ تا ۲۸۵ قانون مجازات اسلامی، آراء وحدت رویه دیوان عالی کشور و نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه به صورت تطبیقی و مشروح پرداخته و نشان داده است که قانون گذار جمهوری اسلامی ایران، نظریه تخییر را پذیرفته و با فقه متأخر هماهنگ عمل کرده است. این مقاله نشان می دهد که مبنای قانون در این زمینه، به درستی بر تفکیک میان حق الناس (قصاص) و حق الله (حد محاربه) استوار شده و انسجام قابل قبولی میان فقه و قانون حاصل شده است.
تحلیل راهبردی مدیریت مطالبات معوق در نظام بانکی ایران با رویکرد نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش مطالبات معوق بانکی به عنوان یک چالش اساسی در نظام بانکی ایران، می تواند به بحران های اقتصادی و ورشکستگی بانک ها منجر شود و بر پایداری مالی و اعتماد عمومی تأثیر منفی بگذارد. این پژوهش با تحلیل محتوا و مصاحبه با خبرگان، نیازها و اقدامات لازم را شناسایی کرده است. با استفاده از نظریه بازی ها و مدل گراف، تعادل بین بازیگران کلیدی شامل بانک ها، وام گیرندگان، دولت، نهادهای نظارتی، سرمایه گذاران و سازمان های بین المللی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که تعادل فعلی مطلوب نیست و نیاز به تغییر ترجیحات بازیگران و مداخله فعال سیاست گذاران وجود دارد تا با تدوین و اجرای سیاست های جدید، تعادل مطلوب را ایجاد کنند. بانک ها باید در وصول مطالبات و بازسازی بدهی ها سخت گیری کنند و وام گیرندگان از مشاوره بدهی استفاده کنند. دولت و نهادهای نظارتی باید مقررات جدیدی تدوین و صندوق های بیمه بدهی ایجاد کنند. سرمایه گذاران باید ریسک مالی خود را با تحلیل دقیق و تنوع بخشی کاهش دهند و سازمان های بین المللی استانداردهای بین المللی را ترویج و از اصلاحات ساختاری حمایت کنند. این پژوهش به سیاست گذاران کمک می کند تا درک بهتری از تعاملات بین بازیگران داشته و سیاست های مؤثرتری برای مدیریت مطالبات معوق بانکی طراحی کنند.
قیمت گذاری ضمانت سپرده تعدیل شده با ریسک و تاثیر آن بر مخاطرات اخلاقی نظام بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر قیمت گذاری نرخ حق ضمانت سپرده تعدیل شده با ریسک بر مخاطرات اخلاقی نظام بانکی ایران و مقایسه آن با مکانیسم قیمت گذاری دستوری ضمانت سپرده است. به منظور قیمت گذاری حق ضمانت سپرده تعدیل شده با ریسک بانک ها، از روش بلک شولز مبنی بر تئوری قیمت گذاری اختیار معامله استفاده شد. همچنین بنا به پژوهش ایسلام (2009) نسبت تسهیلات غیر جاری (سررسید گذشته، معوق و مشکوک الوصول) به کل تسهیلات به عنوان شاخص مخاطرات اخلاقی قرار گرفت. در این پژوهش از رگرسیون چند متغیره و روش حداقل مربعات معمولی با رویکرد داده های تابلویی برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که قیمت گذاری حق ضمانت سپرده تعدیل شده با ریسک باعث کاهش مخاطرات اخلاقی می شود. این در حالی است که قیمت گذاری دستوری موجبات افزایش مخاطرات اخلاقی را فراهم می آورد.
آثار به کارگیری استاندارد بین المللی گزارشگری مالی شماره (ابگم) 17 (قراردادهای بیمه) بر اقلام صورت های مالی شرکت های بیمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳
223 - 236
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی[1] برای افزایش شفافیت و ثبات مالی در بازارهای جهانی وضع شده اند. صنعت بیمه تاکنون استاندارد یکپارچه ای نداشته است و این باعث دشواری در مقایسه گزارش های مالی می شود. پژوهش های پیشین بیشتر به چالش های پیاده سازی ابگم 17 پرداخته اند، اما پژوهشی جامع درباره آثار استاندارد بر صورت های مالی وجود ندارد. هدف این پژوهش تحلیل تأثیرات ابگم 17 بر اقلام صورت های مالی شرکت های بیمه ایرانی و بررسی هزینه های ناشی از اجرای آن است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، کیفی است. دو جلسه گروه کانونی در بیمه مرکزی جمهوری ا.ا و انجمن حرفه ای صنعت بیمه با حضور متخصصان این صنعت تشکیل و ابگم 17 بررسی شد. از طریق شناسایی افراد خبره از جلسات یادشده، زمینه مصاحبه فراهم شد. ازاین رو، مشارکت کنندگان (نمونه) شامل متخصصان صنعت بیمه از جمله مدیران عامل، مدیران کل، مدیران حسابداری، اعضای هیئت مدیره و اکچوئر های شرکت های بیمه هستند که به طور هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با تعداد 23 نفر مشارکت کننده جمع آوری و با روش تحلیل محتوای متون؛ روش تحلیل مضمون تحلیل شد. یافته ها: در این پژوهش، تحلیل محتوای داده ها نشان می دهد که شفافیت گزارشگری مالی یکی از مضامین اصلی است که از طریق شناسایی دقیق درآمدها، اندازه گیری تعهدات با ارزش منصفانه، و افشای جریان های نقدی و ذخایر مالی، موجب افزایش قابلیت مقایسه و اعتماد سرمایه گذاران می شود. سایر مضامین شامل بهبود مدیریت ریسک با شناسایی قراردادهای زیان بار، تخصیص مناسب ذخایر و استفاده از نرخ های تنزیل به روز است که به پایداری مالی و رقابت پذیری شرکت ها کمک می کند. در مقابل، چالش هایی مانند هزینه های زیرساختی، نیاز به فنّاوری پیشرفته و مقاومت در برابر تغییرات، موانع مهمی در اجرای استاندارد هستند. بااین حال ، تغییرات ساختاری همچون کاهش نوسانات سود و زیان و تسهیل تصمیم گیری های مالی، نشان می دهد که این استاندارد می تواند در بلندمدت به ارتقای جایگاه شرکت های بیمه در بازارهای جهانی بینجامد. نتیجه گیری: اجرای ابگم 17 در صنعت بیمه، می تواند مانند یک تحول بزرگ در نحوه گزارشگری مالی شرکت های بیمه باشد. نتایج حاکی از آن است که پیاده سازی ابگم 17 در صنعت بیمه تغییرات اساسی در شناسایی درآمد، مدیریت ذخایر، ارزیابی قراردادهای زیان بار، شفافیت مالی، مدل های اندازه گیری و افشا در یادداشت های توضیحی صورت های مالی ایجاد می کند. این استاندارد باعث کاهش نوسانات سود و زیان، بهبود دقت اندازه گیری تعهدات بیمه ای و مدیریت ریسک می شود. همچنین، پیاده سازی آن به تغییر در ارزش منصفانه تعهدات، تعدیل ریسک و نرخ های تنزیل منجر می شود. هزینه های ناشی از اجرای این استاندارد نشان می دهد که مقاومت در برابر تغییر از جمله موانعی است که ممکن است مسیر اجرا را پیچیده کند. بااین حال ، مزایای بلندمدت این استاندارد مانند بهبود شفافیت مالی، توانایی مدیریت ریسک بهتر و افزایش رقابت پذیری در سطح بین المللی، به طور چشمگیری بر مسائل موجود غلبه خواهد کرد و باعث بهبود کیفیت گزارشگری مالی و افزایش اعتماد سرمایه گذاران خواهد شد. در نهایت، موفقیت در پیاده سازی ابگم 17 نیازمند برنامه ریزی دقیق، سرمایه گذاری در زیرساخت های مناسب، آموزش نیروی انسانی و حمایت نهاد ناظر است. اگر این گام ها به درستی برداشته شوند، استاندارد می تواند فرصت مناسبی را برای بهبود کیفیت گزارشگری مالی و تقویت جایگاه شرکت های بیمه در بازارهای جهانی فراهم کند.
طراحی و تحلیل الگوی راهبردی توسعه صادرات محصولات شرکت های دانش بنیان (مورد مطالعه: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱۳۰
1 - 40
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای مهم توسعه در کشورها، توجه ویژه به توسعه صادرات در کشورهای در حال توسعه در عرصه بین المللی است. این مسأله مهم به صورت ویژه برای شرکت های دانش بنیان که ظرفیت توسعه بازار خود را دارند، اهمیت دارد؛ زیرا منجر به ارزش آفرینی و خلق ثروت می شود. پژوهش حاضر با هدف طراحی و تحلیل الگوی راهبردی توسعه صادرات محصولات شرکت های دانش بنیان در استان کرمانشاه انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و با رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با شانزده نفر از خبرگان شامل مدیران عامل، مدیران و کارشناسان فروش شرکت های دانش بنیان استان کرمانشاه، به روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انجام گرفت. داده های پژوهش از طریق فرایند سه مرحله ای کدگذاری باز، محوری و انتخابی مبتنی بر طرح نظام مند اشتراوس و کوربین و با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 تحلیل شدند. نتایج حاصل از کدگذاری، منجر به شناسایی 582 کد باز، 89 مفهوم، 27 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی گردید. اعتبار و قابلیت اعتماد یافته های پژوهش با استفاده از معیارهای چهارگانه لینکُلن و گوبا موردتأیید قرار گرفت. درنهایت، شرایط زمینه ای و مداخله گر به همراه پدیده محوری، راهبردهای توسعه صادرات محصولات شرکت های دانش بنیان را تشکیل دادند و پیامدهایی نظیر افزایش رقابت پذیری، افزایش درآمد و سودآوری، تقویت موقعیت برند، توسعه توانمندی های انسانی، تحقق اهداف استراتژیک و رشد پایدار، افزایش سهم بازار و نفوذ جهانی احصاء گردید.
تحلیل استنادات قرآنی حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه
حوزههای تخصصی:
خطبه حضرت زهرا (س) از خطبه های معروفی است که فریقین آن را با اسناد معتبر آورده اند؛ سخنانی که در آن، دفاع از حقّ غصب شده با درون مایه گسترده ای از آیات قرآن تکوین یافته و در جای جای آن به آیات به طور مستقیم، تلویحی و یا به شکل اقتباس استناد شده است، و گویا آن حضرت خواسته اند با ارجاع حاکمان وقت و مردم به آیات قرآن، انحراف آنان را از تعالیم پیامبر اکرم (ص) گوشزد کرده و از خطر گمراهی و بازگشت به جاهلیّت بیم دهند. در این مقاله سعی کرده ایم با روش توصیفی- تحلیلی و با مراجعه به شروح مختلف و تفاسیر، نحوه استناد آن حضرت به قرآن را استخراج کرده و نشان دهیم که این خطبه نه تنها منطبق بر آیات و برگرفته از تعالیم قرآن کریم است بلکه فراتر از آن، تفسیری بر آیات و سخنان پیامبر اکرم (ص) در مسائل مختلف است.واژگان کلیدی: مستندات قرآنی، حضرت فاطمه (س)، خطبه فدکیه.
Identifying the Digital Literacy Needs of Adolescents with Intellectual Disabilities: A Focus Group Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the digital literacy needs, challenges, and support preferences of adolescents with intellectual disabilities to inform inclusive educational practices and policy interventions. A qualitative research design was employed using semi-structured focus group interviews with 20 adolescents aged 13–18 years diagnosed with mild to moderate intellectual disabilities in Taiwan. Participants were recruited through purposive sampling from both inclusive mainstream schools and special education centers. Data collection was conducted through four focus groups, each comprising five participants. The interviews were audio-recorded, transcribed verbatim, and analyzed thematically using NVivo 14 software. Thematic saturation guided the completion of data collection. Trustworthiness was enhanced through triangulated coding, member checking, and maintaining an audit trail. Analysis revealed four overarching themes: (1) access to digital tools and infrastructure, (2) digital skills and usage patterns, (3) social and emotional factors, and (4) support systems and educational strategies. Participants reported limited and unequal access to digital devices, inadequate school resources, and lack of individualized digital instruction. While many adolescents demonstrated basic digital engagement (e.g., opening apps, watching videos), they struggled with more complex tasks such as evaluating online content or engaging in digital communication. Emotional barriers included fear of making mistakes and social comparison with peers. Support from family members and peers emerged as critical, while participants emphasized a need for gamified, visual, and hands-on digital training tailored to their learning styles. Adolescents with intellectual disabilities experience significant barriers to digital inclusion, stemming from infrastructural, cognitive, emotional, and instructional gaps. Addressing these challenges requires context-sensitive, learner-centered interventions and greater collaboration among educators, families, and policymakers to ensure equitable access to digital literacy education.
الگوی فقهی-تربیتی صلاحیت حرفه ای معلمی: واکاوی مؤلفه های آداب معلمی در متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۶۱
۲۸-۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف متن پژوهی نظام مند و بر اساس روش فراترکیب (متاسنتز) با نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA انجام شده است تا بتواند به بازخوانی و ارائه الگویی جامع از صلاحیت حرفه ای معلمیِ پدیدار در میراث ارزشمند متون تربیتی-فقهی اسلام بپردازد. داده های پژوهش دربرگیرنده 30 کتاب برگزیده حدیثی و تربیتی از صدر کتابت متون اسلامی (255ق) تا دوره معاصر (1228ق) و متشکل از آیات، روایات و نظر اندیشمندان است. بر اساس ستانده پژوهش، 494 کد از روایات، 1954 کد از نظر اندیشمندان و در مجموع 2448 کد از جملگی متون و بر پایه تحلیل یافته ها، ساخت نهایی الگو در چهار ساحت، 15 حوزه محوری و 91 شاخص صلاحیت با نام «الگوی فقهی-تربیتی صلاحیت حرفه ای معلمی (المفید)» به دست آمده است. ساحتهای چهارگانه الگوی المفید عبارت اند از: آداب معلمی در شبکه دانشی (آداب المعلم فی علمه)»، آداب معلمی در حوزه آموزش (آداب المعلم فی تعلیمه)، آداب معلمی در باب آموزندگان (آداب المعلم مع متعلمه) و آداب معلمی در باب توسعه فردی (آداب المعلم فی نفسه). گفتنی است که این الگو، ناظر بر الگوی تربیت معلم در نظام ارزشی اسلام، درآمدی بر مسیر صلاحیت پژوهی کیفی در میان منابع دین مبین اسلام و همچنین الگویی اصیل برای عملیاتی شدن در امر تربیت معلم آگاه (عالِم) و کارگزار (عامل) است.