فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۸۹ مورد.
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
7 - 38
حوزههای تخصصی:
ادبیات فراوانی در مورد زیبایی شناسی، اصول طراحی بصری و تئوری طراحی گرافیک وجود دارد. اما در مورد روند یادگیری الکترونیکی و دوره های آنلاین از نظر زیبایی شناسی بسیار اندک بحث شده است. یکی از موانع اصلی دستیابی به دانش مورد نیاز در این زمینه عدم درک تعاریف کاربردی و ایده های مفهومی در این حوزه است. استفاده مناسب از مفاهیم زیبایی شناسی می تواند در پذیرش سیستم یادگیری از نظر قابلیت و سهولت استفاده، فراتر رفتن از ویژگی های ابزاری و توجه به ویژگی های غیرابزاری مانند جنبه های عاطفی، زیبایی شناسی و انگیزشی طراحی یادگیری الکترونیکی با توجه به نیازهای یادگیرندگان اثربخش باشد و از یک سو باعث یادگیری و رضایت مندی آنها و ازسوی دیگر باعث افزایش کارایی سیستم آموزش گردد و در نهایت به یک تجربه یادگیری باارزش منجر شود. هرچند تعریف زیبایی شناسی در یادگیری الکترونیکی پیچیده و تاحدی ذهنی است اما می توان گفت شامل ظاهر قابل قبول، رابط بصری جذاب و محتوای منظم و ترکیبی از هر سه عنصراست که تجربه یادگیرنده را افزایش داده و نتایج یادگیری را تقویت می کند و بر کل سیستم تأثیرگذار است. بنابراین هدف پژوهش حاضر تبیین مفاهیم و فرآیند استفاده از زیبایی و زیبایی شناسی بصری برای بهبود تجربه یادگیری الکترونیکی و گسترش دانش زیبایی شناسی بصری در این حوزه با استفاده از روش گستره پژوهی می باشد.
خوانش تطبیقی شعر فروغ فرخزاد و سعاد الصباح بر اساس رویکرد اکوفمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
89 - 124
حوزههای تخصصی:
اکوفمینیسم شاخه ای از پژوهش های فمینیستی است که ارتباط میان زن و زمین را بررسی می کند که این بررسی، عمدتاً یکپارچه نیست و مانند فمینیسم، متکثّر و متنوّع است؛ اما باور مشترک میان اکوفمینیست های مختلف، استثمار زن و زمین از طرف نظام مردسالار حاکم را تأیید می کند. در این پژوهش به روش تحلیل کیفی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، تلاش کرده ایم به خوانش اشعار فروغ فرخزاد و سعاد الصباح بر مبنای مؤلفه های شاخص اکوفمینیسم بپردازیم و نشانه های آن را در اشعار این دو شاعر، استخراج، طبقه بندی، مقایسه و نقد کنیم. یافته های پژوهش نشان می دهد در اشعار فروغ فرخزاد و سعاد الصباح، تشبیه زنان به گیاهان بسامد چشمگیری دارد که بخشی از این تشبیهات، ریشه در فرهنگ و جغرافیا دارد؛ اما بخشی دیگر، دارای سویه های انتقادی است؛ به گونه ای که هر دو شاعر زن به صراحت یا به شکل تلویحی، نظام مردسالار را در استثمار زمین و زن مورد انتقاد خود قرار می دهند. در نهایت، نگرانی های این شاعران زن شرقی در قبال طبیعت، باعث شده بخشی از شعر آن ها، قابلیت خوانش با شاخصه های جریان اکوفمینیسم را داشته باشد. البته در بررسی نمونه ها نقاط افتراق این دو شاعر هم به چشم می آید. فروغ فرخزاد و سعاد الصباح به شکلی منحصربه فرد و شخصی ارتباط زن و طبیعت را بازتاب داده اند.
Grassroots Activism and Advocacy for Palestinian Rights in the UK: Navigating Social Change and Global Justice(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper explores the dynamics and influence of pro-Palestine movements in the UK, highlighting their role as critical agents of social change. Rooted in a rich history of social movements in the UK, these groups advocate for Palestinian rights and challenge the country's longstanding foreign policy alignment with Israel. By examining the diverse strategies and coalitions within pro-Palestine activism—from advocacy and media campaigns to legal challenges and grassroots mobilization—the study illustrates how these movements navigate complex political landscapes. Drawing on insights from 17 semi-structured interviews, it suggests the interrelatedness of local and global struggles for justice, underscoring the shared commitment to nonviolence, human rights, and international law. It emphasizes the unique position of the UK's pro-Palestine activism as both a reflection of domestic socio-political dynamics and a response to global geopolitical realities. It also reveals that many activists were previously engaged in various political causes related to justice before dedicating themselves to pro-Palestine advocacy. Ultimately, this paper seeks to illuminate the contributions of these movements to broader discourses of solidarity, resistance, and the pursuit of self-determination for the Palestinian people. This study also enhances the understanding of grassroots activism and its potential impact on international human rights advocacy.
اثربخشی آموزش رویای شفاف بر سوگیری توجه و ولع مصرف در مصرف کنندگان مت آمفتامین در دوره پرهیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
۳۰-۷
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در جهت بررسی اثربخشی آموزش رویای شفاف بر سوگیری توجه و ولع مصرف در مصرف کنندگان مت آمفتامین در دوره پرهیز صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه -آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مصرف کنندگان مت آمفتامین در حال ترک شهرتبریز بود که در نیمه اول سال 1402 به مراکز درمانی و بازتوانی اعتیاد مراجعه کردند. تعداد 36 نفر از این جامعه آماری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 18 نفره آزمایشی و 18 نفره کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به تعداد 10 جلسه به مدت 3 هفته تحت مداخله آموزش رویای شفاف و گروه کنترل تحت لیست انتظار قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، از پرسش نامه های ولع مصرف و آزمایه پروب دات استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از این بود که آموزش رویای شفاف بر کاهش سوگیری توجه و ولع مصرف در مصرف کنندگان مت آمفتامین در دوره پرهیز تاثیر معنی داری داشت. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که آموزش رؤیای شفاف می تواند مداخله روان شناختی مفیدی برای بهبود پیامدهای درمان در مصرف کنندگان مت آمفتامین در حال ترک باشد.
بررسی موانع تاثیر اموزه های اخلاقی قرآن کریم و نهج البلاغه بر سلامت روانی جامعه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
184-204
حوزههای تخصصی:
دین وآموزه های اعتقادی به ویژه قرآن نقش پر اهمیتی در سلامت روحی و روانی فرد و جامعه دارد و می تواند سلامت روانی فرد را تضمین کرده و مانع ابتلای فرد و جامعه به فشارها و آسیب های روحی_روانی شود. سلامت معنوی جامعه به مفهوم ارتباط سالم انسان با عالم معنا و حرکت او در مسیر قرب الهی با ابزار توحید و معاد باوری، وارستگی و بندگی خداوند متعال است که از بهترین و مطمئن ترین ابزارها برای رسیدن به این مقصود، قرآن کریم و نهج البلاغه می باشد. نظام سازی همه جانبه امیرالمؤمنین(ع) در کتاب نهج البلاغه بر محوریت کتاب خدا و سنت رسول الله(ص)، بنیادی معنوی دارد و نظام سازی اجتماعی ایشان از این قاعده مستثنی نیست. این پژوهش جهت پاسخ گویی به سوال اصلی تحقیق "موانع تاثیر آموزه های اخلاقی قرآن و نهج البلاغه بر سلامت روانی جامعه اسلامی کدامند؟" با روشی توصیفی تحلیلی و مراجعه به این دو منبع گرانقدر به بررسی موانع تاثیر آموزه های اخلاقی بر سلامت روانی جامعه اسلامی پرداخته است.
نظریه ساختارهای دیالکتیکی بتس در مصاف با نظریه انسجام تبیین گر ثاگرد: واکاوی یک تبرئه مناقشه برانگیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۹
161 - 176
حوزههای تخصصی:
تبرئه پرمناقشه او. جی. سیمپسون از اتهام قتل همسر سابقش، نیکول، برخی از فیلسوفان را به واکاوی های ژرف تر درباره آن واداشت. در این میان، ثاگرد (2003)، در چارچوب نظریه انسجام تبیین گر، استدلال می کند سوگیری های عاطفی هیئت منصفه بهترین تبیین برای این حکم است؛ بنابراین، به صرف اتکاء بر فرضیه ها، شواهد مرتبط و روابط تبیین گر میان آن ها، حکم دادگاه موجه نیست. از سویی، امایا (2009) باور دارد با گزینشی نسبتاً متفاوت از فرضیه ها و شواهد مرتبط و نیز انجام اصلاحاتی در نظریه ثاگرد، نتیجه ای متفاوت در ارزیابی حکم دادگاه رقم خواهد خورد. در این پژوهش، می خواهیم ارزیابی های ثاگرد و امایا از تبرئه او. جی. سیمپسون را در چارچوب نظریه ساختار های دیالکتیکی استدلال، منطبق بر دیدگاه بتس، واکاویم. در این راستا، نخست نشان می دهیم در چارچوب نظریه بتس، نه فقط گزینش امایا از فرضیه ها و شواهد مرتبط، بلکه گزینش ثاگرد نیز فرضیه بی گناهی او. جی. را بر دیگر فرضیه های مطرح شده در فرآیند محاکمه برتری می دهد. سپس، تبیین می کنیم که چرا با وجود تفاوت میان این گزینش ها، در هر دو، حکم تبرئه رجحان می یابد. در گام آخر، استدلال می کنیم نظریه ثاگرد، برخلاف نظریه بتس، با دو مشکل ابهام و دوْر روبه رو است؛ از این رو، ارزیابی در چارچوب نظریه بتس بر ارزیابی ثاگرد مرجح است.
With Hardship Comes Ease: Muslim-feminist meditations on miscarriage, care-based knowing, and lineage(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Through a critical auto-ethnographic account of miscarriage and grief, I explore what it means to inherit Islam as a tradition through care-based modes of knowing. Through Muslim-feminist theorizing, I blend Quranic narratives of care with maternal lineages of Islam I have inherited through care, that not only guide how I think about care Islamically, but also, how I practice care in my relations as a Muslim. I also illustrate the value of intertextuality of care as it is experienced across lived time, and across generations, within systems of kin and the need to let go of monolithic senses of tradition, and moral epistemology, within our practice of comparative care ethics. I draw a parallel between colonial, and white-orientated modes of knowing Muslims, and Islam, and grounded care-based modes of knowing by which we come to know and inhabit our practices of Islam in caring as, and being cared for , as Muslims.
تبیین اهداف تربیتی حکومت مهدوی (عج) و ابعاد روان شناختی آن (بررسی موردی دعای امام زمان (عج))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
17 - 37
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: أدعیه مأثوره که از زبان پاک پیامبر (ص) و خاندان مکرمش صادر شده اند، ضمن این که آداب راز و نیاز با خداوند متعال و ابراز ارادت و بندگی به پیشگاه او را به آدمی می آموزند، به دلیل توجه به ابعاد تربیتی و روان شناختی وجودی و نیازهای انسان در برابر پروردگار جهانیان، راهی برای تربیت او در عرصه های گوناگون مادی و معنوی هستند. هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین ابعاد تربیتی و روان شناختی دعای (اللهم ارزقنا توفیق الطاعه)، از دعاهای منسوب به امام زمان (عج) بوده است. روش: روش پژوهش حاضر تحلیل محتوای کیفی بوده است. تحلیل محتوای کیفی به فراسویی از کلمات یا محتوای عینی متون می رود و تم ها یا الگوهایی را که آشکار یا پنهان هستند، به صورت محتوای آشکار می آزماید. جامعه پژوهش کل متن دعای امام زمان (عج) (اللهم ارزقنا توفیق الطاعه) و شرح دعا در کتاب امام مهدی (عج) موجود موعود (جوادی آملی، 1388) بود که برای پاسخ به سؤال پژوهش تمامی فرازهای دعا (28 فراز) مورد مطالعه تحلیلی قرار گرفت و عبارات مرتبط با موضوع فیش برداری شد. سپس فیش ها کدگذاری و دسته بندی شدند و محتوای آنها سازماندهی شد و موارد به دست آمده تحت عنوان عرصه های اهداف تربیتی احصا شد. سپس، از طریق با هم نگری و جمع بندی مؤلفه های مذکور، 10 مؤلفه اصلی در باب ابعاد تربیتی و 9 مؤلفه در باب ابعاد روان شناختی دعا به دست آمد. نتایج: براساس تحلیل محتوای کیفی متن دعای مذکور و شرح دعا در کتاب امام مهدی (عج) موجود موعود، چهار عرصه اصلی اهداف تربیتی و سه بعد روان شناختی دعا به دست آمد. دسته بندی مفاهیم در 4 عرصه اصلی، 10 بعد تربیتی و 43 مفهوم(هدف) تربیتی ارائه گردید که به شرح زیر می باشد: عرصه ارتباط با خداوند با 2 بعد اعتقادی(6 مفهوم) و عبادی(5 مفهوم)؛ عرصه ارتباط با خویشتن با 3 بعد اخلاقی(4 مفهوم)، بعد علمی (4 مفهوم) و بعد اقتصادی(2 مفهوم)؛ عرصه ارتباط با خلق با 4 بعد اجتماعی(11 مفهوم)، بعد علمی - فرهنگی(4 مفهوم)، بعد اقتصادی (4 مفهوم) و بعد سیاسی (3 مفهوم)؛ عرصه ارتباط با خلقت با 1 بعد شناخت و بهره برداری صحیح از طبیعت (2 مفهوم). با توجه به مفاهیم ارائه شده در دعا می توان گفت: هدف اصلی متون دینی و از جمله ادعیه که از بزرگان دین بر جای مانده است، سوق دادن آدمی به سوی رفتاری است که علاوه بر انعکاس بارِ ارزشیِ آن در روح و روان انسان، براساس مصلحت های فردی و اجتماعی، تحقق خارجی یابد و علاوه بر احساس رضایت درونی و روحی، با واقعیات زندگی اجتماعی نیز منطبق باشد. بنابراین می توان اهداف تربیتی دعای مذکور را در سه عرصه خداشناسی (ارتباط با خداوند)، خودشناسی (ارتباط با خویشتن) و هستی شناسی (ارتباط با خلق و خلقت) مورد واکاوی قرار داد. ابعاد روان شناختی دعای امام زمان (عج) در سه بعد شناختی با 3 مفهوم اصلی ارتقای سطح معرفت الهی(خداشناسی)، ارتقاء سطح دانش و معرفت فردی (خودآگاهی و خودشناسی)، ارتقاء سطح دانش و معرفت اجتماعی؛ بعد عاطفی با 3 مفهوم اصلی ارتقای نگرش مثبت نسبت به خداوند، ارتقای نگرش مثبت نسبت به خود، ارتقای نگرش مثبت نسبت به اجتماع و بعد رفتاری با 3 مفهوم اصلی عمل به ارزش ها و اصول دینی، توسعه رفتار اخلاقی و توسعه مهارت های اجتماعی شناسایی و استخراج شد. بدین ترتیب، تربیت مبتنی بر اسلام، مثلثی است که اضلاع آن رفتار، فرایندهای ذهنی (معرفت و شناخت) و تمایلات و انگیزه هاست. بنابراین ﺑﯿﻦ رﺷﺪ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ و رﺷﺪ ﻋﺎﻃﻔﯽ و ﻋﻤﻠﮑﺮد نوعی هماهنگی وﺟﻮد دارد و ﺗﺤول ﻫﺮ ﯾﮏ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺗﺤﻮل دﯾﮕﺮی را ﺑﻪدﻧﺒﺎل داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. به عبارت دیگر در برنامه تربیتی حضرت مهدی (عج) به تمام ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری توجه شده است. بحث و نتیجه گیری: در پاسخ به سوال اول تحقیق که به دنبال تحلیل ابعاد تربیتی دعای امام زمان (عج) بود، چهار مفهوم اصلی ارتباط با خداوند، ارتباط با خویشتن، ارتباط با خلق و ارتباط با خلقت به عنوان عرصه های اهداف تربیتی دعا شناسایی شد. هر یک از این مفاهیم بیانگر برنامه های حکومت مهدوی (عج) و وظایف مؤمنان راستین در عصر انتظار و ظهور است و مراتب کمالی و نهایی فضائل یادشده با تدبیر آن حضرت و در حکومت الهی ایشان به بار خواهد نشست. بدین جهت مسئولان نظام تربیتی باید آنها را مورد توجه قرار دهند. البته قابل ذکر است که گرد آمدن همه این اوصاف در یک فرد دشوار و یا ناممکن است؛ بنابراین ایشان وظایف هر مؤمنی را به فراخور حال خود و موقعیتی که دارد در خلال دعا مشخص فرموده تا برای عمل به آن بکوشد و جان خویش را به زینت آن فضایل بیاراید و خود را با جریان تحقق و تشکیل جامعه آرمانی آخرالزمانی هماهنگ سازد. اهداف تربیتی در ادعیه امامان معصوم (ع) و از جمله حضرت حجت (عج) با رویکرد تأکید بر عمل گرایی مؤمنان، بیانگر این است در اکتساب فضایل، و دستیابی به مقام قرب الهی در سایه برقراری یک جامعه دینی، ایستایی و رکود روا نیست و مؤمنان باید همواره در حرکت بوده و بکوشند تا مراتب بالاتری از این فضایل را به دست آورند. در پاسخ به سؤال دوم که در ارتباط با ابعاد روان شناختی دعای امام زمان (عج) بود، در قالب سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری و 9 مفهوم اصلی ارتقای سطح معرفت الهی (خداشناسی)، ارتقاء سطح دانش و معرفت فردی (خودآگاهی و خودشناسی)، ارتقاء سطح دانش و معرفت اجتماعی، ارتقای نگرش مثبت نسبت به خداوند، ارتقای نگرش مثبت نسبت به خود، ارتقای نگرش مثبت نسبت به اجتماع، عمل به ارزش ها و اصول دینی، توسعه رفتار اخلاقی و توسعه مهارت های اجتماعی، به تحلیل و شناسایی مفاهیم تربیتی دعا پرداخته شد. نتایج نشان داد که حضرت (عج) در دعای مذکور به هر سه بعد از ابعاد وجودی انسان توجه نمودند بنابراین در طراحی و تدوین اهداف تربیتی در نظام تربیتی باید به سه بعد توجه شود و در راستای شکوفایی هر سه حیطه در متربیان تلاش به عمل آید. نکته دیگر که باید در این زمینه در نظر گرفت این است که سه حیطه شناختی، عاطفی و رفتاری با همدیگر در ارتباط و تعامل هستند و نمی توان به طور کامل آنها را از هم جدا کرد. زیرا وقتی در فرد شناختی نسبت به یک موضوع پیدا می شود، ممکن است به موازات آن گرایش مثبت یا منفی در وی نسبت به آن ایجاد شود، همچنین اگر به مطلبی گرایش پیدا کند، ممکن است این گرایش، علاقه برای شناخت و به دنبال آن رفتار ایجاد کند و یا هر رفتاری که از شخص سرمی زند موجب شناخت و گرایش عاطفی جدیدی در فرد شود.
تحلیل نحو فضا در معماری جامع حرم مطهر رضوی و تاثیر آن بر رفتار حرکتی زائران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۵۱
43 - 79
حوزههای تخصصی:
مجموعه حرم مطهر رضوی در طی دوره های مختلف تاریخی توسعه پیدا کرده و سبب پیچیدگی فضایی آن شده است؛ زائران بسیاری به دیدن این مجموعه می آیند و شناخت کاملی از فضا ها و مسیرهای حرکتی ندارند؛ از این رو، بهره گیری از قابلیت های محیط و فضای معماری برای حرکت و مسیریابی حائز اهمیت است. به همین دلیل، هدف این پژوهش شناخت پیکره بندی فضایی مجموعه در جهت مدیریت بهتر برنامه های داخل مجموعه است که سبب تسهیل رفتار حرکتی زائران می گردد و برای برنامه ریزان، مدیران، طراحان و زائران ضروری است. در این پژوهش از روش ترکیبی بهره گرفته شده است. در ابتدا با مطالعات اسنادی به موضوع نحوفضا، مؤلفه های آن و عوامل موثر بر حرکت طبیعی پرداخته شد. سپس به صورت میدانی به تطبیق نقشه و فضاهای قابل دسترس حرم مطهر برای زائران اقدام شد و برای نخستین بار نقشه جامع حرم مطهر به صورت یکپارچه تهیه شد و با نرم افزار UCL Depthmap مورد تحلیل قرار گرفت. مؤلفه های «هم پیوندی»، «ارتباط»، «عمق»، «حرکت طبیعی» و پارامتر های «خوانایی»، «انتخاب پذیری» و «سهولت دسترسی» که از نسبت مؤلفه ها ایجاد شده اند، بررسی و در نهایت با استدلال منطقی به تفسیر داده ها پرداخته شد. نتایج نشان می دهد شاخص «خوانایی» در بقعه و فضاهای پیرامونی آن دارای کمترین مقدار و صحن جامع پیامبر اعظم (ص) دارای بالاترین مقدار است. همچنین «سهولت دسترسی» در فضاهای رواق امام خمینی(ره)، صحن جمهوری و صحن هدایت دارای کمترین مقادیر است. با توجه به شاخص «انتخاب پذیری» پیشنهاد می شود که در حوزه های پیرامونی حرم مطهر ، فعالیت های جمعی و مراسم موقّت برگزار و فعالیت های انفرادی در فضای بقعه و فضاهای اطراف متصل به آن انجام شود. با استفاده از قابلیت محیط و ویژگی های فضایی شناسایی شده توسط نحو فضا از طریق تغییر در ساختار موجود، جانمایی فعالیت ها و تعریف حوزه های رفتاری مختلف به بهبود نظام حرکتی زائران منجر می شود.
مفهوم «اضلال شیاطین» در نظام معنایی قرآن کریم با تأکید بر روابط هم نشینی و جانشینی: رویکرد معناشناسی ساختگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
231-262
حوزههای تخصصی:
حوزه معنایی «هدایت-اضلال» از حوزه های معنایی مهم در نظام معنایی قرآن و شیطان از مفاهیم کلیدی در این حوزه معنایی به شمار می آید. پژوهش حاضر سعی دارد با بهره گیری از روش معناشناسی ساختگرا، مبتنی بر بافت زبانی، برمبنای روابط هم نشینی وجانشینی ، تبیینی جامع از مفهوم «اضلال شیاطین» ارائه دهد. بررسی 30 آیه که در آن این مفهوم به کار رفته است، نشان داد که حوزه معنایی «مُضِلّ» شامل مفاهیمی هم چون فرعون، سامری، گروهی از اهل کتاب و مجرمان با مرکزیت شیطان است. با توجه به هم نشینی اضلال شیاطین و «سبیل» با بالاترین بسامد تکرار مشخص می شود که این مفهوم وابسته به راه و به معنای منحرف کردن از مسیری آسان و طبیعی با مقصد معنوی و به سوی حق می باشد. مفهوم «صد» جانشین «اضلال شیاطین» در قرآن است با این تفاوت که بر خلاف «صد» در اضلال مؤلفه ایجاد مانع وجود ندارد و «صد» هرگز به خدا اسناد داده نشده است؛ از این رو مفهوم اضلال نسبت صد عمومیت بیشتری دارد. حوزه معنایی اضلال شیاطین شامل مفاهیمی هم چون تزیین، وعده، تنمیه، نزغ، ازلال، دعوت، وسوسه و امر می باشد که نسبت به مفهوم اضلال شیاطین، واژگانی زیرشمول و به عبارت دیگر نوعی ازآن به شمار می آیند.
مقایسه اثربخشی درمان اضطراب به روش طرحواره درمانی بر کمال گرایی، مسئولیت پذیری و عزت نفس زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اضطراب، تشویش یا دلشوره از یک احساس منتشر، ناخوشایند و مبهم هراس و نگرانی با منشأ ناشناخته است که شامل عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی است. تاکنون مطالعات متعددی به بررسی نتیجه درمان های مختلف بر اضطراب پرداخته اند ولی مطالعه ای به روش طرحواره درمانی بر کمال گرایی، مسئولیت پذیری و عزت نفس زنان در درمان اضطراب انجام نشده است. هدف: ﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف اثربخشی درمان اضطراب به روش طرحواره درمانی بر کمال گرایی، مسئولیت پذیری و عزت نفس زنان انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری متشکل از تمامی زنان دارای اضطراب 20 تا 30 سال مراجعه کننده به کلینیک حضور نو واقع در شهر تهران بود. از این افراد تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند و پیش از اجرای مداخلات پرسشنامه های کمال گرایی (تری-شورت و همکاران، 1995)، مسئولیت پذیری (گاف، 1984) و عزت نفس (روزنبرگ، 1965) را تکمیل کردند. پس از آن، گروه آزمایش تحت آموزش طرحواره درمانی قرار گرفت. در نهایت هر دو گروه پس آزمون را دریافت کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین دو گروه در دو مؤلفه کمال گرایی مثبت (019/0 >p و 275/6 =F) و کمال گرایی منفی (006/0 >p و 136/9 =F) تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که در متغیر مسئولیت پذیری (009/0 >p و 808/7 =F) و عزت نفس (001/0 >p و 439/13 =F) بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: استفاده از روش طرحواره درمانی در درمان اضطراب باعث کاهش کمال گرایی و ارتقای مسئولیت پذیری و عزت نفس افراد شده و ازاین رو آگاهی از این آموزش می تواند در جهت بهبود متغیرهای کمال گرایی، مسئولیت پذیری و عزت نفس افراد داری اضطراب به روانشناسان، مشاوران، دانشجویان و سایر متخصصان کمک نماید.
تبیین مدل ارتقاء شاخص های روان شناسی محیطی از طریق معماری بیوفیلیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
57-76
حوزههای تخصصی:
انسان همواره بخشی جدایی ناپذیر از طبیعت بوده و اقدامات او به طور مستقیم بر محیط و بالعکس محیط نیز بر زندگی انسان تأثیرگذار بوده است. یکی از محیط های تأثیرگذار بر انسان ها طبیعت است. در این راستا تأثیر معماری بیوفیلیک به عنوان یک الگوی معماری معاصر طبیعت محور، بر انسان ها و رفتار عملکرد آن ها در چهارچوب حوزه دانشی روان شناسی محیطی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش ابتدا استخراج و دسته بندی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های روان شناسی محیطی و معماری بیوفیلیک بوده و در نهایت به دنبال تلفیق این دو مفهوم و تبیین مدلی برای ارتقاء شاخص های روان شناسی محیطی از طریق معماری بیوفیلیک است. این پژوهش به منظور این که بتواند جامع ترین دسته بندی را از ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های روان شناسی محیطی و معماری بیوفیلیک ارائه بدهد، از پروتکل نگاشت سیستماتیک در جهت یافتن منابع مورد نظر خود بهره برده است و براساس تحلیل محتوا و تجزیه و تحلیل مقالات بدست آمده از این فرآیند به ارائه یافته ها، بحث و نتیجه گیری پرداخته است. یافته ها نشان می دهند که شاخص های روان شناسی محیطی در شش مؤلفه محدوده و حریم شخصی، ادراکات محیطی، جهان فرهنگی- اجتماعی، توانمندسازی فردی، احساسات فردی و سلامت جسم و روان دسته بندی شده اند و شاخص های مختلف معماری بیوفیلیک بر این مؤلفه ها و شاخص های مرتبط آن تأثیر گذارند. طیف وسیعی از شاخص های معماری بیوفیلیک در قالب سه دسته طبیعت در فضا، آنالوگ های طبیعی و رابطه انسان با طبیعت بر شش مولفه ی روان شناسی محیطی تأثیرگذار بوده و مشخص کردن این که هر شاخص معماری بیوفیلیک چگونه می تواند به ارتقاء روان شناسی محیطی کمک کند، می تواند به طراحان در ارائه الگوهای طراحی مناسب در معماری بیوفیلیک یاری دهد.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت آگاهی واجی بر عملکرد حیطه کاربرد ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه کاربرد بالاترین سطح اجرا در ریاضیات است که شامل خرده آزمون های اندازه گیری، زمان و پول، تخمین و حل مسئله است. مهارت حل مسئله جوهر اساسی ریاضیات است و دانش آموزان بایستی بتوانند پس از آموزش و فراگیری مفاهیم ریاضی، مسائل مربوط به آن را حل کنند. در همین راستا، این پژوهش سعی بر آن دارد تا به بررسی تأثیر آموزش آگاهی واجی بر عملکرد حوزه کاربرد ریاضی دانش آموزان پایه دوم دبستان بپردازد. پژوهش حاضر که از نوع کاربردی و آزمایشی است بر روی تعداد 140 نفر دانش آموز دختر پایه دوم دبستان شهر قوچان در سال تحصیلی 1402-1401 با میانگین سنی 6/7 سال انجام شد. از این میان، تعداد 70 نفر به عنوان گروه آزمایش و 70 نفر به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه در معرض آموزش آگاهی واجی قرار گرفتند. از هر دو گروه هم در حوزه آگاهی واجی و هم در حوزه کاربرد ریاضی پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت آگاهی واجی در حوزه کاربرد ریاضی در دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان تأثیر معنی داری دارد. بدین ترتیب، نتایج پژوهش حاضر همراستا با نتایج سایر پژوهش های انجام شده در خارج از ایران در این زمینه است. اما جنبه تفاوت این پژوهش با سایر پژوهش ها، تقسیم بندی مهارت آگاهی واجی بر مبنای سن و در نظر گرفتن حوزه کاربرد برای آزمون ریاضی بود.
مفهوم شناسی «شخص» و «شخصیت» و تأثیر اشتباه در آن ها بر وضعیت اعمال حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
1057 - 1086
حوزههای تخصصی:
از لغزشگاه های مهم مباحث نظری دانش حقوق، عدم توجه کافی به مرزبندی دقیق مفاهیم مشابه و تأثیرگذار است که به عنوان یکی از مصادیق آن، می توان به دو مفهوم شخص و شخصیت اشاره نمود. مقاله حاضر به طور مشخص، با روش تحلیلی توصیفی، در صدد پاسخگویی به این پرسش است که «اشتباه در شخص» و «اشتباه در شخصیت»، هر کدام چه تأثیری بر وضعیت اعمال حقوقی دارند؟ اگرچه ماده 201 قانون مدنی ایران به حکم مسأله در معاملات اشاره نموده، ولی می توان با توسعه مفهوم معامله، ایقاع را هم مشمول آن دانست؛ یا با وحدت ملاک، حکم آن را به ایقاعاتی که میان طرفین تأثیرگذار است، تعمیم داد. ممکن است به نظر برسد پرسش مذکور از موضوعات قدیمی است که پاسخ آن در دکترین حقوقی داده شده؛ ولی بازپژوهی موضوع، حاکی از وجود ابعاد و زوایای جدیدی از مسأله است که نشان می دهد فرمول های کلی، پاسخگوی همه فروض مسأله نیست. برون داد کلی پژوهش، ضرورت توجه به وضعیت خاص هر عقد و ایقاع است. به عنوان نمونه، در برخی عقود باید بین طرفین عقد و ثالث، و شخص و شخصیت هر کدام تفکیک قائل شد؛ نظیر عقد ضمان که اشتباه در شخص مضمون عنه منجر به بطلان می گردد، اما اشتباه در شخصیت وی و هم چنین اشتباه در شخص یا شخصیت مضمون له تأثیری بر آن ندارد. در گروهی دیگر از عقود از قبیل شرکت اشخاص، اشتباه در شخص یا شخصیت شرکاء، در فاصله انعقاد عقد شرکت تا تشکیل آن، منجر به بطلان مطلق است؛ حال آنکه پس از تشکیل شرکت، منجر به بطلان نسبی است. در پاره ای از عقود نظیر عقد نکاح، اشتباه در شخص منجر به بطلان است؛ درحالی که اشتباه در شخصیت، موجد خیار فسخ خواهد بود. در برخی از معاملات نیز، نظیر معاملات وکالتی، اشتباه گرفتن شخص وکیل با اصیل و طرف عقد قرار دادن وی، در صورتی که معامله موضوع وکالت، از عقود مغابنی باشد باعث باطل شدن عقد نمی گردد، ولی اگر از عقود مسامحی، نکاح یا مانند آن باشد منجر به بطلان خواهد شد.
فراترکیب عوامل مؤثر بر سیاست گذاری و قانون گذاری در حوزه پیشگیری وضعی از جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
1087 - 1134
حوزههای تخصصی:
اتخاذ تدابیر پیشگیرانه از وقوع جرم و کاهش کمّی جرائم، دغدغه همه نظام های حقوقی بوده و نظام حقوقی ایران نیز از این امر مستثنا نیست. پیشگیری وضعی به دنبال تسلط بر محیط و مدیریت آن، با هدف حذف یا دست کم کاهش فرصت های ارتکاب جرم از رهگذر روند فیزیکی جرم است. مسأله بنیادین جستار حاضر این است که مؤلفه های اساسی پیشگیری وضعی از جرم در سیاست گذاری تقنینی، که متناسب با زیست بوم حقوقی ایران است چیست و توفیق نظام عدالت کیفری ایران در دستیابی به این مؤلفه ها در منابع منتخب تا چه میزان بوده است. نگارندگان در راستای پاسخ به سوال پیش گفته، با توسل به روش فراترکیب (Meta-Synthesis)، به صورت سامانمند و با معیارهای استاندارد تعیین شده، در پی بهره گیری از دانش انباشته در پژوهش های صورت گرفته در این زمینه بوده اند. یافته های این سنتزپژوهی، بیانگر آن است که بهره گیری از سازوکارهای پیشگیری وضعی، تاکنون به صورت سامانمند و قانونی همراه با پیوست علمی نبوده، و رویه های عملی به کارگیری شده نیز چندان قابل دفاع نیست. برای نیل به این مهم، نیاز به همکاری علمی جرم شناسان با مسئولین سطوح مختلف تقنینی و اجرایی در استفاده از سازوکارهای بومی پیشگیری وضعی است. در این راستا باید توجه داشت که اتخاذ تدابیر و اقدامات پیشگیرانه وضعی، و سازوکارهای محیطی ناظر بر آن در سیاست گذاری، تقنین و اجرا، با توجه به ویژگی های فرهنگی و دینی جامعه ایرانی، نباید به شیوه افراطی مورد استفاده قرار گیرد تا حس امنیت شهروندان و حق خلوت آن ها را دچار آسیب کند، بلکه باید از ظرفیت های بالقوه موجود در جامعه همچون نظارت انسانی، از رهگذر نظارت رسمی یا غیر رسمی، و یا نظارت رسمی در قالب انسانی یا تجهیزات محور، بهره بیشتری برده شود.
The Impact of Shadow Banking on the Transmission of Monetary Policy in Iran: A DSGE Model Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Monetary policy is one of the most important tools for policymakers to influence macroeconomic variables including production. However, implementing this policy sometimes yields unintended consequences. Understanding monetary policy transmission mechanisms is therefore critical for effective implementation. Research following the 2008-2009 financial crisis indicates that the shadow banking activity can disrupt the monetary policy transmission and weaken its effectiveness. An analysis of Iran’s financial system reveals increasing shadow banking activity. This paper therefore examines how shadow banking affects monetary policy transmission in Iran using a DSGE model that innovatively incorporates the shadow banking sector. We compare two scenarios: a financial system without shadow banking and one including shadow banking. The effects of two contractionary monetary policies—interest rate increase and reductions in money supply growth—on GDP, investment, and inflation were analyzed under each scenario. The findings indicate that shadow banking diminishes monetary policy’s impact on all three variables by weakening the credit channel of monetary policy transmission. In the scenario without shadow banking, In the scenario without shadow banking, all three variables will decline in response to the monetary shock of decreasing money supply growth. However, in the scenario with shadow banking, investment levels are not declining but rising. The impact of monetary policy on output and inflation is diminished in the presence of shadow banking. In the case of interest rate shocks, the results also indicate a negative impact of shadow banking on the effectiveness of monetary policy.
صورت بندی آثار عقد مراعی در فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
861 - 896
حوزههای تخصصی:
«مُراعی» وضعیت حقوقی عقدی است که به علت وجود مانع، بقای آن مجهول است؛ مانع مذکور اصولاً تعلق حق ثالث نسبت به مورد معامله است. پاسخ به این دو سوال شایان توجه است که اولاً، آیا مراعی وضعیت حقوقی مستقلی در عرض سایر وضعیت های شناخته شده حقوقی است؟ ثانیاً، سرنوشت نهایی عقد مراعی در صورت اعمال یا عدم اعمال حق توسط ثالث چیست؟ برخی از حقوقدانان معتقدند که مراعی وضعیت حقوقی مستقلی در کنار سایر وضعیت ها است و تا قبل از اعمال یا عدم اعمال حق توسط ثالث، فاقد اثر و معلق است و در صورت اعمال حق توسط ثالث کشف می شود که عقد از ابتدا باطل بوده، و در صورت زوال حق ثالث به هر علت، کشف می شود که معامله از ابتدا صحیح بوده است. برخی دیگر از حقوقدانان که از عقد مراعی به عدم نفوذ مراعی تعبیر نموده اند و آن را قسمی از وضعیت عدم نفوذ می دانند، معتقدند که عقد مذکور در صورت اعمال حق توسط ثالث، از همان تاریخ منفسخ می گردد. نتیجه حاصل از پژوهش حاضر که با روش توصیفی تحلیلی و رجوع به اقوال فقیهان و حقوقدانان سامان یافته، این است که مراعی نه تنها قسمی از عدم نفوذ نبوده، بلکه اساساً وضعیت حقوقی مستقلی نیز نیست. بر خلاف آراء پیش گفته، آثار آن نیز معلق نخواهد بود؛ عقد مراعی تا زمانی که با اعمال حق توسط ثالث مواجه نشود صحیح و دارای آثار قانونی بوده و در صورت اعمال حق توسط ثالث از همان تاریخ منفسخ می شود؛ چه اینکه، معامله مالی که متعلق حق ثالث است از ابتدا مقید به اعمال حق وی منعقد شده، و در واقع معامله مذکور مشتمل بر شرط ارتکازی فاسخی است که اعمال حق توسط ثالث، منتهی به انفساخ معامله معارض با حق ثالث خواهد شد.
باز پژوهشی حق فسخ نکاح افراد نابالغ پس از بلوغ در فقه مقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث فسخ نکاحِ منعقد شده در دوران نابالغی، از جمله مباحث چالش برانگیز در حوزه فقه و حقوق خانواده محسوب می شود. اختلاف نظر فقها در خصوص حق فسخ زوجین پس از بلوغ، ناشی از وجود روایات متعارض در این زمینه است که منجر به مناقشات فقهی دامنه داری شده است. در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و اتخاذ رویکرد تطبیقی در فقه اسلامی، به واکاوی دیدگاه های مختلف در این خصوص پرداخته شده و ادله و مستندات فقهی هر یک از دیدگاه ها، مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. در نهایت، با عنایت به مبانی فقهی، روایات، و همچنین ملاحظات اجتماعی و اخلاقی، دیدگاه منتخب، دیدگاهی است که به زوجین، پس از حصول بلوغ، حق فسخ نکاح را اعطا می نماید. این دیدگاه، با تأکید بر اصلِ آزادی اراده و اختیار زوجین در تعیین سرنوشت خویش، به آن ها این حق را می دهد که پس از بلوغ، در خصوص استمرار یا انحلال ازدواج خود تصمیم گیری نمایند و بدین ترتیب، از آسیب های احتمالی ناشی از ازدواج در سنین پایین پیشگیری شود. در خاتمه، پیشنهاد می گردد که قانون گذار، با الهام از این دیدگاه فقهی و با لحاظ نمودن ملاحظات اجتماعی و اخلاقی، مقرراتی جامع و مانع در باب فسخ نکاح افراد نابالغ پس از بلوغ وضع نماید.
تحلیل فقهی جایگاه شورا در مشروعیت بخشی به انتخاب حکمران اسلامی با تأکید بر دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جایگاه شورا در مشروعیت بخشی به انتخاب حکمران اسلامی از منظر آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) در نظام حکمرانی دینی می پردازد. مسئله اصلی پژوهش، نقش شورا در تلفیق مشروعیت الهی و مردمی در نظام سیاسی اسلام است و اینکه آیا شورا می تواند مبنایی برای مشروعیت حکومت اسلامی باشد یا صرفاً جنبه مقبولیتی دارد. هدف مقاله، تبیین دیدگاه مقام معظم رهبری درباره نقش مبنایی شورا در تحقق عینی حکومت اسلامی و پر کردن خلأ پژوهشی موجود در این زمینه است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع فقهی اصیل شیعه، قرآن کریم، روایات معصومین(ع)، بیانات و احکام حکومتی مقام معظم رهبری انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از منظر آیت الله خامنه ای، شورا نه تنها ابزاری برای کسب مقبولیت عمومی بلکه یکی از ارکان اساسی مشروعیت حکومت اسلامی است. ایشان بر نقش رأی مردم به عنوان شرط لازم برای تحقق عملی حکومت تأکید دارند و قلمرو شورا را فراتر از امور اجرایی دانسته و شامل انتخاب حکمران در سطح کلان حکومت نیز معرفی می کنند. همچنین شرایط تحقق صحیح شورا از دیدگاه ایشان شامل صلاحیت علمی، تقوا، عدالت، بینش سیاسی-اجتماعی، کارآمدی و پایبندی به ارزش های دینی است. نتایج پژوهش نشان دهنده نوآوری نظری مقام معظم رهبری در تلفیق اصول شرعی و مقتضیات اجتماعی است که موجب تقویت مشارکت عمومی مسلمانان، تضمین عدالت اجتماعی و جلوگیری از تمرکز قدرت می شود. این مقاله با تحلیل تطبیقی دیدگاه ایشان با سایر فقها، گامی مهم در رفع ابهامات نظری و توسعه مطالعات فقه سیاسی شیعه برداشته است.
مسئولیت مدنی دولت در قبال ناامنی اقتصادی؛ تحلیل فقهی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اصول مهم اقتصادی، عدالت و امنیت می باشد. کاهش ارزش پول ملی، تورم شدید، نوسانات غیر متعارف لحظه ای بازار موجب نا امنی اقتصادی و فشار بر طبقات ضعیف جامعه می گردد. حال در پاسخ به این سوال که مسئولیت مدنی دولت در قبال این نا امنی های اقتصادی چیست؟ با عنایت به ضرورت امنیت اقتصادی در روابط مالی و تجاری، کاهش خطرات سرمایه گذاری و اطمینان از بازگشت سود و تأثیراتی که بر زندگی روزمره مردم دارد، دولت مسئولیت حفاظت از منافع اقتصادی مردم، متصدی خزانه کل، بودجه ها و اعتبارات و سرمایه های ملت و مملکت است و تمامی شاهراه های اقتصادی و تصمیمات کلان، با نگاه دولت اتخاذ می گردد. لذا هر گونه عمل یا رفتار اعم از فعل یا ترک فعل دولت که منتهی به ورود خسارت به اشخاص جامعه اعم از حقیقی یا حقوقی گردد، بر اساس قاعده اتلاف، باید آن را جبران نماید.با عنایت به اینکه معیار ضمان در قاعده اتلاف، إعتداء به مال غیر می باشد و این موضوع نیز با دریافت مثل آن جبران می شود،در فرضی که مال تلف شده مثلی باشد در وهله نخست مثل آن و در فرض موجود نبودن مثل، باید قیمت و بهای یوم الإتلاف به زیان دیده پرداخت گردد. در روایات مرتبط با قاعده اتلاف، عناوینی مانند همزیستی، انتساب، شرایط وارد نگردیده ولذا در هر فرضی که اتلاف بر مال صدق کند اعم از اینکه با فعل یا ترک فعل، به وسیله دولت یا شخص حقیقی، عمدی یا سهوی باشد تفاوتی در ضمان متلف ایجاد نخواهد کرد.