فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعاملی که معماری بومی با معماری سبز دارد تعاملی عمیق و کهن است بطوریکه از زمانی که انسانها، سکونتگاه های اولیه را بر اساس مولفه های طبیعی همچون جهت وزش باد و یا جهت تابش نور خورشید به منظور بهره گیری هرچه بیشتر از انرژی های طبیعی می ساختند، مورد توجه بوده است. امروزه مبحث معماری سبز و ارتباط آن با ساختار معماری بومی و طراحی ساختمان ها با توجه به پس زمینه ها و تنوع اقلیمی و طبیعی هر منطقه بحثی اجتناب ناپذیر است که باعث می شود تا دغدغه دیرینه معماران را از گذشته تا به امروز در امر صرفه جویی و بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان ها کاهش دهد. پژوهش حاضر به دنبال تبیین مولفه های معماری بومی و معماری اقلیمی و ارتباط آن با اصول معماری سبز به منظور ارتقای کیفی معماری در ساخت و سازهای جدید است. این پژوهش می کوشد تا با روش توصیفی تحلیلی به بررسی معماری ساختمان ها وب افت همساز با اقلیم در نمونه موردی پرداخته و در جهت تبیین مولفه های معماری بومی گام بردارد. نتایج این تحقیق نشان می دهد توجه به معماری بومی و طراحی اقلیمی هر منطقه در روند مدیریت و صرفه جویی بهتر مصرف انرژی های تجدید ناپذیر و استفاده حداکثری از انرژی های تجدید پذیر (نور خورشید، باد و...)، ارتقای کیفیت محیط زیست و بالا بردن کیفیت آسایشی که از ویژگی های معماری سبز در محیط های انسان ساخت می باشد موثر است.
تاثیر مال های تجاری بر تعاملات اجتماعی (نمونه موردی: مجتمع تجاری_ تفریحی خلیج فارس شیراز)
حوزههای تخصصی:
انسان ذاتا موجودی اجتماعی است و برای ادامه ی حیات خود به ارتباط با دیگران نیاز دارد. بخشی از این ارتباطات در فضای شهری شکل می گیرد و مراکز تجاری در شکل گیری تعاملات اجتماعی نقش قابل توجهی ایفا می کنند چرا که امروزه خرید برای افراد، بیشتر جنبه ی تفریحی و فراغتی دارد و افراد برای گذراندن اوقات فراغت به مراکز خرید می روند. از زمانی که خرید معنای واحد اقتصادی خود را از دست داد و در قالب یک عامل تفریحی_ تجاری شکل گرفت، افراد زمان بیشتری را در مراکز تجاری گذراندند و این موجب شد این مراکز به رقابت با یکدیگر بپردازند و در جهت رفع نیازهای اجتماعی و روحی افراد نیز تلاش کنند و به این ترتیب مراکز تجاری بزرگی به نام مال های تجاری قدم به عرصه ظهور گذاشتند که پاسخ به نیازهای اقتصادی، اجتماعی و تفریحی شهروندان را در خود جای داده اند. این مراکز برای پاسخگویی به نیاز شهروندان به خصوص در زمینه ی تعاملات اجتماعی، بایستی یک سری مؤلفه ها و پارامترهایی را دارا باشند؛ حال در این پژوهش به بررسی این پارامتر ها با هدف بهبود و ارتقاء آن ها، در مجتمع تجاری_ تفریحی خلیج فارس به عنوان نمونه موردی مورد مطالعه پرداخته شده است. در مسیر تتبع، از مطالعات کتابخانه ای_ اسنادی و برداشت های میدانی، استفاده شده است و برای بررسی مؤلفه ها ازجدول سوات بهره گیری شده و راهبردهایی در جهت ارتقاء کیفیت این مجتمع، که بزرگترین مرکز تجاری_ تفریحی شیراز می باشد ارائه شده است. براساس تحلیل های انجام شده و یافته های بدست آمده از پژوهش، مجتمع تجاری مورد مطالعه اگرچه که دارای ضعف هایی می باشد، اما در سطح کیفی قابل قبولی واقع شده است. بعضی از این یافته ها عبارتند از: وجود نورپردازی مناسب در مجتمع، قرار گیری در ورودی شهرک صدرا، دور بودن از مرکز شهر، امکان جانمایی ایستگاه های حمل و نقل عمومی سریع السیر و خطرکاهش حضورپذیری به دلیل دور بودن از مرکز شهر. در نهایت با پیشنهاداتی که در راستای اهتمام برای کاهش ضعف های موجود و تقویت قوت ها داده شده است، می توان سطح کیفی مجتمع تجاری ذکر شده را ارتقاء داد که ماحصل آن حضور بیشتر افراد در این مجتمع و نهایتا تعاملات اجتماعی بیشتر است.
معرفی باغ حیدرآباد مود بر اساس مطالعات پیمایشی،مصور و مکتوب
حوزههای تخصصی:
علت های وجودی باغ های ایرانی با توجه به ارتباط بین علت های مادی و فاعلی، همگی در راستای تأمین آسایش و لذت جویی انسان بوده است و در این راه از علت صوری هندسی و منظم بهرهگیری شده است، بنابراین میتوان گفت که غایت اولیه ساخت باغ ایرانی لذتجویی بوده است اما این غایت با گذشت زمان با غایت معنایی ترکیب شده و غایت نهایی به صورت یک بهشت مقدس نمود یافته است. اقلیم کویری در کنار میل به محرمانگی و اصل عدم مشرف بودن تواما با حفظ امنیت باعث ایجاد فضاهای درونگرا و اندرونی شده است باغ های این منطقه با اقلیم کویری در خدمت حاکمان و خوانین برای حکمرانی توأم با زندگی بوده است. منطقه کوهپایهای شرق بیرجند تا مود با توجه به حکومت خاندان امیریه و استقرار آن ها از امیرآباد گرفته تا اکبریه، رحیمآباد، بهلگرد، شوکت آباد، نوفرست، مود و ارتباطات سببی و نصبی خاندان مذکور تا دره هریوند باغ هایی را ایجاد کرده است. باغ حیدرآباد یکی از باغ های مذکور است. روش های گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای، پیمایشی، مصاحبه با مطلعان و استفاده از اسناد مکتوب و مصور میباشد. یافتهها نشان میدهد این باغ در حال حاضر تقریباً از بین رفته، قنات آن خشکیده، اعیان فرسوده و جرزهای باقیمانده توان نیارش گنبدها را از کف داده، اما هیبت آن هنوز در ذهن بیننده رسوخ کرده و نجوای دوران اقتدار آن انسان را به وجد میآورد مصالح آن اغلب از آجر و خشت است جهت قرارگیری سایت جنوب شرق به شمال غرب است این باغ در فاصله 30 کیلومتری بیرجند و در فاصله یک کیلومتری مود قرار دارد از نتیجهگیری مطالعات انجام شده این طور مشخص می شود که باغ حیدرآباد مود متعلق به خاندان امیریه و در حال حاضر نه سهم آن ملکی و سه سهم آن وقفی میباشد اما چون قنات آن خشکیده باغ نیز به تبع آن از نفس افتاده است. ریتم در قوس های مازهای و تیزهدار برقرار و پلان باغ متقارن میباشد سبک معماری آن ایرانی اسلامی و حدود ساخت آن به دوران قاجار بر میگردد از شاخصه های این باغ حضور آب، وجود فضای سبز با کاربری مثمر، شاه نشین در کنار استخر، وجود درختان پسته، عناب؛ کاج و بنه می باشد. جهت باغ برخلاف دیگر باغ های تاریخی بیرجندی شمالی جنوبی نمی باشد.
بررسی نقش بندر دیلم در تعادل بخشی استان بوشهر با بهره گیری از روش های ضریب کشش پذیری و تحلیل شبکه اجتماعی
حوزههای تخصصی:
امروزه تقویت و توسعه شهرهای کوچک به عنوان راهبردی موثر در برابر عدم تعادل منطقه ای مطرح می شود و مشکلات شهرهای بزرگ نظیر تمرکز جمعیت، فعالیت و خدمات را کاهش می دهد. در ایران نیز بخش عمده ای از جمعیت، فعالیت و خدمات در شهرهای بزرگ متمرکز شده اند و عدم توازن و تعادل را در منطقه و یا سطح کشور به وجود آورده اند. استان بوشهر نیز مانند سایر نقاط کشور با نابرابری و عدم تعادل در توزیع بهینه خدمات و امکانات روبرو است و بخش اعظم جمعیت و امکانات در شهر بوشهر (مرکز سیاسی-اداری استان) قرار دارد و سایر شهرها فاقد امکانات و خدمات متناسب با جمعیت می باشند. این امر سبب مهاجرت های گسترده به سوی شهرهای بزرگ استان و یا کلانشهرهای کشور می گردد و نظم سلسله مراتبی نظام سکونتگاهی منطقه و یا کشور را بر هم می زند. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است تا نقش بندر دیلم به عنوان یکی از شهرهای کوچک استان بوشهر را در تعادل بخشی شمال استان با استفاده از مدل ضریب کشش پذیری و روش تحلیل شبکه اجتماعی بررسی نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جمعیت پذیری بندر دیلم در دهه اخیر (95-1385) کاهش یافته است و این شهر از میان جریان های عملکردی مورد بررسی، تنها در زمینه های صنعتی و صیادی می تواند به سکونتگاه های پیرامونی خدمات رسانی کند و در این زمینه ها وابستگی به سایر سکونتگاه ها ندارد. ولی برای دریافت خدمات برتر در سایر زمینه های عملکردی، به بندر گناوه به عنوان شهر میانی کوچک مراجعه می کند. در مجموع بندر دیلم علی رغم قابلیت های بسیار، نقش کمی را در تعادل بخشی شمال استان ایفا می کند. در پایان، پیشنهاداتی به منظور تقویت و بهبود نقش بندر دیلم به عنوان شهر کوچک ارائه شده است.
ارزیابی تاثیرات کاربری های محرک شهری بر باززنده سازی بافت های تاریخی با رویکرد پویایی (مقایسه تطبیقی بافت های مرکزی، عامری و خرمکوشک اهواز)
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
71-89
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله بافت های تاریخی از جمله مسائل مهم در حوزه های شهرسازی و معماری می باشد. یکی از عوامل تاثیر گذار بر باززنده سازی این بافت ها وجود کاربری های محرک هستند که در توسعه و پویایی بافت های تاریخی بسیار تاثیر گذار می باشند. هدف این پژوهش ارزیابی تاثیر کاربری های محرک بر باززنده سازی بافت های تاریخی، مرکزی، عامری و خرمکوشک واقع در شهر اهواز است. عوامل و معیارهای تاثیر گذار کاربری های محرک بر باززنده سازی و پویایی این بافت های تاریخی چیست؟ به عنوان سوال اصلی پژوهش مطرح شده است. با توجه به مقایسه تطبیقی سه بافت تاریخی مرکزی، عامری و خرمکوشک روش تحقیق این پژوهش بصورت توصیفی و تحلیلی و یافته های بدست آمده از طریق مدل ahp و با استفاده نرم افزار expert choice انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد بافت مرکزی با میانگین وزنی 691/0، در رتبه نخست، عامری با میانگین وزنی 209/0 و خرمکوشک با میانگین وزنی 100/0 در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند. همچنین با توجه به ارزیابی صورت گرفته، معیارهای اجتماعی با میانگین وزنی 459/0، اقتصادی با میانگین وزنی 285/0، کالبدی با میانگین وزنی 137 /0 و زیست محیطی با میانگین وزنی 119/0، بر تاثیر گذاری کاربری های محرک بر پویایی و باززنده سازی این سه بافت موثر هستند.
بررسی کیفیت محیط مسکونی بر اساس مولفه های کاربردی معماری پارامتریک
حوزههای تخصصی:
معماری تامین و ایجاد فضایی برای نیازهای انسان است، احتیاج به مسکن در کنار حس زیبایی شناسی می تواند یکی از معیارهای طراحی معماری باشد. ضرورت تحقیق عدم توجه به مولفه های محیط و نیازهای انسان معاصر و آینده زمینه مسکن را دچار تیپولوژی های یکسان نموده و نیز طراحی مسکن به طور یکنواخت و کارخانه ای منجر شده است. بدین ترتیب ضرورت به وجود آوردن نگرشی نو در طراحی معماری خانه برای معماران و نیز استفاده کنندگان میتواند بخشی از ضرورت های حاکم بر نیازهای انسان را در بر داشته باشد. طراحی پارامتریک یکی از رویکردهای فراگیر در فضای طراحی امروز جهان است. ترکیب معماری با علم هندسه می تواند یک فرم پایدار را به کالبد ارائه دهد. هدف تحقیق پاسخگویی به نیاز انسان با استفاده از معماری پارامتریک، تغییر روش های طراحی معماری برای دست یافتن به مسکن و بالا بردن کیفیت کالبدی مسکونی با استفاده از حس زیبایی شناسی در معماری پارامتریک می باشد. تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی پیمایشی، ضمن ارائه ارتقای کیفیت محیط انسانی در طراحی مسکن معاصر به رویکرد پارامتریک در بنا می پردازد. بر این اساس حاصل تحقیق فوق چنین است؛ عامل اول: مسکن مطلوب و رابطه آن با زمینه (فیزیکی و بصری)، عامل دوم: محیط انسان ساخت(شناخت قابلیت های محیطی برای تحقق نیازهای انسانی در مکان)، عامل سوم: هندسه پارامتریک در مسکن.(در ﻋیﻦ ﻣﺠﺮد ﺑﻮدﻧﺶ ﻣﻬﻤﺘﺮیﻦ زﺑﺎﻧی اﺳﺖ کﻪ ﻣﻌﻤﺎر ﺑﻪ وﺳیﻠﻪ آن کیﻔیت های ویﮋه ﻓﻀﺎیی را ﻣی آﻓﺮیﻨﺪ). در نتیجه پژوهش حاضر با توجه به توسعه مسکن رسیدن به طرحی جامع در ورای بحث های کیفیت فضا که نقش مهمی در طراحی های امروزی را دارد به ارائه الگوی مناسب برای مسکن مطلوب در جامعه ایی انسان مدار پرداخته خواهد شد.
ارزیابی مقایسه ای مدلهای شناسایی ظرفیتهای اکوتوریسم (مطالعه موردی: استان خوزستان)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد ارزیابی مقایسه ای بین دو مدل توان اکولوژیک و مدل بهینه با رویکرد آمایش سرزمین، جهت شناسایی ظرفیت های اکوتوریسم در استان خوزستان است که با توجه به این نکته که در ارزیابی های اکولوژیکی برای سنجش قابلیتها عمدتا از معیارهای طبیعی استفاده می شود، در این تحقیق تلاش شده با نگاه آمایش سرزمین که دید جامع و کامل تری نسبت به سایر ازریابی ها دارد، با تلفیقی از معیارمهم طبیعی و انسانی جهت شناسایی بهتر این ظرفیتها اقدام نماید، روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و در مواردی مراجعه به اسناد و دادهای سازمانی است. از نظر ماهیت کاربردی و روش از نظر هدف توصیفی – تحلیلی است بدین صورت که معیارهای دو مدل با استخراج پرسشنامه دلفی توسط کارشناسان و متخصصین رشته گردآوری شده و پس از بدست آوردن ضریب توافق معیارها بر اساس مدل سلسله مراتبی وزن دهی شده اند. در مراحل بعدی هر کدام از دو مدل با توجه به معیارهای خود در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد سنجش قرار گرفته و سپس هر کدام از این نقشه ها بصورت مجزا در نرم افزار اردس پس از مشخص شدن 300 نقطه برای هرکدام از نقشه ها ارزیابی شده است. نهایتا با توجه به ضریب بدست آمده ضریب 865/0برای مدل بهینه آمایش سرزمین نسبت به نتایج مدل اکولوژیکی که عدد 717/0 را مشخص می کرد این نتیجه را می رساند که مدل بهینه با رویکرد آمایش سرزمین نتایج واقع بینانه تری برای سنجش اکوتوریسم در استان خوزستان ارائه می دهد.
تبیین چارچوب مفهومی منظر مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
51 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پژوهش حاضر برای پاسخ به چگونگی تحقق مفهوم منظر مدنی صورت گرفته است. منظر مدنی نگرش های دموکراتیک را به عرصه طراحی و برنامه ریزی منظر شهری وارد کرده است. مدنیت، به مثابه گفتمان سیاسی-اجتماعی، شیوه ایجاد فضای مشترک میان افراد به منظور برقراری ارتباط بر بنیان تفاوت ها و اختلاف هاست. منظر نیز به عنوان یک ماهیت میان رشته ای، به طور ذاتی وسعت و محدودیت های عدالت اجتماعی در فضا را نشان می دهد. لذا تبیین مفهوم منظر مدنی نه به معنای ارائه یک تعریف قطعی و تعیین کننده، بلکه جستجوی عواملی است که بر چگونگی امکان تحقق مفهوم مدنیت در فضا به طور عام و منظر به طور خاص دلالت می کنند. هدف پژوهش: تبیین چارچوبی مفهومی از منظر مدنی براساس ایده ها و مفاهیم بروز مدنیت در معماری منظر، هدف این پژوهش است. ازاین رو ابتدا چیستی نسبت فضا و ابعاد جامعه مدنی، و سپس فرصت ها و محدودیت هایی که در فرایند برنامه ریزی فضا امکان تقویت یا تضعیف گفتمان سیاسی-اجتماعی را موجب می شود؛ تحلیل شده است. در مرحله بعد، با این پرسش که چگونه فعالیت های دموکراتیک و مردمی در کنار دانش تخصصی برای برنامه ریزی های زیست محیطی ضرورت دارد؛ جایگاه جامعه در فرایند طراحی منظر مورد پرسش قرار گرفته است. در نهایت با الهام از سه رکن جامعه مدنی، ابعاد منظر مدنی تبیین شده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر، از نوع توصیفی-تحلیلی است و در جمع آوری اطلاعات از شیوه کتابخانه ای بهره گرفته شده است. با استفاده از روش تحلیل محتوا، مفاهیم اصلی پژوهش دسته بندی شده و با مفاهیم منظر تطبیق یافته است.نتیجه گیری: با الهام از سه بعد جامعه مدنی (افکار عمومی، نهاد، جنبش) منظر مدنی به سه ویژگی قابل تطبیق با اصول مدنیت به ترتیب هدف، ساختار و مفهوم تقسیم شده است. با این دیدگاه هدف از منظر مدنی، فعل مدنیت، ساختار، ساخت اجتماعی و معنا، دغدغه ها و ایده آل های مفهومی جامعه مدنی است.
مؤلفه های معماری تأثیرگذار منظرشهری بر کاهش افسرد گی بانوان از منظر متخصصین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
71 - 86
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهرهای امروز، با مؤلفه های کالبد ی و فضایی خود ، بستر بهبود د هند ه علائم بیماری را د ر اجزایشان نهفته د ارند و معماری منظر به عنوان حلقه سلامت شهر، سلامت روان د ر شهر ها را ایجاد می نماید . با گسترش روز افزون علائم افسرد گی به خصوص د ر زنان شهر نشین، لزوم شناسایی روش های د رمانی، میزان اثرگذاری هریک از مؤلفه های محیطی، یافتن الگویی مشترک د ر بستر شهر ها و مکان های مناسب شهری د ر وضع موجود به منظور بهره وری کامل از پتانسیل های نقاط شهری، به نفع زنان را، آشکار می کند . انتظار می رود با رشد بی سابقه بیماری های روان مانند افسرد گی، د رکلان شهرهایی چون تهران، فضا های شهر برای ارتقای سلامت روان و کاهش علائم افسرد گی زنان آماد ه شود .هد ف پژوهش: تهران با د اشتن باغ هایی که امروزه به عنوان بخشی از فضا های عمومی شهر، د ر د سترس عموم هستند ، با د اشتن فاکتور های سلامتی د ر خود ، به عنوان خرد اقلیم های سلامتی مطرح بود ه و می توانند به عنوان محیط بهبود د هند ه طول د رمان د ر کاهش علائم بیمارهای روان به خصوص افسرد گی زنان به کار روند . هد ف، معرفی مؤلفه های معماری منظر د ر باغ ها به منظور سلامت زنان، برای استفاد ه از این گونه فضاها د ر بخش د رمان به خصوص سلامت روان است.روش پژوهش: به منظور پاسخگویی به پرسش های پژوهش، پژوهشگران به جمع آوری اسناد پژوهش های مربوط و جمع آوری نظر متخصصان روان د رمان، روانپزشک و طراحان محیط زیست با روش مصاحبه و پرسشنامه پرد اختند وروابط د اد ه ها با آزمون ناپارامتری کروسکال والیس، مورد تحلیل قرارگرفت.نتیجه گیری: هند سه منظم د ر مسیر های حرکتی و عناصر، تخصیص 3/ 1 مساحت به حضور آب و توجه به سلسله مراتب آن، تراکم گیاهی متوسط با کاشت صحیح به لحاظ ارتفاعی، گونه های متنوع، نورپرد ازی نزد یک به نورطبیعی روز، ساماند هی روشنایی عمومی و سایه های ایجاد شد ه، رنگ های زرد و سبز د ر آرایش منظم کف و مصالح طبیعی از جمله عناصر اصلی بهبود د هند ه فضا برای علائم افسرد گی زنان خواهد بود .
کاربست اگریتوریسم (گردشگری کشاورزی) به عنوان ابزاری برای بازآفرینی جوامع روستایی پایدار (مطالعه موردی: روستای گلزار در حومه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی روستاها از طریق گردشگری و گردشگری روستایی، یکی از موضوعات حائز اهمیت در سکونت گاه های روستایی است و براساس اینکه چه پتانسیلی از روستا موضوع گردشگری روستای هدف باشد، نوع گردشگری آن تعیین می شود. گردشگری کشاورزی یکی از انواع گردشگری روستایی است که به جهت اشتغال جوامع روستایی به امر کشاورزی به عنوان گونه ای از اقتصاد محلی پایدار می تواند به عنوان ابزاری برای بازآفرینی روستاهایی با پایه قوی اقتصاد کشاورزی جاذب گردشگر به کار گرفته شود. با هدف کاربست این نوع گردشگری در روستای گلزار، مرکز تولید گل و گیاه در مجاورت تهران، این مقاله ابتدا به ارائه مدل مفهومیِ گردشگری کشاورزی به صورت عام و سپس کاربست آن در روستای هدف گردشگری کشاورزی گلزار در جنوب شهر تهران پرداخته است. روستای گلزار، اقتصادی مبتنی بر تولید و صادرات گل های تزئینی دارد و بخش مسکونی آن توسط گلخانه های تولید و پرورش گل احاطه شده است. نگهداری گل ها در گلخانه هایی فاقد کیفیت های بصری، جدایی بخش مسکونی روستا از ویژگی های منحصربه فرد گیاهان، فقدان بازار عرضه و فروش و ناشناخته بودن آن به عنوان یکی از قطب های تولید گل و گیاهان زینتی در سطح کشور از مسائل عمده این روستا به شمار می آید. در این مقاله ابتدا با مرور متون تخصصی از طریق تحلیل محتوا؛ چارچوب مفهومی و سپس اهداف و اصول عام کاربست گردشگری کشاورزی جهت بازآفرینی روستاهای هدف گردشگری کشاورزی ارائه شد. در مرحله بعد، سناریوهای متفاوت طراحی در این روستا، با ایده وحدت بخش طراحی مسیر گردشگری در راستای تحقق گردشگری کشاورزی به منظور بازآفرینی روستا، سناریوی یک، مسیر گردشگری چرخه ای، سناریوی دو، مسیر گردشگری خطی، سناریوی سه، مسیر گردشگری تلفیقی ارائه و با استفاده از ماتریس دستیابی به اهداف، سناریوی سوم، گردشگری تلفیقی، به عنوان سناریوی برتر انتخاب شد و در انتها با تدوین چارچوب طراحی، مجموعه سیاست های طراحی حوزه های مختلف زراعت، گردشگری کشاورزی، تحقیقات گل و گیاه، سکونت روستایی، نمایشگاه گل و گیاه، تفریح و سرگرمی، کانال آب تفریحی گردشگری، حفاظتی کابل فشارقوی و مسیر عبوری این روستا تدوین شدند. درنهایت به عنوان جمع بندی، پیشنهاداتی در جهت بسط دستاوردهای این تحقیق به روستاهایی با پتانسیل های مشابه با روستای موردتحقیق ارائه شد.
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در منطقه 9 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷۱
۶۰-۴۹
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش رخدادهای طبیعی و درنتیجه تعداد تلفات و خسارات انسانی و کالبدی ناشی از آن ها، امروزه جوامع محلی در تلاش اند تا راهکارهایی را بیابند که بتوان با دستیابی به آن ها سریع تر به وضعیت عادی بازگشت. ازاین رو موضوع تاب آوری مورد تأکید خاص قرار گرفته است. با توجه به آسیب پذیری شهرها در مقابل مخاطرات، این سؤال در ذهن تداعی می شود که چگونه می توان میزان تاب آوری جوامع در مقابله با سوانح را سنجید. ازآنجایی که منطقه 9 شهر تهران، یکی از مناطق مهم این کلان شهر به شمار می رود، تعیین وضعیت تاب آوری اجتماعی منطقه 9 شهر تهران در برابر مخاطرات طبیعی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین، سنجش تاب آوری اجتماعی و مؤلفه های آن، توزیع فضایی تاب آوری اجتماعی در محله های این منطقه؛ و اینکه از نظر تاب آوری اجتماعی تفاوت معنی داری بین محله های منطقه 9 شهر تهران وجود دارد یا خیر، جزو اهداف این مطالعه می باشد. برای دستیابی به اهداف مذکور، پس از مرور بر متون نظری و تجربی مرتبط، مدل مفهومی که شامل 5 مؤلفه (سرمایه اجتماعی، ارزش های اجتماعی، ساختار اجتماعی، برابری و تنوع اجتماعی و باورها و فرهنگ اجتماعی) به عنوان مؤلفه های تاب آوری اجتماعی شناسایی شده، نشانگرهای تبیین کننده این مؤلفه ها از متون نظری و تجربی مرتبط استخراج شده و با تکمیل پرسشنامه هایی بین خانوارهای ساکن در محله های منطقه 9، مدل مفهومی فوق را مورد آزمون قرار گرفته است. برای تحلیل پرسشنامه ها از روش تحلیل عاملی و از آزمون ANOVA برای بررسی معنی داری تفاوت بین محله های منطقه از نظر تاب آوری اجتماعی، استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند که تفاوت معنی داری بین محلات این منطقه از نظر تاب آوری اجتماعی وجود ندارد؛ تاب آوری اجتماعی در منطقه 9 و محله های آن پائین تر از متوسط بوده و در مؤلفه های برابری و تنوع اجتماعی؛ و باورها و فرهنگ اجتماعی منطقه 9 و محله های آن وضعیت نامطلوبی دارند.
بررسی قوانین و مقررات فضاهای تازه تاسیس در شهر به عنوان یک فضای متصل: بلندمرتبه
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
131-142
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط اقلیمی و موقعیت جغرافیایی منطقه 22، این منطقه تنها کریدور باد در شهر بوده و بلند مرتبه سازی های فعلی تنها امید شهر برای کاهش آلودگی هوا را از بین خواد برد. همچنین این بلند مرتبه سازی های بی هدف فضاهای بی شکل و بلا تکلیفی به وجود آورده که حس شهریت و سرزندگی را تضعیف و کیفیت زندگی را کاهش می دهد. بی توجهی به قوانین موجود بلند مرتبه سازی و عدم مطالعات اساسی و بنیادی در این زمینه طرح مسئله ای مبتنی بر ارزیابی قوانین بلند مرتبه سازی بالاخص در شهر تهران را به روشنی توجیح می کند. عمدتا کیفیت زندگی با رضایتمندی کلی از زندگی تعریف می شود و ادراک ذهنی از شرایط زندگی یک فرد است. این پژوهش با تمرکز بر " تاثیر بلند مرتبه سازی و قوانین هدایت کننده آن بر کیفیت زندگی" بر آن است تا بواسطه ی شناسایی مولفه های موثر بر میزان رضایتمندی شهروندان وضعیت کیفی زندگی شان بپردازد. هدف تحقیق، ارائه راهکارهایی برای ساماندهی قوانین کنترل کننده بلند مرتبه سازی و سوال تحقیق، آیا بلند مرتبه سازی بر ارتقاء کیفیت زندگی تاثیر مثبتی خواهد داشت؟، می باشد. با توجه به اینکه شهر تهران نیاز به بلند مرتبه سازی به شکل حاضر دارد ولی نظر تصمیم گیرندگان بر تشویق به بلند مرتبه سازی بسیار متراکم استوار است در عین حال این روند کاملا متضاد با شرایط زیست محیطی این شهر میباشد. بر همین اساس نیاز است تا تاثیر ساختمان های بلندمرتبه به عنوان یکی از عناصر اصلی سیمای شهری و همچنین به عنوان نقاط عطف در شهر مورد تدقیق بیشتری قرار گیرند. زیرا ابنیه بلند می توانند به دلیل تاثیرگذاری زیادشان به عنوان نقاط عطف شهری، تاثیر بسزایی در شخصیت بخشی به یک شهر داشته باشند.
فاکتورهای مؤثر محیطی در طراحی ساختمان های اداری
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط کاری در ساختمان های اداری بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده اند ازاین رو توجه به چگونگی طراحی محیط کار مورد توجه قرار گرفته است. کارمندان بیش از یک سوم زمان روزانه خود را در فضای محل کار خود مشغول به کار هستند ازاین رو راهکارهای مناسب در جهت تأمین خواسته های جسمی و روحی و بالا بردن آسایش در فضاهای کاری کارمندان ضروری است. شرایط کالبدی ساختمان اداری نقش عمده ای در رضایت مندی و راحتی کارکنان دارد بنابراین طراح می بایست در ابتدا تمامی زوایای طراحی را بررسی و آنالیز کند و بعد اقدام به طراحی کند چراکه رعایت تمامی این عوامل محیطی باعث ایجاد فضایی مناسب و کارآمد می شود و عدم توجه به این عوامل و طراحی نادرست باعث ایجاد اضطراب شغلی و پایین آمدن راندمان کاری می گردد. به همین سبب در این پژوهش به روش اسنادی و کتابخانه ای و با بررسی و تحقیق بروی پژوهش ها و مطالعات پیشین به فاکتورهای محیطی و تأثیرگذار بروی طراحی ساختمان های اداری که موجب افزایش سطح رضایت مندی کاری در کارمندان می گردد پرداخته شده است.
شارت، روشی برای مشارکت در طراحی شهری
منبع:
هویت محیط دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
16 - 1
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش دامنه فعالیت ها به واسطه ساخت و سازهای سرسام آور در شهرها، موجب بروز مشکلات ترافیکی در معابر نظیر تراکم ترافیک و کُندی جریان عادی عبور و مرور وسایل نقلیه،کاهش شدید فضای پارکینگ، افزایش استفاده از سوخت های فسیلی،بروز تصادفات و کاهش میزان امنیت عابران،افزایش آلودگی های زیست محیطی و مشکلات اجتماعی چون کاهش سرزندگی در افراد و مسائلی از این دست می شود. مراکز شهری به دلیل تمرکز فعالیت ها و تجمع افراد، همواره به عنوان یکی از مهم ترین گره های ترافیکی در سطح شهرها نمایان می شوند. نظریه پردازان شهری ضمن ارائه تکنیک های متعدد در راستای توسعه انسان محورشهرها،اشاره ای مستقیم به احداث پیاده راه ها و تأثیرات مثبت این گونه فضاها بر رونق سرزندگی اجتماعی و افزایش رضایتمندی شهروندان داشته و آن را به عنوان یکی از مهم ترین راهکارهای کاهش حجم ترافیک وسایل نقلیه در معابر معرفی می کنند.در فضای مشترک علاوه بر مرتفع کردن اولویت نخست نظریه پردازان شهری که همان انسان محور کردن فضاهای شهری می باشد، به نیازهای وابسته به حضور خودروها نیز توجه شده و همین امر موجب رضایت خیل عظیمی از ذینفعان فضاهای شهری به همراه داشته است.در فضای مشترک سعی برآن شده که علاوه بر حضور کامل افراد پیاده، وسایل نقلیه به صورت کنترل شده و با حجم محدود در فضای شهری حضور یابنددر این مقاله با استفاده از روش های توصیفی و تحلیل اطلاعات موجود در منابع موردنظر،معیارهای طراحی شهری فضاهای مشترک در مراکز شهرها استخراج و ارائه شد .در همین راستا و بر پایه معیارهای به دست آمده متون نظری و تجربیات جهانی متعدد ،راهکارها و ضوابط طراحی برای اجرای این ایده در مناطق مرکزی شهری(نمونه مورد مطالعه: خیابان خیام قزوین) در قالب یک چارچوب به صورت جدول ارائه شد.
تبیین مفهوم آستانگی در بر هم کنش درون و بیرون محدوده ها در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین محدوده در معماری به مثابه ایجاد یک «درون» درمیانه «بیرون» است، از آنجا که پیوند با «بیرون» در یک محدوده گریزناپذیر است، می تواند منجر به محاق رفتن حیثیت «درون» محدوده شود. تلقی آستانگی به مثابه سازوکاری در دیالکتیک درون و بیرون به منظور تبیین حدود مکان ها، مجموعه ای از مهمترین یافته های این تحقیق را رهنمون می شود. نقطه ی عزیمت در تدوین چارچوب نظری این پژوهش، این پرسش اساسی است که چگونه کاربست مفهوم آستانگی می تواند منجر به تبیین حدود مکان در معماری شود. رویکرد پژوهش در این مقاله کیفی و با روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر استدلال منطقی انجام شده است. برای این منظور پس از تعریف محدوده و تحلیلِ برهم کنشِ درون و بیرون، از طریق تحلیل مفهوم لیمینالیتی[i] به ارائه یک مدل نظری جهت احصاء حدود مکان، اشاره خواهیم داشت. نتایج نشان می دهد که موضعِ «گذار» در سازوکار آستانگی تعیین کننده ی حیثیت انفصالی و اتصالی کرانه های یک محدوده است که ذیل بینش مراتبی در این مقاله، سه حالت تقابلی، تعاملی و متعالی را در ارتباط میان محدوده ها فراهم می آورد حالت های مذکور، به سبب نوع مطالبه خود از معماری نقش های متفاوتی را به مولفه های برسازنده ی محدوده مکانی تخصیص داده که می توانند تجربه در درون بودن کامل(یگانگی) تا بیرون بودن(بیگانگی) را در مدرِک، ایجاد و معیارهایی برای بسط محدوده ها مشخص کنند.
<br clear="all" />
[i] Liminality.
پدیدارشناسی خانه های قاجار تهران با تمرکز بر روش شناسی ون منن
منبع:
هویت محیط دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴
97-107
حوزههای تخصصی:
آنچه که در مقاله حاضر قابل بررسی است، شناسایی ارزش های نهان خانه های قاجاری تهران با استفاده از روش ون-منن است. موضوع پژوهش، عدم پاسخگویی به برخی نیازهای روحی مردم در معماری امروز است. در معماری گذشته فضاهایی یافت می شد که تاثیر معنایی مثبتی برای مردم داشته است. اینکه چه ادراکی از این فضاها در تعامل میان مردم و مکان سکونت در ایران بسیار کم کارشده است. این پژوهش در پی آن است که با پاسخ گویی به سوال چگونگی شناسایی ارزش های نهفته در خانه های قاجاری تهران با تمرکز به روش شناسی ون منن، نیازهای روحی مردم در معماری امروز را پاسخگو باشد. هدف اصلی پژوهش دستیابی به ابعادی از تجربه حضور مردم در خانه قاجاری بر آمده از پدیدارشناسی است. این پژوهش به شیوه ی پدیدارشناسی بر پایه ی روش کیفی استوارو روش تحلیل داده ها، روش ون منن است. مطالعه ی اسنادی و کتابخانه ای بنیان تحلیل و دو پرسش اصلی انجام می شود: یکی مبتنی بر اینکه در همان لحظه بودن در مکان، احساس افراد چه بوده است؛ و مبتنی بر چگونگی این تجربه و تعامل فرد به اجزای محیط. پرسیده شد. محل های انتخاب شده ادر پژوهش هشت خانه از معماری قاجاری است.خانه ها شامل خانه امام جمعه، خانه هدایت ،خانه رضاخان، خانه انیس الدوله، خانه کوچه هفت تن، خانه رهاوی، خانه فیروزکوهی و خانه مشیرالدوله پیرنیا است.در این روش پس ازشناسایی مضامین، با پیگیری مصاحبه با مشارکت کنندگان، آن ها مورد تامل قرار می گیرند و به این ترتیب درون مایه های اصلی کشف می شوند. نتیجه ای که می توان از یافته های این تحقیق گرفت، میزان کارایی خانه در رفع نیازهای روحی و عاطفی مردم در خانه است. نتایج به دست آمده از مصاحبه نامه ها باعث کشف معنای این مکان های معمارانه در بستری از عوامل مثبت روانی و در تعادل نزدیک با افراد شد. این معانی شامل انفصال، نشاط، پیوند با محیط، آزادی خیال و فراغت کالبد و آرامش می باشد.
بررسی چالش های آموزش طراحی معماری در روش تکه انگاری (با استفاده از روش پژوهش ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
31 - 42
حوزههای تخصصی:
پژوهش به دنبال دریافت چالش های روش تکه انگاری با هدف ارتقاء آموزش دانشجویان معماری در هر گام آن می باشد. نخست نظریات پژوهشگران در ارتباط با فرایند طراحی با کمک مطالعات اسنادی و کتابخانه ایی به روش توصیفی –تحلیلی و در سه نسل خردگرا ، فرایندگرا و هنجاری مطالعه شد . چالش ها از دیدگاه فراگیرندگان، در سه مقوله ابهامات، تاکیدات و نکات مثبت و منفی ، و با دریافت از 24 گویه، ارزیابی شد. روش تحقیق پژوهش از نوع ترکیبی و تحلیل داده ها از نوع بهم تنیده است . ابزار گرد آوری داده ها ، پرسشنامه های بسته ، مشاهده و مصاحبه های عمیق و بحث های گروهی و مطالعه دستنوشته های دانشجویان در سال های متمادی است . ابزار تحلیل داده ها نرم افزار SMART – PLS می باشد . یافته ها نشان می دهد که روش تکه انگاری جزیی از الگوهای فرایندگرا و در مسیر خلق ایده با الگوهای قیاسی و بهره مندی از استعاره عمل می کند . نتایج نشان می دهد، پر چالش ترین گام ، ورود به وادی تکه انگاری ، رسیدن به اسکیس های اولیه و تهیه گزارش نهایی است. این روش در مسیر خلق ایده بسیار تاثیر گذار تر است.
تحلیل زمینه گرای معماری کلیسا؛ مرکزگرایی، ویژگی بارز کلیسای شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب متخصصان تاریخ معماری، بر این باورند که معماری کلیسا امری است "غربی"، که سرآغاز و روند تکاملی واحدی دارد. این نگاه، حاصل شناخت نادرست تاریخ معماری کلیسا، بر بستر شرقی یا بی توجهی به آن است. مقاله حاضر در نظر دارد در یک بررسی زمینه گرایانه، سرآغاز معماری کلیسای غربی، که عمدتا ریشه در فرهنگ یونانی–رومی دارد و کلیسای ارمنی، که ریشه در فرهنگ معماری محلی از دوران پیشااورارتویی تا دوران متاخر پیشامسیحی دارد، را مورد مطالعه تطبیقی و تحلیلی قرار دهد. طبق یافته های پژوهش، علی رغم وجود هر دو نوع ساختار خطی و مرکزی در ابتدای دوران شکل گیری معماری کلیسا در ارمنستان و غرب، باید تصریح کرد که ساختار خطی در شکل آشنای باسیلیکای مسیحی در غرب و ساختار مرکزی، که به زعم برخی ذاتا "شرقی" است، در معماری ارمنی، غالب است. کلیساهای خطی و مرکزی در دو فرهنگ، دارای سرمنشا و ویژگی های متفاوت هستند. ساختارهای مرکب مرکزگرا در معماری پیش از رنسانس در کلیسای غربی، محدود به تجربیات تمدن بیزانس و وارثان معماری آن هستند. بررسی این ساختارهای ترکیبی، از جمله باسیلیک گنبددار، کلیسای پنج گنبدی وکلیسای صلیبی گنبدمرکزی، نشان دهنده تقدم این ساختارها در معماری کلیسای ارمنی و وام دار بودن معماری بیزانس و اروپا به معماری ارمنی است.
منظر فرهنگی روستای نایبند (شناسایی عوامل کالبدی و فراکالبدی شکل دهنده به منظر فرهنگی نایبند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۷۶-۶۱
حوزههای تخصصی:
نایبند، روستایی است تاریخی در خراسان جنوبی که در حاشیه غربی کویر قرار دارد. استقرار در مجاورت راهی کاروان رو، موقعیت سوق الجیشی، وجود منابع آب و زمین های حاصل خیزسبب شکل گیری بافت آن شده است. شرایط سخت اقلیمی منطقه و وجود اشرار و راهزنان در دوران تاریخی، ضمن شکل گیری قلعه و برج های دیده بانی، ساختاری درهم تنیده و فشرده به بافت بخشیده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت ساختارهای شکل دهنده به منظر فرهنگی نایبند، الگوهای معماری و تیپولوژی مسکن، ضمن بازشناسی روستا در متون تاریخی و سفرنامه ها، ساختار کالبدی آن را مورد تحلیل قرار داده و سعی دارد به این سؤالات پاسخ دقیق دهد که؛ سابقه سکونت در روستا به چه دوره ای باز می گردد؟ نایبند در چه فرآیند تکاملی، روند شکل گیری خود را طی کرده و چرا بافت روستا، ساختاری فشرده، همچون قلعه ای نفوذناپذیر دارد؟ و پارادایم های شکل دهنده به منظر فرهنگی نایبند چیست؟ ازهمین رو، پژوهش ضمن بهره گیری از متد مطالعات تاریخی و بررسی های کتابخانه ای، با رویکردی تحلیلی- تفسیری به موردپژوهی در بافت روستا پرداخته و تلاش دارد از طریق مطالعات میدانی و مستندنگاری مؤلفه های کالبدی و فراکالبدی حاکم بر آن و انطباق داده های مستخرج از مفهوم «منظر فرهنگی» پارادایم های شکل دهنده به منظر فرهنگی نایبند را بررسی کند. نتایج مطالعات پژوهشگران نشان می دهد؛ ترکیب ساختارهای طبیعی سکونتگاه شامل؛ کوه های مرتفع، دره های سبز و چشمه های آب- که در تضادی آشکار با بستر کویری منطقه، اکوسیستم منحصربه فردی منطقه را به وجود آورده اند- از یک سو و عناصر مصنوع و انسان ساخت شامل؛ مناظر کشاورزی (مزارع، باغ های مرکبات و نخلستان های حاشیه ای روستا)، آثار معماری (عرصه های دستکند، قلعه، برج های دفاعی، الگوهای مسکونی منحصربه فرد، گذرها و ساباط ها) و ساختارهای فرهنگی و اجتماعی ویژه حاکم بر منطقه ازسوی دیگر، ساختار درهم تنیده فرهنگی- طبیعی نایبند را پدید آورده است. این مفهوم درهم تنیده با تاریخی غنی از دوران پیش از اسلام، آداب زیستی و سنت های معیشتی، کاربری تاریخی و مداوم زمین با الگوی باغداری و کشاورزی، ساختارهای معماری گسترده و دید بصری ویژه به کویر لوت، نایبند را به نمونه ای ارزشمند از مناظر فرهنگی ارگانیک و پیوسته سکونتگاه های حاشیه کویری کشور بدل کرده است.
واکاوی ساختار معماری خانه های تاریخی و سنتی روستای سپورغان شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۸۲-۶۷
حوزههای تخصصی:
میراث روستایی شامل معماری و چشم اندازهای ویژه آن است؛ ساختار معماری سکونتگاه های روستایی برآیند مجموعه فعالیت های انسان در ارتباط با محیط طبیعی و فرهنگی بشمار می آیند. بطوریکه مصداق های خوب این گونه از معماری را می توان در معماری بومی مشاهده نمود که عمده ترین عنصر تشکیل دهنده بافت روستایی است؛ سازمان فضایی، نحوه استقرار و ساختار کالبدی آن بیانگر کیفیت استفاده از محیط، تأثیر اقتصاد، سنت ها و فرهنگ حاکم بر جامعه روستایی می باشد که پس از سالها آزمون وخطا، راهبردها، راه کارها، روش ها، الگوها و سرمشق های خود را منطبق با نیازهای مادی و معنوی مردم و محیط و فعالیت های روزمره آنان یافته است که می تواند به عنوان الگویی جهت برنامه ریزی و طراحی نمونه های جدید به کار گرفته شود. جلگه ارومیه به واسطه شرایط طبیعی از هزاران سال گذشته مسکون بوده و ساختار فضایی-کالبدی روستاهای واقع در آن نشان از اهمیت و غنای فرهنگی است و ارزش های معماری خانه های روستایی برجا مانده از گذشته آن نیز قابل توجه می باشد، که دراین ارتباط روستای سپورغان به واسطه وجود بقایای بافت سنتی و معماری خانه های تاریخی و سنتی؛ نمونه بارزی می باشد. این تحقیق باهدف شناخت جامع از سازمان کالبدی - فضایی خانه های تاریخی و سنتی روستای سپورغان شهرستان ارومیه به بررسی مجموعه ویژگی های روستا و معماری خانه های تاریخی و سنتی پرداخته است. داده های پژوهش به واسطه مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی حاصل شده که به روش توصیفی و تحلیلی موردبررسی قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در ساختار کالبدی - فضایی اعم از سازمان دهی فضاها، فن آوری ساخت، مصالح به کاررفته و همچنین جهت گیری خانه های روستا علاوه بر شرایط اقلیمی حاکم بر منطقه؛ متأثر از مسائل فرهنگی، سنت های محلی، باورهای دینی و مقتضیات اقتصادی است. به طوری که تمام بناهای موجود سمت گیری شرقی-غربی دارند و نورگیرها به سمت شرق و یا غرب می باشد. مجموعه این ویژگی ها ساختاری متفاوت نسبت به سایر گونه های مشابه در شهرستان ارومیه به وجود آورده است؛ که امروزه به واسطه مداخلات متعددی که صورت گرفته بسیاری از نمونه ها تخریب و از بین رفته است.