فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
سرزمین ژاپن در طول تاریخ ردپای حضور ادیان و آئین های متفاوتی بوده است. متناسب با این سابقه کهن، ژاپن دارای پیشینه ای غنی از معماری سنتی-آئینی بوده و مفاهیم و فضاهای متفاوتی در طول زمان متناسب با این آیین ها و سنت ها شکل گرفته است؛ به گونه ای که معماری سنتی آئینی ژاپن دارای اصول تعریف شده ای در طراحی فضای معماری است. چگونگی تاثیرات تحولات در این کشورکه بعد جنگ جهانی به وجود آمده و موجب استخراج آموزه هایی برای سایر فرهنگ ها و سرزمین ها شده همواره به عنوان یکی از دغدغه ها در معماری معاصر مطرح بوده است. در این مقاله، توسعه معماری ژاپن به عنوان میراث مدرنیته مورد بررسی قرار میگیرد. دوره زمانی مورد مطالعه در این پژوهش، معماری ژاپنی پس از جهانی دوم می باشد تا از این طریق روند پیشرفت آن در طول دهه های متوالی درک شده و سهم معماران برجسته در این پیشرفت مشخص گشته و جایگاه معماری ژاپن در قرن 21 معرفی گردد. روش تحقیق در این پژوهش تحلیل تطبیقی پروژه های خاص معماران ژاپنی با مفاهیم و اصول فضا سازی معماری میباشد. نتایج حاصل از بررسی تحولات در کشور ژاپن نشان دهنده شکل گیری نهضت های مهمی همچون گروه متابولیسم، نمایشگاه EXPO، گروه X، و شکل گیری ساختمان های مهم در دهه 80 میلادی که در نهایت در قرن 21 توانسته اند ژاپن را به کشوری که نشان دهنده کالبدی از مفاهیم پیشین معماری ژاپن است تبدیل کنند که نقش معماران برجسته در این تحولات امری جدایی ناپذیر است.
واکاوی نقش نهادهای مذهب پایه در توسعه اجتماع محله ای نمونه موردی: محله ششگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادهای مذهبی، گروهی از نهادهای اجتماعی هستند که هدفشان برآورده ساختن نیازهای دینی و مذهبی جامعه است. یکی از نهادهای مذهبی که در جوامع اسلامی حضوری فعال دارد، نهاد مسجد است. مسجد به عنوان اصلی ترین بنا در شهرهای اسلامی، دو هدف عمده دارد. هدف مذهبی: یعنی پرستش و عبادت خدا به صورت جمعی و هدف اجتماعی: یعنی ایجاد اتحاد در درون اجتماع و تقویت روابط اجتماعی. هدف از این پژوهش، شناسایی نقشی است که نهادهای مذهبی و به ویژه مساجد می توانند در توسعه اجتماعات محلی داشته باشند. روش شناسی پژوهش، رویکرد توصیفی–تحلیلی است. در قسمت چارچوب نظری و ادبیات موضوع از روش اسنادی استفاده شده است و یافته های پژوهش نیز با استفاده از روش میدانی و تهیه پرسش نامه بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل ساکنان محله ششگلان در منطقه ده شهرداری تبریز است که برای به دست آوردن حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. بر این اساس و با توجه به جامعه آماری، حجم نمونه شامل 150 نفر و واحد تحلیل در این پژوهش، فرد است. فرضیه پژوهش بر این استوار است که بین نهادهای مذهبی و توسعه اجتماعات محلی ارتباط معناداری وجود دارد. برای تعیین این ارتباط، از آزمون ضریب کندال و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که مقدار ضریب کندال در بین تمامی مؤلفه های توسعه اجتماع محلی و نهادهای مذهبی بیش از 60 درصد و مقدار ضریب همبستگی اسپیرمن نیز بیش از 65 درصد است که این امر بیانگر رابطه مثبت و معناداری میان مؤلفه¬های توسعه اجتماع محلی و نهادهای مذهبی است.
تبیین یک رویکرد پراگماتیک به موضوع مکان سازی در بافت های تاریخی شهر ایرانی (نمونه مطالعاتی: راسته بازار استر و مردخای شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
219-236
حوزههای تخصصی:
سال هاست که بافت های تاریخی در شهرهای معاصر از دیدگاه های متفاوت، مورد توجه شهرسازان در سطوح و جایگاه های مختلف قرار گرفته و بر این اساس موضوع انواع مداخلات بوده اند. با وجود این، هنوز هم انتقادات بسیاری در خصوص این مداخلات مطرح بوده و بغرنجی های بافت های تاریخی نیز کماکان برجا و برپا هستند. دوگانه نظر و عمل در این حوزه فاصله ای بسیار دارند و تشدید و تمدید این فاصله یکی از معضلات جدی قابل تأمل است. اغلب انتقادات مطرح از جایگاه نظریه پردازی نسبت به عمل شهرسازانه در بافت تاریخی صورت می گیرد. در عین حال، مداخله کنندگان نیز معتقدند در پس اعمال ایشان نظریه های مختلفی قرار داشته و هدایتگر ایشان است. به نظر می رسد تمامی این تلاش ها چه در عرصه عمل و نیز عرصه نظر در جهت تحقق مکانی مطلوب و آرمانی که در قالب تصور و تصاویر شهرسازانه نظریه پردازان، حرفه ای ها و یا مدیران صورت گرفته و می گیرد. در این مقاله، ضمن پرداختن به ماهیت دوگانه نظر و عمل در این باره با تکیه بر خوانشی پراگماتیستی سعی می شود تا نحوه ای از مداخله در این بافت های شهری معرفی و در یکی از مکان های تاریخی در شهر همدان آزموده گردد. در این شیوه، ضمن معرفی جستاری مفهومی و بازآرایی تلقی پراگماتیستی از یوتوپیا بستر مناسب برای ارائه سناریوهای متفاوت و در نتیجه، برنامه ها و طرح های متعدد به منظور مواجهه با عدم قطعیت و پیچیدگی موجود در بافت های تاریخی فراهم می آید. این تلاش فقط با لحاظ زمینه و فراهم کردن بستر لازم برای طرح دیدگاه های مختلف فراهم می شود. نتایج این مطالعه در بخشی از بافت تاریخی شهر همدان نشان می دهد که رویکرد پراگماتیسم می تواند گشودگی مناسبی در نحوه مداخله در بافت های تاریخی شهر معاصر ایرانی فراهم کند. به علاوه می توان با اتخاذ رویکردی پراگماتیک که در آن آموزش و فرهنگ سازی اصل قرار می گیرد، امکان رسیدن به مداخلاتی هدفمند برای مکان سازی متناسب با نیازهای جامعه را فراهم کرد.
ارزیابی اصول و معیارهای کمی (فیزیکی) و کیفی (روانشناختی) در طراحی اتاق خواب مطلوب خوابگاه های دانشجویی
حوزههای تخصصی:
طراحی مناسب فضای اتاق خواب در خوابگاه ها از عوامل موثر در حفظ آرامش و موفقیت تحصیلی دانشجویان به شمار می آید. هدف از این پژوهش بررسی معیارهای فیزیکی و تاثیر متقابل آن بر شاخصه های روانشناختی در طراحی اتاق خواب مطلوب خوابگاه های دانشجویی است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از شیوه پیمایشی از نوع عرضی آن می باشد که هدف این نوع روش مطالعه، نگرش یک جمعیت و ترجیحات استفاده کنندگان است. در این میان 45 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه مازندران که در بین 2 نوع خوابگاه (راهرویی-سوییتی) ساکن بودند، به عنوان جامعه هدف انتخاب و نمونه گیری به روش تصادفی ساده صورت گرفت. روش گرد آوری داده ها با استفاده از نظرسنجی از دانشجویان به کمک بهره گیری از پرسشنامه ای که حاوی چند گروه سوال ( شامل مشخصات کمی : ابعاد و اندازه اتاق، نوع تخت و شرایط آن، تعداد قفسه، گنجه و همچنین معیارهای کیفی : انعطاف پذیری اتاق، حفظ قلمرو شخصی، ازدحام و شلوغی اتاق، احساس راحتی و .. به کار رفته در اتاق خواب فعلی و اتاق خواب ترجیحی) بود، در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری میانگین و Chi-Square به کمک نرم افزارSPSS (v.16) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بررسی ارتباط میان ظرفیت اتاق (تعداد افراد) و به تبع آن رضایت از ابعاد و اندازه با آرامش روانی دانشجویان، نتیجه می شود که آرامش روانی دانشجویان وابسته به بعد فیزیکی اتاق است(05/0>P). به بیان دیگر، بعد فیزیکی اتاق در آرامش دانشجویان تاثیر گذار است. از طرفی می توان گفت که بین آرامش روانی دانشجویانی که در خوابگاه راهرویی زندگی می کنند و دانشجویانی که در خوابگاه سوئیتی زندگی می کنند اختلاف معنادار وجود ندارد (05/0 P>). همچنین یافته ها نشان می دهد که مواردی چون انعطاف پذیری اتاق در احساس آرامش دانشجویان موثر است. با بهره گیری از سرانه کافی به ازای هر دانشجو و رعایت حداقل مساحت مورد نیاز، احساس آرامش و راحتی، حفظ فضای شخصی و تداعی خانه در خوابگاه های دانشجویی حاصل می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر تحول کالبدی خانه و فرهنگ زندگی در یک قرن اخیر ایران موردپژوهی: تحولات الگوی خانه در شهر تاریخی لار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زندگی امروز، خانه همچنان مأمن و محل آرامش و آسایش هر فرد به حساب می آید، اما میزان این بهره مندی در گونه های متنوع خانه، متفاوت است. وجود خانه های تاریخی و حضور در این خانه ها و شنیدن خاطرات نسل های قدیمی تر و بررسی دیدگاه صاحب نظران در حوزه نقد آثار معماری، روشن می سازد که چرا بسیاری از معماران در حال حاضر، به دنبال شناخت کیفیت هایی در آن خانه های سنتی هستند. در این مقاله، نگارندگان پس از معرفی و بررسی عوامل مؤثر بر تغییر و تحول در معماری مسکونی سنتی ایران، به نحوه شکل گیری شهر جدید لار با عنوان «شهر بدون کوچه» پس از زلزله سال 1339 و هم زمان با ورود اصول شهرسازی و معماری نوین به ایران در دوره پهلوی دوم می پردازند. روش این تحقیق در بخش اول، مطالعات کتابخانه ای و استنادی و در بخش دوم، بررسی میدانی و جمع آوری و مقایسه گونه های مختلف مسکن در شهر لار بوده است. نتایج نشان می دهد که مجموعه ای از تحولات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی از ابتدای قرن سیزدهم در ایران آغاز شد و اگرچه اغلب سرمنشائی خارج از فرهنگ داخلی داشته، پذیرش تدریجی و یا بعضاً تحمیل آن ها در سبک زندگی مردم، زمینه بروز و ظهور تغییرات کالبدی مسکن در یکصد سال اخیر را به وجود آورد. در این میان، مداخلات دولت در نوسازی شهری و ساخت مسکن انبوه، به پشتوانه درآمد نفتی، بیشترین تأثیر را بر تغییر شکل شهرها داشته است. همچنین، گونه شناسی الگوی خانه در شهر لار، در طول صد سال گذشته، نشان داد که در الگوهای مسکونی اخیر، خلاقیت های مردمی ناشی از تجربه زیست در خانه های سنتی و نبوغ طراحان در معماری خانه های ضد زلزله، به کلی نادیده گرفته شده است.
تبیین مفهوم پیراشهری و عوامل مؤثر د ر ایجاد و توسعه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
29 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پیراشهری، که گاهی به آن حاشیه شهری هم اطلاق می شود ، می تواند بر فرم شهری و چالش های برنامه ریزی فضایی قرن بیست و یکم غالب شود . د ر کشورهای صنعتی یا پساصنعتی، پیراشهر قلمرو تغییرات اقتصاد ی، اجتماعی و د گرگونی ساختار فضایی است، د ر حالی که د ر کشورهای به تازگی صنعتی شد ه و بیشتر کشورهای د ر حال توسعه، غالباً منطقه شهری پرهرج ومرجی است که سبب ساز پراکند گی و توسعه ناهماهنگ می شود . د ر هر د و مورد پیراشهر علاوه بر یک حاشیه بین شهری و حومه شهر می تواند یک منطقه گذار نیز د ر نظر گرفته شود و بیشتر به عنوان یک قلمرو عملکرد ی نقش ایفا کند . تعریف روشن و ساد ه ای برای این مناطق نمی توان یافت، اما ویژگی های عمومی ای برای این مناطق وجود د ارد که عموماً با آنها شناسایی و تعریف می شوند . از طرفی بسیاری از چالش های جهانی از شیوه ای که شهرها رشد و یا تغییر می کنند نشئت می گیرد ، مخصوصاً پید ایش ابرشهرها د ر کشورهای د ر حال توسعه ای مانند ایران که د ر حوزه شهری یا پسکرانه های پیراشهری آنها مشکلات کلان زیست محیطی و اجتماعی فراوان وجود د ارد .هد ف پژوهش: از آنجا که این مناطق با استاند ارد های شهری تراکم جمعیتی پایین تری د ارند و وجود سکونتگاه های پراکند ه و وابستگی به وسایل نقلیه برای آمد وشد ، جوامع چند پاره و فقد ان نظارت فضایی را برای این مناطق د ر پی د اشته است. تبیین مفهوم پیراشهری و عوامل مؤثر بر ایجاد و توسعه این مناطق از اهد اف این تحقیق د ر نظر گرفته شد ه است. روش پژوهش: د ر این تحقیق با رویکرد تحلیلی-توصیفی مروری کلی بر پد ید ه پیراشهرنشینی د ر مفهوم اروپایی و جهانی اش انجام شد ه است. همچنین با روش تحلیل محتوای مقوله ای به بررسی مضمون مطالعات د اخلی انجام شد ه د ر رابطه با پیراشهری پرد اخته شد ه است و د ر نهایت با معرفی یک چارچوب پنج بعد ی، که از یک مطالعه گسترد ه و یکپارچه جهانی د رمورد پیراشهری اقتباس شد ه، به بررسی کلی مبانی نظری یا اد بیات موضوع پرد اخته می شود تا یک روایت کلی از چگونگی رخد اد پیراشهرنشینی د ر عصر حاضر با توجه به تمام ابعاد آن مورد بررسی و تببین قرار گیرد . نتیجه گیری: ماحصل این بررسی نشان می د هد که نیروهای محرکه سیاسی، اجتماعی-اقتصاد ی و کالبد ی چگونه د ر این مناطق تأثیرگذار هستند و به عنوان نتیجه تحقیق، چارچوبی برای تشخیص تفاوت د رجات تغییر د ر سیستم پیراشهری از منظر انواع پیوند ، مقیاس، توسعه، تحول، تاب آوری و حکمروایی فضایی و سیاسی ترسیم می شود .
مطالعه شمایل شناسانه نبرد «رستم و دیو سپید» در کاشی نگاره سردر ارگ کریم خان شیراز به روش «اروین پانوفسکی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۶
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کاشی نگاره «رستم و دیو سپید» بر درگاه ارگ کریم خانی از افزوده های قاجاریان است که علاوه بر ویژگی های هنری از اهمیت اجتماعی و دیوانی ویژه ای نیز برخوردار است، گرچه کمتر به آن پرداخته شده است؛ لذا تفسیر تازه ای از آن می تواند درکی عمیق تر از تحولات مجموعه زندیه در روزگار قاجار عرضه کند. این پژوهش مبتنی بر این فرضیه است که کاشی نگاره مورد نظر فارغ از نقش هنری آن -در ادامه سنت تصویرگری نبرد رستم و دیو سپید- دارای کارکردهای غیر هنری (سیاسی و دیوانی) نیز بوده است. هدف پژوهش: پژوهش حاضر در پی آن است که جنبه های محتوایی و مفهومی این اثر مغفول مانده را در بستر تاریخی و اجتماعیِ شکل گیری آن بازشناسی و کارکردهای دیوانی و حکومتی آن را بر سیمای ارگ کریم خان شناسایی کند. روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از مراحل سه گانه روش شمایل نگاری اروین پانوفسکی در مطالعات تاریخ هنر می کوشد با «توصیف»، «تحلیل» و «تفسیر» اسناد و مدارک موجود به خوانشی تازه از این کاشی نگاره دست یابد. داده های اولیه شامل منابع تصویری (آرشیوی) و اسناد نوشتاری هستند که در پیوند با هم پیش می روند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند که الف) مضمون ابتدایی این اثر با نمونه های دیگر تشابه دارد، با این حال در صحنه پردازی هایی همچون ترسیم «حیوانات» و «عناصر معماری فرنگی» در حاشیه های مجلس متفاوت است؛ ب) مضمون قراردادیِ این اثر نبرد رستم را با دیو سپید در خوان هفتم «شاهنامه» (صحنه سیزدهم روایت) نشان می دهد که دگرگونی هایی نیز در پاره ای از جزئیات در طول زمان داشته است؛ ج) معنای ذاتی این طرح، با توجه به سه حوزه «پیش زمینه های هنری»، «شرایط حکومتی و دیوانی شیراز» و «مفاهیم نمادین اجتماعی و سیاسی»، نشان می دهد که استفاده از این نقش در درگاه ارگ، در دو سطح «عوام» و «خواص»، می تواند به عنوان رسانه ای تصویری برای بیان شوکت و قدرت سیاسی حسینعلی میرزا فرمانفرما، والی فارس، و همچنین به عنوان نمادی از مرکزیت، فردیت و استقلال طلبی او در برابر حکومت مرکزی، و بخشی از دیگر اقدامات مشابهِ والی برای اعلام جانشینی پس از فتحعلی شاه قاجار، تعبیر و تفسیر شود.
واکاوی نقش هنرمند در کارخانه های شیشه گری سنتی ایران از منظر ساخت یابی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
57 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شیشه گری سنتی ایران امروزه به صورت کارخانه هایی در حومه تهران و شهرهای بزرگ فعال بوده و همچنان مانند دوران پس از انقلاب صنعتی با تغییرات اندکی به فعالیت خود ادامه می دهند. هنرمند معاصر در تلاش جهت کاربست شیشه در خلق اثر خود، نیازمند مراجعه به کارخانه های شیشه گری سنتی و تعامل با اینان است. آنچه مشخص است، این تعامل براساس شرایط و قوانین حاکم بر هنر شیشه شکل گرفته که نه از سر انتخاب، بلکه به اجبار و براساس قواعد حاکم بر شیشه گری سنتی برقرار است. از این رو در این پژوهش با بهره گیری از تحلیل جامعه شناختی، رابطه بین کارخانه های شیشه گری سنتی به عنوان ساختار (قواعد) و هنرمند به عنوان کنشگران (منابع) مطرح و در نهایت به واکاوی نقش هنرمند در ساختار حاکم پرداخته می شود.هدف: این مقاله با هدف بررسی سهم هنرمند در فرآیند خلق آثار شیشه در کارخانه های شیشه گری براساس نظریه ساخت یابی «آنتونی گیدنز»، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که هنرمند معاصر چه سهمی در خلق اثر در تعامل با کارخانه های شیشه گری سنتی امروزه ایران دارد؟ و آیا این سهم در تقابل با ساختارها و قواعد حاکم به هنرمند داده می شود یا ساختار و قواعد مطالبه این سهم باید تغییر و دگرگونی یابد؟ روش تحقیق: این مقاله از نظر راهبرد از نوع کیفی و از لحاظ هدف کاربردی است که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و داده های حاصل از مطالعات میدانی و مشاهدات عمیق نگارندگان به انجام رسیده است.نتیجه گیری: در نتایج حاصل از این پژوهش مشخص می شود؛ با توجه به اصول نظریه ساخت یابی، هرگونه تغییر در قواعد و منابع انجام کنش در هریک از مؤلفه های مؤثر، تغییر در کلیت آن نظام را در پی خواهد داشت. تحول در جریان هنر شیشه معاصر مستلزم تغییر در رابطه بین هنرمند و کارخانه های شیشه گری است. هنرمند شیشه معاصر باید در جستجوی تعامل با نظام دیگری همچون دانشگاه باشد. لازم است هنرمند معاصر در فرآیند ساخت اثر خود به جای تعامل با ساختار حاکم بر کارخانه های شیشه در جستجوی ساختار مناسبی برآید. در این صورت هنرمند به جای بهره مندی از ساختار کارخانه و پذیرفتن نقش هنرمند طراح، می تواند در فضای کارگاه هنری خود نقش هنرمند مستقل را ایفا کند.
بررسی مدارس نوین اصفهان در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول براساس عوامل شکل گیری و اجزای کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بروز موج نوگرایی در تاریخ معاصر ایران موجبِ پیدایش مدارسی به شیوه اروپایی در کشور و شهر اصفهان شد. این مدارس از نظر محتوای دروس و معماریِ بنا با مدارس سنتی متفاوت بودند. در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول، به تبع افزایش جمعیت در ایران و نیز سیاست دولت وقت در زمینه توسعه کمّی مدارس به منظور تربیت نیروی متخصص، ساخت مدارس در دستور کار قرار گرفت. اهمیت تحقیق حاضر از آن حیث است که اکثر پژوهش ها درباره معماری مدارس اصفهان به مدارس سنتی (مدارس علمیه) شهر اصفهان می پردازند، و به معماری مدارسِ معاصر، خصوصاً در دوره های مذکور، و روند شکل گیری آن کمتر توجه شده است. هدف پژوهش: این پژوهش در پی شناخت عوامل تاریخی-سیاسی، فرهنگی و اجتماعیِ تأثیرگذار بر شکل گیری مدارس نوین اصفهان در دوره های مذکور، و شناخت ماهیت معماری و مقایسه ساختار کالبدی و شیوه معماری این مدارس با یکدیگر است. روش پژوهش: مطالعه حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و موردپژوهی انجام شده است. پنج مدرسه به عنوان نمونه موردی برگزیده شدند و تاریخچه شکل گیری آن ها با روش کتابخانه ای و اسنادی مورد مطالعه قرار گرفت؛ سپس، با روش میدانی، اطلاعات مدارس کامل شد و این مدارس براساس هدف پژوهش با یکدیگر مقایسه شدند. نتیجه گیری: از مهم ترین عوامل شکل گیری مدارس نوین می توان به انقلاب مشروطیت، نقش حکومت پهلوی اول، میسیونرهای انگلیسی، و استادکارهای بومی شهر اشاره کرد؛ در مورد دوره پهلوی، تمایل حکومت به ایجاد شیوه باستان گرایی در معماری، در مورد میسیونرها، تحولات دو قرن نوزدهم و بیستم در اروپا و تغییر ساختار آموزشی غرب و احداث چند مدرسه در اصفهان توسط میسیونرهای فرانسوی و انگلیسی و تأثیر آن ها در ایجاد ساختار معماری مشابه مدارس غربی، و در مورد آخر حضور استادکارهای بومی (اصفهانی) در این شهر و تمایل آن ها به اجرای شیوه سنتی (اصفهانی) در معماری مدارس، تعیین کننده بوده اند. این عوامل در کنار هم منجر به ایجاد نوعی معماری تلفیقی در ساختمان های اکثر مدارس اصفهان در دوره های مذکور شده است.
تبیین مؤلفه های زنانگی برگرفته از آثار زنان معمار ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم دی ۱۳۹۹ شماره ۹۱
81 - 94
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه فراهم آوردن یک فضای مطلوب برای افراد، فارغ از زن یا مرد بودن کاربران، نیازمند شناخت کامل معمار از ابعاد فیزیکی، روحی و روانی و اجتماعی مخاطب است. در این میان، گاهی نیازهای زنان، به عنوان نیمی از کاربران فضا، نادیده گرفته می شود، زیرا بسیاری از نیازهای زنان، که از ویژگی های روحی، روانی و حتی اجتماعی آن ها منتج می شود، ناشناخته مانده است. نبود شناخت کافی نسبت به نیازهای زنان موجب کاهش میزان رضایتمندی آن ها از محیط ساخته شده اطراف خود خواهد شد. فرضیه پژوهش حاضر این است که در برخی از آثار معماری مؤلفه هایی وجود دارند که مصداقی از زنانگی طراحان آن ها هستند. شناخت این مصادیق که غالباً برگرفته از مفاهیم اندیشه پست مدرنیستی بوده و یا توسط خود زنان خلق شده اند، بر کیفیت فضا، مخصوصاً مطلوبیت آن برای زنان بسیار تأثیرگذار خواهد بود.هدف پژوهش: با توجه به فرضیه مطرح شده، هدف این پژوهش معرفی مؤلفه های زنانگی در معماری است که بتوان از آن ها برای خلق فضاهایی مطلوب زنان بهره برد.روش پژوهش: در بخش های مبانی و مفاهیم و مرور تجارب، که درنهایت تولیدکننده مدل پژوهشی پژوهش است، از روش استقرایی و سپس به منظور دستیابی به نتیجه هایی از روش دلفی و مصاحبه با خبرگان ( 228 نفر از معماران زن فعال ایرانی) استفاده می شود.نتیجه گیری: درنتیجه این پژوهش مؤلفه های مادرانگی، آب گونگی، بنیادی بودن و ساختاری بودن، به همراه ریزمعیارهایشان، به عنوان مؤلفه های زنانگی در معماری امروز زنان معرفی شده اند.
تاثیر عوامل کالبدی محیط بر افزایش حس تعلق به مکان در طراحی مجتمع های مسکونی ویژه افراد دارای معلولیت
حوزههای تخصصی:
با توسعه روزافزون زندگی شهری، فرآیند پیشرفت شهرها متمایل به رنگ باختن انسان و ویژگی های او در طراحی گشته است؛ و این موضوع در رابطه با طراحی های ویژه افراد دارای معلولیت بیشتر به چشم می خورد. براین اساس، صاحب نظران در علوم معماری و شهرسازی، در پی خلق فضاهایی برآمدند تا بتوانند فضایی شایسته و درخور استفاده کنندگان این محیط ها طراحی کنند؛ و این امر ممکن نبود جز با بهره مندی از ایجاد حس تعلق به مکان که در ارتقاء کیفیت محیط های شهری و فضاهای مسکونی نقش بسیار مهمی ایفا می کرد. در این بین، عوامل کالبدی محیط به عنوان یکی از عناصر مطرح در ادراک حس تعلق به مکان از طریق همسازی و قابلیت تامین نیازهای انسان، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در پژوهش حاضر نیز، تلاش بر آن است تا بتوان با استفاده از عوامل کالبدی محیط در طراحی مجتمع های مسکونی ویژه معلولین، حس تعلق به مکان را در این افراد افزایش داد. از این رو، با بهره مندی از روش کیفی، به تحقیق و بررسی موضوع پرداخته و راهکارهایی در جهت نیل به افزایش ادراک حس تعلق به مکان ارائه می شود.
نقش حق بر شهر در ارتقاء حقوق شهروندی
حوزههای تخصصی:
درباره مبنای حق گفتگو بسیار است. پاره ای از نویسندگان اراده را منبع حق شمرده اند و گفته اند: «حقّ عبارت از توانایی است که با اراده اشخاص داده شده است». بنابراین عنصر اصلی حق اراده است که به وسیله قوانین حاکمیت یافته است. گروه دیگر در تعریف حق گفته اند: «نفعی است که از نظر حقوقی حمایت شده». بر طبق این نظر، صاحب واقعی حق کسی است که از آن سود می برد نه آنکه اراده میکند. ولی بیشتر نویسندگان حقوق مدنی مفهوم حق را از شخصیت جدا نمی بینند و آن را در اختیار شخصی خلاصه می کنند و به نظرشان، حق از اختیارهای شخص است، خواه طبیعی باشد یا حقوقی. در جامعه ی ما امروزه، در حوزه های مطالعاتی جامعه شناسی و شهرسازی، تحت تفاسیر و برداشت های متعدد، به نظریه"حق به شهر" و چگونگی دستیابی و بهره گیری از آن در فرایند تولید و بازتولید فضا به طرق مختلف در شهرها به عنوان یکی از ضروریات زندگی شهری و حقوق شهروندی، توجه بسیاری شده است. نوشتار حاضر بررسی رابطه بین"حق بر شهر" و"حقوق شهروندی" و نقش حق بر شهر در ارتقاء آن است. چارچوب نظری مورد استفاده، نظریه حق به شهر هنری لوفر است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی و تحلیلی است. اطلاعات لازم برای این پژوهش به روش اسنادی و از طریق مطالعات کتابخانه ای به ویژه مقالات جمع آوری و گردآوری شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد بین دو مفهوم"حق بر شهر" و "حقوق شهروندی" ارتباط معنا داری وجود دارد.
رهیافتی تحلیلی به دیرینگی و کارکرد برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
45 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آنچه امروزه از بازمانده های رَبع ِرشیدی تبریز دیده می شود، ویرانه های ارگی است که در باروی جنوبی آن، بزرگ ترین برج ربع رشیدی قرار دارد. آن را بازمانده یک رصدخانه ایلخانی و یا برج توپخانه شاه عباس صفوی معرفی کرده اند که گویا به هنگام نبرد با عثمانی در 1603م. آن را شتابان ساخته است؛ با این حال، مطالعات میدانی سازه و ساختار برج در کاربری آن به عنوان رصدخانه و یا برج توپخانه تردید و گمان می افکند؛ بنابراین، پرسش این پژوهش درباره چیستی و کارکرد و دیرینگی برج بزرگ جنوبی در ربع رشیدی است.هدف پژوهش: شناخت روشمند دیرینگی و کارکرد برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی رهنمود درست برنامه ریزی مرمت و نگهداری پایدار آن است. روش پژوهش: رهیافت تحلیلی در باستان شناسی و معماری همراه با مطالعات میدانی سازه و عوارض زمین و همچنین بررسی تاریخ توپخانه صفوی و عثمانی ساختار روش این پژوهش را شکل می دهد.نتیجه گیری: برج بزرگ جنوبی ارگ رشیدی تبریز در میانه سال های 1585 تا 1603م. با ایده و نظارت فرماندار عثمانی وقت تبریز به نام «شغال زاده یوسف سنان پاشا» طراحی و ساخته شده است؛ و این برج بزرگ که دارای توان پایداری در برابر رانش زمین و زمین لرزه هایی با قدرت 7/ 7 ریشتر است، کاربست توپخانه نداشته، بلکه سنگر گروه تفنگچیان مزغل زن یئنی چری با پوشش آتش o 180 برای پدافند دروازه غربی و منتهی الیه شرقی ارگ رشیدی، نگهبانی از دو حلقه چاه آب شرق برج و نیز کرانه شمالی مهران رود تبریز در ناحیه تپه زارهای ولیان کوه بوده است. سازه های خشتی و گلی و چینه ای که بالای برج بزرگ و در سراسر برج های کوچک و باروی رشیدیه دیده می شود، همان بازمانده های بازسازی شتابان قلعه رشیدیه به فرمان شاه عباس صفوی در سال 1610م. است.
گونه شناسی مسکن و تکنیک های ساخت بومی در روستای تاریخی الگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستای الگن از توابع بخش چاروسا (63 کیلومتری شمال شهر دهدشت) در شهرستان کهگیلویه، در زاگرس جنوبی قراردارد. وجود ساختارهای تاریخی- کالبدی و روابط فرهنگی- اجتماعی که در طول زمان در دل بافت کهن روستا شکل گرفته است، از یک سو و جنگل های تنک بلوط در منطقه، الگن را به مجتمع زیستی کم نظیری مبدل ساخته که شناسایی دارایی های فرهنگی و حفاظت از ساختارهای تاریخی-طبیعی آن را ضروری می سازد. استقرار روستا در عرصه متصل به تنگه الگن که تنها راه تاریخی دسترسی به لنده و بهبهان بود، از یک سو و وجود منابع آب شیرین و عرصه های مستعد کشاورزی از سوی دیگر، سبب شکل گیری ساختارهای درهم تنیده فشرده بافت تاریخی در راستایی خطی شده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت الگوهای مسکن بومی و تکنیک های ساخت ابنیه تاریخی در روستای الگن، ضمن جمع آوری تاریخ شفاهی و مطالعات فرهنگی-اجتماعی، ساختارهای کالبدی موجود در هسته تاریخی سکونت گاه را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و می کوشد تا به پرسش های زیر پاسخ دهد؛ چه عواملی بر شکل گیری هسته تاریخی خطی سکونتگاه موثر بوده است؟ تیپولوژی و ساختار فضایی الگوهای مسکن بومی در روستا چگونه است؟ تکنیک های ساخت تاریخی چه رابطه ای با مصالح بوم آورد در منطقه دارد؟ به دلیل فقدان هرگونه مطالعات مدون در زمینه تاریخ سکونت گاه های منطقه و ازآنجمله الگن، پژوهش با استناد به مطالعات جامع ، میدانی با رویکردی تحلیلی- تفسیری به موردپژوهی هسته تاریخی روستا پرداخته و تلاش دارد از طریق مستندنگاری مولفه های کالبدی بافت، الگوهای بومی، تکنیک های ساخت و فرآیند تحول آنها را موردشناسایی قراردهد. براساس نتایج پژوهش، ساختار خطی روستا (با راستایی شمال غربی- جنوب شرقی) منطبق بر ساختار توپوگرافیک بستر جغرافیایی بر روی تپه سوق الجیشی-که دید مناسبی به تنگه داشته و دفاع از روستا در برابر مهاجمان را تسهیل می نمود- شکل گرفته است. همچنین با بررسی ساختار 30 واحد مسکونی تاریخی، می توان سه الگوی اصلی شامل الگوی نه قسمتی (توو)، چنداتاقه ساده و چنداتاقی ایوان دار(عمارت) را مورد شناسایی قرار داد. اگرچه تکنیک های ساخت ابنیه، منطبق بر مصالح بومی (سنگ لاشه، تنه های بلوط و ملات گچ) است، اما آشکارا می توان کاربست شیوه های محلی و پیشرفت تکنولوژیک آنها و توجه به شیوه های طراحی اقلیمی را در معماری ابنیه بومی روستا مشاهده کرد.
پدیدارشناسی تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تبدیل جامعه به مقصد گردشگری، زندگی ساکنان تحت تأثیر قرار گرفته و دستیابی به گردشگری پایدار با هدف حفظ و ارتقا ویژگی های ساکنان اهمیت ویژه ای در عرصه برنامه ریزی توسعه گردشگری می یابد. با افزایش روند روبه رشد گردشگری داخلی و خارجی، توسعه گردشگری پایدار در یک منطقه نیازمند توجه به خواسته ها و ادراکات ساکنان نسبت به پدیده گردشگری بوده و نادیده گرفتن این موضوع می تواند چالش هایی را در بلندمدت برای توسعه گردشگری در منطقه ایجاد کند. پژوهش حاضر از پارادایم تفسیری و به طور خاص رویکرد پدیدارشناسی برگرفته از آرای هایدگر بهره برده است تا با تأکید بر وجه ادراکی گردشگری از منظر کسانی که آن را تجربه می کنند، یعنی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد به موضوع بپردازد. جمع آوری داده ها از طریق مشاهدات میدانی و مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنان بافت تاریخی گردشگرپذیر شهر یزد و با استفاده از پدیدارشناسی اول شخص و اگزیستانسیال انجام شده است. داده ها نیز با بهره گیری از تحلیل محتوای کیفی کدگذاری شده و چارچوب مفهومی روایت پدیدارشناسانه ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با پدیده گردشگری و مؤلفه های اصلی و فرعی آن تدوین شده است. بر اساس یافته های پژوهش، تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی (با مؤلفه های فرعی ویژگی های فردی، روابط زیسته، ارزش ها) و ویژگی های زیست جهان بافت تاریخی (با مؤلفه های فرعی فضای کسب وکار، فضای کالبدی-محیطی، فضای اجتماعی و فضای شخصی-سکونتی)، به عنوان عوامل مؤثر در پدیدارشناسی تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با گردشگری شناسایی شده اند.
A Comparative S tudy on Residential Architecture in the Qajar era (Case S tudy: Mansions in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۲ - Serial Number ۳۶, Spring ۲۰۲۰
49 - 58
حوزههای تخصصی:
In exploring the evolution of Iranian architecture from prototypes to the present day, Qajar architecture is an important part of Iranian architecture history. The importance of this era's architecture is because large changes in conceptual and physical context occurred slowly in Iranian architecture during this time. These changes, especially from the Nasserian period (the second Qajar era), have intensified and with the influence of Western architecture, Iranian architecture is gradually moving away from its traditional, rooted forms, manifestations and concepts, and blending European architectural patterns with Iranian models and styles to the extent that architecture progresses. These changes in Residential buildings (especially mansions) also appeared. Therefore, in this study, a comparison between the architecture of the residential buildings of the three periods of Qajar dynasties has been carried out to compare the changes of each period. The results showed that Qajar architecture has been influenced by western and European architecture from beginning to end.
بازشناسی و تبیین اثرات کلان فرآیندها و فرآیندها بر شهر معاصر ایرانی از منظر واقع گرایی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
19 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: آنچه که امروزه شاهد آن می توان بود، افزایش روز افزون رویدادهایی است که در سرتاسر جهان جریان می یابد. این رویدادها که موج های پیشران جهانی شدن هستند، با عنوان کلان فرآیندها در حال پیشروی و دگرگون کردن شهرها می باشند. به تبع این موضوع نیازها و مسائل جدیدی در شهرها در حال پیدایش بوده که شهرها را از اصالت خویش دور می کند. این اصالت را می توان در قالب ارزش های شهر نامید. شهرهای کشورمان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تحت تاثیر این کلان فرآیندها و فرآیندها قرار گرفته است. هدف: در پژوهش حاضر، هدف تبیین کلان فرآیندها و فرآیندها در شهر و واکاوی و بررسی تاثیر کلان فرآیندها و فرآیند ها بر شهر معاصر ایرانی از منظر واقعگرایی اسلامی می باشد. روش:با توجه به اهداف، پژوهش حاضر را می توان در زمره مطالعات کیفی قرار داد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و رویکرد استدلال منطقی (فرهنگی-گفتمانی)، با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و پرسشنامه در جهت استفاده از تکنیک دلفی می باشد. یافته ها: با توجه به مطالعات و ارزیابی های انجام شده می توان کلان فرآیندها و فرآیندها را در قالب مولفه های شهری بررسی و تبیین نمود که مشتمل بر کلان فرآیندهای اجتماعی، کلان فرآیندهای فرهنگی، تغییرات اقتصادی و جهانی شدن آن، کلان فرآیندهای فضایی-کالبدی شهری، کلان فرآیندهای سیاسی و حقوقی، کلان فرآیندهای حمل و نقلی و کلان فرآیندهای زیست محیطی می باشد. همچنین رویکرد نظری واقعگرایی اسلامی -که برخاسته از زمینه شهرهای ایرانی-اسلامی می باشد- بعنوان چهارچوب بررسی و فیلتر معرفی نمود که کلان فرآیندها و فرآیندها در صورت عبور از این فیلتر مطالعاتی و عقیدتی در سطوح مطالعاتی، پژوهشی واجرایی در کشور جاری شوند. نتیجه گیری: توجه به کلان فرآیندها و فرآیندهای جاری در تمامی حوزه ها و مطالعه تاثیر گذاری آن ها در ابعاد پژوهش ها، طرح ها و برنامه ها و پروژه های شهری می تواند بسیار کارآ و موثر واقع شود این امر با گزینش رویکرد واقعگرایی اسلامی به عنوان یکی از چهارچوب هایی نگرشی سازگار با شهر ایرانی و رویکردهای امروزین، بسیار کارآتر و کاربردی تر می شود.
ارزیابی کارآیی انرژی در مقیاس محله ای با استفاده از مدل لید در راستای توسعه پایدار (مورد مطالعاتی: محله یوسف آباد منطقه شش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش تقاضا برای انرژی و تأکید بر پایداری محیط زیست، باعث ایجاد انقلابی در زیرساخت های انرژی موجود در محیط ساخته است. به موازات آن، سیستم های انرژی توزیع شده بیشتری، به سرعت در حال ظهور هستند. این تغییرات به طور حتم بر طراحی، بهره برداری و مدیریت ساختمان ها تأثیر می گذارد. در این مقاله باهدف ارزیابی کارآیی انرژی در مقیاس محله ای با استفاده از مدل لید در راستای توسعه پایدار در محله یوسف آباد منطقه شش تهران انجام می شود. نوع تحقیق کاربردی و روش مطالعه توصیفی – تحلیلی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و داده های تفضیلی منطقه شش تهران بوده و تجزیه وتحلیل داده با استفاده از مدل لید صورت گرفته است. لید دارای سه دسته معیار موقعیت و ارتباط هوشمند (شامل شاخص های نزدیکی به مدرسه، کاهش وابستگی به اتومبیل و شبکه دوچرخه)، الگو و طراحی واحد همسایگی (شامل شاخص های توسعه فشرده، تسهیلات عبور و مرور، تنوع مسکن و دسترسی به فضای های عمومی)، زیرساخت و ساخت وساز سبز (شامل شاخص های کاهش جزایر حرارتی، کارآیی انرژی زیرساخت ها و کارآیی انرژی ساختمان ها) است. یافته های تحقیق نشان می دهد که محله یوسف آباد، در مجموع امتیاز محدوده مورد مطالعه از 27 امتیاز ممکن حدود 75/16 امتیاز را به دست آورده است که نشان دهنده وضعیت مورد تأیید – بیشتر از نیمی از امتیازها کسب شده- قرار دارد و با تغییرات دیگر در محدوده، کارایی انرژی با توجه به مدل لید بیشتر می شود. ازاین رو ضروری است اقدامات مرتبط با انرژی با هدف کاهش مصرف آن و دستیابی به کارایی انرژی صورت پذیرد و با بستر فرهنگی خود سبب رونق اجتماعی-اقتصادی محیط زیست شهروندان شده و هم زمان با ارتقا کیفیت محیط به حفظ منابع طبیعی نیز توجه داشته باشند.
بازشناسی رابطه رمزگان معماری مساجد و کیفیت حضور قلب نمازگزاران (مورد پژوهی: مساجد عصر صفوی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد مهمترین نهاد تمدنساز در اسلام است و در واقع روحی بزرگ در کالبد مکان است وجدا کردن این روح از آن کالبد کاری ناصواب است. معماری مساجد گذشته به گونه ای بود که معماران وهنرمندان علاوه بر استفاده از فنون خاص معماری، تمام هنر خویش را به کار می گرفتند تا مسجدی بسازند که جز ءجزء آن سبب آرامش نمازگزار باشد و او را به توحید وخداشناسی رهنمون شود.در این تحقیق، معماری صفوی که از شاخص ترین دوره های معماریست، انتخاب شد. هدف پژوهش، شناسایی رمزگان معماری مساجد بر میزان حضورقلب، همچنین یافتن اصول و الگوهای شکل دهنده مساجد مؤفق گذشته است؛ و برای دستیابی به این اهداف، محققان با انجام مطالعات میدانی و تحلیل شرایط در پی پاسخگویی به سئوالات «رمزگان کالبدی معماری در مساجد سنتی ایران چیست؟» و «رمزگان کالبدی معماری مهم برای تحقق حس حضورقلب افراد در معماری مساجد دوره صفوی کدام هستند؟» است. در تحقیق حاضر از روش تحقیق آمیخته استفاده شد؛ وتأثیر رمزگان های کالبدی معماری مسجد بر میزان حضورقلب، و بازشناسی تأثیر مؤلفه های رمزگونه معماری مساجد بر میزان حضورقلب در مساجد صفوی، بررسی شد.دو نوع پرسش نامه طبق طیف لیکرت تنظیم و با روش مدل تصمیم گیری چند معیاره، روابط بین متغیرها و میزان تأثیر آنها در مساجد اصفهان بررسی ( امام خمینی (ره)؛شیخ لطف الله؛حکیم؛وآقانور) جمع آوری و تحلیل شد. یافته های تحقیق وجود رابطه ای معنادار بین مؤلفه های رمزگان کالبدی معماری مساجد با میزان حضورقلب نمازگزاران در مساجد را نشان می دهند، که در آن میزان تأثیر مؤلفه کالبدی از دیگر مؤلفه ها بیشتر بود. همچنین رعایت همه رمزگان کالبدی معماری مساجد در کنار هم، سبب ایجاد حضورقلب بیشتر در نمازگزاران می شود.
احیا تعاملات اجتماعی در شرایط پاندمی (Covid19) در میدان های شهری، با نگاهی به میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل تقویت روابط بین افراد ایجاد تعاملات اجتماعی است و این یکی از دغدغه های مهم و اساسی انسان ها در طول زندگی است. در شرایط وقوع پاندمی، افراد ترس و اضطراب فراوانی دارند که در محیط های شلوغ به ملاقات یکدیگر بپردازند، زیرا امکان به خطر افتادن سلامتی آن ها بالا می رود. هدف این پژوهش، بررسی امکان ایجاد تعاملات اجتماعی از دست رفته در شرایط پاندمی در میدان نقش جهان اصفهان است. روش پژوهش حاضر بر اساس ماهیت، کیفی و ازنظر هدف، کاربردی و توسعه ای به شمار می رود. برای بررسی چگونگی احیا فضاهایی با تعاملات اجتماعی و شناسایی معیارهای فضایی در راستای رسیدن به این هدف، از نرم افزارهای تخصصی نحو فضا استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد فضای جلو سردر قیصریه، از پیمایش بیشتری برخوردار است و بهتر است در زمان حضور در میدان نقش جهان در شرایط پاندمی، افراد در این فضا حضور نداشته باشند. همچنین ازنظر ارتباط فضایی، فضای باز میدان در جلوی عمارت عالی قاپو از ارتباط فضایی بالایی برخوردار است. درنتیجه میزان ارتباط و تماس افراد در این بخش بالا است. در هنگام شیوع بیماری همه گیر، بهترین مکان میدان نقش جهان برای ایجاد تعاملات اجتماعی، زون مرکزی میدان نقش جهان است که با توجه به داده های استخراج شده، هنگام حضور افراد در میدان، امنیت سلامت آن ها بیشتر حفظ می گردد.