فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقرنس، چگونگی استنباط نقشه های آن و نحوه ساخت سه بعدی ترسیمی اش از مباحث مناقشه برانگیز در میان مورخان و معماران بوده است. آنچه از گذشته درباره مقرنس باقی مانده محدود به نقشه های دوبعدی مقرنس و نمونه های ساخته شده است و کمتر درباره چگونگی ساخت سه بعدی بر اساس نقشه ها اثری باقی مانده است. حسین لرزاده (۱۲۸۵-۱۳۸۳) از آخرین معمارانی است که فنون ساخت مقرنس را مبتنی بر نظام استاد-شاگردی فرا گرفته و در آثار مکتوب خویش توضیح داده است. هدف مقاله پیش رو تبیین روش لرزاده برای سه بعدی سازی مقرنس و تلاش برای سه بعدی سازی ترسیمی مقرنس براساس آثار و آموزه های شفاهی او است. مقاله حاضر از خلال مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با شاگردان لرزاده سامان یافته و در ضمن استفاده از روش تحقیق کیفی، مفاهیم اصلی مقرنس از نظر لرزاده گردآوری و توضیح داده شده است. در مقاله حاضر برای به روزرسانی روش ترسیم دوبعدی و سه بعدی سازی از نرم افزارهای اتوکد و کُرل استفاده شده و با توضیح یک نمونه، کاربرد آرای لرزاده در عمل نشان داده شده است. در این تحقیق برای پیشبرد روند سه بعدی سازی، قواعد و نتایجی از آرای لرزاده در باب سه بعدی سازی استخراج شده است که می تواند در سه بعدی سازی دیگر نقشه ها و تحقیق های آتی راهگشا باشد. اهم این نتایج شامل موارد زیر است: ارتفاع قطار، زمینه، نقشه دوبعدی، انتقال خطوط در مقرنس نیمکار، حدود نسبی انتخاب ها، ذوقی بودن انتخاب ها و اختیارات مجری.
ارزیابی تأثیرات سیاست های حمل ونقلی در بهبود رضایتمندی شهروندان از کیفیت زندگی شهری، مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸
145 - 178
حوزههای تخصصی:
امروزه ناپایداری در بخش حمل ونقل بیشتر شهرهای کشورهای درحال توسعه در حال افزایش است و توسعه حمل ونقل به اشتباه با فعالیت هایی نظیر ساخت وساز پل ها و زیرگذرها، عریض سازی معابر و بر سیستم های حمل ونقل سریع مترادف گرفته می شوند. هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر حمل ونقلی در کیفیت زندگی شهروندان شهر رشت و ارزیابی تأثیر سیاست های سلبی-ایجابی حمل ونقلی در روند شاخص های کیفیت زندگی است. این پژوهش با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون و همچنین با استفاده از آزمون مدل ساختاری به دنبال تحلیل مسیر تأثیرات دو سیاست سلبی محدودیت تردد اتومبیل و محدودیت پارکینگ و دو سیاست ایجابی توسعه حمل ونقل عمومی و توسعه فضاهایی برای عابران پیاده بر بهبود شاخص های کیفیت زندگی است. بر این اساس برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که حجم نمونه 384 نفر محاسبه شد. پایایی و اعتبار پرسشنامه ها 822/0 بدست آمد که با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است، که با استفاده از مدل معادلات ساختاری نمایان شد که متغیر سیاست های سلبی حمل ونقلی درمجموع 89/0 از واریانس متغیر رضایت از کیفیت زندگی شهری را تبیین می کند.. با مدنظر قرار دادن مقادیر مربوط به حجم اثر شاخص، ضریب تعیین این مقدار در حد قوی (80/0) برآورد می شود و همچنین متغیر سیاست های ایجابی حمل ونقلی درمجموع 94/0 از واریانس متغیر رضایت از کیفیت زندگی شهری را تبیین می کند. با مدنظر قرار دادن مقادیر مربوط به حجم اثر شاخص، ضریب تعیین این مقدار در حد قوی (89/0) برآورد می شود، به عبارت دیگر سیاست های ایجابی-سلبی در ابعاد مختلف در حد قوی توان تبیین واریانس متغیر رضایت از کیفیت زندگی شهر شهروندان را دارند.
ضوابط بومی حاکم بر چینش محوطه مسکن روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کالبد بومی روستاهای گیلان با درهم تنیدگی معبر، خانه و زمین های کشت و ورز، بافت باز پراکنده را نمایان می سازد که واحد مسکونی در میانه محوطه ای نسبتاً وسیع به همراه بناهای جانبی و فضاهای خدماتی خانه در چینشی به ظاهر مغشوش قرار دارد. حصارهای کوتاه محوطه با پوشش گیاهی و درختان ادغام شده، در انفصال و اتصالی مبهم، به نظر مرزی غیر متقن را جلوه می دهند اما آیا در پس این ظاهر آشفته، انتظام و ضوابطی نانوشته را می توان یافت؟ و اصولاً چه عواملی بر چینش عناصر محوطه مسکونی در روستاهای گیلان مؤثر است؟ این تحقیق به دنبال این پرسش ها با تکیه بر مطالعات میدانی و به روش توصیفی ژرفانگر، با نگاهی به ویژگی های طبیعی منطقه جنوب دریای کاسپین، به تحلیل محیط های انسان-ساخت آن پرداخته است. در این مقاله به اقلیم(به معنای سرزمین و بوم) توجه شده و فعالیت های اقتصادی و معیشتی، فرهنگ و تعاملات اجتماعی ساکنان در مسکن و عناصر محوطه مسکونی روستایی مورد مداقه و بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در روستاهای جلگه ای تا کوهستانی گیلان با آنکه خصوصیات طبیعی منطقه شامل جغرافیا و ویژگی های آب وهوایی، به ظاهر بیشترین تأثیر را بر شکل بافت و نحوه چیدمان عناصر محوطه مسکونی روستایی بر جای گذاشته، اما این عامل خود موجب بروز خصایصی چون کنش های اقتصادی و شیوه های معیشت زیستی و نیز چگونگی تعاملات اجتماعی و برساخت های فرهنگی است که از سوی دیگر بر چگونگی تشکّل اجزای واحد مسکونی و ضوابط حاکم بر آن اثرگذار بوده است. در بررسی های میدانی، این نتیجه حاصل شد که با آنکه خصایص اقلیمی، بافت باز کالبد روستایی مبتنی بر تجمیع اجزای محوطه مسکونی را بازنمایی نموده و خانه-مزرعه و خانه-باغچه را متجلی می سازد ولی تأثیر ویژگی های فرهنگی بر چینش عناصر محوطه بیشترین تأثیر را بر جای گذاشته است و گزینش های نهایی برای الگوی سکونت در این منطقه و ضوابط حاکم بر محدوده مسکون منتجِّ از آن، بر مبنای فرهنگ مسلط جامعه روستایی گیلان است.
تحلیل ادراک جامعه محلی از بازساخت کالبدی- فضایی اجرای طرح هادی در دهستان رشتخوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۸۲-۶۷
حوزههای تخصصی:
با گذشت بیش از چند دهه از اجرای طرح های هادی روستایی کشور و صرف هزینه های زیاد در مراحل مختلف تهیه و اجرای طرح ها، هنوز شاهد عدم توسعه مناسب فضا و کالبد سکونتگاه های روستایی هستیم. ارزیابی طرح های هادی در مراحل مختلف از جمله راهکارهای مهم برای رفع نواقص این طرح ها و تقویت آن ها می باشد. در پژوهش حاضر به تحلیل ادراک جامعه محلی از بازساخت کالبدی- فضایی اجرای طرح هادی در دهستان رشتخوار پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری 12 روستای دهستان رشتخوار می باشد (3192N=) که طرح هادی در آن ها اجرا شده است. 342 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های رتبه ای فریدمن و آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که عملکرد طرح های هادی بر بازساخت فضای- کالبدی در سکونتگاه های روستایی در حدپایینی ارزیابی شده و اجرای طرح های هادی نتوانسته بر توسعه مناسب کالبدی- فضایی روستاهای منطقه مؤثر واقع شود. مردم محلی فقط از عملکرد طرح های هادی در زمینه بهبود دو شاخص کیفیت مساکن و توسعه شبکه معابر روستا رضایت داشته اند. این در حالی است که برای افزایش عملکرد طرح های هادی در بازساخت فضایی- کالبدی روستاها لازم است که همه شاخص ها مورد توجه قرار گیرند. از نظر مقایسه عملکرد طرح های هادی در روستاهای منطقه نتایج نشان داد که روستاهایی که دارای تیپ دشتی بوده اند عملکرد موفق تری داشته و اجرای طرح های هادی در این روستاها تأثیر مطلوب تری بر بازساخت فضایی- کالبدی روستاهای منطقه داشته است. در راستای یافته های تحقیق و برای افزایش کارایی طرح های هادی پیشنهادهایی ارائه شد.
ارزیابی کیفیت زندگی در روستاهای جابه جا شده استان ایلام (مطالعه موردی: روستاهای اسلامیه، اندیشه، فرخ آباد، لرینی علیا و سفلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۱۴۴-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
از زمان استقرار سکونتگاه های روستایی در سطح دنیا، همواره بخشی از آن ها به دلایل مختلف از جمله بلایای طبیعی، حفاظت از منابع و عرصه های طبیعی، جنگ، پروژه های توسعه شامل دسترسی به منابع، خدمات و امکانات مناسب و سایر عوامل از مکان اولیه خود به مکان های دیگر جابه جا شده اند. در این زمینه کیفیت زندگی روستاییان در روستاهای جدید از دغدغه های اصلی متولیان و صاحب نظران توسعه روستایی است. لذا پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با هدف ارزیابی کیفیت زندگی روستاییان در روستاهای جابجاشده اسلامیه، اندیشه، فرخ آباد، لرینی علیا و سفلی در استان ایلام تدوین شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای مورد مطالعه می باشند که با توجه به محدود بودن آن ها، همه کسانی که حاضر به همکاری بوده اند، به عنوان حجم نمونه مورد مطالعه قرار گرفته اند (N=320). در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات میدانی مورد نیاز، از پرسشنامه محقق ساخته ای استفاده شده است که روایی آن براساس نظر گروهی از متخصصان و اساتید دانشگاه و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ به میزان (775/0) تأیید شده است. داده ها با آزمون هایT تک نمونه ای و تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد براساس دیدگاه روستاییان ساکن در روستاهای مورد مطالعه، از 8 مؤلفه مورد بررسی، روستاها از نظر 4 مؤلفه در وضعیت مناسب و از نظر 4 مؤلفه دیگر در وضعیت نامناسب از نظر کیفیت زندگی قرار گرفته اند. همچنین روستاهای مورد مطالعه با درنظر گرفتن ابعاد کیفیت زندگی با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و آزمون توکی در 3 طبقه قرار گرفته اند. در پایان نیز پیشنهادهایی در دو بعد قابل اجرا در طرح های مشابه در آینده و بهبود وضعیت روستاهای مورد مطالعه ارائه گردیده است.
تبیین جایگاه اصول راهنما در فهم معمار بومی از مسئله طراحی معماری (مطالعه موردی: روستای سراج محله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۶۵
۶۴-۴۹
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های دانش در حوزه معماری، طراحی پژوهی است که به مطالعه فرایند طراحی می پردازد. پژوهشگران این حوزه مفاهیم مختلفی برای توضیح فرایندهای ذهنی طراح به کار گرفته اند که یکی از آن ها اصول راهنما است. اصول راهنما اصولی است که طراح به آن ها باور دارد و از آن ها در قاب بندی و فهم اولویت های مسئله طراحی بهره می گیرد. این اصول که متکی به جهان بینی طراحی شکل می گیرند موجب نوعی وحدت رویه در قبال برخورد با مسئله های گوناگون طراحی می شوند. بخش عمده ای از پژوهش های انجام شده در حوزه فرایند طراحی و نقش اصول راهنما در آن، معطوف به معماران و دانشجویانی بوده که در محیط های شهری آموزش دیده و با مسئله های طراحی در شهر نیز مواجه بوده اند. این در حالی است که معماری بومی در محیط های روستایی مختصاتی کاملاً متفاوت دارد و شیوه های تولید معماری در آن واجد درون مایه های ارزشمندی است که می تواند مورد استخراج و مطالعه قرار بگیرد. از این رو پرسش اصلی این پژوهش این است که اصول راهنما در فرایند طراحی یک معمار بومی چه نقشی ایفا می کنند و چه محتوایی دارند؟ برای پاسخ به این پرسش، روستای سراج محله به عنوان نمونه ای که در کنار بافت کالبدی، همچنان دارای بافت اجتماعی بومی نیز هست انتخاب شد و سپس پنج نفر از معماران بومی منطقه شناسایی شدند. در ادامه به این معماران، سه مسئله طراحی با موضوع «خانه» ارائه شد و از آن ها خواسته شد درباره طراحی موردنظر خود سخن بگویند. این سخنان در قالب مصاحبه های نیمه ساختاریافته ثبت و پیاده شد و سپس مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفت. ساختار کلی این پژوهش، مبتنی بر روش کیف ی است. روش تحقیق کیفی عموماً به تحقیقاتی اط لاق می شود که یافته های آن از طریق فرایندهای آماری و ب ا مقاص د کمی سازی ب ه دس ت نیام ده باش د. براساس نتیجه این پژوهش، مفاهیم استخراج شده از این مصاحبه ها نشان می دهد که هماهنگی با طبیعت، پرهیز از اسراف، رضایت بلندمدت کارفرما و کاربران و همچنین رعایت حقوق همسایگی از مهم ترین اصولی است که همواره در مواجهه با مسئله طراحی مدنظر معماران بومی قرار می گیرد.
بررسی تفسیر و کلیت توسعه پایدار محلات با رویکرد جمعی
حوزههای تخصصی:
محلات شهری مخصوصا محلاتی که دچار دست خوش تغییراتی از سوی سازمان های مرتبط با امور شهری می شوند شاهد ایجاد فضاهایی هستیم که از سوی مدیران و طراحان برای ساکنین محله ایجاد می گردد تا در کنار ارتباطات مختلف اهالی محله برای تعاملات اجتماعی بیشتر فرآهم شود.این فضاها که اکثرا در طرح های توسعه محلات برای بافت فرسوده و ناپایدار گنجانده شده از معنای خاصی برخوردار نبوده و در طول زمان با عدم استقبال افراد به ف ضایی تهی تبدیل می گردد چون به محیط طبیعی در تو سعه محلات و طرح های تو سعه و تو سعه پایدار در محلات آنطور که باید توجه نمی شود.در این مقاله با توجه به جمو آوری مطالس اسنادی و کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی اقدام به ارائه مبانی نظری در چارچوب مورد نظر اقدام شده و با ارائه راهکارهایی اثباتی به نتیجه توجه به معنا در توسعه پایدار محلات با رویکرد انسانی رسیده و آن را در غالب کلی ذکر کرده ایم.
عوامل موثر بر شکل گیری جزایر حرارتی شهری؛ با تاکید بر ویژگی ها و چالش های طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
69-83
حوزههای تخصصی:
شکل گیری جزایر حرارتی شهری به یکی از چالش های جدی عصر حاضر تبدیل شده و ذهن جامعه علمی را به خود مشغول کرده است. توجه به این موضوع در مقالات و تحقیقات علمی خصوصاً در دهه اخیر رشد بسیار زیادی داشته است. طبق نظر محققین اگر روند فعلی افزایش دما ادامه یابد، باعث بروز مشکلات جدی زیست محیطی و تحمیل هزینه های بسیار در سطح شهرها خواهد شد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این مطالعه مرور نظام مند و تحلیل موضوعی مقالات و تحقیقات علمی انجام شده در این زمینه است. طبق بررسی های انجام شده، جزیره حرارتی شهری تحت تاثیر دو گونه از عوامل اقلیمی و عوامل مربوط به ساخت شهر است. عوامل مربوط به اقلیم شامل تابش خورشید، سرعت و جهت شدت باد، پوشش ابری، رطوبت خاک و هوا، بارش، عرض جغرافیایی، تغییرات فصلی، توپوگرافی، نزدیکی به رودخانه و دریا هستند. این عوامل اگرچه در شهرهای موجود تقریباً غیر قابل کنترل هستند، اما در تصمیم گیری پیرامون جایابی شهرهای جدید و یا تعیین جهت توسعه شهر اهمیت بسیاری دارند. دسته دوم عوامل قابل کنترل و عمدتاً مرتبط با طراحی و ساخت شهر هستند. شناخت اهمیت این عوامل می تواند نقش و جایگاه برنامه ریزی و طراحی شهری را در کاهش جزایر حرارتی شهری نشان دهد. در میان این عوامل بیش از همه میزان و کیفیت پوشش گیاهی در سطح شهر اهمیت دارد. عوامل دیگری همچون کاربری زمین، میزان تراکم شهری، نوع مصالح مصرفی در سطح بیرونی ساختمان ها و خیابان ها، فرم و هندسه شهر و نوع حمل و نقل از عوامل موثر بر شدت و میزان جزایر حرارتی شهری است.
باز زنده سازی در تقابل دو رویکرد جایگزینی اقشار اجتماعی و ماندگاری ساکنین (مطالعه موردی: محله اوچدکان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
81 - 92
حوزههای تخصصی:
ترک ساکنین بومی و اصلی محله های تاریخی و قدیمی شهر و جایگزینی مهاجرین با سطح درآمد پایین پیامدهایی چون شکل گیری کانونهای بزهکاری، بحران هویت، توسعه افقی شهر، ایجاد شهرک های پیرامونی و حومه ای، مشکل تامین زیرساخت ها را به دنبال دارد. بنابراین ضرورت دارد در تقابل دو رویکرد جایگزینی اقشار اجتماعی و ماندگاری آنها مطلوبترین رویکرد بازسازی بکار گرفته شود. این پژوهش برآن است که این مسئله را در محله اوچدکان اردبیل بررسی کند. ار نظر روشناسی بر اساس ماهیت پژوهش از نوع کاربردی و بر اساس هدف از نوع توصیفی – موردی و علی است. در گرداوری داده ها از روش اسنادی و مشاهدات میدانی و در تجریه تحلیل داده ها از روش t تک نمونه ای و آمار توصیفی استفاده شده است. از نتایج پژوهش می توان به ساخت اجتماعی و ساخت اقتصادی همگن در محله، کم بودن شکاف اجاره املاک و شکاف قیمت املاک در محله اشاره نمود
Explaining the effective features of open and semi-open spaces in availability and increase of social interactions in residential complexes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
By increasing house demand for living, the urban development planning has turned to towers, which provides a platform for the growth of the city, regardless of the traditional Iranian's architecture. Among the vital elements in traditional architecture, there are a variety of open and semi-open spaces such as the central courtyard, pool, veranda, balcony, etc that have been provided the needs for social interactions, privacy and other values among the inhabitants, but it is almost destroyed by the contemporary architecture. Therfore the necessity is to turn social interactions into spaces of residential complexes. Since in the variety of the quality of spaces, the architect has the most effective role, in a branch of interactive architecture, the most important thing is the interaction with the external environment that countless theorists have focused on this. The purpose is to explain the effective components of open and semi-open spaces in the presence and increase of social interactions in residential complexes. The research method was qualitative and based on the experts' descriptions, the characteristics of open and semi-open spaces were extracted and then their impact and interaction on the quality of space were investigated and adapted to the final model of interactive residential complex. Factors such as quality, security, the possibility of the presence of children, sense of belonging to the place and social discipline in different types of open and semi-open spaces, can have an effect on the adaptation of the spatial structure of residential complexes on the more interactions of residents.
ارائه تعریفی جامع از معماری در بررسی مجموعه های صنعتی با نگرش سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر حاکی از آن بوده که دانش ما از معماری مجموعه های صنعتی (نسبت به دیگر کاربری ها)، محدود است. جدا از کم بودن پژوهشهای معماری در خصوص مجموعه های صنعتی، یکی دیگر از چالش های کلیدی این عرصه، جزءگرایی یا تقلیل یافتن چیستی معماری آنها در تحقیق های پیشین است. لذا مقاله پیش رو با هدف ارائه تعریفی کل گرا و تمامیت خواه از معماری چنین مراکزی تدوین شده و کوشیده است تا براساس نگرش سیستمی وبراساس مقولات ششگانه کاپون (معنا، کارکرد، شکل، انگیزه، ساخت و بافت)، پاسخی مناسب در این باره بیابد. این مقاله درصدد بوده تا ازطریقِ تأمل بر واژه های فارسی و انگلیسی مرتبط با مجموعه های صنعتی به تعریف کل گرای خود نزدیک شود. گردآوری اطلاعات این تحقیق به شیوه کتابخانه ای و تحلیل آنها با کمک گرفتن از راهبرد استدلال منطقی محقق شده است. نتایج مؤید آن است که مقولات ششگانه، تعاملات میان آنها و محدوده پیرامونی آنها، به مثابه سه مشخصه ساختاری عموم سیستم ها، می توانند مرز مشخصی میان معماری مجموعه های صنعتی با معماری دیگر مجموعه ها ایجاد نمایند. به عبارت دیگر، هر تلاش برای معرفی معماری صنعتی بدون درنظرگرفتن این سه مشخصه از کلیت و جامعیت تعریف فاصله می گیرد.
بازخوانی رویکرد بازآفرینی فرهنگ-مبنا در ساخت شهر خلاق (تدوین چارچوب تحلیلی بازآفرینی قطب خلاق و فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهرها مکانی برای پیشبرد خلاقیت و توسعه به حساب می آیند. محدوده فرهنگی شهرها تجلی گاه ابعاد گوناگون مردمانی است که هویت فرهنگی آن را به ثبت رسانده اند. فعالیت های صورت گرفته در فضاهای عمومی محدوده های شهری نقش مؤثری در رشد خلاقیت های جمعی ایفا می کند. برای پشتیبانی از این فعالیت ها، توجه بسیاری از صاحب نظران به طبقه خلاق در شهرها معطوف شده است که به ظهور جنبش شهر خلاق منجر شد. اساس شهر خلاق بر مبنای عقایدی همچون فرهنگ، هنر و صنایع فرهنگی گذاشته شده است. هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش شناسایی مؤلفه های مؤثر در ارتقای فرهنگ جامعه است به منظور پاسخ گویی به این سؤال اصلی تحقیق که «اصول و معیارهای بازآفرینی فرهنگی در شهر خلاق از طریق ایجاد قطب خلاق و فرهنگی کدام اند؟». این پژوهش سعی دارد تا با بررسی نظریات مطرح شده در حوزه صنایع خلاق و فرهنگی و رویکرد بازآفرینی فرهنگ-مبنا، معیارهای مؤثر در ارتقای محدوده های شهری را به منظور ایجاد قطب خلاق شناسایی کند. روش پژوهش: با راهبرد کیفی و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، نظریات مرتبط با حوزه مورد مطالعه بازخوانی و از طریق راهبرد استدلال منطقی، معیارهای اصلی بازآفرینی قطب خلاق و فرهنگی گزینش و نمودار ارتباط محتوایی بازآفرینی فرهنگ-مبنا و شکل گیری شهر خلاق ترسیم شده است. نتیجه گیری: با توجه به تحلیل های صورت گرفته معیارهای بازآفرینی محدوده های فرهنگی در قالب چارچوب تحلیلی پژوهش ارائه شده است. نتایج نشان می دهد که، باوجود مخالفت ها و پیامدهای غیرمنتظره، راهکارهایی نظیر رونق اقتصاد فرهنگی، افزایش تسهیلات و ارتقای گردشگری خلاق به سرزندگی اجتماعی فضاهای عمومی و مشارکت شهروندان طبقه خلاق در توانمندسازی خودشان منجر خواهد شد.
Effective Indicators of Promoting Social Interactions in Urban Public Spaces with a Happy City Approach
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۷, Summer ۲۰۱۹
49 - 61
حوزههای تخصصی:
Today, the quality and quantity of urban spaces has become one of the most important developmental indicators in the cities. The management of citizenship relations and increase of social interactions level and presence of people in urban spaces have been considered as the backbone and capital of a dynamic and vibrant community. The purpose of this study was to determine and evaluate the effective indicators on promoting social interactions in urban spaces with a happy city approach. Sampling method was determined by multi-stage comparative stratified sampling and the number of samples was determined by using Cochran formula about 384 people in Qaemshahr. Data collection tool was a research hypothesis questionnaire. Descriptive statistics were used to describe the data. Inferential statistics were used to analyze the hypotheses by SPSS and LISREL software. Four effective factors for promoting social interactions were extracted. These factors are as follows: the first priority is the sense of belonging to the place (5.10), the second priority is security (3.95), the third priority is the urban pedestrian (3.67) and the fourth priority was urban furniture (3.60). The results show that all the components affect the promotion of social interactions in the city's public spaces.
مدل اولویت بندی معیارهای معماری بمنظور ارزیابی آسیب پذیری ساختمان های اداری حیاتی بر اساس تلفیق روش دیمتل و تحلیل شبکه در مقابل تهدید انفجار خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶
85 - 103
حوزههای تخصصی:
مطالعات ارزیابی ریسک برای ساختمانهای موجود در مقابل تهدیدات انسان ساخت عمدی امروزه با توجه به گسترش روزافزون تهدیدات در تمامی کشورهای دنیا اعم از توسعه یافته و درحال توسعه امری است که نیازمند حضور مهندسین و سایر تخصص ها از جمله کارشناسان امنیتی – نظامی می باشد. مطابق با روش های ارزیابی ریسک متداول در این حوزه، متغیر ارزیابی آسیب پذیری از جمله مواردی است که نیازمند توجه مهندسین به منظور تعیین نقاط ضعف ساختمانها در برابر انواع تهدیدات انسان ساخت عمدی است. در این مقاله ساختمانهای اداری حیاتی با توجه به احتمال بالای رخداد تهدید و با توجه به سوابق گذشته مورد بررسی قرار گرفته اند. به منظور تعیین اولویت معیارهای معماری ارزیابی آسیب پذیری در وهله نخست تعیین نوع تهدید می بایست صورت پذیرد که در این مقاله تهدید انفجار تروریستی در فاصله کمتر از 30 متری ملاک قرار گرفت در ادامه به منظور انتخاب معیارهای معماری ارزیابی آسیب پذیری با انجام مطالعات کتابخانه ای، ده معیار اصلی مورد ارزیابی قرار گرفته که برای ارزیابی از تلفیق روش دیمتل و تحلیل شبکه استفاده گردید. با توجه به نیاز روش تحلیل شبکه به تعیین وابستگی های میان معیارها این وابستگی از طریق روش دیمتل مشخص گردیده و پس از آن مدل اولیه در نرم افزار سوپردسیژن ترسیم گردید. به منظور تعیین وزن هر یک از معیارها مقایسات زوجی در محیط نرم افزار انجام و نرخ ناسازگاری در تمامی موارد کنترل گردید. مطابق با نتایج بدست آمده معیارهای “جنس نمای ساختمان” ، “نحوه پیکر بندی ساختمان” و همچنین “نسبت ارتفاع به عرض ساختمان” سه معیار معماری اصلی اثرگذار بر روند ارزیابی آسیب پذیری ساختمانهای اداری حیاتی خواهند بود
ارزیابی آسیب پذیری کالبدی شهر آذرشهر در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷
1 - 15
حوزههای تخصصی:
زلزله یکی از سوانح طبیعی است که بیشتر کشورها از جمله ایران با تهدیدات آن مواجه می باشند، کشور ایران در موقعیت زمین شناسی و قرارگیری بر روی کمربند زلزله از کشورهای لرزه خیز دنیا محسوب و در سالیان گذشته بر اثر وقوع زلزله، متحمل خسارات و تلفات زیادی شده است، شهر آذرشهر نیز به عنوان یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی از این قاعده مستثنی نیست. هدف این پژوهش ارزیابی آسیب پذیری کالبدی شهر آذرشهر در برابر زلزله می باشد، نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP با مقایسات زوجی و نرم افزار ARC GIS در فازهای مربوط به ورود، ذخیره و مدیریت، پردازش و تحلیل داده ها با در نظر گرفتن معیارهایی چون فاصله از گسل، درصد شیب، نوع خاک، تراکم جمعیت، کیفیت ابنیه، جنس سازه، عمربنا، تعداد طبقات، دسترسی به فضاهای باز، فاصله از بیمارستان و فاصله از ایستگاه آتش نشانی می باشد. بررسی نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که عوامل مختلف، می توانند تاثیر گذاری متفاوتی در خسارات ناشی از زلزله داشته باشند، به طوری که شهر آذرشهر با فاصله نه کیلومتر از محدوده گسل، در ناحیه مرکز زلزله واقع شده است، که با درنظرگرفتن معیارهای ذکر شده و تجزیه وتحلیل آنها میزان آسیب پذیری کالبدی در محدوده شهر متوسط رو به بالا و به علت تراکم بالای ساختمانی و جمعیتی، پایین بودن کیفیت سازه ها و شبکه معابر ارگانیگ در بخش مرکزی و قدیمی شهر میزان آسیب پذیری در این بخش بسیار بالا می باشد.
تدوین سناریوهای تاب آوری در برابر زلزله بر مبنای پیوندهای روستایی-شهری (مطالعه موردی: شهرستان های شمیرانات، دماوند و فیروزکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۶
۱۵۲-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
تاب آوری برآیندی از عوامل مختلف است، طیفی از عوامل که در سطح منطقه ای تحت تأثیر پیوندهای روستایی-شهری ازجمله تحرک مردم، جریان اطلاعات و ایده ها، جریان های اعتباری و مالی قرار گرفته و قادر به تقویت یا تضعیف آن می باشند. با توجه به این مسئله، مطالعه حاضر با کاربرد نرم افزار "سناریوویزارد" در پی طرح سناریوهای تاب آوری زلزله با توجه به پیوندهای روستایی-شهری است. بدین منظور شهرستان های دماوند، شمیرانات و فیروزکوه به دلیل قرارگرفتن در حریم گسل ها و معرفی به عنوان آسیب پذیرترین مناطق تهران در طرح آمایش این استان و رواج جریان های مهاجرتی از شهر به روستا و جریان های معکوس به ویژه به دلیل گردشگری خانه های دوم به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها دیدگاه های مختلف تاب آوری در انطباق با پیوندهای روستایی-شهری قرار گرفته و تأثیرگذارترین شاخص ها با تحلیل تأثیرات متقاطع انتخاب شدند تا بدین ترتیب بر مبنای آن ها بتوان سناریوها را طرح نمود. نتایج در قالب ماتریسی با 46 وضعیت در دو بخش وضعیت موجود و سناریوها ارزیابی شدند. "وضعیت موجود" نشان دهنده غلبه وضعیت بحرانی بر مطلوب است. افزایش شهرنشینی، حاشیه نشینی و عدم استقرار مردم شهری در روستاها که عمدتاً برای گذارن اوقات فراغت به روستا مهاجرت می کنند، عدم تشکیل نهادهای مردمی با وجود وضعیت مناسب همکاری، همزیستی و اعتماد بین مردمی، عدم وجود قوانین در رابطه با آمادگی، واکنش و مقابله با زلزله علل اصلی پدیده آورنده و تشدیدکننده شرایط بحرانی هستند. "طرح سناریوها"، وضعیتی معکوس یعنی غلبه سناریوهای مطلوب بر بحرانی را نشان می دهد بدان معنا که اتفاق افتادن اکثر وضعیت ها، نه تنها وضعیت دیگر را محدود نساخته بلکه عمدتاً به تقویت و توانمندنمودن آن منجر می گردد. علت این امر آن است که شاخص های مطرح در طرح سناریوهای تاب آوری برمبنای پیوندهای روستایی-شهری، شاخص های هستند که تأثیر دوجانبه دارند یعنی در عین تأثیرپذیری از سایر شاخص ها بر آن ها نیز تأثیر می گذارند و هیچ یک شاخص وابسته نمی باشد. ضمناً قوانین شاخصی است که قادر به کنترل کل سیستم می باشند که در طرح سناریوها باید مورد توجه قرار گیرد. این دو نتیجه بار دیگر اهمیت توجه به برنامه ریزی منطقه ای و اجتناب از تفکیک فضایی سکونتگاه ها را آشکار می سازند.
تأملی بر مکان مندی صورت بندی اجتماعی در فضای شهری؛ بر مبنای «جامعه شناسی فضا»ی گئورگ زیمِل؛ مطالعه موردی: خیابان انقلاب (حدفاصل میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۷۳
65 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:متفکران بسیاری در رابطه با مقوله شهر، نظریات گوناگونی ارائه کرده اند. از این میان «گئورگ زیمِل» آلمانی، شهر را به عنوان یک ساخت اجتماعی می پنداشت تا یک واقعیت ماهیتاً فیزیکی و مادی. زیمل با ارائه پنج بُعد فضایی، شهر را واقعیتی ذهنی می داند که در بستری از برهم کنش های اجتماعی شکل می گیرد. خیابان انقلاب تهران علاوه بر اینکه به عنوان یکی از نمادهای گسست تاریخی در شکل رشد شهر تهران به شمار می رود، بستر مطالبات سیاسی کشور نیز بوده است و با به دوش کشیدن خصایصی چون وجوه تجدد و مدرنیته و همچنین با داشتن موقعیت جغرافیایی و نظام دسترسی ویژه در مرکز شهر و قابلیت جذب جمعیت، به مرزهای اجتماعی و انحصار فضایی که زیمل از آن صحبت می کند، دامن می زند.<br /> هدف:مقاله پیش رو سعی دارد با مداقه در صورت بندی های اجتماعی در خیابان انقلاب تهران، ابعادی از آرای زیمل را در رابطه با مکان مندی این صورت بندی ها در فضای شهری مورد بررسی قرار دهد.<br /> روش تحقیق:خیابان انقلاب تهران به واسطه سطح بالای کنشگری و تنوع صورت بندی های اجتماعی که محصول رویدادهای تاریخی، موقعیت جغرافیایی و ... است، به عنوان نمونه موردی برگزیده شد. نگارندگان با جمع آوری اسناد تصویری و متنی به شکل میدانی و کتابخانه ای، رصد اسناد مرتبط در فضای مجازی و سپس تحلیل اکتشافی-تطبیقی، سعی در تبیین کنش های اجتماعی این خیابان از خلال آرای زیمل را داشته اند.<br /> نتیجه گیری:با توجه به مبانی زیمل در رابطه با مفاهیم کلان اجتماعی چون یکتایی، مرز و ... و روش پیشنهادی او، یعنی کاویدن ظریف ترین برهم کنش های اجتماعی در راستای کشف قوی ترین پیوندهای اجتماعی، اسناد گردآوری شده همگی گواه شکافی اجتماعی از منظر تفکر سیاسی-مدنی در خیابان انقلاب تهران هستند. کنش و شکاف اجتماعی یافت شده، از رهیافت مبانی زیمل نه تنها قابل توضیح اند بلکه همان طور که او مطمح نظر داشت، همگی مکان مند هستند.
سنجش حس مکان و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر آن در بافت تاریخی تهران (موردپژوهی: محله تاریخی امامزاده یحیی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
173-191
حوزههای تخصصی:
امروزه سطح پایین حس مکان و کمرنگ بودن احساس تعلق و هویت ساکنان در بسیاری از مناطق شهری، به خصوص در بافت های تاریخی، به واسطه دگرگونی ها و تغییرات نامتناسب با بستر، روح و غریزه آدمی، مسئله ای مهم در بحث چگونگی برخورد با بافت های تاریخی است. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مفهوم چندبعدی حس مکان و شناسایی عوامل تشکیل دهنده آن در محله تاریخی امامزاده یحیی به عنوان محله ای رو به زوال می پردازد. بدین منظور برای سنجش حس مکان و ارزیابی عوامل مؤثر بر آن از ابزار پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده و با استفاده از آزمون همبستگی به کشف رابطه معنادار، شدت و جهت رابطه میان آن ها پرداخته شده است. نتایج نشان داد که درمجموع، حس مکان ساکنان محله امامزاده یحیی در سطح پایینی قرار دارد و از جمله دلایل آن می توان به نارضایتی ساکنان از عوامل کالبدی، اجتماعی ، فعالیتی و معنایی در محله اشاره کرد. همچنین آزمون همبستگی نشان داد میان حس مکان ساکنان و احساس افتخار آن ها به حضور در محله، رابطه معناداری وجود دارد (05/0 P < ) و سطح بالای حس مکان باعث می شود تا ساکنان با شدت بیشتری خود را اهل محله خویش بدانند و متناسب با آن، انگیزه تداوم سکونت و ماندگاریشان در محل زندگی ارتقا یابد. در مقابل نحوه پیدا کردن مسیرها توسط ساکنان در این محله، رابطه معناداری با بُعد وابستگی به مکان برقرار نکرده است (156/0 r = و 05/0 P> ). همچنین نتایج حاکی از این است که وجود ابنیه تاریخی در محله امامزاده یحیی به رغم علاقه مندی ساکنان به آن (76/4 = میانگین)، به خودی خود موجب تقویت حس مکان در ساکنان نمی گردد و تنها یکی از توانمندی های موجود محسوب می شود. ازاین رو می توان به کمک آن و سایر توانمندی های موجود، با برنامه ریزی های مدبّرانه، راه رسیدن به سطح بالاتری از حس مکان، تعلق به مکان و هویت مکان را هموارتر کرد.
تأثیر تنوع محرک بصری در خلاقیت طراحی دانشجویان طرح یک معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
127 - 140
حوزههای تخصصی:
در حوزه خلاقیت، مطالعات متعددی در خصوص انواع محرک بین حوزه (تشابه ساختاری با مساله طراحی) و درون حوزه (مشابه با مساله طراحی) در مرحله ایده پردازی طراحی انجام شده است، با این وجود بررسی تأثیر تنوع یا عدم تنوع این نوع محرکها در خلاقیت دانشجویان چندان مورد توجه نبوده است. در کنار این موضوع، از آنجایی که هر نوع محرک بصری تأثیر متفاوتی در اندیشه واگرا و همگرا دارد در خصوص تفاوت این تأثیر در فرآیند طراحی دانشجویان، مطالعات محدودی انجام شده است. در این تحقیق، تأثیر تنوع محرک بصری در خلاقیت دانشجویان معماری و بر اندیشه های همگرا و واگرا مورد بررسی قرار می گیرد. در آزمونهای مورد نظر، محرک بین حوزه و درون حوزه به تنهایی و همین طور با هم (هم زمان یا با توالی زمانی) ارائه می شوند. آزمونها با دانشجویان درس طرح یک معماری در دانشگاه شهید باهنرکرمان صورت می گیرد. آنها اولین تجربه یک پروژه کامل طراحی را می گذرانند. سنجش خلاقیت از طریق ارزیابی محصول طراحی و نمرهای است که داوران به دو عامل "ابتکار " و "تحقق پذیری " می دهند. داده های حاصل توسط تحلیل واریانس بررسی میشود. نتایج حاکی از عدم تأثیر تنوع محرک در خلاقیت دانشجویان و تأثیر محرک درون حوزه به تنهایی، در ارتقاء ابتکار و تفکر واگرا است. هیچ کدام از انواع محرک دراندیشه همگرا و عامل تحقق پذیری تأثیر معناداری ندارند.
برج مسکونی در قاب سینما؛ واکاوی نشانه شناختی ساختمان های بلند مسکونی در سینمای بعد از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۴
17 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:نقش عوامل فرهنگی-اجتماعی در شکل گیری اثر معماری و چگونگی تأثیرگذاری بافت غیرمادی در انتقال معنای آثار معماری،درکنار عوامل متعدد منتهی به ایجاد سرپناه، مطرح است. یکی از پدیده های معماری که می تواند انعکاسی از گفتمان های اجتماعی در خوانش معنا باشد، «ساختمان های بلند مسکونی» است. در این میان، عرصه ارتباط معماری و سینما به عنوان محملی برای بررسی و متقاعدسازی مخاطب بارها مورد انتفاع هردو حوزه بوده است. هدف: این پژوهش، به دنبال بررسی چگونگی امکان بهره مندی از روش های تحلیل گفتمان و نشانه شناسی آثار معماری و جستجوی رویه ای برای دریافت معانی است که مؤید تأثیر بافت فرهنگی–اجتماعی جامعه مخاطب اثر معماری باشد. با این هدف پس از بررسی آرشیو سینمای ایران، تحلیل هایی با هدف تطبیق و شناسایی هم آمیختگی فضای گفتمانی آثار سینمایی با آثار معماری ارائه شده است. روش تحقیق:این پژوهش با استفاده از اسناد کتابخانه ای و سینمای ایران به روش تفسیری و واکاوی نشانه شناسی گفتمانی، با معرفی فیلم های سینمایی به عنوان یک منبع نشانه شناختی، به کندوکاو گفتمان های قالب مطرح در نمونه فیلم هایی پرداخته که به شکلی با موضوع ساختمان های بلند مسکونی، تولید شده اند. سپس از طریق مطالعه بینامتنی، بخشی از معنای معماری را به صورت باز و سیال دریافت کرده است. یافته های این پژوهش، به صورت توصیفی-تحلیلی ارائه شده است. نتیجه گیری:نشانه شناسی گفتمانی می تواند راهبردی منطقی برای خوانش معنای معماری باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ساختمان های بلند مسکونی از یک طرف، در چالش با انسجام اجتماعی، حریم خصوصی و ابعاد همسایگی و از طرف دیگر زمینه ساز مادی گرایی، فردگرایی و تظاهر هستند. این موارد بیشتر در طبقه متوسط جامعه انعکاس یافته و همگام با صیرورت نقش اجتماعی زنان و الگوی جدید خانواده است. خوانش این معانی و قرینه سازی، همزمان با ضرورت ایجاد ساختمان های بلند مسکونی، می تواند به تحول در طراحی این نمونه معماری منتهی شود.