فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۴۱ تا ۳٬۵۶۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
گرچه ایران از غنی ترین منابع انرژی برخوردار است، اما تلف کردن و استفاده نادرست از آن ها خسارات جبران ناپذیری را به بودجه سالانه کشور تحمیل می کند لذا بهینه سازی مصرف انرژی از طریق مدیریت آن در امر ساخت وساز از جایگاه مهمی برخوردار است. منابع اطلاعاتی بسیار زیادی در مورد ویژگی های مواد ساخت وسازی که مسئولیت پذیری زیست محیطی را در برداشته باشند، وجود دارد؛ چه در طراحی و چه در اجرای ساختمان سازی، اما منابع بسیار اندکی برای طراحی داخلی ساختمان های متمرکز در دست است. به منظور طراحی داخلی مراکز تجاری و کاهش اثرات زیست محیطی ساختمان ها، طراحان می بایست درک عمیقی از موضوعات طراحی داخلی پایدار داشته باشند، زیرا آن ها هستند که مؤلفه های داخلی ساختمان را تعیین می کنند. با توجه به رویکرد بالا این سؤال پژوهشی در ذهن به وجود می آید که: طراحان داخلی تجاری ایرانی چقدر نسبت به طراحی پایدار آگاهی دارند و این نوع طراحی چطور می تواند اثرات زیست محیطی ساختمان را تقلیل دهد؟ آموزش مباحث مرتبط با پایداری به عنوان اولین گام در آشنایی با ضرورت مباحث پایداری و تلاش در آگاه سازی و ترویج این مباحث محسوب می شود. روش تحقیق بکار گرفته شده در این نوشتار مبتنی بر مطالعات اسنادی و مرور متون و توزیع پرسشنامه بین معماران داخلی و تحلیل آن است. نخست به بیان فرهنگ و سیمای مواد پرداخته شده و با تشریح لزوم توجه به معماری پایدار و اخلاق زیست محیطی به ذکر اصول پایداری در دنیا اشاره شده است. سپس با بررسی چالش ها، راهکارهایی جهت نهادینه شدن مفاهیم مرتبط با معماری پایدار در بین معماران ارائه شده است. راهکارهای ارائه شده در این مقاله می تواند زمینه های استفاده گسترده از چنین سیستم هایی را در بخش های مختلف صنعت ساختمان و مسکن فراهم کند.
تحلیل اثرات ناشی از استقرار کاربری های فرا منطقه ای در کیفیت زندگی محیط های مسکونی بافت های فرسوده شهری از نگاه شهروندان (نمونه موردی : منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵
68 - 80
حوزههای تخصصی:
کاربری های فرا منطقه ای به جهت نقش با اهمیتی که در سطح شهر ها برعهده دارند نیازمند بررسی و مطالعه دقیق تری برای مکانیابی و بررسی تاثیراتشان بر زندگی محیط های سکونت شهروندان می باشد. این تحقیق با هدف نقش کاربری فرا منطقه ای بر کیفیت زندگی محیط های مسکونی فرسوده انجام شده است. داده های موردنیاز از طریق پیمایش در محلات مسکونی بافت فرسوده منطقه 12 جمع آوری شده است روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی با استفاده از نرم افزار های spss , usrel 80.8 انجام گردید. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نمونه انتخاب شد شاخص کاربری فرا منطقه ای به عنوان متغیر مستقل و شاخص کیفیت زندگی (اجتماعی،اقتصادی،زیست محیطی،کالبدی) به عنوان متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد بین مولفه های کیفیت زندگی و کاربری فرامنطقه ای رابطه معنادار 99 درصد وجود دارد مدل ساختاری تحقیق نشان داد که کاربری فرا منطقه ای اثر مستقیمی بر کیفیت زندگی محیط مسکونی فرسوده منطقه 12 میگذارد ولی میزان رضایت ساکنین از کیفیت زندگی کم است شاخص فرامنطقه ای با شاخص (کالبدی) کیفیت-زندگی همبستگی قوی تری نسبت به بقیه شاخص های کیفیت زندگی (اقتصادی،زیست محیطی،اجتماعی) دارد که نشان از اثرات کمتر کاربری فرامنطقه ای بر روی این سه مولفه دارد. درنهایت میتوان این نتیجه را استنباط کرد که کاربری های فرا منطقه ای بر همه ی ابعاد کیفیت زندگی محیط های مسکونی اثر مستقیم می گذارند.
تحلیل اختلافات میان ذی نفعان فضای شهری جهت امکان سنجی میانجی گری بررسی موردی: محدوده طرح پیاده راه 17 شهریور تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
111 - 131
حوزههای تخصصی:
برنامه های شهری با پیچیدگی و گستردگی قابل ملاحظه گروه های ذی نفع و ذی نفوذ و روابط بین آنها مواجه اند. بدین خاطر، تعادل بخشی بین اهداف و منافع بعضاً متعارض ذی نفعان در پروژه های شهری ضرورت می یابد که در سایه میانجی گری بین گروه های ذی نفع برای یافتن زمینه ها و راه حل های مشترک میسر می گردد. هدف پژوهش تبیین چالش ها و امکانات موجود برای تحقق میانجی گری در محور 17 شهریور شهر تهران است. پژوهش حاضر که در قالب بخشی از مرحله پیش میانجی گری را تشکیل می دهد، از روش توصیفی- تحلیلی با اتکا بر راهبرد کیفی تحلیل محتوا بهره می گیرد. در این مقاله، پس از تشخیص اختلاف و شناسایی گروه های ذی نفع اصلی در مورد مطالعه یعنی محور 17 شهریور تهران، مصاحبه های پیش میانجی گری انجام شده و با روش تحلیل محتوا، کدگذاری و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که طرفین اختلاف بر سر مسائل دارای اولویت و هدف های قابل پیش بینی برای فرآیند میانجی گری با یکدیگر توافق دارند. با این حال، وجود چالش هایی مثل نبود روابط مناسب و اعتماد بین طرفین اختلاف، شدت نارضایتی بالا به ویژه از سوی کسبه و مشکلات نظام مدیریتی شهر تهران مانند عدم پاسخگویی مناسب، فقدان مدیریت هماهنگ، مدیریت دستوری و از بالا به پایین و نبود بودجه کافی، سبب شده تا فرآیند رفع اختلاف پیچیده و سخت گردد.
Comparative Analysis of Common Patterns of Language and Architecture in Traditional and Modern Mosques of Iran (Cases Study: Sheikh Lotfollah Mosque, Nasir Al-Molk Mosque, Al-Gهادیr Mosque, Shahrak-e-Gharb Central Mosque)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this paper, the system of language and architecture has been studied in three levels of elemental, structural and semantic in cases of traditional and modern mosques in Iran through the method of analyzing the content of texts and in a conceptual model. Then, in a comparative method, the common patterns of these systems have been explained at all three levels. The common features at the elemental level included double-edged signs, the notion of sign value, as well as syntagmatic relations. Concepts such as the two-way functioning of the systems, textuality and spatial cohesion were identified at the structural level. The concepts of marking, explicit and implicit meanings, and metaphors were investigated at the semantic level of the architecture of the mosques. In the following, the variables were categorized in tables based on the concepts and the data were analyzed through inferential analysis. Then, the findings were coded based on the indices of each variable. On this basis, it became clear that the common patterns, the mental forms of the language sign system can be translated into the physical forms of the architecture system through representation. The respondent also reads or interprets based on a picture or a represented form when confronting the representation. The research findings indicate that readings are based on the collective language and interpretations are based on the individual’s personal language. In the meantime, the cultural, historical, and ethnic contexts, as well as the role of mass media are of high prominence.
الگوهای کالبدی همسایگی در بافت تاریخی یزد؛ شاخصه ها، ابزارهای معمارانه و اصول معماری همسایگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۸۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: همسایگی و تعامل همسایه ها از ویژگی های جامعه ساکن در شهرهای تاریخی ایران بوده است که در زندگی شهری امروز کمرنگ شده و تبعات و مخاطرات اجتماعی جدی ای را به همراه داشته است. موضوع مورد توجه در مقاله حاضر این است که چگونه کالبد معماری مجموعه های همسایگی شهرهای تاریخی، برخلاف شهرهای جدید، امکان برقراری روابط همسایگی را فراهم می آورده است. هدف پژوهش: این مقاله بر آن است که، با شناسایی عرصه های همسایگی و تجزیه و تحلیل کالبدی آنها، ضمن گونه شناسی الگوهای کالبدی همسایگی، به شناسایی شاخصه های معماری آن و ابزارها و اصول معمارانه به کارگرفته شده برای ظهور و بروز این رفتار اجتماعی در بافت تاریخی یزد بپردازد. روش پژوهش: به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش تحقیق نظریه داده مبنا بهره گرفته شده است. پس از شناسایی و مشاهده میدانی نمونه های متنوع عرصه های همسایگی در بافت تاریخی یزد از طریق نمونه گیری نظری، نمونه ها توصیف و تحلیل شدند. عمده فرآیند تحلیل از طریق عکس برداری مکرر و ترسیم دیاگرام های فضایی و پلان های شماتیک و درج یادداشت های تصویری و نوشتاری و سپس کدگذاری مراتبی آن ها صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که، با بهره گرفتن از ابزارهای معمارانه ای چون تغییر مصالح کف و جداره ها (ازاره ها)، مسقف کردن، ایجاد اختلاف سطح، ایجاد امکان نشستن موقت، تغییر تناسبات، تزیینات و تغییر نور و سایه، سه الگوی پایه همسایگی در عرصه نیمه عمومی بافت تاریخی شکل گرفته اند که شامل الگوهای ورودی محور، دربندمحور و ساباط محور هستند. این الگوها با رعایت دو اصل «مجاورت مکانی» و «کیفیت بخشی فضایی»، از طریق شاخص های معماری همسایگی چون مردم واری، آسایش اقلیمی، خلوت، حریم، آسایش عملکردی و امنیت در معابر با افزایش حضورپذیری آنها، در برقراری روابط همسایگی تأثیرگذار بوده اند.
باز زنده سازی منظر رودهای شهری با رویکرد تعامل سازنده بین انسان و محیط طبیعی؛ (مورد واکاوی نهر "شهررود" آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
139 - 157
حوزههای تخصصی:
باز زنده سازی فضای شهری و استخوان بندی اصلی آن فراهم کننده زمینه رشد و به مثابه اهرمی برای توسعه شهر است. عناصر طبیعی بخشی از منظر طبیعی هستند که در نتیجه ی همپوشانی و تعامل میان انسان و طبیعت پدید می آیند. از آنجایی که عناصر طبیعی کارکردی چندگانه از جمله ایجاد فضاهای جمعی، غنای بصری و زیست محیطی، ایجاد حس تعلق به مکان، مطبوعیت محیطی و نظایر این را دارند، لذا احیاء و باز زنده سازی مناظر طبیعی در شهر از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. اهمیت این موضوع در خصوص رودهای شهری واقع در مناطق شمالی کشور به دلیل نقش و کارکردهای ویژه آن دوچندان می باشد. نهر شهررود آمل که از دل محلات تاریخی شهر آمل می گذرد یکی از بارزترین منابع طبیعی شهر تاریخی آمل است که نقش مؤثری بر شکل گیری شهر تاریخی آمل و محلات ایفا می کند. هدف اصلی این تحقیق دستیابی به اصول، راهبردها و راهکارهایی جهت باز زنده سازی منظر طبیعی رودهای شهری به ویژه در خصوص مورد مطالعاتی یعنی نهر شهررود آمل است، به گونه ای که بتواند در ابعاد کالبدی، عملکردی و محیط زیستی تعاملی سازنده را بین استفاده کنندگان و محیط طبیعی برقرار سازد. تحقیق حاضر با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی به انجام رسیده است که در آن برای جمع آوری اطلاعات از اسناد کتابخانه ای و برداشت از محدوده به روش میدانی (بهره برداری از عکس ها و تصاویر ماهواره ای و غیره) شده و ارزیابی و بهره گیری از تجارب موفق داخلی و خارجی نیز در روند پژوهش مورد توجه بوده است. نتایج حاصل نشان می دهد در صورتی که بتوان با باز زنده سازی فضاهای غیرقابل استفاده مسیر و جداره های نهر شهررود آمل را به عنوان کمیتی مؤثر بر کیفیت منظر شهری بدان نقش داد، می توان از این محوری که از شمال به جنوب شهر گسترده است برای پاسخگویی به فعالیت ها و نیازهای مردم شهر بهره مند گردید.
مفهوم سازی فرایند تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایلی که نظام شهری بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران با آن روبرو هستند، شکل گیری شهرهای نوپدیدی است که به دلیل شناسایی نقاط روستایی به عنوان شهر رخ داده است. مسئله تبدیل مراکز روستایی به شهر در استان گیلان نیز به دلیل احتمال نابودی اراضی کشاورزی و پراکندگی سکونتگاه های روستایی در سطح منطقه، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در این میان، تبیین اینکه چه عوامل و فرایندهایی در تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر موثر بوده اند را می توان به عنوان بنیانی ترین سوال درخور توجه در رابطه با این موضوع دانست؛ با این حال تنوع دیدگاه های موجود در این خصوص منجر به این شده تا نتوان پاسخ مناسبی برای این پرسش پیدا نمود. بدین لحاظ این پژوهش از رویکرد کیفی بهره می گیرد و بر کاربست نظریه زمینه ای برای این امر متمرکز می شود تا با اجتناب از ارایه دیدگاه های سلیقه ای، ماهیت این موضوع را از زبان صاحب نظران امر تبیین کند. برای این منظور، 15 نفر از صاحب نظران با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر در استان گیلان از طریق 5 مولفه کلیدی رخ داده است که همگی به نوعی دارای ماهیت سیاسی هستند. این 5 مولفه عبارتند از، مداخله توسط قدرت سیاسی برای تبدیل روستاها به شهر، بازتعریف نحوه مدیریت فضا، نگرش مردم نسبت به شهر و روستا، نادیده گرفتن ظرفیت های کلیدی سکونتگاه ها و وابستگی اقتصادی سکونتگاه ها به منابع دولتی. در این میان نقش مسئولین و خصوصا نمایندگان مجلس از طریق مداخله توسط قدرت سیاسی برای تبدیل روستاها به شهر و بازتعریف نحوه مدیریت فضا به دلیل ایجاد شهرستان ها و بخش های جدید در استان، به عنوان موثر ترین مولفه ها در شکل گیری شهرهای نوپدید پس از سال 1370 عمل نموده است.
ارزیابی وجود مکانیزم طراحی منطبق بر تهویه طبیعی در معماری سنتی شهرهای اقلیم گرم و خشک بدون بادگیر (نمونه موردی: فضای بیرونی بناهای چهارطرفه قاجاری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹
101 - 119
حوزههای تخصصی:
حرکت هوا در ساختمان ها توسط دیوارها، کف و سقف ها محدود می گردد و امکان دارد به صورت ناخوشایندی کند گردد؛ کند شدن علاوه بر تحمیل بار انرژی، می تواند در مواقع کمبود انرژی، اثرات منفی بر سلامت ساکنین داشته باشد. تهویه طبیعی به معماران کمک می کند تا با روشهای صحیح، هزینه انرژی مورد نیاز برای ایجاد شرایط آسایش در ساختمان را به حداقل برسانند. در ساختمان های حیاط مرکزی، شکل و تناسبات حیاط بر الگوی حرکت و سرعت باد تاثیر گذار است و اندازه بازشوها نیز بر حجم و سرعت باد ورودی به ساختمان تاثیر می گذارد. از این رو پژوهش حاضر با این فرض که می توان در خانه های مسکونی بومی، رابطه معناداری بین تناسبات بازشوها و حیاط یافت، انجام شده و اقلیم گرم و خشک به عنوان یکی از وابسته ترین اقلیم ها به تهویه و شیراز به عنوان نمونه ای از شهرهای مستقر در این اقلیم انتخاب شده است. بنابراین در جستجوی وجود نسبت های تکرار شده در بناهای موجود، نمونه های موردی در یک دوره تاریخی، با ویژگی های مشابه و حداقل عوامل مداخله گر انتخاب گردیده است. روش تحقیق تحلیلی-توصیفی است، که به کمک منابع اسنادی، عکس برداری، برداشت میدانی و آنالیز نرم افزاری انجام شده است. در نهایت این رابطه در قالب محاسبه جریان حجمی هوا و تناسب حیاط و بازشوها، حیاط و نمای جبهه رو به باد، تناسب حیاط و زیربنا و غیره از نمونه های با گونه چهارطرف محدود و دارای حیاط مرکزی استخراج گردیده است. تناسبات بدست آمده دارای الگوی مشخصی در بناهای مورد بررسی بوده و نسبت ها با توجه به ویژگی های بنا ها در بازه عددی محدودی قرار گرفته اند.
جستاری پیرامون مفهوم و جایگاه سرزندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
45-53
حوزههای تخصصی:
تقریباً تمام نظریه پردازان به نام غربی، کم و بیش گوشه چشمی به بحث سرزندگی داشته و در کتب و مقالات خود به آن اشاره کرده اند. در ایران از سویی به جز طراحان شهری و برخی برنامه ریزان و جغرافی دانان نیرویی از آن استقبال چندانی نکرده است و از سوی دیگر هنوز تفاهم و توافق چندانی بر معنای این مفهوم حکم فرما نشده است و بسیاری از متخصصان آن را شعارگونه و به دلیل عقب نماندن از مد روز به کار می برند. البته این استقبال از موضوع ناشناخته چندان غیر قابل درک نیست و نمونه های مشابه بسیاری به آن در طول سال های مواجهه با غرب و مدرنیسم در ایران تجربه شده است و اغلب راه به افراط و تفریط نیز برده است. در طرفداری از سرزندگی نیز به تبع از بزرگان خارجی حرفه و بدون آنکه به مفهوم و جایگاه آن توجه کافی شود و اینکه برای کی و کجا چنین حسی مناسب است، شعار سر داده می شود. در مطالعه حاضر، معنی و جایگاه سرزندگی شهری و سوء برداشت از این مفهوم در بافت های شهری ایران مورد بحث قرار گرفته است.
بهره گیری از تحلیل های شبکه - فرم مبنا به منظور سنجش میزان تاب آوری کالبدی بافت محلات شهری (نمونه مورد پژوهی: محله سنگلج تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
47 - 65
حوزههای تخصصی:
کشور ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی، سیاسی و سوق الجیشی خود، در منطقه ای پرخطر به لحاظ بلایای طبیعی و حملات نظامی است. در این میان تاب آوری شهری به عنوان مبحثی نوظهور در موضوع طراحی و برنامه ریزی ایمن، سعی برآن دارد تا راهکارهایی جهت افزایش بهره وری و کاهش آسیب پذیری فضاهای شهری ارایه دهد. در پژوهش حاضر تاب آوری کالبدی در مقیاس محلات شهری مورد بررسی و سنجش قرار گرفته است. روش استفاده شده در این پژوهش برای شناسایی عوامل تاثیرگذار و میزان اثربخشی آن ها، ابتدا به صورت اکتشافی، توصیفی-تحلیلی و با استفاده از تکنیک مطالعات کتابخانه ای بوده است؛ سپس با تقسیم بندی عناصر به دو دسته عناصر شبکه ارتباطی و عناصر فرمیک پرسشنامه ای به روش دلفی تدوین گردید و در اختیار متخصصین قرار گرفت و در نهایت وزن موثر هر معیار در تاب آوری استخراج شد. بر طبق وزن، معیارها اولویت بندی و وضعیت مطلوب هریک (براساس نتایج پرسشنامه) ارایه شد. سپس هریک از معیارها در نرم افزار ARCMAP و با استفاده از ابزار NETWORK ANALYST مورد سنجش قرار گرفته اند. همچنین از تحلیل های گراف- محور چیدمان فضا در نرم افزار DEPTHMAP جهت بررسی میزان اتصال پذیری، هم پیوندی و سایر متغیرهای تحلیل شبکه استفاده شده است. نتیجه حاصل پژوهش آن است که پس از همپوشانی معیارهای موجود در هر دو دسته، میزان تاب آوری در هر قطعه و بلوک سنجش گردیده و با مقایسه با وضعیت مطلوب، بلوک هایی با بیشترین میزان آسیب پذیری شناسایی شده اند. در نهایت راهبردها و سیاست هایی متناسب با هدف ارتقای تاب آوری کالبدی به صورت موضعی و با توجه به نتایج برآمده برای هر بلوک ارایه گردیده است.
بررسی ویژگی های کالبدی- محیطی و سیاست های تأمین مسکن موقت در ایران از منظر التیام و انطباق با پیامدهای ضربه روانی سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۱۶۰-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
به دنبال سوانح، بخش زیادی از جامعه دچار تروما (ضربه روانی) می شوند. در شرایط پساسانحه، احتمال نابودی ساختارهای فردی-اجتماعی بازمانده و پیچیده تر شدن مشکلات به واسطه رویکرد، سیاست ها و مداخلات مرتبط با تأمین مسکن موقت، زیاد است. تحقیق حاضر بر مبنای تحلیل و رتبه بندی ویژگی های مورد انتظار از مسکن و سرپناه موقت، در چارچوب رویکرد علمی مراقبت آگاهانه از ضربه روانی سانحه و با رویکرد کاهش استرس های محیطی، به عنوان نقطه شروعی برای بازتوانی روحی- روانی، در ایران انجام شده است. ماهیت پژوهش پس رویدادی و از روش های تحقیق تحلیل محتوا، دلفی و تحلیل سلسله مراتبی گروهی استفاده شده است. به دلیل فقدان غنای نظری از شاخص های مؤثر بر التیام و تطبیق پذیری روانی در مسکن موقت در ایران، در کنار مطالعات پیشینه ای، مصاحبه عمیق با متخصصین و صاحب نظران این زمینه انجام و کدهای و زیرکدهای مرتبط استخراج شدند. سپس به منظور تدوین چارچوب نظری، در دور دوم دلفی از بین شاخص های استخراج شده، معیارهای مؤثر انتخاب و ساختار سلسله مراتبی تحقیق شامل پنج معیار (بهبوددهندگی، قابلیت محیطی، کنترل، انسجام و محرک ها) و 26 زیرمعیار و دو گزینه رایج مسکن موقت در ایران (تدریجی و پیش ساخته) شکل گرفت. در دور سوم، تحلیل سلسله مراتبی گروهی با مشارکت متخصصین با سؤالاتی به شکل مقایسه زوجی با طیف پنج تایی انجام شد. براساس یافته های تحقیق به ترتیب نقش معیارهای بهبوددهندگی، حذف محرک ها، قابلیت محیطی، کنترل و انسجام در کاهش استرس های محیطی مژثر می باشد. مهمترین زیرمعیارهای مؤثر بر التیام و تطبیق پذیری روانی بازماندگان در مسکن موقت نیز امنیت، ابعاد و ویژگی های کالبدی، حذف فاکتورهای خطر، قابلیت کنترل حریم در فضاها، انعطاف پذیری فضا و طرح، ثبات و پایداری مسکن، محرک های کالبدی- محیطی، فاصله مناسب بین مساکن موقت، قابلیت مداخله در مسکن، کنترل بر فضا و سازماندهی فضایی به شکل پیش بینی پذیر می باشند. براین اساس سیاست تأمین مسکن تدریجی در مرحله اسکان موقت، در چارچوب رویکرد علمی مورد نظر، به دلیل ویژگی های ایمنی کالبدی- احساسی، انتخاب و کنترل، و تقویت همکاری و مشارکت، بر اطمینان مجدد، توانمندسازی، انسجام روانی و در نتیجه کاهش ضربه روانی بازماندگان، مؤثرتر از مسکن پیش ساخته ارزیابی شده است.
پایش تغییرات کاربری اراضی به سمت مناطق مخاطره آفرین (مطالعه موردی: محدوده شهری اسلام آباد غرب)
منبع:
هویت محیط دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
15 - 27
حوزههای تخصصی:
توسعه و رشد شهرنشینی در طی سال های اخیر از عوامل تغییرات کاربری های اراضی بوده است. در این تحقیق به پایش تغییرات کاربری اراضی محدوده شهری اسلام آباد غرب و روند توسعه کاربری سکونتگاهی به سمت مناطق مخاطره آفرین پرداخته شده است. در این تحقیق از تصاویر ماهواره ای (لندست 4، 7 و 8) سال های 1990، 2000، 2010 و 2018 استفاده شده است که پس از تهیه نقشه کاربری اراضی در نرم افزار ENVI، با استفاده از نرم افزار IDRISI تغییرات صورت گرفته آنالیز شده است و همچنین با استفاده از مدل LCM روند توسعه نواحی سکونتگاهی برای سال های 2035 و 2050 پیش بینی شده است و در نهایت روند توسعه نواحی سکونتگاهی در مناطق مخاطره آفرین مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که در طی دوره زمانی 28 ساله (از سال 1990 تا 2018)، کاربری سکونتگاهی از 7/7 کیلومترمربع در سال 1990 به 8/13 کیلومترمربع در سال 2018 افزایش یافته است و همچنین نتیجه پیش بینی روند تغییرات نواحی سکونتگاهی بیانگر این است که این نواحی تا سال 2035 و 2050 به ترتیب به 5/16 و 7/18 کیلومترمربع افزایش خواهند یافت. به علاوه، نتایج ارزیابی روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت مناطق مخاطره آفرین بیانگر این است که از مجموع وسعت کل نواحی سکونتگاهی در سال 1990 حدود 9/. کیلومترمربع در محدوده مناطق مخاطره آفرین بوده است که این میزان برای سال های 2000، 2010 و 2018 به ترتیب به 5/1، 9/1 و 6/2 کیلومترمربع افزایش یافته است که بیش ترین مقدار آن مربوط به نواحی شمالی محدوده شهری اسلام آباد بوده است.
سنجش کیفیت های محیطی در دروازه شهر و اولویت بندی آنها با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دروازه شهر یکی از اصلی ترین اجزاء ساختار فضایی و کالبدی شهر است که از کارکردها و عملکردهای ویژه ای برخوردار می باشد. دروازه شهر حد واسط و مفصل ارتباط دهنده محیط پیرامونی شهر و محیط انسان ساخت داخلی آن است که به حالت یک عرصه می باشد و به عنوان یک فضای شهری روابط و مناسبات مختلف فضایی و کارکردی-عملکردی در آن جاری است. هر یک از فضاهای شهری با دارا بودن کیفیت های منحصربه فرد، مطالعه آنها از نظر ابعاد مبانی علمی و اجرایی در شهرسازی، دارای اهمیت قابل ملاحظه ای می باشد. کیفیت های محیطی دروازه شهر عناصر و اجزاء گوناگونی را در بر می گیرند و روابط متقابلی میان آنها بر قرار است و به صورت مستقیم قابل اندازه گیری نیستند. بر هم کنش عناصر مذکور، ماهیت پیچیده کیفیت های محیطی دروازه شهر را نشان می دهد. این مقاله به لحاظ هدف از نوع بنیادی می باشد و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای رویکرد آمیخته (کمی-کیفی) است که به تبیین کیفیت های محیطی در فضای دروازه شهر و تعیین میزان اهمیت و اولویت بندی آنها می پردازد. براساس نتایج بدست آمده مشخص شد که با فاصله اطمینان 99 درصد می توان گفت که استفاده از اصطلاح ورودی شهر به لحاظ مفهومی درست نیست و لازم است در مطالعات شهرسازی از اصطلاح دروازه شهر استفاده شود. در این مقاله براساس مبانی علمی موضوع مورد مطالعه، برای سنجش نمایانگرهای کیفیت های محیطی در دروازه شهر عنصر، هنجار و سنجه های تخصصی تعریف شده است و نتایج بدست آمده از تبیین و تعیین اهمیت و اولویت بندی نمایانگرهای کیفیت های محیطی در فرایند مطالعات و ساماندهی دروازه شهر به ترتیب شامل 1- زیست بوم، 2- کارکردی، 3- زمان، 4- ادراکی، 5- اجتماعی، 6- منظر، 7- مدیریت، 8- فضایی، 9- ریخت شناسی و 10- یگانه تنی می باشد.
تکنولوژی و نقش تعیین کننده آن در میزان بهره وری ساختمان ها مسکونی در جهت پایداری زیست محیطی
حوزههای تخصصی:
ساختمان یک سرمایه ملی و در عین حال، یکی از مصرف کننده های بزرگ انرژی است. ارزش افزوده حاصل از بخش ساختمان به قدری محسوس است که توجه کشورهای توسعه یافته را بر بهره وری و بهینه سازی مصرف انرژی، معطوف نموده است. لذا اثر بخشی زیرساخت های تولید، تبدیل و توزیع انرژی و همچنین تکنولوژی های مرتبط ساختمانی مورد توجه قرار گرفته است. اکنون کشورهای توسعه یافته با کسب تجربه های ارزشمند، چگونگی توسعه پایدار اقتصاد انرژی و ساختمان و محیط زیست را به خوبی درک نموده اند. آمار و اخبار موجود، نشانگر این است که مصرف انرژی در ساختمان های ایران، بالاتر از استاندارد جهانی است. لذا بهره وری انرژی برای کشور ما که هم اکنون ، فاز ساخت و بهره برداری را طی می نماید، باید از کلیدی ترین سیاست های مصرف انرژی در ساختمان باشد. روش تحقیق در این مقاله به صورت مطالعات کتابخانه ای می باشد، هدف از انجام این پژوهش بررسی و یافتن راه حل هایی در جهت پایداری زیست محیطی و ارتقای بهره وری در رابطه با ساختمان های مسکونی بتوان تا حد امکان میزان مصرف انرژی را کاهش داد، که در این صورت الزام و نیازی به تولید انرژی توسط فتوولتائیک نیست که این امر منجر به کاهش هزینه های سرمایه می گردد.
نقد معماری مسجد نصیرالملک شیراز براساس نصوص دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آذر ۱۳۹۸ شماره ۷۸
53 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مسجد نصیرالملک شیراز، که در منابع مکتوب معماری، مسجدی متمایز توصیف شده، سالهاست به یکی از کانون های گردشگری شهر شیراز تبدیل شده و به نظر می رسد که کارکرد عبادی خود را از دست داده است. تمایز این مسجد از مساجد هم دوره خود یا مساجد با قدمت تاریخی بیشتر در شیراز احتمال این فرض را ایجاد می کند که ویژگی های معمارانه این مسجد سبب این تمایز است. ویژگی هایی که با تغییر و یا تشدید الگوهای رایج در مساجد سنتی حاصل آمده و در مشاهده ای میدانی و با مرور اسنادی منابع مرتبط می توان به عدم کشیدگی شبستان عمود بر محور قبله، محورزدایی ادراکی از قبله، تزئینات حداکثری در فضای عبادی و تشبه به الگوهای غیرمسلمین در آن اشاره کرد. برای بررسی این ویژگی ها که چالش اصالت تاریخی را مطرح می کنند، ضرورت دارد به سمت معیارهای بی زمان دینی رجوع کرد که فراتر از این ویژگی، متضمن تحقق عبادت به طرزی بهینه در فضای مسجد نیز باشند. هدف: از این رو هدف اصلی این پژوهش قضاوت و نقد ویژگی های تمایزبخش در طرح مسجد نصیرالملک شیراز مبتنی بر معیارهای دینی است. روش پژوهش: در این مقاله با بهره گیری از آیات قرآن و روایات، خاصه آنانی که به احداث مسجدالنبی به دست پیامبر(ص) اشاره دارند، به عنوان معیارهای نقد، به قضاوت درباره این ویژگی های چهارگانه در مسجد نصیرالملک پرداخته می شود. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که تقسیم شبستان مسجد به دو بخش شرقی و غربی در تضاد با سیاست های طراحی شبستان از دیدگاه اسلام است. همچنین محورزدایی از قبله در کنار تزئینات حداکثری به اقامه نماز لطمه وارد می کند. در آخر استفاده از نشانه ها و الگوهای معماری فرنگی در عصر قاجار، اثبات کننده نظر تأثیر این ویژگی ها در جهت افزایش قابلیت های نمایشی مسجد و بالتبع کاهش قابلیت عبادی آن است.
ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻘﺶ ﺗﺨﻠﺨﻞ در ﺧﻮدﺳﺎیﻪاﻧﺪازی و ﮐﺎﻫﺶ اﻧﺮژی دریﺎﻓﺘﯽ ﺟﺪارهﻫﺎ در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎی اﻗﻠﯿﻢ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
257-271
حوزههای تخصصی:
اﻫﺪاف: اﻣﺮوزه ﻣﺼﺮف ﺑﯽرویﻪ اﻧﺮژی ﺑﻪ یﮑﯽ از ﻣﻬﻤﺘﺮیﻦ دﻏﺪﻏﻪﻫﺎی زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺸﺮی ﺗﺒﺪیﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ و ﺑﻪﮐﺎرﮔﯿﺮی راﻫﮑﺎرﻫﺎی ﮐﺎﻫﺶ ﻣﺼﺮف اﻧﺮژی در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎ اﻫﻤﯿﺖ ﻓﺮاواﻧﯽ یﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. یﮑﯽ از ﻣﻬﻤﺘﺮیﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ در ﻣﯿﺰان اﻧﺮژی دریﺎﻓﺘﯽ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن، ﻓﺮم و ﺷﮑﻞ ﮐﻠﯽ ﺑﺪﻧﻪ و ﻣﯿﺰان ﺗﺨﻠﺨﻞ ﺣﺠﻤﯽ آن اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ایﻨﮑﻪ اﺳﺘﻔﺎده از ﺧﻮدﺳﺎیﻪاﻧﺪازی در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب روﺷﯽ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮای ﺧﻨﮏﺳﺎزی ﺑﻨﺎ اﺳﺖ، ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﯽﮐﻮﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺗﺨﻠﺨﻞ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎ در ﻣﯿﺰان ﺧﻮدﺳﺎیﻪاﻧﺪازی آن و ﮐﺎﻫﺶ اﻧﺮژی دریﺎﻓﺘﯽ ﺑﺪﻧﻪﻫﺎ ﺑﭙﺮدازد. اﺑﺰار و روشﻫﺎ: ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در آن ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻧﺮماﻓﺰار ۲۰۱۱ Ecotect ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی ﻓﺮم ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن و ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺧﻮدﺳﺎیﻪاﻧﺪازی ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﺨﻠﺨﻞ ﺑﺮ ﻣﯿﺰان اﻧﺮژی دریﺎﻓﺘﯽ ﺟﺪارهﻫﺎی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻣﯽﭘﺮدازد. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: ﺑﺮرﺳﯽﻫﺎ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻋﻤﻖ ﺗﺮاس ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪای ﺑﺮ ﻣﯿﺰان ﺳﻄﻮح ﺗﺤﺖ ﺳﺎیﻪ ﻧﺪارد و داﻣﻨﻪ اﻧﺮژی ﺗﺎﺑﺸﯽ دریﺎﻓﺘﯽ در ارﺗﺒﺎط ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻋﻤﻖ ﺗﺮاس ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻘﺎیﺴﻪ ﻧﺘﺎیﺞ ﺣﺎﺻﻞ از ﻣﺪلﻫﺎی ﻣﺘﺨﻠﺨﻞ ﺑﺎ ﻣﺪل ﺻﻠﺐ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ در ﺣﺎﻟﺖ ﮐﻠﯽ ﻣﺪلﻫﺎی ﻣﺘﺨﻠﺨﻞ داﻧﻪای ﺑﻬﺘﺮیﻦ و ﻣﺪلﻫﺎی ﻣﺘﺨﻠﺨﻞ ردیﻔﯽ ﺑﺪﺗﺮیﻦ رﻓﺘﺎر از ﻣﻨﻈﺮ ﺳﺎیﻪاﻧﺪازی و اﻧﺮژی ﺗﺎﺑﺸﯽ دریﺎﻓﺘﯽ را دارﻧﺪ. ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: ایﺠﺎد ﺗﺨﻠﺨﻞ در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﺎیﻪاﻧﺪازی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻧﻤﯽﺷﻮد و ﺗﻼش ﺑﺮای ﺑﻬﯿﻨﻪﺳﺎزی ﺳﺎیﻪاﻧﺪازی ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ایﺠﺎد ﺗﺨﻠﺨﻞ ﻣﺴﺘﻠﺰم اﻧﺠﺎم ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت و ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزیﻫﺎی دﻗﯿﻖ ﻗﺒﻞ از ﻃﺮاﺣﯽ اﺳﺖ.
طراحی ساختمان هوشمند با حداکثر تاب آوری با توجه به مدیریت انرژی (مطالعه موردی : ساختمان مسکونی پنج طبقه واقع در کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶
47 - 60
حوزههای تخصصی:
مدیریت انرژی درساختمان های مسکونی به مجموعه ی روش ها و اقداماتی گفته میشود که برای بهینه سازی مصرف انرژی بکار گرفته میشود در این راستا علاوه بر بهینه سازی مصرف انرژی تاب آوری ساختمان نیز باید افزایش یابد که خود نیازمند سیستم های مدیریت انرژی است. در این مقاله با هدف مدیریت انرژی درساختمان های هوشمند با حداکثرتاب آوری در شهر تهران تدوین گردید. روش پژوهش حاضر تحقیق روش توصیفی – تحلیلی بود. مرکز مورد مطالعه ساختمان مسکونی پنج طبقه در شهر تهران در سال 1397 است.که از فرم هندسی برخوردار باشد و به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. یافته ها حاکی از آن است که تاب آوری ظرفیت جذب آثار مخاطرات بازگشت از حوادث سانحه و سازگاری باشرایط در حال تغییر است و می توان با استفاده از سیستم های مدیریت انرژی هوشمند در ساختمان ها که موجب می شود ساختمان تا 40 درصد در میزان مصرف انرژی صرفه جویی داشته باشد و ایمنی و امنیت در ساختمان برقرار باشد و جهت دستیابی به حداکثر تاب آوری که همان مقاومت در شرایط اظطرار و بحران میباشد در ساختمان های هوشمند که ازسیستم های مدیریت هوشمند شامل: سیستم با برنامه زمان بندی، بهینه سازی دما و کنترل خواستاری (که درحقیقت مشابه سیستم بهینه سازی زمان – دما می باشد با این تفاوت که با اتصال ساعت های کنترلی به سیستم مصرف جریان برق را نیز کنترل می نماید.) در آن ها استفاده شده است. با استفاده همزمان سه زیر سیستم نام برده می توان به حداکثر تاب آوری دست یافت.
تبیین عوامل مؤثر بر حضور خودانگیخته دانشجویان معماری در کارگاه طراحی بر اساس تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله عوامل مهم در پیشبرد روند آموزش معماری، نقش «خود» و انگیزه های درونی دانشجو است؛ این درحالی است که کمتر تحقیقاتی پیرامون آموزش معماری خودانگیخته و عوامل موثر بر آن انجام شده و بیشتر مطالعات متمرکز بر رشته های تئوری محور بوده است. دراین راستا شناسایی عوامل موثر بر افزایش حضور خودانگیخته دانشجویان معماری ضرورت می یابد. مطابق با این هدف، با توجه به تفاوت سیستم دریافت و ادراک اطلاعات در انگیزه ی دانشجویان، 26 نفر از دانشجویان دانشگاه های مختلف در دو گروه 13 نفره با تیپ شخصیتی حسی و شهودی مورد کنکاش قرار گرفته است. پژوهشگران با اتکاء بر روش تئوری داده بنیاد، مصاحبه های عمیقی انجام داده اند و بعد از آنالیز داده ها، عوامل موثر بر خود انگیختگی دانشجویان معماری در پنج حوزه ی«آموزش دانش نظری»، «آموزش مهارت طراحی»، «ارزشیابی»، «ملاحظات رفتاری» و «ملاحظات کالبدی» را شناسایی کرده اند. نتایج بدست آمده، نشان دهنده ترجیحات نسبتا متفاوت دو تیپ شهودی با روند ایده محور و تیپ حسی با روند برنامه محور است. این تفاوت ها، ضرورت توجه به آموزش های چندگانه در مراحل مختلف کارگاه معماری را جهت ایجاد خودانگیختگی دانشجویان بیان می کنند. در این روند، ویژگی های شخصیتی دانشجویان می تواند به عنوان معیار تدریس آموزش معماری، هدایتگر اساتید در انتخاب شیوه های کارآمدتر و همراه با افزایش خودانگیختگی در دانشجویان باشد.
بررسی تاثیر مولفه های ادراک حسی متاثر از آیات الهی بر افزایش میزان رضایت مندی از مساجد محله ای (نمونه موردی: مقایسه مساجد جوادالائمه و هفت درب قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
217-232
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر اصول و الگوهای شکل دهنده مساجد و نگاه نمادگونه به آن مخصوصاً در سطح مسجدهای محله ای به دست فراموشی سپرده شده است. با توجه به اینکه بازیابی هویت معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی از جمله وظایف معماران و شهرسازان معاصر بوده، شناسایی ویژگی ها، اصول و ارزش های موجود و متاثر از آیات و احادیث اسلامی در معماری و شهرسازی مساجد و همچنین تطبیق متناسب آنها با نیازهای دوره معاصر و الگوسازی ارزش های فرامکانی و فرازمانی مساجد هدف پژوهش حاضر بود. در پژوهش حاضر به روش پیمایشی به بررسی تاثیر مدل های ادراک حسی موثر بر افزایش رضایت مندی و مطلوبیت در مساجد محله ای شهر قزوین پرداخته شد. پس از تبیین مدل ها و مولفه های ادراک حسی، معیارهای ارزیابی موثر بر افزایش رضایت مندی به مساجد استخراج شدند و پرسش نامه طبق طیف لیکرت تنظیم و با روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) روابط بین متغیرها و میزان تاثیر آنها تحلیل شد. یافته های پژوهش وجود رابطه معنی دار بین مولفه های ادراک حسی و رضایت مندی در مساجد محله ای را نشان دادند که در آن میزان تاثیرگذاری شاخصه های فرهنگی و نظام اجتماعی موجود در محله از دیگر شاخصه ها بیشتر بود. درنتیجه رعایت الگوهای حسی در طراحی عناصر تشکیل دهنده مساجد باعث افزایش مطلوبیت فضایی شده است که این امر موجب ایجاد و تقویت الگوهای معماری حسی انطباقی در مکان های مذهبی و افزایش انگیزش نمازگزاران برای تداوم حضور در مساجد محله ای می شود.
از اتوپیای خیالی تا دستوپیای واقعی سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم دی ۱۳۹۸ شماره ۷۹
51 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تاریخ سینما نمونه هایی را آشکار می سازد که نشان از آن دارد، فیلم سازان با خلق آثار خود در گونه های مختلف، در جهت نقد و تغییر جامعه کنونی و رسیدن به اتوپیا (آرمان شهر)ی مفروضشان در تلاش بوده اند، اما در رسیدن به این مسیر، ناپایدار و متزلزل بوده و شهر آرمانی شان را به دستوپیا (ویران شهر) تبدیل کرده و به تصویر کشیده اند. سینمای ایران نیز بر همین منوال رفتار نموده و تولیدات فراوانی را تجربه کرده است. تخیل و توهم زدگی، بدبینی، تقدیرگرایی، ناباوری و بی اعتقادی عناصر اصلی دستوپیاست و سینمای با شهرت جهانی ایران مملو از سوژه هایی بوده که بن مایه اش از این مضامین تشکیل شده است. مسئله اصلی پژوهش واکاوی چگونگی و چرایی دورشدن فیلم سازان سینمای ایران از اهداف آرمان شهر مورد علاقه خود و مخاطبانشان، و رسیدن به ویران شهر ناخواسته واقعی در دوره های گوناگون تاریخی است. هدف: این پژوهش با هدفی کاربردی بررسی آرمان خواهی سینمای ایران را مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق: روش تحقیق کیفی و با رویکردی تاریخی-تحلیلی، به مرور منابع کتابخانه ای، مشاهده فیلم و مقایسه تاریخی سینمای ایران و مصاحبه می پردازد. نتیجه گیری: نتیجه حاصله نشان از آن دارد که سینمای ایران در تمام دوره های تاریخی به سوی دستوپیا گرایش پیدا کرده است.