فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
Various factors affect the degree of mass crime of an environment, including social, economic, and physical factors. The purpose of this research is to investigate the role of the physical components of an environment on mass crime rate. In this regard, open spaces between residential complexes were selected as the case studies and based on five outdoor patterns including linear pattern, dispersed pattern and open central courtyard pattern and closed central courtyard pattern, as well as molecular pattern in five residential complexes, was selected in Shiraz city. The analytical tool in this research is syntactic theory, and analyses were carried out using Depthmap software. In this study, four indicators of "physical accessibility", "visual accessibility", "local access" and "universal access" as a research framework were formulated and case studies were analyzed based on them. Finally, an optimal final pattern with the lowest probability of mass crime is presented and the corresponding solutions are explained. The results of the study on the effect of outdoor design on providing space security with regard to the spatial access indicators showed that among the five proposed patterns, the central yard pattern and the closed central courtyard had the largest rate of space security. Other patterns including dispersed, linear and molecular patterns are in the next positions, respectively.
طراحی معیارها و شاخص های اندازه گیری ارزش گذاری خدمات فرهنگی اکوسیستم براساس مختصات بومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
305-312
حوزههای تخصصی:
ﻣﻨﺎﺑﻊ زیﺴﺖﻣﺤﯿﻄﯽ در ﺟﻬﺎن ﮐﻨﻮﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎیﻪﻫﺎی ارزﺷﻤﻨﺪی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ارزش واﻗﻌﯽ آن ﺗﺎﮐﻨﻮن ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮایﻦ ارزشﮔﺬار ی اكﻮﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﻣﺎت ﻣﺨﺘﻠﻒ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و زیﺴﺖﻣﺤﯿﻄﯽ را ﺑﺮای ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، در ﺳﺎلﻫﺎی اﺧﯿﺮ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ویﮋهای ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. در ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﺎ ﻣﺮور ﻧﻈﺎمﻫﺎی ارزیﺎﺑﯽ ﺧﺪﻣﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ در ﭼﻨﺪ ﮐﺸﻮر و ﻫﻤﯿﻦﻃﻮر ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ اﮐﺘﺸﺎﻓﯽ ﺑﺎ ﺻﺎﺣﺐﻧﻈﺮان و ﺧﺒﺮﮔﺎن ﻣﺮﺗﺒﻂ در ایﺮان و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش دﻟﻔﯽ، ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ، زیﺮﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ و ﺷﺎﺧﺺﻫﺎیﯽ ﺑﺮای ارزیﺎﺑﯽ ﺧﺪﻣﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ اكﻮﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ ایﺮان ﺗﺪویﻦ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﭘﺲ از ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻮﺟﻮد و ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﻫﺎ، ۵ ﻣﻌﯿﺎر، ۱۷ زیﺮﻣﻌﯿﺎر و ۵۶ ﺷﺎﺧﺺ ﺑﺮای ارزیﺎﺑﯽ ﺧﺪﻣﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ اكﻮﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ اﺳﺘﺨﺮاج و ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺷﺪﻧﺪ. ۵ ﻣﻌﯿﺎر اﺻﻠﯽ ﺷﺎﻣﻞ زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺧﺘﯽ، ﺗﻔﺮج و ﺑﻮمﮔﺮدی، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﺳﺎیﺖﻫﺎ و ﭘﺪیﺪهﻫﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﺎ ارزش ﻣﻌﻨﻮی و ﻣﻌﯿﺎر یﺎدﮔﯿﺮی و آﻣﻮزش ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﻌﯿﺎر زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺧﺘﯽ زیﺮﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ﺗﻨﻮع ﭼﺸﻢاﻧﺪازﻫﺎ، ﺣﯿﺎت ﻃﺒﯿﻌﯽ، ﮔﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻌﯿﻦ و اﻫﻤﯿﺖ ﺣﻔﺎﻇﺘﯽ را ﺷﺎﻣﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺮای ﻣﻌﯿﺎر ﺗﻔﺮج و ﺑﻮمﮔﺮدی زیﺮﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ﭘﺎرکﻫﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ و اﻣﮑﺎﻧﺎت ﻃﺒﯿﻌﯽ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻣﻌﯿﺎر ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ زیﺮﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ﺳﺎیﺖﻫﺎی ﺗﺎریﺨﯽ، ﻣﯿﺮاث ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﻃﺒﯿﻌﺖ ﻣﻨﺒﻊ اﻟﻬﺎم ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی ﻫﻨﺮی، ﻣﮑﺎنﻫﺎی ﻣﺬﻫﺒﯽ و رویﺪادﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺗﻌﺮیﻒ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻣﻌﯿﺎر ﺳﺎیﺖﻫﺎ و ﭘﺪیﺪهﻫﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﺎ ارزش ﻣﻌﻨﻮی ﺑﺎ زیﺮﻣﻌﯿﺎر ﺑﺎورﻫﺎی ﻣﺬﻫﺒﯽ و در ﻧﻬﺎیﺖ یﺎدﮔﯿﺮی و آﻣﻮزش ﺑﺎ ۵ زیﺮﻣﻌﯿﺎر ﺷﺎﻣﻞ داﻧﺶ زیﺴﺖﺑﻮم، داﻧﺶ ﺳﻨﺘﯽ، ﻣﺪیﺮیﺖ داﻧﺶ، آﮔﺎﻫﯽ و داﻧﺶ ذیﻧﻔﻌﺎن و ﺗﺠﺮﺑﻪﮔﺮ ی در ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪهاﻧﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺮای ﻫﺮ یﮏ از ایﻦ زیﺮﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎمﺷﺪه ﺷﺎﺧﺺﻫﺎیﯽ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه اﺳﺖ.
تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم انباشت سرمایه؛نقدی بر زندگی روزمره در فضای زیسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۸۰
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فضای لوفوری با فاصله گرفتن از (و گاه دربرگرفتن) فضای لایتناهی ریاضیدانان و فضای ذهنی فیلسوفان وارد حوزه اجتماعی می شود. این فضا به زعم لوفور هم تولید و هم مصرف می گردد و به تعبیری، نوعی کالای تولیدی و در عین حال محصول مصرفی به شمار می رود. برهم نشست تولید مادی، تولید ایدئولوژی و تولید معنا در یک مکان و در یک زمان به عنوان عناصر اصلی تولید فضای اجتماعی شناخته می شود که طی یک فرایند تریالکتیکی (و نه دیالکتیکی) بازتولید می شود. درهم تنیدگی نظریه لوفور، با مدار ثانویه انباشت سرمایه، که هاروی آن را مطرح کرد، تأثیر شگرفی بر انضمامی ساختن کارکرد سرمایه داری دارد. فرایند تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم انباشت سرمایه حامل فراورده هایی است که اغلب متفکرین چپ گرا آن را به شیوه های ارتجاعی تمدن نسبت می دهند. آنچه اهمیت فزاینده تری نسبت به فراورده های فضای سرمایه دارانه دارد تحلیل فرایند تولید و بازتولید فضا در چرخه دوم است که در این زمینه، هاروی، به عنوان شارح اصلی نظریات لوفور، پیشگام است. برهم نشست و تحلیل نظریات لوفور و هاروی در نقد زندگی روزمره و چگونگی گریز از فضای سرمایه و چرخه تریالکتیکی از اصلی ترین مسائل این پژوهش به شمار می رود. اهداف پژوهش: نقد زندگی روزمره در فضای زیسته که آکنده از تسلط سرمایه بر آن است از اهداف اصلی این پژوهش به شمار می رود که فرایندهای تولید فضا و سپس فراورده های آن در این پژوهش با استناد به دستگاه فکری لوفور و هاروی و اشتراکات نظری آنان به تحلیل کشیده می شود. روش پژوهش: این پژوهش دارای روش توصیفی-تحلیلی و، از لحاظ هدف، بنیادی می باشد. مسئله اصلی با استفاده از منابع مرجع و اصیل به واکاوی گذاشته می شود تا در نهایت، نقد زندگی روزمره در فضای زیسته صورت گیرد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش که بر اساس این فرضیه بنا نهاده شده است: «زندگی روزمره شهروندان در فضای زیسته یا چرخه دوم انباشت سرمایه، حامل ابژگی و انفعال و مصرف گرایی آنان است»، نشان می دهد که فضای سرمایه دارانه با پیش ران فرایند تریالکتیکی به سوی بنانهادن شهروند منفعل (مصرف گرا) و پایه گذاری سوژه و ابژه در حرکت است که تأثیرات آن، علاوه بر فضای شهر، بر فضای زندگی حاکم است.
راهکارهای ارتقاء ایمنی در فضاهای باز پیرامونی ساختمان های بلند مسکونی (نمونه ی مورد مطالعه: برج بین المللی تهران)
حوزههای تخصصی:
نیاز به سکونت به منزله ی اساسی ترین رکن زندگی بشر مطرح است، تامین چنین نیازی مستلزم فضا و محملی است، و از آنجایی که امروزه تمایل به شهرنشینی افزایش یافته و در قبال چنین مهاجرتی شهر با کمبود زمین برای تامین فضای سکونت افراد مواجه است و نیز راهکار تامین سرانه ی سکونت افراد به دو صورت اتفاق می-افتد، نخست گسترش در سطح، سپس گسترش فضای سکونت در ارتفاع است، با نظر به آنکه امکان گشترس شهر در سطح محدود بوده، راهکار دوم (گسترس در ارتفاع) مورد توجه قرار می گیرد، به این ترتیب بلندمرتبه سازی از اهم مسائل روز معماری مسکونی محسوب می شود؛ و از آنجایی که در بلندمرتبه سازی نمی توان از نیروهای جانبی چون باد و زلزله چشم پوشید، توجه به امنیت افراد امری ضروری به شمار می آید، لذا در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و مستندات به استخراج مبانی نظری، تعریف و دیدگاه نظریه پردازان پرداخته شود، سپس به دسته بندی ساختمان ها مبادرت ورزیده و به این ترتیب مفاهیم مستخرج، در قالب دیاگرامی تحت لایه های دفاعی تهیه و تنظیم شده و مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد سپس با نمونه ی مورد مطالعه (برج بین المللی تهران) مطابقت می یابد. ترتیب لایه اول (فضای خارجی)، لایه دوم (فضای داخلی) و لایه سوم (ساختمان) در ایمنی فضاهای پیرامون ساختمان های بلند مرتبه علی الخصوص ساختمان های بلندمرتبه مسکونی نقش بسزایی دارد. این پژهش از نوع کاربردی بوده و نتایج آن می تواند در مسکن و شهرسازی در بازنگری مبحث پدافند غیرعامل در مبحث 21 مقررات ملی سازمان نظام مهندسی ساختمان مورد استفاده معماران و شهرسازان قرار گیرد.
بررسی تطبیقی نابرابری فضایی – اجتماعی محله های شهری (مطالعه موردی: محله های دارسیران و بهاران شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به دلیل ماهیت پیچیده و افزایش روزافزون رشد جمعیت شهرنشینی و همچنین عواملی نظیر؛ توزیع نامناسب ارائه خدمات در ابعاد مختلف شهری، قیمت زمین، عادلانه نبودن درآمدها بین اقشار مختلف مردم، عدم دسترسی متعادل به امکانات و خدمات و همچنین فضاهای مختلف شهری بین ساکنان نواحی مختلف سبب شده که شهرها یکی از جلوه های نمایان بروز نابرابری محسوب شوند. هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه نابرابری فضایی-اجتماعی در بین محله های دارسیران و بهاران شهر مریوان بر اساس شاخص های پایگاه اقتصادی-اجتماعی و دسترسی به کاربری خدمات شهری است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی می باشد که با استفاده از ابزار پرسشنامه جهت سنجش سؤالات متغیر مستقل و وابسته به جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی – میدانی پرداخته شده است، همچنین برای تحلیل داده های پرسشنامه از نرم افزار Spss استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، با توجه به آزمون mann – whitney u test و سطح اطمینان 95%، تفاوت معناداری بین پایگاه اقتصادی اجتماعی ساکنین محله های بهاران و دارسیران در دسترسی به کاربری خدمات شهری وجود دارد.
تبیین مؤلفه های موثر در احیاءگری مسکن (مورد پژوهی بالکن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
93 - 107
حوزههای تخصصی:
زندگی در نواحی شلوغ شهری و خانه های حداقلی، و مواجهه با استرس در طولانی مدت، سلامتی جسمی و روانی شهروندان را تهدید می کند. در این راستا، محیطی که با دور کردن فرد از زندگی روزمره امکان استراحت، پاک سازی ذهن و تمدد اعصاب را فراهم آورد، محیطی مطلوب بشمار می آید که علت آن برخورداری از قابلیت «احیاء» است. مطالعات بسیاری بر قابلیت احیاءگری «طبیعت» اشاره دارد چراکه تماس با طبیعت می تواند موجب بهبود استرس و تجدید قوای ذهن شود. پژوهش حاضر به روش کیفی، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 100 نفر از ساکنین دو مجموعه مسکونی در تهران، نشان می دهد بالکن در عرصه مسکن به عنوان یک فضای نیمه بازِ پیونددهنده درون و بیرون، در صورت برخورداری از برخی کیفیت های فضایی ، می تواند از قابلیت احیاءگری بالایی برخوردار باشد. بر اساس نتایج این پژوهش وسعت بالکن -- به شرط امکان استقرار مبلمان کافی و امکان انجام فعالیت در آن، عمق بالکن -- به شرط تامین محرمیت نسبی—و موقعیت بالکن از سطح زمین—به شرط تامین دید و منظر مناسب، قابلیت احیاگری بالکن را بطور قابل توجهی افزایش می دهد نتایج این پژوهش ضمن آشنا کردن معماران و طراحان محیط با موضوع احیاءگری، آنان را نسبت به لزوم ارتباط با طبیعت از طریق تخصیص سطوح مناسب به بالکن در ساختمان های مسکونی حساس می نماید.
شناسایی مؤلفه های مکان دوستدار کودک در محلات مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
105 - 116
حوزههای تخصصی:
تحرک کودکان طی 20 سال اخیر به طور چشمگیری کاهش یافته است به طوری که 25% کودکان روزی بیش تر از چهار ساعت بازی رایانه ای بدون تحرک دارند. عدم قابلیت محلات مسکونی کودکان یکی از مهم ترین عوامل ایجاد این عارضه است. حال این سؤالات مطرح شده اند که مؤلفه های مکان دوستدار کودک در محلات مسکونی کدامند؟ و میزان اهمیت هر یک از مؤلفه ها چگونه است؟ ابتدا با مطالعه کتابخانه ای مؤلفه های محیط های دوست داشتنی برای کودکان 7-12 ساله (دوره میانی کودکی)، به دست آمد. سپس با تکنیک دلفی نگرش سنجی از خبرگان انجام شد. نتایج نشان می دهد که مؤلفه های مکان دوستدار کودک، زیرمجموعه پنج حوز َّه کالبد، موقعیت، دسترسی، ساختار اکولوژیک و ویژگی های فردی- اجتماعی هستند. درنهایت استفاده از روش آنتروپی شانون نشان داد که مؤلفه های کالبدی بیش ترین، و مؤلفه های فردی- اجتماعی کمترین میزان اهمیت را داشته اند.
نقش مهندسان آلمانی در معماری معاصر ایران (با تأکید بر دوره پهلوی اول بین سال های 1304 تا 1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۷۵
53 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آلمان همواره یکی از شرکای مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران بوده است. در دوران حکومت پهلوی اول کشور آلمان نقش ملموسی در شکل گیری برخی مراکز دانشگاهی، اقتصادی و صنعتی در ایران داشت. از این رو عده ای متخصص و صاحب نظر آلمانی در حوزه های مختلف نظیر صنعت، اقتصاد و اساتید برجسته دانشگاه، زمینه را برای بنیان کردن کشوری مدرن فراهم کردند، بالطبع معماری نیز در کنار سایر پدیده های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دستخوش تغییرات اساسی شد و معماران آلمانی در این جریان نقش ویژه ای ایفا کرده اند.هدف: پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش متخصصان آلمانی در معماری معاصر ایران است تا در نهایت به تبیین دستاوردها و ویژگی های آثار معماران و متخصصان آلمانی ای بپردازد که در ایران حضور داشته اند.چارچوب نظری تحقیق: با قدرت گرفتن رضاشاه روابط ایران و آلمان به تدریج از مرحله سردی که جنگ جهانی اول موجبات آن را فراهم کرده بود خارج شد، و از طرف دیگر در سال های دهه سوم قرن بیستم آلمان دوباره درصدد برآمد تا روابط خود را با ایران گسترش دهد، از همین رو مراوده بین دو کشور، زمینه حضور متخصصان و مهندسان آلمانی را در ایران فراهم کرد.روش تحقیق: در این پژوهش از روش تحقیق تاریخی تفسیری و همچنین روش توصیفی و تحلیلی به صورت آمیخته استفاده شده است. بر این اساس با بهره گیری از منابع تاریخی و منابع اسنادی به شناسایی و معرفی متخصصان آلمانی و نقش آنها در ایران و بازتاب آن بر جنبه های مختلف معماری معاصر پرداخته خواهد شد.نتایج تحقیق: تأثیر مهندسان آلمانی بر معماری ایران را می توان در سه بخش دسته بندی کرد:1. افزایش کیفیت ساخت و تحول در روند معماری سنتی ایران از طریق به کارگیری مصالح نوین؛2. زمینه طراحی عملکردهای جدید؛ و 3. بخش زیبایی شناسی و نمادپردازی.
سیر شکل گیری میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
113-131
حوزههای تخصصی:
با وجود پژوهش های متعدد درباره روند و تاریخچه شکل گیری میدان نقش جهان، همچنان پرسش های متعددی در این زمینه وجود دارد که جواب دقیقی به آن ها داده نشده است. این پرسش ها به موضوعاتی از قبیل پیشینه میدان ، تاریخ دقیق ساخت و اتمام اجزای میدان، ترتیب شکل گیری اجزای میدان و... مربوط است. در این مقاله تلاش شده پاسخ های دقیقی در حد منابع و اسناد تاریخی موجود به این پرسش ها داده شود. روش پژوهش، تحلیلی تاریخی مبتنی بر متون تاریخی شامل کتب تاریخی دوره صفویه و نیز سفرنامه های آن زمان و برداشت های میدانی از قبیل مطالعه متن کتیبه های تاریخی ابنیه موجود در مجموعه و دیگر شواهد موجود است. هدف از این بررسی ها تدقیق و تکمیل پیشینه تاریخی یکی از مجموعه های تاریخی مهم معماری و شهرسازی ایران است. درباره دستاوردهای مقاله می توان به این موارد اشاره کرد: 1. پاسخ به ابهامات و پرسش های مرتبط با موضوع پژوهش و ارائه تصویری روشن از فرایند تاریخی شکل گیری میدان نقش جهان و اجزای آن، 2. گردآوری مهم ترین اسناد تصویری و متون تاریخی مرتبط با موضوع تحقیق، 3. تدوین چند سند تصویری از پیشینه و فرایند شکل گیری میدان در دوره صفوی که برای اولین بار در خصوص تاریخچه سیر تحول و شکل گیری میدان نقش جهان ارائه می شود و بیانگر پیشینه و نحوه توسعه میدان نقش جهان در دوره صفوی است.
تبیین پایداری در مدیریت پروژه (مورد پژوهی؛ پروژه های مسکن قابل استطاعت شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
127 - 156
حوزههای تخصصی:
پایداری یکی از مهم ترین چالش های زمان ماست که اخیراً به مدیریت پروژه نیز مرتبط شده است. منطق این پیوند این است که پایداری نیاز به تغییر دارد و پروژه ها تحقق بخش تغییر هستند. در این میان مدیریت پروژه های مسکن قابل استطاعت به لحاظ مفهومی و عملیاتی ظرفیت بالایی برای انضمام پایداری در ابعاد خود دارند. بااین وجود توجه ناچیزی را در ادبیات موضوع کسب نموده اند. برای پرداختن به این شکاف دانشی، پژوهش حاضر ابتدا به کمک مرور سیستماتیک ادبیات، چارچوب مفهومی، مرزها و معیارهای کلیدی برای گنجاندن پایداری در مدیریت پروژه را شناسایی نمود. سپس در راستای تبیین مدل نظری بدست آمده، ادراک مدیران شرکت های ساخت وساز شهر اصفهان، در رابطه با مدیریت پایدار پروژه های مسکن قابل استطاعت مورد سنجش قرار گرفت. نتایج ضمن تبیین مدل ارائه شده؛ نشان داد که شش عامل "مزیت اقتصادی و رقابتی، شرایط زمینه ای حاکم بر مدیریت پروژه، مدیریت ذی نفعان، تیم پروژه؛ مسئولیت اجتماعی و تکنولوژی و طراحی زیست محیطی" در مجموع 76/64 درصد از واریانس کل مدل را شامل می شوند. ماهیت پروژه های مسکن قابل استطاعت در هدف گذاری به سمت گروه های کم درآمد شهری، موجب گردیده تا مزیت اقتصادی و رقابتی به عنوان مهم ترین مؤلفه، نقش محسوسی در تحقق پایداری در مدیریت آن ها داشته باشد.
Increasing Environmental-Urban Challenges: Social-Anthropological Analysis
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۶, Spring ۲۰۱۹
21 - 29
حوزههای تخصصی:
The present article tries discovering and reflecting the environmental challenges and issues of the urban space. The various urban communities are faced with different types of environmental-urban issues and this is per se in need of common solutions. Issues like water and land are currently being frequently seen especially in the cities of the developing countries. Similarly, the supply of the citizens’ financial needs is amongst the challenges increasingly reflected and manifested in the urban communities. The emergence of a set of urban challenges would be per se followed by novel and newly emerging issues. Considering the increase in the city dwelling population, these spots need new management and adoption of effective plans and policies. Following the increase in the world’s population since the second half of the twentieth century on and following the change in the population’s lifestyle, particularly the city-dwellers, these citizens have encountered new and unprecedented challenges and any hesitation in responding to their needs would be per se accompanied by new and more problems for them. During the three past centuries, the city’s health and comfortability have been largely jeopardized. The qualitative and quantitative changes in the city’s population during the era after industrial revolution rendered the cities themselves vulnerable from various respects in such a way that various organizations have to be coherently in search of a cure and solution to such problems. While only sixteen cities worldwide had populations above one million people until 1900, the number of cities with multi-million populations has increased since then and this has per se directly influenced the ascending trend of the urban challenges. Although there are numerous urban challenges, environmental problems are more widely observed than the other bottlenecks.<br /> <strong> </strong>
تحلیل و گونه بندی نگرش نهادگرایانه در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادگرایی نگرشی اصالتاً اقتصادی است که به عنوان نظریه ای برون زا، جایگاه ویژه ای در بسیاری از رشته ها همچون مدیریت، علوم سیاسی، جامعه شناسی و ... یافته است. این نگرش از دهه 1990 میلادی با عنوان «گرایش نهادی» در برنامه ریزی شهری و منطقه ای مطرح شده و می توان آن را در کنار نظریه های برنامه ریزی مبتنی بر مشارکت، از رویکردهای غالب برنامه ریزی در دهه های اخیر دانست. اهمیت نهادگرایی در برنامه ریزی در این است که برنامه ریزی خود یک نهاد است که نیازمند شناخت بافتار و زمینه های نهادی برای شناسایی مشکلات و تصمیم گیری برای حل آن هاست. افزون بر آن، پیاده سازی تجویزهای برنامه ریزی، نیازمند سازوکارهای نهادی است. بنابراین، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی آثار اندیشمندان برجسته درباره رابطه نهادگرایی و برنامه ریزی می پردازد تا به یک گونه بندی جامع و مانع از نظریات مختلف درباره این ارتباط دست یابد. گونه بندی نهایی، نگرش نهادی نسبت به برنامه ریزی را در سه دسته «برنامه ریزان نهادی غیر انتقادی» (نهاد در برنامه ریزی)، «برنامه ریزان نهادی انتقادی» (طراحی/مداخله نهادی) و «برنامه ریزان نهادی مبادله ای» (هزینه مبادله برنامه ریزی) جای می دهد. این دسته ها را به ترتیب می توان در ذیل رویکردهای نهادگرایانه «جامعه شناختی»، «تاریخی» و «انتخاب عقلانی» جای داد. همچنین از منظر الگوواره های کلان، این رویکردها به ترتیب در سه دسته «عمل گرایانه»، «پسا-اثبات گرایانه» و «اثبات گرایانه» جای می گیرند.
راهکارهای معمارانه در ارتقای انعطاف پذیری فضا در معماری داخلی
حوزههای تخصصی:
انعطاف پذیری یکی از مفاهیم بسیار مهم در طراحی داخلی ساختمان های امروزی است. بناهای حال حاضر، به دلیل کوچک بودن فضاها و گوناگونی نیازهای انسان ها و تغییر در شرایط زندگی آن ها، برای پاسخگویی به اهداف و نیازها مناسب نیستند. انسان ها به طور کلی تنوع طلب هستند و ثابت ماندن یک فضا برای آن ها خوشایند نیست. همچنین اگر بخواهند برای رفع نیازهایشان محل زندگیشان را تغییر دهند، از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی آسیب هایی را به وجود می آورند و پایداری محلات از بین می رود. در این مقاله سعی شده که بعد از معرفی موضوع و شناخت عوامل و عناصر تاثیرگذار بر انعطاف پذیری فضاهای داخلی ساختمان و همچنین نیازهایی که افراد در طول زندگی دارند، راه حل هایی برای افزایش انعطاف پذیری فضاهای داخلی ساختمان ها ارائه دهیم. با رعایت این اصول و قواعد در طراحی عناصر داخلی ساختمان های امروزی، می توان کیفیت فضای زندگی را افزایش داد.
ارزیابی رویکرد بایوفیلیک در کاهش مصرف انرژی خانه های مسکونی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
175 - 197
حوزههای تخصصی:
مصرف بی رویه انرژی و سوخت های تجدیدناپذیر باعث هدررفت منابع انرژی و آلودگی محیط زیست شده است. لذا هم زیستی با شرایط طبیعی از طریق معماری امری ضروری به نظر می رسد. از دیرباز، طبیعت منبعی از راه حل ها برای طراحان بوده است. رویکرد بایوفیلیک براساس باور به تاثیرات طبیعت بر زیست، روان و سایر ابعاد اجتماع به عنوان راهکار طراحی طرح شده است. سقف و جداره های سبز، باغ-آسمان و حیاط های خلوت های سبز راهکارهای طراحی این رویکرد هستند. جغرافیای شهر کرمان، به عنوان شهری با آب و هوای گرم و خشک، به گونه ای ست که با توجه زمستان های سرد و تابستان های گرم و شب های سرد در اکثر سال، نیاز به مصرف انرژی بالایی دارد. نظر به ویژگی ها و مزایای پوشش گیاهی، می توان با استفاده از سبزینگی به سرمایش و گرمایش غیرفعال ساختمان ها کمک شایانی کرد. رشد روزافزون جمعیت که همزمان نیاز به تامین انرژی بیشتر و نیز کمبود سرانه فضای سبز در این شهر لازم می دارد تا با تکیه بر پوشش سبز در جداره ها و فضاهای داخلی مانند حیاط خلوت های سبز راهکاری عملی گردد. اینجا سه راهکار، اجرای مستقیم گیاه روی نما، پوشش گیاهی غیرمستقیم و دیوار زنده ای برپایه گلدان های مملو از خاک، قابل بررسی است. فرض بر این است که رویکرد بایوفیلیک بتواند به عنوان راهکاری اقلیمی گزینه های طراحی معتبری برای کاهش هدررفت انرژی طرح نماید. هدف تحقیق بررسی اثر کیفیت سبزینگی جداره عمودی ساختمان در اقلیم گرم و خشک کرمان بر کاهش مصرف انرژی و افزایش آسایش حرارتی است. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر ترکیب روش های نیمه تجربی و شبیه سازی است. برای این منظور، به صورت تجربی، نمونه های جداره های سبز با مقیاس واقعی ساخته و به وسیله ی ابزارهای اندازه گیری دما و رطوبت مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج میدانی به کمک نرم افزار کامسول، قیاس شده اند. با توجه به مقایسه خروجی های نرم افزار کامسول و داده های میدانی، بهترین عملکرد دمایی و رطوبتی به صورت قابل ملاحظه ای متعلق به دیوار زنده بوده و بعد از آن به ترتیب دیوار سبزغیرمستقیم و دیوار مرجع قرار دارند. همچنین دیوار زنده بیشترین میزان افزایش رطوبت در فضای داخل را تامین نموده است.
تجلی مفاهیم اسلامی و قرآنی در آثار دوره صفویه و قاجار (مطالعات موردی: مسجد- مدرسه چهارباغ و آستان شاه عبدالعظیم(ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
191-202
حوزههای تخصصی:
اهداف: تجلی مفاهیم اسلامی و قرآنی در آثار دوره صفویه و قاجار موضوعی بسیار مهم در درک معماری اسلامی ایرانی است. هدف از مطالعه حاضر، نمایش تاثیر قرآن مجید در شکل دهی آثار دوره های صفویه و قاجار بود. ابزار و روش ها: این مطالعه با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و تحقیقات میدانی به مقایسه تطبیقی نقوش کاشی کاری دو بنای مهم از این ادوار پرداخت. یافته ها: یافته ها نشان دادند که در دوره صفوی رنگ های غالب کاشی کاری لاجوردی و فیروزه ای و در دوره قاجار زرد و نارنجی بوده است. خط غالب در مجموعه چهارباغ ثلث و کوفی- بنایی و در آستان حضرت شاه عبدالعظیم (ع) نستعلیق بود. در کاشی دوره صفوی نقوش هندسی و گیاهی هر کدام به صورت مجزا و ساده به کار رفته بودند، ولی در دوره قاجار، استفاده تلفیقی از نقوش گیاهی و هندسی با جزییات فراوان مشاهده شد. همچنین مشخص شد که با توجه به تاثیر هنر غرب بر هنر قاجار، نقوش آن از حالت روحانی خارج شده است و استفاده از نقوش طبیعت گرا مانند نقوش انسانی، جانوری، گل ها و میوه ها تحت تاثیر هنر غربی در هنر کاشی کاری معماری ایران به وجود آمدند. همچنین قرآن مجید منبع الهام هنرمندان و طراحان آثار دوران اسلامی بوده است. نتیجه گیری: مروری بر دو نمونه موردی مطالعه شده، مسجد- مدرسه چهارباغ و آستان شاه عبدالعظیم (ع) نشان دهنده آن است که آیات قرآن مجید را می توان منشا ایده پردازی هنرمند در درک آثار دوره صفویه و قاجار دانست.
مطالعات آزمایشگاهی استحکام بخشی سنگ در معماری صخره کند روستای تاریخی کندوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۱۱۴-۹۹
حوزههای تخصصی:
کلیه سنگ های به کار رفته در ساخت یادمان های تاریخی و فرهنگی تحت تاثیر هوازدگی، به معنای ایجاد تغییرات ساختاری در سطح و عمق سنگ، دچار انواع مختلف آسیب و در نهایت تخریب می شوند. توف های آتشفشانی با خواصی چون نرمی، تخلخل بالا، سبکی، سهولت در کنده کاری و کارپذیری در ساخت بسیاری از آثار شاخص معماری جهان مورد استفاد قرار گرفته اند، این گونه سنگ از نظر دوام، جزو سنگ های ضعیف محسوب می شود. از این رو عوامل مختلف موجب هوازدگی، پیشروی تخریب و در نهایت فرسایش سریعتر آن نسبت به دیگر سنگ های آذرین می گردند. از جمله روش های حفاظت سنگ های تاریخی درمان های مبتنی بر استجکام بخشی و مقاوم نمودن سطح با استفاده از مواد شیمیایی و رزین های پلیمری در برابر عوامل فرساینده است. هدف این تحقیق ارزیابی بهبود خواص مقاومتی توف های آتشفشانی معماری صخره کند در روستای تاریخی کندوان با استفاده از عملیات درمانی مبتنی بر استحکام بخشی است. در همین راستا از روش های آنالیزهای پتروگرافی مقطع نازک، پراش پرتو ایکس( XRD ) و آزمون های مبتنی بر شناسایی خواص فیزیکی و مکانیکی شامل: جذب آب در شرایط اتمسفری و جذب موئینگی، چگالی و تخلخل سنجی، به علاوه شاخص دوام وارفتگی و مقاومت فشاری تک محوری برای ساختارشناسی و همچنین ارزیابی کارایی مواد مورد استفاده شامل: مواد استحکام بخش اتیل سیلیکات و نانو سیلیکات استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان دهنده خواص فیزیکی – مکانیکی بسیار ضعیف سنگ توف لیتیکی کندوان دارد که این امر باعث تشدید فرسایش و تخریب سطوح بیرونی گردیده است و دیگر اینکه کارایی این دو ماده در مقابل آزمون های مبتنی بر هوازدگی، مقاومت فشاری و مقایسه خواص فیزیکی در بهبود مقاومت مکانیکی سنگ هوازده کندوان نسبت به نمونه های هوازده و بکر اولیه قابل قبول است که انجام آزمون های میدانی با استفاده از این مواد را توصیه می کند.
خوانش بیش متنی نقش مایه انار در زیورآلات ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
43 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تقلید و الهام از آثار هنری گذشتگان، در شکل گیری اثری نو و خلاقانه قدمتی طولانی دارد. زیورآلات نیز به عنوان یکی از هنرهای غنی ایران زمین، از این قاعده مستثنی نیست. زیورآلات فارغ از مفهوم سرمایه ای، همواره ابزاری برای بازتاب هویت فرهنگی جوامع است و نقشی بارز در مراسم آیینی یک جامعه، باورهای مردم در گذشته و شناخت اندیشه های آنان ایفا می کند. در جستار حاضر با توجه به اهمیت نقش مایه انار در فرهنگ ایران زمین، تکرار این نقش مایه در متن زیورآلات باستانی ادوار مختلف و رجعت به این نقش مایه در زیورآلات معاصر، آرایه پرکاربرد انار انتخاب شده است. هدف: هدف از این پژوهش، مطالعه و بررسی چگونگی ارتباط فرم های بازنمایی شده انار، در زیورآلات معاصر و پیش متن های برگرفته آنها در زیورآلات باستانی است. جستار حاضر در راستای پاسخ به این سؤال است که ارتباط زیورآلات معاصر با پیش متن های خود چگونه تبیین می شود؟ در فرآیند اقتباس این آثار از زیورآلات باستانی ملهم از نقش مایه انار چه تغییراتی صورت گرفته است؟ روش تحقیق: این پژوهش با هدف بنیادی به شیوه توصیفی– تحلیل و تطبیقی است که با روش ترامتنیت و رویکرد بیش متنی صورت گرفته است. نتیجه گیری: در جمع بندی نتایج این پژوهش چنین به نظر می رسد، هنرمندان معاصر با حفظ ماهیت انار با تغییرات فرمی، برهم زدن تقارن، استفاده از فضاهای منفی و مثبت، ترکیب رسانه های مختلف با زیورآلات، به بازنمایی فرم انار در پیکره زیورآلات معاصر مبادرت ورزیده اند. ارتباط میان متن های پیشین و پسین در زیورآلات با گستره های متفاوت برگرفتگی، صراحت و اشتقاق در هردو دسته تغییری و تقلیدی به وقوع پیوسته است.
ارزیابی و تحلیل وضعیت آسایش حرارتی فضای باز محلات مسکونی با استفاده از شاخصه های حرارتی (نمونه موردی: محلات منتخب شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
113 - 126
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز شهری برای افزایش کیفیت، باید دارای شرایط آسایش از جمله آسایش حرارتی باشند وگرنه به فضاهایی مرده و فاقد سرزندگی تبدیل می شوند. بنابراین پژوهش حاضر به تحلیل شرایط آسایش حرارتی فضاهای باز محلات مسکونی با استفاده از سه شاخصه حرارتی دمای موثر استاندارد، دمای معادل فیزیولوژیک و پیش بینی متوسط نظر در دو فصل زمستان و تابستان می پردازد. در این مقاله چهار محله علی قلی آقا، جلفا، مرداویج و دشتستان در شهر اصفهان مورد مطالعه و تحلیل میدانی قرار گرفته اند. روش تحقیق مورد استفاده در مقاله حاضر، پژوهش موردی است که در آن به ارزیابی میدانی متغیرهای محیطی و شخصی با حجم نمونه هشتصد نفر پرداخته است. همچنین در این پژوهش جهت محاسبه شاخصه ها از مدل ریمن، به عنوان نرم افزار کاربردی محاسبه گر استفاده شده است. این نرم افزار با استفاده از داده های اقلیمی، مشخصات شخصی، نرخ فعالیت و نرخ لباس و اطلاعاتی همچون طول و عرض جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، میزان ابرناکی و غیره شاخصه های منتخب را محاسبه کرده و سپس نتایج با استانداردهای موجود مقایسه شده اند. پس از آن جهت اعتبارسنجی داده ها و مقایسه شاخصه های حرارتی با نتایج بررسی های میدانی، دمای خنثی و متوسط احساس حرارتی کاربران نیز به دست آمده است. در نهایت، وضعیت آسایش حرارتی محلات منتخب بر اساس شاخصه های فوق در دو فصل سرد و گرم و به تفکیک محلات مورد مطالعه ارائه شده و شاخصه های معتبر جهت ارزیابی آسایش حرارتی در فضاهای باز شهر اصفهان معرفی شدند.
تاثیر نوع گازهای میانی پنجره های دو و سه جداره بر بار سرمایش و گرمایش ساختمان های اداری در اقلیم گرم و مرطوب، گرم و خشک و سرد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
211 - 225
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر افزایش فزاینده جمعیت کره زمین و نیز تولید روز افزون دی اکسید کربن سبب افزایش میزان توجه و اهمیت صرفه جویی در مصرف انرژی خاصه در صنعت ساختمان شده است. از آنجا که بخش عمده اتلاف حرارتی پوسته ساختمان از طریق پنجره ها صورت می گیرد، کاهش میزان انتقال حرارت و عایق نمودن پنجره ها ضروری است. در پژوهش حاضر تاثیر انواع گازهای میانی در پنجره های دو و سه جداره بر میزان بار سرمایش و گرمایش یک ساختمان اداری نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. اقلیم های مورد مطالعه شهرهای بوشهر و بندر عباس با اقلیم گرم و مرطوب، مشهد و تبریز با اقلیم سرد و شهرهای شیراز، یزد، اصفهان و تهران با آب و هوای گرم و خشک است. در هر یک از شهرها ساختمان اداری نمونه در 11 حالت با تغییر نوع گاز میانی پنجره ها، مورد سنجش قرار گرفته است. شبیه سازی ها با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر نسخه 5.02.003 انجام شده و مجموع بار سرمایش و گرمایش سالانه در هر حالت محاسبه شده است. نتایج شبیه سازی ها نشان می دهد که استفاده از پنجره های دو و سه جداره سبب کاهش بار سرمایش و گرمایش می شود. در تمامی شهرهای مورد مطالعه پنجره ی سه جداره با استفاده از هوا و گاز آرگون مناسب ترین نوع پنجره است.
بررسی میزان پیاده مداری در خیابان فردوسی شاهین شهر و تأثیر آن بر تعامل اجتماعی شهروندان
حوزههای تخصصی:
با شروع انقلاب صنعتی،اختراع اتومبیل و گسترش شهرها، به تدریج اولویت دادن به نقش عابر پیاده و فضاهای پیاده محور در شهرها و فضاهای شهری کمرنگ شده و از کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر ، فضاهای باز شهری و پیاده راه ها کاسته شده است؛ عرصه هایی که خود به عنوان بستر و خاستگاه، نقش محوری در ارتقای سطح تماس ها،ارتباطات و تعاملات اجتماعی بین شهروندان ایفا می کنند. امروزه اغلب فضاهای عمومی شهری و خیابان ها به دلیل افزایش بی رویه وسایل نقلیه و وابستگی الگوی زندگی شهری به آ نها، به شدّت تحت سلطه ماشین درآمده است. در این راستا عدم توجه به مقیاس انسانی و نادیده گرفته شدن نیازهای عابرین پیاده از معضلات پیش رو می باشد، به طوری که کمبود و نبود کیفیت در پیاده راه ها منجر به تضعیف حضور و تعاملات اجتماعی شهروندان شده است.شکل گیری و توسعه اغلب فضاهای شهری، خیابان ها حتی کوچه ها، در شهرهای جدید ایران، بر مبنای مقیاس سواره و مسائل مربوط به ترافیک است. محورهای باریکی که در حاشیه محورهای سواره در خیابان های شهری به عنوان »پیاده رو « وجود دارد، گویی پس مانده هایی از فضای اصلی سواره است که فقط برای تردّدهای ضروری شهروند پیاده باقی مانده است. خیابان فردوسی مهم ترین خیابان شاهین شهر است به دلیل وجود کاربری های تجاری ،تفریحی، درمانی، خدماتی، اداری که در این خیابان وجود دارد. خیابان فردوسی شریان درجه 2 است و به دلیل نقش اجتماعی این خیابان نقش ترافیکی هم پیدا کرده است.به دلیل شلوغی و ترافیک ، تعاملات اجتماعی در این خیابان به شدت کاهش پیدا کرده است. در ساعات مختلف دارای اختلال ترافیکی ما بین اتومبیل ها و عابرین پیاده، امکان وقوع تصادفات، اتلاف وقت و زمان برای عبور، ایجاد تنش های فردی بین اجتماع در حال عبور و رانندگان، نا بسامانی رعایت قوانین مدنی و اجتماعی، صرف هزینه های مادی و معنوی برای کنترل ترافیکی و همچنین برای عبور عابران پیاده از خیابان هم مشکلاتی به وجود آورده است. هدف از این پژوهش تبیین معیار های خیابان پیاده مدار در راستای ایجاد مکان سوم در خیابان فردوسی شاهین شهر است. این تحقیق یک پژوهش توصیفی- تحلیلی و فرآیند آن ترکیبی ( کمی و کیفی) می باشد.