فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
119 - 139
حوزههای تخصصی:
خوون چینی، نوعی آجرکاری تزئینی برجسته است که با استفاده از قطعات آجر با ضخامت یکسان و اندازه های مختلف بر سطح نمای ساختمان اجرا می شود. این نوع تزئین های آجری در معماری ابنیه تاریخی استان خوزستان و به ویژه در بافت قدیم دزفول، در سردر ورودی ها و بخش هایی از بدنه های حیاط داخلی خانه های تاریخی به کار رفته اند. سایه ایجاد شده متاثر از برجستگی و فرورفتگی آجرها، به ویژه در تابستان، سطح قابل ملاحظه ای از نما را می پوشاند. در کنار کارکرد زیباشناختی این نقوش، سایه ایجاد شده بر پوسته خارجی بنا می تواند در انتقال حرارت از این سطح به سطح داخلی تاثیرگذار باشد. هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان تاثیر سایه خوون چینی بر انتقال حرارت در جداره خارجی است. جهت انجام این تحقیق از روش تجربی و مدل سازی در محیط واقعی استفاده شده است. از میان تعداد بسیار نقوش خوون چینی در بافت تاریخی دزفول، یک نقش با سایه اندازی زیاد انتخاب شد. دو اتاقک با ابعاد و جزییات یکسان که وجه جنوبی آنها دیوار آجری، یکی دارای نقش خوون چینی و دیگری دارای همان نقش بدون برجستگی است در شهر آبادان با اقلیم بسیار گرم و نیمه خشک ساخته شدند. با توجه به فراهم بودن شرایط ساخت و انجام آزمایش در آبادان و شباهت اقلیمی با دزفول، این محدوده جهت مدل سازی انتخاب شد. متغیر های دما و رطوبت نسبی محیط، دما و رطوبت نسبی درون اتاقک ها و دمای متوسط سطح داخلی دیوار آجری (جبهه رو به جنوب) اتاقک ها، در شش دوره اندازه گیری، در طول تابستان 1398 ثبت شدند. نتایج نشان دادند که درگرم ترین ساعت های شبانه روز، دمای متوسط سطح داخلی دیوار جنوبی و دمای داخلی اتاقک دارای خوون چینی نسبت به اتاقک بدون تزیینات، به طور میانگین و به ترتیب 1 و 8/0 درجه سلسیوس کاهش یافتند. این تفاوت دما نمایانگر اثر خوون چینی بر کاهش انتقال حرارت از نمای جنوبی در تابستان، در اقلیم مورد مطالعه است.
ارزیابی شاخصه های خیرگی در ساختمان های آموزشی اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳
29 - 50
حوزههای تخصصی:
خیرگی ناراحت کننده یک مسئله بسیار مهم در ساختمان های استفاده کننده از نور روز است؛ با این حال، توافق بر روی شاخصه های خیرگی و معیارهای آنها دشوار است، از آن جایی که هر مقدار اندازه گیری شده باید همبستگی مشخصی را با درک ساکنین فضا داشته باشد. قابلیت اجرای معیارها برای هر شاخص خیرگی باید با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی و تفاوت های فرهنگی و ترجیحات تعیین شود. هدف این پژوهش تعیین شاخصه های مناسب برای ارزیابی خیرگی ناراحت کننده در اقلیم گرم و خشک ایران با استفاده از تکنیک تصاویر با محدوده دینامیکی بالا HDR و ارزیابی پس از سکونت است. ارزیابی در کلاس های آموزشی دانشگاه پیام نور مهریز با 50 شرکت کننده انجام شد. نتایج نشان داد، DGp قابل اعتمادترین شاخص برای صحنه های خیرگی غیرقابل درک، آزاردهنده و غیرقابل تحمل بود. UGR در بین شاخصه های دیگر، بالاترین ضریب همبستگی را برای صحنه های خیرگی قابل درک (0.34) داشت. DGI در صحنه های خیرگی غیرقابل درک و غیرقابل تحمل دارای ضریب همبستگی قابل قبول بود و CGI بیشترین ضریب همبستگی را در صحنه های خیرگی آزاردهنده (0.31) داشت. VCp به دلیل ضریب واریاسیون بالا از محاسبات حذف شد. آنچه از نتایج به دست می آید، این است که DGp قابل اعتمادترین نتایج را در سطوح متفاوت خیرگی بر اساس ارزیابی ذهنی افراد در بین 5 شاخصه دیگر به دست می دهد.
الگوی توسعه گردشگری اکولوژیک مناطق کوهستانی صعب العبور در بستر زیرساخت کهن شبکه ریلی (محور مطالعه: مسیر ریلی تهران-مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق صعب العبور کوهستانی یکی از مقاصد جذاب گردشگری هستند؛ که به دلیل دسترسی دشوار به این مناطق کمتر موردتوجه قرار می گیرند. بهترین راه دسترسی به این مناطق استفاده از شبکه ریلی است، شبکه ریلی می تواند موجب حفاظت از محیط طبیعی و سکونتگاهی گردد و از آلودگی های محیطی و ورود بیش ازحد جمعیت به این مناطق جلوگیری نماید. با توجه به این موضوع هدف از این پژوهش تبیین الگوی توسعه گردشگری اکولوژیک در مناطق صعب العبور کوهستانی به وسیله محور ریلی است. محور ریلی تهران-مازندران به دلیل قدمت و پیشروی آن در دل مناطق کوهستانی و داشتن قطار گردشگری فعال به عنوان نمونه مورد مطالعاتی این پژوهش انتخاب شد. برای شناخت و تحلیل وضعیت موجود محور ریلی و مناطق مجاور آن از مطالعات اسنادی، کتابخانه ای در کنار پیمایش های میدانی و برای آگاهی ازنظر ذی نفعان و کنشگران این پژوهش از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. سپس با بهره گیری از این موارد، الگوی توسعه منطقه تدوین شد. در این توسعه ایستگاه های راه آهن نقش کانون توسعه گردشگری در یک منطقه را فراهم می نمایند. ایستگاه هایی که دارای بیشترین ظرفیت توسعه بودند به عنوان کانون های توسعه گردشگری اکولوژیک انتخاب شدند. این کانون ها با تشکیل یک مجموعه گردشگری اعم از جاذبه های طبیعی، روستایی و تاریخی نقش محور توسعه منطقه را پیدا می کنند و نواحی پیرامونی خود را با ایجاد یک شبکه گردشگری رشد می دهند. با این عمل علاوه بر توسعه اقتصادی سکونتگاه ها و رونق گردشگری، حفاظت و نگه داری از محیط زیست نیز به بهترین نحو انجام می پذیرد و بدین ترتیب گردشگری اکولوژیک در مناطق کوهستانی با محوریت مسیر ریلی تحقق می یابد.
بررسی تأثیر اقدامات بازآفرینی بر وقوع پدیده اعیانی سازی در محلات ناکارآمد (مطالعه موردی: محلات اتابک و خانی آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
63 - 78
حوزههای تخصصی:
در پی وقوع پدیده «اعیانی سازی»، بسیاری از افراد به اجبار محل زندگی خویش را ترک کرده و یا با هزینه بیشتری قادر به زندگی در آن هستند. ریشه وقوع اعیانی سازی را می توان در رکود بیش از حد محله و ایجاد شکاف در ارزش زمین و اجاره بها میان محله و سایر قسمت های شهر جستجو نمود. پروژه ها و اقدامات بازآفرینی شهری، در برخی تجارب، با رفع مشکلات کالبدی محلات و موانع عمده عدم مرغوبیت آن ها، سبب بالا رفتن تقاضا جهت سکونت در این محلات شده و در نتیجه افزایش قیمت واحدهای مسکونی و آوارگی ساکنان قدیمی را به دنبال خواهند داشت. در این پژوهش با تکیه بر آمار توصیفی و با روش ترکیبی (کیفی-کمی)، دو نمونه موردی متأثر از سطوح مختلف سیاست ها و اقدامات بازآفرینی، بررسی می-گردد. بنا بر یافته های این پژوهش، ارتباط مستقیمی میان تشدید اقدامات بازآفرینی شهری، بالا رفتن تقاضا جهت سکونت، افزایش قیمت واحدهای مسکونی و آوارگی ساکنان قدیمی محله وجود دارد.
اولویت بندی خیابان های شهری جهت ایجاد محورهای پیاده مدار؛ موردمطالعه شهر گز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های اساسی شهرنشینی عصر حاضر، سلطه خودرو بر فضاهای شهری است. فضاهایی که زمانی بستر حیات جمعی شهروندان بودند، با نفوذ خودرو، تا حدود زیادی نقش سازنده خود را در ارتقای کیفیت زندگی شهروندان از دست دادند. یکی از مهم ترین سیاست هایی که در سال های اخیر جهت تقلیل این سلطه موردتوجه قرارگرفته است، پیاده مدار نمودن خیابان های شهری است. از آنجا که مدیریت شهری با محدودیت های مالی، فنی، عمرانی و ... روبه رو است، اولویت بندی پیاده مدارسازی خیابان های شهری حائز اهمیت است. نگارندگان این مقاله به دنبال رفع یک خلأ روش شناسانه در حوزه اولویت بندی پیاده مدارسازی خیابان های شهری بوده و بدین منظور شهر گز موردمطالعه قرار گرفته است. در این مقاله مدلی چندبخشی ارائه شده است که بر اساس شاخص های زیربنایی جریان حرکت پیاده (شاخص های چیدمان فضا) و سطح پوشش خدمات رسانی کاربری های شهری(دسترسی به اختلاط کاربری ها)، پایگاه داده جهت اولویت بندی پیاده مدارسازی خیابان ها را تولید می کند. سپس با اجرای مدل F’ANP بر روی پایگاه داده ها، وزن شاخص ها محاسبه شده و با ساخت شاخص مرکب اولویت بندی پیاده مدارسازی خیابان های شهری (PIMSW)، خیابان ها اولویت بندی شده اند. یافته ها نشان می دهد که اولویت ایجاد محورهای پیاده مدار در شهر گز تحت تاثیر سه مولفه زیر بنایی "چیدمان فضا"، "دسترسی به اختلاط کاربری های فراغتی" و "دسترسی به اختلاط کاربری های مرتبط با نیازهای روزمره یا کاری" قرار دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر پایداری اجتماعی مکان در فضای آموزشی (نمونه موردی : دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵
15 - 32
حوزههای تخصصی:
پارادایم پایداری، به عنوان نقطه عطفیدر مسیر توسعه توجه مجامع جهانی را به خود جلب کرده است و اقبال عمومی به موضوع پایداری که به موجی قوی در معماری امروز جهان تبدیل شده است. ایجاب کننده نوعی بازنگری ناقدانه، به منظور تنقیح و ارتقای گفتمان پایداری در معماری است. پایداری اجتماعی مکان، به معنای توانمندی مکان برای غلبه بر چالشها و مسایل و واکنش بهینه به تغییرات بیرونی است. که نیازها و عکس العمل های افراد را نسبت به مکان حاضر در آن، مورد توجه قرار داده است. ارتباط بین کیفیت آموزش و تعامل انسان – محیط توجه به کیفیت فضای آموزش عالی را تبیین می کند. فلذا، احقاق پایداری اجتماعی مکان در فضای آموزشی الزامیست. این مطالعه با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر پایداری اجتماعی مکان در فضای آموزش معماری در قالب تحقیقی توسعه ای – کاربردی با روش تحلیل عاملی به عنوان روش آماری جهت ارایه مجموعه ای از متغیرها بر حسب تعداد متغیرهای فرضی و متغیر های مشاهده شده به صورت کتابخانه ای و میدانی در دو فاز مطالعه کیفی و کمی صورت گرفته است. محدوده تحقیق به دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز تحدید شده و نمونه گیری با روش های ترکیبی بنیادی به دو صورت هدفمند و تصادفی بوده است نتایج، حکایت از تاثیر سه عامل، هویت مندی مکان و تعاملات اجتماعی، یکپارچگی و تناسبات کالبدی و آسایش محیطی بر پایداری اجتماعی مکان را دارد.
ارزیابی آسیب پذیری پهنه های شهری با رویکرد پدافند غیرعامل، مورد پژوهی: مناطق 10 گانه شهرداری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶
23 - 46
حوزههای تخصصی:
امروزه به کارگیری اصول پدافند غیرعامل در برنامه ریزی شهری با هدف به حداقل رساندن خسارت های احتمالی ناشی از تهدید های انسان ساخت. جایگاه مهمی دارد براین اساس در فرآیند مدیریت خطرپذیری ارزیابی میزان آسیب پذیری کالبد شهری و شناسایی پهنه های آسیب پذیر امری ضروری است. از این رو هدف اصلی این پژوهش تعیین میزان اهمیت شاخص های موثر بر آسیب پذیری پهنه های شهری، ارزیابی کلانشهر شیراز براساس این شاخص ها و شناسایی پهنه های آسیب پذیر شهر شیراز در شرایط وقوع تهدیدهای انسان ساخت احتمالی است این پژوهش از نظر روش شناسی توصیفی – تحلیلی و موردی است. به منظور شناسایی پهنه های آسیب پذیر شهر شیراز از مدل تلفیقی تحلیل سلسله مراتبی فازی و میانگین گیری وزن دار مرتب در سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شد و در این روند مقایسه زوجی معیارها، تعیین وزن معیارها و تهیه نقشه های لایه های اطلاعاتی انجام شد. شاخص ها و معیارهای استفاده شده در این تحقیق از مبانی نظری پژوهش بدست آمد و جهت تعیین میزان اهمیت هر یک از معیارها از شیوه مصاحبه با خبرگان (15 کارشناس) و روش سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده شد. نقشه های مربوط به معیارهای سنجش آسیب پذیری با به کارگیری منطق فازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی در سطح بلوک های شهری تهیه و سپس نقشه های فازی با استفاده تابع ترکیب خطی وزن دار با یکدیگر ترکیب و با استفاده از شیوه میانگین گیری وزن دار مرتب (OWA) نقشه های نهایی آسیب پذیری محدوده مورد مطالعه در 5 سطح خطر پذیری تهیه شد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که در شرایط خطرپذیری بالا (Orness = 1) 27 درصد از بلوک های شهری کلانشهر شیراز شامل پهنه های وسیعی از مناطق 8 و 2 و بخش هایی از مناطق 1،5،12و 4در شرایط آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد و 65 درصد از بلوک های شهری در شرایط آسیب پذیری متوسط قرار دارند
تبیین رویکرد برنامه ریزی کاربری زمین شهری در شهر هوشمند با استفاده از روش پرامتی (مطالعه موردی : منطقه 22 شهرداری شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶
124 - 142
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سریع فنآوری اطلاعات و ارتباطات شهرها را به لحاظ فعالیتی و کالبدی و کیفیت زندگی ساکنان شهرها تحت تاثیر قرار داده است. علاوه بر این، تراکم رو به رشد جمعیت در شهرها، برنامه ریزان شهری را با چالش تامین سرانه کاربری زمین شهری که از منابع محدود تلقی میشود مواجه نموده است. در این میان، مفهوم شهرهوشمند به عنوان استراتژی برندهی شهری برای افزایش کیفیت زندگی در شهر مطرح شده است. هدف مقاله ی حاضر تحلیل وضعیت کاربری زمین شهری از طریق ابعاد شهرهوشمند و در نظر گرفتن قابلیت های جدیدی است که فضای مجازی در اختیار قرار میدهد تا رویکرد نوین برنامه ریزی کاربری زمین شهری ارایه گردد که مناسب ترین بهره برداری از ظرفیت های شهر ایجاد شود. مقاله ی حاضر از نوع هدف کاربردی و از نظر روش پردازش اطلاعات توصیفی – تحلیلی است. اولویت بندی های برنامه ریزی محدوده مطالعه با روش رتبه بندی پرامتی و تحلیل گایا انجام شده است. یافته ها نشان میدهد که بر اساس شش بعد اصلی شهرهوشمند که هر کدام بر اساس فعالیت با کاربری های متناظر خود معادل سازی شده اند، برنامه ریزی کاربری زمین شهری دارای اولویت بندی متفاوتی نسبت به روش های سنتی میباشد. بدین ترتیب که نواحی 3 و 2 در محدوده مطالعه دارای وضعیت مناسب و نواحی 4 و1 نیازمند بازنگری در برنامه ریزی کاربری ها با اولویت کاربری تجاری – مسکونی ، تجاری – اداری ، شبکه دسترسی ها، حمل ونقل، تاسیسات و تجهیزات و پارکینگ، آموزشی و فرهنگی میباشد. بر اساس نتایج این مقاله رویکرد نوین در اولویت بندی تخصیص زمین به کاربری ها و در کنار آن معرفی فضای جریان ها به عنوان مکمل فضای مکان ها به عنوان ظرفیتی نو برای برنامه ریزی کاربری زمین شهری ارایه شده است.
ظرفیت ها، موانع و مشوق های توسعه انرژی های پاک در روستاهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۶۵
۳۲-۱۷
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی و بهره گیری از انرژی های تجدیدپذیر در آن، با توجه به پراکندگی جغرافیایی، تنوع اقلیمی، تنوع بافت جمعیتی و آسیب پذیری اقتصادی آن ها امری پیچیده، هزینه بر و نیازمند زمان و امکانات فراوان است. مشکلات ناشی از آلایندگی سوخت های فسیلی، اتلاف انرژی، هزینه های تعمیر و نگهداری خطوط و شبکه انتقال و نظایر آن موجب جایگزینی انرژی های تجدیدپذیر به عنوان راهکار اصلی در دیگر کشورها شده است اما این نوع انرژی نیز همواره با موانعی چون مشکلات سیاستگذاری، اجتماعی، فنی، اقتصادی و ... مواجه بوده که استفاده از ظرفیت های کشور را محدود ساخته است. از این رو این مقاله می کوشد با تبیین موانع توسعه انرژی های پاک در مناطق روستایی و شناخت ظرفیت های آن در کشور، با نگاهی واقع گرایانه راهکارهای مجرب این توسعه را بررسی کند. به این ترتیب با استفاده از پرسشنامه نظرات 38 نفر از متخصصین و مسئولان حوزه های انرژی، برنامه ریزی و توسعه شهری و روستایی و سازمان های مرتبط، در رابطه با موانع و ظرفیت های توسعه انرژی های پاک در روستاها جمع آوری شده و با استفاده از تحلیل های آماری و با بررسی ادبیات موضوع و تجربیات دیگر کشورها در زمینه تشخیص موانع و چالش ها، تعیین ظرفیت ها و تطبیق محتوایی این موارد بررسی و جمع بندی شده است. این راهکارها در حوزه های فناوری، اقتصادی، اجتماعی و سیاست گذاری ارائه شده است. نتایج نشان می دهد اولاً آبگرم و پانل های خورشیدی مناسب ترین فناوری های تجدیدپذیر در مناطق روستایی کشور براساس مطالعات ظرفیت سنجی و آرا خبرگان است. به علاوه زمین گرمایی در این فهرست در آخرین رتبه قرار دارد. همچنین مشکلات اقتصادی و ضعف در سیاستگذاری اصلی ترین موانع این توسعه شناخته شد. راهکارهای اصلی پیشنهادی برای این موارد به ترتیب اعطای وام های کم بهره طولانی مدت و نیز تهیه برنامه جامع حمایتی و سیاست های تشویقی و اعطای یارانه و مخاطب اصلی این موارد نیز صندوق های سرمایه گذاری خصوصی و دولتی، سیستم های مشارکت مردمی و ارگان های سیاستگذار است. بدیهی است که فرهنگ سازی پیش نیاز چنین رخدادی در جوامع روستایی خواهد بود. به این جهت نقش رسانه ها و سازمان های مردم نهاد در این مهم مورد تأکید جامعه خبرگان قرار گرفت.
تحلیل روابط فضایی خانه های روستایی براساس نگرش فرهنگی-اجتماعی (مطالعه موردی: روستای کوهپر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۶
۳۴-۱۹
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی در شکل گیری فضاهای خانه های روستایی تأثیر گذارند که میزان اهمیت و تأثیرگذاری همه آن ها یکسان نیست. یکی از مهم ترین این عوامل، عوامل فرهنگی- اجتماعی می باشد که رسیدن به درک فضایی و مفاهیمی که در معماری خانه های روستایی وجود دارد را امکان پذیر می سازد. بنابراین در نوشتار حاضر سعی شده است تا با تعیین جایگاه و اهمیت عوامل مذکور در شکل گیری روابط فضایی خانه های روستایی، نحوه تأثیر نگرش های اجتماعی و فرهنگی بر شکل خانه تشریح شود. مبانی و چهارچوب نظری این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای انجام پذیرفته و سپس جدولی برای چگونگی تأثیر نگرش مذکور در شکل گیری روابط فضایی خانه های روستایی بر اساس نظر متخصصان تدوین شده است. در ادامه، یافته های حاصل در خانه های روستایی غرب استان مازندران یعنی منطقه کوهستانی شهرستان کلاردشت به عنوان نمونه مطالعاتی از معماری روستایی شمال ایران، مورد بررسی قرار گرفته است. جهت تعمیم نتایج به سایر روستاهای کوهستانی منطقه، روستای کوهپر با قدمت بیشتر و سه خانه قدیمی تر از این روستا در سه گونه متفاوت انتخاب شد که در تمامی منطقه تکرار می شود. اطلاعات این بخش بر اساس مطالعات میدانی در روستا (عکس، نقشه و مصاحبه) استخراج و با استدلال منطقی به نتیجه رسید. در نهایت نتایج به صورت جداولی که در آن ها عناصر فضایی و سازمان فضایی در ارتباط با روابط فضایی خانه ها به صورت دسته بندی مشخص شده، در جدولی به صورت شکلی ارائه و نتایج حاصل از تحلیل فضایی در این جداول، از نمودار توجیهی بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد که نگرش فرهنگی- اجتماعی در پاسخ به نیازهای مادی و غیر مادی انسان شکل می گیرد و در روابط فضایی خانه های روستایی نمود پیدا می کند. این نمود در روستای مورد نظر، بیشتر در محرمیت و جداسازی حریم عمومی و خصوصی (مهمان و خانواده) قبل از ورود به داخل خانه صورت گرفته است و مشخص شده است که بررسی عمق فضا ها در خصوصی یا عمومی بودن فضا هیچ تأثیری ندارد بلکه مهم روابط فضایی خانه های روستایی است که بر اساس این دو فضا سازمان می یابد.
پذیرش گردشگری خلاق در تجربه ی شهروندان و گردشگران شهرهای پشتیبان گردشگری؛ نمونه ی موردی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر یاسوج در منطقه ای قرار دارد که به خاطر طبیعت بکرش عنوان «پایتخت طبیعت ایران» را یافته است. این شهر در زمره ی شهرهایی قرار می گیرد که به دلیل نداشتنِ میراث تاریخی، بیشتر نقش پشتیبانی خدمات به طبیعت گردان و بوم گردانی که به این منطقه می آیند را ایفا می کند، در حالی که در کنار سرمایه ی طبیعی، ویژگی های اجتماعی شهر نیز جاذبه های فرهنگی منحصر به فردی داراست. پارادایم گردشگری خلاق در مقایسه با دیگر پارادایم های گردشگری که بر میراث ملموس و کالبدی شهر متکی هستند، بر زندگی روزمره و تجربه ی فعال و مشارکتی گردشگر و تعامل او با محلی ها تأکید دارد نه بر میراث کالبدی و طبیعی شهر. این پژوهش در پی فهم آن است که با توجه به این که تمرکز گردشگری یاسوج در حال حاضر بر داشته های طبیعی و بوم گردی است، جایگاه الگوی گردشگری خلاق در تجربه ی محلی ها و گردشگران چگونه است؟ این پژوهش به روش تحلیل کیفی محتوای مصاحبه هایی که با 32 نفر از گردشگران یاسوج و شهروندان آن به دست آمده انجام شده است. «شهر- پشتیبان گردشگری»، «شهر – نمایش محصولات فرهنگی» و «شهر- رویداد» سه مضمونی هستند که به عنوان یافته های پژوهش، توصیفگر ضرورت همپیوندی بستر گردشگری خلاق با دیگر سطوح و فرم های سنتی گردشگری در شهر یاسوج است.
تحلیل اسطوره شناختی مفاهیم مؤثر بر شکل و فرم ریتون های هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۲
21 - 32
حوزههای تخصصی:
ریتون ها ظروفی آشامیدنی هستند، به شکل نیم تنه فوقانی بدن یا به شکل سر و شاخ یک حیوان . بر اساس نظر باستان شناسانی چون «گیرشمن»، «پرادا»، «هرتسفلد» و «پیر آمیه»، ریتون ها در ایران بیش از سایر تمدن های باستانی مورد استفاده بودند. هدف از استفاده از آنها انتقال نیروهای اساطیری حیوانات به کار رفته در ساخت آنها از طریق مایع نوشیدنی به بدن افراد بود. در دوره هخامنشی ریتون ها با استفاده از فلزات گرانبها مانند طلا و نقره ساخته شده و اغلب نمونه ها از تخت جمشید و یا گنجینه های ارزشمند هخامنشی کشف شده اند.<br /> روش پژوهش مقاله اسنادی است و با شیوه تحلیل محتوا 135 نمونه ریتون هخامنشی را بررسی می کند. هدف، شناخت شکل و فرم ریتون های هخامنشی و تحلیل ارتباط آنها با مفاهیم اسطوره ای است. با توجه به رواج استفاده آیینی از ریتون ها، مسئله پژوهش تحلیل ساختار این اشیاء و معرفی برخی از ایزدان اصلی و موردتوجه دوره هخامنشی با تکیه بر باورهای اساطیری و مذهبی مؤثر در ساخت ریتون هاست.<br /> بر اساس نتایج تحقیق، در دوره هخامنشی استفاده از ریتون های استوانه ای و مخروطی بیش از سایر انواع، متداول بوده است. حیوانات اساطیری متداول در ساخت ریتون ها عباتند از شیر (بال دار یا بدون بال)، گاو، بزکوهی و قوچ (حیوانات ملازم و مرتبط با تیشتر و بهرام) که ساخت ریتون با شکل این حیوانات به امید به دست آوردن حمایت ایزد و نیروی محافظت کننده وی صورت گرفته است. رواج اعتقاد به ایزدان «آناهیتا»، «مهر(میترا) »، «تیشتر» و « بهرام» بر استفاده از این حیوانات تأثیر فراوان گذاشته است و در میان ایزدان فوق بهرام و میترا، به عنوان پیروزمندترین پیروزها، بیش از سایر ایزدان مورد توجه بوده اند و سمبل آنها (شیر، بزکوهی بال دار یا بدون بال و قوچ) بر ساخت ریتون ها سایه افکنده اند. در نهایت با توجه به نتایج این پژوهش چهار ایزد بهرام، آناهیتا، مهر (میترا) و تیشتر با ویژگی های باروری و حاصلخیزی، سرزنده سازی، پیروزمندی و محافظت، مورد توجه ترین ایزدان دوران هخامنشی به شمار می روند.
واکاوی نقش مفاهیم سازنده گرا و حس مکان در طراحی محیطی باغ موزه ها
حوزههای تخصصی:
میزان مطالعه کتاب در ایران بسیار پایین است. دلایل متعددی برای این مساله ذکر شده است. از جمله گرانی کتاب، نداشتن فرصت مطالعه و امکان خرید کتاب به دلایل اقتصادی، ضعف فرهنگ کتابخوانی و نبودن آموزش مناسب در دوران کودکی برای کتابخوانی، عدم چاپ مناسب کتاب در قطع های متفاوت و قابل حمل، عدم برنامه ریزی برای گروه ها و سلیقه های متفاوت در انتشار و عرضه کتاب، نقش مخرب رسانه های جمعی در پر کردن اوقات فراغت، و نیز فقدان نویسندگانی که بتوانند با نوشته های خود پاسخگوی نیازهای جامعه باشند. برنامه ریزی برای افزایش مطالعه در اوقات فراغت، یکی از ضرورتهای جامعه ماست در جامعه ما اکنون در این زمان ها، به دلایل متعدد، کمتر امکان مطالعه وجود دارد، حال آن که با سیاستگذاری مناسب و شناخت علل عدم اقبال به مطالعه در هر یک از این مقاطع، می توان به افزایش سطح کتاب خوانی در جامعه کمک کرد. در طی سده اخیر، واژه مکان همراه با طیف وسیع معانی، تقریبا در تمامی فضاهای معماری مطرح شده است. ساخت مکان، به معانی و باورهای انسان تجسد بخشیده و ارتباط عمیقی با ساحتهای وجودی انسان و ارتباط وی با محیط اطراف خود دارد. از این رو پرداختن به چگونگی ارتباط انسان با طبیعت به صورت تحدید شده در حوزه منظر و شناساندن نوع ارتباط شکل گرفته، گام اولیه در بررسی مفهوم مکان است، نگارندگان این مقاله، به سبب باور به ارتباط ناگسستنی انسان و محیط، از رویکرد پدیدارشناسانه نسبت به مفهوم مکان و باغ موزه استفاده کرده ند. روش تحقیق در این کار، روش توصیفی- تحلیلی بوده است. در این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی انجام می پذیرد، برای تشخیص جایگاه انسان در ارتباط با طبیعت و نوع تسخیر آن توسط انسان جهت مطالعه، ابتدا انواع ارتباط انسان با طبیعت مورد بررسی قرار گرفته و جایگاه باغ کتاب در نوع برخورد انسان با طبیعت (به عنوان روح مکان انسان ساخت) بیان می شوند.
درآمدی بر تاثیر تصوف بر معماری ایران با رویکرد تاریخ فرهنگی
حوزههای تخصصی:
جریان تصوف از فراگیرترین جریان های فکری تاریخ ایران است که تاثیر فراوانی بر هنر و معماری داشته است. این جریان فکری از سده ی دوم آغاز شده و در سده های چهارم و پنجم، تشکیلات خانقاهی به خود گرفت. در قرن هفتم و با هجوم مغول ها،خانقاه ها تبدیل به پناهگاه های روحی و مادی مردم شد؛ و بعد از آن، جریان تصوف به اوج مقبولیت و نفوذ خود بین عوام و خواص جامعه از درباریان تا مردم رسید و این روند تا آنجا پیش رفت که زمینه ساز تشکیل حکومت صفویه شد. بررسی رابطه تصوف و معماری با رویکردهای مختلفی بررسی شده است اما رویکرد تاریخ فرهنگی این امکان را به تحقیق می دهد که این ارتباط به صورت واقع گرایانه بررسی شود و با استفاده از شواهد تاریخی از هرگونه افراط و انحراف به دور باشد. حال سوال اینست تاثیر جریان فکری تصوف بر معماری ایران چگونه بوده است و چه نوع بناهای معماری را شکل داده است؟. پژوهش از نوع تحقیق های نظری می باشد که با روش تاریخی- تفسیری پژوهش شده است و چارچوب اصلی در قالب مطالعات فرهنگی و در ذیل آن تاریخ فرهنگی و از طریق مطالعه منابع کتابخانه ای تصوف و تاریخ معماری می باشد. با این روش نتیجه تحقیق بدین شرح است که تفکرات صوفیانه، رفتار و ارزش های آن ها باعث شکل گیری کلیات کالبد های معماری می شود. کاربری این بناها در طول تاریخ در هم تنیده بوده است. با توجه به بناهای باقی مانده و منابع موجود می توان کالبدهای معماری صوفیان را در دو دسته تک بناها، شامل خانقاه ها و آرامگاه ها؛ و دسته دوم، بناهای مجموعه ای دسته بندی کرد.
چگونگی حضور نور طبیعی در معماری سنتی ایران، نمونه موردی خانه عامری ها کاشان
حوزههای تخصصی:
در معماری سنتی ایران، نور طبیعی که به عنوان تنها منبع روشنایی روز بوده، به تأمین روشنایی محدود نشده و از نظری کیفیت بصری و زیبایی فضا نیز مورد توجه معماران بوده است. یکی از نمونه های خوب بازی نورپردازی طبیعی در معماری ایرانی را می توان در خانه های سنتی با فضاهای متفاوت آن یافت. وجود بازشوهای متنوع دیواری و سقفی در این نوع معماری شاهد این ادعاست. در این مقاله با اندازه گیری میدانی و شبیه سازی کامپیوتری، تلاش می کند تا با نحوه توزیع نور و میزان آن از طریق نورگیرهای قدیمی، در فضاهای مختلف خانه آشنا شده و ویژگی نورپردازی تعدادی از فضاهای منتخب این خانه که از نظر شکل هندسی فضا، وضعیت و موقعیت نورگیر، محل قرارگیری در مجموعه و کاربری فضا متفاوت هستند، بررسی شده و رابطه بین تصمیمات طراحانه معمار و کیفیت نورپردازی فضا معرفی می گردد. نتایج حاصله حاکی از آن است که در معماری مسکونی خانه های سنتی ایران، نور روز در کلیه تصمیمات طراحی اعم از انتخاب فضاهای پر و خالی، تناسبات و ابعاد حیاط ها و اتاق ها، جهت گیری هر فضا نسبت به خورشید، میزان دید هر فضا به حیاط و آسمان، عمق هر فضا و شکل و موقعیت نورگیر آن، اهمیت هر فضا از نظر دسترسی و کاربری و غیره نقش تعیین کننده ای داشته و یکی از مهم ترین ارکان طراحی محسوب می شده است راهکارهای طراحانه به کار رفته در این شیوه از معماری، امروز هم می تواند راهگشا و الهام بخش معماران معاصر باشد و امکان بهره مندی هر چه بیشتر از نعمات نورپردازی طبیعی درخانه و کاشانه مردم را فراهم کند.
Density and Quality of Spaces in Relation to Built-Forms (Case S tudy: Commercially Active Centers In Addis Ababa (Pedes trian Density And Pedes trian Priority))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A vibrant and commercially active center is often the result of interesting, diverse building styles and or built-forms, pedestrian density along with variety of quality public places where people feel comfortable, spending time and shopping items for domestic and commercial functions in cities like Addis Ababa. The scale and design of buildings, pedestrian density, and other physical characteristics will determine the quality of built form and public spaces and how well they create an attractive and pedestrian friendly and welcoming environment in relation to built-up and pedestrian density.On the other hand, not many studies have been undertaken in relation to the concept and theory of “Pedestrian Density and Quality of Spaces”. This research is aimed to analyze and explore the relationship among urban space quality, pedestrian density and built-form of the city in commercially active centers so as to contribute to a better understanding of the correlation among pedestrian density, built-form and quality of urban space. Hence, the study employed multiple data sources through quantitative and qualitative approaches (Triangulation). Finally, the research ended with arriving at answers for research questions through both statistical and non statistical techniques. The research result has highly addressed and concluded that Pedestrian friendly Streets with pedestrian density thresholds in commercially active built-environments are places that people like walking and want to stay in, with real character and sense of place. It concludes with an overview of emerging thinking/implications where further efforts are required in the future
تغییر کاربری تطبیقی میراث صنعتی، رویکردی براساس بازیافت انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
45-53
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر تحولات مداخله شهری در محدوده آبکوه مشهد
حوزههای تخصصی:
محله قلعه آبکوه مشهد قبل از توسعه فیزیکی شهر، به صورت روستایی در فاصله ۶ کیلومتری غرب آن قرار داشته که با انجام مطالعات طرح جامع شهر در سال ۴۹-۱۳۴۶ و تصویب آن در سال ۱۳۵۱، اراضی بایر پیرامون آن در مسیر توسعه قرار گرفت. به دنبال آن طرح تفصیلی مجزایی برای اراضی بایر تهیه شد و درواقع محلات جدید شهر شامل "شهر جدید" و "آبکوه" به وجود آمدند. به منظور پیوند بافت قلعه آبکوه با نقشه جدید شهر، چگونگی توسعه به سمت این روستا در طرح تفصیلی مشخص گردید که در سال ۶۲-۱۳۶۱ با اجرای بخشی از آن به منظور پیوند محله "شهر جدید" با محدوده مرکزی شهر مشهد، بافت قدیمی آن با احداث محور ارتباطی ازهم گسیخته شد و بافت به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شد که در طول زمان با تحولی عمده، به یک محور ارتباطی- اقتصادی پرتردد تبدیل شد؛ اما بعدازاین اقدام به دلایل اجتماعی، سیاسی و مدیریتی گوناگون سایر پیشنهاد ها طرح تفصیلی اجرا نشد و در نتیجه بافت قدیمی در شرایط نیمه اصلاحی سنتی و حالت روستایی خود باقی ماند که امروزه به یک محدوده ویژه در دل شهر مشهد تبدیل شده است. از نگاه نویسندگان با توجه به ویژگی های محله (آبکوه) بایستی نگاه متفاوت و منطبق با شرایط آنجا مدنظر قرار گیرد. با نگاهی به گذشته می توان دریافت که استفاده از پیشنهادات کارشناسان مجرب و بومی حوزه شهرسازی، تطبیق راهبردهای اجرایی طرح با نیازهای واقعی شهروندان، بهره گیری مداوم از نظرات و مشارکت ساکنین از طریق مدیریت ویژه توسط مشاور متخصص مقیم از اصلی ترین عوامل در به انجام رساندن موفق طرح های توانمندسازی بافت های فرسوده در مشهد به خصوص محدوده آبکوه بوده و بایستی به طور مستمر مورد توجه دست اندرکاران امور شهر باشد. در این مقاله سعی شده با بررسی روند تحولات نحوه مداخلات شهری در محدوده آبکوه از گذشته تا اواسط دهه اخیر، ضمن اشاره به تفاوت ها و شباهت ها اصول مندرج در طرح های بالادستی به روش قیاسی-تحلیلی به مدلی ترکیبی و کارآمد اشاره شود.
ساماندهی کالبدی جداره شمال غربی میدان فردوسی حد فاصل خیابان شهید قروی و غرب خیابان انقلاب (برنامه ریزی بر اساس مبانی برنامه ریزی کالبدی)
حوزههای تخصصی:
توجه به فضای شهری و برنامه ریزی کالبدی فضاها جهت بالا رفتن سطح کیفی آن ها از جمله مواردی است که امروزه مورد توجه بسیاری از معماران و شهرسازان قرار گرفته است. توجه به نیازهای کالبدی یک فضای شهری ، برقراری پیوند میان عملکردها و عناصر بصری محیط و ارتباط آن ها با اعمال و رفتار اجتماعی شهروندان جهت درک بهتر آن فضای شهری در ساماندهی کالبدی محیط شهر موثر خواهد بود. بنابراین در این پژوهش سعی بر آن بوده تا بررسی شود که نقاط قوت و ضعف موجود در محدوده مورد مطالعه کدام است؟ هم چنین فرصت ها و تهدیدات محدوده مورد مطالعه در کجاست؟ بنابراین با بررسی وضع موجود یک فضای شهری و تحلیل و واکاوی نقاط ضعف و قوت آن حوزه ، اشکالات مربوط به قرارگیری فضاهای مورد نظر بیان می شود. بدین منظور ابتدا به شناخت حوزه مورد نظر پرداخته و با تحلیل در آن منطقه، نیازهای کاربران هم چنین عوامل موثر و تاثیرگذار در آن فضا از نظر کالبدی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی وضع موجود در میدان فردوسی (جداره شمال غربی حد فاصل خیابان شهید قروی و غرب خیابان انقلاب )، هم چنین برنامه ریزی کالبدی معماری و ارائه طرح ساماندهی مکانی و فضایی عملکردهای شهری در آن حوزه می باشد. روش پژوهش در این مطالعات با رویکردی توصیفی تحلیلی است که از طریق جمع آموری اطلاعات و حضور در محل به تحلیل آن ها پرداخته و با ارائه جداولی swotنقاط قوت و ضعف مکان مورد نظر را بیان و در جهت بهبود وضع موجود آن راهکارهایی ارائه شد تا بتوان کیفیت آن نقطه از فضای شهری را برای شهر و افراد آن بالا برد و فضایی توام از سرزندگی را برای شهر فراهم کرد. هم چنین میتواند این راهکارها به منظور اصلاح آن محیط مورد استفاده طراحان شهری و معماران قرار گیرد.
بازشناسی مولفه های معماری ایرانی اسلامی با تاکید بر فضاهای آموزشی
حوزههای تخصصی:
در نگاهی کلی، هرچند از قرون اول تا چهارم قمری آثار معماری زیادی باقی نمانده، اما شاید بتوان این دوره را بیشتر با اتکا به اطلاعات موجود در متون تاریخی، راجع به شهرها و بناهای آن، دوره تولد و شکل گیری این معماری نامید. قرون پنجم و ششم دوران اوج گیری است. قرن هفتم، که با حمله مغول آغاز می شود، دوران سکوت است و قرن هشتم زمان ابداع های پرشتاب و پرهیجان بسیار. قرن نهم آغاز دوران تصیم گیری و قرن دهم ادامه آن و سده یازدهم دوران شکوفایی است. قرن دوازدهم مکث و آغاز حرکت جدید و سده های سیزدهم و چهاردهم عصر مهم نوآوری و خلاقیت های دوباره ، همزمان با خودباختگی در برابر غرب است. علی رغم این دگرگونی ها و افت و خیزهای مکرر، این معماری همواره حرکتی پیوسته و رو به جلو داشته و هیچ گاه فعالیت مداوم و پیگیرش، تلاش ها و جستجوهای دائمی و خلاقیت ها و نوآوری های چشمگیر در دامنه آن، در طول سال ها و سده ها، قطع نشده است. استمرار و تداومی، که این معماری را در طول تاریخ طولانی و عرض وسیع جغرافیایی-اش یک تن واحد و «یک معماری» کرده ، از مشخصات اصلی آن محسوب می شود.از این میان مدارس ایران همواره جایگاه ویژه ای داشته اند و در پارادایم معماری ایرانی- اسلامی نیز در دوره های مختلف شاخصه های ویژه ای داشته اند. این پژوهش سعی دارد از طریق بررسی اسناد کتابخانه ای و متون پژوهشی در باب معماری ایرانی – اسلامی، شاخص های مورد قبولی برای این معماری بیان داشته و همچنین با تاکید بر مدارس سنتی، شاخص های این ابنیه را در پارادایم معماری ایرانی – اسلامی استخراج نماید.