فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۶۱ تا ۳٬۷۸۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
روند شهر نشینی در جهان همواره رو به رشد بوده است. افزایش رشد جمعیت در مناطق شهری در آینده همواره با تهدیداتی مواجه بوده است که یکی از عمده ترین آن ها سوانح طبیعی می باشد. در دهه های اخیر، رویکردهای مقابله با سوانح طبیعی مفهوم جدیدی را تحت عنوان تاب آوری شهری مطرح کرده اند. با توجه به اینکه چارچوب های مفهومی متعددی برای تحلیل تاب آوری به وسیله محققان مختلف پیشنهاد شده است با ارزیابی و مقایسه مدل های مفهومی تاب آوری، این پژوهش در پی آن بوده است تا مدل مفهومی قابل استنادی برای تحلیل و اندازه گیری تاب آوری در بعد کالبدی در مقیاس محله ارایه کند. این مقاله کاربردی و از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد و روش گردآوری اطلاعات آن به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است همچنین برای جمع آوری و طبقه بندی اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t-test تک متغیره استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از بین مولفه های بررسی شده (کاربری اراضی، شبکه دسترسی، مسکن و فرم، شکل، الگو و اندازه) مولفه مسکن بالاتر تر از حد میانگین آزمون (عدد3) قرار دارد و بیشترین تاثیر را در تاب آوری کالبدی محله آب و برق در برابر سوانح طبیعی دارد.
جهت گیری در معماری و نقش آن در شکل گیری خانه های تاریخی تبریز
حوزههای تخصصی:
عواملی همچون زمینه-اقلیم-طبیعت در شکل گیری معماری بومی ایران تاثیرگذار بوده اند و همین عوامل در مکان یابی برای ساخت و توسعه معماری موثر هستند. جهت گیری از جمله مواردی است که در معماری ایران تاثر زیادی گذاشته است ولی تاکنون مطالعات زیادی درباره جهت گیری و مسائل تاثیر گذار در جهت گیری معماری انجام نیافته است این در صورتی است که جهت گیری صحیح معماری به عنوان یکی از مهمترین عوامل در شکل و فرم بنا در کنار مسائل اقلیمی و زیست محیطی معماری است و استفاده به جا از تابش آفتاب را به عنوان منبع انرژی طبیعی میسر می سازد. هدف از بررسی های انجام گرفته پاسخگویی به سوال اصلی این تحقیق می باشد که مولفه های جهت گیری در معماری بومی ایران بخصوص در خانه های تاریخی آن چیست؟ و گونه های مختلف معماری نظیر باغ، کاروانسرا، مسجد وامثالهم از چه عواملی تاثیر گرفته اند؟ به نظر می رسد عواملی همچون راه، اعتقاد، طبیعت در شکل گیری جهت معماری ایران م وثر بوده اند. مؤلفه های تاثیر گذاری براساس تحلیل نمونه های مورد مطالعه در خصوص عواملی که در شکل، جهت گیری، ساخت و توسعه خانه های تاریخی موثر بودند شناسایی شدند و مورد تحلیل و آنالیز در نمونه موردی که خانه های تاریخی تبریز است قرار گرفتند. در نهایت عوامل مؤثر بر جهت گیری در گونه های مختلف معماری در 6 دسته (اقلیم، تعادل، همسایگی، مذهب، دید و منظر، شیب زمین و سایه اندازی) تفکیک شده و ارائه گردیده است. دسته بندی اقلیم شامل طول و عرض جغرافیایی، جهت تابش آفتاب و جهت وزش باد می باشد و تعادل در بنا با تحقیق در جای گذاری فضاها و تأثیرآن بر هندسه پلان بررسی گردیده است. هندسه قطعه زمین، ابنیه و گذرهای پیرامون عوامل مؤثر در حوزه همسایگی شمرده شده و چشم انداز و دید از بازشو ها در دسته بندی دید و منظر جای گرفته است. تأثیر اعتقادات و تطابق با اقلیم در برخی مناطق موجب جهت گیری برخی ابنیه به سمت قبله گردیده است. جهت شیب زمین و محدوده سایه اندازی نیز از عوامل مهم مؤثر بر جهت گیری ابنیه می باشد.
تفاوت فصلی حدود آسایش حرارتی در محلات قدیم و جدید شهر اصفهان (مطالعه موردی: محلات جلفا و مرداویج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طور طبیعی هدف رفتار انسان، رسیدن به آسایش است، ولی حتی در فضاهای مشابه، محدوده آسایش حرارتی برای همه یکسان نبوده و به تنوع افراد حاضر، تجربیات و انتظارات، سطح رضایت از شرایط محیطی، نوع فضا، ساختار، بافت و غیره باز می گردد. از این رو این مقاله می کوشد تا به تحلیل و تعیین شرایط و حدود آسایش حرارتی در فضاهای باز عمومی محلات مسکونی در دو فصل زمستان و تابستان پرداخته و نتایج را در محلات قدیمی و جدید مقایسه کند. در پژوهش حاضر، ابتدا ویژگی های اقلیمی شهر اصفهان معرفی شده و سپس محله قدیمی جلفا و محله جدید مرداویج، جهت انجام مطالعات میدانی انتخاب شدند. در همین راستا، متغیرهای اقلیمی شامل دما، رطوبت نسبی و سرعت جریان باد با استفاده از دستگاه های دیتالاگر، اندازه گیری و پرسشنامه ها توسط کاربران در فضاهای باز عمومی محلات منتخب و در ماه های بهمن، اسفند و مرداد تکمیل شدند. نتایج حاصل از مقایسه حدود آسایش در محلات مورد مطالعه نشان می دهد که محله قدیمی جلفا در هر دو فصل سرد و گرم در محدوده آسایش بوده و محله جدید مرداویج در فصل سرد در محدوده آسایش و در فصل گرم خارج از این محدوده می باشد.
توسعه بزرگراه ها و نقش آن ها در کاهش تراکم جمعیت در شهرهای مرکزی (مطالعه موردی اتوبان همت محور تهران-کرج)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه بزرگراه ها بعنوان یکی از عوامل دخیل در حومه نشینی جمعیت و کاهش تراکم جمعیت شهرهای مرکزی، در جهان مطرح می باشند. در شهرهای سراسر جهان، جمعیت به مکان هایی به طرف خارج از مراکز شهرها جابجا شده اند زیرا درصد بالایی از مشاغل در خارج از ناحیه مرکزی، و در نزدیکی آزادراهها استقرار یافته اند. سفرهای روزانه به تهران، عمدتاً از شهرهایی که در حوزه نفوذ تهران هستند، به منظور کار و یا با انگیزه برخوداری از خدمات مختلفی که در نواحی مرکزی شهر مستقر هستند صورت می گیرد. بخشی از جمعیتی که در تهران شاغل هستند، بدلیل مشکل رفت و آمد و هزینه های آن، تمایل دارند در تهران ساکن شوند و لذا خرید مسکن در تهران جزو برنامه های آتی آنهاست ولی بخش دیگری از جمعیت، سکونت در شهرهای حومه ای را برای زندگی ترجیح می دهند. فراهم نمودن امکان اسکان جمعیت بیشتر در تهران که با افزایش تراکم و افزایش ارتفاع ساختمان ها خود را نشان می دهد، راه حل مناسبی بنظر نمی رسد. این مقاله به روش کتابخانه ای و میدانی به بررسی نقش توسعه بزرگراهها در کاهش تراکم جمعیت در شهرهای مرکزی می پردازد که با مقایسه الگوهای حمل و نقل در شهرهای جهان، علل افزایش جمعیت و مهاجرت به کلانشهرها و رشد حمل و نقل و ترافیک شهری و هزینه های متعاقب آن، به بررسی حوزه نفوذ کلانشهر تهران و ارائه آمارهای حجم مسافر و تعداد وسایل نقلیه ورودی و خروجی به تهران پرداخته است و با مطالعه موردی اتوبان همت، محور تهران- کرج به این نتیجه رسیده است که تکمیل و توسعه بزرگراه همت در کنار سیاست هایی اعم از تمرکز زدایی از پایتخت و توسعه حمل و نقل عمومی، رفع گره های ترافیکی و یا بکارگیری شیوه های نوین حمل و نقلی اعم از خطوط وسایل نقلیه با ظرفیت بالا در بزرگراه ها، می تواند در حومه نشینی جمعیت و در نتیجه کاهش تراکم جمعیت تهران تأثیر داشته باشد.
نقش ساختار شهر در تاب آوری آن در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
29 - 38
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان پیچیده ترین ساخته دست بشر، با خطرات گسترده ای به دلیل دامنه وسیعی از مخاطرات و به علت آسیب پذیری متعددشان مواجه هستند. هدف این مقاله بازشناخت ویژگی های ساختار اصلی شهر و بیان رابطه آن با تاب آوری در برابر سوانح طبیعی (زلزله) است. ساختار کالبدی شهر در رخداد پدیده ها و درجات تأثیر آن مؤثر است. ازاین رو بررسی ساختار و ابعاد آن از ضروریات تحقیق است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش، بنیادی نظری محسوب می گردد و از روش توصیفی- تحلیلی بهره برده می شود. این نوشتار بر آن است که به شناخت ساختار شهر و ابعاد آن بر اساس نظرات اندیشمندان این حوزه بپردازد و سپس بر اساس تعاریف تاب آوری و انواع الگوهای مفهومی آن، الگویiمناسب در ارتباط با ساخت شهر انتخاب را نموده و درنهایت به بیان رابطه بین ابعاد ساخت شهر و تاب آوری بپردازد.
بررسی آسیب پذیری شهرها با رویکرد پدافند غیرعامل در منطقه 6 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
33 - 51
حوزههای تخصصی:
منطقه شش شهر تهران با مساحتی حدود 3,2 درصد و 2,81 درصد جمعیت شهر و بیش از 30 درصد ساختمان های دولتی و خصوصی را درخود جای داده و به لحاظ موقعیت جغرافیایی در حوزه مرکزی شهر تهران یکی از مهمترین مناطق بشمار می آید. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی و درصدد استخراج آسیب پذیری منطقه شش شهر تهران در برابر تهدیدات انسان ساخت (موشک باران) و ارایه راهکارهای کاهش آسیب پذیری میباشد. در این مسیر از روش های اسنادی (کتابخانه ای)، پرسش نامه (کمی)، جهت گردآوری اطلاعات استفاده گردید. روش تحقیق پایان نامه حاضر توصیفی تحلیلی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، منطق فازی و از ابزار GIS و Matlab برای پردازش اطلاعات استفاده شده است. دراین پژوهش با استفاده از شاخصهایی چون دسترسی به مراکز درمانی، درجه محصوریت، عرض خیابان، ارتفاع ساختمانها و...آسیب پذیری منطقه مدلسازی شده است. نتایج نشان می دهد، قسمت هایی از منطقه که دارای تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا و درجه محصوریت بیشتری هستند دارای آسیب پذیری بالایی می باشند. همچنین با حرکت از سمت شمال به جنوب و مرکز منطقه، به میزان آسیب پذیری افزوده می شود.
بررسی نگرش مردم شهر تهران نسبت به نقاشی های دیواری (مطالعه تجربی منطقه 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با عنایت به توسعه و گسترش گرافیک محیطی در سطح فضاهای عمومی شهر، مطالعه حاضر به بررسی نگرش مردم منطقه 19 شهر تهران نسبت به وضعیت نقاشی های دیواری پرداخته است. برای بررسی نگرش افراد از نظریه «محرک پاسخ» استفاده گردیده، که تحت تأثیر سه فرایند میزان توجه (دقت)، وضعیت ادراک و میزان پذیرش می باشد. در این میان نیز می توان آثار عملکردی، زیباشناختی و هویت بخشی را برای نقاشی های دیواری متصور بود تا از این طریق بتوان نگرش مخاطبان شهری نسبت بدین پدیده را سنجید. برای انجام این پژوهش از روش پیمایش استفاده شده و جامعه آماری آن را کلیه مردم ساکن در منطقه 19 در سال 1394 تشکیل می دهند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران حدود 500 نفر محاسبه شده و شیوه نمونه گیری دومرحله ای می باشد. نتایج حاصل نشان می دهد طراحی نقاشی ها با موضوع طبیعت و زندگی شهری بیش از سایر نقاشی ها در حال افزایش هستند؛ میزان توجه (دقت) به نقاشی و میزان پذیرش نقاشی نقش بسزایی بر آثار عملکرد، هویتی و زیباشناختی نقاشی ها دارد؛ گر چه در این میان سهم فرایند پذیرش به مراتب بیش از میزان توجه، می باشد. همچنین ادراک افراد از نقاشی های دیواری در قالب مضامین «ادراک نوستالوژیک» (بیشتر نقاشی های شهدا و جنگ و مسئولان)، «ادراک هویت بخش دینی» (بیشتر نقاشی های مذهبی) و «ادراک منتقدانه» (سایر نقاشی ها) مورد تحلیل قرار گرفته است.
رویه های تربیتی در گونه های آموزش معماران؛ مطالعه موردی: بررسی گزینه های آموزشی پیشنهاد شده دهه اخیر (96-1386) در دانشکده های معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی، تمام و یا بیشتر روند آموزش معماری را فرایندی تربیتی می دانند تا برنامه ای صرفاً آموزشی؛ این موضوع دستمایه برخی پژوهش های حوزه آموزش معماری در ایران نیز بوده است. رویکردهای تربیتی مبتنی بر «جمع محوری» یا «فردمحوری»، موضوعی است که در ادبیات علوم تربیتی و آموزش معماری مورد توجه است. بر این اساس، دو طیف قابل تشخیص است: طیف تعامل «استاد شاگرد» با دو قطب «استادمحوری» و «شاگردمحوری»؛ و طیف تعامل «معمار جامعه» با دو قطب «فردگرایی» و «جمع گرایی» در رویکردهای آموزش معماری. با ترکیب این دو طیف، یک مدل نظری چهار قطبی از گونه بندی آموزش معماری تدوین شده، که منتج به احصاء چهار حوزه تربیت معمار شده است. برای هر یک از حوزه ها، نمونه ای از گونه های آموزش معماری معاصر جایابی شده است. برای روشن شدن وضعیت تربیتی در روش های نوین آموزش معماری ایران، از روش تحلیل محتوای گزارش 28 کار انجام شده در این حوزه در ده سال اخیر (منتشر شده به صورت مقاله در مجلات پژوهشی و سه دوره همایش آموزش معماری دانشگاه تهران) استفاده شده است. با مرور منابع مزبور، روش آموزشی کارگاهی با رویکرد طرّاحی معماری، شناسایی، و با استناد به متون تشریحی و ارزیابی مربوط به آنها، محتوای تربیتی هر روش در هشت طیف مفهومی از سوی نگارندگان تحلیل شده است.
The Role of Structure in the Aesthetic Creation of Architectural Space(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: One of the tools for the architectural advent form is the structure, while architecture and structures, particularly in our sociable Iran, are separated from each other. Most successful buildings have dominating designers who are proficient in structural issues and have a comprehension of the structural system's behavior. The extent of attention to the structure of the building will inevitably lead to beauty. If the structure has aesthetic considerations, a successful link between architecture and structure will occur. This research seeks to provide a solution and strategies to formulate both architecture and structure. The purpose of this paper is to articulate a sound and desired theoretical foundation in relation to the aesthetics of the architectural form and structure so that achieve a successful link between architecture and structure. The research methodology is applied in terms of the purpose of the research. The qualitative and quantitative research methodology is used to analyze the information as well as to provide analytical tables and matrix analysis in order to summarize the contents. The research has come to the conclusion that constructive requirements, along with functional requirements and aesthetic issues, bring together an unmatched effect. The study of successful works in the world suggests that if one of the subcategories of these three criteria works, it can be considered as one of the most successful buildings in the world. Formation of forces flow can be effective in the aesthetic structure of the structure.
سنجش رابطه میان رضایتمندی شهروندان از کیفیت محیطی و پایداری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
19 - 31
حوزههای تخصصی:
توجه به کنش متقابل میان شاخص های محیطی و اجتماعی مانع از نگاه تک بعدی به مبحث توسعه پایدار در شهرسازی می شود و نتایج حاصل از تحلیل آن می تواند به عنوان راهنمایی مفید برای شهرسازان به کار گرفته شود. از اینرو هدف مقاله حاضر تبیین ارتباط میان رضایتمندی شهروندان از فاکتورهای محیطی و اجتماعی مؤثر بر توسعه محلات شهری در نمونه موردی محله چیذر شهر تهران می باشد. پژوهش حاضر، یک تحقیق میدانی و با رویکرد توصیفی تحلیلی بوده که در آن چارچوب نظری با استفاده از روش اسنادی تدوین گردیده است و با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه به گردآوری داده ها پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشاندهنده متوسط بودن میزان رضایت ساکنین از کیفیت های محیطی و پایین بودن پایداری اجتماعی می باشد که در بین شاخص های کیفیت محیطی؛ پیاده مداری و ایمنی، و در بین شاخص های پایداری اجتماعی؛ اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب بالاترین و کمترین میزان رضایت را دارند. همچنین رابطه معنی دار بین شاخص های کیفیت محیطی و پایداری اجتماعی و تأثیرگذاری آن ها بر یکدیگر مورد بررسی قرار گرفت که طبق آن میزان همبستگی متغیر اعتماد اجتماعی با پیاده مداری (412/0)، ویژگی های بافت (489/0) و ویژگی های کالبدی (512/0) در حد متوسط، میزان همبستگی روابط اجتماعی با پیاده مداری (336/0)، ویژگی های کالبدی (331/0) و ایمنی (331/0) در حد متوسط، میزان همبستگی مشارکت اجتماعی با ویژگی های عملکردی (503/.) و ویژگی های بافت (341/0) در حد متوسط، و در نهایت میزان همبستگی احساس امنیت با ویژگی های عملکردی (335/0) در حد متوسط ارزیابی گردید و در سایر موارد همبستگی قابل توجهی میان متغیرها دیده نشد. همچنین نقش اساسی مرکز محله، پیاده مداری، شبکه های اجتماعی محلی و فضاهای زمینه ساز رخ دادن کنش ارتباطی، به عنوان مهمترین فاکتورهای تقویت کننده کنش متقابل میان کیفیت های محیطی و پایداری اجتماعی شناسایی شدند.
مدلسازی تصویر شهر جهت مشخص شدن اولویت های برندسازی شهری؛ مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
31 - 40
حوزههای تخصصی:
جذابیت و رقابت پذیری یک شهر بستگی به نحوه مدیریت تصویر آن شهر داشته و استراتژی های برنامه ریزی تصویر شهر برای شهرهایی که به دنبال رشد اقتصادی هستند به امری ضروری بدل گشته است. یکی از این استراتژی ها که شهرهای پیشروی جهان برای بهبود تصویر خود به کار گرفته اند برندسازی شهری است. با توجه به فقدان تصویری روشن و قوی از ارومیه، هدف اصلی مقاله، مدل سازی تصویر شهر ارومیه در جهت روشن شدن اقدامات اصلی در زمینه برندسازی این شهر است. پس از مطالعه متون نظری و مشخص شدن ارتباط میان برندسازی شهری و تصویر شهر، چارچوب نظری پژوهش تدوین شد. در بخش تحلیل و یافته ها بر اساس 9 مؤلفه و 46 معیار برگرفته شده از چارچوب نظری، تصویر شهر ارومیه در ذهن ساکنانش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد کنکاش قرارگرفته و تأثیرگذارترین مؤلفه ها و معیارهای تشکیل دهنده تصویر شهر ارومیه مشخص شدند. درنهایت، اولویت اقدامات در زمینه برندسازی ارومیه تعیین و پیشنهاد هایی ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهر ارومیه برای بهبود تصویر خود باید در ابتدا به تقویت امکانات و زیرساخت های خود بپردازد و در کنار آن با تکیه بر تاریخ و فرهنگ و همچنین موقعیت مرزی و تجاری و طبیعت خود اقدام به ایجاد برندی منحصربه فرد کند.
تحولات مسکن شهری در تعامل با موقعیت مرزی (مطالعه موردی شهر بانه)
حوزههای تخصصی:
مرز های سیاسی مهمترین عامل تشخیص و جدایی یک واحد متشکل سیاسی از واحدهای دیگر است.هدف از ایجاد مرزها اعمال حاکمیت دولت ها بر مناطق تحت کنترل خود بوده است اما با تحولاتی که در دهه های گذشته در جهان صورت گرفته است مساله حاکمیت دولت ها بر مناطق تحت کنترل خود تضعیف گردیده است. بنابراین مفهوم سنتی مرزها نیز با تحولات جدید دگرگون شده است. بسیاری از شهرهای موجود تحت شرایط طبیعی، روابط اجتماعی ساکنان، روابط با سکونتگاه های اطراف خود و همچنین دارای نقش و کارکرد در نظام اقتصادی و سیاسی ملی خود هستند و از سوی دیگر با توجه به موقعیت مرزی خود، تحت تاثیر تحولات و فرایندهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیست محیطی فراملی و حتی جهانی هستند. بدین سان مساله پایداری در اینگونه شهرها به مراتب مهم تر و نسبت به بسیاری از دیگر شهرها چالش برانگیزتر می باشد. بر این اساس، مساله اصلی این تحقیق بر پایه پایداری شهر مرزی بانه و سپس جایگاه مسکن در توسعه شهری پرداخته است. روش انجام این تحقیق تلفیقی از روش های کمی- پیمایشی و کیفی و همچنین مطالعه ای تطبیقی است. در این راستا شیوه های کمی- پیمایشی و کیفی در این پژوهش صورت به کار رفته است. در این تحقیق برای گرد آوری اطلاعات در بخش ادبیات نظری از طریق روش های اسنادی و جستجو در پایگاه های اطلاعاتی، منابع و مواد لازم برای تدوین مبانی و چارچوب های نظری تحقیق جمع آوری گردید. در بخش اطلاعات و مواد تجربی تحقیق، با توجه به متغیرهای تحقیق جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه ، مصاحبه، منابع مربوط به آمارهای رسمی مرکز آمار ایران و نیز آمارهایی که سازمان ها و ادارات شهرستان و استان در اختیار گذاشتند جمع آوری گردید.شهر بانه در حال حاضر که به صورت مستقیم از موقعیت مرزی تاثیر پذیرفته و تحت تاثیر تغییر و تحولات مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مرز واقع شده است و در حال حاضر که شرایط این شهر (مرزی بودن آن) باعث شده که شرایط اقتصادی خانوارهای شهر بهبود یافته و به دنبال آن تغییراتی در سهم و درصد کاربری ها به ویژه در بخش مسکن به وجود آید. با این وجود نقش و عمکلرد اقتصادی این شهر دچار تغییر و تحول شده است.
تبیین مفهوم زیبایی از منظر جها نبینی اسلامی جهت ارزیابی آثار معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
101-110
حوزههای تخصصی:
بازشناسی مولفه های هویت منظر شهری در شهرهای ایرانی- اسلامی، نمونه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
223-230
حوزههای تخصصی:
تبیین و ارزیابی تأثیرات مؤلفه های محیطی بر شکل گیری الگوهای رفتاری در فضاهای شهری (از نظریه تا عمل : مطالعه میدان تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۹
51 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : حضور مردم در فضاهای شهری با هدف «بودن در فضا» یکی از مؤلفه های سرزندگی فضاهای شهری است که منجر به ارتقای سطح روابط اجتماعی، افزایش امنیت طبیعی، ایجاد حس تعلق به مکان با افزایش امکان وقوع خاطره ی فردی و جمعی و کاهش جرم و جنایت در شهر می شود. یافتن راه حل مناسبی جهت پیدا کردن مبنا و معیار در طراحی فضاها مسئله ای است که بخصوص در سالهای اخیر معماران و طراحان شهری را به خود مشغول کرده است و به ضرورت این تحقیق اشاره دارد. فقدان روش های غیر ذهنی که بتوان با استفاده از آنها به مطالعه و تجزیه و تحلیل رفتارها در فضا پرداخت چه در معماری و چه در شهرسازی کاملا محسوس است. هدف :هدف از تحقیق پیش رو تبیین اشکال بروز و ظهور الگوهای رفتاری در فضاهای شهری می باشد که با بررسی یکی از فضاهای شهری مهم شهر تهران «میدان تجریش»، سعی داریم تحلیلی جامع مبتنی بر شناخت الگوهای رفتاری در این فضای شهری ارائه کنیم. سؤال اصلی پژوهش، درباره نحوه ارتباط ابعاد مختلف فضای شهری با شکل گیری الگوهای رفتاری می باشد. سؤالات خرد دیگر مطرح شامل: ابعاد، معیارها و شاخص های مختلف فضای شهری مؤثر بر الگوهای رفتاری شامل چه مواردی است؟ ابعاد، معیارها و شاخص های مختلف تبیین شده چه تأثیری بر بروز و ظهور رفتارهای مختلف شهروندان در فضای شهری و به طور خاص میدان تجریش دارد؟ مطرح است. روش تحقیق : برای تحلیل فضاهای شهری، میدان تجریش به عنوان یک فضای شهری با سطح کنش گری بالا و فعالیت های متنوع انتخاب شده است. مشاهده و تحلیل کیفی با استفاده از تکنیک های نقشه برداری رفتاری، مصاحبه و تحلیل عکس انجام شده که در راستای سنجش وضعیت و پاسخگویی به سؤالات تحقیق بوده است. نتیجه گیری :در این پژوهش اثبات شد، الگوهای رفتاری مختلف شامل راه رفتن، ایستادن و نشستن تحت تأثیر سه مؤلفه اصلی عملکردی-فعالیتی (شامل شاخصه های تنوع کاربری، نوع فعالیت، فعالیت همگانی و نوع جداره)، محیطی-کالبدی (شامل شاخصه های معابر و دسترسی ها، انعطاف پذیری، تسهیلات و خدمات، چشم اندازهای با ارزش و کیفیت های بصری) و فرهنگی-اجتماعی (شامل شاخصه های حضورپذیری اجتماعی، و تعاملات اجتماعی) شکل گرفته است. الگوهای رفتاری به شدت تحت تأثیر کاربری ها هستند و ارائه تسهیلات در فضاهای شهری موجب تشویق شهروندان برای بروز الگوهای رفتاری مختلف می گردد. کیفیت های بصری از معیارهای مهم در جهت برقراری ارتیاط بین افراد غریبه در فضای شهری است و شاخصه فعالیت های انتخابی در بررسی معیار تعاملات اجتماعی به سبب شرایط محیطی تقویت و یا تضعیف می شود.
گونه شناسی و تحلیل معماری دستکند در نایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۶۱
۱۰۶-۹۳
حوزههای تخصصی:
فضاهای زیر زمینی دستکند قدیمی ترین نوع سرپناه بشر محسوب می شوند که دارای پیشینه ای فراتر از اولین بناهای معمول ساخته شده هستند. زمین به عنوان نخستین جایگاه و مصالح ساخت سر پناه، نقش به سزایی در شکل گیری معماری داشته است. یکی از کارکردهای زمین در معماری بومی فرو رفتن در دل زمین است. در نایین به بناهایی که در دل زمین و با معماری دستکند ایجاد شده اند «بین» Bin اطلاق می گردد. در این بین ها نوعی گوناگونی کالبدی مشاهده می شود یعنی هر «بین» با توجه به کاربری و نوع استفاده ای که از آن می شود اجزاء، حجم و تناسبات خاص خود را دارد. همچنین نمونه های باارزشی از دوره های مختلف تاریخی و فضاهایی با کاربری سکونتی، آسیاب ها، مساجد، کارگاه های نساجی و ... را در بر می گیرد. بررسی ها نشان می دهد با وجود نقش، تنوع و ویژگی های خاص این آثار، تاکنون مطالعه کاملی در مورد آن ها صورت نگرفته است اما امروزه عللی که باعث پدید آمدن این نوع معماری در نایین شده است به تنهایی، خود ضامن حفظ و نگهداری همه این آثار نمی باشد بلکه شرایط معمول زندگی امروزین با مقتضیات بهره برداری معمول از این گونه آثار سازگار نیست و در نتیجه در معرض خطر نابودی و تخریب قرار گرفته اند. براساس پیمایش میدانی مشخص شد در محدوده شهرستان نایین بین های متنوعی باقی مانده و تعدادی نیز در اثر عوامل مختلفی که باعث آسیب به آثار دستکند می شوند، بکلی از بین رفته اند. بنابراین صرف بررسی و مستندنگاری آن ها ارزشمند می باشد و علاوه بر این ، مقاله حاضر می تواند الگوی مطالعات بعدی در جهت مستندنگاری بیشتر آثار معماری دستکند گردد. مقاله با استفاده از روش های توصیفی-تحلیلی، مورد پژوهی و برداشت های میدانی، می کوشد عوامل مؤثر بر این گوناگونی بین ها را شناسایی کند و یک گونه شناسی از آن ها ارائه دهد. لازم به ذکر است که نقشه برخی از این بین ها حاصل برداشت های میدانی نگارندگان است که برای اولین بار ارائه می شود. نتایج مقاله نشان داد که آثار دستکند نایین بر اساس معیارهای ویژگی های طبیعی بسترزمین و همچنین طرح ساخت و نحوه پیشروی درون بستر در دو گونه بین های زیرزمینی و بین های کنده شده بر دیواره رسی قرار می گیرند.
بازشناسی مفهوم همسایگی دربافت های مسکونی
حوزههای تخصصی:
الگوی کالبدی- اجتماعی- ادراکی «همسایگی» به عنوان «فصل مشترک شهر»، «محل سکونت» و «زمینه ای است که مناسبات اجتماعی ساکنان در آن شکل می-گیرد». اهمیت تحلیل الگوی همسایگی و مبانی نظری شکل گیری آن به دلیل تاثیراتی است که بر طراحی محیط های مسکونی در سراسر جهان گذاشته است. از آن جایی که امروزه شاکله ی همسایگی محدود به کالبد گشته و از نظر کیفیتی مراتب اضمحلال را در می نوردد، بر آن شدیم تا در این نوشتار با مراجعه به آرا و نظریات اندیشمندان، چارچوب نظری فضای همسایگی با تاکید بر جنبه های اجتماعی و فرهنگی آن ارایه شود و از جهتی دیگر با ارایه این چارچوب نظری، مفهوم همسایگی گسترش یافته و ارزش های اجتماعی، تجربی، ادراکی و فرهنگی آن جدا از کالبد انگاشته نشود. یافته های این مهم نشان می دهد که همان گونه که خانه عرصه ای برای خانواده است؛ همسایگی نیز با تاکید بر کالبد و کیفیتی وابسته عرصه ای را برای خانواده ای بزرگ تر فراهم می آورد که باعث پویایی و هویت و عینیت در فضای شهری می گردد؛ نیروهایی که خود به تنهایی منجر به آفرینش فضای شهری می شوند .
ارزیابی نقش عوامل موثر بر احساس امنیت زنان در محیط های شهری مطالعه موردی : منطقه 11(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
1 - 15
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان سرمایه های انسانی هر جامعه ای نقش موثر در پیشبرد تعالی و اهداف جامعه دارند. این مهم جز با احساس امنیت آن ها در محیط های شهری و محل زندکی شان امکان پذیر نخواهد شد. در تحقیق حاضر به بررسی تاثیر عوامل موثر بر احساس امنیت زنان در منطقه 11 شهرداری تهران از سه یعد کالبدی-فضایی ، رفتاری و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق زنان 14-64 ساله منطقه 11 شهرداری تهران می باشند حجم نمونه نیز یراساس فرمول کوکران برابر 388 نفر محاسبه گردید و روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی می باشد برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های جمع آوری شده در قالب پرسش نامه در نرم افزار SPSS و آزمون ها ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون به روش گام به گام استفاده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد عوامل کالبدی-فضایی ، رفتاری و رفتاری بر احساس امنیت زنان ساکن منطقه 11 تاثیر گذارند. نتایج آزمون ضریب رگرسیونی نشان داد سه متغیر فوق قادرند بالغ بر 70،1 درصد از واریانس متغیر احساس امنیت را پیش بینی کنند . نتایج روش گام به گام نیز نشان میدهد مولفه های کالبدی-فضایی 64،72 مولفه های رفتاری و مولفه های اجتماعی نیز هرکدام به صورت جداگانه قادرند 23،30 و 40،42 درصد از واریانس متغیر احساس امنیت را پیش بینی نمایند براساس نتایج فوق پیشنهاد گردید با شناسایی و از بین بردن فضاهای بین بست و اصلاح فضاهای متروک شهری مانند پارک ها و فضاهای شهری از طریق تزریق کاربرهای فعال اجتماعی و اقتصادی جایگزین در راستای ارتقای احساس امنیت زنان در سطح منطقه اقدام گردد.
قیاس کاربست برنامه ریزی وکالتی با تأکید بر برنامه توسعه اجتماع در تجارب فکری و عملی ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
49 - 60
حوزههای تخصصی:
با ورود نهضت های اصلاح طلبانه ش هری در حیطه برنامه ریزی و با تنظیم ارزش های اجتماعی، برنامه ریزی واجد نقش ی فعال در جامعه گش ته و دیدگاهی که برنامه ریزی را به مثابه فرایند اجتماعی می داند، رش د کرده اس ت. در این تکامل، معرفی رهیافت برنامه ریزی وکالتی، نقطه عطفی است که با رشد این نهضت آغاز شد. هدف مقاله قیاس تجارب فکری و عملی برنامه ریزی وکالتی در بریتانیا، آمریکا و ایران با اتخاذ روش پژوهش قیاس ی است که این مهم با مقایسه برنامه های تهیه شده در چارچوب برنامه های در ایران 1380 در دو کشور بریتانیا و آمریکا و از دهه 1960 توسعه اجتماع این کشورها انجام می پذیرد. رهیافت هایی که از دهه در قالب سیاست های گوناگون مطرح و در برخی موارد عملیاتی شد. این قیاس مؤید آن است که تفکر پایه در برنامه ریزی وکالتی در هر کش وری، مبتنی بر بس تر نهادی، خاستگاه مشکلات عرصه ش هری و نقش عاملان درگیر در فرایند برنامه ریزی ازجمله برنامه ریزان شکل خاصی به سیاست های تجویزشده بخشیده است.
تحلیل و ارزیابی ویژگی های مسکن روستایی براساس نمونه گیری سال 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به اهداف توسعه در بخش مسکن شناخت ویژگی های آن، پایه ای برای برنامه ریزی منطبق با نیازها، مشکلات و فرصت ها محسوب می شود. شناخت این خصوصیات و ویژگی ها تنها با استفاده از چارچوبی سازمان یافته در قالب تعاریف و مفاهیم استاندارد و معین، امکان پذیر است. بنابراین، شاخص ها ابزاری تعریف شده و کارآمد برای شناخت این ویژگی ها هستند و تحلیل نتایج بدست آمده از آن ها می تواند مرجعی مناسب برای تدوین راهبردها، سیاستگذاری ها و اهداف در برنامه ها و طرح ها باشد. علی رغم مطالعاتی که طی دو دهه اخیر برای شناخت مسکن روستایی در برخی استان ها صورت گرفته است، به دلیل محدودیت تعمیم پذیری، نمی تواند به تنهایی مبنای برنامه ریزی و طراحی مسکن قرار گیرد و تصویر شفافی از وضعیتی که مناطق مختلف با آن مواجهند، ارائه کند. همچنین اغلب آن ها از روش های ساده تر برای ارزیابی بهره جستند. بر این اساس، پژوهش حاضر سعی دارد با مروری بر ادبیات و استخراج شاخص های مسکن در چهار بعد کالبدی، اقتصادی، برخورداری و محیطی و با استفاده از داده های نمونه گیری ویژگی های مسکن روستایی در سال 92 توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، و با به کارگیری روش های پیشرفته تر، مانند مدل F’ANP و تحلیل خوشه ای علاوه بر ارزیابی جامع از مسکن روستایی استان های کشور، به رفع نواقص برخی از این مطالعات بپردازد. یافته ها نشان می دهند که هریک از استان ها با توجه به شرایط خاص منطقه (همچون شرایط آب و هوایی و اقلیمی، فرهنگی و الگوی زندگی، برخورداری از طرح های توسعه کلان ملی در نگاه آمایشی و ...) می تواند در یک زمینه بسیار پیشرو باشد. به عنوان مثال استان های گیلان و مازندران در بعد کالبدی، خراسان رضوی و آذربایجان شرقی در بعد اقتصادی، استان قم در بعد برخورداری و استان یزد در بعد محیط زیستی پیشرو است و بدون نیاز به برنامه ریزی متمرکز از بالا به پائین، می تواندد الگویی را برای ترویج در این زمینه برای سایر استان های کشور ایجاد کنند. بدین ترتیب می توان در برخی از شاخص های کلیدی که در حیطه اختیارات بنیاد مسکن انقلاب اسلامی قرار دارد، این امکان را برای استان ها فراهم نمود تا با ابتکار عمل نقشی پیشران برای منطقه و چه بسا کل کشور داشته باشند. این امر بیانگر ضرورت نگاهی فضایی، یکپارچه، غیرمتمرکز و زمینه ای در برنامه ریزی مسکن روستایی است.