فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۲۱ تا ۳٬۸۴۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
Presently, half of world population lives in cities and in many countries such as Iran, most of people live in cities and metropolitans. The city evolution and new conditions in metropolitans are considered uncontrollable and it is believed that the future base of mankind forms in cities as Park points the city as the natural habitat of human in modern age. The urban population deals with various and somehow annoying problems as it can be said that most of social damages are appeared in cities. The urban management faces with difficult responsibility of controlling these damages. This paper attempts to study the citizen's social vulnerability in Tehran according to urban social space approach. Here, different views such as Chicago school, Dickens theory, Castells theory and social approaches such as Chicago school and social disorganization theory are applied. The paper is a survey and questionnaire is the tools of data collecting. The results showed the high rate of citizen vulnerability in relation with research variables such as self-alienation, rationalism, less emotional relationships, less social integration and more individualism.
نقدی بر فرایند برنامه ریزی جامع شهر رشت با رویکردی تطبیقی (طرح های جامع سه گانه شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
پنج دهه از تهیه و اجرای طرح های توسعه شهری موسوم به جامع در ایران می گذرد و باوجود حصول به برخی نتایج مثبت، مطلوبیت لازم و مورد نظر کارشناسان و مردم حاصل نشده است. مقاله حاضر کوشیده است پس از شرح مختصری در خصوص ویژگی های الگوی جامع، بر مبنای روش توصیفی و تحلیلی منطبق با داده های اخذ شده و سپس پردازش آن ها، طرح های توسعه شهری رشت با تمرکز بر طرح جامع دوم شهر رشت را مورد بررسی اجمالی قرار داده، میزان تحقق اهداف و پیش بینی های آن را (طرح هایی که اجرایی شده) مورد ارزیابی قرار دهد. مشخصاً ارزیابی نتایج اجرای طرح جامع دوم رشت نشان می دهد اشتباهات فاحشی در پیش بینی ها و هدف گذاری های آن وجود داشته است. از جمله این که برآورد جمعیت شهر رشت در طرح جامع و طرح تفصیلی آن به ترتیب با 1/9 درصد (46944 نفر) و 02/6 درصد (33654 نفر) اشتباه (یا به عبارت دیگر برآورد مازاد) همراه بوده است. همچنین در زمینه حدود گسترش و شبکه ارتباطی شهر، طرح جامع و تفصیلی دوم رشت 13 درصد و 6/22 درصد اشتباه (مازاد بر برآورد) داشته اند. در خصوص مساحت و سرانه کاربری های شهری نیز حدود 28/20 درصد از مساحت کاربری ها و 76/24 درصد از سرانه ها در پایان اجرای طرح، مازاد بر پیش بینی بوده (پیش بینی طرح جامع و تفصیلی دوم شهر رشت در این زمینه با کمبود مواجه بوده) است. سرانجام اینکه طرح جامع دوم شهر رشت همچون طرح های جامع سایر شهرها، دارای نارسایی هایی چون عدم انعطاف، شرح خدمات گسترده و تأکید بر کالبد بوده که البته بیشتر ناشی از ضعف در ماهیت الگوی طرح جامع است.
ارزیابی طیف آسیب پذیری لرزه ای با معیار تلفات انسانی (نمونه موردی: منطقه 3 کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
99 - 113
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی به دلیل شدت و زمان کوتاه اثرگذاری بر اجتماعات بشری تبدیل به یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری در سال های اخیر شده اند. سهم کشور ما از این مخاطرات بیش تر مربوط به زلزله است. شهر شیراز یکی از کانون های پر خطر از نظر احتمال وقوع زلزله در ایران است. این مساله تهدیدی جدی برای پایداریتوسعه این شهر محسوب می شود. منطقه 3 شهر شیراز یکی از مهم ترین مناطق این شهر است که با دو گسل مهم(سلطانII و سعدی) تهدید شده است. با توجه به اهمیت موضوع ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله در مباحث مربوط به برنامه ریزی شهری، در این مقاله سعی شده است تا با به کارگیری روش RADIUSبااستفادهازشاخص هاییچون جنس خاک منطقه، فاصله از گسل، داده هایتراکمجمعیتی و نوعساختمان هاوتوزیعآن هابا تدوین سناریوی زلزله احتمالی روزانه و شبانه، برآورد مناسبی از تلفات انسانی منطقه 3 شهرداری شیراز در برابر زلزله ارائه شود. در تحلیل اطلاعات نیز از روش های کمی و کیفی استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیقمشخص شد که تعداد تلفات جانی ناشی از سناریوی زلزله ای با بزرگی 2/6 ریشتر در ساعت 12 ظهر حدود 713 نفر خواهد بود و 9876 زخمی برجا خواهد گذاشت. در ساعت 3 صبح، 648 نفر جان خود را از دست خواهند داد و حدود 7342 نفر مجروح خواهند شد. این مطالعه نشان می دهد، این منطقه به دلیل ویژگی های کالبدی، وجود ساختمان های فرسوده، نزدیکی به گسل های فعال و کیفیت سازه ای نامناسب به عنوان یک منطقه با آسیب پذیری بالا در برابر زلزله شناخته می شود.این ارزیابی می تواند در پیش بینی برنامه های شهری برای کاهش تلفات استفاده شود.
تحلیل رویداد پسامدرنیسم، در هنرهای تجسمی از نگاه داگلاس کریمپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم فروردین ۱۳۹۷ شماره ۵۸
65 - 76
حوزههای تخصصی:
نگرش پسامدرنیسم برای تمامی هنرها، هم از حیث انگیزه و هم از حیث چارچوب زمانی آن متفاوت است و این موضوع در حوزه های گوناگون هنر از سوی منتقدان معاصر مورد بررسی و توجه بسیار قرار گرفته است. داگلاس کریمپ از جمله نظریه پردازان هنر معاصر است که بر پایه مباحث والتر بنیامین در فرایند باز تولید انبوه، و آراء دیرینه شناسیِ میشل فوکو، به بررسی هنرهای تجسمی، به ویژه تأثیر عکاسی بر سرانجام نقاشی، و به دنبال آن کارکرد موزه ها در دوران مدرنیسم و احوال آنها در عصر پسامدرن پرداخته است. لذا انگیزه و هدف اصلی این نوشتار تحلیل آراء ایشان در رخداد هنر پسامدرن، جهت آشکارسازی نظریه پایان نقاشی و تأثیر عکاسی به همراه فرایند باز تولید انبوه، در شکست اصالتِ هاله مقدس اثر هنری است که در نهایت به بحران انزوای موزه ها در دوره معاصر می انجامد. بر پایه یافته های تحقیق، اعتقاد کریمپ بر این اصل مهم پی ریزی شده که پسامدرنیسم هنری گسست اساسی با مدرنیسم هنری و عصر استیلای نقاشی دارد. لذا پرسش اصلی که این پژوهش براساس آن شکل گرفته، این است که از منظر داگلاس کریمپ چه رویکردی در دوره معاصر سبب شده عالم هنر با زوال و مرگ نقاشی روبرو شود و این موضوع چگونه بر عملکرد موزه ها در عصر حاضر تأثیر می گذارد؟ سرانجام بر این اساس نتیجه حاصل شده این است که بر پایه آراء او، هنرهای کمینه گرا، جمعی، عکاسی و به دنبال آن روش تکثیر و باز تولید انبوه و همچنین دگرگونی به سوی مخاطب محوری، مهم ترین علت های وسیع تر شدن فاصله هنر نقاشی با دنیای پسامدرن است، و به دنبال این رخدادها، هنر نقاشی رفته رفته اصالت خود را از دست داده و این فرایند در نهایت به بحران انزوای موزه ها می انجامد که همواره محل نگهداری آثار اصیل هستند. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی - تحلیلی بوده، همچنین ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارنده جستجوی کتابخانه ای است.
تحلیل وجوه فرهنگ عامه در نقاشی های حسینعلی ذابحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ شماره ۵۹
71 - 82
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به مطالعه وجوه فرهنگ عامه در آثار ذابحی با تمرکز بر چند مضمون مرتبط مانند کارناوال، آرمانشهر و گروتسک می پردازیم. مسئله اصلی چگونگی نشان دادنِ رهایی فرهنگ عامه از زیر فشار و بار فرهنگ مسلط در آثار هنرمند مذکور با تکیه به سبک او، با روش توصیفی-تحلیلی است. هدف پژوهش برجسته کردن ویژگی های فرمی آثار و در نهایت رسیدن به دو سطح دلالت آشکار و ضمنی است تا با شرح آنها، انواع وجوه فرهنگ عامه در آثار این هنرمند در دو سطح فرهنگ متعلق به عامه و فرهنگ تولید شده توسط عامه برجسته شود. در بخش اول مقاله در سطح دلالت آشکار با تکیه به ویژگی های کلی نقاشی های هنرمند چون حذف خط مرزنما، از ریخت افتادگیِ اشیا در طبیعت بی جان ها و استفاده از رنگ های بیانگر به تمایز فیگورها، اشخاص ادا و اطوار و البسه و آرایش خاص منطبق بر شخصیت های اجتماعی شان پرداخته و ارتباط آنها با عناوین زبانیِ هنجارشکنِ آثار تبیین می شود. در سطح دلالت ضمنی با توجه به ویژگی های کلی آثار و پیوند دادنِ موضوع نقاشی های این هنرمند به یکدیگر، به مضامین عمیق تری خواهیم رسید. با بررسی شخصیت و لباس فیگورها در آثار می توانیم جشنی آیینی چون کارناوال را متصور می شویم که افراد به فرصت های برابر یعنی به نوعی آرمانشهر بی طبقه رسیده اند. در این بخش از قطع و اندازه و نحوه اجرای آثار به منزله محل فروشکستن تقابل دوگانه فرهنگ مسلط و عامه بحث می شود. به حال خود واگذاردن طبیعت بیجان ها حسی از هراس را همراه دارند. این وجه همراستای فیگورهایی که به نحو اغراق آمیز بر وجوه شخصی شان تأکید شده است، فضایی گروتسک را القا می کند. نحوه قلم گذاری سریع، کوبه ای و رنگ گذاری خشک و جسمانی، رنگ های تیره با اتکا به نیروی هیولایی و احساس برخاسته از رنگ ، وجوهی را به نمایش می گذارد که در برابر نیروی قواعد آثار بازنمایانه (عینی گرا) مقاومت می کند. این مقاومت نقاشی را دارای انرژی ذخیره ای می کند که بعد ایستا و نامتحرک شخصیت ها و فرم های طبیعت بی جان را متحرک، معوج، مواج و دفرمه می کند و از ریخت می اندازد. تمام ویژگی های گفته شده، با پیچ و تاب دادن زبان مسلط بصری با تکیه به سبک اکسپرسیونیسم، نقاشی ها را از سلطه بازنمایانه بازداشته اند و بدون تأکید مستقیم بر سیاهی های طبقه عامه وجود فرصت های تحقق بخش انرژی های نادیده گرفته فرهنگ عامه را معرفی می کنند. این آثار از پس توصیف فرمی و تحلیل تفسیری در دو سطح دلالت در نتیجه دو وجه از فرهنگ عامه را، یکی فرهنگ تولید شده توسط عامه و دیگری فرهنگ متعلق به عامه را معرفی می کند و در نتیجه در تقابل با هنر تقلیدی/ بازنمایانه، هنر زیباشناختی به شمار می آیند زیرا به شکل معکوس ناهمگونی خود را نسبت به فرم های تجربه سلطه اعلام می کند.
نشانه شناسی مراسم آیینی پیرِ شالیار در منظر فرهنگی هورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم دی ۱۳۹۷ شماره ۶۷
17 - 30
حوزههای تخصصی:
مقدمه : مقاله حاضر، پژوهشی میدانی و کتابخانه ای است که به معرفی و بازسازی معنایی مراسم آیینی پیرِ شالیار در منظر فرهنگی هورامان از توابع شهرستان سروآباد واقع در استان کردستان، از منظر نشانه شناسی می پردازد. موضوع مهم در نشانه شناسی، بحث تولید معنا و چگونگی معنادارشدن جهان توسط نظام نشانه هاست. معنا، مفهومی است که یک نشانه بیانگر آن است. بیان مسئله : در این میان، رسوم، سنت ها و آیین های کهن، به عنوان نشانه/ بازنمودی فرهنگی از اندیشه و تفکر انسانی، با منشی نمادین، تفسیری از جهان و جهان بینیِ انسان ارایه می دهند که در جهان معاصر، به واسطه سیطره ارتباطات مجازی، درحال فراموشی هستند و امکان بهره برداری از آن ها در ابعاد گوناگون توسعه درحال نابودی است. هدف : بر این اساس، هدفِ عمده این بررسی، کشف و تدوین دلالت های معنایی مراسم آیینی پیر شالیار و نظام معنایی حاصل از نشانه/ بازنمون هایِ نمادین آن است تا به واسطه آن بتوان گام هایی در جهتِ تسهیل تبادلات فرهنگی و فراهم کردن زمینه های توسعه در این منطقه برداشت. روش تحقیق : بدین منظور، پژوهش حاضر، در قالب یک روش کیفی، برای گردآوری اطلاعات از روش مردم نگاری و اسنادی و برای تجزیه و تحلیل داده های کیفیِ گردآوری شده، از روش نشانه شناسی بهره می برد. نتیجه گیری : بخش پایانی این مقاله نشان می دهد که مراسم پیر شالیار، نشانه ای نمادین از باور قومی و جمعی مردم در منظر فرهنگی هورامان است که سطح جدیدی از معانی ضمنی را در برابر مخاطب نشان می دهد. همچنین، این مراسم از منظر نشانه شناختی، طرح قابل تأویلی از یک آیین عرفانی را روایت می کند که خداپرستی مردم این دیار را در یک انسجام و پیوستگی اجتماعی در منظر فرهنگی هورامان به عینیت می رساند.
سیر تحول مفهوم منظر در شعر فارسی قرون اولیه هجری (3 تا 7)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
17 - 28
حوزههای تخصصی:
نخستین گام برای فهم معنی عبارات و ابیات در متون، پی بردن به معانی صحیح و ترکیبات به کار رفته آنهاست. تاریخ زبان شناسی و مردم شناسی ایران نشانگر آن است که شناخت منظر و تصوّر آن، همه جا و همه وقت وجود داشته است و رابطه ای معنادار میان مفهوم و فضای متصوّر برای آن وجود دارد. منظر از واژگان کهن و پرکاربردی است که در شعر قرون اولیه هجری با ظاهری مشابه و معانی مختلفی به کار رفته است. . بارزترین ویژگی منظر در روایت شاعران، دگرگونی معنای منظر و تحول مفهومی آن است که از ظاهر به باطن و از مفعول به فاعل تغییر می کند و روایت های مختلفی از منظر همانند نظرگاه، پنجره، ایوان، تماشاگاه، آسمان، دیدگاه، ترسیم می شود. واژه منظر با نگاهی کالبدی-معنایی سعی در تفسیر مفاهیم در دو دسته مادی و فرامادی دارد و شامل جنبه های توصیفی و مفهومی است. جنبه توصیفی به روایت صورت می پردازد و تمثیلی از صفات اخلاقی است و مقدمه ای بر ادراک، جنبه معنایی آن است. مقاله حاضر با بررسی مفهوم منظر در شعر شاعران قرون اولیه هجری (3 تا 7) سعی در اثبات اهمیت و نقش این واژه در گذشته تا به امروز دارد. برای فهم منظر، مفهوم واژه تا آنجا که به فهم موضوع و درون مایه آن کمک می کند در حوزه شعر قرون اولیه به عنوان منبعی مستند و کهن در فرهنگ ایرانی بررسی شده است.
کاوش الگوی مفهومی سنجش انسجام فرم و ساختار کالبدی شهر و تبیین اصول آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
63 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: انسجام به عنوان کیفیتی ضروری در حیات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی شهرها، در دوره مدرن کمتر مورد توجه شهرسازان بوده است. تا آن جا که پراکندگی و زوال بافت کالبدی شهرها و به ویژه کلان شهرهای کنونی را می توان نتیجه عدم توجه به این کیفیت در برنامه ریزی و طراحی شهرهای معاصر دانست. یکی ازدلایل مهم این کم توجهی وجود رویکردهای مختلف در مطالعه فرم، ساختار و نبود یک رویکرد یکپارچه و معیارها و اصولی است که بتوان براساس آن میزان انسجام فرم و ساختار را ارزیابی کرد. هدف و سؤال اصلی تحقیق: بنابراین این تحقیق به دنبال استخراج معیارها و اصول سنجش انسجام فرم کالبدی و تدوین چارچوب ارزیابی آن است. در این راستا تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که اصول مشترک میان رویکردها و نظریه های مختلف در ارتباط با انسجام فرم کالبدی چیست و این رویکردها، رابطه منسجم میان عناصر سازنده فرم را چگونه تعریف می کنند؟ روش تحقیق: در این راستا این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی جهت بیرون کشیدن مفاهیم مستتر از داده های متنی پراکنده (از رویکردها و نظریه ای که به انسجام فرم و ساختار اشاره داشته اند)، استفاده کرده است و در نهایت با دستیابی به سطوح انتزاعی تری از متون، به یک مدل یا چارچوب نظری که نظم های نهفته و الگوهای تکرارشونده در متون را نشان می دهد، رسیده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد سه عنصر اصلی فرم، شامل خیابان، کاربری و ساختمان در ایجاد انسجام نقش مؤثری دارند و خیابان مهم ترین عنصر در اتصال و پیوند دو عنصر دیگر است. همچنین اختلاط و تنوع در کاربری و ابعاد و اندازه در ساختمان معیارهای مهمی در سنجش انسجام فرم شناخته می شوند. از طرفی اتصال و پیوند به عنوان مهم ترین معیار برای ایجاد انسجام، بایستی براساس دو اصل اساسی مقیاس و سلسله مراتب، شکل گیرد تا باعث شود عناصر فرم در بخش های ساختاری مختلف (کانون، محور اصلی و پهنه) به طور منسجم به یکدیگر اتصال و پیوند یابند.
قواعد رسم الخط میرعلی تبریزی براساس نسخه خسرو و شیرین نظامی (محفوظ در گالری فریر - 808 هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
65 - 76
حوزههای تخصصی:
میرعلی بن حسن تبریزی ملقب به «قُدوَه الکُتاب مُعَلی» از بزرگ ترین خوشنویسان عصر تیموری برای نخستین بار خوشنویسی نستعلیق را تحت قاعده و هیئتی متمایز درآورد. تنها اثر مرقومِ موثق میرعلی، نسخه خسرو و شیرین نظامی به تاریخ 808ه .ق/1406م محفوظ در گالری هنری فریر است که از منظر شیوه کتابت و رسم الخط اهمیت شایان توجهی دارد. برهمین اساس، موضوع این مقاله بررسی رسم الخط میرعلی تبریزی با تکیه بر این نسخه خطی است. هدف از انجام این مقاله شناخت شیوه و قواعد به کار رفته در خط میرعلی به عنوان نمونه های اولیه خوشنویسی نستعلیق است. همچنین در این راستا سعی شده است تا به این سؤال ها پاسخ داده شود : 1. حُسن تشکیل در رسم الخط میرعلی تبریزی چگونه است؟؛ 2. قواعد حسن وضع در شیوه کتابت نستعلیق میرعلی چگونه است؟ این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام پذیرفته و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای(اسناد مکتوب) و میدانی(مشاهده مستقیم) است. حُسن تشکیل در نگارش میرعلی نشان می دهد که کشیدگی ها از قواعد معین و نسبتاً ثابتی تبعیت می کنند و غالباً کوتاه، تند و تیز هستند. فرم و تناسبات حرکتِ دومِ دوایر در تمام حروف به طور مشابه تکرار شده است. نقطه ها با شیبی یکسان، بدون گوشه های تیز و عرضِ کم تر از پهنای قلم اجرا شده اند. حُسن وضع در کتابت میرعلی به صورت حداقل یک کشیدگی در اکثر مصرع ها و حذف حروف پایانی و برخی نقاط ضروری حروف ظاهر می شود. افزودن نقطه به پیروی از سنت قدیم کتابت است و اتصال برخی از حروف احتمالاً تحت تأثیر خط تعلیق بوده است. اعراب گذاری و حرکات تزیینی به چند مورد جزئی محدود شده است.
بررسی اصول ساماندهی بازارچه های محلی با نگاهی به ارزش های بومی(نمونه موردی بازارچه محله گل کنی)
حوزههای تخصصی:
پایدار نگاه داشتن بافت ها و فضاهای شهری فرسوده، نیاز به مداخلاتی در جهت اصلاح و بهسازی وضع موجود دارد. بازارها به عنوان قلب اقتصادی شهرها، با شکل-گیری تدریجی در بافت های اولیه شهری عامل اصلی مشکلات کالبدی وعملکردی بافت های مذکور در زمان توسعه می باشند. ساختار کلی و عدم تمرکز در پاسخگویی به حل مشکلات مراکز خرید در طرح های جامع شهری منجر به افول عملکردهای جاری در اثر تغییر نیازهای جوامع انسانی گشته است و پاسخگوی نیاز ساماندهی این مراکز نبوده اند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، سعی دارد تا با شناسایی نقاط ضعف و قوت و مطالعه تطبیقی بازارچه های محله ای موجود در مناطق یکسان اقلیمی، همچنین منطقه پروژه و نیز ویژگی های معماری بومی آن، زمینه ای فراهم نماید تا این نوع بازارچه ها با همان عملکرد فعلی خود و با در نظر گرفتن اصول معماری بومی ساماندهی گردند.
بازخوانی پیوستار ریخت شناسیک پهنه مبنا در روند تکوین فُرم محیط انسان ساخت شهر ایرانی - ترسیم برش عرضی شیراز معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
95 - 113
حوزههای تخصصی:
گسترش نامتوازن، و درهم تنیدگی عناصر و پهنه های ناهمگون، یکی از اصلی ترین عوامل بروز آشفتگی و گسست در فُرم و پیوستار ریخت شناسیک شهرهاست. ارتباط میان شهر به مثابه بارزترین جلوه محیط انسان ساخت با پس زمینه طبیعی اش، طی تاریخ تکوین شهرهای ایرانی، همواره نمایانگر نوعی هماهنگی بوده است. سرشت تکامل شهر، وجود یک هسته آغازین و سازمان یابی واحدهای مشخص فضایی-کالبدی پیرامون آن را نشان می دهد. در این ترکیب، مقطع عرضی شهر به نحوی شکل می گیرد که بیشترین تراکم در مرکز نمود می یابد، و با گذار تدریجی به پیرامون، از فشردگی بافت کاسته می گردد. این روند تا رسیدن به آستانه پیوند محیط کالبدی و پس زمینه طبیعی ادامه یافته، و مرز باروها و حصارهای تاریخی شهر، به نوعی ورود به عرصه طبیعی را نمایان می سازد. این پژوهش آزمونی است در انطباق پذیری روش برش عرضی با تأکید بر وجه فرآیندی این روش و بومی سازی آن در شرایط شهری شیراز، به نحوی که پهنه های متفاوت بر پایه شناخت همه جانبه ویژگی های آن ها و با کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی از یکدیگر متمایز می شوند. در این مقاله با تکیه بر ادبیات شکل گرفته مبتنی بر لزوم تبعیت از نظمی منتج از سرشت تکوین شهرها، به ترسیم و تحلیل برش عرضی شهر شیراز پرداخته شده است. ضرورت ترسیم و ارائه این برش عرضی زمانی نمایان تر می گردد که نتایج نشان می دهند، روند دگرگونی و رشد شهر، مسیری بسیار متفاوت از پیوستار و نظم ریخت شناسیک شهر تاریخی را پیموده است. بر این اساس، برونداد پژوهش، ارائه برش عرضی شهر و تعیین پهنه های شش گانه و خاص ریخت شناسیک شیراز است. نتیجه پژوهش، تدارک بستر استفاده از ضوابط مبتنی بر فرم محیط انسان ساخت، در هریک از این پهنه ها با هدف پرهیز از منطقه بندی های رایج است. اقدامی که تأثیر به سزایی بر ایجاد نظم دوباره، و برقراری تعادل میان بستر طبیعی و محیط انسان ساخت خواهدداشت.
نقش کارآفرینی برتوسعه گردشگری روستایی(کشاورزی)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین راهکارها در جهت توسعه روستایی پایدار، رشد و توسعه کارآفرینی روستایی است. در واقع کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی در بهره گیری از توان محلی به شمار می آید و در برنامه ریزی توسعه روستایی به آن توجه شایانی شده است. روش مورد استفاده به منظور گردآوری مطالب، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. کارآفرینی گردشگری کشاورزی در سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است وکشورهای مختلف جهان جهت ترویج و ارتقای آن تلاش زیادی نموده اند. صاحبنظران بر این باورند که کارآفرینی گردشگری کشاورزی میتواند به عنوان راهبردی جدید نقش مهمی در توسعه پایدار روستایی ایفا نماید. نتیجه نقش کارآفرینان گردشگری برای توسعه گردشگری روستایی و کشاورزی بسیار مهم می باشد، بنابراین بهبود محیط کارآفرینی در جوامع روستایی و همچنین افزایش دانش و مهارت های کارآفرینانه ی کشاورزان و به ویژه جوانان روستایی می تواند به توسعه ی کارآفرینی گردشگری روستایی و کشاورزی کمک شایانی نماید.
سنجش کیفیت محیطیِ سیستم مکان - رفتار تعاملی در اندام های گذارِ محیط های یادگیری کودکان (نمونه موردی: مدارس ابتدایی محدوده شمال شرق تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
101 - 117
حوزههای تخصصی:
مطابق مطالعات صورت گرفته طراحی موفق فضاهای غیر رسمی (فضاهای گذار) به لحاظ کیفیت های محیطی در مدارس در تسهیل فعالیت های اختیاری و اجتماعی کاربران تأثیرگذار است و در صورت عدم وجود کیفیات لازم، الگوهای رفتاری دچار اختلال خواهد شد. از این رو بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری و کارکرد درست این قرارگاه های رفتاری می باید در ساماندهی، برنامه ریزی و طراحی محیط های یادگیری مدنظر قرارگیرد. این تحقیق بر آن است تا نقش مؤلفه های سنجش کیفیت محیطی در فضاهای گذار بر تعامل پذیری و اشتیاق به فعالیت در محیط های یادگیری را مورد ارزیابی قرار دهد. بر این اساس ابتدا به شناسایی مؤلفه های محیطی مؤثر بر کیفیت محیط های رفتاری و علت دخیل کردن مفاهیم قرارگاه رفتاری و قابلیت های مکان در بررسی این مؤلفه ها در فضاهای بینابینی پرداخته می شود و در ادامه نحوه شکل گیری مدل مفهومی آزمون فرضیات در تطابق با مدل مکان دیوید کانتر شرح داده می شود. جهت اعتبارسنجی مدل مفهومی، بستر کالبدی فضاهای بینابینی در مدارس ابتدایی محدوده شمال شرق شهر تهران مورد توجّه قرار گرفته است. طرح این تحقیق بر اساس روابط همبستگی می باشد و در فرآیند پژوهش بر اساس شیوه ترکیبی کمی- کیفی با استفاده از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه غیررسمی و مشاهده، داده های موردنیاز در خصوص آزمون فرضیه ها جمع آوری و سپس در نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید. بر اساس نتایج، وجود رابطه معنادار میان مؤلفه های سنجش کیفیت محیطی در فضاهای گذار و ارتقا رفتارهای تعاملی کودکان در محیط های یادگیری تایید شد. در نتیجه، با برقراری تعادل میان مؤلفه های مکان ساز کالبدی، کارکردی و معنایی، کیفیت محیطی سیستم مکان – رفتار تعاملی در فضاهای گذار در محیط های یادگیری ارتقاء می یابد.
تاثیر بالکن بر تهویه طبیعی ، آسایش حرارتی و کاهش سرو صدای بیرونی در ساختمانهای مسکونی
حوزههای تخصصی:
افزایش مصرف انرژی در ساختمان و اثرات نامطلوب زیست محیطی آن از جمله افزایش انتشار گازهای گلخانه ای از چالش های مهم در حوزه ساختمان و انرژی است. استفاده از سیستم های غیر فعال در سرمایش ساختمان یکی از راه های کاهش بار سرمایشی دستگاه های تهویه مطبوع برقی و بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان می باشد. یکی از سیستم های غیرفعال استفاده از تهویه طبیعی است. بازشوها و ملحقات آن در نمای ساختمان نقش اصلی و موثری در تهویه طبیعی و جریان هوای داخل ساختمان دارند. این پژوهش در خصوص اثر بخشی بالکن به عنوان یکی از اجزای نمای ساختمان در کاهش مصرف انرژی در ساختمان می باشد . نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بالکن می تواند در بهبود تهویه طبیعی داخلی و کاهش مصرف انرژی تهویه مطبوع نقش موثری داشته باشد. همچنین بالکن در کاهش سر و صدای خارجی ساختمان(چالش متداول در استفاده از تهویه طبیعی) اثرات مطلوبی فراهم می کند.
ارایه راهکارهای طراحی پلکان در خانه ها با استفاده از معماری هوشمند در جهت بهینه سازی فضا
حوزههای تخصصی:
در طول استفاده از پله، برای جابجایی عمودی بین طبقات ساختمان، مفهوم انعطاف پذیری دیده نشده است. حال با استفاده از انعطاف پذیری معماری هوشمند و راهکارهای این معماری در پله های منعطف و متحرک سعی در بازدهی و بازنگری در روش استفاده از پله های ثابت می باشیم. با کوچکتر شدن متراژ فضاها و هزینه بالا زمین و سطح اشغال پله ها در ساختمان، نیاز به بازنگری در نحوه ساخت می باشد. با استفاده از معماری هوشمند در پلکان ساختمان می توان سرانه فضای مورد استفاده را افزایش داد. در بسیاری از پله های متحرک فقط به باز و بسته شدن پله ها بدون انتخاب گری مستقیم پله، در انتخاب فرد استفاده کننده، پرداخته شده است. در پله های هوشمند می توان فاصله های هر کف پله را با استفاده از شرایط جسمی خدمات گیرنده تغییر داده و دسترسی را برای افراد مجاز، برای افزایش امنیت منحصر نمود. هدف از این پله ها افزایش فضای عملکردی خانه، هوشمند سازی و بالا بردن امنیت آن می باشد. راه رسیدن به این هدف، جمع آوری داده های اولیه از نظر میزان فاصله ها، روش اجرا و کشف مخاطرات پلکان، برای رسیدن به طراحی پلکان های هوشمند می باشد. از مقاصد این تحقیق رسیدن به روش جایگزین در آسانسورها با استفاده از پلکان های هوشمند برای جابجایی عمودی و کاهش سطح اشغال آسانسورها و در نتیجه افزایش زیر بنای ساختمان می باشد. که این افزایش سطح زیر بنا بدون حذف بالا برنده(آسانسور) در گذشته میسر نبوده است. نگاه این تحقیق به سالمندان، معلولین، خردسالان، زنان باردار و افرادی که نیاز به جابجایی عمودی در ساختمان دارند می باشد.
برنامه ریزی فرهنگی و ارائه شیوه محاسبه سرانه برای طراحی موزه (نمونه موردی : موزه شهدای شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
85 - 96
حوزههای تخصصی:
«موزه ها ابزار حفظ هویت فرهنگی و به زبان دیگر اساس دوام و بقای جامعه هستند.» اما ساخت موزه بر اساس نیازسنجی و سرانه موردنیاز واقعی توجیه پذیر و ممکن است. رویکرد اصلی مقاله حاضر، تخمین سرانه ها و مساحت های موزه شهدا در شهر شیراز است و هدف، دست یابی به روش مطلوب تخمین تعداد بازدیدکنندگان و مساحت ریز فضاهای موزه شهدا و ارائه الگو جهت دیگر نمونه های موزه است. نمونه موردی این مقاله موزه شهدای استان فارس است. در فرآیند حصول این هدف چهار روش برآورد جمعیت و سرانه ها، نمونه گیری از مساحت های موجود داخلی و خارجی، نمونه برداری از تعداد بازدیدکنندگان، برآورد سرانه ها و مساحت ها هم زمان پیش برده شد. در انتها با توجه به هر چهار روش، تعداد بازدیدکنندگان و مساحت موردنیاز هر بخش موزه شهدا به دست آمد. روش تدوین شده می تواند الگویی جهت تدوین دیگر برنامه های کالبدی باشد.
بازشناسی اثر قنات بر سکونتگاه های منطقه مرکزی ایران (مطالعه موردی: روستای محمدیه نایین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۱۱۴-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
شهرها و سکونتگاه های فلات ایران در پیوند و وابستگی عمیق و متقابل با منابع تأمین آب و نظام های حاکم بر آن ها شکل گرفته، پایدار شده و توسعه یافته اند. یکی از نمونه های بارز پیوند همه جانبه نظام تولید، سکونتگاه ها و تقسیم آب در حاشیه کویر مرکزی ایران، در روستای محمدیه شکل گرفته است. نظامی که بر پایه استحصال و هدایت آب های زیر زمینی توسط فن آوری قنات به وجود آمده و امروزه نیز با تغییراتی پا برجا مانده است. این نظام، نقشی چند وجهی در مجتمع زیستی و زندگی ساکنان آن دارد و طی سالیان متمادی که از برقرار شدن آن می گذرد به صورتی پایدار وجود داشته و سیستم وار با آن توسعه یافته است. بررسی مطالعات موجود در تحلیل تأثیرات آب بر سکونتگاه ها نشان می دهد که از یک سو عمده این مطالعات و نتایج آن ها توصیفی بوده و تنها جنبه کالبدی را بررسی کرده اند و از سوی دیگر برپایه های روش شناختی روشنی استوار نیستند. لذا با توجه به تمرکز عمده مطالعات پژوهشگران ایرانی بر مناطق کویری و همچنین ساختار شناخته شده و پا برجای نظام آبی محمدیه واقع در فلات مرکزی ایران، این روستا به عنوان نمونه مطالعاتی پژوهش انتخاب شده است. پژوهش حاضر با استفاده ازروش تحلیلی و پیمایشی و در قالب مطالعه ای ترکیبی (کمی وکیفی) به بررسی نحوه تعامل محمدیه با نظام آبی پرداخته است. پژوهش تلاش می کند با یافتن جنبه های مختلف پیوند این نظام با ساختار کالبدی- فضایی و کارکردی –فعالیتی از یک سو و زندگی اجتماعی ، ذهنیات و باورها از سوی دیگر اصول حاکم بر شکل گیری و توسعه این نظام را جستجو کند. نتایج پژوهش نشان می دهد نظام آبی مبتنی بر قنات، در لایه های مختلف، ارتباط تنگاتنگ و عمیقی با ساختار کالبدی و اجتماعی شهر و حوزه های شخصی و عمومی برقرار ساخته است. در نتیجه رابطه چند بعدی این نظام با ساختار شهر، از یک نظام زیرساختی با نقش خدماتی و کارکردی صرف به نظامی چند بعدی تبدیل شده و در پیوندی متقابل و همزمان با دو بعد کالبدی-فضایی و اجتماعی- فرهنگی قرار گرفته است.
سیر تحول معماری مدارس ایران در گذر زمان
حوزههای تخصصی:
معماری نمودی از سطح تمدن یک جامعه است و البته که معماری فضاهای آموزشی هم باید تا حدی بهتر از معماری عمومی منطقه باشد، و این در موردهای اخیر در کشورهای دیگر به کرات به چشم می خورد. ضمن بررسی بناهای آموزشی در سراسر دنیا متوجه شدیم که معماری فضاهای آموزشی در همه جا کم و بیش با توجه به توان مالی و امکانات بومی دچار تحول و پیشرفت شده است؛ تا بتوانند شاهد رشد، ارتقا علمی و پژوهشی دانش آموزان و دانشجویان باشند. اما در چند دهه اخیر در کشورمان کمتر شاهد احداث بناهای آموزشی با معماری شاخص بوده ایم؛ بناهایی که با توجه به این بازه زمانی و نیازهای افراد جامعه، بسیار اندک و ناکافی در برآوردن نیازهای کاربران معاصر به نظر می رسند و از میان آنها می توان به مواردی از قبیل هنرستان هنرهای تجسمی کرج و هنرستان دخترانه پاپلی خلعتبری اشاره کرد. حال چنین مشاهده می شود که تنها دغدغه حاضر، محدود در چهارچوب ساخت مدارس به شیوه دهه های 1340 و1350 با راهروهای باریک و یک سری اتاق بنام کلاس درس است، بدون هیچ گونه فضاهای آموزشی دیگر از قبیل فضاهای آزمایشگاهی، ورزشی، پژوهشی و فضایی برای گپ و گفت و گو که روند فعلی باعث عدم علاقه و انگیزه فرزندانمان به محیط های آموزشی و طبیعتاً به مقوله تحصیل علم در این فضاها شده است. میشل در کتاب مراقبه و تنبیه که در آن ساختار مدرسه ها را با بیان اینکه شبیه به زندان هستند، به طور ریشه ای نقد کرده و زیر سوال می برد. شاید این مورد برای ما هم آشنا و قابل طرح باشد؛ آن راهروها و کلاس هایی در طرفین، بسیار شبیه ندامتگاه یا زندان هستند، در حالی که ما قدیم در ایران مسجد- مدرسه ها را داشتیم که زندگی و تحصیل در آن ادغام بود و چقدر معماری صمیمی و سرزنده ای داشتند. لذا با توجه به نقیصه های موجود و نیاز به تغییر که پیوسته احساس می شود، بر آن شدیم تا به مطالعه اخص معماری فضاهای آموزشی در ایران از دیرباز تا امروز و موانع پیشرفت مان در این زمینه بپردازیم.
بازاندیشی تحلیلی ساختار معروف به گرمابه ایلخانی ربع رشیدی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ربع رشیدی یا رشیدیه یک مجموعه معماری و بنا به آنچه در نزهت القلوب (740 ه.ق.) آمده است «شهرچه ای» فرهنگی و دانشگاهی در شمال شرقی تبریز و در کوه پایه سرخاب بوده است که در عهد ایلخان سلطان محمد خدابنده اولجایتو با همت و نظارت خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی طراحی و ساخته شد. بر اساس وقف نامه ربع رشیدی، مجموعه معماری شهرچه ربع رشیدی دارای بناهای همگانی و عام المنفعه بسیاری بوده و گرمابه نیز داشته است؛ بنابراین، انتظار می رفت که در کاوش های باستان شناختی ربع رشیدی نشانه هایی از گرمابه ربع رشیدی شناسایی و کاوش و خاک برداری شود. کما اینکه در سومین فصل کاوش، در بخش جنوب شرقی محوطه تاریخی و اثر ملی ربع رشیدی، ساختاری خاک برداری شده است که آن را صراحتاً یک گرمابه ایلخانی معرفی کرده اند. اکنون، پرسش بنیادین این نوشتار، چیستی و کارکرد ساختار معرفی شده به نام گرمابه ایلخانی ربع رشیدی است. هدف پژوهش: در ابتدای برنامه ریزی و تدوین و طراحی هر طرح و پلان و برنامه مرمتی، شناخت درست و بازشناسی روش مند چیستی و کارکرد و ماهیت و هویت یک بنای تاریخی و باستانی، ضرورتی بنیادین و چالشی گریزناپذیر است؛ به گونه ای که هیچ مرمت گری نمی تواند بدون شناخت تاریخی و باستان شناختی یک اثر معماری و ساختار باستانی اش، آن را به درستی و به صورتی روش مند مرمت کند. روش پژوهش: بررسی تحلیلی پلان، فضاسازی و مصالح معماری ساختار معروف به گرمابه ایلخانی رشیدیه در مقایسه با ساختار و تأسیسات و مصالح معماری گرمابه های تاریخی شناخته شده ایران تفاوت هایی آشکار نشان می دهد. نتیجه پژوهش: بر مبنای فرضیه سازی به شیوه ابطال گرایی ساختار معروف به گرمابه ایلخانی ربع رشیدی، نمی توانسته کارکرد گرمابه داشته باشد؛ و البته هیچ نشانه باستان شناختی ای بر دیرینگی ایلخانی آن دلالت ندارد. نویسندگان در پایان فرضیه سازه ای برای رنگرزی و یا دباغی را برای این ساختار پیشنهاد کرده اند.
امکان سنجی استقرار صنایع در شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
183 - 207
حوزههای تخصصی:
کاربری صنعتی از کاربری های است که جانمایی مناسب آن می تواند محیط طبیعی و انسانی را از تأثیرات منفی استقرار کاربری صنعتی مصون دارد و به تحقق توسعه پایدار با رویکرد کمترین خطرزایی و خطرپذیری کمک نماید. ازاین رو در این تحقیق با لحاظ نمودن استانداردهای حریم ها و دسترسی های معیارهای طبیعی و انسانی موجود در محدوده شهرستان اردبیل به پهنه بندی اراضی شهرستان اردبیل جهت تعیین مکان مناسب برای استقرار صنایع اقدام گردید. این تحقیق ازلحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی و تحلیلی می باشد، بدین معنی که با استفاده از استانداردهای موجود به جانمایی صنایع در محدوده موردمطالعه اقدام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که اراضی کاملاً مناسب برای استقرار صنایع، 43720 هکتار از اراضی محدوده موردمطالعه را شامل می شود. با توجه به این که مدل AHp فقط توانایی شناسایی پهنه های مناسب و نامناسب برای استقرار صنایع را داراست و نمی تواند اولویت و ارجحیت استقرار صنایع، در مکان های مناسب را تحقق بخشد؛ بنابراین با استفاده از قابلیت های نرم افزار ARC MAp به شناسایی و جداسازی پهنه های کاملاً مناسب که حداقل 200 هکتار مساحت داشته باشند، اقدام گردید و با استفاده از مدل VIKOR و 8 معیار مؤثر در امر مکان یابی صنایع، به اولویت بندی پهنه های شناسایی شده اقدام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که مکان فعلی صنایع در شهرستان اردبیل با پهنه های بهینه شناسایی شده در این تحقیق، مغایرت دارد و همچنین 6 پهنه مناسب جدید برای استقرار واحدهای صنعتی در محدوده شهرستان اردبیل شناسایی و اولویت بندی استقرار صنایع در این پهنه ها مشخص شد.