فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
روستای کندوان در شهر آذربایجان شرقی از توابع اسکو یکی از مناطق گردشگری این شهر می باشد. معماری صخره ای کندوان از نظر فرم و شکل معماری جزو معماری دستکند می باشد که در درون کران های سخت با ایجاد حفره در داخل سنگ ها به وجود آمده است. وجود اقلیم سرد آذربایجان شرقی و مقاومت بالای این سنگ ها نشان می دهد که معماری صخره ای و دستکند روستای کندوان جزو معماری پایدار نیز می باشد. که از لحاظ زمین شناسی بریک توده آذر آواری قرار دارد که فرسایش طبیعی دره کندوان موجب شکل گیری سازه های کله قندی آن شده است. معماری روستایی کندوان بیانگر آن است. معماری بومی ساختمان هایی را بنا می کند که عملکرد آنها بر خواسته از نگرش آنان می باشد. معماری صخره ای جزئی از معماری پایدار است که حاصل تلفیق سکونتگاه های بشری با طبیعت می باشد. اگرچه این نوع معماری، برگزیده معماری و توسعه پایدار شناخته شده است، ولی به دلیل ویژگی های خاص جغرافیایی و توپوگرافی آن در هرجایی قابل استفاده نمی باشد. لیکن بررسی ویژگی های این نوع معماری از نظر ساختار، عملکرد حرارتی، فرم معماری، چگونگی سازگاری با شرایط محیطی و تعدیل شرایط درونی می تواند راهی به سوی استفاده کاربردی ویژگی های آن در معماری امروز ی و تطابق با اهداف توسعه پایدار باشد.
شناسایی ویژگی های متشکله معماری قرون 7تا 10 هجری قمری در اسناد تصویری تاریخی
حوزههای تخصصی:
معماری به عنوان میراث گرانبها جزئی از اسناد و مدارک تاریخی از هر دوره به یادگار مانده است. تمامی گستره این سرزمین کتاب زنده ای از تاریخ، معماری و هنر ایرانی- اسلامی است و آثار باشکوه تاریخی علاوه بر جلال و شکوه، گویای تاریخ و تمدن باشکوه ایران هستند. تاریخ ایران همواره برای تاریخ-نگاران موضوعی جذاب و جالب توجه بوده است و در همین راستا کتب بسیاری در رابطه با تاریخ ایران مشاهده می شود. وقایع و رویدادها مبنای پیدایش تاریخ هستند، که با از بین رفتن آن ها، آثار گذشتگان وقایع تاریخ را بازگو می کنند. اسناد تاریخی، در میان منابع و مآخذ تاریخ مدارکی اند از رویدادها و فعالیت های قابل استناد که منابع درجه اول برای مطالعه تاریخ معماری به حساب می آیند. مستندات معماری و شهرسازی ایران در دوران ایلخانی نقطه آغازی بر این اسناد تاریخی است. هدف از این پژوهش بازشناسی مولفه های معماری دوران ایلخانی و تیموری در اسناد تصویری تاریخی می باشد. لذا می توان گفت روش تحقیق این پژوهش از لحاظ محتوا پژوهش کیفی به شمار می آید. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و جهت تحلیل داده ها از روش «تفسیری تاریخی» و «تحلیلی» استفاده شده است. با شناخت شاخص های معماری و شهرسازی در نقاشی ها، نگاره ها، دست نگاره های تاریخی و نقشه ها در دوران تیموری و صفوی؛ به کاربرد طومارهای جهت پیاده سازی نقشه که اوج هنر معماری تاریخی را به نمایش می گذارد، دست می یابیم.
رواداری؛ راهبردی معنوی یا معنویتی راهبردی در توسعه گردشگری خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم خرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۰
38 - 50
حوزههای تخصصی:
با طرح نظرات الگوهای رشد درون زا، نظریه شهر خلاق با تمرکز بر نقش فرهنگ محلی و خلاقیت مورد توجه و تأکید بین المللی قرار گرفت. در میان نظریه پردازان «شهر خلاق»، فلوریدا نظریه پرداز برجسته، سه متغیر کلیدیرواداری، استعداد و تکنولوژی را از ویژگی های اصلی شهر خلاق برمی شمرد و واجدان آن را برندگان این عصر تعریف می کند. در میان این سه شاخص، اما تسامح و تساهل، نقشی پررنگ تر و راهبردی دارد زیرا وجود و حضور استعداد و فناروری، سخت به پیش شرط رواداری، محتاج است. به اعتقاد فلوریدا فرهنگ تسامح گرا و باز، عامل اصلی موفقیت اقتصادی جدید شهرهاست. گردشگری خلاق، نسل سوم گردشگری، که از یک سو با فرهیختگی گردشگران و تمایل به داشتن تجارب متمایز، ارتباطی ناگسستنی دارد و از سوی دیگر به دلیل عدم نیاز به سرمایه گذاری های سنگین و سخت و توجه به فرهنگ، آداب و رسوم محلی و ویژگی های منحصر به فرد شهرها، مورد اقبال شهرها و مقاصد گردشگری قرار گرفته است، فرایندی است که اگر آن را شرط لازم و کافی توسعه شهرها بدانیم، بیراه نرفته ایم. اما آنچه این مقاله بر آن تأکید و تصریح دارد، نقش راهبردی رواداری در این فرایند است. گردشگری خلاق عرضه محور، مقصدمحور و فعالیت محور، خصوصاً در بستر شهر خلاق را گریزی نیست جز آنکه پرچم سفید تسامح، تساهل و مدارا را به عنوان معنوی ترین و مهم ترین مؤلفه شهر خلاق، افراشته نماید تا بذر استعدادهای انسانی در این فضای مساعد، شکوفه کند و فناوری ثمره آن شود. به این ترتیب است که جوامع محلی طعم شیرین توسعه و رفاه را خواهند چشید. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که رواداری، راهبردی معنوی برای توسعه گردشگری خلاق است که در گستره شهر خلاق تحقق می یابد، از آن سود می برد و به آن بهره می رساند. همچنین بیان می کند که این شاخص در منابع چهارگانه معنویت مورد توجه و تأکید است.
بازسازی پس از جنگ محله جماله اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۶۵
41-48
حوزههای تخصصی:
اصفهان از زیباترین شهرهای جهان است که محله های مسکونی با قدمت و زیبایی منحصر به فردی دارد. یکی از این نواحی قدیمی محله ای به نام «دردشت» است که دارای ارزش تاریخی فراوان و محلة «جماله» جزئی از آن است. این محله که بافت تاریخی ارزشمندی دارد، در جنگ تحمیلی عراق به ایران مورد حمله هوایی و موشکی قرار گرفت و آسیب دید که پس از آن بازسازی شد. برنامه بازسازی در جماله با هدف احیای محله با استفاده از پایه های نظری منطبق بر اصول معماری سنتی صورت گرفت، که انتظار می رفت نمونه موفقی ارایه کند، اما در اجرا نتوانست موفق عمل کند و خروجی این پروژة بازسازی، چهرة متفاوتی از معماری بومی منبعث از اصول معماری ایرانی و زندگی ساکنان نشان داده است. در نتیجه بافت از نظر کالبد، نظام اجتماعی و اقتصادی، دگرگونی های غیرمنتظره ای یافت. این مقاله با هدف بررسی نظریه ها و روند بازسازی بافت های ارزشمند تاریخی و استخراج درس هایی از آن، صورت گرفت. روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش، کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی است، اما استفاده از داده های آماری (در مواقع لزوم) نیز در اثبات فرضیه ها صورت گرفته است. پس از بررسی نظریات بازسازی و استخراج شاخص ها، آن ها را با وضع موجود در محله جماله سنجیده تا بتوان دریافت که آیا اجرای عملیات بازسازی با مبانی نظری مورد نظر منطبق بوده است یا خیر؟ در انتها از تحلیل های نظری و آماری جهت اثبات فرضیه و پاسخگویی به پرسش های تحقیق استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش گویای این نکته است که آنچه در چارچوب نظری این پروژه مطرح شده با آنچه نتیجه آن پس از گذشت سی سال می نماید، بسیار متفاوت و اهداف موردنظر، محقق نشده است. در حین تدوین این مقاله با انجام مطالعات بیشتر این نتیجه نیز حاصل شد که در شهرهای با قدمت تاریخی، دخالت در بافت تاریخی به هر دلیل، امری خطیر و بسیار حساس است. مسئولین و برنامه ریزان برای دخالت و به خصوص بازسازی در بافت های تاریخی باید با ابعاد گوناگون آن آشنا باشند و با نگاهی همه جانبه و ژرف برنامه ریزی بازسازی را انجام دهند. داشتن چارچوب نظری مناسب و طرح و اجرای صحیح آن، باعث می شود بازسازی بسیار اثرگذار باشد تا جایی که می تواند موجب احیا یا اضمحلال و مرگ یک محله شود؛ مانند آنچه در محلة جماله اصفهان رخ داده است. علی رغم وجود چارچوب و مبانی نظری مناسب، پس از گذشت حدود سی سال از بازسازی این محله، هیچ یک از اصول موردنظر برنامه بازسازی امروزه دیده نمی شود.
کاربست های مدل مفهومی نوسازی متوازن بافت های فرسوده شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۶۵
67-82
حوزههای تخصصی:
با توسعه نگرش سیستمی در شهرسازی که سعی دارد فعالیت های مختلف متناسب با ماهیت محیط انسانی و روابط میان آنها را معلوم کند، تکنیک های مختلفی به وجود آمد که یکی از مهم ترین آنها مدل ها هستند. در واقع مدل، بازسازی ساده واقعیت است که پیچیدگی آشکار جهان واقعی را کاهش داده و آن را به حالتی که قابل درک بوده درمی آورد. لذا، مدل های مفهومی و ادراکی برای درک، تفسیر و اصلاح واقعیت ها در زندگی روزمره مورد استفاده قرار می گیرد. باتوجه به پیچیدگی های مسایل شهری ضرورت امکان بهره برداری از آموزه ها و تجارب گذشته نوسازی بافت های فرسوده با استفاده از مدل ها، به ویژه مدل مفهومی که برخاسته از نظریه ای بومی بوده و با شرایط زمینه ای کشور ما سازگاری داشته باشد بیش از پیش احساس می شود. "نظریه نوسازی متوازن بافت های فرسوده شهری" به عنوان یک نظریه بومی، که با تأکید بر تولید الگوی نوآورانه در جهت پاسخ به نیازِ امروزِ نوسازی بافت های فرسوده شهری ایران ارایه شده است، مدل مفهومی خود را به عنوان مدلی کاربردی، جهت عینیت بخشیدن و تحقق اصول این نظریه ارایه کرده است. مدل مفهومی نوسازی متوازن به عنوان الگوی مدیریت توازن بنیان، با رویکردی پیش نگرانه، پیش گیرانه و توسعه مبنا سعی درهدایت به سمت بازگرداندن توازن و جلوگیری از خروج و عدول از توازن در سیستم نوسازی بافت، محدوده ها و محله های هدف دارد. روش انجام این پژوهش با تأکید بر روش تحقیق علمی، دستیابی به هدف توازن در مسیر بررسی، شناخت و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر آن است. این امر با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و با شناسایی عوامل تأثیرگذار در شبکه های نه گانه و به روش دوپارگی های متوالی صورت می گیرد. استفاده از ساختار خوشه ای سلسله مراتبی مجموعاً یک سیستم یا سامانه نوسازی بافت یا محله را تشکیل می دهد که به عنوان یک سیستم از سیستمی کلی شهر به حساب می آید. مدل کاربردی قابل استفاده، مدلی دوبعدی شامل عناصر نمایه و اجزای مدل، ضریب توازن، انحراف از توازن، معادله توازن و سرانجام کاربست های سه گانه است.
معماری سبز گامی به سوی معماری پایدار
حوزههای تخصصی:
در حوضه ی معماری، توجه به مخاطرات زیست محیطی و تأثیرات ویرانگر آن بر سلامت و حیات انسان، تأکید برحفظ سلامت فردی و پیوند عمیق با محیط پیرامون و رضایت خاطر انسان از زندگی در ساختمان هایی که امنیت، آسایش و سلامت او را تأمین می نماید سبب شکل گیری معماری پایدار گردید. در معماری پایدار، بنا به عنوان بخشی از پیکره ی محیط مجاور و طبیعت پیرامونش نه تنها سبب هدر رفتن انرژی نمی شود، انواع آلودگی های محیطی را ایجاد نمی نماید و برسلامت انسان تأثیر منفی نمی گذارد بلکه با صرفه جویی و مصرف بهینه ی انرژی، برخورداری از مصالح همساز با اقلیم و قرار گرفتن در چرخه ی زیست بوم، در جهت تحقق اهداف توسعه ی پایدار حرکت می کند. با توجه به بحران انرژی در جهان و رشد سریع شهرنشینی به نظر می رسد که باید راهکارهای مناسبی جهت کنترل و کاهش تأثیرات منفی ساخت و ساز بر طبیعت ارائه شود. هدف از نگارش این مقاله شناخت روش هایی برای دستیابی به معماری پایدار است که امروزه به فراموشی سپرده شده وجامعه دچار معضلاتی ناگوار گشته است چه نیکوست که با شناخت اصول و مفاهیم معماری پایدار و استفاده بهینه از این اصول برای رسیدن به خانه پایدار کوشا باشیم. در این مقاله سعی شده است مفاهیم معماری سبز، اصول و کلیات آن و همسویی آن با معماری پایدار و حرکت به سوی توسعه پایدار را بررسی نماید. برای بدست آوردن نتایج مطلوب، از شیوه های مطالعاتی، تحقیق کتابخانه ای اعم از کتاب، رساله، مقالات وسایت ها استفاده شده است. درپایان می توان نتیجه گرفت که ساختمان پایدار علاوه بر، برآوردن نیازهای جسمی انسان ها، نیازهای روحی آن ها را نیز مرتفع می سازد و در واقع نظام هایی هستند که توسعه پایدار را در سطح جامعه براساس سلامت بشر، بهره وری و رفاه، بیان می کنند. امید است که بتوان از این طریق قدمی کوچک در مسیر هدایت ساخت ابنیه در طبیعت سبز برداشت و معماری سبز و پایدار را در کنار طبیعت سبز به ارمغان آورد.
نقش معماری دادگاه متاثر از روانشناسی محیط و معماری اسلامی
حوزههای تخصصی:
بینایی در انتقال احساسات مختلف و ادراک گوناگون به مغز انسان نقش بسزایی دارد. محیط و رفتار به یکدیگر وابسته بوده و نمی توان رفتار را مستقل از رابطه ی درونی با محیط تعریف کرد. عدالت، جلب اعتماد و حس مردم سالاری در برخورد با مکان های قضایی اولین حسی است که باید به کاربران القا شود. معماری و روانشناسی محیطی، مجموعه دانش، فن و هنری است که با عناصر وابسته و مرتبط از قبیل فرم، رنگ، بافت و .... سعی در بهینه سازی فضاها و دستیابی به کارایی و کارکرد مناسب در قالب معماری در کنار زیبایی معانی و معناها دارد. روش تحقیق پژوهش دارای ماهیتی توصیفی و تحلیلی است. هدف از این تحقیق، اهمیت و تأثیر نقش معماری فضاهای قضایی با توجه به تأثیر پذیری جسم و روان انسان از "فضای دادگاه" میباشد. به منظور دستیابی به چگونگی برقراری ارتباط مابین عوامل غیر کالبدی (معنا و زیبایی) و عوامل کالبدی (عملکرد، فرم سازه) در معماری، نیازمند تحلیل مصادیق مرتبط می باشد. روش تحقیق پژوهش دارای ماهیتی توصیفی- تحلیلی، موردی و از نوع هدف کاربردی است. در این مقاله صدها عنوان کتاب، مجله و مقاله در خصوص روانشناسی محیط، معماری اسلامی و بررسی معماری دادگاهای برجسته جهان به عنوان نمونه های مطالعاتی انتخاب گردید. استفاده از معماری اسلامی و به منظور کشف راز و مرزهای پنهان در ماورای صورت ها و چگونگی ادراک و زیبایی توجه به عوامل پنهان که نشان از معنا و زیبایی دارند و همچنین عوامل ظاهری مانند: نور، نزئینات، تناسب هندسه و تطابق فضاها امری ضروری است. بکارگیری فضاهایی مجزا و کارا در خصوص روند های قضایی که علاوه بر کاهش ازدحام و سبب افزایش کارایی نیز می گردد. در پایان نتیجه تحقیق به صورت خلاصه و در قالب یک دیاگرام در شکل بیان شده است
بازنمایی معناهای فضاهای شهری اردبیل دوره صفویه با نظریه فرهنگی هال
حوزههای تخصصی:
فرهنگ هر شهر هم الگوی پدیداری شهر است و هم حامل حال وهوا و فضای معنایی است که شهر در درون آن توسعه و تحول می یابد. از این رو فرهنگ شهر عبارت است از نظام معنا یا نمادهای معنادار و یا معانی نمادین و الگوی کالبدی آن. بنابراین راهبرد اساسی در شناسایی فرهنگ شهری، توجه به انواع یا اشکال گوناگون فضاهای شهری و معانی و مفاهیم آن هاست. در این راستا، مطالعه فرهنگی شهرهای تاریخی زمینه مناسبی جهت درک تحولات تاریخی و دگردیسی شهر و شناخت فرهنگ شهرسازی جامعه می باشد. شهر اردبیل از شهرهای تاریخی مهم است که در دوره صفویه به غنای فرهنگی خاصی رسیده و نقش مهمی در فرهنگ شهرسازی آن دوره ایفا نموده است. لذا شناخت کامل مراحل تکوین و تکامل فضاهای شهر، همچنین ارتباط بازنمایی معنا و فرهنگ در این دوره ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با روش اکتشافی- اسنادی و با استفاده از مدار فرهنگی استوارت هال، با هدف بررسی بازنمایی معناهای فضاهای مهم شهری اردبیلِ دوره صفویه جهت دستیابی به الگوی فرهنگی آن انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بقعه شیخ صفی الدین به دلیل قداست معنایی، به شهر هویت مقدس بخشیده و بازار به عنوان ستون فقرات شهر دلالت بر مکنت آن داشته و همچنین جمعه مسجد نیز یکپارچگی مکانی- معنایی شهر را بازنمایی می کرده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بازنمایی معانی فضاهای شهر اردبیل در دوره صفویه پیوند تنگاتنگی با مناسبات قدرت داشت و فرهنگ شهر بر اساس نظام دینی مبتنی بر مشروعیت حکومت شیعی صفویه نمود پیدا کرده بود.
اولویت بندی فضایی توسعه حمل و نقل جاده ای در استان های ایران با تأکید بر مدل تصمیم گیری WASPAS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
71 - 89
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل یکی از مهم ترین ارکان توسعه شهری است که برای جابه جایی مردم و کالاها ضروری بوده و دستیابی به بهره وری سازنده در مناطق شهری فقط با تأمین نیازهای جابه جایی برآورده خواهد شد. حمل ونقل پایدار یکی از مهم ترینعوامل تأثیرگذار در رسیدن به توسعه در منطقه است؛ زیرا با داشتن یک حمل ونقل پایدار می توان عدالت را در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی ایجاد کرد که خود نمایانگر پیمودن راه درست در راستای دستیابی به توسعه منطقه ای است. هدف از پژوهش حاضر سطح بندی توسعه یافتگی حمل و نقل جاده ای در استان های ایران می باشد که در این راستا از تکنیک تصمیم گیری WASPAS استفاده شده است که یکی از انواع مدل های جدید گسسته و جبرانی برای حل م سائل ت صمیم گیری چندشاخصه بوده و هدف آن انتخاب بهترین گزینه می باشد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت کاربردی پژوهش، روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. نتایج نشان داد بین استان ها از نظر توسعه حمل و نقل جاده ای نابرابری زیادی وجود دارد، بطوریکه وجود کلانشهرهایی همچون شیراز، اصفهان، مشهد، تهران، تبریز، اهواز (به استثنای کلانشهر کرج) بر توسعه حمل و نقل استان موثر بوده و رتبه های بالایی را به خود اختصاص داده اند. از سوی دیگر استان های قم و البرز علی رغم نزدیکی به پایتخت، از وضعیت مناسبی در توسعه شبکه حمل و نقل جاده ای برخوردار نبوده اند.
تحلیل رضایتمندی ساکنان از محله بر مبنای مولفه های امنیت و حس تعلق خاطر (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
33 - 49
حوزههای تخصصی:
سطح رضایتمندی ساکنان از محله، از دو دسته عوامل عینی و ذهنی تاثیر می پذیرد. با وجود این که بخش عمده تحقیقات در این حوزه بر عوامل عینی متمرکز شده اند در این پژوهش، به بررسی نقش عوامل ادراکی در تعیین سطح رضایتمندی از محله پرداخته شده است. هدف اصلی این مقاله شناسایی و بررسی عوامل اجتماعی تاثیرگذار بر میزان مطلوبیت محله با تکیه بر ادراک فردی ساکنان می باشد. محدوده این پژوهش محلات مسکونی شهر شیراز و جامعه آماری آنان کل خانوارهای ساکن در محدوده شهر هستند که از میان آن ها 367 خانوار به عنوان نمونه جهت توزیع پرسشنامه انتخاب گردیدند. بر مبنای ادبیات پژوهش، امنیت اجتماعی و حس تعلق خاطر نسبت به محله، دو بارزه اجتماعی محله مسکونی می باشند که دارای بیشترین تاثیر بر میزان رضایتمندی ساکنان هستند. امنیت اجتماعی در قالب شاخص های امنیت ادراک شده، تجربه وقوع جرم وکنترل اجتماعی، و حس تعلق خاطر در قالب دو شاخص خاطرات مشترک و همبستگی میان ساکنان و وجود همسایگان قابل اعتماد مورد سنجش قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون رتبه ای نشان می دهد که امنیت ادراک شده و کنترل اجتماعی، دو عامل تاثیرگذار بر مطلوبیت ادراکی محله هستند. در میان عوامل فردی نیز، بالا رفتن مدت زمان سکونت در یک محله باعث بالا رفتن سطح مطلوبیت ادراکی می گردد.
امکان سنجی اجرای طرح ادغام و تجمیع روستاهای مرزی با تأکید بر سطح توسعه ظرفیتی روستاییان (مطالعه موردی: بخش خاوومیرآباد، شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۲
۱۰۲-۸۷
حوزههای تخصصی:
نظام توزیع جمعیت کشورو استقرار نامناسب روستاهای پراکنده موجب بروز مشکلاتی در زمینه دسترسی و خدمات رسانی به این روستاها گردیده و سطح پایینی از کیفیت زندگی را برای این روستاها در پی داشته است لذا تدوین و اجرای سیاست ها و برنامه های به گزینی که در حقیقت ابزاری نظری و عملی جهت مداخله در چنین فضاهای روستایی هستند، ضروری است. در این بین با توجه به حساسیت های این طرح ها در نواحی روستایی و تعیین کننده بودن ظرفیت های جامعه در به ثمر رسیدن طرح های توسعه محلی، نیاز است که با دیدی جامع، بررسی ظرفیت های جامعه روستایی به عنوان بخشی از مطالعات امکان سنجی که به شناخت وضع موجود، جهت تدوین برنامه های کاربردی منجر می گردد، انجام شود. در این راستا پژوهش کاربردی حاضر که با دیدی جامع و روشی توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، به تبیین نقش توسعه ظرفیتی روستاهای کوچک و متفرق مرزی بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان پرداخته است که ضرورت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، سیاست ادغام و تجمیع را به عنوان یکی از گزینه های ساماندهی وضع موجود مطرح می سازد تا رهیافت این امکان سنجی، پیشنهاد به اجرا، عدم اجرا و یا ارائه راهکارهای جایگزین باشد. گردآوری اطلاعات از طریق دو روش کتابخانه ای در بخش نظری و پیمایشی مبتنی بر توزیع پرسشنامه در میان روستاییان، مصاحبه با مردم محلی و بازدید میدانی در بخش عملی بوده است. جامعه آماری پژوهش نیز مشتمل بر 6 روستای مرزی زیر 100 نفر جمعیت بخش می باشد که ابتدا با بهره گیری از نمونه گیری کوکران، تعداد جامعه نمونه مشخص و سپس با استفاده از روش نمونه گیری منطبق، پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده در میان 115 نفر از روستاییان توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از آمار استنباطی(t تک نمونه ای، رتبه ای فریدمن، تحلیل مسیر، همبستگی اسپیرمن، همگونی کای دو پیرسون مبتنی بر جدول توافقی و تحلیل واریانس یکطرفه) نشان دهنده نامناسب بودن سطح توسعه ظرفیتی روستاییان به ویژه در ابعاد اقتصادی و نهادی، جهت ادغام و تجمیع است. همچنین یافته های پژوهش، نشان از ارتباط معنادار و منفی میزان جمعیت با سطح توسعه ظرفیتی روستاییان و ارتباط مثبت سطح توسعه ظرفیتی با تمایل روستاییان به اجرای طرح ادغام و تجمیع دارد.
قلمرو در مسکن حاشیه کویری ایران (مطالعه موردی: محدوده قلمروها در مسکن سه دوره شهر عقدا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۶۱
۶۰-۴۵
حوزههای تخصصی:
مفهوم قلمرو از جمله عوامل تأثیرگذار بر کیفیت ارتباط انسان با محیط است و سازماندهی آن موجب تأمین برخی از نیازهای انسان از قبیل هویت، انگیزش و امنیت می شود. پیشینه نظری موضوع نشان می دهد که دو دسته عوامل مرتبط با کالبد و رفتار کاربر در بستری اجتماعی- فرهنگی برمحدوده قلمروها تأثیر می گذارند. بنابراین با توجه به عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری قلمروها، محدوده قلمروهای کالبدی، تحت تأثیر عوامل مرتبط با کالبد و محدوده قلمروهای رفتاری، تحت تأثیر رفتار کاربران است. پژوهش حاضر با انطباق قلمروهای کالبدی و رفتاری در سه دوره مسکن حاشیه کویر ایران، به دنبال تعیین مفهوم و محدوده قلمرو ها در هر دوره می باشد. برای این منظور عقدا به عنوان نمونه ای مناسب از شهرهای حاشیه کویری ایران انتخاب شد. روش پژوهش، کیفی است. در سطح تدابیر از پرسشنامه های کیفی، مصاحبه های عمیق و ثبت مشاهدات استفاده شده و یافته های حاصل با استفاده از روش استدلال منطقی تحلیل شده اند. نتایج پژوهش علاوه بر مشخص کردن محدوده قلمروها در هر دوره و تغییرات آن در طول سه دوره، نشان می دهد که ساکنان حاشیه کویر، عوامل کالبدی و مرزهای فیزیکی را ساز و کار تأمین قلمرو خصوصی فرد نمی دانند و از ابزارهای کلامی و زبان بدن برای تأمین و نظارت بر قلمرو خصوصی خود استفاده می کنند. در مورد قلمرو خصوصی خانواده نیز این مردم هنوز ترجیح می دهند به صورت فصلی و چند عملکردی از فضاهای باز و نیمه باز استفاده کنند و بی توجهی به این موضوع موجب حذف بسیاری از کارکردها و یا تغییر آن ها شده و شیوه زندگی مردم را به اجبار تغییر داده است. قلمرو خصوصی گروه نیز چندان تحت تأثیر تقسیمات فضایی مسکن امروز نیست و متناسب با میزان صمیمیت افراد با یکدیگر و شرایط آسایش محیطی و امنیت فضاها شکل می گیرد. به صورت کلی مطالعات انجام شده در این پژوهش تلاش کاربر را در جهت حفظ رفتارهای جاری در فضا با وجود تغییرات کالبدی نشان می دهد و بر لزوم توجه مضاعف به رفتارهای ساکنان در تعیین محدوده قلمروها تأکید می نماید.
تأثیر فضای سبز و طراحی منظر بر ارتقاء احساس تعلق به مکان در مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
19 - 28
حوزههای تخصصی:
امروزه در طراحی مجتمع های مسکونی هدف اصلی صرفه اقتصادی و تأمین سرپناه مدنظر است طراحی فضاها بیش از آنکه بر اساس نیاز ساکنان باشد متکی بر ایده طراحان است، از چالش های مهم به کارگیری معیارهایی است که احساس تعلق به مکان را ارتقاء داده و به حرفه کمک کند طرح های ارائه شده با خواسته ها، سلایق و اقلیم تطابق بیشتر داشته باشد. در این پژوهش به نقش فضای باز و سبز مجتمع های مسکونی در ارتقاء حس تعلق به مکان پرداخته شده است که با روشی تحلیلی و از طریق موردپژوهشی ابتدا معیارهای احساس تعلق به مکان از متون نظری استنتاج و سپس در چند مجتمع مسکونی به آزمون گذاشته شد. بین نحوه ی اظهارنظر و احساس تعلق مکانی دو گروه ساکنان تفاوت معناداری موجود بود، ساکنان برخوردار از محیط مطلوب و واجد فضای سبز طراحی شده، دیدگاه مثبت و احساس تعلق بیشتری نسبت به محیط خود داشته اند.
طراحی مدل تجویزی استمرار خلاقیت و آزمون آن در طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
75 - 84
حوزههای تخصصی:
توجه به موضوع آموزش طراحی معماری می باید همواره در اولویت کاری برنامه ریزان نظام آموزش معماری قرار گیرد. هدف از این مطالعه، طراحی و آزمون مدل تجویزی استمرار خلاقیت در طراحی معماری بوده است.مدل تجویزی بر پایه دلالت های تحلیلی ساختاری از مدل های عینی موجود به دست آمد. جهت آزمون مدل از روش نیمه تجربی استفاده شد. از طریق نمونه گیری در دسترس،30 نفر از دانشجویان کارشناسی معماری دانشگاه آزاد ماهشهر به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (15 نفر) و آزمون (15 نفر) قرار گرفتند. آموزش فرایند خلاق در مدل طراحی شده شامل مراحل «تولید ایده ی راه حل، طرح و معرفی ایده، ارزیابی ایده، بازنگری و انتخاب نهایی است. فراگیران آموزش دیده بر اساس مدل تجویزی رضایت بیشتری نسبت به دوره مبتنی بر شیوه های رایج داشتند. مدل تجویزی استمرار خلاقیت می تواند در رسیدن به هدف ارتقاء خلاقیت دانشجویان نقش مؤثرتری از شیوه های آموزش سنتی داشته باشد.
راهکارهای موثر بر افزایش ضریب ایمنی/امنیتی در طرح معماری مجموعه های صنعتی نیروگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
1 - 13
حوزههای تخصصی:
رسیدن به ایمنی و امنیت، از مهمترین دغدغه هایی است که طراحان در فرآیند طراحی مجموعه های صنعتی نیروگاهی با آن مواجه هستند. تعدد خطرات محتمل در این مجموعه ها بانضمام سنگین بودن تلفات مالی و جانی ایجاب میکند که تلاشهای طراحان معطوف به افزایش ضریب ایمنی/امنیتی گردد. بااینوجود، نوشتار حاضر موید آن بوده که ادبیات نظری منسجمی درخصوص طراحی معماری مجموعه های صنعتی بالاخص مجموعهه ای نیروگاهی وجود ندارد. لذا نوشتار حاضر به استخراج راهکارهای ایمنی/امنیتی موردنیاز در طراحی معماری این مجموعه ها پرداخته است. این تحقیق، ماهیتی توصیفی-تحلیلی داشته و سعی نموده تا ازیکسو به واسطه استنتاجهای عقلی به عمل آمده بر روی آیین نامه ها و ازسویدیگر با بررسی تجربی راهکارهای به کاررفته در طرح مجموعه های صنعتی نیروگاهی بتواند به شناسایی راهکارهای طراحانه موثر بر افزایش ضریب ایمنی/امنیتی نایل آید. یافته ها موید آن بوده که سادهسازی، جداسازی، کوچک سازی، تنوع و تعدد، پراکندگی، یکپارچگی، تاکید بر طرحها و تجربه های موفق پیشین و دفاع عمقی مهمترین راهکارهایی هستند که هم در طرح معماری مجموعه های نیروگاهی موجود و هم در آیین نامه های مرتبط با آنها به منظور افزایش ضریب ایمنی/امنیتی مورد تاکید قرار گرفته اند.
The Effects of Land Ownership System to Urban Development Plan (Case Study: The Section Edge of Tehran City)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: Land use planning and organized urban activities are the pivot of urban planning. Unders tanding patterns of urban land and property ownership is important because it affects the nature and shape of urban development, especially on the edge of cities with many social and economic features in one hand and some illegal subdivision of lands occur in this place on the other hand that is very important in providing urban sus tainable plans. For implementing the urban development plan; mus t acquire lands that it isn’t an easy work for municipalities. For example the lands located along the southeas tern edge of Tehran, called "Niroo Daryaee", though 80% of them are abandoned and have several social and environmental problems, which was decided to provide urban local plan for it by considering spatial, visual, social and environmental features and using Analytic Hierarchy Process (AHP) model. But the shape, form and sys tem of land ownership is serious and has a limitation in implementing different types of plans. Thus municipality of Tehran tries changing res trictions to opportunities; it does not interfere in the form of lands because it is much cos tlier so decides to involve landowners to build their land, attracting public participation in successful implementation of the plan. Respecting citizens’ rights, doing in his obligations has achieved satisfaction of residences as the final and real users of the plan
آمایش سرزمین و راهبردهای توسعه گردشگری پزشکی در راستای گسترش دهکده های سلامت، نمونه موردی: منطقه دو سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت های بسیاری در سرتاسر جهان نسبت به توسعه و گسترش صنعت گردشگری پزشکی به عنوان یک صنعت استراتژیک ملی و یکی از اشکال تجارت خدمات سلامت مشتاق و در این راستا برنامه ریزی می کنند. با توجه به قابلیت های ایران در این صنعت، پژوهش حاضر باهدف تدوین و اولویت بندی راهبردهای توسعه گردشگری پزشکی منطقه دو سلامت با رویکرد یکپارچه سازی خدمات و در راستای گسترش دهکده های سلامت است. در مرحله اول داده ها با روش تحلیلی - اسنادی (رویکرد تحلیل محتوا)، سپس مصاحبه و پرسشنامه با تعدادی از خبرگان کلیدی بدست آمده و جهت تجزیه وتحلیل آن از نرم افزار - MAXQDA - 18 استفاده شد. در مرحله دوم، داده های بدست آمده از گام قبلی جهت ارزیابی وضعیت موجود منطقه موردمطالعه با استفاده از تکنیک SWOT ، موردبررسی قرار گرفت، سپس با ترکیب دو تکنیک SWOT و DEMATEL فازی در راستای هدف تحقیق انواع راهبردها مشخص و با استفاده از تکنیک AHp اولویت بندی شدند. جامعه آماری مرحله ارزیابی و اولویت بندی شامل 20 نف ر از خبرگان گردش گری سلامت منطقه آذربایجان بوده است. یافته های حاص ل از تلفی ق تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره با مدل SWOT ، نشان داد که در خصوص اولویت بندی استراتژی ها، به ترتیب اس تراتژی ته اجمی( SO ) استراتژی بازنگری ( WO ) در اولویت اول و دوم و استراتژی های تدافعی ( WT ) و تنوع ( ST ) در اولویت های بع دی ق رار گرفتند.
برنامه ریزی توریسم و گردشگری در استان البرز با رویکرد توسعه پایدار
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بنا به ماهیت، موضوع و اهداف از نوع توصیفی – تحلیلی و در زمره تحقیقات کاربردی است. از آنجایی که در این پژوهش از ابزار پرسشنامه و مصاحبه برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده، بنابراین از زاویه دیگر می توان این پژوهش را یک تحقیق پیمایشی نیز قلمداد کرد. پرسش شوندگان بر این عقیده بودند که مولفه وجود جاذبه های گردشگری توسعه یافته و قابل توسعه و مولفه تشویق سازمان های دست اندر کار و بالا بردن خدمات و تسهیلات گردشگری به عنوان مهمترین نقطه فرصت بیرونی قرار دارد که از دیدگاه پرسش شوندگان علاوه بر عدم اختیارات لازم برای بالا بردن استانداردهای تسهیلات و خدمات گردشگری مولفه های ناتوانی سیستم برنامه ریزی برای استفاده از مدیریت پایدار در بخش گردشگری به عنوان کمترین اولویت تهدید بیرونی در جهت برنامه ریزی توریسم و گردشگری در استان البرز با رویکرد توسعه پایدار مطرح شده است. نظر به اینکه میانگین کل امتیازات تهدیدات و ضعف ها بر اساس SWOT در این پژوهش کمتر از میانگین کل امتیازات فرصت ها و قوت ها ((699/5)SO>(392/5)WT می باشد لذا استراتژی برای تاثیر برنامه ریزی توریسم و گردشگری در استان البرز با رویکرد توسعه پایدار تهاجمی خواهد بود.
پدیدارشناسی، پاسخی به مسأله روش در فهم چیستی معماری (پیشامدرن سنتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۶۵
13-24
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: فهم اصیل از چیستی معماری پیش از مدرن (سنتی) و اتخاذ رویکرد و روشی مناسب در مواجهه با آن معماری، مسأله ما در این پژوهش است. طرح این موضوع و پاسخ درست به آن، در دورانی که خلأ وجود آن در ادبیات پژوهشی معماری به خوبی دیده می شود؛ و عدم تبیین درست مسأله، طرح نامناسب و پاسخ های سطحی و غیربنیادین به آن منجر به بی معنایی و آشفتگی در معماری معاصر امروز شده، ضروری است. هدف: این پژوهش با هدف تبیین روشی مناسب و جامع برای رویارویی درست با معماری سنتی و رسیدن به حقیقت و چیستی معماری آن دوران طرح ریزی شده است؛ این مطالعه بر این فرض بنا شده که پدیدارشناسی می تواند پاسخ مناسبی برای مسئله روش در مطالعات مرتبط با چیستی معماری سنتی باشد. روش: در این راستا با بازخوانی منظم منابع، و تفسیر محتوای مطالب و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش استدلال منطقی، به دنبال ایجاد نظمی منطقی در مطالب پراکنده و نامنسجم پیشین در ارتباط با روش پدیدارشناسی با پایبندی به تفکر پدیدارشناسی هستیم. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که تفکّر تصوری و مواجه علمی و کمی با آثار معماری ما را به درک درستی از چیستی معماری نمی رساند، بلکه ما نیازمند رجوع به خود آثار هنری و هم دلی و هم زبانی با آنها هستیم؛ تا با یافتن زبانی مشترک و هم سخنی با این آثار، مفاهیم بنیادین و ناگفته های آنها را آشکار سازیم. در این پژوهش مسیری را که می تواند ما را در فهم درست معماری سنتی یاری رساند را در هفت گام، حیرت و طلب، آشکارگی عالم بنا، پالایش ذهنی، این همانی ذهن و فضا، فهم پدیدارشناسانه از فضا، یافتن زبانی برای بیان و آشکارسازی معانی پنهان ترسیم کردیم.
سازوکارهای به کارگرفته شده به منظور سازمان دهی محیط در کالبد حداقلی (مبتنی بر نظریه سازمان دهی محیط راپوپورت؛ نمونه موردی : مسکن عشایرقشقایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم دی ۱۳۹۷ شماره ۶۷
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : با نگاهی به نحوه تعامل انسان با محیط در طول تاریخ می توان دریافت که انسان ها پیوسته با تجرید و ایجاد قالب های ذهنی در پی تنظیم روابط خود با محیط و سازمان دادن به آن هستند. راپاپورت در نظریه مهم خود که مقدمه شناخت محیط است، از سازمان دهی محیط سخن گفته است، بنابراین نظریه، انسان پیوسته در حال سازمان دهی محیط اطراف خویش است؛ چرا که ذهن انسان به تشخیص و به عبارتی رده بندی و انتظام محیط نیاز دارد. جامعه عشایر نیز با سبک زندگی کوچ نشینی همانند دیگر انسان ها در پی نظم بخشیدن و معنا دادن به جهان اطراف خود هستند. از آنجا که کوچ نشینان به مسکنی سبک و منعطف نیازمندند، لذا عناصر کالبدی در حداقلی ترین صورت کمی، در بستر محیطی عشایر حضور دارند. بنابراین بررسی چگونگی تحقق سازمان یافتگی محیط در کالبد حداقلی مسکن عشایر مسئله ای است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است. هدف : هدف از این پژوهش بررسی و شناخت دانش های به کارگرفته شده جهت انتظام محیط زندگی عشایر، توسط ایلیاتیان قشقایی است. به دلیل درونی بودن این دانش و دریافت های افراد بومی از محیط، این تحقیق روشمندی و روند مصاحبه و مشاهده خاص خود را می طلبید. روش تحقیق : در این پژوهش نگارندگان در طی مشاهدات میدانی و مصاحبه های انجام گرفته از بستر زندگی عشایر قشقایی با کمک روش کیفی و مبتنی بر توصیف-تحلیل به بررسی این موضوع پرداخته اند. نتیجه گیری : در نتیجه تحقیق مشاهده خواهد شد که حداقلی شدن کالبد اختلالی درکیفیت سازمان یافتگی محیط زندگی عشایر ایجاد نکرده، بلکه در این محیط ها با جایگزینی مؤلفه های سازنده نظام معنایی و مدیریت زمانی نقش کم رنگ کالبد جبران شده است.