فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۴۱ تا ۴٬۰۶۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایده پردازی (خلق ایده و کانسپت) به عنوان بخش مهمی از فرآیند طراحی، همواره در ادبیات طراحی پژوهی مورد توجه بوده است. این پژوهش در بخش نخست، پس از بررسی آراء نظریه پردازان، با استفاده از روشی توصیفی-تحلیلی، فرآیند طراحی را در دو نسل الگوهای نظام مند و محیط شناسانه و روش های خلق ایده و کانسپت را در چهار مقوله قیاسی، الگوواره، منطقی و نظری طبقه بندی می کند. در بخش دوم، در پیمایشی میدانی رابطه فرآیند طراحی و روش های خلق ایده در گروه دانشجویان کارشناسی و مشاورین تراز 1 معماری تهران بررسی شد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه بسته و در سه حوزه ساختمان های مسکونی، تجاری-اداری و آموزشی انجام گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SMART-PLS و روش تحلیل مسیر، نشان می دهد در هر دو گروه تمایل به استفاده از فرآیند نظام مند و روش منطقی بیشتر است. نوع کاربری ساختمان در مدل ارتباطی چندان تأثیرگذار نیست و در نتایج حاصل از مشاورین و دانشجویان تفاوت هایی وجود دارد. در بیشتر موارد ارتباط معنادار و مطلوب تری بین فرآیند نظام مند و روش منطقی، فرآیند تعاملی و روش قیاسی و نظری، فرآیند مشارکتی و روش منطقی و قیاسی به چشم می خورد. نتایج این پژوهش می تواند برای پیشرفت حرفه معماری و بخصوص آموزش دانشجویان این رشته بسیار مفید واقع شود.
طراحی شهر ایمن در برابر مخاطرات جوی(مطالعه موردی: خیابان آزادی، شهر بندرترکمن)
حوزههای تخصصی:
تغییرات طبیعی آب و هوا در بسیاری از مناطق جهان منجر به ایجاد مخاطراتی برای شهرها و انسان هایی که در آن زندگی می کنند می شود، شناسایی این مخاطرت و انجام اقداماتی جهت مقابله با آن، برای تامین امنیت شهروندان ضروری می باشد. در این پژوهش سعی بر آن بوده است تا در ابتدا با شناسایی مخاطرات جوی در سطح شهر بندرترکمن، نوع این مخاطرات و میزان تهدید آن ها سنجیده شود، سپس راهکارهایی برای مقابله با تهدیدات شناسایی شده در قالب مدل های سه بعدی ارائه شده و تشریح گردد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نوع آن کاربردی توسعه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش انجام شده، مردم شهر بندرترکمن در خیابان آزادی و متخصصین رشته های مربوط به موضوع تحقیق می باشد. اطلاعات لازم در این پژوهش با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شد. در یافته های این پژوهش، مخاطرات سیل و افزایش گرما به عنوان جدی ترین مخاطرات تعیین شد و جهت ایمن سازی شهر در برابر مخاطرات جوی، تغییر در سبک ساختمان سازی و انجام اصلاحات و تغییراتی در شبکه جوب ها، و ایجاد تاسیساتی به منظور مقابله با بادها، گرما و سرمای شدید در سطح شهر و ایجاد تغییراتی کلی در ساخت و روند گسترش شهر، لازم دانسته شد. نتایج حاصل از این پژوهش، بیانگر این است که بهترین روش ایمن سازی شهرها در برابر مخاطرات جوی، طراحی سبک جدیدی از ساختمان های مقاوم در برابر این نوع از مخاطرات است.
ارزیابی آسیب پذیری ریخت های شهری در برابر حملات هوایی با رویکرد پدافند غیرعامل؛ بررسی موردی: منطقه 6 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت سلاحهای دوربُرد نظامی، نقش شهرها در ایجاد امنیت ناشی از جنگ بیش از پیش اهمیت یافته است. رعایت ملاحظات پدافند غیرعامل در طراحی و ساماندهی عناصر شکل دهنده شهرها می تواند به میزان قابل توجهی از آسیب پذیری آنها بکاهد. هدف این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری ریخت های مختلف شهری در برابر حملات هوایی از منظر ملاحظات پدافند غیرعامل است. به عنوان نمونه مطالعاتی، منطقه 6 شهر تهران به دلیل وجود کاربری های ارزشمندی همچون وزارتخانه ها، ادارات و سازمانهای دولتی و خصوصی متعدد انتخاب شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. بدین ترتیب با جمع آوری ادبیات نظری رویکرد پدافند غیرعامل و همچنین ریخت شناسی شهری به روش اسنادی- کتابخانه ای، معیارهایی جهت سنجش میزان آسیب پذیری تعیین و با مصاحبه از متخصصان تدقیق گردید و به روش دلفی متخصصان توسط تکمیل 20 پرسش نامه وزن دهی شد. اطلاعات به دست آمده به همراه مشاهدات و برداشت های میدانی به روش سلسله مراتبی معکوس (IHWP) و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که پهنه شرقی و شمال شرقی منطقه و محدوده خیابان کارگر آسیب پذیری بالایی دارند و قسمت جنوبی و شمال غربی منطقه از این نظر مناسب هستند. در کل می توان مهم ترین ویژگی های ریخت شهری مناسب از منظر پدافند غیرعامل را بلوک های کوچک تر با فشردگی شکلی کم، تراکم پایین، قدمت و کیفیت مناسب ابنیه در نظر گرفت.
بررسی آنالیزی ساختار و عملکرد فشاری و کششی سازه تنسگریتی با اسکلت و بافت بدن انسان
حوزههای تخصصی:
سیستم های کش بستی یا ساختار کششی و فشردگی یا سازه تنسگریتی واژه ای ابداعی است و به این معنی است که یکپارچگی و استقامت این گروه از ساختارها، بسته به تعادل کشش های داخلی است. به تعبیر فولر که یکی از نخستین تعاریف را عرضه داشته، ساختار تنسگریتی جزایری از فشار در داخل دریایی از کشش هستند. تنسگریتی یک سیستم سازه ای است که بخاطر عناصر فشاری متمایز که داخل یک شبکه کششی شناور می باشد، شناخته شده است. این جذاب ترین گزاره در سیستم های پویاست، زیرا چنین ساختارهایی به طور خودکار، موقعیتی از تعادل پایدار راایجاد می کنند، با یک پیکربندی که انرژی الاستیکی ذخیره شده را به حداقل می رساند. سازه های تنسگریتی، امکان حرکت با حداقل هزینه انرژی، بدون از دست دادن پایداری و مقاومت را فراهم می نماید. در مقایسه با ساختارهای زیست شناختی نشان می دهد که هر دو خواص ارتجاعی و غیر خطی، با حرکت سیال مانند دارند، که نتیجه یکپارچگی تمام اجزاست. در این پژوهش رابطه ی میان رفتار اجزای بدن انسان با یکدیگر در برابر نیروهای جانبی وارده و چگونگی ایستایی و پویای آن مورد تطبیق با سیستم سازه ای تنسگریتی قرار خواهد گرفت. هدف از این پژوهش ارتقا و رشد بستر استفاده از سازه های نوین در مناطق گسیلی است.
شناسایی عوامل موثر بر ارزیابی محیط زیستی ساختمان در مجموعه مسکونی با بهره گیری از ابزارهای موجود ارزیابی عملکرد بنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
19 - 30
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال تبیین عوامل موثر بر بهبود شرایط زیستی مجموعه های مسکونی، با اتکا بر ادبیات جهانی موضوع است. در این راه، با تجزیه وتحلیل مسائل و موضوعات در ادبیات موضوع و بررسی هشت سیستم ارزیابی عملکرد ساختمان با موضوع مرتبط، شاخص های تحقیق استنتاج گردید. در تدوین آنها در مجموعه های مسکونی، از سیستم هایی استفاده شده که با موضوع ساختمان های مسکونی شکل گرفته اند. سپس از مصاحبه نیمه ساختار یافته با صاحبنظران، چارچوب نظری تحقیق شکل گرفت. این چارچوب، نگارندگان را در سنجش ارتباط متغیرهای پژوهش با شرایط ساخت وساز کشور، تدوین فرضیه ها و اعتبارسنجی چارچوب نظری رهنمون ساخت. آزمون فرضیه ها با روش تحلیل عاملی تاییدی و مدلسازی معادلات ساختاری از طریق پیمایش با ابزار پرسش نامه انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای هم افزایی ذینفعان در برنامه معماری، کارآمدی، سکونت پذیری محیط، ماندگاری و عملکرد محیط زیستی در ارزیابی محیط زیستی ساختمان مورد توجه است. هم افزایی ذینفعان در برنامه معماری، مهمترین عامل موثر بر عملکرد محیط زیستی مطالعه موردی تحقیق است. عوامل سه گانه کارآمدی، سکونت پذیری محیط و ماندگاری نیز در ارتقای این عملکرد، ایفای نقش می کند. دستاورد تحقیق، ارائه عوامل ارتقای ابعاد زیستی محیط مجموعه مسکونی است و در توسعه ابزارهای ارزیابی و تبیین راهبردها و اقدامات می توان از این پژوهش بهره برد.
معماریِ سلطنتیِ هخامنشی: نمادی از فناوری و خِرد انسانی در عهد باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستاوردهای هنری و معماری هخامنشیان از دیرباز توجه محققان را به خود جلب کرده اند، اما بیشتر تحقیقات صورت گرفته در این حوزه ها به یافتن ریشه های آثار امپراتوری هخامنشی در دیگر تمدن های باستان معطوف بوده است. در دهه های اخیر، تلاش های ارزشمندی برای شناخت مستقلی از تاریخ و ارزش های هنری آثار هخامنشی صورت گرفته، اما معماری و به ویژه فناوری به کارگرفته شده توسط آنان، تنها به صورت محدود و پراکنده بررسی گردیده است. چنین مطالعاتی نمی تواند افق های جدیدی را برای درک بهتر فرهنگ ساختمان سازیِ آن عصر پیش روی محققان باز کند. تحقیق حاضر در جست وجوی پر نمودن این خلأ دانش است. با در نظر گرفتن ویژگی های منحصربه فرد مهندسی در کاخ های هخامنشی، شناخت فناوری هایی که برای اجرای این بناها به کار گرفته شده، اهمیت فراوان دارد. با استفاده از پژوهش تاریخی تفسیری و تحلیل مهندسی از اسناد باستان شناسی، این مقاله روش های کاربرد مصالح و فنون ساختمانی، چگونگی مقابله با نیروهای ویرانگر طبیعت و روند توسعه فناوری معماری در امپراتوری هخامنشی را معرفی می کند. درک تقریبی از ویژگی های مصالح ساختمانی و نحوه جریان یافتن نیروها، همچنین کاربرد و ترکیب فناوری های موجود و توسعه هوشمندانه روش های جدید برای بهبود رفتار سازه ای بنا، از جمله مواردی بودند که ساخت بناهای عظیم سلطنتی هخامنشی را امکان پذیر ساخت.
ارزیابی توسعه میان افزا در محله های شهری با رویکرد زمینه گرایی در افزایش تعاملات ساکنین (مطالعه موردی:کوی دانش تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
79 - 93
حوزههای تخصصی:
توسعه میان افزا، ضرورت گریزناپذیر شهر در مواجهه با رشد بی رویه شهرنشینی، خزش شهر به حاشیه ها و پراکنده رویی می باشد. اما تأثیر توجه به پیامد آن بر پیکره شهر در بهبود اقدامات آتی، ضرورت تمرکز بر مرحله ارزیابی را به رغم تأخر زمانی نسبت به مراحل اولیه توسعه، در درجه بالایی از اهمیت قرارداده و لزوم سنجش موفقیت هر توسعه را در گذر زمان در تطابق با اهداف مشخص شده از سوی نهادهای شهری و برنامه های فرادست ایجاب میکند. اگرچه رشد شهر حاصل تعامل پیچیده ی عوامل مختلف و گاهاً پنهان در طول زمان بوده و به تدریج نمود می یابد؛ لیکن بازتاب کلیه ی تصمیمات کلان و عوامل تاثیر گذار، اعم از کالبدی و کارکردی به مرور در محتوای ذهنی ساکنین بروز می یابد. بر این اساس میزان همگرایی ذهنی و اتفاق نظر شهروندان در جهت تعامل هرچه بیشتر می تواند نشانه ای از اتخاذ تصمیمات به جا در بدو شکل گیری و انسجام حاصل از توسعه ای موفق و معیاری بر میزان تعاملات بخش اضافه شده با زمینه، به لحاظ کارکردی و فضایی تبیین و تعبیر شود. هدف از این پژوهش ارزیابی موفقیت توسعه میان افزا در مطالعه موردی کوی دانش تبریز پس از سپری شدن سه دهه از جاگیری در محله قدیمی امامیه با معیارهای مستخرج از اصول زمینه گرایی و تاثیر آنها در محتوای ذهنی ساکنین می باشد. دراین مقاله کوشیده شده است با مراجعه به منابع معتبر علمی، معیارهای ارزیابی توسعه میان افزا بر اساس رویکرد زمینه گرایی با روش متنی روایی استخراج و درنهایت میزان همگرایی ذهنی اهالی درمطابقت با این معیارها در مطالعه موردی کوی دانش تبریز از طریق پرسشنامه و مصاحبه، با روش تحلیل داده های کمی مورد بررسی قرارگیرد. نتایج مطالعات نشان می دهد ساکنین کوی دانش به غیر از تعاملات اجتماعی و فرهنگی و تعهد اکولوژیکی از حیث سایر معیارهای زمینه گرایی اعم از مشارکت فضایی، معنایی، تاریخی، تمایلی برای تعامل با محلات مجاور نداشته و در مجموع ترجیح بر دوری گزینی دارند.
بررسی عوامل مؤثر بر کاهش جرائم فردی و افزایش امنیت در فضاهای شهری با استفاده از نظریه CPTED
حوزههای تخصصی:
امروزه امنیت در فضاهای شهری یکی از مهم ترین شاخص های کیفیت زندگی و کیفیت فضا محسوب می شود و به رغم اینکه مسأله امنیت در هر جامعه یک مقوله پیچیده و دارای ابعاد متنوع و متعدد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است، در تأمین این نیاز نمی بایست از نقش و تأثیر شهرسازی و عوامل محیطی غافل شد. تبیین نقش کالبدی شهر بر کاهش جرائم، موضوع با اهمیتی است که در قالب نظریه های نوین شهرسازی مورد بحث قرار گرفته است. این امر از آن جهت دارای اهمیت است که فرآیندهای طراحی فضاهای شهری کمتر به پتانسیل های بالقوه مناطق شهر و ساختمان ها در کاهش یا جلوگیری از جرائم توجه می شود. رویکرد CPTED در طراحی و برنامه ریزی محیط و منظرشهری، در تلاش است تا با رعایت استانداردهای ویژه ای در ساخت سیمای محیط کالبدی، به ارتقاء ایمنی در شهر دست یافته و از این راه به احساس امنیت ساکنین شهر کمک نماید. استراتژی CPTED در ارتباط با طراحی محیطی و با هدف کاهش جرم شامل اصول بنیادین است که عبارتند از: تعیین قلمرو، افزایش امکان نظارت طبیعی و مراقبت طبیعی، روشنایی، منظرسازی، امنیت فیزیکی، کنترل دسترسی، فعالیت پشتیبانی و نگهداری که بدون دانستن آنها نمی توان از این تکنیک استفاده نمود. این پژوهش با تکیه ی بر روش تحلیلی-منطقی و با توجه به اطلاعات موجود به تعریف واژه امنیت و تعریف مفهوم امنیت و نظریه های مربوط به کانون های جرم خیز در فضای شهری پرداخته است و در ادامه به رویکرد CPTED می پردازد و در نهایت راه کارهایی را در راستای بهبودی و ارتقاء امنیت برای کاهش جرائم فردی و اجتماعی در محیط شهری و محیط معماری ارائه شده است.
تحلیل اثرات تغییرات الگوی مسکن بر کارکرد زنان روستایی (مطالعه موردی: روستاهای استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶۳
۷۴-۶۱
حوزههای تخصصی:
روستاها به واسطه کارکرد اساسی خود که تأمین کننده بسیاری از نیازهای زیستی، سکونتی و اقتصادی جامعه روستایی هستند، از خصیصه پویایی و تغییر دائمی برخوردارند. این خصیصه از پویایی افراد و گروه های جامعه روستایی و تمایلات آنان در شکل دادن به کالبد و فضای روستا ناشی می شود. الگوی خانه های روستایی تجلیگاه شیوه های زیستی- معیشتی و نیروهای تأثیرگذار بر روندهای اجتماعی و اقتصادی در شکل بخشی به آن هاست. از جمله مسائل مهم در این زمینه که محوریت تحقیق حاضر را تشکیل می دهد نقش زنان و تأثیرپذیری کارکردهای اقتصادی ، تولیدی و تدارکاتی آن ها از الگوی مسکن است. تحقیق حاضر بر این فرضیه استوار است که با مرور زمان و دخالت برخی عوامل در ساخت مساکن روستایی به تدریج فضا بندی خانه های روستایی به شدت از شیوه های ساخت وساز و معماری شهری تبعیت نموده و کارکردهای معیشتی و تدارکاتی خود را ازدست داده اند و این مسئله تأثیر قوی بر کارکرد اجتماعی و مشارکت زنان در اقتصاد خانوار بر جای گذاشته است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق 169875 خانوار روستاهای استان لرستان است که پرسشنامه ها به صورت نمونه توسط 420 خانوار تکمیل گردید. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های یومن ویتنی، فریدمن، کندال و مدل تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق مؤید این نکته است که تغییر در الگوی مسکن روستایی به تبعیت از زندگی شهری و مسکن شهری منجر به تغییر در اجزا و فضاهای مسکن روستایی شده است و این تغییرات نیازهای فضایی برخی فعالیت ها و کارکردها را از بین برده اند. همچنین در نتیجه این تغییرات محدودیت های فعالیتی برای زنان روستایی به وجود آمده که موجب به حاشیه رانده شدن آن ها گردیده است. در این راه شناخت قابلیت های فردی- اجتماعی و توانمندی های اقتصادی زنان روستایی در راستای سازمان دهی آن ها و بهره وری شایسته از آن ها همراه با زمینه سازی و بسترسازی ساختارها در الگوهای جدید مساکن روستایی می تواند کمک بسیار زیادی به احیای نقش زنان در توسعه روستایی بنماید.
تبیین چهارچوب مفهومی خلاقیت اجتماعی و کاربست آن در نظریه شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
در نظریه شهر خلاق، خلاقیت امری در انحصار نوابغ و هنرمندان است. این رویکرد فردگرایانه به خلاقیت سبب نادیده انگاشتن ابعاد، س طوح و کارکردهای اجتماعی خلاقیت شده است. مطالعات صورت گرفته بیانگر نمود اجتماعی خلاقیت در بستر گروه های اجتماعی، سازمان ها و شهر است. لازم است تا خلاقیت به عنوان پدیده ای اجتماعی که حاصل تعامل افراد با محیط پیرامون است، مفهوم پردازی گردد. در این مقاله با بهره گیری از متون تخصصی، چهارچوبی تحلیلی برای خلاقیت اجتماعی پیش نهاد شده است. روش تحقیق بهره گیری از ابزار کتابخانه ای با تکیه بر تحلیل محتوای اس ناد اس ت. یافته ه ای تحقیق دربردارنده تحلیل نمودار مفهومی س طوح و فرایند خلاقیت اجتماعی و تفسیر ارتباط میان کنش گران، بستر و نتایج خلاقیت است. بروز خلاقیت اجتماعی در نظریه ش هر خلاق نیازمند نگرش به شهرسازی به مثابه کنشی اجتماعی و اتخاذ فرایندی مبتنی بر ارتقای گفتمان، مشارکت و تجارب روزمره است. در انتها پیشنهاد هایی جهت کاربست خلاقیت اجتماعی در نظریه شهر خلاق ارائه شده است.
ارزیابی مصرف انرژی طول عمر یک ساختمان مسکونی واقعی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
81 - 92
حوزههای تخصصی:
در میان ملاک های موجود برای تشخیص ساختمان های کم انرژی، مصرف انرژی طول عمر ساختمان یکی از جامع ترین معیارها می باشد که می تواند برآورد درستی از کل انرژی مصرفی ساختمان در اختیار مهندسان قرار دهد. با توجه به عدم وجود پیشینه مناسب در خصوص بررسی وضعیت انرژی طول عمر ساختمان ها در ایران، در این مطالعه سعی شده است که مصرف انرژی طول عمر یک ساختمان واقعی با جزییات کامل برآورد گردد تا ضمن ارائه پارامترهای موثر و چالش های موجود در هر بخش، روند محاسبه به عنوان یک الگو قابل استفاده باشد. بدین منظور، یک ساختمان واقعی با اسکلت بتنی و پلان متداول که اخیرا در شهر تهران ساخته شده، به عنوان نمونه انتخاب گردید و ضمن تشریح روند محاسبه مصرف انرژی طول عمر، انرژی مراحل مختلف چرخه حیات آن برآورد شد. دستاوردهای این مطالعه حاکی از آن است که سهم انرژی نهفته اولیه ساختمان معادل 13% از کل انرژی طول عمر آن می باشد و در محدوده متداول ارقام جهانی قرار دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که 85% مصرف انرژی طول عمر ساختمان نمونه بتنی مربوط به دوره بهره برداری است که با توجه به طول عمر نسبتا کم ساختمان ها در ایران نسبت به مقادیر جهانی، رقم بالایی محسوب می شود.
گزارشی بر وضع موجود بازار ارومیه و بخش های منفک شده از آن در سده اخیر
حوزههای تخصصی:
بازار در معماری و شهرسازی ایران جایگاه ویژه ای داشته و قلب تپنده شهر و هسته اولیه شهر ایرانی است. در میان بازارهای ایران بازار ارومیه با بیش از پنج هکتار مساحت اولیه (در اواخر دوره قاجار) پس از بازار تبریز ازجمله بازارهای وسیع با الگوی ارگانیک بوده است. با شروع سده اخیر و با تحولات شهرسازی صورت گرفته در دوره پهلوی اول دخل و تصرفات زیادی در این بازار صورت گرفته و بخش هایی از آن منفک شد. در سال های اخیر سعی شده است محدوده های منفک شده فوق در خط عرصه بازار تعریف شده و تحت حفاظت ضوابط محدوده اولیه بازار قرار گیرند. این نوشتار در نظر دارد ضمن معرفی وضع موجود بازار ارومیه به ارائه گزارشی از دخل و تصرفات صورت گرفته در خصوص خط محدوده بازار و اقدامات صورت گرفته در این زمینه بپردازد.
تعیین اولویت حواس در ادراک ساکنان مجتمع های مسکونی؛ بررسی موردی: ساکنان بیش از دو سال چند مجتمع مسکونی در زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به جایگاه و اهمیت واژگان فلسفی همچون (ادراک)، به صورت اعم در مباحث معماری و مفهوم (سکونت) در رویکرد ادراک حسی، به عنوان زیرمجموعه ای از آن، به صورت اخص تدوین گردیده است. سابقه تاریخی مبحث ادراک حسی، دیدگاه های فلاسفه، با تأکید بر نظریه بدنمندی ادراک فیلسوف پدیدارشناس، مرلوپونتی جزء پایه های فکری مطالعه بوده اند. تأثیرات حواس انسانی در فرآیند ادراک و ترتیب بزرگی و اهمیت آنها از نظر ساکنان، پرسشی است که پژوهش بر اساس آن شکل گرفته است. در این مسیر از روش تحقیق آمیخته (کمّی و کیفی) و روش استدلال منطقی بهره گرفته شده است. ابزار پژوهش پرسش نامه و جامعه آماری، ساکنان بیش از دو سال چند مجتمع مسکونی در زنجان بوده اند. برای تأیید همبستگی از لیزرل (تحلیل چندمتغیره) بهره برده شده است. کلیدواژگان به دست آمده در سؤالات مطرح شده و میزان تأثیر از طریق قضاوت معناداری انجام گرفته است. مطالعه آشکار کرد فضای هر مجتمع مسکونی افزون بر جلوه های بصری حاوی ویژگی های دیگری هستند که می توانند با تحریک حواس مخاطب، منشأ برانگیختگی احساسات و ایجاد مطلوبیت گردند. یافته های تحقیق وجود رابطه معناداری را بین مؤلفه های ادراک حسی و معیارهای کیفیت فضای مجتمع های مسکونی نشان می دهد. از نظر میزان تأثیرگذاری مؤلفه ها، اهمیت شاخص حس شنوایی بیش از دیگر شاخص ها است و پس از آن به ترتیب حواس بویایی- چشایی، بساوایی، بینایی و تجربه حرکتی قرار دارند.
Twentieth Century Urbanization in Bangladesh and a Spell of High and Unsustainable Urban Growth(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Bangladesh is still a low urbanized country although it experienced a rising trend in the level of urbanization throughout the twentieth century and had a remarkably high urban growth immediately after its independence in 1971. The country recorded the highest ever annual average growth rate (9.04) and percentage of interval variation (137.57%) in an urban population in 1974; thereafter, growth rates of these two parameters went on falling and reached 5.19 and 65.89% respectively in 1991. As a result, urbanization during the tail end of the twentieth century increased but at a decreasing rate leading to an unsustainable urban growth trend. This study, however, exامینes the factors that contributed to urbanizing Bangladesh during the unsustainable growth period particularly in the last decades of the twentieth century. To this end, a multivariate regression model is developed and analyzed using the ordinary least square method involving stepwise-regression procedure. Primarily ten potential factors are taken into consideration and seven of them emerged as significant in explaining the process of urbanization in Bangladesh. Of these seven factors, the level of industrialization appears as the most influential factor with a coefficient of 1.34, which is followed by the share of urban area, initial level of urbanization and migration with coefficients of 1.13, 0.86 and 0.49 respectively; while the econometric model came up with an adjusted R2 of 0.95 and the Durbin-Watson Statistic of 1.98. Results of this study provide with better understanding towards guiding the urbanization process, particularly in the developing countries.
بررسی تاثیر عوامل معماری بر بازدهی کارکنان ناجا (مطالعه موردی: استان کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهم ترین دستگاه حفظ امنیت و آرامش در جامعه که با تمامی اقشار مختلف جامعه مرتبط می باشد باید برای بهبود و افزایش بهره وری سازمان، کارایی و عملکرد خود را افزایش دهد. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر عوامل معماری بر بازدهی کارکنان ناجا در استان کرمانشاه می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان سازمان ناجا در استان کرمانشاه می باشد. نمونه مورد نظر با استفاده از جدول مورگان 110 نفر گزینش شد. ابزار مورد بررسی پرسشنامه محقق ساخته بوده و پس از طراحی، بین افراد نمونه پخش گردید و اطلاعات خام گردآوری شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده های خام وارد نرم افزار SPSS21 شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که رابطه روشنایی، صوت، دمای محیط کار، امنیت شغلی و طراحی محیط کار بر بازدهی کارکنان ناجا در استان کرمانشاه قابل قبول بوده است و همگی تاثیر مثبت و معناداری بر بازدهی کارکنان ناجا داشته است.
تحلیل محرمیت در خانه های سنتی بر اساس نسبت توده به فضا (نمونه موردی: خانه های تک حیاط در اقلیم گرم و خشک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همنشینی توده و فضا، جزء جدایی ناپذیر معماری ایرانی است. در معماری مسکونی ایران بنا به ضرورت و نیاز، درجات مختلفی از همنشینی این دو عنصر دیده می شود که نتیجه آن ظهور خانه های چهار طرفه، سه طرفه، دو طرفه و یک طرف ساخت است. در هرکدام از این الگوها، نحوه پیکره بندی فضا متفاوت بوده و لذا ساختارهای متفاوتی از فضا در آنها شکل گرفته است. بنابراین الگوهای متفاوتی از محرمیت در این فضاها به وجود آمده که پژوهش حاضر در پی بررسی این موضوع است. محرمیت در این پژوهش در قالب سه مفهوم درونگرایی، سلسله مراتب دسترسی و عرصه بندی فضایی تعریف شده، که هر کدام از این مفاهیم با استفاده از شاخص هایی در زمینه تئوری نحو فضا مورد تحلیل قرار گرفته اند. این شاخص ها شامل چهار شاخص همپیوندی، ارتباط، عمق و دسترسی بصری است که دو شاخص اول با استفاده از روابط ریاضی نحوِ فضا و دو شاخص دوم با استفاده از نرم افزار Depthmap مورد تحلیل قرار گرفته است. نمونه های موردی در این تحقیق 12 خانه سنتی تک حیاط، در سه شهر کرمان، اصفهان و کاشان هستند که بسته به نسبت توده به فضا، از هر الگو سه نمونه انتخاب شده است. تحقیق از نوع ترکیبی کمی و کیفی است؛ به این معنی که در بعد کمی، هر کدام از شاخص های نحوی در ارتباط با خانه های مورد نظر و با استفاده از ابزارهای تحقیق (روابط ریاضی و نرم افزار) مورد تحلیل قرار گرفت و در بعد کیفی، به تحلیل شاخص های تعریف کننده محرمیت در ارتباط با نسبت توده به فضا در خانه های مورد نظر پرداخته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که اگرچه اصل محرمیت به عنوان یک اصل جدایی ناپذیر، همواره در معماری خانه های ایرانی مورد توجه سازندگان قرار داشته، اما با این حال با افزایش نسبت توده به فضا در الگوی خانه های حیاط مرکزی، نمود این اصل نیز بیشتر صورت گرفته است.
تبیین حس تعلق به مکان و هویت در فضاهای شهری با تاکید بر بازارهای سنتی
منبع:
معماری شناسی آذر ۱۳۹۷ شماره ۳
10-17
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری مکان هایی برای برقراری ارتباطات و تعامل جوامع انسانی هستند که افراد با علایق و خواست های متفاوت گرد هم می آیند. بازارها و مراکز تجاری به عنوان یکی از مهمترین فضاهای شهری که به اشکال مختلف در کالبد شهرها تبلور یافته اند، جز مهمی از سیستم فضای شهری محسوب می شوند. حس تعلق مکان به عنوان پیوندی مؤثر که مردم با قرارگاه های مکانی برقرار می کنند تعریف می شود، جایی که آن ها تمایل به ماندن دارند و جایی که آن ها احساس راحتی و امنیت دارند. این حس به گونه ای به پیوند فرد با مکان منجر می شود که انسان خود را جزئی از مکان می داند و بر اساس تجربه های خود از نشانه ها، معانی، عملکردها، شخصیت و نقشی برای مکان در ذهن خود متصور می سازد. خلق فضای شهری مؤثر، کارآمد و پویا که با نیازهای اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، فیزیکی، اقتصادی و ... مردم جامعه هماهنگ باشد، همواره دغدغه کار بسیاری از برنامه ریزان و طراحان شهری بوده است. هدف از این پژوهش شناخت و تبیین مفهوم حس تعلق به مکان، ابعاد مختلف و مولفه های آن در فضاهای شهری و بازارهای سنتی و در نهایت ارائه یک مدل مفهومی در چارچوب مولفه های سازنده حس تعلق به مکان در بازارها بوده است. روش و نگرش حاکم بر این مقاله مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و تحلیلی است که در ابتدا به مرور مفاهیم و تعاریف و نظریات مرتبط پرداخته، سپس با تبیین مولفه ها و شاخص های شکل دهنده حس تعلق به مکان در فضاهای شهری و بازارهای سنتی، مدل مفهومی جهت ارزیابی این فضاها ارائه گردیده است. پس از بررسی مطالب فوق این نتیجه حاصل شد که حس تعلق به مکان که عامل مهم در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان و محیط می باشد، نهایتاً منجر به ایجاد محیط های با کیفیت می گردد. در این بین عواملی نظیر: عوامل کالبدی، کارکردی، اجتماعی و ادراکی که خود دارای ریز معیارهایی نیز هستند، مهمترین مولفه های شکل دهنده حس تعلق به مکان می باشد.
مطالعه تطبیقی کاشی کاری اسلامی در ایران و آسیای صغیر
حوزههای تخصصی:
در میان بخش های گوناگون تمدن اسلامی چون علوم، صنایع، نظامات، آداب و رسوم و اعتقادات، هنر اسلامی از همه ملموس تر، پرجاذبه تر و ماندگارتر است. این هنر چون شاخه های دیگر تمدن اسلامی از میراث هنری تمدن های مختلف پیش از خود بهره جسته و اقوام مختلف در آن نقش ایفا کرده، و در سطح جغرافیایی بسیار دامنه داری پدیدار شده است. تنوع و چگونگی هنر اسلامی از ویژگی های برجسته این هنر دیرپا و پرشکوه است که بی شک نشانه نبوغ، آفرینش گری و سلیقه سلیم آفرینندگان آن است. پر واضح است که بررسی تمام جنبه های این هنر شگفت و خیال انگیز در یک مقال هرگز نمی گنجد چرا که دریا را چون می توان در کوزه ای جای داد؟ به هر تقدیر هنر اسلامی بخشی از وضعیتی عام بود که با ظهور اسلام در تاریخ هنر جهانی پا گشود. هدف از انجام این تحقیق آشنایی با هنر کاشی کاری اسلامی در ایران و تطبیق آن با همتای آن در آسیای صغیر می باشد. بنابراین با استفاده از مقالات و کتب مختلف و به روش کتابخانه ای مطالعه ای توصیفی را انجام داده و نتیجه مطالعات حاکی از تفاوت ها و تشابهات متفاوت در سبک و سیاق معماری اسلامی با آسیای صغیر در نمونه مورد بررسی یعنی کاشی کاری می باشد.
تبیین الگوواره ای فرآیند روان شناختی حصول معنای محیطی و تحقق حس مکان با تمرکز بر نقش واسط ادراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۶۵
49-66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه چگونگی و کیفیت حصول معنای محیطی و متعاقباً تحقق مرتبه ای از مراتب حس مکان، بنا به اهمیت آن در معماری به ویژه با ظهور دانش روان شناسی محیطی مورد توجه خاص قرار گرفته است. با توجه به این مسئله و اعتقاد به روش مندی غالب در علوم رفتاری، به نظر می رسد که تلاش برای تبیین فرآیند طراحی محیطی از مجرای روش های رایج در سایر علوم و ارایه الگوهای فراگیر تشریح کننده آن، یکی از نیت های اصلی همنشین کردن این حوزه های دانش باشد. اهمیت این تطابق از منظر اثربخشی بیشتر محصولات معماری در دنیای معاصر، حائز توجه بوده و موضوع اساسی این پژوهش را در بر می گیرد. بنابراین سؤال اصلی این تحقیق عبارت از این است که عوامل اصلی مؤثر و مکانیسم اثر در فرآیند شکل گیری معنای محیطی و متعاقباً تحقق مراتب مختلف حس مکان چیست و چگونه می توان آن را در قالب یک الگوی مولّد ساختاری تشریح نمود؟ هدف: هدف اصلی پژوهش، واکاوی چگونگی حصول معنای محیطی و متعاقباً تحقق حس مکان با نگرشی سیستمی مبتنی بر شناخت ابعاد و مراتب وجودی انسان و به صورت یک الگوی روان شناختی است. روش: با توجه به ماهیت اکتشافی تحقیق، راهبردی کیفی از نوع پیمایشی با عنوان نظریه یابی زمینه ای ساخت گرا انتخاب شد که به منظور شناسایی متغیرهای اساسی مسئله و استنباط روابط بین آنها علاوه بر روش توصیفی - تحلیلی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با تعدادی از متخصصین حوزه های معماری و طراحی محیطی بهره گرفته و به ارایه و تبیین نظریه تحقیق منجر شده است. نتیجه گیری: در این تحقیق نقش متغیر ادراک محیطی از ابعاد مختلف مورد تمرکز قرار گرفت و نهایتاً به دلیل محوریت آن در تعریف انتظارات انسان از محیط و تعیین رفتار واکنشی وی، به عنوان کانون فرآیند در الگوی پیشنهادی معرفی شد. بر این اساس، الگوی ساختاری مولّدی مشتمل بر سه رکن اصلی اجزا، نظام ساختاری (سینتکس) و معنا ارایه شد که به ترتیب با عوامل و عناصر کالبدی، رفتار محیطی و احساس محیطی معادل سازی شده است. می توان اذعان داشت که الگوی پیشنهادی دارای قابلیت کاربرد برای ارزیابی هدف مند معناداری در محیط های موجود و همچنین بهره گیری در طراحی محیط های معنادار جدید است.
خرد اقلیم در محوطه های دانشگاهی
حوزههای تخصصی:
تعداد روزهای گرم در بسیاری از نقاط جهان به دلیل پدیده جزیره گرمایی و تغییرات اقلیمی جهانی افزایش یافته است. درجه حرارت هوا به شدت بر آسایش حرارتی انسان و سلامت عمومی آن ها تاثیر می گذارد؛ بنابر این استفاده از راه حل هایی برای بهبود این شرایط گسترش یافته است. یکی از نقاط مهم شهری که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته محوطه های دانشگاهی است. این فضاها بدلیل وسعت و تعداد کاربران زیاد، نقش مهمی در خرد اقلیم منطقه اطراف خود دارند. علاوه بر این شرایط محیطی این محوطه ها بر فعالیت و سلامت دانشجویان و اساتید تاثیر گذار است. عوامل متعددی برای کاهش جزیره گرمایی و ایجاد آسایش حرارتی در این محوطه ها نقش دارد. بحث در این مورد به وضوح نشان می دهد که چگونه این دستورالعمل ها می تواند به افزایش آسایش حرارتی در محوطه های دانشگاهی و به حداقل رساندن اثر جزیره گرمایی کمک کند. با این وجود مطالعات گسترده ای در این زمینه انجام نشده و بدین دلیل انجام پژوهشی در این زمینه دارای اهمیت است. هدف از انجام این تحقیق دستیابی به عواملی است که به طراحان کمک کند تا محیطی مناسب برای استفاده دانشجویان و ساکنین پیرامون این محوطه ها فراهم کنند. این پژوهش در کنترل شرایط حرارتی در مرحله طراحی اولیه مفید است.