فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۲۱ تا ۴٬۱۴۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
47 - 63
حوزههای تخصصی:
وجود حس مکان در یک فضای شهری یکی از پیش شرط های پایداری آن است. تاکنون نمونه مطالعات صورت گرفته در زمینه حس مکان در فضای شهری، به صورت کلی و کیفی بوده و بین سطوح مختلف حس مکان با شاخص های سنجش متفاوت، تمایزی قائل نشده اند. حتی مطالعات نظریه سطح بندی هفتگانه شامای نیز به صورت کیفی بوده و شاخص های مربوط به هر سطح را مشخص نکرده است. لذا نحوه سنجش سطوح حس مکان بدعت اصلی این مقاله به شمار می رود. در این پژوهش سعی شده است به عنوان مدخلی برای ورود به این موضوع، به صورت روشمند به سنجش سطوح حس مکان در یک فضای شهری پرداخته شود. بسط مفهوم حس مکان در فضاهای شهری و مفهوم سازی آن در قالب یک مدل تجربی سنجش حس مکان و سنجش سطوح مختلف آن بر پایه نظریه حس مکان شامای، از اهداف کلیدی این پژوهش هستند. پرسش اصلی پژوهش عبارتست از: «فعالیت ها چه تاثیری بر حس مکان افراد در فضاهای عمومی شهری دارند؟ »روش تحقیق نیز در ابتدا شامل مطالعات اسنادی بوده که نتایج آن در قالب جدولی تفصیلی آورده شده است. سپس مدل تجربی پژوهش با روش مفهوم سازی استخراج گردیده و با روش دلفی و به کمک مشورت خبرگان، تدقیق شده است. در مرحله بعد با استفاده از روش استقرایی و قیاسی و مطالعات پیمایشی در دو فضای شهری منتخب در تهران (میدان امام حسین و امام خمینی)، پرسشنامه ای متناظر با هر یک از بخش های مدل تجربی مذکور، تنظیم شده و بین 400 نفر از شهروندان حاضر در دو فضای نمونه تکمیل و به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شده است. سطح بندی حس مکان با استفاده از آزمون آماری بتا صورت گرفته است. همچنین از طریق آزمون همبستگی مشخص شده که با افزایش جاذبه و به ویژه تنوع فعالیت ها و همچنین حرکت از فعالیت های اجباری به انتخابی و به ویژه اجتماعی، میزان حس مکان افزایش می یابد. در نهایت راهبردهایی در جهت ارتقای میزان حس مکان در فضاهای شهری بر اساس نتایج مباحث مذکور، ارائه شده است.
معماری مدرسه دارالفنون و دگرگونی های آن در دوره قاجاریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
99 - 128
حوزههای تخصصی:
مدرسه دارالفنون را امیرکبیر در سال ۱۲۶۶ق. پی افکند. طراح آن میرزا رضا مهندس باشی بود و معماری آن را محمدتقی خان معمارباشی برعهده داشت. خود امیرکبیر و بهرام میرزا معزالدوله به ساختن آن رسیدگی می کردند. قسمتی از بنای مدرسه در ۱۲۶۸ق. اندکی پس از عزل امیرکبیر، افتتاح شد، اما احداث آن در ۱۲۶۹ق. پایان یافت. آنچه امروز به نام دارالفنون و در محل مدرسه دارالفنون می شناسیم به دوره پهلوی اول تعلق دارد؛ از بنای قاجاری مدرسه تقریباً شاهد مادی ای نمانده است و صورت اولیه این بنا مبهم است. هدف این تحقیق شناخت معماری مدرسه دارالفنون در دوره قاجاریه است که موکول است به اعتبارسنجی منابع، شناخت وضع کالبدی مدرسه، رفع ابهام های آن و روشن شدن تغییرات آن. روش این تحقیق تفسیری-تاریخی است. بدین نحو که؛ از طریق تطبیق منابع نوشتاری، عکس ها، نقاشی ها و نقشه های مربوط به تهران قاجاری، ترکیب کالبدی مدرسه در هر مرحله و هر پاره را در حد وسع این منابع روشن می کنیم. در این تحقیق، نخست نشان می دهیم که مدرسه دارالفنون قاجاری دو بخش داشته است: مدرسه قدیم و مدرسه جدید (مدرسه موسیقی). مدرسه قدیم همان مدرسه روزگار امیرکبیر است؛ اما در اواخر دوره قاجاریان، در دهه ۱۲۹۰ق.، دستخوش تغییراتی در نماهای حیاط و در طرز اتصال با بیرون مدرسه شده است. مدرسه جدید را در اواخر دوره قاجاریان در شمال مدرسه قدیم ساختند.
تبیین عوامل مؤثر بر شکل گیری دلبستگی به خانه با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای (مطالعه موردی: واحدهای مسکونی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۱۰۰-۸۵
حوزههای تخصصی:
دلبستگی به خانه، پیوند عاطفی مثبت میان انسان و خانه است که می تواند منجر به ایجاد احساس امنیت، آرامش و راحتی خاطر برای ساکنان و افزایش کیفیت زندگی آنان شود. همچنین ساکنان را به مراقبت و محافظت از مکان وا داشته و در حفظ و نگهداری محیط های مسکونی مؤثر خواهد بود. برای ایجاد چنین پیوندی حضور برخی مقدمات کالبدی و اجتماعی در خانه ضروری است. این مقاله با هدف دستیابی به عوامل مؤثر بر شکل گیری این پیوند، در پی شناخت ویژگی هایی از خانه است که نقش مؤثری در دلبستگی انسان به آن ایفا می نمایند. برای دستیابی به این هدف، این پژوهش رویکردی کیفی اتخاذ نموده است و از روش «نظریه زمینه ای» بهره می برد. داده های پژوهش با انجام مصاحبه عمیق با 30 نفر از ساکنان مجتمع های مسکونی واقع در محلات منتخب اصفهان در بازه سنی 25-65 سال گردآوری شده اند. یافته های این مطالعه نشان می دهد که هر دو دسته «ویژگی های مربوط به درون خانه» و«ویژگی های مربوط به بیرون خانه» نقش مهمی در شکل گیری دلبستگی ساکنان به خانه ایفا می نمایند. این پژوهش «مالکیت»، «کیفیات آسایشی و دوام کالبدی خانه»، «مبلمان و تجهیزات داخلی خانه» و «روابط عاطفی مثبت در خانه» را از جمله عوامل درونی و «جلوه بیرونی خانه»، «رضایت از همسایگی» و «کیفیت و خوشنامی محله» را از جمله عوامل بیرونی مؤثر بر شکل گیری دلبستگی ساکنان به خانه معرفی می نماید. همچنین «جلوه محیط مسکونی» را به عنوان مقوله هسته ای در برگیرنده مقولات مطرح شده معرفی می کند . لذا ارایه راهکارهایی برای اغنای این کیفیات در دو حوزه «درون» و «برون» خانه، می تواند منجر به ایجاد و یا ارتقای دلبستگی ساکنان شود. از آن جا که این عوامل و کیفیات رابطه تنگاتنگی با فاکتورهای فیزیکی فضا دارند، این پژوهش می تواند به عنوان یک پژوهش پایه، مبنایی برای ارایه راهکارهایی برای ارتقای دلبستگی انسان به خانه در حوزه های مختلف و از جمله معماری و شهرسازی باشد.
بررسی شاخصه های مؤثر در طراحی مدارس اجتماعی روستایی با استفاده از روش های مشارکتی (مطالعه موردی: روستای زیرکن مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۱۴۰-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
استفاده از روش های مشارکتی در طراحی مدارس در قرن حاضر مورد توجه قرارگرفته اما با وجود مطالعات مختلف در زمینه طراحی با استفاده از مشارکت کاربر، در مدارس و محیط های یادگیری کمتر از تجربه و دخالت مستقیم کاربران در طراحی استفاده گردیده و در اکثر نمونه ها به استفاده از سطوح اولیه و پایین مشارکت بسنده شده است. مشارکت طبقات پایین اجتماعی در حوزه معماری یکی از ویژگی های عمومی رویکردهای مشارکتی بوده است. بنابراین پژوهش حاضر در یک مدرسه روستایی با هدف ارتقای کیفی مدارس روستایی و تجربه سطوح بالاتری از مشارکت به دنبال ارائه راهکاری عملیاتی برای مشارکت کاربران و توجه به نیازها و خواست های آن ها در طراحی مدرسه روس تایی در یک منطقه مشخص از ایران بوده است. منطقه انتخابی روستای زیرکن در شهرستان مشهد می باشد. پژوهش از نوع کیفی و کابردی بوده و از روش تحقیق تحلیل محتوا استفاده شده است. داده های مورد نیاز از طریق برگزاری گروه های بحث و با استفاده از روش های مشارکتی به دست آمده است. در بخش سنجش و تحلیل آزمون، از تحلیل همبستگی و آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است، تحلیل نتایج نشان می دهد که کاربران در مورد غیر رسمی بودن فضای راهرو مدرسه و داشتن زمین های بازی مختلف با بالاترین امتیاز (96% ) دارای کمترین اختلاف نظر هستند و بتن با کمترین امتیاز( 44%) آخرین انتخاب آنان برای مصالح مدرسه شان است. نتایج نشان می دهد استفاده از مشارکت می تواند مزیت های مثبتی به همراه داشته باشد. روش های مشارکتی به کار رفته در این پژوهش، در جذب و مشارکت طیف های مختلفی از جامعه مدرسه کارا و موفق بوده و توانسته دیدگاه های متنوعی را مورد بررسی قرار دهد. اما الزاماً نتایج، دقت کافی را نخواهد داشت و لازم است برای رسیدن به نتایج دقیق تر و گسترده تر، متغیرهای بیشتری تحلیل شوند و از طیف وسیع تری از روش های مشارکتی و مکمل استفاده گردد.
ارزشیابی اثرات اجرای طرح ویژه بهسازی بر توسعه مسکن روستایی (مطالعه موردی: دهستان ابریشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی بر اساس اهداف کلان برنامه چهارم توسعه کشور تدوین و هدف گذاری شده است. این طرح، متأخرترین و از مهمترین طرح های عمرانی کشور می باشد. طرحی که با هدف تأمین مسکن مناسب، مقاوم روستایی، حفظ هویت معماری بومی، ارتقای بهداشت محیط، بهینه سازی مصرف انرژی و ... شکل گرفت. در قالب این طرح مقرر گردیده است که نیمی از واحدهای مسکونی روستایی کشور (دو میلیون واحد)، توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی نوسازی گردد. پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی اثرات اجرای طرح مقاوم سازی مسکن روستایی در دهستان ابریشم تهیه شده است. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر دهستان ابریشم است که طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی در آن اجرا شده است. در این دهستان، حدود 318 نفر از مردم روستاهای مورد مطالعه از 3138 خانوار موفق به دریافت وام شدند. برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شد. برای انتخاب نمونه از روش های نمونه گیری طبقه ای و تصادفی استفاده شده است. بر اساس این روش، 94 خانوار به عنوان جامعه نمونه تعیین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده گردیده است. برای تحلیل داده ها، از روش های آماری استنباطی نظیر آزمون فریدمن، آنوا و کولموگروف اسمیرنوف استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق این نتیجه حاصل شد که تحولات کمی و کیفی بوجود آمده در واحدهای مسکونی جدید در انطباق با نیاز غالب روستاییان (خانوارهای نمونه) بوده است. طرح در عین برخورداری از اثرات مثبت در کمیت و کیفیت مسکن روستایی، از جنبه نوع نگرش و مدیریت اجرا نیازمند بازنگری و اصلاح است. نوآوری مقاله حاضر ، در بخش نتیجه آن است، زیرا نتیجه حاصل شده متفاوت با نتایج سایر پژوهش های انجام گرفته در این زمینه است. در سایر پژوهش ها، طرح مقاوم سازی مسکن ، زمینه تحول مسکن روستایی را به سمت مسکن شهری سوق داده و پیوستگی ساختاری– کارکردی در مسکن را متزلزل ساخته است. ولی تحقیق حاضر به نتیجه ای متفاوت در محدوده مورد مطالعه رسیده است.
واکاوی پیامدهای ناشی از جابه جایی سکونتگاهی: مطالعه ای قوم نگارانه در روستاهای لرینی علیا و سفلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۴۰-۲۷
حوزههای تخصصی:
تغییر مکان روستا که به جابه جایی معروف است غالباً با هدف استقرار ساکنین پهنه های پرخطر در نقاطی امن و با رویکرد بهبود وضعیت مردم صورت می پذیرد. مداخله در ساختار موجود از جمله جابه جایی سکونتگاه، با پیامدهایی برای ذینفعان آن همراه است که می تواند زندگی مردم را تحت تأثیر قرار دهد. شناخت و تحلیل این پیامدها برای جابه جایی های بعدی و مدیریت این تغییر مکان ضروری است. بررسی این پیامدها به ویژه در طرح هایی که با موفقیت کمتری روبرو بوده اند برای درس گرفتن از آن اهمیت بیشتری دارد. این پژوهش با هدف تحلیل پیامدهای ناشی از جابه جایی هایی که موفقیت کمتری داشته به اجرا درآمد. مطالعه با رویکردی کیفی و با استفاده از روش شناسی قوم نگاری انتقادی انجام شد. رویکرد انتقادی بر این موضوع تأکید دارد که ممکن است جابه جایی روستاهای مورد مطالعه تابع خواست و اراده نظام برنامه ریزی باشد اما نوع برداشت و ادراک ذینفعان اصلی یعنی مردم روستا، در تشدید و تقلیل پیامدهای این فرایند نقش اساسی دارد. داده های میدانی با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته فردی و مشاهده مشارکتی در محدوده روستا و ساکنین آن با استفاده از نمونه گیری هدفمند و تا نیل به اشباع نظری جمع آوری شد. داده ها از طریق کدگذاری و مفهوم سازی استخراج و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که فرایند جابه جایی به دلیل مکانیابی نامناسب موفقیت چندانی کسب نکرده و پیامدهای نامطلوب فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی به جای گذاشته است. نگاه کالبدی – فیزیکی به جابه جایی، آن هم به صورت ناقص، افزایش بدهکاری به دلیل هزینه های زیاد برای آماده سازی قطعات مسکونی، رها شدن قطعات تفکیکی و نیمه ساز و کاهش صمیمیت بین اهالی به دلیل وجود فاصله در بین قطعات از جمله پیامدهای شناسایی شده از سوی مردم در این جابه جایی می باشد. بنابراین مطالعه پیشنهاد می کند جابه جایی فقط در شرایط خاص انجام شده و در این صورت نیز با اقدامات ترویجی، جابه جایی به خواست مردم تبدیل شود تا مردم درک شفافی از موضوع پیدا کنند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر کیفیت فضای باز جمعی در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستای عباس آباد شهرستان شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۵۴-۴۱
حوزههای تخصصی:
روستاها اولین شکل از حیات جمعی انسان در یک عرصه طبیعی و پایه تولید نیازهای زیستی می باشند که مبتنی بر فعالیت گروهی و تولیدات جمعی هستند. چنین جامعه ای جهت ایجاد زمینه رویارویی و مشارکت افراد، تبادل اطلاعات و نظرات و تقویت تعاملات اجتماعی، نیازمند فضاهای جمعی است. این فضا ها با نقشی که در ارتقای کیفیت زندگی روستاییان دارند، به عنوان محرکی در تداوم حیات روستایی محسوب می گردند. هدف این پژوهش، ارزیابی عوامل مؤثر بر کیفیت فضای باز جمعی در سکونتگاه های روستایی می باشد که در قالب نمونه موردی در روستای عباس آباد شاهرود انجام گرفته است. روستای عباس آباد و کاروانسرای آن به گونه ای با هم تلفیق شده اند که با وجود عملکردهای ویژه خود، در حیات یکدیگر نقش مستقیم دارند و حیاط کاروانسرا، میدانگاه و فضای جمعی روستا را شکل داده و به عنوان نمونه ای منحصر به فرد از کاروانسراهای ایران برگزیده شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده که به روش توصیفی- تحلیلی و در دو بخش اسنادی و میدانی انجام شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد و از مصاحبه ژرفکاوانه نیز در راستای تکمیل پرسشنامه ها استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه، مردم ساکن در روستای عباس آباد می باشند که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای با حجم 209 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده است. پایایی پرسشنامه نیز با آزمون آلفای کرونباخ عدد 9/0 به دست آمد که نشان دهنده اعتبار بالای آن است. داده ها با نرم افزار SPSS و با روش های آماری شامل میانگین داده ها، آزمون T تک نمونه ای و آزمون فریدمن مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان می دهد که ارتقای کیفیت فضای باز جمعی روستای عباس آباد با 4 مؤلفه «عملکردی»، «تجربی- زیباشناختی»، «اجتماعی» و «زیست محیطی» و 23 معیار کیفی قابل دستیابی است. با کاربست این معیارها در حیاط کاروانسرا و برقراری دوباره حیات جمعی در آن می توان نقش این بنا را در زندگی روزمره روستاییان پررنگ تر نمود.
تبیین نقش بنادر در تکوین ساختار فضایی پسکرانه ها در حوزه سرزمین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بنادر در اغلب نقاط جهان، به عنوان مهمترین کانون مفصلی میان حمل و نقل دریایی و زمینی، نقش حیاتی ایفا می کنند. بنادر ایران علی رغم برخورداری از موقعیت راهبردی، آنگونه که باید نتوانسته اند نقش موثر خود را در توسعه مناطق پسکرانه محلی بروز دهند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تعامل های کالایی میان بنادر ایرانی و کانون های پسکرانه ای و تبیین ساختار فضایی حاصل از این تعامل است. بدین منظور چارچوب روش شناختی این پژوهش بر مبنای پارادایم اثبات-گرایی استوار شده و برای تحلیل تعامل های کمّی کالا، از تکنیک تحلیل شبکه های اجتماعی بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بندرعباس، طی دو دهه اخیر اغلب تعامل های کالایی خود را با تهران انجام داده و این دو کانون شاخص ترین سهم مرکزیت وزنی و واسطگی کالا را به خود اختصاص داده اند؛ به طوریکه چرخه تامین کالا کاملا وابسته به این کریدور تعاملی شده است. هرچند که در گذر زمان، به مرور نقش کانون های پسکرانه منطقه ای پررنگ تر از سابق شده است. نکته قابل توجه اینکه اغلب کانون های پسکرانه محلی بنادر جنوبی علی رغم مجاورت با بنادر، جایگاه قابل توجهی در تولید، ذخیره، فرآوری و توزیع کالا ندارند. بنابراین می توان گفت ساختار فضایی سرزمین ایران در طول دو دهه اخیر، بر مبنای ساختار منظومه ای قطب محور شکل گرفته است.
فهم تجربه زیسته زائران در پیاده روی اربعینِ سال ۱۳۹۵ (بسترها و زمینه های شکل گیری اَبَر رویداد اربعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
39 - 48
حوزههای تخصصی:
فهم شرایط و زمینه های شکل گیری گردشگری مذهبی بسیار ضروری و با اهمیت است. این پژوهش به مطالعه رویداد اربعین، به عنوان یک پدیده منحصر به فرد در حوزه گردشگری مذهبی می پردازد و به تأسی از پارادایم تفسیری و با اتخاذ رویکرد تحلیل تماتیک و با بهره گرفتن از تکنیک های روش تحقیق کیفی (مصاحبه نیمه ساختار یافته، قدم زدن عرضی، مشاهده همراه با مشارکت) تلاش می کند به فهم تجربه زیسته شرکت کنندگان ایرانی در پیاده روی اربعین دست یابد و از این طریق سعی در کشف ماهیت، زمینه ها و عوامل بسترساز شکل گیری رویداد اربعین دارد. یافته ها حاکی از آن است که زمینه ها و عوامل بسترساز در شکل گیری رویداد اربعین چند اسلوبی بوده و حضور گسترده مردم در این راه پیمایی ها صرفاً به یک عنصر تقلیل پیدا نکرده است. عوامل و زمینه های فرهنگی-اعتقادی ، اجتماعی-اقتصادی و سیاسی-ملی از مهم ترین این زمینه ها هستند که تنوع آنها وجه بارز و عامل منحصربه فرد بودن این اَبَررویداد به حساب می آید.
تبیین شاخص های هندسی موثر بر رفتار حرارتی ساختمان های مسکونی در اقلیم گرم و خشک (نمونه موردی: یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
143-148
حوزههای تخصصی:
مفهوم طراحی مشارکتی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم مرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۲
17 - 24
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کلمه مشارکت از حدود دویست سال پیش، برای اولین بار در امور سیاسی اروپا، برای مشارکت مردان در رای دادن و تصمیم سازی مطرح شد. پس از آن، به تدریج استفاده از این کلمه در سایر ابعاد اجتماعی و محیطی اروپا، رواج پیدا کرد. از حدود سال 1370 تا به امروز در کشور ایران، شاهد استفاده روز افزون از این کلمه در ابعاد گوناگون هستیم. بدین ترتیب، عباراتی نظیر مشارکت سیاسی، مشارکت اجتماعی، مشارکت مدنی، مدیریت مشارکتی و منظر مشارکتی در طی چند دهه اخیر رواج یافته اند. علیرغم استفاده فراوان از عبارت منظر مشارکتی در متون تخصصی، مفهوم دقیق این عبارت در هیچ یک مشخص نشده است و نوشتارهای متعدد، معانی متفاوتی برای آن در نظر گرفته اند. هدف: با توجه به این چندگانگی مفهومی عبارت منظر مشارکتی و همچنین به کارگیری عبارات متعدد و مشابه برای این مفاهیم، هدف این نوشتار، بررسی مفهوم طراحی مشارکتی منظر است. روش تحقیق: روش تحقیق به صورت کیفی و تحلیل محتوا است. ابتدا مفهوم واژه "مشارکت" و کلمات مشابه با آن در متون ایرانی بررسی شده است. سپس در خصوص واژه "منظر"، به دیدگاه متخصصان پرداخته شده است. در نهایت، مفاهیم قابل اتخاذ از کلمه "منظر مشارکتی" از دیدگاه نویسندگان داخلی تبیین شده است. همچنین مفهوم عبارت انگلیسی Participation in landscape Design نیز بررسی شده است. نتیجه گیری: در نهایت با بررسی های انجام شده، مفهومی برای طراحی مشارکتی منظر مشخص شد که علاوه بر آنکه ابعاد عینی و ذهنی منظر را در برمی گیرد و همچنین برای بیان این مفهوم، عبارت طراحی مشارکتی منظر به جای سایر عبارات مشابه پیشنهاد شد.
Identity Elements in the Traditional Architecture of Iranian Houses (Case Study of Sheikh-al-Islam House)
حوزههای تخصصی:
With the arrival of cultural factors and design patterns of other countries, Especially in western countries, culture and the identity of the Iranian community, there has also been a change; Therefore, today the discussion about identity and cultural factors has been considered in various scientific branches. Since one of the methods of studying the identity of a society is the attention to the elements of space organization and its relation with the culture of society, In order to identify the identity of the traditional Iranian society, the study of cultural identity elements and design patterns in traditional Iranian architecture seems to be a good way. This article is sought after to identifying components in the traditional architecture of Iranian houses and examine the appearance of identity elements in the traditional architecture elements of houses in Iran. The combined research methodology includes descriptive, analytical methods of case study type. In this way, the subject of research has been studied using field observations and library studies. At the beginning, a definition of identity and Identity creation was given in architecture, and then a sample of these traditional houses called Sheikh-al-Islam house was studied. And the result of this study shows that in the design of traditional Iranian houses, the architect is familiar with the identity elements, for example, national and religious values and so on.
بررسی عملکرد گلخانه جبهه جنوبی بر میزان کاهش اتلاف حرارت در آپارتمانی در شهر شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
135 - 148
حوزههای تخصصی:
صرفه جویی در مصرف انرژی های فسیلی علاوه بر حفظ منابع تجدید ناپذیر، کاهش آلودگی های زیست محیطی را به همراه دارد. جلوگیری از هدر رفت گرما در دوره نیاز به گرمایش و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر، از راهکارهای صرفه جویی در مصرف انرژی است. یکی از سیستم های ایجاد گرمایش ایستا گلخانه جنوبی (فضای خورشیدی) است. پژوهش پیش رو با هدف بررسی گلخانه جنوبی مستقر در آپارتمان مسکونی انجام گرفته است و نمونه ساخته شده در شهر شاهرود (اقلیم سرد) به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. در این پژوهش، اندازه گیری میزان کنترل دمایی حجم حایل (گلخانه)، به روش میدانی، و با استفاده از دیتالاگر (دماسنج دیجیتالی) انجام شده است. پس از اندازه گیری دمای دو فضای مورد بررسی (گلخانه و نشیمن) در ساعات مشخص و مقایسه وضعیت دمایی با دمای هوای خارج ساختمان (مستخرج از داده های اداره هواشناسی شاهرود)، میزان اتلاف حرارت نشیمن به روش تجربی محاسبه شد. نتایج حاکی از آن است که گلخانه مستقر در جنوب ساختمان اتلاف حرارت فضای مجاورش (نشیمن) را حدود 33 درصد کاهش داده و از تبادل حرارت مستقیم بین فضای مجاورش (نشیمن) و خارج ساختمان، ممانعت می کند.
تحلیل مؤلفه های «تصویر ذهنی ارزیابانه» شهروندان از دروازه قرآن شیراز و بافت پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی ارزیابانه حاصل توسعه مفهوم تصویر ذهنی لینچ است که مؤلفه «معنا» را به نحوی به دو مؤلفه «هویت» و «ساختار» اضافه نموده و بدین ترتیب جنبه های احساسی را نیز در نظر می گیرد. پژوهش حاضر به بررسی مؤلفه های تصویر ذهنی ارزیابانه شهروندان از محدوده دروازه قرآن شیراز شامل منطقه ای وسیع از ویژگی های تاریخی، طبیعی، خاطره ای و اجتماعی را می پردازد. راهبرد این پژوهش ترکیبی شامل کیفی و مورد پژوهی است. ارزیابی شهروندان بر روی عکس هوایی رنگی منطقه به دست آنان در قالب نواحی «دوست داشتنی» و «غیر دوست داشتنی» ترسیم شده است. همچنین مصاحبه نیمه سازمان یافته و عمیقی نیز با هر یک انجام شده است. در مجموع 53 نفر از شهروندان به عنوان «مشارکت کنندگان بالقوه» و با در نظر داشتن میزان آشنایی با محدوده انتخاب شدند. نتایج به شیوه تحلیل محتوا و در رویکردی استنتاجی و انتقادی ارزیابی و تحلیل شدند. نقشه های ترکیبی حاصل از پاسخ های ترسیمی و تحلیل محتوای مصاحبه ها نشان دادند که «آرامگاه حافظیه» و «باغ جهان نما» و «دروازه قرآن و محدوده پیرامون آن» به ترتیب دوست داشتنی ترین مکان ها بوده اند. مؤلفه های ابراز شده در مصاحبه ها نیز به ترتیب به «واکنش های احساسی و عاطفی»، «عناصر طبیعی»، «عناصر تاریخی»، «خاطره انگیزی»، «مدیریت شهری مناسب» و «عوامل اجتماعی» قابل طبقه بندی هستند. نواحی غیر دوست داشتنی در نقشه نهایی به «لبه های کالبدی خیابان های شهری پیرامون» و «بافت مسکونی هفت تنان» محدود شده است. تحلیل محتوای مصاحبه ها نشان می دهند که «ضعف مدیریت شهری»، «معضلات اجتماعی»، «ذهنیت و خاطرات نامناسب» و «واکنش های احساسی منفی» از دلایل اشاره به محدوده های غیردوست داشتنی هستند. عناصر تاریخی و عناصر طبیعی تأثیری در ترجیح و انتخاب محدوده های غیر دوست داشتنی نداشتند. بر این اساس در انتها پیشنهادات و راهکارهایی در دو بٌعد 1) طراحی و 2) کالبدی و عملکردی ارائه شده است.
بازشناسی اصول طراحی شهری میادین شکل گرفته در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
25 - 38
حوزههای تخصصی:
هر نسلی در زندگی خود به شیوه یا شیوه هایی در شهر و فضاهای آن تصرف می کند و با دانش فنی و تاریخی از یک طرف و تحولات مربوط به زمان خود از طرف دیگر به تولید فضاهای عمومی و خصوصی می پردازد؛ هرگونه مداخله در فضاهای شهری گذشته نیازمند شناخت بیشتر شهرها و سرگذشت آنها در طول تاریخ است. در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی اول به موازات تحولات واقع در غرب، استفاده از روش های طراحی شهریِ متداول در غرب در ترکیب با روش های سنتی رواج یافت و به مرور زمان در دوره پهلوی اول انقطاعی تاریخی در اصول و روش های بومی طراحی شهری صورت گرفت. هدف پژوهش بازشناسی اصول طراحی شهری و زمینه های مرتبط با آنها در شکل گیری میادین دوره پهلوی اول است. راهبرد این پژوهش تفسیری-تاریخی بوده و روش گردآوری داده ها ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری این پژوهش میادین ساخته شده در دوره پهلوی اول (1320-1300) است؛ و نمونه آماری 28 میدان از میادین شکل گرفته در دوره پهلوی اول در شهرهای مهم ایران است. در این ارتباط ابتدا زمینه های مؤثر در شکل گیری فضاهای جدید شهری در دوره پهلوی اول مورد بررسی قرار گرفت که عبارتند از زمینه های نوسازی شهری، سبک زندگی، اجتماعی-فرهنگی و تکنولوژی. سپس زبان اصول طراحی شهری براساس ابعاد طراحی شهری کرمونا تدوین شد. نتایج نشان می دهد که زبان طراحی در ارتباط با ابعاد مورد نظر در شکل گیری فضاهای شهری همگام با تحولات رخ داده در زمینه های شکل دهنده آن مرتبط است. در واقع تفاوت تحولات رخ داده، و البته گسسته با تحولات تاریخی پیشتر از آن، موجب تحولات عمده در شکل گیری فضاهای شهری با زبان طراحی جدید شده و به گسست زبان طراحی شهری در دوران پیشتر از خود منجر شده است. البته این گسست نه به طور کامل بلکه می توان تا حدودی زبان طراحی شهری قبل از دوره پهلوی اول را در طراحی جداره های میدان هنوز مشاهده کرد.
آموزش مفاهیم مرتبط با معماری پایدار در نظام آموزش ابتدایی با نمایان شدن در معماری مدارس
حوزههای تخصصی:
گرم شدن کره ی زمین ،افزایش روز افزون آلودگی محیط زیست و تغییرات غیر قابل برگشت آن بر اثر دخالت های بشر ،ضرورت توجه به مسائل زیست محیطی را برای آینده اجتناب ناپذیر کرده است. در این میان آموزش مباحث مربوط به پایداری به عنوان اولین گام در جهت آشنایی با ضرورت پایداری و تلاش در جهت آگاه سازی و ترجیح این مباحث محسوب می شود. از طرفی این کودکان هستند که سرمایه ی آتی هر کشوری محسوب می شوند و نقش مهمی را در ساختن جامعه ایفا می کنند. مدرسه به عنوان خانه دوم کودک موجب باروری فکری، جسمی، احساسی و اجتماعی او می شود، بنابراین آموزش مسائل مربوط به پایداری و توسعه ی پایدار با اجرای صحیح معماری پایدار در محیط یادگیری کودکان(مدرسه) می تواند به عنوان الگویی برای استفاده کنندگان سرلوحة معماری پایدار قرار گیرد همچنین آموزش اصول مربوط به معماری پایدار بدون صرف هزینه های کلان باعث می شود تا پایداری زیست محیطی به جزئی تفکیک ناپذیر از معماری آینده بدل گردد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این نوشتار مبتنی بر مطالعات اسنادی و مرور متون، منابع، تجارب و تحلیل آنها است. نخست سعی شده است با آگاهی به مبانی نظری تحقیق شامل شناخت روحیات، افکار و استعداد های کودک فضای لازم جهت آموزش و پرورش او بررسی شود، سپس با درک اصول معماری پایدار ،ضرورت آموزش این معماری را در قالب چند اصل طراحی معماری در ساخت مدرسه مانند محیط و کالبد تغییر پذیر،ایجاد کارگاه های جنبی در فضای باز به منظور تعامل بیشتر با طبیعت ،استفاده ی حداکثر از نور طبیعی و ... را متذکر شد.
خوانش وجه استعلا و چاپلوسی در بازتاب تصویری دو اثر منسوب به مدیحه سرایی آیین بار فرهنگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۹
19 - 28
حوزههای تخصصی:
علی رغم دیدگاه بسیاری از محققین که کنش مدیحه سرایی آیین بار فرهنگ ایران را برخاسته از کنش نکوهیده چاپلوسی و مرتبط با کسب منافع مادی در بارگاه شاهان می دانند، به نظر می رسد نگاه رمزپردازانه ای در وجه استعلاً به معنای بالاترین سطح تقدس آیین بار جوامع کهن در بارگاه فرادستان حکومتی ایران، موجود بوده و - احتملا- همین وجه رمزی و پنهان در نظام دیداری مانند آثار سنگ نگاره های باستانی و مکاتب نگارگری دوره اسلامی، انعکاس، داشته است. پژوهش حاضر در صدد آن است تا ضمن بررسی تاریخی در مبانی نظری آیین بار، به پاسخ این پرسش برسد که با تطبیق دلالتی وجه استعلا و چاپلوسی در دو نمونه سنگ نگاره دوره باستانی و نگارگری دوره اسلامی، چگونه می توان به خوانش وجه استعلایی در مدیحه سرایی آیین بار فرهنگ ایران پرداخت؟ بررسی و تبیین وجه استعلایی و تفکیک از چاپلوسی منسوب به مدیحه سرایی آیین بار، ضمن توجه به بازتاب تصویری آن در دوره باستانی و اسلامی فرهنگ ایران همسو با بهره مندی از معنی دلالتی ضمنی. بهره مندی از روش تحقیقی- تاریخی مبتنی بر شیوه اسنادی در توضیح فرهنگ ایرانی مرتبط با کنش مدیحه سرایی آیین بار و خوانش بینامتنیتی بر روی دو نمونه اثر بر اساس دستور های نظام معنایی رولان بارت به منظور تعبیر دلالتی استعلای سروده های ستایشی در مبانی نظری به مثابه ایدئولوژی حاکم بر فرهنگ مدیحه سرایی آیین بار. بر اساس رویکرد بینامتنیتی در این تحقیق، در خوانش دو متن بینا رشته ای از حوزه سنگ نگاره های باستانی و نگارگری دوره اسلامی فرهنگ ایران، هر متن بر مفهوم احتمالی تقدس انگارانه ای تاکید دارد که با درک تکثر معنایی هر متن و معانی دلالتی آن به زعم بارت، عناصر تصویری متن های منسوب به مدیحه سرایی در تفکیک با مفهوم چاپلوسی و تملق انگاری نظریه پردازان معاصر قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که بر خلاف این دیدگاه که کنش مدیحه سرایی مرتبط با آیین بار موجود در بارگاه یا مکان های منسوب به شاهان ایران را بر آمده از انگیزه های مادی، می داند، احتمالا کنش مزبور، دارای وجهی تقدس انگارانه، رو به سوی امر واحد مطلقی به نام استعلا داشته است. دستیابی به چنین نتیجه احتمالی با تحلیل تطبیقی نمونه آثار بر جای مانده فرهنگی که همواره دارای زبان دلالتی ضمنی بوده و با گذر از صراحت و معنی مستقیم به معانی غیر مستقیم و تلویحی می رسیده، میسر است. چنانچه بارت در نظام دستورهای معنایی خود، سطح اول معنایی/ صریح را مقدمه ورود به سطح دوم/ضمنی دانسته تا بتوان به ایدئولوژی حاکم بر فرهنگ برهه های تاریخی جوامع کهن رسید. بر این اساس، مدیحه سرایی آیین بار از دوره کهن تا عصر اسلامی در بستر فرهنگی ایران، جریان داشته و اسطوره یا ایدئولوژی حاکم بر آن با گذر از نگاه نکوهیده به مدیحه سرایان، ضمن توجه به وجه استعلایی که در زمان بروز سروده مدحی و مکان ظهور آن در برابر فرادست، مقدس انگاشته می شده، توانسته است بر آثار خلق شده و مفهوم مرتبط با کنش مزبور در ادوار فرهنگی مختلف ایران، تأثیرگذار باشد و بازتابی از اسطوره تفکر هر دوره در پیوند با ادوار پیشین مدیحه سرایی آیین بار شاهان از آن آثار، بدست آید.
روایتِ خانه: روشی برای فهم و بازنمایی مطلوبیتِ تجربه زیسته در خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
۱۲۵-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
تحقیق درباره مطلوبیتِ تجربه زندگی در خانه، موضوعی است که به روشی منطبق با ویژگی های خاصِ فهم و بازنمایی این تجربه نیاز دارد. کیفیتِ تجربه زیسته در حضور هم زمان ساکنِ خانه و کالبد آن آشکار می شود و روشی که برای تحقیق درباره آن انتخاب می شود هم باید به این یکپارچگی فاعلِ شناسایی و موضوعِ شناسایی ملتزم باشد تا بتواند کیفیتِ منحصر و زنده تجربه را عمیقاً دریابد و آن را به دیگری منتقل کند. این یکپارچگی در وجوه مختلفی از تجربه زیسته در خانه قابل شناسایی است؛ این نوشتار با رجوع به آرای پدیدارشناسان معماری آن وجوه را معرفی می کند تا روشی مناسب برای فهم و بازنماییِ کیفیتِ تجربه زیسته در خانه بیابد. ویژگی هایی چون پیوستگی زمانِ درونی و بیرونی در تجربه زیسته، ملموس و مخیل بودنِ آن باعث می شوند که فهمِ روایی به عنوان بستری مناسب برای تحقیق درباره تجربه زیسته مطلوب در خانه معرفی گردد و حفظ کیفیتِ زنده آن به این ترتیب ممکن باشد. سپس با توجه به وجوه اساسی تجربه زیسته و کیفیتِ خاصِ هر تجربه مکانی، روند تحقیق درباره مطلوبیتِ تجربه زیسته در خانه و نکات قابل توجه در آن، از ابتدای جمع آوری اطلاعات تا ارائه نهایی روشن می گردد و دو شکل از روایت که متمرکز بر اثر مکان در تجربه زیسته مطلوب در خانه هستند، برای بازنمایی مطلوبیتِ تجربه زیسته در خانه با عنوان «روایتِ خانه» معرفی می شوند. یکی روایتِ خانه به بیانِ ساکنان و دیگری روایتِ خانه به بیانِ محقق که هریک قابلیت ها و محدودیت هایی خاص خود دارند. در انتها و به عنوان مورد پژوهی، استفاده از این روش در تحقیقی نمونه بر خانه های برهه گذار معماری تهران می آید.
آسیب شناسی مدیریتِ یکپارچه حریم کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حریم و محدوده های شهری در برنامه ریزی، هدایت و کنترل توسعه شهرها از اهمیت ویژه ای برخوردارند. رشد سریع شهرنشینی، گسترش بی ضابطه شهرها و اراضی پیرامون آن ها به ویژه در کشورهای درحال توسعه، موجب شده تا امر برنامه ریزی برای کلان شهرها با چالش های زیادی روبه رو گردد. مدیریت و برنامه ریزی برای حریم کلان شهر تهران در دهه های اخیر ، زمینه ساز چالش میان ذی نفعان مختلفی است که هرکدام سهمی از فضای پیرامونی شهر را برای خود می خواهند. هدف اصلی این تحقیق، شناسایی مسائل مدیریت یکپارچه حریم کلان شهر تهران است. روش این تحقیق ترکیبی از روش های کمی و کیفی است. برای گردآوری داده ها از تحلیل ثانویه اطلاعات اسنادی- کتابخانه ای، طرح ها و نقشه های مربوطه برای تحلیل وضعیت موجود حریم استفاده شده است. همچنین جهت ارائه راهکارها و اعتبارسنجی، مصاحبه های نیمه ساخت یافته با صاحب نظران شهری صورت گرفته و از طریق نرم افزار مکس کیودا [1] تحلیل محتوای مصاحبه ها و اسناد بررسی شده صورت گرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که مسائل قانونی، مدیریتی، نهادی و کالبدی- فضایی موجود در حریم کلان شهر تهران، مدیریت یکپارچه در این پهنه را پیچیده و چالش برانگیز کرده است. به طوری که تعدد قوانین، تفرق مدیریتی و نهادی و نیز تعرض به حریم کلان شهر تهران توسط شهرهای واقع در این پهنه از مسائل عمده منطقه کلان شهری تهران به شمار می رود .
مطالعه تاثیرات اجتماعی- فرهنگی پروژه های شهری (موردمطالعه: بزرگراه سعیدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته توسعه پایدار شهری به یکی از رویکردهای نظری مهم و تأثیرگذار در سیاست گذاری های شهری تبدیل شده است. توسعه پایدار به معنای تأمین نیازهای نسل کنونی بدون آسیب زدن به نیازهای نسل آینده است. بنابراین با این رویکرد هرگونه مداخله شهری و احداث پروژه های شهری باید محتاطانه و مبتنی بر این نگاه باشد. انجام مطالعات مربوط به اتاف بی شک گامی اساسی در جهت نیل به این اهداف مهم می باشد. مطالعه حاضر به مطالعه ارزیابی تاثیرات و پیامدهای اجتماعی-فرهنگی (اتاف) بزرگراه سعیدآباد در منطقه 18 شهرداری تهران می پردازد. از ترکیبی از روش های کمی (پیمایش) و کیفی (مصاحبه و مشاهده) در پژوهش استفاده شده است. داده های تحقیق از طریق افراد و ساکنان محدوده بزرگراه که به طور احتمالی تحت تأثیر احداث پروژه سعید آباد هستند گردآوری شده است. رویکرد نظری تحقیق، نظریه لفور در خصوص ابعاد اجتماعی فضاهای شهری می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که پروژه شهری سعید آباد مانند هر پروژه دیگری دارای پیامدها و اثرات مثبت مانند: تسهیل در حمل ونقل عمومی، ماندگاری در محل و پیامدهای منفی مانند: عدم رضایت معارضین طرح، فشار روانی بر ساکنان، ایجادپاتوق برای فروشندگان مواد، تخریب فضای سبز و باغات و افزایش آلودگی زیست محیطی می باشد.