فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۲۳ مورد.
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
113 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان پرداختن به اهداف کلی برنامه ی فلسفه برای کودکان است. این پژوهش بااستفاده از روش تحلیل محتوا انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش آنتروپی شانون استفاده شد. نمونه پژوهش شامل کتاب های مطالعات اجتماعی پنجم و ششم ابتدایی سال 1401-1400 بود. ابزار پژوهش، فهرست وارسی مؤلفه های اهداف فلسفه برای کودکان بوده است. نتایج نشان داد، توجه به مؤلفه های اهداف فلسفه برای کودکان در کتاب مطالعات ششم ابتدایی با %53 بیشتر از توجه به مؤلفه های اهداف فلسفه برای کودکان در محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پنجم با %47 است. بیشترین توجه به «رشد فردی و میان فردی» با %37 درصد و کمترین توجه به «پرورش خلاقیت» %7 درصد شده است. همچنین درصد توجه به اهداف مختلف فلسفه برای کودکان در محتوای کتاب مطالعات پنجم و ششم، توزیع یکسانی ندارد. «بهبود توانایی استدلال» %30، «پرورش درک اخلاقی» %11، «پرورش توانایی مفهوم یابی در تجربه» %15 را به خود اختصاص داده اند. به طورکلی کتاب مطالعات ششم، توجه بیشتری به اهداف فلسفه برای کودکان داشته است. از بین اهداف، بیشترین ضریب اهمیت، مربوط به «پرورش درک اخلاقی» و کمترین ضریب اهمیت، مربوط به «پرورش خلاقیت» است. از سوی دیگر، دو هدف «بهبود توانایی استدلال» و «پرورش توانایی مفهوم یابی در تجربه» ضریب اهمیت یکسانی دارند.
مقایسه ی میزان گرایش دانش آموزان به تفکر انتقادی و خلاقیت و نوآوری بر اساس "" جو اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش به تفکر انتقادی، خلاّقیت و نوآوری یکی از چالش های مهم مدارس هزاره ی سوم هستند که زمینه رشد و ارتقای دانش آموزان در موفقیت های تحصیلی و شغلی را فراهم می نماید. پژوهش حاضر به منظور مقایسه ی میزان گرایش دانش آموزان دختر پایه سوم متوسطه شهر تبریز در گرایش به تفکر انتقادی، خلاقیت و نوآوری بر اساس جو اجتماعی باز و بسته مدارس انجام شده است. روش تحقیق از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش کلیه ی دانش آموزان دختر پایه ی سوم دوره ی دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 93-1392 که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 365 نفر انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های جو اجتماعی هالپین و کرافت، تفکر انتقادی ریکتس، خلاقیت عابدی و نوآوری کولز و واندن بروک استفاده شد که اعتبار پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرانباخ مناسب گزارش شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره(MANOVA) استفاده شد. نتایج حاصل نیز، نشان داد که میزان گرایش دانش آموزان دختر به تفکر انتقادی، خلاقیت و نوآوری براساس جو اجتماعی باز و بسته متفاوت است که از میان متغیرهای فوق، جو اجتماعی باز مدارس بیشترین تأثیر را بر گرایش به خلاقیت دانش آموزان دختر داشته است.
بررسی میزان توجه به مؤلفه های تفکر فلسفی در سند برنامه درسی ملی آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه برای کودکان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
هدف کلی پژوهش حاضر ، تعیین میزان توجه سند برنامه درسی ملی به مؤلفه های تفکر فلسفی است. تحقیق، ازنظر هدف،کاربردی و ازلحاظ روش مبتنی بر روش تحلیل محتوا است . به دلیل محدودیت ، نمونه آماری همان جامعه آماری یعنی سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران است .روایی ابزار، از طریق روایی محتوایی و پایایی آن با ضریب توافق ویلیام اسکات ، بیش از %86 تعیین گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و برای کسب اطمینان بیش تر نتایج ، از شیوه آنتروپی شانون ، بهره گرفته شد. نتایج حاکی از توجه نسبی سند اما نامتوازن و ناهماهنگ به مؤلفه های تفکر فلسفی است. مؤلفه «کنجکاوی» با 69 واحد ثبت معادل %26 و ضریب اهمیت 244/0 ، با بیشترین فراوانی و اهمیت موردتوجه و مؤلفه «وحدت شخصیت» با 9 واحد معادل %3 و ضریب اهمیت 024/0 ، مورد کم توجهی واقع شده است. مؤلفه های دیگر به ترتیب فراوانی و اهمیت، عبارت اند از: « علاقه به ارزش های انسانی» 52 واحد معادل %19 و ضریب اهمیت202/0، « جامعیت» 41 واحد یعنی %15 و ضریب اهمیت157/0، « تعمق» 38 واحد معادل %14 ضریب اهمیت 156/0، « استقلال رأی» 31 واحد معادل %11 و ضریب اهمیت 079/0، « نوجویی» 18 واحد یعنی %7 و ضریب اهمیت 072/0 و « انعطاف پذیری» 13 واحد معادل%5 و ضریب اهمیت 024/0بوده است.
«حلقه کندوکاو اخلاقی»، رویکردی نوین در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه برای کودکان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
هدف اصلی این پژوهش مقایسه رویکرد فلسفه برای کودکان با سایر رویکردهای مهم در موضوع تربیت اخلاقی است. بدین منظور با طبقه بندی رویکردهای تربیت اخلاقی بر اساس ابعاد وجود آدمی (باور، عاطفه، اراده و رفتار) به رویکردهای باورمحور، عاطفه محور، اراده محور و رفتارمحور، مهم ترین نظریه ها ذیل هر یک از این رویکردها به طور مختصر تبیین شده است. در رویکرد باورمحور، نظریه تبیین ارزش ها و نظریه رشد قوه قضاوت اخلاقی پیاژه-کلبرگ، در رویکرد عاطفه محور، نظریه مراقبتیِ گیلیگان، در رویکرد اراده محور، نظریه سنتی-ارسطویی و در رویکرد رفتارمحور، نظریه رفتارگرایی اسکینر به اختصار تبیین شده اند و سپس مزایا و معایب هر یک به ویژه انتقادات وارد بر آن ها از منظر برنامه فلسفه برای کودکان مورد بحث قرار گرفته است. در ادامه تلاش شده است ضمن یک مقایسه تطبیقی نشان داده شود چه اشتراک ها و افتراق هایی میان رویکرد برنامه فلسفه برای کودکان در تربیت اخلاقی که آن را به طور مختصر «حلقه کندوکاو اخلاقی» می نامیم، با هر یک از نظریه های رقیب وجود دارد. نتیجه نهایی این است که «حلقه کندوکاو اخلاقی» از تمام رویکردها و نظریه های دیگر در تربیت اخلاقی متمایز است و بنیان گذاران این برنامه به صورت آگاهانه تلاش کرده اند نظریه ای در تربیت اخلاقی ارائه دهند که ضمن پوششِ تمام ابعاد وجود آدمی، جامع مزایای نظریه های رقیب و مانع نواقص آن ها باشد.
فراتحلیل متغیرهای همبسته با تفکر انتقادی در نظام آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اندازه اثر متغیرهای همبسته با تفکر انتقادی در نظام آموزشی ایران بود. روش پژوهش حاضر از نوع فراتحلیل بود. از این رو با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی نسبت به یافتن و جمع آوری تمام گزارش های پژوهشی اقدام شد. نمونه مطالعات مورد استفاده شامل 15 مطالعه انجام شده از سال 1387 تا 1394 در سراسر ایران بود که 4625 آزمودنی را در بر می گرفت. داده های حاصل از این 15 مطالعه با روش اندازه اثر ضریب همبستگی پیرسون برای مدل اثرهای ثابت مورد فراتحلیل قرار گرفتند. کلیه تحلیل های آماری با استفاده از ویرایش دوم نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. یافته ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی برای مدل اثرات ثابت برابر 517/0 و برای اثرات تصادفی برابر 521/0 است که هر دو در سطح 001/0 معنی دار هستند. بنابراین میانگین اندازه اثر پژوهش حاضر (517/0) را می توان اندازه اثر متوسط تا زیاد تفکر انتقادی تفسیر کرد. بین سخت کوشی، پیشرفت تحصیلی، شادکامی، خودتنظیمی، خلاقیت، انگیزه پیشرفت، نقشه های استدلالی، باورهای خودکارآمدی، شیوه های شناختی، بازاندیشی در عمل، مهارت های حل مسئله، ارزشیابی، سبک های تفکر، صفات شخصیت و کیفیت تدریس با تفکر انتقادی اندازه اثر معنی دار وجود دارد.
اجرای چندرسانه ای فلسفه برای کودک (P4C) و بررسی تأثیر آن بر خردورزی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور اجرای چندرسانه ای فلسفه برای کودک و بررسی تاثیر آن بر خردورزی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان جوانرود انجام گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و شاهد بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانش آموزان کلاس ششم ابتدایی شهرستان جوانرود در سال 94-1393 می باشد. به منظور انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. بدین ترتیب، یکی از مدارس که مجهز به امکانات لازم جهت اجرای آموزش با چندرسانه ای بود انتخاب و از میان کلاس های پایه ششم، به صورت تصادفی دو کلاس به عنوان گروه های آزمایش و شاهد انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. ابتدا از گروه های آزمایش و کنترل پیش آزمون گرفته شد و پس از پایان دوره آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس و آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که اجرای چندرسانه ای فلسفه برای کودک بر بهبود خردورزی و مؤلفه های آن (حل مسئله، تفکر انتقادی و تفکر خلاق) موثر است.
تدوین، اعتبار سنجی، و رتبه بندی شاخص های مربی آموزش فلسفه به کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تدوین، اعتبار سنجی، و رتبه بندی شاخص های مربی آموزش فلسفه به کودکان ، و با استفاده از روش های تحلیل اسنادی و دلفی به انجام رسیده است. نمونه تحقیق شامل کتب، مجلات، پایان نامه ها، و سایت های مرتبط با موضوع آموزش فلسفه به کودکان، و متخصصان آموزش فلسفه برای کودکان بوده است. ابزار گرداوری داده ها فیش، و فرم مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مفاهیم ، آمار توصیفی ، و آمار استنباطی(آزمون تی و فریدمن ) استفاده شده است. یافته های تحقیق شامل 19 شاخص شخصی، و 30 شاخص حرفه ای برای مربی آموزش فلسفه به کودکان می باشد. همه صاحب نظران، شاخص های استخراج شده را تأیید کرده اند. به نظر آنان در بخش شاخص های شخصیتی، داشتن آمادگی روحی برای تدریس، آزاداندیشی، مشتاق بودن در احتجاج و تحقیق، و مهارت گوش دادن فعال، و در بخش شاخص های حرفه ای، اختصاص دادن زمان مناسب برای مشارکت هر دانش آموز، کنج کاوی در مورد معنا و دلالت های هر اظهارنظر کودک، و فلسفه ورزی، از اولویت بالاتری برخوردار بوده اند. همچنین شاخص های مربوط به ویژگی های شخصیتی در مقایسه با شاخص های ویژگی های حرفه ای در اولویت بالاتری قرار داشته است.
فلسفه برای کودکان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوع مورد تحقیق در این مقاله، «فلسفه برای کودکان» است. این عنوان که با کوتاه نوشت «فبک» یا p4c، نشان داده می شود، برنامه ای آموزشی است، که هدفش پرورش قدرت تفکر و استدلال در کودکان است و روش خود را بر اساس پژوهش گروهی (حلقة کندوکاو، نشستن حوزوی) پایه گذاری کرده، و درصدد تربیت انسان هایی متفکر، آگاه، هدفمند، باشعور و خداجوست. اصطلاح فلسفه در این کاربرد، نه به معنای عقاید و آرای فلسفی، بلکه اشاره کننده به جنبة دیگر فلسفه، یعنی مهارت فلسفه ورزی است. ما پیش از ورود به بحث، «فلسفه برای کودکان» را تعریف، و در ادامه، اهداف و فواید آن را بررسی کرده ایم، و سپس به بیان ضرورت اجرای طرح پرداخته ایم. ازآنجاکه در قرآن کریم امر به تفکر شده و در اسلام تفکر عبادت به شمار می رود، نهایتاً نتیجه گرفتیم که این برنامه با اهداف و روح کلی حاکم بر آموزش و پرورش اسلامی هماهنگ است و می تواند جزئی از نظام آموزشی و تربیتی اسلامی به شمار آید.
کودک، داستان کودک، و مواجهه با مفهوم مرگ تحلیل داستان «ساداکو و هزار درنای کاغذی» بر پایه نظریه کوبلرراس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ، ترس از مرگ، و جاودانگی از مفاهیم و موضوعاتی است که کودکان از سنی خاص با آن مواجه می شوند. از روش های مهم برای آموزش مهارت مواجهه با این مفاهیم فلسفی بهره گیری از آثار داستانی است و انتخاب متن های داستانی برای این کار به شناخت، تفسیر، و تحلیل آثار نیاز دارد. در این نوشتار، داستانی واقع گرا از دختری دوازده ساله، که به علت سرطان در آستانه مرگ قرار دارد، انتخاب و بر پایه نظریه «الیزابت کوبلرراس» تحلیل و تفسیر شده است. در این نظریه برای مواجهه با مرگ پنج مرحله انکار، خشم، چانه زدن، افسردگی، و پذیرش مطرح می شود. ساداکو مراحل اول و دوم روان شناسی سوگ یعنی انکار و خشم را به سرعت ازسر می گذراند، اما در مرحله سوم، زندگی ساداکو و نیز خط روایت به سطح و موقعیتی متفاوت منتقل می شود؛ ساداکو با اسطوره، بازی، و قصه بر این ترس غلبه می کند. از این منظر، سه گانه بازی، آیین، و مرگ پیوند می یابند، به طوری که سرانجام این بازی اسطوره یا بازی قصه در سطح اول، ساداکو و اطرافیان او و در سطح دوم، همه مخاطبان داستان را به مرحله پذیرش و غلبه بر ترس از مرگ می رساند. اسطوره درمانگری و جاودانگی را می توان در متون عرفانی فارسی، همچون داستان درنا با سیمرغ، نیز یافت.
اثربخشی آموزش راهبردی تفکر بر پرسشگری دانش آموزان پسر پایة پنجم ابتدایی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردی تفکر بر پرسشگری دانش آموزان پایة پنجم دبستان است. این پژوهش به صورت آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل صورت گرفت. بدین منظور از بین دانش آموزان پنجم دبستان شهر سنندج 80 نفر (40 دختر و 40 پسر) به عنوان نمونة آماری به صورت چند مرحله ای (خوشه ای + تصادفی) انتخاب شدند و پسران و دختران هر کدام به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 15 جلسه و هر جلسه یک ساعت آموزش تفکر دریافت نمودند. پرسشگری دانش آموزان هر دو گروه (آزمایش و کنترل) در دو مرحلة پیش و پس از آموزش، با پرسش نامة چند بعدی MQOS بک و جی ساپ (2004) مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج بیانگر این است که آموزش تفکر تأثیر معنی داری بر افزایش پرسشگری دارد. پرسشگری می تواند توسط آموزش مستقیم تفکر در کلاس از طریق مشارکت آزمودنی ها در بحث ها و فعالیت های کلاسی و نیز رویارویی آنها با موقعیت های حیرت برانگیز و چالش زا افزایش یابد.
تأثیر گفتاشنود منطقی در حلقه های کندوکاو فلسفی در کاهش نشانه های اختلالات روان تنی دانش آموزان دختر 11 تا 12 سال شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر گفتاشنود (dialogue) منطقی در حلقه های کندوکاو فلسفی، بر کاهش نشانه های اختلالات روان تنی دانش آموزان دختر 11 تا 12 سال شهر تهران پرداخته است. روش انجام این پژوهش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بوده و جامعه آماری آن متشکل از 50 دانش آموز دختر پایه پنجم و ششم مقطع ابتدایی دبستان های دولتی شهر تهران است که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی در چندمرحله از میان مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش به طور تصادفی انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسش نامه آخنباج، فرم YSR (خودسنجی) بود. ابتدا با استفاده از این پرسش نامه همه دانش آموزان پایه های پنجم و ششم دو مدرسه منتخب غربالگری شدند. 58 نفر از آنان حائز نمره ای بودند که نشانگر اختلال روان تنی بود و از این میان 50 نفر به شرکت در این پژوهش تمایل داشتند که به طور تصادفی به دو گروه شاهد و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش طی دوازده جلسه هفتگی، به مدت یک ساعت، در حلقه کندوکاو فلسفی گرد مربی آموزش دیده نشستند و داستان های فکری شماره 2 و 3 فیلیپ کم را قرائت کردند و درباره آن به بحث پرداختند. پس از پایان جلسات، مجدداً آزمون آخنباج برای تعیین تأثیر مشارکت در حلقه های کندوکاو فلسفی بر اختلالات روان تنی از هر دو گروه گواه و آزمون صورت گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اجرای این برنامه در کاهش نشانه های اختلال روان تنی گروه آزمایش تأثیر معناداری دارد.
ویتگنشتاین و طرحواره های ذهنی:دلالت هایی برای آموزش کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به نقش طرحواره های ذهنی در آموزش پرداخته شده است و سه نوع مکتب فکری در باب طرحواره های ذهنی معرفی شده است. با بررسی دو نوع افراطی طرحواره های ذهنی که یکی به وجود طرحواره های مطلقاً یکسان بین انسان های متفاوت و دیگری به نسبیت افراطی یا مطلق طرحواره ها روی آورده است به این نتیجه راه یافته ایم که طرحوارة نسبیتی متعادل در امر آموزش قابل استفاده تر است. با بررسی آرای ویتگنشتاین می توان دریافت که وی از طرحوارة نسبیتی متعادل استقبال می کند و می توان گفت که یکی از جدی ترین فیلسوفان طرفدار این مشی است. در پایان این نتیجه حاصل می شود که با پذیرش و کاربست طرحوارة نسبیتی متعادل امید بیشتری به یادگیری مفهومی و اعتلای نیروی ابتکار فردی می رود. این طرز تفکر در مربیان بنیان نظری محکمی را در باب فلسفه برای کودکان بنا می نهد. در این پژوهش از روش های تحلیلی و استنتاجی استفاده شده است. پژوهش حاضر کاربردی است، زیرا دلالت ها یا استلزام های دیدگاه فلسفی معینی را برای عرصة عملی تعلیم و تربیت استخراج می کند.
تأثیر بازی های رایانه ای بر چگونگی پردازش اطلاعات نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر بازی های رایانه ای خشن و فکری بر چگونگی پردازش اطلاعات (زمان واکنش و دقت عملکرد ) نوجوانان و همچنین مطالعة تفاوت پردازش اطلاعات آنها در زمینة اطلاعات خودکار و تلاش بر است. در یک بررسی مقطعی به روش نیمه تجربی تعداد 90 دانش آموز پسر دوم راهنمایی به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایش و کنترل به مدت دو ماه برای مطالعه انتخاب شدند. در گروه آزمایش دو دسته از دانش آموزان قرار داشتند. دسته ای به بازی خشن و دستة دیگر به بازی های فکری پرداختند. در گروه کنترل دانش آموزانی قرار داشتند که هیچ گونه آشنایی با بازی های رایانه ای نداشتند . ابزار اندازه گیری آزمون رایانه ای اثر استروپ بود که زمان واکنش و دقت عملکرد را در اطلاعات خودکار و تلاش بر برای هر کدام از افراد گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون و پس آزمون به صورت جداگانه اندازه گیری و ثبت می کرد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون t وابسته تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بازی های رایانه ای فکری در زمان واکنش اطلاعات خودکار (p = 0.04) و تلاش بر (p = 0.01) و دقت عملکرد اطلاعات خودکار (p = 0.00) و تلاش بر (p = 0.00) تأثیر معناداری دارد. در زمینة بازی های رایانه ای خشن نتایج تحقیق مبین آن است که این گونه بازی ها در زمان واکنش اطلاعات خودکار (p = 0.001) و تلاش بر (p = 0.002) و دقت عملکرد اطلاعات خودکار (p = 0.00) تأثیر معناداری دارد، ولی در دقت عملکرد اطلاعات تلاش بر (p = 0.08) تأثیر معنا داری ندارد. همچنین با مشاهدة عملکرد گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری از لحاظ زمان واکنش و دقت عملکرد در اطلاعات خودکار و تلاش بر مشاهده نگردید. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر حاکی از بهبود پردازش اطلاعات خودکار و تلاش بر نوجوانان در نتیجة بازی های رایانه ای فکری بود، ولی در بازی های خشن تأثیر به صورت افت و کاهش عملکرد مشاهده گردید.
روح تکنولوژی مدرن و جایگاه تفکر در مدارس (بررسی ارزش تفکر در تکنولوژی آموزشی رایج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی جایگاه تفکر در مدارس و تأثیر تکنولوژی مدرن در ارتقای تفکر در مدارس است. لذا ابتدا برخی از نظریات معروف دربارة تکنولوژی مدرن و تأثیر آنها بر زندگی و دیدگاههای مردم به اجمال طرح می شود، سپس با نگاهی اجمالی به مؤلفه های تکنولوژی آموزشی، دیدگاه های مطرح شده در خصوص تکنولوژی مدرن به تکنولوژی آموزشی تعمیم داده شده و تأثیر تکنولوژی آموزشی بر ابعاد و زوایای مختلف زندگی دانش آموزان و به ویژه بر فکرآموزی آنان در مدارس بررسی شده و جایگاه و اهمیت تفکر و پرورش آن مورد مطالعه قرار می گیرد. در نهایت نشان داده می شود که این تکنولوژی دانش آموزان را در مسیرهایی پیش می برد که آموزش تفکر در آن جای چندانی نداشته و تفکر دانش آموزان را در امور مهم زندگی شان مورد تأکید و توجه قرار نمی دهد. به این ترتیب لزوم جایگزینی یا تجدید نظر در تکنولوژی آموزشی رایج روشن شده و اهمیت برنامه هایی شبیه برنامة فلسفه برای کودکان و نوجوانان مشخص می گردد.
بررسی شگردهای جلوه گری مقوله های «اقتدار و آزادی» در داستان های فارسی کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد که بحث دربارة روشن سازی و کوشش در حل پارادوکس اقتدار و آزادی یکی از مهمترین مسئله های فلسفة ادبیات کودک است. هدف این مقاله آن است که شگردهای جلوه گری مقوله های «اقتدار و آزادی» در داستان های فارسی کودک کشف و بررسی شود. این پژوهش با روش تحلیل تأملی به بررسی شش کتاب داستانی تصویری منتخب فارسی «حقیقت و مرد دانا»، «ماهی سیاه کوچولو»، «توکایی در قفس»، «خاله سوسکه با کی ازدواج کرد؟»، «افسانة سیمرغ» و «کفش های هیپا و شیپا» از مجموعه ده داستان برگزیدة فارسی خواهد پرداخت. پرسش های پژوهش عبارت اند از، شگردهای کتاب داستانی تصویری فارسی در تحقق بخشیدن به مقوله های «اقتدار و آزادی» کدام اند؟ آیا نوع شگردهای یادشده و شیوة استفاده از آنها در شش اثر فارسی متفاوت است؟ همچنین کدام شگردها تقویت کنندة قدرت تفکر و خلاقیت کودک است؟ نتایج نشان می دهد که شگردها و عناصر داستانی چون درونمایة پنهان، پیام با ماهیت آزادی بخشی، پی رنگ باز، زاویة دید عینی یا نمایشی، چندصدایی در متن و تصویر، شخصیت پردازی پیچیده و پویا و غیرمستقیم، غلبة تصویر بر متن و استفادة هرچه بیشتر از شگردهای تمرکززدا در جهت تقویت قدرت تفکر، تصمیم گیری، خلاقیت و انتخاب کودک است.
تأثیر ذهنیت فلسفی بر توانایی حل مسائل ریاضی دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر همدان به تفکیک جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی تأثیر ذهنیت فلسفی بر توانایی حل مسائل ریاضی دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهر همدان به تفکیک جنسیت است. روش پژوهش مورد استفاده از نوع علّی ـ مقایسه ای است. جامعة آماری شامل 8229 نفر دانش آموز مدارس راهنمایی شهر همدان در سال تحصیلی 90-91 است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده با تخصیص متناسب، تعداد 367 دانش آموز انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های ذهنیت فلسفی و توانایی حل مسائل ریاضی است که ضرایب اعتبار و پایایی آن محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 20 SPSSدر دو بخش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی اسپیرمن، تحلیل واریانس دوطرفه بین آزمودنی، آزمون بن فرونی و رگرسیون چندمتغیره) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که علاوه بر تأیید اثر اصلی ذهنیت فلسفی بر توانایی حل مسائل ریاضی دانش آموزان، اندازة این اثر نیز شدید است، علاوه بر این با قوی تر شدن ذهنیت فلسفی دانش آموزان، توانایی حل مسائل ریاضی نیز به طور معناداری افزایش می یابد. این در حالی است که اثر اصلی جنسیت و اثر تقابلی ذهنیت فلسفی و جنسیت بر توانایی حل مسائل ریاضی دانش آموزان معنادار نشد. ضمناً اثر تعمق بر توانایی حل مسائل ریاضی نیز به طور معناداری بیش از اثر جامعیت و انعطاف پذیری است.
بررسی مهارت های تفکر انتقادی در رمان های برگزیدة نوجوان فارسی دهة 80 براساس فهرست پیتر فاسیونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مهارت های تفکر انتقادی در رمان های نوجوان تألیفی - گروه سنی د و ه - در دهة 80 شمسی پرداخته است. نمونه های این پژوهش در قالب دوازده رمان نوجوانان، به صورت هدفمند و طبق نظر 26 نفر از متخصصان ادبیات کودک انتخاب شده است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی قیاسی است. تحلیل رمان ها بر اساس مهارت های تفکر انتقادی فاسیونه است که شامل شش مهارت تفسیر، تحلیل، ارزشیابی، استنباط، توضیح و خودتنظیمی است. در این پژوهش کنش ها، عملکردها و گفت وگوهای شخصیت های داستان بر اساس شش مهارت تفکر انتقادی فاسیونه سنجیده شده است. شخصیت های رمان پارسیان و من: کاخ اژدها (1) بیش از بقیة رمان ها مهارت های تفکر انتقادی را به کار برده اند. در همة رمان های مورد بررسی مهارت تفسیر بیش از بقیة مهارت ها به کار گرفته شده است و پس از آن مهارت تحلیل و توضیح، و سپس مهارت خودتنظیمی و استنباط به میزان برابر در رتبة چهارم، و مهارت ارزشیابی با کمترین میزان در رتبة آخر قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که داستان های معمولی در صورتی که دارای کیفیت ادبی مناسبی باشند، می توانند به عنوان وسیله ای آموزشی مورد استفاده قرار گیرند.
خوانش فلسفی گزیده متون داستانی کلاسیک فارسی متناسب با اهداف برنامه فلسفه برای کودکان (گلستان سعدی، بوستان سعدی، مثنوی معنوی، کلیله و دمنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به خوانش و بررسی چهار اثر برگزیده تعلیمی از متون داستانی کلاسیک فارسی، یعنی کلیله و دمنه، مثنوی معنوی، گلستان و بوستان، در جهت همخوانی آن ها با ویژگی ها و اهداف داستاهای فکری در برنامه فلسفه برای کودکان پرداخته شده است. در این پژوهش، از روش تحلیل محتوایی و قیاسی استفاده شده و با ذکر مقدمه ای در باب غنای داستانی گنجینه ادبیات فارسی و بررسی ویژگی های اساسی داستان های فلسفی، طبق اصول مطرح شده توسط سردمدارن این جریان، متیو لیپمن و فیلیپ کم و آن مارگارت شارپ، چهار معیار اصلی برای داستان های فلسفی تدوین شد که عبارت اند از 1. محتوای فلسفی، 2. مهارت های فکری، 3. کندوکاوپذیری، 4. شیوه پایان بندی. براساس این چهار معیار اساسی، حدود 98 داستان متناسب با اهداف برنامه فلسفه برای کودکان گزینش شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که در متون داستانی مذکور داستان هایی متناسب با اهداف داستان های فلسفی یافت می شوند که حداقل یک مفهوم فلسفی را دربر داشته باشند و به لحاظ سایر ویژگی ها (مهارت های فکری و کندوکاو پذیری و شیوه پایان بندی) برحسب شاخص های مدون در متن، در حد متوسط، با اهداف داستان های فلسفی تناسب داشته باشند.
بررسی و نقد برنامه فلسفه برای کودکان از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این مقاله بررسی و نقد برنامه فلسفه برای کودکان از منظرحکمت متعالیه است. سئوال کلی تحقیق عبارت است از این که مبانی فلسفی برنامه فلسفه برای کودکان چیست و براساس حکمت متعالیه چه نقدهایی بر آن وارد است؟ در این مقاله، از روش پژوهش تحلیلی ـ استنتاجی (Analytic – Deductive) استفاده شده است. شواهد نشانگر وجود وجوه اشتراک و افتراق میان برنامه فلسفه برای کودکان و مبانی فلسفی حکمت متعالیه است. بر این اساس نقدهایی به برنامه فلسفه برای کودکان از منظر حکمت متعالیه وارد شده است. با این حال با توجه به وجوه اشتراکی که میان این برنامه با حکمت متعالیه وجود دارد، با حذف عناصر ناهمسان و اضافه نمودن عناصر لازم و انجام اصلاحاتی در این برنامه، با در نظر گرفتن مدل بومی سازی شده این برنامه می توان آن را در نظام تعلیم و تربیت کشورمان به کار گرفت.