فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
61 - 95
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی علمی پژوهش های ادبیات پایداری از ضرورت های این حوزه است که می تواند در شناسایی مسائل و ضعف های علمی، دستیابی به راهکارها و سیاست های پژوهش محور در این عرصه کارساز باشد. روش تحقیق این پژوهش اکتشافی بوده است. اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته از یازده تن از استادان و صاحب نظران گردآوری و برای تحلیل آن ها از روش تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.دیدگاه مصاحبه شوندگان به مسئله شناسی در ادبیات پایداری به 5 مقوله تقسیم شد. این مقولات عبارتند از: تفکیک سؤال و مسئله در پژوهش های علمی؛ تضاد بین ذهن و عین به عنوان منشأ شکل گیری مسئله؛ شکل گیری مسئله فارغ از تعصب و تقیّد؛ اصالت دادن به روش علمی؛ به روز شدن مسائل حوزه ادبیات پایداری و ژرف نگری در آن ها.آسیب های حوزه پژوهش در دو سطح و هر یک در چهار بعد طبقه بندی شد: 1. آسیب های علمی و پژوهشی شامل: سرمایه انسانی؛ مسئله شناسی؛ مباحث نظری و روش شناسی. 2. آسیب های ساختاری و سازمانی شامل: غلبه نگاه سیاسی و ایدئولوژیک، ضعف در سیاستگذاری، مسائل اقتصادی و مدیریت ناکارآمد.به منظور رفع مشکلات در هر دو سطح، راهکارهایی از سوی مصاحبه شوندگان ارائه شد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:تعیین سیاست ها، دستورالعمل ها و نقشه راه؛ شناسایی نقاط ضعف و قوت، فرصت ها و تهدیدها از طریق انجام پژوهش های بنیادی و وضعیت سنجی، تشکیل بانک اطلاعات و شبکه سازی فعالان و علاقه مندان این حوزه، گسترش ارتباطات ملی و فراملی با برگزاری همایش و ... .
تحلیل روایت شناختی سوره قصص بر مبنای نظریه رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم علی رغم اینکه یک کتاب هدایتگر و راهگشا در مسیر نیل به سعادت و نیکبختی انسان هاست، در سرتاسر آن، نوعی از روایت ها و حکایات مختلف به چشم می خورد؛ در ذیل بیان یک نکته مهم اخلاقی، هشدار به بندگان، منع از اعمال ناشایست، دلگرمی دادن به پیامبر(ص) و مؤمنان و... گاهی به خلاصه ترین شکل ممکن و با کم ترین الفاظ، روایتی را عرضه می دارد تا از این طریق، مقصود خویش را به مخاطب القاء کند. با توجه به فراوانی بکارگیری روایت در آیات قرآن، شناخت اینگونه از کلام و ویژگی هایش در مسیر درک بهتر آیات و چرایی کاربرد آن ها به صورت متعدد و متفاوت، ضرورت خاصی پیدا می کند. یکی از شیوه های نیل به چنین مرادی، بررسی و تحلیل روایت شناختی قرآن می باشد؛ تحلیل روایت شناسی سوره قصص در دو سطح داستان و گفتمان بر مبنای نظریه ادبی «رولان بارت» و با تبیین جزئیاتِ آن که زاویه دید جدیدی در بین روش های تحلیل ادبی است که به کشف و بررسی لایه هایی از مفاهیم سوره قصص که شاید دور از کانون توجه مانده باشد کمک می کند. روایت شناسی داستان های سوره قصص مشخص نمود که اپیزود های حاشیه ای و کوتاه ترین نمایه ها و کاتالیزور ها نقش پررنگی در فهم غرض داستان و مفهوم آیه ایفا می کنند؛ همچنین روشن می سازد که شیوه خاص داستان سرایی قرآن، گاه با کم ترین الفاظ و کوتاه ترین متن، مخاطب را بصورت هدفمند به مقصد اصلی روایت که هدایت الهی است رهنمون می سازند.
تحلیل و بررسی صامت های میانجی در زبان فارسی با رویکرد زبان شناختی و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی، نظام بسیار پیچیده و گسترده ای است که از طرح ها و الگوهای خاصی پیروی می کند تا در محور زنجیری یا همنشینی، با ترکیب واج ها و خلق واحدهای زبانی بزرگتر، بتواند ایجاد ارتباط را در بین گویشوران ممکن سازد. یکی از مهمترین الگوهای حاکم بر همنشینی واج ها، حضور واج های میانجی، هنگام ترکیبِ تکواژها با یکدیگر است. نظر به این که موقع ترکیبِ تکواژها، در جایگاه های مختلف، واج های میانجی خاصی ظاهر می شود، این پرسش پیش می آید که علت حضور میانجی ها در این موضع چیست؟ چرا در جایگاه های مختلف، از واج های صامت مختلف و متفاوتی به عنوان میانجی استفاده می شود؟ و خاستگاه تنوع حضور واجی های میانجی چیست؟ جستار حاضر در پی آن است که به شیوه توصیفی و تحلیلی با رویکرد زبان شناختی و تاریخی این مقوله را مورد کندوکاو قرار دهد. نتایج به دست آمده، نشان می دهد که در زبان فارسی ده واج میانجی وجود دارد که برخی از آنها، میانجی مرده و نارایج محسوب می شوند، برخی از دوره رشد و تکوین زبان فارسی رایج و متداول بوده است و برخی نیز، ریشه در زبان محاوره دارند، و علت حضور میانجی ها را باید در قاعده التقای مصوت ها و تنوع کاربرد صامت های میانجی را هم در فرایند فرسایش کناری در زمان های گذشته، و نیاز به احیایِ واج حذف شده به خاطر التقای مصوت ها جستجو کرد.
تحلیل تعاملات کنش گران روایت زال و رودابه از منظر نظام های معنایی چهارگانه لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
108-65
حوزههای تخصصی:
گذر از نشانه شناسی روایی کلاسیک ساختارگرا با دیدگاهی متن محور و معناهای تعینی به سمت نشانه معناشناسی، درواقع گذر از کنش و برنامه مداری به سمت تعامل است. در نشانه شناسی کلاسیک ساختارگرا، معنا در جریان روایت صرفاً از طریق کنش و برنامه ازپیش تعیین شده در جهت کسب ابژه ارزشی توسط کنشگر شکل می گیرد. اما در نشانه معناشناسی، معنا از طریق ایجاد رابطه حسی ادراکی با پدیده ها شکل می گیرد و از طریق تعامل با دیگری یا هم سوژه ادراک می شود. چنین معنایی صرفاً با نظام های معنایی نشانه شناسی روایی کلاسیک یعنی نظام معنایی کنشی و مجاب سازی قابل بررسی نیست. لذا اریک لاندوفسکی نظام های معنایی تطبیق و تصادف، را به عنوان مکمل دو نظام قبل مطرح کرد. پژوهش حاضر به شرح وتحلیل تعاملات بین شخصیت های داستان زال و رودابه در قالب این چهار نظام معنایی می پردازد. مسئله پژوهش این است که چه عکس العمل ها و کنش هایی نشان از پای بندی کنشگران به نظام های معنایی لاندوفسکی دارد. مشخص شد که در مواجهه کنشگران با چالش های ایجادشده در متن روایت، برخی از شخصیت های در ابتدا از یک نظام معنایی خاص تبعیت می کنند، اما در میانه روایت به سمت استفاده از دیگر نظام ها متمایل می شوند. اما برخی دیگر، همچنان پای بند به یک نظام معنایی باقی می مانند. دیگر یافته جدید در بررسی کنش ها و تعاملات شخصیت های این روایت، ترسیم گذر از نظام روایی کلاسیک مبتنی بر کنش و برنامه به سمت نشانه معناشناسی مبتنی بر تعامل است. به عبارتی دیگر، گذر از روایت کلاسیک به سمت روایت مدرن است که درنهایت هم آیی بین شخصیت های این روایت در جهت تحقق عشق پرچالش زال و رودابه را رقم می زند.
در هم آمیختگی فرهنگ ها: واکاوی داستان کوتاه «استفاده روزمره» آلیس واکر براساس نظریه پیوندخوردگی هومی بابا
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
49 - 70
حوزههای تخصصی:
در دوران پسااستعماری، با رواج مهاجرت و گسترش ارتباطات، ملیت ها دچار پیوندخوردگی شده و به همین دلیل ممکن است افرادی همزمان به چند ملیت متفاوت تعلق داشته باشند. نژادهای چندگانه این پیوندخوردگی نیز به وضوح قابل مشاهده است. فضای سوم محل تلاقی فرهنگ های بومی و جهانی است. عدم مقاومت در مقابل تهاجم فرهنگی در نهایت منجر به پیوندخوردگی فرهنگی می شود. این پژوهش توصیفی-تحلیلی با استفاده از نظریه پیوند خوردگی هومی بابا سعی در بسط و توصیف پیوند خوردگی زندگی روستایی و شهری دی (Dee) دارد. داستان کوتاه «استفاده روزمره» (Everyday Use) روایت گر زندگی مادر (ماما) و دو دخترش (دی و مگی) است. یکی از دخترانش، دی، تحت تأثیر فرهنگ شهری قرار گرفته و دیگر میراث خود را آن چنان که خانواده روستایی اش ارزشمند می شمارند، باارزش نمی داند. هدف پژوهش نشان دادن میزان شدت و عمق این پیوندخوردگی فرهنگی است. داشتن دوست پسر غیر بومی، تغییر پوشش، تغییر زبان، دیدگاه وی در مورد صنایع دستی و موارد دیگر را می توان از نمونه های قطع پیوند فرهنگ و آداب و رسوم روستایی شخصیت برشمرد. افکار شهری دی بر عقاید و رسومات روستایی وی غالب شده و گذشته و اصالت او را مورد هجمه قرار داده است.
زبان بدن و پیامدهای آن در داستان های کوتاه جویس کارول اوتس (تحلیلی گفتمانی)
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲
65 - 84
حوزههای تخصصی:
جویس کارول اوتس داستان های کوتاه متعددی درباره بدن نوشته است. او بدن انسان را در تمام اشکال و شرایط مختلف به تصویر کشیده است .اگرچه با بدن به عنوان مرد یا زن، سیاه پوست یا سفید پوست، سالم یا بیمار و قوی یا ضعیف به صورت متفاوتی رفتار می شود، اما هر کدام به شکلی در معرض درد هستند. تفاوت ها در بدن شامل بدن های آسیب دیده و رنج دیده، بدن های بیمار، بدن های جنسیتی شده، بدن های در حال تولید مثل و بدن های تغییر شکل یافته می شود. هدف این تحقیق این است که نشان دهد اوتس تا چه حد در بازنمایی بدن ها بر اساس واقعیت موفق بوده است و در داستان های کوتاه خود بیشتر به چه نوع بدن هایی توجه دارد. او برای هر نوع از بدن که معرفی می کند شواهدی ارائه کرده است و این مطالعه به جزئیات داستان ها پرداخته است تا شواهد را برجسته کند و آن ها را با واقعیت و نظریه های علمی تطبیق دهد. برای این پژوهش از مجموعه داستان های کوتاه اوتس در دوره های زمانی مختلف استفاده شده است تا نگاهی اجمالی به آثار او در دوره های مختلف کارش داشته باشیم، نه صرفاً در زمان یا مجموعه ای خاص. مجموعه های مورد مطالعه در این تحقیق عبارتند از: من کسی نیستم که بشناسی (۲۰۰۵)، شوهر عزیز(۲۰۱۰)، شوره زار (۲۰۱۰)،دوشیزه ی ذرت (۲۰۱۱)، کوکب سیاه و رز سفید (۲۰۱۲)، دوست داشتنی، تاریک، عمیق. (۲۰۱۴) و منطقه ی جرم خیز (۲۰۱۴).
تحلیل گفتمانی دانش در داستان های پاییز فصل آخر سال است، سکته قبلی و چند روایت معتبر درباره خداوند از دیدگاه لکان
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
111 - 134
حوزههای تخصصی:
لکان بر این باور بوده که مؤسساتی آموزشی با عنوان دانشگاه هیچ گاه نمی توانند دانش را در مقام فالوس در اختیار سوژه قرار دهند. بر این اساس، گفتمان دانشگاهی به گفتمان ارباب و گفتمان روانکاوی(گفتمان هیستریک) صرفاً به گفتمان علم ارجاع می دهد. به عقیده وی، سوژه در گفتمان دانشگاهی خط می خورد و به خسران یا کسرشدگی دچار می شود؛ درحالی که در گفتمان هیستریک یا روانکاوی با آشکار شدن فقدان در دیگری بزرگ، سوژه از دانش در مقام فالوس گذر می کند. در این پژوهش با بهره گیری از آموزه های ژاک لکان و با تکیه بر روش تحلیل کیفی، داستان های پاییز فصل آخر سال است، سکته قبلی و چند روایت معتبر درباره خداوند را مورد ارزیابی قرار داده ایم. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد در داستان های پاییز فصل آخر سال است و سکته قبلی سوژه در وضعیت نابینایی نسبت به میل خود قرار گرفته و میل خود را اخته و دال میل دیگری را برآورده نموده، که به همین سبب در این دو داستان، گفتمان دانشگاهی غلبه داشته است؛ یعنی گفتمانی که به گفتمان ارباب ارجاع می داده است؛ اما در چند روایت معتبر درباره خداوند دانشجویان از وضعیت نابینایی خارج شده بوده و به دال میل خود وفادار مانده اند و با آشکار نمودن فقدان در دیگری بزرگ، در برابر گفتمان دانشگاهی مقاومتی هیستریک نشان داده اند؛ بنابراین، گفتمان هیستریک به گفتمان دانش ارجاع داده است.
التغیرات الدلالیه للکلمات العربیه المستعاره فی الفارسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
75-95
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی واژه های بسیاری را از عربی قرض گیری کرده است. این واژه ها در فارسی افزون بر تغییرات آوایی و واجی برای سازگارشدن با نظام آوایی فارسی، تغییرات معنایی نیز نموده اند، به طوری که در مواردی معنای فارسی آنها در تضاد با معنای عربی قرار گرفته است. مطالعه ی تغییرات وامواژه ها عمدتاً بر تغییرات آوایی و واجی بوده و به تغییرات معنایی چندان پرداخته نشده است. تغییرات معنایی در گذار زمان صورت می گیرد و بنابراین مطالعه و بررسی آن ها لازم است به روش در زمانی انجام شود. مقاله ی حاضر کوششی است برای تبیین معنی شناختی تغییرات معنایی شماری از وامواژه های عربی در فارسی و نشان دادن تفاوت معنایی آنها با معنای عربی که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. از میان انواع تغییرات معنایی پنج تغییر، یعنی، تضاد معنایی، تخصیص معنایی، توسیع معنایی، تنزل معنایی و ترفیع معنایی در شماری از واژه ها مورد بررسی قرار گرفته است.
نمود وفاداری زنان در دو اثر ادبی و کلاسیک جهانی شاهنامه و رامایانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
62 - 77
حوزههای تخصصی:
در تاریخ و هویت جمعی و ملی هر قومی زن عنصری تأثیرگذار است چنانکه خویشکار های زن به یک کهن الگو تبدیل شده است. زن با هر نقش و احساساتی بر محیط پیرامون خویش تأثیر می گذارد و یکی از این نقش های تأثیرگذار وفاداری زنان است. داستان های حماسی بازتاب عواطف و احساسات و نحوه تفکر انسان ها در دوره ای از تاریخ هستند. شاهنامه و رامایانا از حماسه های ادبی جهانی هستند که زنان در آن نقش بسزایی را ایفا می کنند. از صفات بارز و برجسته زنان در شاهنامه و رامایانا وفاداری آنان است و همین سبب می شود در انجام کارهای بزرگ تردیدی به خود راه ندهند و سلسله جنبان حوادث و اتفاقات بزرگی در حماسه ها شوند. تحقیق پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد تطبیقی بر آن است که به نمود وفاداری زنان در دو اثر حماسی و کلاسیک جهانی، شاهنامه و رامایانا بپردازد. حاصل مطالعه این پژوهش نشان می دهد که نمود وفاداری زنان در شاهنامه و رامایانا متفاوت است؛ این تفاوت ها ریشه در باورهای مذهبی، قومی و دیدگاه آنها نسبت به زن دارد. وفاداری زنان شاهنامه همراه با فداکاری، سنت شکنی، شجاعت و جسارت است، اما در رامایانا پایبندی به سنت ها و باورها و تسلیم محض بودن نشانه وفاداری است.
تحلیل جامعه شناختی تن در گرشاسپ نامه اسدی طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۸
111 - 148
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی بدن یکی از حوزه های نوین و مطرح جامعه شناسی است. بررسی بدنمندی در هر جامعه ای ما را به نوع نگاه و جهان بینیِ حاکم بر جوامع، نسبت به تن آدمی می رساند. در این پژوهش، بر مبنای گرشاسپ نامه اسدی طوسی موضوع بدنمندی، مورد بررسی قرار گرفت تا مشخص شود که نگاه جامعه ایرانیِ عصر اسدی به بدن چه نوع نگاهی است و هم این که این منظومه حماسی از نظر ژانر و نوع ادبی خاص، چه نگرشی به تن آدمی داشته است.
در این پژوهش به موضوع هایی چون بدن دینی، بدن طبقاتی، زبان بدن و... پرداخته خواهد شد. از نظر ایدئولوژیک، بدن در گرشاسپ نامه در مقابل روح قرار گرفته و تحقیر می شود و گرچه بدن از حیث جمال شناسی و نیروی درونی ستوده شده است، اما فی ذاته، چیزی جز کالبدی که زندان روح است و اعتباری مجزا ندارد، نیست. بدن طبقاتی نیز بدن شاه، پهلوان و زنان پهلوانان را شامل می شود، اما توصیفات بدن شاه و زنان پهلوانان در جنب بدنِ پهلوان معنا یافته و بر محور او می گردد. در کل، نگاه اسدی به بدن، یک نگاه نژادی-طبقاتی است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی با روش کتابخانه ای و با تکیه بر گرشاسپ نامه و آثار مرجع ادب فارسی تدوین گردیده است.
بررسی کارکرد گفتمانهای بوم محور در رمان منگی نوشته ی ژوئل اگلوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
163 - 187
حوزههای تخصصی:
محیط زیست به عنوان عنصری کنش مند در ادبیات زیست محیطی مشاهده می گردد و یادآور کهن الگوها و حافظه تاریخی انسانها می باشد، انسان خود جزئی جدایی ناپذیر از یک زیست محیط طبیعی است. بر خلاف نقد اکوکریتیک که تبدیل به رشته ای تخصصی در ادبیات شد، نقد اکوپوئتیک با سایر علوم نظیر زبانشناسی، جانورشناسی، جامعه شناسی، انسانشناسی، روانشناسی و غیره آمیخته شد و ابعاد جدیدی در مطالعات ادبی گشود. بررسی رابطه انسان و محیط زیست باعث شد تا به نقش انسان در افزایش و یا کاهش آسیب های زیست محیطی توجه بسیاری شود. بازتاب این امر در حوزه ادبی موجب ظهور گفتمانهای جدیدی در جهت حفظ محیط زیست شد. زیر شاخه های نقد بوم گرا نظیر زبانشناسی زیست محیطی، به زبان به شکل عمل و رفتار اجتماعی با متغیرهای فرهنگ، هویت، طبقه اجتماعی، جنسیت و بسط گفتمانهای اجتماعی پردخت و سبب تغییر نگرش و رفتار انسان ها نسبت به محیط زیست شد. گفتمان زوپوئتیک به تصاویر ادبی حیوان در متون ادبی و تعامل انسان/حیوان توجه نشان داد و گفتمان اکومدرنیسم با بیان نقش فنّاوری در تخریب و احیای محیط زیست، بارهای معنایی جدیدی در گفتمانهای بوم محور آشکار نمود. اگلوف در منگی، با استفاده از تصاویر مربوط به آلودگی و کشتار حیوانات به نقش انسان و مدرنیته در تخریب محیط زیست اشاره دارد. ما با تکیه بر نقد بوم گرا و تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، کارکرد گفتمانهای بوم محور در بازتاب ایدئولوژی جامعه را بررسی خواهیم کرد.نتایج نشان از تولید گفتمان مخاطره در برابر ضعف گفتمان حفاظت از محیط زیست دارد. منگی بستری برای شکل گیری گفتمانهای جدید در جهت بسط نگاه انتقادی و ارتقای فرهنگ زیست محیطی است.
واکاوی بن مایه های همگون ادبیات اعتراض در شعر عبدالکریم الکرمی و عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
488 - 513
حوزههای تخصصی:
دو کشور ایران و فلسطین به دلیل برخورداری از دین مشترک، باورها و اعتقادات نزدیک به هم و تجربه های مشترک سیاسی - اجتماعی، مورد توجه شاعران و نویسندگان قرار گرفته اند، در این میان شاعران، به عنوان رهبران ادبی با تکیه بر رسالت اجتماعی خویش، نقش برجسته ای در بارور کردن روح انقلابی مردم و برچیده شدن بساط ظلم و بی عدالتی داشته اند. دو تن از چهر ه های برجسته این رسالت در این دو کشور، عبدالکریم الکرمی و عارف قزوینی هستند که با اشعار خطابی و کوبنده خود به خوبی توانستند در برابر توطئه های دشمنان بایستند و روح بیداری و تحرک و اعتراض را در مردم بدمانند. در پژوهش حاضر، با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر مکتب ادبیات تطبیقی آمریکا، به بررسی برخی عناوین مطرح در ادبیات اعتراض در اشعار دو شاعر پرداخته شده و در پایان برخی نتایج حاصل شد: وطن دوستی و اعتراض علیه توطئه های دشمنان و استعمارگران، اعتراض علیه عملکرد حاکمان نالایق، محکوم نمودن عدم اتحاد و عدم یکپارچگی مردم، اعتراض علیه مزدوران و وطن فروشان از مهمترین مضامین ادبیات اعتراض در اشعار دو شاعر هستند. هر دو شاعر با زبانی تند و انتقادی؛ گاه صریح و گاه نمادین به تقبیح کژی ها و نابسامانی های موجود در جامعه پرداخته و احیای هویت ملی را در دستور کار خود قرار داده اند. هر دو یکی از عوامل نابسامانی را بهانه های مختلف دودستگی و اختلاف دانسته که در نظرگاه عارف وجود اختلافات دینی و مذهبی یکی از ریشه های اساسی آن را تشکیل می دهد.
غیاب امر بدنی در منظومه خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
171 - 188
حوزههای تخصصی:
غیاب؛ به عنوان ویژگی ذاتی زبان، دارای دو سطح است. سطح اول، غیاب در سطح معمولی زبان و سطح دوم، غیاب مضاعف که مربوط به ادبیات است. شاعران با استفاده از فنون و ترفند های بلاغی، برخی مضامین را یا به منظور خلق زیبایی یا به دلیل محدودیت های اخلاقی که برای خود قائل می شوند و یا منع و کنترل های اخلاقی و سیاسی که در جامعه وجود دارد، به غیاب می رانند. نظامی از جمله شاعرانی است که با مهارت فراوان، با توجه به محتوای منظومه های عاشقانه اش، غیاب را از ساده ترین سطح تا ممنوع ترین شکل آن برای بازنمایی امر بدنی در شعر خود به کار گرفته است. جامعه آماری تحقیق حاضر، خسرو و شیرین نظامی است که در آن ابیاتی که امر بدنی در آن ها به غیاب رانده شده است، به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و به روش تحلیلی- توصیفی و استفاده از تکنیک تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند، سپس براساس حوزه های معرفتی-رفتاری به کار گرفته شده توسط شاعر، طبقه بندی شده اند. در ادامه مشخص گردیده است که شاعر از پانزده حوزه معرفتی- رفتاری استفاده کرده است. بیشترین فراوانی ابیات دارای غیاب امور مگو و امور تابویی مربوط به کشاورزی با25 درصد و احجار و سنگ های قیمتی با 15 درصد کل ابیات است. در میان حوزه های به کار گرفته شده، حوزه های آیین سوارکاری و حوزه ادویه و اغذیه با 2 درصد مجموع ابیات سطح دوم و سوم دارای کمترین فراوانی ابیات هستند.
مفهوم جهان وطنی در فرایند: در جستجوی اصالتِ خود در دندان های سفید اثر زیدی اسمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
139 - 162
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا ذاتِ دگرگون کننده مفهوم جهان وطنی و پویایی های اصلیِ تکوین خود، خودبازنگری و خودشناسی را در ارتباط با ساختِ اصالتِ خود در مشارکتِ فرد در تاریخ های مشخص در اثر دندان های سفید نوشته زیدی اسمیت،بررسی کند. با توجه به ظهورِ مفهوم کثرت باوری در تکوینِ خود یا جامعه در بستر فعلیِ دینامیسم های جهانی شدن، این پژوهش به دنبالِ درکِ مفهوم جهان وطنیِ نقدگرایانه در این رمان است. در رمان دندان های سفید ، زیدی اسمیت بر تنوعِ بسترهای فرهنگی و مسیرهای تاریخیِ مختلف تمرکز دارد تا نشان دهد که نمی توان خودشناسی را صرفاً با مفاهیم یک مدلِ ملیِ واحد، همسانیِ جهانی شدن یا گرایش های فردی، تفسیر و بیان نمود. این پژوهش با در نظر گرفتنِ مفهومِ جهان وطنیِ نقدگرایانه از جرارد دلانتی سعی بر این دارد تا نشان دهد چگونه تلفیق تخیلِ جهان وطنی، و کنشگری، چارچوبی را در جهتِ تغییرِ هویت و رشدِ اصالتِ خود در مواجهه روزمره با تنوع اجتماعی به وجود می آورد. به علاوه، این پژوهش، با بررسی ذاتِ فرآیندیِ مفهوم جهان وطنی نشان می دهد که چگونه گرایشِ جهان وطنی به مثابه فرایندی مستمر در تکوینِ خود عمل می کند و اینکه یک فردِ جهان وطنی همواره در فرایندِ شدن است نه اینکه هویتی ثابت داشته باشد. عوامل مختلفی مانند نژاد، تاریخچه شخصی، ارتباطاتِ میان خانوادگی و تعلقِ فرهنگی، با در نظر گرفتنِ مفهوم اصالتِ خود در اثر زیدی اسمیت، مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت.
تحلیل ریخت شناسانه ی” داستان اسکندر و دارا " در شرفنامه بر اساس نظریه ریخت شناسی ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
131 - 145
حوزههای تخصصی:
تحلیل داستان ، نوین ترین شیوه های تحقیقات ادبی است .کانون توجه دانش پژوهان قرار گرفته. مقالات زیادی مانندمقاله ادبیات تطبیقی نوشته جعفر حمیدی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی مقاله بررسی تطبیقی عنصر" طرح " درداستانهای کهن و امروزی نوشته منصوره شریف زاده هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و زارت علوم در مجله مطالعات ادبیات تطبیقی انجام شده . روش فرمالیستها که منجر به مکتب ساختارگرایی شد، برروش تحقیقات پزوهشگران موثر واقع شد. چهره ی تاثیر پذیر از روش فرمالیستها، ولادیمیر پراپ است. اوبا بررسی قصه پریان می کوشید قصه را به کوچکترین واحد ساختاری ( سی و یک خویشکار ) تجزیه کند و با کل داستان ارتباط دهد. روش پراپ بهترین شیوه های تحلیل و طبقه بندی ریخت داستان های حماسی آنهاست . این مقاله نمودار خویشکارهای پراپ و روش او در داستان " اسکندر و دارا" شرفنامه ی نظامی را بررسی می کند تا مشخص شود نظریه پراپ تا چه اندازه بر این داستان منطبق است . نتیجه بررسی نشان می دهد داستان قابل بررسی با کار کردهای ریخت شناسی پراپ می باشد. داستان ، حرکت از تعادل به عدم تعادل تا رسیدن به فاجعه نهایی است «بخواسته رسیدن» و «ناکام ماندن» دو کنش اساسی داستان هستند که اسکندر جویای برقراری عدل و داد تا حدی به آن دست می یابد به مقام پیغمبری می رسد. به آب حیات دست نمی یابدخویشکاریهای داستان ( کشمکش و پیروزی ) ؛ ( کشمکش و ناکامی )است.
بررسی و تحلیل انسجام واژگانی در سوره سجده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسجام متنی یکی از مهم ترین موضوعات مطرح شده در دستور زبان متن است. این نظریه به بررسی و تحلیل عناصری می پردازد که اجزای تشکیل دهنده متن را به هم مرتبط می سازد. برای اینکه یک متن منسجم باشد به سه عامل واژگانی، دستوری و پیوندی نیازمند است. هر یک از این سه عامل خود به چند زیر مجموعه تقسیم می شوند و وجود آن ها در یک متن، باعث انسجام و پیوند اجزای تشکیل دهنده آن متن خواهد شد. نگارنده در مقاله پیش رو بر آن است تا به روش توصیفی - تحلیلی، انسجام واژگانی را در سوره سجده بررسی کند و میزان انسجام و پیوند میان آیات و اجزای آن را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. نتایج مقاله حاکی از آن است که سوره سجده در حوزه ی واژگانی که شامل تکرار و هم آیی است، از انسجام بالایی برخوردار است. مهم ترین عامل این انسجام به تکرار برمی گردد که با پراکنده شدن در سراسر متن، آیات و اجزای مختلف متن را به هم پیونده زده است. در حوزه هم آیی نیز عنصر تضاد نقش پررنگی در سوره ایفا کرده است؛ امری که در راستای معنا و مضمون اصلی متن یعنی تقابل میان مؤمنان و کافران به کار رفته است.
The Violence and the Problem of Ungrievability in Mehdi Yazdanikhorram’s Khoon khordeh: A Butlerian Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims to show the reasons behind the capability of grief over the death of each person and how violence is performative in registering someone as livable or unlivable. This study also uses descriptive analysis methods and library research techniques. The main character in this novel Meftah, is an Arabic literature student, a religious person who works in the graveyard. This resulted in his recounting the story of the Sookhteh brothers whose deaths are not recognized so they are not mourned over properly. Through Butler's idea, the researcher tries to find out how livable and unlivable people are distinguished and what makes people believe that only registered lives are capable of being mourned over, and performative violence makes people differentiate between worthy and unworthy human beings. The appearance of Homo Sacer is discussed in detail, the person who cannot be sacrificed but can easily be killed. It is deduced that people who are deprived of the primary conditions of life be it safety, welfare, or peace, as the main characters of this novel, don’t count as livable humans. They are not registered as humans, so they are not recognized and they become unrepresentable. Violence does not only lead to death but it also paves the way for people to ignore the death of some who are not subjectified and are not worthy of being grieved.
بررسی نقش فرزندپروری در اخلاق ناصری با تکیه بر نظریه دیانا بامریند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
123 - 135
حوزههای تخصصی:
سبک فرزندپروری یکی از نظریه های مطرح در حوزه روان شناسی است که در آن به بررسی جایگاه خانواده و تعامل آن با فرزندان می پردازد. براساس تقسیم بندی که «دیانا بامریند» از انواع سبک فرزندپروری ارائه کرده، چهار نوع شیوه فرزندپروری اقتدارگرایانه، مسامحه گرایانه، مستبدانه و آسان گیرانه را معرفی می کند و براین اساس به تحلیل نقش والدین در تربیت کودکان می پردازد. خواجه نصیرالدین طوسی، حکیم، فیلسوف و متکلم بزرگ قرن هفتم هجری، در اثر ارزشمند خود، اخلاق ناصری که از مهم ترین رساله های حکمت عملی به شمار می رود، در سه باب اخلاق فردی، تدبیر منزل و سیاست مدن به تحلیل انسان، خانواده، تعلیم و تربیت و جامعه می پردازد. این پژوهش بر آن است تا به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی نمودهای تعلیم و تربیت و شیوه های فرزندپروری در اخلاق ناصری براساس نظریه دیانا بامریند بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد، آنچه خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری از شیوه های تربیتی فرزندان و نقش والدین ارائه می دهد، براساس سبک فرزندپروری مستبدانه قابل بررسی است. از سویی دیگر، تحلیل مؤلفه های موجود در این اثر ما را به دستاوردهای درخوری در زمینه ویژگی های تربیتی و آموزشی در ادبیات کلاسیک، به ویژه ادبیات تعلیمی می رساند.
تأمّلی در چیستی ادبیات آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات آیینی سابقه دیرینی در تاریخ ادبیات فارسی دارد که نشان دهنده اهمیت موضوعات و مفاهیم آیینی نزد شاعران و سخن پردازان فارسی زبان است. در گذشته درون مایه ادبیات آیینی کهن بیشتر بر اسطوره ها، سنت ها و آداب ورسوم فرهنگی تأکید می کرد، اما از دوره اسلامی و به ویژه با روی کار آمدن حکومت های شیعی، رنگ و بوی مذهبی گرفت. در دوره معاصر درباره چیستی و ماهیت شعر آیینی تحقیقاتی انجام شده است که معمولاً جامعیت و مانعیت تعریف در آن لحاظ نشده است و گاهی در تعاریف ارائه شده، ادبیات آیینی با ادبیات عرفانی، مذهبی یا تعلیمی خلط شده است. این پژوهش تلاش می کند تا با شیوه کتابخانه ای و سند کاوی به بررسی چیستی ادبیات آیینی بپردازد و در حد توان، تعریفی جامع از ادبیات آیینی ارائه دهد. در ادامه، بعضی از گونه های ادبیات آیینی بررسی و به طور اجمالی به ساختار و محتوای آن اشاره شده است.
تعاملات و کنش های اجتماعی گروه های جوانمردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین دیرپای جوانمردی در ایران در ابتدا به عنوان جنبشی اجتماعی برای احقاق حق مظلومان شکل گرفت. به تدریج با افزوده شدن مبانی نظری، تعالیم و آداب و اصول اخلاقی به آن، جریان ها و گروه های مختلفی از این آیین منشعب شدند. این گروه ها در دوره های مختلف نقش مهم و بسزایی در جامعه ایفا کردند. به ویژه در دوره پس از اسلام که با تأثیرپذیری جوانمردان در ابعاد مختلف از عارفان، کنش اجتماعی آنان نیز دست خوش تغییرات مهمی شد. باوجود حضور جوانمردی به عنوان یک جریان اجتماعی مؤثر در تاریخ ایران؛ اما تاکنون مبانی نظری، تعاملات با دیگر گروه ها و جریان های اجتماعی و همچنین کنش های اجتماعی آنان به شکلی منسجم تبیین نشده است؛ از این رو پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای تعاملات وکنش های اجتماعی جوانمردان را تحلیل و تبیین کرده است. یافته ها نشان می دهد، هرچند ریشه های جوانمردی را باید در ایران پیش از اسلام جستجو کرد؛ اما می توان عرفان را مهم ترین آبشخور فکری جوانمردان پس از ورود اسلام به ایران و کشورهای دیگر دانست، چنانکه ایشان با عارفان، اهل حکومت و پیشه وران بیش از همه گروه های اجتماعی تعامل مستمر و پویا داشته اند. از مهم ترین کنش های گروه های جوانمردی می توان به موضوعات مبارزه با ظلم حاکمان وقت و ثروتمندان، خدمت به خلق از جمله محافظت از شهرهای مرکزی و شهرهایی که بیشتر مورد حمله بیگانگان قرار می گرفت، انفاق، ایثار و برقراری امنیت در راه های اصلی و کاروان های مسافرتی و تجاری اشاره کرد.