فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۵۳٬۰۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
روایت عشق با آنکه قدمتی به دیرینگی ادبیات دارد، با تغییر گفتمان ها جلوه های دیگرگونه ای یافته است. عشق رابطه ای ماهوی با سیاست ندارد؛ اما به عنوان کنشی انسانی، سکولار و اومانیستی می تواند به مثابه یک نماد وارد سیاست شود و به همین دلیل مفهومی انقلابی می گیرد و صاحب قدرت می شود. همچنان که ادبیات به ادبیات سیاسی محدود نمی شود، عشق هم به عشق سیاسی محدود نیست. یکی از بارزترین سیاست های ادبیات، بهره مندی از سیاست عشق است. روایت های عشق از کهن ترین دوران تا عاشقانه های معاصر نشان می دهد که مهم ترین عنصر عشق، «تخطی از امر متعارف» است؛ رازی که هم عشق را تبدیل به تابو می کند، هم از سیاستی می گوید. از سویی ظهورات عشق در ادبیات به شکل یک پیوستار نیست؛ درحالی که فرهنگ پیرامونی باورها تغییر می کند، عشق نیز دچار دگرگونی در کارکرد می شود. عاشقانه های مدرن، فراتر از بازنمایی های مرسوم ادبیات غنایی، حضور فعالی در دوره معاصر داشته اند؛ شعر دهه چهل، شعری سوژه مند است؛ اما سیاست عشق در دهه هفتاد، پرهیز از مقاومت است؛ این نشان می دهد که شاعران، سوژگی خود را از دست داده اند. ازاین رو برای دست یابی به این بازنمایی ها باید به گسست های معرفت شناختی عشق توجه کرد. شاعرانی چون شاملو و فروغ فرخزاد در ستیز آشکاری با گفتمان های مسلط هستند و شمس لنگرودی در دوره دوم زیست شاعرانه اش با فاصله گرفتن از شعر ایدئولوژیک و روی آوردن به عاشقانه سرایی، مفصل گسستی دیگر می شود.
تحلیل پدیدارشناسانه شعر قلندری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب یا روش پدیدارشناسی با تغییرات بنیادینی که در تفسیر و فهم فلسفه، فرهنگ، ادبیّات، سیاست، علوم و هنر ایجاد نمود، موجبات خروج اندیشمندان از نگاه عادت زده و تحلیل های تکراری را فراهم ساخت و با به تعلیق درآوردن خوانش متون از طریق سنّت های نهادینه شده و از دریچه نگاه دیگران، زمینه دریافت های جدید از مفاهیم و جریان های فکری و عملی را فراهم نمود. مکتب عرفانی قلندریه، علی رغم قابلیت های پدیداری گوناگون، غالباً از طریق نگاه دیگران و دانش تاریخی مورد بحث واقع شده و جنبه های شهودی و حسی آن نادیده گرفته شده است. پدیدارشناسی با به تعلیق درآوردن دانش های پیشین و با در پرانتز قراردادن نگاه طبیعی و مبتنی بر دانش تاریخی، نوعی نگاه حسی و مبتنی بر شهود را برای نگریستن به این مکتب و فرقه عرفانی در اختیار قرار می دهد که از طریق آن، هم می توان برخی از جنبه های مغفول مانده این جریان فکری و عملی را با نگاه حسی و بی واسطه درک کرد و هم نوع نگاه قلندران به هستی و مسایل عرفانی را که مایه های تمایز این فرقه با سایر فرق عرفانی را فراهم می کند، درک نمود. پژوهش حاضر با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی به تبیین این فرقه بر اساس روش پدیدارشناسی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که شعر قلندری ماهیت توصیفی دارد و شاعران قلندرسرا تعاریف خاص خود را از عرفان دارند. نیز جنبه التفاتی این مکتب، مبارزه با جامعه ریازده و مدعیان دروغین و مقدّس مآب است و مکتب قلندریه بین ادّعا و عمل دچار تناقض است.
گونه شناسی داستان: بازشناسی ایدئولوژی سیاسی صادق چوبک، در بستر نقیضه تمثیلی«اسائه ادب»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت گونه ها و زیرگونه ها، اقدامی مهم در جهت شناساندن آثار ادبی و ارزیابی زیبایی های سبکی و زبانی آن هاست. در پژوهش حاضر به منظور برداشتن گامی در این مسیر، داستان نقیضه وار «اسائه ادب» از مجموعه «خیمه شب بازی» با استفاده از رویکرد سبک شناسی انتقادی مورد مطالعه قرار می گیرد. سبک شناسی انتقادی با استفاده از سبک شناسی لایه ای، که کارکرد آن واکاوی لایه های متن به منظور کشف ایدئولوژی پنهان آن است، انجام می شود. در این روش خردلایه ها در بستر کلان لایه ها، و کلان لایه ها در ارتباط تداخلی شان با یکدیگر مورد بررسی قرار می گیرند. نتایج پژوهش نشان می دهد که این داستان، نقیضه ای تمثیلی است که در ژرف ساخت خود به حوادث تاریخی مهمی چون بر سر کارآمدن رضاشاه، رفتار دوگانه وی در مواجهه با مذهب، قیام مسجد گوهرشاد، سرکوب روحانیون و همچنین ترور آیت الله مدرّس اشاره دارد. روایت در چارچوب الگوی مکتب رئالیسم سوسیالیستی نوشته شده، و همه مؤلّفه هایی که در این پژوهش به صورت پیش فرض در نظر گرفته شده اند، با تشکیل پیکره ای معنادار، ایدئولوژی سیاسی-سوسیالیستی نویسنده را در جهت مشروعیت بخشیدن به ستیز علیه سلطه، به طور ضمنی، انعکاس می دهند.
تشیع و گرایش های شیعی در بین عارفان شیرازِ سده های هفتم تا نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و سنجشِ حضور و نمودِ مذاهب و دبستان هایِ گوناگونِ فکری، از بایسته های پژوهش های تاریخی در هر عهد و روزگار است. مذهب اثرگذار تشیع نیز از شمول این قاعده مستثنا نیست. از دیگر سو، شیراز و فارس در سده های هفتم تا نهم، از مراکز اصلی فرهنگ ایرانی و اسلامی بوده اند. بدین ترتیب، ضرورت کاوش درباره تشیع و گرایش های شیعی، به ویژه از نوعِ باطنیِ آن، در این سرزمین آشکار است؛ لیکن تاکنون اثری که نگاهی فراگیر به این موضوع داشته باشد، نگاشته نشده است. در این گفتار، با کاوش کتابخانه ای و تحلیل مقوله ای، ضمن معرفی جوانب شیعی اندیشه 33 چهره ادبی و فرهنگی، برخی از وجوه این موضوع نیز بررسی شده است. می توان گفت تشیع در این دیار، در سده هفتم، «حضور»؛ در سده هشتم، «قدرتی نسبی» و در سده نهم، «قدرتی غالب» دارد. جریان اصلی تشیع در این ادوار، «تشیعِ باطنی» است و مهم ترین حامیان آن، صوفیان و متصوفان اند. تشیعِ غالی نامیده نیز در این دوره حضور دارد. توجه به آیین های شیعی مانند تعزیه امام حسین(ع) از قرن هفتم تا رسمیت یافتن فقه شیعی در کنار چهار مذهب فقهی اهل سنت در قرن نهم نیز از سویه های دیدنی رشد تشیع در مقطع مدّ نظر است.
تحلیل بوطیقایی ادبیات و آیین های عاشورایی (میانه گزارش و تحریف) مطالعه موردی ترکیب بند محتشم کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد تبیین این مسئله است که ظرفیت بوطیقایی موجود در ادبیات و برخی نمودهای آیینی شکل گرفته پیرامون نهضت عظیم عاشورا، امری مرتبط با ماهیت این قیام بزرگ است. بازآفرینی این جنبش شگفت در عرصه بیان، آن را عملاً از حیث تحلیل «ژانری ادبی» به «حماسه» تبدیل کرده است. برخی از دلایلی که می توان دراین باره برشمرد، عبارت اند از: 1. عظمت و سترگی حادثه ازنظر ظهور اراده ای خلل ناپذیر و مقدّس در نبردی بسیار نابرابر؛ 2. عمق معنوی این نهضت از آغاز تا پایان؛ از مقدمات تا امواج اجتماعی، فرهنگی و تبدیل شدن به نمودها و مظاهری انسان شناسانه در ادبیات عمومی و شفاهی اقشار گوناگون مردم. بنابراین، عملاً از منظر ژانرشناسی ادبی در عرصه نوشتارها و گفتارها، ظرفیتی حماسی (epic) به این حرکت پرعظمت بخشیده شده است؛ ازاین رو، طبعاً در فرایند ورود به ساحت هنری حماسه، عناصر بوطیقایی ویژه در آن راه یافته است. این جستار می خواهد حد واسط میان «گزارش صرف» از عاشورا و تحریف های اغراقآمیخته از آن را بشناساند. این حد واسط فقط می تواند ادبیات باشد و از زاویه نگاه ادبی، بوطیقایی و هنری، متناسب با این واقعه خارق العاده است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و بر پایه چهارچوب نظری محاکات و بوطیقایی ارسطو بنا شده است. اجمالاً، نتیجه تحقیق ضمن تأیید ضرورت به رسمیت شناختن این نگاه نسبت به ادبیات و آیین های عاشورا، هم غلوّهای افراطی و تحریف و هم گزارشگری معمولی غیرادبی مرتبط با عاشورا را نقد می کند و در ادامه با تبیین عناصر بوطیقایی، ازطریق تجزیه و تحلیل مشهورترین شعر عاشورایی فارسی، یعنی ترکیب بند محتشم کاشانی، این مرزها را بازشناسی می کند.
معرّفی تاریخی ناشناخته از خاندان مغول: شجرة الأتراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره مغول و حکمرانی جانشینان چنگیزخان از مهم ترین ادوار تاریخ ایران است، عصری که دست کم تا پایان حکومت تیموریان به درازا کشید. در این دوره، نوشتن کتاب های تاریخی اهمّیّت پیدا کرد و آثار متعدّدی در این زمینه به رشته تحریر در آمد. در تحقیق حاضر، که به روش توصیفی، از نوع تحلیل محتوای کیفی و سندپژوهی، با استفاده از ابزار گردآوری اطّلاعات کتابخانه ای، انجام گرفته، یکی از این آثار معرّفی شده است و آن کتاب شجرهالأتراک است. این کتاب گزیده ای از کتابی مفقود منسوب به الغ بیک تیموری موسوم به الوس اربعه چنگیزی است که ظاهراً میان 980 و 1000 ق نوشته شده. نویسنده اثر معلوم نیست، ولی مذهب و موطن وی به احتمال زیاد سنّیِ شافعی و سمرقند است. در کتاب، نویسنده سعی دارد اثر خود را موثّق نشان دهد و بر همین اساس، به غیر از منابع بی شمارِ فرعیِ مذکور و غیرمذکور، از دو کتابِ ظفرنامه یزدی (در نثر) و چنگیزنامه (یا شهنامه) کاشانی (در نظم)، به عنوان اصلی ترین مآخذِ کتاب، بسیار استفاده می کند. نام کتاب هم شجرهالأتراک ذکر شده و هم الوس اربعه. نویسنده اثر کتابِ منبعِ خود را نیز هم شجرهالأتراک نامیده هم الوس اربعه. ظاهراً از کتابِ منسوب به الغ بیک چند تحریر موجود بوده و نویسنده کتاب شجرهالأتراک، که از آن اقتباس می کرده، چند نسخه از آن را پیش روی خود داشته است. اینکه خودِ الغ بیک تاریخ نوشته باشد بر مبنای دو اصلِ وجود نداشتن سندی صریح، جز اشاره گذرای خواندمیر، و مشهور نبودن الغ بیک در تاریخ نویسی و ادبیّات از اساس غلط است.
مطالعه تطبیقی مفهوم زمان کیفی در رمان شازده احتجاب و اقتباس سینمایی آن بر اساس نظریه تصویر-زمان ژیل دلوز
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر مشترک میان ادبیات و سینما، مبحث زمان است. در مورد زمان دو ویژگی شاخص وجود دارد؛ یک، زمانِ کمّی که عینی است و دوم زمانِ کیفی که وجودی ذهنی دارد. هانری برگسون بنیان آرای فلسفی خود را در مورد مفهوم زمان بر آگاهی ذهنی و زمان غیرخطی قرار داد. پس از آن، ژیل دلوز دیدگاه برگسون در باب زمان ذهنی را به حوزه سینما بسط داد. پژوهش حاضر بر آن است با مطالعه ای توصیفی - تحلیلی براساس دیدگاه تصویر - زمان دلوز، به بررسی تطبیقی مفهوم زمان کیفی در رمان شازده احتجاب و فیلم اقتباسی آن بپردازد. مطابق این پژوهش، استفاده نویسنده از تکنیک جریان سیال ذهن منجر به درهم شکستن زمان خطی داستان شده است و این امر، آشکار شدن عناصر تصویر - زمان را در رمان و اقتباس سینمایی وفادارانه آن در پی داشته است. به این ترتیب، مؤلفه های اساسی تصویر - زمان که شامل کریستال زمان و حافظه غیرارادی است به این ترتیب، مؤلفه های اساسی تصویر - زمان که شامل کریستال زمان و حافظه غیرارادی است به صورت عناصری همچون خاطره و رویا، فلش بک، شخصیتِ بی تحرک، نظام کریستالی و آینه در این اثر ظاهر شده است. هر یک از این ویژگی ها بر ذهنی شدن مفهوم زمان و ادغام حال و گذشته تأثیر گذاشته اند و کلی گسترده از زمان ایجاد کرده اند. از دستاوردهای پژوهش حاضر، علاوه بر آشکار کردن تفاوت ها و شباهات های رمان و فیلم شازده احتجاب از منظر زمان کیفی، دستیابی بر عناصر مشترکِ قابل انطباق در ادبیات و سینما براساس مفهوم زمان است.
سیری تاریخی واژگان سازافزارهای موسیقی بر پایه متون پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
116-131
حوزههای تخصصی:
در این گفتار کوشش بر این است که در کنار نگاهی گذرا بر ردِ پای واژگان موسیقی از دوره باستان تا دوره اسلامی، تا جایی که متون به ما یاری می رساند، به متون موجود زبان پهلوی به صورت دقیق و با شرح و بسط پرداخته شود. به عبارتی پایه کار این گفتار بررسی و گردآوری و تحلیل ریشه شناختی واژگان موسیقی در متون پهلوی است. در این گفتار پرسش این است که روشن شود چه اندازه واژگان موسیقی در متون پهلوی موجود است و چه شماری از آن به فارسی دری راه یافته است. پس از فرایند بررسی روشن شد که واژگان بازمانده سازافزار موسیقی در متون پهلوی اندک است، به سخن دیگر 15 واژه سازافزار موسیقی و 15 واژه وابسته به موسیقی در این متون آمده است، که از آن تعداد هم 9 واژه سازافزار موسیقی به فارسی رسیده است. با وجود این همین اندک کاربرد واژگان موسیقی در متون پهلوی پس از سده های دور و دراز، ارزش و جایگاه آن را برای ما خاطرنشان می سازد.
کیفیّت بازنمایی نیازهای اساسی در زنانه سرایی های فروغ فرخزاد و کژال احمد (خوانشی تلفیقی بر پایه نظریه انتخاب گلاسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
1 - 26
حوزههای تخصصی:
بازنمایی دلالت های مبتنی بر نیازهای پنجگانه در اشعار فروغ فرخزاد و کژال احمد، جهانی مطلوب را در مقیاسی فراتر از نیازهای فردی ترسیم می کند؛ پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بر پایه روش کیفی، نظریه انتخاب گلاسر را به عنوان پشتوانه تفسیری تحقیق به کار گرفته است تا با بررسی اشعار فروغ فرخزاد و کژال احمد تلاش کند که ارتباط بین دلالت های بیانی آنان و جهان مطلوب و ایده آل شان را از نظر اعتقادی، هویتی و کلامی تحلیل کند و نحوه تبلور نیازهای اساسی را در زنانه سرایی های این دو شاعر نشان دهد. یافته ها نشان می دهد که نخست، جهان مطلوب این دو شاعر، در قالب سه مؤلفه اصلی افراد، اشیاء و باورها، به ویژه در تقابل و تناظر با گفتمان های مردسالارانه شکل گرفته و بر بنیاد اعتراض به برخی قراردادها و محدودیت های اجتماعی استوار است. دوم این که دال مرکزی و کیفیت برتر جهان مطلوب فروغ و کژال، نیاز به عشق و تعلق خاطر است که با وجوه انتقادی و اعتراضی شعر آنان پیوندی ناگزیر دارد و این نیاز، انتخاب برتر آنان برای کسب آزادی، قدرت، و بقا در جامعه ای است که هویت زنانه را به چالش می کشد.
بررسی مظاهر توتم در داستان های هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توتم یکی از مظاهر باورهای بسیار کهن مردم ایران است که ریشه های باور به آن در داستان ها و قصه ها باقی مانده است. داستان ها و حکایت های هفت پیکر نظامی، به دلیل برخورداری از زمینه قصه های عامیانه بقایای باور به توتم را حفظ کرده است. بررسی این مفهوم در این متن، به شناخت باورهای کهن دینی و آیینی مردم ایران می انجامد. از این رو هدف پژوهش حاضر، بازیابی توتم و توتمیسم در حکایت های هفت پیکر نظامی گنجه ای است. جامعه آماری پژوهش منظومه هفت پیکر است. طرح پژوهش از نوع گفتمان کاوی کیفی و روش انجام تحقیق توصیفی تحلیلی است. نتایج بررسی نشان داد که این اثر کهن، خالی از نمودهای توتمیسم نیست و در آن می توان رگه های توتمیسم در ایران باستان مانند توتم برون همسری (هفت ازدواج بهرام با هفت شادخت هفت اقلیم)، توتم خورشید (توتم شاهدخت رومی)، توتم گیاهی (در داستان ماهان مصری، داستان خیر و شر و داستان خواجه پارسا)، توتم زمین مقدس(در داستان خواجه پارسا) و انتقال توتم با ازدواج (در داستان خیر و شر) را یافت. بنابراین منظومه «هفت پیکر» دربردارنده برخی از نمودهای توتمیسم است.
بازخوانی رمانِ پژوهشی جمشید و جمک از محمد محمدعلی با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی پی یر گیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی، مطالعه هد ف دار عواملی است که در تولید و معنایابی نشانه ها و یا در فرآیند دلالت شرکت دارند. این علم به بررسی نشانه ها و رابطه معنایی آنها در یک نظام نشانگانی واحد می پردازد. نشانه شناسی اجتماعی به عنوان یکی از شاخه هایی نشانه شناسی از رویکردهای مهمِ نگرش بر معناست که هدف اصلی آن یافتن معنا از رفتارهای انسان در زندگی اجتماعی است. رمان که جایگاه بازنمایی اتفاقات اجتماعی است، از بسترهای مهم و قابل توجه برای تحلیل و معنایابی از منظر نشانه شناسی اجتماعی است. رمان پژوهشی جمشید و جمک با موضوع روایت اساطیری از زندگی جمشید، نشانه های اجتماعی بسیاری را در خود جای داده است. در این مقاله، با اتخاذ روش کیفی، به تحلیل نشانه شناختی رمزگان های موجود در این رمان پرداخته ایم. نتایج به دست آمده نشان می دهد، براساس دیدگاه پی یر گیرو، نشانه های مربوط به هویت مانند خواب، مکان و غذاها با معانی ضمنی ای مانند «فریفته شدن توسط اهریمن»، «اهمیت به مردم از جانب جمشید» و «تأثیر مستقیم خوراک در روح و شخصیت انسان» و نشانه های مربوط به آداب معاشرت مانند لحن ها و اطوار پژوهی با بارمعنایی «آگاه کننده و هشداردهنده» از پرکاربردترین نشانه ها در این رمان است.
وجد در امهات متون منثور عرفانی قرون 4-6 (ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجد از جمله واردات غیبی است که با احداث صفاتی چون سرور، حزن، فرح و ترح موجب انقطاع سالک از استشعار به خود می شود. وجد در متون عرفانی با تعاریف متعددی نظیر غلبه حال، اصابت الم، آتشی افروخته و مانند این ها به کار رفته است. نظر به گستردگی تعاریف و مفاهیم وجد، در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و نیز اسناد کتابخانه ای به بررسی و طبقه بندی آن در امهات متون منثور عرفانی قرون (۴-۶) هجری قمری پرداخته شده است. نتایج بررسی نشان می دهد: وجد موهبتی الهی است که بی تکلف به دل آید و اکتسابی نیست. سیر بررسی مفهوم وجد بیانگر آن است که اسبابی زمینه دریافت این وارد غیبی را فراهم می کند و نیز شامل اقسام و مراتبی است که تعیین کننده درجه وجد واجدان و تقسیم آنان به مبتدی، متوسط و منتهی است. نمود و آثار وجد با توجه به قوّت و ظرفیت واجدان متفاوت بوده با خود پیامدهای معرفتی به همراه دارد.
بررسی تطبیقی بن مایه عشق در شاهنامه، مهابهارت و دده قورقود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بن مایه عشق و مفاهیم مربوط به آن در ادبیات هر ملتی وجود دارد و بازتاب دهنده فرهنگ، آیین و رسوم، باورها و ارزش های اقوام مختلف جهان است. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، موضوع عشق و مضامین مربوط به آن در متون حماسی ایران، هند و آذربایجان بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق سه متن حماسی: شاهنامه فردوسی، مهابهارت هندی و دده قورقود آذربایجان می باشد. سؤال های تحقیق این است که چه تفاوت ها و شباهت های محتوایی در بن مایه عشق در سه حماسه وجود دارد و دیدگاه فرهنگی در موضوع عشق چگونه است. مقایسه تطبیقی سه اثر نشان می دهد: عشق در هر فرهنگی جزو برترین احساس آدمی است که اهداف زندگی شخصی، خانوادگی و فرهنگ یک ملت را پیش می برد. همسریابی، عواطف خانوادگی و عشق به سرزمین، سه بن مایه اصلی حماسه ها هستند. داستان های مستقل عاشقانه در هر سه متن آمده است و در شیوه های ازدواج و همسریابی شباهت وجود دارد؛ فقط در تفاوت فرهنگی، در مهابهارت ازدواج های غیرطبیعی رایج است؛ در عواطف خانوادگی، محبت های خویشاوندی در روابط خانوادگی دیده می شود؛ بن مایه عشق به سرزمین نیز، در وطن دوستی و مقابله با دشمنان معنا یافته است. در مقایسه سه گانه عشق به همسر، خانواده و وطن، از نظر ارزشمندی عشق ، تقابل در احساس عاشقانه و نفی عشق دیده می شود و موارد همسرکشی، پدرکشی، پسرکشی، برادرکشی و خویشاوندکشی، خیانت، شهوت، بی وفایی آمده است اما عشق به وطن در هر سه حماسه تأکید شده و چنان با اهمیت است که میهن پرستی در مقابل عشق به همسر و عواطف خانوادگی قرار گرفته است.
بررسی نقش تشبیه در تبیین مسائل سیاسی و اجتماعی در سروده های کمال الدین اسماعیل اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمال الدین اسماعیل اصفهانی ازجمله شاعران بزرگ و جریان ساز قرن ششم و اوایل قرن هفتم، از شعرای نامی ایران در ابداع معانی بدیع و مضامین و تعبیرات جدید است. وی با خلق مضامین بی همتا و التزامات دشوار، خود را تا نام خلّاق المعانی به اوج رسانید. دیوان اشعار وی دارای تنوّع موضوعی چشمگیر است و این شاعر به فراخور مدح ممدوح، موضوعات مختلفی را در شعر خود آورده است. نویسنده در این پژوهش درصدد آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی نقش تشبیه در تبیین مسائل سیاسی، اجتماعی و اخلاقی در سروده های کمال الدین اسماعیل بپردازد. آنچه در شعر شاعر بیشتر نمود دارد، شگردهای بیانی و بدیعی است که کمال الدین با خلّاقیت و ذهن خیال انگیز خود در جهت برجسته سازی معنا و مضمون اشعار خود بهره برده است. تشبیه یکی از چهارعنصر بیانی است که در آرایش و هنری کردن کلام، تأثیر ژرف دارد و کمال الدین اسماعیل از این شگرد هنری، برای تبیین مضامین شعری خود استفاده نموده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که کاربرد تشبیه، نسبت به دیگر صور خیال در دیوان شاعر از نظر بسامدی، قابل توجّه است و از نظر پرداخت به انواع و اشکال تشبیه، دارای نوعی تنوع در اشکال و انواع می باشد و در تشبیهات کمال الدین، وجه شبه های حاصل شده، اکثراً انتزاعی است.
«فیلسوف ری» بازتاب اندیشه های اخلاقی- فلسفی و اعتقادی محمد بن زکریای رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز در ایران محمدبن زکریای رازی با دو چهره درخشان و برجسته،یکی چهره پزشکی و دیگر چهره فلسفی مورد توجه محققان بوده است و قراین و شواهد نشان می دهد رازی در آموختن این علوم از محضر استادان و شیوخ عالی رتبه ای بهره مند گشته است. نخستین پدید آورنده اثری در باب"رازی شناسی" همانا خود "محمدبن زکریای رازی" است که با تأثّر از سیره های رایج سقراط حکیم همچون پیشوای فلسفی اش،و به مثابتِ خود زیستن نگاری کتاب سیرت فلسفی را در شرح حیات علمی و عملی خویش،با دفاع از مقام «فیلسوف» بودگی اش نوشته است. مهدی محقّق،سال های متمادی روی زندگی رازی کار کرده و زمان و تلاش زیادی برای روشن کردن نقش او در سنت فلسفه اسلامی جدا از رساله های مشهور پزشکی اش صرف کرده است. لازم به یادآوری است که محقق در کتاب پیشین خود السیره الفلسفیه با مقدمه میسوطی،وجوه عقاید فلسفی رازی را مورد بررسی قرار داده است اما "فیلسوف ری " که از صبغه ای جهانی برخوردار است محموعه ای از تحقیقات و نظرات نویسنده است که در آن به شناساندن رازی و تالیفاتش،استادان و معاصران رازی و ارزیابی تفکرات فلسفی وی پرداخته است. سعی نگارنده در این مقاله علاوه بر معرفی رازی به عنوان دانشمند ایران و کتاب فیلسوف ری،تحلیل اندیشه ها و تفکرات فلسفی رازی با توجه به تفکرات فلاسفه اسلامی و نظام فلاسفه یونانی است.داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای گرد آمده و با روش تحلیلی و توصیفی پردازش شده است.
بررسی نظریۀ قلمروزدایی و بازقلمروسازی وستفالی در داستان های اقلیم شمال (مطالعۀ موردی: داستان مرقد آقا و داستان گیله مرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وابستگی به سنت و رهایی از آن و اتصال به مدرنیته فصل تمایز متون ادبی در دوران جدید است و متون به اعتبار درهم شکستن مرزهای سنت و وابستگی به آن تعریف و از هم متمایز می شوند. در دوران مدرن وابستگی متون ادبی به عنصر مکان و جغرافیا یکی از وجوه تمایز این آثار با آثار کلاسیک است. با شکل گیری تعاریفی تازه از مکان، نویسندگان با نگاه هایی متعدد و چندوجهی بر ارزش و کیفیت مکان ها افزودند و مکان ها چندلایه شدند. در پژوهش پیش رو داستان گیله مرد از بزرگ علوی و داستان مرقدآقا از نیمایوشیج به شیوه توصیفی تحلیلی و از منظر نقد جغرافیا بررسی و روشن شده است که نیما و بزرگ علوی با تأکید بر جغرافیایی واحد قصد به چالش کشاندن قلمروهای کهن و ایجاد قلمروهایی تازه داشته اند. بزرگ علوی کوشیده است با بازفعال سازی نهضت جنگل و واگویه صدای این جریان که از دل جغرافیا و محیط سر برآورده است، مدرنیته را در برابر سنت به صورت شکست خورده وصف کند و با قلمروزدایی تفکر مدرن که می کوشید همه فضاها را به فضایی واحد بدل سازد به مبارزه برخیزد. در داستان فوق، سوژه های تفکر مدرن که نمایندگان قلمروزدایی و بازقلمروسازی هستند در کشاکش با قلمروگرایی بومیان به صورت شکست خورده مصوّر می شوند. نیمایوشیج نیز در داستان فوق سنت گرایان را به مثابه قلمروگرایانی می داند که در برابر دیگری قلمروزدا قد علم کرده اند. این دیگری از دل فرهنگ خودی برخاسته است؛ اما به دنبال تخطی از قلمرو پیشینیان است و علی رغم آنکه در راه بازقلمروسازی جان می دهد، نمی تواند تغییری در سوژه ها ایجاد کند.
بررسی شاخصه های مکتب رمانتیسم در اشعار معینی کرمانشاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
96 - 111
حوزههای تخصصی:
از میان جریان ها و مکاتب غربی، مکتب ادبی رمانتیسم بر اندیشه شاعران معاصر کرمانشاهی به ویژه رحیم معینی کرمانشاهی تأثیرگذار بوده است. بیشتر غزل های معینی کرمانشاهی بر محور بیان احساس عاشقانه همراه با اغراق استوار است و مضامین و ویژگی های مشابه این مکتب با ادبیات غنایی فارسی در آثار این شاعر نمایان است. از جمله مهم ترین مؤلفه های مشترک این دو مکتب، بیان احساسات و عواطف، تراژیک بودن، اندوه، حسرت، ماهیت نمایشی داشتن، اجتماعی بودن، زبان اول شخص، ایجاز، وابستگی به زمان حال، وصفی بودن، تخیل نیرومند و بیان موسیقایی است. این پژوهش بر آن است تا با مطالعه منابع موجود به بررسی تأثیر اصول مکتب رمانتیک در اندیشه ادبی معینی کرمانشاهی و تحلیل آثار شاعر بپردازد. نتیجه نهایی از یافته های پژوهش اینکه اشعار معینی تحت تأثیر نمادهای مکتب رمانتیک و ژانر غنایی با مضامینی همچون شکوه از روزگار و تنهایی، عشق و محبت، دشواری های زندگی در جامعه، وطن دوستی، توجه به تاریخ، زن، طبیعت گرایی، معایب مردم و بیان جهل و نادانی سروده شده است.
بررسی مضامین حکمی و تعلیمی در دیوان زیب مگسی در قیاس مضامین دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
59 - 86
حوزههای تخصصی:
میرگل محمدخان زیب مگسی از شعرای توانمند و صاحب اندیشه بلوچستان پاکستان است که غالب اشعار وی به تقلید از شاعران کلاسیک ایرانی سروده شده است و در برگیرنده اندیشه های اخلاقی ،تعلیمی ،غنایی و عرفانی است. آنچه به کلام زیب مگسی انسجام بخشیده، انتخاب معانی مناسب و موفق در موضوعات و موقعیت های متفاوت است. هدف از پژوهش پیش رو آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای ذهن و معنا در اشعار میرگل محمد زیب مگسی با استفاده از آمار و نمودار به صورت علمی مورد بررسی قرار بگیرد. براساس بررسی های صورت گرفته شاعر ضمن این که در سرایش اشعار خود به ساختار و صنایع مختلف شعری توجه بسیاری داشته و نوآوری هایی در بحور عروضی و طبع آزمایی هایی در انواع شیوه های شعری از خود نشان داده نه تنها از اندیشه و معنا غافل نبوده بلکه به صورت ظریفی به مفاهیم شعری توجه نشان داده است.در دیوان های وی مضامین تربیتی و اخلاقی بسامد بسیاری دارد و سایر مضامین رایج در شعر وی شامل عناصر عرفانی، عاشقانه، مذهبی، حکمی، پند و اندرز، مدح و ستایش و منقبت به چشم می خورد که حاصل غور و مداقّه وی در دیوان های شعری بزرگان ادب فارسی است. در مقایسه کلی، مضامین اخلاقی حدود 49 درصد اشعار را تشکیل می دهد. پس از مضامین عاشقانه 22 درصد، مضامین حکمی 13 درصد، مضامین عرفانی 9درصد و مضامین دینی 7 درصد مضامین را دارا هستند.
آموزه های مشترک مولوی و اکهارت درباره وحدت وجود، عشق و عزلت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
175 - 196
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برخی از آموزه های مشترک مولانا و اکهارت درباره سه مفهوم وحدت وجود، عشق و عزلت مورد بررسی قرار گرفته است. می دانیم که بنیادی ترین موضوع عرفان «خدا» است و تلاش عارفان برای ایجاد ارتباط معنوی بین خدا و انسان است، مولانای مسلمان ایرانی در قرن هفتم و مایستر اکهارت مسیحی در قرن سیزدهم میلادی که تقریباً با یکدیگر معاصر بودند کوشیده اند با زبانی شیوا به این مهم پرداخته و با نگاهی فراتاریخی و فراجغرافیایی بشریّت را در همه زمان ها و مکان ها به سوی خدا فراخوانند، هر چند که راز ناشناخته ماندن اکهارت به دلیل محکومیّت وی از سوی کلیسایی است که وی را متّهم به شطحیّاتی که اغلب آن ها درباره وحدت وجود است، دانسته و آثار وی را توقیف کردند. از سویی دیگر اساس و بنیان همه مکاتب عرفانی اعم از اسلامی و مسیحی «وحدت وجود» است. مولانا و اکهارت بدان عنایت ویژه ای داشتند و اغلب اندیشمندان از هر دوی ایشان به عنوان عارفان وحدت وجودی یاد می کنند. پر واضح است که عارف با قلب خویش خدا را می شناسد و به مدد عشق به وحدت می رسد و بریدن از خلایق و عزلت گزینی راهی برای عشق ورزیدن به خداست. در این پژوهش که مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است، مفاهیم عرفانی وحدت وجود، عشق و عزلت را در اشعار مولانا و افکار اکهارت دریافته و سپس به تبیین مهم ترین آموزه های مشترک ایشان پرداخته شده است.
بررسی جایگاه و چگونگی روایت کیستی ایران در حماسه یادگار زریران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
229 - 250
حوزههای تخصصی:
با این که یادگار زریران را کهن ترین داستان و نمایش نامه حماسی ایران می شمارند و ابعاد حماسی و بن مایه های دینی، آن را از سیاست ناگسستنی می نماید، امّا این داستان از منظر مفاهیم حوزه هویّت، تمدّن و سیاست بررسی نشده است و فهم نسبت آن با مقولات این حوزه نیازمند تأمّلی خاص است. تلاش برای فهم ماهیّت و جایگاه این اثر از چشم انداز سیاسی و تمدّنی هدف پژوهش حاضر به شمار می رود. با طرح این سؤال که جایگاه و ماهیّت یادگار زریران از منظر سیاسی کدام است؟ و با نظر به داستانی بودن این متن، کوشیدیم آن را در چارچوب آرای هانا آرنت درباره داستان سرایی قرار داده و به شناختی بهتر از چیستی و جایگاه این متن در منظومه فکر و سیاست تمدّن ایرانی برسیم.بررسی ما نشان می دهد یادگار زریران متضمّن عناصر داستان در اندیشه آرنت است که از دید او بهترین راه به نشان دادن کیستی (هویّت) و از این روی اثری سراسر هویّتی و سیاسی است. یادگار زریران کوششی است برای بیان بخشی از تاریخ دینی-حماسی ایران، مبانی فکر سیاسی و عناصر فرهنگ و تمدّن ایرانی به مثابه پدیده ای منحصر به فرد و هویّتی در قالبی داستانی با قابلیّت به ظهور رساندن، به تصویر کشیدن و تداوم بخشیدن به روح و هویّت ملّی.