ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
۱۸۴۱.

روابط ساختاری ارکان عروضی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عروض فارسی ارکان عروضی ساختار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۲۱۴
ارکان عروضی از بخش های اصلی دانش عروض به شمار می روند؛ ازهمین رو یادگیری ارکان و نظام حاکم بر آنها در عروض سنتی جایگاهی خاص داشته و شناخت ارکان سالم و مزاحف همواره بخشی بزرگ از این دانش بوده است. با آشکارشدن عیوب عروض سنتی، عروضیان کوشیدند نظام های جدیدی برای تبیین وزن شعر ارائه کنند. در این مسیر هرکدام، ارکان مدّنظر خود را معرفی کردند؛ اما آنچه در این میان مغفول ماند، تبیین رابطه میان ارکان در عروض جدید و ارائه ساختاری برای آنهاست. این امر به آشفتگی در مقدمات و پایه های این دانش و دشواری یادگیری آن انجامیده است. در این پژوهش سعی بر آن بوده است تا روابط میان ارکان شناسایی و به صورت ساختاری تبیین شود. حاصل این تحقیق، شناسایی دو نوع رابطه ساختاری میان ارکان در عروض فارسی است. رابطه نخست براساس افزایش یا کاهش هجاهای آخر ارکان شکل می گیرد و رابطه دوم مبتنی بر مفهوم کهن «دایره عروضی» است و با آن می توان ارکان را از دایره هایی به دست آورد که «دایره های رکنی» می نامیم. بر اساس این دو نوع رابطه، دو ساختار جدید معرفی می شود که به ترتیب «ساختار خطی» و «ساختار دایره محور» نامیده شدند. نتیجه مشترک این دو ساختار نشان می دهد که اگر نظریات نادر را کنار بگذاریم، تعداد ارکان صحیح فارسی از یک هجایی تا پنج هجایی، چهل و چهار رکن است که عبارت اند از: یک رکن یک هجایی، دو رکن دو هجایی، هفت رکن سه هجایی، سیزده رکن چهار هجایی و بیست و یک رکن پنج هجایی.
۱۸۴۲.

شگردهای سبکی علامی در مکاتبات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک نثر ابوالفضل علامی مکاتبات علامی سلطانیات اخوانیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۳۲۴
در قرن دهم تا میانه قرن دوازدهم، نثر فارسی به سرعت به سمت انحطاط و پستی حرکت می کند. در این زمان ابوالفضل علامی (958-1011ق)، به عنوان قدیم ترین کسی که به فساد نثر فارسی پی برده است، اصلاح و تغییر سبک نثر را آغاز می کند. او با احاطه به زبان فارسی و آثار پیشینیان به سبکی نزدیک به سبک عراقی باز می گردد و از نثر عهد صفوی دور می شود و سبکی را به وجود می آورد که می توان به آن سبک ابوالفضل گفت. در این مقاله، به شیوه سبک شناسی لایه ای در پنج سطح آوایی، لغوی، نحوی، بلاغی و فکری به بررسی سبک خاص نثر ابوالفضل علامی و شاخصه های ممتاز و پرتکرار آن در مکاتبات علامی پرداخته ایم. ازآنجاکه درآمیختگی مختصات کهن و جدید از مهم ترین ویژگی های سبک عراقی است، سبک ابوالفضل ممزوجی از نثر فنی مسجع و ساده مرسل، با غلبه نثر ساده است. اجتناب او از تکلفات و تصنعات منشیانه در سطوح آوایی و بلاغی سبب سادگی و روانی نثر او شده و می توان گفت، تنها ضعف انشای او غلبه برخی عیوب دستوری خاص این دوره در برخی مواضع نثر است. از لحاظ فکری ایدئولوژی صلح کل، به عنوان پی رنگ فکری مکاتبات، وجهی حکمی به نثر او بخشیده است. این شاخصه فکری در کنار فارسی گرایی و ترکیب سازی های لغوی که وجه بارز و شاخصه اصلی نثر علامی محسوب می شود، سبب تشخص نثر او شده است؛ ازاین رو اصل در تشخص شیوه نثر علامی، فکر نو در قالب طرزی متمایز با سبک رایج عصر است.
۱۸۴۳.

Integrating Bronfenbrenner’s Model in Enhancing Writing Skills of Attention Deficit Students(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Writing skills character sketches Attention Deficiency Bronfenbrenner’s model Nature vs Nurture

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۳
This study is aimed at investigating the writing skills of students with attention deficiency (attention deficit disorder). As a part of their assignments, middle school and high school students in India are required to write character sketches. In this study it was observed that students faced difficulties in imagining different aspects of the character. As a result they wrote short, incomplete and poorly detailed character sketches. According to a study , the problems students face while writing in English include grammar, syntax, spelling, punctuation and choice of vocabulary. This study is aimed at investigating the development of writing skills in students diagnosed with an attention deficit. Bronfenbrenner’s ‘Nature vs Nurture’ model was used to create a template for writing character sketches. Character sketches written by 10 students with AD were examined before and after the introduction of Bronfenbrenner’s model using a rubric. When Bronfenbrenner’s model was introduced to them, their ability to write a character sketch increased by 50 to 70 percent. The incorporation of Bronfenbrenner’s model helped the students form fuller character sketches by considering the different influencers in Bronfenbrenner’s ‘systems’ and their interactions with them.
۱۸۴۴.

The Evaluation of “Vision” English Textbooks- A Literature Review(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Textbook Evaluation Vision series Textbook literature review

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۱۷۹
In the world of language teaching, textbooks have a central role; therefore, they influence the entire process of learning/teaching languages. Having them analyzed and evaluated is vital for ensuring their efficiency and alignment with the goals of language classes. Reviewing the vision series textbook evaluation studies is the purpose of this paper. Due to the extensive use of this series in Iranian high schools, students' worldviews are inevitably affected by it. Students may also be lead wrongly by biased perspectives in high school textbooks. Since these textbooks are new and taught to every Iranian student, they need continuous evaluation and analysis to achieve their specified goals. While some studies have evaluated and analyzed these textbooks, a review of published articles in this field is still lacking. Throughout the literature, 24 research articles from the last 5 years are discussed. Generally, the study found that most teachers believe Vision text books have adhered to the guidelines of the CLT method and are an improvement over the old English language teaching books. Several revisions have also been suggested because they believe these books have cultural shortcomings and do not allow students to become familiar with the target culture. As a final point, some implications are presented regarding the evaluation of English textbooks in Iranian contexts.
۱۸۴۵.

تحلیل مکان در حکایت سیمرغ عطار براساس نظریه وجودی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عطار منطق الطیر هایدگر مکان وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۴۴
فلسفه وجودی هایدگر ازجمله نظریات هستی شناسانه در تبیین «وجود» و جهان هستی است که تأثیرات دامنه دار در حوزه های مختلف در قرن بیستم و قرن اخیر داشته است. در فلسفه هایدگر مفهوم کلیدی«وجود»، درک خویشتن وجودی در معنای «مکان وجودی» است. هایدگر معتقد است که برای درک وجود باید از «خود» شروع کرد. یعنی این انسان است که باید در ابتدا و راجع به وجود خود بیندیشد. به عبارتی اولین مکانی که انسان در برخورد با تفکر وجودی هایدگر مواجه است، خود یا خویشتن است. درحقیقت مکان وجودی جایی است که موجودات به عرصه بودن و هستی وارد می شوند. می توان نقش تعاملی موجودات در سیر داستان سیمرغ عطار، با هستی، در ساحت مکان را به صورت ویژه ، با توجه به مؤلفه های قرب و بعد موجودات به وجود، موطن، موجودیت راه و تجمع و همدلی در شکل پذیری هستی بهتر موردبررسی قرار داد. اگر ما هریک از پرنده های داستان را «دازاین» (هستنده و زیستنده) تلقی کنیم، هر موجود، مکان هستی است و به اندازه هر موجود، جهانی متولد می شود. در داستان سیمرغ عطار هریک از مرغان گرفتار تجارب مکانی غیرواقعی می شوند و مکانی را که در آن به سر می برند، خاطره انگیز می دانند و با دیگر مرغان رهسپار نمی شوند. در این میان فقط سی مرغ به موطن اصلی خود یعنی هستی، موجودیت یا مکان حقیقی خود باز می گردند.
۱۸۴۶.

مقایسه کارکرد ادبی مسند و صفت در رمان تنگسیر اثر صادق چوبک

کلیدواژه‌ها: طبیعت گرایی کارکرد معنایی مسند صفت صادق چوبک رمان تنگسیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۵۲
رمان تنگسیر اثری برجسته و ناتورالیستی از صادق چوبک است که در این اثر نقش توصیفی، جایگاه ویژه ای در شکل گیری مکتب ادبی نویسنده، شکل گیری شخصیت های داستان و صحنه پردازی ها دارد. از ابزارهای مهم توصیف در این رمان، می توان به صفت و مسند اشاره کرد؛ بر این اساس این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای در پی مقایسه کارکرد ادبی مسند و صفت در رمان تنگسیر از صادق چوبک است؛ به گونه ای که مسند و صفت های این رمان استخراج و تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مسند کارکرد بیشتری در ساخت و پرداخت شخصیت ها داردو صفت، شکل هنری تری دارد و ادبیت بیشتری به متن داستان می بخشد. در بخش فضا سازی به لحاظ تعداد و تنوع بسامد رنگ ها و صفات فیزیکی، صفت کارکرد بیشتر و مؤثرتری نسبت به مسند دارد.
۱۸۴۷.

بررسی شورش بهرام چوبینه و فرار خسروپرویز به روم در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه خسروپرویز خدای نامه تاریخ بهرام چوبینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۷۹
داستان شورش بهرام چوبینه و فرار خسروپرویز به روم، در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی به تفصیل بیان شده است. در منابع فارسی و عربی مسیر فرار خسرو به روم و حوداثی که او در آن جا از سر می گذراند، به اجمال بیان شده است و مورخان درباره این بخش از پادشاهی او اتفاق نظر ندارد؛ علاوه بر منابع فارسی و عربی، به این داستان در منابع بیزانسی، ارمنی و سریانی نیز اشاره شده است. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای انجام شده ، به بررسی این داستان، در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی و مقایسه آن ها با یکدیگر، پرداخته شده است. با بررسی منابع مختلف روشن شد، منبع فردوسی که به واسطه شاهنامه ابومنصوری به خدای نامه می رسد، مفصل ترین تحریر خدای نامه بوده است؛ چرا که فردوسی و پس از او مؤلف نهایه الارب، کامل ترین و دقیق ترین روایت را از این داستان بیان می کنند. روایت فردوسی در بیان این داستان، آن چنان دقیق است که می توان از شاهنامه به عنوان یک مأخذ تاریخی در تحقیقات مربوط به ساسانیان بهره برد. در منابع بیزانسی و ارمنی، تاریخ تئوفیلاکت و اخبار سعرت، نزدیک ترین روایت را به شاهنامه دارند؛ با توجه به مشابهت بسیار این منابع با یک دیگر و از آن جا که برخی از مؤلفان مأخذ خود را بیان می کنند، با کنار هم قرار دادن این داستان ها و روایات دیگری نظیر آن، ممکن است بتوان از آن ها در رسیدن به شناخت تازه ای از خدای نامه بهره برد.
۱۸۴۸.

نگاهی نو به ترجمه قرآن کریم براساس مؤلفه های واحد ترجمه (نقد موردی: ترجمه معزی، پاینده، مکارم شیرازی و انصاریان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمه قرآن کریم واحد ترجمه مؤلفه های واحد ترجمه نقد ترجمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۲۲۸
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمه قرآن طراحی نشده است. به منظور دست یابی به چنین الگویی می توان ابتدا کار آمدیِ مؤلفه های واحد ترجمه را مورد بررسی قرار داد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شده است تا مقوله واحد ترجمه در ترجمه قرآن کریم بررسی شود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر نظریه پردازان حوزه ترجمه پرداخته شده است. سپس با مقایسه واحدهای ترجمه که مترجمان قرآن در ایران به کار گرفته اند به نقد و تحلیلِ میزانِ کارآمدیِ واحدهای ترجمه در ترجمه قرآن کریم پرداخته شده است. در این تحقیق علاوه بر استفاده از واحدهای ترجمه که نظریه پردازان غربی مطرح کرده اند از یک واحد ابداعی دیگر - واحد کمتر از کلمه - استفاده شده که هنوز از طرف هیچ یک از نظریه پردازان ترجمه در غرب به عنوان واحد ترجمه مطرح نشده است. در این مقاله، تحلیل براساس واحد ترجمه و با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و ترجمه هایی که مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند، عبارتند از: ترجمه معزی، پاینده، مکارم شیرازی و انصاریان. نتایج پژوهش گویای آن است که با توجه به بافت خاص هر آیه و تفاوت در نگاه مترجم، در ترجمه قرآن کریم می توان از واحد کلمه، واحد جمله، واحد اندیشه، واحد متن، واحد فرهنگ و واحد کمتر از کلمه استفاده کرد. درصد استفاده از واحد جمله نزد مترجمان مورد اشاره بیش از واحدهای دیگر بوده است. همچنین با توجه به یافته های این پژوهش و از آنجا که در ترجمه قرآن هرگونه دخل و تصرف در محتوای متن از سوی مترجم جایز نیست، واحدِ ترجمه ایِ پیشنهادی برای ترجمه قرآن کریم، واحد جمله است و بیشترین کارآیی را دارد.
۱۸۴۹.

معانی متفاوت واژه ها و ترکیبات عامیانه در مقالات جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جلال آل احمد زبان عامیانه هفت مقاله کارنامه سه ساله ارزیابی شتاب زده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۲۱۴
جلال آل احمد (1302-1348) از نویسندگانی است که در آثارش برای بیداری مردم و افشای دردهای آنان کوشش می کند. او بر آن است تا جامعه را از جمود و خمود به در آورد و به تلاش و تکاپو وادارد. از آنجا که مخاطبان آل احمد عموم مردم هستند، او اغلب، از زبان عامّه مردم به عنوان مهم ترین عامل ارتباط با آنان بهره می گیرد.در زبان و از آن میان، زبان عامیانه، لفظ برای رساندن مفهوم به کار می رود و به عبارت دیگر، زبان در اصل، بیانگر مقصود نویسنده یا گوینده است. آل احمد لغات و ترکیبات عامیانه را علاوه بر معنای رایج در معنا و مفهوم متفاوت که یا قصد بیان آن را داشته به کار برده است. این معانی متفاوت، شامل آن دسته از لغات و ترکیباتی می شود که یا در فرهنگ ها ثبت و ضبط شده و این نویسنده آنها را در معنا و مفهوم جدید استفاده کرده و یا مربوط به لغات و ترکیباتی است که در فرهنگ ها ثبت و ضبط نشده و آل احمد همه را در معنا ومفهوم عامیانه غیر رایج به کار برده است. در این مقاله، واژه ها و ترکیبات عامیانه آل احمد از این دیدگاه، در مقالات او در سه کتاب «هفت مقاله»، «کارنامه سه ساله» و «ارزیابی شتاب زده» جمع آوری، دسته بندی و از منظر علم بلاغت (معانی، بیان، بدیع) تحلیل شده و با ارائه آمار مربوط به هر مدخل به صورت دقیق، نشان داده شده که آل احمد در محور جانشینی و همنشینی کلام در به کارگیری لغات و ترکیبات عامیانه در معانی متفاوت ، توفیق فراوانی بدست آورده است.
۱۸۵۰.

تأثیر تشیع بر تحولات شعر خانقاهی در دوره معاصر(از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان خانقاهی شعر خانقاهی مکتب ابن عربی منقبت سرایی مرثیه سرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۲۱۴
رسمیت یافتن مذهب تشیع از دوره صفوی زمینه ساز تحولات بسیاری در جامعه ایرانی شد. شعر و ادبیات و عرفان و تصوف نیز از این تحولات، برکنار نماندند. در این میان شعر خانقاهی در دوره معاصر از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی نقطه اوج تحولاتی است که اندیشه تشیع در تصوف خانقاهی، و ناگزیر در شعر تصوف خانقاهی معاصر پدید آورد.رسمیت یافتن مذهب تشیع از مهمترین عواملی بود که موجب افول تصوف خانقاهی و نیز تغییر مذهب تصوف خانقاهی از تسنن به تشیع در دوره معاصر شد. افول تصوف خانقاهی، رکود شعر خانقاهی در دوره معاصر را به دنبال داشت و تغییر مذهب تصوف خانقاهی دو تأثیر مهم بر مضامین شعر خانقاهی در دوره معاصر داشت. یاد کرد توأم با غلو مضامین شیعی که از ادوار قبل و پیش از رسمیت یافتن مذهب تشیع، متأثر از مکتب ابن عربی به شعر خانقاهی راه یافته بود و ورود مضامین شیعی جدید که در دوره مورد بحث ما و با رسمیت یافتن مذهب تشیع به شعر خانقاهی راه یافت. مسأله «ولایت» مهمترین نمونه مضامین بخش اول است که در شعر خانقاهی معاصر به دفعات به عنوان یک اصل طریقتی ذکر می شود. مسأله «مدح و مرثیه» امامان شیعه (ع) به ویژه امام علی (ع) و امام حسین (ع) مهمترین نمونه های مضامین بخش دوم هستند که در شعر خانقاهی معاصر به دفعات و به عنوان یک اصل طریقتی طرح می شوند و دو مضمون جدید «مدح و مرثیه طریقتی» و «مقتل سرائی عرفانی» را در تاریخ شعر خانقاهی فارسی خلق می کنند.
۱۸۵۱.

تحلیل داستان «من قاتل پسرتان هستم» نوشته «احمد دهقان» براساس رویکرد «رمزگان پنج گانه رولان بارت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی رمزگان احمد دهقان روایت رولان بارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۲
ساختارگرایی به عنوان مکتبی در زبان شناسی و علوم انسانی، نقش بارزی در تحلیل انواع روایت دارد. «رولان بارت» در جایگاه یکی از شاخص ترین میراث داران ساختارگرایی با طرح نظریاتی چند پیرامون روایت-شناسی، ساختارگرایان را با دستاوردهای نوینی در تحلیل متون آشنا کرد. وی با استفاده از رویکردِ «رمزگانِ پنج گانه»، تمایزِ «انواع متون» را آشکار نمود. در این تمایز، متون به دو دسته «خواندنی» و «نوشتنی» تقسیم می شوند. مخاطب در مواجه با هر یک از این دو متن، در جایگاهی «منفعل» یا «پویا» قرارمی گیرد. «رمزگان پنج گانه» و کیفیت آن در متن، بخوبی تمایز میان این دو متن و دو خواننده را آشکار می کند. در این بین ادبیات داستانی فارسی و به طور ویژه ادبیات دفاع مقدس نیز می تواند در جایگاه بررسی هایی از نوع «تقابل متون» و «تحلیل رمزگان» قرار گیرد. پژوهش حاضر با بررسی توصیفی- تحلیلی و با مبنا قراردادن داستان کوتاهِ «من قاتل پسرتان هستم» نوشته «احمد دهقان»، از رهگذر رویکرد «رمزگان پنج گانه» در پی بررسی ساختارهای شکل دهنده به این اثر است. بنابرنتایج این پژوهش، ادبیّت جاری در متن داستان در درجه اوّل وابسته به «رمزگان تأویلی» است. این رمزگان نقش بنیادینی در ایجاد کشش و تعلیق در داستان دارد و رمزگان «کنشی» و «معنابنی» نیز در کنار همین ویژگی، کارکرد های داستانیِ پی رنگ و توصیفات را نمایان می کند. همان گونه که بسامد اندک «رمزگان نمادین» و «فرهنگی» نشانگر رویه واقع گرایانه داستان است.
۱۸۵۲.

رئالیسم جادویی در رمان قریه از محمد مولایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رئالیسم جادویی رمان قریه ادبیات داستانی محمد مولایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۰۹
یکی از شاخه های مکتب رئالیسم، رئالیسم جادویی است که شیوه ای بدیع و جدید در داستان نویسی است و در آن عنصر واقعیت و خیال چنان با هم ترکیب می شوند که مرز میان آن ها به راحتی قابل تشخیص نیست و خواننده به راحتی آن را می پذیرد، در آثار داستانی نیز مدت هاست رئالیسم جادویی در جهت تأثیرگذاری بیشتر، مورد توجه نویسندگان قرار گرفته است. روش این پژوهش به گونه استقرایی، براساس مطالعه کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی است. اساس این مطالعه مبتنی بر بررسی سبکی و ساختاری12 مؤلفه ی مهم رئالیسم جادویی در این رمان است که می تواند دریچه ای دیگر از ادبیات داستانی بومی را به روی مخاطب بگشاید. نتایج نشان می دهد مولایی در توجه به رئالیسم جادویی از مؤلفه هایی همانند: توصیف واقع گرایانه جزئیات، نقش طلسم و دیو، بهره مندی از عامل جادو و جن، استفاده از تخیل و توهم، حوادث شگفت انگیز، دوگانگی و تقابل، نمادگرایی و رازگونگی، کشمکش، سکوت اختیاری، زمانمندی خاص، اغراق و مبالغه و آداب و رسوم بومی و خرافه ها استفاده کرده است. نویسنده، بین جهانی که در قریه خلق کرده است با دنیای واقعی ارتباطی تنگاتنگ برقرار می کند و در ترکیب واقعیت با خیال، لحنی باورپذیر به کار برده است. به نظر می رسد تفکر نویسنده در خلق رئالیسم جادویی، ریشه در اندیشه هایی دارد که با عامل ماوراءطبیعت همراه شده است. بهره مندی از عامل جادو و جن بیشترین بسامد و استفاده از کشمکش، کمترین بسامد را در رمان قریه داشته اند. استفاده نویسنده از جادو و گروه اجنه باعث شده تا عنصر خیال نیز در این ترکیب با نویسنده همراه شود و تصاویری ماورایی را به وجود آورد. به نظر می رسد در این داستان، توجه به فضای روستایی و نمادهای مربوط به آن و عنصر تقابل و دوگانگی(تخیل با واقعیت، شهر با روستا، جن با انسان و درون با برون و...) از مؤلفه های مهم ایجاد ساختار رئالیسم جادویی باشد.
۱۸۵۳.

بن مایه شناسی نمادین مرگ در غزل اجتماعی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بن مایه بن مایه نمادین غزل اجتماعی معاصر مرگ موتیف نماد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۴۴
نمادپردازی یکی از ویژگی های مهم و برجسته غزل اجتماعی معاصر است. در این اشعار برخی از بن ما یه ها به دلیل چندمعنا بودن از نقش بن مایه صرف فراتر رفته و به نماد تبدیل شده اند. با توجه به اهمیت نمادها و بن مایه ها در تحلیل آثار ادبی و مطالعات سبک شناسی، شناخت درست این بن مایه های نمادین ما را با زاویه دید شاعر، ذهنیت و روحیه او، سطح فکر و اندیشه و وضعیت سیاسی- اجتماعی دوره تاریخی زندگی او آشنا می کند. یکی از کهن ترین موتیف هایی که به دلیل تأثیرگذاری عمیق آن بر انسان، از گذشته های دور مورد توجه بشر بوده مرگ است و هنرمندان، آثار هنری فراوانی درباره موتیف مرگ خلق کرده اند. از مجموع 1236 غزلی که در بین سال های 1350 تا 1384 سروده و در کتاب غزل اجتماعی معاصر گردآوری شده اند، بن مایه 308 غزل یعنی 25 درصد غزلیات، «مرگ» است. طبق بررسی های سبک شناختی، واژه های «شب»، «روز و صبح»، «خاموشی و سیاهی»، «بهار»، «خزان و زمستان»، «درخت»، «باغ»، «باد»، «خاک»، «آتش» و «خورشید و آفتاب» بن مایه هایی هستند که از طبیعت گرفته شده و به دلیل تکثر معنایی، کارکرد نمادین پیدا کرده و به نماد تبدیل شده اند. این مقاله می کوشد این بن مایه های نمادین را با روش توصیفی- تحلیلی بررسی کرده و معنای آن ها را در بخشی از غزل های اجتماعی معاصر بیان کند.کلیدواژگان: بن مایه شناسی، بن مایه نمادین، غزل اجتماعی معاصر، مرگ، موتیف، نماد
۱۸۵۴.

بررسی تطبیقی مردم شناسی فرهنگی در منظومه «مهر و وفا»، در ادب کلاسیک فارسی و عامیانه کُردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: مردم شناسی فرهنگی ادبیات فارسی ادب‍ی‍ات ک‍ردی منظومه مهر و وفا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۵۵
بدیهی است که منظومه های غنایی شعر فارسی در نوع خود بیش ترین الگوهای فرهنگی و نشانه های تمدن را بازنمایی می کنند. بررسی این داستان ها از دیدگاه مردم شناسی فرهنگی (که پایه های اصلی آن فرهنگ عامه است)، نگرشی نو به آن هاست و پژوهشگران را با دو گزینه آشنا می سازد: یکی بررسی فرهنگ مردم در محتوای داستان ها و دیگر تأثیرگذاری فرهنگی راوی است با توجه به فرهنگی که در آن پرورده شده است و این در تمامی داستان هایی که راویان مختلف دارند، صدق می کند. در این پژوهش که دانستنی های مختلف ادبی و فرهنگی نهفته در ادب عامه کُردی «بیت» در مقابل با منظومه های ادب کلاسیک فارسی مقایسه و بررسی شود، به ویژه آن جا که ساختار و محتوای این آثار با اصول داستان سرایی مطابقت داشته باشد، می تواند در بخش مطالعات مردم شناسی فرهنگی کار ارزنده ای باشد. این پژوهش به توصیف و تحلیل مولفه های فرهنگی از دیدگاه مردم شناسی در منظومه «مهر و وفا» در ادب کلاسیک فارسی و ادب عامیانه کُردی به روایت مام احمد لطفی پرداخته است. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است بیشتر مولفه های مردم شناسی در این منظومه نمود پیدا کرده است و میزان شباهت ها نسبت به تفاوت ها بیشتر است و این نشان دهنده بینامتنیّت بین منظومه فارسی و کُردی است. دیگر آن که روایت های کُردی داستان، هرچند در کلیّات، مضمون و مفهوم، مطابق با روایت های فارسی هم نام مذکور است، اما هم در قالب و فرم و هم در محتوا به ویژه تغییرات و تحولات فرهنگ عرفانی، حماسی و غنایی در دوره های گوناگون است.
۱۸۵۵.

بررسی تطبیقی کنایات زبان تالشی شمالی با کنایات زبان سیستانی و فارسی

کلیدواژه‌ها: کنایات زبان تالشی شمالی زبان سیستانی زبان های شمال غربی زبان فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۱
کنایه ها از مهم ترین گونه های ادبی در ادبیات شفاهی هستند که گوینده مشخصی ندارند و می توان آن ها را در گفتگو مردم جوامع مختلف جست وجو کرد، کنایه ها اجتماع و فرهنگ و آداب و رسوم جوامع خود را به خوبی نمایان می کنند. بدین گونه کنایه ها جملات و کلماتی هستند که در زبان مردم جاری هستند و مردم با به کارگیری کنایه ها در گفتارشان باعث ماندگاری آنها در زبان شده اند. کنایه ها به کلام زیبایی می بخشند و جست وجوی معنی اصلی در آن ها دارای لذّتی خاص است. بنابراین بررسی کنایه های موجود در گویش های ایرانی اهمیّت ویژه ای دارد، در این پژوهش کنایات زبان تالشی شمالی که در کناره های دریای کاسپین جاری است را با کنایات اقوامی در جنوب شرقی ایران که در سیستان و بلوچستان زندگی می کنند تطبیق داده شده است، و با کنایات زبان فارسی مقایسه شدند. در این نوشتار سعی کرده ایم نمونه های برجسته و قابل توجهی از کنایات هر سه زبان را با هم تطبیق دهیم تا اشتراکات زبانی مشخص شود. این پژوهش نشان داد که بین فرهنگ تالشان، سیستانیان و فارس ها سابقه طولانی داد و ستدها وجود دارد و آبشخور این فرهنگ ها و زبان ها از یک منبع نشأت گرفته اند هرچند که زبان فارسی به عنوان زبان معیار در ایران گسترش یافته و زبان نوشتاری در سراسر ایران بوده است.
۱۸۵۶.

تحلیل محتوایی نماد و تمثیل های داستانی نویسندگان دوره (نسل) دوم بوشهر؛ «صادق چوبک و رسول پرویزی»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تحلیل محتوایی تمثیل نماد دوره دوم ادبیات داستانی بوشهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
«استان بوشهر» واقع شده در کناره خلیج فارس(جنوب غربی ایران)، با نویسندگان دوره(نسل) اول تا چهارم خود، در ادبیات داستانی کشور به ویژه مکتب جنوب جایگاه مهمی دارد. داستان پردازان این ناحیه مانند دیگر نقاط ایران در دوره های تاریخی مختلف از شگردهای متنوّع داستان نویسی در ساخت و محتوا بهره برده اند. آبشخور این تکثّر و تحوّل سبکی و فکری از طرفی متأثر از ادبیات جهان است و از سوی دیگر به توان متون روایی کلاسیک پیوند می خورد که تمثیل و بیان نمادین یکی از شیوه های بازنمایی ماجرای داستان در متون کهن پارسی است. هدف این مقاله؛ بیان مزایا، نقایص و دگردیسی های محتوایی داستان های تمثیلی و بیان نمادین در دوره دوم نویسندگی بوشهر است. بنابراین، در این مقاله کوشش شده است؛ آثار تمثیلی در سه نوع: روایت مستقل، غیر مستقل و استفاده از نمادها در فاصله دهه های بیست تا پنجاه شمسی بر پایه موضوع و درون مایه نقد و تحلیل شوند و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که نویسندگان این دوره از کدام شیوه بیان تمثیلی و برای کدام مقاصد استفاده کرده اند. ماحصل این تحقیق به شیوه کتاب خانه ای با روی کرد پژوهشی- تحلیلی این است که؛ در دوره پهلوی دوم،«چوبک» با تکیه بر فضای اجتماعی و سیاسی نامطلوب جامعه؛ فابل هایی با روایت مستقل نوشت اما تمثیل در اثنای داستان و بیان نمادین را علاوه بر چوبک در داستان خاطره های دیگر نویسنده این دوره،«پرویزی» هم می توان یافت.
۱۸۵۷.

بررسی اختلال جنون عشقی در دو روایت داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جنون عشقی (اروتومانیا) ادبیات و پزشکی داستان معاصر غزاله علیزاده منیرو روانی پور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۲۳
پژوهش ها نشان می دهد مطالعه متن های ادبی با موضوع بیماری به ویژه با نگاه پدیدارشناسانه می تواند به درک بهتر بیمار و بیماری کمک کند و به شناخت زیست جهان و ذهنیت آدمی بینجامد. بدیهی است چنین رویکردی جذابیت مطالعه آثار ادبی و اقبال به آن را نیز در میان مخاطبان افزایش داده، افق های تازه ای در برابر آنها خواهد گسترد. ازسوی دیگر، در میان عواطف انسانی، عشق و رفتارهای مرتبط با احساسات عاشقانه در آثار ادبی به ویژه در آثار زنان داستان نویس بسامد بسیاری دارد و اختلال جنون عشقی یا روان پریشی عاشقانه یکی از اختلالات هذیانی انعکاس یافته در این آثار است. در این پژوهش توصیفی تحلیلی چگونگی توصیف علائم جنون عشقی یا اروتومانیا در دو داستان «رعنا» از مجموعه داستان نازلی نوشته منیرو روانی پور و «بعد از تابستان» از مجموعه داستان چهارراه اثر غزاله علیزاده با توجه به معیارهای تشخیصی DSM-5 بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد شخصیت های داستانی در آثار مورد بررسی، علائمی را بروز می دهند که با معیارهای تشخیصی بالینی اختلال موردنظر مطابقت دارد. در این داستان ها، نویسندگان در کنار توصیف نشانه های بالینی، عوامل جنسیتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را هم درنظر داشته اند و این امر مهارت نویسندگان در ایجاد حقیقت نمایی و باورپذیری در پیرنگ داستانی را نشان می دهد که سبب ارتباط بهتر خواننده با متن و تأثیرپذیری از آن می شود. همچنین، توصیف احساسات و باورهای این شخصیت ها و تأثیر آن بر زندگی و روابط فردی و اجتماعی آنها می تواند به درک بهتر ذهنیت و تجربه زیستی این افراد و ایجاد تعامل برآمده از درک درست از فرد مبتلا در جهان واقعی، کمک کند.
۱۸۵۸.

بررسی تأثیرپذیری حسین منزوی از غزل های حافظ و سعدی بر مبنای نظریه ترامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترامتنیت ژرار ژنت حسین منزوی سعدی حافظ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۹۴
ترامتنیت، رویکردی است که به بررسی انواع روابط ممکن بین متن با سایر متون می پردازد. ژرار ژنت، نظریه پرداز ادبی و نشانه شناس شاخص فرانسوی (2018-1930 م.)، ترامتنیت را به پنج دسته تقسیم کرد که عبارتند از: «بینامتنیت»، «پیرامتنیت»، «فرامتنیت»، «سرمتنیت» و «بیش متنیت». دقّت نظر ژرار ژنت در خصوص توصیف ویژگی های انواع بیش متنیّت و بینامتنیّت در متون ادبی، این امکان را برای محقّقان فراهم می آورد تا بتوانند با درجه اطمینان بالایی انواع این ترامتن ها را در عین شباهت ظاهری شواهد شعری برخی از آن ها به یکدیگر، از هم تفکیک کنند -کاری که شاید بدون این نظریّه مقدور نمی شد.این پژوهش با تکیه بر شیوه تحلیلی-توصیفی، به بررسی ترامتن های غزل های حسین منزوی با غزل های حافظ و سعدی می پردازد تا اوّلاً، میزان تأثیرپذیری او را از شعر این دو شاعر نام آور کلاسیک، در هر یک از انواع فوق، توضیح دهد و ثانیاً، شگرد هایی را که در هریک از این بهره گیری ها مورد توجّه شاعر بوده، تبیین نماید. بر اساس یافته های این پژوهش، از میان ترامتن ها، بیش متنیت؛ خصوصاً از نوع تراگونگی ِآن، عرصه اصلی هنرنمایی های منزوی بوده است. پس از آن، به ترتیب، بینامتنیت ضمنی و پیرامتنیت درونی مؤلفی از اهمّیت بیشتری برخوردار است. تجلّی این نوع اخیر در غزل های منزوی به پانوشت نویسی محدود نمی شود و شاعر در این عرصه هم هنر خود را عینیّت بخشیده است. از اینها گذشته، رابطه سرمتنیت، به اشتراک دواوین این شعرا در ژانر هنری «غزل» محدود می شود و از آنجا که اشعار منزوی رابطه تفسیری قابل اثباتی با اشعار سعدی و حافظ ندارد؛ بنابراین، فرامتنیتی هم در آن به چشم نمی خورد.
۱۸۵۹.

بررسی کارویژه کاوه آهنگر در شاهنامه فردوسی با رویکرد به اندیشه ایران شهری و اساطیر جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصر آهن آهنگران کاوه آهنگر اندیشه ایران شهری باززایی جهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۲۸۲
با کشف آهن افزون بر دگرگونی های مادی، سامان اندیشگی و فرهنگی جهان نیز دچار دگردیسی می شود. ارزش، ژرفا و پیامدهای این کشف سبب پدیداری عصری با ویژگی های برجسته و دیگرسان به نام آهن است که اسطوره ها و قهرمانان ویژه خود را می آفریند. ایران نیز به عنوان یکی از کهن ترین  تمدن های جهان و نخستین مراکزی که به فناوری گدازش و برون آوری آهن دست می یابد از برآیندهای فرهنگی آن بی بهره نمی ماند. نام آورترین قهرمان ایرانی ِ این عصر کاوه آهنگر است که در هزاره تاریک و پرآشوب ضحاکی (روایت ایرانی آغاز عصر آهن) ظهور و زمینه را برای بازآفرینی جهان اَشامَند به دست فریدون فراهم می کند. کاوه برخلاف آوازه و نفوذ هماره اش بر اندیشه ایرانی، بازتاب درخوری در اسطوره های میهنی و دینی ایرانی نمی یابد. همین امر برخی از پژوهشگران را بر آن داشته تا وی را شخصیتی افسانه ای و برساخته گوسانان اشکانی و نویسندگان خدای نامه های روزگار ساسانی بپندارند که بی گمان باورپذیر نمی نماید، چرا که با بنیادهای فکری مردمان پیشا تاریخ در فهم هستی ناسازگار است. کاوه مانند دیگر شخصیت های اسطوره ای دارای خویشکاری های نمادین و کارویژه های استعاره گون است. در این پژوهش سعی می شود با بهره گیری از تحلیل کهن الگویی، نگرش تطبیقی و روش کتابخانه ای بن مایه های اساطیری میان وردِ کاوه در شاهنامه را بررسی کرده و با پی ریزی انگاره های تازه برآیندهای نوینی ارائه نموده و نشان دهد که کاوه قهرمانی پیشا تاریخی است که بنا به دلایلی از صحنه اساطیر ایران زمین محو می شود.
۱۸۶۰.

تحلیل نشانه- معناشناختی استعاره مفهومی نور و فرّه ایزدی در اندیشه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهروردی گرمس استعاره مفهومی نور فره ایزدی نور سیاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۲۸۲
به گمان بسیاری از صاحب نظران، شیخ شهاب الدین سهروردی در آثار خود، وجوه مشترکی میان حکمت ایران باستان و فلسفه و عرفان اسلامی مطرح کرده است. وی با ورود به دنیای نشانه های رمزی به حوزه استعاره مفهومی نزدیک تر شده است. «نور» و «فرّه ایزدی» کلان استعاره های دربردارنده استعاره های خُردتر و برخاسته از طهارت نفس هستند که درنتیجه یک تعامل حسی ادراکی میان سوژه و نشانه های زبانی، معنا به دست می آید. ارتباط معنایی نشانه های زبانی «فرّه ایزدی» و «نور» در گفتمان روایی الهی، تحت چرخه صحیح تعامل و مبادله ارزش برجسته می شود. «فرّه ایزدی» با انسان برگزیده حق، و «نور» با آفریننده انسان و جهان نسبت یافته است که مسیری از مُلک تا ملکوت را طی می کنند. همچنین نسبت این «نور» با «نور سیاه» در عرفان شایسته بررسی است. آیا حقیقت و متافیزیک به گمان پساساختارگرایان، توهّمی شکل گرفته در نظام استعاره هاست؟ آیه 35 سوره نور مهم ترین کلان استعاره قرآن است که با استعاره مفهومی فرّه ایزدی، رابطه عموم و خصوص مطلق دارد؛ زیرا نور الهی دربرگیرنده آن فرّه ایزدی درخورِ افراد شایسته است. در تفکر عرفانی مبتنی بر وحدت نگری نمی توان نور را از ظلمت به کلّی جدا کرد؛ زیرا وجود هر دو در عالم ضروری است و نور خاستگاه هر نور و ظلمت است. این جستار با رویکرد تحلیل نشانه معناشناختی به چگونگی تولید معنا از میان نشانه های زبانی مشابه می پردازد و از نظریه «نقصان معنا»ی گرمس برای رسیدن به اهداف این پژوهش بهره می گیرد. از میان چهار روایت مطرح شده وی، «روایت تطابقی» و «روایت هم آمیخته» برای تفسیر استعاره مفهومی «نور» و پیوند آن با «فرّه ایزدی» رهگشا خواهد بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان