فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۷٬۲۸۷ مورد.
Morality, Rationality and Impartiality
حوزههای تخصصی:
Morality as somehow involving rationality and impartiality received classic expression in philosophy of Kant who frankly speaks of “rational and impartial spectator” in contemplating the universal law. The overall aim of this paper is to show (1) that the idea of morality implies rationality and this will be reached at in refuting the moral scepticism; but (2) it does not necessarily indicates impartiality, since the justification of the principle of impartiality does not solve the problem of justifying particular moral principles. I will start with the question “Why should we be moral?” and then turn to moral rationality to refute moral scepticism, finally the relationship between rational morality and the principle of impartiality will be reconsidered.
عالم مثل افلاطون، ناخودآگاه جمعی یونگ و عالم دل مولوی
حوزههای تخصصی:
انسان ها در هر کجایجهان و در هر دوره و فرهنگیاستعدادها و ظرفیت هاییمشترک دارند که از ماهیت وجودیو حتیشناخت انان ناشیمیشود. بخشیعظیم از شناخت ها و تجربه هایانسان ها عمومیو مشترک است، هر چند اختلاف هایفرهنگیو زمانیو مکانیو تجربه هایشخصیتفاوت داشته باشد. نکته مهم این جاست که این اختلاف و تفاوت در رو ساخت این فراورده هاست و ژرف ساخت ان ها تقریبا یک سان و شبیه یک دیگر است، زیرا ماهیت ظرفیت ها و استعدادهایادمیبه سبب تاثیر کم تر اختلاف تمدن و فرهنگ بیش تر شبیه یک دیگر میبینیم، چنان که میان افلاطون، سهروردی، مولویو یونگ درباره ساختار جهان و روان ادمیدر ژرف ساخت شباهت هاییهست. این شباهت ها ناشیاز اشتراک استعدادهایانسانیاست و در رویساخت اگر اختلافیهست، ناشیاز اختلاف فرهنگیو زمانیو مکانیاست. با طرح مثل افلاطون و صورت مثالیسهروردیو صور معنویو روحانیزرتشت (فروهرها) و ضمیر ناخودآگاه جمعییونگ (ارکئوتایپ) و آن چه عطار و مولانا درباره «تو» گسترده پنهان یا «من» ملکوتیبینهایت مطرح کرده اند، میتوان بروشنیشباهت این اندیشه ها را در ژرف ساخت ملاحظه کرد.
پل هورویچ؛ تئوری حداقلی صدق و مسئله واقع گرایی علمی
حوزههای تخصصی:
در سنت فلسفی، همواره مفهوم صدق در ضمن مؤلفه سمانتیکی واقع گرایی و در تعاریف متعددی که از آن و نقطه مقابل، یعنی ضد واقع گرایی، ارایه شده مورد بحث قرار گرفته است؛ هر چند این تعاریف، تاکنون به دلایل متعددی نتوانسته اند جامع و مانع باشند و انتظارات همه فیلسوفان را برآورده سازند. بسیاری از تئوری ها، از جانب ابداع کنندگان آن ها واقع گرایانه بوده اند اما با توجه به برخی از تعاریف واقع گرایی، ضد واقع گرا هستند. در این مقاله، تعریفی بنیادین از واقع گرایی ارایه می شود که مبتنی بر نوع رویکردی است که یک فیلسوف دارد. از سوی دیگر، تئوری حداقلی صدق که از سوی پل هورویچ ارایه شده است و از جمله تئوری های فروکاهشی محسوب می شود، معرفی می گردد. این تئوری، با کمترین ابزارهای نظری و مفهومی قادر است علت و چگونگی کاربرد محمول «صادق است» را تبیین کند.
در این مقاله، سه ادعای اصلی بررسی و نقد می شوند: اول این که استدلال می شود تئوری حداقلی، به راستی حداقل تئوری ممکن در باب صدق است و باید در دل تمام تئوری های دیگر صدق نیز وجود داشته باشد. ادعای دوم چنین است که اگر در نظر فیلسوفی، نوعی ناسازگاری و تضاد میان موجودیت مستقل فاکت ها و دست رسی معرفتی به آن ها وجود داشته باشد، تئوری او ضد واقع گرا خواهد بود؛ چه درصدد رفع این ناسازگاری باشد و چه آن را اصیل و حل ناشدنی بداند. اما در نظر فیلسوف واقع گرا، چنین تضادی وجود ندارد. ادعای سوم این است که اگر تعریف فوق از واقع گرایی قبول شود، آنگاه می توان تبیین کرد که هیچ رابطه ای میان صدق و بحث واقع گرایی وجود ندارد؛ و اگر چه استقلال مفهوم صدق از واقع گرایی، در مورد تئوری حداقلی صدق نیز درست است اما این تئوری صدق، حداقل ترین تئوری ای می باشد که باید توسط واقع گرایان پذیرفته شود؛ زیرا می تواند علت حضور و کاربرد مفهوم صدق را در تمام تعاریف دیگری که از واقع گرایی شده است تبیین کند.
تاملی در تاملات دکارتی
فلسفه اخلاق و حقوق کانت
تحلیل اگزیستنسیال هیدگر در آینه فلسفه عملی ارسطو «خوانشی» نو از اخلاق نیکوماخوس ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک ۱۳۸۸ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
این مقاله در صدد بیان این موضوع است که مهمترین مقومات فلسفه عملی ارسطو در تحلیل اگزیستنسیال هیدگر صبغه هستی شناختی می یابد. انحاء نسبت آدمی در قبال موجودات Verhaltenweisen آن گونه که در کتاب ششم از اخلاق نیکوماخوس ارسطو مطرح شده، در خوانش نوین هستی و زمان هیدگر تبدیل به انحا وجودی آدمیSeinsweise می گردد. آنچه برای هیدگر بسیار اهمیت دارد، احیای قوه انتولوژیک نهفته در تعینات سه گانه ارسطویی است که در آن پراکسیس بر دو نحوه رفتاری کاشف از موجودات؛ یعنی تئوری و پویسیس اولویت می یابد. هیدگر در بحث ارسطو از فضایل عقلانی، تعاریف و تعینات متناسبی را از زندگی انسانی در آرای ارسطو کشف می کند که در فلسفه جدید و برای مثال، در فلسفه هوسرل شناخته نشده و موضوعیت نیافته اند. اگر تحلیل اگزیستنسیال در پرتو تفسیر پدیدار شناختی ارسطو و بخصوص مطالب وی در اخلاق نیکوماخوس بازخوانی گردد، شاید بتوانیم برنامه فلسفی هیدگر را بهتر بفهمیم
بررسی و نقد روش شناسی هرمنوتیک در علم سیاست
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک یا روش تفسیری، با عمری همپای انسان، همواره در عصر باستان و قرون وسطی، به مدد تفسیر انسان در تحلیل طبیعت و متن آمده است، اما، هرمنوتیک به عنوان روشی علمی برای درک نیت مؤلف یا گوینده، به قرون جدید و به ویژه به عصر روشنگری قرن هجدهم در غرب برمیگردد و پس از آن، به شیوهای مطرح و قابل توجه در تحلیل حوادث در عرصه علوم انسانی تبدیل شد، ولی با وجود ادعای هرمنوتیک مبنی بر تلاش در رفع خلاء حوزههای تحقیقناپذیر علوم انسانی، چندان نتوانسته است عطش علوم انسانی برای راه یافتن به بطن وقایع و تحلیل آن را تأمین نماید، لذا این سؤال مطرح میشود: چرا هرمنوتیک با وجود برخورداری از قدمت تاریخی و بهرهمندی از دادههای علمی طی قرون جدید، نتوانسته ناتوانی روشهای تجربی در تحلیل پدیدههای سیاسی را برطرف نماید؟ این سؤالی است که مقاله حاضر در پی پاسخ به آن است.
Contemporary Debates in the Philosophy of Biology : A Historical Review
حوزههای تخصصی:
The philosophy of biology has existed as a distinct sub-discipline within the philosophy of science for about thirty years. The rapid growth of the field has mirrored that of the biological sciences in the same period. Today the discipline is well represented in the leading journals in philosophy of science, as well as in several specialist journals. There have been two generations of textbooks and the subject is regularly taught at undergraduate as well as graduate level. The current high profile of the biological sciences and the obvious philosophical issues that arise in fields as diverse as molecular genetics and conservation biology suggest that the philosophy of biology will remain an exciting field of enquiry for the foreseeable future.
تحلیل معرفت گزاره ای از منظر معرفت شناسی غربی و اسلامی با تأکید بر نقض گتیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله دو بخش دارد: بخش اول با تعریف سنتی معرفت در غرب می.آغازد و ضمن نگاهی اجمالی به ریشه تاریخی و تحلیل مؤلّفه.های سه گانه آن به مثال.های نقض گتیه و سپس واکنش.های مهم معرفت شناسان معاصر به آن می.پردازد.
بخش دوم مقاله دربارهٴ تعریف معرفتِ گزاره.ای از منظر حکمای اسلامی و تفاوت آن با تعریف سنتی غرب، تقسیم معرفت به تصوری و تصدیقی (گزاره.ای)، تبیین معرفت گزاره.ای یقینی و ویژگی.های آن است و نشان می.دهد که نقدها و مثال نقض.های گتیه بر این تعریف وارد نیستند.
درآمدی بر شک و شکاکیت از منظر عقل و نقل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، ماهیت شک و شکاکیت از منظر عقل و قرآن کریم بررسی شده است. برای این منظور، به موضوع هایی همچون چیستی شک و شکاکیت، اقسام شک وشکاکیت، پیشینه شکاکیت، ادله شکاکیت، نقد ادله شکاکیت و شکاکیت از منظر قرآن کریم، منشا شکاکیت و راه های رفع و دفع شکاکیت پرداخته شده است.
همچنین به مسئله اساسی شک و شکاکیت، یعنی امکان دستیابی به علم و معرفت، توجه ویژه شده است.
اسکولاستیک
حوزههای تخصصی: