فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۴۱ تا ۵٬۳۶۰ مورد از کل ۷٬۲۸۷ مورد.
تأملی بر فلسفه سیاسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۰ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانى عصر روشنگرى (قرن هجدهم)، که شهرت بسزایى در فلسفه غرب دارد، از منظر تاریخ فلسفه سیاسى، چندان از وزن و اعتبار برخوردار نیست . مورخان و مفسران اندیشه سیاسى، که گزارشگر تاریخ تحولات این حوزه از دانش بشرى هستند، غالبا گزارشى از اندیشه سیاسى او ارائه نمىکنند و یا به حداقل آن اکتفا مىکنند . چندوچون این بىاعتنایى به کانتبه عنوان فیلسوف سیاسى، تعیین کننده زمینه و جهتگیرى این مقاله است .
کانت و لیبرالیسم سیاسی
حوزههای تخصصی:
باز سخنی در الهیات تطبیقی
منبع:
نامه فلسفه ۱۳۸۰ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
آیا مارکس فیلسوف هم بود؟
اسطوره در زمانه حاضر
توجیه ترکیبی در حکمت سینوی و صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۰ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
در مبحث توجیه که یکی از چالش برانگیزترین محورهای معرفتشناسی در روزگار ما است دستکم دو دیدگاه عمده وجود دارد: مبناگروی و انسجامگروی. تصور غالب بر این بوده و هست که دیدگاه فلاسفة اسلامی - که ابن سینا و صدرالمتألهین شیرازی از برجستگان آنان محسوب میشوند - در این بحث مبناگروانه است. این مقاله درصدد است تا با بیان شواهدی نشان دهد که این دو فیلسوف اسلامی در آثارشان از هر دو روش (مبناگروی و انسجامگروی) بهره بردهاند.
مبناگروی و مسألة ابتنأ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۰ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به دیدگاهی مبناگروانه در مبحث توجیه براساس فلسفة اسلامی که از استواری و استحکام عقلی لازم برخوردار باشد میباید چالشهای مختلفی را که در اینباره برانگیخته شدهاند از سر گذراند و به آنها پاسخهایی درخور و مناسب داد. یکی از این چالشها در خصوص مسأله کیفیت ابتنأ قضایای نظری به بدیهی است که شکاک با طرح آن، سعی تا نظام معرفتی مذکور را مبتلا به عارضة «خود تنهاگروی»(solipcism) نشان دهد. این مقاله سعی دارد تا با طرح و رد چنین مسالهای، راه را برای مبناگروی براساس فلسفة اسلامی هموار کند
فلسفه حقوق
حوزههای تخصصی:
چکیده
فلسفه حقوق به بحث از معنا و مبناى الزامآور بودن قواعد حقوقى و تمایز قواعد حقوقى، اخلاقى و مذهبى مىپردازد . فلسفه حقوق به نظریههاى کلى درباره حقوق، قطع نظر از نظام یا شعبه خاص توجه دارد . در زبان فارسى این مباحث در ذیل عناوینى چون کلیات حقوق و نظریه کلى حقوق هم بحث مىشود .
در این مقاله، ابتدا ضمن تعریف واژههاى مربوط، به سابقه تاریخى فلسفه حقوق اشاره شده، و جهات نیاز به تدوین فلسفه حقوق مطرح مىشود و با تعیین موضوع فلسفه حقوق، مکاتب حقوقى معرفى و مبناى حقوق از دیدگاه مکتبهاى تحققى و آرمانى و حقوق فطرى و اسلام بیان مىشود، آنگاه انتقادات وارد بر مکاتب حقوق طبیعى و پوزیتویستى به اختصار شرح داده مىشود .
در ادامه، مبحث مهم هدف حقوق در نظریه فردگرایان و اجتماع گرایان را طرح و به اختصار بررسى مىشود .
نیچه و فمینیسم معاصر
مکاتب ریاضی
منبع:
نامه فلسفه ۱۳۸۰ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
دین و دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۰ شماره ۲۰ و ۲۱
حوزههای تخصصی:
هابرماس و جهان مدرن
اسپینوزا از نظرگاه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه غرب با تفکر هگل تاریخ و فلسفه با هم نسبت می یابند و بل فلسفه ‘ تاریخی و تاریخ ‘ فلسفی دیده می شود و این پیوند مبارک بدون تفسیر تاریخ فلسفه برای هگل امکان پذیر نبوده است . لذا تفسیر هگل از تاریخ فلسفه جدید (مدرن ) امکان جمع تقابلهای تفکر جدید غربی را که از زمانه دکارت تا خود هگل حیات فرهنگی غرب را دچار شقاق و گسیختگی کرده بود ‘ میسور ساخت . در مقاله حاضر‘ یکی از مهمترین فلاسفه دوره جدید ‘ یعنی اسپینوزا از نظرگاه هگل با ابتناء بر متن درس – گفتارهای تاریخ فلسفه مورد بحث قرار گرفته است . در بخش اول مقاله مقدمه کلیات تفسیر هگل را پیش گشیده ایم . دربخش دوم نقد و نظر هگل در باب تعاریف کتاب اخلاق را آورده ایم . در بخش سوم نیز مسأله انکار جهان در فلسفه اسپینوزا ‘ که در مقابل تفسیر الحادی فلسفه اوست ‘ مورد بحث و فحص قرار گرفته است .
ابعاد اخلاقی پژوهش علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۰ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
علم و اخلاق همیشه در نزد بشر منزلت ویژهاى داشته است. غالبا چنین انگاشته مىشود که نقش آفرینان حوزه علم، یعنى دانشمندان، همواره در محدوده کار خود فقط به آنچه هست نظر دارند و نسبت به آنچه باید باشد دغدغهاى ندارند. این دیدگاه قهرا به تز بى طرفى علم نسبت به ارزشها مىانجامد.
نویسنده مقاله حاضر تز دیگرى را پیش مىکشد که بر اساس آن مسائل ارزشى، بویژه مسائل اخلاقى با پژوهش علمى گره خورده است. کسانى که براى آراستن علم، سخن را به پیرایش آن از ارزشها مىکسانند، درباره ماهیت پژوهش علمى به خطا رفتهاند. نمىتوان پژوهش علمى را بدون مواجهه با مسائل ارزشى و اخلاقى به انجام رساند. از این رو باید در فکر چارهاى براى این مسائل بود، نه این که آنها را نادیده گرفت یا به پنهان کردن آنها اقدام کرد. نمونه هایى از این مواجهه در مقاله حاضر گردآورده شده است.