فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۶۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ناگویی هیجانی و ویژگی های شخصیتی با فرسودگی شغلی دبیران زن آموزش و پرورش بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دبیران زن آموزش و پرورش شهر کرمانشاه بود که از بین آنها به روش نمونه گیری خوشه ای نمونه ای به حجم 300 نفر انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو، شخصیتی پنج عاملی نئو و فرسودگی شغلی ماسلاچ استفاده شد. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود و برای تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های ناگویی هیجانی (دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی) و فرسودگی شغلی رابطه مثبت، بین روان نژندی و فرسودگی شغلی رابطه مثبت، بین برونگرایی و فرس ودگی شغلی راب طه منفی، بین با وج دان بودن و فرسودگی ش غلی رابطه مثبت و بین انعطاف پذیری و فرسودگی شغلی رابطه م نفی وجود دارد و متغیرهای دشواری در ش ناسایی اح ساسات، دشواری در توصیف احساسات، روان ن ژندی، برونگرایی و باوجدان بودن توانایی پیش بینی فرسودگی شغلی را دارند. بنابراین می توان با تدابیر مناسب به سلامت محیط شغلی و کاهش فرسودگی شغلی دبیران کمک کرد.
بررسی ارتباط تنظیم هیجان و عواطف مثبت و منفی با عملکرد و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط تنظیم هیجان و عواطف مثبت و منفی با عملکرد و فرسودگی تحصیلی دانشجویان بود. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه این پژوهش شامل 400 دانشجو (200 پسر و 200 دختر) بود که از میان دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 91-90 به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های فرسودگی تحصیلی، عواطف مثبت و منفی و پرسشنامه تنظیم هیجان، و برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی از معدل کل آن ها استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) به کار رفت. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین تنظیم هیجان و عواطف مثبت و منفی با عملکرد و فرسودگی تحصیلی رابطة معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل واریانس نشان داد که دو گروه در تنظیم هیجان، عواطف مثبت بیشتر و فرسودگی تحصیلی تفاوت معناداری دارند، در واقع تنظیم هیجان و عواطف مثبت دختران بیشتر و فرسودگی تحصیلی آن ها کمتر از پسران بود. اما دو گروه در عواطف منفی و عملکرد تحصیلی تفاوت معناداری نداشتند.
نقش حالتهای خلقی بر شیوه ارزیابی دانش آموزان دختر از توانایی مشکل گشایی خود
حوزههای تخصصی:
کشف عوامل مؤثر بر تنظیم هیجان: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از آن جا که تجربه هیجان بخش مهمی از زندگی انسان ها را به خود اختصاص می دهد، تنظیم هیجان و شناسایی عوامل مؤثر بر آن می تواند نقش تأثیرگذاری در زندگی فرد داشته باشد. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، کشف عوامل مؤثر بر تنظیم هیجان بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع کیفی به روش داده بنیاد بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای قراردادی انجام پذیرفت. جامعه آماری، زنان متأهل شهر اصفهان بودند. نمونه گیری به روش هدفمند و در حد اشباع 10 نفر از زنان متأهل که به منظور ثبت نام در کلاس های آموزشی به فرهنگ سرا مراجعه کرده بودند، انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات، از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق استفاده شد.
یافته ها: با توجه به مصاحبه های انجام شده با زنان متأهل، نتایج تحلیل محتوا 7 مقوله هسته ای شامل عوامل زیستی، عوامل درون فردی، عوامل روان شناختی، عوامل زوجی، عوامل خانوادگی، عوامل محیطی اجتماعی و عوامل راهبردی و 16 مقوله فرعی را نشان داد.
نتيجه گيري: با توجه به عوامل هسته ای به دست آمده از نتایج تحقیق حاضر، تنظیم هیجان زنان یک مسأله زیستی، روانی و اجتماعی (Biopsychosocial) می باشد. بنابراین، به پژوهشگران و درمانگران توصیه می گردد در بررسی تنظیم هیجان زنان در کنار عوامل درون فردی و روان شناختی، به عوامل خانوادگی، زوجی، اجتماعی و زیستی نیز توجه کنند تا به این وسیله بتوانند از نتایج مؤثرتری در این زمینه بهره مند شوند.
رابطه بین شوخ طبعی و اختلالات روانی در دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین شوخ طبعی و اختلالات روانی دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی شهر اصفهان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1386-1385 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 214 دانش آموز (105 دختر و 109 پسر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در مورد آنها پرسشنامه شوخ طبعی (SHQ) و نسخه تجدید نظر شده 90 نشانه ای (SCL-90-R) اجرا شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین کل شوخ طبعی با شاخص کلی علایم روانی و ابعاد شکایات جسمانی، وسواس - اجبار، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب، فوبیا، افکار پارانوییدی، روان پریشی گرایی و سوالات اضافی رابطه معنی دار منفی وجود دارد، اما بین کل شوخ طبعی با بعد خصومت رابطه ای معنی داری مشاهده نشد. علاوه بر این، مقایسه میانگین ها نشان داد که بین دانش آموزان دختر و پسر از لحاظ میزان کل شوخ طبعی، شاخص کلی علایم روانی و ابعاد وسواس - اجبار، حساسیت بین فردی، خصومت، افکار پارانوییدی و روان پریشی گرایی تفاوت معنی داری وجود نداشت، اما از لحاظ ابعاد شکایات جسمانی، افسردگی، اضطراب، فوبیا و سوالات اضافی تفاوت میان آنها معنی دار بود.
راه کامیابی در زندگی
حوزههای تخصصی:
نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ترجیحات جنسیتیِ مردانگی-زنانگی در خشونت ورزی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ترجیحات جنسیتی مردانگی-زنانگی در خشونت ورزی دختران نوجوان بود. در یک پژوهش توصیفی-مقطعی از 509 دانش آموز دختر به شیوه خوشه ای چندمرحله ای نمونه گیری شد و هریک از آنها به پرسشنامه ی نقش جنسیتی بم (BSRI)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی(CERQ) و پرسشنامه پرخاشگری اهواز(AAI) پاسخ دادند. مجموعه ی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ترجیحات جنسیتی حداکثر توانست 37% از واریانس مشترک نتایج خشونت ورزی را پس از کنترل متغیرهای مخدوش کننده ی سن و سابقه بیماری جسمی تبیین نماید. در مدل نهایی راهبرد تنظیم شناختی هیجان ناسازگار و زیرمقیاس های سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعه انگاری، سرزنش دیگران و نقش جنسیتی مردانه به طور مستقیم و راهبرد تنظیم شناختی هیجانِ سازگار و راهبرد ارزیابی مجددمثبت به طور معکوس سطوح خشونت ورزی را پیش بینی می کردند. به نظر می رسد ارتقاء و اصلاح راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و نیز زمینه سازی فرهنگی در خصوص تغییر باورهای نامطلوب جنسیتی می تواند در کاهش هیجانات منفی مانند خشم ثمربخش باشد.
بررسی رابطه ساده و تعدیل گر ناامیدی و عملکرد خانواده با افکار خودکشی گرا در بین دانش آموزان پایه اول دبیرستان های شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر
با هدف بررسی رابطه ی بین ناامیدی و افکار خودکشی گرا
با نقش تعدیل گر عملکرد خانواده در بین دانش آموزان
دختر و پسر ناحیه ی یک و سه، شهر اهواز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی
دانش آموزان پایه اول دبیرستان شهر اهواز بود که از میان 181 دانش آموز دختر
و 179 دانش آموز پسر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب
شدند و سه مقیاس ناامیدی (BHS)، عملکرد خانواده (FAD) و افکار خودکشی گرا (SIS) را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان
داد که بین ناامیدی و عملکرد خانواده و عملکرد خانواده و افکار خودکشی گرا رابطه ی
منفی و معناداری به لحاظ آماری در هر دو گروه وجود دارد، علاوه بر این بین ناامیدی
و افکار خودکشی گرا رابطه ی مثبت
و معناداری در هر دو گروه دختر و پسر وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که در میان
دختران عملکرد خانواده تعدیل کننده رابطه ی میان
ناامیدی و افکار خودکشی گرا نمی باشد، ولی
در میان پسران عملکرد خانواده تعدیل کننده رابطه ی ناامیدی
وافکار خودکشی گرا می باشد؛ بنابراین می توان گفت
که میان ناامیدی به عنوان یکی از نشانه های اصلی افسردگی و افکار خودکشی گرا که به
دنبال آن می آید رابطه ی بسیار قوی وجود دارد.
آلکسی تیمیا و سبک های ابزار هیجان در خرده فرهنگ های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه الکسی تیمیا و سه سبک ابزار هیجان شامل ابرازگری هیجانی، کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگرای هیجانی در دانشجویان چهار خرده فرهنگ ایرانی (کرد، ترک، لر و فارس) است. گروه نمونه شامل 200 دانشجوی کارشناسی (50 دانشجوی کرد، 50 دانشجوی ترک، 50 دانشجوی لر و 50 دانشجوی فارس) بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران انتخاب شدند. به منظور بررسی آلکسی تیمیا از مقیاس آلکسی تیمیای تورنتو و به منظور بررسی سبک های ابزار هیجان از پرسشنامه های ابرازگری هیجانی، کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابزارگری هیجانی استفاده شد. نتایج نشان داد از لحاظ آلکسی تیمیا و سه سبک ابراز هیجان تفاوت معناداری میان دانشجویان چهار خرده فرهنگ وجود ندارد. به عبارت دیگر، دانشجویان ایرانی صرف نظر از اینکه متعلق به کدام خرده فرهنگ کرد، ترک، لر یا فارس هستند در توانایی تشخیص و توصیف هیجان ها و نیز نوع سبک ابراز هیجان تفاوت ندارند.
جانبی شدن، ادراک شوخ طبعی و شادکامی: آیا فرآیندهای کلامی سطح بالا و هیجاناتی همچون شادکامی نیز جانبی شده اند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جانبی شدن و تفاوت آزمودنی های راست دست و چپ دست از موضوعات مورد علاقه دانشمندان و محققان بوده است. یکی از حیطه هایی که در جانبی شدن علاقه پژوهشی زیادی به خود جلب کرده، پردازش کلامی سطح بالا از جمله درک شوخی و شوخ طبعی و نیز درک هیجان های مثبتی همچون شادکامی است. هدف: بررسی تفاوت بین شوخ طبعی و شادکامی در آزمودنی های راست دست و چپ دست بود. روش: برای پی بردن به نحوه جانبی شدن (جانبی شدن با استفاده از دست برتری مورد بررسی قرار گرفت) در این دو حیطه، 384 دانشجو از دانشگاه های پیام نور، تربیت مدرس، آزاد، صدا و سیما و تهران را با استفاده از تست های دست برتری ادینبورگ، شادکامی آکسفورد و شوخ طبعی SHQ مورد بررسی قرار گرفته برای تحلیل داده ها از آزمون t بهره برده شد. یافته ها: تحلیل آماری و مقایسه تفاوت بین دانشجویان راستدست و چپ دست نشان داد در میان دانشجویان راست دست شادکامی شیوع بالاتری دارد و در میان دانشجویان چپ دست میزان شوخ طبعی بیشتر است. نتیجهگیری: بنابراین شادکامی و شوخ طبعی در مغز جانبی شده اند به نحوی که مسؤول پردازش شادکامی نیمکره چپ و مسؤول پردازش شوخ طبعی نیمکره راست است.
رابطه کیفیت روابط (حمایت اجتماعی ادراک شده، تعارض های بین فردی، عمق روابط)با شدت درد زایمان طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درد شدید زایمان طبیعی یکی از عواملی است که موجب شده این نوع زایمان با وجود پیامد های جسمی و روانی کمتر، از لحاظ آماری بعد از سزارین قرار بگیرد. هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه کیفیت روابط و خرده مقیاس های آن با شدت درد زایمان طبیعی بود. مواد و روش : این مطالعه توصیفی به روش نمونه گیری در دسترس بر روی 80 زن که زایمان طبیعی داشته اند، در سال 1394-1395 انجام شد. داده ها با پرسش نامه کیفیت روابط پیرس(QRI) و فرم کوتاه شده درد مک گیل (McGill) جمع آوری و با آزمون رگرسیون چندگانه به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، رابطه ی بین کیفیت روابط باشدت درد زایمان طبیعی معنی دار است )0001/0(p
اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش افسردگی دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش افسردگی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان بود. بدین منظور 40 نفر انتخاب و به عنوان نمونه منظور گردیدند. روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود و از مقیاس هامیلتون (1960) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. برنامه آموزش خودکنترلی هیجانی طی 10 جلسه 60 دقیقه ای و در مدت پنج هفتة متوالی به دانشجویان ارائه گردید. بدین منظور نمونه تحقیق به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه آزمایشی، تحت آموزش خودکنترلی هیجانی قرار گرفت، درحالی که گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کوواریانس) به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس و در سطح 05/0> pبرای گروه وابسته به منظور تعیین اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی نشان داد که این کاربندی توانسته است به عنوان مداخله ای مؤثر موجب کاهش افسردگی دانشجویان هم در مرحله آزمایش و هم در مرحله پیگیری شود.
منابع امیدبخش و سطح امید در مبتلایان به سرطان
حوزههای تخصصی:
تأثیر دیانت بر شادی دانش آموزان مدارس دخترانه مقاطع راهنمایی و دبیرستان ناحیه 2 شهر کرمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور شناسایی میزان تاثیر دیانت (دانش، نگرش و رفتار دینی) بر شادی دانش آموزان مدارس دخترانه مقاطع راهنمایی و دبیرستان ناحیه 2 شهر کرمان صورت گرفته است. روش تحقیق، توصیفی از نوع علّی ‐ مقایسه ای و ابزار جمع آوری اطلاعات، «پرسشنامه دانش، نگرش و رفتار دینی» و «پرسشنامه سنجش شادی» آکسفورد بود. با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 159 نفر از دانش آموزان دبیرستان و 104 نفر از دانش آموزان راهنمایی جهت پاسخگویی به سؤالات پرسشنامه انتخاب گردیدند و تجزیه و تحلیل داده ها، به وسیله نرم افزار Spss انجام گرفت و نتایج زیر حاصل گردید:
1. «دانش دینی» دانش آموزان پایین، «نگرش دینی» دانش آموزان مثبت و «رفتار دینی» آنها تاحدی مناسب به دست آمد؛
2. میزان شادی دانش آموزان نسبتاً زیاد است؛
3. دانش دینی بر شادی دانش آموزان موثر نیست؛
4. نگرش و رفتار دینی دانش آموزان بر شادی آنها تاثیر دارد؛
5. «مقطع تحصیلی» بر «دانش دینی»، «معدل» بر «دانش دینی، رفتار دینی و شادی» «پایه تحصیلی و سن» بر «رفتار دینی» تأثیر دارد.
نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال-های مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقص و نارسایی در مکانیسم های تنظیم عواطف و هیجان ها، سیستم های پردازشی را تحت تأثیر قرار داده مشکلات جدی سلامت و اختلال های روانشناختی می گردند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد انجام شد. در این راستا، صدوبیست و دو بیمار مرد مبتلا به اختلال های مصرف مواد در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) و شاخص شدت اعتیاد (ASI) را تکمیل کنند. داده های پژوهش با استفاده از روش های توصیفی آماری و تحلیل رگرسیون چندمتغیره سلسله مراتبی تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با ناگویی هیجانی و شدت اختلال های مصرف مواد رابطه منفی داشت و سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) با ناگویی هیجانی و شدت اختلال های مصرف مواد رابطه مثبت داشتند. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که ناگویی هیجانی رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد را تعدیل می کند. در نتیجه نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی را می توان بر حسب مکانیسم های متنوعی چون ایجاد فاصله از هیجان های منفی، خود درمانی و تسهیل روابط کلامی و هیجانی تبیین نمود.
اثربخشی آموزش تکنیک های ذهن آگاهی بر جهت گیری زندگی، رضایت از زندگی و پذیرش و عمل در زنان معتاد تحت توان بخشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های ذهن آگاهی بر جهت گیری زندگی، رضایت از زندگی و پذیرش و عمل در زنان معتاد تحت توان بخشی بود.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش شبه تجربی و بر اساس طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری شامل تمام زنان معتاد سم زدایی شده بود که دوره سم زدایی را پشت سر گذاشته بودند و در زمان اجرای پژوهش، در مرکز توان بخشی پرستو در شهر نجف آباد، تحت توان بخشی قرار داشتند. حجم نمونه را 24 نفر از زنان معتاد تحت توان بخشی تشکیل داد که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه 12 نفره آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش از 8 جلسه آموزش گروهی تکنیک های ذهن آگاهی طی دو ماه بهره بردند؛ در حالی که گروه شاهد تنها تحت آموزش های معمول برای بازتوانی قرار گرفتند. افراد هر دو گروه آزمایش و شاهد در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسش نامه های جهت گیری زندگی (Life orientation test یا LOT)، مقیاس رضایت از زندگی (Satisfaction with life scale یا SWLS) و پذیرش و عمل- نسخه دوم (Acceptance and action questionnaire-II یا AAQ-II) پاسخ دادند که قبل و بعد از مداخله تکمیل گردید. داده ها نیز با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات جهت گیری زندگی، رضایت از زندگی و پذیرش و عمل در دو گروه آزمایش و شاهد در مرحله پس آزمون وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: آموزش تکنیک های ذهن آگاهی در بهبود متغیرهای روان شناختی جهت گیری زندگی، رضایت از زندگی و پذیرش و عمل مؤثر می باشد و می تواند به عنوان روش درمانی مناسبی در درمان زنان معتاد تحت توان بخشی مورد استفاده قرار گیرد.