فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
92 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان درمانی معنوی مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلام بر کیفیت زندگی، تاب آوری و چارچوب (ذهنیت) زنان دارای همسر معتاد است. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی همسران معتادان مراجعه کننده به مراکز درمان و بازتوانی ترک اعتیاد شهر تبریز در تابستان ۱۳۹۵ تشکیل می دادند. از سه مرکز ترک اعتیاد زیر نظر بهزیستی، ۲۴ نفر از همسران معتادین که تمایل به همکاری داشتند، به صورت در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی (۱۲ نفر) و کنترل (۱۲ نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از: پرسش نامه کیفیت سازمان بهداشت جهانی (۱۹۹۸)، شادکامی آکسفورد (۲۰۰۱) و نگرش به زندگی باتیستا و آلموند (۱۹۷۳). برای گروه آزمایش (۱۱ جلسه ۷۵ دقیقه ای) روان درمانی معنوی مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلام اجرا شد. داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس و با کمک SPSS-۲۰ تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان می دهد بین میانگین های دو گروه در متغیر کیفیت زندگی در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰ p<). همچنین، نتایج نشان می دهد بین میانگین های دو گروه در متغیر چارچوب در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰ p<). نتایج حاکی از آن است که در متغیر کیفیت زندگی نیز در پس آزمون بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد (۰۵/۰ p<). با توجه به نتایج حاصل می توان گفت از آنجا که روان درمانی معنوی مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلام بر کیفیت زندگی، تاب آوری و چارچوب زنان دارای همسر معتاد تأثیر دارد، پیشنهاد می شود از آن به عنوان رویکرد درمانی در مراکز مشاوره استفاده شود.
اثر برنامه ورزشی تعادلی بر بهبود عملکرد گام برداشتن و شاخص های زمانی و مکانی راه رفتن در نوجوانان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از این پژوهش ارزیابی تاثیر برنامه ورزشی تعادلی 8هفته ای بر شاخص های زمانی و مکانی عملکرد راه رفتن در کودکان کم توان ذهنی مدرسه ای بود.
روش: به همین منظور، 40نوجوان کم توان ذهنی برای بررسی تاثیر برنامه های تمرینی تعادلی بر عملکرد راهرفتن در 2گروه قرارگرفتند: (19نفر گروه آزمایش و 21نفر گروه گواه). گروه آزمایش در یک برنامه 8هفته ای برنامه های تمرینی تعادلی شرکت کردند که شامل 2جلسه در یک هفته بود. راهرفتن با استفاده از شاخص های زمانی و مکانی موردارزیابی قرارگرفت.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که برنامه های تمرینی تعادلی منجربه پیشرفت های قابل توجه در عملکردهای شرکت کننده در شاخص های زمانی و فضایی می شوند.
نتیجه گیری: بنابراین، برنامه های تمرینی تعادلی برای بهبود عملکرد راه رفتن می تواند یک اقدام موثر باشد و برای بهبود تعادل و راه رفتن پیشنهادشود.
رابطه اعتیاد به اینترنت و تلفن همراه با فرسودگی تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت و اعتیاد به تلفن همراه با فرسودگی تحصیلی دانشجویان کارشناسی دانشگاه بیرجند بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد مطالعه در پژوهش حاضر، کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه بیرجند به تعداد 8591 نفر بوده که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بوده اند. حجم نمونه پژوهش بر اساس جدول کرجسی و مورگان370 نفر تعیین گردید که این افراد با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه اعتیاد به اینترنت یانگ، پرسش نامه اعتیاد به تلفن همراه یانگ کو و پرسش نامه فرسودگی تحصیلی برسو استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین اعتیاد به اینترنت و اعتیاد به تلفن همراه با فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. هم چنین، یافته ها ی حاصل از رگرسیون نشان داد که اعتیاد به اینترنت مؤلفه خستگی تحصیلی و اعتیاد به تلفن همراه مؤلفه های خستگی، بی علاقگی و ناکارآمدی تحصیلی را پیش بینی می کند.
رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تلفن همراه با اهمال کاری تحصیلی، احساس تنهایی و سلامت روان دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تلفن همراه با اهمال کاری تحصیلی، احساس تنهایی و سلامت روان بود. این پژوهش، توصیفی از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان سال سوم دبیرستان مدارس عادی- دولتی قم که در سال تحصیلی 95-1394 به تحصیل اشتغال داشتند، تشکیل می دهند که شامل 2414 نفر بودند. از بین کلیه دانش آموزان، 334 نفر با توجه به جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از مراجعه به مدارس، دانش آموزان حاضر در نمونه، چهار پرسش نامه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تلفن همراه (محقق ساخته)، اهمال کاری، احساس تنهایی و سلامت عمومی را به منظور جمع آوری داده ها تکمیل نمودند. روایی ابزارها به ترتیب از طریق روایی صوری، ملاکی، همسانی درونی و هم زمان قابل قبول گزارش شده است. هم چنین، پایایی آنها توسط آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 0/88، 0/92، 0/89 و 0/88 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و با استفاده از SPSS انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با اهمال کاری و احساس تنهایی رابطه مستقیم و با سلامت روان رابطه منفی دارد. هم چنین، متغیرهای اهمال کاری تحصیلی، احساس تنهایی و سلامت روان میزان استفاده از شبکه های مجازی تلفن همراه را پیش بینی می کند.
مقایسه تاثیر روش های مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه-گرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی تاثیر روش های مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان انجام گردید. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و دارای طرح پیش، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه الزهرا در سال تحصیلی 95-94 بودند. به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه تعداد 361 نفر از دانشجویان پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی را تکمیل کردند. از بین آنها تعداد74 نفر نمره یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین کسب کردند. مرحله دوم 60 نفر از افرادی که داوطلب شرکت در مرحله دوم پژوهش بودند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش(هر کدام 15) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی در مورد سه گروه آزمایش انجام شد. در پایان چهار گروه دوباره با استفاده از پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی هیرشی (2014) سنجیده شدند. یافته ها: نتایج درون و بین آزمودنی حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و واریانس چندمتغیری نشان دادند که ارائه آموزش بر بهبود میانگین نمرات اشتیاق مسیرشغلی تاثیر داشته است(p < 0/001). نتایج آزمون تعقیبی بیان گر آن بود که نمره کل اشتیاق مسیرشغلی در مراحل پس آزمون و پیگیری در گروه کنترل به طور معناداری از سه گروه مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی کمتر بود(p < 0/001). نتیجه گیری: پژوهش حاضر بیانگر این است که آموزش مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی بر افزایش اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان دختر موثر است.
مقایسه پاسخ های کودکان شهری و روستایی به کارت های رورشاخ بر اساس نظام جامع اکسنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ادراک کودکان شهری با کودکان روستایی از کارت های لکه جوهر رورشاخ انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر 10-7 شهر زنجان و روستاهای تابعه تشکیل می دادند و حجم نمونه نیز 80 نفر بود که به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش علی- مقایسه ای و ابزار پژوهش را کارت های لکه جوهر رورشاخ تشکیل می دادند. یافته های حاصل از تحلیل تی استودنت نشان داد تعداد پاسخ های کودکان شهری به صورت معناداری از کودکان روستایی بیشتر بود. همچنین بین کودکان روستایی و شهری در شاخص های حرکت اشیا فعال(ma)، حرکت انسانی غبر فعال (Mp)، پاسخ شکل-بافت (FT)، پاسخ بافت-شکل (TF)، پاسخ بعد-شکل (VF) و پاسخ شکل-چشم انداز (FY) تفاوت معناداری مشاهده شد. در سایر شاخص ها تفاوتی مشاهده نشد. با توجه به نتایج نتیجه گرفتیم کودکان روستایی با کودکان شهری تفاوت قابل ملاحظه ای باهم به لحاظ ادراکی از کارت های رورشاخ ندارند. بین کودکان روستایی و شهری فقط در تعداد پاسخ ها و شاخص های تعیین کننده تفاوت معنادار مشاهده شد و در شاخص های محتوا، پاسخ های رایج، کیفیت تحولی و محل ادراک لکه تفاوت معناداری مشاهده نشد.
اثربخشی آموزش برنامه والدگری مثبت بر کیفیت تعامل والد- کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تأثیر آموزش برنامه والدگری مثبت (Triple P) بر کیفیت تعامل والد-کودک مادران کودکان دبستانی شهر اهواز بود. پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران کودکان مدارس ابتدایی شهر اهواز بود که 30 نفر از آنها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل). گروه آزمایش، برنامه آموزشی والدگری مثبت را در 8 جلسه دریافت کردند در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزار استفاده شده در این پژوهش، مقیاس رابطه ی والد-کودک پیانتا (1994) بود. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری، با استفاده از نسخه 21 نرم افزار آماری SPSS تحلیل شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که گروه آزمایش و کنترل حداقل در یکی از مولفه های تعامل والد-کودک تفاوت معناداری داشتند (001/0>P) و آموزش برنامه ی والدگری مثبت بر تعارض، نزدیکی، وابستگی و رابطه مثبت کلی اثر مثبت و معناداری داشت (001/0>P). نتایج حاکی از آن بود که برنامه ی آموزش والدگری مثبت سبب بهبود تعامل مادر با کودک شده است.
خودمهارگری و سلامت: نقش تعدیل کننده شفقت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بسیاری از مشکلات سلامتی انسان مستقیما ناشی از انتخاب های رفتاری است ، اما معمولا افراد به روشی که به ارتقای سلامتی و طول عمر آنها منجر شود، رفتار نمی کنند. هدف این مطالعه بررسی نقش شفقت خود در رابطهی میان خودمهارگری و رفتارهای مربوط به سلامتی است. روش: به این منظور 121 دانشجوی روانشناسی دانشگاه تهران ) 54 پسر و 22 دختر با سن 12 تا 33 سال( پرسشنامه ی 5بعدی سنجش سلامت و فرم کوتاه مقیاس شفقت خود و خودمهارگری را تکمیل کردند. یافتهها: یافته ها نشان داد خودمهارگری و شفقت خود با سلامت همبستگی مثبت دارند و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی، نقش تعدیلکنندگی شفقت خود را در رابطهی خود مهارگری و سلامت نشان داد، به صورتی که در افراد با شفقت خود بالاتر، خود مهارگری پیشبین قویتری برای سلامت بود. یافته ها با توجه به نقش شفقت خود در مراحل خودمهارگری )انتخاب هدف، پیگیری، ارزیابی هدف و تنظیم هیجانات( تبیین شده اند.
مقایسه دو روش آمادگی بدنی بر تحکیم (مبتنی بر ارتقاء) حافظه حرکتی آشکار دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:با توجه به نقش خواب بر بهبود اجرای مهارت های حرکتی، پژوهشگران به دنبال راهکارهای مؤثر جهت اثربخشی بیش تر خواب شبانه هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آمادگی بدنی (گرم کردن اختصاصی و تسهیل عصبی عضلانی) بر تحکیم (مبتنی بر ارتقاء) حافظه حرکتی آشکار دانشجویان بود.
تحلیل پوششی داده ها به مثابه ابزار اندازه گیری عملکرد سازمانی، برنامه ریزی و بهینه کاوی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین کارآیی نسبی واحدهای اداری آموزش و پرورش استان زنجان با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها(DEA) صورت پذیرفته است. این مطالعه از یک رویکرد کمّی بهره برده، به لحاظ روش، توصیفی-مقطعی بوده و برای پاسخگویی به سئوال های پژوهش از ابزار بررسی اسناد و مدارک اداری استفاده شده است. برای تعیین کارآیی، ابتدا با استفاده از پرسشنامه، نظرات خبرگان در خصوص متغیرهای ورودی و خروجی دریافت شد و سپس با استفاده از روش بُردا (Borda) به تعیین و انتخاب این متغیرها اقدام شد. با استفاده از مدل جمعی (Slack)، از تعداد 14اداره آموزش و پرورش، 7 اداره کارآ و 7 اداره دیگر ناکارآ تعیین شدند. به منظور استفاده از نتایج مطالعه در برنامه ریزی و بهینه کاوی، مقادیر بهینه هر متغیّر به تفکیک ادارات آموزش و پرورش ارائه شد تا از این مقادیر به عنوان هدف کمّی در هدفگذاری و برنامه ریزی استفاده شود
سلامت معنوی در بستر عوامل اجتماعی معنویت افزا از نگاه نهج البلاغه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
55-62
حوزههای تخصصی:
سلامت معنوی بُعدی از سلامت انسان است که در بستر عامل های مختلفی می تواند رشد کند. در متن های اسلامی به ویژه در نهج البلاغه می توان این عوامل را استخراج نمود. یکی از عامل های رشد دهنده ی سلامت معنوی، عامل های اجتماعی است. این پژوهش با هدف جستجوی عوامل اجتماعی معنویت افزا از نگاه نهج البلاغه انجام شده است . مواد و روش ها: این مطالعه از نوع تحلیل محتوا است و براساس آموزه های فردی و اجتماعی نهج البلاغه؛ با محوریت زمینه هایِ معنویت افزای اجتماعی انجام شده است. در این پژوهش، اسناد و متن های اسلامی، ازجمله نهج البلاغه و نرم افزارهای علوم اسلامی بررسی شده است؛ همچنین در سایت نشریات کشور، با توجه به کلید واژه ی«نهج البلاغه»، 500 مقاله بررسی شد که از این تعداد، 97 مقاله تکراری؛ و بقیه ی مقاله ها مربوط به موضوع های مختلف اجتماعی، اخلاقی، ادبی، تربیتی و غیره بود که از این تعداد، چهار مقاله مربوط به حیطه ی سلامت و چهار مقاله به نوعی مربوط به موضوع معنویت بود؛ و تنها یک مقاله به موضوع سلامت معنوی در نهج البلاغه ارتباط داشت که تا حدّی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: بر اساس پژوهش حاضر، معلوم شد که حاکمیت دین و رهبری جامعه در هدایت افراد به سوی ارزش های اخلاقی و معنوی نقش پر رنگی دارد؛ و در کنار آن، مبارزه با فقر و بهره مندی جامعه از رفاه نسبی و نیز نفی تبعیض و نابرابری های اجتماعی و اجرای عدالت، بستری را برای حرکت جامعه به سوی ارزش های معنوی فراهم می کند. نتیجه گیری: با توجه به آنچه بیان شد می توان چنین نتیجه گرفت که معنویت، همان گونه که جنبه ی فردی دارد، می تواند جنبه ی اجتماعی نیز داشته باشد؛ به تعبیر دیگر، هم می توان از جامعه ی معنوی سخن گفت و هم از جامعه ی مادی و غیر معنوی . رفتارهای مذهبی ازجمله موضوع هایی است که در ایجاد معنویت تأثیر گذار است. بر این اساس، هنگامی می توان از جامعه ی معنوی سخن گفت که رفتارهای مذهبی در جامعه ی ما فراگیر شود .
ساختار عاملی و روایی پرسشنامه ی شخصیت Mini-IPIP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از مشکلات مربوط به سنجش شخصیت طولانی بودن مقیاس های اندازه گیری بوده و احتمالا انگیزه پاسخ دهنده را تحت تاثیر قرار بدهد، در سالهای اخیر نیاز به ساخت پرسش نامه های کوتاه به عنوان یک ضرورت در این حوزه از سنجش مطرح شده است. هدف: در این پژوهش به بررسی برخی از ویژگی های روانسنجی پرسش نامه ی 20 سوالی شخصیت ( IPIPکوچک) پرداخته شد. روش: تعداد 780 دانشجو از چندین دانشگاه های شهر تهران (402 دختر و 378 پسر) به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد و به پرسش نامه ی فرم کوتاه شخصیت (Mini-IPIP) و همچنین پرسش نامه ی پنج عامل شخصیت 60 سوالی(NEO-FFI) پاسخ دادند. یافته ها: یافته های پژوهش گویای نشانگر این بودند که پایایی (آلفای کرونباخ) این پرسش نامه برای پنج عامل شخصیتی بین 68. تا 85. بود، از آنجا که هر عامل توسط 4 سؤال مورد سنجش قرار می گرفت، این مقادیر پایایی از اندازه ای خوب و قابل قبولی برخوردار بودند. نتیجه ی این پژوهش نشان داد که پرسش نامهIPIP کوچک از روایی همگرای خوبی برخوردار است. چرا که کلیه ی ضرایب همبستگی خرده مقیاس های مشابه در دو پرسش نامه ی شخصیتی از مقدار بالایی برخوردار بود. به منظور بررسی ساختار عاملی این پرسش نامه از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد که نتایج پژوهش گویای این بود که پرسش نامه ی IPIP کوچک از ساختار 5 عاملی برخوردار است. بحث: نتایج این پژوهش نشان دهنده ی اهمیت پرسش نامه ی IPIP در سنجش شخصیت بوده و به ویژه زمانی که مشکل در محدودیت زمانی و هزینه مطرح است، اجرای این پرسش نامه قابل توصیه است.
روان درمانگری چندبعدی معنوی: فعال سازی عمل معنوی و اثربخشی آن بر مشکلات روان شناختی مراجعان مضطرب
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تبیین «عمل» به عنوان حوزه کنش وری درمان چندبعدی معنوی و بررسی اثربخشی آن بر ابعاد مشکلات روان شناختی مراجعان مضطرب بوده است. روش پژوهش عبارت بوده است از تحلیل متون دینی، و بررسی اثربخشی درمان چندبعدی معنوی به روش نیمه تجربی با گروه کنترل به صورت گروهی، با استفاده از ابزارهای پرسش نامه ساختاریافته چندبعدی زندگی و آزمون اضطراب بک، که بر روی گروه نمونه مراجعان مضطرب مراکز مشاوره انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بر اساس تحلیل متون دینی (قرآن، حدیث)، آنچه هویت انسان را می سازد به طور کلی، تحلیل و فعال سازی «عمل» و به شکل مثبتِ غایی، «عمل معنوی» مراجعان است. عملِ محاسبه پذیر عملی است که امکان مدیریت اجزا و مراتب آن به شکل ارادی وجود دارد. در پژوهش حاضر با استفاده از روان درمانگری چندبعدی معنوی از طریق تنظیم و تعدیل عمل یا کنش وری ارادی انسان و عوامل مربوط به آن و فعال سازی عمل معنوی (به ویژه بازخورد توحیدی و عقل خداسو)، مشکلات روان شناختی مراجعان مضطرب نسبت به گروه کنترل در ابعاد هفت گانه (رفتاری، عاطفی، حسی، تصویرپردازی ذهنی، شناختی، روابط و بیولوژی/سبک زندگی) به طور معناداری کاهش یافت (P<0/0001). همچنین، اضطراب گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافت (P<0/0001). مشاهدات بالینی و گزارش های مراجعان نشان داد بازخورد توحیدی، عقل خداسو را فعال و کنش وری انسان را متعادل می کند و به سطح «عمل معنوی» تعالی می بخشد. در این سطح کنش وری انسان هدفمند، باارزش و معنادار شده و با کاهش اضطراب، به اعمال انسان وحدت می بخشد. نتیجه اینکه با تنظیم عمل انسان در ابعاد مختلف و تعادل بخشی به آن می توان بر مشکلات زندگی افراد مضطرب، که از دید فاعلی خارج از کنترل اند، غلبه کرد. منطق این درمان برای مشکلات در ابعاد مختلف ایجاب می کند آن را درمانی فرا تشخیص تلقی کرد.
عوامل تسهیل کننده و بازدارنده ی رعایت حجاب کامل توسط دانشجویان: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
14-24
حوزههای تخصصی:
رعایت حجاب، یک ارزش اسلامی و تکلیف الهی مورد تأکید است و در محیط دانشگاه ضرورت آن بیش از پیش احساس می شود. بد حجابی، پدیده یی اجتماعی است که برای پی بردن به عوامل آن، باید جوانب اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن بررسی شود. هدف از این پژوهش، تبیین عوامل تسهیل کننده و بازدارنده ی رعایت حجاب کامل برای دانشجویان بوده است. مواد و روش ها: این مطالعه، بخشی از مطالعه یی است که به روش گراندد تئوری انجام شده. داده ها با مصاحبه ی نیمه ساختار یافته از 12 دانشجوی ترک حجاب کرده، 11 نفر دانشجوی با حجاب، سه استاد مشاور، دو معاون فرهنگی و سه نفر از اعضای خانواده ی دانشجویان ترک حجاب کرده، جمع آوری شد. مشارکت کنندگان با نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند و تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مقایسه ی مداوم کوربین و اشتراوس(2008) انجام شد. یافته ها: تقیّد به معنویات، که عاملی تسهیل کننده در رعایت حجاب دانشجویان است، با اخلاق مداری، دین مداری و خوف و رجا، انتزاع شد؛ و تردید در باورها، که عاملی بازدارنده در رعایت حجاب کامل دانشجویان شناخته شد، با سه زیرطبقه ی فطرت گریزی، باورهای دینی سطحی و شناخت دینی ناکافی، انتزاع شد. نتیجه گیری: رعایت حجاب کامل، با تقیّد به معنویات تقویت می شود؛ و تردید در باورها، حجاب را تضعیف می کند؛ بنابراین به منظور ترویج و توسعه ی حجاب لازم است به شرایط زمینه یی و علّی رویارویی با حجاب توجه کرد و برای تقویت باورها و ارزش ها، اقدام های لازم به عمل آورد.
رابطه بین خودکارآمدی با سبک مدیریت کلاس اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
51 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف کلی این تحقیق بررسی رابطه خودکارآمدی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی با سبک مدیریت کلاس آنان بود. روش: این پژوهش ازنظر هدف، تحقیقی کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش، نوعی تحقیق همبستگی است. جامعه آماری تحقیق اساتید و اعضای هیئت علمی یکی از مراکز آموزش عالی نیروهای مسلح بود. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و حجم نمونه 100 نفر بود. نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، بین خودکارآمدی با سبک مدیریت کلاس رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد همچنین مؤلفه های خودکارآمدی ازجمله شایستگی های فردی، شایستگی های اجتماعی و شایستگی تدریس با سبک مدیریت کلاس ارتباط مستقیم و معناداری داشته، ولی بین شایستگی های پژوهشی با سبک مدیریت کلاس ارتباط معناداری مشاهده نشد. بحث : با توجه به رابطه خودکارآمدی با سبک مدیریت کلاس اعضای هیئت علمی، بایستی برای اثربخش نمودن کلاس ها در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی برای ارتقای خودکارآمدی اعضای هیئت علمی برنامه ریزی لازم را انجام داد.
اثربخشی آموزش گروهیِ فنونِ شناختی رفتاری بر افزایش انگیزه درونی دانش آموزان متوسطه شاهد
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
61 - 73
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاهش انگیزه درونی، یکی از مشکلات شایع در آموزش وپرورش است و در دانش آموزان رو به افزایش می باشد و باعث افت جدی در عملکرد تحصیلی آنان می شود. هدف تحقیق، افزایش انگیزه درونی براساس آموزش اثربخشی شناختی رفتاری بود. روش: آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دبیرستان شاهد شهرستان کردکوی و نمونه شامل؛ 42 نفر از دانش آموزانی بود که انگیزه درونی آنها از انگیزه بیرونی کم تر بود که به طورتصادفی در دو گروه آزمایش (22 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دید. برای سنجش انگیزه دانش آموزان از پرسشنامه انگیزه تحصیلی(AMS) استفاده شد و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندگانه (Manova) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج: اثربخشی آموزش شناختی رفتاری برافزایش انگیزه درونی 66% است و بین میانگین نمرات انگیزه درونی و گروه آزمایش در پس آزمون و پیش آزمون تفاوت معناداری وجود داشت. بحث: آموزش شناختی رفتاری با اصلاح تفکر دانش آموزان و آموزش روش صحیح مهارت های تحصیلی بر افزایش انگیزه درونی مؤثر بوده است
اثر بخشی آموزش هوش معنوی بر مؤلفه های بهزیستی ذهنی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش هوش معنوی بر بهزیستی ذهنی دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی انجام گرفته است. به منظور انجام این پژوهش 24 نفر از میان جامعه آماری، به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل به طور مساوی گمارده شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود .آموزش هوش معنوی برای گروه آزمایش در طی 7 جلسه گروهی 90 دقیقه ای انجام گرفت؛ این در حالی بود که گروه گواه آموزشی را دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از آزمون رضایت از زندگی SWLS دینر، امونز، لارسن و گریفن و عاطفه مثبت و منفی واتسون. داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش هوش معنوی بر حیطه عاطفه مثبتِ بهزیستی ذهنی تاثیر معنادار داشت ولی بر دو حیطه عاطفه منفی و رضایت از زندگی تاثیر معناداری نداشته است.
رابطه شبکه های اجتماعی با سلامت اجتماعی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه شبکه های اجتماعی با سلامت اجتماعی دانشجویان بوده است. این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری (4256 نفر) در سال 1394 می باشد. از بین دانشجویان مذکور به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران، 350 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و در تحقیق شرکت کردند. این افراد، در بررسی میدانی با استفاده از پرسش نامه سلامت اجتماعی و پرسش نامه های محقق ساخته شبکه های اجتماعی و حمایت اجتماعی شبکه مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل آماری شامل آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه بوده است. یافته ها نشان داد که بین شبکه های اجتماعی، منابع حمایت اجتماعی شبکه ها، ارتباط شبکه ای و مشارکت در شبکه های اجتماعی با میزان سلامت اجتماعی دانشجویان ارتباط معنی دار وجود دارد. در تحلیل رگرسیونی چندگانه، مؤلفه های حمایت اجتماعی، روابط شبکه ای و مشارکت در شبکه های اجتماعی 32 درصد توانستند جایگاه متغیر سلامت اجتماعی را تبیین کنند که مؤلفه حمایت اجتماعی با توجه به بزرگ تر بودن ضریب بتا، دارای سهم بیشتری در تبیین سلامت اجتماعی می باشد. نتیجه این که سلامت اجتماعی دانشجویان به عنوان سازه ای اجتماعی از کمیت و کیفیت حضور و فعالیت در شبکه های اجتماعی تأثیر می پذیرد.
مقایسه ی ابعاد کمال گرایی، سیستم های مغزی-رفتاری و تاب آوری در بیماران عروق کرونر و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه در جوامع مختلف با روند صعودی بیماری های قلبی–عروقی مواجه هستیم. مطالعه ی حاضر با هدف مقایسه ی ابعاد کمال گرایی، سیستم های مغزی-رفتاری و تاب آوری در بیماران عروق کرونر و افراد عادی می باشد.
روش کار: در این پژوهش علی-مقایسه ای، داده ها از 150 نفر بیمار عروق کرونری مراجعه کننده و بستری شده در بیمارستان های قلب و عروق شهر تهران در سال 1392 و 150 نفر سالم جمع آوری شدند. این افراد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست، مقیاس سیستم های بازداری و فعال سازی رفتاری کارور وایت و مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون بودند. جهت تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل رگرسیون لجستیک دوجمله ای و یو مان-ویتنی و نسخه ی 18 نرم افزار SPSS استفاده گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج، ابعاد کمال گرایی متغیرهای تردید نسبت به اعمال، انتظارات والدین و نظم و ترتیب با متغیر ملاک (در دو وضعیت بیمار و سالم) رابطه ی مثبت و معنی دار داشتند (05/0>P). در سیستم مغزی-رفتاری، بازداری رفتاری و تفریح طلبی فعال سازی با متغیر ملاک رابطه ی منفی و معنی دار و جنگ و گریز با متغیر ملاک، رابطه ی مثبت و معنی دار داشتند (05/0>P). تاب آوری در دو گروه بیمار کرونری و افراد سالم، تفاوت معنی داری نشان نداد (158/0=P).
نتیجه گیری: اجزای خاصی از ابعاد کمال گرایی و سیستم های مغزی-رفتاری با بیماری عروق کرونر قلب، ارتباط اختصاصی دارد و می توانند مولفه های مناسبی در تحلیل های روان شناختی بروز بیماری کرونر قلب باشند.