فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف:مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی از میزان تحقق اهداف شناختی برنامه درسی دین و زندگی دوره متوسطه و پیش دانشگاهی کشور صورت گرفت. روش: روش پژوهش از حیث هدف، تحقیق و توسعه و از نوع پژوهش ارزشیابی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان کلیه مناطق آموزشی شهرستان های تهران در سال تحصیلی 89-88 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت بررسی میزان تحقق اهداف شناختی تربیت دینی در سطوح شش گانه از آزمون های پیشرفت تحصیلی چهارگزینه ای برای سنجش میزان تحقق اهداف شناختی سطوح پایین دانش و فهم و از آزمون های تشریحی جهت سنجش میزان تحقق اهداف شناختی سطوح بالای کاربرد، تحلیل، ترکیب و ارزشیابی به تفکیک پایه های تحصیلی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در پایه اول و پیش دانشگاهی، هیچ یک از اهداف شناختی سطوح پایین (دانش و فهم) و سطوح بالا (کاربرد، تحلیل، ترکیب و ارزشیابی) محقق نشده بود. در حالی که در پایه های دوم و سوم اهداف شناختی سطح دانش، نسبتاً مطلوب و سطح فهم و سایر سطوح شناختی بالا نامطلوب بودند. نتیجه گیری: با عنایت به یافته های حاصل، در مجموع، می توان گفت که اهداف شناختی در برنامه درسی تربیت دینی دوره متوسطه و پیش دانشگاهی به نحو شایسته محقق نشده است. لذا، در پایان، پیشنهاداتی به جهت ارتقای تحقق اهداف شناختی ارائه گردیده است.
رابطه جهت گیری مذهبی و هوش معنوی با میزان تاب آوری دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی رابطه میان جهت گیری مذهبی، هوش معنوی با میزان تاب آوری دانشجویان انجام شده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93-92 بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای (تعداد 228 دانشجو) انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت، پرسش نامه هوش معنوی و مقیاس تاب آوری بود. نتایج نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی، با هوش معنوی و میزان تاب آوری دانشجویان رابطه مثبت معنی دار دارد. از سوی دیگر، بین دانشجویان دختر و پسر در جهت گیری مذهبی، هوش معنوی و تاب آوری تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین بین دانشجویان و دین پژوهان در جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی تفاوت معناداری دیده شد، اما در هوش معنوی و میزان تاب آوری در این دو گروه تفاوتی مشاهده نگردید. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که هوش معنوی، بیشترین سهم را در تبیین تاب آوری دانشجویان دارد. در نهایت، می توان گفت: افراد دارای جهت گیری مذهبی درونی، که تنها برای منافع شخصی تظاهر به دین داری نمی کنند و افراد دارای هوش معنوی بالا، از تاب آوری بالاتری برخوردارند.
پیش بینی تغییرات رفتارهای بهداشتی بر اساس متغیرهای احساس انسجام، خودکارآمدی کلی، خوش بینی و بدبینی در جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی تغییرات رفتارهای بهداشتی بر اساس متغیرهای احساس انسجام، خودکارآمدی کلی، خوش بینی و بدبینی در جمعیت دانشجویی بود. در این پژوهش نمونه ای به تعداد 135 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان کارشناسی ارشد دختر دانشگاه تبریز انتخاب شد. جهت اندازه گیری مولفه رفتار های بهداشتی از مقیاس رفتارهای بهداشتی پلانگ، مولفه احساس انسجام پرسشنامه احساس انسجام آنتونووسکی، مولفه خودکارآمدی کلی از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران و مولفه خوش بینی بدبینی مقیاس خوش بینی و بدبینی توسط چانگ و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون همزمان تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد رابطه احساس انسجام با رفتارهای بهداشتی مثبت و معنی دار است (01/0P<). متغیرهای مدیریت پذیری و معناداری احساس انسجام پیش بینی کننده های خوبی برای رفتارهای بهداشتی بودند. رابطه بدبینی با رفتارهای بهداشتی مثبت، ولی از نظر آماری غیرمعنی دار است. خوش بینی با رفتارهای بهداشتی، رابطه منفی و غیرمعنی دار دارد. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که احساس انسجام، خودکارآمدی کلی، خوش بینی بدبینی می تواند رفتارهای بهداشتی را پیش بینی کند فراهم آورد.
شیوه های بازنمایی اعتیاد در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، پاسخ به این سؤال بوده که فیلم های سینمایی پس از انقلاب مسائل مربوط به اعتیاد و معتادان را چگونه بازنمایی کرده است. روش: برای پاسخ به این سوال 33 فیلم سینمایی ساخته شده بین سال های1360 تا 1390 که شخصیت های اصلی آنها را معتادان تشکیل داده اند، به روش تحلیل محتوایی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد که در فیلم های مورد بررسی، معتادان غالباً مرد، مجرد، بیوه یا مطلقه و اکثریت آن ها تحصیلکرده و دارای مدارک دانشگاهی بودند. همچنین، مصرف هروئین بیش از سایر انواع مواد مخدر در فیلم ها نمود داشته، خانه شخصی معتاد و خانه دوستان مهم ترین مکان های مصرف بوده و دوستان مهم ترین تهیه کننده مواد مخدر و مهم ترین عامل شروع مصرف نمایش داده شده اند . از سوی دیگر، طلاق و فروش فرزند بیشترین فراوانی آسیب های مربوط به معتادان فیلم ها را شامل شده و خانواده و گروه دوستان به عنوان مهم ترین علل اعتیاد در فیلم ها برجسته شده است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که فیلم های سینمایی در بازنمایی های خود از مسئله اعتیاد و معتادان نوعی ""اعتیادپژوهی عامه پسند"" فراهم می کنند که با اعتیادپژوهی آکادمیک تاحدودی همپوشانی دارد.
رابطه کیفیت زندگی با سلامت روان و نگرشهای ناکارآمد در بیماران پیوند کلیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف:با توجه به شیوع روز افزون مشکلات کلیوی و افزایش تعداد پیوند کلیه، لزوم توجه به مسائل روانشناختی و کیفیت زندگی این بیماران احساس می شود. هدف این مطالعه تعیین رابطه کیفیت زندگی با سلامت روان و نگرشهای نا کارآمد بیماران پیوند کلیه بود.
روشها:در قالب یک طرح پژوهش توصیفی تحلیلی(همبستگی) 96 نفر از بیماران پیوند کلیه مراجعه کننده به بیمارستانهای حضرت علی اصغر)ع) و الزهرا (س) اصفهان در سال 1391 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اطلاعات فردی، کیفیت زندگی ویژه بیماران پیوند کلیه (KTQ-25)، سلامت روان(GHQ-12)و نگرشهای ناکارآمد (DAS-26) استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS- 16 و آزمون های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها:تحلیل داده ها نشان داد بین کیفیت زندگی با سلامت روان رابطه مستقیم و بانگرشهای ناکارآمد وابعاد اختلال سلامت روان (عدم اعتماد به نفس، اختلال در کارکرد اجتماعی و اضطراب / افسردگی)رابطهمعکوس و معنی داری(001/0p<)وجود دارد.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهشنشان داد کیفیت زندگی بیماران پیوند کلیه بعنوان شاخصی از بهبودی و سازگاری آنها توسط نمرات مقیاس سلامت روان ونگرش های ناکارآمد قابل پیشبینی است.ابعاد سلامت روان مثل عدم اعتماد به نفس، اختلال در کارکرد اجتماعی،اضطراب/افسردگی و نحوه نگرش و تعبیر و تفسیر فرد از خود، دیگران و آینده، چگونگی کیفیت زندگی را تعیین می کند.
رابطه ابعاد شخصیت با حل مسأله و بهزیستی روانشناختی: نقش خودشیفتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی نقش خودشیفتگی در پیش بینی ابعاد شخصیت، حل مسأله و بهزیستی روانشناختی می باشد. 180 نفر(102 دختر و 78 پسر) از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان گیلان که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند، به روش خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه شخصیت خودشیفته (راسکین و تری، 1988) ، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت (کاستا و مک کری، 1989) ، مقیاس بهزیستی روانشناختی(ریف، 1989) و پرسشنامه سبک های حل مسأله(کسیدی و لانگ، 1996) را تکمیل نمودند. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که خودشیفتگی به عنوان یک سازه مهم روانشناختی قادر است تا ابعاد شخصیت، سبک های حل مسأله و بهزیستی روانشناختی را در دانشجویان پیش بینی نماید. چنین یافته هایی در تبییین اینکه چرا خودشیفتگی افراد متغیر مهمی است، کمک می نماید. پرداختن به این سازه در حوزه پژوهش روانشناسی شخصیت و اجتماعی توصیه می گردد.
نقش پیش بین خردمندی در سلامت عمومی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: جمعیت رو به گسترش سالمندان در دهه های اخیر، توجه خاص به مفهوم خردمندی به عنوان یک توانایی اثربخش را ضروری ساخته است. در پژوهش حاضر رابطه بین خردمندی و سلامت عمومی در افراد میان سال و سالمند شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت.
روش: در یک مطالعه توصیفی تحلیلی 114 نفر(61 مرد و 53 زن) با میانگین سنی 23/66 و انحراف استاندارد 7/8 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس سه بعدی خردمندی (3D-WS) و پرسشنامه سلامت عمومی 28-GHQ پاسخ گفتند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: هر سه مؤلفه خردمندی شامل ژرف نگری، شناختی و عاطفی رابطه معنادار با زیر مقیاس های سلامت عمومی و نمره کل آن داشتند (05/0≥p).
نتیجه گیری: خردمندی به عنوان پیش بینی کننده ای قابل اعتماد برای سلامت عمومی در سالمندان است و سالمندان خردمند در مقایسه با افرادی که از خردمندی کمتری برخوردارند پیری موفقیت آمیزتری داشته و از لحاظ شاخصه های سلامت عمومی در وضعیت بهتری به سر می برند.
رابطه سبک های مدیریت آموزشی در دانشگاه های علوم پزشکی با هوش فرهنگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هوش فرهنگی عاملی است که می تواند نقش مهمی در اثربخشی مدیران و نیز نوع برخورد با تعارضات داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هوش فرهنگی بر اثربخشی مدیران و نیز سبک های مدیریت تعارض در دانشگاه انجام شد.
روش ها: این پژوهش توصیفی- همبستگی در سال 1393 روی 30 نفر از مدیران و 180 نفر از کارکنان دانشگاه پیام نور ارومیه انجام شد. ابزار اندازه گیری داده ها شامل پرسش نامه هوش فرهنگی آنگ و داین، پرسش نامه سبک های مدیریت تعارض پوت نام و ویل سون و پرسش نامه اثربخشی پرداختچی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام،آزمون تحلیل واریانس و آزمون توکی) انجام شد.
یافته ها: رابطه بین هوش فرهنگی و اثربخشی مدیران با سطح اطمینان 95/0، معنی دار بود (288/0=r؛ 011/0=p). بین مولفه های انگیزشی (248/0=r؛ 028/0=p) و فراشناختی (311/0=r؛ 005/0=p) هوش فرهنگی با اثربخشی مدیران رابطه معنی داری وجود داشت، اما بین مولفه های رفتاری (173/0=r؛ 13/0=p) و شناختی (136/0=r؛ 231/0=p) هوش فرهنگی با اثربخشی رابطه معنی داری وجود نداشت. همچنین رابطه بین هوش فرهنگی با سبک های راه حل گرایی (281/0=r؛ 012/0=p) و کنترل (328/0-=r؛ 003/0=p) معنی دار بود، اما بین هوش فرهنگی و سبک عدم مقابله رابطه معنی داری مشاهده نشد (046/0=r؛ 685/0=p). نتیجه گیری: هوش فرهنگی با سبک های مدیریت تعارض راه حل گرایی و کنترل رابطه دارد ولی با سبک عدم مقابله رابطه ای ندارد.
پاسخ های مذهبی پرستاران آی سی یو به دیسترس اخلاقی: یک مطالعه ی کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و ا هداف: امروزه پرستاران بخش های آی سی یو با دیسترس اخلاقی متعددی رو به رو هستند. دیسترس اخلاقی سبب بروز مجموعه یی از پاسخ ها در پرستاران می شود. با شناخت این پاسخ ها می توان راهبردهایی برای رویارویی بهتر پرستاران با آن ها به کار برد. این مطالعه به منظور تبیین پاسخ های مذهبی پرستاران آی سی یو به دیسترس اخلاقی صورت گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه ی کیفی (که بخشی از رساله ی دکترا است) با رویکرد تحلیل محتوا در راستای پاسخ های مذهبی پرستاران به دیسترس اخلاقی صورت گرفت. در این مطالعه، داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته و عمیق با 18 مصاحبه ی انفرادی و دو مصاحبه ی گروهی با پرستاران بالینی شاغل در شهرهای مختلف ایران گردآوری شد. نمونه گیری به صورت هدفمند و تجزیه و تحلیل داده ها با تجزیه و تحلیل محتوای قراردادی انجام شد. یافته ها: در این پژوهش 26 پرستار شرکت کردند. طی فرآیند تحلیل محتوا پنج زیرطبقه و دو طبقه در رابطه با پاسخ های مذهبی پرستاران آی سی یو حاصل گردید. طبقات به دست آمده به صورت «باور های مذهبی» و «تزلزل در باورهای مذهبی» نام گذاری شدند. یافته ها نشان داد ایمان راسخ به خداوند و توکل بر او سبب بروز پاسخ مثبت می گردد و درست است ضعف و تزلزل در ایمان سبب پاسخ منفی پرستاران آی سی یو به دیسترس اخلاقی می شود. درون مایه ی اصلی این پژوهش، «پاسخ های مذهبی» بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که پرستاران آی سی یو در رویارویی با دیسترس اخلاقی، پاسخ های گوناگون مثبت و گاه منفی می دهند. مسئولان پرستاری می توانند به پرستاران برای کاهش دیسترس ها، یادگیری باورهای درست مذهبی و پیشگیری از پیامدهای مضر آن کمک نمایند. آموزش باورهای مذهبیِ ضمن دوران تحصیل در دانشگاه و تقویت و ارتقای توانمندی مذهبی از ضروریات مقابله با دیسترس اخلاقی است.
شناسایی مدیریت درد در بیماران مبتلا به درد مزمن با سبک دلبستگی ایمن: یک مطالعه ی کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درد مزمن، تجربه ی حسی و عاطفی ناخوش آیندی است که از آسیب واقعی یا احتمالی به بافت ها ناشی می شود و حداقل شش ماه تداوم دارد. در این میان نظریه ی دلبستگی برای درک چگونگی رابطه ی بیماران با سایر افراد در طی دوران درد با اهمیت قلمداد شده است. هدف از این تحقیق شناسایی مدیریت درد در بیماران مبتلا به درد مزمن با سبک دلبستگی ایمن می باشد. روش کار: این تحقیق در کلینیک درد و مغز واعصاب دانشگاه کبانگسان مرکز درمانی مالزی از اگوست 2009 تا فوریه 2010 انجام گرفته است. بیست و دو بیمار زن مبتلا به درد مزمن با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته به زبان انگلیسی مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: تم پشتیبانی ایده آل و پنج ساب تم شامل وابستگی عاطفی به خانواده، احساسی عاطفی نزدیک با دوستان، استقلال و خودکفایی، اولویت بودن در کنار خانواده و نیاز به حمایت استخراج گردید.
نتیجه گیری: بیماران مبتلا به درد مزمن گزارش نموده اند که در لحظات درد نیاز به نزدیکی با اعضای خانواده ی خود داشته و از این احساس نزدیکی به عنوان نوعی سبک سازگاری در جهت تسکین درد از طریق افزایش احساس صمیمیت بهره می گیرند. تداوم طول دوره ی درد بیماران را وادار به تغییر در فعالیت های روزمره ی زندگی کرده و می تواند احساس نیاز به روابط نزدیک را افزایش دهد.
ارتباط بین به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات با توانمندسازی کارکنان دانشگاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه ارتباط بین به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات با توانمندسازی کارکنان دانشگاه انجام گرفت. این تحقیق، از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، از نوع همبستگی است. جامعه آماری، کلیه کارکنان حوزه ستادی در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران و واحد تهران مرکز می باشند که تعداد آنها در سال تحصیلی 92 -1391 مشتمل بر 225 نفر بود. از بین افراد مذکور، با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه و با استفاده از فرمول کوکران، 143 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، پرسش نامه فن آوری اطلاعات و ارتباطات با 15 سؤال و پایایی 925/0 و پرسش نامه توانمند سازی کارکنان با 35 سؤال و پایایی 928/0، در طیف پنج گزینه ای لیکرت مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی هم چون، ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون از طریق نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بین به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات با مؤلفه های توانمند سازی کارکنان شامل بهبود عملکرد، استقلال و آزادی کاری، احساس مسؤولیت تصمیم گیری، تنوع شغلی، خود کنترلی، توان و تمایل و رشد حرفه ای کارکنان، همبستگی معناداری وجود دارد و از بین ابعاد توانمندسازی، مؤلفه بهبود عملکرد کارکنان، بیشترین رابطه و مؤلفه خود کنترلی کارکنان ، کمترین رابطه را با متغیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات داشت.
مقایسه ی سبک دلبستگی مادران دارای کودکان با و بدون مشکلات رفتاری سنین 12-8 سال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مادر به عنوان چهره ی دلبستگی اصلی، تاثیر غیر قابل انکاری در تحول رفتاری کودک دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی مادران کودکان دارای مشکلات رفتاری با کودکان بدون مشکلات رفتاری سنین 12-8 سال انجام شده است.
روش کار: نمونه ی این پژوهش علی-مقایسه ای شامل 120 نفر از مادران دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی در سال 92-1391در شهرستان نیشابور بودکه در مورد مادران کودکان عادی، از روش نمونه گیری تصادفی و در مورد مادران کودکان دارای مشکل رفتاری از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. ابزار این مطالعه شامل آزمون راتر کودکان و پرسش نامه ی سبک دلبستگی بزرگسالان بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 وآزمون های آماری تی گروه های مستقل و رگرسیون لجستیک تحلیل شدند.
یافته ها: بین سبک دلبستگی اضطرابی و ایمن در مادران کودکان بدون مشکل رفتاری و با مشکل رفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد (به ترتیب 0001/0=P، 001/0=P) اما بین سبک دلبستگی اجتنابی مادران کودکان با و بدون مشکل رفتاری تفاوت معنی داری دیده نشد (138/0=P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک های دلبستگی اضطرابی و ایمن می توانند به عنوان پیش بینی کننده ی مشکلات رفتاری در کودکان محسوب شوند.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه ی حاضر با حمایت از نظریه ی دلبستگی، اهمیت تعامل مادر-کودک را نشان می دهد. دلبستگی ناایمن و ایمن مادران می تواند پیش بینی کننده ی مهمی برای ایجاد مشکلات رفتاری درکودکان آن ها باشد.
معنویت گرایی، مدیریت زمان و پیشرفت تحصیلی: زمان ورزی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا از طریق وارسی رابطه ی میان معنویت گرایی، مدیریت زمان و پیشرفت تحصیلی، زمینه ای را برای معرفی سازه ی «زمان ورزی معنوی» (مجموعه ی به هم پیوسته ای از شناخت ها، رفتارها و هیجان های مرتبط بازمان در زندگی دین ورزانه) فراهم کند. 214 تن از دانشجویان دانشگاه گیلان از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی برگزیده شدند و ضمن در اختیار قرار دادن میانگین نمرات نیمسال گذشته به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی، به دو پرسشنامه ی گرایش های معنوی دانشجویان (شریفی و همکاران، 1387) و مهارت های فردی در مدیریت زمان (حافظی و همکاران، 1387) پاسخ دادند. داده ها با فرض رابطه ی علّی و نیز بر اساس رابطه ی مبتنی بر همبستگی میان متغیرها با روش های مقایسه ی میانگین گروه های مستقل و تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون همزمان مورد پردازش قرار گرفتند. نتایج نشان داد دانشجویانی که به لحاظ معنویت گرایی نمره های نیمه ی بالا را به خود اختصاص داده بودند از دانشجویان با معنویت گرایی پایین به طور معناداری (001/0p< ) در مدیریت زمان کارآمدتر بودند. همچنین توان تبیین کنندگی معنویت گرایی (5/7%) و مدیریت زمان (3/6%) در ارتباط با تغییرات پیشرفت تحصیلی تقریباً هم اندازه بود. چنانکه با فرض رابطه ی علّی، ازلحاظ اثرگذاری بر پیشرفت تحصیلی، نتایج نشان داد که ناکارآمدی در مدیریت زمان از طریق برخوردار بودن از سطوح بالاتر جهت گیری معنوی جبران می شود و برعکس (001/0 ( p< این یافته ها، اگر با نتایج پژوهش های آتی تأیید شوند، نشان می دهند که ممارست در دین ورزی و معنویت گرایی به نحوی متضمن درجاتی از کارآمدی در مدیریت زمان است و می توان این کارآمدی را از طریق سازه ی «زمان ورزی معنوی» تبیین کرد.
آثار انس با قرآن بر ویژگی های شخصیتی دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انس با قرآن یکی از مسائل بسیار مهم و از وظایف اصلی هر مومن است که در روایات به آن اشاره شده و آن را یکی از راههای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی معرفی نموده اند.
پژوهش حاضر با هدف نشان دادن آثار انس با قرآن بر شخصیت دانش آموزان دختر دبیرستان-های شهر کرمان به روش علی - مقایسه ای انجام گرفت. بدین منظور 377 نفر از دانش آموزان دختر نواحی 1 و 2 آموزش و پرورش شهر کرمان به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه های ویژگی های فردی، انس با قرآن و شخصیت (NEO-FFI) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل به وسیله آزمون T و تحلیل واریانس یک طرفه در نرم افزار SPSS انجام شد و نتایج حاصل از مقایسه دانش آموزان مأنوس با قرآن و سایر دانش آموزان نشان داد که دانش آموزان مأنوس با قرآن دارای ویژگی روان آزرده گرایی و گشودگی به تجربه کمتری نسبت به سایر دانش آموزان بوده و دارای ویژگی برونگرایی و موافق بودن و با وجدان بودن بیشتری نسبت به سایر دانش آموزان می باشند. و میزان انس با قرآن بر حسب پایه تحصیلی، معدل و تحصیلات پدر آن ها تفاوت معنا داری را نشان نداد.
شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت توسعه علوم انسانی با رویکردی مبتنی بر نظریه داده بنیاد با نگاهی به آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت توسعه علوم انسانی با رویکردی مبتنی بر نظریه داده بنیاد و آزمون این عوامل در وضعیت موجود آموزش عالی صورت گرفته است. بدین منظور با روش تحقیق توصیفی پیمایشی و رویکردی آمیخته، پژوهش در دو بخش کیفی و کمی به صورت متوالی انجام پذیرفت. در بخش کیفی 14 نفر از صاحب نظرترین افراد به کمک روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی، تعداد 245 نفر به روش تصادفی ساده از بین اعضای هیئت علمی رشته های علوم انسانی دانشگاه های دولتی و پیام نور استان اصفهان (تعداد 670 نفر) گزینش شدند. روایی سوالات مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته به روش محتوایی و هم زمان و پایایی به ترتیب با روش ضریب توافق (04/90) و آلفای کرونباخ (87/.) محاسبه گردید. یافته های کیفی مبتنی بر تحلیل داده ها به روش داده بنیاد و یافته های کمی حاصل تحلیل رگرسیون چندگانه و شاخص های توصیفی می باشد. نتایج کلی پژوهش حاکی از آن است که 9 عامل اصلی و 33 عامل فرعی به طور کلی بر مقوله محوری مطالعه حاضر مؤثر می باشد که در قالب شرایط عِلّی، زمینه ای و میانجی قابل تبیین می باشند.
اثربخشی روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان صورت گرفت. این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی (به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل) بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین زنانی که در کلاس های روان شناسی خانه سلامت شهرداری منطقه 5 تبریز شرکت کرده بودند، با توجه به نمره پایین در مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (RSPWB)، 24 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس در گروه آزمایش مداخله روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی به مدت 8 جلسه (هفته ای یک جلسه 2 ساعته) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل بعداز اعمال متغیر مستقل از نظر بهزیستی روان شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>p ). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی در بهبود بهزیستی روان شناختی زنان موثر است.
عوامل موثر بر سیاست های آموزشی و فنّاوری دانشگاهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: شناخت عوامل موثر در تدوین سیاست ها در فرآیندهای سیاست گذاری و اجرای سیاست ها موثر است، لذا این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر تدوین سیاست های آموزشی و فنّاوری دانشگاهی انجام شد.
روش ها: پژوهش توصیفی- پیمایشی حاضر در سال 1391 در دانشگاه تهران به عنوان بزرگترین دانشگاه ایران و دانشگاه مرجع و مادر انجام شد. 112 نفر از افرادی که طی 10 سال منتهی به زمان پژوهش دارای پست ریاست دانشکده ها یا معاونت آموزشی دانشکده ها و پردیس ها بودند به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. طراحی پرسش نامه محقق ساخته پژوهش طی سه مرحله انجام شد. داده های حاصل از پرسش نامه ها با روش تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار LISERL 8.8 و آزمون T تک نمونه ای مورد بررسی قرار گرفتند. از شاخص های RMR ، CFI ، NFI ، NNFI ، IFI ، RMSEA ، GFI ، RFI و مجذور کای برای سنجش برازش الگوی مورد مطالعه استفاده شد.
یافته ها: براساس نتایج تحلیل عاملی همه مولفه ها مورد تایید قرار گرفتند. 6 حوزه معرفی شده در مدل این مطالعه و همگی مولفه های آنها برازش مناسب و قابل قبول داشتند. براساس برازش مناسب الگوی مفهومی پژوهش، همخوانی الگوی پژوهش با داده های گردآوری شده مورد تایید واقع شد.
نتیجه گیری: مولفه های موثر بر سیاست های آموزشی و فنّاوری دانشگاهی در 6 حوزه اقتصادی، سیاسی، ساختاری، آموزشی، فنّاوری و قانونی قابل طبقه بندی هستند.
نقش پیش بین جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های آن ها در ماندگاری درمان اعتیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کنندگی جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های آن ها در پیش بینی کنندگی ماندگاری در درمان طراحی و اجرا شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه، پژوهشی از نوع توصیفی همبستگی بود که به شکل مقطعی اجرا شد. نمونه مورد مطالعه 100 نفر از معتادان خود معرف مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اصفهان در سال 92-91 بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه جهت گیری مع نوی معتادان جورج و پرسش نامه بار روانی معتادان زاریت و همکاران استفاده شد که توسط بیماران و مراقبان آن ها تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری 18 SPSS و بکارگیری روش های آمار توصیفی و تحلیلی (آزمون رگرس یون چندگانه و همبستگی پیرسون)، مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش بین جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های معتادان با ماندگاری در درمان معتادان رابطه معنی داری وجود داشت (001/0 p<). به این ترتیب بار روانی خانواده های معتادان، پیش بینی کننده منفی و معنی دار ماندگاری در درمان می باشد و قادر است 10 درصد (10/0 = R2) از واریانس ماندگاری در درمان را تبیین کند. هم چنین یافته ها نشان داد جهت گیری مع نوی معتادان، پیش بینی کننده مثبت و معنی دار ماندگاری در درمان بوده و قادر است 20 درصد (20/0 = R2) از واریانس ماندگاری در درمان را تبیین نماید.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های آن ها از جمله عوامل تأثیرگذار و پیش بینی کننده ماندگاری درمان محسوب می شوند، لذا پیشنهاد می شود در فرایند درمان معتادان و به خصوص به همراه خانواده درمانی، پیشینه مذهبی فرد با تأکید بر بعد معنوی به عنوان مرکز ثقل همه ابعاد انسانی مورد توجه قرار گیرد.
ترکیب ابعاد دلبستگی همسران و رضایت زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظریه ی دلبستگی بزرگسالان، نظریه ی مهمی برای روابط همسران و رضایت زناشویی آنان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رضایت زناشویی همسران با توجه به ابعاد اضطراب و اجتناب دلبستگی آنان بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش همبستگی، زوج های شهر اصفهان در سال 1391 بودند که در همایش های خانوادگی و برنامه های آموزشی و تربیتی فرهنگ سراهای این شهر شرکت نموده و حداقل یک سال از ازدواج آن ها گذشته و در یک سال اخیر با رویدادهای تنش زا در زندگی مشترک مواجه نشده بودند. 242 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شاخص رضایت زناشویی (CSI) و پرسش نامه ی تجدید نظر شده ی تجارب در روابط نزدیک (ECR-R) استفاده شد. داده ها با استفاده از SPSS-18 و به کمک تحلیل خوشه ای، تحلیل واریانس تک متغیره و چندمتغیره و مدل معادله ی ساختاری تحلیل شد.
یافته ها: از نظر رضایت زناشویی هر دو همسر، چهار گروه همسران زن ناراضی، همسران درمانده، همسران راضی، و همسران سرزنده مشخص شدند که از نظر رضایت زناشویی زن و شوهر با یکدیگر تفاوت معنی دار داشتند (001/0>P). هم چنین گروه های چهارگانه ی همسران از نظر اضطراب (001/0>P) و اجتناب (001/0>P) دلبستگی زن و شوهر با یکدیگر تفاوت معنی داری داشتند. بررسی بر اساس مدل وابستگی متقابل خود-شریک، اثر خود و اثر همسر بر رضایت زناشویی زن و شوهر، مشخص نمود که هم در زن و هم در شوهر، ابعاد دلبستگی، رضایت زناشویی را کاهش می دهد (05/0>P). هم چنین اجتناب دلبستگی همسر بر کاهش رضایت زناشویی فرد، تاثیر دارد (01/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس سبک دلبستگی همسران می توان رضایت زناشویی آن ها را پیش بینی نمود. هم چنین رضایت زناشویی تحت تاثیر سیستم دلبستگی خود و همسر است.
تبیین رابطه استرس شغلی با بیگانگی شغلی و رفتارهای انحرافی بر اساس نقش تعدیل کننده اسناد شناختی به علل استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش بالقوه شناخت در رفتارها و احساسات انسان، این پژوهش با هدف بررسی نقش اسناد شناختی استرس در پیوند میان استرس شغلی با بیگانگی شغلی و رفتارهای انحرافی اجرا شد. تعداد 168 نفر از کارکنان یک سازمان صنعتی در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد پرسشنامه محقق ساخته اسناد استرس شغلی (AJSQ)، پرسشنامه گرانباری شغلی (WOQ)، پرسشنامه بیگانگی شغلی (WAQ) و پرسشنامه رفتارهای انحرافی (DBQ) را پاسخ دهند. نتایج نشان داد بین رفتارهای انحرافی با گرانباری شغلی، بیگانگی شغلی و اسناد شناختی استرس رابطه معنادار وجود ندارد. اما بین گرانباری شغلی با بیگانگی شغلی و اسناد شناختی به استرس رابطه معنادار به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که اسناد استرس به سازمان، رابطه گرانباری شغلی را با بیگانگی شغلی تعدیل می کند. به این معنا که وقتی اسناد استرس به سازمان بالا است، گرانباری شغلی با بیگانگی شغلی دارای رابطه منفی است، ولی زمانی که اسناد استرس به سازمان در حد پایین است، گرانباری شغلی با بیگانگی شغلی رابطه مثبت دارد. هم چنین اسناد استرس به خود، رابطه گرانباری شغلی را با رفتارهای انحرافی تعدیل کرد. به این معنا که وقتی اسناد استرس به خود پایین است، رابطه گرانباری شغلی با رفتارهای انحرافی مثبت است و در مقابل وقتی اسناد استرس به خود بالا است، گرانباری شغلی با رفتارهای انحرافی رابطه منفی دارد.