فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور بررسی تأثیر آموزش به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای بر افزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان دختر کم شنوا مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 93-1392 صورت پذیرفته است. روش تحقیق، از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان کم شنوا پایه ششم ابتدایی شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 15 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه سنجش مهارت ارتباطی عطارها بود. ابتدا، یک پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد؛ سپس گروه آزمایش، طی هفت جلسه با استفاده از نرم افزار چندرسانه ای محقق ساخته آموزش دیدند و گروه کنترل به دور از متغیر مستقل آموزش دیدند. به منظور بررسی تغییرات، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیری) استفاده شد. به طورکلی، نتایج به دست آمده از این پژوهش برتری رشد مهارت ارتباطی دانش آموزانی را نشان داد که مطالب را به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای دریافت کردند.
تأثیر تمرین ایروبیک بر اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر یک دوره تمرین ایروبیک بر میزان اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی افراد مبتلا به سرطان سینه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان سینه شرکت کننده در کلاس های رونشناسی انجمن بیماران سرطانی شهر مشهد در تابستان 1392 بودند که 24 آزمودنی به صورت تصادفی از بین آن ها (43=n ؛ سن=15 ± 45سال) انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش گزینش شدند. برای ارزیابی میزان اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی، به ترتیب از سه پرسشنامه ی افسردگی بک، اضطراب عمومی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان استفاده شد. روش این پژوهش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. یافته های پژوهش کاهش چشمگیری در میزان اضطراب و افسردگی و افزایش کیفیت زندگی را پس از 8 هفته تمرین ایروبیک نشان داد (001/0≥P). می توان نتیجه گرفت تمرینات ایروبیک در کاهش اضطراب و افسردگی و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان سینه تأثیردارد و بر اساس ماهیت خود می تواند تأثیر مطلوبی بر این سه مولفه روانی داشته باشد.
رابطه سرمایه اجتماعی با بهزیستی روان شناختی در دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که امروزه مطرح شده است. در واقع طرح این رویکرد نشان دهنده نقش و اهمیّت آن در زمینه سلامت و بهزیستی روان شناختی است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه سرمایه اجتماعی با بهزیستی روان شناختی در دانشجویان دانشگاه تبریز بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز به تعداد 15000 بودند که از این میان تعداد 400 نفر (200 پسر، 200 دختر) بر اساس جدول مورگان و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سرمایه اجتماعی دلاویز و بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن با بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت و معنی دار دارند. از سویی، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن قادرند تغییرات بهزیستی روان شناختی را به طور معنی داری در دانشجویان پیش بینی کنند. نتیجه گیری: بر اساس داده ها، افرادی که سرمایه اجتماعی مطلوب تری داشته از بهزیستی روان شناختی بالاتری نیز بهره مند هستند.
دلایل ترس از مرگ و دینداری با اضطراب در دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه دلایل ترس از مرگ و دین داری با اضطراب و نیز مقایسه دلایل ترس از مرگ بین دانشجویان دختر و پسر بود. برای این منظور و تعداد 230 دانشجوی دختر و پسر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای از بین دانشکد های مختلف دانشگاه شیراز انتخاب شدند. آزمودنی ها مقیاس های دلایل ترس از مرگ (RDFS)، قسمت اضطراب حالت آزمون اضطراب حالت-صفت اشپیلبرگر (STAI)، و آزمون جهت گیری مذهبی با تأکید بر اسلام (RISEI) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مؤلفه های آزمون دلایل ترس از مرگ 24% از تغییرات مربوط به اضطراب را تبیین می کنند. بر اساس نتایج تحقیق، مؤلفه دلبستگی دنیوی پیش بینی کننده مثبت و معنی دار اضطراب است. نتایج پژوهش حاضر همچنین نشان داد که بین دینداری و ترس ناشی از درد و مجازات اخروی و ترس ناشی از عدم انجام تکالیف دینی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. از طرفی یافته های تحقیق حاضر تفاوت معنی داری بین دانشجویان دختر و پسر در مؤلفه های مختلف دلایل ترس از مرگ را نشان ندارد.
بررسی رابطه ارزش های ازدواج و جهت گیری مذهبی با ساختار خانواده در زوجین شهرستان بابل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نقش خانواده و ساختار آن در عملکرد اعضای آن در آینده و ثبات و سلامت روانی جامعه و با عنایت به تأثیرگذاری زمینه های فرهنگی – ارزشی و دینی جامعه در شکل گیری روابط و ساختار خانواده پژوهش حاضر باهدف بررسی ارتباط بین ارزش های ازدواج و جهت گیری مذهبی با ساختار خانواده در افراد متأهل انجام شد.
مواد و روش ها: روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش 472495 نفر بودند که با استفاده از جدول مورگان 403 نفر (205زن، 198مرد) ازافراد متأهل شهرستان بابل که به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیده شدند بود. جهت ارزیابی از ابزار ارزش های ازدواج دل خموش، مقیاس جهت گیری مذهبی آلپورت و مقیاس ساختار خانواده اولسون استفاده شد.
یافته ها: برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. .نتایج بررسی های آماری نشان داد که ارزش های سلسله مراتبی و خودمختاری عاطفی (001/0>P ) به صورت منفی و معنی دار و ارزش های برابرنگری و جمع گرایی (001/0> P ) نیز به صورت مثبت و معنی دار بیشترین سهم ( 13/0=R2) را در پیش بینی انسجام خانواده داشت و هم چنین بین ارزش هایی برابرنگری (001/0> P ) رابطه مثبت معنی دار و خودمختاری عقلانی و خودمختاری عاطفی (001/0> P ) رابطه منفی معنی دار وجود داشت و از بین این ابعاد خودمختاری عقلانی و برابرنگری (01/= P) بیشترین سهم ( 09/0=R2) را در انعطاف پذیری خانواده داشتند. در ارتباط بین جهت گیری مذهبی با ساختار خانواده، جهت گیری مذهبی درونی (01/0> P ) پیش بینی کننده بیشتری (10/0=R2) با انسجام و انعطاف پذیری خانواده و جهت گیری مذهبی بیرونی بیشترین قدرت پیش بینی کنندگی (02/0=R2) را با انعطاف پذیری کم داشته است.
نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که مؤلفه های ارزش های ازدواج و جهت گیری مذهبی به عنوان دو سازه روان شناختی می توانند در تشکیل ساختار خانواده نقش داشته باشند.
بررسی الگوی تحلیل مسیر ابعاد خشنودی شغلی و تعهد سازمانی
حوزههای تخصصی:
خشنودی شغلی حالت عاطفی مثبتی است که کارکنان نسبت به شغل خود دارند و تعهد سازمانی از احساس مثبت آنان نسبت به سازمان ناشی می شود. در پژوهش حاضر رابطه بین این دو متغیر و الگوی مسیر ابعاد این متغیرها بررسی شد. نمونه شامل 404 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی بود که به روش تصادفی ساده اتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش که دو پرسشنامه تعهد سازمانی و خشنودی شغلی بودند، پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. نتایج هم چنین حاکی از رابطه مثبت خشنودی از خود شغل، خشنودی از ارتقاء و خشنودی از پرداخت با تعهد پیوستگی و خشنودی از خود شغل، خشنودی از سرپرست، خشنودی از خط مشی و خشنودی از همکاران با تعهد همانندسازی شده و نیز رابطه مثبت تعهد پیوستگی و تعهد مبادله ای با تعهد مبادله ای بودند. با توجه به یافته ها، سازمان ها باید شرایط خشنود کننده را فراهم کنند و از این طریق تعهد سازمانی کارکنان را بالا ببرند.
ساخت و هنجاریابی پرسشنامه تمایل به خودکشی در سربازان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف ساخت و هنجاریابی پرسشنامه تمایل به خودکشی در سربازان شکل گرفت.
روش: در این تحقیق 300 نفر از سربازان مشغول به خدمت در پادگان های نظامی به شیوه در دسترس مشارکت داشتند. به این منظور پرسشنامه 35 سوالی برای بررسی تمایل خودکشی در سربازان با استفاده از مبانی نظری و خصوصیات و رگه های شخصیتی افراد اقدام کننده به خودکشی ساخته شد. پس از تکمیل پرسشنامه توسط سربازان با استفاده از نرم افزار آماری SPSS داده ها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده نشان داد که ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه که حاکی از پایایی و همسانی درونی آن است برابر 933/0 می باشد که در حد بالا و مناسبی است. روایی پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی در بخش روایی سازه، در حد مطلوب می باشد. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی به روش واریماکس، در نهایت پرسشنامه ای 34 سوالی با 5 مولفه به دست داد که عبارتند از: مقیاس های سلامت روانی، فردی و خانوادگی، امید به آینده، نگرش به خویشتن و سازگاری. در انتها نیز نقطه برش کلی آزمون و به تفکیک هر یک از پنج خرده مقیاس از طریق میانگین و خطای استاندارد میانگین به دست آمد.
بحث: در صورت شناسایی سربازان مستعد خودکشی، می توان با اقدامات حمایتی و فوریتی روانشناسانه و اجتماعی جلوی بسیاری از اقدامات خشن علیه خویش را گرفت و افراد بسیاری را مورد حمایت قرار داد.
نقش راهبردهای تنظیم هیجانی در طول امتحان در اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبردهای تنظیم هیجان، تجارب هیجانی منفی مانند اضطراب را کاهش می دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبردهای تنظیم هیجانی در طول امتحان در اضطراب امتحان انجام شده است. در چارچوب یک طرح همبستگی از میان دانشجویان دانشگاه های علم و صنعت و خوارزمی 350 نفر (175 دختر و 175 پسر) به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و با پرسشنامه تنظیم هیجانی در طی امتحان و پرسشنامه اضطراب امتحان مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که میان راهبرد عاملیت با مؤلفه نگرانی و نمره کل اضطراب امتحان و راهبردهای کارآمدی در بررسی مشکل، کاهش تنش و ارزیابی مجدد اهمیت آزمون با نمره کل و هر دو مؤلفه نگرانی و هیجان پذیری اضطراب امتحان رابطه منفی معنادار وجود دارد. در حالی که میان راهبردهای تفکر آرزومندانه و ملامت خویش با نمره کل و هر دو مؤلفه نگرانی و هیجان پذیری اضطراب امتحان رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین، از میان 8 راهبرد تنظیم هیجانی طی امتحان، راهبردهای ملامت خویش، تفکر آرزومندانه، کارآمدی در بررسی مشکل و ارزیابی مجدد اهمیت آزمون قوی ترین پیش بینی کننده های مؤلفه های اضطراب امتحان و نمره کل اضطراب امتحان هستند. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که راهبردهای تنظیم هیجانی طی امتحان، نقش مهمی در اضطراب امتحان دارند. بنابراین، مدرسان با آموزش راهبردهای امتحان دادن مناسب می توانند به دانش آموزان و دانشجویان در تنظیم بهتر هیجانهای خود در طول آزمون و کاهش احساسات ناخوشایند در مورد آزمون از جمله اضطراب امتحان کمک کنند.
بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و سلامت روانی با سرخوردگی زناشویی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرخوردگی زناشویی، کاهش تدریجی دلبستگی عاطفی است که شامل کاهش توجه نسبت به همسر، بیگانگی عاطفی و افزایش نوعی احساس بی علاقگی و بی تفاوتی نسبت به همسر است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و سلامت روانی با سرخوردگی زناشویی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین ساکن شهر اصفهان در سال 88 بودند که حداقل سه سال از ازدواج آن ها گذشته باشد. نمونه پژوهش 200 نفر(100زن و 100 شوهر) بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از نواحی مختلف شهر اصفهان انتخاب شدند. فرضیه پژوهش عبارت بود از: ویژگی های شخصیتی، سلامت روانی و عوامل زمینه ای، سرخوردگی زناشویی را پیش بینی می کند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس سرخوردگی زناشویی، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت (فرم کوتاه)، پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه عوامل زمینه ای بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین سرخوردگی زناشویی و ویژگی های شخصیتی در ابعاد برون گرایی و توافق پذیری رابطه مثبت معناداری (13/0=2R ، 36/0=R، 01/0P<) وجود داشت. بین سرخوردگی زناشویی و سلامت روانی در عامل اضطراب رابطه مثبت معناداری (10/0=2R، 32/0=R، 01/0P<) وجود داشت. بین سرخوردگی زناشویی و عوامل زمینه ای در متغیرهای مدت ازدواج و وضعیت اقتصادی رابطه مثبت معناداری (10/0=2R، 32/0=R، 01/0P<) وجود داشت. در پایان، براساس نتایج تحقیق پیشنهادهایی برای کاهش سرخوردگی زناشویی زوجین ارائه گردید.
رابطه ذهن آگاهی، راهبردهای مقابله ای و استرس ادراک شده با کیفیت زندگی بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان راهبردهای مقابله ای، ذهن آگاهی و استرس ادراک شده با کیفیت زندگی بیماران سرطانی بود. در این راستا،134 (61 زن و73 مرد) بیمار سرطانی سرپایی و بستری در بیمارستان های شهرتبریز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل، پرسشنامه استرس ادراک شده (کوهن و دیگران، 1983)، پرسشنامه فرم کوتاه شده مقابله با موقعیت های استرس زا، پرسشنامه بررسی کیفیت زندگی بیماران سرطانی و پرسشنامه ذهن آگاهی، توجه، هوشیاری (براون و ریان، 2003) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای ذهن آگاهی و راهبردهای مقابله مساله مدار و هیجان مدار قادرند کیفیت زندگی بیماران سرطانی را پیش بینی کنند، در حالی که در مورد متغیر استرس ادراک شده مبتنی بر یافته ها، می توان بیان داشت، افراد ذهن آگاه، موقعیت های تهدیدآمیز زندگی را با استرس کمتری ارزیابی کرده و از راهبردهای سازگارانه تری در برخورد با شرایط استرس زا استفاده می کنند، به ویژه از راهبردهای اجتنابی کمتر استفاده می کنند. یافته های این مطالعه پیشنهاد می کند که استفاده از روش های افزایش ذهن آگاهی و آموزش راهبردهای مقابله سازگارانه می تواند موجب ارتقاء ارزیابی مثبت از شرایط استرس زا و سرانجام افزایش کیفیت زندگی بیماران سرطانی شود.
تبیین سازه خودمهارگری بر اساس اندیشه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف توصیف و تحلیل خودمهارگری با دو رویکرد روان شناسی و اسلامی و طراحی سازه خودمهارگری بر اساس اندیشه اسلامی انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و همبستگی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که خودمهارگری در ادبیات روان شناسی با چندین اصطلاح دیگر ارتباط دارد: خودمهارگری زیرمجموعه دو مفهوم «خودنظم بخشی» و «کنش اجرایی خود» بوده، و با مفاهیم قدرت اراده، خودانضباط دهی، خودداری، و مدیریت خود، مترادف بوده و مفاهیم تأخیرارضاء، تعالی، و بازداری پاسخ از نشانه ها و لوازم آن به شمار می آیند. سازه خودمهارگری اسلامی، دارای دو سطح است: سطح اول، شامل دو مؤلفه «شناخت» و «بازدارندگی» است که از دو مفهوم عقل و تقوا استنباط شده است. سطح دوم، دارای هفت مؤلفه خودنظارتگری، هدف شناسی، مؤلفه انگیزشی، مهار رفتاری، مهارشناختی، مهار هیجانی، و مهار تداوم بخش می باشد. روایی محتوای سازه مذکور توسط کارشناسان دینی تأیید شده است و ضریب همبستگی نظرات آنان در سطح آلفای 001/0 معنادار است.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و ذهن آگاهی بر سلامت روان
حوزههای تخصصی:
سلامت روانی مبحث مهمی در آسیب شناسی روان شناختی می باشد که اهمیت آن در بین گروه های آسیب پذیر دو چندان است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و ذهن آگاهی در سلامت روانی مصرف کنندگان کراک است. روش پژوهش فعلی آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون - پس آزمون گسترش یافته بود. برای این هدف 51 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و سپس در سه گروه 17 نفری (گروه درمان ذهن آگاهی، گروه درمان شناختی رفتاری و گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش، آزمون تجدیدنظر شده علائم روانی بود. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد که بین مصرف کنندگان کراک درگروه های آزمایش و گروه کنترل از لحاظ سلامت روانی، اضطراب و افسردگی تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که دو روش درمانی شناختی - رفتاری و ذهن آگاهی از نظر تأثیر بر سلامت روانی، اضطراب و افسردگی تفاوت معنیداری ندارند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که درمان شناختی - رفتاری و روش ذهن آگاهی در کاهش سلامت روان، افسردگی و اضطراب مصرف کنندگان کراک مؤثر است.
نقش حفظ قرآن درحافظه رویدادی ومعنایی دانش آموزان دخترشهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه وهدف: پژوهش کنونی به منظور بررسی نقش حفظ قرآن در حافظه رویدادی و معنایی در دوگروه حافظ قرآن و غیر حافظ قرآن انجام شد.
مواد و روش ها: این طرح تحقیق از نوع نیمه آزمایشی و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بود. در این پژوهش 180 دانش آموز دختر حافظ قرآن، مبتدی و غیر حافظ قرآن شهر تهران در سه مقطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان مورد بررسی قرارگرفتند. از تکالیف یادآوری سرنخی و تکلیف حروف الفبایی برای بررسی حافظه رویدادی و معنایی استفاده شد و از دانش آموزان خواسته شد تا لغات را رمزگردانی نموده و به یادآورند، سپس داده ها نمره گذاری شد.
آن گاه داده ها به وسیله آزمون آماری تحلیل واریانس Tukey وآزمون آماری MANOVA چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد، دانش آموزان حافظ قرآن در هر دو نوع حافظه معنایی و رویدادی از دو گروه مبتدی و غیرحافظ قرآن عملکرد بهتری در یادآوری داشتند. اما بین عملکرد دانش آموزان مبتدی و غیرحافظ قرآن تفاوتی وجود نداشت (6/0> P) (001/0>P)
هم چنین نتایج نشان می دهدکه دانش آموزان حافظ قرآن با افزایش پایه های تحصیلی ازحافظه معنایی و رویدادی بهتری نسبت به دوگروه
.( دیگر برخوردار بودند (001/0 > P)
نتیجه گیری: در نهایت، بر اساس نتایج پژوهشی، مهارت در حفظ قرآن، نه تنها حافظه اطلاعات غیر قرآنی را افزایش می دهد بلکه این مهارت با افزایش سن تأثیر بیشتری بر حافظه دارد.
تأثیر آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر سازگاری جانبازان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازگاری مهمترین علامت سلامت روان شناختی است و در برگیرنده جنبه های عاطفی، اجتماعی، آموزشی، خانوادگی و شغلی است. هدف پژوهش، تعیین تأثیر آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر سازگاری جانبازان است.
روش: روش پژوهش آزمایشی است. برای این منظور از بین جانبازان مرد 25 درصد و بالاتر، نمونه ای به حجم 60 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه سازگاری بل بود. برای آزمون فرضیه های پژوهش از طرح آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد.
نتایج: نتایج آزمونt مستقل برای نمرات افتراقی (تفاوت بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون) نشان داد، آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر سازگاری کلی، سازگاری خانه، سازگاری تندرستی، سازگاری اجتماعی و سازگاری عاطفی جانبازان تأثیر معنا دار دارد و تنها بر سازگاری شغلی جانبازان تأثیر معنا داری نداشت.
بحث: آموزش ایمن سازی در برابر استرس روش مناسبی جهت افزایش سازگاری جانبازان است.
وضعیت سلامت عمومی و روانی سربازان در دوره آموزش رزم مقدماتی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف تحقیق حاضر، شناسایی برخی از عوامل مختل کننده سلامت عمومی و روانی سربازان در دوره آموزش رزم مقدماتی و ارائه راهکارهای پیشگیری و یا کاهش این مشکلات است.
روش: جامعه مورد مطالعه سربازان 3 دوره آموزش رزم مقدماتی نظامی، طی سال 1391 بودند. حجم نمونه 920 نفر بود که به شیوه سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ) و پرسشنامه مشخصات دموگرافیک بود. پس از تکمیل پرسشنامه ها، اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS18 و روش های آماری (توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار و آزمون تی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: 60/19 درصد آزمودنی ها دارای مشکلاتی از نظر سلامت عمومی بودند. بالاترین فراوانی این مشکلات مربوط به کارکرد اجتماعی با 53/27 درصد و بیشترین میزان آن در افراد دارای تحصیلات دانشگاهی دیده شد. کمترین فراوانی 89/15درصد در نشانه های افسردگی دیده شد که بالاترین فراوانی افراد دارای این مشکل مربوط به افراد متأهل بود. بالاترین فراوانی در هر چهار مقیاس پرسشنامه سلامت عمومی در بین سربازان غیر بومی دیده شد که طبق نتایج آزمونt دارای تفاوت معنا داری نیز بوده است.
بحث: بنابر نتایج این تحقیق، مواردی که به نظر می رسد در جهت کاهش مشکلات عمومی و روانی سربازان در دوره آموزشی مفید باشد عبارت است از: تفکیک دوره های آموزشی سربازان بر حسب مقاطع تحصیلی، تأهل، بومی و غیر بومی و بالطبع فرماندهان و مربیان آموزشی دارای تحصیلات بالاتر و یا حداقل در سطح مقاطع تحصیلی این سربازان مد نظر قرار گیرد.
ارتباط سلامت معنوی با بکارگیری سبک های مقابله ای در بیماران تحت درمان با همودیالیز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نارسایی مزمن کلیه یکی از بیماری های مزمن و تهدید کننده زندگی است. از آن جا که بیماران دچار بیماری های مزمن بایستی با چالش های موجود مقابله نمایند تا به سطح قابل قبولی از سلامت و کارکرد جسمی، روانی و اجتماعی دست یابند. این پژوهش به منظور بررسی ارتباط سلامت معنوی با سبک های مقابله ای در بیماران تحت درمان با همودیالیز انجام گردید.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع تحقیقات همبستگی است. که در میان 96 نفر از بیماران دچار نارسایی مزمن کلیه که برای درمان با همودیالیز به مراکز همودیالیز تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مراجعه می کردند، در سال 1390 انجام شد. جهت جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه ای مشتمل بر سه قسمت: بخش اول مربوط به خصوصیات دموگرافیک، بخش دوم سبک های مقابله ای با بیماری و بخش سوم سلامت معنوی استفاده شد. آنالیز داده ها با آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی انجام شد.
یافته ها: 25 درصد افراد دارای سطح سلامت معنوی بالا، 74 درصد افراد دارای سطح سلامت معنوی متوسط و 1درصد افراد دارای سطح سلامت معنوی پایین بودند. بین نمره سلامت معنوی و نمره سازگاری و ابعاد آن رابطه مستقیم وجود داشت (000/0 > p). به طوری که با افزایش نمره سلامت معنوی، نمره سبک های مقابله ای نیز افزایش می یافت (445/0=r).
نتیجه گیری: سطح سلامت معنوی در بیماران تحت درمان با همودیالیز در حد متوسط بود و میان سلامت معنوی و سبک های مقابله ای ارتباط مستقیم وجود داشت، لذا به منظور افزایش مقابله با بیماری برنامه مراقبتی بایستی با تأکید بر نیازهای معنوی بیماران انجام شود.
تبیین نقش خودبالندگی مدیران مدارس در بهبود عملکرد آنان (مطالعه موردی: مدیران مدارس شهر ری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین نقش خودبالندگی مدیران مدارس شهر ری بر عملکرد آنان بوده است. روش پژوهش توصیفی و همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس شهر ری بوده که با روش نمونه گیری طبقه ای با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه 180 نفر تعیین شد. از پرسش نامه خودبالندگی مدیران با پایایی(95/0) و پرسش نامه عملکرد با پایایی(91/0) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. الگویابی مدل معادلات ساختاری نشان داد، دانش و اطلاعات بنیادی با ضریب مسیر(79/0=γ) بر عملکرد مدیران تأثیرگذار بوده است. به عبارت دیگر، مدیرانی که بر واقعیات اساسی سازمان اشراف داشته و دانش و اطلاعات مرتبط با مدیریت بیشتری دارند، عملکرد مطلوب تری خواهند داشت. هم چنین صفات برتر خودبالندگی شامل خلاقیت، فراست ذهنی، عادات و مهارت های یادگیری متعادل و خود آگاهی نیز با ضریب مسیر(74/0=γ) بر عملکرد مدیران مدارس تأثیرگذار بوده است. نهایتاً، شاخص های نیکویی برازش(GFI)، شاخص برازندگی افزایشی(IFI)، جذر میانگین مجذورات خطای تقریب(RMSEA)، شاخص برازندگی هنجار شده(NFI) و شاخص نیکویی برازندگی تطبیقی(AGFI) تأثیر مهارت های ویژه خودبالندگی بر عملکرد مدیران مدارس را تأیید نکرد.
مدل پردازی تشخیصی شناختی ( CDM) سوال های ریاضیات تیمز 2007 در دانش آموزان پایه هشتم ایران با استفاده از مدل یکپارچه با پارامتر پردازی مجدد (RUM) و مقایسه مهارت های ریاضی دانش آموزان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف سنجشهایی مانند تیمز آموزش و بهبود عملکرد دانش آموز است. در راستای دستیابی به این هدف، متخصصان حوزه سنجش آموزشی، رویکرد سنجش تشخیصی شناختی(CDA) را پرورش داده اند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا یکی از مدلهای پرکاربرد در حوزه سنجش شناختی را در مورد داده های دانش آموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 بکار ببرد و نقاط ضعف و قوت دانش آموزان ایران را در مهارتها و صفات شناختی زیربنایی آزمون ریاضی (مدل شناختی کورتر و تاتسوکا، 2002) شناسایی نماید و عملکرد دختران و پسران را در این صفات شناختی مورد مقایسه قرار دهد.
یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مدل شناختی کورتر و تاتسوکا با داده های دانش آموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های مربوط به وضعیت تسلطی نشان می دهد که دانش آموزان ایرانی، بیشترین ضعف را در صفات P1(فرمولبندی معادلات)، P2(هندسه)، P4(به کارگیری قواعد جبر)، و P5(تفکر قیاسی) که صفات مربوط به پردازش شناختی هستند دارند. همچنین در دو صفت S5(بررسی صحت گزینه ها) و S6(الگوها و روابط) که به مهارتهای تفکر استقرایی مربوط می شوند نیز از عملکرد ضعیفی برخوردارند. در واقع می توان گفت که صفت S6 دومین صفت دشوار بعد از صفت P2 در بین دانش آموزان پایه هشتم ایران است. یافته های مربوط به عملکرد دختران و پسران نشان داد که تفاوتهای جنسیتی در این صفات و مهارتهای شناختی بسیار کم است. دامنه شاخص d کوهن از 30/0- تا 15/0+ با میانگین 03/0 به دست آمد.
بحث و نتیجه گیری: بطور کلی پژوهش حاضر نشان می دهد که دانش آموزان ایران در اکثر صفات که برخی از آنها به مهندسی و علوم فیزیکی مربوط می شوند از سطح تسلطی ضعیف برخوردارند. از اینرو به نظر می رسد که سیاستگذاران آموزشی بایستی تغییرات اساسی در آموزش هندسه به عمل آورند، زیرا هندسه، آموزش مهارتهای تفکر ریاضی مهم را که برای مهندسی و علوم فیزیکی لازم هستند ممکن می سازد. در ارتباط با تفاوت های جنسیتی در ریاضیات نیز با توجه به یافته های پژوهش حاضر و سایر پژوهش های صورت گرفتهمی توان این نتیجه را گرفت که جنسیت یکی از بیشمار متغیری است که عملکرد در ریاضیات را، هر چند بسیار اندک، تحت تاثیر قرار می دهد.