فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
57 - 69
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده جانبازان به ویژه همسران آنها با گذشت سال ها از جنگ تحمیلی، هنوز عوارض ناشی از آن را تجربه می کنند که زندگی این افراد را با آسیب های روحی و روانی همراه کرده است. هدف این ، بررسی اثربخشی دو رویکرد پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تاب آوری و کیفیت زندگی همسران جانبازان دارای استرس پس از سانحه (PTSD) است. روش: در این پژوهش نیمه تجربی، از پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شده و مرحله پیگیری، پس از یک ماه به اجرا درآمد. جامعه آماری شامل کلیه همسران جانبازان اعصاب و روان دارای استرس پس از سانحه شهرستان کوهدشت بودند که 13 نفر در گروه پذیرش و تعهد، 13 نفر در گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و 15 نفر در گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدس ون به عنوان ابزار جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج: یافته های این پژوهش نشان داد که درمان پذیرش و تعهد (ACT) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) منجر به افزایش تاب آوری و کیفیت زندگی در همسران جانبازان داری (PTSD) شد (01/0>p). نتایج پیگیری یک ماهه نیز نشان داد که اثربخشی باقی مانده است (01/0>p). در مقایسه دو رویکرد، درمان ACT اثربخش تر از درمان MBCT گزارش شد. بحث: مداخلات آموزش رویکرد پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بالابردن کیفیت زندگی و تاب آوری همسران جانبازان دارای اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مؤثر است
پیش بینی افسردگی بر اساس تعلق مادی، دلبستگی به خدا و نگرش های ناکارآمد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر بر افسردگی که از شایع ترین اختلالات روان پزشکی است، می تواند به پیشگیری و درمان آن کمک کند. از منظر اسلام، تعلق مادی و نوع رابطه با خداوند، از عوامل اثرگذار بر افسردگی هستند. از سوی دیگر، دانشمندان غربی بر نقش نگرش های ناکارآمد، به عنوان یک عامل مؤثر بر افسردگی تأکید کرده اند. هدف این پژوهش، پیش بینی افسردگی بر اساس تعلق مادی و دلبستگی به خدا در مقایسه با نگرش های ناکارآمد بود. طرح پژوهش، از نوع همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه شیراز بود که 209 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک، تعلق، دلبستگی به خدا و نگرش های ناکارآمد بود. نتایج نشان داد که تعلق مادی، نگرش های ناکارآمد و سبک دلبستگی اجتنابی به خدا می توانند افسردگی را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی کنند. تعلق مادی نیز به عنوان قوی ترین متغیر شناسایی شد. نتایج حاکی از این است که اسلام دارای پتانسیل های زیادی برای تعریف متغیرهای کلیدی در تبیین افسردگی است.
اثربخشی دعادرمانی بر کاهش عقاید ناکارآمد نوجوانان دارای مشکلات تحصیلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی دعادرمانی بر کاهش عقاید ناکارآمد نوجوانان شهرستان قشم می باشد. بدین منظور، 32 نفر از نوجوانان شهرستان قشم که دچار افت تحصیلی و عقاید ناکارآمد بودند، به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. مفاهیم و مراحل دعادرمانی، طی 8 جلسه هفتگی در شهر قشم انجام شد. پرسش نامه عقاید غیرمنطقی جونز (IBT)، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات افکار غیرمنطقی، در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون، کاهش معناداری پیدا کرده است (001/0P<). همچنین، نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات خرده مقیاس های باورهای غیرمنطقی، توقع تأیید از دیگران، سرزنش کردن خود، بی مسئولیتی عاطفی، نگرانی توأم با اضطراب، اجتناب از مشکل، وابستگی، درماندگی برای تغییر و کمال گرایی در گروه آزمایش، نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده است.
The effect of Logotherapy group training on changes of depression, self-esteem and intimacy attitudes in physically disabled women(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, December ۲۰۱۹
101 - 112
حوزههای تخصصی:
Objective: This study was conducted to determine the effects of group training through logotherapy on changing of self-esteem and intimacy attitudes and depression of physically disabled women. Method: The research was performed in semi-experimental method with two groups (logotherapy and control) with pre-test, post-test and follow up design. The statistical population was 68 people with physically disabilities under care of Kashan welfare center. From this population, 40 physically disabled women (20-40 years old) who had depression above 17 were selected randomly and were divided equally in each groups randomly (n=20). The research instruments were, intimacy attitude Treadwell (1983), Beck depression (1996) and Eysenck’s self esteem (1976) inventories. Before the first group training session, by using questionnaires in both groups, pre-test was conducted. Then 8 sessions of logotherapy, twice a week, each lasting 120 minutes, were administrated to test the group. For both groups, post-test (immediately after training sessions), and follow-up test (one month later) were taken. Analysis of variance with repeated measures was used to analyze data. Results: The results showed that group training through logotherapy, significantly decreased depression (р ≤0.01), and significantly increased self-esteem and intimacy attitude (р ≤ 0.01) and the sustainability of this effects at follow-up. Conclusion: The study concluded that training logotherapy can effectively increase intimacy attitude and self-esteem and decrease depression in physically disabled women, and so it implies the importance of paying attention to spiritual training and applying them in welfare centers.
بررسی رابطه ی معنویت با عوارض و مرگ و میر بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی تحت جراحی بای پس کرونر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
76-86
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بیماری عروق کرونر قلب سردسته ی علل مرگ و میر در بیشتر کشورها محسوب می شود. گرچه رابطه ی بین معنویت و سلامت در مطالعات مختلفی تأیید شده، رابطه ی آن با این بیماری خاص هنوز بررسی نشده است. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط بین معنویت با عوارض و مرگ و میر بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری که تحت جراحی بای پس کرونر قرار گرفته اند، انجام شد. روش کار: این مطالعه ی مقطعی بر روی بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر که در فاصله ی زمانی بین آذر 1391 تا آذر 1392 در بیمارستان دکتر شریعتی تهران تحت عمل بای پس کرونر قرار گرفته بودند، انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل چک لیست جمع آوری اطلاعات بر اساس پرونده ی بیماران و تأیید پزشک مربوط و همچنین پرسش نامه ی معنویت هال و ادواردز بود. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون های من-ویتنی، کروسکال والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های حاصل از بررسی ارتباط شش زیرمقیاس معنویت با عوارض ناشی از جراحی و مرگ و میر نشان داد که با افزایش میانه ی نمره ی زیرمقیاس ناامیدی امکان بروز عفونت، تامپوناد، انقباض زودرس بطنی و فیبریلاسیون دهلیزی بیشتر شد و با افزایش میانه ی نمره ی زیرمقیاس آگاهی میزان بروز آنها کاهش یافت (05/0P<). علاوه براین، بین مدت زمان بستری و زیرمقیاس ناامیدی همبستگی خطی مستقیم و معناداری وجود داشت (003/0P= و 291/0r=). مرگ و میر نیز در بیمارانی که آگاهی بیشتری داشتند، کمتر اتفاق افتاد (05/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، معنویت با میزان بروز عوارض و مرگ و میر پس از عمل بای پس کرونر رابطه دارد. ازاین رو، باید راهکارهایی مؤثر همچون مدنظر قرار دادن مسائل معنوی در فرایند درمان بیماران و آموزش روش های روان شناختی مناسب برای بهبود سریع تر آنها به کار گرفته شود.
رابطه ی تجارب معنوی و امیدواری با زیستن در زمان حال در مردان مبتلا به سرطان شهر تهران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
75-88
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بیماری سرطان در ایران سومین عامل مرگ و میر افراد تلقی می شود. توجه به متغیّرهای روان شناختی و معنوی در روند بهبودی این بیماری می تواند در کنار مداخله های دارویی از اهمیت بسزایی برخوردار باشد. بنابراین، ایﻦ ﻣﻄﺎلعه با هدف تعیین رابطه ی بین تجارب معنوی و امیدواری با زیستن در زمان حال مردان مبتلا به سرطان شهر تهران در سال 1395 انجام شد. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل مردان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های امام خمینی (ره) و شهدای تجریش شهر تهران در سال 1395 بود که از میان آنها 100 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف انتخاب شدند. سپس برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تجارب معنوی اندروود و ترسی، امیدواری اشنایدر و زندگی در زمان حال سپهوند و عرب استفاده شد. داده های جمع آوری شده از طریق روش های آماری تحلیل رگرسیون تک متغیّره و چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده بین امیدواری با زندگی در زمان حال (01/0p<) و نیز بین تجارب معنوی با زندگی در زمان حال رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت (05/0p<). نتیجه گیری: به نظر می رسد درمانگران باید به نقش مثبت منابع روان شناختی و معنوی گوناگونی در پذیرش و بهبودی بیماری سرطان توجه داشته باشند. تجربه ی معنوی که شامل ارتباط با خدا، دعا و دریافت معنویت در زندگی است می تواند به رفتارهای سازگارانه تری در بیماران سرطانی همانند معنادهی به زندگی و تجربه ی زندگی اکنون کمک کند. در نهایت، این منابع می تواند به رشد فردی و قدرت بیمار در بازتعریف او از بیماری یاری برساند.
رابطه ی جهت گیری مذهبی و هوش معنوی با خودتنظیمی هیجانی در زنان خشونت دیده در خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
101-114
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از بارزترین خشونت ها در جامعه ی امروزی خشونت علیه زنان است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی خودتنظیمی هیجانی با تأکید بر جهت گیری مذهبی و هوش معنوی در زنان خشونت دیده انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی مورد مطالعه کلیه ی زنان خشونت دیده ی شهر مشهد بودند که در سال 1393 به مراکز اقامتی اورژانس اجتماعی مراجعه کرده بودند و از بین آنان حجم نمونه به تعداد 70 نفر به صورت در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس خودتنظیمی هیجانی، مقیاس جهت گیری مذهبی و مقیاس هوش معنوی بود. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین هوش معنوی و جهت گیری مذهبی با خودتنظیمی هیجانی رابطه ی معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، هر چه سطح هوش معنوی در افراد بالاتر باشد، خودتنظیمی هیجانی به نحو مطلوب تری انجام می شود و جهت گیری مذهبی درونی تأثیر مطلوبی بر خودتنظیمی هیجانی دارد. با توجه به یافته ها استنباط می شود که معنویت و تنظیم هیجانی می تواند عاملی مهم در سازگاری افراد در مقابل عوامل فشارزا باشد و مذهب پیش بینی کننده ی کاهش خودتنظیمی هیجانی نامطلوب در افراد است.
نقش تعدیل کننده کیفیت خواب دررابطه اضطراب صفت- حالت با شدت علایم بیماران مبتلابه سردرد های میگرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب حالت-صفت یکی از مهمترین تقسیم بندی های اضطراب(به عنوان یک عامل مهم در بیماری های روان-تنی) می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده کیفیت خواب در رابطه اضطراب صفت-حالت با شدت علایم بیماران واجدتشخیص سردردهای میگرنی بوده است.روش: پژوهش حاضر به لحاظ نوع طرح از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری آن را کلیه بیماران واجد تشخیص سردردهای میگرنی تشکیل می دادند که درسال 1396 به مراکز درمانی مغزواعصاب شهر اصفهان مراجعه می کردند. به شیوه نمونه گیری در دسترس، 80نفر از بیماران واجدتشخیص میگرن انتخاب شده و از آنها خواسته شد به پرسشنامه های کیفیت خواب پیترزبورگ(بویس،1989)،اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر(اسپیلبرگر،1983) و پرسشنامه شدت علایم میگرن (نجاریان،1976)پاسخ دهند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از نرم افزار برنامه الحاقی پردازشگر هایس استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که کیفیت خواب در رابطه اضطراب حالت و اضطراب صفت با شدت علائم میگرن در کل نمونه نقش تعدیلی معنی داری دارد،اگر چه مقدار این تعدیل در اضطراب حالت بیشتر از اضطراب صفت بوده است (05/0P
بررسی میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
96-108
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به تأثیر نماز بر هر شخص به ویژه در سن جوانی و دوران دانشجویی، این پژوهش با هدف تعیین میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن، در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور در سال 1396 انجام شده است. روش کار: در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، تعداد 260 دانشجوی واجد شرایط دانشگاه علوم پزشکی نیشابور با روش نمونه گیری طبقه یی وارد پژوهش شدند. ابزار گردآوری اطلاعات یک پرسش نامه ی دوبخشی شامل اطلاعات جمعیت شناختی و میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن بود. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون های توصیفی (میانگین، انحراف معیار و فراوانی) و استنباطی (آزمون تی و واریانس یک طرفه) تجزیه و تحلیل شد و سطح معناداری 05/0P< در نظر گرفته شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین و انحراف معیار کلی گرایش به نماز 38/19±96/73 به دست آمد. بیشترین عوامل تأثیرگذار در گرایش دانشجویان به نماز به ترتیب لذت بخش بودن نماز و رسیدن به آرامش قلبی، پیشگیری از گناه و کارهای ناپسند؛ و کمترین عوامل تأثیرگذار به ترتیب ارتباط صمیمی با امام جماعت، سخنرانی مفید و تسلط علمی امام جماعت در زمان برپایی نماز بود. آزمون آماری تی بین تأهل و جنس با میانگین گرایش به نماز ارتباط معنادار (05/0P<)؛ و آزمون آماری واریانس یک طرفه بین میانگین گرایش به نماز با سال تحصیلی، معدل و تحصیلات والدین دانشجویان اختلاف معناداری نشان داد (05/0P<). به عبارتی دیگر، میزان گرایش به نماز در دانشجویان متأهلِ زن، با معدل بالا و سال آخر، نسبت به دانشجویان دیگر بیشتر بود. نتیجه گیری: میزان گرایش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور به نماز در سطح خوب بود، اما نیازمند تدوین برنامه ی آموزشی مؤثر در زمینه ی تقویت این فریضه است.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس کاستی خداآگاهی و حرمت خود دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی افکار خودکشی بر اساس خداآگاهی و حرمت خود بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل رگرسیونی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان زن و مرد یکی از دانشگاه های بیرجند در سال 1398 1399 بوده است. نمونه این پژوهش تعداد 375 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، مقیاس های خداآگاهی (نورعلیزاده، 1390)، افکارخودکشی (بک، 1961) و حرمت خود (کوپر اسمیت، 1957) بودند. یافته های پژوهش نشان داد بین خداآگاهی و حرمت خود و افکارخودکشی رابطه معنی دار منفی وجود دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که میزان افکار خودکشی، حرمت خود و خداآگاهی در میان زنان بیشتر از مردان است و این آمار در میان افراد مجرد به مراتب بیشتر از افراد متأهل بوده است. بر اساس یافته ها پیش بینی می شود که با ارتقای خداآگاهی و حرمت خود می توان بهداشت روانی افراد را افزایش داده و از شکل گیری افکار خودکشی پیشگیری و با آن مقابله کرد. پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده بسته خداآگاهی بر گروهی از افراد آسیب پذیر به افکار خودکشی اجرا شود و اثربخشی آن بر کاهش افکار خودکشی ارزیابی شود.
پیش بینی ترس از حرکت بر اساس فاجعه سازی درد و روان رنجورخویی در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
25 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فاجعه سازی درد و روان رنجورخویی در پیش بینی ترس از حرکت در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید بود . روش: پژوهشحاضرازنوعمطالعات همبستگی بود.از بین بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید باتجربه درد مزمن که به مراکز درمانی شهر گیلان مراجعه کرده بودند، 100 بیمار به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل مقیاس ترس از حرکت تمپا (TSK)، مقیاس فاجعه سازی درد (PCS) و پرسشنامه پنج عاملی NEO- فرم کوتاه (NEO - FFI) بود . یافته ها: نتایج نشان داد که فاجعه سازی درد و روان رنجورخویی به طور معناداری ترس از حرکت را پیش بینی می کنند. مقدار ضریب رگرسیونی استانداردشده برای فاجعه سازی درد 433/0 و برای روان رنجورخویی 278/0 بود . نتیجه گیری: روان رنجورخویی و فاجعه سازی درد می توانند با تأثیر بر ترس بیمار از حرکت و اجتناب وی از فعالیت، بر کیفیت زندگی تأثیر گذاشته و مشکلات ناشی از درد مزمن را افزایش دهند. ازاین رو لازم است این عوامل در مدیریت و درمان این بیماران موردتوجه قرار گیرند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر وسوسه مصرف و احتمال لغزش در بیماران وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
41 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه، سوء مصرف مواد به یکی از مشکلات اساسی در جوامع تبدیل شده و شیوع آن در بین جوانان بیشتر شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر وسوسه مصرف و احتمال لغزش در بیماران وابسته به مت آمفتامین بود. روش: در مطالعه حاضر از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. سه نفر از بیماران مرد وابسته به مت آمفتامین که در سال 1396 به اداره بهزیستی تکاب و مرکز ترک اعتیاد این شهرستان مراجعه کرده بودند از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختاریافته و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از ابزارهای پژوهش مانند مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID)، پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، آزمایش ادرار، مقیاس پیش بینی بازگشت (RPS) و پروتکل انفرادی ACT برای افراد سوء مصرف کننده مواد استفاده شد. نتایج به دست آمده به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)، فرمول درصد بهبودی، بهبود بالینی معنادار و سنجش عملیاتی موردبررسی قرار گرفت . یافته ها: داده های به دست آمده نشان داد کاهش میزان وسوسه مصرف و احتمال لغزش در بیماران ازلحاظ آماری (در سطح 05/0)، بالینی و سنجش عملیاتی معنادار است . نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش میزان وسوسه مصرف و احتمال لغزش در بیماران وابسته به مت آمفتامین مؤثر است و با توجه به اینکه این روش درمانی انعطاف پذیری روان شناختی را در بیماران بالا می برد، می توان از آن در درمان وابستگی به مت آمفتامین استفاده کرد.
بررسی رابطه بهزیستی معنوی با پایستگی در اهداف بلندمدت و لذت از یادگیری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بهزیستی معنوی با پایستگی در اهداف بلندمدت (ثبات علایق و پایداری در تلاش) و لذت از یادگیری در دانشجویان دختر بود. بدین منظور، 146 نفر از دانشجویان دختر خوابگاه دانشگاه شهید چمران اهواز، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. سپس، پرسش نامه های بهزیستی معنوی، خرده مقیاس لذت یادگیری، مقیاس هیجان های پیشرفت پکران و مقیاس پایستگی را تکمیل کردند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های رگرسیون گام به گام و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که از بین ابعاد بهزیستی معنوی، ارتباط با طبیعت و ارتباط با خود، مهم ترین پیش بین های لذت از یادگیری بودند و ارتباط با خود و ارتباط با دیگران، پایداری در تلاش را پیش بینی کردند. همچنین، لذت از یادگیری میانجی گر رابطه بهزیستی معنوی، با پایستگی در اهداف بلندمدت بود. بنابراین، یکی از آثار بهزیستی معنوی، پایداری در تلاش برای دستیابی به اهداف بلندمدت و تجربه هیجان لذت در حین فعالیت های یادگیری است که اهمیت آن را در زندگی تحصیلی و غیرتحصیلی دانشجویان نشان می دهد.
مقایسه تحمل پریشانی، سلامت معنوی و مدیریت تعارض بین سربازان وظیفه بومی و غیربومی یک سازمان نظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
71 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به مقایسه تحمل پریشانی، سلامت معنوی و مدیریت تعارض بین سربازان وظیفه بومی و غیربومی آجا پرداخته است. روش: تعداد 750 نفر از سربازان با تحصیلات پنجم تا دیپلم، مجرد و با سابقه خدمت 5 تا 17ماه که در پاییز 1396 در حال خدمت بودند، تعیین و از بین آنها به روش نمونه گیری چندمرحله ای و براساس جدول مورگان تعداد 250 نفر به عنوان نمونه موردنظر انتخاب شد. باتوجه به روش پژوهش (علی مقایسه ای) و با درنظرگرفتن معیارهای بومی و غیر بومی بودن، آنها را به دو گروه تقسیم و پرسشنامه های مقیاس تحمل پریشانی، سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و مدیریت تعارض رابینز بین آنها تقسیم شد و پس از جمع آوری ، برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد که تفاوت دو گروه، در متغیر تحمل پریشانی (001/0P<، 224/105= F) معنی دار بوده ولی در متغیر سلامت معنوی تفاوتی بین دو گروه به دست نیامد. همچنین در متغیر مدیریت تعارض، تفاوت دو گروه در سبک مصالحه، معنی دار (00/0P<، 62/75= F) است، ولی در دو سبک دیگر (رقابت و اجتناب) تفاوتی به دست نیامد. بحث: باتوجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که در سربازان بومی نسبت به سربازان غیربومی توانایی تحمل پریشانی بیشتر است و برای مدیریت تعارض از سبک کارآمد مصالحه استفاده می کنند
بررسی نقش میانجی تعهد سازمانی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی با روحیه بسیجیان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
45 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این تحقیق با هدف بررسی نقش میانجی تعهد سازمانی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی با روحیه بسیجیان صورت گرفت. روش: جامعه آماری تحقیق، بسیجیان فعال استان مازندران (حدود 7000 نفر) شرکت کننده در طرح صالحین بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی خوشه ای از بین زنان و مردان 365 نفر انتخاب شدند. ابزار به کاررفته در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد تعهد سازمانی مایر و آلن (1991)، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (NEO) و پرسشنامه محقق ساخته روحیه (1396) بوده است که برای تمامی ابزار، پایایی بالاتر از 7/0 گزارش شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها ضمن استفاده از روش های توصیفی از روش آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون نیرومند و آزمون سوبل استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد در سطح خطای 05/0 بین ویژگی های شخصیتی با روحیه رابطه معنی داری وجود داشته و نیز نقش میانجی تعهد سازمانی در این روابط تأیید شد.
نقش واسطه ا ی جهت گیری مذهبی در رابطه با نیاز به شناخت و تاب آوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای جهت گیری مذهبی در رابطه با نیاز به شناخت و تاب آوری در قالب مدلی علّی است. بدین منظور، 320 دانشجو از دانشگاه فرهنگیان فارس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از دو پرسش نامه نیاز به شناخت، جهت گیری مذهبی و مقیاس تاب آوری بزرگسالان جمع آوری، و با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که نیاز به شناخت، پیش بینی کننده مثبت و معنادار (001/0P<) تاب آوری است و با جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه منفی و معنادار (001/0P<) و با جهت گیری مذهبی درونی رابطه مثبت و معنادار (001/0P<) دارد. جهت گیری مذهبی بیرونی بُعد انسجام خانوادگیِ تاب آوری را به صورت منفی و معنادار (001/0P<) و جهت گیری مذهبی درونی به طور مثبت و معناداری (001/0P<) ابعاد تاب آوری را پیش بینی کرد. در نهایت، نیاز به شناخت به طور غیرمستقیم با تاب آوری رابطه معنادار (001/0P<) داشت.
پیش بینی «حرمت خود فرزندان» بر اساس «سبک های فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، پیش بینیِ «حرمت خود کودکان» بر اساس «فرزند پروری والدین» و «پایبندی مذهبی مادران» بود؛ از کلاس های چهارم و پنجم ابتدایی شهر قم، 350 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که به «مقیاس عزت نفس» روزنبرگ (1965) و مادرانشان، به پرسشنامه های «پایبندی مذهبی» جان بزرگی (1388) و «سبک فرزند پروری» بامریند (1973) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق همبستگی و تحلیل مسیر، نشان داد که «فرزندپروری مقتدرانه»، «حرمت خود» فرزندان را افزایش داده ولی «فرزند پروری سخت گیرانه و سهل گیرانه»، اثر معنی داری بر «حرمت خود» فرزندان نداشته اند. «پایبندی مذهبی» مادران، «حرمت خود» فرزندان را افزایش و «دوسوگرایی مذهبی» و «ناپایبندی مذهبی مادران» آن را کاهش داده است. این دو متغیر بر اساس الگوی تحلیل مسیر به طور غیرمستقیم بر سبک فرزندپروری و از آن طریق بر حرمت خود فرزندان تأثیر دارد. با توجه به معناداری این الگو، می توان این دو متغیر را در سطح علّی برای متغیر وابسته تبیین کرد. بنابراین میزان پایبندی مذهبی به عنوان متغیر مثبت و دوسوگرایی مذهبی به عنوان متغیر منفی، سبک فرزندپروری را متأثر و بدین ترتیب حرمت خود کودکان را ارتقاء یا تقلیل می دهد
مقایسه ی منبع کنترل، باورهای غیرمنطقی و جهت گیری مذهبی در زنان متقاضی طلاق و عادی شهر اردبیل در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
73-87
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: خانواده اصلی ترین هسته ی هر جامعه و کانون حفظ سلامت و بهداشت روانی و تأمین کننده ی نیازهای عاطفی، مادی و معنوی اعضای خود است. عوامل مختلفی می تواند موجب حفظ و بقای این بنیان شود که احتمالاً منبع کنترل، باورهای غیرمنطقی و جهت گیری مذهبی جزئی از آنها است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر مقایسه ی منبع کنترل، باورهای غیرمنطقی و جهت گیری مذهبی در زنان متقاضی طلاق و عادی شهر اردبیل در سال 1395 بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع علّی-مقایسه یی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگستری شهر اردبیل طی سال 1395؛ و نمونه ی مطالعه شامل 50 نفر از زنان متقاضی طلاق و 50 نفر از زنان عادی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسش نامه های منبع کنترل راتر، باورهای غیرمنطقی جونز و جهت گیری مذهبی آلپورت را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در پژوهش حاضر همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که در متغیّرهای منبع کنترل (001/0>p)، جهت گیری مذهبی (001/0>p)، باورهای غیرمنطقی (003/0>p) و مؤلفه های آن شامل بی مسئولیتی هیجانی (001/0>p)، اجتناب از مشکل (001/0>p)، توقع تأیید از دیگران (001/0>p) و درماندگی در مقابل تغییر (001/0>p) بین دو گروه زنان متقاضی طلاق و عادی تفاوت معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که بین زنان متقاضی طلاق و عادی در متغیّرهای منبع کنترل، باورهای غیرمنطقی و جهت گیری مذهبی تفاوت معنادار وجود داشت. بنابراین، پیشنهاد می شود به منظور کاهش طلاق در زنان، برای مدیریت صحیح منبع کنترل، باورهای غیرمنطقی و جهت گیری مذهبی برنامه ها و کارگاه های آموزشی تدوین شود.
رابطه ی نگرش و التزام عملی به نماز و تجارب معنوی با سلامت عمومی دانشجویان دختر دانشگاه تهران در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
99-113
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اجرای اوامر و فرائض دینی از جمله التزام عملی به نماز و تجارب معنوی یکی از راه های نجات بخش و رهایی از ناملایمات، ناراحتی ها و استرس های روزمره ی دانشجویان است. این مطالعه با هدف تعیین رابطه ی نگرش و التزام عملی به نماز و تجارب معنوی با سلامت روان در دانشجویان دختر دانشگاه تهران در سال 1396 انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر دانشگاه تهران بود که در سال 1396 تحصیل می کردند و نمونه ی پژوهش شامل 150 دانشجو بود که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه یی انتخاب شدند. ابزارهای گرد آوری اطلاعات عبارت بود از: پرسش نامه ی نگرش و التزام عملی به نماز، تجارب معنوی روزانه و سلامت عمومی گلدبرگ 28GHQ-. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که مقدار r در رابطه ی بین مؤلفه ی اثربخشی نماز در زندگی فردی و اجتماعی با مقدار 251/0-، توجه و عمل به مستحبات با مقدار 507/0-، التزام و اهتمام جدی برای انجام نماز با مقدار 373/0-، مراقبت و حضور قلب در نماز با مقدار 251/0- و نمره ی کل متغیّر التزام عملی به نماز با مقدار 401/0- با سلامت روان در سطح 05/0 به صورت منفی و معکوس معنادار بود. علاوه براین، مقدار r در رابطه ی بین مؤلفه ی احساس حضور خداوند با مقدار 498/0-، ارتباط با خداوند با مقدار 325/0-، احساس مسئولیت در قبال دیگران با مقدار 259/0- و تجارب معنوی با مقدار 474/0- با سلامت روان در سطح 05/0 نیز به صورت منفی و معکوس معنادار بود ( 657/0-). نتیجه گیری: التزام عملی به نماز در ایجاد بهداشت و سلامت روانى افراد نقش اساسى دارد. همچنین، نتایج تأیید کرد که مذهب کارکرد حمایتی از سلامت روان دارد و تجارب معنوی در پیشگیری از بیماری های روانی و تسهیل مقابله با بیماری و بهبودی آن سهیم است.
مداخله ی آموزشی مبتنی بر مذهب بر نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهر بابل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
64-75
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی و معضل عمومی زندگی بشر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش قرآن و مفاهیم والای آن بر افسردگی زنان متأهل انجام یافته است. روش کار: این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان متأهل 25-45 سال ساکن شهر بابل بود. نمونه ی پژوهش 50 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز فرهنگی بودند که به صورت تصادفی انتخاب؛ و در دو گروه آزمایش و شاهد جایگزین شدند. زنان متأهل به مدت 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه ی افسردگی بک با 13 سؤال چهار گزینه یی بود که ضریب پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تأثیر آموزش مداخله ی مبتنی بر مذهب در گروه آزمایش در نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهرستان بابل از نظر آماری در سطح 05/0>P معنادار بود. به عبارت دیگر، با خارج کردن تأثیر پیش آزمون، اختلاف معناداری بین میانگین نمره های دو گروه در پس آزمون افسردگی وجود داشت. بنابراین، آموزش مداخله ی مبتنی بر مذهب بر نشانگان افسردگی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز فرهنگی شهرستان بابل تأثیر مثبت و معناداری داشت. نتیجه گیری: استفاده از قرآن و آموزه های آن و انس و ملازمت با این کتاب آسمانی در سایه ی عمل به آیات الهی موجب کاهش افسردگی و سلامت روان زنان متأهل می شود. قرآن شناسی، تقیّد به قرآن درمانی و توجه به راهبردها و راهکارهای درمانگر قرآن در نهاد خانه، خانواده و جامعه باید از طرف جامعه ی اسلامی به طور جدی باور شود.