فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی پروتکل آموزش دیدگاه گیری اجتماعی و اثر آن بر سبک های حل تعارض زوجین بود.جامعه پژوهش را زوجین دچار تعارض زناشویی خودمراجع به مراکز مشاوره شهر سنندج تشکیل می دادند. 73 زوج شرایط اولیه مطالعه را احراز کردند که از بین آنها 60 زوج براساس نمره دریافتی درآزمون تعارض زناشویی در دوگروه آزمایش و گواه 30 نفره (هرگروه شامل 10نفر دچارتعارض متوسط،10نفر دچارتعارض شدید و 10 نفر دچارتعارض عمیق) جایابی شدند. ابتدا آزمون های دیدگاه گیری اجتماعی و سبک های حل تعارض، اجرا و سپس، زوجین گروه آزمایش، در جلسات برنامه آموزش دیدگاه گیری اجتماعی مبتنی بر روش دانش- مهارت-توانایی شرکت کردند و در انتهای برنامه ده جلسه ای، دوباره ارزشیابی به عمل آمد. یک ماه پس از طی دوره آموزشی گلباخ (2009) و جهت تعیین ماندگاری اثر آموزش، برای مرحله سوم آزمون ها اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش دیدگاه گیری باعث تغییردر نمره سبک های حل تعارض زوجین می شود و این تغییر در طی زمان ماندگار است. نمرات سبک های حل تعارض یکپارچگی و مصالحه در اثر آموزش افزایش یافت، اما نمرات سبک های اجتنابی و رقابتی کاهش معنادار پیداکرده است. دریک نگاه کلی نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه های آموزشی دیدگاه گیری اجتماعی ، باعث تغییر در سبک های حل تعارض می شود.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر خستگی بر ابعاد خستگی روانی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(MS): یک مطالعه ی موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خستگی یکی از شایعترین مشکلات بیماران مبتلا به ام.اس می باشد که اثرات منفی زیادی بر زندگی آن ها دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر خستگی در سه بعد جسمانی، شناختی و اجتماعی خستگی در بیماران مبتلا به ام.اس بود.
روش: در این پژوهش از طرح تک آزمودنی از نوع چند خط پایه ای استفاده شده است. نمونه ی این پژوهش 3 نفر از بیماران مراجعه کننده به انجمن ام.اس بودند که از خستگی شکایت داشتند و ملاک های ورود و خروج پژوهش را دارا بودند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه ی مقیاس تاثیر خستگی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از درصد بهبودی و اندازه تاثیر استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد اندازه تاثیر محاسبه شده در بعد جسمانی مقیاس تاثیر خستگی در مرحله پس از درمان و مرحله پیگیری 45 روزه به ترتیب، 991/. و 989/. است. اندازه تاثیر در بعد شناختی در مرحله پس از درمان و مرحله پیگیری 76/. و در بعد اجتماعی نیز به ترتیب، 83/. و 80/. به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر خستگی در کاهش خستگی جسمانی، شناختی و اجتماعی بیماران مبتلا به ام.اس موثر بوده و می تواند به عنوان یکی از گزینه های تاثیرگذار در کاهش ابعاد جسمانی، شناختی و اجتماعی خستگی در بیماران مبتلا به ام.اس در کنار سایر مداخلات دارویی و غیردارویی مورد استفاده قرار گیرد.
ارائه مدل ساختاری خود- دلسوزی و بهزیستی روان شناختی با میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقاء بهزیستی روان شناختی افراد جامعه، از اهداف مهم هر کشور است. پژوهش حاضر باهدف تدوین مدل ساختاری خود- دلسوزی و بهزیستی روان شناختی با میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه شیراز انجام شد. جامعه ی پژوهش حاضر دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بودند، به این منظور 280 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های تصویر بدنی، بهزیستی روان شناختی، خود دلسوزی، عزت نفس استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخورداراست. بر اساس نتایج مدل ساختاری، خود دلسوزی پیش بینی کننده ی تصویر بدنی و عزت نفس، تصویر بدنی پیش بینی کننده ی بهزیستی روان شناختی و همچنین عزت نفس پیش بینی کننده ی تصویر بدنی است. تأثیرات غیرمستقیم شامل تأثیر خود دلسوزی بر عزت نفس، تصویر بدنی و خود دلسوزی بر تصویر بدنی و بهزیستی روان شناختی می باشد. لذا پژوهش حاضر اهمیت عزت نفس، تصویر بدنی و خود- دلسوزی را در بهزیستی روان شناختی نشان می دهد.
اثر پیش بین سبک های مقابله ای اجتناب و جبران افراطی بر سلامت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: طبق مدل طرحواره درمانی یانگ، سه سبک مقابله ای اجتناب، تسلیم و جبران افراطی در مقابل فعال شدن طرحواره ها بکار می روند. نوع سبک مقابله ای غالب در مواجهه با رویدادها، بر میزان سلامت عمومی افراد موثر است. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی وضعیت سلامت عمومی (جسم و روان) افراد براساس نوع سبک مقابله ای غالب (اجتناب و جبران افراطی) می باشد. روش: به این منظور فرم کوتاه پرسشنامه زمینه یابی سلامت، پرسشنامه جبران افراطی یانگ-رای و پرسشنامه اجتناب یانگ-رای توسط 120 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران که با نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند، تکمیل گردید. تحلیل نتایج با روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نسخه ۱8 نرم افزار spss صورت گرفت. یافته ها: نتایج بیانگر رابطه ی معنادار سبک های مقابله ای اجتناب و جبران افراطی با وضعیت سلامت عمومی افراد بود (05/0p≤). هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سبک مقابله ی جبران افراطی بیشترین نقش را در پیش بینی میزان سلامت عمومی افراد دارد. نتیجه گیری: هر دو سبک مقابله ای اجتناب و جبران افراطی تاثیر منفی بر سلامت عمومی دارند، اما درصورت غلبه ی سبک مقابله ای جبران افراطی در مواجهه با مشکلات، آسیب بیشتری از نظر جسمانی و روانی به افراد وارد می شود.
بررسی رابطه سلامت خانواده اصلی با سازگاری زناشویی در زوجین شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سلامت خانواده اصلی با سازگاری زناشویی بود. شرکت کنندگان پژوهش164نفر از زنان و مردان متأهل (76 زن و 88 مرد) بودند که و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پژوهش حاضرغیرآزمایشی ازنوع همبستگی بود. ابزارهای پژوهش پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر و مقیاس خانواده ی اصلی بود. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که سلامت خانواده اصلی با سازگاری زناشویی همبستگی مثبت و معناداری دارد. بنابراین توجه به نتایج حاصل و کاربست آنهادربرنامه های آموزش زناشویی، و مداخله های رشدی و درمانی می تواند حائز اهمیت باشد. در واقع می توان اینگونه نتیجه گرفت که تجارب افراد در خانواده ی اصلی شکل دهنده ی رفتارها و روابط بین فردی و پیش بینی کننده ی کیفیت ازدواج آنها در آینده خواهد بود.
اثر بخشی شناخت رفتار درمانی بر خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آن جاکه چاقی و اضافه وزن امروزه از مشکلات اصلی جوامع مدرن به شمار می رود و در پیشگیری و درمان آن با تناقض مواجه هستیم این مطالعه با هدف تعیین تاثیر شناخت رفتار درمانی روی خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون وگروه گواه بود.جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا که شاخص توده بدنی 25 تا 35 داشتند، بودندکه از میان آن ها 20 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن بود.داده هابا استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری افزایش یافته است.مداخله شناخت رفتاری می تواند در افزایش خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن مفید باشد. لذا پیشنهاد می شودبا استفاده از شناخت رفتار درمانی و استفاده از نتایج این پژوهش در مراکز مشاوره به کاهش وزن کمک شود.
تاثیر آموزش هوش موفق بر تفکر انتقادی و تحمل ابهام دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هوش موفق ترکیبی از توانایی های تحلیلی، خلاق و عملی است که به افراد برای سازگاری، انتخاب و تغییر محیط به منظور رسیدن به اهداف خود در زندگی، با توجه به بافت فرهنگی–اجتماعی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش هوش موفق بر تفکر انتقادی و تحمل ابهام دانشجو معلمان پسر دانشگاه فرهنگیان، مرکز آموزش عالی امام جعفر صادق (ع) بهبهان است. روش کار: در این پژوهش توصیفی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 50 دانشجو انتخاب و به صورت تصادفی ساده به دو گروه 25 نفری به عنوان گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند و گروه آزمون در قالب یک کلاس درسی، مورد آموزش بسته آموزشی هوش موفق قرار گرفت. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با پرسش نامه های تفکر انتقادی واتسون-گلاسر و تحمل ابهام مک لین مورد سنجش قرار گرفتند. در تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: آموزش مولفه های هوش موفق توانسته است تفکر انتقادی و تحمل ابهام را در دانشجویان افزایش دهد. دو خرده مقیاس شناسایی مفروضات و تعبیر و تفسیر، از متغیر تفکر انتقادی، تحت تاثیر آموزش هوش موفق بهبود یافتند. نتیجه گیری: آموزش مولفه های هوش موفق و تدریس بر اساس این رویکرد در دانشگاه های کشور، روند جدیدی را در زمینه آموزش و یادگیری دانشجویان ارایه می دهد و هم چنین می تواند نوع نگاه تازه ای نسبت به مسایل پیرامون را برای دانشجویان باز گذارد.
شناسایی عوامل مؤثر در ازدواج های پایدار رضایتمند در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج و روابط زناشویی سالم، برای جامعه، افراد و خانواده ها فوایدی دارد. پژوهش با هدف شناسایی عوامل ماندگاری ازدواج های پایدار رضایتمند و آماده کردن و ساخت سنجه ای بر پایه عوامل ماندگاری ازدواج های رضایتمند از دیدگاه زنان متأهل به انجام رسیده است. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش دربرگیرنده همه مادران دانش آموزان مقطع متوسطه شهر اهواز بود که دست کم 25 سال از زندگی مشترک آن ها گذشته و در یک ازدواج پایدار رضایتمند با شوهران خود به سر می بردند. از این میان با به کارگیری روش تصادفی ساده چهار نمونه برگزیده شد: نمونه نخست برای یافتن عوامل نخست و فراهم کردن سنجه (25 نفر)؛ نمونه دوم برای افزایش پایایی و روایی و به کار بستن مقدماتی (50 نفر)؛ نمونه اصلی به منظور انجام تحلیل عامل اکتشافی (239 نفر) و سرانجام برای تحلیل عامل تأییدی (160 نفر) گزینش شدند. داده های با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختاریافته، سنجه ارزیابی رابطه (RAS) و سنجه پژوهشگر ساخته ازدواج خوشبخت گردآوری و با به کارگیری تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی تحلیل شد. برآمدها نشان داد که 64 ماده در 9 عامل دربرگیرنده شیوه ارتباط و حل تعارض مناسب؛ حمایت، توجه، احترام و قدردانی به یکدیگر؛ ویژگی های شخصیتی و مسئولیت پذیری؛ صمیمیت و کیفیت رابطه جنسی؛ کیفیت زندگی مشترک و گذراندن وقت و تفریحات؛ همخوانی زوجین و انعطاف پذیر بودن؛ تعهد و وفاداری؛ داشتن ارزش ها، فرهنگ و تجارب معنوی مشترک؛ و مسائل مالی و شغلی در ازدواج های پایدار رضایتمند زنان مؤثر بوده اند که روی هم رفته 60 درصد از واریانس موفقیت در ازدواج را تبیین کردند. درک و شناسایی عوامل مؤثر بر ازدواج های پایدار و رضایتمند در زوج های موفق، می تواند به عنوان الگو و مسیری برای زوج ها به ویژه زوج های جوان قلمدادشده و سرانجام به سلامت جامعه کمک کند.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با ناباروری در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناباروری تجربه ای سخت برای زنان است که نیاز به سازگاری هیجانی بالایی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و استحکام من با سازگاری با ناباروری در زنان بود. تعداد 275 زن با ناباروری اولیه مراجعه کننده به درمانگاه ناباروری مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (بیمارستان امام خمینی تهران) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد که پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس استحکام من (ESS)، مقیاس سازگاری با بیماری (AIS) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن، استحکام من و راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان با سازگاری با ناباروری همبستگی مثبت معنادار دارند. سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان با سازگاری با ناباروری همبستگی منفی معنادار داشتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین استحکام من و سازگاری با ناباروری نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که متغیرهای روانشناختی می توانند سطوح سازگاری با ناباروری را پیش بینی کنند. نتایج این پژوهش می تواند در شناسایی افراد در معرض خطر و طراحی مداخلات روانشناختی مفید باشد.
تصویر بدن در دیدگاه ها و مکاتب روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصاویر تبلیغ شده از بدن های ایده آل مردانه و زنانه در طی فرایند جامعه پذیری توسط افراد جامعه درونی می گردد و آنان را به تلاش وامی دارد، اما ناتوانی بخش قابل توجهی از مردان و زنان در دستیابی به بدن ایده آل تجویز شده منجر به افزایش شدید نارضایتی از بدن و در نتیجه ابتلای آنان به انواع بیماری ها، آسیب های جسمی – روانی و اجتماعی گردیده است.از دیدگاه بسیاری از پژوهشگران تصویر بدن یک سازه چند بعدی شامل مؤلفه های شناختی، رفتاری و عاطفی است. به این معنا که تصویر بدن نه تنها از ارزیابی های عاطفی افراد درباره بدنشان را در برمی گیرد بلکه ارزشی که آن ها برای ابعاد مختلف بدنشان تامل شده و سرمایه گذاری رفتاری که به منظور حفظ این ابعاد انجام می دهند را نیز شامل می شود. پژوهشگران معتقدند تصویر بدن به عنوان یک سازه چند وجهی به میزان رضایت از خود جسمانی فعلی فرد ( اندازه، شکل، ظاهر) اشاره دارد. تصویر بدن به عنوان تعامل بین مؤلفه های ادراکی یا ارزیابی شناختی اندازه بدن، و مؤلفه های وضعی، به عنوان پاسخ پیچیده رفتاری- شناختی-عاطفی به این ارزیابی تعریف می شود.مانند سایر مؤلفه های مطرح شده در علم روان شناسی، تصویر بدنی هم به عنوان یکی از خرده مقیاس های مهم تشکیل دهنده خود مورد توجه نظریه پردازان مختلف قرار گرفته است و هر یک بر اساس رویکرد علمی شان، سعی در توضیح و توجیه این مولفه مهم روان شناختی نموده اند.از این رو در مقاله حاضر ضمن بیان ضرورت و اهمیت توجه به سازه تصویر بدنی به ارایه بررسی های توصیفی در دیدگاه های روان تحلیل گری، شناختی – رفتاری ، اجتماعی- فرهنگی و همچنین نظریات روان شناسان مطرح این حیطه پرداخته شده است.
مقایسه تجارب معنوی و تاب آوری در زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتو درمانی و همتایان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، به منظور بررسی مقایسه ای تجارب معنوی و تاب آوری در زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتو درمانی و همتایان عادی انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مقایسه ای پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پرتو درمانی و همتایان عادی مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی از اردیبهشت تا اوایل مهر 1392 تشکیل دادند. نمونه پژوهش به روش در دسترس و به تعداد 50 نفر از میان زنان مبتلا به سرطان پستان دارای سابقه جراحی و ماستکتومی انتخاب شدند که دوره شیمی درمانی را به اتمام رسانده و تحت پرتو درمانی بودند و در مقایسه با 50 نفر از همتایان عادی قرار گرفتند که از نظر سن، تحصیلات، وضعیت تأهل با گروه مطالعه مشابه بودند. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس تجارب معنوی روزانه و مقیاس تاب آوری Connor و Davidson جمع آوری گردیده و توسط نرم افزار SPSS و روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره و t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین تجارب معنوی زنان مبتلا به سرطان پستان با زنان سالم تفاوت معنی داری به لحاظ آماری وجود داشت (05/0 > P). تجارب معنوی زنان مبتلا به سرطان پستان بیشتر از زنان سالم بود. همچنین، بین تاب آوری زنان مبتلا به سرطان پستان با همتایان عادی تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0 P <). تاب آوری زنان سالم بیشتر از زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
نتیجه گیری: تجارب معنوی و تاب آوری در بیماران مبتلا به سرطان پستان و تحت پرتو درمانی تأثیرگذار بود. از این رو، به نظر می رسد که یافتن روش هایی برای افزایش تاب آوری و تجارب معنوی در بهبود و کنترل بیماری آنان ضروری است. پیشنهاد می شود که پژوهش های آینده، با الهام از نتایج این پژوهش در پی ارتقای قدرت تاب آوری زنان مبتلا به سرطان برآمده و به بررسی اثرات آن بر سلامت روان و کیفیت زندگی این گروه از بیماران اقدام نمایند.
رابطه ی سبک های هویتی با رضایت زناشویی در زوج های متاهل شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین سبک های هویتی و رضایت زناشویی در زوج های متاهل شهر تهران بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زوجین متاهل تهران در سال 95-94 بودند که از میان آن ها نمونه ای به تعداد 150 نفر (75 نفر مرد و 75 نفر زن) به روش تصادفی خوشه ای از سطح شهر انتخاب شدند. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ و سبک های هویتی برزونسکی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد فقط ضریب همبستگی بین تعهد در هویت پردازش شده و رضایت زناشویی با اطمینان 99 درصد به صورت مستقیم معنی دار است (34/0=r). نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بود که هر چه میزان تعهد متاهلین در هویت پردازش شده، بیشتر باشد، رضایت بیشتری در روابط زناشویی خود دارند.
اثربخشی آموزش تاب آوری و مدیریت استرس (SMART) بر کاهش استرس ادراک شده و تغییر نگرش به مصرف مواد در بین زندانیان مرد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استرس ادراک شده در زندانیان می تواند باعث مشکلات جسمی، روانی و همچنین نگرش مثبت و گرایش به مصرف مواد در آن ها شود. این پژوهش به منظور کاهش استرس ادراک شده و همچنین تغییر نگرش به مصرف مواد در میان زندانیان وابسته به مواد انجام شده است. ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﺻﻮرت نیمه آزﻣﺎیﺸی ﺑﺎ ﭘیﺶآزﻣﻮن، ﭘﺲآزﻣ ﻮن و ﭘ ی ﮔی ﺮی ﻫﻤ ﺮاه ﺑ ﺎ ﮔﺮوه کنترل اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. جامعه آماری این پژوهش، زندانیان مرد معتاد شهرستان رفسنجان بود که تحت درمان نگه دارنده متادون بودند. 30 نفر از آن ها به صورت تصادفی انتخاب شدند و مجددا به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و نگرش به مصرف مواد نظری (1378) استفاده شد. برنامه آموزش طی 10 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه بر روی آزمودنیهای گروه آزمایش انجام شد. بعد از اتمام جلسات، پس آزمون گرفته شد و 2ماه بعد نیز آزمون پیگیری اجرا شد. میانگین نمرات دو مقیاس هم در دوره پس آزمون و هم پیگیری کاهش معنی داری در گروه آزمایش نشان داد، اما در گروه کنترل چنین نبود.با توجه به یافته ها می توان گفت مداخله اخیر هم در کوتاه مدت و هم در طولانی مدت، تاثیر معنی داری در کاهش استرس ادراک شده داشته و همچنین موجب تقویت نگرش منفی به مصرف مواد شده است.
تأثیرموسیقی درمانی بر کاهش عود افسردگی و استرس معتادین به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیرموسیقی درمانی بر کاهش عود افسردگی و استرس معتادین به مواد مخدر در شهر همدان بود. روش: در این طرح شبه آزمایشی تعداد 60 نفر از معتادین به مواد مخدر مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی همدان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی تعداد 30 نفر به گروه گواه و 30 نفر به گروه آزمایش تخصیص یافتند. گروه آزمایش به مدت 8 ماه بطور سه روز در هفته به مدت 5 ساعت در معرض موسیقی قرار گرفتند. هر دو گروه با مقیاس اضطراب، افسردگی، استرس و آزمایش متادون پیش و پس از موسیقی درمانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: داده ها نشان داد موسیقی درمانی موجب کاهش میزان افسردگی و استرس می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت موسیقی درمانی روش مفیدی در کاهش عود افسردگی و استرس معتادین به مواد مخدر می باشد. بنابراین به عنوان یکی از شیوه های کارآمد درمان پیامدهای اعتیاد می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی مداخله ی بهنگام خانواده- محور بر نشانگان استرس مادران کودکان با آسیب شنوایی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با تولد کودک دارای ناتوانی، والدین با چالش های بسیاری مواجه می شوند. به طور کلی والدین کودکان با ناتوانی در مقایسه با والدین کودکان عادی استرس بیشتری دارند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله بهنگام خانواده-محور بر نشانگان استرس مادران کودکان با آسیب شنوایی انجام شد.
روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. حجم نمونه 32 مادر بودند که از میان همه ی مادران کودکان با آسیب شنوایی شهر شیراز در سال تحصیلی 94-1393 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جاگماری شدند، به طوری که هر گروه 16 نفر بود. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه نشانگان استرس خدایاری فرد و پرند(1385) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس یک متغیره و چندمتغیره تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات نشانگان استرس و خرده مقیاس های آن ( نشانه های جسمی، نشانه های عاطفی، نشانه های شناختی و نشانه های رفتاری) در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته است (05/0P < ).
نتیجه گیری: در واقع یافته ها نشان دهنده این بود که مداخله بهنگام خانواده-محور سبب بهبود نشانگان استرس در مادران کودکان با آسیب شنوایی شده است.
بررسی رابطه بین کمال گرایی با سبک های فرزندپروری در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین کمال گرایی و سبک های فرزندپروری در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار می باشد. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی مقطعی و جامعه آماری را دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل دادند. حجم نمونه280 نفر و روش نمونه گیری از نوع طبقه بندی شده تصادفی بود. برای تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار و برای متغیرهایی با توزیع نرمال از ضریب همبستگی پیرسون و برای متغیرهایی با توزیع غیر نرمال از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ی 20 تحلیل شدند. یافته ها: میانگین سن نمونه های پژوهش 8/2 ± 1/21 سال به دست آمد. بین کمال گرایی با سبک های فرزندپروری در دانشجویان دختر ارتباط معنی داری وجود نداشت. بین کمال گرایی خودمحور و جامعه محور با سبک های فرزندپروری و بین کمال گرایی دیگرمحور با سبک های فرزندپروری اقتدارانه و آمرانه پدر و آمرانه مادر در دانشجویان پسر، ارتباط معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد تاثیر کمال گرایی بر سبک های فرزندپروری در دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر، بیشتر بود.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری به شیوه ی گروهی بر سبک های اسنادی، افسردگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان پستان، شایع ترین نوع سرطان در زنان است و این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری به شیوه ی گروهی بر سبک های اسنادی، کیفیت زندگی و افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت.
روش کار: این کارآزمایی بالینی با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد انجام شد. از بین تمام زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان امید مشهد در سال 1394، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار داده شدند. گروه آزمون طی 8 هفته تحت درمان فعال سازی رفتاری قرار گرفتند در حالی که گروه شاهد در لیست انتظار برای دریافت درمان قرار داشتند. پرسش نامه های سبک های اسنادی پیترسون و سلیگمن (ASQ)، کیفیت زندگی (SF-36) و افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) در پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندگانه در نرم افزار SPSS نسخه ی 22 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری به شیوه ی گروهی منجر به تغییر سبک های اسنادی (001/0>P)، افزایش معنی دار کیفیت زندگی (001/0>P) و کاهش افسردگی (001/0>P) در مقایسه با گروه شاهد می شود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد فعال سازی رفتاری به شیوه ی گروهی منجر به بهبود سبک های اسنادی، کیفیت زندگی و افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان می شود.
نقش باورهای فراشناختی و نگرش به روابط قبل از ازدواج در پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع رفتارهای پرخطر در جوامع یکی از موارد جدی تهدید کننده سلامت بخصوص در نوجوانان میباشد که در سال های اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقش باورهای فراشناخت و نگرش به روابط قبل از ازدواج در پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان میباشد. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش را نوجوانان ۱۷ تا ۲۰ سال منطقه ۱۲ شهر تهران در سال ۱۳۹۳ تشکیل میدهند. نمونه پژوهش شامل ۸۰ نفر از نوجوانان به صورت ۴۰ نفر دختر و ۴۰ نفر پسر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ۳۰ گویه ای باورهای فراشناختی، مقیاس نگرش به روابط قبل از ازدواج و مقیاس رفتارهای پرخطر استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین تمام مؤلفه های باورهای فراشناختی و انواع رفتار پرخطر رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. همچنین بین نگرش به روابط قبل از ازدواج و گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معنی دار بدست آمد. در ادامه، نتایج رگرسیون نشان داد که نگرش به روابط قبل از ازدواج بالاترین قدرت را در پیش بینی گرایش به رابطه با جنس مخالف که یکی از مؤافه های رفتار های پرخطر میباشد را دارا است و همچنین از بین مؤلفه های باورهای فراشناختی، مؤلفه نیاز به کنترل افکار بالاترین قدرت پیش بینی را برای رفتارهای پرخطر دارا میباشد.
رابطه تنظیم شناختی- هیجانی و رشد پس از سانحه در بیماران زن و مرد مبتلا به هپاتیت B(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تنطیم شناختی- هیجانی، نوعی راهکار مقابله ای است که فرد را در مقابله با سانحه یاری می کند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه تنظیم شناختی- هیجانی و رشد پس از سانحه در بیماران زن و مرد مبتلا به هپاتیت B بود.
مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش را بیماران زن و مرد مبتلا به هپاتیت B در مرکز تحقیقات هپاتیت بیمارستان نمازی شیراز تشکیل دادند. 250 بیمار مبتلا به هپاتیت B (125 زن و 125 مرد) به طور تصادفی انتخاب شدند و از پرسش نامه های تنظیم شناختی- هیجانی Garnefski و رشد پس از سانحه Tedeschi استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی Pearson و MANOVA در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: رشد پس از سانحه با پذیرش (47/0 = r، 001/0 > P)، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی (21/0 = r، 001/0 = P)، ارزیابی مجدد مثبت (25/0 = r، 001/0 > P) و کنار آمدن با دیدگاه (38/0 = r، 001/0 > P)، رابطه مثبت و معنی دار و با سرزنش خود (38/0- = r، 001/0 > P)، سرزنش دیگران (42/0- = r، 001/0 = P)، فاجعه انگاری (60/0- = r، 001/0 > P) و نشخوار ذهنی (14/0- = r، 021/0 = P) رابطه منفی و معنی داری داشت. همچنین، مردان بیشتر از زنان تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ارزیابی مجدد مثبت را مورد استفاده قرار دادند و زنان بیشتر از مردان نشخوار ذهنی، فاجعه انگاری و سرزنش دیگران را به کار بردند (001/0 > P).
نتیجه گیری: استفاده از تنظیم شناختی- هیجانی سازگار، رشد پس از سانحه را در افراد مبتلا به هپاتیت B افزایش می دهد و زنان مبتلا به هپاتیت B بیشتر از مردان از راهکارهای تنظیم شناختی- هیجانی ناسازگار استفاده می کنند. بنابراین، نتایج این پژوهش می تواند به منظور سنجش و ارتقای سطح استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی- هیجانی سازگار، مفید واقع شود. در پژوهش های آینده، می توان راهبردهای تنظیم شناختی- هیجانی را بین بیماران مبتلا به سایر بیماری های مزمن مورد مقایسه قرار داد.
فراتحلیل رابطه ی بین تاب آوری و سلامت روان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: محققان با تمرکز بر سلامت روان افراد، به طور فزاینده ای به مفهوم تاب آوری علاقه مند شده اند. دانش در زمینه ی تاب آوری ممکن است به توسعه ی مداخلات با هدف بهبود نتایج مثبت و یا کاهش پیامدهای منفی کمک کند. تاب آوری واند به عنوان یک ساز و کار دفاعی در نظر گرفته شودکه افراد را به پایداری در مواجهه با سختی و بهبود سلامت روان، توانا سازد. پژوهش حاضر به جمع آوری و یکپارچه سازی نتایج رابطه ی بین تاب آوری و سلامت روان و محاسبه ی میزان اثر آن ها با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل پرداخته است.
روش کار: تعداد9 پژوهش داخلی که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بودند، انتخاب و فراتحلیل بر روی آن ها انجام شد. بازه ی زمانی مطالعات از سال 1386 تا 1392 می باشد. ابزار این پژوهش، چک لیست فراتحلیل بوده است.
یافته ها: میزان رابطه ی بین تاب آوری و سلامت روان 35/0 بوده است (00001/0P<). هم چنین نتایج حاصل از تحلیل تعدیلی بیانگر اثرگذاری متغیرهای تعدیل کننده در این رابطه نبود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج فراتحلیل حاضر، میزان رابطه ی بین تاب آوری و سلامت روان ، مطابق جدول کوهن در حد متوسط است.