فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش دلبستگی به خدا در سلامت روان و هدف در زندگی دانشجویان پسر دانشگاه اجرا شد. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان بود. برای انجام پژوهش، 172 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسش نامه دلبستگی به خدا، پرسش نامه سلامت عمومی و پرسش نامه هدف در زندگی بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین دلبستگی دانشجویان به خدا با سلامت روان و هدف در زندگی آنها رابطه معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه همزمان نیز نشان داد که 17 درصد از واریانس سلامت روان و 29 درصد از واریانس هدف در زندگی به وسیله متغیر دلبستگی به خدا تببین می شود.
A Shiite innatist conception of reason, and what it can do for religious education (RE)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this study I have argued for a theoretical foundation of a coherent and defensible religious education (RE). It has been said that for RE to be accepted as a reasonable subject matter it should be researchable. But for a subject to be researchable، or research based، it needs to be supported by reason، a kind of reason that have a public and universal character. On the other hand we need a conception of religion being capable of giving this conception of reason، and adapting itself with its teachings. I have argued that the Shiite idea of innatism is a good base for providing a theory of reason upon which reason، while having an important role in human life، and an intrinsic connection with religion، has some limitations that can only be compensated by appealing to divine aspect of life and the path of God، namely religion. To show that the Shiite innatist conception of reason can be a good starting point I have argued that، this concept of reason comes from the Shiite belief that humans have a shared nature upon which they have the same emotional and cognitive view. So I have discussed the place and the weight of reason in Islam and Shiism، the idea of innatism، the innatist conception of reason، and connecting reason and religion by suggesting the innate human nature as the same root for both of them. By suggesting the same divine nature for reason and religious belief، I argued that rational principles are at the same time the divine rules for having the best sort of life. That is reason and religion have the shared tasks for following the intrinsic virtues. So we can conclude that a true religious belief، which is supported by reason، as Shiite belief seems to be، can be a reasonable base for making a religious education system. In this work I have referred mostly to Allamah Tabatabaei and Morteza Mutahhari، as the most influential contemporary Shiite scholars، to explain the Shiite's belief as to the nature of reason and religion.
درآمدی بر تعادل فقه و روان شناسی
حوزههای تخصصی:
ساخت و اعتباریابی و رواسازی پرسش نامه پایبندی زنان به آموزه های همسرداری اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسش نامه پایبندی زنان به آموزه های همسرداری در اسلام انجام گرفت. آموزه های همسرداری در اسلام مربوط به زنان به روش تحلیل محتوا، استخراج شد و ارزیابی روایی محتوا، روایی سازه و اعتبار آزمون به روش پیمایشی با انتخاب خوشه ای، از نمونه 374 نفر از جامعه زنان متأهل اصفهان انجام شد. 80 گویه از 123 گویه اولیه پیشنهادی از نظر کارشناسان دارای روایی محتوایی بالایی بودند. در روایی سازه به روش تحلیل عاملی، شش عامل به دست آمد که شاخص کفایت نمونه برداری 847/0 و نتیجه آزمون بارتلت، نشان داد حجم نمونه برای تحلیل عاملی مناسب است. از سوی دیگر، همبستگی مثبت و معنی دار هر یک از سؤالات پرسش نامه با نمرة کل پرسش نامه و هر یک از عامل ها و کل پرسش نامه، بیانگر روایی سازه به روش همسانی درونی است. ضریب آلفای کرونباخ در مرحله آزمایشی و نهایی به ترتیب (827/0 و 895/0) نشان دهنده اعتبار پرسش نامه است. میزان همسانی درونی بر اساس ضریب اسپیرمن – براون و ضریب دونیمه سازی گاتمن و همبستگی دو فرم در مرحله آزمایشی و در مرحله نهایی معنی دار است و ضریب آلفای نیمه اول و نیمه دوم در مرحله نهایی به ترتیب 839/0 و 8/01/0 است. ضریب همبستگی آزمون – باز آزمون در نمونه 31 نفری به فاصله زمانی یک ماه 927/0 در سطح معناداری 001/0 به دست آمد. بنابراین پرسش نامه، از روایی و اعتبار مطلوبی برخوردار است.
انس با قرآن کریم
تربیت اجتماعی (8)
توسعه سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در پرتو سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی موضوعی بین رشته ای است که در سال های اخیر به طور روزافزونی مورد توجه صاحبنظران حوزه های مختلف علوم، به ویژه حوزه مدیریت و جامعه شناسی قرار گرفته است. بدیهی است که تکوین سرمایه اجتماعی مستلزم وجود عواملی چند است که یکی از این عوامل دین و فرهنگ دینی است. پژوهش حاضر رابطه بین سبک زندگی اسلامی، سرمایه روان شناختی و سرمایه اجتماعی را در قالب یک مدل علّی بررسی کرده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی از شاخه همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق دربرگیرنده کارمندان پژوهشگاه صنعت نفت بوده است؛ بدین منظور 166 پرسشنامه توزیع و جمع آوری شد. نتایج نشان داد که: 1. سبک زندگی اسلامی بر روی سرمایه اجتماعی اثر مثبت، مستقیم و معناداری دارد؛ 2. سبک زندگی اسلامی بر روی سرمایه روان شناختی اثر مثبت، مستقیم و معناداری دارد و 3. سرمایه روان شناختی در رابطه بین سبک زندگی و سرمایه اجتماعی نقش میانجی معناداری دارد.
اثربخشی مناسک عمره مفرده بر شادکامی و سلامت روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی مناسک عمره بر شادکامی و نیز سلامت روانی دانشجویان انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه کاروان های دانشجویی عمره گزار سال 1386 بوده است. نمونه آماری این پژوهش 104 نفر از دانشجویانی بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای از بین دو کاروان دانشجویی عمره گزار انتخاب شده اند. در این پژوهش از روش شبه تجربی استفاده شده است. داده ها به کمک آزمون t، تحلیل واریانس و شفه تجزیه و تحلیل شده اند. ابزارهای مورد استفاده در تحقیق، پرسش نامه شادکامی 29 سؤالی آکسفورد و پرسش نامه 28 سؤالی سلامت عمومی است. آزمودنی ها در سه مرحله، یعنی یک ماه قبل از سفر(پیش آزمون)، یک روز پس از انجام مناسک عمره مفرده (پس آزمون) و یک ماه پس از بازگشت از سفر(پی گیری)، پرسش نامه ها را تکمیل کرده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که انجام مناسک عمره مفرده بر سطح شادکامی آزمودنی ها اثر داشته و آن را افزایش داده و سطح سلامت روانی آنها را بهبود بخشیده است.
نقش سلامت معنوی و مقابله مذهبی در پیش بینی اضطراب مرگ در بیماران مبتلا به ویروس کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی نقش سلامت معنوی و مقابله مذهبی در پیش بینی اضطراب مرگ در بیماران مبتلا به ویروس کروناانجام شد؛ روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مبتلا به ویروس کرونا بودند که به بیمارستان پیامبر اعظم (ص) شهر گنبد کاووس در بهار 1399 مراجعه و به صورت اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. در این پژوهش با توجه به محدودیت تردد، هنگام جدی شدن خطر کرونا در ایران، تعداد 200 نفر به عنوان گروه نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اضطراب مرگ تمپلر (1970)، سلامت معنوی الیسون (1983) و مقابله مذهبی پارگامنت (2000) استفاده شد. داده ها با استفاده از نسخه 24 نرم افزار SPSS تحلیل شدند؛ نتایج نشان داد سلامت معنوی و مقابله مذهبی می تواند اضطراب مرگ را در بیماران مبتلا به ویروس کرونا پیش بینی کند (0.05p<) و با تقویت ابعاد معنویت می توان اضطراب مرگ ناشی از بیماری را در بیماران مبتلا به کرونا کاهش داد.
پیش بینی سلامت عمومی دختران با توجه به سه شیوه فرزند پروری دایانا بامرید و فرزند پروری متناسب با آموزه های دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پزوهش حاضر پیش بینی سلامت عمومی دختران با توجه به چهار شیوه فرزند پروری می باشد. از بین دانش آموزان مقطع اول دبیرستان شهر ری تهران (90-91)، تعداد 100 دانش آموز دختر به همراه مادرانشان به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پزوهش سه پرسش نامه بود که به ترتیب ، به دختران پرسش نامه (GHQ) سلامت عمومی گلدنبرگ (1972) و به مادران آن ها پرسش نامه شیوه فرزندپروری دیانا بامریند (1972) و پرسش نامه محقق ساخته سبک فرزند پروری متناسب با آموزه های دینی داده شد. نتایج همبستگی، نشان داد که سبک فرزندپروری «اقتدار منطقی» و «سلامت عمومی» رابطه معناداری دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که این سبک و سبک متناسب با آموزه های دینی می توانند سلامت عمومی را پیش بینی کتتد. در صورت استفاده از این دو سبک، سلامت عمومی فرزند افزایش می یابد. البته سبک فرزند پروری مبتنی بر آموزه های دینی به نحو معنادارتری سلامت عمومی را پیش بینی می کند.
پیش بینی خودتعیین گری مذهبی توسط سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی خودتعیین گری مذهبی توسط سبک های دلبستگی بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان دختر و پسرپایه پیش دانشگاهی(18 تا 21 سال) شهرستان زاهدان در سال تحصیلی90-1389 بود. نمونه ی پژوهش شامل 346 که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نظر پژوهش از پرسش نامه خودتعیین گری مذهبی ریان و همکاران و مقیاس تجدیدنظرشده دلبستگی کولینز و رید استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام مورد استفاده قرار گرفت. نتایج همبستگی نشان داد سبک دلبستگی ایمن با خود تعیین گری مذهبی خودپذیر همبستگی مثبت دارد، سبک دلبستگی اضطرابی با خود تعیین گری مذهبی خودپذیر همبستگی معکوس دارد و سبک دلبستگی اجتنابی همبستگی مثبت با خود تعیین گری درون فکنی شده نشان می دهد. براساس رگرسیون گام به گام، سبک دلبستگی اجتنابی به میزان 012/0 واریانس سبک خودتعیین گری مذهبی درون فکنی شده راتبیین می کند و سبک دلبستگی اضطرابی به میزان 037/0 واریانس سبک خود تعیین گری مذهبی خودپذیر را تبیین می کند. بنابر این، هر چه انگیز های مذهبی درونی تر می شود تضاد سبک دلبستگی اضطرابی و اجتنابی با آن بیشتر می گردد.
تاثیرآموزش گروهی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر عزت نفس نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر برنامه آموزش گروهی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر عزت نفس نوجوانان پسر بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 93-1392 بود که از میان آنها 40 دانش آموز دارای عزت نفس پایین به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و با طرح نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل به گروه های پژوهش به تصادف گمارده شدند (هر گروه 20 نفر). مداخلات مربوط به خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی دانش آموزان گروه آزمایش انجام گرفت. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه غربالگری سلامت عمومی وزارت آموزش و پرورش و عزت نفس کوپر اسمیت بود. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس افزایش معناداری را در میانگین نمره های عزت نفس در پس آزمون و پیگیری نشان داد. به نظر می رسد که برنامه آموزش خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی در افزایش عزت نفس پسران نوجوان موثر بوده است.
بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و تماشای ماهواره با طلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و تماشای ماهواره با طلاق است. نمونه پژوهش، شامل 262 زن و مرد متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه است که در اسفند ماه 1391 با روش نمونه گیری در دسترس، به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کرده اند. ابزار پژوهش، پرسش نامه 70 سؤالی جهت گیری مذهبی، مقیاس تک گویه ای تماشای ماهواره و پرسش نامه 16 سؤالی طلاق است. پژوهش کمی از نوع همبستگی است. داده ها براساس ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون دو متغیره تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین جهت گیری مذهبی با طلاق رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین، بین تماشای ماهواره با طلاق، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین جهت گیری مذهبی و تماشای ماهواره، می توانند 13 درصد از واریانس طلاق را تبیین نماید. بر این اساس، ضعف پایبندی به مذهب و تماشای ماهواره موجب تشدید تعارضات زناشویی می گردد و احتمال وقوع طلاق را افزایش می دهد. یافته های مذکور همسو با بسیاری از پژوهش های داخلی و خارجی و براساس آموزه های اسلامی است.