فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
72-83
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت یکی از ابعاد انسان است ک ه ارتب اط و یکپ ارچگی او را ب ا ع الم هس تی نش ان می دهد. با توجه به اهمیت معنویت و تأثیر آن در رفتارهای خودتنظیمی و خودمهارگری، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یاد خدا بر خودمهارگری و شادکامی در بین خانواده های کارکنان فرماندهی انتظامی استان اردبیل انجام گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع تحقیقات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش تمامی خانواده های کارکنان نیروی انتظامی استان اردبیل بودند که در سال 1398 در دوره های عقیدتی این سازمان حضور پیدا کردند. از این جامعه تعداد 30 نفر به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (15N = ). معنویت درمانی به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه خودمهارگری تانجنی و مقیاس شادکامی آکسفورد بود. نتایج با استفاده از آزمون کوواریانس چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که معنویت درمانی در نمره کلی خودمهارگری و شادکامی خانواده های کارکنان نیروی انتظامی اثربخش بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان از روش معنویت درمانی به عنوان روشی مؤثر در بهبود خودمهارگری و شادکامی خانواده های کارکنان نیروی انتظامی شهر اردبیل سود جست.
بررسی نقش سبک زندگی اسلامی در رابطه ی بین تنظیم شناختی-هیجانی و وابستگی به تلفن همراه در دختران نوجوان شهر کرمانشاه در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
84-95
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: استفاده از تلفن همراه در سال های اخیر به جزء جدایی ناپذیر زندگی تبدیل شده است. با وجود کاربردهای مفید تلفن همراه، استفاده ی بیش ازحد و مداوم از آن موجب وابستگی و آسیب به افراد می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک زندگی اسلامی در رابطه ی بین تنظیم شناختی-هیجانی و وابستگی به تلفن همراه در دختران نوجوان انجام شد. روش کار: این پژوهش مطالعه یی توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر سطح دومِ دور ه ی متوسطه ی شهر کرمانشاه بود که 400 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ییِ چندمرحله یی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، آزمون شونده ها به مقیاس های نقش سبک زندگی اسلامی (LLST)، تنظیم شناختی/هیجانی (CERQ) و استفاده ی آسیب زا از تلفن همراه (COS) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که تنظیم شناختی/هیجانی و سبک زندگی اسلامی پیش بینی کننده های خوبی برای اعتیاد به تلفن همراه محسوب می شوند. همچنین، بر اساس یافته های مدل یابی معادلات ساختاری روابط علّی معنادار و مثبت بین تنظیم شناختی/هیجانی، سبک زندگی اسلامی و اعتیاد به تلفن همراه وجود داشت و نقش سبک زندگی اسلامی در رابطه ی بین تنظیم شناختی/هیجانی و اعتیاد به تلفن همراه تأیید شد. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده ی این است که به کارگیری سبک زندگی اسلامی، راهبرد مقابله یی با تنظیم شناختی/هیجانیِ منفی است که به پیشگیری از اعتیاد به تلفن همراه منجر خواهد شد.
سالمندی و سلامت روان
حوزههای تخصصی:
امروزه درصد چشمگیری از جمعیت جهان را سالمندان تشکیل می دهند و انتظار می رود با افزایش امید به زندگی در بسیاری از کشور های جهان، شمار سالمندان افزایش یابد؛ گر چه به موازات رشد جمعیت این گروهِ سنّی، آن گونه که شایسته است، جایگاه آنان به خوبی درک نشده و بر دامنه ی مشکل های آنان افزوده می شود.
الگو یابی معادلات ساختاری اثر کیفیت زندگی بر مشکلات رفتاری-عاطفی دانشجویان خانواده شهدا با میانجی گری عمل به باورهای دینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه مطالعه دین و دین داری با رویکرد روان شناسانه به مسئله ویژه ای از مسائل بهداشت روان تبدیل شده است. باوجوداین، یافته های مطالعاتی در زمینه نقش دین داری در سلامت روانی در قشرهای مختلف جامعه متناقض می باشد. این پژوهش با هدف تبیین اثر کیفیت زندگی بر مشکلات رفتاری-عاطفی بر اساس نقش میانجی گر عمل به باورهای دینی در دانشجویان خانواده شهدا انجام شده است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع علّی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان خانواده های شهدای استان گلستان بود که تعداد 250 نفر از آنان با روش دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه کیفیت زندگی، فرم کوتاه چک لیست نشانه های اختلالات روانی و پرسش نامه عمل به باورهای دینی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از الگو یابی معادلات ساختاری انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، میزان عمل به باور دینی بیشتر دانشجویان در حد متوسط روبه بالا بود و الگوی پیشنهادی روابط علّی بین متغیّرهای پژوهش برازش قابل قبولی داشت. به طور کلی، در الگوی پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان داد که کیفیت زندگی به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق عمل به باورهای دینی در دانشجویان شاهد با مشکلات رفتاری-عاطفی، اضطراب، افسردگی، وسواس، حساسیت به روابط بین فردی، شکایات جسمانی و فوبیا رابطه داشت (05/0>P). این رابطه بین کیفیت زندگی با عمل به باورهای دینی مثبت و معنی دار بود (05/0>P). رابطه بین عمل به باورهای دینی با مشکلات رفتاری-عاطفی نیز منفی و معنی دار بود (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، آموزش و ارتقای کیفیت زندگی و نیز ترغیب دانشجویان به عمل به باورهای دینی به بهبود مهارت حل مسئله و کاهش مشکلات رفتاری-عاطفی منجر می شود.
ساختار و روایی پرسش نامه فراشناخت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
147-160
حوزههای تخصصی:
«فراشناخت دینی» از مباحث مهم در حوزه نظری و پژوهش محسوب می شود. به همین سبب، ساخت یک پرسشنامه دارای روایی و اعتبار، برای اندازه گیری این سازه یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. پژوهش حاضر با هدف ساخت پرسشنامه روا و معتبر برای اندازه گیری فراشناخت دینی انجام شد. نمونه پژوهش شامل ۵۱۲ دانشجو (۲۱۶ مرد و ۲۹۶ زن) کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه بیرجند است که با استفاده از روش «نمونه گیری تصادفی خوشه ای» انتخاب شدند. براساس مبانی نظری مرتبط با بحث، پرسشنامه اولیه با ۳۰ سؤال تهیه و سپس آزموده شد. داده ها توسط پرسشنامه های «فراشناخت دینی»، «باورهای فراشناختی» و «تعهد مذهبی» جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها از تحلیل «عاملی اکتشافی» و «ضریب همستگی پیرسون» استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی وجود چهار عامل اصلی در پرسشنامه را تأیید کرد که شامل دانش فراشناختی دینی درباره شخص، تکلیف، راهبرد، و تجربه فراشناختی دینی است. علاوه بر این نتایج نشان داد این پرسشنامه از روایی واگرا و روایی همگرا برخوردار است. اعتبار پرسشنامه با استفاده از روش «آلفای کرونباخ» و روش «دونیمه کردن» تأیید شد. در نتیجه می توان گفت: پرسشنامه «فراشناخت دینی» از روایی و اعتبار لازم برخوردار است و می توان از آن برای اندازه گیری فراشناخت دینی دانشجویان استفاده کرد.
ارزیابی فاکتورهای مالون دی آلدهید، 8 ایزو پروستاگلاندین F2α ، 8 هیدروکسی داکسی گوانوزین و گروههای پروتئین کربونیل به عنوان شاخصهای استرس اکسیداتیو در افراد روزه دار در شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
21-27
حوزههای تخصصی:
استرس اکسیداتیو یک عدم تعادل بین تولید ROS و توانایی سیستم های بیولوژیکی برای سم زدایی سریع با واکنش های واسطه یا تعمیر آسیب های وارد شده است. روزه داری حدس زده می شود که اثرهای مفیدی روی کاهش استرس اکسیداتیو داشته باشد. مواد و روش ها : از 60 نفر (هفت مرد (11%) و 53 زن (89%)؛ میانگین سن10±37) سالم، سه بار نمونه ی خون و ادرار گرفته شد .نوبت اول چهار روز قبل از روزه داری برای کنترل؛ نوبت دوم (روز چهاردهم ماه روزه داری) و نوبت سوم (روز بیست و نهم ماه روزه داری) در ماه روزه داری نمونه گرفته شد. این مطالعه تغییرهای سطح پلاسمایی مالون دی آلدئید با تکنیک HPLC و سطح پلاسمایی گروه های پروتئین کربونیل، سطح ادراری 8-ایزو پروستاگلاندین F2α و 8- هیدروکسی داکسی گوانوزین را با تکنیک الایزا مورد بررسی قرار داد. نتایج حاصل از سنجش این متغیرها با استفاده از نرم افزارSPSS t test paired samples و Independent t test مورد آنالیز آماری قرار گرفت. یافته ها: مطابق این پژوهش، غلظت مالون دی آلدئید پلاسما و 8- ایزو پروستاگلاندین F2α ادرار در طول روزه داری در ماه رمضان در کل افراد مورد آزمایش نسبت به کنترل و همچنین میزان این پارامترها در نوبت سوم نسبت به دوم کاهش معناداری نشان (pv<0.01) دادند. نتیجه گیری : با توجه به کاهش قابل ملاحظه ی غلظت مالون دی آلدئید پلاسما و 8- ایزو پروستاگلاندین F2α ادرار در طول روزه داری در ماه رمضان می توان عنوان کرد که روزه داری یک ماه استرس اکسیداتیو را کاهش می دهد. می توان با تکیه بر مطالعات بیشتر، از روزه داری برای جلوگیری از بروز و پیشرفت بیماری هایی که استرس اکسیداتیو در آن ها دخیل است، بهره گرفت.
دین، انسان و جامعه ی پایدار
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد تلاش محققان در توسعه ی علوم و تکنولوژی با هدف رسیدن به یک جامعه ی جهانی پایدار در صورتی به نتیجه می رسد که انسان که اصلی ترین عامل حیات است، محور همه ی برنامه ریزی ها قرار گرفته و به او توجه جدی شود. انسان سالم، اساس و پایه ی یک جامعه ی پایدار و به دنبال آن، توسعه ی پایدار است. رسالت اساسی ادیان الهی هدایت انسان ها به سوی سلامت و حفظ سلامت انسان در دنیا و آخرت است و بدین منظور، برای تأمین سلامت انسان در بُعدهای مختلف نظریه پردازی های گوناگونی صورت گرفته است. بنابراین برای ارتقای سلامت انسان کشف این نظریه ها و تدوین یک برنامه ی جامع و کاربردی در همه ی بُعدهای جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی ضروری است.
سلامت، یک نیاز اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سلامت یکی از نیازهای اساسی انسان است و با نبود آن انجام بسیاری از کارها برای انسان دشوار یا غیر ممکن خواهد بود. این موضوع از بدیهیاتی است که نیاز به استدلال دیگری ندارد و تجربه بشر در طول تاریخ تأیید کننده آن است. از سوی دیگر، حالتِ سلامت می تواند شدت و ضعف داشته باشد و هر انسانی با توجه به شرایط خویش می تواند از سطحی از سلامت (کم یا زیاد) بهره مند باشد. اصولاً هنگامی که سخن از ارتقای سلامت به میان می آید به این معنا است که تلاش شود سطح سلامت فردی و اجتماعی افزایش یابد. صاحب نظران برای سلامت بُعدهای مختلفی قائل شده اند؛ بُعدهایی چون سلامت جسمی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی و سلامت معنوی (1). هر چند که ابعاد سلامت به این تقسیم بندی منحصر نمی شود و ممکن است ابعاد دیگری نیز برای آن در نظر گرفته شود.
مقایسه سلامت معنوی و نشانه های افسردگی در بیماران مبتلا به درد مزمن در مقایسه با افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
100-114
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: نتایج برخی مطالعات اخیر حاکی از این است که سلامت معنوی با سلامت جسمی افراد در ارتباط است. بااین حال، نتایج موجود درباره این ارتباط ضد و نقیض می باشد. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه سلامت معنوی و نشانه های افسردگی در افراد مبتلا به درد مزمن در مقایسه با افراد سالم بود. روش کار: این پژوهش مطالعه ای مقطعی از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعه هدف بیماران مبتلا به درد مزمن و افراد سالم شهر شیراز در سال 96 و ۹۷ بودند. تعداد کل نمونه ۶۰۰ نفر بود که ۳۰۰ نفر از آنان افراد دارای درد مزمن مراجعه کننده به درمانگاه های درد و ۳۰۰ نفر افراد سالم بودند که به ترتیب به روش نمونه گیری دردسترس و خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های سلامت معنوی پالوتزین و الیسون؛ و سلامت بیمار پاسخ دادند. برای توصیف متغیّرهای جمعیت شناختی از آمار توصیفی، برای مقایسه ویژگی های جمعیت شناختی از آزمون t و کای اسکوئر؛ و برای مقایسه نشانه های افسردگی و سلامت معنوی در دو گروه از آزمون t استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین گروه افراد سالم و گروه مبتلا به درد مزمن در زمینه متغیّرهای جمعیت شناختی وجود نداشت. همچنین، میزان نشانه های افسردگی در افراد دارای درد مزمن (۳۰/۶±۹۷/۹) به طور معناداری بیشتر از افراد ساالم (09/5±67/8) بود (006/0>P) و سلامت معنوی در افراد دارای درد مزمن (10/12±78/73) در مقایسه با افراد سالم (03/15±14/87) به طور معنی داری پایین تر بود (00/0>P). نتیجه گیری : به نظر می رسد انجام مداخلات روانی-معنوی در جهت کاهش نشانه های افسردگی و ارتقای سطح سلامت معنوی افراد جامعه گامی مهم در جهت پیشگیری یا کاهش شدت درد در بیماران مبتلا به درد مزمن باشد.
مقایسه ی مؤلفه های بهزیستی معنوی با شادکامی و سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر و حوزه های علمیه ی شهر کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳
55-67
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت یکی از مهم ترین عامل های افزایش شادکامی و سلامت عمومی گزارش شده است. با توجه به اینکه محیط، یکی از عامل های ایجاد بهزیستی معنوی است؛ این پژوهش با هدف بررسی مقایسه یی رابطه ی بهزیستی معنوی با شادکامی و سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر و حوزه های علمیه ی شهر کرمان انجام شده است. روش کار: این پژوهش از نوع علّی - مقایسه یی و جامعه ی آماری آن شامل همه ی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر و حوزه های علمیه ی شهر کرمان است. بدین صورت که 376 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید باهنر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه یی چندمرحله یی و 274 نفر از دانشجویان حوزه های علمیه، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسش نامه های بهزیستی معنوی (SWB)، شادکامی آکسفورد (AHQ) و سلامت عمومی (GHQ-28) است. داده ها با استفاده از روش های رگرسیون چندگانه، آزمون های تی مستقل و یومن ویتنی تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داده که بین بهزیستی معنوی، بهزیستی وجودی و بهزیستی مذهبی با شادکامی، رابطه ی مثبت وجود دارد (001/0>P)، درحالی که هر سه با سلامت عمومی رابطه ی منفی دارند (001/0>P)؛ همچنین بهزیستی معنوی و شادکامی تفاوت معناداری در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر و حوزه دارند (01/0>P)، اما تفاوت دو گروه در سلامت عمومی معنادار نیست (05/0<P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، سطح بالاتر بهزیستی معنوی و شادکامی در حوزه های علمیه، نشان دهنده ی اثر معنویت موجود در این مدارس، در متغیّرهای مورد بررسی است و لزوم توجه به جنبه های معنوی و تلاش برای رشد و توسعه ی آن را گوشزد می سازد.
بررسی نگرش دانشجویان دختر نسبت به نوع پوشش و ارتباط آن با اعتقادات دینی در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
103-113
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دین بخش مهمی از فرهنگ و مهم ترین عامل مؤثر در رفتار و کنش افراد است. امروزه با پدیده جهانی شدن، رشد فناوری و عقلانیت، شیوه تفکر بشر نسبت به دنیا، دین و ارزش های مربوط به آنها متحول شده و عقلانیت زمینه را برای تفاوت دیدگاه های مختلف فراهم کرده است. حجاب از احکام ضروری دین است که در ادیان الهی دیگر ازجمله آیین زرتشت، یهود و مسیحیت نیز با تفاوت هایی وجود دارد. در دنیای غرب و شرق حجاب چالش های زیادی ایجاد کرده است که موافقان و مخالفان متعددی دارد. ازاین رو، این پژوهش با هدف بررسی نگرش دانشجویان دختر نسبت به نوع پوشش و ارتباط آن با اعتقادات دینی در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال 1398 اجرا شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی و جامعه آماری آن دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد است. در این مطالعه 360 نفر از دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه به روش تصادفی ساده انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های نگرش به نوع پوشش دانشجویان، سنجش اعتقادات دینی و ویژگی های جمعیت شناختی بررسی شدند. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که از 360 دانشجوی شرکت کننده در پژوهش، 313 نفر مجرد و 47 نفر متأهل بودند. علاوه براین، میانگین و انحراف معیار مشارکت دینی دانشجویان 72/0±49/3، پایبندی به اعتقادات 74/0±8۹/3، رعایت مسائل شرعی 86/0±16/4 و اعتقادات دینی کل 58/0±85/3 بوده است. همچنین بین رعایت مسائل شرعی و وضعیت پوشش دانشجویان با افزایش نیم سال های تحصیلی (05/0P<) و بین نگرش به نوع پوشش و سطح اعتقادات دینی دانشجویان دختر با نوع رشته تحصیلی آنان همبستگی معنی دار وجود داشت (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت که دانشگاه علاوه بر ارتقای سطح علمی دانشجویان نقش خود را نیز به عنوان نهادی علمی، فرهنگی و اجتماعی با تکیه بر اعتقادات و رفتار دینی مسئولان و استادان به خوبی ایفا کرده است.
بررسی طبقات هیجان در ساختار وجودی انسان در قرآن منطبق بر نظریه روان تکاملی پلاتچیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
110-124
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: انسان نوین بیش از هر زمان دیگر انسانی هیجانی است و خروج هیجانات از حالت طبیعی، درحالی که عامل بقای نوع و فرد انسان معرفی می شود، سبب طیف گسترده ای از بیماری های روانی می شود که بر اساس پژوهش ها رو به گسترش است. تعاریف و طبقات متعددی در نظریات مختلف برای هیجانات و روابط بین آنها ذکر شده که بسیاری از آنها ضمن مطالعه رفتار حیوانات و تطبیق آن با انسان به دست آمده است. نظریه روان تکاملی هیجانات پلاتچیک از مهم ترین و کارآمدترین آنها است؛ اما آیا این همه طبقات هیجانی انسان ها است؟ مبتنی بر آموزه های اسلامی و قرآنی انسان موجودی فراتر از حیوان و دارای بُعدی روحانی است؛ پس هیجانات متفاوتی را می توان برای او تصور کرد. به همین منظور هدف پژوهش حاضر تطبیق طبقات هیجانی پلاتچیک با ساختار وجودی انسان در قرآن بود. روش کار: در پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوا نخست فرم کدگذاری ارزیابی از طبقات هیجانات پلاتچیک و تصویر انسان در قرآن با استفاده از کتب و منابع پلاتچیک و قرآن و تفسیر تهیه شد و در اختیار دو ارزیاب آموزش دیده قرار گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که همه طبقات هیجانی پلاتچیک در ساختار انسان قرآنی و بیشتر در دو بخش «حالت» و «قوت» وجود دارد و مبتنی بر آن 26 طبقه هیجانی جدید چون ضیق، فرح، رعب، ربط و اعمی و 20 ترکیب هیجانی دیگر پیشنهاد شد. نتیجه گیری: نتایج ضمن معرفی هیجاناتی جدید که با درنظرگرفتن ابعاد مادی و غیرمادی وجود انسان ارائه می شود؛ جایگاه هیجانات را بر اساس ساختار وجودی انسان در قرآن «قلب» معرفی می کند و طبعاً قلب است که بیماری اش سرمنشأ اختلالات هیجانی و سلامتش متضمن درمان معرفی می شود.
پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
10-22
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از راه های مواجهه با بلایای مختلف مانند ویروس کرونا افزایش تاب آوری است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی بود.
مقایسه اثربخشی سه روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان هیجان مدار و درمان تلفیقی بر بهزیستی معنوی خانواده های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری: مطالعه نیمه آزمایشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
87-99
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یافتن روش های درمانی مؤثر بر ارتقای معنویت افراد به ویژه همسران، در سازگاری و افزایش روابط صمیمانه آنان و جلوگیری از طلاق و مسائل خانواده بسیار سودمند و منطقی است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، درمان هیجان مدار (EFT) و درمان تلفیقی بر معنویت خانواده های متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش خانواده های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری بودند. شرایط ورود به مطالعه نداشتن اعتیاد همسران و هوش بهر بالا تر از ۸۵ بود. ابتدا افراد به پرسش نامه ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻓﺮاﮔﯿﺮ پاسخ دادند و از میان آنان ۵۶ زوج که نمره شان پایین تر از متوسط بود، به روش نمونه گیری دردسترس و تصادفی ساده انتخاب؛ و به طور تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند. سپس گروه آزمایشی یک، 10 جلسه درمانی ACT؛ گروه دو، 10 جلسه درمانی EFT و گروه سه، ۱۶ جلسه آموزش تلفیقی دریافت کردند و به گروه گواه هیچ آموزشی داده نشد. در پایان، همسران با ﻣﻘﯿﺎس ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻓﺮاﮔﯿﺮ آزمون مجدد شدند و آزمون پیگیری بعد از گذشت یک ماه اجرا شد. داده ها به دلیل طبیعی بودن با آزمون تحلیل کوواریانس و کرویت ماچلی تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل های آماری نشان داد که سه روش درمان ACT، EFT و تلفیق این دو روش درمانی موجب افزایش معنی دار بهزیستی معنوی همسران متقاضی طلاق در مقایسه با گروه گواه شد، اما تفاوت معناداری بین سه روش درمان مشاهده نشد. ماندگاری اثر درمان هر سه روش نیز در پیگیری یک ماهه نشان داده شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که معنویت تغییرپذیر است و با آموزش و درمان بهزیستی معنوی افزایش می یابد. از سوی دیگر، یافته ها گویای اصالت ACT و EFT در افزایش بهزیستی معنوی همسران متقاضی طلاق و کاهش میزان طلاق بود. بنابراین، می توان هر سه روش مذکور را برای ارتقای بهزیستی معنوی به کار برد.
بررسی سلامت معنوی و ارتباط آن با جرم در زنان زندانی شهرستان ارومیه (سال 1395)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
22-33
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی یکی از ابعاد مهم سلامت است که می تواند موجب ایجاد معنا و مفهوم در زندگی و امید و آرامش درونی در فرد شود. هدف این مطالعه بررسی سلامت معنوی در زنان زندانی و ارتباط آن با نوع جرم است. روش کار: این مطالعه ی توصیفی - تحلیلی روی 150 زن زندانی شهرستان ارومیه در سال 1395 صورت گرفته است. برای سنجش سلامت معنوی از پرسش نامه ی سلامت معنوی پالوتزین و الیسون و همچنین پرسش نامه ی دموگرافیک مشتمل بر اطلاعات دموگرافیکی، نوع جرم و مدت محکومیت استفاده شده است. اطلاعات جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون های کای دو و تحلیل واریانس یک طرفه و همچنین آزمون شفه تجزیه و تحلیل شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داده که 27 نفر (18 درصد) از زنان زندانی سلامت معنوی ضعیف، 90 نفر (60 درصد) سلامت معنوی متوسط و 33 نفر (22 درصد) سلامت معنوی بالا داشتند. علاوه براین، مجرمان قتل و معاونت در قتل و همچنین زنان محکوم به اعدام، در پایین ترین سطح سلامت معنوی قرار داشتند؛ به طورکلی، از نظر آماری رابطه ی سلامت معنوی با نوع جرم و میزان محکومیت معنادار بود (P<0.05). نتیجه گیری: با توجه به پایین بودن سلامت معنوی زنان زندانی و ارتباط آن با شدت جرم، لازم است سیاست های ارتقای سلامت معنوی در زندانیان که منطبق بر شواهد نیز باشد، به کار گرفته شود تا بدین طریق هم دیگر ابعاد سلامت زندانیان ارتقا یابد و هم از وقوع دوباره ی جرم پیشگیری شود.
سنجش میزان تأثیرپذیری سلامت عمومی دانشجویان دانشگاه پیام نور خوی بر اساس اعتقادات دینی و آگاهی اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
34-46
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دانشجویان از نظر اهمیت و اثر مستقیمی که بر رشد، توسعه و پیشرفت جامعه دارند و از نیروهای کارآمد و متخصص برای آینده جامعه محسوب می شوند و به جهت شرایط خاص دوره دانشجویی ازجمله دوری از خانواده، واردشدن به مجموعه ای بزرگ و پرتنش، مشکلات اقتصادی، حجم زیاد دروس و رقابت های فشرده نیاز بیشتری به سلامت عمومی، روحی و روانی دارند. از سویی، به نظر می رسد رابطه ای بین سلامت عمومی با اعتقادات دینی و آگاهی اجتماعی در دانشجویان وجود دارد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اعتقادات دینی و آگاهی اجتماعی در پیش بینی سلامت عمومی، روحی و روانی دانشجویان دانشگاه پیام نور خوی بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان عادی مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور خوی بود که با فرمول تاباچنیک و فیدل نمونه ای به حجم 120 نفر (60 دختر و 60 پسر) در سال تحصیلی 99-1398 به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد. ابزارهای جمع آوری داده ها پرسش نامه 28 سؤالی سلامت روان گلدبرک، پرسش نامه 25 سؤالی نگرش مذهبی براهنی و پرسش نامه 21 سؤالی هوش اجتماعی ترومسو بود و نتایج آن با استفاده از رگرسیون چندمتغیّری و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: بیشترین سن دانشجویان بررسی شده در پژوهش مربوط به گروه 25-20 سال (3/78 درصد) و بیشترین تعداد دانشجویان مربوط به رشته های فنی بود. یافته ها نشان داد که بین اعتقادات دینی و سلامت عمومی، روحی و روانی و نیز آگاهی اجتماعی و سلامت عمومی رابطه معناداری وجود داشت (71/0R= و 01/0(P<. نتیجه گیری: هرچقدر اعتقادات و عقاید دینی افراد بالاتر باشد، سلامت عمومی بهتری خواهند داشت و همچنین افرادی که آگاهی و دانش اجتماعی بالاتری دارند، میزان سلامت عمومی بهتر و مناسب تری خواهند داشت.
مقایسه ی رضایت زناشویی و هوش اخلاقی و رابطه ی آن با عدم تعهد اخلاقی در مردان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مطالعه های پیشین نشان داد، عدم تعهد اخلاقی تأثیرهای مخربی بر بُعدهای مختلف سلامت رابطه ی زناشویی، چون صمیمیت و اعتماد بین زوجین، دارد. بنابراین، ضروری است تا عامل های مؤثر در ایجاد عدم تعهد اخلاقی بررسی شود. به نظر می رسد کمبودهای فردی و بین فردی در عامل هایی چون عدم رضایت زناشویی و هوش اخلاقی، زوج ها را در شروع رابطه ی جدید ترغیب می کند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی رضایت زناشویی و هوش اخلاقی در مردان پایبند به تعهد اخلاقی و ناپایبند به تعهد اخلاقی است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، ازنوع توصیفی- مقایسه یی است. نمونه ی پژوهش حاضر، شامل 100 مرد پیمان شکن و 100مرد غیر پیمان شکن است که از طریق نمونه گیری هدفمند در شهر تهران انتخاب شدند. آن ها به سئوال های سه ابزار پژوهشیِ پرسش نامه ی رضایت زناشویی، شاخص هوش اخلاقی و پرسش نامه ی پیمان شکنی پاسخ دادند. تحلیل آماری با استفاده از آزمون تی مستقل و نرم افزار Spss نسخه ی 18 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین رضایت زناشویی در مردان ناپایبند به تعهد اخلاقی(25/101±53/14) و پایبند به تعهد اخلاقی(72/117±56/15) وجود دارد(t= 7.73, p<0.001). همچنین، هوش اخلاقی به طور معناداری در مردان ناپایبند به تعهد اخلاقی(15/138±72/13) کم تر از گروه مردان پایبند به تعهداخلاقی(28/147±80/11) است(p<0.001, t= 5.04). نتیجه گیری: بر طبق نتیجه ی پژوهش حاضر، رضایت زناشویی و هوش اخلاقی، نقش مهمی در عدم پایبندی به تعهد اخلاقی مردان دارد. از این رو، این متغیرها را باید فاکتورهایی مؤثر در فرایند درمانی پیشگیرانه در نظر گرفت و در بازسازی رابطه درمانگرانِ خانواده و زوج مورد توجه قرار داد.
فرزندآوری از دیدگاه زنان متأهل با تأکید بر نگرش دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نگاه به فرزندآوری در بین زنان شهر تهران انجام شد. روش پژوهش کیفی بود و در تحلیل داده ها از نظریه داده بنیاد استفاده شد. در جمع آوری داده های این پژوهش از مصاحبه کیفی از 16 زن متأهل بدون فرزند، بین سنین 20 تا 40 سال استفاده شد. یافته ها به صورت ۱۰ مفهوم اولیه، ۱۲۵ کد باز، ۷۴ کد محوری و ۱۳ کد هسته ای و همچنین زمینه ها، فرایندها و پیامدها استخراج شد. فرزندآوری، کد هسته ای بود که یک نیاز است و با دو نگاه در معنای فرزند شکل گرفته است: نگاه خدامحور و خودمحور. با نگاه خدامحور به فرزندآوری، اهمیت تربیت نسل توحیدی و با نگاه خودمحور، بیشتر تمایلات شخصی مهم بود؛ البته نگاه خدامحور کمتر مورد نظر افراد بود. برای دستیابی به نگاه خدامحور لازم است به زمینه سازی، فرایندسازی و پیامدهای تمایل به فرزندآوری در آیات و روایات پرداخته شود تا به تدریج با نگاه خدامحور تمایل به فرزندآوری بیشتر شود.
اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر با محتوای اسلامی بر میزان گفت وگوی مؤثر زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر با محتوای اسلامی بر گفت وگوی مؤثر زوجین پرداخته است. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی بود و از طرح آزمایشی آمیخته استفاده شد. جامعه آماری شامل زوجینی بود که به دلیل عدم توانمندی گفت وگوی مؤثر به مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره مهرآیین تهران در سال 95 مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 16 زوج بود که با روش نمونه گیری در دسترس از میان جامعه آماری انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (8 زوج) و گروه کنترل (8 زوج) جایگزین شده بودند. گروه آزمایش در 10 جلسه زوج درمانی یکپارچه نگر با محتوای اسلامی شرکت کردند و گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. ابزار پژوهش، پرسش نامه «مقیاس ارزیابی گفت وگوی مؤثر زوجین» بود و از آزمون آماری تحلیل واریانس با تکرار سنجش برای آزمون سؤال تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان گفت وگوی مؤثر زوجین گروه آزمایش در مقیاس های مهارت های کلامی، غیرکلامی و فرایند گفت وگوی مؤثر در مرحله قبل و بعد از مداخله، تفاوت معناداری داشته است، همچنین بین گروه آزمایش و گروه کنترل در میزان گفت وگوی مؤثر زوجین در مقیاس های گفت وگوی مؤثر تفاوت معناداری وجود دارد. یافته های پژوهش در کل بیانگر آن است که زوج درمانی یکپارچه نگر با محتوای اسلامی می تواند مشکلات ارتباطی زوجین را کاهش دهد.
الگوی تحلیل مسیر رابطه بین مهارت مقابله مذهبی، تجارب معنوی و بهزیستی ذهنی با رضایت شغلی در کارکنان دانشگاه پیام نور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
18-31
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شغل و تبعات آن پدیده ای است که در سال های اخیر توجه متخصصان حوزه سلامت را جلب نموده است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مهارت مقابله مذهبی، تجارب معنوی و بهزیستی ذهنی با رضایت شغلی در کارکنان دانشگاه پیام نور انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان شاغل در مراکز پیام نور شهر کرمانشاه در نیمه دوم سال 1396 بود که از میان آنان تعداد 150 نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های مقابله مذهبی، تجربیات معنوی، بهزیستی ذهنی و رضایت شغلی بود. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین مهارت مقابله مذهبی و تجارب معنوی با رضایت شغلی رابطه وجود داشت. به عبارتی می توان از طریق این دو متغیّر، رضایت شغلی را در بین کارکنان دانشگاه پیام نور پیش بینی نمود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که مهارت مقابله مذهبی و تجارب معنوی از طریق بهزیستی ذهنی بر رضایت شغلی کارکنان دانشگاه اثر غیرمستقیم؛ ولی بهزیستی ذهنی بر رضایت شغلی اثر مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت جایگاه تحصیل و حرفه دانشگاهی لازم است کارکنان دانشگاه به صورت دوره ای از نظر رضایت شغلی ارزیابی شوند و مراکز مشاوره به نقش بهزیستی ذهنی، مهارت مقابله مذهبی و تجارب معنوی بیشتر توجه کنند.