فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل روان شناختی مهمانی بر اساس منابع اسلامی است. با توجه به اجتماعی بودن انسان، ارائه الگوهای کامل در این عرصه برای رسیدن به نقطه مطلوب ضروری است. بهترین الگو معصومین(علیهم السلام) هستند. بدین منظور مطالب مرتبط با مهمانی در منابع روایی جمع آوری و سپس با روش تفسیر محتوای متون دینی، تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد وظایف میزبان شامل نیت الهی داشتن، در اختیار نهادن آنچه مهمان نیاز دارد، استقبال گرم از مهمان، عدم فخرفروشی در پذیرایی، پرهیز از تکلف و سختی، مراقبت از مهمان در خطرات و بدرقه مهمان است و وظایف مهمان شامل قبول دعوت مهمانی، پرهیز از مهمانی ناخوانده، با آراستگی رفتن، اطاعت از میزبان، دعا کردن و استفاده از کلمات زیبا در حق میزبان است. این سنت علاوه بر تجلیات و صورت های نمادین که بیان گر سبک زندگی اسلامی است، دارای آثار و کارکردهایی است که مجموع حیات اجتماعی مسلمین را تحت تأثیر قرار داده و سهم به سزایی در پیشرفت تمدن سازی اسلامی به عهده می گیرد این آثار که درواقع یافته های نوی این پژوهش می باشند عبارت اند از: آثار دینی از جمله ریزش گناهان، صحت و سلامت و فرصت آموزش را در پی خواهد داشت و آثار روان شناختی پیوند جویی، مهارت ابراز وجود، همجواری، ابراز عواطف، همدلی و شایستگی و صمیمیت را به همراه دارد. توصیه می شود بر اساس یافته های این پژوهش، پرسش نامه مهمانی با رویکرد اسلامی تدوین شود.
بررسی ارتباط فریضه نماز با میزان افسردگی و نوع سبک های هویتی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
28-40
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به فراوانی عوامل استرس زا در دانشجویان علوم پزشکی و آثار مخرب افسردگی و تشکیل نشدن هویت بر زندگی شخصی و کاری آنان و با توجه به تأثیرات عمیق و شگرف اعمال مذهبی و در صدر این اعمال نماز در سلامت روان قشر دانشجو و لحاظ موارد ضد و نقیض در این زمینه، پژوهشگران بر آن شدند تا این مطالعه را با هدف تعیین ارتباط فریضه نماز با میزان افسردگی و نوع سبک های هویتی دانشجویان مجتمع آموزش عالی سلامت کاشمر طراحی و اجرا نمایند. روش کار: در این مطالعه توصیفی- همبستگی از نوع مقطعی، تعداد 129 نفر از دانشجویان مجتمع آموزش عالی سلامت کاشمر که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند به صورت آمارگیری تمام شماری در سال 1397 وارد مطالعه شدند. روش جمع آوری داده ها به این صورت بود که پس از توضیح اهداف پژوهش، شرکت کنندگان پرسش نامه های جمعیت شناختی، افسردگی دانشجویان(USDI) و سبک های هویتی (ISI-6G) را تکمیل کردند. داده ها پس از جمع آوری با آزمون های آماری توصیفی و ضریب همبستگی تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: طبق نتایج نمره میانگین افسردگی آزمودنی ها 99/26±18/63 و بالاترین نمره سبک های هویتی مربوط به گویه اطلاعاتی و هنجاری به ترتیب با نمره 09/6±55/40 و 24/5±22/33 بود. بین متغیّر اقامه نماز، التزام به اقامه نماز و شرکت در نماز جماعت با میزان افسردگی و سبک هویت هنجاری دانشجویان ارتباط معنی داری وجود داشت. دانشجویانی که به اقامه فریضه نماز اهتمام می ورزیدند سطح افسردگی کمتر و سطح هویت بالا و همچنین دانشجویانی که در نماز جماعت به صورت همیشگی شرکت می کردند پایین ترین سطح افسردگی و بالاترین سطح گویه های اطلاعاتی، هنجاری، اجتنابی و تعهد را داشتند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر مبنی بر ارتباط فریضه نماز با افسردگی و سبک های هویتی دانشجویان، می توان با سیاست گذاری مؤثر در فرهنگ سازی صحیح اقامه نماز در دانشگاه ها، موجبات ارتقای سطح هویتی و کاهش سطح افسردگی دانشجویان را مهیا ساخت.
مؤلفه ها و روایی محتوای مدل مفهومی خوف از خدا مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبائی: رویکرد آمیخته(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تدوین مدل مفهومی سازه های دینی، سرآغازی برای مطالعه روان سنجی آنهاست. هدف این پژوهش، تدوین مدل مفهومی خوف از خدا، از دیدگاه علامه طباطبائی است. روش تحقیق ترکیبی، از نوع اکتشافی است. جامعه متنی، آثار مکتوب علامه طباطبائی و نمونه متنی، 10 جلد مرتبط از تفسیر المیزان است. جامعه آماری، پژوهشگران حوزوی دکتری رشته های علوم انسانی است و با روش نمونه گیری در دسترس، 9 نفر انتخاب شد. یافته ها نشان داد که خوف از خدا متشکل از دو مؤلفه (احساس نگرانی، احساس مراقبت) است. احساس نگرانی، شامل دو زیرمؤلفه (پیش بینی ناخوشایند، تهدید هدف) و احساس مراقبت، شامل دو زیرمؤلفه (اجتناب از منشأ ترس، استقامت در رسیدن به هدف) است. یافته های مطالعه کمّی نشان داد که میزان شاخص CVI در زیرمؤلفه ها در دامنه 88/0 تا 1 و میزان شاخص CVR در زیرمؤلفه ها در دامنه 78/0 تا 1 است. بنابراین، سازه خوف از خدا، دارای مدل مفهومی و برخوردار از روایی محتوایی است که قابلیت سنجش در قالب ساخت ابزار را دارد.
مقایسه اعتماد بین شخصی و احساس مثبت به همسر بر اساس جهت گیری دینی کارمندان متأهل دانشگاه علوم پزشکی کرمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه اعتماد بین شخصی و احساس مثبت به همسر بر اساس جهت گیری دینی کارمندان متأهل دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی بود. ۲۰۰ نفر از کارمندان دانشگاه علوم پزشکی کرمان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های احساس مثبت به همسر، جهت گیری دینی و اعتماد بین شخصی، جمع آوری و تحلیل شد. نتایج نشان داد احساس عاطفی مثبت به همسر در زوجینی که هر دو ناپایبند بودند با زوجینی که یکی پایبند و دیگری ناپایبند بود تفاوت داشت. میزان احساسات جنسی مثبت نسبت به همسر در زوجینی که هر دو ناپایبند بودند بیشتر از زوجینی بود که یکی پایبند و دیگری ناپایبند بود. همچنین میزان اعتماد متقابل در زوجینی که هر دو ناپایبند بودند بیشتر از زوجینی بود که یکی پایبند و دیگری ناپایبند بود. همچنین میزان اعتماد متقابل در زوجینی که هر دو پایبند بودند بیشتر از زوجینی بود که هر دو ناپایبند بودند. در کل نتایج این پژوهش نشان داد شباهت زوجین ازلحاظ پایبندی به دین، در اعتماد بین شخصی زوجین و احساسات مثبت نسبت به همسر نقش مهمی دارد.
رابطه سبک های فرزندپروری با سخت رویی و جهت گیری مذهبی فرزندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سبک تربیتی والدین نقش بسزایی در شکل گیری شخصیت فرزندان دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه سبک های فرزندپروری با سخت رویی و جهت گیری مذهبی فرزندان انجام گردید. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که بر دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان نوشهر استان مازندران و با روش نمونه گیری خوشه ای انجام شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه های سبک فرزندپروری شیفر، جهت گیری مذهبی آذربایجانی و سخت رویی کوباسا جمع آوری گردید. داده های به دست آمده نشان داد که بین سبک های چهارگانه فرزندپروری با سخت رویی و جهت گیری مذهبی، رابطه معناداری وجود ندارد؛ در نتیجه فرضیه اصلی پژوهش تأیید نشد؛ اما بر مبنای یافته های جانبی، بین سخت رویی و جهت گیری مذهبی همبستگی مثبت وجود دارد.
رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
23-35
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر علاقه به مطالعه بهزیستی معنوی و شناسایی عوامل شناختی و عاطفی اثرگذار بر آن رشد و اهمیت زیادی پیدا کرده است. نظریات فراانتزاعی، تفکر دیالکتیک را شرط دستیابی به همدلی و بهزیستی معنوی می داند. بنابراین، هدف اصلی از این پژوهش بررسی رابطه تفکر دیالکتیک و همدلی با بهزیستی معنوی بزرگسالان بود. روش کار: روش پژوهش حاضر مقطعی از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی افرادی بودند که در فاصله سنی جوانی تا سالمندی (20 تا 60) در شهر اصفهان در سال 1396 ساکن بودند؛ از میان این افراد 450 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با توجه به هدف مقایسه تحولی در چهار گروه 20 تا 29، 30 تا 39، 40 تا 49 و 50 تا 60 سال قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارت بود از پرسش نامه های بهزیستی معنوی، باورهای پارادایم اجتماعی و واکنش بین فردی. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون و واریانس استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که تفکر دیالکتیک و همدلی رابطه خوب با خدا، خود و دیگران را پیش بینی کرد و تفکر دیالکتیک نقش مهم تری نسبت به همدلی در پیش بینی بهزیستی معنوی بزرگسالان داشت. نتایج تحلیل واریانس نیز نشان می دهد که سطوح سنی و دین داری از نظر بهزیستی معنوی تفاوت معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت تفکر دیالکتیک و راهبردهای همدلی در کنار دین داری نقش مهمی در بهبود روابط با خدا، دیگران و بهزیستی معنوی دارند و با پیشرفت سطح دین داری، بهزیستی معنوی نیز افزایش می یابد. علاوه براین، بزرگسالی دوران تکمیل رشد معنوی است.
مواجهه و چالش مادی و معنوی انسان عصر حاضر با پدیده ای به نام کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
قرن حاضر رو به پایان است و در آستانه قرن پانزدهم هجری شمسی قرار داریم. شاید از نگاه اسطوره ای هر کدام از هزاره هایی که می گذرد فصلی نو را به ارمغان می آورد و بدین ترتیب توأم با شکوفایی جدیدی از منظر علمی و تکامل عقل بشری است که در مسیر زمان شیوه جدیدی از تعقل و تفکر را به طبیعت و جهان مادی واگذار می کند. نسل انسان همواره برای غلبه بر طبیعت با اتکا بر قدرت تعقل خویش تلاش های فراوانی داشته است و با تجربیات خود گاهی مغلوب طبیعت و گاهی غالب بر آن بوده و توانسته است از دوره ای به دوره دیگر گام نهد.
تأثیر نگرش بر رفتار کارکنان علمی و ستادی در مؤسسات آموزشی و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نگرش» طرز برداشت هر فرد از پدیده خاص یا موضوع خاصی است و درنتیجه نگرش شغلی نوع احساس فرد نسبت به شغل خاص می باشد؛ در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر نگرش بر رفتارهای (بهنجار و نابهنجار) در مراکز آموزشی و تربیتی با رویکردی اسلامی و در پاسخ به چگونگی این تأثیر با روشی توصیفی−تحلیلی مطالعه شده است؛ برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و اسنادی بهره گیری شده و تحلیل یافته ها با روش «تحلیل محتوا ناظر به تحلیل اجتهادی» انجام پذیرفته است؛ نتایج بررسی ها در این پژوهش نشان می دهد که: 1. نگرش های اصلی دربرگیرنده نگرش های ایمانی، کفری و منافقانه می باشد که به عنوان یک سیستم دارای عناصر درون دادی (عنصر شناختی)، فرایندی(عنصر عاطفی) و برون دادی (عنصر رفتاری) است؛ 2. نتایج پژوهش نشان می دهد هنگامی که در یک مؤسسه آموزشی و تربیتی به موضوعی توجه می کنیم و نسبت به آن شناخت می یابیم؛ مؤلفه اول شناختی، یعنی ایمانی حاصل شده و زمانی که در ارتباط با شناخت خود، سوگیری و جهت گیری عاطفی می کنیم، مؤلفه قلبی ظاهر می شود و درنهایت براساس شناخت و جهت گیری عاطفی، کیفیت رفتار علمی، آموزشی و تربیتی خود را تعیین می کنیم؛ 3. دستاورد دیگر در ارتباط تنگاتنگ مؤلفه های نگرش با رفتار بهنجار و یا نابهنجار کارکنان آموزشی و علمی است؛ 4. در یک نتیجه کلی می توان ادعا کرد که نگرش های کارکنان علمی در مؤسسات آموزشی بر رفتارهای بهنجار و نابهنجار تأثیر دارد.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه اولیه انصاف براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت پرسش نامه اولیه انصاف، براساس منابع اسلامی انجام گرفت. از روش تحلیل محتوا و روش نمونه در دسترس، 100 نفر از سربازان آموزشی مرکز آموزش عمومی شهید بیگلری ناجا، شهرستان مشگین شهر استان اردبیل، بهره برده شد. برای بررسی روایی محتوا، مؤلفه های دارای شاخص CVI 99/0 به بالا و گویه های دارای شاخص CVI 87/0 به بالا، تأیید شد. روایی ملاک با محاسبه ضریب همبستگی این پرسش نامه 711/0 بوده و در سطح 00/0 معنادار است. مؤلفه های نظری این پژوهش که مورد تأیید کارشناسان قرار گرفت، عبارتند از: خوف الهی، عدم تعصب کورکورانه، یکسان انگاری خود دیگری، مدیریت شهوات و هوس ها، عدم ترجیح افراد در موقع حکم، گفتن حق تحت هر شرایطی (هرچند بر ضرر خویش) و سوء استفاده نکردن از قدرت و جایگاه. پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ 797/0 برخوردار است.
تحلیل روان شناختی رشد قرآنی و نشانه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد از مسائل اساسی و واژگان پرکاربردِ دانش هایی چون روان شناسی و علوم تربیتی است. در دانش روان شناسی، رشد به ابعاد جسمی، جنسی، عقلی، اقتصادی، اخلاقی، عاطفی، اعتقادی و... تقسیم می شود؛ در آموزه های قرآنی نیز رشد در معانی یادشده به کار رفته است. هدف این پژوهش، تحلیل روان شناختی رشد عاطفی در قرآن با تأکید بر آیه 7 سوره حجرات و بررسی نسبت آن با رشد عاطفی در دانشِ روان شناسی است. رشد عاطفی−قرآنی، تحول و تعالی عواطف انسانی در پرتوی تربیت قرآنی است که با دوست داشتنِ خوبی ها و میل به انجام آنها و نفرت از بدی ها بروز می کند. باریابی به مقام رشد عاطفی، هدف نزول قرآن (جن، 2) و تربیت قرآنی، فرایند دستیابی به رشد عاطفی است. از رشد عاطفی می توان به رشد قرآنی، متعالی، معنوی، اخلاقی نیز تعبیر کرد. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و گستره آن، قرآن و داده های روان شناختی درباره دو مفهوم رشد و عاطفه است؛ روشِ پژوهش، تحلیلِ مفهومی به سه گونه تحلیلِ سیاقی، تحلیلِ مفاهیم متضاد و تحلیلِ شبکه معنایی است.
بررسی تطبیقی تجرد روح از دیدگاه قرآن و روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چیستی حقیقت انسان از دیرباز مورد توجه اندیشمندان مذاهب و مکاتب گوناگون بوده است. اما اختلاف نظرهایی در مسئله چیستی روح، به ویژه تجرد و مادیت وجود دارد که تلقی هریک از این دو، در این مسئله باهم متفاوت است. برخی از آنان وجود روح غیرمادی را پذیرفته و کاری به اثبات آن ندارند و عده ای وجود روح مادی را پذیرفته و گروه دیگر، که به آنها روان شناسان الحادی می گویند، به طور کلی روح را منکر شده اند، از این رو روان شناسی دیدگاه واحدی وجود ندارد. اما از منظر قرآن، انسان ترکیبی از جسم و روح است. روحی مجرد و موجود مستقلی که دارای حیات و از ملکوت است؛ حقیقتی واحد که دارای مراتبی است. ازآنجاکه در میان اندیشمندان، بحث تجرد یا مادیت روح محل نزاع است، بحث چیستی آن حائز اهمیت است. این نوشتار تلاش دارد تا به روش تحلیلی توصیفی، به تبیین دیدگاه مکاتب روان شناسی در مسئله روح پرداخته و آنها را با دیدگاه قرآن پژوهان مورد بررسی مقایسه قرار داده و این نتیجه حاصل شد که علم روان شناسی دیدگاه متناقضی به بعد روح دارد؛ برخی به طور کلی روح را نفی کرده اند؛بررخی معتقدند انسان دارای روح (نفس، روان وذهن) از یک سو و جسم (بدن) از سوی دیگر است.گروهی همانند قرآن پژوهان به روح، نفس و جسم اعتقاد و حتی به تجرد آن نیز ایمان دارند. بنابراین این دسته از روان شناسان با بسیاری از قرآن پژوهان دیدگاه یکسانی دارند و قائل به تجرد روح می باشند.
بررسی رابطه شخصیت ایثارگر با احساس خودارزشمندی با نقش واسطه ای هوش معنوی در بین دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودارزشمندی از مهم ترین احساسات انسان است که در جنبه های مختلف زندگی مانند مسائل انگیزشی، افسردگی و... تأثیر دارد. به نظر می رسد که بروز رفتارهای ایثارگرانه با نقش واسطه ای هوش معنوی بر این احساس تأثیر داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین شخصیت ایثارگر و خودارزشمندی با درنظر گرفتن نقش هوش معنوی است. جامعه این تحقیق دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان بودند که تعداد 329 نفر به صورت در دسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از اعضای نمونه خواسته شد تا به پرسشنامه های شخصیت ایثارگر راشتون (1980)، هوش معنوی کینگ (2008) و خودارزشمندی کروکر و همکاران (2003) پاسخ دهند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS ویراست 23 و AMOS ویراست 23 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شخصیت ایثارگر و خودارزشمندی ارتباط معنادار مستقیمی وجود ندارد، اما شخصیت ایثارگر از راه هوش معنوی با خودارزشمندی ارتباط دارد و هوش معنوی رابطه بین این دو متغیر را میانجی گری می کند.
رابطه دین داری و تاب آوری با بهزیستی روانی در همسران جانبازان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
81-94
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: جنگ معمولاً پیامدهای گسترده فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد که تأثیر بسیاری بر مشکلات جسمی و روانی می گذارد. ازاین رو، هدف از این پژوهش تعیین رابطه دین داری و تاب آوری با بهزیستی روانی در همسران جانبازان شهر کرج بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری 3750 نفر از همسران جانبازان شهر کرج بود که از میان آنان نمونه ای به تعداد 249 نفر در سال 1398 با توجه به فرمول کوکران به روش دردسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه دین داری سراج زاده و همکاران، پرسش نامه تاب آوری کونور و دیویدسون و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بین مؤلفه های دین داری با بهزیستی روانی رابطه مثبت و معنی داری در مقدار 01/0 وجود داشت. همچنین از بین پنج مؤلفه مربوط به تاب آوری، تنها بین سه مؤلفه تأثیرات معنوی، تحمل عاطفه منفی و پذیرش مثبت با بهزیستی روانی رابطه خطی معنا داری وجود داشت و متغیّرهای شایستگی فردی و کنترل، در تبیین بهزیستی روانی همسران جانبازان نقشی نداشتند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه متغیّرهای دین داری و تاب آوری پیش بینی کننده های معناداری برای بهزیستی روانی هستند، می توان با ایجاد ظرفیت هایی در موقعیت های آموزشی، بهزیستی روانی همسران جانبازان را ارتقا بخشید.
بررسی دیدگاه کارآموزان، کارورزان، دستیاران و اعضای هیئت علمی بالینی درباره اخلاق حرفه ای بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
112-123
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: آموزش و رعایت اصول اخلاق حرفه ای در رشته های بالینی پزشکی همواره کانون توجه است. ازاین رو، هدف این تحقیق تعیین دیدگاه کارآموزان، کارورزان، دستیاران بالینی و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران درباره اهمیت رعایت شاخص های اخلاق حرفه ای در بخش های بالینی بوده است. روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی-توصیفی است. جامعه آماری پژوهش تمامی کارآموزان، کارورزان، دستیاران بالینی و اعضای هیئت علمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی مازندران به تعداد 380 نفر در سال ۹۷-1396 بودند که از میان آنان320 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه اخلاق حرفه ای بالینی به روش خودایفا پاسخ دادند. سؤالات مقیاس در پنج حیطه وظیفه شناسی، احترام به دیگران، تعالی شغلی، شرافت و درستکاری و نوع دوستی مشخص شده بود. برای تحلیل میانگین داده های کمّی از آزمون تی و آنوا و برای متغیّرهای کیفی از آزمون کای دو استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: شرکت کنندگان در پژوهش حاضر 320 نفر (84 درصد) بودند که 163 نفر (9/50 درصد) از آنان را زنان تشکیل دادند. میانگین سنی شرکت کنندگان نیز 4/6±8/26 بود. توزیع فراوانی افراد به این ترتیب بود که 128 نفر (40 درصد) کارآموز، 127 نفر (7/39 درصد) کارورز، 51 نفر (5/17 درصد) دستیار و 9 نفر (8/2 درصد) استاد بودند. علاوه براین، 1/84 درصد از شرکت کنندگان به کارنبردن جملات تحقیرآمیز نسبت به بیماران را گزینه مهم اخلاق حرفه ای بالینی می دانستند و دیدگاه زنان و مردان نیز در اهمیت گویه های اخلاقی تفاوتی نداشت (844/0P<) ولی کارآموزان، کارورزان، دستیاران و استادان درباره اهمیت کدهای اخلاقی اختلاف معنی داری داشتند (035/0>P). نتیجه گیری: از دیدگاه مشارکت کنندگان بالینی، برخی از گویه ها مثل احترام به بیماران اهمیت بالاتری داشت ولی در حیطه تعالی شغلی کم اهمیت بود. ازاین رو، تقویت انگیزه های درونی و بیان جایگاه شاخص های اخلاق حرفه ای بالینی در برنامه های آموزشی بالینی برای برخی از موارد گزارش شده کم اهمیت، توصیه می شود.
اثربخشی آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی بر خودکارآمدی و شادکامی دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان سرمایه های عظیم کشور هستند و تأثیری شگرف در آینده کشور دارند. توجه به عوامل مؤثر بر سلامت روان آنها ازجمله شادکامی و خودکارآمدی از اهمیت زیادی برخوردار است. این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی، با جهت گیری اسلامی بر شادکامی و خودکارآمدی دانش آموزان دختر دبیرستان های مقطع متوسطه دوم بروجن انجام شد. در این پژوهش، که از نوع نیمه تجربی بود، جامعه آماری 1270 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان بروجن بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 36 دانش آموز انتخاب و به روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر قرار گرفتند. گروه آزمایش در طی ده جلسه 90 دقیقه ای، تحت آموزش کیفیت زندگی اسلامی IS-QOLT)) قرار گرفت. اندازه گیری ها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. ابزارهای اندازه گیری، شامل پرسش نامه شادکامی آکسفورد (OHI) و مقیاس خودکارآمدی (SGSES) بود. نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی با جهت گیری اسلامی، اثر معنادار برافزایش شادکامی و خودکارآمدی گروه آزمایش داشته است. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت افزودن بعد معنویت، به ویژه در سایه مذهب، با نگاهی کل گرایانه و یکپارچه نسبت به انسان، می تواند به اثربخشی مداخلات، به ویژه در حوزه روان شناسی مثبت نگر کمک کند.
عناصر دینی و روان شناختی کارآمد در فرایند پیش گیری از بیماری کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بیماری کرونا، بیماری همه گیر، نگران کننده و خطرناکی است که تمامی جوامع را درگیر کرده است. پژوهش پیش رو، با هدف بررسی عناصر دینی و روان شناختی سودمند در فرایند پیش گیری از بیماری کرونا انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی و اجتهادی بود. در این پژوهش، به بررسی و تبیین عناصر روان شناختی و معنوی مؤثر در پیش گیری و بهبود بیماری کرونا، پرداخته شده است. از تتبع و ژرف اندیشی در آموزه های روان شناختی و اسلامی می توان نتیجه گرفت که عوامل مختلفی می تواند در پیش گیری، بهبود و تسهیل فرایند درمان کرونا مؤثر باشد. مهم ترین عوامل روان شناختی و معنوی تأثیرگذار در پیش گیری و تسهیل فرایند درمان کرونا عبارت اند از:1. برنامه های ورزشی متناسب با شرایط زیستی؛ 2. حمایت اجتماعی؛ 3. افزایش صمیمیت و همدلی؛ ۴. ایجاد امیدواری و مثبت اندیشی؛ ۵. تقویت تاب آوری و افزایش آستانه تحمّل؛ ۶. تقویت باورهای معرفتی و شناختی؛ 7. افزایش ارتباط معنوی خداسو.
بازنمایی فرآیند نمود باور به خدا و روز قیامت در تاب آوری زلزله زدگان: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به دلیل افزایش بلایای طبیعی و آثار آن بر افراد، تأکید بر نقش عوامل معنوی در مواجهه با آنها افزایش یافته است؛ ولی هنوز پژوهش ها به روشنی به تبیین این عوامل نپرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف بازنمایی فرآیند نمود باور به خدا و روز قیامت در تاب آوری زلزله زدگان سرپل ذهاب انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد بود. بدین منظور 27 نفر از زلزله زدگان کرمانشاه به روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه عمیق مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری، ثبت و کدگذاری در قالب مقوله های اصلی دسته بندی و از راه فنون کدگذاری اشتراوس و کوربین، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده، باور به خدا و روز قیامت به عنوان مقوله هسته ای انتخاب شد. شرایط علّی عبارت از معرفت و توکل به خدا، اعتقاد به قضا و قدر الهی و اجرای عدالت بود. اتحاد و انسجام به عنوان شرایط زمینه ای و انجام فعالیت های مذهبی به عنوان شرایط واسطه ای انتخاب شد. راهبردهای مورد استفاده زلزله زدگان برای مقابله با زلزله و پیامدهای آن عبارت بود از: نوع دوستی و الگوگیری؛ درنهایت پذیرش و نگاه به زندگی به عنوان وسیله نه هدف به عنوان پیامد این الگو معرفی شد. این مطالعه تصویری روشن از فرایندها، پاسخ ها و بهبودی پس از بلایا ارائه کرد. یافته های این پژوهش می تواند به ایجاد پاسخ های مؤثر و سریع در بازماندگان بلایا کمک کند.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سنجش مرزهای روان شناختی خانواده بر اساس قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سنجش مرزهای روان شناختی خانواده [1](H.FBQ) براساس قرآن کریم انجام شد. مرزهای خانواده به روش اجتهاد دینی−روان شناختی از آیات قرآن کریم و روایات تفسیری ذیل آنها استخراج و ارائه گردید. الگوی نهایی شامل 5 مرز مرتبه اول، 15 مرز مرتبه دوم و 64 مرز مرتبه سوم است. براساس مرزهای استخراج شده، پرسشنامه طراحی شد. روایی محتوایی گویه ها را کارشناسان براساس CVI و CVR تایید کردند و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. پایایی کل پرسشنامه 975/0، مرز های عام 884/0، مرزهای زوجینی 92/0، مرزهای والدینی 925/0، مرزهای برادران−خواهران 789/0 و مرزهای بیرونی 761/0 بود. پرسشنامه در نمونه 600 نفری از خانواده های شهر قم اجرا شد. نتایج تحلیل عاملی بیانگر تأیید روایی سازه برای پنج عامل (مرز) زیربنایی و 164 گویه برای سنجش آنها بود. نتایج مقایسه مرزها بین خانواده های معمولی و خانواده های در معرض طلاق، مؤید روایی سازه و قدرت تفکیک پرسشنامه بین خانواده های بهنجار و نابهنجار است. بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مرزهای خانواده نشان داد که پرسشنامه 164 گویه ای از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است.
بررسی رابطه دلبستگی به خدا و تاب آوری با صبر در دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
58-71
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: صبر یکی از روش های کنترل و بازداری رفتار در نظر گرفته می شود به گونه ای که به انسان این امکان را می دهد تا خودنظارتی و خود تنظیمی بر رفتار داشته باشد. همچنین صبر همواره یکی از متغیّرهای سلامت روان شناخته شده است و پژوهشگران نیز بر ارتباط بین سبک دلبستگی به خدا و تا ب آوری با مؤلفه های سلامت روان تأکید کرده اند. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه دلبستگی به خدا و تاب آوری با صبر در دانشجویان دانشگاه تهران بود. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل دانشگاه تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که تعداد 196 نفر از دانشجویان گروه های علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و هنرهای زیبا با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های دلبستگی به خدا، تاب آوری و واکنش در رخدادهای زندگی استفاده شد و داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن به خدا و تاب آوری با صبر رابطه مثبت و معنادار و بین سبک دلبستگی ناایمن به خدا با صبر رابطه منفی و معناداری وجود داشت. همچنین سبک دلبستگی به خدا و تاب آوری توانستند صبر را به طور معنا داری پیش بینی کنند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، افرادی که تاب آورتر هستند و سبک دلبستگی ایمن به خدا دارند در مقابل مشکلات صبر بیشتری دارند و افرادی که تاب آوری کمتر و سبک دلبستگی ناایمن به خدا دارند صبر کمتری نیز دارند.