فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to examine the Iranian high school teachers’ perceptions towards the new English textbook named Vision 1 and tried to find the level of these textbooks' communicative aspects based on the teachers' perceptions. To do so, one hundred participants were selected based on convenience random sampling, including 65 male and 35 female Iranian EFL teachers. To collect teachers' perspectives on Vision 1 , a questionnaire, adapted from a similar previous study (Razmjoo, 2010), was used. To gain more valid data and to triangulate the data, a semi-structured interview was also conducted with 25 teachers. The results indicated that Vision 1 was considered poor in terms of vocabulary, writing, and critical discourse analysis components by most teachers, but they rated it appropriate in terms of structure, reading, listening, and speaking tasks. The general methodological considerations of Vision 1 were perceived to be good, but some believed that they were poor. The findings of the interview revealed that the participants agreed that Vision 1 is based on the approach of CLT. Notwithstanding, they argued that this method has not been properly operationalized in the content of the book. The teachers pointed out that Vision 1 has some features like conversations and pronunciation practices, which are beneficial for developing the communicative competence of the students. The results have implications for teachers and materials writers as well as the policy makers.
بررسی آثار روان شناختی و اجتماعی استفاده از فضای مجازی توسط دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین آثار مولفه های روان شناختی (افسردگی، تنظیم خلق و خو و اشتغال ذهنی) و اجتماعی (انزوای اجتماعی و ترجیح تمایل اجتماعی آنلاین) استفاده دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر بابلسر از فضای مجازی بود. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت از نوع توصیفی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر بابلسر به تعداد 1698 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان ۲۶۱ نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با 56 گویه بوده است. روایی صوری و محتوایی ابزار با نظر متخصصین مورد تایید قرار گرفت و پایایی ابزار نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 831/0 براورد شد. نتایج نشان داد، استفاده از فضای مجازی به میزان 559/0 در افسردگی، 563/0 در خلق وخو و به میزان 663/0 در اشتغال ذهنی دانش آموزان دختر نقش مثبت معناداری داشته است. همچنین استفاده از فضای مجازی به میزان 559/0 در انزوای اجتماعی و 448/0 در ترجیح تمایل اجتماعی آنلاین دانش آموزان دختر نقش مثبت معناداری داشته است. در نتیجه آثار و پیامدهای منفی استفاده از فضای مجازی در ابعاد مختلف روان شناختی و اجتماعی قابل توجه و نیازمند مداقه بیشتر از سوی مسئئولان و آموزشگران فضای مجازی است.
بررسی تجارب زیسته مادران دانش آموزان دورۀ ابتدایی از آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
117 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته مادران دانش آموزان دوره ابتدایی از آموزش مجازی صورت گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. گروه هدف پژوهش تمامی مادران دارای دانش آموز دوره دوم ابتدایی در ناحیه یک شهر یزد در سال تحصیلی 1401-1400 بودندکه تعداد 14 نفر از این مادران از طریق روش نمونه گیری «هدفمند» انتخاب شد. اینکه مادران حداقل دو سال تجربه آموزش مجازی در خانه در دوران کرونا را داشته باشند، جزو ملاکهای ورود و خروج بود. پس از رسیدن به اشباع نظری جمع آوری داده ها به اتمام رسید. ابزار پژوهش «مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته» بود و از روش تحلیل داده اسمیت استفاده شد. برای تعیین اعتبار داده ها از بررسی و تطبیق نظر برخی پژوهشگران کیفی و مشارکت کنندگان در پژوهش استفاده شد. با بررسی تجارب زیسته مادران دانش آموزان از آموزش مجازی، از دل این مفاهیم، 9 مضمون اصلی و 25 زیرمضمون فرعی استخراج شد. مضامین مشارکت و نظارت موثر والدین، کارآمدی آموزشی و جنبه موثر اقتصادی، در پاسخ به سوال جنبه مثبت آموزش مجازی؛ مضامین مسائل آموزشی و مسائل فنی، در پاسخ به سوال جنبه منفی آموزش مجازی و مضامین حمایت مردمی، نظارت و ارزشیابی، حل مشکلات زیرساختی و آموزشی و ادغام آموزش مجازی و حضوری، در پاسخ به ارائه راهکار برای بهبود آموزش های حضوری و مجازی حاصل شد . به طور کلی می توان گفت که آموزش مجازی مزایا و معایب خاص خودش را دارد و ادغام آموزش مجازی و حضوری در کنار هم در مدارس می تواند جهت بهبود کیفیت آموزشی موثر واقع شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر دانشگاه اخلاق محور با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
212 - 222
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر دانشگاه اخلاق محور با استفاده از رویکرد کیفی انجام شده است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. نمونه گیری استفاده شده در این پژوهش، نمونه گیری خوشه ای و با شیوه نمونه گیری گلوله برفی بود. مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات، انجام مصاحبه های عمیق با خبرگان، مدیران، معلمان و متخصصین حوزه آموزش و پژوهش تا دستیابی به اشباع نظری بوده است. در مجموع 21 مصاحبه انجام شد. پس از جمع آوری اطلاعات، کدهای مربوط به مصاحبه های مکتوب با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش که پس از انجام مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدل نهایی پژوهش است. نشان می دهد عوامل مؤثر بر دانشگاه اخلاق محور در سه مضمون فراگیر شامل: عوامل فردی (ویژگی مدیران و سیاست گذاران، ویژگی رفتاری اساتید، ویژگی رفتاری کارکنان، ویژگی شخصیتی دانشجویان)، عوامل درون دانشگاهی(سبک رهبری اخلاقی، آموزش اخلاقی، پژوهش های اخلاق محور، رفتار شهروندی بالا، فرهنگ سازمانی، عدالت سازمانی، جو سازمانی)، عوامل محیطی (فلسفه حاکم بر جامعه، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی اجتماعی) بودند. بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند مورد توجه سیاست گذاران دانشگاهی قرار گیرد و مدیران دانشگاهی را ترغیب کند تا از طریق آشناکردن اساتید و دانشجویان با موضوع اخلاق در دانشگاه، پیشرفت علمی و عملی را فراهم سازند.
پیش بینی سازگاری تحصیلی براساس یادگیری خودتنظیمی، خودکارآمدی تحصیلی و توانمندی تحصیلی-روانی دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی سازگاری تحصیلی براساس یادگیری خودتنظیمی، خودکارآمدی تحصیلی و توانمندی تحصیلی- روانی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری، دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه در شهر قم در سال تحصیلی 03-1402 و به تعداد 21319 نفر بودند. از جامعه مذکور براساس جدول کرجسی و مورگان نمونه ای 380 دانش آموز به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند تا پرسش نامه های سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984)، یادگیری خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995)، خودکارآمدی تحصیلی زاژاکووا و همکاران (2005) و توانمندی تحصیلی- روانی شفیع آبادی و همکاران (1389) را تکمیل نمایند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق تحلیل رگرسیون خطی چندگانه و به کمک نرم افزار SPSS26 انجام شد. یافته ها نشان داد که یادگیری خودتنظیمی، خودکارآمدی تحصیلی و توانمندی تحصیلی- روانی قابلیت پیش بینی سازگاری تحصیلی را دارند (05/0p<). براساس ضرایب اتا، یادگیری خودتنظیمی 5/21 درصد، خودکارآمدی تحصیلی 9/9 درصد و توانمندی تحصیلی - روانی 5/19 درصد از تغییرات سازگاری تحصیلی را پیش بینی می کنند. نتیجه پژوهش نشان داد، سازگاری تحصیلی از طریق یادگیری خودتنظیمی، خودکارآمدی تحصیلی و توانمندی تحصیلی- روانی قابل پیش بینی است. بنابراین به منظور افزایش سازگاری تحصیلی در دانش آموزان لازم است تا بر یادگیری خودتنظیمی، خودکارآمدی تحصیلی و توانمندی تحصیلی- روانی تمرکز نمود.
On the Effect of Text-based Concept Maps vs. Image-based Concept Maps on Developing Iranian Intermediate EFL Learners’ Reading Comprehension
حوزههای تخصصی:
The study aims to investigate the influence of image-based and text-based concept maps on the reading comprehension abilities of Iranian Intermediate EFL learners. A total of 90 learners participated in the study, consisting of 55 females and 35 males, all between the ages of 18 and 32. Participants were selected from intact classes at three English language schools in Sabzevar, Iran. This research was organized as a quasi-experimental study, in which the participants were segmented into two experimental groups and one control group. The intervention lasted for five weeks, with two sessions each week, each session running for one hour and thirty minutes. The outcomes from the assessments were analyzed using an independent sample t-test and ANOVA test, revealing that the image-based concept map instructional approach improved learners' reading comprehension. In terms of cognitive understanding and creativity, students who utilized image-based concept mapping outperformed their peers in the text-based mapping group. Additionally, the findings indicated that the image-based concept map teaching strategy could assist students in obtaining a more profound understanding of reading materials. Teachers might consider integrating visual mapping techniques to encourage deeper comprehension and facilitate more meaningful learning experiences, which could ultimately lead to better academic performance in language learning contexts.
اثربخشی یادگیری مبتنی بر حلقه کند و کاو فلسفی بر هوش اخلاقی و شادکامی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جهت حرکت به سوی آموزش و پرورش تفکر محور، استفاده از روشهای یادگیری مبتنی بر کندوکاو ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی یادگیری مبتنی بر حلقه کندوکاو فلسفی بر هوش اخلاقی و شادکامی دانش آموزان دوره ابتدایی انجام گردید. روش کار: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل با اندازه گیریهای مکرر در یک هفته و شش هفته پس از مداخله انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان مدارس متوسطه دوم منطقه شش شهر تهران می باشد در این مطالعه، روش نمونه گیری به صورت تصادفی-خوشه ای چند مرحله ای بود. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه های هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005) وپرسش نامه شادکامی آکسفورد آرگیل و لو (1990) را تکمیل کردند. فرضیه های مربوط به اثربخشی مداخله پژوهش با استفاده از روش اندازه گیریهای مکرر و تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار 24SPSS تحلیل شدند . نتایج: یافته های نشان داد که تفاوت میانگین پیش آزمون با پس آزمون هوش اخلاقی و شادکامی دانش آموزان دوره ابتدایی در گروه آزمایش قبل و بعد از مداخله در فواصل زمانی یک و شش هفته در سطح 001/0 معنی دار می باشد. بنابراین می توان گفت که یادگیری مبتنی بر حلقه کندوکاو فلسفی بر هوش اخلاقی و شادکامی دانش آموزان دوره ابتدایی تأثیرگذار است. نتیجه گیری: با توجه به اثربخش بودن یادگیری مبتنی بر حلقه کندوکاو فلسفی، این روش در آموزش و یادگیری در اولویت قرار داده شود.
جایگاه «گفت وشنود میان -فرهنگی» در اندیشه های پائولو فریره و ارائه دلالتهای تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۶۱
۱۹۶-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی جایگاه گفت وشنود میان- فرهنگی در اندیشه های انتقادی پائولو فریره و ارائه دلالتهای تربیتی آن برای بهبود و توسعه نظام آموزشی کشور است. روش به کار رفته در این پژوهش روش تحلیلی - استنتاجی است و برای گردآوری داده های پیرامون مقوله گفت وشنود میان- فرهنگی از همه نظرات و اندیشه های فریره استفاده شده است. تحلیل و بررسیهایی که از مبانی فلسفی (انسان شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی) فریره درباره جایگاه گفت وشنود میان- فرهنگی به دست آمده حاکی از آن است که دلالتهای تربیتی فریره بر گفت وشنود یا دیالوگ تأکید دارند. با تأکید بر مبانی انسان شناختی در این پژوهش، اصول تربیتی اعم از خودآگاهی انتقادی، دیگری، آزادی اندیشه، تعامل متواضعانه و درک متقابل فرهنگی استنتاج شده است. فریره با در نظر گرفتن گفت وشنود میان- فرهنگی به مثابه عامل شکست سکوت فرهنگهای حاشیه ای و ستمدیده در اهداف آموزشی، تأکید کرده روی تربیت انسانی فعال و شهروندی آزاد و آینده نگر که مایل به تغییر وضعیت موجود خویش از راه گفت وشنود با دیگر فرهنگهاست. وی با پیشنهاد بهره گیری از روش تدریس بحث و گفت وشنود میان فرهنگهای متفاوت و نیز توصیه به برقراری روابط افقی و ارتباط متقابل مربی با متربیان، محتوا و برنامه درسی را عامل مهم بهبود و پاسخگوی روابط میان- فرهنگی می داند که حل مسئله و گفت وشنود در آن نقشی مهم دارند.
تأثیر طراحی آموزشی مبتنی بر بازی وارسازی بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در تلاش است تا با یک طراحی آموزشی مناسب، تأثیر بازی وارسازی را بر خودپنداره تحصیلی در دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی بررسی کند. این پژوهش به شیوه شبه آزمایش و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفت. جامعه آماری در این پژوهش دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی شهرستان ساری در سال 1402-1403 بودکه بر اساس نمونه گیری در دسترس،63 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب و د ر دو گروه آزمایش( 31 نفر) و کنترل( 32 نفر) به طور تصادفی قرار گرفتند و طراحی فرآیند یادگیری و آموزش در پلت فرم اجوچال برای گروه آزمایش اجراء شد. ابزار پژوهش، پرسش نامه خودپنداره تحصیلی یسن چن (2004) بر اساس پژوهش های معتبر است که روایی صوری و محتوایی آن، مورد تأیید گزارش شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (محاسبه میانگین و انحراف استاندارد) و روش های آمار استنباطی، استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس یک متغیره و تحلیل کواریانس چند متغیره در سطح معناداری 05/0=α، انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت نمرات بین پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل، معنادار است و طراحی آموزشی مبتنی بر بازی وارسازی بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان تأثیر مثبت دارد.
نقش استفاده از بازهای رایانه ای بر رشد اخلاقی کودکان و نوجوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر؛ تعیین نقش استفاده از بازی های رایانه ای بر رشد اخلاقی دانش آموزان است. پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفته است و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان شاغل به تحصیل دوره دوم ابتدایی ناحیه 4 استان قم در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل می دهند که و از بین آن ها 36 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (18 نفر شامل 9 پسر و 9 دختر) و کنترل (18 نفر شامل 9 پسر و 9 دختر) قرار گرفتند. گروه نمونه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسش نامه های رشد اخلاقی Manavipour (2021)پاسخ دادند. بازی ماینکرافت نیز به صورت گروهی، آنلاین و در ساعت مشخصی توسط دانش آموزان به مدت 20 روز انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس و ابزار spss استفاده شده است. نتایج نشان داد استفاده از بازی های رایانه ای در رشد اخلاقی دانش آموزان تأثیر داشت (001/0> P استفاده از بازی های رایانه ای در ابعاد رشد اخلاقی (اخلاق اجتماعی، اخلاق پس عرفی، اخلاق عرفی و اخلاق پیش عرفی) دانش آموزان تأثیر داشت (001/0> P باتوجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود در مدارس به نقش بازی های رایانه ای در رشد اخلاقی کودکان توجه شود.
Effect of Using First Language by Iranian EFL Learners in Task Preparation on their Speaking Accuracy, Fluency, and Complexity(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۲, Spring ۲۰۲۵
55 - 69
حوزههای تخصصی:
The current inquiry aimed at examining the effect of first language by Iranian learners as Foreign Language (EFL) in task preparation on their speaking accuracy, fluency and complexity. For this purpose, 40 Iranian EFL learners with intermediate level were selected based on a placement test, and divided into two equal groups. Then, the speaking fluency, accuracy, and complexity test was administered as the pretest. The treatment lasted for five sessions of 60 minutes. In these sessions, the learners did oral opinion tasks. In the first group, participants were supposed to spend 10 minutes to cooperate with a partner to read a proposed problem, discuss their solutions, and jot down by in a planning sheet. Within 10 minutes, they prepared for the task using only their L1 (Persian) for improving both speaking and writing skills. Following that, the participants were separated in various rooms, and were given two minutes to plan the task in English prior to doing the task. In contrast, the second group completed the planning sheet and prepared the task in English as their second/foreign language. The instruction lasted five sessions. At the final session, the speaking fluency, accuracy, and complexity posttest was conducted. The effects of the task planning conditions were analyzed and compared during and after the task performance. The data were analyzed via ANCOVA. The findings indicated that using L1 by Iranian EFL learners in task preparation significantly affected speaking accuracy, fluency and complexity. Finally, the pedagogical and theoretical implications of the study are provided.
A Qualitative Account of Iraqi EFL Teachers' Perspectives of English as a Medium of Instruction at Secondary Schools(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۳, Summer۲۰۲۵
87 - 101
حوزههای تخصصی:
Internationalization and globalization have gained popularity during the past 20 years in a variety of educational settings. English-Medium Instruction (EMI) has been one of the primary strategies for addressing these developments. Iraqi secondary schools appear to be falling behind in the face of these worldwide trends. Secondary schools are using Arabic as their practically universal language of teaching. Still, only a few numbers of studies have investigated the possible use of EMI and instructors' perspectives regarding its usage. This study adopted a mixed-methods approach to examine the current state of EMI in the Iraqi setting, providing more insight into the rising application of EMI. To learn more about the attitudes of 150 teachers concerning EMI, pertinent questionnaires and semi-structured interviews were used to gather the required data. The quantitative results demonstrated that educators' opinions of EMI were overwhelmingly favorable. Most instructors supported both bilingual education and EMI, despite being aware of the detrimental effects of EMI on common official languages and the opposition to its implementation. The participants' views about and preferences for EMI were significantly influenced by their educational background, English ability, and their academic degree. The qualitative analysis's findings showed that although EMI classes provided participants with many benefits, they also faced significant difficulties, the primary reason of which was their poor English ability. The findings also indicated that most of participants blamed administrators for the difficulties in the EMI courses..
شناسایی راهبردهای مؤثر آموزش ماهیت علم به معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۶۱
۱۲۰-۹۹
حوزههای تخصصی:
درک صحیح از ماهیت علم، به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی سواد علمی، بیش از یکصد سال است که مورد توجه آموزشگران علوم قرار دارد. ایجاد چنین درکی از ماهیت علم در دانش آموزان مستلزم آماده سازی و توسعه حرفه ای معلمان و دانشجو -معلمان در تمامی سطوح (ابتدایی و متوسطه) است. در چنین شرایطی، شناسایی مهم ترین راهبردهای آموزش مؤثر ماهیت علم به معلمان (شامل رویکردها، ابزارها و بافتارهای آموزشی) به منزله یک ضرورت مطرح می شود. در پژوهش حاضر، به منظور شناسایی این راهبردها، از روش کیفی فراترکیب مقالات منتشر شده در مجلات معتبر آموزش علوم استفاده شده و 58 مقاله، در زمینه آموزش ماهیت علم به معلمان و دانشجو -معلمان، مورد تحلیل محتوا قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان دادند که در اغلب مقاله ها، از مهم ترین ابزارهای آموزش ماهیت علم (شامل کاوشگری، تاریخ علم، مباحثه و مسائل بحث برانگیز علمی-اجتماعی) با رویکرد صریح تأملی در بافتار علوم به منزله راهبردهای مؤثر آموزش ماهیت علم به معلمان بهره گیری شده است. جزئیات و ملاحظات بهره گیری از این راهبردهای مؤثر آموزشی نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از یافته های این پژوهش می توان برای توسعه حرفه ای معلمان و دانشجو -معلمان بهره گیری کرد.
رابطه سواد رسانه ای با نحوه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و عملکرد تحصیلی، در دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۶۱
۲۱۶-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان سواد رسانه ای با نحوه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان، انجام شده است. نوع پژوهش، توصیفی و روش آن رگرسیون بود. جامعه آماری این پژوهش همه دانش آموزان دختر پایه هشتم منطقه 6 آموزش وپرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه پژوهش 150 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه سواد رسانه ای تامن (1995) و پرسشنامه میزان و نحوه استفاده از شبکه های اجتماعی رسول آبادی (1394) بود. معدل دروس دانش آموزان نیز به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد که هر چه میزان سواد رسانه ای دانش آموزان بیشتر باشد، مدیریت آنها بر میزان و نحوه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بیشتر است. مدیریت زمان و جلوگیری از هدر رفتن آن و همچنین استفاده مطلوب از امکانات این فضا، در نهایت منجر به عملکرد تحصیلی بهتر می شود. راهکار علمی حاصل از این پژوهش، مبتنی بر این است که یادگیری مهارتهای سواد رسانه ای در نوجوانان سبب می شود آنان به مرحله خودمختاری ذهنی دست یابند و از مصرف کننده منفعل فضای مجازی به مخاطبانی هوشمند تغییر نقش بدهند. دستیابی به این مرحله از دانش و مهارت، سبب افزایش کیفیت زندگی دانش آموزان در همه عرصه ها، به ویژه عملکرد تحصیلی آنان می شود.
A Comparative Analysis of Competency-Based and Traditional English Language Teaching Models in Vietnamese Universities
منبع:
Research in English Education Volume ۱۰, Issue ۲ (۲۰۲۵)
114-125
حوزههای تخصصی:
This study presents a comparative analysis of Competency-Based Language Teaching (CBLT) and traditional English teaching models in the context of Vietnamese regional universities. Drawing on national reforms such as the 2018 General Education Program and the National Foreign Language Project, the research aims to evaluate the pedagogical effectiveness, curriculum orientation, assessment practices, and learning outcomes associated with both models. A mixed-methods design was employed, including surveys with 250 students and 30 instructors across five local universities, supplemented by curriculum document analysis and semi-structured interviews. Quantitative data were analyzed using descriptive statistics and ANOVA, while qualitative data were thematically coded to uncover key perceptions and implementation challenges. Findings reveal that while traditional models offer structural clarity and familiarity, CBLT demonstrates stronger alignment with 21st-century skills, communicative competence, and learner autonomy. However, challenges such as inadequate infrastructure and limited teacher training hinder full implementation. The study concludes with practical recommendations for phased adoption of CBLT through localized curriculum reforms, faculty development programs, and integration of digital tools.Top of FormBottom of Form
از تقابل تا ترکیب؛ تحلیل روایت دانشجویان از آموزش حضوری و مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روزافزون استفاده از اینترنت و رسانه های اجتماعی، نظام آموزشی را دستخوش تحولات بنیادین کرده و مباحث گسترده ای را پیرامون مزایا، معایب و تأثیرات این فناوری ها بر فرایند یادگیری در آموزش عالی، پدید آورده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی تقابل میان آموزش حضوری و مجازی و امکان تلفیق این دو شیوه، از بیان تعریفی آموزش حضوری، مجازی و ترکیب این دو، نظریه همگرایی رسانه ها و نظریه کنشگر_ شبکه، بهره گرفته است. این مطالعه با استفاده از روش تحلیل روایت، دیدگاه ها و تجربیات دانشجویان را به عنوان ذینفعان اصلی و کاربران این دو شیوه آموزشی مورد بررسی قرار داده است. نمونه این پژوهش شامل ۱۸ نفر از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهر سنندج بود که به روش هدفمند و ملاک محور انتخاب شدند. نتایج به دست آمده از مصاحبه نیمه ساخت یافته با تحلیل شش مرحله ای براون و کلارک، پنج مضمون اصلی را آشکار کرد: «رقابت بر سر میدان آموزش»، «غیرانسانی شدن آموزش»، «ارتقای کیفیت بخشی آموزشی»، «شیوع کرونا و گسترش آموزش مجازی» و «ترکیبی شدن آموزش». این یافته ها نشان داد روایت دانشجویان که متأثر از تجربه آن ها در استفاده از رسانه های اجتماعی در یادگیری و آموزش است، متفاوت و گاها متناقض است. آنها بر این باورند که بین دو سبک آموزشی حضوری و مجازی در دانشگاه تقابل و رقابت وجود دارد و شیوع کرونا، به طور قابل توجهی به تقویت جایگاه آموزش مجازی کمک کرده است. در این راستا، برخی از مصاحبه شوندگان با بیان این که روند روزافزون آموزش مجازی و استفاده از رسانه های مجازی، جنبه های انسانی آموزش را تضعیف کرده و این امر آموزش را با چالش مواجه نموده است. لذا، غالب مصاحبه شوندگان با تاکید بر ترکیب و استفاده از هر دو سبک آموزشی، راه حل عبور از چالش ها و مشکلات هردو روش را در آموزشی ترکیبی و چندرسانه ای می دانند.
بررسی فراوانی انواع مختلف سبک های یادگیری در دانشجویان رشته ی پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : داﻧﺸﺠﻮیﺎن رﺷﺘﻪ ﭘﺰﺷکی ﺑﺎ ﺣﺠﻢ زیﺎد و ﮔﺴﺘﺮده ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻋﻠﻤی روﺑﺮو ﻫﺴﺘﻨﺪ که اتخاذ روشی صحیح و پیشرفته برای آموزش بهتر و مؤثرتر آنها شایان توجه است. هدف از انجام این مطالعه بررسی فراوانی انواع مختلف سبک های یادگیری در دانشجویان رشته ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان بود. مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی 385 نفر از دانشجویان پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1400-1401 علاوه بر مشخصات دموگرافیک، تحصیلی پرسشنامه ی سبک یادگیری کلب Kollb را تکمیل نمودند. یافته ها: بیشترین فراوانی سبک یادگیری مربوط به سبک همگرا (1/55%) و کمترین مربوط به سبک تطبیق یابنده (4/9%) بود. سبک واگرا و جذب کننده در دانشجویان دختر و سبک تطبیق یابنده و همگرا در دانشجویان پسر بیشتر بود. بین سبک های یادگیری با سن و جنس و مقطع تحصیلی دانشجویان رابطه معناداری مشاهده شد (P<0.05). سبک یادگیری با وضعیت تحصیلی دانشجویان ارتباط معناداری نشان داد هم چنین بین مقطع تحصیلی دانشجویان و همخوانی سبک یادگیری دانشجویان با سبک تدریس اساتید رابطه معناداری مشاهده شد. حدود یک سوم دانشجویان آگاهی کم و یا خیلی کمی از سبک های یادگیری داشتند و نیمی از دانشجویان بیان داشتند که سبک تدریس اساتید با سبک یادگیری آن ها همخوانی کم یا خیلی کم دارد. نتیجه گیری: میزان آگاهی دانشجویان در مورد سبک های یادگیری پایین و هم خوانی تطابق سبک تدریس اساتید با سبک یادگیری دانشجویان اندک هست
نگاشت-نهاد آموزش عالی با رویکرد بین المللی شدن در نظام علم و فناوری ایران (وضعیت موجود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۷
113 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل و نقشه راه و نگاشت-نهاد آموزش عالی با رویکرد بین المللی شدن در نظام علم و فناوری ایران در وضعیت موجود انجام شده است. روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی به دست آوری اطلاعات از نوع مطالعه موردی است. مشارکت کنندگان شامل 15 نفر از صاحب نظران و استادان و پژوهشگران حوزه آموزش عالی می باشند که به روش هدفمند نمونه گیری و سپس به صورت نیمه ساختاریافته مصاحبه شده اند. داده ها به کمک نرم افزار MAXQDA v2020 کدگذاری شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که مهم ترین نهادهای تأثیرگذار بر بین المللی سازی آموزش عالی 5 دسته یعنی نهادهای سیاست گذار کلان ، نهادهای واسطه پیاده سازی سیاست ها، نهادهای اجرایی ، نهادهای سیاست گذار اجرایی و نهادهای سیاست گذار می باشند. همچنین مهم ترین کارکردهای این نهادها در جهت بین المللی سازی آموزش عالی شامل کارکردهای سیاست گذاری، تنظیم گری، تسهیل گری، ارائه دهنده خدمات می باشد. نتیجه گیری و پیشنهادها: پژوهش نشان داد که نظام آموزش عالی ایران دارای ظرفیت های بالقوه قابل توجهی برای بین المللی شدن است؛ اما این ظرفیت ها به دلیل پراکندگی وظایف، نبود هماهنگی نهادی، ضعف در تنظیم گری و کم توجهی به نقش کلیدی دانشگاه ها و ساختارهای علمی بین المللی به فعلیت نرسیده اند. همچنین مشخص شد که اقدامات صورت گرفته عمدتاً نمادین، محدود به امضای تفاهم نامه و برگزاری کنفرانس بوده و با الزامات یک دانشگاه بین المللی فاصله دارد. طراحی نگاشت نهادی می تواند به عنوان ابزاری استراتژیک برای شناخت بازیگران، تعیین نقش آن ها، رفع موازی کاری و ایجاد هماهنگی نهادی عمل کند و مسیر سیاست گذاری هدفمند و اثربخش را هموار سازد. نوآوری و اصالت: این مقاله با رویکردی نو تلاش دارد مهمترین نهادهای تاثیرگذار بر بین المللی سازی آموزش عالی ایران در وضعیت موجود را شناسایی و آنها را دسته بندی نماید.
واکاوی جنبه های کاهشی و افزایشی استفاده چت بات های هوش مصنوعی و کاربرد چندگانه آن ها در آموزش عالی با رویکرد پساپدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۷
211 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه هوش مصنوعی نقش مهمی در آموزش عالی ایفا می کند. هدف این پژوهش بررسی تجارب دانشجویان در استفاده از چت بات های هوش مصنوعی است و تلاش می کند تا درک بهتری از نحوه شکل گیری این تجارب و تاثیرات آن بر فرایند یادگیری و تعاملات آموزشی ارائه دهد. روش شناسی: طرح پژوهش کیفی از نوع پساپدیدارشناسی و روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار بود. پس از مصاحبه با 15 دانشجو، مصاحبه با اشیاء و مشاهدات پژوهشگران، داده ها بر اساس مفاهیم پساپدیدارشناسی (وساطت فناورانه، کاربرد های چندگانه فناوری و روابط چهارگانه) و با استفاده از روش تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA2020 تحلیل شد. یافته ها: از منظر ساختارهای افزایشی، چت بات های هوش مصنوعی سبب صرفه جویی در زمان، بهبود کیفیت نوشته ها، کاهش هزینه ها، دریافت پاسخ های فوری و بازخورد سریع شده اند. در مقابل ساختارهای کاهشی شامل ارجاع به منابع غیرواقعی، گنجاندن مطالب نادرست در متون و انجام نادرست مقالات، تضعیف اصالت نوشته ها، کاهش مسئولیت پذیری، کم شدن تعاملات انسانی، تنبلی و افت تفکر انتقادی بود. همچنین بر اساس یافته ها، روابط مختلفی نظیر غیریت و تجسد بین دانشجویان و چت بات های هوش مصنوعی شکل می گیرد. نتیجه گیری و پیشنهادها: چت بات ها جنبه های افزایشی مفیدی برای آموزش عالی به ارمغان آورده اند. با این حال، اساتید و دانشجویان باید به جنبه های منفی و محدودیت های آن توجه کنند تا بتوانند به شیوه ای مؤثرتر از این فناوری در فرآیند آموزش و یادگیری بهره برداری کنند. نوآوری و اصالت: برای نخستین بار تجربه زیسته دانشجویان از چت بات های هوش مصنوعی با استفاده از رویکرد پساپدیدارشناسی تحلیل می شود و هم زمان دلالت های این تجربه بر مؤلفه های برنامه ریزی آموزشی نیز استخراج می گردد.
تحقق عدالت آموزشی از طریق یادگیری ترکیبی: مرور تحلیلی فرصت ها، چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۷
237 - 260
حوزههای تخصصی:
هدف: با گسترش فناوری های آموزشی، یادگیری ترکیبی به عنوان یکی از رویکردهای نوین در آموزش و به عنوان ابزاری برای تحقق عدالت آموزشی در سطوح ملی و جهانی، ظرفیت هایی را برای بهبود کیفیت و دسترسی به فرصت های برابر یادگیری فراهم نموده است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی فرصت ها، چالش ها و راهکارهای یادگیری ترکیبی به منظور نیل به عدالت آموزشی انجام شده است.
ر وش شناسی: پژوهش حاضر به روش مروری از نوع روایتی - تحلیلی انجام شده است. داده ها از طریق جستجوی نظام مند کلیدواژه های مرتبط در پایگاه های علمی داخلی و خارجی گردآوری شد. پس از بررسی بیش از پنجاه منبع، بیست و چهار منبع کلیدی بر اساس معیارهایی چون تازگی، اعتبار علمی و ارتباط مستقیم با موضوع انتخاب شد. یافته ها بر اساس سه پرسش اصلی پژوهش (فرصت ها، چالش ها و راهکارها) دسته بندی و تحلیل شدند و جمع بندی آن ها چارچوبی منسجم برای تبیین نقش یادگیری ترکیبی در تحقق عدالت آموزشی ارائه می دهد
یافته ها: این مطالعه نشان داد که یادگیری ترکیبی از طریق افزایش کیفیت، انعطاف پذیری، دسترسی گسترده به منابع، و امکان شخصی سازی آموزش، ظرفیت قابل توجهی برای ارتقای عدالت آموزشی دارد؛ اما چالش هایی نظیر نابرابری زیرساخت ها، شکاف دیجیتال، و کمبود مهارت های فناورانه در میان معلمان و دانش آموزان، اجرای مؤثر آن را با محدودیت هایی مواجه می سازد.
نتیجه گیری و پیشنهادها: در این راستا، نتایج پژوهش نشان می دهد که راهکارهایی همچون توسعه زیرساخت های فناورانه، توانمندسازی معلمان و خانواده ها از طریق آموزش و حمایت فناورانه و تربیتی، توجه به تفاوت های فردی، فرهنگی و جغرافیایی و طراحی انعطاف پذیر آموزشی با امکان شخصی سازی فرایند یادگیری مؤلفه های کلیدی برای تحقق عدالت آموزشی در بستر یادگیری ترکیبی هستند. پیشنهاد می شود که مطالعات آینده به بررسی تأثیر هر یک از راهکارها بر عدالت آموزشی تمرکز کنند.
نوآوری و اصالت: این پژوهش با تحلیل فرصت ها، چالش ها و راهبردهای یادگیری ترکیبی، در راستای تحقق عدالت آموزشی به درک جامع تری از آن کمک می کند و سهم جدیدی در ادبیات در حال تکامل در مورد این شیوه آموزشی متحول کننده دارد.