فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
7 - 15
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین دلبستگی به خدا، بهزیستی معنوی و معنویت گرایی با شادکامی کارکنان مرد حرم عبدالعظیم بوده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان مرد حرم عبدالعظیم بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس 160 نفر از آنها انتخاب و پرسشنامه های معنویت گرایی، دلبستگی به خدا، بهزیستی معنوی و شادکامی را تکمیل نمودند. داده های آماری از طریق شاخص های توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، بین دلبستگی به خدا، بهزیستی معنوی و معنویت گرایی با شادکامی کارکنان مرد رابطه معنادار مثبت وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام نشان داد، دلبستگی به خدا در گام اول 90/26 درصد و بهزیستی معنوی 30/4 درصد در گام دوم و در مجموع این دو متغیر 20/31 درصد از واریانس شادکامی کارکنان مرد را پیش بینی کردند. به طورکلی این پژوهش نشان داد، دلبستگی به خدا، بهزیستی معنوی و معنویت گرایی از جمله متغیرهای مهم در پیش بینی شادکامی کارکنان مرد حرم عبدالعظیم می باشند.
The perceptions of Iranian EFL teachers towards the effect of incorporating different task types on their learners’ oral interaction(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۳ , ۲۰۲۴
32 - 53
حوزههای تخصصی:
There are different task types to improve oral production. The present study investigated the perceptions of Iranian EFL teachers towards the efficiency of incorporating different task types on their learners’ oral interaction. The research was performed through the use of qualitative content analysis by using semi-structured interview data. The interview protocol was developed following discussions with experts in the field and previous research. The first group of participants included six Iranian female English teachers selected through convenience sampling. This group was interviewed for the purpose of extracting their perceptions of different task types and the effect of task types on the oral interaction before and after the study. The second group included 120 EFL learners who were recruited using convenience sampling. The researchers transcribed the audio-recorded interview data verbatim for data analysis. Subsequently, qualitative analysis was conducted on the transcriptions of interviews using coding procedures such as open coding, axial coding, and selective coding to recognize recurring patterns, themes, categories, and sub-categories within the collected data. The findings indicated that EFL teachers held highly positive perceptions regarding various forms of form-focused and meaningful tasks, as well as their impact on the oral interaction of EFL learners. This shows that teacher’ familiarity with and practice of different types of form focused and meaningful tasks have changed their perceptions of the effectiveness of various task types. Given that oral interaction in general is considered as a big achievement and advantage for EFL learners, it can be concluded that different form focused and meaningful tasks can provide EFL learners with competitive advantages in comparison to their counterparts at homogenous conditions.
ارائه و اعتبار سنجی الگوی ارتقای مشارکت در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۷
41 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه و اعتبارسنجی الگوی ارتقای مشارکت دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش: روش پژوهش به شیوه کیفی- کمی که در بخش کیفی، با استفاده از تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی با روش پیمایشی انجام شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی این پژوهش، 16 نفر از صاحبنظران حوزه تعلیم و تربیت بودند که با معیار اشباع نظری و به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش تحلیل محتوای استقرایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش کمی با توجه به جدول کرجسی مورگان حجم نمونه تعداد 384 نفر تعیین که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. یافته ها: یافته های به دست آمده در بخش کیفی شامل 106کد مفهومی بود که در 5 مفهوم اصلی و 14 مفهوم فرعی دسته بندی گردید. الگوی ارتقای مشارکت دانش آموزان دوره ابتدایی با پنج مولفه اصلی اصلاح نظام آموزشی (4 مفهوم فرعی اصلاح سیاست گذاری آموزشی و بهبود جذب و نگهداشت معلمان، توانمندسازی نیروی انسانی، نظارت و اریابی موثر) ، اصلاحات مرتبط با مدرسه (4 مفهوم فرعی استفاده از ظرفیت انجمن اولیا مربیان و بازتعریف نقش و وظایف مدارس، بهبود فرآیند یادگیری، اصلاح کلاس درس)، تقویت نظام خانواده (2 مفهوم فرعی اصلاح شیوه تربیتی والدین، آموزش خانواده)، توانمندسازی فردی (2 مفهوم فرعی تقویت مهارت ها و رفع مشکلات روانشناختی و رفتاری)، توسعه اجتماعی ( 2 مفهوم فرعی افزایش آگاهی جمعی، بهبود رفاه اجتماعی) تدوین گردید. نتیجه گیری: از این الگو و مولفه های آن می توان جهت ارتقای مشارکت در دانش آموزان دوره ابتدایی استفاده کرد.
ابعاد و مؤلفه های آموزش مربی گری مدیران مدارس: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
147 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی ابعاد و مؤلفه های آموزش مربی گری مدیران مدارس بود. این پژوهش از روش مرور نظام مند استفاده کرده است.61 مقاله بازیابی شد که پس از ارزیابی، 40 مقاله نهایی انتخاب شدند. بدین ترتیب، مرور پیشینه در پایگاه داده های داخلی در بازه زمانی 1403-1390 و با کلیدواژه های «آموزش نیروی انسانی، مربی گری سازمانی، کوچینگ، آموزش مدیران» انجام شده و تعداد 21 سند، بازیابی شد. همچنین با جستجو در پایگاه داده های بین المللی در بازه زمانی 2024-2010 و با کلیدواژه های «مربی گری، آموزش، مدرسه، مدیران» تعداد 40 سند بازیابی شد. در نهایت از اسناد داخلی، تعداد 11 مقاله و از اسناد بین المللی تعداد 29مقاله، با ملاک اعتبار و ارتباط مستقیم با موضوع، برای مطالعه و تحلیل انتخاب شدند. برای تحلیل اسناد، از راهبرد تحلیل محتوای کیفی آلتاید (1996)، استفاده شد. در این پژوهش، برای تحلیل محتوای کیفی و شناسایی مؤلفه های آموزش مربی گری مدیران مدارس، از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. پس از واردکردن داده های مربوط به مقالات منتخب در نرم افزار، فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. ابتدا کدهای اولیه بر اساس تحلیل محتوای متون استخراج شد و سپس در قالب مقوله های اصلی و فرعی طبقه بندی گردید. به منظور بررسی میزان همپوشانی کدها و تحلیل هم زمان آن ها، از قابلیت مرورگر ماتریس کد در مکس کیودا بهره گرفته شد. همچنین، برای نمایش ارتباط بین مؤلفه های شناسایی شده، از نقشه مفهومی (نقشه مفهومی) استفاده گردید که امکان درک بهتر پیوندهای بین کدهای اصلی و فرعی را فراهم کرد. نتایج حاصل از این تحلیل نشان داد که "مهارت های مبتنی بر کار گروهی" بیشترین میزان فراوانی را در بین مؤلفه های شناسایی شده دارا بود. همچنین، تحلیل محتوای انجام شده در مکس کیودا نشان داد که فن های روان شناختی و عوامل مدیریتی، نقش مهمی در بهبود اثربخشی مربی گری مدیران مدارس دارند.. بر اساس نتایج، مهم ترین بعد، مهارت های مبتنی بر کار گروهی با 107/30 % و کم اهمیت ترین بعد اخلاق کاری با 39/4 % بود.
تحلیل انتقادی ساختار و محتوای کتاب درسی تاریخ (1) پایۀ دهم علوم انسانی دورۀ متوسطه
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
62 - 83
حوزههای تخصصی:
کتاب های درسی در فرایند یادهی یادگیری نقش تعیین کننده ای دارد. در حقیقت کتاب های درسی رسمی ترین رسانه در زمینه ارتباط علمی است که به رغم گسترش استفاده از وسایل جدید اطلاع رسانی، نقش اساسی و مهمی در یادگیری برای همه سطوح دارد. برخورداری از بهره وری در تألیف کتاب های درسی نیازمند ارزیابی و نقد مستمر آن ها و تلاش برای از بین بردن کاستی ها است. کتاب درسی مناسب ویژگی ها و شاخص هایی دارد که آن را از کتاب های غیر درسی متمایز می کند. نقد و تحلیل محتوای کتاب های درسی سبب می شود در طراحی و سازماندهی مناسب آن دقت کافی به عمل آید. هدف پژوهش حاضر معرفی و ارزیابی کتاب تاریخ (1) پایه دهم علوم انسانی می باشد. این پژوهش یک مطالعه تحلیلی انتقادی است که با بررسی متن کتاب، ابتدا به معرفی کتاب، ویژگی ها، محاسن و فهرست مطالب و سپس به بررسی و ارزیابی آن از نظر شکل ساختاری، محتوایی، روشی، زبانی و شکل ظاهری می پردازد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اگرچه کتاب مورد نظر توانسته است تا حدودی دانش آموزان را با تاریخ شناسی، فلسفه تاریخ، اهمیت و کارکرد تاریخ در دروس نخستین و تاریخ تمدن در ایران و جهان باستان آشنا سازد، اما دارای اشکالات متعددی از لحاظ ساختاری، محتوایی، روشی، زبانی و شکل ظاهری است؛ لذا انتظار می رود با توجه به اهمیت موضوع نقد در پژوهش های علمی و با توجه به تحلیل انجام شده درباره آن کتاب، مطالب پیش رو موجب ارتقای کیفیت کتاب های تاریخی و اصلاح تولیدات علمی در این زمینه شود.
تحلیل کیفی پیامدهای نظام اعتباربخشی موسسه ای مطالعه موردی در دانشگاه علوم پزشکی تبریز
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه با هدف تحلیل کیفی پیامدهای نظام اعتبار بخشی موسسه ای در دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام شد. روش: مطالعه حاضر یک پژوهش کیفی از نوع مطالعه موردی با رویکرد استقرایی در بین سالهای 1401-1399 انجام شده است. نمونه گیری به روش هدفمند و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته در زمینه موضوع تا مرحله اشباع با 34 نفر از مدیران، اعضای هیات علمی، مسئولین و کارشناسان واحد های دفاتر توسعه که مجری برنامه اعتبار بخشی موسسه ای بودند انجام شد. متن مصاحبه ها به روش تحلیل تماتیک با استفاده از نرم افزار MAXQDA 20 آنالیز شد. برای اعتبار سنجی مطالعه از چهار معیار گوبا و لینکلن[1] شامل؛ مقبولیت ، اطمینان پذیری، باور پذیری و انتقال پذیری استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه استخراج 170 کد اولیه، 22 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی شامل ارتقاء آموزش حرفه ای دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی، تامین منابع مالی دانشگاهها با تولیدات علمی و پژوهشی به روز، فراهم نمودن آموزش پاسخگو، تامین رضایت همه ذینفعان، ایجاد زیر ساختهای کاربرد ابزار و فناوریهای نوین در آموزش پزشکی و درمان بیماران، توسعه پایدار با ارتقاء سلامت جامعه ، بین المللی کردن دانشگاهها و ارتقاء فرآیند های پژوهشی و تحقیقاتی می باشد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد اعتبار بخشی موسسه ای تاثیرات گستر ده ای از جمله ارتقاء کیفیت آموزش، پژوهش و شاخص های سلامت داشته است همچنین می توان به افزایش تولیدات علمی و پژوهشی، تامین منابع پایدار، توسعه زیر ساخت های آموزشی مدرن، ارتقای رضایت ذینفعان و فراهم نمودن بستر بین المللی کردن دانشگاهها اشاره کرد.
Using SEM to Analyze challenges and mechanisms to Empowering the Instructors in Iran’s TVET(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to importance of instructor empowering of Technical and Vocational Education and Training (TVET) in Iran, this paper discussed effective challenges and mechanisms. Therefore, by investigating other studies and collecting data from a questionnaire from instructors of Iran’s TVET, key factors of challenges and mechanisms were identified and confirmed by using expert’s opinion. In the next step, the correlation and effectiveness of each factor were analyzed by Structural Equation Modeling (SEM). In the SEM, the Standardized Root Mean Square Residual (SRMR) test was used to assess the fit of the proposed model to the investigated data. The obtained results showed that all identified challenges and mechanisms are significant in the 95% level and have the SRMR values 0.095 and 0.048, respectively. Also, the results represented that the most challenges faced to the instructors were limited internet access, software issues, and limited accessibility features. The findings also suggest several mechanisms for strengthening the teacher empowerment system in the context of online education. These mechanisms include training for all, flexible learning options, and development of virtual content. In conclusion, providing training courses for online teachers, creating specific frameworks for online education processes, strategic planning and allocating the required financial resources are among the most important suggestions that can be deduced from this research.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی هنر اوان کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
215 - 244
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی هنر اوان کودکی (3 تا 8 سال) انجام شده است. روش پژوهش از نوع کیفی است. منابع اطلاعات، اسناد بالادستی در دسترس در حوزه هنر و کشورها و رویکردهایی که در حوزه برنامه درسی هنر دارای تجارب موفق و چشم گیر هستند، بوده است که استراتژی انتخاب کشورها و رویکردها بر اساس پیشروبودن در آموزش اوان کودکی بود و به منظور تعیین اعتبار الگوی طراحی شده نظرات 12 نفر از متخصصان برنامه ریزی درسی و هنر که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، مد نظر بوده است. ابزار جمع آوری داده ها، اسناد، منابع مرتبط و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. روایی پرسشنامه با نظر متخصصان و خودبازبینی پژوهشگر تأیید و پایایی با استفاده از ضریب توافقی برای مولفه ها، بالای 0.8 بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی و روش دلفی استفاده شد. الگوی برنامه درسی هنر اوان کودکی با 25 مولفه در عنصر آرمان های تربیتی- هنری، 52 مولفه در عنصر محتوا، مواد و فعالیت های خلاقانه آموزشی، 28 مولفه در عنصر راهبردهای خلاقانه یاددهی- یادگیری، 10 مولفه در عنصر محیط و فضای هنری، 10 مولفه در عنصر نقش و تعامل مربی با کودک و 13 مولفه در عنصر ارزشیابی خلاقانه تدوین شد. اعتبار الگو با نتیجه آزمون کندال، w=0.95 شده است که حاکی از اتفاق نظر بسیار خوب در بین متخصصان برای تایید الگوی هنر و زیبایی شناسی در اوان کودکی بوده است.
تاثیر حاکمیت قانون بر عملکرد مالی با نقش مسئولیت اجتماعی در سازمان اوقاف استان فارس
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
167 - 179
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: حاکمیت قانون با تضمین شفافیت و عدالت در عملکرد مالی، همراه با مسئولیت اجتماعی، اعتماد میان ذی نفعان و جامعه را تقویت می کند.لذا هدف اصلی این پژوهش تاثیر حاکمیت قانون بر عملکرد مالی با نقش مسئولیت اجتماعی در سازمان اوقاف استان فارس بود.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. پرسشنامه محقق ساخته حاکمیت قانون، پرسشنامه عملکرد مالی لی (2006) و مسئولیت اجتماعی اریب ی و ج ائو (2010)و ج ائو، ه راوی و زی ااو (2005) مورد استفاده قرار داده شد.. جامعه این تحقیق شامل کارکنان سازمان اوقاف استان فارس بود. تعداد جامعه آماری این تحقیق نامعین بوده و بر اساس جدول مورگان یا فرمول کوکران، حجم نمونه حداقل 131 است. و پایائی آن ها نیز با اجرای اولیه در نمونه ای به تعداد 25 نفر تأیید شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها برای حاکمیت قانون72/0، عملکرد مالی72/0 و مسئولیت اجتماعی75/0 برآوردشده است. آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از روش معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار Smart Pls انجام شد.یافته ها: حاکمیت قانون بر عملکرد مالی در سازمان اوقاف استان فارس تاثیر معناداری دارد. حاکمیت قانون بر مسئولیت اجتماعی در سازمان اوقاف استان فارس تاثیر معناداری دارد. حاکمیت قانون بر عملکرد مالی با میانجیگری مسئولیت اجتماعی در سازمان اوقاف استان فارس تاثیر معناداری دارد.نتیجه گیری: مدیریت متغیرهای مالی و تقویت حاکمیت شرکتی، از طریق استقلال هیئت مدیره و کمیته حسابرسی، ضمن بهبود مسئولیت اجتماعی، به ارتقاء عملکرد مالی سازمان کمک می کند.
طراحی و اعتبارسنجی چارچوب برنامه درسی تربیت معلم آینده پژوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
67 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی چارچوب برنامه درسی تربیت معلم آینده پژوه بود که با رویکرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. مشارکت کنندگان بالقوه، استادان دانشگاه فرهنگیان بودند که به شیوه هدفمند از نوع معیار و تا حد اشباع داده ها، ده نفر از آنها که بیشترین اطلاعات را در زمینه موضوع داشتند انتخاب شدند. ملاک انتخاب، داشتن سوابق آموزشی و پژوهشی و آگاهی در حوزه آینده پژوهی و مطالعات برنامه درسی و علاقه مندی به مشارکت در پژوهش بود. برای دستیابی به داده های بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی منابع و متون و پیشینه پژوهشی استفاده شد. روایی و پایایی یافته ها با استفاده از تکنیک مثلث سازی، دقت نظر و خودبازبینی پژوهشگر و نیز نظارت متخصصان بیرونی تأمین شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون انجام شد. یافته های کیفی، مضامین پایه و سازمان دهنده را در عنصر منطق، هدف، محتوا، روشهای تدریس، مواد و منابع آموزشی و روشهای ارزشیابی نشان دادند. روش پژوهش در بخش کمی، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری، استادان دانشگاه فرهنگیان و معلمان نواحی چهارگانه شهر شیراز بودند که هشت استاد و چهل معلم با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته برآمده از مرحله کیفی بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تأیید متخصصان رسید و پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. از آزمون t تک نمونه ای برای اعتبارسنجی کمی استفاده شد که نتایج، اعتبار مطلوب چارچوب را نشان داد.
مطالعه تطبیقی از نگرش دانشجویان رشته اتاق عمل و هوشبری دانشگاه علوم پزشکی زنجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش بالینی به عنوان یکی از مقاطع حساس آموزشی نقش تعیین کننده ای در تربیت و آموزش نیروی انسانی و آینده حرفه ای دارد. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر بر کیفیت آموزش بالینی و مقایسه دیدگاه دانشجویان هوشبری و اتاق عمل در این زمینه طراحی و اجرا شد. روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه ی توصیفی- مقطعی است که در آن 126 دانشجو با روش غیر تصادفی و سهمیه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل یک پرسشنامه استاندارد در دو قسمت بود؛ قسمت اول شامل اطلاعات جمعیت شناختی و قسمت دوم، شامل پنج حیطه ی اهداف و برنامه آموزشی، عملکرد مربیان، برخورد مربی و کادر اتاق عمل، محیط آموزشی و نظارت و ارزشیابی درباره آموزش بالینی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نسخه 21 نرم افزار SPSS، آزمون کای دو، تست دقیق فیشر، آزمون تی مستقل و فریدمن انجام شد. یافته ها: از دیدگاه دانشجویان میانگین کلی آموزش بالینی در سطح متوسطی قرار داشت و بر حسب آزمون کای دو سطح کلی کیفیت آموزش بالینی و حیطه های مختلف آن در دو رشته اتاق عمل و هوشبری تفاوت معناداری نشان نداد ( 05/0 P≥) ولی بر اساس نتایج آزمون فریدمن محیط آموزشی در رتبه اول و مربیان در رتبه آخر قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر آموزش بالینی در شکل دهی توانمندی های حرفه ای دانشجویان پیش نهاد می شود در کنار بازنگری و برطرف نمودن کاستی ها و نواقص این حیطه توسط مسؤولین، افزایش شایستگی علمی و عملی مربی مورد توجه قرار گرفته و تدوین و اجرای دقیق اهداف و برنامه های آموزش بالینی متناسب با نیازهای دانشجویان در اولویت برنامه ریزی آموزشی قرار گیرد.
A comparative study of novice and experienced EFL teachers’ remotivational strategies: Ecological systems and Self-determination theories in perspective(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۲ , ۲۰۲۴
35 - 62
حوزههای تخصصی:
This study, drawing on a dual theoretical standpoint constituting ecological systems theory (EST) and self-determination theory (SDT), compared Iranian novice and experienced EFL teachers’ remotivational strategies. The participants, selected based on convenience sampling technique, comprised two equal 32-member groups of novice and experienced EFL teachers teaching different proficiency levels at six language institutes. To gather data, semi-structured interviews were conducted. The results of thematic data analysis indicated that novice and experienced teachers were approximately similar in terms of the emerging theme instances situated within the integrative SDT/EST framework. Nonetheless, novice and experienced teachers were markedly different concerning the number of theme instances for each SDT facet positioned in the EST layers. Moreover, the results of Chi-square test demonstrated significant differences between novice and experienced teachers in terms of the number of themes existing in the SDT/EST frame. The results, enhancing teacher educators’ understanding of the similarities and disparities between novice and experienced teachers’ perceptions of remotivational strategies, can provide teachers and teacher educators with awareness concerning how remotivational strategies are nested across multiple systems while simultaneously being informed by a certain motivation-specific theory.
رویکرد خودحمایتی: روشی برای سازگاری اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رویکرد خودحمایتی، رویکردی است که فرد با قرار گرفتن در گروه های مبتنی بر خودحمایتی، توانایی دفاع از حقوق خود را کسب می کند و به سازگاری اجتماعی دست می یابد. بررسی رویکرد های خودحمایتی برای افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی از اهمیت خاصی برخوردار است. این پژوهش با هدف رویکرد خودحمایتی، روشی برای سازگاری اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری بود. برای جمع آوری اطلاعات از مقاله ها، پایان نامه ها و کتاب های موجود در پایگاه های علمی معتبر از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با توجه به اینکه انسان ها شایسته برخورداری از توانایی دفاع از حقوق خود و سازگاری اجتماعی هستند. رویکرد خودحمایتی نوعی راهبرد مهم برای حمایت از دانش آموزان با کم توانی ذهنی به منظور افزایش سازگاری اجتماعی می باشد. نتیجه گیری: رویکرد خودحمایتی برای دانش آموزان با کم توانی ذهنی باید به عنوان یک سیستم حمایتی اساسی در جامعه جهت توانمندسازی و تقویت سازگاری اجتماعی به اجرا درآید. بنابراین، باید برای دانش آموزان با کم توانی ذهنی نوعی گروه های خودحمایتی در سطح جامعه تشکیل شود.
بررسی میزان یادگیری مبحث چگالی به روش آموزش انفرادی(PSI) و مقایسه آن با روش سنتی در دانش آموزان پایه دهم رشته ریاضی و فیزیک دبیرستان نمونه امام حسین(ع) شهرستان تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پزوهش بررسی اثربخشی روش تدریس فردی (PSI) بر یادگیری دانش آموزان پایه دهم ریاضی و فیزیک و مقایسه آن با روش سنتی در مبحث چگالی است.جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه دهم ریاضی و فیزیک از مدرسه نمونه دولتی متوسطه دوم امام حسین شهرستان تربت حیدریه می باشد.بدین منظور 30 نفر از دانش آموزان به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند.طی 4 جلسه آموزشی بر مبنای طرح درس های طراحی شده مبحث چگالی از کتاب درسی فیزیک پایه دهم رشته ریاضی و فیزیک به هردو گروه مطالب ارائه شد .برای جمع آوری داده ها از آزمون های محقق ساخته استفاده شده و بر مبنای آن از هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. در نهایت اطلاعات و داده ها با نرم افزار SPSS و تحت دو آزمون tجفت و همبسته بررسی شد.نتایج حاصل از بررسی اطلاعات و داده های به دست آمده و مقایسه میانگین دو گروه کنترل و آزمایش در پس آزمون نشان داد که بین نمرات هر دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد که اثربخشی روش تدریس فردی(PSI) را تایید می کند.
اثربخشی درمان مبتنی بر نوروفیدبک بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
160 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر نوروفیدبک بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک مطالعه شبه آزمایشی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون است. هدف از پژوهش شبه آزمایشی، یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از جمله طرح های آزمایشی است که در آن آزمودنی ها به صورت تصادفی انتخاب و به کمک همین روش در گروه های مختلف جایگزین می شوند. در این پژوهش درمان مبتنی بر نوروفیدبک به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است و اثر بخشی آن بر شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی به عنوان متغیر وابسته قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی می باشد که به مراکز مرتبط در شهر شیراز مراجعه می کنند. حجم نمونه 160 نفر می باشد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند است بدین صورت که که از مراکز درمانی مربوطه که در فصل بهار و تابستان پرونده فعال درمانی داشتند و بالغ بر 160 پرونده می شد، تعداد 30 مبتلا انتخاب شدند. شرکت کنندگان بر اساس پرسش نامه کانرز (فرم والدین) و همچنین مصاحبه بالینی با والدین و کودک دچار اختلال بیش فعالی / نقص توجه شناسایی و ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر حاکی از آن است که مداخله نوروفیدبک بیشترین اثر را در ناحیه گیجگاهی در سمت راست در امواج تتا و آلفا و موج تتا در سمت مقابل نشان داده است. در نتایج به دست آمده از مقیاس برآورد کمی کوهرنس نشان داد بیشترین تغییرات در ناحیه Fp1/Fp2 در امواج دلتا، آلفا و بتا و همچنین F3/F4 در امواج دلتا، تتا و آلفا به میزان بیشتر و همچنین در T3/T4 روی موج دلتا، و نیز O1/O2 روی موج تتا ،F7/F8 روی موج بتا، F7/T5 روی موج آلفا و نیز C3/C4 به میزان کمتر دیده شد.نتیجه گیری: بررسی ها نشان داد که نوروفیدبک همراه با تکالیف شناختی، توانست نشانه های نقص توجه را کاهش دهد و از این رو روشی مؤثر برای کاهش نشانه ها در این اختلال می باشد. نتایج نمایانگر اثربخشی نوروفیدبک در درمان نشانه های اختلال نقص توجه بود. در پژوهشی های متعدد دیگر نیز نتایج همسو با پژوهش کنونی گزارش گردیده است و در همه آنها به اثر بخشی و اندازه اثر مناسب روش نوروفیدبک در بهبود نشانه های اختلال و بهبود سطح تمرکز افراد مبتلا در کنار سایر روش های درمانی نظیر دارودرمانی تأکید گردیده است.
مقایسه انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری و تحلیل رفتگی شغلی معلمان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه تحلیل رفتگی شغلی، انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری در معلمان مرد و زن مقطع متوسطه شهر داراب بود. روش ها : روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش علی - مقایسه ای بوده است. جامعه آماری شامل معلمان مرد و زن مقطع متوسطه شهرستان داراب است که تعداد آن ها 1742 نفر است که با شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر حسب جدول مورگان تعداد 314 نفر (تعداد 161 معلم مرد و 153 معلم زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد سنجش پرسش نامه تحلیل رفتگی شغلی مسلش و جکسون (1981)، پرسش نامه انعطاف پذیری روان شناختی یا پذیرش عمل بوند و همکاران (2011) و پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، بود. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد بین فرسودگی شغلی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی معلمان زن و مرد تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین متغیرهای فرسودگی شغلی در معلمان مرد نسبت به مدیران زن پایین تر، میانگین نمرات تاب آوری در معلمان مرد نسبت به مدیران زن بالاتر است و میانگین انعطاف پذیری شناختی در معلمان زن و مرد یکسان است. همچنین میانگین مؤلفه های فرسودگی شغلی در معلمان مرد نسبت به معلمان زن پایین تر است و میانگین تمامی مؤلفه های تاب آوری معلمان مرد نسبت به معلمان زن بالاتر است. نتیجه گیری: انعطاف پذیری روانشناختی از سازه های مهم در افزایش تاب آوری در مشاغل مختلف ازجمله حرفه معلمی است.
نقش تناسب فرد-سازمان در مالکیت روان شناختی و رفتارهای خلاقانه معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
189 - 177
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: این پژوهش با هدف مطالعه نقش تناسب فرد-سازمان در مالکیت روان شناختی و رفتارهای خلاقانه معلمان تربیت بدنی انجام شد. روش ها: این مطالعه کاربردی بوده و از نظر نحوه گردآوری داده ها به صورت میدانی و از نوع تحقیقات توصیفی بود. تمامی معلمان تربیت بدنی شاغل در استان گلستان به تعداد 557 نفر جامعه آماری این مطالعه بودند که 228 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسش نامه های استاندارد تناسب فرد-سازمان، مالکیت روانشناختی و رفتارهای خلاقانه پاسخ دادند. روایی محتوایی ابزار مورد استفاده توسط 5 دکترای مدیریت ورزشی تأیید و پایایی پرسش نامه ها در یک مطالعه مقدماتی توسط آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برای متغیرهای تناسب فرد-سازمان، مالکیت روانشناختی و رفتارهای خلاقانه مقادیر 77/0، 79/0 و 76/0 برآورد شد. تحلیل داده ها به دو شکل توصیفی و استنباطی (مدل یابی معادل ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس) انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن بود که رابطه بین تناسب فرد-سازمان با مالکیت روان شناختی معلمان تربیت بدنی مثبت و معنی دار است (905/0=β، 603/49=t). بخش دیگری از نتایج نشان داد رابطه مثبت و معنی داری بین تناسب فرد-سازمان با رفتارهای خلاقانه معلمان تربیت بدنی وجود دارد (289/0=β، 291/2=t). در نهایت، نتایج نشان داد رابطه بین تناسب فرد-سازمان با رفتارهای خلاقانه معلمان تربیت بدنی با نقش میانجی مالکیت روان شناختی مثبت و معنی دار است (528/0=β، 732/4=t). نتیجه گیری: می توان چنین نتیجه گیری کرد که تناسب معلمان با سازمان خود می تواند پیامدهای مثبتی مانند مالکیت روانشناختی و رفتارهای خلاقانه را به همراه داشته باشد. با توجه به یافته های تحقیق حاضر، در نظر گرفتن ویژگی های فردی به هنگام استخدام معلمان تربیت بدنی و همچنین ایجاد شرایط لازم برای معلمان تربیت بدنی که بتوانند خود را با نیازها و شرایط شغلی خود تطبیق دهند پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
170 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر یکپارچگی حسی بر روی شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف یک مطالعه شبه آزمایشی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون است. هدف از پژوهش شبه آزمایشی، یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است. طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل از جمله طرح های آزمایشی است که در آن آزمودنی ها به صورت تصادفی انتخاب و به کمک همین روش در گروه های مختلف جایگزین می شوند. در این پژوهش درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است و اثر بخشی آن بر شبکه های مغزی کودکان دبستانی دچار اختلال نقص توجه / بیش فعالی به عنوان متغیر وابسته قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی می باشد که به مراکز مرتبط در شهر شیراز مراجعه می کنند. حجم نمونه 160 نفر می باشد.
تأثیرآموزش شفقت به خود بر یادگیری اجتماعی- هیجانی نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
193 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش شفقت به خود بر یادگیری اجتماعی- هیجانی نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان پسر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم شهرستان بویین زهرا در سال تحصیلی 1402-1401 بود. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود. حجم نمونه پژوهش بر اساس پژوهش های آزمایشی انجام شده، شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای، یک بار در هفته تحت آموزش گروهی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مصاحبه بالینی بر اساس معیارهای DSM-5، پرسشنامه یادگیری اجتماعی- هیجانی کرین و همکاران (2009)، مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسون و همکاران (2006) و بسته آموزشی شفقت به خود بر اساس کتاب درمان متمرکز بر شفقت (گیلبرت، 2010) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش شفقت به خود منجر به افزایش یادگیری اجتماعی- هیجانی و هر یک از خرده مقیاس های سازماندهی تکلیف، روابط همسالان و خودتنظیمی در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای شده است. لذا با توجه به یافته ها، آموزش شفقت به خود با داشتن رویکردی دلسوزانه به زندگی، می تواند باعث افزایش یادگیری اجتماعی- هیجانی در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای گردد. بر این اساس پیشنهاد می شود، که در راستای سلامت روان شناختی این نوجوانان، به نقش این مداخله توجه شود.
فراتحلیل اثربخشی آموزش مبتنی بر مغز بر شاخص های شناختی تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
135 - 167
حوزههای تخصصی:
امروزه روش های آموزش مبتنی بر مغز براساس تحقیقات علمی گسترده در مورد نحوه یادگیری مغز، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. وجود پژوهش های متعدد و متناقض در این حوزه لزوم انجام یک فراتحلیل در این حوزه را مورد تاکید قرار می دهد. پژوهش حاضر به روش فراتحلیل و با هدف ترکیب پژوهش های انجام شده در زمینه تاثیر آموزش مبتنی بر مغز بر شاخص های شناختی تربیتی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مطالعاتی است که در سال های 1387 تا تابستان 1402 در ایران صورت گرفته و به صورت تمام متن در پایگاه های اطلاعاتی منتشر شده است. براساس ملاک های ورود و خروج 25 پژوهش و 85 اندازه اثر انتخاب شد که در نهایت پس از تحلیل حساسیت و حذف اندازه اثرهای افراطی 80 اندازه اثر وارد فراتحلیل شد. نتایج نشان داد اندازه اثر ترکیبی برای مدل اثرات تثبیت شده برابر با 08/1 و برای مدل اثرات تصادفی برابر 21/1 است که هر دو معنادار بودند. در این پژوهش، انواع روش های آموزش مبتنی بر مغز، پیامدهای چندگانه، نوع درس و انواع آزمودنی ها به عنوان متغیرهای تعدیل کننده کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اندازه اثر خلاصه از همه متغیرهای تعدیل کننده تاثیر می پذیرد. نتایج فرارگرسیون نیز نشان داد که اندازه اثر تابع تعداد جلسات مداخله و سن آزمودنی هاست و آموزش مبتنی بر مغز در تعداد جلسات بیشتر و در سنین کم (دوره ابتدایی) موثرتر است. با توجه به نتایج فراتحلیل حاضر، ارائه برنامه-هایی در راستای پیاده سازی آموزش مبتنی بر مغز در نظام آموزشی ضرورتی است که باید بیش از پیش مورد ملاحظه قرار گیرد.