فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
93 - 128
حوزههای تخصصی:
نانومواد با خواص منحصربه فرد خود، انقلابی در زمینه های مختلف علم و فناوری ایجاد کرده اند زیرا استفاده از این مواد، عملکرد بسیاری از فرایندها را بهبود بخشیده است. این مقاله مروری در ابتدا به بررسی روش های ساخت و مشخصه یابی برای شناخت و استفاده از نانومواد می پردازد. برای ساخت نانومواد، روش های بالا به پایین و پایین به بالا، دو رویکرد اصلی مورد استفاده هستند. هر رویکرد، روش های متنوعی را با ملاحظاتی برای مقیاس پذیری ارائه می دهد. همچنین روش های مختلف میکروسکوپی و طیف سنجی را که برای تشخیص و شناسایی نانومواد، مشخص کردن اندازه، ریخت شناسی و ترکیب شیمیایی استفاده می شوند، در اینجا مورد بحث قرار می گیرند. در ادامه، تمرکز این مقاله بر اثر فناوری نانو در مهندسی شیمی است. به عنوان مثال می توان به توسعه کاتالیزورها و جاذب های بسیار کارآمد برای صنعت نفت و گاز، ایجاد سامانه های پیشرفته دارورسانی و پیشرفت های تصفیه آب اشاره کرد. در ادامه مسیر این فناوری باید توجه داشت که آینده نانومواد در نانومعماری نهفته است و بر پایه فناوری نانو برای ایجاد سامانه های مواد پیچیده و کاربردی با ادغام با سایر رشته ها بنا شده است.
از رویارویی غیر منتظره با هوش مصنوعی در کلاس دانشگاه تا اندیشه ورزی ژرف درباره حضور روزافزون آن در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به بررسی پیامدهای غیرمنتظره هوش مصنوعی در محیط های دانشگاهی پرداخته و به تحلیل مباحث پیچیده ای می پردازد که به واسطه حضور فزاینده و چالش برانگیز این فناوری در دو سطح خرد (کلاس های درس) و کلان (برنامه ریزی و سیاست گذاری های آموزش عالی) پدیدار شده اند.روش شناسی: رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن خودنگاشت است که با دوری از گزارش های سطحی، به سوی پدیدارشناسی تفسیری حرکت می کند. خودنگاشت با تمرکز بر تجربه شخصی پژوهشگر (مواجهه غیرمنتظره با هوش مصنوعی در کلاس درس)، امکان تحلیل دقیق تری از این تجربه را فراهم می سازد.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که دانشجویان آشنایی کافی با ابعاد اخلاقی استفاده از هوش مصنوعی ندارند. طرح درس ها به موضوع هوش مصنوعی توجهی ندارند و برنامه مشخصی برای ارزیابی تکالیف دانشجویی با بهره گیری از این فناوری وجود ندارد. همچنین، سیاست گذاری های کلان آموزشی در زمینه نفوذ و گسترش هوش مصنوعی در برنامه های درسی به روز نشده اند و بسیاری از این سیاست ها فراگیر نیستند. باتوجه به شرایط موجود، نابرابری های ناشی از استفاده از این فناوری در حال افزایش است.نتیجه گیری و پیشنهادها: این پژوهش به کمبود آگاهی در مورد کاربردها و ابعاد اخلاقی هوش مصنوعی، نبود زیرساخت های آموزشی و طرح درس های به روز در این زمینه در دانشگاه پرداخته است. در این راستا، پیشنهاد می شود که دانشگاه ها طرح درس ها را بازنگری کرده و بسته های آموزشی مناسبی را برای اساتید و دانشجویان تدوین کنند. همچنین، اصلاح و تقویت زیرساخت ها و سیاست های ضروری برای بهره برداری بهینه این فناوری در دستور کار قرار گیرد.نوآوری و اصالت: این مقاله با رویکردی نو تلاش دارد فاصله میان کلاس درس و حوزه سیاست گذاری و برنامه ریزی آموزشی را کاهش دهد. نوآوری این پژوهش بر آن است که با تمرکز بر گسترش روزافزون هوش مصنوعی، سیاست گذاران را از نفوذ سریع این فناوری در سراسر کشور آگاه کرده و آنان را به اتخاذ سیاست های فعال و آینده نگر در این زمینه دعوت کند.
بررسی دیدگاه های معلمان در رابطه با ارزشیابی توصیفی: شناسایی چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی ضعف ها، چالش ها، و راهکارهای بهبود فرایند اجرای ارزشیابی توصیفی از دیدگاه معلمان مدارس ابتدایی انجام شده است.
روش پژوهش: در این پژوهش، رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمونی استفاده شد و برای گردآوری اطلاعات نیز مصاحبه نیمه ساختار یافته به کار رفت. مشارکت کنندگان پژوهش 25 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان طارم در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که بر اساس اشباع نظری، و با روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از تکنیک های تحلیل مضمونی همچون دسته بندی اطلاعات، کدگذاری، استخراج و ترکیب مضامین استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش در رابطه با چالش های ارزشیابی توصیفی، 9 مضون اصلی؛ شامل رویکرد سهل انگارانه نسبت به ارزشیابی، حذف رقابت سازنده، ازدحام کلاس های درسی، عدم تغییر در نگرش معلمان، توجیه نبودن والدین ، کاهش انگیزه دانش آموزان برتر، عدم تناسب بین محتوا و رویکرد ارزشیابی، ابهام در معیارهای ارزشیابی پایانی، و تغییر نامطلوب شرایط تکرار پایه شناسایی شد. همچنین در رابطه با راهکارهای بهبود ارزشیابی توصیفی 6 مضمون اصلی شامل افزایش طیف های امتیازدهی، بهره گیری از رویکرد کمی در ارزشیابی پایانی، متناسب سازی محتوا ، کاهش ازدحام کلاس ها، آموزش مستمر معلمان و تنوع در رویکرد ارزشیابی توصیفی برای پایه های مختلف تحصیلی شناسایی شد.
نتیجه گیری: ارزشیابی توصیفی هم از نظر فراهم نمودن شرایط مورد نیاز و هم از لحاظ اجرا با چالش ها و مشکلاتی مواجه است که اثربخشی آن را به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثیر قرار داده است و رفع نمودن این چالش ها از طریق راهکارهای دقیق و کارآمد ضروری است.
شناسایی شاخص ها و مؤلفه های یادگیری مادام العمر فراگیران : سنتزپژوهی براساس مدل روبرتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر، با هدف شناسایی شاخص ها و مؤلفه های آمادگی یادگیری مادام العمر فراگیران انجام پذیرفت.روش ها: این پژوهش از نوع کیفی و روش سنتز پژوهی است. قلمرو پژوهش کلیه مقالاتی هستند (374 مقاله) که پیرامون حوزه موضوعی در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش به صورت هدفمند و بر اساس معیارهای زمانی، ارتباط محتوایی با موضوع پژوهش و کیفیت مقالات، مشتمل بر 30 مقاله است.یافته ها: پس از تحلیل کیفی پژوهش های منتخب، عوامل کلیدی یادگیری مادام العمر در 4 بُعد، 13 عامل و 56 مقوله، شامل بعد فردی (توانمندی های مبتنی بر خود، نگرش نسبت به پویایی دانش و شخصی سازی فرآیند یادگیری)؛ بعد میان فردی (ارتباط پذیری و شبکه سازی، مسئولیت پذیری یادگیرنده و درک تعاملات شناختی)، عوامل برنامه ای (صلاحیت های دیجیتال، توجه به اصول نوآوری، ایجاد گستره باز انتخابی) و عوامل راهبردی (توجه به راهبردهای فرهنگی در یادگیری، حرفه محوری و تاکید بر یادگیری کارآمد، استفاده از راهبردهای یادگیری مستقل و توجه به سازنده گرایی در برنامه درسی) مورد سازمان دهی قرار گرفت.نتیجه گیری: چارچوب نظری و ابعاد شناسایی شده در پژوهش حاضر می تواند، ابزار علمی مناسبی برای برنامه ریزان فرایندهای مبتنی بر یادگیری مادام العمر و استفاده پژوهشگران این حوزه فراهم آورد.
تأثیر برنامه مدرسه تلویزیونی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در ایام کرونا با میانجی گری انگیزش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، بررسی اثر برنامه ی «مدرسه تلویزیونی ایران» شبکه آموزش، بر میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری انگیزش تحصیلی، در ایام کرونا می باشد. روش پژوهش، پیمایشی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم (1038 نفر) شهرستان کردکوی در سال 1401-1400 می باشند که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 343 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه استاندارد عملکرد تحصیلی پاهم و تایلر(1999) و انگیزش تحصیلی گای، مارش و داوسون(۲۰۰۵) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان تماشای مدرسه تلویزیونی با انگیزش تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد.نتایج نشان داد که بین میزان تماشای مدرسه تلویزیونی با انگیزش تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد.
اثربخشی بسته آموزشی الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای بر درگیری تحصیلی و هنجار گریزی تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
1 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته آموزشی الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای بر درگیری تحصیلی و هنجار گریزی تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص ریاضی بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان با اختلالات یادگیری خاص ریاضی در مقطع تحصیلی سوم و چهارم دبستان در شهر اصفهان سال تحصیلی 1401-1402 بود که از این میان آن ها 30 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و درنهایت به صورت تصادفی دو گروه 15 نفری (آزمایش و گواه) تقسیم شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه هنجار گریزی تحصیلی کلارک و همکاران (2015) و پرسش نامه درگیری تحصیلی ریوه (2013) را برای پیش آزمون تکمیل کردند. در ادامه برای گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه و هر جلسه 45 تا 60 دقیقه به صورت حضوری بسته آموزشی موردنظر، اجرا شد. درحالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. در پایان دو گروه آزمایش و گواه، پرسش نامه هنجار گریزی تحصیلی و پرسش نامه هنجار گریزی تحصیلی را به عنوان پس آزمون تکمیل نمودند. درنهایت داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS-24 تجزیه وتحلیل شدند. تحلیل داده های پژوهش نشان داد که بسته آموزشی الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای به طور معنی داری منجر به بهبود درگیری تحصیلی و هنجار گریزی تحصیلی شده است (001/0>p)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی الگوی محیط یادگیری چندرسانه ای در افزایش درگیری تحصیلی و کاهش هنجار گریزی تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی مؤثر بوده و ماندگاری آن بعد از دو ماه پابرجا مانده است.
ارائه مدل علی عوامل مؤثر بر رضایتمندی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان از تحصیل مجازی در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از شیوع کرونا و ارائه آموزش ها در فضای مجازی، چالش هایی برای دانشجویان، نظام آموزش عالی و نهاد سلامت ایجاد شد. هدف مطالعه حاضر، بررسی میزان و عوامل مؤثر بر رضایتمندی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان البرز از تحصیل مجازی در دوران کرونا است. مطالعه حاضر به روش پیمایشی و در بین یک نمونه 328 نفری از دانشجو معلمان به روش نمونه گیری منظم (سیستماتیک)، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده است. روایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار آن بر اساس نظرات افراد متخصص در حوزه تعلیم و تربیت صورت گرفته است. داده ها با استفاده از نرم افزار spssو Smart-PLS تحلیل شدند. میزان رضایتمندی تحصیلی دانشجویان در حد متوسط بوده است. بر اساس نتایج همبستگی پیرسون متغیرهای یادگیری مجازی، کیفیت تدریس و تعامل با اساتید، آموزش فناوری محور و تاهل بر رضایتمندی تحصیلی تاثیر داشته اند. همچنین با افزایش سن و ترم تحصیلی، رضایتمندی دانشجویان روند کاهشی داشته است. مدل تحلیل مسیر نیز حاکی از این است که؛ مهارت های فناوری محور، تعامل با اساتید، یادگیری در بستری فضای مجازی و در نهایت کیفیت تدریس اساتید به ترتیب بیش ترین تاثیر در مدل رضایتمندی تحصیلی دانشجویان داشته است. بنابراین با توجه به نقش مهم دانشگاه فرهنگیان در تربیت نیروی انسانی، ارتقاء استانداردها و افزایش رضایتمندی دانشجو معلمان از ضروریات در این دانشگاه مهم می باشد.
تحلیل محتوای کمی کتاب جغرافیای کاربردی (پایه دوازدهم انسانی)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کمی کتاب جغرافیای کاربردی برحسب طراحی آموزشی پایه دوازدهم است؛ در روش تحلیل کمی از منظر فعال و غیرفعال بودن بر اساس روش ویلیام رومی متن پرسش ها و تصاویر کتاب بررسی می شود. جامعه مورد مطالعه پژوهش، کتاب جغرافیای کاربردی رشته انسانی بود. کل کتاب به عنوان نمونه، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات در روش کمی، تحلیل مبتنی بر روش ویلیام رومی است که بر اساس مبانی نظری تهیه و روایی آن توسط دبیران درس جغرافیا تائید شد. واحد مطالعه درس های مندرج در کتاب و واحد تجزیه وتحلیل، متن، پرسش ها و تصاویر کتاب است، که بر اساس مقوله های فعال و غیرفعال بوسیله فرمول ویلیام رومی تحلیل و ضریب درگیری آنها مشخص شد. نتایج نشان می دهد که متن کتاب جغرافیای کاربردی با ضریب درگیری 5/0 متنی فعال و پویاست و علاوه بر بیان حقایق و ارائه اطلاعات ذهن دانش آموزان را با مطالب جدید درگیر می کند و از نظر آموزشی رویکرد فعال دارد. پرسش های کتاب با ضریب درگیری 5/1 نشان می دهد که پرسش ها فعال و پویا هستند و زمینه را برای یادگیری فعال فراهم می کنند، اما در مرز قرار دارند، و بهتر است درآنها بازنگری شود. همچنین تصاویر کتاب جغرافیای کاربردی با ضریب درگیری 6/0 نشان دهنده فعال بودن تصاویر است و زمینه را برای فعالیت فراگیران فراهم می کند. بنابراین، متن، فعالیت ها و تصاویر کتاب جغرافیای کاربردی پایه دوازدهم انسانی به روش فعال تدوین شده اند. اما سؤالات بهتر است بازنگری و اصلاح شود، متن کتاب هم اگر در راستای پویا و فعال تر شدن اصلاح شود در راستای طراحی آموزشی مقطع متوسطه بهتر و کاربردی تر است.
اثربخشی آموزش برنامه شناخت اجتماعی بر فراشناخت اخلاقی و سطح همدلی در دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
47 - 60
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش برنامه شناخت اجتماعی بر فراشناخت اخلاقی و سطح همدلی در دانش آموزان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون_پس آزمون _پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مشغول تحصیل در مدارس دوره اول متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 1400-1399 بود. با توجه به هدف پژوهش 30 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس، شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای، تحت آموزش برنامه شناخت اجتماعی توسط پژوهشگر قرار گرفتند، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس فراشناخت اخلاقی (MMS) و مقیاس همدلی پایه (BES) بود. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در برنامه SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش برنامه شناخت اجتماعی منجر به افزایش نمرات فراشناخت اخلاقی (384/0=2, h47/17F=) و همدلی (400/0=2, h63/18F=) در آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. با توجه به یافته ها می توان مطرح ساخت که آموزش برنامه شناخت اجتماعی مداخله مؤثر و مناسبی برای ارتقای فراشناخت اخلاقی و سطح همدلی دانش آموزان است.
شناسایی راهکارهای توسعه آینده پژوهی در نظام آموزش عالی کشور با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه آینده پژوهی در آموزش عالی به عنوان یکی از پیش نیازهای اصلی سیاست گذاری و برنامه ریزی بلندمدت نظام دانشگاهی ضروری شده است. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی راهکارهای توسعه رشته آینده پژوهی از دیدگاه صاحب نظران بود.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد کیفی انجام شده است. گروه هدف پژوهش حاضر نیز صاحب نظران و متخصّصان حوزه آینده پژوهی در کشور بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 12 نفر از صاحب نظران این حوزه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و مصاحبه، نیمه ساختاریافته انجام گرفت و اشباع نظری حاصل گردید. جهت تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شد.
یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه، مجموع کدهای آزاد استخراج شده از محتوای مصاحبهها 76 کد بود که در 12 مفهوم مشابه، طبقهبندی و در نهایت 12 راهکار بر اساس دیدگاه صاحبنظران برای توسعه رشته آیندهپژوهی در دانشگاههای کشور شناسایی شد که عبارتند از: گفتمانسازی ضرورت آیندهپژوهی در کشور؛ تهیه بستههای آموزشی آیندهپژوهی؛ حمایت از پژوهشهای نظری در حوزه آیندهپژوهی؛ تقویت فعالیتهای بینرشتهای در دانشگاهها؛ سیاستگذاری در سطح وزارتخانه؛ عملیاتی کردن آیندهپژوهی در دانشگاهها؛ درک ضرورت آیندهپژوهی در نهادهای حاکمیتی؛ اصلاح و بازنگری سرفصلهای درسی رشته؛ تثبت جایگاه آیندهپژوهی در سازمآن ها و پروژهها؛ بهرهگیری از تجارب موفق دانشگاههای برتر جهان؛ فراهمسازی فرصتهای اشتغال؛ نهادینهکردن فرهنگ و تفکر آیندهپژوهی در دانشگاه.
بحث و نتیجه گیری: یافتههای این پژوهش میتواند در سیاستگذاریهای کلان آموزش عالی در راستای توسعه رشته آیندهپژوهی مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی مولفه های الگوی شایستگی های حرفه ای مدیران آموزشی سازمان برنامه و بودجه کشور با استفاده از معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
203 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور شناسایی مولفه های الگوی شایستگی های حرفه ای مدیران آموزشی سازمان برنامه و بودجه کشور با معادلات ساختاری انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر اهداف کاربردی و از نظر ماهیت پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه ی مدیران آموزشی سازمان برنامه و بودجه کشور (رده های ارشد، میانی، پایه و عملیاتی) به تعداد 382 نفر که 103 نفر از آنان زن و 279 نفر از آنان مرد می باشند را تشکیل داد. اعتبار ابزار سنجش از طریق آلفای کرونباخ و روایی ابزار سنجش براساس تکنیک بررسی روایی سازه توسط تحلیل عاملی تاییدی به دست آمد. از تحلیل عاملی تاییدی برای اطمینان از برازش داده های حاصل از پژوهش و متغیرها به همراه مولفه های مربوط به آن استفاده شده است. در نهایت برای آزمون فرضیات، از مدل معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان می دهد که ابعاد اصلی شایستگی های حرفه ای مدیران آموزشی سازمان برنامه و بودجه کشور شامل 6 بعد شرایط علّی (شامل 32 کد باز، 8 کد محوری و 2 کد انتخابی)، شرایط زمینه ای (شامل 9 کد باز، 4 کد محوری و 3 کد انتخابی)، شرایط مداخله گر (37 کد باز، 11 کد محوری و 4 کد انتخابی)، راهبردها (11 کد باز، 4 کد محوری و 3 کد انتخابی)، پیامدها (کد 15 باز، 4 کد محوری و 2 کد انتخابی) و مقوله محوری (شامل 70 کد باز، 24 کد محوری و 8 کد انتخابی) است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند زمینه انتصاب مدیران سازمان برنامه و بودجه کشور و همچنین آموزش آن ها را با توجه به مدل شایستگی فراهم کند.
پیش بینی بی صداقتی تحصیلی بر اساس محق پنداری تحصیلی و تکانش گری دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تعیین رابطه بین محق پنداری تحصیلی و تکانشگری با بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود،. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 272 نفر (137 پسر و 135 دختر) با روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های محق پنداری تحصیلی (چونینگ و کمبل، 2009)، تکانشگری (پاتون، استنفورد و بارت، 1995) و بی صداقتی تحصیلی (مک کابی و تروینیو، 1996) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام در نرم افزار SPSS23 انجام شد. یافته ها نشان داد بین محق پنداری تحصیلی (43/0=r) و تکانشگری (50/0=r) با بی صداقتی تحصیلی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (001/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که محق پنداری تحصیلی و تکانشگری قادرند 33 درصد از واریانس بی صداقتی تحصیلی را تبیین کنند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که محق پنداری تحصیلی و تکانشگری نقش مهمی را در پیش بینی بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه ایفا می-کنند. همچنین پیشنهاد می شود که دست اندرکاران حوزه آموزش و پرورش با طرح برنامه هایی معلمان و دانش آموزان را از متغیرهای محق پنداری تحصیلی و تکانشگری به عنوان عوامل مؤثر در روند آموزش کلاسی آگاه سازند تا احتمال وقوع بی صداقتی تحصیلی کمتر شود.
نمود حیات طیّبه در هر یک از ساحت های شش گانه محتوای آموزشی دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نمود حیات طیبه در هر یک از ساحت های شش گانه محتوای آموزشی دوره ابتدایی بود. این پژوهش از نوع تحلیل محتوا بوده و از مراحل سه گانه آنتروپی شانون استفاده کرده است. جامعه آماری پژوهش شامل محتوای برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی آموزش و پرورش ایران در سال تحصیلی 1402-1403 بود که مجموعه این محتواها چهار جلد کتاب درسی را شامل می شد که به صورت سرشماری، همه آن ها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش چک لیستی بود که براساس نظر 13 متخصص در هر یک از ساحت های شش گانه تعلیم و تربیت طراحی شد، و پایایی آن با روش هولستی (89/0) و روایی آن با استفاده از نظر صاحب نظران و درگیری طولانی مدت با پژوهش، احراز شد. نتایج نشان داد که از میان 1069 مورد یافت شده در ارتباط با حیات طیبه، ساحت سیاسی و اجتماعی با 378 مورد (35%) بیشترین فراوانی، و ساحت هنری و زیبایی شناختی با 60 مورد (06%) دارای کمترین فراوانی در میان زیرمولفه های حیات طیبه است. نتایج تحلیل آنتروپی شانون نیز مؤید این واقعیت بود که توازن و تناسبی میان زیرمؤلفه های حیات طیبه در هر یک از ساحت های شش گانه وجود ندارد. همچنین تعداد فراوانی مولفه های حیات طیبه در کتب تعلیمات اجتماعی تقریباً یکسان است، ولی میزان ضریب اهمیت آنان با هم برابر نیست. موضوع حیات طیبه در زندگی دنیوی و اخروی در فرهنگ اسلامی از چنان اهمیتی برخوردار است که باید همه شئون زندگی براساس آن تنظیم شود. بنابراین، محتوای کتب درسی ابتدایی در این حیطه باید مورد بازبینی و اصلاح جدی قرار بگیرد. اما این تعداد به صورت یکسان و یکدست در میان ساحت های شش گانه تعلیم و تربیت تقسیم نشده اند.
ارزیابی عوامل مؤثر چابکی یادگیری در یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
117 - 147
حوزههای تخصصی:
چابکی یادگیری مفهومی امیدبخش در دنیای آموزش است که مجموعه ای از رفتارهای تعریف شده در جهت یادگیری دقیق، سریع و هدفمند را دربر می گیرد. در مدارس ایران، به این مجموعه رفتارها کمتر توجه شده است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عوامل مؤثر چابکی یادگیری در یادگیری الکترونیکی انجام شده است. پژوهش حاضر از بعد هدف، کاربردی و براساس گردآوری داده ها به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. گردآوری داده ها و استخراج مضامین با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان آگاه در این حوزه انجام شد. مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری انتخاب شدند. یافته ها نشان دادند 60 مضمون پایه و 15مضمون اصلی بر چابکی یادگیری در یادگیری الکترونیکی مؤثر است. این مضامین شامل چابکی محیطی، پشتیبانی آموزشی، برنامه های نوآورانه، چابکی آموزشی، سازمان چابک، یادگیری مشارکتی، هدفمندی آموزشی، جهت داربودن آموزش و... است. به منظور تحقق چابکی یادگیری در آموزش الکترونیک باید شرایطی فراهم شود که برنامه ها در راستای جهت داربودن آموزش و هدفمندی اجرا شوند. یافته ها نشان دادند ارتباط بین تمامی مؤلفه ها معنادار بوده (0/05<p) و شدت رابطه نیز، به جز دو نمونه که شدت رابطه متوسط دارد، در مابقی نمونه ها، در حد قوی تا بسیار قوی بوده است. دو نمونه ای که از بقیه مؤلفه ها ضعیف تر بودند عبارت اند از: پشتیبانی آموزشی و نیز دانش و اطلاعات. ازآنجاکه ضریب مسیر همه مؤلفه ها بیشتر از 0/50 و ارتباط بین آن ها معنادار (0/05<p) است؛ بنابراین نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که الگوی چابکی یادگیری در یادگیری الکترونیکی در برازش به داده ها از اعتبار کافی برخوردار است.
چگونگی کاهش پرخاشگری دانش آموز پایه دوم دارای بیش فعالی با استفاده از آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
123 - 136
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بیش فعالی از جمله اختلالات رفتاری تلقی می شود که می تواند بر سطوح عملکردی دانش آموزان تأثیرگذار باشد و موجب رفتارهای آسیب زننده از جمله پرخاشگری گردد و در این ارتباط برنامه های مداخلاتی ویژه کودکان برای کاهش مشکلات رفتاری می تواند مفید واقع گردد. لذا هدف از انجام این اقدام پژوهی بررسی پایین آوردن میزان پرخاشگری دانش آموز پایه دوم با برنامه آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک بود.روش شناسی پژوهش: ایﻦ پژوهش از ﻧﻮع اقدام پژوهی و مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری دردسترس بود. جامعه و نمونه آماری مورد نظر در این پژوهش یک نفر از دانش آموزان پایه دوم «پ. ن» در مدرسه ابتدایی دخترانه ادب واقع در شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 1402-1401 بود. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه پرخاشگری نلسون و فینچ (2000) و ایده و راه حل پیشنهادی اقدام پژوه برنامه آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک بود.یافته ها: نتایج نشان داد که دانش آموز مورد مطالعه که تحت آموزش برنامه آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک قرار گرفته بود میزان پرخاشگری وی بعد از دریافت راه حل کاهش پیدا کرده بود که که این امر بیانگر آن است که اقدام پژوهی مورد نظر بر روی وی کارآمد بوده است و اقدام پژوه به هدف خود رسیده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت تمرینات ذهن آگاهی در کاهش مشکلات رفتاری مفید است و لازم است برنامه ریزان و روانشناسان از چنین برنامه های مداخلاتی به صورت گسترده استفاده کنند.
Investigate the Role of Resonant Leadership on the Quality of Virtual School Education Mediated by Teachers' Innovative Work Behavior(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of the research was to investigate the role of resonant leadership on the quality of virtual school education mediated by the innovative work behavior of teachers. The study population consisted of all secondary school teachers in Hamedan province during the academic year 2021-2022 (N=1797). A sample of 316 teachers was chosen through proportional stratified random sampling, following Cochran's formula. This descriptive correlational research employed the structural equation modeling (SEM) approach. Data collection utilized Wagner's Resonant Leadership Questionnaire (2010), Janssen's Innovative Work Behavior Scale (2000), and a researcher-developed questionnaire on the quality of virtual education in schools. A significant finding of the study indicates that the indirect effect of resonant leadership on the quality of virtual education, mediated by innovative work behavior, surpasses its direct effect. Therefore, school leaders are advised to capitalize on teachers' innovative behaviors to enhance the quality of virtual education and cultivate an environment that values teachers' ideas and creativity more than strict adherence to rules and regulations.
بررسی توصیفی کتب قرآن و هدیه های آسمان دوره ابتدایی از منظر آموزش آموزه های دینی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی توصیفی کتب آموزش قرآن و هدیه های آسمانی دوره دبستان، پایه اول تا ششم از منظر میزان توجه به تعلیم آموزه های دینی بود. روش پژوهش، از نوع تحلیل محتوای کمّی- توصیفی بوده و جامعه آماری کلیه کتب آموزش قرآن و هدیه های آسمانی دوره دبستان بود که در سال تحصیلی 1402-1401 در برنامه درسی مدارس تدریس می شدند. در همین راستا، 21 عنوان کتاب، 289 درس، 1869 صفحه و 979 تصویر به صورت سر شماری، مورد تحلیل قرار گرفت. واحد زمینه در این مطالعه تحلیلی، صفحه و واحد ثبت، تصویر و مضمون بود. فرایند کدگذاری به شیوه قیاسی و براساس مولفه های آموزه های دینی (آموزه های اعتقادی، اخلاقی- ارزشی، مناسکی- عملی/ عبادی، عاطفی) انجام گرفت. یافته ها نشان داد، از مجموع 5169 فراوانی مشاهده شده در مضمون و تصویر، مولفه آموزه های اعتقادی با 1720 مضمون و 130 تصویر(1850 مورد، 79/35 درصد) بالاترین فراوانی و پس از آن با اختلاف ناچیز، آموزه های مناسکی- عملی/ عبادی با 1406 مضمون و 394 تصویر(1800 مورد، 82/34 درصد) قرار دارد. مولفه ارزش های اخلاقی- ارزشی با 1324 مضمون و 1599 تصویر (1483مورد، 69/28 درصد) و آموزه های عاطفی با 34 مضمون و 2 تصویر (36 مورد، 69/0 درصد) در رتبه های بعدی قرار دارند. در نتیجه آموزه های اعتقادی و مناسکی- عملی بیشترین فراوانی و مولفه آموزه های عاطفی کمترین فراوانی را دارند و اغلب آموزش ها متن محور هستند. بنابراین پیشنهاد می شود که براساس نیازهای دانش آموزان این دوره، آموزه های عاطفی و استفاده بیشتر از قابلیت های تصویر در کتب قرآن و هدیه های آسمان مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد.
طراحی و روایی یابی الگوی ارزشیابی شایستگی محور جهت سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر باهدف طراحی و روایی یابی الگوی ارزشیابی مبتنی بر شایستگی در سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه انجام گرفته است.
روش پژوهش: میدان پژوهش شامل «کلیه اسناد و منابع مربوط به ارزشیابی پیشرفت تحصیلی مبتنی بر شایستگی» و «مدیران، معاونان و دبیران دبیرستان های دولتی استان آذربایجان غربی» بود. پژوهش حاضر به شیوه ی مروری (اسنادی) انجام گردید. پس از تنظیم سؤالات پژوهش، به منظور شناسایی ابعاد و مؤلفه ها، اصطلاحات جستجو مشخص و پایگاه های مناسب برای دریافت منابع مربوط مشخص شدند همچنین با توجه به مبانی نظری و پیشینه پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی 45 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود.
یافته ها: بامطالعه منابع موجود، اسناد بالادستی و مصاحبه نیمه ساختاریافته، ابعاد و مؤلفه های ارزشیابی مبتنی بر شایستگی شامل ابعاد «مبانی تعیین شایستگی ها»، «شایستگی های کلیدی»، «اصول و ویژگی ها»، «ابزار و روش ها»، «اهداف و استانداردها»، «ارزیاب»، «زمان ارزشیابی» و «بازخورد» شناسایی شد.
نتیجه گیری: درنهایت الگوی ارزشیابی شایستگی محور شامل دو بخش اصلی «کجا باید باشیم؟» و «کجا هستیم؟» ترسیم شد، بخش اول شامل مبانی تعیین شایستگی ها است شامل سه مؤلفه؛ شایستگی های کلیدی شامل (مهارت های شناختی و غیر شناختی)؛ تعیین اهداف و استانداردها؛ با توجه به اصول و ویژگی های ارزشیابی شایستگی محوراست؛ بخش دوم الگو تعیین اینکه کجا هستیم با استفاده از ابعاد: ابزار و روش های ارزشیابی (با تأکید بر ابزارها و روش های چندگانه)؛ در بعد ارزیاب (تنوع ارزیاب) در بعد زمان (متغیر بودن زمان ارزشیابی) و بازخورد (تکوینی، توصیفی و تراکمی) است. از این الگو می توان برای تدوین محتوی و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه استفاده کرد.
طراحی برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
214 - 203
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مصرف مواد مخدر در نوجوانان پدیده ای روانی-اجتماعی است که ویژگی شخصیتی، بیولوژیکی، خانوادگی، فرهنگی عاطفی، اجتماعی و اقتصادی در شکل گیری آن نقش دارند و در این بین نقش عوامل عاطفی از جمله بدتنظیمی هیجانی در سوق دادن نوجوانان به مصرف مواد و همچنین ادامه مصرف نقش تعیین کننده ای دارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی از نوع پدیدارشناختی است بود. جامعه پژوهش شامل کلیه متخصصین روانشناسی کودک و نوجوان و اعتیاد است که برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخصیصی در هفت مرحله و در 17 جلسه تنظیم و برنامه طراحی شده در اختیار 10 نفر از متخصصان روانشناسان کودک و نوجوان و اعتیاد قرار گرفت و پس از تأیید برنامه شاخص روایی محتوایی و نسبت روایی محتوایی محاسبه شد. یافته ها: نتایج حاصل از روایی محتوایی و اجرای برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی نشان داد که این بسته از ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوایی مورد تأیید قرار گرفته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت که این بسته یک برنامه جامع برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر است.
نقش میانجی تحمل پریشانی در رابطه بین وضعیت زناشویی و شیوه های حل تعارض با سازگاری زناشویی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
215 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش میانجی تحمل پریشانی در رابطه بین وضعیت زناشویی و شیوه های حل تعارض با سازگاری زناشویی در زنان متأهل شهر شاهین شهر بوده است. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش را کلیه زنان متاهل ساکن شهر شاهین شهر بوده که از بین آنها تعداد 200 نفر به صورت داوطلبانه و در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. ابزار تحقیق شامل، مقیاس سازگاری زناشویی، پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک – راست، پرسشنامه سبک های حل تعارض رحیم و پرسشنامه تحمل پریشانی بود. روش تحلیل این پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری و نیز ضریب همبستگی پیرسون بود. نتایج نشان داد که تحمل پریشانی میانجی رابطه سبک حل تعارض ملزم شده با سازگاری زناشویی است به گونه ای که با کاهش سبک حل تعارض ملزم شده، تحمل پریشانی در زنان متأهل افزایش یافته و در نتیجه سازگاری زناشویی بیشتر می شود. تحمل پریشانی میانجی رابطه سبک حل تعارض مصالحه با سازگاری زناشویی است به گونه ای که با افزایش سبک حل تعارض مصالحه هم به طور مستقیم سازگاری زناشویی در زنان متأهل افزایش می یابد و هم به طور غیر مستقیم تحمل پریشانی در آن ها افزایش یافته و در نتیجه سازگاری زناشویی بیشتر می شود. رابطه بین سبک های یکپارچگی، مسلط و اجتناب کننده مسلط با سازگاری زناشویی با میانجی گری تحمل پریشانی معنی دار نبوده است (05/0≥p).