فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
184 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر دیجیتال، دانش آموزان نیازمند رویکردهای نوین آموزشی هستند. معلمان آینده کارراهه های متفاوتی از معلمان سنتی درمسیر پیشرفت شغلی پیش رو دارند چنانکه باید کلیه فعالیت های آموزشی و یادگیری را با استفاده از فناوری هوش مصنوعی به پیش ببرند. ا ز این منظر هدف این پژوهش شناسایی کارراهه های معلمان آینده بر مدار هوش مصنوعی و ارائه الگو بوده است.روش: این پژوهش یک مطالعه کیفی با رویکرد فراترکیب بود. میدان پژوهش مشتمل بر کلیه مقالات منتشر شده سال های 2014-2024، و گزینش نمونه ها بطور هدفمند تا حد اشباع داده ها به تعداد 30 مقاله صورت پذیرفت. ابزار پژوهش متن کاوی و برای جمع آوری اطلاعات از پایگاه های معتبر علمی داخلی(اس آی دی، ایرانداک، مگ ایران ) و پایگاههای معتبر خارجی(امرآلد، اشپرینگر، الزویر، گوگل اسکالر و ..) استفاده شد. برای تأمین روایی و اعتباربخشی داده ها از روش اطمینان پذیری،تأیید پذیری و انتقال پذیری استفاده شد. نتایج: الگوی شناسایی کارراهه های آموزشی معلمان آینده بر مدار هوش مصنوعی بر اساس ابعاد نُه گانه(داشتن ارتباطات فناورانه، جذب فناورانه دانش آموزان ، بکارگیری ابزارهای هوش مصنوعی، استفاده فناورانه منابع آموزش، فعالیت در محیط فناورانه آموزشی، داشتن خلاقیت های فناورانه، تحلیل محیط فناورانه آموزش، برنامه سازی فناورانه آموزش، ارزشیابی فناورانه آموزش) تدوین شد. هوش مصنوعی به معلمان کمک می کند تا نیازهای فردی دانش آموزان را بهتر شناسایی کرده و تجربه یادگیری شخصی سازی شده ای را برای آن ها فراهم کنند.
تأثیر دانش آموزش محتوا (فورهند تنیس روی میز) بر عملکرد و توجه انتخابی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی: راهکاری برای توسعه حرفه ای معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: ارتقای دانش آموزش محتوا در سالیان اخیر مورد توجه اکثر محققین بوده است. بااین حال در تربیت بدنی به این موضوع کمتر توجه شده است. هدف این مطالعه، تأثیر دانش آموزش محتوا بر عملکرد دانش آموزان چهارم ابتدایی منطقه شش تهران در فورهند تنیس روی میز و توجه انتخابی بود. روش شناسی: برای انجام این مطالعه نیمه تجربی، 40 دانش آموز با میانگین سن 73/10 و انحراف استاندارد 12/1 به صورت دردسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در ابتدا یک گروه به مدت 6 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه مهارت فورهند تنیس روی میز را زیر نظر یک معلم، آموزش دیدند؛ سپس معلم در یک کارگاه شش ساعته شرکت کرد و به گروه دیگر، مانند گروه اول، آموزش داد. آزمون شامل دقت عملکرد فورهند تنیس و آزمون استروپ بود که فورهند تنیس در چهار مرحله پیش آزمون، پس آزمون، یادداری و انتقال و توجه انتخابی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون ارزیابی شد. یافته ها: نتایج تحلیل آنوای مرکب نشان داد اثر آزمون و گروه آزمون برای هر دو متغیر معنادار است. به طوری که برای پیش آزمون تفاوتی در بین گروه ها مشاهده نشد؛ اما در پس آزمون، آزمون یادداری و انتقال گروه تجربی عملکرد بهتری در مقایسه با گروه کنترل در هر دو متغیر داشتند. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد کارگاه های دانش افزایی دانش محتوا می تواند به مربی کمک کند تا عملکرد فراگیران را بهبود ببخشد؛ لذا استفاده از این کارگاه در ورزش و تربیت بدنی نیز کمک کننده است.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مساله محور با تاکید بر نقش مهارت های زندگی در دوره اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: این تحقیق باهدف طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مساله محور با تاکید بر نقش مهارت های زندگی در دوره اول متوسطه انجام شد. روش ها : روش پژوهش از نوع آمیخته و طرح اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای طراحی الگو و در بخش کمی از روش پیمایشی برای اعتبارسنجی الگو استفاده شد. دادهها از طریق اسناد بالادستی و متون علمی در بازه زمانی 2023-2000 گردآوری گردید. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری استقرایی و در بخش کمی، تحلیل عاملی تأییدی شاخص های توصیفی میانگین، انحراف معیار و آزمون استنباطی کندال (W) بود. پس از دستیابی به الگوی پیشنهادی از طریق پرسشنامه محقق ساخته با 16 نفر از صاحب نظران به روش نمونه گیری هدفمند جهت اعتبار سنجی الگو نظرخواهی شد. یافته ها: از جمله نتایج به دست آمده در این پژوهش، 70 کد محوری مربوط به ویژگیهای عناصر هدف، محتوا، تدریس، فعالیتهای یادگیری، گروه بندی، منابع، زمان، مکان و ارزشیابی بود. در مرحله کمی پس از تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه محقق ساخته توسط نرم افزار PLS انجام شد و الگوی بدست آمده، با ۷۰ متغیر، پس از تحلیل عاملی تأییدی و برازش مناسب و همچنین بررسی توافق صاحب نظران، اعتبار سنجی و ارائه شد. نتیجه گیری: در نتیجه پیاده سازی طرح برنامه درسی مورد نظر با تاکید بر نقش مهارت های زندگی دانش آموزان اول متوسطه بدست آمده در مدارس اول متوسطه، می تواند در راستای اهداف آموزشی بسیار موثر واقع شود.
تأثیر برنامه مدرسه تلویزیونی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در ایام کرونا با میانجی گری انگیزش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، بررسی اثر برنامه ی «مدرسه تلویزیونی ایران» شبکه آموزش، بر میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری انگیزش تحصیلی، در ایام کرونا می باشد. روش پژوهش، پیمایشی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم (1038 نفر) شهرستان کردکوی در سال 1401-1400 می باشند که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 343 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه استاندارد عملکرد تحصیلی پاهم و تایلر(1999) و انگیزش تحصیلی گای، مارش و داوسون(۲۰۰۵) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان تماشای مدرسه تلویزیونی با انگیزش تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد.نتایج نشان داد که بین میزان تماشای مدرسه تلویزیونی با انگیزش تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد.
بررسی راهکارهای آموزش زبان عربی در مدارس مبتنی بر صنعت هوش مصنوع
حوزههای تخصصی:
عربی تنها درسی است که در قانون اساسی ایران برای تدریس در دوره متوسطه ذکر شده است، از طرفی بیشترین تاثیر را بر فارسی در دوران بعد اسلام داشته و در هم تنیده شده اند و امروزه بسیاری از کلمات استعمال شده ایرانیان در مکالمات روزمره ریشه عربی دارد، فلذا تدریس ان جایگاه ویژه در نظام آموزشی کشور دارد. اما عربی در میان فراگیران جذابیت کمتری دارد و پژوهش ها نشان داده به دلایل مختلف رغبت به فراگیری این درس کم است، یکی از راه های بهبود ان استفاده از فناوری روز می باشد. هوش مصنوعی که جزئی از صنعتIT است پیشرفت چشمگیری در عرصه های گوناگون از جمله امر آموزش داشته است . پژوهش حاضر در صدد است راهکار های استفاده از هوش مصنوعی در تدریس عربی را با رویکرد پژوهشی- مروری و با منابع کتاب خانه ای بررسی کند. یافته ها نشان می دهد که از امکانات هوش مصنوعی نظیر شخصی سازی، واقعیت افزوده، بازی های کامپیوتری می توان در فرآیند تدریس عربی استفاده کرد همچنان که نرم افزار های مختلف هوش مصنوعی وجود دارند که از آنها در تدریس بخش های مهم عربی نظیر ترجمه متون و آموزش قواعد می توان بهره برد. این مقاله پیشنهاد میکند برای بهبود درس عربی در مدارس نیاز است که گروههای مجرب حوزه هوش مصنوعی و تعلیم وتربیت به بررسی ابعاد به کارگیری این صنعت در تدریس دروس مدارس مخصوصا عربی بپردازند.
تبیین اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان بر مبنای سبک های دلبستگی: تعیین نقش میانجی بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
7 - 19
حوزههای تخصصی:
اهمال کاری تحصیلی یکی از رفتارهای مرتبط با بافت یادگیری است که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را با چالش مواجه می سازد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر ساختاری سبک های دلبستگی بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری بهزیستی روان شناختی بود. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی_ همبستگی انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای از بین تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر شهرکرد در سال تحصیلی 1401-1400، تعداد 329 نفر نمونه (227 دختر و 102 پسر) انتخاب و به پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز و رید، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم، پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS و SPSS-23 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج بیانگر اثر مستقیم سبک های دلبستگی ایمن (05/0>P , 14/0- =β) و اضطرابی (03/0>P , 17/0=β) بر اهمال کاری تحصیلی بود. همچنین بهزیستی روان شناختی اثر سبک های دلبستگی بر اهمال کاری تحصیلی را میانجی گری می کند. دلبستگی ایمن (02/0>P , 13/0- =β) با افزایش بهزیستی به کاهش اهمال کاری تحصیلی می انجامند و در مقابل دلبستگی ناایمن اجتنابی (05/0>P , 11/0 =β) و اضطرابی (03/0>P , 15/0 =β) با کاهش بهزیستی به افزایش اهمال کاری تحصیلی می انجامند. این نتایج بیانگر نقش تعیین کننده روابط عاطفی در سلامت روانی و نظم دهی به رفتارهای دانش آموزان نوجوان است. از این رو به والدین و روان شناسان توصیه می شود که در راستای بهبود مشکلات تحصیلی دانش آموزان، بهبود روابط و پیوندهای عاطفی مهم با آنان را مورد توجه قرار دهند.
ارتقای تعامل با همسالان از مسیر راهبردهای خودتنظیمی در دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارتقای تعامل با همسالان از مسیر راهبردهای خودتنظیمی در دانش آموزان با نارسایی های ویژه در یادگیری انجام شد. روش ها: دراین راستا، طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه دوره ابتدایی شهر تبریز بود. نمونه پژوهش 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفرگروه کنترل) با اختلال یادگیری ویژه بودند که از میان دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دوره ی ابتدایی شهر تبریز به صورت دردسترس انتخاب شدند. از مقیاس روابط با همسالان هادسون در پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری داده ها استفاده شد. آموزش راهبردهای خودتنظیمی برای گروه آزمایش در 8 جلسه یک ساعته به مدت 2 ماه ارائه شد. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی تعامل با همسالان را در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه به طور معنا داری بهبود می بخشد (P<0.05. نتیجه گیری: به واسطه نقش مؤثر آموزش راهبردهای خودتنظیمی در بهبود تعامل دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با همسالانشان طراحی و اجرای این برنامه برای سایر گروه های نارسایی های تحولی نیز پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر کارکردهای اجرایی، تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری در کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر کارکردهای اجرایی، تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری در کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و دوره پیگیری 30 روزه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی استان البرز مبتلا به اختلال نقص توجه بود که به صورت دردسترس تعداد 20نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.همچنین آموزش شایستگی بر روی گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد.ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه عصب شناختی کولیج(2002)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گرانفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001)، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) بود. داده های پژوهش ازطریق تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و به وسیله نرم افزار spss-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش شایستگی هیجانی برکارکردهای اجرایی، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان کودکان مبتلا به نقص دقت و توجه در گروه آزمایش موثر بوده است. نتیجه گیری: از این رو می توان بیان نمود کارکردهای اجرایی، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه را می توان با آموزش ارتقاء داد و همچنین از این روش می توان به عنوان یک مداخله در کاهش نشانگان بالینی کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه استفاده کرد.
اثر تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی مبتنی بر رویکرد حس بازی بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
۱۳۴-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی مبتنی بر رویکرد حس بازی بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال یادگیری اجرا شد. پژوهش: این پژوهش به صورت نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. سی و شش نفر از کودکان دختر با اختلال یادگیری به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه که شامل دو گروه تمرین (گروه حسی حرکتی با رویکرد حس بازی، گروه حسی حرکتی با رویکرد هدفمدار) و یک گروه کنترل بودند، قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون، مؤلفه های حافظهکاری و برنامه ریزی و حل مسئله به ترتیب توسط آزمون های ان بک و برج لندن سنجیده شدند. سپس، گروه های تمرین به صورت دو جلسه شصت دقیقه ای در هفته، در بازه زمانی هشت هفته در تمرینات شرکت کردند. در این مدت، گروه کنترل آموزش های عادی و روتین خود را دریافت کردند. در مرحله پس آزمون، متغیرهای وابسته مجدداً اندازه گیری شدند. جهت تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس مرکب استفاده شد. یافته ها: تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی مبتنی بر رویکرد حس بازی موجب بهبود مؤلفه حافظهکاری در گروه حس بازی نسبت به گروه کنترل و بهبود مؤلفه برنامه ریزی و حل مسئله در گروه حس بازی نسبت به گروه های هدفمدار و کنترل شد(05/0>p). نتیجه گیری: تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی مبتنی بر رویکرد حس بازی می تواند به عنوان یک مداخله بر بهبود کارکردهای اجرایی این گروه کودکان اثرگذار باشد.
مقایسه روحیه پژوهش گری در معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان با سایر دانشگاه ها و تبیین دلایل تفاوت احتمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
43 - 71
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف هدف از این پژوهش مقایسه روحیه پژوهش گری معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان و سایر معلمان و در صورت وجود تفاوت، بررسی نقش عناصر برنامه درسی در وجود این تفاوت احتمالی بود. روش ها : این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و با رویکرد آمیخته کمّی-کیفی طرح متوالی توضیحی انجام گرفت. در بخش کمّی از روش علّی مقایسه ای با ابزار پرسش نامه محقق ساخته سنجش روحیه پژوهش گری و در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوای داده های برخاسته از بحث متمرکز و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه پژوهش را کلیه معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان و سایر دانشگاه های کشور در مقطع ابتدایی که از سال 1395 در مدارس ابتدایی شهرستان گلبهار استان خراسان رضوی مشغول به تدریس می باشند، تشکیل داد. در انتخاب نمونه در هر دو مرحله از نمونه گیری غیرتصادفی استفاده شد. در مرحله اول، نمونه گیری، از طریق همتاسازی بر اساس مؤلفه های جنسیت، رشته تحصیلی و سابقه تدریس بود و در مرحله دوم نیز افراد به صورت هدفمند از گروه معلمان ابتدایی، اعضای هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه فرهنگیان انتخاب شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین روحیه پژوهش گری دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان از سایر دانشگاه ها به طور معنادار پایین تر است و این تفاوت به عواملی همچون محتوای برنامه درسی، فضا، امکانات، روحیه و توانایی پژوهش در اعضای هیأت علمی و مدرسان و شیوه ارزشیابی از آموخته های دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان مربوط است. نتیجه گیری: اگر چه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با رویکردی پژوهش محور و با هدف تربیت معلم پژوهنده، طراحی و تدوین شده است اما سایر عناصر برنامه، در برنامه درسی اجراشده مانع دست یابی به این هدف است که لازم است مورد توجه دست اندرکاران باشد.
ابعاد و شاخص های هویت انقلابی؛ تحلیل مضمون بیانات مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ ویژه نامه ۱۴۰۳
35 - 51
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های ضروری تحولات فرهنگی پس از انقلاب، معطوف به تغییر ساختارهای آموزشی به ویژه دانشگاه بود. آموزش وپرورش و مؤسسات آموزش عالی، از نهادهایی هستند که موظف اند جوانان را با مؤلفه ها و مصادیق هویتی کشور آشنا سازند. رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، همواره به ارزش ها و اصول انقلاب اسلامی و حفظ هویت انقلابی تأکید داشته است و بیانات، تحلیل ها و توصیفات ایشان، مؤلفه های هویتی انقلاب اسلامی را به روشنی تبیین می کند. پژوهش حاضر با هدف شناخت ابعاد و شاخص های هویت انقلابی در مجموعه بیانات مقام معظم رهبری و تأثیرگذاری بر شکل گیری و تقویت هویت انقلابی ملت ایران به ویژه جوانان، انجام گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و با روش تحلیل مضمون، محتوای مجموعه بیانات مقام معظم رهبری را موردبررسی قرار داده است. به همین منظور، در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای (مد ظله العالی)، کلیدواژه "هویت انقلابی" در بازه زمانی سال های 1368 الی 1402 جستجو شد که تعداد 60 عنوان، فیش مرتبط به دست آمد. پس از مطالعه متن فیش ها و انتخاب مفاهیم مرتبط، مضامین پایه استخراج و درنهایت 7 مضمون اصلی (شخصیتی، مبانی ارزشی-اعتقادی، رهبری، نمادهای تاریخی، اقشار و سازمان های مسئول، رویکردها و راهبردهای انقلابی) با 35 مضمون فرعی مورد شناسایی قرار گرفت. در اندیشه ایشان، محوری ترین، عمیق ترین و اصلی ترین مؤلفه هویتی انقلاب اسلامی، اسلام است که در شکل دهی ایدئولوژی انقلاب، ایجاد و تعمیق انگیزه های انقلابی، ترسیم مسیر و کیفیت مبارزات و تعیین چهارچوب های راهبردی نظام برآمده از انقلاب، نقش اساسی و بی بدیل داشته و دارد.
مرور نظام مند مطالعات انجام شده درباره ی ارتباط برنامه های درسی دانشگاه های فنی و حرفه ای و انتظارات بازارکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آگاهی از ارتباط بین برنامه درسی دانشگاه فنی و حرفه ای و انتظارات بازارکار بود. این پژوهش با رویکرد کیفی، از نوع مرور نظام مند، انجام شد. ابتدا از میان 523 مقاله پژوهشی و به روش پریزما 24 مقاله، پس از رعایت ملاک های ورود و خروج، انتخاب و با مطالعه و جمع آوری اطلاعات براساس منابع موجود، بررسی شدند. به طور کلی سه مضمون تحلیلی "چالش های اشتغال"، "به کارگیرندگان فارغ التحصیلان" و "برنامه درسی دانشگاه فنی وحرفه ای" و شش مضمون توصیفی "موانع استخدام فارغ التحصیلان"، "موانع زیرساختی در آموزش عالی"، "مهارت های اشتغال پذیری"، "مشارکت کارفرمایان و آموزش عالی"، "یادگیری تجربی" و " توسعه و بروز رسانی برنامه درسی" استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین برنامه های درسی دانشگاه فنی و حرفه ای و دیدگاه افرادی که این فارغ التحصیلان را استخدام می کنند رابطه ای وجود ندارد. رابطه بین ذینفعان مشارکتی نبوده و توازن میان آموزش و بازارکار برقرار نیست.
مروری بر مدل طرح یادگیری مدنظر برنامه درسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
49 - 59
حوزههای تخصصی:
اهداف: در نظام آموزشی تربیت معلم ایران (دانشگاه فرهنگیان) تدریس در دوره کارورزی به عنوان یکی از فعالیت ها در کارورزی 2، 3 و 4 در قالب تدریس به گروه های کوچک تا تدریس به کل کلاس، پیش بینی شده است. مطالعه حاضر به دنبال تبیین چرایی، چیستی و چگونگی تدوین طرح یادگیری در برنامه درسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان بوده است.
روش ها: این مطالعه یک پژوهش کاربردی از نوع مطالعات توصیفی و کیفی است در این راستا پژوهشگران ابتدا از طریق مطالعه کتابخانه ای و همچنین روش پیمایشی (انجام مصاحبه) اطلاعات لازم را جمع آوری سپس با روش جستار نظرورزانه به عنوان یک روش کیفی کوشیده اند منطق، چیستی و چگونگی تدوین طرح یادگیری توسط کارورزان برای انجام تدریس در مدارس را جستارپردازی و تبیین نمایند. با عنایت به کیفی بودن پژوهش برای تأیید پذیری یافته ها از راهبرد مرور همکاران استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش تبیین مدل و الگوی طرح یادگیری موردنظر دانشگاه فرهنگیان است که در آن قسمت های مختلف آن الگو به تفکیک تشریح شده است؛ که استادان و معلمان راهنمای کارورزی و دانشجومعلمان با مراجعه به آن می توانند نسبت به تدوین طرح های یادگیری مناسب اقدام نمایند.
نتیجه گیری: مدل طرح یادگیری مدنظر کارورزی دانشگاه فرهنگیان محدود به راهبرد React بوده ازاین رو پیشنهاد می گردد دانشگاه فرهنگیان به دنبال ارائه مدل طرح یادگیری قابل استفاده برای همه ی رشته ها و با چهارچوب باز و انعطاف پذیر باشد که کارورزان بتوانند با الگوهای تدریس دیگری به جز راهبرد React نیز به تدوین طرح های یادگیری بپردازند.
کاربرد فناوری های هوش مصنوعی در برنامه آموزشی استیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فناوری هوش مصنوعی در تلفیق با رویکردها و برنامه های آموزشی، از رشد و توسعه چشمگیری برخوردار است. با این حال کاربرد هوش مصنوعی در برنامه آموزشی استیم هنوز به طور کامل شناسایی نشده است. این پژوهش باهدف شناسایی مطالعات صورت گرفته در خصوص روند و تأثیر کاربرد فناوری های هوش مصنوعی در برنامه آموزشی استیم محور انجام شد.روش شناسی: این پژوهش به روش مرور نظام مند انجام شد. پس از جستجو در پایگاه داده های خارجی Scopus، ProQuest، Science Direct، Wiley، Springer و Web of Science، و داخلی نورمگز، مگ ایران و مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی بر اساس واژگان کلیدی و معیارهای ورود و خروج، مجموعاً 20 مقاله بررسی شد.یافته ها: ربات های آموزشی رایج ترین فناوری هوش مصنوعی در آموزش استیم محور بودند. کاربرد فناوری های هوش مصنوعی در برنامه آموزش استیم محور، بر دانش برنامه نویسی، حل مسئله، همکاری، ارتباط و تصمیم گیری، تفکر انتقادی و تحلیلی، به ویژه تفکر محاسباتی، درک عمیق و افزایش انگیزه یادگیری تأثیر مثبت داشته است. 30% مطالعات مربوط به کاربرد فناوری های هوش مصنوعی در برنامه آموزشی استیم محور در دوره تحصیلی ابتدایی، 25% آموزش عالی و 22% دوره کودکی بود. 50% از پژوهش ها به روش کمی، 20% کیفی و 30% به روش ترکیبی انجام شده بود.نتیجه گیری و پیشنهادها: تلفیق هوش مصنوعی در برنامه آموزش استیم محور نتایج و پیامدهای مثبتی در یازهتحقق نای به هنگام نظام های آموزشی دارد. با این حال نیاز به انجام پژوهش های بیشتر به ویژه با استفاده از روش های ترکیبی احساس می شود. نوآوری و اصالت: این مطالعه شناخت منسجم و تازه ای از روند و کاربرد فناوری هوش مصنوعی در آموزش مبتنی بر برنامه آموزش استیم محور بدست می دهد. همچنین می تواند راه گشای برنامه ریزان آموزشی در بهره مندی از فناوری هوش مصنوعی در آموزش و نیز هدایت پژوهش های آتی دراین زمینه باشد.
الگوی پارادایمی نقش معلمان در احیای تفکر دینی و ترویج معارف نماز در بین آینده سازان انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان ایران به عنوان آینده سازان جامعه، حافظان انقلاب اسلامی خواهند بود و لازم است تا تفکرات دینی، انقلابی و معارف نماز در میان آنان ترویج گردد. معلمان به عنوان متولیان اصلی تعلیم و تربیت کشور نقش مهمی در زمینه ترویج این معارف دارند. بنابر آگاهی از شرایط، علل و عوامل اثرگذار توسط آنان بر تحقق هدف مذکور می تواند زمینه ساز و یاریگر رسیدن به جامعه مطلوب و تربیت صحیح باشد. هدف پژوهش حاضر واکاوی و ارائه الگوی پارادایمی نقش معلمان در احیای تفکر دینی و ترویج معارف اسلامی در بین آینده سازان انقلاب از دیدگاه معلمان براساس رویکرد کیفی و نظریه داده بنیاد است. داده-های مورد نیاز از طریق نمونه گیری نظری و هدفمند با روش مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با معلمان و متخصصان عرصه تعلیم و تربیت در شهر نجف آباد، گردآوری و طی سه فرآیند؛ کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مفهوم پردازی و تجزیه و تحلیل شده است. یافته های پژوهش شامل 120 مفهوم اولیه، 55 مضمون فرعی و 18 مضمون اصلی است که مقوله هسته، « معلمان و احیای تفکر دینی و ترویج معارف نماز در بین آینده سازان انقلاب» برساخت گردید و الگوی پارادایمی بدست آمده، شرایط و علل، عوامل و ضرورت های لازم را بازنمایی کرده و برای رسیدن به نتایج مطلوب لازم است تا تمام مؤلفه های اثرگذار با اتخاذ تدابیر و استراتژی های لازم، پیامدهای این امر را فراهم سازند.
ارائه مدل به جهت تهیه، تحلیل و اعتبار سنجی محتوای آموزشی از طریق آموزش از راه دور در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
220 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل جهت تهیه،تحلیل و اعتبار سنجی محتوای آموزشی از طریق آموزش از راه دور در آموزش عالی می باشد که از طریق بررسی نقاط قوت و ضعف مدل های پیشین صورت گرفته و با استفاده از رویکرد تلفیقی به ارائه مدل مذکور پرداخته است.روش: در این پژوهش به تحلیل و نقد مدل های پیشین پرداخته شده و نقاط قوت و ضعف آن ها را مورد بررسی قرار داده و سپس مدل جدید با رویکرد تلفیقی ارائه شده است در تحلیل مقالات با توجه به این که پژوهش با هدف دستیابی به یک الگو برای تهیه تحلیل و اعتبارسنجی محتوای آموزشی بود از روش تحلیل مضمون ولکات استفاده شده است و همینطور از روش تحقیق مبتنی بر نظریه زمینه ای استفاده گردیده برهمین اساس در پژوهش حاضر با توجه به ماهیت روش شناسی کیفی به به جای ارائه ی فرضیه سوال مطرح می گردد یافته ها: یافته های این پژوهش نیز حاکی از آنست که مدل های طراحی آموزشی برای آموزش از راه دور دربرگیرنده تمامی عناصر مورد نیاز در یک برنامه جامع طراحی آموزشی نمی باشد و همین امر باعث شده تا فرایند طراحی آموزشی به صورت جامع مدنظر قرار نگیرد، همچنین طراحان قبلی نیز مدل های خود را به صورت با رویکرد مستقل طراحی نموده اند و این باعث شده تا نتوان از کلیه ظرفیت ها و امکانات در فرآیند مذکور استفاده کرد. لازم به ذکر است پژوهشگر در این پژوهش تلاش نموه تا در مدل نوین خود ضمن بهره گیری از مدل های پیشین نگاهی کاملاً نو و متفاوت برای تهیه،تحلیل و اعتبارسنجی محتوای آموزشی داشته باشد و همچنین مبانی فلسفی،ویژگی ها،اصول و الزامات
نقش برنامه مدرسه تلویزیونی بر عملکرد تحصیلی کیفی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی با میانجی گری درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
189 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، بررسی نقش برنامه ی «مدرسه تلویزیونی ایران» شبکه آموزش، بر میزان عملکرد تحصیلی کیفی دانش آموزان با میانجی گری درگیری تحصیلی، در ایام کرونا می باشد. روش پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانش-آموزان پایه ششم (1038 نفر) شهرستان کردکوی در سال 1401-1400 می باشند که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 343 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه استاندارد درگیری تحصیلی شوفلی و بکر(2006) و عملکرد تحصیلی پاهم و تایلر(1999) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان تماشای برنامه مدرسه تلویزیونی با درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم(با میانجی گری درگیری تحصیلی) بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد. نین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم(با میانجی گری درگیری تحصیلی) بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی حسابداری در دانش و مهارت مورد نیاز در پژوهش های کیفی و کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واحدهای آموزشی حسابداری تمرکزی بسیار محدود بر توسعه مهارت ها در برنامه های درسی دارند. کارفرمایان این بحث را گزارش کرده اند که خواهان مهارت ها و ویژگی های متنوع در فارغ التحصیلان جدید حسابداری برای حفظ منافع اقتصادی در محیط کار هستند. هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی حسابداری در دانش و مهارت مورد نیاز در پژوهش های کیفی و کمی و تبیین و شناسایی مؤلفه ها و شاخص های آن است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان است. در فاز کیفی، با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع زنجیره ای (گلوله برفی)، 25 مصاحبه با خبرگان (اساتید رشته حسابداری و مدیریت مالی) انجام شد. در فاز کمی، نیز 157 نفر از فارغ التحصیلان دکتری رشته حسابداری به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی تعیین شدند و پرسشنامه پژوهش بین آنان توزیع شد. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل تم استفاده شده است. در بخش تحلیل تم، 8 مقوله اصلی در قالب 30 مقوله فرعی و 196 مفهوم شناسایی شدند. برای تحلیل داده های کمی و اعتبارسنجی الگو از رویکرد معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که 196 مفهوم در قالب 30 تم فرعی و 8 تم اصلی فراگیر شامل کمی و اقتصادسنجی، کیفی، مقاله نویسی، پایان نامه نویسی، کسب مهارت های حرفه ای و آموزش عمومی، کسب مهارت های فناوری، اخلاق پژوهش و کسب دانش در زمینه های مختلف مورد نیاز حسابداری استخراج شده اند که اجزای الگوی پیشنهادی آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی حسابداری در دانش و مهارت مورد نیاز در پژوهش های کیفی و کمی را تشکیل داده اند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد الگوی پژوهش دارای برازش مطلوب است و تمامی مفاهیم شناسایی شده به صورتی معنادار مقوله های مربوط را تبیین کرده اند؛ بنابراین، از این الگو می توان به عنوان راهبرد نوآورانه برای تدوین کنندگان برنامه های آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی حسابداری با عملکرد بالا استفاده کرد.
به سوی یادگیری حرفه ای هنرآموزان در هنرستانهای فنی و حرفه ای: طراحی مدلی بر اساس پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
7 - 28
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های یادگیری حرفه ای هنرآموزان هنرستانهای فنی و حرفه ای و ارائه الگوی مفهومی بر اساس رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش همه افرادی بودند که در زمینه یادگیری حرفه ای در نظام آموزشی و مدلهای آن سوابق پژوهشی، مطالعاتی و اجرایی داشتند. از میان آنها 17 نفر در چهار گروه از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها، روش تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. نتایج به دست آمده از مصاحبه ها نشان داد که یادگیری حرفه ای هنرآموزان شامل 37 مؤلفه و 5 بُعد «ارتباط و تعاملات حرفه ای»، «مدیریت و تسهیم دانش»، «یادگیری فردی و گروهی»، «رهبری حمایتی و مشارکتی» و «خودیادگیرندگی» است که به عنوان الگوی مفهومی یادگیری حرفه ای و مبتنی بر محیط کار هنرآموزان برای توانمندسازی آنها ارائه شده است. همچنین نتایج اعتبارسنجی ابعاد و مؤلفه ها نشان دادند که بالاترین میزان توافق شرکت کنندگان در بعد رهبری حمایتی و مشارکتی 0/882 و پایین ترین میزان توافق در بعد مدیریت و تسهیم دانش 0/715 است. اعتبارسنجی مدل به صورت کلی با 0/813 حاکی از توافق بالای شرکت کنندگان است. در پایان پیشنهادهایی اجرایی و پژوهشی نیز ارائه شده است.
ارزشیابی معلمان دوره ابتدایی مبتنی بر الگوی TPACK در آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۱۱۶-۷۶
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزشیابی معلمان دوره ابتدایی مبتنی بر الگوی TPACK در آموزش مجازی بود. روش پژوهش کمی از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه پژوهش معلمان ابتدایی منطقه 13شهر تهران بودند که 253 نفر با روش نمونه گیری تصادفی در پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری داده های در بخش کمی از پرسشنامه استفاده گردید. نتایج نشان داد دانش پداگوژی معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم تقریباً در حد متوسط است. دانش محتوای درسی معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم در سطح مطلوبی است. دانش فناوری، دانش پداگوژی فناوری، دانش فناوری محتوای درسی، دانش پداگوژی محتوا و دانش فناورانه پداگوژیک و محتوا معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم کمتر از میانگین است. نتایج اولویت بندی مؤلفه های الگوی TPACK نیز نشان داد که مهمترین عوامل دانش محتوای درسی و دانش پداگوژی هستند و پس از آن دانش فناوری محتوا، دانش پداگوژی فناوری، دانش پداگوژی محتوا، دانش فناورانه پداگوژیک محتوا و دانش فناوری به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که وضعیت معلمان دوره ابتدایی براساس الگوی TPACK در آموزش مجازی در درس علوم مناسب نیست و کمتر از میانگین است.