فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۳۶٬۸۸۹ مورد.
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۳
66 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه معیار تعیین ظرفیت پذیرش تفاهم فرهنگی در رسانه های اجتماعی است.روش شناسی پژوهش: گردآوری داده ها به شیوه مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته و از رویکرد تحلیلی-توصیفی در پردازش داده ها استفاده شده است.یافته ها: تحقیق حاضر بستر تعاملی ارائه شده در پلتفرم های رسانه های اجتماعی را که در قالب ویژگی ها و امکانات مختلف نمود می یابد، به مثابه امکانی برای تعامل میان فرهنگ ها معرفی نموده و برای آن نقشی آغازگر در فرایند تفاهم فرهنگی قائل است. همچنین با نگاه به الگوی لانه زنبوری رسانه های اجتماعی، به گزینش مشخصه های مرتبط با تفاهم فرهنگی و توضیح آن ها اقدام شده است.بحث و نتیجه گیری: ارائه عناصر تعیین کننده در شناخت و گونه شناسی ظرفیت پلتفرمی رسانه های اجتماعی در ایجاد یا نفی تفاهم فرهنگی را می توان از نتایج پژوهش حاضر دانست.
مخاطبان ارتباطات سلامت؛ از فضای حقیقی تا فضای مجازی
حوزههای تخصصی:
مخاطب شناسی از ارکان اصلی برنامه های ارتباطات سلامت است. عدم توجه به مخاطب شناسی، اثربخشی برنامه های سلامت را کاهش می دهد و می تواند تهدیدات جدی برای سلامت عمومی به همراه داشته باشد؛ لذا هدف از مقاله حاضر شناسایی مؤلفه های مؤثر بر رفتار مخاطبان در برنامه های ارتباطات سلامت نظام سلامت کشور است. در این پژوهش از روش سوات یا نخبگی برای تدوین راهبردهای بهینه براساس نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها با تکنیک فاصله جهت ارزیابی شکاف بین وضعیت موجود با وضعیت مطلوب پرداخته شده است نمونه گیری به روش نااحتمالی هدفمند از میان نخبگان حوزه سلامت و علوم ارتباطات صورت گرفته است. یافته های میانگین های حاصل از محیط عوامل داخلی و خارجی نشان می دهد؛ وجود شبکه سلامت در فضای مجازی برای آگاهی بخشی به مردم، تولید محتواهای آموزشی برای عموم مردم با رویکرد پیشگیری و خودمراقبتی در فضای مجازی توسط وزارت بهداشت، بیشترین امتیاز قوت های نظام سلامت در ارتباط با مخاطبان خود است. با این وجود، توجه ناکافی به تفاوت های فرهنگی مخاطبان در تدوین دستورالعمل های بهداشتی، کم توانی رقابت پیام رسان های داخلی با پیام رسان های خارجی در جذب مخاطب ازجمله نقاط ضعفی است که می تواند نظام سلامت را برای انجام موفق برنامه بهداشتی با ناکامی مواجه سازد درنتیجه می توان گفت: کم توجهی به موضوع مخاطب شناسی در برنامه های بهداشتی موجب عدم تنوع در انتخاب روش های ارتباطی به صورت سنتی و مجازی، عدم ارزیابی اثربخشی برنامه های بهداشتی و عدم مشارکت مخاطبان در برنامه های بهداشتی می شود. ایجاد ارتباطات سلامت تعاملی بین مسئولان و مخاطبان موجب اثربخشی بهتر پیام های سلامت در راستای ارتقای سلامت جامعه می شود.
بازنمایی زیست مجازی کودکان اینفلوئنسر در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۶)
155 - 183
حوزههای تخصصی:
با گسترش شبکه های اجتماعی و به ویژه اینستاگرام فعالیت کودکان اینفلوئنسر در سال های اخیر رشد قابل توجهی داشته است. کاربران شبکه های اجتماعی از این کودکان به عنوان "کودکان کار اینستاگرامی" یاد می کنند که تبدیل به منبع درآمدی برای خانواده هایشان شده اند. از همین رو هدف پژوهش حاضر نحوه بازنمایی زیست مجازی کودکان اینفلوئنسر در اینستاگرام است. در همین راستا نحوه فعالیت روزانه کودک، چگونگی تبلیغات، هویت بخشیدن و برندسازی مادر و تعاملات آن ها با فالوورها مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و با توجه به هدف اصلی به صورت تحلیل محتوای کیفی با روش نتنوگرافی انجام شده است. بنابراین فضای اینستاگرام به عنوان میدان تحقیق در نظر گرفته شد و از طریق مشاهده و خواندن نوشتارها، دیدن تصاویر، عکس ها و ویدئوهای منتشرشده، 20 صفحه از کودکان اینفلوئنسر و شش صفحه از والدین کودکان اینفلوئنسر در بازه زمانی شش ماهه مورد بررسی قرا گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد در صفحات کودکان اینفلوئنسر، زیست مجازی کودکان اینفلوئنسر بر روی چهار محور اصلی جذب فالوور، نقش آفرینی والدین، هویت بخشی مجازی و تبلیغات و کسب درآمد متمرکز است و در صفحات والدین کودکان اینفلوئنسر دو مقوله بازنمایی خانواده ای خوشبخت در فضای مجازی و ارتباط با فالوور خودنمایی می کند. کودکان اینفلوئنسر در خواب، موقع بازی، مسافرت، تفریح، کسب مهارت های اولیه رشدی و ... در حال تبلیغ و جذب فالوور هستند و می توان از آن ها به عنوان مقوله بهره کشی در لحظه یاد کرد. همچنین می توان گفت هدف تمام فعالیت های صفحات کودکان اینفلوئنسر در نهایت کسب تبلیغات و منفت مالی است.
بررسی نهادمندی نظارت بر مطبوعات از سال 1300 الی 1335 شمسی با تأکید بر نقش راهبردی شورای عالی معارف و مطبوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه ارتباطات و فرهنگ دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
91 - 105
حوزههای تخصصی:
پس از مشروطه و تصویب قانون مطبوعات در 1286ش نظارت بر مطبوعات مانند دوره ناصری مورد توجه قرار گرفت و در بیستم اسفند 1300ش اجازه صدور مجوز و نظارت بر چاپ و نشر و فعالیت مطبوعاتی به شورای عالی معارف سپرده شد. این پژوهش با هدف بررسی قانون مطبوعات و تحول آن و تعیین شورای عالی معارف جهت نظارت بر مطبوعات و فعالیتهای مطبوعاتی در سالهای 1300 تا 1335 در تلاش است تا با روش تحقیق تاریخی و متکی بر اسناد آرشیوی و مدارک کتابخانه ای به این پرسش پاسخ دهد که شورای عالی معارف در ایفای نقش نظارتی خود بر مطبوعات چگونه عمل کرد و چه تأثیری در نهادمندی نظارت بر مطبوعات در سالهای 1300 تا 1335 داشته است؟ کاربرد واژه مطبوعات آزاد و آزادی بیان و قلم در قانون مطبوعات 1286ش، مانع از نهادمند شدن نظارت بر مطبوعات نشد. شورای عالی معارف در راستای وظیفه نظارتی خود بر مطبوعات تلاش می کرد تا بر اساس منویات سیاسی و فرهنگی حکومت الزاماتی را برای جلوگیری از هر عمل غیر قانونی به افراد و صاحبان مطبوعات تحمیل کند و جامعه را به سوی نظامی هدایت شده و مورد اعتماد حکومت سوق دهد. این شورا تمامی روزنامه ها و مجلات را مکلف به اخذ امتیازنامه قبل از انتشار کرد. اسم و رسم ، محل انتشار، روزانه یا هفتگی بودن، مرام و مسلک روزنامه و مجله ها را ثبت نمود. دبیران، استادان و مستخدمین دولت را از داشتن روزنامه یا مجله و نوشتن مطالب در آن منع کرد. مرتکبین خلاف از قانون مطبوعات و مقررات را به حکم قانون تحت تعقیب و تنبیه و مؤاخذه قرار داد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر افزایش مشارکت ایرانیان در پرداخت مالیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
907 - 936
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشارکت عمومی مردم در امور اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یکی از شاخص های مهم توسعه در کشورهای توسعه یافته به شمار می رود. مشارکت عمومی مردم در پرداخت مالیات از شاخص های مهم توسعه اقتصادی محسوب می شود. به همین دلیل ضرورت شناخت عوامل بروز و تشدید پرداخت یا فرار مالیاتی و تمهید و ارائه راهکارها و پیشنهادهای علمی کاربردی امری اجتناب ناپذیر است؛ بنابراین، پژوهش حاضر تلاش خواهد کرد عوامل مؤثر بر افزایش مشارکت عمومی مردم در پرداخت مالیات در ایران را بررسی، شناسایی و رتبه بندی کند.روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع مدل ساختاری تفسیری است. جامعه آماری شامل کارمندان اداره مالیات شهر تهران بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و ماتریس محقق ساخته استفاده شده است. در روش مدلسازی ساختاری تفسیری اطلاعات از افراد جامعه آماری دریافت و تحلیل می گردد. تمایل و توانایی مشارکت در پژوهش، تسلط نظری، تجربه عملی و قابلیت دسترسی از معیارهای انتخاب جامعه آماری بوده است. جامعه آماری این پژوهش کارمندان اداره مالیات شهر تهران هستند که 30 نفر از خبرگان این اداره بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، 10 عامل تأثیرگذار در افزایش مشارکت عمومی مردم در پرداخت مالیات شناسایی گردید که شامل عوامل سیاسی، قانونی، آموزش و آگاهی بخشی، ویژگی جمعیتی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، مدیریتی و ویژگی های روان شناختی است. تحلیل روابط متغیرها به استخراج یک مدل چهار سطحی منجر گردید که عوامل سیاسی و ویژگی های جمعیت شناختی در سطح چهارم، عوامل قانونی در سطح سوم، عوامل آموزشی، عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ویژگی روان شناختی در سطح دوم و عوامل سازمانی و مدیریتی در سطح اول قرار گرفته اند. عوامل سیاسی و جمعیت شناختی بیشترین و بالاترین اثرگذاری را بر گرایش به پرداخت مالیات دارند.بحث: نتایج پژوهش حاکیست شفافیت در مصرف مالیات توسط دولت با جلب اعتماد مؤدیان و بالارفتن اعتماد سیاسی، سبب افزایش گرایش افراد به پرداخت مالیات می گردد.
سازوکار نظارت اجتماعی همگانی بر اساس سنت و روایات معصومین (علیهم السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
1383 - 1410
حوزههای تخصصی:
پردازش نظام مند سازوکار کنترل اجتماعی و نظارت نظام مند در کلام و سیره عملی معصومین علیهم السلام، به عنوان یک اصل اساسی، باعث پیشبرد اهداف یک جامعه اسلامی خواهد شد. فهم نحوه چنین کنترلی از سمت امام معصوم و ابزارهای معرفتی و سیستمی شکل گیری و کاربست صحیح آن، در تعالی جامعه و حتی نهادهای اجتماعی نقش خواهد داشت. این پژوهش با هدف شناخت و معرفی این سازوکار و به روش اکتشافی توصیفی و با مراجعه به منابع اسلامی و علم جامعه شناسی صورت گرفته است. نتیجه این که با کنترل اجتماعی، موارد هدف گذاری شده و نتایج حاصل از آن بررسی می شود تا بدین وسیله فعالیت های نادرست از فعالیت های صحیح شناسایی و اصلاحات لازم در رسیدن به هدف انجام گردد. هر کنترل و نظارت اجتماعی، از دیدگاه قول و عمل امام معصوم مشتمل بر مولفه هایی است که این مولفه ها در ذیل مساله کنترل اجتماعی همگانی در چهار شاخه اصلی نظارت افراد جامعه بر یکدیگر، نظارت افراد جامعه بر مدیران، نظارت مدیران بر افراد جامعه و نظارت مدیران و مسئولین بر یکدیگر قابل تحقق است. نظارت مدیران بر افراد جامعه خود در دو حالت کنترل اجتماعی آشکار (به صورت مستقیم و غیرمستقیم)، کنترل اجتماعی مخفی یا پنهان (به صورت مستقیم و غیرمستقیم) محقق میشود. بر اساس دیدگاه روایات، برای تحقق هر یک از اقسام فوق به صورت صحیح، باید ابزار مناسب با همان قسم را بکار برد.
تحلیل داده بنیاد پیشران های مؤثر بر فقر شهری در مناطق نیمه برخوردار استان خوزستان (شهرستان شادگان و رامهرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۸
1 - 42
حوزههای تخصصی:
آگاهی از وضعیت فقر در یک جامعه اولین قدم در مسیر برنامه ریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت و بررسی نتایج برنامه ها و سیاست های پیشین و احیاناً تجدیدنظر در آنها خواهد بود. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای تبیین فقر در مناطق شهری نیمه برخوردار استان خوزستان می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد است. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 24 نفر از ذینفعان مرتبط با فقر هستند که یا ساکن مناطق مورد پژوهش هستند و یا تجارب کار و فعالیت اداری و تعامل با این مناطق را دارند. جهت جمع آوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای انتخاب موردها از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. بعد از کدگذاری، ده مقوله اصلی از داده ها پدیدار شد که هر یک از مقوله ها به صورت کامل با استناد به متن مصاحبه ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. پاردایم ظهوریافته شامل سه بعد شرایط، کنش تعامل ها و پیامدها است که بر مبنای نتایج پژوهش در بعد شرایط شامل (عدم ظرفیت سازی اجتماعیه از تکنولوژی ابتدایی) و در بعد کنش تعامل (تخصیص تسهیلات دولتی به کسدینی، کوتاهی و ع اقوام، مهاجرت، دلزدگی از مسئولین) است که حول یک مقوله ی هسته به نام (توسعه نامتوازن و بدقواره میان منطقه ای- روستازدگی در مبداء) شکل گرفته اند.
مسئولیت مدنی بدون تقصیر دولت در بلایای طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
118 - 131
حوزههای تخصصی:
نظریه های سنتی مسئولیت مدنی به لحاظ اینکه دولت در ایجاد بلایای طبیعی نقشی ندارد و فعل زیانبار مفقود است، قادر به پوشش خسارت ناشی از آنها نمی باشد .طبع سیال حقوق مسئولیت مدنی و با الهام گرفتن از اندیشه های نظری حقوق عمومی، مثل نظریه دولت رفاه و نظریه همبستگی اجتماعی، و سوابق فقهی و قانونی مسئولیت مدنی بدون تقصیر دولت، به جهت حرمت جان و مال شهروندان، و با دخالت صنعت موفق بیمه و تاسیس صندوق بیمه همگانی حوادث طبیعی با مشارکت دولت و مردم، می توان به مسئولیت مدنی بدون تقصیر دولت در بلایای طبیعی قائل شد. دولت، که قدرت عمومی به نمایندگی از مردم در دست اوست و خدمت عمومی را هدف خود قرار داده، نمی تواند نسبت به خیل عظیم خسارات وارده از حوادث طبیعی بی تفاوت باشد. جبران خسارت در این مسئولیت، به شرایط اقتصادی و بودجه عمومی دولت و مشارکت مردم و منابع مالی صندوق بیمه حوادث طبیعی بستگی دارد و به همین دلیل، نظام ترمیمی بر آن حاکم است نه نظام جبران کامل خسارت. نظریه های سنتی مسئولیت مدنی به لحاظ اتکای آنها به فعل زیانبار اشخاص ظرفیت پوشش خسارت ناشی از بلایای طبیعی را ندارند. به لحاظ اینکه شاخصه های یک زندگی معمولی از قبیل کار و اشتغال، بیکاری، تولید، آموزش و پرورش، فقر و به طور کلی تامین اجتماعی، عده ای در اثر حوادث طبیعی در جامعه، دچار اختلال می شود به استناد نظریه های دولت رفاه و همبستگی اجتماعی، دستگیری بلادیدگان از طریق ایجاد «نظام ترمیمی خسارت» می تواند مسئولیت مدنی دولت را توجیه نماید.
Beyond Streaming: Twitch's Economic and Creative Impact in Gaming
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۸, Issue ۱, January ۲۰۲۴
59 - 82
حوزههای تخصصی:
The integration of the internet with digital games has catalyzed significant transformations in the production, distribution, and consumption within the gaming industry. A notable catalyst in this evolution is the advent of live-streaming platforms, particularly Twitch. This study employs qualitative meta-analysis to scrutinize 19 scientific studies, aiming to synthesize a comprehensive interpretation of Twitch's role and influence in the digital gaming arena. Our analysis reveals Twitch's multifaceted impact: it is a driving force in the digital economy, facilitating new job creation, diverse revenue streams for industry participants, and a fertile ground for innovation and ideation. Twitch has revolutionized the landscape for game designers, producers, and developers, fostering independence and enhancing the quality and quantity of independent game productions. Moreover, it extends the lifespan of games in the market, resurrects interest in older titles, and assists consumers in making informed purchasing decisions. Importantly, Twitch serves as an educational platform, offering insights into specialized gaming industry skills, including design and programming. These roles and functions position Twitch as a pivotal player in the dynamic and burgeoning digital gaming industry.
کودکی در سایه جنگ و بازتولید هویت جهادی: نقش دوران کودکی در برساخت هویت فرماندهان جهادی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
519 - 541
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جنگ و درگیری های طولانی در افغانستان، کودکانی را باروحیه جنگجویی و مبارزه گری پرورش داد که رؤیای جنگیدن و فرماندهی در تاروپود وجود آن ها ریشه دواند و بر رفتار و باورهای بعدی آن ها به طور عمیق تأثیر گذاشت. هدف این پژوهش، مطالعه بازتولید هویت جهادی و نقش شرایط کودکی در برساخت هویت فرماندهان جهادی در افغانستان است. روش و داده ها: داده های پژوهش به صورت میدانی، با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و هدفمند با 29 فرمانده جهادی در افغانستان، گردآوری شده و با استفاده از روش کیفی و نظریه داده بنیاد، تحلیل و تفسیر گردیده است. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شده است. یافته ها: مقوله های اصلی به دست آمده از پژوهش شامل: خانواده و تعاملات بین نسلی، فرهنگ و ارزش های اجتماعی، فضای جنگ و درگیری، عاملیت و هویت و قدرت گیری است که به طور مستقیم بر شکل گیری هویت جهادی در فرماندهان تأثیر داشته است. بحث و نتیجه گیری: جنگ و درگیری، اختلافات گروهی و مداخله های خارجی در افغانستان، پدیده ای مرکزی با عنوان «بازتولید هویت جهادی» را ایجاد کرده است؛ پدیده ای که استراتژی های بیگانه ستیزی، مشارکت در میدان جنگ و آرزوی رهبری را در کودکی فرماندهان جهادی تقویت نموده است. پیامدهای این فرآیند شامل: احساس پیروزی، قدرت گیری، اعمال محدودیت ها، و تقویت روحیه جهادگرایی در سطح فردی و اجتماعی بوده است. برپایه یافته ها، دوران کودکی فرماندهان جهادی، نقش اساسی در شکل گیری اشتیاق و انگیزه های جهادی آن ها داشته است. پیام اصلی: دوران کودکی، به ویژه در بستر جنگ و درگیری، نقش اساسی در ظهور اشتیاق و انگیزیه جهادگری داشته و تعین کننده هویت اجتماعی و فرهنگی فرماندهان جهادی در جامعه افغانستان بوده است. خانواده، محل زندگی، محتوای آموزشی، عرف اجتماعی، فقر و تجربه مستقیم جنگ، از عوامل کلیدی در پرورش روحیه جنگجویانه و جهادگری در فرماندهان جهادی بوده است. یافته های این مطالعه برای درک پویایی های اجتماعی و فرهنگی در جوامع جنگ زده و نقش نهادهای اجتماعی در بازتولید هویت جهادی اهمیت بسزایی دارد.
مطالعه مردم شناختی مویه های مردمی در دوران جنگ تحمیلی (مطالعه موردی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با وجود گذشت سال ها بعد از جنگ تحمیلی، جنگ در ادبیات، تاریخ و فرهنگ ما حضور دارد. مویه یکی از سنن بسیار کهن و بر جای مانده از ایران باستان است که در وصف مصیبت های بزرگ چون مرگ عزیزان، بزرگان، جوانان، پهلوانان و قهرمانان جنگ سروده می شود. با شناخت این مویه ها که یادآور روزهای دوران جنگ تحمیلی، رشادت ها و ایثارگری های آن دوران و ادامه روحیه وطن پرستی و شهادت خواهی است، می توان به شناخت عنصری هویت بخش از منطقه دست یافت. با توجه به نقش و کارکردی که «مویه» ها در این جامعه دارند، مطالعه آن ها در تمام مناطق فرهنگی و جغرافیای استان ایلام که یکی از مناطق جنگ زده است به درک مناسب تر فرهنگ این منطقه در نحوه تجربه جنگ کمک می کند. بر این اساس هدف از انجام مطالعه حاضر، شناخت مویه و مورهای مربوط به جنگ تحمیلی در استان ایلام، شناخت مضامین و درونمایه های آنان و نحوه انعکاس دوران جنگ تحمیلی در مویه ها در مناطق مختلف و تفاوت آنان با یکدیگر است.روش شناسی: پژوهش حاضر تحقیقی کیفی و مبتنی بر روش مردم نگاری و مصاحبه عمیق ساختار نیافته است که در استان ایلام (شهرها و روستاهای آن) به عنوان یکی از مناطق جنگ زده کشور انجام گرفته است. در این راستا به جمع آوری مویه ها و تحلیل آنان بر اساس نمونه گیری هدفمند پرداخته شد.یافته ها: مطالعه و تحلیل مویه های گردآوری شده نشان داد که، تجربه جنگ در میان مردم ایلام تاثیر به سزایی در مویه ها و مضامین درونی آنان گذاشته است. از آنجا که مویه ها در آیین های سوگ نمود می یابند و در حوزه موسیقی آیینی و سنتی قرار می گیرند؛ صبر و نحوه رویارویی با مرگ و ارزش گذاری زندگی و مقام شهدا را نیز با خود به همراه دارند. این مطالعه نشان داد که علاوه بر مضامین تاریخی در این مویه ها، تجربه جنگ سبب شکل گیری مضامین دیگری مانند؛ نحوه رویارویی با جنگ، آوارگی، سلحشوری، فداکاری، جوانمردی و جوانمرگی، اسطوره گی شهدای جنگ و نمایش دلیری حاج قاسم شده است.نتیجه گیری: خواندن مویه برای شهدای ایلام فقط منحصر به زمان سوگ نیست و گاه شامل سرودهایی می شود که در زمان دلتنگی و فراق با حزن و اندوه در ماه محرم و زمان وفات جوانان و یا شهادت شهدای گمنام بر زبان زن و مرد ایلامی جاری می شود و به همین دلیل است که موسیقی و ریتم حاصل از آن، از کودکی در تار و پود ذهن کودکان ایلامی جای می گیرد. مطالعه مویه ها در کنار آداب و رسومی که در زمان مرگ برای شهیدان برگزار می شود نشان می دهد که قدرشناسی قهرمانان و شهیدان و اسطورهایی که در جهت تداوم و حفظ ارزش های میهنی و اسلامی جان خود را فدا نموده اند، جزیی از تار و پود فرهنگ مردم این منطقه است که باعث داوم ارزش های این مردم می شوند و به همین دلیل گرامی و عزیز و پاره تن فرهنگ این مرز و بوم هستند.
قصه های پریان آذربایجان: کندوکاوی انسان شناختی در ساختاربندی قصه های فولکلوریک با آزمون های سه گانه قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه های پریان بخشی مهم از مجموعیه آثار فولکلوریک در فرهنگ های گوناگون در چهار گوشه دنیا است که از دیرباز مورد توجه حوزه مطالعات میان رشته ای بویژه علوم اجتماعی قرار گرفته است. آذربایجان با توجه به جایگاه خاص تاریخی، ژئوپولتیک و اجتماعی-فرهنگی در بافتار ایران زمین، دارای یکی از غنی ترین ادبیات های عامیانه و شفاهی بوده و متناسب با گستره این بدنه ادبی در خور مطالعات نظام مند و التفات پژوهشی بیشتری است. در این مقاله سعی بر این است با ورود به جهان قصه های این سپهر فرهنگی-جغرافیایی، پنجره ای به روی مطالعات ساختاری بر آن ها بگشاییم و نوری بر تاریکی مفاهیم مشوّش و متون انباشته بتابانیم. در این مطالعه از رهگذر کاربست روش ولادیمیر پراپ و تیپ شناسی روایت های داستانی فولکلوریک ویلیام باسکام در پی ارائه اسلوبی قاعده مند در مطالعه ساختاری این قصه ها بودیم. برای این منظور با مراجعه به قصه های عامیانه مکتوب و معتبر، از روش تحلیل متن، استخراج و کدگذاری مضامین قصه ها بهره جستیم که ماحصل آن تیپ بندی قصه های عامیانه آذربایجان، ارائه الگوی آزمون سه گانه به عنوان ساخت روایی قصه های پریان آذربایجان، تیپ-شناسی شخصیت ها بر اساس خویشکاری های نقش های درون قصه ها، و نیز رده بندی رویدادهایی که به مثابه وجه تمایز قصه های پریان از سایر قصه های عامیانه بازشناخته می شوند، بوده است. در نتیجه، الگویی مشخص برای طبقه بندی نمونه های مورد مطالعه آشکار گردید که در ویژگی های ساختاری قصه ها شامل روند داستانی سه بخشی، رویدادهای ماوراء الطبیعی و کنش شخصیت ها قابل تشخیص است.
تبیین اثرات فاصله و جمعیت بر الگوی فضایی جریان های مهاجرتی در بین شهرهای بزرگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
259 - 298
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به سهم قابل توجه مهاجرت در بین شهرهای بزرگ و جایگاه کانونی این شهرها در سیاستگذاری های مهاجرتی می کوشد الگوی فضایی این مهاجرت ها را تحلیل و نقش موقعیت جغرافیایی و موقعیت جمعیتی شهرها را در تعیین الگوی این جریان ها با استفاده از روش های آمار فضایی در فاصله زمانی 1395-1390 تبیین کند. براساس روش گتیس-اُرد و شاخص نسبت اثربخشی مهاجرت، سه خوشه مهاجرتی شناسایی شد که دو خوشه شامل شهرهای بزرگ مهاجرفرست و یک خوشه شامل شهرهای بزرگ مهاجرپذیر است. خوشه مهاجرفرست در دو استان خوزستان و آذربایجان غربی توزیع شده اند و خوشه مهاجرپذیر با محوریت شهرهای واقع در منطقه کلانشهری تهران شکل گرفته است. روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و ترکیب دو شاخص نسبت اثربخشی مهاجرت و حوزه نفوذ شهر نشان داد که کلانشهر تهران و کرج، به ترتیب، دارای بالاترین رتبه هستند و نسبت بالای اثربخشی مهاجرت در شهرهای پیرامونی این دو شهر صرفاً ناشی از توان مهاجرت پذیری شهرهای پیرامونی نیست، بلکه ناشی از استقرار آن ها در مجاورت دو شهر تهران و کرج است. تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که جریان مهاجرت های بین شهری دارای همبستگی معناداری با فاصله بین شهرها نیست. براساس مدل رگرسیون جغرافیایی، دو متغیر جمعیت شهر و حوزه نفوذ شهر 87 تا 93 درصد تغییرات در تعداد مهاجران واردشده و 52 تا 99 درصد تغییرات در نسبت اثربخشی مهاجرت شهرهای بزرگ را تبیین می کنند.
ابعاد و مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی کاهش جان باختگان سوانح ترافیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل مختلفی در کاهش جان باختگان سوانح ترافیکی دخیل هستند. مهم ترین آن ها، عامل انسانی است که می تواند تحت تأثیر ویژگی های اجتماعی و فرهنگی رانندگان قرار بگیرد. هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد و مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی کاهش جان باختگان سوانح ترافیکی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، آمیخته از نوع اکتشافی است. جامعیه آماری در بخش کیفی، خبرگان دانشگاه امین و ستاد پلیس راهور فراجا و در بخش کمّی، کارشناسان ارشد ستاد پلیس راهور فراجا بودند. در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 و در بخش کمی، از تحلیل عاملی تأییدی بهره برده شد. به منظور اعتبارسنجی مدل حاصل از بخش کیفی، از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار تحلیل عاملی تأییدی Smartpls3 استفاده شد. عوامل اجتماعی و فرهنگی کاهش جان باختگان سوانح ترافیکی در بخش کیفی به ترتیب شامل مؤلفه های منزلت و ارزش جان انسان ها، تقاضا و تمایل به ایجاد تغییر، رویکرد ایمنی و نظام اطلاعات و مراقبت حوادث بود و در بخش کمی، تمامی مؤلفه ها به همان ترتیب مورد تأیید کارشناسان آن بخش قرار گرفت؛ ضمن این که در این بخش، مؤلفیه رویکرد ایمنی با مقدار 043/8، منزلت و ارزش جان انسان ها برابر با 380/13، نظام اطلاعات و مراقبت حوادث با مقدار 657/6 و تقاضا و تمایل به ایجاد تغییر با مقدار 185/هستند. بر این اساس می توان اظهار داشت که عوامل اجتماعی و فرهنگی می توانند به کاهش جان باختگان سوانح ترافیکی در کشور کمک کند.
بررسی چگونگی موفقیت جهادسازندگی به مثابه نهادی بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
123 - 143
امروزه هر کشوری سعی دارد بر مبنای شرایط تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود، برنامه و روش منحصر به فردی را در مسیر پیشرفت طراحی و اجرا کند. از این رو بررسی تجربیات موفق بومی و احصاء عوامل و چگونگی موفقیت در آنها از امور لازم برای روشن شدن مسیر پیشرفت اختصاصی هر کشور است. مقاله حاضر با تمرکز بر مطالعات پیشین از روش تحلیل ثانویه برای بررسی چگونگی موفقیت جهاد سازندگی به عنوان یکی از تجربیات موفق بعد از پیروزی انقلاب اسلامی استفاده کرده است. لذا از بررسی 38 عنوان کتاب، مقاله و رساله برگزیده در موضوع جهادسازندگی ابتدا به مضامین اصلی در توضیح چگونگی موفقیت جهادسازندگی دست یافتیم و آنها را براساس ابعاد نظریه تحلیل نهادی استروم در 4 بعد اصلی ویژگی بازیگران، ویژگی نهاد، ویژگی خدمات و ویژگی های جامعه توضیح دادیم.در نهایت عامل پیوند دهنده ویژگی های مرور شده در ابعاد چهارگانه ذیل مفهوم «عقلانیت اجتماعی» جایگذاری و تحلیل شد.
نقش کارکردهای فرهنگی ورزش بر توسعه اقتصاد شهری (مورد مطالعه: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
1 - 18
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت نقش کارکردهای فرهنگی ورزش بر توسعه اقتصادی شهری در شهر کرمان انجام شد. تحقیق به لحاظ هدف کاربردی به لحاظ زمان مقطعی و به لحاظ روش ترکیبی (کیفی- کمی ) است . روش انجام کار در بخش کیفی فرا ترکیب و در بخش کمی (توصیفی از نوع همبستگی ) است . جامعه آماری این پزوهش شامل دو گروه است. گروه اول بخش کیفی مقالات فارسی و لاتین که کلیدواژه کارکردهای فرهنگی ورزش و توسعه اقتصاد شهری را داشته اند با نمونه گیری هدفمند مورد بررسی قرار گرفتند و ابعاد کارکردهای فرهنگی ورزش و توسعه اقتصاد شهری استخراج شد؛و پرسشنامه محقق ساخته براساس ابعاد استخراج شده تنظیم شد جامعه آماری گروه دوم (بخش کمی) 243 نفر از مدیران باشگاه های ورزش شهر کرمان است که براساس جدول مورگان 148 نفر انتخاب شد؛ روش نمونه گیری طبقه ای و داده ها به وسیله پرسشنامه محقق ساخته آزمون شدند، پرسشنامه دارای روائی صوری و محتوایی و ظرایب پایائی مولفه به ترتیب کارکردهای فرهنگی 81/0؛توسعه اقتصادشهری 74/0،الگوسازی 81/0،آموزش ارزش وهنجار72/0، تقویت هویت شهری78/0، هویت بخشی 73/0، تبادل و ادغام فرهنگی74/0، آرامش بخشی 82/0، نیروهای بازار77/0، رشد فضای شهری 75/0، مالیات شهری 77/0،رشد حمل و نقل 74/0،کاربردی زمین81/0، به دست آمده است. یافته های تحقیق نشان داد کارکردهای فرهنگی می تواند از طریق تقویت هویت شهری، الگو سازی و تبادل و ادغام فرهنگی بر اقتصاد شهری اثر گذار باشد.
مطالعه نقش عوامل دین داری بر رضایت از زندگی: مرور تجربی پژوهش ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۳
55 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: دین داری میزان ارادتی است که افراد نسبت به دین ابراز و اظهار می کنند. این امر از طریق معنابخشی، احساس آرامش و نظم بخش به زندگی، رضایت را تأمین می کند. داشتن رضایت از زندگی، نوعی رفاه و بهزیستی ذهنی است. بهزیستی، نگرش مثبت به محیط پیرامون، یکی از نشانه های رضایت از زندگی است که مناسک دینی آن را ایجاد می کند. دین داری در اجتماع با ایجاد سرمایه مذهبی، اعتماد مذهبی، انسجام مذهبی از طریق مشارکت و مناسک دینیْ احساس جمع گرایی، تعهد جمعی (صله ارحام، وقف، نیکوکاری، احسان و نذر)، کاهش فردگرایی و تقویت احساس همدلی اجتماعی به ارتقای جهان بینی مثبت از زندگی منجر می شود؛ به طوری که احساس خوشبختی، شادکامی و آرامش اجتماعی ناشی از دین داری، به افزایش رضایت از زندگی هرچه بیشتر می شود. در ایران پژوهش های مختلفی درباره دین داری و رضایت از زندگی صورت گرفته است. با توجه به فراوانی پژوهش و فقدان انسجام تجربی پژوهش ها، تحقیق حاضر با مرور سیستماتیک و فراتحلیل مطالعات پیمایشی قصد دارد مطالعه نقش عوامل دین داری بر ارتقای رضایت از زندگی را بررسی کند و به پرسش های زیر پاسخ دهد:پرسش اصلی:- آیا عوامل دین داری بر رضایت از زندگی تأثیر معنا داری داشته است؟پرسش های فرعی:- آیا سبک زندگی دینی بر رضایت از زندگی تأثیر معنا داری داشته است؟- آیا مشارکت در مناسک مذهبی بر رضایت از زندگی تأثیر معنا داری داشته است؟- آیا دین داری خانواده بر رضایت از زندگی تأثیر معنا داری داشته است؟- آیا آگاهی دینی بر رضایت از زندگی تأثیر معنا داری داشته است؟- آیا معنا بخشی به زندگی بر رضایت از زندگی تأثیر معنا داری داشته است؟روش: در این تحقیق از فراتحلیل کمّی با تکیه بر مطالعات پیمایشی و پرسشنامه ای بهره گرفته شده است. فراتحلیل برآورد اندازه اثر مطالعات در یک واحد اصلی (متغیر مستقل تکرار شده در بیش از یک تحقیق بر وابسته مشابه) است که با ارجاع به مقالات منتشرشده، سال پژوهش، متغیرهای معنا دار با وابسته ارزیابی می شود. برای دریافت و جمع آوری مقالات از وبگاه نورمگز، سیویلیکا، ایرانداک و مگ ایران با کلیدواژه «دین داری و رضایت از زندگی» در بازه زمانی 1389 الی 1402، با حجم نمونه 49 تحقیق را شناسایی و بعد از کنترل از حیث اعتبار، روایی و یافته ها، تعداد 36 سند وارد نرم افزار شده و اندازه اثر نهایی هر پژوهش و اثر نهایی کل به وسیله فرمول فیشر و کوهن برآورد شده است.در ابتدا، روش نمونه گیری، نمونه گیری گلوله برفی در نظر گرفته شد. در فراتحلیل، هدف بررسی اندازه اثر است. منظور از اندازه اثر، توانایی مطالعه تأثیر متغیرهای مستقل بر وابسته و همچنین، تبیین وضعیت متغیرهای اثرگذار و واسط بر متغیر وابسته است. اندازه اثر میزانی است که حضور پدیده موردنظر در جامعه را نشان داده و برای آن دو خانواده عمده r و d وجود دارد. در خانواده (d) سه عنصر مهم و نسبتاً مشابه یعنی (d) کوهن (۱۹۷۷)، (g) هدگز (۱۹۸۷) و دلتای گلاس وجود دارد. با توجه به اینکه (d) کوهن از بقیه اندازه اثرها پرکاربردتر است، در این پژوهش استفاده می شود. سرانجام، محاسبه اندازه اثر و روش اصلی فراتحلیل مبتنی بر ترکیب نتایج است که پس از تبدیل آماره ها به شاخص r و برآورد اندازه اثر استفاده می شود.نتایج: براین اساس ، تأثیر میزان دین داری بر رضایت از زندگی تأیید می شود. دین داری به معنای باورها، اعتقادات و رفتارهای مذهبی در ارتباط بین انسان با دستوارت و قوانین الهی اطلاق می شود که سبب تأمین رضایت اجتماعی، آرامش و کاهش اضطراب، افسردگی و ناایمنی روانی می شود. دین داری به عنوان مؤلفه کلی اثری معنا داری بر رضایت از زندگی داشته و ضریب اندازه اثر آن برابر با 481/0 است. با افزایش شدت و میزان دین داری در جامعه، رضایت از زندگی شهروندان افزایش می یابد. با افزایش دین داری میزان رضایت از زندگی آن ها نیز ارتقا می یابد. باید گفت که دین داری با ایجاد پیوندهای اجتماعی میان فرد و خداوند، رفتارهای روزمره آن ها را تنظیم کرده و معنا می بخشد.الف) دین داری خانواده (302/0 =r): بافت خانوادگی مذهبی، در رضایت از زندگی نقش مهمی دارد. فضای حمایتی، ارزش های مشترک و انسجام خانوادگی ناشی از دین داری می تواند تبیین کننده این نتیجه باشد.ب) حضور در شبکه های مذهبی (241/0 =r): حضور در شبکه های مذهبی منجر به گسترش سرمایه اجتماعی (داشتن دوستان و ارتباطات بیشتر)، دریافت حمایت اجتماعی و احساس تعلق می شود که همگی از عوامل شناخته شده افزایش رضایت از زندگی هستند.ج) معنابخشی به زندگی(319/0 =r): دین یک چارچوب معنایی فراهم می کند که به حوادث زندگی (حتی حوادث منفی) معنا می بخشد. این حس که زندگی هدف و معنایی دارد، به طور مستقیم با رضایت از آن مرتبط است.د)سبک زندگی دینی(200/0 =r): سبک زندگی ترکیبی از اعمال و باورهاست که الگوهای زیستی-رفتاری فردی در امور خانواده؛ جامعه و محل کار را شکل می دهد و این امر تأثیر مثبتی بر رضایت از زندگی داشته است.ر) آگاهی دینی(189/0 =r): آگاهی از تعالیم دینی (صبر، شکرگزاری، بخشش، کمک به دیگران، اعمال و احکام اسلامی در امور زندگی) به فرد این توانایی را می دهد که این تعالیم را آگاهانه و عالمانه در مواجهه با مشکلات زندگی به کار بندد و این آگاهی دینی به فرد یک سیستم شناختی و عاطفی قدرتمند می دهد تا جهان و رویدادهای آن را تفسیر کند و بسترهای رضایت از زندگی را شکل می دهد.ز) مشارکت در مناسک مذهبی(176/0 =r): مناسک مذهبی (مانند نماز جماعت، مراسم اعیاد، جلسات قرآن) افراد را در یک مکان و زمان مشخص گردآورده و این امر پیوندهای اجتماعی را تقویت می کند و یک شبکه حمایت اجتماعی طبیعی و قدرتمند به وجود می آورد. فرد احساس می کند که تنها نبوده و در شرایط بحرانی می تواند روی کمک های مادی و عاطفی این شبکه حساب کند. این امر زمینه های رضایت از زندگی را فراهم می سازد.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر در یک بازه زمانی طولانی نشان می دهد که دین داری با ایجاد حس خوشبختی، رضایت از زندگی را از حالت مادی خارج و به امری معنوی-روانی و فرامادی پیوند می زند؛ زیرا باورهای مذهبی به درک بیشتر رویدادها کمک نموده و به امور به ظاهر پیش پاافتاده معنا می بخشد. ازاین رو، افراد مذهبی مشکلاتی را که با آن مواجه می شوند، کمتر به عنوان یک تهدید می بینند. به این ترتیب، باورهای مذهبی می توانند ابزارهای مقابله ای مهمی باشند که به افراد اجازه می دهند تا با رویدادهای مهم زندگی راحت تر سازگار شده و دیدگاه پایدارتری از جهان ارائه دهند. بنابراین، سطوح استرس را کاهش می دهند.افزون براین، در سایه دین داری و ایمان مذهبی، زندگی یک فرد دارای ارزش ویژه ای است؛ زیرا ایمان مذهبی به او دستورالعمل های اخلاقی جهت فهم فضیلت ها و مقابله با سختی های زندگی ارائه می دهد و فرد در سایه این ایمان دینی، احساس ارزشمندی، منزلت و کفایت اجتماعی می کند. اتصال به وحیانی و عالم معنا به عنوان هدف گمشده بشری، انسان ها را از گمراهی، احساس بیگانگی، آنومی و بحران معنا نجات داده و مسیرهای زندگی و فعالیت روزمره را معنادار می کند. با رهایی از احساس پوچی و نیهیلیسم از طریق مناسک دینی (سرمایه مذهبی)، شدت و میزان رفتارهای پرخطر زندگی (خودکشی، افسردگی، اعتیاد) نیز کاهش می یابد. کنشگران مذهبی از طریق دعا و تعامل الهی، به دلیل تسلط بر امور اجتماعی، احساس ارزشمندی و خودکنترلی را کسب نموده و خود را در برابر حوادث، آسیب و مسائل و مواجهه با ناملایمات روزمره مستحکم و باثبات تر کرده و با ایمان و اطمینان کافی با محیط پیرامون برخورد می کنند. تقدیر و تشکر: از داوران گرامی و سردبیر محترم فصلنامه بابت ارائه نقطه نظر و دیدگاه های اصلاحی نسب به مقاله حاضر تقدیر و تشکر می شود.تعارض منافع: این مقاله تعارض منافع ندارد.
معنی شناسی شناختی، پیشران فناوری برتر شناختی برای توسعه: مطالعه تعاونی بومی واره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
35 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، تبیین معنی شناختی فرایند یادگیری اعضای یاریگری واره از واقعیات محیط، اجتماع و اقتصاد زیست روزانه آنان است که بر رابطه تجربه-ذهن-زبان اعضا در کُنش با این سه مبتنی است. مطالعه این هدف، ابتدا با یک تفکّر سه گانه و سپس دو روش اسنادی و تأویل فرایند تبدیل "مفاهیم انتزاعی" به "نمادهای عینی" برای کشف معنا در فرایند شناخت و یادگیری اعضای واره بکار برده شد زیرا، دانش روستاییان و عشایر مستقل از اندیشه آنان نیست. نتایج نشان داد که اولا، کسب مفاهیم انتزاعی توسط اعضا و کُنش مجدّد آنان با محیط های سه گانه مذکور در زیست روزانه با ابزار در دسترس، به شناخت و یادگیری جدید می انجامد؛ ثانیا، تداوم کنش، یادگیری بیشتر را برای توسعه روستا و عشایر به دنبال دارد. بنابرین، معنی شناسی، سویه نو انسان شناسی یاریگری، توسعه روستائی و عشایری را تسریع می کند.. پیشنهاد می شود مطالعات این دو حوزه با همکاری اندیشمندان علوم اجتماعی، شناختی و رایانه، برای هوشمندسازی توسعه جوامع به طورعام و روستا و عشایر به طور خاص با الگوی این مقاله بسترسازی شود."،
مطالعات اجتماعی استادان دانشکده های هنر و معماری درارتباط با فرهنگ ساختار معاصر شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به مطالعه اجتماعی و تأثیرات فرهنگ ساختار معاصر شهر تبریز بر نگرش ها و دیدگاه های اساتید دانشکده های هنر و معماری درخصوص طراحی و تبیین آموزشی معماری می پردازد. فرهنگ شهری و ساختارهای معاصر همواره رابطه ای دوسویه با معماری دارند و تغییرات فرهنگی به طور مستقیم بر فرایندهای طراحی و آموزشی دراین رشته تأثیر می گذارند. دراین راستا، این تحقیق به بررسی تعامل میان معماری و فرهنگ در سطح دانشگاهی و نگرش استادان به این هم افزایی می پردازد. همچنین، به تأثیر این ارتباط در فرایندهای طراحی و شناخت اساتید از ویژگی های ساختار معاصر شهر تبریز پرداخته می شود. روش پژوهش کیفی و به صورت اقدام پژوهی بوده و از ابزارهایی همچون مصاحبه، پرسش نامه، یادداشت برداری و تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق به مثابه اساتید دانشکده های هنر و معماری دانشگاه های تبریز است که دارای مقطع کارشناسی ارشد و بالاتر در گرایشات مختلف دراین حوزه می باشند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که عدم آگاهی کافی از فرهنگ ساختارهای معاصر در فرایند آموزش و طراحی، می تواند منجربه چالش هایی درایجاد هم افزایی میان معماری و فرهنگ شهری شود. بنابراین، توجه ویژه به آموزش و آشنایی با ویژگی های ساختاری معاصر در طراحی و آموزش معماری ضروری به نظر می رسد تا دانش آموختگان و طراحان بتوانند به طور مؤثرتر در فرایندهای طراحی شهری در رویاروی با جنبش های اجتماعی در اجتماع مشارکت داشته باشند.
شناسایی مؤلفه های الگوی اقناع افکار عمومی در رسانه های اجتماعی: یک مطالعه ی سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳۹
68 - 41
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش واهمیت رسانه ها در اطلاع رسانی و شکل دهی به افکار عمومی بر کسی پوشیده نیست ودر میان انواع رسانه ها،رسانه های اجتماعی با تحولاتی که در ابعاد مختلف فناوری، تجهیزات، حجم و روش داشته اند، می توانند به عنوان حامل و فرستنده پیام دراقناع افکار عمومی بیشترین تاثیرراداشته باشند.تحقیق حاضرباهدف شناسایی مولفه های الگوی اقناع افکار عمومی در رسانه های اجتماعی انجام شده ورویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد سنتز پژوهی میباشد. جامعه آماری در بخش اول شامل کلیه مقاله های مرتبط با موضوع "اقناع "، "افکار عمومی"، "رسانه های اجتماعی" در بازه زمانی 2010 تا 2023 بود. نمونه آماری شامل کلیه اسناد و منابع مرتبط با موضوع به تعداد 75 سند می باشد که22 موردپس از چندین مرحله غربالگری بر اساس عنوان، چکیده و محتوا،انتخاب و وباروش کدگذاری مخصوص مطالعات کیفی تحلیل گردید.نتیجه نشان داد مولفه های الگوی اقناع افکار عمومی در بستر رسانه های اجتماعی شامل پنج مولفه اصلی(مقوله هسته ای) است که عبارتند از: راهبرد های متقاعدسازی، اعتماد و صداقت، مخاطب محوری، کمیابی و ویژگی پیام . با توجه به نتیجه تحقیق پیشنهاد می شودازسوی فعالان ،کنشگران ومدیران عرصه رسانه برای اقناع افکاری عمومی در رسانه های اجتماعی ،اعتمادسازی درمیان مخاطبان صورت گیرد. سپس، برای تولید پیام های اقناعی عناصری چون صداقت،اعتبار ،جذابیت وجلب اعتماد مخاطب را درنظر گرفته و راهبردها وتکنیک های اقناعی مناسب را انتخاب نمایند. همچنین به مخاطب، نیاز ها و اهداف او از حضور در رسانه های اجتماعی توجه نموده، پیام های غیرتکراری و جذاب تولید و منتشر نمایند.