فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
243 - 271
حوزههای تخصصی:
نوجوانی به عنوان یک دوره مهم در زندگی انسان، با تحولات فراوان در جوامع مدرن روبه رو است. ازآنجایی که نوجوانان ازجمله گروه های پرفعالی در شبکه های اجتماعی هستند، تأثیرگذاری گروه های مرجع در شبکه های اجتماعی غیربومی بر نگرش ها و رفتارهای سیاسی آنان از اهمیت بالایی برخوردار است. ازاین رو این تحقیق با هدف ارائه مدل الگوپذیری سیاسی نوجوانان ایرانی از گروه های مرجع در شبکه های اجتماعی غیربومی (با تأکید بر دیدگاه خبرگان)، درصدد استخراج مدل با شیوه کیفی است. جامعه آماری اساتید و کارشناسان علوم سیاسی و رسانه های اجتماعی بودند که با رسیدن به اشباع نظری، 12 نفر انتخاب و مصاحبه انجام شد. نتایج بر اهمیت درک عوامل متعددی که بر اجتماعی شدن سیاسی جوانان تأثیر می گذارند، تأکید دارد و نشان می دهد که جوانان فعالانه در این فرایند نقش دارند و نمی توان آن ها را به سادگی دریافت کنندگان دیدگاه های سیاسی در نظر گرفت. مدل کیفی تحقیق حاصل از تحلیل نظرات خبرگان شامل 5 عامل اصلی و 8 عامل فرعی: نقش ویژگی رسانه های اجتماعی (محتوایی)، متغیر فردی (زمینه ای)، خانواده، مدرسه، همسالان، سلبریتی ها (مداخله ای)، اعتماد به رسانه ها (عملکردی) و ساختاری؛ شرایط جامعه است که این عوامل به تنهایی یا توأمان با هم بر شکل گیری الگوپذیری سیاسی جوانان تأثیر می گذارند.
سیاست زندگی و مشارکت در سپهر همگانی: مطالعه کیفی زنان بندر دیلم
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
80 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف: بازاندیشی فرایند تعریف و باز تعریف خود از طریق مشاهده و تأمل در اطلاعات درباره ی مسیرهای ممکن زندگی است. زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه ، سوژه هایی هستند که در جامعه ی در حال گذار از سنت به مدرن، بارها و بارها خود را تعریف و باز تعریف کرده اند. بررسی و کنکاش بازاندیشی سیاسی و تعریف جایگاه آن در ذهنیت و عینیت زنان موضوعی است که لازم است بصورت عمیق درک شود. زیرا امروزه سیاست، نه با ویژگی های ساختاری آن بلکه با تکیه بر نقش فرهنگ ،حول موضوعاتی چون سیاست هویت، سیاست تفاوت و سیاست جنبش های اجتماعی می چرخد. کنشگران سیاسی امروز تنها افرادی نیستند که با رأی دادن و مشارکت سیاسی از طریق فرایندهای معمول شناخته شوند بلکه افراد و گروه ها، راه های دیگری را برای تأثیرگذاری و مشارکت در امر سیاسی بر می گزینند.روش: پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناختی انجام شده است. مصاحبه نیمه سازمانیافته با ۱۵ زن ۱۸ تا ۷۰ ساله (شاغل، خانه دار، فعالان زن، کاندیداهای پیشین شورای شهر) و با تکنیک مصاحبه ی عمیق نیمه طراحی شده، بصورت تلفنی و با نمونه گیری هدفمند و ترکیبی جمع آوری شده و سپس با روش تماتیک طبقه بندی و تحلیل شده اند. اعتبارسنجی با استفاده از راهبردهای اعتبارپذیری (تماس طولانی با میدان پژوهش)، انتقال پذیری (توصیف غنی زمینه) و قابلیت اطمینان (مسیرنمای حسابرسی) انجام شده است.یافته ها: نتایج این مطالعه نشان از گذار از سنت به مدرنیته و بازاندیشی سیاسی زنان می باشد. جهت گیری سیاسی زنان به تعبیر گیدنز به سمت سیاست زندگی چرخش کرده است و مشارکت سیاسی آنها در سطح حداقل به معنای کمی و کیفی دیده می شود. هرچند، زنان خواستار حضور بیشتری در عرصه سیاست بوده اند اما این امکان به لحاظ فرهنگی و ساختاری برایشان فراهم نشده است و این تجربه تلخ و ناموفق بر بازاندیشی سیاسی آنها تاثیرگذار بوده است. بطوری که آینده سیاسی خود را تاریک دانسته و تمایلی جهت کسب کرسی های سیاسی نداشته اند. مصاحبه شوندگان،فرهنگ سنتی، مردسالاری حاکم بر شهر، عدم اعتماد جامعه، خودباوری و عدم حمایت زنان از هم را مهم ترین عوامل ناکامی و بی میلی خود نسبت به کسب قدرت سیاسی دانسته اند.نتیجه: این مطالعه نشان می دهد که علی رغم تمایل برخی زنان دیلم برای مشارکت سیاسی، گفتمان مسلط مردسالارانه (همراه با بازتولید انگاره های سنتی در خانواده و جامعه) و فقدان سرمایه اجتماعی بین زنان، بازاندیشی سیاسی آنان را به سمت انفعال و فردگرایی سوق داده است. غلبه این روند، توسعه پایدار در دیلم را با چالش جدی مواجه می کند.
رابطه بین پایگاه اقتصادی و مصرف کالاهای صنعتی خارجی
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
22 - 38
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای نوین، با رشد و توسعه فعالیت های صنعتی، حجم تجارت جهانی به طرز شگفت انگیزی افزایش یافته است. کشورهای مختلف دنیا تلاش می کنند با صدور کالاهای صنعتی خود به بازار جهانی، منافع اشان را تضمین کنند. این امر برای کشورهای درحال توسعه و کمتر توسعه یافته که عمدتا متکی به منابع اولیه هستند، چالش های زیادی ایجاد کرده است و برای شناسایی دلایل اقبال به کالاهای خارجی تحقیقات بسیاری صورت گرفته است. .مصرف کالاهای صنعتی خارجی در ایران نیز به سرعت افزایش یافته و تداوم این امر تبعات زیان باری برای اقتصاد کشور دارد. پژوهش حاضر تلاش کرده است ﺭﺍﺑﻄﻪ پایگاه اقتصادی ﻭ ﻣﺼﺮﻑ کﺎﻻی صنعتی ﺧﺎﺭﺟی را بررسی کند.روش: این پژوهش از نوع کمی است و با تکنیک پیمایش انجام شده است. ﺟﺎﻣﻌ ﻪ ﺁﻣ ﺎﺭی، ﺳﺮﭘﺮﺳ ﺘﺎﻥ ﺧ ﺎﻧﻮﺍﺭ در شهر کﺮﻣﺎﻥ هستند که 400 نفر ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺑ ﻪ ﺭﻭﺵ ﻧﻤﻮﻧﻪﮔی ﺮی ﺗﺼ ﺎﺩﻓی ﭼﻨ ﺪ ﻣﺮﺣﻠ ﻪﺍی ﺍﻧﺘﺨ ﺎﺏ و داده های تحقیق از آنان جمع آوری شد. ﺍﺑ ﺰﺍﺭ این تحقیق جهت سنجش پایگاه اقتصادی، و مصرف کالاهای صنعتی خارجی، پرسش نامه های پژوهشگرساخته بود. برای ﺗﻌییﻦ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﺗﺤﻘیﻖ ﺍﺯ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ صوری و ﻣﺤﺘﻮﺍ ﻭ جهت تعیین پایایی با توجه به نحوه طراحی سئوالات که کیفی دو مقوله ای هستند از روش آزمون- آزمون مجدد استفاده شد که مقدار آن برای پرسش نامه پایگاه اقتصادی، 94/0 و برای پرسش نامه مصرف کالای خارجی، 89/0 بود.یافته ها: ﺑﺮﺍﺳ ﺎﺱ نتایج ﺗﺤﻘیﻖ، ﻣﺼﺮﻑ کﺎﻻهای صنعتی ﺧﺎﺭﺟی ﺩﺭ مقایسه با کالاهای ایرانی، در ﺑیﻦ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ کرمانی بالاست. براساس یافته ها، پاسخ گویان در مصرف کالاهای برقی، کالاهای خانگی، و کالاهای بهداشتی و آرایشی، تمایل بسیار زیادی به مصرف کالاهای صنعتی خارجی دارند؛ اما در لوازم التحریر و پوشاک، کالاهای ایرانی را ترجیح می دهند. به علاوه، یافته ها نشان می دهند، رابطه مثبت و معناداری بین پایگاه اقتصادی و مصرف کالای صنعتی خارجی وجود دارد. در مجموع، متغیرهای پایگاه اقتصادی، جنسیت، و تحصیلات قادر هستند، 277/0 از تغییرات مصرف کالاهای صنعتی خارجی را تبیین کنند.نتیجه گیری: مصرف کالاهای صنعتی خارجی در ایران بالاست و این امر با توجه به ساختار اقتصادی کشور به صادرات مواد اولیه از یک سو و ویژگی های جمعیتی کشور که به بالغ بر 90 میلیون رسیده است، مشکلات فراوانی را در سال های آتی برای کشور پدید خواهد آورد. با توجه به تبعات گسترده مصرف کالاهای صنعتی خارجی و اثر معنادار پایگاه اقتصادی بر مصرف و ترویج کالاهای صنعتی خارجی، ضرورت دارد فرهنگ سازی برای کاهش مصرف کالاهای مصرفی خارجی به طور جدی مطمح نظر مدیران و مسئولان کشور قرارگیرد تا از این طریق بتوان بر یکی از مشکلات مهم کشور فائق آمد.
پدیدارشناسی معدن و معدن کاری؛ مطالعه ای در میان کارگران معادن زغال سنگ طبس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معدن و کار در معدن به عنوان امری پیچیده چندان محل بحث مطالعات اجتماعی در ایران نبوده است. ایران به عنوان کشوری با منابع معدنی و معادن درحال تولید گسترده است. تحقیق در ماهیت کار معدن کاری با خلأ دانش مواجه هست. هدف تحقیق حاضر کشف و واکاوی معنای معدن کاری در میان معدن کاران زغال سنگ طبس است. تحقیق حاضر مطالعه ای پدیدارشناختی است که در سال 1404 در معادن زغال سنگ طبس انجام شد. مشارکت کنندگان 22 معدنکار بودند که به صورت هدفمند و گلوله برفی وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق با مشارکت کنندگان انجام شد و به روش هفت مرحله ای کلیزی تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که تجربه کارگران معدن، آمیخته ای از رنج، ترس و خشم در دل ساختارهای نابرابر است. پنج مضمون برساخت شده تحقیق عبارت اند از: اضطراب وجودی، تقدیرگرایی و بی عدالتی، اضمحلال جسمی-روانی، معنازدایی اجتماعی، تاب آوری، امیدسازی و معنا. تحقیق نشان می دهد که کارگران معدن در دل شرایط پرمخاطره و ساختارهای نابرابر با طیفی از اضطراب، فرسایش و انزوا مواجه اند. درعین حال، تاب آوری و معنادادن به کار نقش کلیدی در ادامه زیستِ امیدآفرین آنان دارد. اصلاح سیاست های ایمنی، حقوقی و اجتماعی در میان این معادن به منظور ارتقای توان وجودی و زیستی و ایجاد امیدآفرینی در میان کارگران معدن زغال سنگ طبس پیشنهاد می شود.
Environmental Intelligence and Globalization: Redefining Educational Paradigms through an Iranian Perspective
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
369 - 386
حوزههای تخصصی:
Background: Despite advancements in environmental policies and education, many individuals remain disconnected from nature, leading to ecological neglect and unsustainable behaviors.
Aims: This study explores the institutionalization of environmental intelligence in education, emphasizing an Iranian perspective within the context of globalization. It argues for an educational paradigm that integrates traditional ecological wisdom with contemporary learning models, fostering a holistic, experiential, and culturally grounded approach.
Methodology: Using literature synthesis and philosophical interpretation, this research draws on the spiritual and ethical teachings of Attar and Rumi alongside modern educational theories, including experiential, interdisciplinary, and quantum education.
Discussion: The study examines how globalization and urbanization have reshaped traditional environmental perceptions, particularly in Iranian culture, where mountains once held deep ecological and cultural significance but have become overlooked in modern urban life. Additionally, it investigates the role of global communication and virtual education in shaping environmental consciousness. Rather than proposing a replacement for existing environmental education, this study introduces a complementary framework that blends Iranian philosophical heritage, contemporary pedagogy, and digital learning. By fostering spiritual, ethical, and ecological awareness, this paradigm encourages a collective, participatory approach to sustainability.
Conclusions: It envisions an education system where cultural wisdom and modern innovation work together to cultivate deep, empathetic connections between people and the environment.
چالش های اخلاقی حضور بانوان در فضای مجازی با تأکید بر وضعیت حجاب
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۶
41 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله بررسی چالش های اخلاقی حضور بانوان در فضای مجازی به ویژه وضعیت حجاب است. در آموزه های دینی، خودنمایی و خودآرایی و تبرج در فضای عمومی تحریم شده و به رعایت حجاب و عفاف تأکید شده است. این روند اکنون در فضای مجازی عادی شده است. بنابراین ضروری است چرایی این وضعیت مورد مطالعه و بررسی مداوم قرار گیرد.روش شناسی پژوهش: این تحقیق با روش مرور و تحلیل ثانویه و مطالعه بر روی کتب و مقالات تألیفی و میدانی مربوط به این موضوع، ملاحظات و نتایج تحقیقات معرفی می گردد.یافته ها و نتیجه گیری: این مطالعات آن است که با گسترش فضای مجازی و ضعف شناخت و فشار تبلیغات و وجود ظرفیت های زنانه و تمایل به رشد و تعالی فردی و کسب توانمندی و دیده شدن منجر به رشد بعضی ناهنجاری ها مانند نسبی گرایی اخلاقی، رشد فمینیسم، تعرضات جنسیتی و تضعیف عفاف و حجاب و از این قبیل شده است که راه مقابله با آن به شناخت و درک ماهیت فضای مجازی و توجه به نیازهای ضروری زندگی و عوامل واقعی سعادت انسانی منوط است. در این صورت، هم امکان حضور در این فضا را می توان فراهم کرد و هم با رعایت مرزهای عفاف و حجاب، راه رسیدن به حیات پاک و سعادت و معنویت مهیا می گردد.
نقش شبکه های اجتماعی در شکل گیری اعتراضات و تبدیل آن ها به آشوب و ناامنی (مطالعه موردی: اعتراضات ۱۴۰۱)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۹)
173 - 197
حوزههای تخصصی:
تسهیل ارتباطات و دسترسی به اطلاعات، اصلی ترین ویژگی ای است که فناوری برای دنیای مدرن به ارمغان آورده است. از این رو، ارتباطات هسته اصلی سیاست و مشارکت در جوامع امروزی به شمار می رود. این پژوهش، با توجه به اهمیت موضوع، به تبیین نقش شبکه های اجتماعی در شکل گیری اعتراضات و تبدیل آن ها به آشوب و ناامنی می پردازد. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی با رویکرد تفسیری است که با بهره گیری از شیوه تحلیل مضمون اتراید-استرلینگ انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش همه افرادی را در برمی گیرد که از شبکه های اجتماعی به طور فعال استفاده کرده و در اعتراضات سال ۱۴۰۱ نیز مشارکت داشته اند.بنابراین، با توجه به پراکندگی و ناشناس بودن جامعه آماری و نبودِ امکانِ شناسایی نمونه ها، برای انتخاب مشارکت کنندگان از شیوه نمونه گیری هدفمندِ گلوله برفی استفاده شد. در این پژوهش، اشباع نظری پس از انجام ۲۳ مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمد. نتایج نشان داد که شبکه های اجتماعی مجازی با بسترسازی و تأمین زیرساخت لازم برای معترضان مدنی و مخالفان، زمینه را برای بروز اقداماتی مانند سیاه نمایی، برجسته سازی، تحریک احساسات، اتهام زنی، جسارت آفرینی و شایعه سازی فراهم می کنند. همچنین، یکی از مهم ترین شیوه های مخالفان برای ایجاد و تقویت ناآرامی ها و اعتراضات، بهره گیری از ظرفیت اقناع سازی و برجسته سازی رسانه ها برای تحریک عواطف و احساسات کاربران بوده است. البته این موضوع، نتیجه سوءاستفاده از این پلتفرم ها در سایه نبودِ سیاست گذاری های مدیریتی و نظارتی است و نمی توان آن را کارکردی ذاتی و منفی برای شبکه های اجتماعی مجازی دانست.
زیستن در سایه تعارض، فهم تضادهای مبتنی بر دین در زیست حیات اجتماعی کردستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش، واکاوی برساختگی تضادهای مبتنی بر دین در زیست حیات اجتماعی استان کردستان است. تضاد به عنوان یک واقعیت اجتماعی، مسأله ای فراگیر به ویژه با بن مایه های دینی است. دین با آنکه غالباً خصلتی انسجام بخش دارد، اما تضادآفرینی آن نیز قابل انکار نیست. به لحاظ نظری، ساخت اجتماعی دین، دربرگیرنده ساخت اجتماعی «نادین» و «دین خطا» نیز هست. بنابراین، این مطالعه درصدد پاسخ به چگونگی برساخت تضادهای مبتنی بر دین در زیست حیات اجتماعی استان کردستان طراحی شده است. روش مطالعه: پژوهش حاضر به روش قوم نگاری و مشاهده و مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با شهروندان شهرهای مختلف استان کردستان بود که تجربه زیسته ای از تضادهای مبتنی بر دین داشتند. اشباع نظری نیز با انجام 23 مصاحبه حاصل شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل تماتیک بروان و کلارک استفاده شد. به نحوی که پس از وارسی دقیق رونوشت متن مصاحبه ها و با انجام کدگذاری، 80 کد اولیه شناسایی شدند. از ترکیب کدهای اولیه، 16 تم فرعی شناسایی شد. این تم ها سپس در ذیل 4 تم اصلی سازمان دهی شدند و در ادامه، تم های اصلی، تم فراگیر «تضادهای مبتنی بر دین» را آشکار کردند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که تم های خودحق پنداری، عدم پذیرش کثرت-گرایی، انحصارگرایی و تمامیت خواهی به عنوان «منشأ تضادهای مبتنی بر دین» عمل می کنند. همچنین، تم های ارتداد، تکفیر، تعصب ورزی و ستیزورزی به مثابه «تشدیدکننده های تضادهای مبتنی بر دین» نقش ایفا کرده اند. تم های انعطاف ناپذیری، انتقادناپذیری، غیریت سازی و الحادگرایی به عنوان «تداوم بخش تضادهای مبتنی بر دین» عمل نموده اند. درنهایت، تم های مناسک گرایی، نمادگرایی، آئین های قدسی و رسوب شدگی سنت ها به عنوان «انعکاس دهنده تضادهای مبتنی بر دین» ظاهر شده اند. نتیجه گیری: خصلت های یادشده، به طور هم زمان در فرآیند تولید، تشدید و تداوم تضادهای مبتنی بر دین در زیست حیات اجتماعی استان کردستان تأثیرگذار بوده و نقش کلیدی در تحول این تضادها ایفا کرده اند.
فراترکیب چیستی هنر انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
155 - 184
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران، از جمله بزرگ ترین پدیده های سیاسی- اجتماعی سده اخیر جهان محسوب می شود که در کنار آثار خود در ابعاد مختلف زندگی، تأثیرات فراوانی را در ساحت هنر از خود به جای گذاشته است. با این وجود، یکی از مهم ترین پرسش هایی که پیش روی هنر انقلاب اسلامی قرار دارد، سؤال از چیستی آن است. مقاله حاضر تلاش کرده تا با استفاده از روش فراترکیب و بهره بردن از الگوی هفت مرحله ای ساندلوسکی و بارسو، از طریق تحلیل و بررسی مجموعه ای از پژوهش های مرتبط با موضوع خود، تقریر منسجمی از چیستایی هنر انقلاب اسلامی ارائه دهد که در آن اصول حاکم بر این هنر و نسبت آن با برخی از مبانی معرفتی انقلاب اسلامی موردتوجه قرار گرفته باشد. به این ترتیب در مقاله حاضر، پس از تحلیل و بررسی 39 اثر علمی، اعم از کتاب، مقاله، پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری، که حاصل مرور نظاممند مجموعه وسیعی از آثار علمی است، اصول و مبانی حاکم بر هنر انقلاب مبتنی بر منطق علل اربعه، در چهار بعد «فاعل» (هنرمند)، «غایت» (هدف تولید اثر هنری)، «فرم» و «محتوا» ارائه شده است. طبق این پژوهش، توحید محوری، کرامت تکوینی انسان، تعالی انسان، واقع گرایی، معاد باوری، هدفداری عالم و اراده مندی انسان، هدایت تشریعی انسان و ... از جمله مهم ترین مبانی حاکم بر هنر انقلاب اسلامی به شمار می روند.
تحلیل تجارب دانشجویان از برون سپاری پایان نامه: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
۳۰۶-۲۶۵
حوزههای تخصصی:
برون سپاری پایان نامه، به عنوان شکلی حاد از تقلب قراردادی و سایه نویسی، تهدیدی جدی برای صداقت علمی و اعتبار آموزش عالی در ایران و جهان است. این پدیده در دهه های اخیر با گسترش بازار سیاه پایان نامه نویسی در ایران تشدید شده و ضرورت بررسی انگیزه های آن را برجسته کرده است. این پژوهش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون، تجارب ۱۳ دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه های اصفهان را که پایان نامه خود را به طور کامل برون سپاری نموده بودند، بررسی کرد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختمند جمع آوری و بر اساس رویکرد شش مرحله ای براون و کلارک (۲۰۱۲) تحلیل شدند. یافته ها در قالب شش مضمون اصلی استخراج شد: «پایان نامه تهی از معنا»، «زندگی روزمره پرچالش»، «فرهنگ تقلب»، «اختلال ارتباطی»، «چالش های یادگیری» و «زوال ارزش های علمی». نتایج نشان داد که برون سپاری نتیجه تعامل پیچیده عوامل فردی (مثل مشکلات مالی، ضعف مهارت های پژوهشی) و محیطی (مثل ضعف نظارت دانشگاهی، کالایی شدن آموزش) است. این پژوهش، برخلاف مطالعات قبلی که بر عوامل ساختاری تمرکز داشتند، با رویکرد کیفی، تجربه زیسته دانشجویان را در بستر فرهنگی-اجتماعی ایران تحلیل کرد و نقش روابط استاد-دانشجو و فرهنگ تقلب را برجسته نمود. یافته ها بر لزوم بازتعریف نقش پایان نامه، تقویت نظارت و آموزش اخلاق علمی برای پیشگیری از تقلب تأکید دارند. این مطالعه به سیاست گذاری آموزشی برای مقابله با سایه نویسی کمک می کند و زمینه را برای تحقیقات آتی درباره نقش فناوری و تفاوت های جنسیتی فراهم می سازد.
نظم خودانگیخته، از ضرورت معرفت شناختی تا ضرورت اخلاقی؛ هایک و شرایط امکان مطالعه علمی نظم مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
9 - 42
حوزههای تخصصی:
هایک به تأسی از ریکرت، محدودیت های ذهن را به رسمیت می شناخت و از این رو کلیت واقعیت را نامتناهی و در ساحت شناخت، دسترسی ناپذیر می دانست؛ بنابراین، شناخت با انتزاع یا صورت بندی مفهوم ممکن می شود. به عبارتی دیگر، شیوه انتزاع یا نحوه صورت بندی مفهوم، طریقه درک ما از جهان را روشن می کند. در این معنا، انتزاع یا صورت بندی مفهوم ضرورتی معرفت شناختی برای ممکن شدن شناخت است. با این فهم، سرچشمه اعتبار انتزاع یا صورت بندی مفهوم (به مثابه ضرورتی معرفت شناختی که معرفت علمی را ممکن می کنند)، نه واقعیت بیرونی و بالفعل بلکه نحوه درک واقعیت و صورت بندی مفهومی از آن است؛ بنابراین، ادعای ضرورت در معرفت علمی از نگاه ریکرت به تقدم عقل عملی و در اندیشه هایک به تقدم امر انتزاعی مشروط می شود. به تعبیری تدارک ضرورت معرفت شناختی مشروط به ضرورتی هنجاری می شود. نقطه اشتراک هایک و ریکرت برداشت هنجاری این دو از منشأ اعتبار است. برای ریکرت، ارزش های نظریِ عقل عملی منشأ اعتبار است، برای هایک قواعد انتزاعی چنین کارکردی دارد. بر اساس چنین برداشتی، مفهوم هنجاری ای مثل نظم مطلوب سیمایی ژانوسی می یابد؛ ازیک سو غایتی است که باید محقق شود و ازسویی دیگر موجودیتی که می توان آن را موضوع مطالعه توصیفی قرار داد. این مقاله، ضمن تبیین تقدم منطقی «امر هنجاری» بر توصیف یا مطالعه علمی نظم مطلوب در آرای هایک و اسلاف فکری او، محدوده های مطالعه علمی مفاهیم اخلاقی ای مثل نظم مطلوب را روشن می سازد که بعدها پشتوانه ای برای بسط مفاهیمی چون توسعه قرار گرفته اند.
واکاوی دلایل استفاده نکردن از کلاه ایمنی در میان موتورسواران شهر گرگان به روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
محبوبیت موتورسیکلت به خصوص در میان جوانان، اهمیت ایمنی این وسیلیه نقلیه و پیامدهای ناشی از رعایت نکردن موارد مرتبط با ایمنی به ویژه استفاده از کلاه ایمنی را پررنگ کرده است. هدف از این پژوهش، شناسایی دلایل استفاده نکردن از کلاه ایمنی توسط راکبان موتورسیکلت در شهر گرگان است. این مطالعه با رویکرد کیفی و در قالب روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعیه آماری پژوهش، موتورسواران شهر گرگان هستند که با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده اند. داده های پژوهش حاصل پانزده مصاحبیه نیمه ساخت یافته است که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرده است. یافته های پژوهش در قالب شش مضمون اصلی استخراج شده است؛ این شش مضمون عبارت اند از: هنجارهای ذهنی با دو مضمون فرعی برچسب زنی و تحقیر و تمسخر، محدودیت های ایجاد شده توسط کلاه ایمنی در قالب سه مضمون فرعی محدودیت های ظاهری، فیزیکی و ایمنی، منش موتورسواری شامل دو مضمون فرعی آموزش ناکافی و عادت های رفتاری، فقدان اعتماد نهادی با سه مضمون فرعی اعتمادنداشتن به قانونگذار، مجریان قانون و سازوکار اجرای قوانین، خوداستثناپنداری شامل دو مضمون فرعی تقلیل خطر و فقدان تجربیه مستقیم خطر و احساس عاملیت همراه با دو مضمون فرعی خودابرازی و ابرازتوانمندی.
سنجش طبقه متوسط جدید ایران در سه بعد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله سنجش طبقه متوسط جدید در ایران در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، به منظور رسیدن به تعریف موثق از طبقه متوسط جدید در ایران است. طبقه متوسط در بُعد اجتماعی با شاخص تحصیلات، مدرک گرایی و کسب آگاهی های سیاسی و اجتماعی، در بعد سیاسی با شاخص های گرایش به حکومت قانون، حمایت از آزادی بیان و عقیده، گرایش به مشارکت سیاسی، عدالت، برابری فرصت های شغلی و حقوق شهروندی و در بُعد اقتصادی توافق با وام گرفتن از خارج سنجیده شد. جامعه آماری ۱۸۳۱۶ دانشجو، تعدادی کارکنان و تعداد هشت نفر ازاستادان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی ۱۳۹۶ بود که از میان آن ها ۳۶۲ نفر به مثابه جامعه آماری انتخاب شدند. برای تعیین پایایی همسانی درونی گروهی گویه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. به منظور تعیین حداکثر برازش فرضیه ها با داده های تجربی جمع آوری شده از نرم افزار ایموس و برای تعیین برازندگی گویه ها در سه بعد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. تحلیل عاملی تأییدی همه گویه ها به خوبی توانستند پیشگویی معناداری برای عامل های خود باشند، به طوری که تمامی گویه ها موجب تأیید ساختار نظری طبقه متوسط جدید گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که طبقه متوسط جدید گروهی اجتماعی است که به تحصیل، حکومت قانون، آزادی بیان و عقیده، مشارکت سیاسی و پیشرفت صنعتی گرایش دارد.
معناسازی و گفتمان سازی هویت قومی در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
73 - 102
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی چگونگی بازنمایی هویت طلبی قومی ترک ها در فضای مجازی با تمرکز بر شبکه اجتماعی اینستاگرام پرداخته است. ضرورت تحقیق از آنجا ناشی می شود که شبکه های اجتماعی نوین، به ویژه اینستاگرام، با ظرفیت بالای خود در تولید و انتشار محتوا به محملی مهم برای تبلیغ گفتمان های قوم گرایانه بدل شده اند و می توانند انسجام ملی را تحت تأثیر قرار دهند. روش تحقیق کیفی بوده و بر مبنای نشانه شناسی بارت و پیرس و تحلیل محتوای هدایت شده انجام گرفته است. جامعه آماری شامل صفحات اینستاگرامی هواداران پان ترکیسم بود. از میان ده ها پروفایل موجود، سه صفحه با بیش از دو هزار دنبال کننده به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مشاهده مستقیم و تحلیل نشانه ها گردآوری و سپس با رویکرد کدگذاری و طبقه بندی کیفی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد محتوای صفحات مورد مطالعه به طور مستمر بر برجسته سازی هویت قومی و بازتولید گفتمان قوم گرایی متمرکز بوده است. تصاویر و متون با ارجاع به مؤلفه های فرهنگی و تاریخی، تلاش کرده اند انسجام درون گروهی ایجاد کرده و حس تعلق به جامعه قومی واحد را تقویت نمایند. تحلیل داده ها آشکار ساخت که برای اقناع مخاطبان، از شیوه های متنوع ارتباطی بهره گرفته شده است؛ از جمله برانگیختن احساسات، ایجاد حس نوستالژیک و استفاده از جاذبه های عاطفی و هیجانی. نتایج نشان می دهد اینستاگرام بستری مؤثر برای بازتولید هویت های مقاومتی و گفتمان های قومی است. این امر ضرورت توجه جدی به سیاست گذاری فرهنگی و مطالعات تطبیقی در سایر شبکه های اجتماعی و سنجش بازتاب آن در افکار عمومی را برجسته می سازد.
مطالعه و تبیین مؤلفه های سبک زندگی شهید رئیسی از منظر آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۶
431 - 462
حوزههای تخصصی:
شهید رئیسی با اتکا به ویژگی های فردی، مهارت های بالای اجتماعی و مدیریت جهادی خود توانست با نفوذ اجتماعی بین آحاد مردم نقش آفرینی ویژه و منحصربفرد در تاریخ روسای جمهور کشور داشته باشد. این شهید با الهام از امامین انقلاب اسلامی، خوانشی جدید در نظام حکمرانی و عرصه مدیریت جهادی پی ریزی نمود. هدف اصلی پژوهش واکاوی مؤلفه هایی از سبک زندگی شهید رئیسی از منظر مقام معظم رهبری است. تحقیق کیفی حاضر با روش تحلیل مضمون با تمرکز بر بررسی سبک و سیره شهید رئیسی به عنوان یکی از مسئولان جهادی تمدن ساز موفق و شناخته شده از منظر مقام معظم رهبری می باشد. سخنرانی های معظم له در این زمینه بررسی شد که محقق به 49 مضمون پایه، 5 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر (ساحت فردی، ساحت سیاسی، ساحت اجتماعی، ساحت اعتقادی و ساحت مدیریتی) دست یافت. یافته های تحقیق بیانگر آن است با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری باید به شاخص های سبک زندگی شهید رئیسی توجه نمود و از آنها به منظور تحول در نظام حکمرانی کشور برای بهبود مدیریت و عملکرد مطلوب در سطح کشور بهره مند شد.
مطالعه تطبیقی چالش های نظام اداری در رسیدگی به تخلفات اداری با رویکردی فرهنگی- اجتماعی در ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به لحاظ تحول در نظام اداری ایران و عراق، مطالعه چالش های نظام اداری در رسیدگی به تخلفات اداری با رویکردی فرهنگی و اجتماعی بیش از هر زمان دیگر احساس می شود.زیرا وجود نظام اداری مطلوب در ایران و عراق مستلزم بررسی چالشهای موجود در رسیدگی به تخلفات اداری این دو کشور می باشد. تخلفات اداری در هر دو کشور به جهت عملکردهای نامطلوب یا غیرقانونی سازمانهای دولتی و سایر نهادهای عمومی تعریف می شود. از این رو پرسش اصلی این پژوهش در باب بررسی چالشهای نظام اداری در رسیدگی به تخلفات اداری با رویکردی فرهنگی- اجتماعی در ایران و عراق است. در پاسخ به این سوال بر اساس یافته های این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی، نفوذ فرهنگ تبعیض آمیز، ضعف ساختار قانون، فساد سازمان دهی، نقص آموزش به عنوان چالشهای نظام اداری در رسیدگی به تخلفات اداری با رویکردی فرهنگی–اجتماعی در ایران و عراق استنباط و اسنتاج گردید.
دولت و بازسازی جامعه: تکوین سوبژکتیویته های زنانه در استان ایلام (1400-1300)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات اجتماعی در عرصه زنانه، گاه محل ظهور نیرویی رهایی بخش وکنش گرا بوده و گاه به دلیل مناسبات قدرت، وجهی تصنعی یافته است. این پژوهش به روایت خاص فوکو درباره ی سوژگی و سوژه شدن، تبارشناسی و تاریخ توجه دارد. روش این پژوهش، کیفی و به شیوه تبارشناسی است. اسناد از کتابخانه ی مجلس شورای اسلامی، آرشیو اسناد و تالار پژوهش و کتابخانه ملی استخراج گردیدند که صحت و اعتبار آن ها مورد تایید است. همچنین برای فهم بهتر روایت زنان و ارائه ی تاریخ محلی زنان ایلام با تعدادی از زنان ایلامی مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. یافته ها نشان می دهد که حوادث تاریخی صد ساله موجب شکل گیری زنانگی هایی از نوع محصور در مکان، هژمونیک، بروکراتیک، سلحشورانه و مطالبه گر شده است. بر اساس نتایج، سوبژکتیویته های زن ایلامی به واسطه اثرپذیری از حوادثی تاریخی چون؛ اسکان عشایر، اجرای طرح توسعه روستایی، اصلاحات ارضی، فعالیت احزاب سیاسی، توسعه نظام اداری، وقوع انقلاب اسلامی و جنگ و توسعه نظام آموزش عالی در پیوند با این تحولات به وجود آورده است.
رابطه توسعه رسانه های جمعی و نرخ طلاق در ایران در دوره 1376-1401: یک مطالعه سری زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طلاق به عنوان یک آسیب اجتماعی در ایران به سرعت در حال افزایش است. طلاق متأثر از گستره ای از عوامل فردی (سطح خرد) تا اجتماعی (سطح کلان) است. علی رغم اینکه تحقیقات زیادی در مورد طلاق انجام شده است اما به ندرت بر تأثیرات رسانه های جمعی در سطح کلان توجه شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نرخ طلاق برحسب نقش رسانه های جمعی است.روش: این پژوهش از نوع کمّی طولی است که با استفاده از سری های زمانی به بررسی رابطه تغییرات رسانه های جمعی و نرخ طلاق در دوره 1376-1401 می پردازد. داده های مورد نیاز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز آمار ایران، سازمان ثبت احوال، و بانک جهانی جمع آوری شده اند. جهت بررسی رابطه متغیرها، از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی (ARDL) در نرم افزار مایکروفیت نسخه 5 استفاده شده است.یافته ها: بر اساس نتایج در دوره بلندمدت، تعداد فیلم های تولیدشده اثر منفی و معناداری بر میزان طلاق دارد و با افزایش فیلم های تولیدشده میزان طلاق کاهش یافته است. نتایج پژوهش نشان می دهد ضریب نفوذ اینترنت و میزان اشتراک تلفن همراه، اثر مثبت و معناداری بر طلاق دارد اما تعداد سینما، رابطه معناداری با طلاق ندارد.نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که ضریب نفوذ اینترنت و اشتراک تلفن همراه باعث افزایش طلاق و تعداد فیلم ها باعث کاهش طلاق می شوند. ضمن اینکه تعداد سینما اثری بر طلاق ندارد.
جامعه شناسی حقوقی اجرای احکام کیفری متعدد جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت و جرم دو مفهومی کلیدی در جامعه شناسی حقوقی می باشند. اجرای کیفری احکام متعدد جرم در جامعه، از منظر جامعه شناسی حقوقی، با هدف برقراری عدالت، پیشگیری از جرم و افزایش امنیت عمومی، اهمیت بسزایی دارد؛ زیرا با مجازات متناسب با هر جرم، عدالت را در جامعه برقرار می کند و از تکرار جرم توسط مجرمان جلوگیری می نماید. این امر باعث افزایش امنیت عمومی شده و با ایجاد بازدارندگی، از وقوع جرائم جدید پیشگیری می کند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسناد قانونی، به بررسی موضوع تعدد جرم و اجرای احکام کیفری متعدد پرداخته است. این مقاله به دنبال بررسی و تحلیل مفهوم تعدد جرم در حقوق ایران و تبیین الزامات و چالش های اجرای ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری در خصوص تجمیع احکام کیفری است. یافته های پژوهش پیش و رو نشان می دهد که اجرای ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری و تجمیع احکام کیفری، با چالش ها و ابهاماتی مواجه است. ازجمله این چالش ها می توان به عدم تعیین تکلیف در خصوص نهادهای تخفیف مجازات و اعتراض به رأی صادره اشاره کرد. همچنین، محدودیت مرجع تجمیع کننده در ورود به ماهیت جرم و عدم امکان تبرئه متهم، از دیگر چالش های اجرای این ماده است.
تبیین علمی از منظر پارادایم مدرن و پسامدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات عمیق اجتماعی، فرهنگی و فلسفی از مدرن به پسامدرن، لزوم بازنگری در روش های علمی را آشکار می سازد. علم مدرن مبتنی بر عینیت، قوانین کلی و روش های کمی است؛ درحالی که پسامدرنیسم این اصول را با تأکید بر نسبی گرایی، عدم قطعیت و تحلیل های تفسیری به چالش کشیده است. این مقاله با بررسی اصول تبیین علمی در این دو پارادایم، به ارائیه چارچوبی جامع برای فهم پدیده های پیچیدیه امروز می پردازد.پژوهش حاضر توصیفی است و با راهبرد کیفی و روش تحلیل محتوای تطبیقی انجام شده است. داده ها از آثار نظریه پردازان کلیدی مدرنیسم (همپل، پوپر، ناگل) و پسامدرنیسم (لیوتار، فوکو، گادامر، رورتی) گردآوری شده است. روش کدگذاری شامل استقرایی برای کشف مفاهیم نوظهور و قیاسی برای تحلیل چارچوب های نظری موجود است. در تحلیل تطبیقی، ابزارهایی مانند جدول حقیقت و مجموعه های فازی به کار گرفته شده اند.تحلیل تطبیقی نشان داد هرچند مدرنیسم و پسامدرنیسم دیدگاه های متمایزی در تبیین علمی دارند، اما در برخی جنبه ها مکمل یکدیگرند. مدرنیسم بر پیش بینی پذیری و روش های کمی تأکید دارد؛ درحالی که پسامدرنیسم بر تحلیل های زمینه گرا و تفاسیر متکثر تمرکز می کند.نتایج این پژوهش در قالب یک مدل هیبریدی ارائه شده که با ترکیب اصول مدرنیسم و پسامدرنیسم، هم زمان به تعمیم پذیری و پیش بینی و نیز به معانی اجتماعی و فرهنگی توجه دارد. عناصر اصلی این مدل شامل ۱. ساختاردهی برمبنای قوانین کلی و پیش بینی پذیری مدرنیسم، ۲. تأکید بر تفاسیر متکثر و زمینه گرایی پسامدرنیسم، ۳. هم افزایی میان علیت خطی و پیچیده و ۴. ترکیب روش های کمی و کیفی در تحلیل پدیده ها است.