فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
شبکه های مجازی مصدر تعارضات یالقوه و بالفعل ، شورش ها و ناآرامی های اجتماعی است که ژانوس گونه عمل و می تواند همزمان باعث خیزش، توسعه و آرامش باشد . همانطور که عنوان شد ، فضای اجتماعی در بردارنده تکثر همزمانی از فضاها است که یکدیگر را قطع می کنند ، رابطه درونی با هم دارند ، هم راستا می شوند یا در رابطه های تناقض و ضدیت قرار می گیرند بنابراین فضای مجازی ، باعث خیزش سوژه ها شده و ساختارها را با چالش مواجه نموده است. براین اساس پژوهش حاضر در راستا پاسخ به این سوال اساسی است که آیا فضای مجازی و ابزارهای آن در شکل گیری و گسترش ناآرامی های اجتماعی آبان ماه 98 تاثیر گذار بودند؟ فرضیه پژوهش بیان می کند فضای مجازی بر شکل گیری و گسترش ناآرامی های اجتماعی تاثیر گذار است که این تاثیرگذاری یا استعانت بر نظریه محرومیت نسبی تد رابرت گار مورد واکاوی قرار گرفته شده است همچنین پزوهش حاضر با هدف، کاربردی و با استفاده از روش کیفی و با کمک گرفتن از ابزار کتابخانه ای و میدانی (ویژه مصاحبه با تعدادی از نخبگان) به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته است
تحلیل وجهه نظر و رفتار فرزندآوری در ایران برمبنای کاربرد مدل های خطی و غیر خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به ارائه تحلیل و تبیین وجهه نظر و رفتار فرزندآوری با استفاده از مدل های خطی و غیرخطی در ۱۹۰۰ واحد نمونه ای و به روش پیمایشی پرداخته شده است. در ساحت نظری، غنای چشم انداز شناختی نسبت به نگرش ها و رفتارهای باروری، با تأکید بر مفاهیم و معرف هایی مانند "معنای زیست جهان"، "سایه مبهم آینده"، "گسترش نااطمینانی وجودی و اقتصادی"، "کردارشناسی تغییر سلیقه و ترجیح" تقویت گردیده است. در تحلیل داده ها، به منظور فراهم شدن امکان تحلیل های چندلایه، تعداد واحدهای نمونه ای به روش تصادفی و در فرایندی چندمرحله ای با استفاده از مدل های هیبریدی، مانند مدل جنگل تصادفی و سطح تعمیم ۹۹ درصدی انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. براساس یافته ها، بیش از ۶۰ درصد افراد در نمونه مورد بررسی، در دهه چهارم زندگی با نمای تحصیلات دانشگاهی قرار داشتند و فرایند های همسان همسری به طور فزاینده ای در حال افزایش است. در ایران، تمایل به فرزندآوری، بیش از رفتار محقق بچه آوری است. همچنین، تمایل زنان به فرزند بیشتر، کمتر از مردان است و در اقشار فقیرتر نیز کمتر از سطح جانشینی است. تمایل به داشتن سه فرزند کمتر از پنج درصد؛ و چهار فرزند و بیشتر، در بین افراد متأهل کمتر از دو درصد برآورد و پیش بینی گردید. در شرایط کنونی، افزایش تحصیلات زنان به درک واقع بینانه تر و آگاهانه تر آنان در تصمیم گیری های باروری همبسته شده است. امنیت پایدار شغلی، اطمینان از تأمین مالی فرزندان در آینده و کیفیت مناسب مسکن از مؤلفه های مهم در راستای افزایش سطح باروری در کشور به شمار می رود.
تحلیل نظام ستاره سازی سینما به مثابه دستاویزی برای نقد مدرنیزاسیون آمرانه پهلوی (مورد مطالعه: فیلمی از عباس شباویز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
93 - 104
حوزههای تخصصی:
در ساخته (1348) عباس شباویز، کاباره دار صاحب نفوذی به نام شاهین، مجذوب استعداد خوانندگی دختری کولی به نام آتش می شود، و می کوشد وی را به ستاره کاباره های خود تبدیل کند. بعد از آنکه تحت نظارت و حمایت شاهین، آتش به ستاره شناخته شده ای بدل می شود، علیرغم مخالفت شاهین، دلباخته استاد موسیقی خود می شود. شاهین این بار از قدرت خود بهره می گیرد تا از ادامه فعالیت این زوج جلوگیری، و آن ها را از صنعت سرگرمی طرد کند. پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، با رجوع به آرای نظریه پردازانی همچون لورا مالوی و ماری ان دوان در رابطه با مفهوم ستاره زن، می کوشد نحوه بازنمایی فرایند برساخته شدن آتش به عنوان یک کالای محبوب در صنعت سرگرمی تحت نظارت شاهین را مورد مطالعه قرار دهد. سپس پژوهش، امکان اینکه بازنمایی شباویز از این سازوکار، استعاره ای انتقادی از مدرنیزاسیون آمرانه پهلوی، و استراتژی رژیم در جذب توده ها با وعده های جذاب مدرنیته و اعمال تغییرات بر او باشد را، در نظر می گیرد. ذیل این فرض، تغییر شکل و رفتار آتش تحت نظارت شاهین، به عنوان نمادی از تغییرات غیر اخلاقی، نمایشی و «معطوف به ظواهرِ» مدرنیزاسیون پهلوی، بررسی می شود. پژوهش نتیجه می گیرد که فیلم شباویز، با بهره گیری از تمهیدات سینمایی متناسب، در بازنمایی سازوکار نظام ستاره سازی موفق بوده است، و فیلم، این سازوکار را استعاره ای از مدرنیزاسیون آمرانه در نظر می گیرد و معطوف بودن پروژه مدرنیزاسیون به ظواهر جامعه را نقد می کند. از سوی دیگر پژوهش، ضرورت پژوهش هایی مبتنی بر بازخوانی آثار سینمای ایران، مخصوصاً آثار مهجور فیلم فارسی، با بهره گیری از آرای نظریه پردازان معاصر را خاطر نشان می سازد.
ارزیابی انتقادی کنش گرایی ماکس وبر در مسئله سیر تطوّر دین بر اساس منظومه فکری مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
109 - 126
حوزههای تخصصی:
رویکرد ماکس وبر به عنوان یک جامعه شناس در دسته رویکردهای خُرد جامعه شناسی طبقه بندی شده و تببین او از پدیده های مختلف هم تبیینی عینی است. توجه به فرد و تبیین بر اساس در نظر گرفتن موقعیت فرد در جامعه، حتی در مسئله سیر تطوّر دین در جامعه نیز خود را نشان داده است. این مقاله که با هدف فهم انتقادات به دست آمده از دیدگاه شهید مطهری بر نظرات ماکس وبر در خصوص مسئله سیر تطوّر دین و به روش اکتشافی، توصیفی و انتقادی نگاشته شده است، به این ملاحظات دست یافته که دین پدیده ای با خاستگاه الحادی، بشری یا اجتماعی نیست تا در اثر تغییر و تحولات شرایط و زمان، نیاز به تطوّر و همسانی با شرایط داشته باشد. جامع بودن و تطابق دین با واقع، دو عنصر اساسی برای عدم احتیاج دین به تغییرات ماهوی است. همچنین ماهیت دین در گذر تاریخ تغییر نکرده تا دین نیاز به تکمیل داشته باشد. عناصر همه ادیان الهی، یکسان است و تغییری در این عناصر شکل نگرفته تا گمان تغییر، تحوّل و تطوّر در دین ایجاد شود. دیدگاه قرآن در خصوص سیر تطوّر دین، دیدگاهی یکپارچه است. یعنی این دین از بدو خلقت اولین انسان تا آخرین مخلوق توسط خداوند متعال با هدف ایجاد تضمین سعادت زندگی دنیوی و اخروی با انسان و جامعه انسانی همراه شده و چون هدف یکسان است، دین نیز جامع این هدف از ابتدا تاکنون بوده است.
تأثیر معماری بر جامعه از منظر اخوان الصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به معماری در اندیشه اخوان الصفا متوقف به شناخت جایگاه علم هندسه و اعداد در نظام فکری ایشان است. اخوان الصفا معتقدند علم هندسه و اعداد قبل از تمامی دانش ها و بر تمامی دانش ها تقدم رتبی دارد. نوع مواجهه ایشان با هندسه و معماری به گونه ای است که هویت بخشی از لوازم اندیشه ایشان محسوب می شود؛ ازاین جهت در نقطه مقابل معماری مدرن قرار می گیرد که با تکیه به مبانی فلسفه پوزیتیویستی، خالق آثاری است که بی هویتی در آن مشهود است. ابتناء اندیشه اخوان الصفا بر مبانی ژرف تفکر اسلامی سبب شده که نوعی هندسه متعالی و اسلامی طرح کنند که کارکرد القای مفاهیم ناب عرفانی مانند فنای کثرات در وحدت را به نمایش بگذارد و به صورت زبانی از جنس نماد، منتقل کننده مفاهیم عالی اسلامی باشد. اخوان الصفا معتقدند "مثلث" و "نقطه" کارکرد نمایش "کثرات حول محور وحدت" را دارند و شکل "لانه زنبوری" از جمله مصادیقی است که در القای هویت دینی می تواند ابزار خوبی باشد. نوع نگاه اخوان الصفا به اعداد، کیفی است نه کمی؛ بنابراین با نظام فکری عرفان اسلامی نیز مطابقت دارد. در پژوهش پیش رو ابتدا ملاک های معماری اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد و سپس به کاوش در اندیشه اخوان پرداخته خواهد شد و نسبت سنجی میان اندیشه اخوان و معماری اسلامی صورت می گیرد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، آثار اخوان الصفا مورد بررسی قرار خواهد گرفت و به سؤالات پژوهش پاسخ داده خواهد شد.
سایه ی اَبَرگفتمان "بازگشت به خود" بر شکل گیری "اسطوره ی معماریِ مشروعیت خواه" در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو حول یک پرسش بنیادین در رابطه با معماری یک سده ی اخیر ایران شکل گرفته است: چرا آثاری که در آنها به نحوی ارجاع به گذشته مشاهده می شود از مشروعیت بیشتری در نگاه متخصصین و قدرت های سیاسی این دوران برخوردارند. طرح چنین پرسشی، کاوشی جامعه شناختی در لایه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و زیستی را الزام آور می کند. در مسیر پیشبردِ پژوهش، مؤلفه ای تحت عنوان «بازگشت به خویش از طریق ارجاع به گذشته»، به مثابه اَبَرگفتمانی که اقلیم اندیشه ای جامعه را در سیطره ی خود در آورده به وضوح خودنمایی می کند. این گفتمانِ کلان همچون مرکز ثقلی قدرتمند، فضای اجتماعی و سیاسی ایران را به تولید خُردگفتمان هایی گذشته گرا، توسط سه قدرت سیاسیِ حاضر در این دوران هدایت کرده و نیروی آن به قدری است که حتی تجدد و تجددخواهی را به سلطه ی خود در آورده است. در این میان معماری به مثابه رسانه ای برای انتقال این پیام به جامعه، دچارِ همین گذشته گرایی شده است و فراگیری این نگاه، آن را به مرجعی اسطوره ای برای کسب مشروعیت حداکثری بدل کرده که سنگینی آن، فضای بروز گفتمان ها و ظرفیت های دیگر را تنگ کرده و به حاشیه رانده است. این پژوهش بنیادین و نظری، سعی دارد با مطالعه نظام مندِ مفاهیم برآمده از گفتمان تولیدی قدرت در جامعه، مبتنی بر تحلیلی از بستر پارادایم انتقادگرایی، به سطوح زیرین مناسبات قدرت در ایران یک قرن اخیر گذر کرده تا از خلال آن تصویری روشن از چگونگی برآمدن "اسطوره معماری مشروعیت خواه" در معماری معاصر ایران ارائه دهد.
تبیین جامعه شناختی تأثیر کنش های اقتصادی بر رفتار مصرفی (میدان مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
132 - 151
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر و با بیشتر صنعتی شدن جوامع و رشد شهرنشینی، تغییرات گسترده ای در کیفیت زندگی و الگوهای مصرف در جوامع ایجادشده است و به نظر می رسد که مصرف به یک ابزار مهم تمایز اجتماعی تبدیل شده است. در نتیجه مصرف از پدیده ای صرفاً اقتصادی به پدیده ای چندبعدی در زندگی بشر تبدیل شده است. نظریه پردازان همچنین در کنار کنش های اقتصادی، از تقویت خود به عنوان ارزشی که همواره بر شکل گیری الگوی رفتار مصرفی موثر بوده، یاد کرده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین مصرف در شهر اصفهان با تاکید ابعاد اقتصادی و اجتماعی کنش های اقتصادی است. ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده مورد استفاده قرار گرفته است،که از طریق نمونه گیری خوشه ای توسط 370 نفر از شهروندان اصفهان پاسخ داده شد. تحلیل داده ها نشان داد که شاخص کنش اقتصادی 33درصد بر شکل گیری الگوی رفتار مصرفی موثر است این در حالی است که بعد اقتصادی با ضریب همبستگی و بعد اجتماعی باضریب همبستگی رابطه مستقیم و متوسطی با متغییر وابسته مصرف دارد. همچنین بر اساس نتایج مقایسه میانگین ها متغیر سن نیز بر رفتار مصرفی اثر داشته است و گروه های سنی جوان تمایل بیشتری به مصرف ،نسبت به سایر گروه های سنی مختلف دارند. در پایان پیشنهادهایی برای سیاست گذاری در این زمینه، در سطح خرد و کلان ارائه شده است.
کاوش فرایندهای اجتماعی شکل گیری زیست مجردانه، مورد مطالعه: مردان مجرد شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
130 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، واکاوی فرایندهای اجتماعی شکل گیری زیست مجردانه در شهر اهواز می باشد. روش پژوهش، مبتنی بر روش کیفی با رویکرد گرندد تئوری است که در راستای شناسایی و فهم فرآیندهای شکل گیری زیست مجردانه از خلال مصاحبه با مردان واجد این نوع زندگی جهت رسیدن به فهمی نظام مند انجام گرفته است. در این مطالعه، 14 نفر از مردانی که در شهر اهواز زیست مجردانه داشته اند با روش نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شدند. داده های مورد نظر با استفاده از مصاحبه عمیق، جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل مصاحبه ها بر اساس کدگذاری سه مرحله ای استراوس و کوربین منتج به شکل گیری 18 مقوله فرعی، 7 مقوله اصلی شامل1) زیست مجردانه پیوستاری از الزام موقعیت تا انتخاب سبک زندگی، 2) زیست مجردانه ملهم از سرگذشت فردی، 3) زیست مجردانه، فرایند دائمی مشروعیت سازی، 4) زیست مجردانه، زیستن علیه تجویز فرهنگی، 5) زیست مجردانه، زیستن در سایه مجردزدگی، 6) زیست مجردانه، فرصتی برای توسعه و تحقق فردی و حرفه ای و 7) زیست مجردانه، امکانی برای رهایی از نظارت فراگیر شده است و در نهایت منجر به کشف یک مقوله هسته تحت عنوان "زیست مجردانه: ساخت گشایی زیست جهان جوانان" گردیده است.
برساخت هویت اجتماعی به میانجی الگوهای غذایی: مطالعه کیفی مشتریان 15- 65 ساله رستوران ها و کافی شاپ ها در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
112 - 128
حوزههای تخصصی:
تأمل در الگوها و پسندهای غذایی کنشگران بدون در نظر گرفتن پیوند پیچیده ای که امروزه بین فرایندهای برساخت هویت و مصرفی شدن همه چیز شکل گرفته است امکان پذیر نیست. از این زاویه، مطالعه ذائقه و سلیقه مصرف کننده موضوع پژوهش های بسیاری در جامعه شناسی بوده است، به ویژه بدین جهت که در جامعه معاصر هویت کنشگران، با کم رنگ شدن سنت ها، به طرز روزافزونی حول و حوش فرایندهای مصرف شکل می گیرد. مسئله اصلی پژوهش حاضر آن است که هویت اجتماعی افراد چگونه به میانجی انتخاب ها و پسندها و سلایق غذایی آنان برساخت می شود. برای تأمل نظری در این مسئله، از نظریه تمایز بوردیو و نیز از نظریه بازاندیشی گیدنز استفاده شده است. روش مورد استفاده از جنس پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری، مشتریان 15-64 ساله رستوران ها و کافی شاپ های شهر تهران است که 400 نفر از آنان به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که تمایل به الگوهای غذایی لاکچری بیشترین فراوانی را در بین جامعه آماری دارد. هر اندازه که میزان سرمایه ها، به ویژه سرمایه اقتصادی، در میان مشتریان بیشتر باشد، این تمایل نیز بیشتر می شود. میل به انتخاب غذای لاکچری همچنین در میان مشتریانی که گرایش به نمایش پرستیژ و اعتبار اجتماعی فرهنگی خود دارند به وفور دیده می شود. این یافته مؤید آن مضمون نظری است که کنشگران در جامعه مصرفی تمایل دارند هویت اجتماعی خود را با اتکا به منطق مصرف لاکچری به نمایش بگذارند. در انتخاب الگوی غذایی، مشتریان می کوشند سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی خود را به نوعی سرمایه اقتصادی تبدیل کنند.
نقش میانجی وابستگی دانش آموزان به شبکه های اجتماعی در تبیین رابطه میان سبک های ارتباطی خانواده و پذیرش اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
259 - 283
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وابستگی نوجوانان به شبکه های اجتماعی مجازی، پدیده نسبتاً نوظهور و رو به رشدی است که در سالیان اخیر با فراهم شدن دسترسی همگانی به فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، به یکی از عوامل مهم در تغییر الگوهای رفتاری منجر شده و توجه متخصصان حوزه های علوم اجتماعی و رفتاری را به خود معطوف نموده است. هدف پژوهش حاضر بررسی مدل علّی بین سبک های ارتباطی و پذیرش اجتماعی با نقش واسطه ای وابستگی به شبکه های اجتماعی دانش آموزان بود.
روش و داده ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان تفت در سال تحصیلی 1402-1401 بود که به روش نمونه گیری تمام شماری تعداد 200 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار پژوهش، پرسشنامه تجدیدنظرشده الگوهای ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی (1994)، پرسشنامه پذیرش اجتماعی مارلو و کراون (1960) و پرسشنامه وابستگی به اینترنت یانگ (1998) بود.
یافته ها: نتایج نشان داد سبک ارتباطی گفت وشنود، همنوایی و وابستگی به شبکه های اجتماعی به صورت مستقیم و معنادار پذیرش اجتماعی را پیش بینی می کنند. همچنین از بین دو سبک ارتباطی، تنها سبک ارتباطی گفت وشنود به صورت مستقیم، منفی و معنادار، قادر به پیش بینی وابستگی به شبکه های اجتماعی در دانش آموزان می باشد. در نهایت وابستگی به شبکه های اجتماعی تنها در ارتباط بین سبک ارتباطی گفت وشنود و پذیرش اجتماعی در دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان تفت نقش واسطه ای دارد.
بحث و نتیجه گیری: هرقدر افراد از سبک های ارتباطی بهتری استفاده کنند و آزادانه به بحث و تبادل نظر بپردازند کمتر به شبکه های اجتماعی وابسته شده و پذیرش اجتماعی آنها افزایش می یابد.
پیام اصلی: مشاوران خانواده با برگزاری کارگاه های آموزش سبک های ارتباطی، وابستگی به شبکه های اجتماعی دانش آموزان را کاهش و پذیرش اجتماعی آن ها را افزایش دهند. تحقیقات بیشتری لازم است تا بر نقش والدین و ارائه آموزش های لازم به آن ها جهت کمک به بهبود پذیرش اجتماعی دانش آموزان و کاهش وابستگی به شبکه های اجتماعی تمرکز نمایند.
معاصرسازی اندیشه اجتماعی فارابی در شاخص های انتخاب مدیران شهری زمینه ساز تحقق هماهنگی بین سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران به عنوان بالاترین مقام دستگاه های اجرایی همواره در قوانین و مقررات موجود کشور مسئولیت تصمیم گیری نهایی هر سازمانی را برعهده دارند. بر این اساس مدیران و تصمیمات آنها نقش اساسی در هماهنگی بین سازمانی ایفا می کنند. در واقع انتخاب مدیران دارای رویکردهای مشارکت جویانه بر اساس شاخص های معاصرسازی شده زیربنای تحقق هماهنگی بین سازمانی در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری ایران را فراهم می آورد. بر این اساس در این پژوهش اندیشه های فارابی در خصوص شروط لازم برای مدیران ارکان حکومتی، نظریه های معاصر غربی در خصوص ویژگی های مدیران و قوانین و مقررات موجود در ارتباط با شرایط و ویژگی های مدیران اجرایی کشور با یکدیگر مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته و در نهایت 19 شاخص معرفی شد. اگرچه قوانین و مقرراتی در خصوص صفات و ویژگی های مدیران وجود دارد ولی در مقام اجرا با دشورای ها و مصلحت اندیشی هایی روبرو هستیم. بر این اساس پیشنهاد می شود بانک اطلاعاتی کارکنان دستگاه های اجرایی که دارای حداقل 5 سال سابقه اجرایی باشند، تشکیل شده و ترتیبی اتخاذ شود که مدیران ارشد تنها مجاز به انتصاب مدیران عملیاتی از داخل این بانک باشند. همچنین پیشنهاد می شود شاخص «پایبندی به اجرای برنامه های عملیاتی دستگاه» به عنوان یکی از شاخص های اصلی مورد توجه در انتصاب مدیران دستگاه-های اجرایی ملاک عمل قرار گیرد.
جامعه شناسی و نسبت آن با دیگری (بی شناسنامه ها در مقام دیگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
89 - 108
حوزههای تخصصی:
در مقاله ی حاضر به بی شناسنامه ها به مثابه «دیگریِ آستانه ای» نگریسته شده است. امروزه این گروه از هم وطنان نه به خاطر جهان بینی، جنسیت یا زبان متفاوت بلکه به خاطر نداشتن شناسنامه به گروهی منزوی و طردشده در میان میلیون ها انسان بدل شده اند. با وجود این، تاکنون توجه چندانی به این گروه نشده است و تقریباً سکوتی همه جا حاضر در میان پژوهشگران علوم اجتماعی درباره ی گروه مورد اشاره وجود دارد. بنابراین، طرح این پرسش ضروری است: چرا جامعه شناسان ایرانی کمتر به مسائل این زندگی (زندگی دیگری/ فرد بی شناسنامه) توجه نشان داده اند و اغلب درباره ی شیوه زندگی بی شناسنامه ها سکوت کرده اند؟ در مقاله ی حاضر به قصد پاسخ به این پرسش به مطالعه ی نسبت میان جامعه شناسی و دیگری (آستانه ای) پرداخته ایم. به نظر می رسد که ریشه ی این سکوت در برخی گرایش های موجود در جامعه شناسی مسلط قابل پیگیری است. در واقع به قصد پاسخ به پرسش فوق به مطالعه ی برخی از مباحث نظریه پردازان مدرن پرداخته ایم و این مطالعه نشان می دهد که مهم ترین مسئله برای جامعه شناسی مسلط از آغاز پیدایش این رشته کشف قوانین و قواعد ثابت و تکرارشونده بوده است و بر همین اساس می توان گفت که این جامعه شناسی همواره سخنی درباره ی نظم بوده و هست. نخستین رانده شده از این قلمرو نیز همانا دیگری است.
تبیین و اولویت بندی مؤلفه های الگوی حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش شهرنشینی و اهمیت روزافزون شهرها در توسعه اقتصاد ملی، روش های متعارف اداره شهر با رویکردهایی از بالا به پایین نتیجه بخش نبوده و ناکافی است و نیاز به اتخاذ و الگوگیری نظام ها و روش های جدید برای اداره شهرها هستیم تا مشارکت فعال و کارآمد همه ذی نفع ها را تسهیل کند. حکمرانی خوب شهری بر این اصل بنیادی استوار است که مدیریت شهری به جای آنکه به تنهایی مسئولیت کامل اداره شهر را در تمام سطوح آن بر عهده گیرند، بهتر است در کنار شهروندان، بخش های خصوصی و اجتماعی، بعنوان یکی از نهادها یا عوامل مسئول اداره شهر محسوب شوند. در این پژوهش، مؤلفه های حکمرانی خوب در مدیریت شهری منطقه یک تهران بررسی و اولویت بندی شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان شهرداری منطقه یک تهران و نواحی ده گانه آن می باشدکه با استفاده از فرمول کوکران 186 نفر از آنان به روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شده اند. نتایج بدست آمده حاکی است که بر اساس ضریب اهمیت نسبی روش AHP، روابط از بیشترین اهمیت به عنوان مهم ترین عامل مؤثر بر حکمرانی خوب در مدیریت شهری با ضریب 0/533 و پس از آن اقتصاد کارآمد با ضریب 0/467 می باشد. امنیت، ارائه خدمات و ظرفیت مدنی نیز در رده های بعدی اولویت قرار گرفته اند که شاخص های این مؤلفه ها می بایست در سیاستگذاری شهری مورد توجه قرار گیرد.
مدل یابی معادلات ساختاری تأثیر دین داری، حمایت اجتماعی و طرد همسالان بر رفتارهای پرخطر دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۲
43 - 68
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در نوجوانی تغییرات بزرگ، سریع، احساسی، فیزیکی و اجتماعی اتفاق می افتد (آخنباخ و گیتلمن،[1] 2011، ص366). این دوره زمانی است که نوجوانان نقش ها و مسئولیت های جدید را پذیرا شده و مهارت های اجتماعی را برای برعهده گرفتن نقش ها یاد می گیرند؛ ولی ازآنجاکه مدل و الگویی دقیق، روشن و همه جانبه در زمینه رفتار مناسب برای آنان مشخص نشده است، آنان به سبک و سنگین کردن رفتارها، آزمایش نقش ها، اعلام تمایز از بزرگسالان و گاه به نادیده گرفتن قواعد دست می زنند (شفرز،[2] 1392، ص147). عوامل مختلفی بر رفتارهای پرخطر تأثیرگذارند. باورهای دینی یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر رفتار و عمل افراد است. اندیشمندان معتقدند: دین همواره انسان را به سوی عمل نیک و پاداش در ازای آن دعوت کرده و نقش کنترلی بر رفتار انحرافی انسان ها داشته است. دسته دیگر از عوامل مؤثر بر رفتارهای پرخطر، گروه همسالان هستند. هنگامی که کودکان وارد دوره نوجوانی می شوند، نقش همسالان در زندگی آنان افزایش پیدا می کند (ستنبرگ و موناهان،[3] 2010، ص153). حمایت اجتماعی از متغیرهای دیگری است که می تواند در کاهش رفتارهای پرخطر نقش داشته باشد (شولتز و شوارتزبرگ،[4] 2015). حمایت اجتماعی میزان برخورداری از محبت، همراهی، مراقبت، احترام، توجه و کمک دریافت شده توسط فرد از سوی افراد یا گروه های دیگر مانند اعضای خانواده، دوستان و دیگران است (سارافینو،[5]1398، ص53). این مقاله با هدف تبیین نقش مدل معادلات ساختاری با متغیرهای دین داری، حمایت اجتماعی و طرد همسالان، در تأیید و برازش معنا دار آن نگاشته شده است.روش: روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است. از نظر روش، توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم منطقه درودزن شهر شیراز به تعداد 600 نفر، نمونه پژوهش براساس جدول مورگان 234 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از چهار پرسش نامه استفاده شده است:الف) پرسش نامه دین داری، توسط گلاک و استارک (1965) دارای 26 گویه است با یک مقیاس لیکرت پنج درجه ای (کاملاً موافق تا کاملاً مخالف) که هر ماده دارای ارزشی بین 1 تا 5 است؛ب) مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی توسط زاده محمدی و احمدآبادی (۱۳۸۸) ساخته شده این مقیاس شامل ۳۴ گویه برای سنجش آسیب پذیری نوجوانان در مقابل شش دسته رفتارهای پرخطرِ رانندگی خطرناک، خشونت، سیگار کشیدن، مصرف مواد مخدر، مصرف الکل و دوستی با جنس مخالف است که پاسخگویان موافقت یا مخالفت خود را با این گویه ها در یک مقیاس 5 گزینه ای از کاملاً موافق (5) تا کاملاً مخالف (1) بیان می کنند.ج) پرسش نامه طرد همسالان این آزمون توسط طهماسیان (1384) و در قالب 15 سؤال طراحی شده است که احساس نوجوان از مطرود یا محبوب بودن را در گروه همسالان می سنجد. این پرسش نامه دارای دو خرده مقیاس پذیرش همسالان و طرد همسالان می باشد.د) پرسش نامه حمایت اجتماعی فلمینگ[1] و همکاران در سال 1982 تهیه شده است و دارای 25 سوال و 5 خرده مقیاسِ حمایت ادراک شده از خانواده، حمایت ادراک شده از دوستان، عقیده و نظر درباره اهمیت حمایت اجتماعی و حمایت ادراک شده عمومی است.نتایج: تأثیر دین داری بر مؤلفه اعمال ریسک پذیر در رانندگی نشان می دهد که مقدار تی برابر با 48/8- شده و این مقدار بزرگتر از 96/1 می باشد؛ ازاین رو اثرگذاری متغیر دین داری در رانندگی مورد تأیید می باشد. همچنین، میزان شدت این تأثیر منفی، غیرمستقیم و ضعیف بوده و برابر با 40/0- می باشد. تأثیر دین داری بر مؤلفه خشونت نشان می دهد که مقدار تی برابر با 05/20- شده و این مقدار بزرگتر از 96/1 می باشد؛ ازاین رو، اثرگذاری متغیر دین داری در میزان خشونت مورد تأیید می باشد. همچنین، میزان شدت این تأثیرمنفی، غیرمستقیم و قوی بوده و برابر با 80/0- می باشد. در دیگر متغیرها دیده می شود که تأثیر دین داری بر روی مصرف سیگار (مقدار تی برابر 95/19- و ضریب همبستگی 79/0-)، مصرف مواد مخدر (مقدار تی برابر 56/22- و ضریب همبستگی 83/0-) و مصرف الکل (مقدار تی برابر 41/20- و ضریب همبستگی 80/0-) نسبت عکس داشته که شدت آن در سه تا حالت قوی بوده است.همچنین، تأثیر متغیر دین داری در گرایش به دوستی با جنس مخالف منفی و غیرمستقیم بوده است؛ اما شدت آن ضعیف دیده شده است (مقدار تی برابر 63/8- و ضریب همبستگی 30/0). متغیر طرد همسالان در معنای کلی، بروز رفتارهای پرخطر را در پاسخ گویان افزایش داده است؛ به طوری که این تغییر در مؤلفه های رانندگی خطرناک (مقدار تی برابر 15/9 و ضریب همبستگی 51/0)، رفتارهای خشونت آمیز (مقدار تی برابر 80/9 و ضریب همبستگی 54/0)، مصرف سیگار (مقدار تی برابر 57/9 و ضریب همبستگی 53/0)، مصرف مواد مخدر (مقدار تی برابر 28/10 و ضریب همبستگی 56/0)، مصرف الکل (مقدار تی برابر 11/10 و ضریب همبستگی 55/0) و دوستی با جنس مخالف (مقدار تی برابر 08/10 و ضریب همبستگی 55/0) نشان داده شده است.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که دین داری، طرد همسالان و حمایت اجتماعی پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر متوسطه دوم منطقه درودزن شهر شیراز است. مدل برازش خوبی از داده های دنیای واقعی داشته است؛ یعنی اینکه در کلیت مدل معادله ساختاری، تأثیر متغیرهای دین داری، طرد همسالان و حمایت اجتماعی در مؤلفه های متغیر رفتار پرخطر تأیید شده و برازش معنا دار دارد. با توجه به بررسی های انجام شده پژوهش یا پژوهش هایی که صرفاً نقش دین داری، طرد همسالان و حمایت اجتماعی را به عنوان پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر نشان دهد، یافت نشد؛ اما ازجمله پژوهش های همسو با فرضیه یادشده، پژوهش جزایری و همکاران (1398)، کلاته ساداتی و همکاران (1397)، کوهی و وفایی اقدم (1396)، افشانی و همکاران (1394)، بخشش بروجنی و همکاران (1399)، رزاقی و همکاران (1399)، احمدی و همکاران (1396)، محمدی و همکاران (1401)، عشایری و همکاران (1401)، زاددهش و باباخانی (1399)، الکساندر[2] و همکاران (2019)، کاپتانوویچ[3] و همکاران (2019) و کول و همکاران[4] (2020) می باشد. نوجوانان به عنوان گروه اصلی در معرض رفتارهای پرخطر محسوب می شوند. در این مرحله از رشد، نوجوان به دلیل خودمحور بودن ممکن است شناخت و برداشت کاملی از پیامدهای مخاطره آمیز رفتار خود نداشته باشد و بیشتر به کشف و تجربه موقعیت های پرخطر گرایش پیدا کند (کلوئپ[5] و همکاران، 2011). عوامل مختلفی در بروز رفتارهای پرخطر دوران نوجوانی دخالت دارند که نظارت والدین، پذیرش نوجوان از طرف همسالان مناسب، نگرش والدین و همسالان به رفتارهای پرخطر، الگوبرداری از همسالان و عدم مبادرت به رفتارهای پرخطر توسط خود والدین ازجمله عوامل مهم در عدم بروز رفتارهای پرخطر است (نارجیسو[1] و همکاران، 2013).تقدیر و تشکر: از همه کسانی که در این پژوهش به ما یاری رساندند، کمال تشکر و قدردانی را داریم.تعارض منافع: در این مقاله هیچ تعارض منافعی وجود ندارد.
گذار از سیاستِ رهایی به سیاستِ زندگی در ایران؛ تفسیری بر دو فیلم شهر موش های یک و دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
125 - 149
حوزههای تخصصی:
این مقاله کوششی برای فهمِ دگردیسی فضای ادراکی جامعه ایران به میانجی سینما(مطالعه موردی فیلم شهر موش های یک و دو) است. فضای ادراکی جامعه ایران در چند دهه بعد انقلاب دستخوش دگردیسی هایی در عرصه ی سیاست اندیشی و سیاست ورزی شده است. دگردیسی ای که می توان از آن به گذار از سیاستِ رهایی به سیاستِ زندگی یاد کرد. با مرور، توسعه، حصر و تحدید آرای آنتونی گیدنز و آلن تورن به تدقیق مفهومیِ سیاست رهایی و سیاست زندگی در ادبیات سیاسی می پردازیم. و سپس در دو سطح، نخست بررسی درون مایه دو فیلم شهر موشهای یک و دو با روش تحلیل روایت گریماس و دوم تحلیل برون نگر فیلم ، به ارتباط فیلم با فضای سیاسی اجتماعی زمانه خود خواهیم پرداخت. نتایج بررسی ها نشان دهنده این امر است که «شهر موش های یک در دهه60 شمسی» در قالب سیاست رهایی و «شهر موش های دو در دهه 90شمسی» در قالب سیاست زندگی به بازسازی جهان اجتماعی زمانه خود همت گماشته اند.
تبیین وضعیت فرهنگ دانشگاهی در دانشگاههای ایران براساس مصاحبه نیمه ساختار یافته با صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ زمستان۱۴۰۳ شماره ۷۷
11 - 34
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین وضعیت فرهنگ دانشگاهی در دانشگاههای ایران با رویکرد کیفی انجام گردید. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر از صاحبنظران آموزش عالی جمع آوری گردید. کدگذاری باز و محوری روی داده های مصاحبه انجام شد و از روش تحلیل مضمون استفاده گردید. داده های بدست آمده با توجه به سوالات مصاحبه در شش محور درک افراد از فرهنگ دانشگاه، مولفه های فرهنگ دانشگاه و توصیف وضعیت آنها، عوامل درونی و بیرونی موثر بر فرهنگ دانشگاه، پیامدهای فرهنگ دانشگاه، و راه حل های مطرح شده ارائه شد. هنجارهای علمی، ارتباطات، برخورداری از ویژگیهای انسان دانشگاهی، رفتارهای دانشگاهی، استقلال دانشگاهی، زندگی در محیط دانشگاه و اخلاق دانشگاهی به عنوان مولفه های فرهنگ دانشگاهی ذکر شد در خصوص مولفه های دانشگاهی، تصویر مطلوبی ارائه نمی شود و در نهایت اعطای استقلال به دانشگاه، مهندسی در فرهنگ دانشگاهی و توسعه اجتماعات علمی و .. به عنوان راهکار مطرح می شود. نتایج این تحقیق برای سیاستگذاری در خصوص فرهنگ دانشگاهی قابل استفاده است.
از هویت تا گفتمان: تحلیل دیپلماسی رسانه ای ایران در ایتالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳
115 - 139
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی رسانه ای، یکی از ابزارهای قدرت نرم در شکل دهی به تصویر بین المللی کشورها و پیشبرد سیاست خارجی است. تعاملات رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا این کشور از اعضای تأثیرگذار اتحادیه اروپا با پیوندهای فرهنگی و تاریخی عمیق با جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. بااین حال، چالش هایی مانند تمرکز رسانه ای، روایت های غالب غربی و شکاف اطلاعاتی، مسیر دیپلماسی رسانه ای ایران را پیچیده کرده است. این پژوهش، با بهره گیری از نظریه سازه انگاری، به بررسی تأثیر هنجارها، هویت و گفتمان های فرهنگی بر دیپلماسی رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا پرداخته است. روش تحقیق کیفی و مبتنی بر تحلیل تماتیک بوده و داده ها از طریق مصاحبه های عمیق با ۱۴ متخصص در حوزه رسانه، دیپلماسی و فرهنگ گردآوری شده است. یافته ها نشان می دهد که دیپلماسی رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا از یک سو دارای ظرفیت هایی همچون پیوندهای تاریخی و فرهنگی، رسانه های متنوع و تولید محتوای چندزبانه است و از سوی دیگر، با چالش هایی مانند بحران ساختاری رسانه ها، همگرایی دینی در بستر رسانه، محدودیت دسترسی به رسانه های تأثیرگذار و روایت های یک سویه مواجه است. همچنین۹۰ درصد از مصاحبه شوندگان بر اهمیت برگزاری رویدادهای فرهنگی و هنری تأکید دارند. مهم ترین نتایج پژوهش، شامل بحران ساختاری رسانه ها، نقش همگرایی دینی، افزایش تعامل رسانه ای جمهوری اسلامی ایران و ایتالیا، گسترش ارتباطات علمی و تقویت حضور دیجیتال و تبلیغات هدفمند در این کشور است.
بررسی جامعه شناختی سیمای زن ارمنی در ادبیات منثور ایران با رویکرد ایماگولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
195-218
حوزههای تخصصی:
ارامنه همواره در صحنه فرهنگ و ادبیات ایران نقش قابل توجهی داشته اند. بررسی مواجهه جامعه ایرانی با ارامنه می تواند محل مطالعات گوناگون جامعه شناسی، ادبی، تاریخی و فرهنگی باشد. ما در این مقاله به بررسی سیمای زنان ارمنی، به عنوان بخش مهمی از جامعه ارامنه در ادبیات داستانی ایران تا پیش از انقلاب اسلامی با استفاده از روش ایماگولوژی پرداخته ایم. ایماژولوژی که زیرشاخه ای از مطالعات ادبی تطبیقی است، چگونگی تجلی هویت ملل مختلف را در تضاد و مقایسه تصویر خود با تصویر دیگران در ادبیات مطالعه می کند. در این پژوهش ما ابتدا به معرفی دانش ایماگولوژی یا تصویرشناسی و ذکر تاریخچه مختصر آن پرداخته ایم و سپس با استفاده از یافته های این دانش، سیمای زن ارمنی در ادبیات داستانی ایران را بررسی کرده ایم. پس از جمع آوری نمونه ها به این نتیجه رسیده ایم که سیمای زن ارمنی در نمونه ها، در قالب دو تصویر عمده قابل دسته بندی است: نخست زن ارمنی به مثابه زنی زیبا و آزاد که عمدتا به عنوان ابژه ای برای زناشویی یا خوشگذرانی بازنمایانده می شود و دوم زنان ارمنی کارگر و زحمتکش که تصویری قابل تحسین و احترام دارند و به نوعی در مقابل دسته اول قرار می گیرند.
مطالعه عوامل مؤثر بر ترس از جرم میان شهروندان ایرانی:مروری بر پژوهش های سابق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
71 - 97
حوزههای تخصصی:
ترس از جرم به معنای ترس، دلهره، هراس، اضطراب عمومی، احساس ناامنی و نگرانی اجتماعی نسبت به قربانی توسط جرائم اجتماعی (سرقت، کیف قاپی، دزدی، تهدید مالی-جانی، تنه زدن، اخاذی، مزاحمت ناموسی، فحاشی و هتک حرمت) است. جامعه ایرانی به دلیل تغییرات اجتماعی-فرهنگی و فرایندهای گذار اجتماعی از حالت سنتی-مکانیکی به قالب مدرن-ارگانیگی (صنعتی شدن، شهرنشینی، افزایش مهاجرت و جهانی شدن)، با عبور از آسیب و جرائم سنتی به مسائل و جرائم نوپدید و پیچیده همراه بوده است که کیفیت زندگی شهروندان را تحت تأثیر قرار داده است. به طوری که افزایش مسائل و آسیب های اجتماعی؛ شیوع جرائم مالی و خشن، سرقت، کیف قاپی، خشونت خیابانی و باز تکرار آن در رسانه های جمعی، برشدت ترس از جرم و نگرانی شهروندان افزوده شده است. براین اساس هدف اصلی این پژوهش، مطالعه عوامل مؤثر بر ترس از جرم میان شهروندان ایرانی (مروری بر پژوهش های سابق) است. روش تحقیق از نوع فراتحلیل، روش نمونه گیری تعمدی-غیراحتمالی؛ از جامعه آماری 89 سند (منابع علمی نورمگز، مگ ایران، ایران داک و پایگاه علمی جهاد دانشگاهی) 35 سند علمی به عنوان حجم نمونه در فاصله زمانی 1388 الی 1403 با تکیه بر ملاک ورود و خروج گزینش شده و از طریق آزمون d کوهن و f فیشر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج فراتحلیل نظام مند cma2 نشان می دهد که عوامل اجتماعی (رضایت از عملکرد پلیس انتظامی، بی سازمانی اجتماعی، تعلق اجتماعی، کنترل اجتماعی، سرمایه اجتماعی)؛ عوامل فرهنگی (مصرف رسانه جمعی، سرمایه فرهنگی، تعلق مذهبی، سبک زندگی ورزشی)؛ عوامل اقتصادی (محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی، فشارهای اقتصادی، مشارکت اقتصادی) و عوامل روانی (عزت نفس، برچسب زنی، تجربه قربانی شدن، سلامت روانی، انزوای اجتماعی) در افزایش نگرانی و ترس از جرم شهروندان مؤثر بوده است. درنهایت ترس از جرم به مثابه واقعیتی اجتماعی، اجباری و بیرونی طی سال های 1388 الی 1403 ریشه های چند بعدی داشته و عدم سیاست گذاری کلان، میانی و خرد در کنترل آن؛ منجر به بی ثباتی سکونتی، افزایش ناهمگونی اجتماعی، اختلال نظارت و کنترل اجتماعی، بی تفاوتی مدنی، افت کیفیت زندگی، کاهش سلامت روانی-اجتماعی، کاهش مشارکت اقتصادی، فروپاشی سرمایه اجتماعی و گذار جامعه مدنی به محیط انتقالی، فضای پنجره شکسته و غیردفاع اجتماعی-محیطی می گردد.
بررسی عوامل موثر بر گرایش به خشونت در زندان مرکزی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 34
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از آنجایی که شناسایی عوامل موثر بر گرایش به خشونت از مولفه های اصلی تعیین کننده کاهش گرایش به خشونت در زندان و جامعه است،این مقاله با هدف بررسی روند شکل گیری گرایش به خشونت و عوامل موثر بر آن را بر اساس بسط مفاهیم بنیادی گیدنز در خصوص احساس ناامنی،پیش بینی پذیری،اعتماد و اضطراب وجودی،تبیین کرده است.روش: این تحقیق به روش کمی و از طریق پیمایش انجام شده است و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران مشخص و 204 نفر از زندانیان که بین رده سنی 21 تا 58 سال هستند. به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند که ابزار جمع آوری داده ها،پرسشنامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت برای داده های ترتیبی است و برای تعیین پایایی گویه ها از ضریب آلفای کرونباخ و برای سنجش اعتبار پرسشنامه از روش تحلیل عاملی تاییدی و اعتبار صوری استفاده شده است.یافته ها: میانگین رتبه ای احساس امنیت ، احساس امنیت اقتصادی ، احساس امنیت فرهنگی ، احساس امنیت اجتماعی و اضطراب وجودی به ترتیب برابر با 02/2، 92/1، 06/2، 03/2 ،87/1 است. همچنین تحلیل رگرسیونی هرکدام با متغیر وابسته به ترتیب41/0 و 13/0 و 39/0 و 20/0- و 43/0 است.با سطح معناداری 5 درصد تنها تاثیر چهار فرضیه ی احساس امنیت،احساس امنیت فرهنگی، احساس امنیت اجتماعی و اضطراب وجودی بر گرایش به خشونت تایید شد و آزمون معادلات ساختاری نشان می دهد که مسیر های علّی احساس امنیت(فرهنگی و اجتماعی) 69 درصد از واریانس گرایش به خشونت زندانیان را تبیین کرده است.نتیجه گیری:نتایج آزمون فرضیه ها تاثیر جدی متغیرهای اشاره شده به جزء احساس امنیت اقتصادی بر گرایش به خشونت را تایید می کنند و نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد که احساس ناامنی فرهنگی زندانیان موجب افزایش اضطراب وجودی و تقویت گرایش به خشونت در آنان شده است. همچنین احساس ناامنی فرهنگی با تاثیرگذاری بر احساس امنیت اجتماعی و اضطراب وجودی در گرایش به خشونت زندانیان علیه خود و دیگران موثر بوده است. اما افزایش احساس ناامنی اقتصادی مستقل از احساس امنیت فرهنگی و اجتماعی، تاثیر مستقیم بر گرایش خشونت زندانیان علیه دیگران داشته است.