فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش تفکرِ نقاد بر حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان انجام شد.
روش: در این پژوهش از طرحِ تمام آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه دوازدهمِ مدرسه نیکان در منطقه یک آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند که تعداد ۳۰ نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام شامل ۱۵ نفر) قرار گرفتند. بسته آموزشی تفکر نقاد، پس از طراحی، به مدت ۱۰ جلسه سی دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. مشارکت کنندگان به پرسشنامه حافظه کاری (دانیمن و همکاران، ۱۹۸۰)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و همکاران، ۲۰۱۰) و تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۶)، در سه مقطع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه، پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج طرح تحلیل واریانس عاملی آمیخته ساده نشان داد که آموزش تفکر نقاد بر افزایش حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی و راهبرد های انطباقی تنظیم شناختی هیجان و کاهشِ راهبرد های ناانطباقی تنظیم شناختی هیجان مؤثر بود (۰۵/۰≥p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های تفکر نقاد از طریقِ تقویتِ سرمایه روانی و منابعِ مقابله ای مشارکت کنندگان، کُنش وری آن ها را در دو قلمرو شناختی و هیجانی، ارتقا می بخشد.
رابطه صفات تاریک شخصیت و پرخاشگری سایبری با نقش واسطه ای خودنمایی آنلاین در فضای مجازی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
43 - 58
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه صفات تاریک شخصیت و پرخاشگری سایبری با واسطه گری خودنمایی آنلاین در فضای مجازی در نوجوانان انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی_ همبستگی و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ تشکیل دادند که از بین آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای ۳۲۷ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده این پژوهش شامل مقیاس پرخاشگری سایبری برای نوجوانان آلوارز گارسیا و همکاران، خودنمایی چو و فارن و صفات تاریک شخصیت جوناسون و وبستر بود. برای تحلیل دادها از روش همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که صفات تاریک شخصیت رابطه مستقیم و معناداری با پرخاشگری سایبری و خودنمایی آنلاین دارد. همچنین نتایج نشان داد خودنمایی آنلاین در فضای مجازی در ارتباط با صفات تاریک شخصیت و پرخاشگری سایبری نقش میانجی دارد. بنابراین پیشنهاد می شود که متخصصان سلامت روان از طریق آموزش و مداخلات شناختی رفتاری در راستای تزریق بینش تازه در مورد توانایی ها و ارتقای عزت نفس نوجوانانی که رفتار خودنمایی آنلاین در فضای مجازی دارند بپردازند.
تاثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر خوش بینی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
209 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر خوش بینی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهر اردبیل انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی (4945 نفر) شهر اردبیل در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که از میان آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه 30 نفره (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه گواه) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خوش بینی تحصیلی اسچنن موران و همکاران (2013) و اشتیاق تحصیلی وانگ و همکاران (2011) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS.24 استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی منجر به افزایش خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان ابتدایی شود (01/0>p)؛ همچنین آموزش مثبت اندیشی در ارتقای اشتیاق تحصیلی دانش آموزان ابتدایی موثر بود و نتایج این تاثیر در بازه زمانی 3 ماهه نیز پایدار بود (01/0>p). باتوجه به نتایج مطالعه حاضر، آموزش مهارت مثبت اندیشی می تواند به عنوان یک برنامه پیشگیرانه برای دانش آموزانی که در زمینه تحصیلی و هیجانی دچار مشکل و نقص هستند یا در قالب یک برنامه مداخله ای برای کاهش آسیب در کودکان و نوجوانان، به ویژه توسط درمانگران و مشاوران مدنظر قرار گیرد.
نقش سبک های تفکر و تصمیم گیری در رغبت به ازدواج دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
11 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل واقعیت های جامعه نشان می دهد که در دانشجویان، رغبت به ازدواج کاهش یافته است. این کاهش ممکن است به دلیل تغییراتی در سبک های تفکر و تصمیم گیری باشد که تأثیر چشم گیری بر تمامی جوانان و جوامع دارد و می تواند در زمینه های مختلف جامعه به ویژه در ازدواج و روابط جوانان تاثیرگذار باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی سبک های تفکر و تصمیم گیری در رغبت به ازدواج دانشجویان صورت گرفت. روش: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی _پیش بینی بوده و جامعه آماری پژوهش را دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر قدس در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ تشکیل دادند که نمونه ای به حجم ۲۲۹ نفر با نرم افزار G*power به صورت غیرتصادفی، در دسترس انتخاب گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که از بین مؤلفه های سبک های تفکر، سبک تفکر محافظه کارانه (β=0.123, df=2.226 P<0.05) و سبک تفکر الیگارشی (β=0.185, df=2.226 P<0.01) می تواند رغبت به ازدواج را پیش بینی کند. همچنین از بین مولفه های سبک تصمیم گیری، مولفه سبک وابستگی (β=0.232, df=2.226 P<0.01) می تواند رغبت به ازدواج را پیش بینی کند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، جوانان نسبت به ازدواج و مسولیت های ازدواج محتاطانه تر و ترجیح می دهند برحسب تفکر محافظه کار با آداب و هنجارهای فعلی پیش روند؛ همچنین براساس سبک تفکری الیگارشی در اولویت بندی کارهای مهم زندگی دچار چالش هستند و ظاهراً این بدان دلیل است که بیشتر در صدد تثبیت شرایط شغلی هستند تا ازدواج و جفت گزینی.
تعیین تاثیر توانبخشی شناختی بر سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
33 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر توانبخشی شناختی بر سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی معرفی شده به مراکز ناتوانی های یادگیری مناطق 2، 4 و 5، در طیف سنی 8 تا 12 سال در شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آن ها با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. برنامه آموزش توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ برای گروه آزمایش به مدت 16 جلسه ی 60 دقیقه ای و دوبار در هفته و به شکل انفرادی اجرا شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی Martin & Marsh (2008) و بهزیستی تحصیلی Pietarinen, Soini & Pyhältö (2014) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحت نرم افزار SPSS-21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون سرزندگی تحصیلی (0.01>P، 47.34=F) و بهزیستی تحصیلی (0.01>P، 31.27=F) در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: از یافته ها می توان نتیجه گرفت توانبخشی شناختی بر سرزندگی تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص، موثر است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد اقتصاد زیست- انرژی و درمان شناختی- رفتاری بر تنظیم هیجانی در زنان
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هیجان و تنظیم هیجانی نقش مهمی را در روابط بین فردی به ویژه در زندگی زناشویی ایفا می کنند. هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد اقتصاد زیست-انرژی و درمان شناختی-رفتاری بر تنظیم هیجانی زنان بود. روش:روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه این پژوهش زنان 20 تا 40 ساله متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 7 تهران در سال 1401 بودند که از میان آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در 2 گروه مداخله و 1 گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجانی گراتز و رومر(2004) بود. گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه درمان اقتصاد زیست-انرژی و 8 جلسه درمان شناختی-رفتاری دریافت کردند. داده های پژوهش به کمک نرم افزار SPSS نسخه 25 و با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با در نظر گرفتن سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها:تحلیل داده ها نشان داد، هر دو روش درمان شناختی-رفتاری و اقتصاد زیست-انرژی منجر به بهبود معنادار توانایی تنظیم هیجان شدند(05/0> P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که اثرات هر دو درمان در دوره پیگیری پایدار بود(05/0< P) و درمان مبتنی بر اقتصاد زیست-انرژی نسبت به درمان شناختی-رفتاری بر مؤلفه های دشواری در کنترل تکانه، عدم وضوح هیجانی و نمره کل تنظیم هیجانی تاثیر بیشتری داشت(05/0> P). نتیجه گیری:درمان مبتنی بر اقتصاد زیست-انرژی نسبت به درمان شناختی-رفتاری روش موثرتری در بهبود تنظیم هیجانی است. پیشنهاد می شود از این رویکرد در درمان اختلالات تنظیم هیجانی استفاده شود.
ارائه مدل زیباشناختی و هنری در برنامه درسی دوره ابتدایی براساس آیات و روایات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
21 - 35
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال ارائه مدل زیباشناسانه و هنری در برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس آیات و روایات با استفاده از روش آمیخته (کیفی و کمی) است. مولفه-های زیباشناختی و هنری برنامه درسی براساس آیات و روایات از طریق بررسی اسناد و تبیین مبانی و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان این حوزه تبیین و استناج شد. در بخش کمی جامعه آماری، شامل کلیه معلمان، مدیران و فرهنگیان دارای مدرک دکتری تخصصی در استان سیستان و بلوچستان بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 265 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها نیز استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بود. مدل اولیه، با مولفه های حاصل از پرسشنامه طراحی شد و با استفاده از نرم افزار PLS مورد تحلیل قرار گرفت و شکل تاییدی آن بدست آمد. در مدل اعتبار شده 12 مولفه بدست آمد. در تحلیل تاییدی PLS و سوالات پژوهش از طریق بارهای عاملی و ارزش های R2 و از روش بوت استراپ (با 500 زیر نمونه) برای محاسبه مقادیر آماره T جهت تعیین معناداری ضرایب مسیر استفاده شد. مدل با توجه به جداول و ضرایب در سطح قابل قبول برازش شد و کلیه بارهای عاملی مرتبه اول بالای 50/0 به دست آمد. در نهایت مدل برآمده از PLS، در قالب نمودار اشعه خورشیدی (Sunburst) حاصل شد.
پیش بینی ناگویی هیجانی بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در رانندگان با سوءمصرف مواد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین پیش¬بینی ناگویی هیجانی بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در رانندگان با سوءمصرف مواد شهر اصفهان در سال 1403 به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را رانندگان با سوءمصرف مواد به تعداد 300 نفر تشکیل دادند که تعداد 50 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده¬ها شامل سه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان CERQ)) گارنفسگی و کریج (2006)، پرسشنامه تحمل پریشانی (DTS) سیمونز و گاهر (2005)و پرسشنامه ناگویی هیجان (TAS) بگبی، پارکر و تیلور (1994) که روایی صوری آن توسط چند نفر از پاسخگویان تأیید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای ناگویی هیجانی، راهبردهای سازش¬نیافته، راهبردهای سازش¬یافته و تحمل پریشانی 0.759، 0.712، 0.714 و 0.701 برآورد شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته¬های پژوهش در بخش آمار توصیفی از مشخصههای آماری مانند میانگین، انحراف معیار، کمترین و بیشترین مقدار و در بخش آمار استنباطی از آزمون رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته¬ها نشان داد راهبردهای سازش نیافته تنظیم شناختی هیجان به صورت مثبت و تحمل پریشانی به صورت منفی توان پیش¬بینی ناگویی هیجانی را دارد؛ ولی راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجانی توان پیش بینی ناگویی هیجانی را ندارد.
تدوین الگوی توسعه فیزیکی برای بهبود جو روانشناختی مدارس متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
729 - 738
حوزههای تخصصی:
زمینه: ارتباط میان محیط فیزیکی و جو روانشناختی مدرسه، می تواند تأثیرات بسیار گسترده ای بر عملکرد تحصیلی، رفتارها، احساسات و ارتباطات دانش آموزان داشته باشد. بنابراین، تحلیل ارتباط میان مدل توسعه فیزیکی مدارس و بهبود جو روانشناختی می تواند به طراحان و مدیران آموزشی کمک کند تا محیط های مناسبی برای رشد و توسعه دانش آموزان فراهم کنند. در انتها، مطرح است که اغلب در محیط های آموزشی ایران، الگوهای بومی و منطبق با شرایط جامعه محلی برای بهبود جو روانشناختی مدارس وجود ندارد، بنابراین نیاز به ایجاد یک الگوی بومی و مناسب برای بهبود جو روانشناختی مدارس احساس می شود.
هدف: هدف این مطالعه طراحی الگوی توسعه فیزیکی مدارس برای بهبود جو روانشناختی مدارس متوسطه دوم بود.
روش: در پژوهش حاضر از روش داده بنیاد استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را متخصصان، صاحب نظران و مدیران متخصص مستقر در آموزش و پرورش ناحیه یک اهواز بود که در زمینه توسعه فیزیکی مدارس فعالیت داشتند. حجم نمونه مشتمل بر ۱۶ نفر بود که با روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها پس از مکتوب کردن مصاحبه ها، داده های جمع آوری شده به کمک کدگذاری واکاوی شد و طبقه بندی طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد.
یافته ها: الگوی مستخرج از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش در بخش کدگذاری انتخابی در قالب شش مقوله اصلی و 13 مقوله فرعی طراحی شد. چهار مقوله معماری و طراحی محیط، ایمنی، فضاهای مسقف، فضاهای باز، شرایط علّی اثرگذار بر پدیده محوری شناسایی شد. دو مقوله در مورد شرایط زمینه ای برای ایجاد پدیده مورد مطالعه ایجاد شد و چهار مؤلفه فرهنگ مدرسه، ارتباط و مشارکت اجتماعی، منابع انسانی و محیط عاطفی به عنوان مداخله گر شناسایی شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد برای بهبود جو روانی مدارس، طراحی فضای فیزیکی محیط درونی که در رأس آن ها کلاس درس است، نیاز به توجه در طراحی است. براساس نتایج این مطالعه می توان پیشنهاد کرد که مدیران آموزش وپرورش به ویژه بخش نوسازی مدارس به مسئله محیط فیزیکی مدارس متناسب با سن دانش آموزان توجه ویژه ای داشته باشد و معماری ساختمان ها و فضاهای هر مقطع تحصیلی را متناسب با روحیات، سن، علایق دانش آموزان طراحی نمایند.
تأثیر هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی بر رشد حسی حرکتی کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشکلات حسی- حرکتی یکی از ویژگی های برجسته ی اختلالات طیف اوتیسم است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی بر رشد حسی حرکتی کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 10-6 سال مبتلا به اختلال اوتیسم مراجعه کننده به مراکز توانبخشی اوتیسم شهر تهران در سال 1402 بودند که تعداد 24 کودک اوتیسم با عملکرد بالا با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از آموزش هشت جلسه ای تمرینات ثبات مرکزی با آزمون های نیمرخ حسی2 و تست تبحر حرکتی برونینکز- ازرتسکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره و از طریق نسخه 22 نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی باعث ارتقای رشد حسی در کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا می شود (01/0P<)؛ و نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که مقدار F به دست آمده برای هر سه بعد رشد حرکتی شامل مهارت حرکتی درشت، مهارت حرکتی ظریف و هماهنگی اندام فوقانی معنادار شده است (01/0P<)
نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که تمرینات ثبات مرکزی یکی از روش های کارآمد برای رشد مهارت های حسی و حرکتی کودکان با اختلال اوتیسم عملکرد بالا است که می تواند در مراکز توانبخشی و آموزش ویژه این کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
روابط ساختاری باورهای شناختی- وسواسی با نشانه های اختلال وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۵
87 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری باورهای شناختی- وسواسی با نشانه های اختلال وسواسی–جبری بود. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. از جامعه دانشجویان دانشگاه تبریز تعداد 315 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه باورهای وسواسی (OCCWG) و پرسشنامه بازنگری شده وسواسی– اجباری (OCI-R) فوآ و همکاران پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد 1) اثر احساس مسئولیت بیش از حد بر علایم وسواس وارسی (0/25) و وسواس فکری (0/27) معنی دار است. 2) اثر ارزیابی بیش از حد خطر بر علایم وسواس وارسی (0/32) و وسواس فکری (0/13) معنی دار است. 3) اثر ناتوانی در تحمل شرایط ابهام بر علائم وسواس وارسی (0/12) معنی دار است. 4) اثر اهمیت افکار بر علائم وسواس وارسی (0/18) و وسواس فکری (0/32) معنی دار است. 5) اثرکنترل افکار بر علائم وسواس فکری و وسواس تقارن/نظم معنی دار است (0/05>p). این یافته ها تلویحات عملی در مداخلات بالینی دارد که مورد بحث واقع شده اند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر بهبود تبعیت از درمان و چربی خون (کلسترول، تری گلیسیرید، LDL و HDL) در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
77 - 96
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت نوع 2 گونه ای اختلال سوخت و سازی مزمن است که عامل بسیاری از مرگ و میرهای حال حاضر جهان بشمار می رود. هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر بهبود تبعیت از درمان و چربی خون (کلسترول، تری گلیسیرید، LDL وHDL) در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان در پاییز سال 1400 بودند که 46 نفر آنان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه گواه (23 نفر در هر گروه) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش تحت هشت جلسه درمان متمرکز بر شفقت (دو جلسه 90 دقیقه ای در هفته) و گروه گواه در انتظار مداخله آموزشی قرار گرفتند. پرسشنامه تبعیت از درمان مدانلو (1392) و نیز ارزیابی چربی خون توسط پزشک متخصص برای هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط بین- درون آزمودنی ها (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) در نسخه 24 نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها حاکی از بهبود تبعیت از درمان (132/36=F و001/0=P) و متعادل شدن سطوح چربی خون (تری گلیسرید، کلسترول، LDL و(HDL گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه و همچنین پایداری نتایج در مرحله پیگیری (306/70=F و001/0=P) بود.
نتیجه گیری: درمان متمرکز بر شفقت با بهره گیری از فنونی مانند صندلی خالی و نوشتن نامه های شفقت آمیز دارای کارایی بالینی مناسبی برای بهبود تبعیت از درمان و متعادل کردن چربی خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 به شمار می رود.
نقش میانجی گر ویژگی های شخصیتی در رابطه بین میزان پذیرش واکسن کرونا با اضطراب، افسردگی و استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
131 - 148
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ویروس کووید-19 در طول زمان تغییر شکل می دهد و همچنان در جهان موجود است. بنابراین میزان پذیرش واکسن و عوامل اثر گذار بر آن باید بررسی شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر ویژگی های شخصیتی در رابطه میان میزان پذیرش واکسن کرونا با اضطراب، افسردگی و استرس در دوران همه گیری کووید-19 بود.
روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه بزرگسالان 18 تا 60 سال شهر تهران بود، که 388 نفر (۸۱ مرد و ۲۵۷ زن) از آن ها به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کوتاه هگزاکو، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه دانش، نگرش، کاربست و نگرانی ها واکسن کووید-19 استفاده شد. سپس داده ها با نرم افزار SPSS (نسخه 24) و AMOSE (نسخه 24) تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که اضطراب، افسردگی، استرس بر ویژگی های شخصیتی (۴۱/۰=β و ۰۰۱/۰>P) اثر مثبت و بر مقاومت یا پذیرش واکسن (۱۵/۰-=β و ۰۱۳/۰=P) اثر معکوس معنی دار و همچنین ویژگی های شخصیتی بر مقاومت یا پذیرش واکسن (۱۳/۰-=β و ۰۲۱/۰=P) اثر معکوس و معنی داری دارد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که متغیر ویژگی های شخصیتی می تواند نقش میانجی (۰۳۸/۰=P) را در رابطه اضطراب، افسردگی، استرس بر مقاومت یا پذیرش واکسن داشته باشد.
The Role of Early Maladaptive Schemas and Interpersonal Needs in the Prediction of Suicidal Ideation: A Structural Equation Modeling Study among High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: The primary propose of the current study is to propose a model for predicting suicidal ideation based on early maladaptive schemas, with the mediation of interpersonal needs among high school students.Method: Employing a Structural Equation Modeling (SEM) approach, the research investigated the interplay between early maladaptive schemas and interpersonal needs. The methodology was purposefully, applied research, correlational in its descriptive nature, and rigorously adherent to the SEM design . The study encompassed the entire second-grade high school student population in Qazvin City during the academic year 2022-2023. A stratified multistage cluster sampling method systematically extracted a random sample of 600 students. Data collection utilized three standardized instruments: Beck's Suicidal Ideation Scale (BSSI), Young Schema-Short Form (YSQ-SF), and the Interpersonal Needs (INQ). Robust data analysis employed SPSS 25 and Smart PLS softwareFindings: The results indicated that maladaptive schemas exerted an indirect influence on suicidal ideation, mediated through interpersonal needs. Conversely, no direct effect of maladaptive schemas on suicidal ideation was observed. Maladaptive schemas, however, exhibited a direct association with interpersonal needs, (thwarted belongingness and perceived burdensomeness), both of which demonstrated a direct correlation with suicidal ideation. The model's adequacy was confirmed through goodness-of-fit indices.Conclusion: The theoretical implications of this study significantly contributed to the understanding of the intricate relationships influencing suicidal ideation among high school students. Furthermore, the practical applications of these findings extended to educational organizations and counseling centers, offering valuable insights for the development of targeted interventions aimed at reducing suicide rates in this demographic.
مقایسه اثربخشی توانمندسازی کارکردهای اجرایی و آموزش مهارت های نظم جویی هیجان بر اضطراب تحصیلی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آذر) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
۲۱۶-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: اضطراب تحصیلی در نوجوانان موضوع پژوهش های بسیاری بوده است و اثربخشی آموزش ها و درمان های مختلفی تاکنون بر روی این پدیده مورد بررسی قرار گرفته است ولی تاکنون هیچ مطالعه ای به بررسی مقایسه ای اثربخشی توانمندی سازی کارکردهای اجرایی و آموزش مهارت های نظم جویی هیجان بر اضطراب تحصیلی در نوجوانان دختر نپرداخته است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش توانمندسازی کارکردهای اجرایی وآموزش مهارت های تنظیم هیجان بر اضطراب تحصیلی نوجوانان مراجعه کننده به مرکز مشاوره بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر بابل بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه نامعادل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی نوجوانان دختر 15 تا 16 ساله مراجعه کننده به مرکز مشاوره بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر بابل در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از بین جامعه آماری تعداد 45 نفر به صورت در دسترس با توجه به معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش 15 نفره و یک گروه گواه 15 نفره جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب تحصیلی (آلبرت و هابر، 1960) استفاده شد. خلاصه جلسات آموزش توانمندسازی کارکردهای اجرایی برگرفته از (بارکلی، 1997) در 10 جلسه 60 دقیقه ای و خلاصه جلسات آموزش مهارت های نظم جویی هیجان برگرفته از گراس (2007) در 10 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه های آزمایش انجام شد و برای گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS-18 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش توانمندسازی کارکردهای اجرایی و آموزش مهارت های نظم جویی هیجان بر اضطراب تحصیلی اثر دارد. آموزش توانمندسازی کارکردهای اجرایی بر اضطراب تحصیلی اثربخش تر از آموزش مهارت های نظم جویی هیجان بود (05/0 >P). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج مبنی بر اثربخشی آموزش توانمندسازی کارکردهای اجرایی بر مهارت های اضطراب تحصیلی پیشنهاد می گردد که معلمان با تأکید بر روش تدریس فعال و درگیر کردن دانش آموزان در فعالیت های درسی و دادن تکالیف چالش انگیز به دانش آموزان در جهت ارتقاٌ کارکردهای اجرایی بتوانند اضطراب تحصیلی را تعدیل نمایند.
ارائه مدل ساختاری کیفیت زندگی بر اساس استرس ادراک شده با نقش میانجی گری ویژگی های شخصیتی در زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (اسفند) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۴
۱۴۰-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی از کیفیت زندگی مطلوبی برخوردار نیستند و عوامل متعددی را به عنوان پیش بینی کننده های این امر عنوان می کنند. در مورد نقش استرس ادراک شده و ویژگی های شخصیتی در کیفیت زندگی این زنان، خلاء پژوهشی وجود دارد، ازاین رو پرداختن به متغیرهای مذکور در قالب یک مدل ساختاری بر روی زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارائه مدل ساختاری کیفیت زندگی بر اساس استرس ادراک شده با نقش میانجی گری ویژگی های شخصیتی در زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی بود. روش: روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مراجعهکننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روانشناختی، مراکز بهداشت و مطب های متخصصان زنان و زایمان با تشخیص ابتلا به سندروم پیش از قاعدگی در مناطق غرب شهر تهران در بازه زمانی دی ماه تا اسفندماه سال 1400 بود. از بین زنان جامعه آماری، با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 419 نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه های سندروم پیش از قاعدگی (استاینر و همکاران، 2003)، استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983)، کیفیت زندگی (ویر و شربورن، 1992) و فرم کوتاه آزمون 5 عاملی نئو (کاستا و مک کری، 1992) بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV25 و AMOSV24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه روان رنجوری با استرس ادراک شده، مثبت و با کیفیت زندگی، منفی و معنی داری بود، اما سایر ویژگی های شخصیتی با مؤلفه های استرس ادراک شده، رابطه منفی و با مؤلفه های کیفیت زندگی، رابطه مثبت و معنی داری داشتند (01/0 >P). هم چنین اثر استرس ادراک شده بر کیفیت زندگی، منفی و معنادار بود (01/0 >P). علاوه بر این، از بین صفات شخصیتی، اثر ضریب مسیر بین وظیفه شناسی، توافق پذیری و برون گرایی بر کیفیت زندگی و روان رنجوری بر کیفیت زندگی منفی و معنی داری بود (01/0 >(P. افزون بر آن، ضریب مسیر غیرمستقیم بین استرس ادراک شده با کیفیت زندگی از طریق وظیفه شناسی، روان رنجوری و برون گرایی نیز منفی و معنادار بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت که مدل کیفیت زندگی زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی از برازش مطلوبی برخوردار است، ازاین رو آگاهی متخصصان حوزه های روانشناسی، مشاوره و سلامت از این مدل می تواند در جهت ارتقای کیفیت زندگی این دسته زنان بسیار مؤثر و کمک کننده باشد.
تدوین الگوی روابط ساختاری آمادگی به اعتیاد نوجوانان براساس نشخوار فکری و نقش واسطه ای آشفتگی های روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۸۴-۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به تدوین الگوی روابط ساختاری آمادگی به اعتیاد نوجوانان براساس نشخوار فکری و نقش واسطه ای آشفتگی های روان شناختی پرداخت. روش: این پژوهش توصیفی -همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از بین آن ها تعداد 352 نفر به شکل در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها نیز مقیاس های گرایش به اعتیاد، نشخوار فکری و آشفتگی روان شناختی بود. برای توصیف داده ها از میانگین و انحراف استاندارد و برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-24 استفاده شد. یافته ها: مدل پژوهشی از برازش مطلوبی برخوردار بود و نشخوار فکری هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم و از طریق نقش میانجی آشفتگی روان شناختی بر آمادگی به اعتیاد اثرگذار بود. نتیجه گیری: نشخوار فکری و آشفتگی های روان شناختی از عوامل جدی اثرگذار بر آمادگی نوجوانان به اعتیاد به مواد مخدر هستند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش/ تعهد و آموزش تنظیم عاطفه بر بدتنظیمی هیجانی و افسردگی در افراد مبتلا به صرع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
73 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه اثربخشی درمان پذیرش/تعهد و آموزش تنظیم عاطفه بر بدتنظیمی هیجانی و افسردگی در افراد مبتلا به صرع بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه افراد مبتلا به صرع مراجعه کننده به انجمن صرع شهر تهران در سال 1402 بودند. از این تعداد، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس در 2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل جایگزین شدند. مقیاس بدتنظیمی هیجانی و افسردگی اجرا شد. سپس، درمان پذیرش/ تعهد با گروه آزمایش 1 و آموزش تنظیم عاطفه با گروه آزمایش 2 به صورت گروهی و هر کدام 8 جلسه 90 دقیقه ا ی هر هفته یک جلسه اجرا شد. پس آزمون پس از مداخله و مرحله پیگیری 2 ماه بعد اجرا گردید. داده ها با تحلیل واریانس مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری داشته است و آموزش تنظیم عاطفه اثربخشی بیشتری داشت. می توان گفت که آموزش تنظیم عاطفه و درمان پذیرش/تعهد می توانند به عنوان شیوه های مناسب برای افراد مبتلا به صرع به کار برده شوند و تقدم استفاده با آموزش تنظیم عاطفه است.
رابطه تجارب آسیب زای دوران کودکی، تنظیم هیجان و خودآسیبی در نوجوانان: نقش میانجی ذهنی سازی
حوزههای تخصصی:
رفتارهای خودآسیب رسان در دوران نوجوانی، یکی از موضوعات قابل تأمل است که شناسایی عوامل مؤثر بر آن از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه تجارب آسیب زای دوران کودکی و تنظیم هیجان با خودآسیبی، با نقش میانجی ذهنی سازی انجام شد. این پژوهش، تحلیلی از نوع همبستگی و مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دختر و پسر 10 تا 19 ساله شهرستان آستارا در سال تحصیلی 1402 1403 هستند. نمونه این مطالعه با استفاده از فرمول کوکران، 368 نفر محاسبه شد. نمونه گیری به روش در دسترس و غیرتصادفی انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات، دانش آموزان به پرسشنامه های ترومای دوران کودکی(CTQ؛ برنستاین و همکاران، 2003)، عملکرد بازتابی(RFG؛ فوناگی و همکاران، 2016)، تنظیم هیجان(ERQ؛ گراس و جان، 2003) و آسیب به خود(SHI؛ سانسون و همکاران، 1998) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 24، AMOS و بوت استرپ استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، ذهنی سازی نقش میانجی بین ترومای کودکی و تنظیم هیجان با خودآسیبی دارد. با توجه به نتایج مطالعه پیشنهاد می شود برای کاهش رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان، برنامه های آموزشی و درمانی لازم برای دانش آموزان و والدین اجرا شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
۲۰۴-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی پذیرش و تعهد بر نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر خرم آباد در سال 1402 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) وکنترل (15 نفر) قرارگرفتند. شرکت کنندگان هردو گروه پرسشنامه های نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان مبتنی پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دوگروه تفاوت معنی داری وجود داشت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، باعث کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش خودکارآمدی ترک و بهزیستی روانشناختی در افراد وابسته به مواد مخدر شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر حاکی از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد مخدر بود. بنابراین، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در جهت کاهش وابستگی به مواد مخدر مورد استفاده قرار گیرد.