فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: This research aimed to investigate the relationships between future self-continuity, savoring beliefs, and academic procrastination with the academic grit of Urmia University students in the 2023-2024 academic year. Method: This was descriptive and correlational research. The study's statistical population consisted of all Urmia University students in the academic year 2023-2024 (N=13,000). A total of 393 students were selected through convenience sampling. The data collection tools included the Future Self-Continuity Questionnaire (FSCQ) (2020), the Savoring Beliefs Inventory (SBI) (2003), the Academic Procrastination Questionnaire (APQ) (2012), and the Academic Grit Scale (AGS) (2017). Pearson correlation and multiple regression were used for data analysis. Results: The results of the data analysis revealed a significant positive relationship between future self-continuity and savoring beliefs with students’ academic grit, and a significant negative relationship between academic procrastination and academic grit (P<0.01). Moreover, based on the results of multiple regression analysis, future self-continuity had the highest predictive power (β=0.304) for academic grit in students. Conclusions: Based on the results of this study, strengthening future self-continuity, savoring beliefs, and skills for reducing academic procrastination is recommended to enhance the academic grit of students.
نقش میانجی کنترل شناختی و جهت گیری هدف در رابطه بین هوش معنوی و وجدانی بودن با تجربه غرقگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی کنترل شناختی و جهت گیری هدف در رابطه بین هوش معنوی و وجدانی بودن باتجربه غرقگی بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان گیلان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. تعداد 450 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تجربه غرقگی (1996)، کنترل شناختی (CCFQ، 2018)، هدف پیشرفت (AGQ، 1999)، هوش معنوی (1395)، و خرده مقیاس وجدانی بودن از پرسشنامه پنج عاملی نئو (PI-R، 1992) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که هوش معنوی و وجدانی بودن اثر مستقیم بر غرقگی دارند (01/0P<). هوش معنوی و وجدانی بودن به واسطه کنترل شناختی اثر غیرمستقیم بر غرقگی دارند (01/0P<). هوش معنوی و وجدانی بودن به واسطه جهت گیری هدف اثر غیرمستقیم بر غرقگی ندارند (05/0P>). نتایج نشان داد که کنترل شناختی باتوجه به نقش هوش معنوی و وجدانی بودن می تواند تبیین کننده غرقگی باشد.
اثربخشی آموزش های خطی و غیرخطی بر عوامل روانشناختی مرتبط با یادگیری: یک مطالعه مروری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیشرفت های یادگیری در آموزش غیرخطی، رشد فراگیران را از طریق مراحل یادگیری و پیامدهای مهم در سازماندهی شیوه ها، دستورالعمل ها و بازخورد ها در نظر می گیرند. با این حال روش آموزش خطی روش مرسومی است که دارای مزایای متعدد دیگری است که از سال ها پیش مورد استفاده قرار گرفته است. هدف: این مطالعه در نظر دارد تا به مقایسه اثربخشی آموزش خطی و غیرخطی بر عوامل روانشناختی مرتبط با یادگیری بپردازد. روش: در این پژوهش با رجوع به پایگاه های اطلاعات علمی، مقالات پیرامون موضوع تحقیق از سال 2000 تا 2020 در داخل و خارج از ایران جستجو شد. در جستجوی اولیه براساس کلیدواژه های مدنظر پژوهش، تعداد 226 عنوان مطالعه جمع آوری گردید. بر اساس معیارهای ورود و خروج عناوین بررسی شدند و پس از حذف موارد تکراری و غیرمرتبط تعداد 17 مطالعه، به عنوان نمونه آماری برای تحلیل نهایی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها : با توجه به مطالعات موجود و بررسی آنها به نظر می رسد که باید تحقیقات بیشتری با رویکرد کیفی در این حوزه صورت پذیرد چراکه بسیاری از متغیرها در دنیای حقیقی کیفی هستند و غالباً به سختی می توان آنها را به صورت کمی ارزش گذاری کرد. همچنین نتایج نشان داد هر دو رویکرد تأثیر قابل قبولی بر عوامل روانشناختی مرتبط بر یادگیری دارند که اغلب مطالعات برتری نسبی را به روش آموزش غیرخطی داده بودند. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی هر دو رویکرد لازم است تا تحقیقات بعدی معطوف به یافتن سهم اثر هر یک از رویکردها بر عوامل روانشناختی مرتبط با یادگیری قرار گیرد.
نقش میانجی باورهای سلامت در رابطه شیوه های والدگری و پریشانی روان شناختی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی باورهای سلامت در رابطه شیوه های والدگری و پریشانی روان شناختی فرزندان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی_ همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را والدین دارای فرزند نوجوان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تبریز در سال 1401-1402 تشکیل دادند. تعداد 220 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه استرس، اضطراب و افسردگی (21-DASS) لاویبوند و لاویبوند (1995)، مقیاس بازخورد نسبت به بیماری(IAS) کلنر (1987) و پرسشنامه والدگری آلاباما (APQ) شلتون و همکاران (1996) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که شیوه والدگری مشارکت و باورهای سلامت اثر مستقیم معناداری بر پریشانی روان شناختی دارند (009/0=P) و نظارت ضعیف و انضباط ناپایدار نیز اثر مستقیم معناداری بر باورهای سلامت دارند (009/0=P)، ولی اثر مستقیم مشارکت، والدگری مثبت و تنبیه بدنی به بر باورهای سلامت معنادار نبود (05/0<P). شیوه های والدگری نظارت ضعیف (01/0=P) و انضباط ناپایدار (005/0=P) اثر غیر مستقیم معناداری بر پریشانی روان شناختی داشتند، اما مشارکت، والدگری مثبت و تنبیه بدنی اثرغیرمستقیم معناداری نشان ندادند (05/0>P). این نتایج نشان می دهد که باورهای سلامت نقش میانجی معناداری در رابطه شیوه های والدگری نظارت ضعیف و انضباط ناپایدار با پریشانی روان شناختی فرزندان نوجوان دارد.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب در افراد دارای نشانه های اختلال استرس پس از آسیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: علی رغم اینکه یک معیار تشخیصی جدید که به میزان درگیری در رفتارهای بی پروا یا خود تخریبی دلالت دارد، برای اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) در راهنمای تشخیصی و آماری – ویرایش پنجم اضافه شده، با توجه به شواهد پژوهشی، ابزاری روا و پایا جهت سنجش و تشخیص آن به فارسی یافت نشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی - کاربردی و از حیث نوع گردآوری اطلاعات، پیمایشی پرسشنامه ای و از نظر روش شناسی، از جمله مطالعات آزمون سازی به حساب می آمد که در قالب یک طرح پژوهشی همبستگی انجام گرفت. به این منظور، جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد با نشانه های اختلال استرس پس از آسیب در سال 1402 ساکن شیراز بودند. از بین افراد جامعه آماری، تعداد 520 شرکت کننده با نشانه های اختلال استرس پس از آسیب (365 زن و 155 مرد) با استفاده از پرسشنامه بین المللی وقایع آسیب زا (کلویتر و همکاران، 2018) به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه پژوهش غربالگری شدند. سپس پرسشنامه های رفتارهای پرخطر پس از آسیب (کنتراکتور و همکاران، 2020)، آسیب به خود (سانسون و همکاران، 1998) و رفتارهای خودتخریبی (آقامحمدیان شعرباف و همکاران، 1391) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها به وسیله ی نرم افزارهای SPSS26 و AMOS26 در سطح معنی داری 05/0 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل عامل تأییدی از ساختار یک عاملی حمایت کرد و شاخص های برازش مطلوب بود (0/066 RMSEA=، 0/930 GFI=، 0/924 CFI=، 0/924 IFI=، 3/239 X2/df=). ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب 0/85 به دست آمد. پرسشنامه رفتارهای خودتخریب گرانه (31 گویه ای) (0/011 , p<660/0 r=) و آسیب به خود (22 گویه ای) (0/01 , p<0/532 r=) همبستگی مثبت و معنی داری با پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب داشتند. نتیجه گیری: در مجموع نتایج مطالعه حاضر شواهدی را برای روایی و پایایی پرسشنامه رفتارهای پرخطر پس از آسیب به عنوان ابزاری جهت ارزیابی جامع و در عین حال مختصر و تک بعدی رفتارهای بی پروا یا خود تخریبی پس از آسیب فراهم کرد. ازاین رو می تواند به عنوان ابزاری پایا و روا مورد استفاده پژوهشگران، درمانگران و روانشناسان قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت آموزی کودک راه حل محور و برنامه فرندز بر اضطراب و تاب آوری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آذر) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
۱۶۰-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: افزایش تاب آوری در کودکان کمک می کند تا اضطراب کمتری را در دوران کودکی و متعاقب آن در دوران بزرگسالی تجربه کنند. اضطراب باعث کاهش توانایی های شناختی، افت سلامت و حتی تغییر سبک زندگی کودکان شود. برنامه های درمانی متعددی برای بهسازی، پیشگیری و درمان مشکلات رفتاری، عاطفی و اجتماعی کودکان تدوین شده اند که برنامه فرندز و روش مهارت آموزی کودک راه حل محور از آن جمله هستند. پژوهش هایی که اثربخشی برنامه فرندز را بر بهبود تاب آوری بسنجند اندک هستند و پژوهشی که تأثیر آموزش روش مهارت آموزی کودک راه حل محور را بر اضطراب و تاب آوری بسنجد نیز یافت نشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش روش مهارت آموزی کودک راه حل محور و برنامه فرندز، بر اضطراب و تاب آوری کودکان انجام شد. روش: طرح پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی مدارس منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 45 دانش آموزان، با توجه به ملاک های ورود به عنوان نمونه آماری مطالعه حاضر انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (در هر گروه، 15 دانش آموز) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های اضطراب کودکان (اسپنس، 1997) و توانمندی اجتماعی-هیجانی و تاب آوری (مرل، 2010) بود. برنامه فرندز (بارت، 1991) و روش مهارت آموزی کودک راه حل محور (فورمن، 1990)، به صورت جداگانه طی 10 جلسه 60 دقیقه ای در گروه های آزمایش اجرا شدند ولی گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی، بوسیله نرم افزار SPSS21 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل و تحلیل داده ها نشان داد که روش مهارت آموزی کودک راه حل محور و برنامه فرندز، تأثیرات معناداری بر کاهش اضطراب و افزایش تاب آوری دانش آموزان داشتند و برنامه فرندز در کاهش اضطراب، به طور معناداری مؤثرتر بود (05/0 >P) و نتایج پس از دو ماه پیگیری همچنان ادامه داشته اند (05/0 >P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد با آموزش روش مهارت آموزی کودک راه حل محور و برنامه فرندز در مقطع دبستان، می توان در کودکان، به صورتی پایدار، اضطراب را کاهش و تاب آوری را افزایش داد.
علل جامعه شناختی کار داوطلبانه در سازمانهای غیر دولتی حامی کودکان کار و خیابان در شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
385-419
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر آن است که کار افراد داوطلب در سازمانهای غیردولتی حامی کودکان کار و خیابان در شهر تهران را شناسایی و علل جامعه شناختی، شرایط فرهنگی و باورهای سوق دهنده افراد به کار داوطلبانه در این حوزه را مطالعه کند. ازاین رو، کنکاش در مقاصد، کارایی، پیشینه فرهنگی، آرمانهای ذهنی و علل اقبال به کودکان کار و خیابان می تواند به روشن شدن علل جلب افراد به مشارکت اجتماعی و بهره گیری از سرمایه انسانی و فرهنگی ایشان منجر شود. روش: این مطالعه با اتکا به روش کیفی نظریه زمینه ای، تکنیکهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده به تحلیلی جامعه شناختی از موضوع مطالعه پرداخته است. 22 مصاحبه از طریق نمونه گیری هدفمند با استراتژیی نمونه گیری نظری انجام شد. کدگذاری داده های حاصل از مصاحبه با بهره از نرم افزار مکس کیودی در سه مرحله (باز، محوری، گزینشی) انجام شد و در آخر با رسیدن به اشباع نظری و کسب تنوع کافی، نمونه گیری پایان یافت. یافته ها: در این پژوهش، تعداد 1761 کد به دست آمد و درنهایت به 57 مقوله تقلیل پیدا کرد. مقوله های اصلی شامل «خلق هویتی تازه، پذیرش اجتماعی، پاسخ به دغدغه مندی اجتماعی، کارآمدی و مفیدبودن، جبران کاستی دولت، عضویت داوطلبانه» حول مرکز «پدیده داوطلبی» و طی یک مدل پارادایمی شامل «شرایط علی»، «پدیده»، «زمینه»، «شرایط مداخله گر»، «پیامدها» شکل گرفته است. بحث: کار داوطلبانه در سازمانهای غیردولتی حامی کودکان کار و خیابان، پدیده ای چندوجهی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی چون ابعاد ساختاری- اجتماعی، عوامل فردی، عوامل مذهبی و عوامل خانوادگی قرار می گیرد.
سلامت اجتماعی و اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر: نقش جوّ عاطفی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
466 - 475
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سلامت اجتماعی و اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر براساس جوّ عاطفی خانواده انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد بروجرد تشکیل دادند و گروه نمونه 205 دانشجوی دختر بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه جو عاطفی هیل برن(1964)، اضطراب اجتماعی واتسون و وبر(1969) و سلامت اجتماعی کییز(2004) مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمون آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون با کمک نرم افزار spss21 نشان داد بین سلامت اجتماعی و تمام مولّفه های آن، به استثناء مشارکت اجتماعی با جو عاطفی خانواده رابطه معنا دار مثبت وجود دارد، بین اضطراب اجتماعی با جو عاطفی خانواده رابطه معنا دار منفی به دست آمد. نتایج رگرسیون نشان داد که با کمک جو عاطفی خانواده می توان اضطراب اجتماعی و سلامت اجتماعی را پیش بینی کرد. از این رو می توان نتیجه گرفت که ارتقاء کیفیّت جوّ عاطفی خانواده در بهبود شاخص سلامت اجتماعی وکاهش اضطراب اجتماعی مهمّ و قابل توجّه است.
اثربخشی بسته آموزشی "مرا محکم در آغوش بگیر رهایم کن" بر ارتباط مؤثر والدین دختران نوجوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی بسته آموزشی "مرا محکم در آغوش بگیر رهایم کن" بر ارتباط مؤثر والدین دختران نوجوان بود. روش پژوهش حاضر کمی از نوع نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل والدین دختران دبیرستانی مقطع دوم ناحیه 2 مشهد بود روش نمونه گیری در تحقیق حاضر به صورت داوطلبانه بود که به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شد. حجم نمونه موردنظر برای پژوهش حاضر شامل 30 دختر نوجوان دبیرستانی در مشهد به همراه والدین آن ها بود که در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) طبقه بندی شد. ابزار گرداوری شامل مقیاس خودارزشمندی کروکر و همکاران (۲۰۰۳) و مقیاس رابطه والد - فرزند فاین و همکاران (1983) بود . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه ۲۵ و روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که بسته آموزشی "مرا محکم در آغوش بگیر رهایم کن" بر ارتباط مؤثر والدین دختران نوجوان تاثیر مثبت و معناداری دارد.
The Effectiveness of Transactional Analysis on Marital Quality and Positive Thinking of Married Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: Marriage is a social institution that forms the foundation of relationships and creates family units. The present study was conducted to examine the effect of transactional analysis on marital quality and positive thinking of married women in District 6 of Tehran in 2020.
Methods: This quasi-experimental research was conducted with a pretest-posttest design and included a control group. Among the married women in the 6th district of Tehran who had enrolled in the Institute of Transactional Analysis Training, 34 individuals were selected using Purposive sampling, with 17 randomly assigned to the experimental group and 17 to the control group. The marital quality and positive thinking questionnaires were administered to subjects in the experimental group during the pretest phase, followed by implementing the independent variable (transactional analysis) in the experimental group through 9 three-hour sessions. The control group did not receive any training. After the final session, both groups completed the marital quality and positive thinking questionnaires in the post-test phase. The SPSS 19 software was utilized to conduct the covariance analysis test to analyze the data.
Results: The value of F indicates the effect of transactional analysis training on marital quality (F=533.862; P=0.017), and positive thinking (F=14.67; P=0.001) demonstrates the impact of transactional analysis training on positive thinking and marital quality is confirmed after controlling for pretest effects and nuisance variables.
Conclusion:This study reveals that transactional analysis impacts marital quality and positive thinking of married women. One of the most crucial functions of training is the ability to express one's needs to the spouse, leading to improvement in marital quality, specifically by reducing stress and anger. Additionally, by helping individuals identify and manage their emotions, transactional analysis training can help control negative emotions and improve their overall outlook, increasing positive thinking. This positive thinking, achieved through transactional analysis training, can improve individuals' mental and emotional well-being and reconstruct their damaged spirits.
مقایسه اثربخشی بازی های حسی_حرکتی و نوروفیدبک بر حافظه فعال کودکان دارای نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی بازی های حسی_حرکتی و نوروفیدبک بر حافظه فعال کودکان دارای نقص توجه و بیش فعالی شکل گرفت. این پژوهش از انواع مطالعات نیمه تجربی است که آزمودنی ها به شیوه در دسترس از تمامی کودکان 8 تا 12 سال تهرانی مبتلا به بیش فعالی انتخاب و بصورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. 40 نفر آزمودنی در سه گروه بازی های حسی-حرکتی، نوروفیدبک، گروه ترکیبی و یک گروه کنترل قرار گرفتند و پیش و پس از مداخلات برای سنجش حافظه فعال از از مقیاس تجدیدنظر شده هوشی وکسلر برای کودکان -نسخه چهارم WISC-R- استفاده شد. یافته ها برگرفته از تجزیه و تحلیل کواریانس پس از رعایت پیش فرض ها نشان داد میزان حافظه فعال در بازی های حسی-حرکتی، نوروفیدبک و ترکیبی در گروه و شاهد پس از حذف اثر پیش آزمون به طور معناداری با هم تفاوت دارند. این نتیجه به این معناست که با توجه به نتایج ذکر شده، مداخله بازی های حسی-حرکتی، نوروفیدبک و ترکیبی تأثیر معنادار بر میزان حافظه فعال دارد. همچنین بر اساس یافته های بدست آمده رویکرد ترکیبی بازی های حسی -حرکتی و نوروفیدبک بر حافظه فعال کودکان اثربخشی بیشتری به نسبت دو رویکرد بازی های حسی-حرکتی ونورورفیدبک دارد وبین دو رویکرد بازی های حسی-حرکتی و نورورفیدبک دراثربخشی برحافظه فعال تفاوت معناداری وجود ندارد.
نقش ویژگی های شخصیتی در مشاوره پیش از ازدواج و ازدواج پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
29 - 68
حوزههای تخصصی:
مشاوره پیش از ازدواج،رویکرد پیشگیرانه،مبتنی بر افزایش دانش و مهارت افراددرحرکت به سوی ازدواج موفق،باثبات و پردوام درمیان زوجین است. هدف پژوهش:تدوین و اعتبار یابی مدل مشاوره پیش از ازدواج برمبنای ویژگیهای شخصیتی است.روش پژوهش:رویکرد کیفی و براساس روش داده بنیاد انجام گرفته است.ابزار پژوهش،مصاحبه ی نیمه ساختار یافته ای بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. نمونهگیری به صورت هدفمند از۲۰ نفر از مشاوران و روانشناسان مشاوره پیش ازازدواج در تهران که دارای حداقل پنج سال سابقه کاری درحوزه خانواده و مشاوره پیش از ازدواج داشته و دارای مدرک دکترایا کارشناسی ارشد بودند،انجام گردید.تحلیل مصاحبهها به شناسایی ۶۳ کد باز و ۱۰ کد محوری و کد انتخابی"حرکت به سوی ازدواج سالم و پایدار"منتهی شد. یافته ها: براساس الگوی پارادایمی یافتهها آنچه به عنوان عوامل مؤثر در مشاوره پیش از ازدواج بدست آمد،عبارت است از:نقش شرایط علی و عوامل مداخلهگر در ازدواج پایدار. راهبردهای مستخرج از این پژوهش:تأکید بر تشابه و تناسب ویژگیهای شخصیتی در ازدواج، پذیرش جابجایی نقشهای جنسیتی،همسانی و همگونی الگوی شناختی، رفتاری و هیجانی و آموزش مهارتهای ارتباطی بوده است، که مورد اخیر عامل پیشگیری از خسارتهای روانی-اجتماعی میباشد.از جمله پیامدهای این پژوهش، پیامد فردی:انتخاب درست وآگاهانه، پیامد زوجی: ازدواج سالم و پایدار، پیامد خانوادگی:سبک فرزند پروری موفق و پیامد اجتماعی:پیشگیری از طلاق بود. نتیجه گیری:نتیجه حاصل از رویکرد پیشگیرانه در مشاوره پیش از ازدواج،نوعی کمک به زوجین جهت توجه به عوامل مؤثر در ازدواج،با تکیه بر بررسی ویژگیهای شخصیتی خود و طرف مقابل است، که موجب پیشگیری از اتلاف سرمایه عمر و تداوم ازدواج میگردد.
The Effect of Organizational Culture on the Organizational Effectiveness with the Mediation of Organizational Creativity
حوزههای تخصصی:
The presence of a suitable organization in the organization can improve performance and effectiveness, and as a result, increase the efficiency of organizations. Among the indicators that the organizational culture has an organizational effect according to its characteristics. This study was conducted with the aim of the effect of organizational culture on the organizational effectiveness of administrative staff with the mediation of organizational creativity in the employees of the education. The research method was correlational. The sample population was 172 employees based on Singh and Moscow's sample size determination table. data collect, Dennison's Organizational Culture Questionnaire (2000), Parsons (2005) Organizational Effectiveness Questionnaire (AGIL) and Dorabjee, Lumley, and Cartwright (1998) Organizational Creativity Questionnaire were used. The reliability of the questionnaires was obtained using Cronbach's test as 0.88, 0.90 and 0.89 respectively. The data were analyzed using SPSS25 and Lisrel8.8 software by structural equation modeling method. The findings of the research showed that organizational culture has a positive and significant effect on organizational creativity. Organizational creativity does not affect organizational effectiveness. Also, organizational culture has a positive and significant effect on the organizational effectiveness of office employees through the mediating role of organizational creativity. It is suggested that managers increase the level of organizational creativity in themselves and the organization by rediscovering and recognizing the organizational culture and using its strengths. They can accelerate this by providing continuous and diverse training and using different methods in order to increase the level of knowledge and improve job skills.
نقش میانجی عشق ورزی متعهدانه در رابطه بین نیازهای روانشناختی و رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی عشق ورزی متعهدانه در رابطه بین نیازهای روانشناختی و رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متاهل پرداخته شد. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال 1403 بودند که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس مثلت عشق استرنبرگ (STLS؛ استرنبرگ، 1997)، پرسشنامه ارضاء نیازهای روانشناختی پایه (PNSS؛ دسی و رایان، ۲۰۰۰) و مقیاس رضایت زناشویی انریچ (EMS؛ اولسون، 1989) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخودار است. همچنین نتایج نشان داد اثرات مستقیم نیازهای روانشناختی و عشق ورزی متعهدانه بر رضایت مندی زناشویی معنادار بود؛ همچنین اثر مستقیم نیازهای روانشناختی بر عشق ورزی متعهدانه معنادار بود (05/0>P). علاوه براین، نتیجه آزمون بوت استرپ نشان داد که عشق ورزی متعهدانه در رابطه بین نیازهای روانشناختی و رضایتمندی زناشویی نقش میانجی داشت (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که نیازهای روانشناختی (خودمختاری، ارتباط و شایستگی) به صورت مستقیم و با نقش میانجی عشق ورزی متعهدانه بر رضایت مندی زناشویی اثر دارند.
مقایسه اثربخشی بسته فراتشخیصی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری بر کارکردهای اجرایی کودکان اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته فراتشخیصی یکپارچه و درمان شناختی رفتاری بر کارکردهای اجرایی کودکان اضطرابی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دختران 10 تا 12ساله مضطرب مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهر یزد در سال تحصیلی 1402 بود که 45 نفر به صورت هدفمند و بر اساس پرسشنامه اضطراب آشکار و مصاحبه بالینی انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 16 جلسه بصورت دو بار در هفته تحت مداخله فراتشخیصی یکپارچه و مداخله شناختی رفتاری قرار گرفتند. شرکت کنندگان پژوهش قبل و بعد مداخله و همچنین در دوره ی پیگیری توسط پرسشنامه کارکردهای اجرایی (EFQ، کولیج، 2002) ارزیابی شدند. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بونفرونی انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که نمرات کارکردهای اجرایی در هر دو گروه مداخله در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری افزایش یافته است 05/0>P تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری دارای ماندگاری اثر بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). بطور کلی هر دو مداخله برای بهبود کارکردهای اجرایی کودکان اضطرابی مناسب است.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی راهبرد شناختی تنظیم هیجان مبتنی بر نظریه ذهن آگاهی و تعیین اثربخشی آن بر رفتار جامعه پسند دانش آموزان پسر متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افزایش رفتار جامعه پسند کودکان و نوجوانان از اهداف روان شناسان تربیتی و مراکز آموزشی است. رویکرد ذهن آگاهی در این موضوع اهمیت دارد و اخیراً استفاده از راهبردهای شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در ارتقای رفتار جامعه پسند جایگاه برجسته ای یافته اند. اهداف: هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش راهبرد شناختی تنظیم هیجان مبتنی بر نظریه ذهن آگاهی و اثربخشی آن بر رفتار جامعه پسند دانش آموزان بود. روش: جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر متوسطه دوم رشته علوم انسانی شهرستان بابل در سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه شامل ۴۰ دانش آموز، در ابتدا از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون و جمع آوری داده های پس آزمون، جهت بررسی داده ها از مقیاس گرایش های اجتماعی مطلوب (PTM-R) کارلو و راندال (۲۰۰۳) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. بحث و نتیجه گیری: بین گروه های آزمایش و گواه ازنظر رفتار جامعه پسند تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P<). بنابراین آموزش راهبرد شناختی تنظیم هیجان مبتنی بر نظریه ذهن آگاهی در افزایش رفتار جامعه پسند دانش آموزان مؤثر واقع شده است. یافته ها: از این رو می توان از برنامه آموزشی راهبرد شناختی تنظیم هیجان به عنوان یک روش آموزشی مؤثر جهت افزایش رفتار جامعه پسند دانش آموزان می توان استفاده کرد.
رابطه کارکردهای اجرایی گرم و عزت نفس با نقش تعدیل گری حمایت عاطفی معلم در دانش آموزان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کارکردهای اجرایی گرم و عزت نفس با نقش تعدیل گری حمایت عاطفی معلم در دانش آموزان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی شهر کاشان انجام شد. روش: پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی سال تحصیلی 1402-1401 شهر کاشان بود. نمونه گیری به شیوه در دسترس-هدفمند و تعداد افراد نمونه 250 نفر بود ابتدا با پرسشنامه اسنپ، کودکان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی غربالگری شدند و وارد پژوهش گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه های اسنپ پلیزکا و همکاران (Pliszka.,1980) ، عزت نفس روزنبرگ(1965,Rosenberg.) و نقایص کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان بارکلی (2012,Barkley.). و حمایت عاطفی معلم ساکیز(2007, Sakiz.) بود. داده ها با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-26 و Smart PLS-3 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در یافته های پژوهش، خودتنظیمی هیجانی به عنوان یکی از مؤلفه های کارکرداجرایی گرم با نقش تعدیل گری حمایت عاطفی معلم پیش بینی کننده عزت نفس در دانش آموزان ADHDنبود، در حالی که خودانگیزشی به عنوان مؤلفه ای از کارکردهای اجرایی گرم با نقش تعدیل گری حمایت عاطفی معلم توانست عزت نفس دانش آموزان ADHDرا پیش بینی کند. این در حالی است که در مدل مفهومی از لحاظ آماری بین خودتنظیمی هیجان با عزت نفس ارتباط معناداری یافت نشد ولی بین خودانگیزشی با عزت نفس ارتباط معناداری یافت شد. همچنین بین حمایت عاطفی معلم به عنوان نقش تعدیل کننده با عزت نفس نیز ارتباط معناداری یافت شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش تقویت کارکردهای اجرایی گرم در راستای حمایت عاطفی معلم در مقطع ابتدایی به عنوان یک عامل محافظتی باعث افزایش شایستگی درک شده و عزت نفس این دانش آموزان خواهد شد.
ارائه مدل مطلوب عملکرد تحصیلی بر اساس سرمایه روانشناختی، سازگاری فردی و مهارت حل مسأله در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل مطلوب عملکرد تحصیلی مبتنی بر سرمایه روان شناختی، سازگاری فردی و مهارت های حل مسئله در دانش آموزان دختر شهر کرمان (سال تحصیلی 1402-1401) بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و در قالب مدلسازی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهرستان کرمان با تعداد 3875 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد. با توجه به امکان حذف و قابل استفاده بودن برخی از پرسشنامه ها، تعداد 400 دانش آموز تعیین گردید که پس از حذف پرسشنامه های ناقص، تعداد 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، حل مسئله هپنر و پترسن (1982)، سازگاری فردی کالیفرنیا کلارک و همکاران (1953)، عملکرد تحصیلی درتاج (2013) استفاده شد. با توجه به برازش مناسب مدل اندازه گیری متغیرهای تحقیق، نتایج نشان داد که تمامی شاخص ها قابل قبول بوده اند. نتایج به دست آمده از آزمون مدل نشان داده است که رابطه مستقیم بین متغیرهای سرمایه روان شناختی، سازگاری فردی، مهارت های حل مسئله و عملکرد تحصیلی مثبت و معنادار است.
ویژگی های روانسنجی پرسشنامه پیری موفق در سالمندان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیری موفق یک مفهوم چند وجهی است که ابعاد فیزیکی، شناختی و اجتماعی را در بر می گیرد و می تواند اثرات قابل توجهی بر سلامت جسم و روان سالمندان داشته باشد. باتوجه به فقدان یک ابزار کوتاه مناسب در ایران جهت سنجش پیری موفق، مطالعه حاضر باهدف بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسش نامه پیری موفق انجام شد. این مطالعه به صورت توصیفی مقطعی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی سالمندان 60 سال و بالاتر استان کرمانشاه بود که 350 نفر براساس معیارهای ورود به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسش نامه پیری موفق رکر (2009) و سالمندی موفق زنجری و همکاران (2019) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار SPSS نسخه 24 و Amos نسخه 24 انجام شد. در مطالعه حاضر، میانگین سنی سالمندان مشارکت کننده 23/6±54/64 بود. تعداد پاسخگویان مرد 176نفر (47 درصد) و تعداد پاسخگویان زن 156نفر (53 درصد) بود. در نتایج تحلیل داده ها، پایایی درونی برحسب آلفای کرونباخ برای زیرمقیاس های سبک زندگی سالم 712/0، مقابله سازگار 676/0 و درگیر شدن با زندگی 812/0 به دست آمد. به منظور بررسی روایی پرسش نامه از روش تحلیل عاملی تأییدی و روایی هم زمان استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل برازش شده برای پیش بینی 3 عامل (زیرمقیاس های پرسش نامه) از برازش بسیار خوبی در نمونه موردمطالعه برخوردار است.همچنین نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که نمره زیرمقیاس های پرسش نامه پیری موفق رکر همبستگی مستقیم و معناداری با زیرمقیاس های پرسش نامه سالمندی موفق زنجری و همکاران دارد. نسخه فارسی پرسش نامه پیری موفق از روایی و پایایی مطلوبی در میان سالمندان برخوردار است. باتوجه به ویژگی های روان سنجی مناسب و کم بودن تعداد سوالات، کاربست این پرسش نامه در مطالعات آینده و بررسی رابطه پیری موفق با دیگر متغیرهای مهم سالمندان می تواند باب جدیدی در حوزه مطالعات سالمندی در ایران بگشاید
Structural Model of Women with Endometriosis Based on Sexual Function, Psychosocial Health, and Life Satisfaction Mediating by Cognitive Emotion Regulation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۷, Issue ۴ - Serial Number ۲۲, Autumn ۲۰۲۴
63 - 76
حوزههای تخصصی:
Objective: This study was conducted to examine the structural model describing the connection between sexual function and psychosocial factors with life satisfaction based on the mediator role of cognitive emotion regulation in women with endometriosis. Method: This present study was a descriptive correlational research based on structural equations. The statistical population of the study included all women with endometriosis, referring to Arash Hospital as a referral Women's Center and Gynecological office in Tehran, Iran, in 2023-2024. According to Morgan's formula, a sample of 357 participants was chosen through convenience sampling. The tools employed in this study for data collection were the Women’s Sexual Function Index (Isidori et al., 2010), Short Form Symptom Checklist-25-Revised (Derogatis et al., 1973), Social Health Questionnaire (Keyes, 2004), Emotion Regulation Questionnaire (Garnefski & Kraaij, 2006), and Satisfaction with Life Scale (Diner, 1985). Data analysis was done using Structural Equation Modeling (SEM) and path analysis, and AMOS22 software was utilized to assess the proposed model, and the mediating relationships within it were also calculated using the bootstrap method. Results: The findings from structural equation modeling supported the model's goodness of fit and indicated that psychological factors negatively affect life satisfaction through the mediating role of cognitive emotion regulation in women with endometriosis (β= -0.114, p<0.001). In addition, the relationship between biological and social factors and life satisfaction through the mediating variable was not found to be significant. Nevertheless, the overall effect of psychological, social, and biological factors (including the sum of direct and indirect pathways) in connection with life satisfaction was significant (p<0.001). Conclusion: According to the findings, the model has a good fit, and cognitive emotion regulation has a mediating role in the relationship between sexual function and psychosocial factors with life satisfaction. This study offers a valuable framework for recognizing key factors influencing life satisfaction in women with endometriosis, which should be taken into account in psychological treatment programs.