فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۸۰-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
ناباروری به معنای ناتوانی در بارداری بعد از یک سال رابطه جنسی بدون استفاده از روش های جلوگیری از بارداری است. پژوهش با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر تن انگاره و صمیمیت زناشویی در زنان نابارور مراجعه کننده به متخصصان ناباروری شهر اهواز انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه زنان نابارور مراجعه کننده به متخصصان ناباروری شهر اهواز در سال 1402-1401 بود. به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 زن نابارور (15 نفر برای هر گروه) و با در نظر گرفتن ملاک های ورود به مطالعه، انتخاب و به تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه چندبعدی روابط خود با بدن (کش و هیکز، 1990، MBSRQ) و پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت در روابط (شافر و اولسون، 1981، PAIR) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش، طی 9 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار تحت زوج درمانی هیجان مدار قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری انجام شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تن انگاره و صمیمیت زناشویی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (05/0>P) وجود داشت. با توجه به نتایج پژوهش، اجرای درمان زوج درمانی هیجان مدار برای زنان نابارور می تواند موجب بهبود تن انگاره و صمیمیت زناشویی در آنها شود.
اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه محور بر انزوای اجتماعی و اضطراب مرگ سالمندان مقیم مراکز سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جامعه سالمندان به دلیل کاهش فعالیت و تحرک، از دست دادن دوستان و نزدیکان، کاهش حمایت های اجتماعی احساس تنهایی و اضطراب مرگ بیشتری را تجربه می کنند. لذا این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه محور بر انزوای اجتماعی و اضطراب مرگ سالمندان مقیم مراکز سالمندان انجام شده است.روش: روش پژوهشی حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل سالمندان مقیم مراکز سالمندان شهر های اردبیل و کرمان در سال 1402 بود. که از بین آن ها 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش دوازده جلسه 45 دقیقه ای توان بخشی شناختی رایانه محور دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه های این پژوهش شامل اضطراب مرگ سالمند تمپلر (1970) و انزوای اجتماعی چلپی و امیرکافی (1383) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره، آزمون t مستقل و نرم افزار SPSS-26 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: برآیند ها و نتایج پژوهش در دسترس نشان داد که توان بخشی شناختی رایانه محور بر انزوای اجتماعی سالمندان اثربخش بوده (P>0.001) و بر اضطراب مرگ سالمندان اثربخش نبوده است (P<0.001).نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر آن بودند که مداخله توان بخشی شناختی رایانه محور را می توان به دلیل سهولت کاربرد و متنوع بودن تکالیف، برای انزوای اجتماعی سالمندان کاربردی دانست. لذا می توان از توان بخشی شناختی رایانه محور به عنوان یک روش کارآمد در جهت بهبود انزوای اجتماعی سالمندان مقیم مراکز سالمندان مورد استفاده قرار داد. همچنین یافته های پژوهش حاضر بیانگر اثربخش نبودن این مداخله بر اضطراب مرگ سالمندان هم است، در نتیجه پیشنهاد می شود، پژوهش های بیشتر در این حیطه انجام شود.
رابطه طرحواره جدایی با اضطراب مرگ در پرستاران بخش مراقبت های ویژه: با نقش میانجی معنا در زندگی و ادراک حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین روابط ساختاری بین طرحواره ناسازگار احساس جدایی با اضطراب مرگ با توجه به نقش واسطه ای معنا در زندگی و حمایت اجتماعی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش تمام پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر تهران در سال 1402-1401 بود که از بیماران در معرض مرگ مراقبت می کردند. نمونه آماری شامل 203 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها در پژوهش از پرسشنامه اضطراب مرگ (DAS، تمپلر، 1970)، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS، زیمت و همکاران، 1988)، پرسشنامه معنا در زندگی (MLQ، استگر و همکاران 2006) و پرسشنامه طرحواره یانگ-فرم کوتاه (YSQ-SF، یانگ، 1990) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند طرحواره جدایی بر اضطراب مرگ اثرمستقیم و از طریق ادراک حمایت اجتماعی و معنا در زندگی اثر غیرمستقیم بر اضطراب مرگ دارد (001/0p <). همچنین نتایج حاکی از این بود که طرحواره جدایی بر ادراک حمایت اجتماعی و معنا در زندگی اثر مستقیم داشت (001/0p <). نتایج نشان داد مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که طرحواره جدایی به واسطه ی معنا در زندگی و ادراک حمایت اجتماعی نقش مهمی در شکل گیری اضطراب مرگ در پرستاران دارد.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تحمل پریشانی و کیفیت زندگی بیماران قلبی- عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۱۰-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تحمل پریشانی و کیفیت زندگی بیماران قلبی- عروقی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران قلبی- عروقی بودند که به بیمارستان قلب شهر بندر ماهشهر در نیمه دوم سال 1402 مراجعه کرده بودند؛ 32 بیمار به روش هدفمند پس از کسب معیارهای ورود به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس تحمل پریشانی (DTS-15؛ سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL؛ گروه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، 1998) استفاده شد. برنامه درمانی شامل 12 جلسه 60 دقیقه ای بود که به صورت فردی هر هفته یک جلسه در طول سه ماه برای اعضای گروه مداخله برگزار شد. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه ها بین پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تحمل پریشانی و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>p) و روان درمانی مثبت گرا دارای ماندگاری اثر در دوره پیگیری بود (05/0>p). در مجموع می توان نتیجه گرفت که درمانی مثبت گرا یک درمان موثر بر بهبود تحمل پریشانی و کیفیت زندگی در بیماران قلبی- عروقی بوده است.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر صمیمیت جنسی، کیفیت رابطه زناشویی و سکوت زناشویی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۷۶-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر صمیمیت جنسی، کیفیت رابطه زناشویی و سکوت زناشویی زوجین متعارض انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمان در شش ماهه تابستان و پاییز سال 1402 بود که از این جامعه تعداد 30 زوج با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت جنسی (SIQ، بطلائی و همکاران، 1389)، پرسشنامه کیفیت رابطه زناشویی (RADS، باسبی و همکاران، 1995) و پرسشنامه سکوت زناشویی (MSQ، رضایی و رسولی، 1398) بود. شرکت کنندگان گروه آزمایش به مدت 10 جلسه هر هفته یک جلسه و هر جلسه 75 دقیقه بر اساس محتوای جلسات درمان شناختی رفتاری گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون صمیمیت جنسی، کیفیت رابطه زناشویی و سکوت زناشویی زوجین متعارض در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0>p وجود دارد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر صمیمیت جنسی، کیفیت رابطه زناشویی و سکوت زناشویی در زوجین بود.
پیش بینی جهت گیری دینی چرخشی دانشجویان بر پایه الگوی ارتباطات خانواده با نقش میانجیگر کمال گرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی جهت گیری دینی چرخشی دانشجویان بر اساس الگوی ارتباطات خانواده نقش و میانجیگر کمال گرایی با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند که از میان آن ها 388 نفر به صورت نمونه گیری سهمیه ایانتخاب شدند و به پرسشنامه های جهت گیری دینی چرخشی، کمال گرایی و پرسش نامه تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و داده ها توسط نرم افزار spss نسخه 24 و AMOS تحلیل شدند. نتایج مدل سازی حاکی از برازش مناسب مدل پژوهش بود. همچنین نتایج نشان داد که الگوی ارتباطات خانواده هم به صورت مستقیم و هم با میانجیگری کمال گرایی بر جهت گیری دینی چرخشی دانشجویان تأثیر دارند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت افراد با سبک ارتباطی گفت و شنودوهمنوایی،از مسیر کمال گرایی،تاثیرات مثبت و منفی و با معنا بر انواع جهت گیری های دینی چرخشی دارند.پیشنهادمی شود که به نقش میانجی کمال گرایی در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و جهت گیری دینی چرخشی توجه شود و درمانگران این مؤلفه را در کاربست درمانی و الگوهای تربیتی خود بگنجانند.
Defense Mechanisms of Medical Interns and Correlation with Spiritual Health(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۷, Issue ۳ - Serial Number ۲۱, Summer ۲۰۲۴
73 - 85
حوزههای تخصصی:
Objective: Psychological defense mechanisms reflect how individuals cope with conflicts and stress. This study aimed to describe defense mechanisms in medical interns and their correlation with spiritual health.
Method: This cross-sectional study, characterized by its descriptive nature, was carried out among medical students during the 2019-2020 academic year. The participants were 168 medical interns who met the established study criteria and completed two questionnaires: The Defense Mechanisms Questionnaire (DSQ-40), devised by Andrews et al. (1993), and the Spiritual Health Questionnaire by Paloutzian and Ellison (1982). Data analysis was conducted utilizing SPSS version 25, employing Pearson correlation, t-tests, and ANOVA for statistical evaluation.
Results: The mean score of mature defense mechanisms (43.31±16.83) among medical interns was higher than immature (98.52±52.8) and neurotic (36.75±18.3) defense mechanisms. The immature defense mechanism was significantly higher in males than in females (99.43±23.41 vs 108.47±23.21, p=0.014). Also, the mean score of immature defense mechanisms in single individuals was considerably higher than in married ones (106.66±24.02 vs 93.12±19.56, p=0.001). The spiritual health of interns had a significant and direct correlation (r=0.249) with mature defense mechanisms and a significant negative correlation (r=-0.336) with immature defense mechanisms.
Conclusion: Higher spiritual health in medical interns is associated with greater use of mature defense mechanisms and lesser use of immature defense mechanisms.
تدوین و اعتباریابی بستۀ آموزشی توانمندسازی معلمان در آموزش یادگیری خود تنظیمی
حوزههای تخصصی:
زمینه: یادگیری خودتنظیمی به عنوان پیش بینی کننده انگیزه و موفقیت در مدرسه و پیش نیاز یادگیری مادام العمر شناخته شده است. معلمان نقش کلیدی و مهمی در طراحی و اجرای آموزش یادگیری خودتنظیمی و ارتقای آن در دانش آموزان دارند؛ با این حال به نظر می رسد معلمان مهارت و توانمندی لازم را در این خصوص ندارند و در پژوهش ها آماده سازی معلمان کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ بنابراین طراحی بسته آموزشی به منظور توانمندسازی معلمان در آموزش یادگیری خودتنظیمی و بهبود آن در دانش آموزان ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی توانمندسازی معلمان در آموزش یادگیری خودتنظیمی بود. روش: این پژوهش در دو مرحله انجام شد. مرحله اول به طراحی یک بسته آموزشی با هدف توانمندسازی معلمان در زمینه یادگیری خودتنظیمی اختصاص داشت و در مرحله دوم، اعتبارسنجی بسته آموزشی انجام شد. برای تدوین بسته آموزشی، از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد. برای ارزیابی اعتبار این بسته از روش دلفی استفاده گردید. یافته ها: بسته آموزشی در 7 جلسه تدوین گردید، که مدت زمان هر جلسه 90 دقیقه در نظر گرفته شد. بر اساس نظر متخصصان مقادیرCVR برای هیچ کدام از جلسات کمتر از 99/0 نبوده و مقادیر CVI برای تمام جلسات بزرگتر از 79/0 و در وضعیت مطلوبی بود. نتایج روشن ساختند که متخصصان وجود همه جلسات و محتوای کلیه جلسات را ضروری و مرتبط دانستند؛ لذا روایی محتوایی بسته آموزشی از نظر متخصصان تأیید گردید. نتیجه گیری: با توجه به نقش اساسی یادگیری خودتنظیمی در پیشرفت تحصیلی و یادگیری موفقیت آمیز و نیز چالش هایی از جمله کمبود دانش و مهارت معلمان در آموزش و ارتقای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان، بسته آموزشی توانمندسازی معلمان در آموزش یادگیری خودتنظیمی، می تواند مداخله ای مؤثر و کارآمد در بهبود و ارتقای یادگیری خودتنظیمی فراگیران، ارتقاء کیفیت محیط آموزشی و پیشبرد یادگیری مادام العمر در دانش آموزان باشد.
بررسی تعارضات زناشویی زوجین مراجعه کننده به مرکز بهارنکو شیراز
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان و ابعاد تعارضات زناشویی در زوج های مراجعه کننده به مرکز خانواده بهارنکو شیراز طی 1 تا 5 سال گذشته انجام شده است. این مطالعه به روش توصیفی-پیمایشی و بر روی 346 نفر از زوجین مراجعه کننده به مرکز مذکور انجام شد. نمونه گیری به روش در دسترس صورت گرفت و ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) ثنایی بود. یافته ها نشان داد 86 درصد زوجین مراجعه کننده، در طی 5 سال نخست زندگی مشترک، تعارضات زناشویی در سطح بهنجار را تجربه کرده اند. بیشترین میزان تعارضات مربوط به حوزه های اختلال در روابط کلامی، واکنش های هیجانی و مسائل مالی بود. تحلیل ها نشان داد متغیرهای تحصیلات همسر، تحصیلات پاسخگو، سن زوجین، تعداد فرزندان، مدت زمان ازدواج، دارایی های خانواده همسر و دارایی های خانواده پاسخگو با میزان تعارضات زناشویی رابطه معنادار دارند. در این میان، مدت زمان آشنایی پیش از ازدواج، تفاوت سنی زوجین و طول مدت ازدواج بیشترین سهم را در پیش بینی تعارضات زناشویی داشتند. همچنین، زوجین دارای سابقه نامزدی، کاهش رابطه جنسی و ارتباطات پیچیده تر با خانواده همسر را بیش از زوجین فاقد سابقه نامزدی گزارش کردند. یافته های این مطالعه بر نقش مؤلفه های جمعیت شناختی و اجتماعی در شکل گیری و تشدید تعارضات زناشویی تأکید دارد.
رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت با رضایت شغلی: نقش واسطه ای استرس شغلی و ادراک از عدالت رویه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
90 - 100
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت رابطه بین ویژگی های شخصیتی بر رضایت شغلی با نقش میانجی ادراک از عدالت رویه ای و استرس شغلی انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی-همبستگی است. نمونه ها به شکل در دسترس و 201 نفر بودند. پرسشنامه های استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه 5 عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ،رضایت شغلی مینه سوتا ، استرس شغلی پرستاران و عدالت سازمانی بود. روش آماری تحلیل مسیر و معادلات ساختاری بود .مشخص شد که بین متغیرهای 5 توافق پذیری و گشودگی در تجربه با رضایت شغلی اثر مستقیم و معناداری وجود دارد . روابط بین روان نژندی – استرس شغلی – رضایت شغلی و نیز بین توافق پذیری -ادراک از عدالت رویه ای – رضایت شغلی رابطه معنا دار بود. استرس شغلی با رضایت شغلی و نیز روان نژندی با استرس شغلی رابطه معنا دار معکوس داشتند عدالت رویه ای بر رضایت شغلی تاثیر گذار و رابطه مستقیم داشت .از میان 5 صفت بزرگ شخصیتی ، میان روان نژندی ، توافق پذیری و گشودگی در تجربه با رضایت شغلی رابطه معنا دار وجود داشت.علی رغم مسیر مفروض برای رابطه بین صفات شخصیتی بر رضایت شغلی از طریق تاثیر همزمان دو متغیر میانجی ادراک از عدالت رویه ای و استرس شغلی ، مسیر مورد نظر در الگو براورده نشد و در مدل نیز تاثیری نشان نداد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر شناخت اجتماعی و آشفتگی روانشناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
51 - 64
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ذهدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر شناخت اجتماعی و آشفتگی روانشناختی دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با دو گروه گواه و آزمایش با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پایه ششم مقطع ابتدایی شهرستان آق قلا بودند. شرکت کنندگان 40 دانش آموز پایه دوم بودند که با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. آنها به دو گروه گواه (20= n) و آزمایش (20= n) تقسیم شدند. همه آنها پرسشنامه های شناخت اجتماعی (نجاتی و همکاران، 1397) و آشفتگی روان شناختی (لویندا، 1995) را تکمیل کردند. فرضیه ها با مدل تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد اثر آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر شناخت خود (0/79)، ذهن خوانی (0/84)، درک محیط آموزشی (0/69)، تشخیص تهدید آموزشی (0/77)، افسردگی (0/71)، اضطراب (0/74) و استرس (0/70) معنادار بود. نتیجه گیری: توجه به یافته های بدست آمده می توان بیان نمود بهبود شناخت اجتماعی و آشفتگی روانی مستلزم توجه به ذهن آگاهی است. تلویحات کاربردی یافته ها مورد بحث قرار گرفت.
تدوین پروتکل گروه درمانی متمرکز بر هیجان و بررسی کارآزمایی آن بر علائم اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش های پیشین نشان داده است که درمان متمرکز بر هیجان بر کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی و بهبود کارایی اجتماعی افراد مبتلا به آن اثربخش است. از سوی دیگر، مرور مطالعات نشان می دهد که بسیاری از رویکردهای درمانی اگر در قالب روان درمانی گروهی به کار برده شوند، اثربخشی بیشتری خواهند داشت، اما تا کنون، پروتکل این نوع درمان به نحوی که فنون مداخله آن برای اجرا در گروه متناسب و سازگار باشند، تدوین نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین پروتکل گروه درمانی متمرکز بر هیجان و کارآزمایی آن بر علائم اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های ترکیبی اکتشافی بود که ماهیت کیفی و کمی دارد. مرحله اول پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام شد. جهت شناسایی مضامین و ترسیم شبکه مضامین، ابتدا 121 منبع مرتبط مشخص شد و از بین آن ها به صورت هدفمند، ۱1 منبع فارسی منتشر شده بین سال های 1392 تا 1401 هجری شمسی و 23 منبع انگلیسی منتشرشده در فاصله سال های 2022-2000 میلادی که دارای بیشترین ارتباط با موضوع مورد مطالعه بودند، انتخاب شدند. در بخش کمی، روش پژوهش به صورت طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی درمان جویان مراجعه کننده به کلینیک حس حضور شهر تهران در بازه زمانی شش ماهه دوم سال 1401 بود. از بین مراجعان به صورت در دسترس، 24 نفر از افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش در معرض 30 جلسه پروتکل گروه درمانی متمرکز بر هیجان (محقق ساخته) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در بخش کمی، مقیاس اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، 2000) بود. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته های مطالعه حاضر در بخش کیفی منجر به شناسایی دو مضمون فراگیر شامل درمان متمرکز بر هیجان و اضطراب اجتماعی و در نهایت پروتکل 30 جلسه ای گروه درمانی متمرکز بر هیجان شد. نتایج در بخش کمی نیز نشان داد که اثربخشی گروه درمانی متمرکز بر هیجان بر کاهش تمامی علائم اختلال اضطراب اجتماعی ترس، اجتناب، تغییرات فیزیولوژیک و نمره کل اضطراب اجتماعی معنادار بوده است (0/05>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد درمانگران می توانند از بسته محقق ساخته گروه درمانی متمرکز بر هیجان جهت درمان افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی استفاده کنند.
الگوی ساختاری سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت بر اساس ذهن آگاهی و خودشفقت ورزی: نقش واسطه ای استرس ادراک شده در زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۱۲۴-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی استرس ادراک شده در ابطه بین ذهن آگاهی، خودشفقت ورزی با سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در زنان شاغل بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه زنان شاغل در سازمان ها و اداره های دولتی استان تهران در سال 1401 بود که از بین آنها 400 زن به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسش نامه پنج عاملی ذهن آگاهی (FFMQ، بائر و همکاران، 2006)، مقیاس شفقت به خود فرم کوتاه (SCS-SF، رائس و همکاران، 2003)، پرسشنامه استرس ادراک شده (PSS، کوهن و همکاران،1983) و نیمرخ سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (HPLPII، والکر و همکاران، 1987) بود. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با مدل پیشنهادی پژوهش بود. ذهن آگاهی و استرس ادراک شده بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت اثر مستقیم معنادار داشتند (001/0< P) ولی اثر مستقیم خودشفقت ورزی بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت معنادار نبود (008/0< P) . همچنین ذهن آگاهی و خود شفقت ورزی با میانجی گری استرس ادراک شده بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت اثر غیر مستقیم معنادار داشتند (001/0< P). از این یافته ها می توان نتیجه گرفت افزایش ذهن اگاهی و خودشفقت ورزی باعث کاهش استرس ادراک شده در زنان شاغل می شود و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت را افزایش می دهد.
اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر مشکلات رفتاری و تنظیم شناختی هیجان در کودکان دارای نشانگان اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۴۸-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر مشکلات رفتاری و تنظیم شناختی هیجان در کودکان دارای نشانگان اختلالات اضطرابی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی کودکان 4 تا 7 سال دارای نشانگان اختلالات اضطرابی شهر فریدون کنار در سال 1401 بود که از بین آنها 75 کودک به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس از میان این کودکان، 30 کودک که دارای بالاترین نمره در مقیاس اضطراب بودند، به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) جایگذاری شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس اضطراب کودکان پیش دبستانی اسپنس و همکاران (2001PAS, )، پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر و همکاران (1967BPS, ) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003CERQ, ) بود. گروه آزمایش طی هشت جلسه ی 45 دقیقه ای و هفته ای دو بار تحت مداخله ی مبتنی بر بازی درمانی کودک محور لندرث (1993) قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون مشکلات رفتاری و تنظیم شناختی هیجان در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0p< وجود دارد. در نتیجه بازی درمانی کودک محور می تواند به عنوان روش کارآمدی در بهبود مشکلات رفتاری و تنظیم شناختی هیجان کودکان دارای نشانگان اختلالات اضطرابی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تاثیر رنگ و نور فضای کاری بر بار کاری ذهنی و توجه پایدار کارمندان: مطالعه در واقعیت مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت محیطی فضاهای داخلی نقش اساسی در سلامت انسان دارد. از آنجایی که، امروزه مردم بیش از 90 درصد وقت خود را در داخل ساختمان ها می گذرانند، اثرات عوامل محیط داخلی، بر کارکردهای شناختی و ابعاد مختلف سلامت حائز اهمیت است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی عملکرد توجه و بار کاری کارمندان، تحت تأثیر نور و رنگ محیط انجام شد. روش کار: در این مطالعه، 20 شرکت کننده از میان کارمندان 18 تا 50 ساله با میانگین و انحراف معیار: 33/8±5/13 در مواجهه با 4 محیط شبیه سازی شده در واقعیت مجازی با روشنایی (300 و 800 لوکس) و رنگ ( آبی و سفید) قرار گرفتند. ابتدا، شرکت کنندگان به مدت 5 دقیقه، در حالت استراحت در فضای شبیه سازی شده حضور داشتند، سپس تکلیف شناختی طراحی شده بر پایه آزمون عملکرد پیوسته را در حالی که همزمان امواج مغزی شرکت کنندگان از طریق دستگاه الکتروآنسفالوگرام ثبت می گردید، انجام دادند. ارزیابی شاخص بار کاری ذهنی از طریق پرسشنامه ناسا با 6 خرده مقیاس صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که در محیط با شدت نور 300 لوکس و رنگ آبی میزان توجه پایدار افراد به طور معناداری (0/031P= ،5/206=(3،36)F) افزایش پیدا می کند. همچنین در این مطالعه هیچ تغییر معناداری در خصوص شاخص بار کاری ذهنی (0/902P=) مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان چنین برداشت نمود، که رنگ آبی در کارکرد توجه پایدار کارمندان تأثیر مثبت دارد. از آنجایی که توجه پایدار نقش اساسی در فعالیت های مستمر اداری دارد، لذا می توان با مداخلات طراحی در محیط های کاری، به بهبود کارکرد توجه پایدار و در نتیجه ارتقا کارآیی کارمندان و بهره وری سازمان ها دست یافت.
پیش بینی میزان تحقق انسان کامل اسلامی بر اساس خودمهارگری و استحکام من(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
85 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی میزان تحقق انسان کامل اسلامی بر اساس خودمهارگری و استحکام من است. روش پژوهش بنیادی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش را بزرگ سالان ایرانی در بازه سنی 18 60 سال تشکیل داده اند که از میان آنها 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه انسان کامل اسلامی (PIH، بشیری و همکاران، 1399)، پرسش نامه خودمهارگری اسلامی (ISC، رفیعی هنر، 1390) و پرسش نامه استحکام من (ESS، بشارت، 1386) جمع آوری گردید. نتایج با روش مدل سازی معادلات ساختاری بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS21 و AMOS21 انجام شد. نتایج نشان داد که مدل ساختاری پیشنهادشده بر اساس فرضیه های تحقیق از برازش مناسبی برخوردار است و ۲/۸۵٪ از تغییرات متغیر انسان کامل اسلامی توسط متغیرهای خودمهارگری و استحکام من قابل تبیین است. به طوری که اثر متغیر خودمهارگری تقریباً ۶ برابر اثر متغیر استحکام من است. به طورکلی هرچه افراد خودمهارگری و استحکام من بالاتری داشته باشند، می توانند به انسان کامل اسلامی نزدیک تر باشند و توجه به آنها در برنامه های آموزشی و مداخله ای می تواند ارزشمند باشد.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس انگیزه خواندن (RMQ) در دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
41 - 67
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی روایی، پایایی و ساختار عاملی پرسشنامه انگیزه خواندن انجام شده. طرح پژوهش حاضر در زمره پژوهش های پیمایشی و توسعه ابزار به شمار می آید. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ششم شهرستان یزد بود. شرکت کنندگان شامل یک گروه نمونه 300 نفری از دانش آموزان پایه ششم شهر یزد سال تحصیلی 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه انگیزش خواندن شیفل و شافنر (2016) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی و ضریب آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار SPSS26 و Smart PLS استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که پرسشنامه از هفت عامل تشکیل شده و از شاخص های برازش مناسبی برخوردار است . ضرایب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس و ابعاد آن بین 77/0 تا 92/0 نوسان داشت. در نهایت، نسخه فارسی پرسشنامه "انگیزش خواندن"، برای سنجش دلایل مختلفی که دانش آموزان ایرانی به خواندن می پردازند، از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در موقعیت های پژوهشی، آموزشی و بالینی استفاده کرد .
ساخت، اعتباریابی و هنجاریابی مقیاس ایرانی کیفیت روابط جنسی- زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
135 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامت جنسی به عنوان یکی از مؤلفه های مهم حقوق بشر در جامعه بین المللی شناخته شده است و هر انسانی حق دارد به بالاترین سطح سلامت جنسی دست یابد. بیشتر بیماری ها و اختلالات در سراسر جهان ناشی از عدم توجه کافی به سلامت جنسی است. در همین راستا یکی از اقدامات مهم و مؤثر، طراحی و ساخت ابزارهای معتبر و بومی سازی شده است. لذا این پژوهش به منظور بررسی ساخت، اعتباریابی و هنجاریابی مقیاس ایرانی سنجش کیفیت روابط جنسی- زناشویی طراحی شد.
روش: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود و بر روی زوجینی که در شهر تهران زندگی می کردند، اجرا شد. داده ها در دو مرحله با استفاده از آلفای کرونباخ، تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تائیدی با کمک نرم افزارهای SPSS-22 و LISREL-8/5 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ حاکی از پایایی مطلوب برای کل مقیاس و هر کدام از عامل ها بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر وجود 6 عامل «آشنایی با آناتومی و چرخه جنسی، مسئله گشایی و ارتباط مؤثر، باورهای ناکارآمد و خودگویی های منفی، صمیمیت و گفتمان عاطفی- جنسی، مهارت ها و لمس نواحی غیرجنسی و بهبود مهارت های جنسی» بود که در مجموع 6/54 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. در تحلیل عامل تائیدی نیز نتایج حاکی از برازش قابل قبول در تعیین عامل ها بود.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که ابزار طراحی شده در شرکت کنندگان ایرانی از پایایی، روایی و برازش کافی برخوردار است. بنابراین استفاده از این ابزار برای سنجش کیفیت روابط جنسی - زناشویی در پژوهش ها و مداخلات درمانی پیشنهاد می شود.
پیش بینی مهارت های کارآفرینی دانشجویان آموزش از دور بر اساس یادگیری فعال با نقش واسطه ای خودکارآمدی کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه یادگیری فعال با مهارت های کارآفرینی با تأکید بر نقش میانجی خودکارآمدی کارآفرینی دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان بوکان در سال تحصیلی 04-1403 انجام شد. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز بوکان که حدودا 550 نفر هستند، می باشد. روش نمونه گیری تصادفی – طبقه ای است. طبق فرمول کوکران تعداد نمونه آماری برابر 230 (138 زن و 92 مرد) به دست آمده است و پس از توزیع پرسش نامه تعداد 225 (135 زن و 90) پرسش نامه تکمیل شده، جمع آوری گردید. به منظور گردآوری داده ها ، از پرسش نامه یادگیری فعال لابناوکس (2004)، پرسش نامه استاندارد مهارت های کارآفرینی بیچ(2007) و پرسش نامه خودکارآمدی کارآفرینانه دی نابل و همکاران (1999) استفاده شده که روایی و پایایی پرسش نامه ها بررسی و تایید شد. جهت تجزیه وتحلیل داده-ها و بررسی فرضیات تحقیق، از روش های آمار توصیفی نظیر میانگین و انحراف استاندارد و روش های آمار استنباطی نظیر نرمال بودن جامعه و ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون تک متغیره و چند متغیره و معادلات ساختاری استفاده گردیده که تمامی این محاسبات با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته ها نشان داد که رابطه یادگیری فعال و خودکارآمدی کارآفرینی با مهارت های کارآفرینی و هم چنین یادگیری فعال و خودکارآمدی کارآفرینی با مهارت های کارآفرینی به تفکیک معنادار است. پس نتیجه می-گیریم که از روی متغیرهای پیش بین یادگیری فعال و خودکارآمدی کارآفرینی می توانیم تغییرات متغیر ملاک یعنی کار آفرینی را پیش بینی کنیم. به عبارتی هر چه میزان یادگیری فعال و خودکارآمدی کارآفرینی بیشتر باشد، دانشجویان از مهارت های کارآفرینی بیشتری برخوردار می شوند.
بررسی رابطه راهبردهای فراشناختی و حل مسئله با نقش میانجی ذهنیت خلاقانه و تفکر واگرا در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
209 - 219
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین راهبردهای فراشناختی و حل مسئله با نقش میانجی ذهنیت خلاقانه و تفکر واگرا در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه لرستان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 4439 نفر بود که از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 375 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در پژوهش حاضر برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های حل مسئله پارکر (1997)، راهبردهای شناختی و فراشناختی مک اینری و داوسن (2004)، ذهنیت خلاقانه کارووسکی (2014) و سبک های یادگیری کلب (1985) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 انجام گرفت. نتایج نشان داد که راهبردهای فراشناختی بر حل مسئله دانشجویان اثر مستقیم و معنی داری دارد. همچنین، ذهنیت خلاقانه و تفکر واگرا نیز بر حل مسئله دانشجویان اثر مستقیم و معنی داری دارند. علاوه بر این، راهبردهای فراشناختی بر حل مسئله از طریق ذهنیت خلاقانه (0/483=β) و تفکر واگرا (0/054=β) اثر غیرمستقیم و معنی داری دارد. به طور کلی نتایج نشان داد ذهنیت خلاقانه و تفکر واگرا نقش میانجی گری مثبت و معنی داری در رابطه بین راهبردهای فراشناختی و حل مسئله دانشجویان دارند.