فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۲۱ تا ۶٬۱۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
مقایسه نیازهای توجهی کنترل راه رفتن در ورزشکاران سالم و مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به میزان شیوع بالای بی ثباتی عملکردی مچ پا در میان ورزشکاران و نیاز این افراد برای انجام چند فعالیت به صورت همزمان در زمین مسابقه، این مطالعه با هدف مقایسه نیازهای توجهی کنترل راه رفتن بین ورزشکاران مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و همتایان سالم انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی مورد- شاهدی، 16ورزشکار مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا و 16 همتای سالم با نمونه گیری ساده انتخاب شدند. این مطالعه از نوع سه عاملی مختلط و با الگوی تکلیف دو گانه بوده و از سیستم تحلیل حرکت استفاده شد. زمان و طول گام، زمان، طول، فرکانس و پهنای قدم و زمان ایستایش Stance)) و زمان نوسان (Swing) قدم در حالی که داوطلبین 2 دشواری از تکلیف راه رفتن (شامل راه رفتن روی دستگاه تردمیل با دو سرعت 1/2 و 6/3 کیلومتر در ساعت) و 2 تحمیل تکلیف شناختی (شامل تحمیل صفر و شمارش معکوس ) را تجربه می کردند، اندازه گیری و داده های حاصل با استفاده از آزمون های آماری مجذور خی، تحلیل واریانس سه طرفه مختلط و تی مستقل تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: آزمون تحلیل واریانس مختلط 2×2×2 (2 گروه×2دشواری تکلیف راه رفتن×2 دشواری تکلیف شناختی ) اثر متقابل گروه در وضعیت را بر طول گام معنادار نشان داد، به نحوی که در مواجهه با تکلیف شناختی در بیماران افزایش طول گام ولی در گروه سالم کاهش طول گام دیده شد. همچنین فرکانس قدم در گروه بیمار معنادار شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد که بی ثباتی عملکردی مچ پا با افزایش نیازهای توجهی کنترل راه رفتن همراه است. بنابراین تحمیل تکلیف شناختی ممکن است بتواند به عنوان یک استراتژی مؤثر در برنامه ورزشی و درمانی مبتلایان به بی ثباتی عملکردی مچ پا منظور گردد.
اثربخشی درمان فراشناختی گروهی بر باورهای فراشناختی، نگرانی و حوزه های نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی گروهی بر باورهای فراشناختی، نگرانی و حوزه های نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به کلینیک های دانشگاه تهران بود. تعدادی از بیماران مذکور به شیوه در دسترس انتخاب شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه های فراشناخت، نگرانی ایالت پنسیلوانیا، و پرسشنامه حوزه های نگرانی و مصاحبه ساختار یافته بالینی برای اختلالات روانی توسط روان پزشک، 30 آزمودنی انتخاب شدند و در نهایت به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. از 15 نفر آزمودنی گروه آزمایش، 12 نفر درمان را تکمیل کردند. درمان فراشناختی گروهی در 10 جلسه 120 دقیقه ای طی 5/2 ماه در گروه آزمایش انجام گرفت. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان و در دوره پیگیری سه ماهه پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان فراشناختی گروهی اثر معنی داری بر کاهش باورهای فراشناختی منفی دارد. همچنین نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان فراشناختی گروهی به طور معنی داری باعث کاهش نگرانی و حوزه های نگرانی شده است. نتایج ذکر شده در مرحله پیگیری حفظ شدند. نتیجه گیری: درمان فراشناختی گروهی بر کاهش میزان باورهای منفی فراشناختی و نگرانی بیماران تأثیر گذار است.
رابطه تفکر انتقادی با سواد اطلاعاتی در دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: سواد اطلاعاتی از اساسی ترین نیازهای زندگی در جامعه اطلاعاتی است . از سوی دیگر، یکی از عواملی که افراد را در دسترسی به اطلاعات کمک می کند، مهارت تفکر انتقادی است که گسترش آن یکی از مهم ترین اهداف آموزش پزشکی در عصر فناوری به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تفکر انتقادی با سواد اطلاعاتی در بین دانشجویان رشته های پزشکی بود.
روش ها: در این پژوهش توصیفی- همبستگی، 150 نفر از دانشجویان که در سال تحصیلی 92-1391 در دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول به تحصیل بودند به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، پرسش نامه تفکر انتقادی کالیفرنیا ""فرم ب"" و پرسش نامه محقق ساخته سواد اطلاعاتی مورد استفاده قرار گرفت. پایایی پرسش نامه تفکر انتقادی با روش کودر- ریچاردسون 69/0 و پایایی پرسش نامه سواد اطلاعاتی با روش آلفای کرونباخ 79/0 تعیین شد. برای بررسی روایی هر دو پرسش نامه نیز از روایی صوری با نظر متخصصان استفاده شد. داده های به دست آمده به کمک نرم افزار SPSS 19 و با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین میانگین نمرات تفکر انتقادی و سواد اطلاعاتی رابطه معنی دار وجود داشت. همچنین رابطه زیرمولفه های ارزش یابی، استنباط، تحلیل، استدلال قیاسی و استدلال استقرایی با سواد اطلاعاتی مستقیم و معنی دار بود.
نتیجه گیری: بین مهارت تفکر انتقادی و زیرمولفه های آن با سواد اطلاعاتی رابطه مستقیم وجود دارد. بنابراین ارتقای مهارت سواد اطلاعاتی در دانشجویان رشته های علوم پزشکی به فرآیند تفکر انتقادی وابسته است.
تحول خودکارآمدی تحصیلی
حوزههای تخصصی:
اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر اختلال بدشکلی بدن و حساسیت بین فردی در دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال بدشکلی بدن با اشتغال ذهنی به وجود نقص جسمانی در بدن مشخص می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر اختلال بدشکلی بدن و حساسیت بین فردی در دانش آموزان دختر بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر کارآزمایی بالینی است، به روش تصادفی چند مرحله ای ٨٠٠ دانش آموز دختر، که به دو مقیاس اصلاح شده وسواسی جبریYale-Brown برای اختلال بدشکلی بدن و خرده مقیاس حساسیت بین فردی فهرست ٩٠ نشانه مرضی پاسخ دادند و از میان 75 نفری که در هر دو مقیاس نمره بالایی گرفتند، 30 نفر به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. سپس گروه درمانی شناختیرفتاری به روش Greenberg بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین نمرات بدشکلی بدن و حساسیت بین فردی دو گروه آزمایش و شاهد تفاوت معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی- رفتاری، در کاهش اختلال بدشکلی بدن و حساسیت بین فردی دانش آموزان دختر مؤثر است.
مصاحبه با نوام چامسکی
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سبک های حل تعارض رحیم (ROCI-II) در بین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: روش های حل تعارض زناشویی از متغیرهای بسیار مهم و محسوب می شوند که تاثیر به سزایی در رضایت زناشویی دارند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی پرسشنامه سبک های حل تعارض رحیم (ROCI-II) در بین زوجین ایرانی انجام شد. روش: پژوهش حاضر ازنوع پژوهش های همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از فرهنگیان متاهل شهر بندر عباس بود، که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش ، دو پرسشنامه حل تعارض ROCI-II و حل تعارض CRQ بود. از آزمون آلفای کرونباخ و روش تصنیف برای بررسی پایایی ابزار و از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی برای بررسی اعتبار سازه این ابزار استفاده شد. یافته ها: پایایی پرسشنامه ROCI-II، با استفاده از آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های پرسشنامه در دامنه 70/0 تا 75/0 به دست آمد. هم چنین پایایی ابزار با استفاده از روش تصنیف 68/0 بود. نتایج تحلیل عامل اکتشافی نشان داد که پرسشنامه ROCI-II، از پنج عامل، یکپارچگی، ملزم شده، اجتنابی، مسلط و مصالحه تشکیل شده است، که در مجموع این عوامل 81/70 درصد واریانس کل را تبیین می نمایند. جدول بارهای عاملی چرخش یافته نشان داد که همه ماده های پرسشنامه دارای بار عاملی بیشتر از 50/0 می باشند. نتایج حاصل از تحلیل عامل تأییدی نشان داد مدل پنج عاملی پرسشنامه ROCI-II، از برازش مطلوبی برخوردار است. مقادیر شاخص های برازندگی در حد قابل قبولی قرار داشتند. وجود همبستگی مثبت و منفی بین خرده مقیاس های این ابزار با پرسشنامه CRQ، نشان دهنده ی روایی همگرا و واگرای مطلوب پرسشنامه ROCI-II، است. نتایج: به نظر می رسد، پرسشنامه ROCI-II، توان لازم را برای سنجش سبک های حل تعارض زناشویی را در بین زوجین ایرانی داراست. از این پرسشنامه می توان از آن برای مقاصد مشاوره ای و پژوهشی درزمینه مسائل زناشویی، زوج درمانی وروابط بین فردی نزدیک و صمیمی استفاده کرد#,
سنجش میزان دانش و استفاده دانش آموزان از بازی های رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سنجش میزان دانش، دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان ازنا از بازی های رایانه ای انجام گرفته است. روش این پژوهش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان ازنا در سال تحصیلی 1390-1391 بود که با مراجعه به جدول کوهن نمونه این تحقیق 217 دانش آموز شد که به طور تصادفی ساده از میان جامع آماری انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی نشان داد که دانش دانش آموزان ششم ابتدایی نسبت به بازی های رایانه ای بالاتر از میزان میانگین است، همچنین بررسی ها نشان داد که بین دانش امور واقعی و دانش امور روندی دانش آموزان نسبت به بازی های رایانه ای با میزان استفاده آنان از این بازی ها رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد اما بین دانش امور مفهومی آنان با میزان استفاده از بازی های رایانه ای این رابطه برقرار نیست، چنانچه هر مقدار دانش امور مفهومی آنان نسبت به بازی های رایانه ای بالاتر نشان داده شد میزان استفاده آنان از این بازی ها به شکلی منظم، کنترل شده و صحیح تر بود.
سلامت روانی و حمایت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
تأثیر فاصله و حذف نشانه های بینایی و چرخش سیستم آزمایشی بر جهت یابی فضایی موش های آلبینوس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
دین داری و کیفیت رابطه با والدین با هویت اخلاقی نقش تعدیل کنندة خودتنظیمی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان نقش تعدیل کنندگی خودتنظیمی نسبت به دین داری، کیفیت رابطه با والدین و هویت اخلاقی بود. روش این پژوهش، توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری، دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 92-1391 بودند. نمونه آماری 180 نفر دانشجوی دختر به روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های نگرش سنج مذهب، هویت اخلاقی، خودتنظیمی و والد– کودک استفاده شد. نتایج نشان داد که مسیر دین داری به خودتنظیمی، دین داری به هویت اخلاقی نمادین، خودتنظیمی به هویت اخلاقی درونی، و خودتنظیمی به هویت اخلاقی نمادین معنا دار هستند. با لحاظ آثار غیرمستقیم دین داری بر هویت اخلاقی از طریق خودتنظیمی، ضریب اثر دین داری از طریق خودتنظیمی بر هویت اخلاقی نمادین و هویت اخلاقی درونی معنادار می باشد، اما مسیرهای کیفیت رابطه با والدین به هویت اخلاقی درونی و کیفیت رابطه با والدین به خودتنظیمی معنادار نبود. ازاین رو، می توان خودتنظیمی را به عنوان یک میانجی مناسب در رابطه بین دین داری و هویت اخلاقی در نظر گرفت. در مجموع، خودتنظیمی و دین داری نقش مهمی در ارتقاء هویت اخلاقی ایفا می کنند.
استفاده از داستان برای پرورش اندیشیدن
حوزههای تخصصی:
این مقاله به استفاده از داستان و قصه گویی برای پرورش تفکر در کودکان پرداخته است. اخیراً روان شناسان به بررسی اهمیت داستان در زندگی کودکان و نوجوانان پرداخته اند. اعم از اینکه یک داستان خاص به خاطر سپرده شود یا خیر، بازگویی یک داستان همیشه برای رشد کودک مفید است، نحوه ی این تاثیرگذاری هنوز روشن نیست، جز اینکه هر داستانی تجارب و هیجان های شنونده را درگیر می سازد و یادگیری را تسهیل می کند. این مقاله به کاربرد داستان در زندگی و معرفی انواع داستان ها پرداخته است. هر مشکل فرصتی برای اعضای خانواده است تا بسیاری از ارزش های اخلاقی را جستجو کنند. در این مقاله الگویی از قصه گویی پیشنهاد شده که می تواند هر یک از فرصت ها را در قالب موقعیت-هایی خیالی و دیالوگ هایی ساده برای آموزگاران و اولیاء به تصویر بکشد. این الگو به بسیاری از موقعیت های زندگی کودکان عادی و استثنایی تعمیم پذیر و به سادگی در جمع خانوادگی، مسافرت ، گردش یا سایر موقعیت های تفریحی قابل استفاده است.
" پیش بینی جهت گیری هدف با استفاده از پنج عامل بزرگ شخصیت در میان دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه احساس تنهایی و عزت نفس دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی با سبکهای دلبستگی آنها بود، به این دلیل روش تحقیق در پژوهش حاضر همبستگی است . 223دانشجو (123 دختر و 100 پسر) که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند، با تکمیل پرسشنامه دلبستگی بزرگسال هازان و شیور، مقیاس تنهایی UCLA و مقیاس عزت نفس رزنبرگ در این پژوهش شرکت کردند. برای تحلیل آماری داده ها از ضریب همبستگی وتحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی با عزت نفس رابطه مثبت، ولی بین سبک دلبستگی مضطرب- دو سوگرا وعزت نفس رابطه منفی وجود دارد. بین سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی با احساس تنهایی رابطه منفی، ولی بین سبک دلبستگی مضطرب- دو سوگرا و احساس تنهایی رابطه مثبت وجود دارد. بین عزت نفس واحساس تنهایی همبستگی منفی به دست آمد.سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن می توانند واریانس متغیرهای احساس تنهایی و عزت نفس را معنی دار تبیین کنند. بدین ترتیب که سبک دلبستگی ایمن و سبک دلبستگی اجتنابی با افزایش عزت نفس و کاهش احساس تنهایی مطابقت می کنند و سبک دلبستگی مضطرب- دوسوگرا با کاهش عزت نفس و افزایش احساس تنهایی همراه است.
"
"تاثیر دو شیوه کششی ایستا و تسهیل عصبی عضلانی (PNF) بر میزان انعطاف پذیری عضلات همسترینگ پای غیر غالب "
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، مقایسه تاثیر دو شیوه کششی ایستا و تسهیل عصبی عضلانی از طریق گیرنده های عمقی (PNF ) بر میزان انعطاف پذیری عضلات همسترینگ بود. به این منظور 60 دانش آموز دختر با میانگین سنی 24/17 سال که در انعطاف پذیری عضلات همسترینگ پای غیر غالب دارای محدودیت(70 درجه < دامنه حرکتی باز شدن فعال زانو) بودند، به صورت تصادفی به سه گروه تجربی ایستا (20=n )، تجربی PNF (20=n) و کنترل (20=n) تقسیم شدند. یک برنامه گرم کردن شامل دوی نرم، به صورت مشترک در هر سه گروه و یک برنامه کشش عضلات همسترینگ روی پای غیر غالب، به شیوه کششی ایستا بر روی آزمودنی های گروه تجربی ایستا و به شیوه کششی PNF در گروه تجربی PNF به مدت پنج روز در هفته و در طول شش هفته اجرا شد. انعطاف پذیری عضلات همسترینگ (دامنه حرکتی باز شدن فعال زانو) پای غیر غالب با استفاده از آزمون باز شدن فعال زانو (AKET ) ، روی هر سه گروه، قبل از شروع تمرینات و پس از پایان دوره تمرین توسط گونیا متر اندازه گیری شد. داده ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که شیوه های کششی ایستا و تسهیل عصبی عضلانی (PNF ) بر میزان انعطاف پذیری عضلات همسترینگ ( دامنه حرکتی بازشدن فعال زانو) پای غیر غالب تاثیر داشتند. به علاوه از نظر آماری بین تاثیر دو شیوه کششی ایستا و PNF بر میزان انعطاف پذیری عضلات همسترینگ پای غیر غالب تفاوت معنی داری وجود نداشت .
درمانگری شناختی ـ رفتاری در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریکپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
"
با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری بر کاهش اضطراب سلامت و افسردگی بیمـاران مبتلا به نشانگـان روده تحریکپذیر (IBS)، 32 بیمار (با تشخیص پزشـک متخصص و براساس ملاکهای Rome II)، بهصورت تصـادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. درمان شناختی ـ رفتاری در گروه آزمایشی طی هشت جلسه هفتگی بهکار بسته شد. زیرمقیاس اضطراب سلامت از پرسشنامه کیفیت زندگی (پاتریک و دیگران، 1998) و فهرست افسردگی بک (BDI، 1961( در آغاز و پایان جلسهها و پس از گذشت دو ماه تکمیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری کاهش معنـاداری را در نمرههای اضطراب سلامت و افسـردگی گروه آزمـایشی در پسآزمون نشان دادند. آزمـون پیگیری هشت هفته که بعد از پسآزمون اجرا شد، تغییری در نمرههای اضطراب سلامت نشان نـداد، امـا در نمرههای افسـردگی گـروه آزمایشی، افزایش معنـاداری (05/0 P <) دیده شد و ضرورت تدارک یک طرح درمانگری اختصاصی را مطرح کرد. براساس این نتایج، در بیماران روده تحریکپذیر، درمان شناختی ـ رفتاری میتواند یک درمان مؤثر باشد.
"
تأثیر یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی دانش آموزان متوسطه دوم در درس ریاضی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی درس ریاضی دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان قائم شهر انجام گرفت. جامعه پژوهش را دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 6263 نفر که در 42 مدرسه مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. از میان مدارس مجهز به فناوری اطلاعات و ارتباطات، یک مدرسه و در آن دو کلاس پایه دوم به روش تصادفی ساده به عنوان گروه های آزمایش و کنترل انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه خودکارآمدی ماتیاس جروسلم و رالف شوارز و نظامی بود که جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. ابتدا از دانش آموزان پیش آزمون گرفته شد و سپس، محتوای درسی در طول نیمه اول سال تحصیلی و طی 8 هفته در کنار استفاده از شبکه اجتماعی و همچنین به روش سنتی به ترتیب برای کلاس های گروه آزمایش و کنترل ارائه گردید. پس از آموزش، هر دو گروه ازنظر میزان خودکارآمدی مورد آزمون قرار گرفتند. آزمون پیگیری دو ماه از آموزش به عمل آمد. تجزیه وتحلیل نتایج تحقیق با استفاده از اندازه گیری مکرر نشان داد که پس از آموزش تفاوت معناداری در خودکارآمدی در مقایسه با گروه کنترل ایجاد شد (001/0 P ). گروه آزمایش بعد از دو ماه پس از آموزش برتری خود را حفظ کردند. نتایج پژوهش، بیانگر تأثیر مثبت استفاده از یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی بود.