فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۶۱ تا ۶٬۶۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
اگرچه در ادبیات تحقیق، مفهوم سلامت و بیماری خیل ی وابس ته ب ه یکدیگر در نظر گرفته شده است، به نظر میرسد برای تمایز آنها نی از به شاخصهایی داریم که هم ویژگیه ای مش ترک فرهنگ ی و ه م تمایزهای فرهنگی را برتاباند. در این مقال ه س عی م ی ش ود توص یف جدیدی ازطبقهبندی س لامتی و بیم اری روان ی ارائ ه ش ود و نق ش عواطف مختلف در تمایز سلامت از بیماری در فرهن گ جم ع گ رای ایران با فرهنگ فردگرای سوئد بررسی شود. از دو گ روه دانش جویان ایرانی (296 نفر) و سوئدی (310 نفر) نمونهگیری انجام شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد سلامت روان در جامعه ایرانی با عواطف تعادلی رابطه دارد، درحالیکه در نمونهی سوئدی بیشتر با عواطف مثبت رابطه دارد. به نظر میرسد در تیپ شناسی افراد سالم و بیم ار، چه ار گ روه شکفته، پژمرده، آشفته و مش کل داروج ود دارن د و عواط ف مثب ت و تعادلی میتوانند این گروهها را از هم متمایز کنند.
تاثیردرمان ترکیبی گاباپنتین بالیتیوم درنوجوانان مبتلابه اختلال دوقطبی دریک کارآزمایی بالینی دو سو کور تصادفی کنترل شده با دارونما(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:مطالعات درمان تکدارویی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی با شروع زودرس، رضایتبخش نبوده و مطالعات درمان ترکیبی، اندک است. گزارشاتی در مورد نقش گاباپنتین در درمان اختلال دوقطبی بزرگسالان وجود دارد. مطالعهی حاضر اثربخشی درمان ترکیبی گاباپانتین و لیتیوم را در نوجوانان مبتلا در مقایسه با دارونما بررسی کرده است.
روشکار: در این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده با دارونما در سال 1387-1388 تعداد 31 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی 17-10 ساله به صورت متوالی و تصادفی در دو گروه مداخلهی درمانی لیتیوم و گاباپانتین (16 نفر) و لیتیوم و دارونما (15 نفر) قرارگرفتند. مطالعه در طول 8 هفته انجام گرفت. دوز لیتیوم به تدریج تا سطح درمانی سرمی 1/1-8/0
میلیاکیوالان بر لیتر وگاباپانتین تا 400 میلیگرم افزایش یافت. پرسشنامههای مقیاس درجهبندی مانیای یانگ (YMRS)، افسردگی بک (BDI) واضطراب هامیلتون (HARS) هر 2 هفته یک بار تکمیل شده است. عوارض دارویی هر 2 هفته یک بار، سطح سرمی لیتیوم هفتگی و وزن بیماران در ابتدا وانتهای پژوهش بررسی گردید. در تحلیل آماری از آزمونهای تی و ANOVA استفاده شد.
یافتهها:دو گروه از نظر نمرهی YMRS، BDI و HARS، در سطح پایه تفاوتی نداشتند. تفاوت نمره تا هفتهی هشتم در هر دو گروه معنیدار بود (05/0P<) ولی میزان کاهش نمرهی پرسشنامه ها بین دو گروه معنیدار نبود.
نتیجهگیری: افزودن گاباپنتین به لیتیوم، تفاوت معنیداری بین دو گروه از نظر تاثیر بر کاهش علایم مانیا، افسردگی و اضطراب نسبت به دارونما ایجاد نکرد.
بررسی ساختار و محتوای اخبار و مطالب اعتیاد محور روزنامه های کیهان، اطلاعات، اعتماد ملی و اعتماد در سال 86-1385
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: این مقاله به بررسی ساختار و محتوای اخبار و مطالب مربوط به اعتیاد در روزنامه های کیهان، اطلاعات، اعتماد و اعتماد ملی در سال 1386- 1385 می پردازد. چهارچوب نظری تحقیق حاضر بر مبنای نظریه برجسته سازی و دیدگاه دروازه بانی استوار است و عوامل مؤثر بر ساختار و محتوای مطالب اعتیادمحور روزنامه های مذکور بر اساس این چهارچوب مورد بررسی قرار می گیرند.
روش: ساختار و محتوای اخبار و مطالب مربوط به اعتیاد، متغیر وابسته و سبک مطلب، محتوای مطلب و نوع ماده مخدر ذکر شده در تیتر و لید به عنوان متغیرهای مستقل در این بررسی ارزیابی شده اند. تحقیق پیش رو، با روش تحلیل محتوا و از طریق یک دستورالعمل کدگذاری به کدگذاری همه 1462 مطلب اعتیادمحور چهار روزنامه مذکور پرداخته است که از پنجم تیر 1385 (روز جهانی مبارزه با موادمخدر) تا همین تاریخ در سال 1386 منتشر شده اند. پس از ورود داده ها به محیطspss ، نتایج در قالب جداول دو بُعدی ارائه شد و از تکنیک آمار استنباطی و آزمون کای اسکوئر برای سنجش رابطه میان متغیرها استفاده گردید.
یافته ها: آزمون کای اسکوئر نشان داد تفاوت معناداری بین روزنامه های مورد بررسی از نظر متغیرهای مورد بررسی وجود دارد.
الف). اکثر مطبوعات مورد بررسی از سبک خبری برای پوشش مطالب اعتیادمحور استفاده کرده اند و تنها «اعتماد» بیش از دیگران، سبکهای تحلیلی را به کار برده است. ب). محتوای اکثر مطبوعات موردبرسی به امور قضائی و جرائم اختصاص یافته و «اعتماد» بیشتر به امور اجتماعی و پزشکی پرداخته است.پ). اکثر موادمخدر برجسته شده در تیتر و لید را موادمخدر غیرمجاز تشکیل داده اند.
نتیجه گیری: برخلاف مبارزات صورت گرفته با موادمخدر در کشور ما، اعتیاد به عنوان تهدیدی جدی برای سلامت جامعه باقیمانده است. بنابراین ما باید روشهایمان را برای از بین بردن این معضل تغییر دهیم و رسانه ها، به ویژه مطبوعات، یکی از مکانیسمهای مهم در رسیدن به این هدف هستند. اما یافته های این تحقیق نشان می دهد که مطبوعات به تنهایی قادر به انجام مسئولیتهایشان پیرامون جامعه در حوزه ی اعتیاد نیستند . تقویت ارتباط مطبوعات با کارشناسان، متخصصان حوزه های پژوهشی، بهداشتی و نهادهای غیردولتی برای تصحیح عملکرد آنها ضروری است.
ابزارهای روان شناختی: مقیاس رشد اجتماعی واینلند
حوزههای تخصصی:
نقش واسطه گری استرس شغلی در رابطه بین سرمایه روانشناختی با عملکرد شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه گری استرس
شغلی در رابطه ی بین سرمایه ی روانشناختی با عملکرد شغلی کارکنان واحد عملیاتی
منطقه ی دشتگز شرکت نفت و گاز گچساران می باشد. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش
از نوع نظری و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه ی آماری این
پژوهش شامل 300 نفر از کارکنان واحد عملیاتی یکی از مناطق شرکت نفت می باشند. برای
تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 169 نفر به عنوان حجم نمونه
برآورد شده که با استفاده از روش نمونه گیری
تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از 3 پرسشنامه ی استرس شغلی،
عملکرد شغلی و سرمایه های روانشناختی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که
بین استرس و عملکرد شغلی رابطه ی منفی و معنادار و بین سرمایه ی روانشناختی و
عملکرد شغلی رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد
که استرس شغلی نقش واسطه ای در رابطه ی بین سرمایه ی روانشناختی با عملکرد شغلی
ایفا کرده و سبب کاهش اثر سرمایه ی روانشناختی بر روی عملکرد شغلی می شود.
مقایسه عزت نفس و شادکامی در دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان ناشنوا مشکلات سازگاری زیادی در مقایسه با سایر کودکان استثنایی دارند، با توجه به این موضوع هدف این پژوهش، مقایسه عزت نفس و شادکامی در دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه ب ود. روش این پژوهش علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان ناشنوای مقطع راهنمایی مدارس تلفیقی و ویژه (استثنایی) شهر تبریز در سال 92-91 تشکیل دادند. تعداد 25 دانش آموز ناشنوای مدارس تلفیقی و 25 دانش آم وز ناشنوای مدارس ویژه که به روش نمون ه گیری تص ادفی ساده انتخاب شده بودند، در محل تحصیل و به صورت انفرادی به پرسش نامه های عزت نفس کوپر اسمیت و ش ادکامی آکسفورد پاسخ دادند، برای تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که در متغیر عزت نفس، بین دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه تفاوت معناداری وجود ندارد. اما در متغیر شادکامی بین دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه تف اوت معناداری مشاهده شد، به این صورت که میانگین نمرات شادکامی دانش آموزان ویژه (استثنایی) بیشتر از دانش آموزان تلفیقی بود. این نتایج اثر پذیری شادکامی دانش آموزان ناشنوا از وضعیت و حالت مدارس را آشکار کرده و می تواند تلویحاتی برای برنامه ریزی های مناسب برای آموزش و پرورش استثنایی داشته باشد.
الگوی مفهومی ابعاد تصور از خدا بر اساس اسماء حسنا مبنایی برای مطالعات سبک زندگی اسلامی و روان شناسی دین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین ابعاد تصور از خدا، بر اساس اسماء حسنا و ارائه الگویی مفهومی برای مطالعات مربوط به سبک زندگی اسلامی و روان شناسی دینی، انجام شده است. بدین منظور، آیات قرآن کریم و حدیث معروف پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، که در آن 99 اسم خداوند بیان شده، مورد بررسی قرار گرفتند. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی و مبتنی بر روش تحلیل محتوی بود. نتیجه پژوهش نشان داد که تصور از خدا، بر اساس اسماء حسنا، به دو بعد کلی اشاره دارند: اول، اسمایی که منشأ آنها ملاحظه ذات خداوند، بدون در نظر گرفتن ِغیر می باشد و شامل ابعادِ ذات، تنزیه و عظمت و بزرگی می شوند. دوم، اسمایی که به ارتباط خداوند با جهان آفرینش اشاره دارند. این ارتباط، در دو زمینه است: 1. زمینه خلق: اسمایی که مربوط به آفرینش و ساختار عمومی آفرینش هستند. این اسماء ذیل ِابعاد دانایی، توانایی، کارآیی، کاردانی، حفاظت، هدایت و تسلط قرار می گیرند. 2. زمینه امر: اسمایی که به ربوبیت خدا و رابطه دوجانبه خدا و مخلوقات اشاره دارد. این اسماء ذیل ابعاد تدارک دهنده منافع و امکانات، بر طرف کننده موانع و آسیب ها، کنترل وحسابرسی، و استعانت و فریادرسی قرار می گیرند.
مطالعه ی کیفی تجارب مادران از آموزش مسایل جنسی به دختران نوجوان با تاکید بر عوامل فرهنگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش مسایل جنسی بسته به هنجارهای فرهنگی هر منطقه و کشور، متفاوت است. مطالعات زیادی نشان می دهند که والدین، نقش بسیار مهمی در صحبت کردن با کودکان در مورد مسایل جنسی ایفا می کنند و در این میان، جایگاه مادر بارزتر است و بیشتر نوجوانان به خصوص دختران، این مسایل را از مادران خود فرا می گیرند. پژوهش حاضر نیز با هدف درک عمیق تجارب مادران از آموزش مسایل جنسی به فرزندان دختر انجام شد.
روش کار: این پژوهش مطالعه ای کیفی از نوع پدیدارشناسی است. نمونه گیری با استفاده از روش مبتنی بر هدف و تا حد رسیدن به اشباع انجام گرفت. نمونه ی مطالعه 13 مادر دارای فرزند دختر 11 تا 18 ساله ی ساکن در شهر مشهد بودند. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته استفاده شد و تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای مورس صورت گرفت.
یافته ها: در طی پژوهش 4 مضمون اصلی که هر کدام حاوی طبقات و زیرطبقاتی بودند، استخراج شد. مضامین اصلی عبارت بودند از: ""آموزش درباره ی بلوغ و قاعدگی""، ""آموزش درباره ی رابطه ی جنسی""، ""سن مناسب برای آموزش مسایل جنسی"" و ""فرد مناسب برای آموزش مسایل جنسی"".
نتیجه گیری: با وجود تمام تحولات فرهنگی در خصوص آموزش مسایل جنسی در خانواده ها، هم چنان فرهنگ عرفی در جامعه و خانواده ها با بعضی جوانب آموزش مسایل جنسی با احتیاط برخورد کرده و مادران در این حیطه، احساس عدم کفایت می کنند. لذا طراحی و اجرای مداخلات آموزشی جهت ارتقای سطح آگاهی مادران و لزوم هماهنگی و همراهی خانه و مدرسه برای نتیجه گیری بهتر ضروری به نظر می رسد.
اثر بخشی آموزش هوش معنوی بر افسردگی و شادکامی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثر بخشی آموزش هوش معنوی، بر افسردگی و شادکامی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه انجام شد طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرکرمانشاه درسال تحصیلی1392بود. با روش نمونه گیری خوشه ای یک دبیرستان انتخاب و از جمعیت 127نفری دانش آموزان سال اول دبیرستان مذکور، 64 نفر که نمره بین 5 تا 39 را درآزمون افسردگی بک و نمره شادکامی زیرخط برش (42-40) مقیاس شادکامی آکسفورد راکسب نمودند، انتخاب شده و پس از همتا سازی به تصادف در دو گروه 32 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. آموزش هوش معنوی برای گروه آزمایش، طی 9 جلسه120دقیقه ای برگزار گردید. پس از اجرای جلسات آموزشی میزان افسردگی و شادکامی هر دو گروه مجدد سنجیده شد. به منظور بررسی پایداری اثر آموزش، 2ماه بعد هر دو گروه مورد پیگیری قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که ارتباط منفی معناداری بین هوش معنوی و افسردگی و ارتباط مثبت و معناداری بین هوش معنوی و شادکامی وجود دارد (001/0P<). این یافته نشانگر آن است که با ارتقای هوش معنوی ازطریق آموزش، افسردگی دانش آموزان کاهش و شادکامی آن ها افزایش می یابد. هم چنین آموزش ها با فاصله زمانی دو ماه نیز پایدار بود.
استخراج عوامل بنیادین شخصیت بر اساس مطالعه فرهنگ واژگانی زبان و ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش فعلی به منظور استخراج عوامل بنیادین شخصیت در فرهنگ ایرانی با استفاده از مطالعه فرهنگ واژگانی شخصیت صورت گرفت. بیش از 11 هزار واژه توصیف گر فردی از فرهنگ لغات و کتب مختلف زبان فارسی انتخاب و بعد از حذف لغات تکراری، و مهجور تعداد لغات به 2700 واژه تقلیل داده شدند. در مرحله بعد بر طبق راهنمای پژوهش لغات مورد نظر به طبقات مختلف صفات، حالات، ارزیابی اجتماعی، مفاهیم استعاری و فیزیکی توسط 10 ارزیاب طبقه بندی شدند. در این مرحله در حدود 1300 واژه مشخص کننده صفت (خلق و مزاج) مشخص شدند. بعد از حذف واژگان کم کاربرد و دارای فراوانی استفاده محدود در زندگی روزمره که بر اساس نظر سنجی از 100 دانشجوی روانشناسی استوار بود، چک لیست نهایی متشکل از 147 واژه توصیف گر شخصیت آماده شد. 763 دانشجوی دانشگاه های شهر تهران بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به چک لیست پژوهش پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی با روش تحلیل عاملی اکتشافی- چرخش واریماکس بر روی مدل های 2 تا 7 عاملی از صفات شخصیتیمورد بررسی قرار گرفت.با توجه به اهداف اصلی پژوهش مبنی بر مقایسه مدل های 5 و 6 عاملی با تحقیقات خارجی مرجع مشخص شد که فضای عوامل مربوط به ابعاد روان رنجور خویی، توافق پذیری، و با وجدان بودن شباهت زیادی به فضای مدل های عاملی تحقیقات مرجع خارجی دارند؛ ولی بعد باز بودن به تجربه ها نه در هیچ یک از مدل های 5 و 6 عاملی به عنوان بعد مستقل کشف نشد و این بعد از شخصیت با فضای بعد برونگرایی در هر دو مدل ادغام شده بود. استخراج عامل جدیدی به نام \#متانت\# در مدل پنج عاملی و \#مذهبی بودن\# در مدل شش عاملی از یافته های مهم این پژوهش بود. نتایج این پژوهش گویای کشف فضای جدید عاملی شخصیت در فرهنگ ایرانی است.
مقایسه انواع کودک آزاری در دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی زاهدان
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق مقایسه انواع کودک آزاری (جسمانی، عاطفی، غفلت و بهره کشی) در بین دانش آموزان دختر و پسر سال سوم متوسطه شهر زاهدان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- مقایسه ای می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم مقطع متوسطه شهرستان زاهدان درسال اجرای تحقیق بوده اند. با استفاده از روش نمونه-گیری خوشه ای تعداد 360 نفر(180 نفر دختر و 180 نفر پسر) به صورت تصادفی به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که بین کودک آزاری جسمانی و کودک آزاری ناشی از غفلت در بین دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد اما دختران بیش از پسران مورد کودک آزاری عاطفی و پسران بیش از دختران مورد بهره کشی اقتصادی قرار می گیرند.
فراگیری ساختار منفی انگلیسی به عنوان زبان خارجی توسط فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله استفاده از ساختار منفی در زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی از دو دیدگاه مورد بررسی قرار می گیرد. بر اساس دیدگاه دسترسی کامل / انتقال کامل، فراگیران زبان دوم در مرحله اول فراگیری به طور بالقوه تمام ساختارهای واژگان و کارکردی را از زبان اول به زبان دوم انتقال می دهند. دیدگاه دوم به نام ساختارهای درختی کوچک ادعا می کند که در مرحله ابتدایی تنها ساختارهای واژگانی از زبان اول منتقل می شود ولی ساختارهای کارکردی از زبان اول منتقل نمی شود.در این تحقیق داده هایی به صورت فلش کارد، قضاوت دستوری و مصاحبه شفاهی از سه سطح بسندگی زبانی جمع آوری شد. نتایج این داده ها به طور معنی داری ساختارهای درختی کوچک را ردکرد و دیدگاه دسترسی کامل / انتقال کامل را مورد تایید قرار داد.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بر بهبود رفتار سازگارانه و عمکرد تحصیلی دانش آموزان دختر باکم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی دوره ابتدایی شهر قم انجام شد .روش این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون _ پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. نخست از همه مدارس استثنایی موجود، 2 مدرسه به صورت در دسترس انتخاب، سپس 30 نفر از دانش آموزانی که ملاک های ورود را داشتند، انتخاب گردیدند و در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل آزمون هوش وکسلر، مقیاس سازگاری اجتماعی واینلند، فهرست اجتماعی ماتسون، و اجرای برنامه آموزشی مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره با اندازه گیری مکرر استفاده شد.نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی (05/0p<)، بین گروه کنترل و آزمایش وجود دارد. آموزش مهارت های ارتباطی موجب کاهش رفتارهای نامناسب دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی و افزایش سازگاری اجتماعی آن ها در تمامی خرده آزمون های سازگاری اجتماعی و نیز بهبود عملکرد تحصیلی آن ها شده بود. این برنامه آموزشی بیشترین تأثیر را بر بهبود مهارت های زندگی نشان داد. می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی موجب بهبود سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با کم توانی ذهنی می شود.
نظریه متغیر گزینی فراگیری زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"نظریه متغیر گزینی فراگیری زبان در جهت حل مشکل منطقی فراگیری زبان گام برمیدارد.کودک با اطلاعات زبانی اندکی که از محیط دریافت میکند، زبان مادری خود را در مدت بسیار کوتاهی میآموزد و بالقوه قادر است تعداد بسیار زیادی جمله تولید کند.این پدیده را مسأله منطقی فراگیری زبان میگویند.راه حل مسأله یاد شده در پذیرش وجود یک نظام جهانی در مغز انسان است.نام دیگر این نظام دستور زبان همگانی است. دستور زبان همگانی جزء لاینفک مغز انسان است و مختص اوست.دستور زبان همگانی دارای اصولی است که در تمام زبانهای انسانها مشترکند.اصول جهانی دستور زبان همگانی با متغیرهایی همراه هستند.متغیرها طبق دادههای زبانی محیط کودک تثبیت میشوند و سبب اختلاف ظاهری بین زبانها میگردند.فراگیری یک زبان خاص به معنای تثبیت کلیه متغیرهای اصول دستور زبان همگانی است.
"
سرعت بریل خوانی با کدام دست بیشتر است؟ یک مطالعه نوروسایکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه سرعت خواندن خط بریل با دست چپ و دست راست با توجه به دست برتری در میان دانش آموزان نابینای شهر تبریز که در مقطع دبیرستان مشغول به تحصیل بودند، انجام شده است. روش: در راستای هدف فوق، 27 دانش آموز دختر و پسر دبیرستانی (شامل 8 دختر و 19 پسر) با میانگین سنی 19سال و 8 ماه که 14 نفر آنها راست دست و 13 نفر آنها چپ دست بودند، از میان کلیه دانش آموزان نابینای مشغول به تحصیل در دبیرستان نابینایان شهید مرادی شهر تبریز که از خط بریل استفاده می کنند، به طور تصادفی انتخاب شدند. کلیه آزمودنی ها به گویه های پرسشنامه دست برتری ادینبورگ (اولدفیلد، 1971) پاسخ دادند. همچنین همه آزمودنی ها به صورت انفرادی، متنی با عنوان "پوشه یک ورقی" شامل 357 کلمه را که به بریل نوشته شده بود، در یکی از سه موقعیت (با هر دو دست، فقط با دست راست و فقط با دست چپ) خواندند و سرعت خواندن آنها با دستگاه زمان سنج بر اساس تعداد کل کلمات در ثانیه اندازه گیری شد. یافته ها: پس از اجرای آزمونها به صورت انفرادی و استخراج زمان صرف شده برای خواندن کل متن، آزمودنی ها بر اساس بهره برتری جانبی (LQ) به دو گروه راست دست و چپ دست تقسیم شدند. برای تحلیل از آزمون ناپارامتری فریدمن استفاده شد و نتایج نشان داد که سرعت بریل خوانی به هنگام استفاده از هر دو دست، نسبت به سایر موقعیت ها (بدون در نظر گرفتن دست برتری) به طور معناداری بیشتر بود. همچنین بر اساس نتایج آزمون U من ویتنی، میان سرعت بریل خوانی در افراد چپ دست و راست دست تفاوت معنادار وجود داشت، به طوری که سرعت بریل خوانی افراد چپ دست و راست دست به هنگام استفاده از دست چپ بیشتر بود، ولی این تفاوتها با توجه به نتایج آزمون کروسکال والیس در دو جنس معنادار نبود. نتیجه گیری: سرعت بریل خوانی به هنگام استفاده از هر دو دست، بدون در نظر گرفتن دست برتری بیشتر است. همچنین سرعت بریل خوانی، با دست چپ بیشتر از سرعت بریل خوانی با دست راست است.
مقایسه ی ویژگی های شخصیتی و نگرش به خودکشی در دو گروه اقدام کنندگان به خودکشی با روش خودسوزی و مصرف دارو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی ویژگی های شخصیتی و نگرش به خودکشی در دو گروه اقدام کنندگان به خودکشی با روش خودسوزی و مصرف دارو انجام شد. روش:طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. نمونه این پژوهش شامل(40 نفر اقدام کننده به خودکشی با روش مصرف دارو و 40 نفر اقدام کننده به خودکشی با روش خودسوزی بودند که پس از خودکشی به بیمارستان انتقال داده شده و بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه ی شخصیت نئو و پرسشنامه نگرش به خودکشی اسکین به منظور گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها:تحلیل استنباطی داده ها نشان داد که از لحاظ ویژگی های شخصیتی / روان رنجور خویی، برون گرایی و توافق/ تفاوت معنی داری میان اقدام کنندگان با روش خودسوزی و مصرف دارو وجود داشت اما از نظر نگرش به خودکشی بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری:با توجه به اینکه ویژگی های شخصیتی به عنوان عامل خطری برای خودکشی محسوب می شوند توجه به آن ها برای درک خودکشی و پیشگیری از آن ضروری به نظر می رسد.
پیش بینی کیفیت زندگی روانی براساس طرحواره نقص/ شرم با میانجی گری خصیصه هوش هیجانی و راهبردهای مقابله با استرس با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرحواره های ناسازگار اولیه، یکی از عوامل مختل کننده کیفیت زندگی افراد است، اما مکانیسم این آسیب پذیری به خوبی شناخته نشده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی خصیصه هوش هیجانی و راهبردهای مقابله با استرس به عنوان عوامل میانجی بین طرحواره ناسازگار اولیه نقص/ شرم و کیفیت زندگی روانی بود. بدین منظور 245 نفر از زنان و مردان ساکن شهر اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه خصیصه هوش هیجانی پترایدز و فارنهام فرم کوتاه (TEIQue-SF)، پرسشنامه مقابله با شرایط استرس زا (CISS)، فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF) را پر کردند. تحلیل داده ها نشان داد که مدل اولیه پژوهش به اصلاح نیاز دارد و تنها هوش هیجانی می تواند به عنوان میانجی عمل کند. ضریب مسیر استاندارد از طرحواره نقص به هوش هیجانی برابر 55/0- و از هوش هیجانی به مقابله مساله مدار، مقابله هیجان مدار و کیفیت زندگی روانی به ترتیب برابر 49/0، 59/0-، 78/0 بود (05/0 >p). نتایج به دست آمده دلالت بر این دارد که با آموزش هوش هیجانی می توان کیفیت زندگی روانی و راهبردهای مقابله با استرس افرادی را که دارای طرحواره نقص هستند، بهبود بخشید.