فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۶۱ تا ۷٬۷۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ابعاد خودکارآمدی(تحصیلی، اجتماعی، هیجانی و خلاق) نوجوانان در گونه های مختلف خانواده در مدل بافت نگر فرآیند و محتوای خانواده بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 590 دانش آموز پایه اول تا سوم دبیرستان(282 پسر و 308 دختر) در شهر شیراز بود که به شیوه خوشه ای چندمرحله ای تصادفی در سال تحصیلی 93-1392 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه ابعاد خودکارآمدی موریس، پرسشنامه خودکارآمدی خلاق کارووسکی و دو مقیاس خودگزارشی فرآیند و محتوای خانواده سامانی مورد استفاده قرار گرفت. به منظور مقایسه گونه های مختلف خانواده(سالم، مشکل دار محتوایی، مشکل دار فرآیندی و ناسالم) از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره(MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که گونه های خانواده اثر معناداری بر خودکارآمدی تحصیلی، خودکارآمدی اجتماعی و خودکارآمدی عاطفی دارند، اما گونه های خانواده اثر معناداری بر خودکارآمدی خلاق نوجوانان نشان نداد. همچنین یافته ها روشن ساخت که فرزندان خانواده های سالم دارای بیشترین میزان خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و عاطفی هستند. در مقابل، فرزندان خانواده های ناسالم دارای کمترین میزان خودکارآمدی تحصیلی و اجتماعی و فرزندان خانواده های مشکل دار محتوایی کمترین میزان خودکارآمدی هیجانی را دارا هستند
مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی بود، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای انتخاب شداند. در این پژوهش از پرسشنامه باورهای معرفت شناسی شومر استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانشجویان رشتههای مختلف، در باورهای معرفتشناختی ساده بودن دانش 1 (به دنبال یک پاسخ بودن) و ثبات دانش با یکدیگر تفاوت معنیدار دارند اما در سایر ابعاد تفاوت ندارند. مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس مقطع تحصیلی نیز نشان داد که به غیر از ساده بودن دانش و وقوف بر همه چیز، سایر ابعاد در مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معنی دار دارند. مقایسه باورهای معرفت شناسی در دو جنس نشان داد که دختران به ثبات دانش باور بیشتری نسبت به پسران دارند. اما در ابعاد دیگر تفاوتی بین آنها دیده نشد. نتیجه گیری: بنابراین می توان باورهای معرفت شناختی را یکی از فرایندهای شناخت اجتماعی دانست.
اثربخشی آموزش مهارتهای عاطفی به مادران در کاهش دلبستگی ناایمن و مشکلات رفتاری دانش آموزان مقطع دبستان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ریشه بسیاری از مشکلات رشدی، عاطفی، رفتاری، اجتماعی و... ناشی از شکل گیری دلبستگی ناایمن و شرایط حاکم بر آن می باشد. از این رو، آموزش مهارت های عاطفی به مادران در کاهش دلبستگی ناایمن و مشکلات رفتاری راه حل مناسبی برای مشکل فوق است.
مواد و روش ها: نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای، انتخاب و در دو گروه آزمایش و شاهد جایگزین شدند. آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون به پرسش نامه ها پاسخ دادند. آموزش مهارت های عاطفی به مادران در گروه آزمایش و در 8 جلسه به شکل گروهی انجام گرفت و گروه شاهد در طی پژوهش هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: در نتیجه آموزش مهارت های عاطفی، کیفیت دلبستگی آزمودنی ها در گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری افزایش یافت (05/0 ≤ P). همچنین، کاهش معنی داری نیز در میزان مشکلات رفتاری کودکان مشاهده شد (05/0 ≤ P).
نتیجه گیری: به وجود آوردن تغییراتی در حساسیت مادرانه، پیش بینی کننده بسیار قوی برای تغییر دلبستگی کودک می باشد. مشکل بسیاری از مادران این است که شیوه و زمان تعاملشان با نیازهای کودک همسان نیست. حساسیت مادرانه می تواند از طریق آموزش مهارت ها به دست آید . علاوه بر این ، افزایش حساسیت مادرانه بر روی فرایندهای توجهی مادر اثر می گذارد و باعث می شود که رفتارهای فعلی کودک خود را بهتر درک کند.
بررسی اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر فن خودگویی در کاهش میزان هراس اجتماعی و تصحیح تعابیر مربوط به خود و دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر فن خود گویی بر کاهش میزان هراس اجتماعی و تصحیح تعابیر مربوط به خود و دیگران صورت گرفته است. گروه نمونه 8 نفر زن از 16 نفر زن ومرد مبتلا به هراس اجتماعی بودند که از میان 27 نفر مراجعه کننده شاکی از اضطراب به یک مرکز مشاوره دولتی انتخاب شدندو با استفاده از ابزار تشخیصی (SPIN) و ملاکهای تشخیصی DSM-IV تعیین شده بودند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هراس اجتماعی و پرسشنامه تعبیررویدادهای های مربوط به خود و دیگران استفاده شد.تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد اگر چه درمان شناختی مبتنی بر فن خودگوئی بر کاهش میزان هراس اجتماعی مؤثر است اما در تصحیح تعبیر رویدادهای مربوط به خود و دیگران اثر معنادار نداشته است.
مقایسة برنامة حرکتی اسپارک با برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد بر رشد مهارت های بنیادی در کودکان 6 تا 8 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهارتهای حرکتی بنیادی، پایه و اساس مهارتهای تخصصی هستند. علاوهبر بالیدگی غنیسازی محیط نیز میتواند بر توسعة این مهارتها اثرگذار باشد. هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسة تأثیر برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و برنامة حرکتی اسپارک بهعنوان تجربههای حرکتی بر رشد مهارتهای حرکتی بنیادی کودکان 6 تا 8 ساله بود. به این منظور 120 کودک 6 تا 8 ساله از بین مدارس ابتدایی شهر تهران بهصورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند. آنها در سه گروه برنامة اجرای حرکتی اسپارک، برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و گروه کنترل بعد از اجرای پیشآزمون (آزمون مهارتهای حرکتی درشت – ویرایش دوم اولریخ) و به شیوة همتاسازی قرار گرفتند. برنامهها بهصورت یکساله در گروهها (36 هفته و هر هفته یک جلسه و هر جلسه 30 دقیقه) انجام گرفت. در هفتة سیوهفتم پسآزمون اجرا شد. در این آزمون برای آزمون فرضیه از روش استیودنت وابسته و آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که دو گروه برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و برنامة حرکتی اسپارک در مهارتهای بنیادی و جابهجایی نسبت به گروه کنترل با (05/0 P<) عملکرد بهتری داشتند و تفاوت بین دو گروه آزمایشی با یکدیگر معنادار نبود. در مهارتهای دستکاری برنامة حرکتی اسپارک نسبت به دو گروه برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و کنترل تأثیر بیشتری بر رشد این مهارتها داشت. برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد نسبت به گروه کنترل تأثیر بیشتری بر رشد مهارتهای دستکاری داشت (05/0 P<). باتوجه به نتایج بهدستآمده، برنامههای آموزشی مورد استفاده میتوانند تجربة حرکتی مناسبی برای کودکان باشند. این برنامهها با ایجاد فرصت مناسب برای تمرین و ارائة تکالیف متناسب با رشد حرکتی میتوانند در مدرسه برای رشد مهارتهای حرکتی استفاده شوند.
اثربخشی بازی درمانی برکاهش کمرویی کودکان
حوزههای تخصصی:
کمرویی همواره با ناتوانی از کنار آمدن بازندگی اجتماعی، خانوادگی و حرفه ای مشخص می شود که می تواند به صورت کاهش حرمت نفس، اضطراب، احساس تنهایی و طردشدگی بروز کند. در صورت عدم اصلاح کمرویی در کودکان پیش دبستانی در اکثر موارد می تواند به اشکال و انواع مختلف در سنین بعدی و حتی تا بلوغ ادامه یابد و فرد را با مشکلات جدی روبرو سازد. یکی از مداخلات درمانی مؤثر در کاهش کمرویی بازی درمانی است. لذا این پژوهش باهدف اثربخشی بازی درمانی بر کاهش کمرویی در کودکان پیش دبستانی انجام شد. در این پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل تعداد ۳۰ کودک پیش دبستانی که در مراکز پیش دبستانی در سال تحصیلی ۹۵ ۹۴ مشغول به آموزش بودند، به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. چک لیست رفتاری کمرویی به عنوان ابزار پژوهش قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل (بازی درمانی) اجرا گردید و سپس داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که دو گروه در شرایط پیش از درمان تفاوت قابل توجهی در میزان کمرویی نداشتند. درحالی که پس از مداخله مقدار (53/18) F مشاهده شده در سطح 0/001>P معنی دار بود. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که بازی درمانی بر کاهش کمرویی کودکان پیش دبستانی مؤثر بوده است.
اثر بخشی خنده درمانی و درمان راه حل مدار به شیوه گروهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی خنده درمانی و درمان راه حل مدار گروهی و مقایسه این دو درمان در کاهش نشانه های افسردگی دانش آموزان دختر صورت گرفت. به دلیل افزایش چشمگیر نشانه های افسردگی در نوجوانی درمان های کوتاه مدت می تواند شیوه های درمانی مناسبی برای مداخله و اثربخشی باشد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع طرح های مداخله ای پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری را کلیه دختران دبیرستانی شهرستان ایوان تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری خوشه ای از یک مدرسه از بین مدارس انتخاب شد. به منظور غربالگری دانش آموزان افسرده Beck Depression Inventory مورد استفاده قرار گرفت. از بین دانش آموزان جمعا 30 نفر واجد شرایط انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگذاری شدند دو گروه آزمایش خنده درمانی و درمان راه حل مدار را دریافت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها در نرم افزارspss.22 وارد و با روش تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بن فرنی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج خنده درمانی و درمان راه حل مدار کاهش نشانه ای افسردگی را در پی دارد (001/0>p) هم چنین اثربخشی خنده درمانی در کاهش نشانه های افسردگی بیشتر از درمان راه حل مدار است (001/0>p).
نتیجه گیری: با وجود اثربخشی خنده درمانی و درمان راه حل مدار در کاهش نشانه های افسردگی خنده درمانی به دلیل ایجاد تغییرات سریع در مؤلفه های فیزیولوژیک مؤثرتر از درمان راه حل مدار است.
تأثیر آرامش آموزی در کاهش اضطراب و افسردگی مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
" مقایسه رشد اجتماعی دانش آموزان شاهد و غیر شاهد شهر تهران "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح تهیه مقیاس اندازه گیری توکل به خدا
حوزههای تخصصی:
عزت نفس و پیشرفت تحصیلی
منبع:
پیوند ۱۳۸۲ شماره ۲۹۱
حوزههای تخصصی:
اصول و قواعد اداره کلاس
پیش بینی خودکارمدی کاریابی و تصمیم گیری شغلی بر اساس سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: سبک های دلبستگی الگوهای پایداری از روابط هستندکه از کودکی رفتار افراد را در سراسر زندگی تحت تاثیر قرار می دهند و به عنوان یکی از عوامل مهم هستند که نقش تعیین کننده ای در رشد فرد وایجاد شغل دارند. هدف:. هدف این مقاله پیش بینی خودکارمدی کاریابی و تصمیم گیری شغلی بر اساس سبک های دلبستگی می باشد.روش پژوهش: روش مورد استفاده در این پژوهش،توصیفی ازنوع همبستگی بود، جامعه این پژوهش عبارت است ازتمام دانشجویان دانشگاه اصفهان که در سال 93-92 مشغول به تحصیلی می باشند که ازمیان جامعه آماری نمونه ای به حجم180 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987)،خود کارآمدی کاریابی صالحی (1384) و خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی بتز(1996)گرداوری شدند و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادن که سبک های دلبستگی دوسوگرا و ایمن 49 درصد متغیر خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی و 37 درصد متغیر خود کارامدی باور های کاریابی را پیش بینی می کنند.نتایج: از نتایج این پژوهش می توان استنباط کرد که سبک های دلبستگی نقش مهمی در پیش بینی خودکارامدی کاریابی و تصمیم گیری شغلی دارند .
بررسی ارتباط بین شیوه های رویارویی با فشار روانی (استرس) و سلامت روانی در گروهی از دانشجویان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی رویارویی با استرس و ارتباط آن با سلامت روانی انجام شد و 311 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان با پرسشنامه های رویدادهای زندگی دوران دانشجویی، روش های رویارویی و سلامت عمومی (GHQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های حاصل با استفاده از مجذور خی (X2) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد آن دسته از دانشجویانی که از استرس های خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی به شدت ناراحت می شوند از سلامت روانی کمتری برخوردارند. همچنین کسانی که از رویارویی متمرکز بر مساله استفاده می کنند سالم تر از افرادی هستند که رویارویی متمرکز بر هیجان را به کار می گیرند. فرضیه مبنی بر ارتباط بین شیوه های تبیین و سلامت روانی در مورد شیوه تبیین درونی - بیرونی و کلی - اختصاصی تایید نشد.
اثربخشی مداخله با استفاده از حیوانات اهلی و عروسکی بر کارکرد شناختی، اجتماعی، ارتباطی و رفتاری کودکان طیف اتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مینه و هدف: اختلال های طیف اتیسم از اختلال های دوران کودکی و عارضه رشدی عصبی پیچیده ای است، که بر تمامی جنبه های رشدی کودک اثر می گذارد. پژوهش حاضر به تعیین اثربخشی درمان با کمک حیوانات بر بهبود کارکرد شناختی، اجتماعی، ارتباطی و رفتاری کودکان اختلال های طیف اتیسم پرداخته است.
مواد و روش ها: 14 کودک اتیسم با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و قبل و بعد از اجرای برنامه مداخله فهرست ارزیابی درمان اتیسم (ATEC ) توسط مادران تکمیل گردید.
یافته ها: به منظور بررسی تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیّری (MANCOVA) استفاده شد و معنی داری آزمون در تمام متغیرهای کارکرد شناختی، اجتماعی، ارتباطی و رفتاری در سطح (001/0P<) مشخص گردید.
نتیجه گیری: از آن جایی که کاهش نمره در تمام خرده مقیاس های آزمون ATEC نشان دهنده بهبود است بنابراین، بر اساس چک لیست تکمیل شده توسط مادران، درمان با کمک حیوانات توانسته تا حد زیادی، کارکرد شناختی، اجتماعی، ارتباطی و رفتاری کودکان طیف اتیسم را افزایش داده و تأثیر مثبتی داشته است.
اثر لیتیوم بر حافظه وابسته به وضعیت مورفین در روش اجتنابی غیرفعال در موش سوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات کلرید لیتیوم بر حافظه وابسته به وضعیت القا شده به وسیله مورفین در روش اجتنابی غیر فعال در موش سوری انجام گرفت.
روش: در این مطالعه تجربی، برای ارزیابی حافظه در موش های نر بالغ نژاد NMRI، از روش یک بار آموزش پایین رفتن از سکو استفاده شد.
یافته ها: تزریق زیرجلدی مورفین (5 mg/kg) 30 دقیقه قبل از آموزش یا آزمایش، از تشکیل حافظه در موش ها جلوگیری کرد. حافظه تخریب شده در اثر تزریق مورفین قبل از آموزش، با تزریق همان مقدار از دارو 30 دقیقه قبل از آزمایش، بازسازی شد. تزریق داخل صفاقی لیتیوم 60 دقیقه قبل از آزمایش نیز، بازسازی حافظه را تخریب کرد. در حیواناتی که قبل از آموزش، مورفین دریافت کرده بودند، تزریق لیتیوم (80 و 160 mg/kg) قبل از آزمایش باعث بازسازی حافظه تخریب شده گردید. استفاده از مقادیر کم لیتیوم (20 mg/kg) قبل از آموزش، نگهداری حافظه را در روش اجتنابی غیر فعال مختل کرد. تخریب نگهداری حافظه القا شده به وسیله لیتیوم به کار رفته قبل از آموزش، با تزریق مورفین قبل از آزمایش بازسازی شد. تزریق همزمان مورفین و لیتیوم قبل از آزمایش در حیواناتی که قبل از آموزش مورفین دریافت کرده بودند، بازسازی حافظه تخریب شده به وسیله مورفین را افزایش داد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج ممکن است بین وابستگی به وضعیت مورفین و لیتیوم تداخل وجود داشته باشد.